مطالب
بررسی سایز و پسوند فایل آپلود شده قبل از ارسال به سرور
می توان قبل از اینکه کاربر فایلی را سمت سرور ارسال کند پسوند فایل را چک کرد و از یک رفت و برگشت بیهوده به سرور جلوگیری کرد .
یک پیاده سازی ساده به کمک jQuery :
var ext = $('#my_file_field').val().split('.').pop().toLowerCase();
if($.inArray(ext, ['gif','png','jpg','jpeg']) == -1) {
    alert('invalid extension!');
}
 
 در کد بالا ابتدا پسوند فایل انتخاب شده توسط کاربر پیدا می‌شود ، سپس به کمک متد inArray با آرایه ای از پسوند‌های دلخواه ما مقایسه می‌شود و در صورت معتبر نبودن پیغامی به کاربر نشان می‌دهد.
کد بالا را می‌توان در رویداد Change کنترل فایل یا در هنگام Post شدن Form اطلاعات قرار داد.
کاملا واضح است که این روش را می‌توان به راحتی دور زد و نباید به آن اکتفا کرد.
مثال این روش را اینجا بررسی کنید.
بررسی سایز فایل :
در اکثر برنامه‌های تحت وب کاربرها محدود به Upload فایل تا سایز خاصی هستند ، این مورد را هم می‌توان قبل از Upload کنترل و اعتبارسنجی کرد : 
//binds to onchange event of your input field
$('#myFile').bind('change', function() {

  //this.files[0].size gets the size of your file.
  alert(this.files[0].size);

});
این روش تا زمانی که کاربر JavaScript را غیر فعال نکرده قابل اطمینان است.
مطالب
سیلورلایت بر روی کدام سکوهای کاری قابل اجرا است؟

تاکنون سیلورلایت به سکوهای کاری مختلفی منتقل شده است و با توجه به مزایای استفاده از یک نسخه‌ی ساده شده‌ی دات نت فریم ورک (برای اینکه حجم افزونه‌ی آن زیاد نشود)، فراهم بودن اکثر امکانات طرح بندی WPF در آن، امکان استفاده از همان زبان‌های آشنای دات نت مانند CS و VB برای توسعه‌ی Silverlight، امکان اجرای برنامه‌های آن در خارج از مرورگر همانند یک برنامه‌ی Desktop (البته با قیود امنیتی بسیار زیاد)، امکان دسترسی کامل به وب سرویس‌ها و امکانات WCF، این روزها کم کم دارد جای بسیاری از فناوری‌های دهه‌ی قبل را می‌گیرد و حداقل اگر به لیست تازه‌های VS.NET 2010 و موارد مرتبط به آن دقت کنیم، Silverlight جزو مواردی است که بیشترین حجم توجه و نو‌آوری را به خود اختصاص داده است.
در ادامه لیستی از سکوهای کاری را که سیلورلایت به آن‌ها منتقل شده است یا خواهد شد، با هم مرور خواهیم کرد:
- ویندوز : +
- ویندوز مدفون شده : +
- ویندوز فون 7 : +
- Macintosh OS 10.4.11+ Intel-based : + و + (جالب اینجا است که از طرف خود مایکروسافت پشتیبانی می‌شود)
- لینوکس : +
- تلاش اینتل برای انتقال به لینوکس : +
- Xbox 360 : +
- سیمبین: + و +

مطالب
بررسی بهبودهای ProblemDetails در ASP.NET Core 7x
در زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1، ویژگی جدیدی به نام [ApiController] ارائه شد که با استفاده از آن، یکسری اعمال توکار جهت سهولت کار با Web API توسط خود فریم‌ورک انجام می‌شوند؛ برای مثال عدم نیاز به بررسی وضعیت ModelState و بررسی خودکار آن با علامتگذاری یک کنترلر به صورت ApiController. یکی دیگر از این ویژگی‌های توکار، تبدیل خروجی تمام status codeهای بزرگتر و یا مساوی 400 یا همان Bad Request، به شیء جدید و استاندارد ProblemDetails است:
{
    "type": "https://example.com/probs/out-of-credit",
    "title": "You do not have enough credit.",
    "detail": "Your current balance is 30, but that costs 50.",
    "instance": "/account/12345/msgs/abc",
    "status": 403,
}
 بازگشت یک چنین خروجی یک‌دست و استانداردی، استفاده‌ی از آن‌را توسط کلاینت‌ها، ساده و قابل پیش‌بینی می‌کند. البته باید درنظر داشت که اگر در این‌حالت، برنامه یک استثنای معمولی را سبب شود، ProblemDetails ای بازگشت داده نمی‌شود. اگر برنامه در حالت توسعه اجرا شود، با استفاده از میان‌افزار app.UseDeveloperExceptionPage، یک صفحه‌ی نمایش جزئیات خطا ظاهر می‌شود و اگر برنامه در حالت تولید و ارائه‌ی نهایی اجرا شود، یک صفحه‌ی خالی (بدون داشتن response body) با status code مساوی 500 بازگشت داده می‌شود. این کمبود ویژه و امکانات سفارشی سازی بیشتر آن، به صورت توکار به ASP.NET Core 7x اضافه شده‌اند و دیگر نیازی به استفاده از کتابخانه‌های ثالث دیگری برای انجام آن نیست.


ProblemDetails بر اساس RFC7807 طراحی شده‌است

RFC7807، قالب استانداردی را برای ارائه‌ی خطاهای HTTP APIها تعریف می‌کند تا نیازی به وجود تعاریف متعددی در این زمینه نباشد و خروجی آن قابل پیش‌بینی و قابل بررسی توسط تمام کلاینت‌های یک API باشد. کلاس ProblemDetails در ASP.NET Core نیز بر همین اساس طراحی شده‌است.
این RFC دو فرمت خروجی را بر اساس مقدار مشخص شده‌ی در هدر Content-Type بازگشت داده شده، مجاز می‌داند:
  • JSON: “application/problem+json” media type
  • XML: “application/problem+xml” media type

که با توجه به این هدر ارسالی، اگر از یک کلاینت از نوع HttpClient استفاده کنیم، می‌توان بر اساس مقدار ویژه‌ی «application/problem+json» تشخیص داد که خروجی API دریافتی، به همراه خطا است و نحوه‌ی پردازش آن به صورت زیر خواهد بود:
var mediaType = response.Content.Headers.ContentType?.MediaType;
if (mediaType != null && mediaType.Equals("application/problem+json", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
{
   var problemDetails = await response.Content.ReadFromJsonAsync<ProblemDetails>(null, ct) ?? new ProblemDetails();
   // ...
}
در اینجا بدنه‌ی اصلی شیء ProblemDetails بازگشت داده شده، می‌تواند به همراه اعضای زیر باشد:
- type: یک رشته‌است که به آدرس مستندات HTML ای مرتبط با خطای بازگشت داده شده، اشاره می‌کند.
- title: رشته‌ای است که خلاصه‌ی خطای رخ‌داده را بیان می‌کند.
- detail: رشته‌ای است که توضیحات بیشتری را در مورد خطای رخ‌داده، بیان می‌کند.
- instance: رشته‌ای است که به آدرس محل بروز خطا اشاره می‌کند.
- status: عددی است که بیانگر HTTP status code بازگشتی از سمت سرور است.


البته اگر ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای خود استفاده نمی‌کنید، می‌توانید این خروجی را به صورت زیر هم با استفاده از return Problem، تولید کنید:
[HttpPost("/sales/products/{sku}/availableForSale")]
public async Task<IActionResult> AvailableForSale([FromRoute] string sku)
{
   return Problem(
            "Product is already Available For Sale.",
            "/sales/products/1/availableForSale",
            400,
            "Cannot set product as available.",
            "http://example.com/problems/already-available");
}


امکان افزودن اعضای سفارشی به شیء ProblemDetails

امکان بسط این خروجی، با افزودن اعضای سفارشی نیز پیش‌بینی شده‌است. یک نمونه‌ی متداول و پرکاربرد آن، بازگشت خطاهای مرتبط با اعتبارسنجی اطلاعات رسیده‌است:
HTTP/1.1 400 Bad Request
Content-Type: application/problem+json
Content-Language: en
{
    "type": "https://tools.ietf.org/html/rfc7231#section-6.5.1",
    "title": "One or more validation errors occurred.",
    "status": 400,
    "errors": {
        "User": [
            "The user name is not verified."
        ]
    }
}
در اینجا عضو جدید errors را بنابر نیاز این مساله‌ی خاص، مشاهده می‌کنید که در صورت استفاده از ویژگی ApiController بر روی کنترلرهای Web API، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core تولید می‌شود و نیازی به تنظیم خاصی و یا کدنویسی اضافه‌تری ندارد. کلاس مخصوص آن نیز ValidationProblemDetails‌ است.


جهت افزودن اعضای سفارشی دیگری به شیء ProblemDetails می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace WebApplication.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class DemoController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        public ActionResult Post()
        {
            var problemDetails = new ProblemDetails
            {
                Detail = "The request parameters failed to validate.",
                Instance = null,
                Status = 400,
                Title = "Validation Error",
                Type = "https://example.net/validation-error",
            };

            problemDetails.Extensions.Add("invalidParams", new List<ValidationProblemDetailsParam>()
            {
                new("name", "Cannot be blank."),
                new("age", "Must be great or equals to 18.")
            });

            return new ObjectResult(problemDetails)
            {
                StatusCode = 400
            };
        }
    }

    public class ValidationProblemDetailsParam
    {
        public ValidationProblemDetailsParam(string name, string reason)
        {
            Name = name;
            Reason = reason;
        }

        public string Name { get; set; }
        public string Reason { get; set; }
    }
}
شیء ProblemDetails، به همراه خاصیت Extensions است که می‌توان به آن یک <Dictionary<string, object را انتساب داد و نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. این مثال سبب می‌شود تا عضو جدیدی با کلید دلخواه invalidParams، به همراه لیستی از name و reasonها به خروجی نهایی اضافه شود. مقدار این کلید، از نوع object است؛ یعنی هر شیء دلخواهی را در اینجا می‌توان تعریف و استفاده کرد.


معرفی سرویس جدید ProblemDetails در دات نت 7

در دات نت 7 می‌توان سرویس‌های جدید ProblemDetails را به نحو زیر به برنامه اضافه کرد:
services.AddProblemDetails();
پس از آن به 3 روش مختلف می‌توان از امکانات این سرویس‌ها استفاده کرد:
الف) با اضافه کردن میان‌افزار مدیریت خطاها
app.UseExceptionHandler();
پس از آن، هر استثنای مدیریت نشده‌ای نیز به صورت یک ProblemDetails ظاهر می‌شود و دیگر همانند قبل، سبب نمایش یک صفحه‌ی خالی نخواهد شد.

ب) با افزودن میان‌افزار StatusCodePages
app.UseStatusCodePages();
در این حالت مواردی که استثناء شمرده نمی‌شوند مانند 404، در صورت بروز رسیدن به یک مسیریابی یافت نشده و یا 405، در صورت درخواست یک HTTP method غیرمعتبر نیز توسط یک ProblemDetails استاندارد مدیریت می‌شوند.

ج) با افزودن میان‌افزار صفحه‌ی استثناءهای توسعه دهنده‌ها
app.UseDeveloperExceptionPage();
به این ترتیب در خروجی ProblemDetails، اطلاعات بیشتری از استثناء رخ‌داده، مانند استک‌تریس آن ظاهر خواهد شد.


امکان بازگشت ساده‌تر یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

برای سفارشی سازی خروجی ProblemDetails، علاوه بر راه‌حلی که پیشتر در این مطلب مطرح شد، می‌توان در دات نت 7 از روش تکمیلی ذیل نیز استفاده کرد:
builder.Services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
            ctx.ProblemDetails.Extensions.Add("MachineName", Environment.MachineName));
به این ترتیب در صورت لزوم می‌توان یک عضو سفارشی سراسری را به تمام اشیاء ProblemDetails برنامه به صورت خودکار اضافه کرد و یا اگر می‌خواهیم این مورد را کمی اختصاصی‌تر کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

الف) تعریف یک ErrorFeature سفارشی
public class MyErrorFeature
{
    public ErrorType Error  { get; set; }
}
​
public enum ErrorType
{
    ArgumentException
}
در ASP.NET Core می‌توان به شیء HttpContext.Features قابل تنظیم در هر اکشن متدی، اشیاء دلخواهی را مانند شیء سفارشی فوق، اضافه کرد و سپس در قسمت options.CustomizeProblemDetails تنظیماتی که ذکر شد، به دریافت و تنظیم آن، واکنش نشان داد.

ب) تنظیم مقدار ErrorFeature سفارشی در اکشن متدها
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            var errorType = new MyErrorFeature
            {
                Error = ErrorType.ArgumentException
            };
            HttpContext.Features.Set(errorType);
            return BadRequest();
        }
​
        return Ok(value);
    }
پس از تعریف شیءایی که قرار است به HttpContext.Features اضافه شود، اکنون روش تنظیم و مقدار دهی آن‌را در یک اکشن متد، در مثال فوق مشاهده می‌کنید.

ج) واکنش نشان دادن به دریافت ErrorFeature سفارشی
services.AddProblemDetails(options =>
    options.CustomizeProblemDetails = ctx =>
    {
        var MyErrorFeature = ctx.HttpContext.Features.Get<MyErrorFeature>();
​
        if (MyErrorFeature is not null)
        {
            (string Title, string Detail, string Type) details = MyErrorFeature.Error switch
            {
                ErrorType.ArgumentException =>
                (
                    nameof(ArgumentException),
                    "This is an argument-exception.",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1"
                ),
                _ =>
                (
                    nameof(Exception),
                    "default-exception",
                    "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1"
                )
            };
​
            ctx.ProblemDetails.Title = details.Title;
            ctx.ProblemDetails.Detail = details.Detail;
            ctx.ProblemDetails.Type = details.Type;
        }
    }
);
پس از تنظیم HttpContext.Features در اکشن متدی، می‌توان در options.CustomizeProblemDetails فوق، توسط متد ctx.HttpContext.Features.Get به آن شیء خاص تنظیم شده، در صورت وجود دسترسی یافت و سپس جزئیات بیشتری را از آن استخراج و مقادیر ctx.ProblemDetails جاری را که قرار است به کاربر بازگشت داده شوند، بازنویسی کرد و یا تغییر داد.
 

امکان تبدیل ساده‌تر اطلاعات استثناءهای سفارشی به یک ProblemDetails سفارشی در دات نت 7

بجای استفاده از تنظیمات services.AddProblemDetails جهت بازنویسی مقدار شیء ProblemDetails بازگشتی، می‌توان جزئیات میان‌افزار app.UseExceptionHandler را نیز سفارشی سازی کرد و به بروز استثناءهای خاصی واکنش نشان داد. برای مثال فرض کنید یک استثنای سفارشی را به صورت زیر طراحی کرده‌اید:
public class MyCustomException : Exception
{
    public MyCustomException(
        string message,
        HttpStatusCode statusCode = HttpStatusCode.BadRequest
    ) : base(message)
    {
        StatusCode = statusCode;
    }
​
    public HttpStatusCode StatusCode { get; }
}
و سپس در اکشن متدی، سبب بروز آن شده‌اید:
    [HttpGet("{value}")]
    public IActionResult MyErrorTest(int value)
    {
        if (value <= 0)
        {
            throw new MyCustomException("The value should be positive!");
        }
​
        return Ok(value);
    }
اکنون می‌توان در میان‌افزار مدیریت استثناءهای برنامه، نسبت به مدیریت این استثناء خاص، واکشن نشان داد و ProblemDetails متناظری را تولید و بازگشت داد:
app.UseExceptionHandler(exceptionHandlerApp =>
{
    exceptionHandlerApp.Run(async context =>
    {
        context.Response.ContentType = "application/problem+json";
​
        if (context.RequestServices.GetService<IProblemDetailsService>() is { } problemDetailsService)
        {
            var exceptionHandlerFeature = context.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
            var exceptionType = exceptionHandlerFeature?.Error;
​
            if (exceptionType is not null)
            {
                (string Title, string Detail, string Type, int StatusCode) details = exceptionType switch
                {
                    MyCustomException MyCustomException =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.5.1",
                        context.Response.StatusCode = (int)MyCustomException.StatusCode
                    ),
                    _ =>
                    (
                        exceptionType.GetType().Name,
                        exceptionType.Message,
                        "https://www.rfc-editor.org/rfc/rfc7231#section-6.6.1",
                        context.Response.StatusCode = StatusCodes.Status500InternalServerError
                    )
                };
​
                await problemDetailsService.WriteAsync(new ProblemDetailsContext
                {
                    HttpContext = context,
                    ProblemDetails =
                    {
                        Title = details.Title,
                        Detail = details.Detail,
                        Type = details.Type,
                        Status = details.StatusCode
                    }
                });
            }
        }
    });
});
​
در اینجا نحوه‌ی کار با سرویس توکار IProblemDetailsService و سپس دسترسی به IExceptionHandlerFeature و استثنای صادر شده را مشاهده می‌کنید. پس از آن بر اساس نوع و اطلاعات این استثناء، می‌توان یک ProblemDetails مخصوص را تولید و در خروجی ثبت کرد.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


مطالب دوره‌ها
فرآیند داده کاوی در Microsoft SQL Server (بخش یک)

مقدمه

بطور کلی داده کاوی به دو قسمت زیر تقسیم می‌شود:

1- اهداف توصیفی (Descriptive Goal): بدنبال یافتن الگوها و روابط بین داده‌ها هستیم، بدین ترتیب مدلی برای توصیف بهتر داده‌ها بدست خواهد آمد.

2- اهداف پیش بینانه (Predictive Goal): بدنبال انجام پیش بینی با استفاده از الگو‌ها و مدل‌های فوق هستیم.

همچنین مراحل اجرای یک پروژه داده کاوی شامل مراحل زیر است:
1- تحلیل: مهمترین فعالیت در این فاز، فهم عمیق مسئله و شناخت درست مسئله و شناسائی مفاهیم کلیدی (Key Concept) در مسئله است.
2- طراحی: مهمترین فعالیت این فاز، فرموله کردن مسئله با استفاده از مفاهیم کلیدی است.
3- پیاده سازی/ نگهداری و بهبود

مراحل کاری داده‏ کاوی بر اساس استاندارد CRISP-DM

محصول مشترک شرکت‌های SPSS, Teradata, NCR و دایملر- کرایسلر است و یک فرآیند استاندارد Cross-Industry برای داده کاوی است که به طور گسترده ای استفاده می‌شود. مراحل کاری در این مدل به شش فاز اصلی به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

1. درک پروژه و فهم حوزه کاربرد (Business Understanding):
به طور صریح و آشکار اهداف و نیازمندی‌ها مشخص می‌شود. ترجمه اهداف و محدودیت آن در قاعده‏ سازی، تعریف مسئله داده‏ کاوی و مهیا کردن استراتژی اولیه برای نائل شدن به اهداف در این مرحله تعریف می‏ شود.

2. انتخاب داده‌ها (Data Understanding):
این مرحله شامل جمع آوری داده‌ها برای استفاده از تحلیل اکتشافی و مشخص کردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی داده‏‌های با کیفیت و انتخاب داده‌های مفید و مورد نیاز می‌باشد.

3. آماده سازی داده‏‌ها (Data Preparation):
آماده کردن داده‏‌های اولیه خام به داده‏‌های نهایی، این دادها در کلیه مراحل بعدی استفاده می‌شود و از این نظر این مرحله تحلیل و تلاش بیشتری را می‌طلبد. انتخاب عناصر و شناسه‏‌های تحلیل شده را برای کاوش داده‏‌ها اختصاص می‌دهیم و با تمیز کردن داده‌های خام آن را برای ابزارهای مدل سازی آماده می‏ کنیم.

4. مدل سازی (Modeling):
با انتخاب و به ‏کار بستن تکنیک‌های مدل سازی مناسب و روش داده‏ کاوی معین نتایج مدل سازی را بهینه می‏ کنیم، که در صورت نیاز می‌توانیم با برگشت به عقب تحلیل مدل سازی را بهینه‌تر نماییم.

5. ارزیابی (Evaluation):
مشخص کردن اینکه آیا مدل انتخابی، ما را به اهدافمان که در اولین مرحله تعیین کردیم، می‏ رساند. اتخاذ تصمیم راجع به استفاده از نتایج داده‏ کاوی برای اعتبارسنجی نیز در این مرحله انجام می‏ شود.

6. استقرار (Deployment):
استفاده کردن از مدل ایجاد شده، برای مثال می‌تواند تولید یک گزارش ساده از خروجی‌ها را نام برد، و برای یک مثال پیچیده تکمیل کردن پردازش داده‏ کاوی موازی در سایر حوزه‏‌ها می‌باشد، که این الگو‏ها به یک دانش مفید و قابل استفاده تبدیل می‌شوند و پس از بهبود آنها، الگوهایی که کارا محسوب می‏ شوند در یک سیستم اجرایی به کار گرفته خواهند شد.

مراحل کاری داده کاوی در بستر تکنولوژی Microsoft

داده­ کاوی غالباً به عنوان فرآیند استخراج اطلاعات، الگوها و روندهای موجود در مجموعه­ ی عظیمی از داده­‌ها یاد می­ شود. این الگوها و روندها را می­ توان به عنوان یک مدل کاوشی تعریف نمود. به بیانی دیگر ایجاد یک مدل کاوشی بخشی از فرآیند بزرگتری است که در برگیرنده­ ی همه مراحل؛ از تعریف مسئله که مدل حل خواهد نمود تا اجرای مدل در محیط­‌‌های کاری است. می­ توان این فرآیند را با استفاده از 6 مرحله اساسی زیر تعریف نمود:

باید در نظر داشت که تهیه یک مدل داده کاوی، فرآیندی چرخشی، پویا و تکرار پذیر می­ باشد و ممکن است هر یک از این مراحل آن قدر تکرار شود، تا مدل مناسبی تهیه گردد. 

  • تعریف مسئله (Defining the Problem):

تعریف روشنی از مشکل و مسئله کسب و کار است. این مرحله شامل تجزیه و تحلیل نیازمندی­‌‌های کسب و­کار، تعریف دامنه مشکل، تعریف معیارهایی که با آن مدل­‌ها ارزیابی خواهد شد و تعریف هدف نهایی پروژه­ ی داده­ کاوی است.

  • آماده­ سازی داده­‌ها (Preparing Data):

یکپارچه ­سازی و پالایش داده­ هایی است که در مرحله­ ی تعریف مسئله فرآیند معین شده است. SSIS حاوی تمامی ابزارهای ملزوم برای تکمیل این مرحله می‌­باشد.

  • بررسی داده­‌ها (Exploring Data):

به منظور تصمیم­ گیری­‌های مناسب در هنگام تهیه مدل، می­ بایست داده­‌ها را درک نمود و پس از آن می­ توان تصمیم گیری در مورد وجود داده­‌های مخدوش در مجموعه داده و در نهایت استراتژی مناسب برای رفع این مشکلات اتخاذ نمود. Data Source view Designer موجود در BIDS حاوی ابزارهای جامعی برای بررسی و شناخت داده‌ها شامل محاسبه ارقام حداقل و حداکثر، محاسبه میانگین و انحراف معیار و بررسی توزیع داده­‌ها می­ باشد.

  • تهیه مدل ­ها (Building Models):

پیش از تهیه مدل باید، داده­‌ها را به دو دسته­ ی داده­‌های آموزشی و اعتبارسنجی (آزمایشی) تقسیم نمود. از داده­‌های آموزشی برای تهیه مدل و از داده­‌های اعتبار­سنجی برای آزمایش صحت مدل با ایجاد سوالاتی در مورد صحت پیش­ بینی­‌ها استفاده نمود. پس از تعریف ساختار کاوشی، می­ بایست به پردازش مدل پرداخته شود و ساختارهای خالی با الگوهایی که مدل را توصیف می­ نمایند، پُر شوند. این مرحله با عنوان آموزش مدل شناخته می­ شود.

  • بررسی و ارزیابی مدل­‌ها (Exploring and Validating Models):

این مرحله شامل بررسی مدل­‌های ایجاد شده به منظور آزمودن کارایی آنهاست. می­ توان مدل­‌ها را با ابزار­های موجود در Designer از جمله نمودار صعود و یا ماتریس دسته­ بندی بررسی نمود.

  • اجرا و بروزرسانی مدل­‌ها (Deploying and Updating Models):

این مرحله شامل اجرای مدل­ هایی است که بهترین کارائی را در یک محیط عملیاتی داشته­ اند. پس از استقرار مدل­‌های کاوشی در یک محیط عملیاتی می­ توان از این مدل­ها برای پیش­ بینی­ هایی بهره گرفت.


مراحل سه گانه موجود در ساخت یک مدل کاوش   

  • ایجاد ساختار کاوشی (Mining Structures): تعریف یک ساختار کاوشی شامل، تعیین تعداد ستون­‌های ورودی، تعداد ستون­‌های قابل پیش ­بینی و الگوریتم وابسته به آن می‌­باشد. ساختار کاوشی یک ساختار داده­ ای است که محدوده­ ی داده­ هایی را که از روی آنها مدل­‌های کاوش ساخته می­ شود را تعریف می­ نماید. 
  • آموزش مدل (Model Training): یک مدل کاوشی، الگوریتم­‌های کاوش را به داده­ هایی که ساختار کاوش ارائه می­ نماید، اعمال می­ کند. به بیان دیگر استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می­ شود را تعریف می­ کند، پس شامل داده منبع اصلی نیست، بلکه شامل اطلاعاتی است که توسط الگوریتم کشف می­ شود. به آموزش مدل، پردازش مدل نیز گفته می‌شود و زمانی که یک مدل پردازش می­ شود داده­ هایی که توسط ساختار کاوش تعریف شده­ اند، از طریق الگوریتم­‌های داده­ کاوی انتخابی منتقل می­ شوند، الگوریتم؛ الگوها و روندها را جستجو می­ کند و در ادامه این اطلاعات در مدل ذخیره می­ شوند. از این رو پس از یادگیری و آموزش مدل، الگوهای بدست آمده در مدل کاوش ذخیره می­ شوند.

  • پیش بینی مدل (Prediction): غالباً مهمترین مرحله و هدف نهایی در پروژه­‌های داده­ کاوی است. پیش­ بینی به کشف اطلاعات ناشناخته با استفاده از الگوهای یافته شده از سوابق داده­‌ها اشاره دارد. در پیش­ بینی به یک مدل کاوشی آموزش دیده و یک مجموعه داده­ ی جدید نیاز است. و در طول پیش­ بینی موتور داده­ کاوی، قواعد بدست آمده در مرحله یادگیری را در مورد مجموعه داده­ ی جدید بکار می­ برد و نتایج پیش­ بینی را به هر Case ورودی تخصیص می­ دهد.  
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت دوم - بررسی توابع Redux
همانطور که در مقدمه‌ی قسمت قبل نیز عنوان شد، در این سری ابتدا کتابخانه‌ی Redux را به صورت مجزایی از React بررسی می‌کنیم؛ چون در اصل، یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت عمومی است و وابستگی خاصی را به React ندارد و در بسیاری از برنامه و فریم‌ورک‌های دیگر نیز قابل استفاده‌است.


ایجاد یک برنامه‌ی خالی React برای آزمایش توابع Redux

در اینجا برای بررسی توابع Redux، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> npm i -g create-react-app
> create-react-app state-management-redux-mobx
> cd state-management-redux-mobx
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی Redux را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux
البته برای کار با Redux، الزاما نیازی به طی مراحل فوق نیست؛ ولی چون این قالب، یک محیط آماده‌ی کار با ES6 را فراهم می‌کند، به سادگی می‌توان فایل index.js آن‌را خالی کرد و سپس شروع به کدنویسی و آزمایش Redux نمود.


معرفی سریع توابع Redux

Redux، کتابخانه‌ی کوچکی است و تنها از 5 تابع تشکیل شده‌است:
applyMiddleware: function()
bindActionCreators: function()
combineReducers: function()
compose: function()
createStore: function()
و سه مورد از آن‌ها بیشتر کمکی هستند. برای مثال تابع compose مانند متد flow و یا pipe در کتابخانه‌ی lodash است و اصلا به Redux مرتبط نیست. تابع combineReducers، اشیاء موجود در state را با هم ترکیب می‌کند. bindActionCreators نیز یک تابع کمکی است جهت ایجاد ساده‌تر ActionCreators. بنابراین کتابخانه‌ی Redux، آنچنان گسترده نیست.


بررسی تابع compose با یک مثال

پس از ایجاد پروژه‌ی React و افزودن کتابخانه‌ی Redux به آن، به فایل src\index.js این پروژه مراجعه کرده و محتویات آن‌را با قطعه کد ذیل، تعویض می‌کنیم:
import { compose } from "redux";

const makeLouder = text => text.toUpperCase();
const repeatThreeTimes = text => text.repeat(3);
const embolden = text => text.bold();

const makeLouderAndRepeatThreeTimesAndEmbolden = compose(
  embolden,
  repeatThreeTimes,
  makeLouder
);
console.log(makeLouderAndRepeatThreeTimesAndEmbolden("Hello"));
- در ابتدای این ماژول، تابع compose را از کتابخانه‌ی redux دریافت کرده‌ایم.
- سپس سه تابع ساده را برای ضخیم کردن، تکرار و با حروف بزرگ نمایش دادن یک متن ورودی، تعریف کرده‌ایم.
- اکنون با استفاده از متد compose کتابخانه‌ی redux، این سه متد را به صورت ترکیبی، بر روی متن ورودی Hello، اعمال کرده‌ایم.
- در آخر اگر برای مشاهده‌ی نتیجه‌ی اجرای console.log بر روی آن، به کنسول توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
 <b>HELLOHELLOHELLO</b>
همانطور که مشاهده می‌کنید، متن Hello را سه بار با حروف بزرگ تکرار نموده و در نهایت آن‌را با تک b محصور کرده‌است.


بررسی تابع createStore با یک مثال

Store در Redux، جائی است که در آن state برنامه ذخیره می‌شود. تابع createStore که کار ایجاد store را انجام می‌دهد، یک پارامتر را دریافت می‌کند و آن‌هم تابع reducer است که در قسمت قبل معرفی شد و در ساده‌ترین حالت آن، به نحو زیر با یک متد خالی، قابل فراخوانی است:
import { createStore } from "redux";

createStore(() => {});
تابع reducer دو پارامتر را دریافت می‌کند: وضعیت فعلی برنامه (state در اینجا) و رخ‌دادی که واقع شده‌است (action در اینجا). خروجی آن نیز یک state جدید بر این اساس است:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state, action) => {
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store);
در این مثال، تابع reducer را طوری تعریف کرده‌ایم که بر اساس هر نوع رخ‌دادی که به آن برسد، همان وضعیت قبلی را بازگشت دهد. سپس بر اساس آن یک store را ایجاد کرده‌ایم. اگر به خروجی console.log بررسی محتوای این شیء دقت کنیم، به صورت زیر خواهد بود:


در شیء store، چهار متد dispatch, subscribe, getState, replaceReducer مشخص هستند:
- کارکرد متد replaceReducer مشخص است؛ یک reducer جدید را به آن می‌دهیم و reducer قبلی را جایگزین می‌کند.
- متد dispatch آن مرتبط است به مبحث dispatch actions که در قسمت قبل به آن پرداختیم. هدف آن تغییر state، بر اساس یک action رسیده‌است.
- متد getState، وضعیت فعلی state را باز می‌گرداند.
- متد subscribe با هر تغییری در state، سبب بروز رخ‌دادی می‌شود. یکی از کاربردهای آن می‌تواند به روز رسانی UI، بر اساس تغییرات state باشد. برای مثال کتابخانه‌ی دیگری به نام react redux، دقیقا همین کار را به کمک متد subscribe، انجام می‌دهد. در این قسمت، هدف ما بررسی پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند react redux است که چه متدهایی را محصور کرده‌اند و دقیقا چگونه کار می‌کنند.

در مثال زیر، مقدار ابتدایی پارامتر state متد reducer را به یک شیء که دارای خاصیت value و مقدار 1 است، تنظیم کرده‌ایم:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store.getState());
سپس بر این اساس، store را ایجاد کرده و متد getState آن‌را فراخوانی کرده‌ایم. خروجی آن به صورت زیر است، که معادل وضعیت فعلی state در store می‌باشد:


در کامپوننت‌های React، این نوع خواص به صورت props ارسال می‌شوند. کل state در Redux ذخیره شده و سپس قابل دسترسی و خواندن خواهد شد.


بررسی متد dispatch یک store با مثال

در اینجا مثالی را از کاربرد متد dispatch ملاحظه می‌کنید که یک شیء را می‌پذیرد:
import { compose, createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  console.log("Something happened!", action);
  return state;
};
const store = createStore(reducer);
console.log(store.getState());
store.dispatch({ type: "ADD" });
متد reducer با یک state ابتدایی تنظیم شده‌ی به شیء { value: 1 } تعریف شده و سپس با ارسال آن به createStore و ایجاد store، اکنون می‌توانیم رخ‌دادهایی را به آن dispatch کنیم.
فرمت شیءای که به متد dispatch ارسال می‌شود، حتما باید به همراه خاصیت type باشد؛ در غیر اینصورت با صدور استثنائی، این نکته را گوشزد می‌کند. مقدار آن نیز یک رشته‌است که بیانگر وقوع رخدادی در برنامه می‌باشد؛ برای مثال کاربر درخواست دریافت اطلاعاتی را کرده‌است و یا کاربر از سیستم خارج شده‌است و امثال آن.

خروجی قطعه کد فوق، به صورت زیر است:


با اجرای برنامه، یک رخ‌داد درونی از نوع redux/INITo.2.g.b.y.i@@ صادر شده‌است که هدف آن آغاز و مقدار دهی اولیه‌ی store است. پس از آن زمانیکه متد store.dispatch فراخوانی شده‌است، مجددا console.log داخل متد reducer فراخوانی شده‌است که اینبار به همراه type ای است که ما مشخص کرده‌ایم.

در حالت کلی، اینکه شیء ارسالی توسط dispatch را چگونه طراحی می‌کنید، اختیاری است؛ اما الگوی پیشنهادی در این زمینه، redux standard actions نام دارد و به صورت زیر است که هدف از آن، یک‌دست شدن طراحی و پیاده سازی برنامه است:
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
- نوع action باید همواره قید شود و عموما رشته‌ای است.
- سپس به خاصیت payload، تمام داده‌های مرتبط با آن اکشن، مانند نتیجه‌ی بازگشتی از یک API، به صورت یک شیء، انتساب داده می‌شود.
- خاصیت meta، مرتبط با متادیتا و اطلاعات اضافی است که عموما استفاده نمی‌شود.

اکنون که طراحی شیء ارسالی به پارامتر action متد reducer مشخص شد، می‌توان بر اساس خاصیت type آن، یک switch را طراحی کرد و نسبت به نوع‌های مختلف رسیده، واکنش نشان داد:
import { createStore } from "redux";

const reducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  console.log("Something happened!", action);

  if (action.type === "ADD") {
    const value = state.value;
    const amount = action.payload.amount;
    state.value = value + amount;
  }

  return state;
};
const store = createStore(reducer);
const firstState = store.getState();
console.log(firstState);
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
const secondState = store.getState();
console.log(secondState);
console.log("secondState === firstState", secondState === firstState);
در اینجا اکشن از نوع ADD، با یک payload با محتوای شیءای که دارای خاصیت amount با مقدار 2 است، به متد reducer مربوط به store، ارسال می‌شود. سپس در متد reducer، بر اساس مقدار action.type، تصمیم‌گیری خواهد شد. اگر این مقدار مساوی اکشن خاص ADD بود، آنگاه مقدار value شیء state را با مقدار amount جمع زده و به state.value انتساب می‌دهیم. اکنون پس از فراخوانی متد store.dispatch، اگر خروجی متد ()store.getState را بررسی کنیم، به صورت {value: 3} در آمده‌است ... و این کاری است که نباید انجام شود! نباید مقدار شیء state را به صورت مستقیم تغییر داد. چون در آخرین بررسی صورت گرفته که کار مقایسه‌ی بین state پیش و پس از فراخوانی store.dispatch است (secondState === firstState)، حاصل true است. یعنی اگر با این روش با React کار کنیم، نمی‌تواند محاسبه کند که چه چیزی در state تغییر کرده‌است، تا بر اساس آن UI را به روز رسانی کند.

یک روش حل این مشکل، حذف سطر state.value = value + amount و جایگزینی آن با یک return است که شیء state جدیدی را بازگشت می‌دهد:
return {
  value: value + amount
};
اکنون نتیجه‌ی مقایسه‌ی secondState === firstState دیگر true نخواهد بود.


بررسی متد subscribe یک store با مثال

در ادامه به store همان مثال فوق، متد subscribe را نیز اضافه می‌کنیم و سپس دوبار، کار store.dispatch را انجام خواهیم داد:
const store = createStore(reducer);

const unsubscribe = store.subscribe(() => console.log(store.getState()));

store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });

unsubscribe();
- هر بار که متد store.dispatch فراخوانی می‌شود، یکبار callback function ارسالی به متد store.subscribe، فراخوانی خواهد شد که در اینجا کار نمایش مقدار شیء state را به عهده دارد. در یک چنین حالتی مشترکین به store، متوجه خواهند شد که احتمالا state جدیدی توسط متد reducer بازگشت داده شده‌است و سپس بر اساس آن برای مثال تصمیم خواهند گرفت تا UI را به روز رسانی کنند.
- خروجی مستقیم متد store.subscribe نیز یک متد است که unsubscribe نام دارد و می‌توان در پایان کار، برای جلوگیری از نشتی‌های حافظه، آن‌را فراخوانی کرد.

خروجی حاصل از console.log منتسب به متد store.subscribe، با دوبار فراخوانی متد store.dispatch پس از آن، به صورت زیر است:
{value: 3}
{value: 5}


بررسی تابع combineReducers با یک مثال

اگر قرار باشد در متد reducer، صدها if action.type را تعریف کرد ... پس از مدتی از کنترل خارج می‌شود و غیرقابل نگهداری خواهد شد. تابع combineReducers به همین جهت طراحی شده‌است تا چندین متد مجزای reducer را با هم ترکیب کند. بنابراین می‌توان در برنامه صدها متد کوچک reducer را که قابلیت توسعه و نگهداری بالایی را دارند، پیاده سازی کرد و سپس با استفاده از تابع combineReducers، آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که هرچند اینبار می‌توان تعداد زیادی reducer را طراحی کرد، اما توسط تابع combineReducers، مقدار action ارسالی، از تمام این reducerها عبور داده خواهد شد. به این ترتیب اگر نیاز بود می‌توان به یک action، در چندین متد مختلف reducer گوش فرا داد و بر اساس آن تصمیم گیری کرد. بنابراین بهتر است هر reducer تعریف شده در صورتیکه action.type آن با action رسیده تطابق نداشته باشد، همان state قبلی را بازگشت دهد تا بتوان زنجیره‌ی reducerها را تشکیل داد و بهتر مدیریت کرد.
برای نمونه اگر متد reducer فعلی را به calculatorReducer تغییر نام دهیم، روش معرفی آن توسط متد combineReducers به متد createStore به صورت زیر است:
import { combineReducers, createStore } from "redux";
  // ...

const calculatorReducer = (state = { value: 1 }, action) => {
  // ...
};
const store = createStore(
  combineReducers({
    calculator: calculatorReducer
  })
);
به شیء ارسالی به متد combineReducers، هر reducer موجود به صورت یک خاصیت جدید اضافه می‌شود.


بررسی تابع bindActionCreators با یک مثال

فرض کنید می‌خواهیم متد dispatch را چندین بار فراخوانی کنیم:
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
store.dispatch({ type: "ADD", payload: { amount: 2 }, meta: {} });
بجای اینکه شیء ارسالی به آن‌را به این صورت ایجاد کنیم، می‌توان یک تابع را برای آن ایجاد کرد تا مقدار amount را گرفته و شیء action مدنظر را بازگشت دهد:
const createAddAction = amount => {
  return {
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
  };
};
و سپس می‌توان آن‌را به صورت زیر مورد استفاده قرار داد:
store.dispatch(createAddAction(2));
store.dispatch(createAddAction(2));
و یا توسط تابع bindActionCreators، می‌توان فراخوانی فوق را به صورت زیر نیز انجام داد و نتیجه یکی است:
import { bindActionCreators, combineReducers, compose, createStore } from "redux";

// ...
const dispatchAdd = bindActionCreators(createAddAction, store.dispatch);
dispatchAdd(2);
dispatchAdd(2);
همانطور که ملاحظه می‌کنید، bindActionCreators فقط یک تابع کمکی است تا کار dispatch action را ساده کند.


میان‌افزارها (Middlewares) در Redux

پس از اینکه یک اکشن، به سمت reducer ارسال شد و پیش از رسیدن آن به reducer، می‌توان کدهای دیگری را نیز اجرا کرد. برای مثال چون این توابع خالص هستند، نمی‌توان اعمالی را داخل آن‌ها اجرا کرد که به همراه اثرات جانبی مانند کار با یک API خارجی باشند. با استفاده از میان‌افزارها در این بین می‌توان کدهایی را که با دنیای خارج تعامل دارند نیز اجرا کرد.
یک میان‌افزار در Redux، همانند سایر قسمت‌های آن، تنها یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی است:
const logger = ({ getState }) => {
  return next => action => {
    console.log(
      'MIDDLEWARE',
      getState(),
      action
    );
    const value = next(action);
    console.log({value});
    return value;
  }
}
این تابع میان‌افزار، امکان دریافت وضعیت فعلی store را دارد و در نهایت یک تابع دیگر را باز می‌گرداند. داخل این تابع بازگشت داده شده می‌توان اعمال دارای اثرات جانبی را نیز اجرا کرد؛ مانند فراخوانی console.log و یا صدور یک درخواست Ajax ای. یکی دیگر از کاربردهای میان‌افزارها، انجام کارهای آماری بر روی اکشن‌های ارسالی است. بجای اینکه کدهای متناظر را داخل  reducerها قرار داد، می‌توان به رسیدن اکشن‌های خاصی در این بین گوش فرا داد و برای مثال آن‌ها را لاگ کرد و یا آماری را از آن‌ها تهیه نمود.
در پایان کار میان‌افزار باید متد next آن‌را فراخوانی کرد تا بتوان میان‌افزارهای متعددی را زنجیروار اجرا کرد.
در آخر برای معرفی آن به یک store می‌توان از تابع applyMiddleware استفاده کرد:
import { applyMiddleware, bindActionCreators, combineReducers, compose, createStore } from "redux";

// ...

const store = createStore(
  combineReducers({
    calculator: calculatorReducer
  }),
  applyMiddleware(logger)
);

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part02.zip
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 13

یکی از مواردی که حین کار کردن با iTextSharp واقعا اعصاب خردکن است، طراحی نامناسب ثوابت این کتابخانه می‌باشد. برای مثال:


public class PdfWriter
{
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutSinglePage = 1;
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutOneColumn = 2;
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutTwoColumnLeft = 4;
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutTwoColumnRight = 8;
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutTwoPageLeft = 16;
/** A viewer preference */
public const int PageLayoutTwoPageRight = 32;

// page mode (section 13.1.2 of "iText in Action")

/** A viewer preference */
public const int PageModeUseNone = 64;
/** A viewer preference */
public const int PageModeUseOutlines = 128;
/** A viewer preference */
public const int PageModeUseThumbs = 256;
/** A viewer preference */
public const int PageModeFullScreen = 512;
/** A viewer preference */
public const int PageModeUseOC = 1024;
/** A viewer preference */
public const int PageModeUseAttachments = 2048;

//...
//...
}

6 ثابت اول مربوط به گروه PageLayout هستند و 6 ثابت دوم به گروه PageMode ارتباط دارند و این کلاس پر است از این نوع ثوابت (این کلاس نزدیک به 3200 سطر است!). این نوع طراحی نامناسب است. بجای گروه بندی خواص یا ثوابت با یک پیشوند، مثلا PageLayout یا PageMode، این‌ها را به کلاس‌ها یا در اینجا (حین کار با ثوابت عددی) به enum‌های متناظر خود منتقل و Refactor کنید. مثلا:

public enum ViewerPageLayout
{
SinglePage = 1,
OneColumn = 2,
TwoColumnLeft = 4,
TwoColumnRight = 8,
TwoPageLeft = 16,
TwoPageRight = 32
}

مزیت‌ها:
- طبقه بندی منطقی ثوابت در یک enum و گروه بندی صحیح آن‌ها، بجای گروه بندی توسط یک پیشوند
- استفاده بهینه از intellisense در visual studio
- منسوخ سازی استفاده از اعداد بجای معرفی ثوابت خصوصا عددی (در این کتابخانه شما می‌توانید بنویسید PdfWriter.PageLayoutSinglePage و یا 1 و هر دو صحیح هستند؛ این خوب نیست. ترویج استفاده از اصطلاحا magic numbers هم حین طراحی یک کتابخانه مذموم است.)
- کم شدن حجم کلاس اولیه (مثلا کلاس PdfWriter در اینجا) و در نتیجه نگهداری ساده‌تر آن در طول زمان

مطالب
طراحی تعاملی (Interaction Design)

تعریف Interaction Design در زبان طراحی، تعامل انسان و کامپیوتر و توسعه نرم‌افزار اینگونه بیان می‌شود:

« عمل طراحی تعاملی محصولات دیجیتالی، محیط‌ها، سیستم‌ها و سرویس‌ها. مانند سایر رشته‌های طراحی، Interaction Design دارای شاخه‌ها و توجهاتی است، اما به طور ساده می‌توان گفت که تمرکز اصلی این رشته برروی رفتارها است.»

طراحی تعاملی یا Interaction Design که به اختصار به آن IxD نیز گفته می‌شود، بر روی ایجاد واسط‌های کاربری جذاب با رفتار‌های خوب تمرکز دارد. فهم این نکته که کاربران و تکنولوژی چگونه با یکدیگر ارتباط دارند، در این شاخه بسیار مهم و ضروری است. با این درک، شما می‌توانید موارد زیر را پیش‌بینی نماید: اینکه چگونه یک فرد با سیستم تعامل دارد؟ چگونه مشکلات را با داشتن آن سیستم رفع می‌کند؟ و در نهایت با استفاده از این موارد راه‌های جدیدی برای توسعه سیستم، برای انجام کارها پیشنهاد دهید. در ادامه به بررسی Best Practice های Interaction Design خواهیم پرداخت.

بهترین روش‌های طراحی تعاملی ( Interaction Design )

در هنگام طراحی و توسعه یک محصول نرم‌افزاری با المان‌های تعاملی، ویژگی‌ها و سوالات مطرح شده‌ی زیر را در نظر بگیرید:

سوالات مهم در هنگام لحاظ کردن طراحی تعامل‌گرا


کاربران به چه صورت‌هایی می‌توانند با واسط کاربری در ارتباط باشند

- کاربر چه تعاملاتی را می‌تواند به طور مستقیم با ماوس، انگشت یا stylus با واسط کاربری داشته باشد؟

- چه دستوراتی را کاربر می‌تواند صادر کند و با آنها تعامل داشته باشد که به طور مستقیم جزء محصول نیست؟ به عنوان مثال Ctrl+C که درون مرورگرها فعال است و جزئی از خود محصول نیست.

دادن اطلاعاتی به کاربران، در مورد رفتار‌های سیستم، پیش از انجام یک عمل

- ظاهر المان‌های صفحه (رنگ، شکل، اندازه و ...) چه سرنخ‌هایی را در مورد عملکرد آنها به کاربر خواهد داد؟ این المان‌ها به کاربر می‌فهماند که چگونه باید از آنها استفاده کند.

- شما چه اطلاعاتی را می‌توانید در المان‌ها بگنجانید که کاربر پیش از انجام یک عملیات از عملکرد آن المان مطلع شود؟ این مفاهیم می‌توانند با گنجاندن label های با معنا در دکمه‌ها، یا دستورالعمل‌های بسیار کوتاه برای تاییدیه‌های نهایی کامل شود.

پیش‌بینی و کاهش خطاها

- آیا پیام‌های خطا، راه روشنی را برای کاربر باز می‌کند تا بتواند مشکل کار خود را پیدا کند و منشا خطا را کشف نماید؟

- آیا در برخی موارد فشار و اجبار ( Constraint ) برای تحمیل عملیاتی خاص به کاربر جهت جلوگیری از خطا وجود دارد؟ اصل Poka-Yoka می‌گوید برای جلوگیری از سردرگمی کاربر و همچنین جلوگیری از خطاهای ممکن، در برخی موارد لازم است که کاربر را در محدوده‌ای خاص و در یک مسیر مشخص (مانند مراحل تکمیل یک فرم) نگه داریم. این ایجاد فشار هم به کاربر کمک می‌کند و هم به تیم توسعه.

در نظر گرفتن فیدبک و زمان پاسخ سیستم

- چگونه قرار است که به کاربر بازخورد بدهیم که پروسه‌ای در حال اجرا است؟ هنگامیکه کاربر درگیر انجام عملیاتی است، سیستم باید متعاقبا یک پاسخ را برای کاربر نمایش دهد و چه بهتر که کاربر را در حین انجام پروسه (اگر پروسه طولانی باشد، مثلا بیش از 30 ثانیه) از آنچه که در سمت سرور صورت می‌گیرد آگاه سازد. این فرآیند‌ها را می‌توان با یک progress bar ساده مدل کرد.

- بین یک عمل و پاسخ آن چه مدت زمانی طول خواهد کشید؟ واکنش پاسخ را می‌توان در چهار سطح مشخص نمود: فوری یا immediate (کمتر از 0.1 ثانیه)، کند یا stammer (بین 0.1 تا 1 ثانیه)، وقفه یا interruption (بین 1 تا 10 ثانیه) و اختلال یا disruption  (بیش از 10 ثانیه).

نگاه استراتژیک درباره‌ی هر یک از عناصر درون صفحه

- آیا عناصر واسط کاربری اندازه‌ی معقولی برای تعامل با کاربر دارند؟ عناصری مانند دکمه‌ها، باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا کاربر بتواند بر روی آنها کلیک کند. اما یک طراح نباید این نگاه را تنها به یک مرورگر منتهی کند. عمده‌ی مشکل در دستگاه‌های قابل حمل، مثل موبایل‌ها و تبلت‌ها رخ می‌دهد.

- آیا لبه‌ها و گوشه‌ها (فضاهای خالی) به خوبی برای گنجاندن عناصر تعاملی مانند منو‌ها استفاده شده‌اند؟ یک قانون مهم در این زمینه می‌گوید که لبه‌ها و گوشه‌ها و نواحی مرزی، نواحی خوبی برای قرارگیری عناصر هستند. زیرا این نواحی معمولا نواحی مرزی هستند و کاربر به راحتی می‌تواند بر روی آنها کلیک و یا آنها را لمس نماید.

- آیا شما از استاندارد‌ها پیروی می‌کنید؟ بالاخره کاربران آنقدرها هم بی‌اطلاع نیستند. آنها کمی هم درباره‌ی اینکه یک رابط کاربری چگونه است و عناصر آنها چگونه رفتار می‌کنند، اطلاعات دارد. پس، از این رو نیازی به خلق و بدعت‌گذاری نیست. تنها کافی‌است اندکی از آنچه که در UX متداول شده، بهتر باشید. اگر روش شما بتواند خلاقانه و در عین حال ساده باشد، شما نیز می‌توانید صاحب سبک شوید.

ساده‌سازی برای افزایش سرعت یادگیری

- آیا اطلاعات مورد نیاز کاربر درون نرم‌افزار به هفت (به علاوه منهای دو) تکه تقسیم شده‌اند؟ George Miller طی آزمایشاتی کشف کرد که افراد تنها قادرند پنج تا نه مورد را در حافظه‌ی کوتاه مدت خود قرار دهند.

- آیا واسط User End تا حد ممکن ساده شده است؟ قانون Tesler بیان میکند که شما باید سعی کنید که تمامی پیچیدگی‌ها را تا آنجا که ممکن است از واسط User End حذف کنید.

منابع:

مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #2
در قسمت اول، با Apache Cordova  آشنا شدیم. در این قست قصد دارم در مورد Phonegap, معایب و مزایای Cordova و روش نصب و راه اندازی آن را بر روی Visual Studio، خدمت شما ارائه دهم. 

توضیح مختصری در مورد  Adobe Phonegap
در حوالی سال 2009 ، phonegap به‌واسطه‌ی استارت آپی بنام Nitobi با هدف ایجاد یک راه حل سورس باز  برای  ساخت اپلیکیشن‌های بومی موبایل با تکنولوژی‌های تحت وب، تولید شد. شرکت Adobe در حوالی سال 2011 ، Notobi را به همرا حق مالکیت phonegap خریداری کرد و هسته‌ی سورس باز آن را با نام Cordova به شرکت Apache اهدا کرد. نسبت بین Cordova و phonegap مانند نسبت بین مرورگر Blink و کروم است. در واقع phonegap ترکیبی‌است از Cordova و یک سری امکانات اضافه‌ی شرکت Adobe. تفاوت اصلی بین Cordova و Phonegap مربوط است به ابزارهای Command-Line و سرویس Build فون گپ است که در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
بیشتر : اینجا و اینجا

 مزایای استفاده از Cordova:
  • محیط برنامه نویسی قدرتمند
  • هسته اصلی  کد‌های همه اپلیکیشن‌ها  تولید شده شبیه به هم است
  • نیازی به یادگیری زبان‌های مربوط به هر پلتفرم را ندارید
  • کم هزینه و زمان کمتر
  • طراحی رابط گرافیکی سریع و منعطف به کمک HTML5 , CSS3 
  • برنامه نویسی آسان و سریع با javascript , Typescript
  • قابلیت اجرا بر روی چندین پلتفرم مختلف(Android,iOS,Widnows Phone )
  • قابلیت استفاده از فریم‌ورکهای تحت وب مانند Bootstrap , Angular JS, ...
  • قابلیت طراحی پلاگین برای ارتباط با سیستم عامل
  • مناسب برای برای برنامه‌های چت و استفاد از وب سرویس‌ها
  • مناسب برای ساخت بازیهای آنلاین و آفلاین با تکنولوژی‌های تحت وب
  • راحتی کار با آن برای برنامه نویسان تحت وب 

معایب  استفاده از Cordova  :
  • نداشتن ابزار گزارش خطاهای مناسب؛ درنتیجه برطرف کردن خطاها خسته کننده خواهد بود .
  • UI, UX اپلیکیشن‌ها باید به نحوی باشد که کاربر حس کند با نرم‌افزارهای بومی گوشی کار می‌کند.
  • کاهش سرعت اجرایی جزئی نسبت به سایر برنامه‌ها (به دلیل استفاده از WebView)
  • عدم دسترسی مستقیم به سیستم عامل و امکانات آن 

نصب اتوماتیک وابستگی ها
ابزارهایی که ما نیاز داریم:

لازم است تا Visual Studio 2013، با حداقل آپدیت 2 بر روی سیستم شما نصب باشد.

بعد از اتمام دانلود فایل، اقدام به نصب آن نمایید. در این حین، یک سری وابستگی‌های مربوط به خود را دانلود و نصب خواهد کرد. لیست وابستگی ها:
  • Node.js
  • Git CLI
  • Google Chrome
  • Apache Ant
  • Oracle Java JDK 7 (حتما نسخه x86 نصب شود)
  • Android SDK 
  • SQLLite For Windows Runtime
  • Apple iTunes
فایل نصاب، همه‌ی این وابستگی‌ها را به‌غیر از Android SDK، نصب می‌کند. 
در آخر هم سیستم خود را راستارت کنید.

نصب دستی وابستگی‌ها:
اگر به هر دلیلی در نصب خودکار این وابستگی‌ها  توسط نصاب با مشکل بر خورد کردید، می‌توانید تک تک آنها را دانلود کرده و نصب کنید. لینک‌های مورد نظر را هم به همین دلیل قرار دادم. 
  1. node.js را از لینک مقابل دانلود کنید:  اینجا  (پیشنهاد می‌کنیم نسخه‌ی x86 آن را نصب کنید)
  2. Google Chrome را نصب کنید
  3. Git Command Line Tools را نصب کنید و توجه کنید که در هنگام نصب، گزینه مربوط به افزودن Git را به مسیر  Command Prompt  شما، انتخاب کرده باشید.
  4. Apchage Ant را  دانلود  و در مسیری از سیستم خودتان قرار دهید. 
  5. Java JDK 7 x86 را از لینک مشخص شده دانلود کنید و سپس عملیات نصب را انجام دهید.
  6. Android SDK را از آدرس مشحص شده دانلود کنید. پکیچ‌های مورد نیاز، به این SDK افزوده شده است. بعد از دانلود آن را در مسیری از سیستم خود قرار دهید.
  7. Apple iTunes و  SQLite را دانلود و نصب کنید.
  8. اگر از ویندوز 7 استفاده می‌کنید ، WebSocket4Net را از لینک مقابل دانلود کنید ( اینجا ) و سپس  فایل net45\Release\WebSocket4Net.dll  در مسیر زیر کپی کنید:
%ProgramFiles(x86)%\Microsoft Visual Studio 12.0\Common7\IDE\CommonExtensions\Microsoft\WebClient\Diagnostics\ToolWindows 


ویژوال استودیو  پیکربندی‌های مربوط به نرم افزار‌های  thrid-party (سوم شخص/ثالث: نرم افزارهایی که برای دستکاری بر روی سیستم عامل، توسط شرکت‌هایی غیر از شرکت‌های تولید کننده سیستم عامل تولید می‌شوند) را که شما نصب کرده‌اید، تشخیص می‌دهد و مسیر‌های نصب آنها را درون متغیر‌های محیطی (environment variables)  به شکل زیر نگه می‌دارد:
ADT_HOME :به مسیر نصب اندروید اشاره می‌کند
ANT_HOME: به فولدری که Apache Ant در آن قرار دارد اشاره می‌کند
JAVA_HOME: به مسیر نصب جاوا اشاره می‌کند
GIT_HOME: به مسیر نصب GIT اشاره می‌کند.
دقت کنید باید نام‌های متغیر‌ها، دقیقا به همین نام‌ها باشند.
برای تنظیم این متغیر‌ها، به مسیر Control Panel\System and Security\System وارد شده و گزینه‌ی Advanced System Setting را انتخاب کنید. سپس در پنجره‌ی باز شده گزینه‌ی Environment Variables را انتخاب کنید و در قست system variables، این 4 متغیری که ذکر شد را ایجاد کنید. سپس نیاز است این مسیر‌ها را به system path اضافه کنید. برای این کار از همان قسمت system variables متغییر path را انتخاب کرده و گزینه‌ی ویرایش را بزنید و ابتدا محتویات آن را در یک فایل notepad کپی کنید و مسیر‌های زیر را به اول آن اضافه کنید :
%GIT_HOME%\cmd;C:\Program Files (x86)\nodejs\;%JAVA_HOME%\bin;%ANT_HOME%\bin;
%ANDROID_HOME%\tools;%ANDROID_HOME%\platform-tools; C:\ProgramData\Oracle\Java\javapath;
 دقت کنید که مسیر‌های ذکر شده فقط یکبار در کل فایل وجود داشته باشند و سپس کل محتوای فایل را کپی کرده و در قسمت مربوط به path پیست کنید و با کلیک بر روی دکمه‌های OK کار را به اتمام رسانید.












نکته تکمیلی
نیازمندی Apache Cordova CTP3.1   :
یکی از سیستم عامل‌های مقابل: Windows 7, Windows 8, Windows 8.1, or Windows Server 2012 R2. 
آپدیت 4 مربوط به ویژوال استدیو (دقت کنید قبل از نصب آپدیت 4 ویژوال استدیو باید نسخه قبلی  Cordova CTP  را حذف کنید(uninstall) )
امکان توسعه اپلیکیشن‌های windows phone , windows برای کاربران ویندوز 7 وجود ندارد .


در مقاله‌ی بعدی یک پروژه جدید خواهیم ساخت .
منبع مفید برای نصب و راه اندازی :اینجا
ادامه دارد...