نظرات مطالب
ارسال عکس به stimulsoft و ایجاد گزارش
با سلام، من از این روش برای ارسال عکس به Bussiness Object استفاده کردم، که در واقع یک لیست رو که در برنامه C# ساخته شده و یک ستون عکس داره رو میخوام گزارش بگیرم، علاوه بر توضیحات شما از این مطلب هم استفاده کردم. اما ستون تصاویر نمایش داده نمیشه و یا اینکه به ازای type‌های مختلف عبارت هایی مثل عبارت زیر نمایش داده میشه:
System.Drawing.Bitmap
تصاویری که داشتم در دیتابس sql ذخیره شده  و من برای یک گزارش جدید دیگه نمیخوام توی sql إخیره کنم  و نیاز دارم که لیست رو مستقیما به گزارش ارسال کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
private void ModifyItemList()
        {
            ItemList.Clear();
            var AllItems = from BetaData in BetaContext.BetaDatas
                           where BetaData.ProjectName == Globals.ProjectName &&
                           BetaData.ProjectCode == Globals.ProjectCode &&
                           (BetaData.Type == Globals.Types.Partition || BetaData.Type == Globals.Types.Door)
                           select BetaData;
                           
            foreach(BetaData data in AllItems)
            {
                byte[] imageByte = data.Image.ToArray();
                MemoryStream MS = new MemoryStream(imageByte);
                Image img = Image.FromStream(MS);
                StiImage stiImg = new StiImage();
                stiImg.Image = img;
                Items newItem = new Items
                {
                    Image = img,
                    Name = data.Name
                };
                ItemList.Add(newItem);
            }
                         
        }

        private void modiefieItemListToolStripMenuItem_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            
        }

        private void modifiedItemListToolStripMenuItem_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            ModifyItemList();
            ModifiedItemListReport.RegBusinessObject("Items",ItemList);
            ModifiedItemListReport.Compile();
            ModifiedItemListReport.Render();
            ModifiedItemListReport.Show();
        }

        public class Items
        {
            public string Name { get; set; }
            public Image Image { get; set; }
        }
مطالب
استفاده از نگارش سوم Google Analytics API در سرویس‌های ویندوز یا برنامه‌های وب
در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش API مخصوص Google Analytics، نگارش سوم آن است و ... کار کردن با آن دارای مراحل خاصی است که حتما باید رعایت شوند. در غیر اینصورت عملا در یک برنامه‌ی وب یا سرویس ویندوز قابل اجرا نخواهند بود. زیرا در حالت متداول کار با API مخصوص Google Analytics، ابتدا یک صفحه‌ی لاگین به Gmail باز می‌شود که باید به صورت اجباری، مراحل آن را انجام داد تا مشخصات تائید شده‌ی اکانت در حال استفاده‌ی از API، در پوشه‌ی AppData ویندوز برای استفاده‌های بعدی ذخیره شود. این مورد برای یک برنامه‌ی دسکتاپ معمولی مشکل ساز نیست؛ زیرا کاربر برنامه، به سادگی می‌تواند صفحه‌ی مرورگری را که باز شده‌است، دنبال کرده و به اکانت گوگل خود وارد شود. اما این مراحل را نمی‌توان در یک برنامه‌ی وب یا سرویس ویندوز پیگیری کرد، زیرا عموما امکان لاگین از راه دور به سرور و مدیریت صفحه‌ی لاگین به Gmail وجود ندارد یا بهتر است عنوان شود، بی‌معنا است. برای حل این مشکل، گوگل راه حل دیگری را تحت عنوان اکانت‌های سرویس، ارائه داده است که پس از ایجاد آن، یک یک فایل X509 Certificate برای اعتبارسنجی سرویس، در اختیار برنامه نویس قرار می‌گیرد تا بدون نیاز به لاگین دستی به Gmail، بتواند از API گوگل استفاده کند. در ادامه نحوه‌ی فعال سازی این قابلیت و استفاده از آن‌را بررسی خواهیم کرد.


ثبت برنامه‌ی خود در گوگل و انجام تنظیمات آن

اولین کاری که برای استفاده از نگارش سوم Google Analytics API باید صورت گیرد، ثبت برنامه‌ی خود در Google Developer Console است. برای این منظور ابتدا به آدرس ذیل وارد شوید:
سپس بر روی دکمه‌ی Create project کلیک کنید. نام دلخواهی را وارد کرده و در ادامه بر روی دکمه‌ی Create کلیک نمائید تا پروفایل این پروژه ایجاد شود.



تنها نکته‌ی مهم این قسمت، بخاطر سپردن نام پروژه است. زیرا از آن جهت اتصال به API گوگل استفاده خواهد شد.
پس از ایجاد پروژه، به صفحه‌ی آن وارد شوید و از منوی سمت چپ صفحه، گزینه‌ی Credentials را انتخاب کنید. در ادامه در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی Create new client id کلیک نمائید.


در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی Service account را انتخاب کنید. اگر سایر گزینه‌ها را انتخاب نمائید، کاربری که قرار است از API استفاده کند، باید بتواند توسط مرورگر نصب شده‌ی بر روی کامپیوتر اجرا کننده‌ی برنامه، یکبار به گوگل لاگین نماید که این مورد مطلوب برنامه‌های وب و همچنین سرویس‌ها نیست.


در اینجا ابتدا یک فایل مجوز p12 را به صورت خودکار دریافت خواهید کرد و همچنین پس از ایجاد client id، نیاز است، ایمیل آن‌را جایی یادداشت نمائید:


از این ایمیل و همچنین فایل p12 ارائه شده، جهت لاگین به سرور استفاده خواهد شد.
همچنین نیاز است تا به برگه‌ی APIs پروژه‌ی ایجاد شده رجوع کرد و گزینه‌ی Analytics API آن‌را فعال نمود:


تا اینجا کار ثبت و فعال سازی برنامه‌ی خود در گوگل به پایان می‌رسد.


دادن دسترسی به Client ID ثبت شده در برنامه‌ی Google Analytics

پس از اینکه Client ID سرویس خود را ثبت کردید، نیاز است به اکانت Google Analytics خود وارد شوید. سپس در منوی آن، گزینه‌ی Admin را پیدا کرده و به آن قسمت، وارد شوید:


در ادامه به گزینه‌ی User management آن وارد شده و به ایمیل Client ID ایجاد شده در قسمت قبل، دسترسی خواندن و آنالیز را اعطاء کنید:


در صورت عدم رعایت این مساله، کلاینت API، قادر به دسترسی به Google Analytics نخواهد بود.


استفاده از نگارش سوم Google Analytics API در دات نت

قسمت مهم کار، تنظیمات فوق است که در صورت عدم رعایت آن‌ها، شاید نصف روزی را مشغول به دیباگ برنامه شوید. در ادامه نیاز است پیشنیازهای دسترسی به نگارش سوم Google Analytics API را نصب کنیم. برای این منظور، سه بسته‌ی نیوگت ذیل را توسط کنسول پاورشل نیوگت، به برنامه اضافه کنید:
 PM> Install-Package Google.Apis
PM> Install-Package Google.Apis.auth
PM> Install-Package Google.Apis.Analytics.v3
پس از نصب، کلاس GoogleAnalyticsApiV3 زیر، جزئیات دسترسی به Google Analytics API را کپسوله می‌کند:
using System;
using System.Linq;
using System.Security.Cryptography.X509Certificates;
using Google.Apis.Analytics.v3;
using Google.Apis.Analytics.v3.Data;
using Google.Apis.Auth.OAuth2;
using Google.Apis.Services;

namespace GoogleAnalyticsAPIv3Tests
{
    public class AnalyticsQueryParameters
    {
        public DateTime Start { set; get; }
        public DateTime End { set; get; } 
        public string Dimensions { set; get; } 
        public string Filters { set; get; }
        public string Metrics { set; get; }
    }

    public class AnalyticsAuthentication
    {
        public Uri SiteUrl { set; get; }
        public string ApplicationName { set; get; }
        public string ServiceAccountEmail { set; get; }
        public string KeyFilePath { set; get; }
        public string KeyFilePassword { set; get; }

        public AnalyticsAuthentication()
        {
            KeyFilePassword = "notasecret";
        }
    }

    public class GoogleAnalyticsApiV3
    {
        public AnalyticsAuthentication Authentication { set; get; }
        public AnalyticsQueryParameters QueryParameters { set; get; }

        public GaData GetData()
        {
            var service = createAnalyticsService();
            var profile = getProfile(service);
            var query = service.Data.Ga.Get("ga:" + profile.Id,
                                QueryParameters.Start.ToString("yyyy-MM-dd"),
                                QueryParameters.End.ToString("yyyy-MM-dd"),
                                QueryParameters.Metrics);
            query.Dimensions = QueryParameters.Dimensions;
            query.Filters = QueryParameters.Filters;
            query.SamplingLevel = DataResource.GaResource.GetRequest.SamplingLevelEnum.HIGHERPRECISION;
            return query.Execute();
        }

        private AnalyticsService createAnalyticsService()
        {
            var certificate = new X509Certificate2(Authentication.KeyFilePath, Authentication.KeyFilePassword, X509KeyStorageFlags.Exportable);
            var credential = new ServiceAccountCredential(
                new ServiceAccountCredential.Initializer(Authentication.ServiceAccountEmail)
                {
                    Scopes = new[] { AnalyticsService.Scope.AnalyticsReadonly }
                }.FromCertificate(certificate));

            return new AnalyticsService(new BaseClientService.Initializer
            {
                HttpClientInitializer = credential,
                ApplicationName = Authentication.ApplicationName
            });
        }

        private Profile getProfile(AnalyticsService service)
        {
            var accountListRequest = service.Management.Accounts.List();
            var accountList = accountListRequest.Execute();
            var site = Authentication.SiteUrl.Host.ToLowerInvariant();
            var account = accountList.Items.FirstOrDefault(x => x.Name.ToLowerInvariant().Contains(site));
            var webPropertyListRequest = service.Management.Webproperties.List(account.Id);
            var webPropertyList = webPropertyListRequest.Execute();
            var sitePropertyList = webPropertyList.Items.FirstOrDefault(a => a.Name.ToLowerInvariant().Contains(site));
            var profileListRequest = service.Management.Profiles.List(account.Id, sitePropertyList.Id);
            var profileList = profileListRequest.Execute();
            return profileList.Items.FirstOrDefault(a => a.Name.ToLowerInvariant().Contains(site));
        }
    }
}
در اینجا در ابتدا بر اساس فایل p12 ایی که از گوگل دریافت شد، یک X509Certificate2 ایجاد می‌شود. پسورد این فایل مساوی است با ثابت notasecret که در همان زمان تولید اکانت سرویس در گوگل، لحظه‌ای در صفحه نمایش داده خواهد شد. به کمک آن و همچنین ServiceAccountEmail ایمیلی که پیشتر به آن اشاره شد، می‌توان به AnalyticsService لاگین کرد. به این ترتیب به صورت خودکار می‌توان شماره پروفایل اکانت سایت خود را یافت و از آن در حین فراخوانی service.Data.Ga.Get استفاده کرد.


مثالی از نحوه استفاده از کلاس GoogleAnalyticsApiV3

در ادامه یک برنامه‌ی کنسول را ملاحظه می‌کنید که از کلاس GoogleAnalyticsApiV3 استفاده می‌کند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace GoogleAnalyticsAPIv3Tests
{
    class Program
    {

        static void Main(string[] args)
        {
            var statistics = new GoogleAnalyticsApiV3
            {
                Authentication = new AnalyticsAuthentication
                {
                    ApplicationName = "My Project",
                    KeyFilePath = "811e1d9976cd516b55-privatekey.p12",
                    ServiceAccountEmail = "10152bng4j3mq@developer.gserviceaccount.com",
                    SiteUrl = new Uri("https://www.dntips.ir/")
                },
                QueryParameters = new AnalyticsQueryParameters
                {
                    Start = DateTime.Now.AddDays(-7),
                    End = DateTime.Now,
                    Dimensions = "ga:date",
                    Filters = null,
                    Metrics = "ga:users,ga:sessions,ga:pageviews"
                }
            }.GetData();


            foreach (var result in statistics.TotalsForAllResults)
            {
                Console.WriteLine(result.Key + " -> total:" + result.Value);
            }
            Console.WriteLine();

            foreach (var row in statistics.ColumnHeaders)
            {
                Console.Write(row.Name + "\t");
            }
            Console.WriteLine();

            foreach (var row in statistics.Rows)
            {
                var rowItems = (List<string>)row;
                Console.WriteLine(rowItems.Aggregate((s1, s2) => s1 + "\t" + s2));
            }

            Console.ReadLine();
        }
    }
}

چند نکته
ApplicationName همان نام پروژه‌ای است که ابتدای کار، در گوگل ایجاد کردیم.
KeyFilePath مسیر فایل مجوز p12 ایی است که گوگل در حین ایجاد اکانت سرویس، در اختیار ما قرار می‌دهد.
ServiceAccountEmail آدرس ایمیل اکانت سرویس است که در قسمت ادمین Google Analytics به آن دسترسی دادیم.
SiteUrl آدرس سایت شما است که هم اکنون در Google Analytics دارای یک اکانت و پروفایل ثبت شده‌است.
توسط AnalyticsQueryParameters می‌توان نحوه‌ی کوئری گرفتن از Google Analytics را مشخص کرد. تاریخ شروع و پایان گزارش گیری در آن مشخص هستند. در مورد پارامترهایی مانند Dimensions و Metrics بهتر است به مرجع کامل آن در گوگل مراجعه نمائید:
Dimensions & Metrics Reference

برای نمونه در مثال فوق، تعداد کاربران، سشن‌های آن و همچنین تعداد بار مشاهده‌ی صفحات، گزارشگیری می‌شود.


برای مطالعه بیشتر
Using Google APIs in Windows Store Apps
How To Use Google Analytics From C# With OAuth
Google Analytic’s API v3 with C#
.NET Library for Accessing and Querying Google Analytics V3 via Service Account
Google OAuth2 C#
مطالب
MVVM و رویدادگردانی - قسمت دوم

قسمت اول این بحث و همچنین پیشنیاز آن‌را در اینجا و اینجا می‌توانید مطالعه نمائید.
همه‌ی این‌ها بسیار هم نیکو! اما ... آیا واقعا باید به ازای هر روال رویدادگردانی یک Attached property نوشت تا بتوان از آن در الگوی MVVM استفاده کرد؟ برای یکی دو مورد شاید اهمیتی نداشته باشد؛ اما کم کم با بزرگتر شدن برنامه نوشتن این Attached properties تبدیل به یک کار طاقت فرسا می‌شود و اشخاص را از الگوی MVVM فراری خواهد داد.
برای حل این مساله، تیم Expression Blend راه حلی را ارائه داده‌اند به نام Interaction.Triggers که در ادامه به توضیح آن پرداخته خواهد شد.
ابتدا نیاز خواهید داشت تا SDK‌ مرتبط با Expression Blend را دریافت کنید: (^)
سپس با فایل System.Windows.Interactivity.dll موجود در آن کار خواهیم داشت.

یک مثال عملی:
فرض کنید می‌خواهیم رویداد Loaded یک View را در ViewModel دریافت کنیم. زمان وهله سازی یک ViewModel با زمان وهله سازی View یکی است، اما بسته به تعداد عناصر رابط کاربری قرار گرفته در View ، زمان بارگذاری نهایی آن ممکن است متفاوت باشد به همین جهت رویداد Loaded برای آن درنظر گرفته شده است. خوب، ما الان در ViewModel نیاز داریم بدانیم که چه زمانی کار بارگذاری یک View به پایان رسیده.
یک راه حل آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید؛ باید برای این کار یک Attached property جدید نوشت چون نمی‌توان Command ایی را به رویداد Loaded انتساب داد یا Bind کرد. اما به کمک امکانات تعریف شده در System.Windows.Interactivity.dll به سادگی می‌توان این رویداد را به یک Command استاندارد ترجمه کرد:

<Window x:Class="WpfEventTriggerSample.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:i="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactivity"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfEventTriggerSample.ViewModels"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<vm:MainWindowViewModel x:Key="vmMainWindowViewModel" />
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainWindowViewModel}}">
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Loaded">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoLoadCommand}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>

<TextBlock Text="Testing InvokeCommandAction..."
Margin="5" VerticalAlignment="Top" />
</Grid>
</Window>

ابتدا ارجاعی به اسمبلی System.Windows.Interactivity.dll باید به پروژه اضافه شود. سپس فضای نام xmlns:i باید به فایل XAML جاری مطابق کدهای فوق اضافه گردد. در نهایت به کمک Interaction.Triggers آن، ابتدا نام رویداد مورد نظر را مشخص می‌کنیم (EventName) و سپس به کمک InvokeCommandAction، این رویداد به یک Command استاندارد ترجمه می‌شود.
ViewModel این View هم می‌تواند به شکل زیر باشد که با کلاس DelegateCommand آن در پیشنیازهای بحث جاری آشنا شده‌اید.

using WpfEventTriggerSample.Helper;

namespace WpfEventTriggerSample.ViewModels
{
public class MainWindowViewModel
{
public DelegateCommand<string> DoLoadCommand { set; get; }
public MainWindowViewModel()
{
DoLoadCommand = new DelegateCommand<string>(doLoadCommand, canDoLoadCommand);
}

private void doLoadCommand(string param)
{
//do something
}

private bool canDoLoadCommand(string param)
{
return true;
}
}
}

به این ترتیب حجم قابل ملاحظه‌ای از کد نویسی Attached properties مورد نیاز، به ساده‌ترین شکل ممکن، کاهش خواهد یافت.
بدیهی است این Interaction.Triggers را جهت تمام عناصر UI ایی که حداقل یک رویداد منتسب تعریف شده داشته باشند، می‌توان بکار گرفت؛ مثلا تبدیل رویداد Click یک دکمه به یک Command استاندارد:

<Button>
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Click">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoClick}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>
</Button>


مطالب
قرار دادن نمودارهای MS Chart در گزارشات PdfReport
در حالت کلی، هر شیءایی را که بتوان تبدیل به تصویر کرد، قابلیت قرارگیری در یک فایل PDF را هم خواهد داشت. از این نمونه می‌توان به اشیاء MSChart اشاره کرد که از دات نت 4 جزئی از کتابخانه‌های اصلی دات نت شده‌اند و البته برای دات نت سه و نیم نیز به صورت جداگانه قابل دریافت است.
در ادامه مثالی را بررسی خواهیم کرد که بر اساس ردیف‌های گزارش آن، یک نمودار، به انتهای گزارش اضافه خواهد شد.
کدهای کامل این مثال را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class ChartImagePdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            var chart = new MSChartHelper
                {
                    AxisXTitle = "User",
                    AxisYTitle = "Balance",
                    ChartTitle = "Users Balance",
                    AxisTitleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f),
                    LabelStyleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 10f),
                    ChartTitleFont = new System.Drawing.Font("Arial", 16f, System.Drawing.FontStyle.Bold),
                    LegendsFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f)
                };

            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(string.Format("{0}\\fonts\\irsans.ttf", AppPath.ApplicationPath),
                            string.Format("{0}\\fonts\\verdana.ttf", Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot")));
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (var i = 0; i < 7; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = (i * 50) + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);
                 });
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptChartSample.pdf"));
        }
    }
}
برای تهیه این گزارش و افزودن نمودار به آن، از کلاس کمکی ذیل استفاده شده است:
using System.Drawing;
using System.IO;
//It's part of the .NET 4.0+ now.
using System.Windows.Forms.DataVisualization.Charting;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Helper;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class MSChartHelper
    {
        // MS Chart learning tutorials:
        // http://weblogs.asp.net/scottgu/archive/2010/02/07/built-in-charting-controls-vs-2010-and-net-4-series.aspx
        Chart _chart;

        public System.Drawing.Font AxisTitleFont { set; get; }

        public string AxisXTitle { set; get; }

        public string AxisYTitle { set; get; }

        public string ChartTitle { set; get; }

        public System.Drawing.Font ChartTitleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LabelStyleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LegendsFont { set; get; }

        public void AddChartToPage(Document pdfDoc,
                                   int scalePercent = 100,
                                   float spacingBefore = 20,
                                   float spacingAfter = 10,
                                   float widthPercentage = 80)
        {
            using (var chartimage = new MemoryStream())
            {
                _chart.SaveImage(chartimage, ChartImageFormat.Bmp); //BMP gives the best compression result

                var iTextSharpImage = PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray(chartimage.GetBuffer());
                iTextSharpImage.ScalePercent(scalePercent);
                iTextSharpImage.Alignment = Element.ALIGN_CENTER;

                var table = new PdfPTable(1)
                {
                    WidthPercentage = widthPercentage,
                    SpacingBefore = spacingBefore,
                    SpacingAfter = spacingAfter
                };
                table.AddCell(iTextSharpImage);

                pdfDoc.Add(table);
            }
        }

        public void AddXY(object xValue, params object[] yValue)
        {
            _chart.Series[0].Points.AddXY(xValue, yValue);
        }

        public void ChartInit(int width, int height)
        {
            _chart = new Chart
            {
                Width = width,
                Height = height,
                AntiAliasing = AntiAliasingStyles.All,
                TextAntiAliasingQuality = TextAntiAliasingQuality.High,
                Palette = ChartColorPalette.BrightPastel,
                BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#F3DFC1"),
                BackGradientStyle = GradientStyle.TopBottom
            };

            setBorder();
            setTitles();
            setChartAreas();
            setLegends();
            setSeries();
        }

        public void FreeResources()
        {
            if (_chart != null && !_chart.IsDisposed)
                _chart.Dispose();
        }        

        private void setBorder()
        {
            _chart.BorderSkin.SkinStyle = BorderSkinStyle.Emboss;
            _chart.BorderlineWidth = 2;
            _chart.BorderlineColor = Color.FromArgb(181, 64, 1);
            _chart.BorderlineDashStyle = ChartDashStyle.Solid;
        }

        private void setChartAreas()
        {
            _chart.ChartAreas.Add("ChartArea1");
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.Title = AxisXTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.Title = AxisYTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Font = LabelStyleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Angle = -90;
            _chart.ChartAreas[0].BackColor = Color.White;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
        }

        private void setLegends()
        {
            _chart.Legends.Add("Default");
            _chart.Legends[0].LegendStyle = LegendStyle.Row;
            _chart.Legends[0].IsTextAutoFit = false;
            _chart.Legends[0].DockedToChartArea = "ChartArea1";
            _chart.Legends[0].Docking = Docking.Bottom;
            _chart.Legends[0].IsDockedInsideChartArea = false;
            _chart.Legends[0].BackColor = Color.Transparent;
            _chart.Legends[0].Font = LegendsFont;
        }

        private void setSeries()
        {
            _chart.Series.Add("");
            _chart.Series[0].ChartType = SeriesChartType.Column;
            _chart.Series[0].Palette = ChartColorPalette.EarthTones;
            _chart.Series[0].IsValueShownAsLabel = true;
            _chart.Series[0].IsVisibleInLegend = false;
        }

        private void setTitles()
        {
            _chart.Titles.Add(ChartTitle);
            _chart.Titles[0].Font = ChartTitleFont;
            _chart.Titles[0].TextStyle = TextStyle.Shadow;
            _chart.Titles[0].ShadowOffset = 3;
            _chart.Titles[0].ShadowColor = Color.FromArgb(32, 0, 0);
            _chart.Titles[0].Alignment = ContentAlignment.TopCenter;
            _chart.Titles[0].ForeColor = Color.FromArgb(26, 59, 105);
        }
    }
}

توضیحات:
- استفاده از MSChart در اینجا از این جهت مناسب است که فراگیری کار کردن با آن عمومی بوده و در پروژه‌های وب و ویندوز کاربرد دارد و احتمالا هم اکنون با نحوه کارکردن با آن آشنا هستید، زیرا از سال 2010 به دات نت اضافه شده است.
- در این بین تنها متد جدید و مهم کلاس MSChartHelper، متد AddChartToPage آن است. به کمک متد chart.SaveImage می‌توان تصویر نهایی معادل یک نمودار را در حافظه ذخیره کرد. سپس با استفاده از متد PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray، این تصویر موجود در حافظه را به معادل قابل استفاده آن در iTextSharp تبدیل کرده و به صفحه اضافه خواهیم کرد.
- در کدهای اصلی تولید گزارش، مقدار دهی کلاس کمکی MSChartHelper در قسمت رخدادهای قابل استفاده PdfReport در متد MainTableEvents آن انجام شده است:
در روال رویدادگردان DocumentOpened، بر اساس عرض واقعی صفحه، عرض نمودار را مشخص می‌کنیم:
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);

                 });
سپس در روال رویدادگردان RowAdded، فرصت خواهیم داشت به اطلاعات در حال افزوده شدن به گزارش دسترسی داشته باشیم. این اطلاعات را به متد افزودن XY نمودار ارسال خواهیم کرد:
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
و در آخر، پیش از بسته شدن فایل PDF تولیدی (DocumentClosing)، نمودار نهایی را به صفحه اضافه کرده و منابع مرتبط با آن‌را آزاد خواهیم کرد:
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
بنابراین اگر این سؤال عمومی وجود دارد که آیا می‌توان در این بین، به ابتدا و انتهای گزارش اشیایی را افزود، روش کلی آن‌را در روال‌های فوق ملاحظه می‌کنید. توسط args.PdfDoc و args.PdfWriter می‌توان به زیرساخت iTextSharp دسترسی یافت.
 

مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها در فیلترهای ASP.NET MVC
فرض کنید فیلتر سفارشی لاگ کردن را که از سرویس ILogActionService استفاده می‌کند، به نحو ذیل تعریف کرده‌اید:
public interface ILogActionService
{
    void Log(string data);
}

public class LogAttribute : ActionFilterAttribute
{
    public ILogActionService LogActionService { get; set; }
 
    public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
    {
        LogActionService.Log("......data......");
        base.OnActionExecuted(filterContext);
    }
}
با استفاده‌ای مانند:
 [Log]
public ActionResult Index()
{}

روش متداول تنظیمات تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC، بیشتر به بحث کنترلرها مرتبط است و سایر قسمت‌ها را پوشش نمی‌دهد. برای این مورد خاص ابتدا نیاز است یک FilterProvider سفارشی را به نحو ذیل تدارک دید:
using StructureMap;
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
 
namespace DI06.CustomFilters
{
    public class StructureMapFilterProvider : FilterAttributeFilterProvider
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapFilterProvider(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }
 
        public override IEnumerable<Filter> GetFilters(ControllerContext controllerContext, ActionDescriptor actionDescriptor)
        {
            var filters = base.GetFilters(controllerContext, actionDescriptor);
            foreach (var filter in filters)
            {
                _container.BuildUp(filter.Instance);
                yield return filter;
            }
        }
    }
}
نکته‌ی مهم آن، استفاده از متد BuildUp استراکچرمپ است. نمونه‌ی آن‌را در تنظیمات تزریق وابستگی‌ها در وب فرم‌ها پیشتر ملاحظه کرده‌اید. در این مثال کار آن وهله سازی وابستگی‌های فیلترهای تعریف شده در برنامه است.
پس از اینکه FilterProvider سفارشی مخصوص کار با استراکچرمپ را تهیه کردیم، اکنون نوبت به جایگزین کردن آن با FilterProvider پیش فرض ASP.NET MVC در فایل global.asax.cs به نحو ذیل است:
 //Using the custom StructureMapFilterProvider
var filterProvider = FilterProviders.Providers.Single(provider => provider is FilterAttributeFilterProvider);
FilterProviders.Providers.Remove(filterProvider);
FilterProviders.Providers.Add(SmObjectFactory.Container.GetInstance<StructureMapFilterProvider>());
استفاده از SmObjectFactory.Container.GetInstance سبب خواهد شد تا به صورت خودکار، وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس StructureMapFilterProvider وهله سازی و تامین شود.
همچنین در این مثال چون تزریق وابستگی در کلاس LogAttribute از نوع setter injection است، نیاز است در تنظیمات ابتدایی Container مورد استفاده، Policies.SetAllProperties نیز قید شود:
namespace DI06.IocConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(x =>
            {
                x.For<ILogActionService>().Use<LogActionService>();
 
                x.Policies.SetAllProperties(y =>
                {
                    y.OfType<ILogActionService>();
                });
            });
        }
    }
}


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
DI06
نظرات مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
C# 7.1 - Pattern-Matching with Generics

C# 7.1 پشتیبانی بهتری از pattern-matching را جهت کار با Generics ارائه داده‌است.
public class Car {}
public class SportsCar : Car
{
   public string Color { get; set; }
}
در اینجا یک کلاس پایه خودرو و سپس یک کلاس مشتق شده‌ی خودرو‌های ورزشی را داریم. اکنون در جائی از برنامه می‌خواهیم متد راندن این خودروها را تعریف کنیم:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if (car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch (car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
در اینجا نوع خودرو به صورت جنریک تعریف شده‌است و سپس با استفاده از قابلیت‌های pattern-matching سعی در انطباق با آن‌ها را داریم. کامپایل این قطعه کد در C# 7.0 با خطای کامپایلر ذیل متوقف می‌شود:
 An expression of type "T" cannot be handled by a pattern of type "SportsCar"

اگر این قطعه کد را بخواهیم با C# 7.0 کامپایل کنیم نیاز است ابتدا شیء دریافتی به object تبدیل شود و سپس کار pattern-matching با موفقیت صورت خواهد گرفت:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if ((object)car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch ((object)car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
این محدودیت در C# 7.1 برطرف شده‌است و دیگر نیازی به این cast اضافه نیست و می‌توان (object) را از قطعه کد فوق حذف کرد.
مطالب
استفاده از DataAnnotations در EF DataBase First
همانطور که میدانیم DataAnnotations برای فیلد‌های مدل‌ها در MVC وقتی که از EF Code First استفاده کنیم کار ما را برای اعتبارسنجی بسیار ساده میکنند. اما وضع در EF Database First متفاوت است زیرا اگر مدلی را که برنامه برایمان میسازد را به روز کنیم ( توسط Updata Model) تمام اعتبارسنجی هایی که نوشته بودیم پاک شده و مدل خام دوباره برای ما تولید میشود . برای رفع این مشل باید از PartialClass استفاده نماییم تا بتوانیم همیشه اعتبارسنجی‌ها را داشته باشیم :

using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication1.Models
{
    [MetadataType(typeof(MovieMetaData))]
    public partial class Movie
    {
    }


    public class MovieMetaData
    {
        [Required]
        public object Title { get; set; }

        [Required]
        [StringLength(5)]
        public object Director { get; set; }


        [DisplayName("Date Released")]
        [Required]
        public object DateReleased { get; set; }
    }

}

لینک مطلب اصلی : http://www.asp.net/mvc/tutorials/older-versions/models-(data)/validation-with-the-data-annotation-validators-cs

مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Hubs
Hubs کلاس‌هایی هستند جهت پیاده سازی push services در SignalR و همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، در سطحی بالاتر از اتصال ماندگار (persistent connection) قرار می‌گیرند. کلاس‌های Hubs بر مبنای یک سری قرار داد پیش فرض کار می‌کنند (ایده Convention-over-configuration) تا استفاده نهایی از آن‌ها را ساده‌تر کنند.
Hubs به نوعی یک فریم ورک سطح بالای RPC نیز محسوب می‌شوند (Remote Procedure Calls) و آن‌را برای انتقال انواع و اقسام داده‌ها بین سرور و کلاینت و یا فراخوانی متدی در سمت کلاینت یا سرور، بسیار مناسب می‌سازد. برای مثال اگر قرار باشد با persistent connection به صورت مستقیم کار کنیم، نیاز است تا بسیاری از مسایل serialization و deserialization اطلاعات را خودمان پیاده سازی و اعمال نمائیم.


قرار دادهای پیش فرض Hubs

- متدهای public کلاس‌های Hubs از طریق دنیای خارج قابل فراخوانی هستند.
- ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق فراخوانی متدهای سمت کلاینت انجام خواهد شد. (نحوه تعریف این متدها در سمت سرور بر اساس قابلیت‌های dynamic اضافه شده به دات نت 4 است که در ادامه در مورد آن بیشتر بحث خواهد شد)


مراحل اولیه نوشتن یک Hub
الف) یک کلاس Hub را تهیه کنید. این کلاس، از کلاس پایه Hub تعریف شده در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR باید مشتق شود. همچنین این کلاس می‌تواند توسط ویژگی خاصی به نام HubName نیز مزین گردد تا در حین برپایی اولیه سرویس، از طریق زیرساخت‌های SignalR به نامی دیگر (یک alias یا نام مستعار خاص) قابل شناسایی باشد. متدهای یک هاب می‌توانند نوع‌های ساده یا پیچیده‌ای را بازگشت دهند و همه چیز در اینجا نهایتا به فرمت JSON رد و بدل خواهد شد (فرمت پیش فرض که در پشت صحنه از کتابخانه معروف JSON.NET استفاده می‌کند؛ این کتابخانه سورس باز به دلیل کیفیت بالای آن، از زمان ارائه MVC4 به عنوان جزئی از مجموعه کارهای مایکروسافت قرار گرفته است).
ب) مسیریابی و Routing را تعریف و اصلاح نمائید.
و ... از نتیجه استفاده کنید.


تهیه اولین برنامه با SignalR

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز کنید (مهم نیست MVC باشد یا WebForms). برای سادگی بیشتر، در اینجا یک ASP.NET Empty Web application درنظر گرفته شده است. در ادامه قصد داریم یک برنامه Chat را تهیه کنیم؛ از این جهت که توسط یک برنامه Chat بسیاری از مفاهیم مرتبط با SignalR را می‌توان در عمل توضیح داد.
اگر از VS 2012 استفاده می‌کنید، گزینه SignalR Hub class جزئی از آیتم‌های جدید قابل افزودن به پروژه است (منوی پروژه، گزینه new item آن) و پس از انتخاب این قالب خاص، تمامی ارجاعات لازم نیز به صورت خودکار به پروژه جاری اضافه خواهند شد.


و اگر از VS 2010 استفاده می‌کنید، نیاز است از طریق NuGet ارجاعات لازم را به پروژه خود اضافه نمائید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
اکنون یک کلاس خالی جدید را به نام ChatHub، به آن اضافه کنید. سپس کدهای آن را به نحو ذیل تغییر دهید:
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            Clients.All.hello(message);
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق شده و توسط ویژگی HubName، نام مستعار chat را یافته است.
کلاس پایه Hub یک سری متد و خاصیت را در اختیار کلاس‌های مشتق شده از آن قرار می‌دهد. ساده‌ترین راه برای آشنایی با این متدها و خواص مهیا، کلیک راست بر روی نام کلاس پایه Hub و انتخاب گزینه Go to definition است.
برای نمونه در کلاس ChatHub فوق، از خاصیت Clients برای دسترسی به تمامی آن‌ها و سپس فراخوانی متد dynamic ایی به نام hello که هنوز وجود خارجی ندارد، استفاده شده است.
اهمیتی ندارد که این کلاس در اسمبلی اصلی برنامه وب قرار گیرد یا مثلا در یک class library به نام Services. همینقدر که از کلاس Hub مشتق شود به صورت خودکار در ابتدای برنامه اسکن گردیده و یافت خواهد شد.

مرحله بعد، افزودن فایل global.asax به برنامه است. زیرا برای کار با SignalR نیاز است تنظیمات Routing و مسیریابی خاص آن‌را اضافه نمائیم. پس از افرودن فایل global.asax، به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و در متد Application_Start آن تغییرات ذیل را اعمال نمائید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();
        }
    }
}

یک نکته مهم
 اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، این تنظیم مسیریابی باید پیش از تعاریف پیش فرض موجود قرار گیرد. در غیراینصورت مسیریابی‌های SignalR کار نخواهند کرد.

اکنون برای آزمایش برنامه، برنامه را اجرا کرده و مسیر ذیل را فراخوانی کنید:
 http://localhost/signalr/hubs
در این حال اگر برنامه را برای مثال با مرورگر chrome باز کنید، در این آدرس، فایل جاوا اسکریپتی SignalR، قابل مشاهده خواهد بود. مرورگر IE پیغام می‌دهد که فایل را نمی‌تواند باز کند. اگر به انتهای خروجی آدرس مراجعه کنید، چنین سطری قابل مشاهده است:
  proxies.chat = this.createHubProxy('chat');
و کلمه chat دقیقا از مقدار معرفی شده توسط ویژگی HubName دریافت گردیده است.

تا اینجا ما موفق شدیم اولین Hub خود را تشکیل دهیم.


بررسی پروتکل Hub

اکنون که اولین Hub خود را ایجاد کرده‌ایم، بد نیست اندکی با زیر ساخت آن نیز آشنا شویم.
مطابق مسیریابی تعریف شده در Application_Start، مسیر ابتدایی دسترسی به SignalR با افزودن اسلش SignalR به انتهای مسیر ریشه سایت بدست می‌آید و اگر به این آدرس یک اسلش hubs را نیز اضافه کنیم، فایل js metadata مرتبط را نیز می‌توان دریافت و مشاهده کرد.

زمانیکه یک کلاینت قصد اتصال به یک Hub را دارد، دو مرحله رخ خواهد داد:
الف) negotiate: در این حالت امکانات قابل پشتیبانی از طرف سرور مورد پرسش قرار می‌گیرند و سپس بهترین حالت انتقال، انتخاب می‌گردد. این انتخاب‌ها به ترتیب از چپ به راست خواهند بود:
 Web socket -> SSE -> Forever frame -> long polling


به این معنا که اگر برای مثال امکانات Web sockets مهیا بود، در همینجا کار انتخاب نحوه انتقال اطلاعات خاتمه یافته و Web sockets انتخاب می‌شود.
تمام این مراحل نیز خودکار است و نیازی نیست تا برای تنظیمات آن کار خاصی صورت گیرد. البته در سمت کلاینت، امکان انتخاب یکی از موارد یاد شده به صورت صریح نیز وجود دارد.
ب) connect: اتصالی ماندگار برقرار می‌گردد.

در پروتکل Hub تمام اطلاعات JSON encoded هستند و یک سری مخفف‌هایی را در این بین نیز ممکن است مشاهده نمائید که معنای آن‌ها به شرح زیر است:
 C: cursor
M: Messages
H: Hub name
M: Method name
A: Method args
T: Time out
D: Disconnect
این مراحل را در قسمت بعد، پس از ایجاد یک کلاینت، بهتر می‌توان توضیح داد.


روش‌های مختلف ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها

به چندین روش می‌توان اطلاعاتی را به کلاینت‌ها ارسال کرد:
1) استفاده از خاصیت Clients موجود در کلاس Hub
2) استفاده از خواص و متد‌های dynamic
در این حالت اطلاعات متد dynamic و پارامترهای آن به صورت JSON encoded به کلاینت ارسال می‌شوند (به همین جهت اهمیتی ندارند که در سرور وجود خارجی دارند یا خیر و به صورت dynamic تعریف شده‌اند).
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }
}
برای نمونه در اینجا متد hello به صورت dynamic تعریف شده است (جزئی از متدهای خاصیت All نیست و اصلا در سمت سرور وجود خارجی ندارد) و خواص Context و Clients، هر دو در کلاس پایه Hub قرار دارند.
حالت Clients.All به معنای ارسال پیامی به تمام کلاینت‌های متصل به هاب ما هستند.

3) روش‌های دیگر، استفاده از خاصیت dynamic دیگری به نام Caller است که می‌توان بر روی آن متد دلخواهی را تعریف و فراخوانی کرد.
 //این دو عبارت هر دو یکی هستند
Clients.Caller.hello(msg);
Clients.Client(Context.ConnectionId).hello(msg);
انجام اینکار با روش ارائه شده در سطر دومی که ملاحظه می‌کنید، در عمل یکی است؛ از این جهت که Context.ConnectionId همان ConnectionId فراخوان می‌باشد.
در اینجا پیامی صرفا به فراخوان جاری سرویس ارسال می‌گردد.

4) استفاده از خاصیت dynamic ایی به نام Clients.Others
 Clients.Others.hello(msg);
در این حالت، پیام، به تمام کلاینت‌های متصل، منهای کلاینت فراخوان ارسال می‌گردد.

5) استفاده از متد Clients.AllExcept
این متد می‌تواند آرایه‌ای از ConnectionId‌هایی را بپذیرد که قرار نیست پیام ارسالی ما را دریافت کنند.

6) ارسال اطلاعات به گروه‌ها
تعداد مشخصی از ConnectionIdها یک گروه را تشکیل می‌دهند؛ مثلا اعضای یک chat room.
        public void JoinRoom(string room)
        {
            this.Groups.Add(Context.ConnectionId, room);
        }

        public void SendMessageToRoom(string room, string msg)
        {
            this.Clients.Group(room).hello(msg);
        }
در اینجا نحوه الحاق یک کلاینت به یک room یا گروه را مشاهده می‌کنید. همچنین با مشخص بودن نام گروه، می‌توان صرفا اطلاعاتی را به اعضای آن گروه خاص ارسال کرد.
خاصیت Group در کلاس پایه Hub تعریف شده است.
نکته مهمی را که در اینجا باید درنظر داشت این است که اطلاعات گروه‌ها به صورت دائمی در سرور ذخیره نمی‌شوند. برای مثال اگر سرور ری استارت شود، این اطلاعات از دست خواهند رفت.


آشنایی با مراحل طول عمر یک Hub

اگر به تعاریف کلاس پایه Hub دقت کنیم:
    public abstract class Hub : IHub, IDisposable
    {
        protected Hub();
        public HubConnectionContext Clients { get; set; }
        public HubCallerContext Context { get; set; }
        public IGroupManager Groups { get; set; }

        public void Dispose();
        protected virtual void Dispose(bool disposing);
        public virtual Task OnConnected();
        public virtual Task OnDisconnected();
        public virtual Task OnReconnected();
    }
در اینجا، تعدادی از متدها virtual تعریف شده‌اند که تمامی آن‌ها را در کلاس مشتق شده نهایی می‌توان override و مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب می‌توان به اجزا و مراحل مختلف طول عمر یک Hub مانند برقراری اتصال یا قطع شدن آن، دسترسی یافت. تمام این متدها نیز با Task معرفی شده‌اند؛ که معنای غیرهمزمان بودن پردازش آن‌ها را بیان می‌کند.
تعدادی از این متدها را می‌توان جهت مقاصد logging برنامه مورد استفاده قرار داد و یا در متد OnDisconnected اگر اطلاعاتی را در بانک اطلاعاتی ذخیره کرده‌ایم، بر این اساس می‌توان وضعیت نهایی را تغییر داد.


ارسال اطلاعات از یک Hub به Hub دیگر در برنامه

فرض کنید یک Hub دوم را به نام MinitorHub به برنامه اضافه کرده‌اید. اکنون قصد داریم از داخل ChatHub فوق، اطلاعاتی را به آن ارسال کنیم. روش کار به نحو زیر است:
        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected()
        {
            sendMonitorData("OnDisconnected", Context.ConnectionId);
            return base.OnDisconnected();
        }

        private void sendMonitorData(string type, string connection)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<MonitorHub>();
            ctx.Clients.All.newEvenet(type, connection);
        }
در اینجا با override کردن OnDisconnected به رویداد خاتمه اتصال یک کلاینت دسترسی یافته‌ایم. سپس قصد داریم این اطلاعات را توسط متد sendMonitorData به Hub دومی به نام MonitorHub ارسال کنیم که نحوه پیاده سازی آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. GlobalHost.ConnectionManager یک dependency resolver توکار تعریف شده در SignalR است.
مورد استفاده دیگر این روش، ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق کدهای یک برنامه تحت وب است (که در همان پروژه هاب واقع شده است). برای مثال در یک اکشن متد یا یک روال رویدادگردان کلیک نیز می‌توان از GlobalHost.ConnectionManager استفاده کرد.
مطالب
NET Just-In-Time Optimization.
هدف از توابع خطی(Inline)
استفاده از توابع، مقداری بر زمان اجرای برنامه می‌افزاید؛ هرچند که این زمان بسیار کم و در حد میلی ثانیه است، اما باری را بر روی برنامه قرار می‌دهد و علت این تاخیر زمانی این است که در فراخوانی و اعلان توابع، کامپایلر یک کپی از تابع مورد نظر را در حافظه قرار می‌دهد و در فراخوانی تابع، به آدرس مذکور مراجعه می‌کند و در عین حال آدرس موقعیت توقف دستورات در تابع main را نیز ذخیره می‌کند تا پس از پایان تابع، به آدرس قبل برگردد و ادامه‌ی دستورات را اجرا کند. در نتیجه این آدرس دهی‌ها و نقل و انتقالات بین آنها بار زمانی را در برنامه ایجاد می‌کند که در صورت زیاد بودن توابع در برنامه و تعداد فراخوانی‌های لازم، زمان قابل توجهی خواهد شد.
یکی از تکنیک‌های بهینه که برای کاهش زمان اجرای برنامه توسط  کامپایلر‌ها استفاده  می‌شود استفاده از  توابع خطی (inline) است. این امکان در زبان C با عنوان توابع ماکرو(Macro function) و در ++C با عنوان توابع خطی (inline function) وجود دارد.
در واقع توابع خطی به  کامپایلر پیشنهاد می‌دهند، زمانی که سربار فراخوانی تابع بیشتر از سربار بدنه خود متد باشد، برای کاهش هزینه و زمان اجرای برنامه از تابع به صورت خطی استفاده کند و یک کپی از بنده‌ی تابع را در قسمتی که تابع ما فراخوانی شده است، قرار دهد که مورد آدرس دهی از میان خواهد رفت!

نمونه ای از پیاده سازی این تکنیک در زبان ++C :
inline type name(parameters) 
{
    ...
}

بررسی متدهای خطی در سی شارپ
به مثال زیر توجه کنید:
قسمت‌های getter و setter مربوط به پراپرتی‌ها سربار اضافی بر کلاس Vector می‌افزایند. این موضوع شاید آنچنان مسئله‌ی مهمی نباشد. ولی فرض کنید این پراپرتی‌ها به شکل زیر داخل حلقه‌ای طولانی قرار گیرند. اگر با استفاده از یک پروفایلر زمان اجرای برنامه را زیر نظر بگیرید، خواهید دید که بیش از 90 درصد آن صرف فراخوانی‌های متد‌های بخش‌های get , set پراپرتی‌ها است. برای این منظور باید مطمئن شویم که فراخوانی این متد‌ها، به صورت خطی صورت می‌گیرد!
 public class Vector
  {
    public double X { get; set; }
    public double Y { get; set; }
    public double Z { get; set; }

    // ...
  }
برای این منظور آزمایشی را انجام می‌دهیم. فرض کنید کلاسی را به شکل زیر داشته باشیم:
public class MyClass
  {
    public int A { get; set; }
    public int C;
  }
و برای استفاده از آن به شکل زیر عمل کنیم:
  static void Main()
{
    MyClass target = new MyClass();
    int a = target.A;
    Console.WriteLine("A = {0}", a);
    int c = target.C;
    Console.WriteLine("C = {0}", c);
  }
بعد از دیباگ برنامه و مشاهده‌ی کدهای ماشین مربوط به آن خواهیم دید که متد مربوط به getter پراپرتی A به صورت خطی فراخوانی نشده است:
            int a = target.A;
  0000003e  mov         ecx,edi
  00000040  cmp         dword ptr [ecx],ecx
  00000042  call        dword ptr ds:[05FA29A8h]
  00000048  mov         esi,eax
  0000004a  mov         dword ptr [esp+4],esi
             int c = target.C;
  00000098  mov         edi,dword ptr [edi+4]
    MyClass.get_A() looks like this:
  00000000  push        esi
  00000001  mov         esi,ecx
  00000003  cmp         dword ptr ds:[03B701DCh],0
  0000000a  je          00000011
  0000000c  call        76BA6BA7
  00000011  mov         eax,dword ptr [esi+0Ch]
  00000014  pop         esi
  00000015  ret

چه اتفاقی افتاده است؟
 کامپایلر سی شارپ در زمان کامپایل، کد‌های برنامه را به کد‌های IL تبدیل می‌کند و JITکامپایلر، این کد‌های IL را گرفته و  کد ساده‌ی ماشین را تولید می‌کند. لذا به دلیل اینکه JIT با معماری پردازنده آشنایی کافی دارد، مسئولیت تصمیم گیری اینکه کدام متد به صورت خطی فراخوانی شود برعهده‌ی آن است. در واقع این JIT است که تشخیص می‌دهد که آیا فراخونی متد به صورت خطی مناسب است یا نه و به صورت یک معاوضه کار بین خط لوله دستورالعمل‌ها و کش است.
اگر شما برنامه‌ی خود را با  (F5) و همگام با دیباگ اجرا کنید، تمام بهینه سازی‌های JIT که Inline Method هم یکی از آنهاست، از کار خواهند افتاد. برای مشاهده‌ی کد بهینه شده باید با بدون دیباگ (CTRL+F5) برنامه خود را اجرا کنید که در آن صورت مشاهده خواهید کرد، متد getter  مربوط به پراپرتی A به صورت خطی استفاده شده است.
  int a = target.A;  
00000024  mov         ebx,dword ptr [edi+0Ch]


JIT محدودیت هایی برای فراخونی به صورت خطی متد‌ها دارد :
  1.  متد هایی که حجم کد IL آنها بیشتر از 32 بایت است.
  2. متد‌های بازگشتی.
  3. متدهایی که با اتریبیوت MethodImpl علامتگذاری شدند و MethodImplOptions.NoInlining  اعمال شده بر آن
  4. متدهای virtual
  5. متدهایی که دارای کد مدیریت خطا هستند
  6. Methods that take a large value type as a parameter 
  7. Methods with complicated flowgraphs 
برای اینکه در سی شارپ به کامپایلر اعلام کنیم تا متد مورد نظر به صورت خطی مورد استفاده قرار گیرد، در دات نت 4.5 توسط اتریبیوت MethodImpl و  اعمال  MethodImplOptions.AggressiveInlining که یک نوع شمارشی است می‌توان این کار را انجام داد. مثال:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;
class Program
{
    const int _max = 10000000;
    static void Main()
    {
         // ... Compile the methods.
        Method1();
        Method2();  
        int sum = 0;
        var s1 = Stopwatch.StartNew();
        for (int i = 0; i < _max; i++)
           {
              sum += Method1();
           }
         s1.Stop();
         var s2 = Stopwatch.StartNew();
         for (int i = 0; i < _max; i++)
             {
                sum += Method2();
             }
         s2.Stop();
         Console.WriteLine(((double)(s1.Elapsed.TotalMilliseconds * 1000000) /
        _max).ToString("0.00 ns"));
        Console.WriteLine(((double)(s2.Elapsed.TotalMilliseconds * 1000000) /
      _max).ToString("0.00 ns"));
        Console.Read();
      }
      static int Method1()
      {
         // ... No inlining suggestion.
         return "one".Length + "two".Length + "three".Length +
              "four".Length + "five".Length + "six".Length +
              "seven".Length + "eight".Length + "nine".Length +
               "ten".Length;
    }
    [MethodImpl(MethodImplOptions.AggressiveInlining)]
    static int Method2()
    {
        // ... Aggressive inlining.
        return "one".Length + "two".Length + "three".Length +
           "four".Length + "five".Length + "six".Length +
           "seven".Length + "eight".Length + "nine".Length +
            "ten".Length;
    }
}
Output
7.34 ns    No options
0.32 ns    MethodImplOptions.AggressiveInlining
در واقع با اعمال این اتریبیوت، محدودیت شماره یک مبنی بر محدودیت حجم کد IL مربوط به متد، در نظر گرفته نخواهد شد .

 مطالعه بیشتر:
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت سوم - تنظیم مقادیر خواص اشیاء
در قسمت قبل، چون متد Validate سرویس تصدیق هویت استفاده شده، همواره مقدار false را بر می‌گرداند:
_identityVerifier.Initialize();
var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
     application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);
شیء Mock آن‌را طوری تنظیم کردیم که بر اساس یک applicant مشخص، خروجی true را بازگشت دهد. اما در این بین، کدهای بررسی سرویس creditScorer را کامنت کردیم:
_creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
{
    return application.IsAccepted;
}
تا آزمایش واحد ما با موفقیت به پایان برسد. در این قسمت، کار تنظیم مقادیر خواص آن‌را در آزمون واحد، به کمک Mocked objects انجام می‌دهیم تا این قسمت از کد نیز پوشش داده شود. برای این منظور به کلاس LoanApplicationProcessor مراجعه کرده و در متد Process آن، ابتدا مجددا از همان overload ساده‌ی فوق متد Validate بجای نمونه‌ی ref دار استفاده کرده و سپس کدهای creditScorer را نیز از حالت کامنت خارج می‌کنیم.


تنظیم مقدار خاصیت Score شیء Mock شده

اینترفیس ICreditScorer به صورت زیر تعریف شده‌است و دارای خاصیت Score می‌باشد که مقدار عددی آن با مقدار حداقل اعتبار تنظیم شده‌ی در کلاس LoanApplicationProcessor مقایسه خواهد شد (MinimumCreditScore = 100_000):
namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
    }
}
برای تنظیم مقدار خاصیت Score، در متد Accept آزمون‌های واحد تهیه شده، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();
mockCreditScorer.Setup(x => x.Score).Returns(110_000);
که بسیار شبیه به نحوه‌ی تنظیم مقادیر بازگشتی متدها است. در متد Setup می‌توان به صورت strongly typed به تمام خواص اینترفیس ICreditScorer دسترسی یافت و سپس توسط متد Returns، مقدار بازگشتی آن‌ها را تنظیم نمود.
اکنون اگر متد آزمایش واحد Accept را بررسی کنیم، چون شخص درخواست دهنده، دارای اعتبار بیشتری از حداقل اعتبار مورد نیاز است، این آزمایش با موفقیت به پایان خواهد رسید. اگر این تنظیم صورت نمی‌گرفت، شیء mockCreditScorer، مقدار پیش‌فرض int یا همان صفر را به عنوان مقدار Score بازگشت می‌داد.


تنظیم مقادیر خواص تو در تو و سلسله مراتبی اشیاء Mock شده

برای کار با خواص تو در تو، ابتدا دو مدل زیر را ایجاد می‌کنیم:
namespace Loans.Models
{
    public class ScoreResult
    {
        public ScoreValue ScoreValue { get; }
    }

    public class ScoreValue
    {
        public int Score { get; }
    }
}
اکنون بجای مقدار ساده‌ی int Score { get; }، از نمونه‌ی ScoreResult فوق، در اینترفیس ICreditScorer استفاده خواهیم کرد:
using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
        
        ScoreResult ScoreResult { get; }
    }
}
در ادامه برای استفاده‌ی از ScoreResult، به کلاس LoanApplicationProcessor مراجعه کرده و در انتهای متد Process آن، این تغییر را ایجاد می‌کنیم:
//if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
if (_creditScorer.ScoreResult.ScoreValue.Score < MinimumCreditScore)
اینبار اگر متد آزمون واحد Accept را اجرا کنیم، با یک null reference exception به پایان می‌رسد؛ چون اولین سطح این شیء تو در تو، یعنی ScoreResult، مساوی نال است.
برای رفع این مشکل در متد آزمون واحد Accept، باید به صورت زیر عمل کرد:
var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();
mockCreditScorer.Setup(x => x.Score).Returns(110_000);

var mockScoreValue = new Mock<ScoreValue>();
mockScoreValue.Setup(x => x.Score).Returns(110_000);

var mockScoreResult = new Mock<ScoreResult>();
mockScoreResult.Setup(x => x.ScoreValue).Returns(mockScoreValue.Object);

mockCreditScorer.Setup(x => x.ScoreResult).Returns(mockScoreResult.Object);
ابتدا از پایین‌ترین سطح یعنی ScoreValue شروع و مقدار خاصیت Score آن‌را تنظیم می‌کنیم.
سپس یک سطح بالاتر را یعنی ScoreResult را تنظیم خواهیم کرد. در اینجا نیاز است خاصیت ScoreValue آن به mock object قبلی تنظیم شود. به همین جهت Returns آن به خاصیت Object شیء mockScoreValue، تنظیم شده‌است.
در آخر برای تنظیم خاصیت ScoreResult شیء mockCreditScorer اصلی، از شیء mockScoreResult استفاده خواهیم کرد.

در این حالت اگر متد آزمون واحد Accept را اجرا کنیم، اینبار به خطای زیر برخواهیم خورد:
Test method Loans.Tests.LoanApplicationProcessorShould.Accept threw exception:
System.NotSupportedException: Unsupported expression: x => x.Score
Non-overridable members (here: ScoreValue.get_Score) may not be used in setup / verification expressions.
عنوان می‌کند که خاصیت Score شیء ScoreValue، قابل بازنویسی نیست (Non-overridable). منظورش این است که برای mocking آن خاصیت، باید آن‌را virtual تعریف کنیم تا کتابخانه‌ی Moq بتواند آن‌را بازنویسی کند. به همین جهت، هر دو خاصیتی را که در اینجا قصد بازنویسی آن‌ها را داریم، به صورت virtual تعریف می‌کنیم:
namespace Loans.Models
{
    public class ScoreResult
    {
        public virtual ScoreValue ScoreValue { get; }
    }

    public class ScoreValue
    {
        public virtual int Score { get; }
    }
}
اکنون اگر متد آزمایش واحد Accept را بررسی کنیم با موفقیت به پایان خواهد رسید.


ساده سازی روش تنظیم مقادیر خواص تو در تو و سلسله مراتبی اشیاء Mock شده

روش دیگری نیز برای تنظیم مقادیر خواص تو در تو در کتابخانه‌ی Moq وجود دارد:
mockCreditScorer.Setup(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score).Returns(110_000);
کتابخانه‌ی Moq قادر است به نحوی که مشاهده می‌کنید، سلسله مراتب اشیاء را به صورت strongly typed ایجاد کرده و در نهایت خاصیت Score آن‌را به 110_000 تنظیم کند.
بدیهی است در این حالت نیز باید شرط virtual بودن این خواص، برقرار باشد؛ در غیراینصورت همان استثنای NotSupportedException را دریافت خواهیم کرد.

یک نکته: اگر در زمان تشکیل یک Mock object، مقدار خاصیت DefaultValue آن‌را به صورت زیر تنظیم کنیم:
var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer> { DefaultValue = DefaultValue.Mock };
تمام خواص تو در توی موجود در ICreditScorer، به صورت خودکار با نمونه‌های پیش‌فرض آن‌ها مقدار دهی و آماده‌ی استفاده خواهند شد. اگر بجای مقدار DefaultValue.Mock از DefaultValue.Empty استفاده شود، این مقادیر پیش‌فرض، نال خواهد بود (که همان حالت پیش‌فرض new Mock است).


بررسی تغییرات مقادیر خواص اشیاء Mock شده

کتابخانه‌ی Moq، امکان ردیابی تغییرات مقادیر خواص اشیاء Mock شده را نیز داراست. برای نمایش آن، فرض کنید خاصیت جدید Count را به اینترفیس ICreditScorer اضافه کرده‌ایم:
using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
        
        ScoreResult ScoreResult { get; }
        
        int Count { get; set; }
    }
}
سپس در کلاس LoanApplicationProcessor و متد Process آن، هربار که CalculateScore فراخوانی می‌شود، یکبار مقدار Count را افزایش می‌دهیم:
_creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
_creditScorer.Count++;
اکنون در متد آزمون واحد Accept، بررسی می‌کنیم که آیا پس از یکبار فراخوانی متد CalculateScore، مقدار Count برای مثال 1 شده‌است یا خیر؟
Assert.AreEqual(1, mockCreditScorer.Object.Count);
تا اینجا اگر آزمون واحد را اجرا کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. چون کتابخانه‌ی Moq تغییرات مقادیر خواص شیء mockCreditScorer.Object را ردیابی نمی‌کند و مقدار mockCreditScorer.Object.Count، همان مقدار پیش‌فرض نوع int، یعنی صفر می‌باشد.
برای فعال سازی ردیابی تغییرات مقادیر خاصیت Count، تنها کافی است آن‌را توسط متد SetupProperty، معرفی کنیم:
mockCreditScorer.SetupProperty(x => x.Count);
پس از این تغییر، بررسی متد آزمون واحد Accept با موفقیت به پایان می‌رسد.

در اینجا می‌توان یک مقدار اولیه را هم درنظر گرفت:
mockCreditScorer.SetupProperty(x => x.Count, 10);
بدیهی است در این صورت Assert.AreEqual ما با شکست مواجه می‌شود؛ چون اینبار مقدار Count نهایی، بر اساس این مقدار اولیه، 11 خواهد بود.


فعالسازی بررسی تغییرات تمام مقادیر خواص اشیاء Mock شده

اگر تعداد خواصی که قرار است مورد ردیابی قرارگیرند زیاد است، بجای فراخوانی متد SetupProperty بر روی تک تک آن‌ها، می‌توان تمام آن‌ها را به صورت زیر تحت کنترل قرار داد:
mockCreditScorer.SetupAllProperties();

نکته‌ی مهم: محل قرارگیری SetupAllProperties مهم است. برای مثال اگر این سطر را پس از سطر تنظیم مقدار پیش‌فرض x.ScoreResult.ScoreValue.Score قرار دهید، آزمایش با شکست مواجه می‌شود؛ چون تنظیمات بازگشت مقادیر پیش‌فرض خواص را به طور کامل بازنویسی می‌کند. بنابراین این سطر باید پیش از سطر تنظیم مقادیر پیش‌فرض خواص Mock شده، فراخوانی شود تا بر روی این مقادیر تنظیمی، تاثیری نداشته باشد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-03.zip