مطالب
ASP.NET MVC #10

آشنایی با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر

تا اینجا با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک می‌کردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامه‌های ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه می‌دهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمی‌دانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه می‌توان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمت‌های بعدی با مثال‌های کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:

namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}

یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیش‌فرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;

namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}

[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}
}
}

همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:

@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}

و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:

@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>

توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده می‌کنید. در برنامه‌های ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را می‌توان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام می‌شود. در اینجا برای مثال می‌شود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:

<form action="/Login/LoginResult" method="post">   
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>

توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه می‌شوند، اما این For آن‌ها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیت‌ها و پارامترهایی را که قرار است به آن‌ها بایند شوند، به صورت رشته می‌پذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا می‌توان یک strongly typed view را تعریف کرد،‌ تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشته‌ها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).

با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیت‌هایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آن‌ها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شده‌اند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.


توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:

در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آن‌ها، دو نکته جدید را می‌توان مشاهده کرد. استفاده از ویژگی‌های HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگی‌های HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شده‌ایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه می‌گردد.
البته در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده می‌شد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:

[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]

یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.


توسط ActionName می‌توان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب داده‌ایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کرده‌ایم و فریم ورک نمی‌داند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه می‌گردد:

The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController

برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرم‌ها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرم‌ها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.


بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC

الف) استفاده از اشیاء Context

در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر می‌توان به خواصی که در یک کنترلر به آن‌ها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:

public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }

در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:

public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }

توسط خاصیت Form شیء Request می‌توان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونه‌ای از آن‌را در اولین متد LoginResult می‌توانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار می‌کند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشته‌ای را می‌پذیرد که هر دو با پیشرفت‌هایی که در زبان‌های دات نتی صورت گرفته‌اند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمی‌آیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاس‌های پایه هم به جهت سهولت انجام آزمون‌های واحد در ASP.NET MVC ایجاد شده‌اند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاس‌های پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.


ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها

نکته‌ای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال می‌شود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعه‌های زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی می‌شود). این مجموعه‌ها شامل موارد زیرهستند:

Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values

برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نام‌های دو پارامتر آن، با نام‌های بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آن‌ها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده می‌شود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی می‌گردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمی‌پذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم می‌توان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابق‌های بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.


ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

در ASP.NET MVC چون می‌توان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل می‌شود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگ‌ها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیت‌های یک شیء نگاشت می‌کند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز می‌توان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش می‌کند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC می‌تواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق می‌توانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی می‌کند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.

در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آن‌را مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول می‌شود.

یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل می‌شود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection می‌باشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آن‌ها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه می‌توان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت می‌کند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده می‌کند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده می‌کنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

استفاده از model binderها همینجا به پایان نمی‌رسد. نکات تکمیلی آن‌ها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.

مطالب
تقسیم جدول در Entity Framework Code First
سناریو هایی هستند که در آن ها، تعداد ستون‌های یک جدول، بیش از اندازه زیاد می‌شوند و یا آن جدول حاوی فیلدهایی هست که منابع زیادی مصرف می‌کنند، به مانند فیلدهای متنی طولانی یا عکس. معمولا متوجه می‌شویم که در اکثر مواقع، به هنگام واکشی اطلاعات آن جدول، احتیاجی به داده‌های آن فیلد‌ها نداریم و با واکشی بی مورد آن ها، سربار اضافه ای به سیستم تحمیل می‌کنیم، چرا که این داده‌ها ، منابع حافظه ای ما را به هدر می‌دهند.
برای مثال، جدول Post مدل بلاگ را در نظر بگیرید که در آن دو فیلد Body و Image تعریف شده اند.فیلد Body از نوع nvarchar max و فیلد Image از نوع varbinary max است و بدیهی است که این دو داده، به هنگام واکشی حافظه‌ی زیادی مصرف می‌کنند.موارد بسیاری وجود دارند که ما به اطلاعات این دو فیلد احتیاجی نداریم از جمله: نمایش پست‌های پر بازدید، پسته هایی که اخیرا ارسال شده اند و اصولا ما فقط به چند فیلد جدول Post احتیاج داریم  و نه همه‌ی آن ها.
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual string  Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
    }
}

دلیل اینکه در مدل فوق، تمامی خواص به صورت virtual تعریف شده اند، فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر است. اگر دستور زیر را برای واکشی اطلاعات post با id=1 انجام دهیم: 

            using (var context = new MyDbContext())
            {
                var post = context.Posts.Find(1);
            }
خروجی زیر را در SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1

همان طور که مشاهده می‌کنید، با اجرای دستور فوق تمامی فیلد‌های جدول Posts که id آن‌ها برابر 1 بود واکشی شدند، ولی من تنها به فیلدهای Id و Title آن احتیاج داشتم. خب شاید بگویید که من به سادگی با projection، این مشکل را حل می‌کنم و تنها از فیلد هایی که به آن‌ها احتیاج دارم، کوئری می‌گیرم. همه‌ی این‌ها درست، اما projection هم مشکلات خود را دارد،به صورت پیش فرض، نوع بدون نام بر می‌گرداند و اگر بخواهیم این گونه نباشد، باید مقادیر آن را به یک کلاس(مثلا viewmodel) نگاشت کنیم و کلی مشکل دیگر.
راه حل دیگری که برای حل این مشکل ارائه می‌شود و برای نرمال سازی جداول نیز کاربرد دارد این است که، جدول Posts را به دو جدول مجزا که با یکدیگر رابطه‌ی یک به یک دارند تقسیم کنیم، فیلد‌های پر مصرف را در یک جدول و فیلدهای حجیم و کم مصرف را در جدول دیگری تعریف کنیم و سپس یک رابطه‌ی یک به یک بین آن دو برقرار می‌کنیم.
به  طور مثال این کار را بر روی جدول Posts ، به شکل زیر انجام شده است:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual PostMetaData PostMetaData { get; set; }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaData
    {
        public virtual int PostId { get; set; }
        public virtual string Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
        public virtual Post Post { get; set; }
    }
}
همان طور که می‌بینید، خواص حجیم به جدول دیگری به نام PostMetaData منتقل شده و با تعریف خواص راهبری ارجاعی در هر دو کلاس،رابطه‌ی یک به یک بین آن‌ها برقرار شده است.جز الزامات تعریف روابط یک به یک این است که، با استفاده از Fluent API یا Data Annotations ، طرف‌های Depenedent و Principal، صریحا به EF معرفی شوند.

namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
اولین نکته ای که باید به آن توجه شود، این است که در کلاس PostMetaData، قوانین پیش فرض EF برای تعیین کلید اصلی نقض شده است و به همین دلیل، صراحتا با استفاده از متد HasKey ، کلید اصلی به EF معرفی شده است. نکته‌ی مهم دیگری که به آن باید توجه شود این است که هر دو سر رابطه به صورت Required تعریف شده است. دلیل این موضوع هم با توجه به مطلبی که قرار است گفته شود،کمی جلوتر خواهید فهمید. حال اگر تعاریف DbSet‌ها را نیز اصلاح کنیم و دستور زیر را اجرا کنیم:

var post = context.Posts.Find(1);
خروجی sql زیر را مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
خیلی خوب! دیگر خبری از  فیلدهای اضافی Body و Image نیست. دلیل اینکه در اینجا join  بین دو جدول مشاهده نمی‌شود، قابلیت lazy loading است، که با virtual تعریف کردن خواص راهبری حاصل شده است. پس lazy loading در اینجا واقعا مفید است.
اما راه حل ذکر شده نیز کاملا بدون ایراد نیست. مشکل اساسی آن تعدد تعداد جداول آن است. آیا جدول Post ، واقعا احتیاج به چنین سطح نرمال سازی و تبدیل آن به دو جدول مجزا را داشت؟ مطمئنا خیر. آیا واقعا راه حلی وجود دارد که ما در سمت کد‌های خود با دو موجودیت مجزا کار کنیم، در صورتی که در دیتابیس این دو موجودیت، ساختار یک جدول را تشکیل دهند. در اینجا روشی مطرح می‌شود به نام تقسیم جدول (Table Splitting).
برای انجام این کار فقط چند تنظیم ساده لازم است:
1) فیلد‌های موجودیت مورد نظر را به موجودیت‌های کوچکتر، نگاشت می‌کنیم.
2) بین موجودیت‌های کوچک تر، رابطه‌ی یک به یک که هر دو سر رابطه Required هستند، رابطه برقرار می‌کنم.
3) با استفاده از Fluent API یا DataAnnotations، تمامی موجودیت‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت می‌کنیم.
برای مثال، تنظیمات Fluent برای کلاس Post و PostMetaData که رابطه‌ی بین آن‌ها یک به یک است را مشاهده می‌کنید:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostConfig : EntityTypeConfiguration<Post>
    {
        public PostConfig()
        {
            ToTable("Posts");
        }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            ToTable("Posts");
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
نکته مهم این است که در هر دو کلاس(حتی کلاس Post) باید با استفاده از متد ToTable، کلاس‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت کنیم. در نتیجه با استفاده از متد ToTable در هر دو موجودیت، آنها در دیتابیس به جدولی به نام  Posts نگاشت خواهند شد. تصویر زیر پس از اجرای برنامه، بیان گر این موضوع خواهد بود.

اگر دستورات زیر را اجرا کنید:


var post = context.Posts.Find(1);
Console.WriteLine(post.PostMetaData.Body);
خروجی زیر را در  SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:
برای متد Find خروجی زیر:
 
exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
و برای post.PostMetaData.Body دستور sql زیر را مشاهده می‌کنید:

exec sp_executesql N'SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @EntityKeyValue1',N'@EntityKeyValue1 int',@EntityKeyValue1=1
دلیل این که در اینجا ،دو دستور sql به دیتابیس ارسال شده است، فعال بودن ویژگی lazy loading ،به دلیل virtual  تعریف کردن خواص راهبری موجودیت‌ها است.
حال اگر بخواهیم با یک رفت و آمد به دیتابیس کلیه اطلاعات را واکشی کنیم، می‌توانیم از Eager Loading استفاده کنیم:
 
var post = context.Posts.Include(x => x.PostMetaData).SingleOrDefault(x => x.Id == 1);
که خروجی sql آن نیز به شکل زیر است:

SELECT 
[Limit1].[Id] AS [Id], 
[Limit1].[Title] AS [Title], 
[Limit1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent2].[Id] AS [Id1], 
[Extent2].[Body] AS [Body], 
[Extent2].[Image] AS [Image]
FROM   (SELECT TOP (2) [Extent1].[Id] AS [Id], [Extent1].[Title] AS [Title], [Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE 1 = [Extent1].[Id] ) AS [Limit1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Posts] AS [Extent2] ON [Limit1].[Id] = [Extent2].[Id]
در نتیجه با کمک این تکنیک توانستیم، با چند موجودیت، در قالب یک جدول رفتار کنیم و از مزیت‌های آن همچون lazy loading، نیز بهره مند شویم.

دریافت کد‌های این بخش: SplittingTable-Sample.rar 
مطالب
سفارشی سازی عناصر صفحات پویای افزودن و ویرایش رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
پیشنیاز این بحث مطالعه‌ی مطالب «صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC» و «فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC» است و در اینجا جهت کوتاه شدن بحث، صرفا به تغییرات مورد نیاز جهت اعمال بر روی مثال‌ها اکتفاء خواهد شد.


صورت مساله

    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public DateTime AddDate { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
    }
در اینجا تعریف محصول، شامل خاصیت‌های تاریخ ثبت، نام و قیمت آن است.
می‌خواهیم زمانیکه فرم‌های پویای ویرایش یا افزودن رکوردها ظاهر شدند، در حین تکمیل نام، یک auto complete ظاهر شود:


در حین ورود تاریخ، یک date picker شمسی جهت سهولت ورود اطلاعات نمایش داده شود:


همچنین در قسمت ورود مبلغ و قیمت، به صورت خودکار حرف سه رقم جدا کننده هزارها، نمایش داده شوند تا کاربران در حین ورود مبالغ بالا دچار اشتباه نشوند.



پیشنیازها

- برای نمایش auto complete از همان امکانات توکار jQuery UI که به همراه jqGrid عرضه می‌شوند، استفاده خواهیم کرد.
- برای نمایش date picker شمسی از مطلب «PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند» کمک خواهیم گرفت.
- جهت اعمال خودکار حرف سه رقم جدا کننده هزارها از افزونه‌ی Price Format جی‌کوئری استفاده می‌کنیم.

تعریف و الحاق این پیشنیازها، فایل layout برنامه را به شکل زیر تغییر خواهد داد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>

    <link href="~/Content/themes/base/jquery.ui.all.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/jquery.jqGrid/ui.jqgrid.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/PersianDatePicker.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery-ui-1.8.11.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/i18n/grid.locale-fa.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.jqGrid.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/PersianDatePicker.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.price_format.2.0.js"></script>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>


تغییرات مورد نیاز سمت کلاینت، جهت اعمال افزونه‌های جی‌کوئری و سفارشی سازی عناصر دریافت اطلاعات

الف) نمایش auto complete در حین ورود نام محصولات
                colModel: [
                    {
                        name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 100,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 40,
                            dataInit: function (elem) {
                                // http://jqueryui.com/autocomplete/
                                $(elem).autocomplete({
                                    source: '@Url.Action("GetProductNames","Home")',
                                    minLength: 2,
                                    select: function (event, ui) {
                                        $(elem).val(ui.item.value);
                                        $(elem).trigger('change');
                                    }
                                });
                            }
                        },
                        editrules: {
                            required: true
                        }
                    }           
     ],
برای اعمال هر نوع افزونه‌ی جی‌کوئری به عناصر فرم‌های خودکار ورود اطلاعات در jqGrid، تنها کافی است که رویداد dataInit یک ستون را بازنویسی کنیم. در اینجا توسط elem، المان جاری را در اختیار خواهیم داشت. سپس از این المان جهت اعمال افزونه‌ای دلخواه استفاده می‌کنیم. برای مثال در اینجا از متد autocomplete استفاده شده‌است که جزئی از jQuery UI استاندارد است.
برای پردازش سمت سرور آن و مقدار دهی url آن، یک چنین اکشن متدی را می‌توان تدارک دید:
        public ActionResult GetProductNames(string term)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts
                .Where(x => x.Name.StartsWith(term))
                .Select(x => x.Name)
                .Take(10)
                .ToArray();
            return Json(list, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
مقدار term، عبارتی است که کاربر وارد کرده است. توسط متد StartsWith، کلیه نام‌هایی را که با این عبارت شروع می‌شوند (البته 10 مورد از آن‌ها را) بازگشت می‌دهیم.

ب) نمایش date picker شمسی در حین ورود تاریخ
                colModel: [
                    {
                        name: 'AddDate', index: 'AddDate', align: 'center', width: 100,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 10,
                            // https://www.dntips.ir/post/1382
                            onclick: "PersianDatePicker.Show(this,'@today');"
                        },
                        editrules: {
                            required: true
                        }
                    }
                ],
Date picker مورد استفاده، وابستگی خاصی به jQuery ندارد. مطابق مستندات آن باید در رویدادگردان onclick، این تقویم شمسی را فعال کرد. بنابراین در قسمت onclick دقیقا این مورد را اعمال می‌کنیم.

 @{
ViewBag.Title = "Index";
var today = DateTime.Now.ToPersianDate();
}
مقدار today آن در ابتدای View به نحو فوق تعریف شده‌است. کدهای کامل متد کمکی ToPersianDate در پروژه‌ی پیوست موجود است.

ج) اعمال حروف سه رقم جدا کننده هزارها در حین ورود قیمت
                colModel: [
                    {
                        name: 'Price', index: 'Price', align: 'center', width: 100,
                        formatter: 'currency',
                        formatoptions:
                        {
                            decimalSeparator: '.',
                            thousandsSeparator: ',',
                            decimalPlaces: 2,
                            prefix: '$'
                        },
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            dir: 'ltr',
                            dataInit: function (elem) {
                                // http://jquerypriceformat.com/
                                $(elem).priceFormat({
                                    prefix: '',
                                    thousandsSeparator: ',',
                                    clearPrefix: true,
                                    centsSeparator: '',
                                    centsLimit: 0
                                });
                            }
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            minValue: 0
                        }
                    }
                ],
افزونه‌ی price format نیز یک افزونه‌ی جی‌کوئری است. بنابراین دقیقا مانند حالت auto complete آن‌را در dataInit فعال سازی می‌کنیم و همچنین یک سری تنظیم ابتدایی مانند مشخص سازی  thousandsSeparator آن‌را مقدار دهی خواهیم کرد.


یک نکته

همین تعاریف را دقیقا به فرم‌های جستجو نیز می‌توان اعمال کرد. در اینجا برای حالات ویرایش و افزودن رکوردها، editoptions مقدار دهی شده‌است؛ در مورد فرم‌های جستجو باید searchoptions و برای مثال dataInit آن‌را مقدار دهی کرد.



مشکل مهم!

با تنظیمات فوق، قسمت UI بدون مشکل کار می‌کند. اما اگر در سمت سرور، مقادیر دریافتی را بررسی کنیم، نه تاریخ و نه قیمت، قابل دریافت نیستند. زیرا تاریخ ارسالی به سرور شمسی است و مدل برنامه DateTime میلادی می‌باشد. همچنین به دلیل وجود حروف سه رقم جدا کننده هزارها، عبارت دریافتی قابل تبدیل به عدد نیستند و مقدار دریافتی صفر خواهد بود.
برای رفع این مشکلات، نیاز به تغییر model binder توکار ASP.NET MVC است. برای تاریخ‌ها از کلاس PersianDateModelBinder می‌توان استفاده کرد. برای اعداد decimal از کلاس ذیل:
using System;
using System.Globalization;
using System.Threading;
using System.Web.Mvc;

namespace jqGrid05.CustomModelBinders
{
    /// <summary>
    /// How to register it in the Application_Start method of Global.asax.cs
    /// ModelBinders.Binders.Add(typeof(decimal), new DecimalBinder());
    /// </summary>
    public class DecimalBinder : DefaultModelBinder
    {
        public override object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext.ModelType == typeof(decimal) || bindingContext.ModelType == typeof(decimal?))
            {
                return bindDecimal(bindingContext);
            }
            return base.BindModel(controllerContext, bindingContext);
        }

        private static object bindDecimal(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult == null)
                return null;
            
            bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);
            decimal value;
            var valueAsString = valueProviderResult.AttemptedValue == null ?
                                        null : valueProviderResult.AttemptedValue.Trim();
            if (string.IsNullOrEmpty(valueAsString))
                return null;
            
            if (!decimal.TryParse(valueAsString, NumberStyles.Any, Thread.CurrentThread.CurrentCulture, out value))
            {
                const string error ="عدد وارد شده معتبر نیست";
                var ex = new InvalidOperationException(error, new Exception(error, new FormatException(error)));
                bindingContext.ModelState.AddModelError(bindingContext.ModelName, ex);
                return null;
            }
            return value;
        }
    }
}
در اینجا عبارت ارسالی به سرور به صورت یک رشته دریافت شده و سپس تبدیل به یک عدد decaimal می‌شود. در آخر به سیستم model binding بازگشت داده خواهد شد. به این ترتیب دیگر مشکلی با پردازش حروف سه رقم جدا کننده هزارها نخواهد بود.

برای ثبت و معرفی این کلاس‌ها باید به نحو ذیل در فایل global.asax.cs برنامه عمل کرد:
using System;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using jqGrid05.CustomModelBinders;

namespace jqGrid05
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());
            ModelBinders.Binders.Add(typeof(decimal), new DecimalBinder());
        }
    }
}


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid05.zip
 
نظرات مطالب
نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular
شبیه به پیاده سازی EmailValidatorDirective مطلب جاری، از Regex ذیل استفاده کنید:
[RegularExpression(@"^[\u0600-\u06FF,\u0590-\u05FF,0-9\s]*$",
                          ErrorMessage = "لطفا تنها از اعداد و حروف فارسی استفاده نمائید")]
public string FriendlyName { get; set; }
مطالب
قالب‌های سفارشی برای HtmlHelperها

در ابتدای بحث، برای آشنایی بیشتر با HTML Helperها به مطالعه این مقاله بپردازین.
در این مقاله قرار است برای یک HTML Helper خاص، قالب نمایشی اختصاصی خودمان را طراحی کنیم و به نحوی HTML Helper موجود را سفارشی سازی کنیم. به عنوان مثال می‌خواهیم خروجی یک EditorFor() برای یک نوع خاص، به حالت دلخواهی باشد که ما خودمان آن را تولیدش کردیم؛ یا اصلا نه. حتی می‌شود برای خروجی یک EditorFor() که خصوصیتی از جنس string را می‌خواهیم به آن انتساب دهیم، به جای تولید input، یک مقدار متنی را برگردانیم. به این حالت:

        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Name, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Name, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Genre, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Genre, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Genre, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

در ادامه یک پروژه‌ی عملی را شروع کرده و در آن کاری را که می‌خواهیم، انجام می‌دهیم. پروژه‌ی ما به این شکل می‌باشد که قرار است در آن به ثبت کتاب بپردازیم و برای هر کتاب هم یک سبک داریم و قسمت سبک کتاب‌های ما یک Enum است که از قبل می‌خواهیم مقدارهایش را تعریف کنیم. 

مدل برنامه

    public class Books
    {
        public int Id { get; set; }
        [Required]
        [StringLength(255)]
        public string Name { get; set; }
        public Genre Genre { get; set; }
    }
    public enum Genre
    {
        [Display(Name = "Non Fiction")]
        NonFiction,
        Romance,
        Action,
        [Display(Name = "Science Fiction")]
        ScienceFiction
    }

در داخل کلاس Books یک خصوصیت از جنس Genre برای سبک کتاب‌ها داریم و در داخل نوع شمارشی Genre، سبک‌های ما تعریف شده‌اند. همچنین هر کدام از سبک‌ها هم به ویژگی Display مزین شده‌اند تا بتونیم بعدا از مقدار آنها استفاده کنیم. 


کنترلر برنامه

    public class BookController : Controller
    {
        // GET: Book
        public ActionResult Index()
        {
            return View(DataAccess.DataContext.Book.ToList());
        }

        public ActionResult Create()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Books model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            try
            {
                DataAccess.DataContext.Book.Add(model);
                DataAccess.DataContext.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                ModelState.AddModelError("", ex.Message);
                return View(model);
            }
        }

        public ActionResult Edit(int id)
        {
            try
            {
                var book = DataAccess.DataContext.Book.Find(id);
                return View(book);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                return View("Error");
            }
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Edit(Books model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            try
            {
                DataAccess.DataContext.Book.AddOrUpdate(model);
                DataAccess.DataContext.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                ModelState.AddModelError("", ex.Message);
                return View(model);
            }
        }

        public ActionResult Details(int id)
        {
            try
            {
                var book = DataAccess.DataContext.Book.Find(id);
                return View(book);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                return View("Error");
            }
        }
    }

در قسمت کنترلر هم کار خاصی جز عملیات اصلی نوشته نشده‌است. لیست کتاب‌ها را از پایگاه داده بیرون آوردیم و از طریق اکشن Index به نمایش گذاشتیم. با اکشن‌های Create، Edit و Details هم کارهای روتین مربوط به خودشان را انجام دادیم. نکته‌ی قابل تذکر، DataAccess می‌باشد که کلاسی است که با آن ارتباط برقرار شده با EF و سپس اطلاعات واکشی و تزریق می‌شوند.

View مربوط به اکشن Create برنامه

@using Book.Entities
@model Book.Entities.Books

@{
    ViewBag.Title = "Create";
}
<h2>New Book</h2>
@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <h4>Books</h4>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Name, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Name, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Genre, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Genre, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Genre, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="Create" />
                <input type="reset" value="Reset" />
                @Html.ActionLink("Back to List", "Index", null, new {@class="btn btn-default"})
            </div>
        </div>
    </div>
}

@section Scripts {
    @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
}

View برنامه هم همان ویویی است که خود Visual Studio برای ما ساخته‌است. به جز یک سری دست‌کاری‌هایی داخل سی‌اس‌اس، هدف از گذاشتن View مربوط به Create این بود که قرار است بر روی این قسمت کار کنیم. اگر پروژه رو اجرا کنید و به قسمت Create بروید، مشاهده خواهید کرد که برای Genre یک input ساخته شده‌است که کاربر باید در آن مقدار وارد کند. ولی اگر یادتان باشد، ما سبک‌های نگارشی خودمان را در نوع شمارشی Genre ایجاد کرده بودیم. پس عملا باید یک لیست به کاربر نشان داده شود که تا از آن لیست، نوع را انتخاب کند. می‌توانیم بیایم همینجا در داخل View مربوطه، به‌جای استفاده از HTML Helper پیش‌فرض، از DropDownList یا EnumFor استفاده کنیم و به طریقی این لیست را ایجاد کنیم. ولی چون قرار است در این مثال به شرح موضوع مقاله خودمان بپردازیم، این کار را انجام نمی‌دهیم.

در حقیقیت می‌خوایم متد EditorFor را طوری سفارشی سازی کنیم که برای نوع شمارشی Genre، به صورت خودکار یک لیست ایجاد کرده و برگرداند. از نسخه‌ی سوم ASP.NET MVC به بعد این امکان برای توسعه دهنده‌ها فراهم شده‌است. شما می‌توانید در پوشه‌ی Shared داخل پوشه Views برنامه، پوشه‌ای را به اسم EditorTemplates ایجاد کنید؛ همینطور DisplayTemplates و برای نوع خاصی که می‌خواهید سفارشی‌سازی را برای آن انجام دهید، یک PartialView بسازید. 

Views/Shared/DisplayTemplates/<type>.cshtml
یک PartialView در داخل پوشه EditorTemplates به نام Genre.cshtml ایجاد کنید. برای اینکه مشاهده کنید چطور کار می‌کند، کافی‌است یک فایل متنی اینجا تهیه کرده و بعد پروژه را اجرا کرده و به قسمت Create روید تا تغییرات را مشاهده کنید. بله! به‌جای inputی که از قبل وجود داشت، فقط متن شما آنجا نوشته شده‌است. (به عکسی که در بالا قرار دارد هم می‌تونید نگاه کنید)

کاری که الان میخواهیم انجام دهیم این است که یک SelectListItem ایجاد کرده تا مقدارهای نوع Genreمان داخلش باشد و بتوانیم به راحتی برای ساختن DropDownList از آن استفاده کنیم. برای این کار Helper مخصوص خودمان را ایجاد می‌کنیم. پوشه‌ای به اسم Helpers در کنار پوشه‌های Controllers، Models ایجاد می‌کنیم و در داخل آن کلاسی به اسم EnumHelpers می‌سازیم.

    public static class EnumHelpers
    {
        public static IEnumerable<SelectListItem> GetItems(
            this Type enumType, int? selectedValue)
        {
            if (!typeof(Enum).IsAssignableFrom(enumType))
            {
                throw new ArgumentException("Type must be an enum");
            }

            var names = Enum.GetNames(enumType);
            var values = Enum.GetValues(enumType).Cast<int>();

            var items = names.Zip(values, (name, value) =>
                    new SelectListItem
                    {
                        Text = GetName(enumType, name),
                        Value = value.ToString(),
                        Selected = value == selectedValue
                    }
                );
            return items;
        }

        static string GetName(Type enumType, string name)
        {
            var result = name;

            var attribute = enumType
                .GetField(name)
                .GetCustomAttributes(inherit: false)
                .OfType<DisplayAttribute>()
                .FirstOrDefault();

            if (attribute != null)
            {
                result = attribute.GetName();
            }

            return result;
        }
    }

در توضیح کد بالا عنوان کرد که متدها به‌صورت متدهای الحاقی به نوع Type نوشته شدند. کار خاصی در بدنه‌ی متدها انجام نشده‌است. در بدنه‌ی متد اول لیست آیتم‌ها را تولید کردیم. در هنگام ساخت SelectListItem برای گرفتن Text، متد GetName را صدا زدیم. برای اینکه بتوانیم مقدار ویژگی Display که در هنگام تعریف نوع شمارشی استفاده کردیم را بدست بیاریم، باید چک کنیم ببینیم که آیا این آیتم به این ویژگی مزین شده‌است یا نه. اگر شده بود مقدار را می‌گیریم و به خصوصیت Text متد اول انتساب می‌دهیم.

@using Book.Entities
@using Book.Web.Helpers
@{
    var items = typeof(Genre).GetItems((int?)Model);
}

@Html.DropDownList("", items, new {@class="form-control"})

کدهایی که در بالا مشاهده می‌کنید کدهایی می‌باشند که قرار است داخل PartialViewی Genre قرار دهیم که در پوشه‌ی EditorTemplates ساختیم. ابتدا آمدیم آیتم‌ها را گرفتیم و بعد به DropDownList دادیم تا لیست نوع را برای ما بسازد. حالا اگه برنامه را اجرا کنید می‌بینید که EditorFor برای شما یه لیست از نوع شمارشی ساخته و حالا قابل استفاده هست.

 

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید  

مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.
مطالب
پیاده سازی عملیات CRUD در Kendo UI Treeview یک پروژه‌ی ASP.NET MVC
در این مقاله می‌خواهیم عملیات CRUD را بر روی Telerik kendo treeview  در یک پروژه‌ی ASP.NET MVC پیاده سازی کنیم. شکل کلی این پروژه به صورت زیر می‌باشد:


که اینجا دکمه‌ها از سمت راست به چپ، عملیات افزودن، عدم انتخاب، ویرایش و حذف را انجام می‌دهند. کدهای HTML این پنل را در ادامه مشاهده می‌کنید:

<div id="CrudPanel" class="row treeview-panel" >
      <div class="col-lg-7 pull-right">
           <input type="text" id="txtLocationTitle" class="form-control" />
      </div>
      <div class="col-lg-5 pull-left" style="text-align: left;">
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="افزودن" id="btnAddLocation" class="btn btn-sm btn-success">
                <i class="fa fa-plus"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="عدم انتخاب" id="btnUnSelect" class="btn btn-sm btn-info">
                <i class="fa fa-square-o"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="ویرایش" id="btnEditLocation" class="btn btn-sm btn-warning">
                <i class="fa fa-pencil"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="حذف" id="btnDeleteLocation" class="btn btn-sm btn-danger">
                <i class="fa fa-times"></i>
           </button>
      </div>
</div>


و قطعه کد ذیل مربوط به پنل ویرایش است که در ابتدای کار کلاس hide به آن انتساب داده شده و پنهان می‌شود:

<div id="EditPanel" class="row edit hide treeview-panel">
     <div class="col-lg-7 pull-right">
          <input type="text" id="txtLocationEditTitle" class="form-control" />
     </div>
     <div class="col-lg-5 pull-left" style="text-align: left">
          <input type="button" value="ویرایش" id="btnEditPanelLocation" data-code="" data-parentId="" class="btn btn-sm btn-success" />
          <input type="button" value="انصراف" id="btnCancle" class="btn btn-sm btn-info" />
     </div>
</div>


در آخر این تکه کد نیز مربوط به KendoUI TreeView است:

 <div class="col-lg-6 k-rtl treeview-style">
                    @(Html.Kendo()
                          .TreeView()
                          .Name("treeview")
                          .DataTextField("Title")
                          .DragAndDrop(false)
                          .DataSource(dataSource => dataSource
                          .Model(model => model.Id("Id"))
                          .Read(read => read.Action(MVC.Admin.Location.ActionNames.GetAllAssetGroupTree, MVC.Admin.Location.Name)))
                    )
                </div>


یک نکته

- کلاس k-rtl مربوط به خود treeview می‌باشد و با این کلاس، درخت ما راست به چپ می‌شود.


در ادامه css‌های مربوط به کلاس‌های treeview-style ،hide و treeview-panel بررسی خواهند شد:

.treeview-style {
    min-height: 86px;
    max-height: 300px;
    overflow: scroll;
    overflow-x: hidden;
    position: relative;
}
.treeview-panel {
    background-color: #eee;
    padding: 25px 0 25px 0;
}
.hide {
    display: none;
}


تا اینجای مقاله، کدهای Html و Css موجود را بررسی کردیم. حالا سراغ قسمت اصلی خواهیم رفت. یعنی عملیات CRUD.


لازم به ذکر است در ابتدای قسمت script  باید این چند خط کد نوشته شود:

 var treeview = null;
    $(window).load(function () {
        treeview = $("#treeview").data("kendoTreeView");
    });

در اینجا بعد از بارگذاری کامل صفحه، درخت مورد نظر ما ساخته خواهد شد و می‌توان به متغیر treeview در تمام قسمت script دسترسی داشت.


پیاده سازی عملیات افزودن: 

 $(document).on('click', '#btnAddLocation', function () {
        var title = $('#txtLocationTitle').val();
        var selectedNodeId = null;
        var selectedNode = treeview.select();
        if (selectedNode.length == 0) {
            selectedNode = null;
        }
        else {
            selectedNodeId = treeview.dataItem(selectedNode).id;// گرفتن آی دی گره انتخاب شده
        }
        $.ajax({
            url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.CreateByAjax())',
            type: 'POST',
            data: { Title: title, ParentId: selectedNodeId },
            success: function (data) {
                debugger;
                showMessage(data.message, data.notificationType);
                if (data.result)
                    treeview.dataSource.read();
            },
            error: function () {
                showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
            }
        });

    });

توضیحات: مقدار گره جدید را خوانده و در متغیر title قرار می‌دهیم. گره انتخاب شده را توسط این خط

var selectedNode = treeview.select();

می گیریم و سپس در ادامه بررسی خواهیم کرد تا اگر گره‌ای انتخاب نشده باشد، به کاربر پیغامی را نشان دهد؛ در غیر این صورت توسط ajax، مقادیر مورد نظر، به اکشن ما در LocationController ارسال می‌شوند:

 [HttpPost]
        public virtual ActionResult CreateByAjax(AddLocationViewModel locationViewModel)
        {
            if (ModelState.IsNotValid())
                return JsonResult(false, "عنوان نباید خالی و یا کمتر از دو کاراکتر باشد.", NotificationType.Error);
            var result = _locationService.Add(locationViewModel);//سرویس مورد نظر برای اضافه کردن به دیتابیس
            switch (result)
            {
                case AddStatus.AddSuccessful:
                    _uow.SaveChanges();
                    return JsonResult(true, Messages.SaveSuccessfull, NotificationType.Success);
                case AddStatus.Faild:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
                case AddStatus.Exists:
                    return JsonResult(false, Messages.DataExists, NotificationType.Warning);
                default:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


   public virtual JsonResult JsonResult(bool result, string message, string notificationType)
        {
            return Json(new { result = result, message = message, notificationType = notificationType }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

اکشن JsonResult  که مقادیر نتیجه، پیغام و نوع اطلاع رسانی را می‌گیرد و یک آبجکت از نوع json را به تابع success ای‌جکس، ارسال می‌کند.


 public class AddLocationViewModel
    {
        [DisplayName("عنوان")]
        [Required(ErrorMessage ="لطفا عنوان گروه را وارد نمایید"),MinLength(2,ErrorMessage ="طول عنوان خیلی کوتاه می‌باشد ")]
        public string Title { get; set; }
        [DisplayName("گروه پدر")]
        public Guid? ParentId { get; set; }

    }

این کلاس viewModel ما می‌باشد.


  public enum AddStatus
    {
        AddSuccessful,
        Faild,
        Exists
    }

و این مورد هم کلاس AddStatus از نوع enum.


  public class Messages
    {
        #region  Fields

        public const string SaveSuccessfull = "اطلاعات با موفقیت ذخیره شد";
        public const string SaveFailed = "خطا در ثبت اطلاعات";
        public const string DeleteMessage = "کابر گرامی ، آیا از حذف کردن این رکورد مطمئن هستید ؟";
        public const string DeleteSuccessfull = "اطلاعات با موفقیت حذف شد";
        public const string DeleteFailed = "خطا در حذف اطلاعات ، لطفا مجددا تلاش نمایید";
        public const string DeleteHasInclude = "کاربر گرامی ، رکورد مورد نظر هم اکنون در بانک اطلاعاتی سیستم در حال استفاده توسط منابع دیگر می‌باشد";
        public const string NotFoundData = "اطلاعات یافت نشد";
        public const string NoAttachmentSelect = "تصویری انتخاب نشده است";
        public const string DataExists = "اطلاعات وارد شده در بانک اطلاعاتی موجود می‌باشد";
        public const string DeletedRowHasIncluded = "کاربر گرامی ، رکوردی که قصد حذف آن را دارید هم اکنون در بانک اطلاعاتی سیستم ، توسط سایر بخش‌ها در حال استفاده می‌باشد";
        
        #endregion
    }

و این موارد هم مقادیر ثابت فیلد‌های مورد استفاده‌ی ما در کلاس Message.


پیاده سازی عملیات حذف

به طور اختصار، عملیات حذف را توضیح می‌دهم تا به قسمت اصلی مقاله یعنی ویرایش بپردازیم:

$(document).on('click', '#btnDeleteLocation', function () {
        var selectedNode = treeview.select();
        var currentNode = treeview.dataItem(selectedNode);
        if (selectedNode.length == 0) {
            showMessage('گزینه ای انتخاب نشده است. لطفا یک گزینه انتخاب نمایید', 'warning');
        } else {
            var selectedNodeId = treeview.dataItem(selectedNode).id;
            if (currentNode.hasChildren) {
                var title = 'کاربر گرامی ، با حذف شدن این گره، تمام زیر شاخه‌های آن حذف می‌شود. آیا مطمئن هستید ؟ ';
                DeleteConfirm(selectedNodeId, '@Url.Action(MVC.Admin.Location.DeleteByAjax())', title);
            } else {
                $.ajax({
                    url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.DeleteByAjax())',
                    type: 'POST',
                    data: { id: selectedNodeId },
                    success: function (data) {
                        debugger;
                        showMessage(data.message, data.notificationType);
                        if (data.result)
                            treeview.remove(selectedNode);
                    },
                    error: function () {
                        showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
                    }
                });
            }
        }
    });

این مورد نیز همانند عملیات افزودن عمل می‌کند. یعنی ابتدا چک می‌کند که آیا گره‌ای انتخاب شده است یا خیر؟ و اگر گره انتخابی ما دارای فرزند باشد، به کاربر پیغامی را نشان می‌دهد و می‌گوید «گره مورد نظر، دارای فرزند است. آیا مایل به حذف تمام فرزندان آن هستید؟» مانند تصویر زیر:



در نهایت چه گره انتخابی دارای فرزند باشد و چه نباشد، به یک مسیر مشترک ارسال می‌شوند:

  public virtual ActionResult DeleteByAjax(Guid id)
        {
            var result = _locationService.Delete(id);
            switch (result)
            {
                case DeleteStatus.Successfull:
                    _uow.SaveChanges();
                    return DeleteJsonResult(true, Messages.DeleteSuccessfull, NotificationType.Success);
                case DeleteStatus.NotFound:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.NotFoundData, NotificationType.Error);
                case DeleteStatus.Failed:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeleteFailed, NotificationType.Error);
                case DeleteStatus.ThisRowHasIncluded:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeletedRowHasIncluded, NotificationType.Warning);
                default:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeleteFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


در سرویس مورد نظر ما یعنی Delete، اگه گره‌ای دارای فرزند باشد، تمام فرزندان آن را حذف می‌کند. حتی فرزندان فرزندان آن را:

  public DeleteStatus Delete(Guid id)
        {
            var model = GetAsModel(id);
            if (model == null) return DeleteStatus.NotFound;
            if (!CanDelete(model)) return DeleteStatus.ThisRowHasIncluded;
            _uow.MarkAsSoftDelete(model, _userManager.GetCurrentUserId());

            if (model.Children.Any())
                DeleteChildren(model);
            return DeleteStatus.Successfull;
        }


  private void DeleteChildren(Location model)
        {
            foreach (var item in model.Children)
            {
                _uow.MarkAsSoftDelete(item, _userManager.GetCurrentUserId());
                if (item.Children.Any())
                    DeleteChildren(item);
            }
        }


  public class Location:BaseEntity,ISoftDelete
    {
        public string Title { get; set; }
        public Location Parent { get; set; }
        public Guid? ParentId { get; set; }
        public bool IsDeleted { get; set; }

        public virtual ICollection<Location> Children { get; set; }
}

 و این هم مدل Location که سمت سرور از مدل استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی عملیات ویرایش

حالا به قسمت اصلی مقاله رسیدیم. در اینجا قرار است گره‌ای را انتخاب نماییم و با زدن دکمه ویرایش و باز شدن پنل آن، آن را ویرایش کنیم. با زدن دکمه ویرایش، کدهای زیر اجرا می‌شوند:

    // Open Edit Panel
    $(document).on('click', '#btnEditLocation', function () {
        debugger;
        var selectedNode = treeview.select();
        var currentNode = treeview.dataItem(selectedNode);// با استفاده از این خط، گره انتخاب شده جاری را می‌گیریم.


        if (selectedNode.length == 0) {
//این شرط به ما می‌گوید اگر گره ای انتخاب نشده بود پیغامی به کاربر نمایش بده
            showMessage('گزینه ای انتخاب نشده است. لطفا یک گزینه انتخاب نمایید', 'warning');
        } else {
            var selectedNodeCode = treeview.dataItem(selectedNode).Code;
            var selectedNodeTitle = treeview.dataItem(selectedNode).Title;
            var selectedNodeParentId = treeview.dataItem(selectedNode).ParentId;
// آی دی یا کد، عنوان و آی دی پدر گره انتخاب شده را با استفاده از این سه خط در اختیار می‌گیریم
            $('#CrudPanel').toggleClass('hide'); //المنت کرادپنل که در حال حاضر کاربر آن را می‌بیند، با این خط کد، پنهان می‌شود
            $('#EditPanel').toggleClass('hide'); //المنت ادیت پنل که در حال حاضر از دید کاربر پنهان است، قابل نمایش می‌شود

            $("#txtLocationEditTitle").val(selectedNodeTitle);
//عنوان گره ای که می‌خواهیم آن را ویرایش کنیم در تکست باکس مورد نظر قرار می‌گیرد
            $("#txtLocationEditTitle").focusTextToEnd();
// با استفاده از این پلاگین، کرسر ماوس در انتهای مقدار دیفالت تکست باکس قرار می‌گیرد
            $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code', selectedNodeCode);
            $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId', selectedNodeParentId == null ? '' : selectedNodeParentId);
//مقادیر پرنت آی دی و کد را در دیتا اتریبیوت‌های موجود در المنت خودمان قرار می‌دهیم
            // Disable clicking in treeview
            $("#treeview").children().bind('click', function () { return false; });
        }
    });

  (function ($) {
        $.fn.focusTextToEnd = function () {
            this.focus();
            var $thisVal = this.val();
            this.val('').val($thisVal);
            return this;
        }
    }(jQuery));

کد زیر باعث می‌شود تا زمانیکه پنل ویرایش باز است، کاربر نتواند هیچ کلیکی را در عناصر داخل درخت ما، داشته باشد.

            $("#treeview").children().bind('click', function () { return false; });


و در نهایت با زدن دکمه ویرایش، پنل ویرایش ما به صورت زیر باز می‌شود:


همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، با انتخاب ساختمان مرکزی و زدن دکمه ویرایش، پنل CRUD ما پنهان و پنل ویرایش ظاهر می‌گردد. همچنین عنوان گره انتخابی به عنوان پیش فرض تکست باکس ما تنظیم می‌شود و کاربر نمی‌تواند گره دیگری را انتخاب کند؛ به شرط آنکه این پنل ویرایش بسته شود.

با تغییر عنوان تکست باکس و زدن دکمه‌ی ویرایش، رویداد زیر رخ می‌دهد:

  // Edit tree node
    $(document).on('click', '#btnEditPanelLocation', function () {
        debugger;
        var code = $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code');
        var parentId = $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId');
        var title = $("#txtLocationEditTitle").val().trim();
        $.ajax({
            url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.EditByAjax())',
            type: 'POST',
            data: { Code: code, Title: title, ParentId: parentId.length === 0 ? null : parentId },
            success: function (data) {
                debugger;
                showMessage(data.message, data.notificationType);
                if (data.result) {
                    treeview.dataSource.read();
                    CloseEditPanel();
                }
            },
            error: function () {
                showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
            }
        });
    });


  [HttpPost]
        public virtual ActionResult EditByAjax(EditLocationViewModel editLocationViewModel)
        {

            if (ModelState.IsNotValid())
                return JsonResult(false,"عنوان نباید خالی و یا کمتر از دو کاراکتر باشد.", NotificationType.Error);
            var result = _locationService.Edit(editLocationViewModel);
            switch (result)
            {
                case EditStatus.Successful:
                    _uow.SaveChanges();
                    return JsonResult(true, Messages.SaveSuccessfull, NotificationType.Success);
                case EditStatus.NotFound:
                    return JsonResult(false, Messages.NotFoundData, NotificationType.Error);
                case EditStatus.Faild:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
                case EditStatus.Exists:
                    return JsonResult(false, Messages.DataExists, NotificationType.Warning);
                default:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


تابع CloseEditPanel  بعد از اتمام ویرایش هر گره و یا با زدن دکمه انصراف در شکل بالا، فراخوانی می‌شود که کد آن به شکل زیر است:

  function CloseEditPanel() {
        $('#CrudPanel').toggleClass('hide');
//پنل کراد ما که در حال حاضر از دید کاربر پنهان است با این خط ظاهر می‌گردد
        $('#EditPanel').toggleClass('hide');
//پنل ویرایش ما که در حال حاضر کاربر آن را می‌بیند، پنهان می‌شود از دید کاربر
        $("#txtLocationEditTitle").val('');
//مقدار تکست باکس خالی می‌شود
        $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code', '');
        $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId', '');
//دیتا اتریبیوت‌های ما که مقادیر کد و آی دی والد در آن قرار گرفته نیز خالی می‌شود
        // Enable clicking in treeview
        $("#treeview").children().unbind('click').bind('click', function () { return true; });
//اگر یادتان باشد با یک خط کد به کاربر اجازه ندادیم که با باز شدن پنل ویرایش، گره دیگری را انتخاب نمایی. حالا این خط کد عکس کد قبلیست و به کاربر اجازه می‌دهد در المنت مورد نظر کلیک کند
    }


   // Cancle edit Node tree
    $(document).on('click', '#btnCancle', function () {
        CloseEditPanel();
    });
  $(document).on('click', '#btnUnSelect', function () {
//رویداد عدم انتخاب
        treeview.select(null);
    });
مطالب
EF Code First #13

استفاده مستقیم از عبارات SQL در EF Code first

طراحی اکثر ORMهای موجود به نحوی است که برنامه نهایی شما را مستقل از بانک اطلاعاتی کنند و این پروایدر نهایی است که معادل‌های صحیح بسیاری از توابع توکار بانک اطلاعاتی مورد استفاده را در اختیار EF قرار می‌دهد. برای مثال در یک بانک اطلاعاتی تابعی به نام substr تعریف شده، در بانک اطلاعاتی دیگری همین تابع substring نام دارد. اگر برنامه را به کمک کوئری‌های LINQ تهیه کنیم، نهایتا پروایدر نهایی مخصوص بانک اطلاعاتی مورد استفاده است که این معادل‌ها را در اختیار EF قرار می‌دهد و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد. اما یک سری از موارد شاید معادلی در سایر بانک‌های اطلاعاتی نداشته باشند؛ برای مثال رویه‌های ذخیره شده یا توابع تعریف شده توسط کاربر. امکان استفاده از یک چنین توانایی‌هایی نیز با اجرای مستقیم عبارات SQL در EF Code first پیش بینی شده و بدیهی است در این حالت برنامه به یک بانک اطلاعاتی خاص گره خواهد خورد؛ همچنین مزیت استفاده از کوئری‌های Strongly typed تحت نظر کامپایلر را نیز از دست خواهیم داد. به علاوه باید به یک سری مسایل امنیتی نیز دقت داشت که در ادامه بررسی خواهند شد.


کلاس‌های مدل مثال جاری

در مثال جاری قصد داریم نحوه استفاده از رویه‌های ذخیره شده و توابع تعریف شده توسط کاربر مخصوص SQL Server را بررسی کنیم. در اینجا کلاس‌های پزشک و بیماران او، کلاس‌های مدل برنامه را تشکیل می‌دهند:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample08.DomainClasses
{
public class Doctor
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual ICollection<Patient> Patients { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample08.DomainClasses
{
public class Patient
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual Doctor Doctor { set; get; }
}
}

کلاس Context برنامه به نحو زیر تعریف شده:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample08.DomainClasses;

namespace EF_Sample08.DataLayer.Context
{
public class Sample08Context : DbContext
{
public DbSet<Doctor> Doctors { set; get; }
public DbSet<Patient> Patients { set; get; }
}
}

و اینبار کلاس DbMigrationsConfiguration تعریف شده اندکی با مثال‌های قبلی متفاوت است:

using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample08.DomainClasses;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample08.DataLayer.Context
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample08Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample08Context context)
{
addData(context);
addSP(context);
addFn(context);
base.Seed(context);
}

private static void addData(Sample08Context context)
{
var patient1 = new Patient { Name = "p1" };
var patient2 = new Patient { Name = "p2" };
var doctor1 = new Doctor { Name = "doc1", Patients = new List<Patient> { patient1, patient2 } };
context.Doctors.Add(doctor1);
}

private static void addFn(Sample08Context context)
{
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"IF EXISTS (SELECT * FROM sys.objects WHERE object_id = OBJECT_ID(N'[dbo].[FindDoctorPatientsCount]')
AND type in (N'FN', N'IF', N'TF', N'FS', N'FT'))
DROP FUNCTION [dbo].[FindDoctorPatientsCount]");
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"CREATE FUNCTION FindDoctorPatientsCount(@Doctor_Id INT)
RETURNS INT
BEGIN
RETURN
(
SELECT COUNT(*)
FROM Patients
WHERE Doctor_Id = @Doctor_Id
);
END");
}

private static void addSP(Sample08Context context)
{
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"IF EXISTS (SELECT * FROM sys.objects WHERE object_id = OBJECT_ID(N'[dbo].[FindDoctorsStartWith]')
AND type in (N'P', N'PC'))
DROP PROCEDURE [dbo].[FindDoctorsStartWith]
");
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"CREATE PROCEDURE FindDoctorsStartWith(@name NVARCHAR(400))
AS
SELECT *
FROM Doctors
WHERE [Name] LIKE @name + '%'");
}
}
}

در اینجا از متد Seed علاوه بر مقدار دهی اولیه جداول، برای تعریف یک رویه ذخیره شده به نام FindDoctorsStartWith و یک تابع سفارشی به نام FindDoctorPatientsCount نیز استفاده شده است. متد context.Database.ExecuteSqlCommand مستقیما یک عبارت SQL را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌کند.

در ادامه کدهای کامل برنامه نهایی را ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Objects.SqlClient;
using System.Data.SqlClient;
using System.Linq;
using EF_Sample08.DataLayer.Context;
using EF_Sample08.DomainClasses;

namespace EF_Sample08
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample08Context, Configuration>());

using (var db = new Sample08Context())
{
runSp(db);
runFn(db);
usingSqlFunctions(db);
}
}

private static void usingSqlFunctions(Sample08Context db)
{
var doctorsWithNumericNameList = db.Doctors.Where(x => SqlFunctions.IsNumeric(x.Name) == 1).ToList();
if (doctorsWithNumericNameList.Any())
{
//do something
}
}

private static void runFn(Sample08Context db)
{
var doctorIdParameter = new SqlParameter
{
ParameterName = "@doctor_id",
Value = 1,
SqlDbType = SqlDbType.Int
};
var patientsCount = db.Database.SqlQuery<int>("select dbo.FindDoctorPatientsCount(@doctor_id)", doctorIdParameter).FirstOrDefault();
Console.WriteLine(patientsCount);
}

private static void runSp(Sample08Context db)
{
var nameParameter = new SqlParameter
{
ParameterName = "@name",
Value = "doc",
Direction = ParameterDirection.Input,
SqlDbType = SqlDbType.NVarChar
};
var doctors = db.Database.SqlQuery<Doctor>("exec FindDoctorsStartWith @name", nameParameter).ToList();
if (doctors.Any())
{
foreach (var item in doctors)
{
Console.WriteLine(item.Name);
}
}
}
}
}

توضیحات

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای اجرای مستقیم یک عبارت SQL صرفنظر از اینکه یک رویه ذخیره شده است یا یک تابع و یا یک کوئری معمولی، باید از متد db.Database.SqlQuery استفاده کرد. خروجی این متد از نوع IEnumerable است و این توانایی را دارد که رکوردهای بازگشت داده شده از بانک اطلاعاتی را به خواص یک کلاس به صورت خودکار نگاشت کند.
پارامتر اول متد db.Database.SqlQuery، عبارت SQL مورد نظر است. پارامتر دوم آن باید توسط وهله‌هایی از کلاس SqlParameter مقدار دهی شود. به کمک SqlParameter نام پارامتر مورد استفاده، مقدار و نوع آن مشخص می‌گردد. همچنین Direction آن نیز برای استفاده از رویه‌های ذخیره شده ویژه‌ای که دارای پارامتری از نوع out هستند درنظر گرفته شده است.

چند نکته

- در متد runSp فوق، متد الحاقی ToList را حذف کرده و برنامه را اجرا کنید. بلافاصله پیغام خطای «The SqlParameter is already contained by another SqlParameterCollection.» ظاهر خواهد شد. علت هم این است که با بکارگیری متد ToList، تمام عملیات یکبار انجام شده و نتیجه بازگشت داده می‌شود اما اگر به صورت مستقیم از خروجی IEnumerable آن استفاده کنیم، در حلقه foreach تعریف شده، ممکن است این فراخوانی چندبار انجام شود. به همین جهت ذکر متد ToList در اینجا ضروری است.

- عنوان شد که در اینجا باید به مسایل امنیتی دقت داشت. بدیهی است امکان نوشتن یک چنین کوئری‌هایی نیز وجود دارد:

db.Database.SqlQuery<Doctor>("exec FindDoctorsStartWith "+ txtName.Text, nameParameter).ToList()

در این حالت به ظاهر مشغول به استفاده از رویه‌های ذخیره شده‌ای هستیم که عنوان می‌شود در برابر حملات تزریق SQL در امان هستند، اما چون در کدهای ما به نحو ناصحیحی با جمع زدن رشته‌ها مقدار دهی شده است، برنامه و بانک اطلاعاتی دیگر در امان نخواهند بود. بنابراین در این حالت استفاده از پارامترها را نباید فراموش کرد.
زمانیکه از کوئری‌های LINQ استفاده می‌شود تمام این مسایل توسط EF مدیریت خواهد شد. اما اگر قصد دارید مستقیما عبارات SQL را فراخوانی کنید، تامین امنیت برنامه به عهده خودتان خواهد بود.

- در متد usingSqlFunctions از SqlFunctions.IsNumeric استفاده شده است. این مورد مختص به SQL Server است و امکان استفاده از توابع توکار ویژه SQL Server را در کوئری‌های LINQ برنامه فراهم می‌سازد. برای مثال متدالحاقی از پیش تعریف شده‌ای به نام IsNumeric به صورت مستقیم در دسترس نیست، اما به کمک کلاس SqlFunctions این تابع و بسیاری از توابع دیگر توکار SQL Server قابل استفاده خواهند بود.
اگر علاقمند هستید که لیست این توابع را مشاهده کنید، در ویژوال استودیو بر روی SqlFunctions کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید.


مطالب
ساخت Attribute های دلخواه یا خصوصی سازی شده
در قسمت‌های مختلفی از منابع آموزشی این سایت از متادیتاها attributes استفاده شده و در برخی آموزش هایی چون EF و MVC حداقل یک قسمت کامل را به خود اختصاص داده‌اند. متادیتاها کلاس‌هایی هستند که به روشی سریع و کوتاه در بالای یک Type معرفی شده و ویژگی‌هایی را به آن اضافه می‌کنند. به عنوان مثال متادیتای زیر را ببینید. این متادیتا در بالای یک متد در یک کلاس تعریف شده است و این متد را منسوخ شده اعلام می‌کند و به برنامه نویس می‌گوید که در نسخه‌ی جاری کتابخانه، این متد که احتمال میرود در نسخه‌های پیشین کاربرد داشته است، الان کارآیی خوبی برای استفاده نداشته و بهتر است طبق مستندات آن کلاس، از یک متد جایگزین که برای آن فراهم شده است استفاده کند.
 public static class  MyAttributes
    {
        [Obsolete]
        public static void MyMethod1()
        {

        }

        public static void MyMetho2()
        {

        }
    }
همانطور که ملاحظه می‌کنید می‌توانید اخطار آن را مشاهده کنید:

البته توصیه می‌کنم از ابزارهایی چون Resharper در کارهایتان استفاده کنید، تا طعم کدنویسی را بهتر بچشید. نحوه‌ی نمایش آن در Resharper به مراتب واضح‌تر و گویاتر است:



 حال در این بین این سؤال پیش می‌آید که چگونه ما هم می‌توانیم متادیتاهایی را با سلیقه‌ی خود ایجاد کنیم.
برای تهیه‌ی یک متادیتا از کلاس system.attribute استفاده می‌کنیم:
public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
   
    }
در چنین حالتی شما یک متادیتا ساخته‌اید که می‌توان از آن به شکل زیر استفاده کرد:
[MyMaxLength]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

ولی اگر بخواهید توسط این متادیتا اطلاعاتی را دریافت کنید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید. در اینجا من دوست دارم یک متادیتا به اسم MyMaxLength را ایجاد کرده تا جایگزین MaxLength دات نت کنم، تا طبق میل من رفتار کند.
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }

در کد بالا، یک متادیتا با یک پارامتر اجباری در سازنده تعریف شده است. این کلاس هم می‌تواند مثل سایر کلاس‌ها سازنده‌های مختلفی داشته باشد تا چندین شکل تعریف متادیتا داشته باشیم. متغیر ErrorText به عنوان یک پارامتر معرفی نشده، ولی از آن جا که public تعریف شده است می‌تواند مورد استفاده‌ی مستقیم قرار بگیرد و استفاده‌ی از آن نیز اختیاری است. نحوه‌ی معرفی این متادیتا نیز به صورت زیر است:
 [MyMaxLength(30)]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

//or 
 [MyMaxLength(30,ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }
در حالت اول از آنجا که متغیر ErrorText اختیاری است، تعریف نشده‌است. پس در نتیجه با مقدار Max length is (x=max) chars پر خواهد شد ولی در حالت دوم برنامه نویس متن خطا را به خود کلاس واگذار نکرده است و آن را طبق میل خود تغییر داده است.


اجباری کردن Type
هر متادیتا می‌تواند مختص  یک نوع Type باشد که این نوع می‌تواند یک کلاس، متد، پراپرتی یا ساختار و ... باشد. نحوه‌ی محدود سازی آن توسط یک متادیتا مشخص می‌شود:
    [System.AttributeUsage(System.AttributeTargets.Class | System.AttributeTargets.Struct)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }
الان این کلاس توسط متادیتای AttributeUsage که پارامتر ورودی آن Enum است محدود به دو ساختار کلاس و Struct شده است. البته در ویژوال بیسیک با نام Structure معرفی شده است. اگر ساختار شمارشی AttributeTarget را مشاهده کنید، لیستی از نوع‌ها را چون All (همه موارد) ، دلیگیت، سازنده، متد و ... را مشاهده خواهید کرد و از آن جا که این متادیتای ما کاربردش در پراپرتی‌ها خلاصه می‌شود، از متادیتای زیر بر روی آن استفاده می‌کنیم:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]

  public class User
    {
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
}

یکی دیگر از ویژگی‌های AttributeUsage خصوصیتی به اسم AllowMultiple است که اجازه می‌دهد بیش از یک بار این متادیتا، بر روی یک نوع استفاده شود:
 [AttributeUsage(AttributeTargets.Property,AllowMultiple = true)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        //....
     }

که تعریف چندگانه آن به شکل زیر می‌شود:
[MyMaxLength(40, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 40 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(50, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 50 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
در این مثال ما فقط اجازه‌ی یکبار استفاده را خواهیم داد؛ پس مقدار این ویژگی را false قرار می‌دهم.

آخرین ویژگی که این متادیتا در دسترس ما قرار میدهد، استفاده از خصوصیت ارث بری است که به طور پیش فرض با True مقداردهی شده است. موقعی که شما یک متادیتا را به ویژگی ارث بری مزین کنید، در صورتی که آن کلاس که برایش متادیتا تعریف می‌کنید به عنوان والد مورد استفاده قرار بگیرد، فرزند آن هم به طور خودکار این متادیتا برایش منظور می‌گردد. به مثال‌های زیر دقت کنید:
دو عدد متادیتا تعریف شده که یکی از آن‌ها ارث بری در آن فعال شده و دیگری خیر.
public class MyAttribute : Attribute
{
    //...
}

[AttributeUsage(AttributeTargets.Method, Inherited = false)]
public class YourAttribute : Attribute
{
    //...
}

هر دو متادیتا بر سر یک متد در یک کلاسی که بعدا از آن ارث بری می‌شود تعریف شده اند.
public class MyClass
{
    [MyAttribute]
    [YourAttribute]
    public virtual void MyMethod()
    {
        //...
    }
}

در کد زیر کلاس بالا به عنوان والد معرفی شده و متد کلاس فرزند الان شامل متادیتایی به اسم MyAttribute است، ولی متادیتای YourAttribute بر روی آن تعریف نشده است.
public class YourClass : MyClass
{
    public override void MyMethod()
    {
        //...
    }

}

الان که با نحوه‌ی تعریف یکی از متادیتاها آشنا شدیم، این بحث پیش می‌آید که چگونه Type مورد نظر را تحت تاثیر این متادیتا قرار دهیم. الان چگونه میتوانم حداکثر متنی که یک پراپرتی می‌گیرد را کنترل کنم. در اینجا ما از مفهومی به نام Reflection  استفاده می‌کنیم. با استفاده از این مفهوم ما میتوانیم به تمامی قسمت‌های یک Type دسترسی داشته باشیم. متاسفانه دسترسی مستقیمی از داخل کلاس متادیتا به نوع مورد نظر نداریم. کد زیر تمامی پراپرتی‌های یک کلاس را چک میکند و سپس ویژگی‌های هر پراپرتی را دنبال کرده و در صورتیکه متادیتای مورد نظر به آن پراپرتی  ضمیمه شده باشد، حالا می‌توانید عملیات را انجام دهید. کد زیر میتواند در هر جایی نوشته شود. داخل کلاسی که که به آن متادیتا ضمیمه می‌کنید یا داخل تابع Main در اپلیکشین‌ها و هر جای دیگر. مقدار True که به متد GetCustomAttributes پاس می‌شود باعث می‌شود تا متادیتاهای ارث بری شده هم لحاظ گردند.
   Type type = typeof (User);

                foreach (PropertyInfo property in type.GetProperties())
                {
                    foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        MyMaxLength max = attribute as MyMaxLength;
                        if (max != null)
                        {
                            string Max = max.ErrorText;
                            //انجام عملیات
                        }
                    }
                }
البته یک ترفند جهت دسترسی به کلاس‌ها از داخل کلاس متادیتا وجود دارد و آن هم این هست که نوع را از طریق پارامتر به سمت متادیتا ارسال کنید. هر چند این کار زیبایی ندارد ولی به هر حال روش خوبی برای کنترل از داخل کلاس متادیتا و هچنین منظم سازی و دسته بندی و کم کردن کد دارد.
[MyMaxLength(30, typeof(User))]
مطالب
استخراج متن از فایل‌های PDF توسط iTextSharp
پیشنیاز
نحوه ذخیره شدن متن در فایل‌های PDF

حتما نیاز است پیشنیاز فوق را یکبار مطالعه کنید تا علت خروجی‌های متفاوتی را که در ادامه ملاحظه خواهید نمود، بهتر مشخص شوند. همچنین فایل PDF ایی که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، همان فایلی است که توسط متد writePdf ذکر شده در پیشنیاز تهیه شده است.

دو کلاس متفاوت برای استخراج متن از فایل‌های PDF در iTextSharp وجود دارند:
الف) SimpleTextExtractionStrategy

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using iTextSharp.text.pdf.parser;

namespace TestReaders
{
    class Program
    {
        private static void readPdf1()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
               var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new SimpleTextExtractionStrategy());
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text);
            }
            reader.Close();
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            readPdf1();
        }
    }
}
مثال فوق، متن موجود در تمام صفحات یک فایل PDF را در فایل‌های txt جداگانه‌ای ثبت می‌کند. برای نمونه اگر از PDF پیشنیاز یاد شده استفاده کنیم، خروجی آن به نحو زیر خواهد بود:
 Test
ld Wor llo He
Hello People
علت آن نیز پیشتر بررسی گردید. متن، در این فایل ویژه در مختصات خاصی ترسیم شده است. حاصل از دیدگاه خواننده نهایی بسیار خوانا است؛ اما خروجی hello world متنی جالبی از آن استخراج نمی‌شود. SimpleTextExtractionStrategy دقیقا بر اساس همان عملگر‌های Tj و همچنین منابع صفحه، عبارات را یافته و سر هم می‌کند.


ب) LocationTextExtractionStrategy

همان مثال قبل را درنظر بگیرید، اینبار به شکل زیر:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text);
            }
            reader.Close();
        }
کلاس LocationTextExtractionStrategy هوشمند‌تر عمل کرده و بر اساس عملگرهای هندسی یک فایل PDF، سعی می‌کند جملات و حروف را کنار هم قرار دهد و در نهایت خروجی متنی بهتری را تولید کند. برای نمونه اینبار خروجی متنی حاصل به صورت زیر خواهد بود:
 Test
Hello World
Hello People
این خروجی با آنچه که در صفحه نمایش داده می‌شود تطابق دارد.


استخراج متون فارسی از فایل‌های PDF توسط iTextSharp

روش‌های فوق با PDFهای فارسی هم کار می‌کنند اما خروجی حاصل آن مفهوم نیست و نیاز به پردازش ثانوی دارد. ابتدا مثال زیر را درنظر بگیرید:
        static void writePdf2()
        {
            using (var document = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(document, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                document.Open();

                FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");
                var tahoma = FontFactory.GetFont("tahoma", BaseFont.IDENTITY_H);

                ColumnText.ShowTextAligned(
                            canvas: writer.DirectContent,
                            alignment: Element.ALIGN_CENTER,
                            phrase: new Phrase("تست می‌شود", tahoma),
                            x: 100,
                            y: 100,
                            rotation: 0,
                            runDirection: PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                            arabicOptions: 0);                
            }

            Process.Start("test.pdf");
        }
از متد فوق، برای تولید یک فایل PDF که متنی فارسی را نمایش می‌دهد استفاده خواهیم کرد. اگر متد readPdf2 را که به همراه LocationTextExtractionStrategy تعریف شده است، بر روی فایل حاصل فراخوانی کنیم، خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
ﺩﻮﺷﻲﻣ ﺖﺴﺗ
برای تبدیل آن به یونیکد خواهیم داشت:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());                
                text = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text, Encoding.UTF8);
            }
            reader.Close();
        }
اکنون خروجی ثبت شده در فایل متنی حاصل به صورت زیر است:
 ﺩﻮﺷﻲﻣ ﺖﺴﺗ
دقیقا به همان نحوی است که iTextSharp و اکثر تولید کننده‌های PDF فارسی از آن استفاده می‌کنند و اصطلاحا چرخاندن حروف یا تولید Glyph mirrors صورت می‌گیرد. روش‌های زیادی برای چرخاندن حروف وجود دارند. در ادامه از روشی استفاده خواهیم کرد که خود ویندوز در کارهای داخلی‌اش از آن استفاده می‌کند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using System.Linq;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Security;

namespace TestReaders
{
    [SuppressUnmanagedCodeSecurity]
    class GdiMethods
    {
        [DllImport("GDI32.dll")]
        public static extern bool DeleteObject(IntPtr hgdiobj);

        [DllImport("gdi32.dll", CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        public static extern uint GetCharacterPlacement(IntPtr hdc, string lpString, int nCount, int nMaxExtent, [In, Out] ref GcpResults lpResults, uint dwFlags);

        [DllImport("GDI32.dll")]
        public static extern IntPtr SelectObject(IntPtr hdc, IntPtr hgdiobj);
    }

    [StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
    struct GcpResults
    {
        public uint lStructSize;
        [MarshalAs(UnmanagedType.LPTStr)]
        public string lpOutString;
        public IntPtr lpOrder;
        public IntPtr lpDx;
        public IntPtr lpCaretPos;
        public IntPtr lpClass;
        public IntPtr lpGlyphs;
        public uint nGlyphs;
        public int nMaxFit;
    }

    public class UnicodeCharacterPlacement
    {
        const int GcpReorder = 0x0002;
        GCHandle _caretPosHandle;
        GCHandle _classHandle;
        GCHandle _dxHandle;
        GCHandle _glyphsHandle;
        GCHandle _orderHandle;

        public Font Font { set; get; }

        public string Apply(string lines)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(lines))
                return string.Empty;

            return Apply(lines.Split('\n')).Aggregate((s1, s2) => s1 + s2);
        }

        public IEnumerable<string> Apply(IEnumerable<string> lines)
        {
            if (Font == null)
                throw new ArgumentNullException("Font is null.");

            if (!hasUnicodeText(lines))
                return lines;

            var graphics = Graphics.FromHwnd(IntPtr.Zero);
            var hdc = graphics.GetHdc();
            try
            {
                var font = (Font)Font.Clone();
                var hFont = font.ToHfont();
                var fontObject = GdiMethods.SelectObject(hdc, hFont);
                try
                {
                    var results = new List<string>();
                    foreach (var line in lines)
                        results.Add(modifyCharactersPlacement(line, hdc));
                    return results;
                }
                finally
                {
                    GdiMethods.DeleteObject(fontObject);
                    GdiMethods.DeleteObject(hFont);
                    font.Dispose();
                }
            }
            finally
            {
                graphics.ReleaseHdc(hdc);
                graphics.Dispose();
            }
        }

        void freeResources()
        {
            _orderHandle.Free();
            _dxHandle.Free();
            _caretPosHandle.Free();
            _classHandle.Free();
            _glyphsHandle.Free();
        }

        static bool hasUnicodeText(IEnumerable<string> lines)
        {
            return lines.Any(line => line.Any(chr => chr >= '\u00FF'));
        }

        void initializeResources(int textLength)
        {
            _orderHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _dxHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _caretPosHandle = GCHandle.Alloc(new int[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _classHandle = GCHandle.Alloc(new byte[textLength], GCHandleType.Pinned);
            _glyphsHandle = GCHandle.Alloc(new short[textLength], GCHandleType.Pinned);
        }

        string modifyCharactersPlacement(string text, IntPtr hdc)
        {
            var textLength = text.Length;
            initializeResources(textLength);
            try
            {
                var gcpResult = new GcpResults
                {
                    lStructSize = (uint)Marshal.SizeOf(typeof(GcpResults)),
                    lpOutString = new String('\0', textLength),
                    lpOrder = _orderHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpDx = _dxHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpCaretPos = _caretPosHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpClass = _classHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    lpGlyphs = _glyphsHandle.AddrOfPinnedObject(),
                    nGlyphs = (uint)textLength,
                    nMaxFit = 0
                };
                var result = GdiMethods.GetCharacterPlacement(hdc, text, textLength, 0, ref gcpResult, GcpReorder);
                return result != 0 ? gcpResult.lpOutString : text;
            }
            finally
            {
                freeResources();
            }
        }
    }
}
از کلاس فوق در هر برنامه‌ای که راست به چپ را به نحو صحیحی پشتیبانی نمی‌کند، می‌توان استفاده کرد؛ خصوصا برنامه‌های گرافیکی.
در اینجا برای اصلاح متد readPdf2 خواهیم داشت:
        private static void readPdf2()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var text = PdfTextExtractor.GetTextFromPage(reader, i, new LocationTextExtractionStrategy());
                text = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
                text = new UnicodeCharacterPlacement
                {
                    Font = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12)
                }.Apply(text);
                File.WriteAllText("page-" + i + "-text.txt", text, Encoding.UTF8);
            }
            reader.Close();
        }
اگر خروجی متد اصلاح شده فوق را بررسی کنیم، دقیقا به «تست می‌شود» خواهیم رسید.

سؤال: آیا این روش با تمام PDFهای فارسی کار می‌کند؟
پاسخ: خیر! همانطور که در پیشنیاز مطلب جاری عنوان شد، در یک حالت خاص، PDF writer می‌تواند شماره Glyphها را کاملا عوض کرده و در فایل PDF نهایی ثبت کند. خروجی حاصل در برنامه Adobe reader خوانا است، چون نمایش را بر اساس اطلاعات هندسی Glyphها انجام می‌دهد؛ اما خروجی متنی آن به نوعی obfuscated است چون مثلا حرف A آن به کاراکتر مرسوم دیگری نگاشت شده است.