نظرات مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
بله مشکلی نداره. پروژه‌ی Silverlight رو در یک پروژه‌ی وب Host کنید.
Silverlight هم یک نوع پروژه است، مثل Web و Desktop. اگر پروژه‌ی شما بر مبنای Silverlight هست و نیاز دارید تا امکانات اون رو به صورت سرویس ارائه بدید، می‌تونید از Web API برای عرضه‌ی این امکانات استفاده کنید.
نظرات مطالب
نحوه‌ی خاتمه‌ی سشن‌های کاربران، از راه دور
با سلام و تشکر از شما
روشی که من استفاده میکنم
اجرای برنامه Remote Desktop Connection با سویچ admin
mstsc /admin
ضمنا یوزری که قراره با اون ریموت بشیم باید عضو گروه Administrators سرور مقصد باشه
مطالب
ثبت استثناهای مدیریت شده توسط ELMAH
در مورد ELMAH پیشتر مطالبی در این سایت منتشر شده است:

از آن می‌توان جهت ثبت استثناهای مدیریت نشده در انواع و اقسام برنامه‌های وب دات نتی استفاده کرد. از برنامه‌های ASP.NET Webforms ، ASP.NET MVC تا سرویس‌های WCF ، WCF RIA و غیره. سپس این Http module ویژه امکان مرور خطاهای ثبت شده را از راه دور میسر می‌سازد، به همراه فید RSS از خطاها، امکان مشاهده‌ی مقادیر فیلدها در لحظه‌ی بروز خطا، ارسال ایمیل خطاها و امکان ذخیره سازی آن‌ها در فایل‌های XML تا انواع بانک‌های اطلاعاتی.
برای نمونه، سایت Stackoverflow از یک نمونه‌ی سفارشی شده‌ی آن استفاده می‌کند (+).

همانطور که در این معرفی آمده است : ثبت استثناهای "مدیریت نشده". اما آیا امکان ثبت استثناهای مدیریت شده هم توسط آن وجود دارد؟
پاسخ: بله. به صورت زیر:
...
}
catch (Exception ex)
{
   Elmah.ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
... 
فقط کافی است ارجاعی به اسمبلی ELMAH اضافه شود و از سطر فوق استفاده گردد. به این صورت خروجی شبیه به همان خطاهای مدیریت نشده در لیست خطاهای ثبت شده توسط ELMAH ظاهر خواهد شد.

یک نکته‌ی تکمیلی
در یک سری از متدهای فایل global.asax عموما Context ای وجود ندارد (دقیقا مانند برنامه‌های دسکتاپ). در این حالت از روش زیر
 Elmah.ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex))
استفاده کنید:
using System;
using System.Text;
using Elmah;

namespace Common.WebToolkit
{
    public static class ElmahLogEx
    {
        public static void LogException(this string ex)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(ex))
                return;
            LogException(new Exception(ex));
        }

        public static void LogException(this Exception ex)
        {
            if (ex == null) return;
            try
            {
                ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
            }
            catch
            {
                ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex));
            }
        }
    }
}
البته باید درنظر داشت که ماژول ارسال ایمیل‌های آن یک HttpModule است و  نیاز به HttpContext جاری را دارد تا کار کند. زمانیکه از ErrorLog.GetDefault(null) استفاده می‌شود، ایمیلی توسط آن ارسال نخواهد شد؛ چون درخواستی به این HttpModule نمی‌رسد.
مطالب
تفاوت Desktop Application با Web Application
در هنگام گفتگو با افراد مختلفی که در پروژه‌های توسعه نرم افزار، نقش‌های مختلفی را دارا می‌باشند، یکی از جالب‌ترین و اساسی‌ترین بحث‌ها تفاوت بین Desktop App و Web App می‌باشد، و این که پروژه بر اساس کدام مدل باید نوشته شود.

در اینترنت و در منابع معتبر، تفسیر‌های متفاوتی از این دو وجود دارد، که گاه دقیقا با نظر من یکی بوده و گاه تا 180 درجه بر عکس هستند، آنچه که در ادامه می‌خوانید می‌تواند لزوما نظر شما نباشد.
گروهی از افراد بر این باور هستند که اجرای برنامه در محیط مرورگر (ظاهر مرورگر و نه Sandbox آن)، یکی از ملاک‌های ما بین Desktop App  و Web App است، گروهی دیگر نیز اجرا شدن برنامه بر روی بستر اینترنت و یا شبکه‌ی محلی را جزو ملاک‌ها می‌دانند، و گروهی دیگر نیز زبان برنامه نویسی برنامه را ملاک می‌دانند، برای مثال اگر با HTML/JS باشد Web App است، اگر نه Desktop App است.
اما آنچه که در عمل می‌تواند تفاوت بین یک Desktop App را با یک Web App مشخص کند، رفتار و عملکرد خود آن برنامه است، نه بستر اجرای آن و این که آن رفتار منتج شده از چه کدی و چه زبان برنامه نویسی ای است.
اگر کمی دقیق به مطلب نگاه کنیم، می‌بینیم این که یک برنامه در چارچوب ظاهری یک مرورگر (نه Sandbox آن) اجرا شود، اصلا مقوله ای اهمیت دار نیست، کما این که برای مثال Silverlight اجازه می‌دهد، برنامه هم در داخل مرورگر و هم در بیرون از آن اجرا شود، و این کار با یک کلیک امکانپذیر است، آیا با همین یک کلیک برنامه از Web App به Desktop App تبدیل می‌شود یا بالعکس ؟
آیا یک برنامه مبتنی بر دلفی که تا همین یک ساعت پیش بر روی شبکه محلی در حال اجرا بوده، با انتقال پیدا کردن آن بر روی شبکه‌ی اینترنت، تبدیل به یک Web App می‌شود؟
آیا اگر ما با HTML/JS یک برنامه Native برای ویندوز فون بنویسیم که تک کاربره آفلاین باشد و اصلا سروری هم نداشته باشد، آیا Web App نوشته ایم ؟
اصلی‌ترین تفاوت مابین Web App و Desktop App که به تفاوت در عملکرد آنها و مزایا و معایب آنها منجر می‌شود، این است که انجام کارهایی که اپراتور با آنها در سمت کلاینت و سیستم مشتری سر و کار دارد، در کجا صورت می‌پذیرد؟
برای مثال در نظر بگیرید که یک دیتاگرید داریم که دارای Paging است، و ما از Page اول به Page بعدی می‌رویم، در یک Desktop App تنها اطلاعات از سرور گرفته می‌شود، و ترسیم خطوط و ستون‌ها و ردیف‌ها و ظاهر نمایشی دیتاگرید بر عهده کلاینت است، برای مثال اگر ستون قیمت داشته باشیم، و بخواهیم برای ردیف هایی که قیمت آنها زیر 10000 ریال است، قیمت به شکل سبز رنگ نمایش داده شود و برای بقیه ردیف‌ها به رنگ قرمز باشد، پردازش این مسئله و این if به عهده کلاینت است، اما در یک Web App، علاوه بر اطلاعات، تعداد زیادی tag‌های مختلف، مانند table - tr - td و ... نیز به همراه اطلاعات آورده می‌شوند، که وظیفه نمایش ظاهری اطلاعات را بر عهده دارند، و آن if مثال ما یعنی رنگ سبز و قرمز در سمت سرور مدیریت شده است، و کلاینت در اینجا نمایش دهنده‌ی آن چیزی است که به صورت آماده از سرور آورده شده است.
در برنامه‌های Desktop آنچه که در سمت سرور وجود دارد، برای مثال یک WCF Service یا ASP.NET Web API است که فقط به رد و بدل کردن اطلاعات می‌پردازد، اما در Web App‌ها در سمت سرور ASP.NET Web Forms، ASP.NET MVC و PHP وجود دارند که علاوه بر اطلاعات برای کلاینت شما ظاهر صفحات را نیز آماده می‌کنند، و ظاهر اصلی صفحات از سمت سرور به سیستم مشتری ارسال می‌شوند، اگر چه که ممکن است در سمت کلاینت تغییراتی را داشته باشند.
به هر میزان رفتار برنامه ما شبیه به حالت اول باشد، برنامه ما Desktop App بوده و به هر میزان برنامه ما به حالت دوم نزدیک‌تر باشد، برنامه ما Web App است.
مزیت اصلی Web App‌ها در عدم انداختن بار زیاد بر روی دوش کلاینت‌های بعضا نحیف بوده، و عملا کلاینت به علت این که کار خاصی را انجام نمی‌دهد، پیش نیاز نرم افزاری و یا سخت افزاری خاصی احتیاج ندارد، و این مورد Web App‌ها را به یک گزینه ایده آل برای وب سایت هایی تبدیل کرده است که با عموم مردم در ارتباطند، زیرا که امکان ارائه آسان برنامه وجود دارد و تقریبا همه می‌توانند از آن استفاده کنند.
با توجه به شناخت عموم از برنامه‌های Web App به توضیح بیشتر برنامه‌های Desktop App می‌پردازم.
مزیت اصلی Desktop App‌ها در سرعت عمل بالاتر(به علت این که فقط دیتا را رد و بدل می‌کند)، توانایی بیشتر در استفاده از منابع سیستمی مانند سرویس نوشتن، و امکانات محلی مانند ارائه Notification و ... است، و در کنار آن برای مثال یک Desktop App می‌تواند به نحوی طراحی شود که به صورت Offline نیز کار کند.
این مزیت‌ها باعث می‌شود که Desktop App‌ها گزینه ای مناسب برای برنامه‌های سازمانی باشند.
ضعفی که از گذشته در Desktop App‌ها وجود داشته است، که البته به معماری Desktop App بر نمی‌گردد، بلکه متاثر از امکانات است، عدم Cross Platform بودن آنها بوده است، تا آنجا که Desktop App در نظر خیلی از افراد همان نوشتن برنامه برای سیستم عامل ویندوز است.
با توجه به رویکرد جدی ای که در طول دو سال اخیر برای نوشتن برنامه Desktop App به شکل Cross Platform رخ داده است، خوشبختانه این مشکل حل شده است و اکنون لااقل دو راهکار جدی برای نوشتن یک برنامه Cross Platform با ویژگی‌های Desktop وجود دارد، که یکی از آنها راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS است و دیگری راه حل‌های مبتنی بر C#/XAML
در راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS در صورتی که شما برنامه را به شکل Web App طراحی نکرده باشید، و برای مثال در آن از ASP.NET Web Forms و ASP.NET MVC، PHP و ... استفاده نکرده باشید، می‌توانید یک خروجی کاملا Native با تمامی ویژگی‌های Desktop App برای انواع پلتفرم‌ها بگیرید.
استفاده از فریم ورک هایی که با طراحی Desktop App سازگار هستند، مانند Angular JS، Kendo UI و Ext JS، Jay-data و ... و استفاده از مدل طراحی Single Page Application می‌تواند سیستم کدنویسی ای ساده را فراهم آورد، که در آن شما با یک بار نوشتن برنامه می‌توانید خروجی اکثر پلتفرم‌های مطرح را داشته باشید، اعم از ویندوز فون، اندروید، iOS و ویندوز
امروزه حتی مرورگر‌ها با فراهم آوردن امکاناتی مانند Client side databases و Manifest based deployment اجازه نوشتن برنامه Desktop با HTML/JS را که حتی می‌تواند Offline کار کند را به شما ارائه می‌کنند.
در کنار این راهکار، استفاده از C#/XAML برای نوشتن برنامه برای اکثر پلتفرم‌های مطرح بازار اعم از اندروید، iOS و Windows Phone و ویندوز، نیز به عنوان راهکاری دیگر قابلیت استفاده را دارا است.
حرکت پر شتاب و پر انرژی جهانی برای توسعه Cross Platform Desktop Development، خوشبختانه توانسته است تا حد زیادی امتیاز نوشتن برنامه‌های Desktop را در سیستم‌های Enterprise بالا ببرد.
مطالب
روش صحیح کار با HttpClient در ASP.NET Core 2x
پیشتر مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» را مطالعه کرده بودید. پس از ارائه‌ی NET Core 2.1.، این مجموعه به همراه یک IHttpClientFactory نیز ارائه می‌شود که در اینجا قصد داریم این مورد و همچنین سایر موارد مشابه را بررسی کنیم.


صورت مساله

قصد داریم اطلاعاتی را با فرمت JSON، از یک API خارجی، توسط HttpClient دریافت و سپس آن‌را به یک DTO فرضی، به نام GitHubRepositoryDto نگاشت کنیم.


راه حل 1

در این روش از وهله سازی مستقیم HttpClient به همراه استفاده‌ی از یک عبارت using کمک گرفته شده‌است. همچنین چون عملیات async است، نتیجه‌ی آن‌را به کمک خاصیت Result دریافت کرده‌ایم که پس از آن، کل اطلاعات دریافتی را به صورت یک رشته، در اختیار خواهیم داشت:
public class GitHubClient
{
    public IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient{BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl)})
        {
            var result = httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).Result;
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مشکلات این راه حل:
- استفاده از خاصیت Result، هیچگاه ایده‌ی خوبی نبوده است و یک عملیات async را تبدیل به عملیاتی Blocking می‌کند که حتی می‌تواند سبب بروز dead-lock نیز شود.
- HttpClient نباید Dispose شود. علت آن‌را در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» مفصل بررسی کرده‌ایم.
- دریافت کل response یک API به صورت یک رشته‌ی بزرگ، یک Large object heap را به‌وجود می‌آورد که باز هم ایده‌ی خوبی نیست.


راه حل 2

اگر خاصیت Result راه حل 1 را حذف کنیم، به راه حل 2 خواهیم رسید:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) })
        {
            var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath);
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مزایا:
- اینبار از دسترسی asynchronous واقعی استفاده شده‌است.

معایب:
- ایجاد و تخریب یک HttpClient جدید به ازای هر فراخوانی.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 3

در این نگارش، HttpClient از طریق وهله سازی در سازنده‌ی کلاس دریافت شده و به این ترتیب امکان استفاده‌ی مجدد را پیدا می‌کند:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient()
    {
        _httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) };
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
طول عمر GitHubClient نیز Singleton معرفی می‌شود.
services.AddSingleton<GitHubClient>();
مزایا:
- دسترسی asynchronous واقعی به API مدنظر.
- استفاده‌ی مجدد از HttpClient

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.
- چون طول عمر GitHubClient از نوع Singleton است و برای همیشه از یک وهله‌ی سراسری استفاده می‌کند، از تغییرات DNS آگاه نخواهد شد.


راه حل 4

تا اینجا همانطور که ملاحظه کردید، به سادگی می‌توان HttpClient را به نحو نادرستی مورد استفاده قرار داد. ایجاد مجدد آن به علت عدم رها شدن بلافاصله‌ی سوکت‌های لایه‌ی زرین آن توسط سیستم عامل، مشکل حادی را به نام sockets exhaustion پدید می‌آورد. به همین جهت، این کلاس باید یکبار نمونه سازی شده و در طول عمر برنامه از همین تک وهله‌ی آن استفاده شود. یک روش اینکار تعریف آن به صورت اشیاء singleton و یا static است. مشکلی که این روش به همراه دارد، عدم باخبر شدن آن از تغییرات DNS است. برای رفع این مسایل، از NET Core 2.1. به بعد، خود مایکروسافت با ارائه‌ی یک IHttpClientFactory، روش استانداری را برای مدیریت وهله‌های HttpClient ارائه کرده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
    public GitHubClient(IHttpClientFactory httpClientFactory)
    {
        _httpClientFactory = httpClientFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClientFactory));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var httpClient = _httpClientFactory.CreateClient("GitHub");
        var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت
services.AddHttpClient("GitHub", x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClient>();
در این روش، IHttpClientFactory به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌شوند و از آن برای دسترسی به یک HttpClient جدید، هربار که این متد فراخوانی خواهد شد، استفاده می‌کنیم. بله ... در این حالت نیز یک HttpClient هربار ایجاد خواهد شد؛ اما چون از IHttpClientFactory استفاده می‌کنیم، مشکلی به شمار نمی‌رود. از این جهت که مطابق مستندات آن، هر HttpClient‌ای که به این نحو تولید می‌شود، یک HttpMessageHandler را در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌دهد که عملیات pooling و استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، صورت می‌گیرد. یعنی IHttpClientFactory از HttpClient خود، به نحو بهینه‌ای استفاده‌ی مجدد می‌کند و در این حالت سیستم با مشکل کمبود منابع مواجه نخواهد شد و همچنین سربار ایجاد HttpClient‌های جدید نیز به حداقل می‌رسند.

مزیت‌ها:
- استفاده‌ی از یک IHttpClientFactory توکار

معایب:
- استفاده‌ی یک از کلاینت نامدار، بجای یک کلاینت مشخص شده‌ی بر اساس نوع آن.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.

روش ثبت services.AddHttpClient را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، یک روش ثبت نامدار است و بر اساس نام رشته‌ای GitHub کار می‌کند. همین نام در متد GetRepositories به صورت httpClientFactory.CreateClient("GitHub") برای دسترسی به یک HttpClient جدید استفاده شده‌است.


راه حل 5

در اینجا از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک کلاینت نامدار، استفاده شده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
برای ثبت یک کلاینت نوع‌دار، از متد AddHttpClient به همراه ذکر نوع کلاس کلاینت، استفاده می‌شود.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک نمونه‌ی نامدار

معایب:
- اینبار تمام استفاده کنندگان از IGitHubClient ما باید دارای طول عمر transient باشند (خصوصیت کلاینت‌های نوع‌دار است)؛ برخلاف راه حل‌های پیشین که می‌توانستند singleton تعریف شوند (یا امکان فراخوانی IGitHubClient از سرویس‌های singleton نیز وجود داشت).
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 6

اگر در جائی نیاز به استفاده و تزریق یک کلاینت نوع‌دار، در یک سرویس با طول عمر singleton را داشتید، روش آن به صورت زیر است:
public class GitHubClientFactory
{
    private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
    public GitHubClientFactory(IServiceProvider serviceProvider)
    {
        _serviceProvider = serviceProvider;
    }

    public GitHubClient Create()
    {
        return _serviceProvider.GetRequiredService<GitHubClient>();
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
در این روش، یک GitHubClientFactory را داریم که یک GitHubClient را باز می‌گرداند. نکته‌ی اصلی آن، کار با ServiceProvider، جهت دسترسی به GitHubClient است. مابقی آن یعنی تعریف GitHubClient، مانند روش 5 است.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- استفاده کننده‌ی از GitHubClientFactory، می‌توانند طول عمر singleton نیز داشته باشد

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 7

از اینجا به بعد، هدف ما بهینه سازی عملیات است و رفع مشکل کار با یک رشته‌ی بزرگ. برای این منظور بجای متد GetStringAsync، از متد SendAsync که امکان streaming را فراهم می‌کند، استفاده خواهیم کرد. به این ترتیب، بجای ارسال یک رشته‌ی بزرگ به متد Deserialize، امکان دسترسی به استریم response را توسط آن میسر کرده‌ایم.
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    private readonly JsonSerializer _jsonSerializer;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient, JsonSerializer jsonSerializer)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        _jsonSerializer = jsonSerializer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jsonSerializer));
    }

    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var request = CreateRequest();
        var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
        using (var responseStream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
        {
            using (var streamReader = new StreamReader(responseStream))
            using (var jsonTextReader = new JsonTextReader(streamReader))
            {
                return _jsonSerializer.Deserialize<List<GitHubRepositoryDto>>(jsonTextReader);
            }
        }
    }

    private static HttpRequestMessage CreateRequest()
    {
        return new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, GitHubConstants.RepositoriesPath);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
services.AddSingleton<JsonSerializer>();
مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response

معایب:
- استفاده از ResponseContentRead


راه حل 8

در این روش بجای سطر ذیل در راه حل 7
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
از این سطر استفاده خواهیم کرد:
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
در حالت ResponseContentRead که حالت پیش‌فرض نیز هست، تمام هدرها و کل محتوای بازگشتی از سمت سرور باید خوانده شوند تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرند، اما در حالت ResponseHeadersRead، فقط برای دریافت هدرها صبر خواهد شد و مابقی آن سریعا به صورت یک استریم در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.


مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response
- استفاده از ResponseHeadersRead

معایب:
- شاید بتوان از کتابخانه‌ی دیگری برای json deserialization استفاده کرد؟
اشتراک‌ها
رهانش نسخه نهایی ویژوال‌استدیو ۲۰۲۲، نگارش ۱۷.۱۱
  • Find the Code You’re Looking For: Enhanced search capabilities to help you quickly locate the code you need, even in the largest projects.
  • More Meaningful Code Reviews: Improvements to code review workflows, making it easier to spot potential issues and collaborate with your team.
  • Updates to pull request creation: Continual improvements to the pull request creation experience.
  • Familiar keyboard shortcuts: Some common keyboard shortcuts now match those in other popular IDEs.
  • AI-Generated Breakpoint Expressions: Automatically suggest breakpoints based on your code, helping you debug more efficiently.
  • Understand Your Symbols: Improved symbol recognition to ensure you get the most accurate suggestions.
  • Refined Suggestions: More precise and context-aware code completions, reducing the need for manual edits.
  • GitHub Copilot is even more secure: GitHub Copilot Business customers to prevent specified files or repositories from being used to inform code completion suggestions made by GitHub Copilot.

رهانش نسخه نهایی ویژوال‌استدیو ۲۰۲۲، نگارش ۱۷.۱۱
اشتراک‌ها
انتشار Blazorise v1.0

Today, we are happy to announce the long-awaited release of Blazorise 1.0. In this post, we're covering many new Blazorise features that will make your app development easier to build and use, along with some of the API changes required to get you started.  

انتشار Blazorise v1.0
اشتراک‌ها
مرورگرها از سال بعد دیگر TLS 1.0 و 1.1 را پشتیبانی نمی‌کنند

Safari, Firefox, Edge and Chrome are removing support for TLS 1.0 and 1.1 in March of 2020. If you manage websites, this means there’s less than a year to enable TLS 1.2 (and, ideally, 1.3) on your servers, otherwise all major browsers will display error pages, rather than the content your users were expecting to find. 

مرورگرها از سال بعد دیگر TLS 1.0 و 1.1 را پشتیبانی نمی‌کنند
اشتراک‌ها
معانی نگارش‌های مختلف زبان #C
LangVersion Meaning
LatestMajor Latest supported major C# language version
Preview    Latest available preview C# language version
Latest     Latest supported C# language version (including minor version)
ISO-1      C# 1.0/1.2
ISO-2      C# 2.0
3          C# 3.0
4          C# 4.0
5          C# 5.0
6          C# 6.0
7          C# 7.0
7.1        C# 7.1
7.2        C# 7.2
7.3        C# 7.3
8.0        C# 8.0
معانی نگارش‌های مختلف زبان #C
اشتراک‌ها
بررسی طول عمر نگارش‌های مختلف NET Core.
Version Release Date Support level End of support
2.1 May 30, 2018 Current* At least until May 30, 2021
2.0 Aug 14, 2017 Current Oct 1, 2018
1.1 Nov 16, 2016 LTS* Jun 27, 2019 or 12 months after next LTS
1.0 Jun 27, 2016 LTS Jun 27, 2019 or 12 months after next LTS
بررسی طول عمر نگارش‌های مختلف NET Core.