نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 8 - بررسی رابطه‌ی Many-to-Many
لیست صفحه بندی شده‌ی تگ‌های مطلب اول
var post1Tags = context.BlogPosts
      .Where(blogPosts => blogPosts.Id == 1)
      .SelectMany(blogPosts => blogPosts.BlogPostsJoinTags)
      .Select(blogPostsJoinTags => blogPostsJoinTags.Tag)
      .Skip(0)
      .Take(10)
      .ToList();
با این خروجی SQL
SELECT   [blogPosts.BlogPostsJoinTags.Tag].[Id],
         [blogPosts.BlogPostsJoinTags.Tag].[Name]
FROM     [BlogPosts] AS [blogPosts]
         INNER JOIN
         [BlogPostsJoinTags] AS [blogPosts.BlogPostsJoinTags]
         ON [blogPosts].[Id] = [blogPosts.BlogPostsJoinTags].[BlogPostId]
         INNER JOIN
         [Tags] AS [blogPosts.BlogPostsJoinTags.Tag]
         ON [blogPosts.BlogPostsJoinTags].[TagId] = [blogPosts.BlogPostsJoinTags.Tag].[Id]
WHERE    [blogPosts].[Id] = 1
ORDER BY @@ROWCOUNT
OFFSET @__p_0 ROWS FETCH NEXT @__p_1 ROWS ONLY;
مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - ایجاد روابط Polymorphic - بخش دوم
در مطلب قبل نحوه‌ی ایجاد روابط Polymorphic را بررسی کردیم و همچنین چندین راه‌حل جایگزین را نیز ارائه دادیم. همانطور که عنوان شد این نوع روابط اساساً از لحاظ طراحی دیتابیس اصولی نیستند و تا حد امکان نباید استفاده شوند. این نوع روابط بیشتر ORM friendly هستند و اکثر فریم‌ورک‌های غیردات‌نتی به عنوان یک گزینه‌ی توکار، امکان ایجاد این روابط را فراهم میکنند. به عنوان مثال درLaravel Eloquent ORM به صورت توکار از این قابلیت پشتیبانی می‌شود: 
<?php

namespace App;

use Illuminate\Database\Eloquent\Model;

class Comment extends Model
{
    /**
     * Get the owning commentable model.
     */
    public function commentable()
    {
        return $this->morphTo();
    }
}

class Post extends Model
{
    /**
     * Get all of the post's comments.
     */
    public function comments()
    {
        return $this->morphMany('App\Comment', 'commentable');
    }
}

class Video extends Model
{
    /**
     * Get all of the video's comments.
     */
    public function comments()
    {
        return $this->morphMany('App\Comment', 'commentable');
    }
}

اما در Entity Framework Core هنوز این قابلیت پیاده‌سازی نشده است. در اینجا می‌توانید وضعیت پیاده‌سازی Polymorphic Association را پیگیری کنید. پیاده‌سازی این قابلیت از این جهت مهم است که امکان کوئری نویسی را برای این نوع روابط ساده‌تر خواهد کرد به عنوان مثال در کدهای PHP فوق جهت واکشی کامنت‌های یک مطلب می‌توانیم اینگونه عمل کنیم:
$post = App\Post::find(1);

foreach ($post->comments as $comment) {
    //
}

همچنین امکان واکشی owner این رابطه را نیز حین کار با کامنت‌ها را خواهیم داشت:
$comment = App\Comment::find(1);

$commentable = $comment->commentable;

در ادامه می‌خواهیم معادل LINQ آن را پیاده‌سازی کنیم. در مطلب قبل مدل Comment این چنین ساختاری داشت:
public enum CommentType
{
    Article,
    Video,
    Event
}

public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    public int? TypeId { get; set; }
    public CommentType CommentType { get; set; }
}

در اینجا همانطور که مشاهده میکنید هیچگونه ارتباط معناداری بین Comment و همچنین owner رابطه (که ممکن است هر کدام از مقادیر Enum فوق باشد) وجود ندارد. اگر این مدل به تنها یک مدل مثلاً Article اشاره داشته باشد، نیاز به تعیین Navigation Property در دو طرف رابطه خواهد بود:
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }

    public virtual Article Article { get; set; }
    public int ArticleId { get; set; }
}

public class Article
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    public virtual ICollection<Article> Articles { get; set; }
}

اما از آنجائیکه رابطه یک حالت پویا دارد، نمی‌توانیم به صورت صریح نوع ارجاعات را در دو طرف رابطه تعیین کنیم. برای داشتن همچین قابلیتی می‌توانیم Navigation Property را به صورت [NotMapped] تعیین کنیم که EF Core آنها را در نظر نگیرید. بنابراین به صورت دستی عملکرد آنها را پیاده‌سازی خواهیم کرد. برای اینکار می‌توانیم یک اینترفیس با عنوان ICommentable را تعریف کنیم و برای هر مدلی که نیاز به قابلیت کامنت دارد، این اینترفیس را پیاده‌سازی کنیم. همچنین یک ارجاع به لیستی از کامنت‌ها را به صورت Navigation Property به هر کدام از مدلها نیز اضافه خواهیم کرد:  
interface ICommentable
{
    int Id { get; set; }
}

public class Article : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Video : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Url { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Event : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public DateTimeOffset? Start { get; set; }
    public DateTimeOffset? End { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

سپس درون مدل Comment ارجاع به Polymorphic relation را نیز به صورت [NotMapped] پیاده‌سازی خواهیم کرد:
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    public int? TypeId { get; set; }
    public CommentType CommentType { get; set; }

    ICommentable _parent;

    [NotMapped]
    public ICommentable Parent
    {
        get => _parent;
        set
        {
            _parent = value;
            TypeId = value.Id;
            CommentType = (CommentType) Enum.Parse(typeof(CommentType), value.GetType().Name);
        }
    }
}

کاری که در بالا انجام شده، تنظیم تایپ مدلی است که می‌خواهیم واکشی کنیم. یعنی به محض مقداردهی، پراپرتی Comments مدل مورد نظر به همراه Id و در نهایت نوع آن را تنظیم کرده‌ایم. اکنون برای واکشی کامنت‌های یک مطلب خواهیم داشت:
var article = dbContext.Articles.Find(1);
            
article.Comments = dbContext.Comments
    .Where(c => c.TypeId == article.Id
                && c.CommentType == CommentType.Article)
    .ToList();

foreach (var comment in article.Comments)
    comment.Parent = article;

foreach (var comment in article.Comments)
{
    Console.WriteLine($"{comment.User} - ${comment.CommentText} - {((Article) comment.Parent).Title}");
}

همانطور که مشاهده می‌کنید اکنون می‌توانیم از هر دو طرف رابطه به اطلاعات موردنیازمان دسترسی داشته باشیم.
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت دوم - کار با Attributes
عناصر HTML از سه قسمت نام، محتوا و ویژگی‌ها یا attributes تشکیل می‌شوند که دو مورد آخر، اختیاری هستند.
<form action="/rest/login" method="POST">
    <input name="username" required>
    <input type="password" name="password" required>
</form>
در این مثال سه المان form و دو input را مشاهده می‌کنید. تگ المان <form> دارای نام form و تگ المان <input> دارای نام input است.
محتوا یا content به معنای المان‌هایی هستند که درون یک المان قرار می‌گیرند. برای مثال در اینجا المان <form> دارای محتوایی متشکل از دو المان <input> است و دون المان <input> دارای محتوایی نیستند.
از ویژگی‌ها و یا attributes، برای ارائه‌ی اطلاعات بیشتر و یا تعیین حالت عناصر استفاده می‌شود. برای نمونه در اینجا المان <form> دارای دو ویژگی action و method است که برای ارائه‌ی اطلاعاتی بیشتر جهت تعیین روش و محل ارسال اطلاعات به سرور از آن‌ها استفاده می‌شود. همچنین می‌توان ویژگی‌های سفارشی را نیز توسط ویژگی‌های شروع شده‌ی با -data نیز به المان‌ها اضافه کرد که جزئی از استاندارد HTML 5 است. هرچند می‌توان ویژگی کاملا غیرمتعارفی مانند myproject-uuid را نیز به یک المان اضافه کرد. این مورد مشکل خاصی را ایجاد نکرده و صفحه بدون مشکل رندر می‌شود؛ اما یک چنین صفحه‌ای دیگر به عنوان یک صفحه‌ی استاندارد HTML ارزیابی نخواهد شد؛ از این جهت که از ویژگی استفاده کرده‌است که در هیچکدام از استانداردهای HTML ذکر نشده‌است.
آخرین نگارش HTML5 به همراه 4 ویژگی جدید دیگر نیز هست:
- Boolean attribute : مانند ویژگی required که به المان‌های <input> قابل انتساب است. حضور این نوع ویژگی‌ها بدون مقداری در یک المان
 <input name=username required>
به معنای true بودن مقدار آن‌ها است و اگر به طور کامل ذکر نشوند، مقدار false را خواهند داشت.
نمونه‌ی دیگری از این نوع ویژگی‌ها، ویژگی hidden است که به HTML 5.1 اضافه شده‌است و اگر به عنصری اضافه شود، آن المان رندر نخواهد شد.
- unquoted attribute: به این معنا که می‌توان "" را از اطراف مقدار یک ویژگی حذف کرد:
 <input name=username required>
البته با این شرط که این مقدار دارای فاصله، علامت مساوی، مقداری خالی و یا >< نباشد.
- single-quoted and double-quoted attributes: که به معنای استفاده از "" و یا '' جهت تعیین مقدار یک ویژگی است.


تفاوت attributes با خواص المان‌ها چیست؟

Attributes در تعریف تگ HTML یک عنصر ظاهر می‌شوند اما خواص، جزئی از تعریف شیء یک عنصر هستند.
<div class="bold">I'm a bold element</div>
در این مثال المان <div> دارای ویژگی class است. هرچند ویژگی‌ها و خواص دارای مفاهیم یکسانی نیستند، اما در تعریف اشیاء HTML به ازای تمام ویژگی‌های استاندارد، یک خاصیت با نام معادل نیز در نظر گرفته‌است و تغییر مقدار آن‌ها از طریق کد، سبب به روز رسانی مقدار ویژگی‌های متناظر نیز می‌شود.
 <a href="http://www.site.com/blog/">Read the blog</a>
برای مثال اگر بخواهیم مقدار ویژگی href المان فوق را تغییر دهیم، می‌توانیم ابتدا این شیء را یافته و سپس خاصیت href آن‌را به روز رسانی کنیم تا بر روی ویژگی متناظر با آن تاثیرگذار شود:
<script>
   document.querySelector('A').href = 'https://www.dntips.ir';
</script>
هرچند در اکثر موارد تناظری بین نام خواص و ویژگی‌های المان‌ها برقرار است، اما یکسری استثناءهایی هم وجود دارند:
- برای مثال واژه‌ی class در زبان جاوا اسکریپت یک واژه‌ی کلیدی است. به همین جهت در اینجا اگر بخواهیم مقدار ویژگی class را تغییر دهیم باید از خاصیت className آن المان استفاده کنیم.
- مورد دوم ویژگی checked المان‌های radio و checkbox است. این ویژگی فقط در ابتدای کار این المان‌ها به آن‌ها متصل می‌شود:
  <input type="checkbox" checked>

  <script>
      // this does not remove the checked attribute 
      document.querySelector('INPUT').checked = false;
  </script>
با اجرای قطعه کد فوق، هرچند مقدار خاصیت checked این المان false می‌شود، اما سبب حذف خود ویژگی از المان نخواهد شد.
- تمام ویژگی‌های غیراستانداردی که تعریف شوند، دارای خاصیت متناظری در آن المان نخواهند بود، اما به آن‌ها expando properties گفته می‌شود.


یافتن المان‌ها بر اساس ویژگی‌های آن‌ها

از آنجائیکه attribute selectors در استاندارد W3C CSS 2 معرفی شده‌اند، امکان کار با آن‌ها از زمان IE 8.0 میسر بوده‌است و برای کار با آ‌ن‌ها الزاما نیازی به استفاده از jQuery نیست!


یافتن المان‌ها بر اساس نام ویژگی‌ها

  <form action="/submitHandler" method="POST">
      <input name="first-name">
      <input name="last-name" required>
      <input type="email" name="email" required>
      <button disabled>submit</button>
  </form>
در اینجا برای یافتن المان‌هایی که دارای ویژگی‌هایی با نام‌های required و disabled هستند، در جی‌کوئری از CSS 2+ attribute selector string آن‌ها استفاده می‌شود:
 var $result = $('[required], [disabled]');
و در جاوا اسکریپت خالص نیز دقیقا به همان شکل و با استفاده از همان استاندارد است:
 var result = document.querySelectorAll('[required], [disabled]');
که خروجی آن آرایه‌ای از المان‌های last-name، email و دکمه است.

در اینجا باید دقت داشت که این جستجو صرفا بر اساس نام ویژگی‌ها انجام می‌شود؛ حتی اگر این ویژگی دارای مقداری نباشد:
  <div class="bold">I'm bold</div>
  <span class>I'm not</span>
در اینجا ویژگی class دوم دارای مقداری نیست و اگر کوئری ذیل را اجرا کنیم، هر دو المان span و div را دریافت خواهیم کرد:
  var result = document.querySelectorAll('[class]');


یافتن المان‌ها بر اساس نام و مقدار ویژگی‌ها

  <section>
     <h2>Sites</h2>
     <ul>
          <li>
              <a href="https://www.dntips.ir/">dotnettips</a>
          </li>
          <li>
              <a href="https://google.com/">Google</a>
          </li>
      </ul>
  </section>
اگر یافتن المان‌ها صرفا بر اساس نام ویژگی‌های آن‌ها کافی نیست، استفاده از همان روش استاندارد CSS selector string برای یافتن عنصری بر اساس نام و مقدار یک ویژگی نیز میسر است. برای مثال در این حالت در جی‌کوئری خواهیم داشت:
 var $result = $('A[href="https://www.dntips.ir/"]');
معادل این کد در جاوا اسکریپت خالص نیز به همین شکل است؛ اما بدون نیاز به وابستگی خاصی و سریعتر:
 var result = document.querySelectorAll('A[href="https://www.dntips.ir/"]');

و یا اگر اینبار بخواهیم تمام ویژگی‌های کلاسی که دارای مقدار هستند را انتخاب کنیم، روش آن با استفاده از exclusion selector به صورت زیر است:
 var result = document.querySelectorAll('[class]:not([class=""]');


یافتن المان‌ها بر اساس نام و قسمتی از مقدار ویژگی‌ها

  <a href="https://www.dntips.ir/">home page</a>
  <a href="https://www.dntips.ir/postsarchive">articles</a>
  <a href="https://www.dntips.ir/newsarchive">news</a>
در مثال قبل، المان‌هایی را که دارای مقدار ویژگی کاملا مشخصی بودند، یافتیم. اما اگر بخواهیم در قطعه HTML فوق لینک‌هایی را که دارای domain مشخصی هستند بیابیم چطور؟ در اینجا باید از substring attribute selector که جزئی از استاندارد W3C CSS 3 است، استفاده کنیم:
 var result = document.querySelectorAll('A[href*="www.dotnettips.info"]');
در اینجا تمام anchor tagهایی که دارای ویژگی href با مقداری حاوی www.dotnettips.info هستند، یافت خواهند شد.


یافتن المان‌ها بر اساس نام و کلمه‌ای مشخص در مقدار ویژگی‌ها

<div class="one two three">1 2 3</div>
<div class="onetwothree">123</div>
در این مثال می‌خواهیم المانی را بیابیم که کلاس two به آن اعمال شده‌است. برای اینکار از attribute word selector استفاده می‌شود:
 var result = document.querySelectorAll('[class∼=two]');
خروجی این کوئری، لیستی است حاوی اولین div تعریف شده.

در اینجا نوع دیگری از کوئری را هم می‌توان مطرح کرد: آیا المانی مشخص، دارای کلاس two است؟
روش انجام آن در jQuery به صورت زیر است:
 var hasTwoClass = $divEl.hasClass('two');
و در جاوا اسکریپت خالص:
 var hasTwoClass = divEl.classList.contains('two');
DOM API به همراه خاصیتی است به نام classList که امکان یافتن عنصری خاص را در آن توسط متد استاندارد contains میسر می‌کند.
همچنین خاصیت classList به همراه متدهای استاندارد add و remove نیز هست که معادل متدهای addClass و removeClass جی‌کوئری هستند.
divEl.classList.remove('red');
divEl.classList.add('blue');
و یا متد toggle خاصیت classList سبب افزوده شدن کلاسی مشخص و یا فراخوانی مجدد آن سبب حذف آن کلاس می‌شود (معادل متد toggleClass جی‌کوئری است):
// removes "hide" class
divEl.classList.toggle('hide');

// re-adds "hide" class
divEl.classList.toggle('hide');


یافتن المان‌ها بر اساس نام و شروع یا خاتمه‌ی عبارتی مشخص در مقدار ویژگی‌ها

  <img id="cat" src="/images/cat.gif">
  <img id="zebra" src="zebra.gif">
  <a href="#zebra">watch the zebra</a>
  <a href="/logout">logout</a>
در اینجا می‌خواهیم تمام المان‌هایی را که از نوع تصاویر gif هستند، به همراه لینک‌هایی که به صفحه‌ی جاری اشاره می‌کنند، بیابیم:
 var result = document.querySelectorAll('A[href^="#"], [src$=".gif"]');
این کوئری نحوه‌ی استفاده‌ی از starts with attribute value selector یا ^ و ends with attribute value selector یا $ را نمایش می‌دهد. این مثال لینک‌هایی را که با # شروع می‌شوند و همچنین المان‌هایی را که دارای src ختم شده‌ی به gif هستند، پیدا می‌کند.


خواندن مقادیر ویژگی‌ها

 <input type="password" name="user-password" required>
روش خواندن مقدار ویژگی type و بررسی وجود ویژگی required در جی‌کوئری:
// returns "password"
$inputEl.attr('type');

// returns "true"
$inputEl.is('[required]');
و معادل همین قطعه کد در جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
// returns "password"
inputEl.getAttribute('type');

// returns "true"
inputEl.hasAttribute('required');
متد getAttribute از سال 1997 به همراه استاندارد W3C DOM Level 1 Core و متد hasAttribute از سال 2000 به همراه استاندارد DOM Level 2 Core معرفی شده‌اند.


تغییر مقدار ویژگی‌ها

 <input name="temp" required>
می‌خواهیم این المان را به نحوی تغییر دهیم که نوع آن email شود، بدون ویژگی required و نام آن به userEmail تغییر یابد.
روش انجام اینکار در جی‌کوئری:
 $inputEl
 .attr('type', 'email') // #1
 .removeAttr('required') // #2
 .attr('name', 'userEmail'); // #3
و با جاوا اسکریپت خالص:
 inputEl.setAttribute('type', 'email'); // #1
inputEl.removeAttribute('required'); // #2
inputEl.setAttribute('name', 'userEmail'); // #3
متدهای استاندارد setAttribute و removeAttribute نیز جزئی از استاندارد W3C DOM Level 1 Core سال 1997 هستند؛ اما مانند jQuery قابلیت ذکر زنجیروار را ندارند که ... مهم نیست.
مطالب
SQL Injection چیست؟
برای ایجاد امنیت در نرم افزار، باید ابتدا مشکلات رایج را بدانیم. یکی از رایجترین نقائص امنیتی نرم افزارها SQL Injection می‌باشد.
SQL Injection در لغت به معنی تزریق کد SQL می‌باشد. در اصلاح یعنی تزریق دستوراتی به کد SQL تولیدی یک نرم افزار به نحوی که به جای عمل مورد انتظار برنامه نویس آن، کاری را که ما می‌خواهیم انجام دهد. مثلا به جای اینکه هنگام ورود به برنامه وقتی کاربر مشخصات کاربری خود را وارد می‌کند، مشخصات کاربری را به نحوی وارد کنیم که بتوانیم بعنوان مدیر سامانه و یا یک کاربر معمولی بدون داشتن کلمه عبور وارد سیستم شویم.
البته همیشه از این نوع حمله برای ورود به سیستم استفاده نمی‌شود. یعنی ممکن است هکر به عنوان یک کاربر عادی وارد سیستم شود ولی با به کاربردن دستورات خاص SQL در بخش‌های مختلف، بتواند اطلاعاتی را حذف نماید.
خوب حالا این کار چگونه انجام می‌شود؟
فرض کنید برنامه نویسی کد چک نام کاربری را اینگونه نوشته باشد:
SqlCommand cmd=new SqlCommand ("select count(*) from login where user='"+userName+"' and pass='"+password+"'",con);

فکر نکنید خوب این نوع کد نویسی مربوط به زمان تیرکمون شاه است! همین امروز در نظارت از یک پروژه به این نکته برخورد کردم! دلیل نوشتن این مقاله هم همین کد بود.
خوب حالا مگر کد بالا چه مشکلی دارد؟ ;) اگر کاربر در نامه کاربری و کلمه عبور مقادیر معمولی وارد کند (مانند admin, salam123) کد sql تولید شده به شکل زیر خواهد بود:

select count(*) from login where user='admin' and pass='salam123'

خوب حالا اگر کاربر کمی با ورودی‌ها بازی کند. به عنوان مثال فرض کنید به جای کلمه عبور تایپ کند
' or 1=1 --

نتیجه حاصله خواهد بود:
select count(*) from login where user='admin' and pass='' or 1=1 --'

با وارد کردن این دستور کاربر بدون داشتن کلمه عبور خواهد توانست وارد سیستم شود. موردی که توضیح دادم پایه مسئله بود. ما قصد آموزش هک نداریم ولی داشتن اطلاعات پایه لازم است. ممکن است فردی بگوید خوب ما قبل از تولید همچین کدی ' را از رشته کلمه عبور حذف می‌کنیم. خیلی خوب ولی اگر هکر از معادل unicode آن استفاده کرد چه؟ اگر و اگر و اگر...
راه حل‌های متعددی برای این موضوع پیشنهاد شده است. ولی ساده‌ترین و کارآمد‌ترین راه، استفاده از پارامترها می‌باشد که علاوه بر حذف این خطر باعث ایجاد و ذخیره query plan در sql server می‌شود و اجرای این query را در آینده تسریع می‌کند.
بنابراین می‌توان کد فوق را به صورت زیر بازنویسی کرد:
SqlCommand cmd=new SqlCommand ("select count(*) from login where user=@u and pass=@p",con);

cmd.Parameters.Add("@u", SqlDbType.Varchar, 10).Value=TextLogin.Text.Trim();

cmd.Parameters.Add("@p", SqlDbType.Varchar,10).Value=TextPwd.Text.Trim();
مطالب
پیاده سازی Row Level Security در Entity framework
در این مقاله قصد داریم به صورت عملی row level security را در زبان #C و Entity framework پیاده سازی نماییم. اینکار باعث خواهد شد، پروژه refactoring آسان‌تری داشته باشد، همچنین باعث کاهش کد‌ها در سمت لایه business می‌گردد و یا اگر از DDD استفاده میکنید، در سرویس‌های خود به صورت چشم گیری کد‌های کمتر و واضح‌تری خواهید داشت. در مجموع راه حل‌های متنوعی برای پیاده سازی این روش ارائه شده است که یکی از آسان‌‌ترین روش‌های ممکن برای انجام اینکار استفاده‌ی درست از interface‌ها و همچنین بحث validation آن در سمت Generic repository میباشد.
فرض کنید در سمت مدل‌های خود User و Post را داشته باشیم و بخواهیم بصورت اتوماتیک رکورد‌های Post مربوط به هر User بارگذاری شود بطوریکه دیگر احتیاجی به نوشتن شرط‌های تکراری نباشد و در صورتیکه آن User از نوع Admin بود، همه‌ی Postها را بتواند ببیند. برای اینکار یک پروژه‌ی Console Application را در Visual studio به نام "Console1" ساخته و بصورت زیر عمل خواهیم کرد:

ابتدا لازم است Entity framework را توسط Nuget packages manager دانلود نمایید. سپس به پروژه‌ی خود یک فولدر جدید را به نام Models و درون آن ابتدا یک کلاس را به نام User اضافه کرده و بدین صورت خواهیم داشت :
using System;

namespace Console1.Models
{
    public enum UserType
    {
        Admin,
        Ordinary
    }
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public int Age { get; set; }

        public UserType Type { get; set; }

    }
}  

UserType نیز کاملا مشخص است؛ هر User نقش Admin یا Ordinary را می‌تواند داشته باشد.

نوبت به نوشتن اینترفیس IUser میرسد. در همین پوشه‌ای که قرار داریم، آن را پیاده سازی مینماییم:

namespace Console1.Models
{
    public interface IUser
    {
        int UserId { get; set; }

        User User { get; set; }
    }
}

هر entity که با User ارتباط دارد، باید اینترفیس فوق را پیاده سازی نماید. حال یک کلاس دیگر را به نام Post در همین پوشه درست کرده و بدین صورت پیاده سازی مینماییم.

using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Console1.Models
{
    public class Post : IUser
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Context { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public User User { get; set; }

    }
}

واضح است که relation از نوع one to many برقرار است و هر User میتواند n تا Post داشته باشد.

خوب تا اینجا کافیست و میخواهیم مدل‌های خود را با استفاده از EF به Context معرفی کنیم. میتوانیم در همین پوشه کلاسی را به نام Context ساخته و بصورت زیر بنویسیم

using System.Data.Entity;

namespace Console1.Models
{
    public class Context : DbContext
    {
        public Context() : base("Context")
        {
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }
}

در اینجا مشخص کرده‌ایم که دو Dbset از نوع User و Post را داریم. بدین معنا که EF دو table را برای ما تولید خواهد کرد. همچنین نام کلید رشته‌ی اتصالی به دیتابیس خود را نیز، Context معرفی کرده‌ایم.

خوب تا اینجا قسمت اول پروژه‌ی خود را تکمیل کرده‌ایم. الان میتوانیم با استفاده از Migration دیتابیس خود را ساخته و همچنین رکوردهایی را بدان اضافه کنیم. در Package Manager Console خود دستور زیر را وارد نمایید:

enable-migrations

به صورت خودکار پوشه‌ای به نام Migrations ساخته شده و درون آن Configuration.cs قرار می‌گیرد که آن را بدین صورت تغییر میدهیم:

namespace Console1.Migrations
{
    using Models;
    using System.Data.Entity.Migrations;

    internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Console1.Models.Context>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
        }

        protected override void Seed(Console1.Models.Context context)
        {

            context.Users.AddOrUpdate(x => x.Id,
              new User { Id = 1, Name = "aaa", Age = 30, Type = UserType.Admin },
              new User { Id = 2, Name = "bbb", Age = 20, Type = UserType.Ordinary },
              new User { Id = 3, Name = "ccc", Age = 25, Type = UserType.Ordinary }
            );

            context.Posts.AddOrUpdate(x => x.Id,
                new Post { Context = "ccc 1", UserId = 3 },
                new Post { Context = "bbb 1", UserId = 2 },
                new Post { Context = "bbb 2", UserId = 2 },
                new Post { Context = "aaa 1", UserId = 1 },
                new Post { Context = "bbb 3", UserId = 2 },
                new Post { Context = "ccc 2", UserId = 3 },
                new Post { Context = "ccc 3", UserId = 3 }
            );

            context.SaveChanges();
        }
    }
}

در متد seed، رکورد‌های اولیه را به شکل فوق وارد کرده ایم (رکورد‌ها فقط به منظور تست میباشند*). در کنسول دستور Update-database را ارسال کرده، دیتابیس تولید خواهد شد.

قطعا مراحل بالا کاملا بدیهی بوده و نوشتن آنها بدین دلیل بوده که در Repository که الان میخواهیم شروع به نوشتنش کنیم به مدل‌های فوق نیاز داریم تا بصورت کاملا عملی با مراحل کار آشنا شویم.


حال میخواهیم به پیاده سازی بخش اصلی این مقاله یعنی repository که از Row Level Security پشتیبانی میکند بپردازیم. در ریشه‌ی پروژه‌ی خود پوشه‌ای را به نام Repository ساخته و درون آن کلاسی را به نام GenericRepository میسازیم. پروژه‌ی شما هم اکنون باید ساختاری شبیه به این را داشته باشد.

GenericRepository.cs را اینگونه پیاده سازی مینماییم

using Console1.Models;
using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Dynamic;
using System.Linq.Expressions;

namespace Console1.Repository
{
    public interface IGenericRepository<T>
    {
        IQueryable<T> CustomizeGet(Expression<Func<T, bool>> predicate);
        void Add(T entity);
        IQueryable<T> GetAll();
    }

    public class GenericRepository<TEntity, DbContext> : IGenericRepository<TEntity>
        where TEntity : class, new() where DbContext : Models.Context, new()
    {

        private DbContext _entities = new DbContext();

        public IQueryable<TEntity> CustomizeGet(Expression<Func<TEntity, bool>> predicate)
        {
            IQueryable<TEntity> query = _entities.Set<TEntity>().Where(predicate);
            return query;
        }

        public void Add(TEntity entity)
        {
            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                ((IUser)entity).UserId = userId;
            }

            _entities.Set<TEntity>().Add(entity);
        }

        public IQueryable<TEntity> GetAll()
        {
            IQueryable<TEntity> result = _entities.Set<TEntity>();

            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                User me = _entities.Users.Single(c => c.Id == userId);
                if (me.Type == UserType.Admin)
                {
                    return result;
                }
                else if (me.Type == UserType.Ordinary)
                {
                    string query = $"{nameof(IUser.UserId).ToString()}={userId}";
                    
                    return result.Where(query);
                }
            }
            return result;
        }
        public void Commit()
        {
            _entities.SaveChanges();
        }
    }
}
توضیح کد‌های فوق

1) یک اینترفیس Generic را به نام IGenericRepository داریم که کلاس GenericRepository قرار است آن را پیاده سازی نماید.

2) این اینترفیس شامل متدهای CustomizeGet است که فقط یک predicate را گرفته و خیلی مربوط به این مقاله نیست (صرفا جهت اطلاع). اما متد Add و GetAll بصورت مستقیم قرار است هدف row level security را برای ما انجام دهند.

3) کلاس GenericRepository دو Type عمومی را به نام TEntity و DbContext گرفته و اینترفیس IGenericRepository را پیاده سازی مینماید. همچنین صریحا اعلام کرده‌ایم TEntity از نوع کلاس و DbContext از نوع Context ایی است که قبلا نوشته‌ایم.

4) پیاده سازی متد CustomizeGet را مشاهده مینمایید که کوئری مربوطه را ساخته و بر میگرداند.

5) پیاده سازی متد Add بدین صورت است که به عنوان پارامتر، TEntity را گرفته (مدلی که قرار است save شود). بعد مشاهد میکنید که من به صورت hard code به UserId مقدار داده‌ام. قطعا میدانید که برای این کار به فرض اینکه از Asp.net Identity استفاده میکنید، میتوانید Claim آن Id کاربر Authenticate شده را بازگردانید.

با استفاده از IsAssignableFrom مشخص کرده‌ایم که آیا TEntity یک Typeی از IUser را داشته است یا خیر؟ در صورت true بودن شرط، UserId را به TEntity اضافه کرده و بطور مثال در Service‌های خود نیازی به اضافه کردن متوالی این فیلد نخواهید داشت و در مرحله‌ی بعد نیز آن را به entity_ اضافه مینماییم.

مشاهده مینمایید که این متد به قدری انعطاف پذیری دارد که حتی مدل‌های مختلف به صورت کاملا یکپارچه میتوانند از آن استفاده نمایند. 

6) به جالبترین متد که GetAll میباشد میرسیم. ابتدا کوئری را از آن Entity ساخته و در مرحله‌ی بعد مشخص مینماییم که آیا TEntity یک Typeی از IUser میباشد یا خیر؟ در صورت برقرار بودن شرط، User مورد نظر را یافته در صورتیکه Typeی از نوع Admin داشت، همه‌ی مجموعه را برخواهیم گرداند (Admin میتواند همه‌ی پست‌ها را مشاهده نماید) و در صورتیکه از نوع Ordinary باشد، با استفاده از dynamic linq، کوئری مورد نظر را ساخته و شرط را ایجاد می‌کنیم که UserId برابر userId مورد نظر باشد. در این صورت بطور مثال همه‌ی پست‌هایی که فقط مربوط به user خودش میباشد، برگشت داده میشود.

نکته: برای دانلود dynamic linq کافیست از طریق nuget آن را جست و جو نمایید: System.Linq.Dynamic

و اگر هم از نوع IUser نبود، result را بر میگردانیم. بطور مثال فرض کنید مدلی داریم که قرار نیست security روی آن اعمال شود. پس کوئری ساخته شده قابلیت برگرداندن همه‌ی رکورد‌ها را دارا میباشد. 

7) متد Commit هم که پرواضح است عملیات save را اعمال میکند.


قبلا در قسمت Seed رکوردهایی را ساخته بودیم. حال میخواهیم کل این فرآیند را اجرا نماییم. Program.cs را از ریشه‌ی پروژه‌ی خود باز کرده و اینگونه تغییر میدهیم:

using System;
using Console1.Models;
using Console1.Repository;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Console1
{
    public class Program
    {
        public static int UserId = 1; //fake userId
        static void Main()
        {
            GenericRepository<Post, Context> repo = new GenericRepository<Post, Context>();

            List<Post> posts = repo.GetAll().ToList();

            foreach (Post item in posts)
                Console.WriteLine(item.Context);

            Console.ReadKey();
        }
    }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، UserId به صورت fake ساخته شده است. آن چیزی که هم اکنون در دیتابیس رفته، بدین صورت است که UserId = 1 برابر Admin و بقیه Ordinary میباشند. در متد Main برنامه، یک instance از GenericRepository را گرفته و بعد با استفاده از متد GetAll و لیست کردن آن، همه‌ی رکورد‌های مورد نظر را برگردانده و سپس چاپ مینماییم. در صورتی که UserId برابر 1 باشد، توقع داریم که همه‌ی رکورد‌ها بازگردانده شود:

حال کافیست مقدار userId را بطور مثال تغییر داده و برابر 2 بگذاریم. برنامه را اجرا کرده و مشاهد می‌کنیم که با تغییر یافتن userId، عملیات مورد نظر متفاوت می‌گردد و به صورت زیر خواهد شد:

میبینید که تنها با تغییر userId رفتار عوض شده و فقط Postهای مربوط به آن User خاص برگشت داده میشود.


از همین روش میتوان برای طراحی Repositoryهای بسیار پیچیده‌تر نیز استفاده کرد و مقدار زیادی از validationها را به طور مستقیم بدان واگذار نمود!

دانلود کد‌ها در Github

مطالب
آموزش MDX Query - قسمت پانزدهم – اعمال شرط بر روی خروجی عمل واکشی

در این قسمت می‌خواهیم بیشتر روی مفاهیم اعمال شرط بر روی خروجی عمل واکشی کار کنیم. برای شروع کوئری ساده‌ی زیر را اجرا و خروجی آن را تفسیر می‌کنیم.

Select
From [Adventure Works]

همان طور که مشاهده می‌کنید، خروجی یک عدد می‌باشد. بدون نام ستون یا ردیف؟!

به‌خاطر بیاورید که هر Cube در SSAS دارای یک Measure پیش فرض بود که در صورت عدم اعلام نام یک Measure در کوئری، SSAS به صورت پیش فرض مقدار این Measure را بر می‌گرداند. خوب؛ نام ستون و سطر چرا ذکر نشده است؟ به دلیل عدم اعلام صریح نام سطر و ستون در کوئری بالا، SSAS نام ستون و سطر خاصی را نمی‌تواند نمایش دهد.

با بررسی کوئری زیر به درک بیشتری از شاخص (Measure) پیش فرض Cube دست پیدا خواهید کرد. 

Select
From [Adventure Works]
Where
( [Measures].[Reseller Sales Amount] )

خروجی همچنان مانند بالا می‌باشد اما در این حالت اعلام شده است که از کدام شاخص باید واکشی انجام شود. دلیل خروجی مشابه، یکسان بودن شاخص پیش فرض و شرط اعلام شده می‌باشد. به بیان دیگر [Measures].[Reseller Sales Amount] در [Adventure Works] به عنوان شاخص پیش فرض معرفی شده است و با اجرای کوئری زیر عملا شرط واکشی برای یک شاخص متفاوت اعمال شده است.

Select
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

کوئری زیر را اجرا کنید:

Select
[Measures].[Internet Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]

تنها تفاوت دو کوئری بالا ، در آوردن نام ستون می باشد . زیرا در هر دو سرجمع ، یک شاخص واکشی می گردد .

کوئری زیر را اجرا کنید:

select
[Measures].[Internet Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

این کوئری با خطا مواجه می شود زیرا در  آن کوئری در یک  Axis  و در شرط ، اعمال انتخاب شاخص شده است که این مورد فقط می‌ بایستی در یکی از  این دو قسمت رخ دهد

و همچنین در صورت انتخاب دو شاخص متفاوت نیز با خطا برخورد خواهیم کرد.

Select
[Measures].[Internet Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Reseller Sales Amount]

به عبارت دیگر نمی‌توان در خواست فیلتر کردن کوئری را برروی شاخص 1 داد؛ در صورتیکه می‌خواهیم شاخص 2 را واکشی کنیم. اعمال شرط برای واکشی اطلاعات از  شاخص، پیش فرض نوشتن این شرط لازم نمی‌باشد؛ زیرا این شاخص به صورت پیش فرض انتخاب شده‌است.  

select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
 }on columns
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Reseller Sales Amount]

بنابراین کوئری بالا و کوئری زیر یکسان عمل خواهند کرد:

select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
 }on columns
From [Adventure Works]

حال می‌خواهیم سرجمع فروش نمایندگان فروش محصولات در کشور کانادا را بر اساس دسته بندی محصولات داشته باشیم . برای این منظور کوئری زیر را می‌نویسیم:

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where [Customer].[Customer Geography].[Country].[Canada]

با اعمال شرط کشور کانادا، عملا خروجی فروش نمایندگان فروش در کانادا بر اساس دسته بندی محصولات واکشی می‌گردد. کمی به خروجی دقت نمایید. مبلغ سرجمع برابر مبلغ کل فروش اینترنتی می‌باشد که در کوئری‌های قبلی بدست آوردیم؟!

خروجی این کوئری مشکوک به نظر می رسد . زیرا سرجمع مبالغ فروش نمایندگان فروش برای کانادایی ها برابر کل فروش نمایندگان فروش می باشد .آیا کانادایی ها تمام خرید را انجام داده اند؟ خیر .

دلیل این اشکال در این است که هیچ گونه ارتباطی بین بعد مشتری و شاخص پیش فرض در سیستم وجود ندارد .

مشکل کوئری بالا در این کوئری با تغییر بعد در قسمت اعمال شرط برطرف شده؛ اکنون خروجی حقیقی مشاهده می شود .

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
}on columns
From [Adventure Works]
Where [Sales Territory].[Sales Territory].[Country].[Canada]

حال اگر بخواهیم دو شرط را به صورت همزمان داشته باشیم به صورت زیر عمل خواهیم کرد :

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where (
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Canada],
[Measures].[Internet Sales Amount]
)

در کوئری بالا سرجمع فروش اینترنتی توسط مشتریان کانادایی بدست آمده است.

البته می‌توان کوئری فوق را به صورت زیر هم نوشت و در این حالت نام ردیف هم در خروجی قابل مشاهده می‌باشد و البته دیگر نیازی به اعمال شرط، روی نام شاخص نمی‌باشد. زیرا اعمال شرط در ردیف انجام شده است.

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns,
[Measures].[Internet Sales Amount] On rows
From [Adventure Works]
Where (
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Canada]
)

حال اگر بخواهیم فروش اینترنتی را برای استرالیا و کانادا داشته باشیم به صورت زیر عمل می‌کنیم .

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where
(
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Canada],
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Australia],
[Measures].[Internet Sales Amount]
)

در اینجا ما نیاز داریم میزان فروش اینترنتی کانادا و استرالیا را برای انواع محصولات بدست آوریم   ، اما نحوه استفاده از دو ساختار سلسله مراتبی مرتبط با یک دایمنشن را درست رعایت نکرده‌ایم .بنابر این کوئری زیر را اجرا خواهیم کرد :

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where
(
{
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Canada],
[Customer].[Customer Geography].[Country].[Australia]
},
[Measures].[Internet Sales Amount]
)

که همان کوئری بالا می باشد با این تفاوت که از {}  استفاده شده است

درابتدا میزان فروش نمایندگان فروش در انگلستان را بدست می‌آوریم:

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where
[Sales Territory].[Sales Territory].[Country].[United Kingdom]

و برای بدست آوردن فروش اینترنتی تمام کشور ها به جز انگلستان بر اساس دسته بندی محصولات کوئری زیر را خواهیم نوشت :

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where
[Sales Territory].[Sales Territory].[Country]
-
[Sales Territory].[Sales Territory].[Country].[United Kingdom]

البته از تابع Except  هم می‌توان به صورت زیر استفاده کرد

Select
{
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories]
} on columns
From [Adventure Works]
Where
except(
[Sales Territory].[Sales Territory].[Country],
[Sales Territory].[Sales Territory].[Country].[United Kingdom]
)

عملگر منها مشابه except کار میکند.

نظرات مطالب
مقایسه رکوردهای دو جدول
در ادامه مطلب جناب نصیری بازبینی پلن اجرائی دو دستور هم جالب توجه است.هر دو دستور یک پلان یکسان دارند ولی دستور Except فشرده‌تر و زیباتر است.
----SQL SERVER 2005 Method
USE AdventureWorks;
GO
SELECT ProductID
FROM Production.Product
EXCEPT
SELECT ProductID
FROM Production.WorkOrder;
GO

----SQL SERVER 2000 Method which works&nbspIN SQL SERVER 2005
USE AdventureWorks;
GO
SELECT ProductID
FROM Production.Product
WHERE ProductID
NOT IN (
SELECT ProductID
FROM Production.WorkOrder);
GO
تصویر پلان اجرائی دو کوئری :

مطالب
استفاده از Luke برای بهبود کیفیت جستجوی لوسین
به صورت خلاصه اگر نیاز به جستجوی سریع و پیشرفته‌ای بر روی حجم عظیمی از اطلاعات دارید، روش متداول select * from table where field like something توصیه نمی‌شود. بسیار کند است؛ مصرف CPU بالایی دارد. از ایندکس استفاده نمی‌کند.
راه حل توصیه شده جهت برخورد با این نوع مسایل استفاده از full text search است. نگارش کامل SQL Server حاوی یک موتور FTS توکار هست . اگر از بانک اطلاعاتی خاصی استفاده می‌کنید که دارای موتور FTS نیست یا ... FTS مخصوص SQL Server به درد کار شما نمی‌خورد یا نیاز به سفارشی سازی دارد (مثلا امکان تعریف stop words فارسی (کلماتی مانند به، از، تا و امثال آن))، از موتور FTS جانبی دیگری به نام لوسین نیز می‌توان استفاده کرد.

در کنار این‌ها ابزاری برای آنالیز و کوئری گرفتن از فایل‌های ایندکس تهیه شده توسط لوسین نیز وجود دارد به نام Luke. برای نمونه اگر بانک اطلاعاتی سایت جاری را با لوسین به نحو متداولی ایندکس کنیم، در صفحه اول این برنامه، top ranking terms آن به شکل زیر ظاهر می‌شود:


در اینجا چون متون تهیه شده از نوع HTML هستند، تگ br در آن‌ها زیاد است و یا یک سری حروف و کلمات فارسی هم در صدر قرار دارند که بهتر است از لیست ایندکس حذف شوند. برای اینکار تنها کافی است یک hash table را به نحو زیر تعریف و به StandardAnalyzer لوسین ارسال کنیم:
var stopWords = new Hashtable();
stopWords.Add("br","br");
// ...
var analyzer = new StandardAnalyzer(Version.LUCENE_29, stopWords);

یا آقای عرب عامری برای حروف و کلمات فارسی که نباید ایندکس شوند، یک لیست نسبتا جامع را در اینجا تهیه کرده‌اند.
اینبار اگر stop words یاد شده را اعمال و مجددا ایندکس‌ها را تهیه کنیم به خروجی بهتری خواهیم رسید.
در کل حداقل از این لحاظ، لوسین نسبت به FTS توکار SQL Server مناسب‌تر به نظر می‌رسد.

 
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
معادل فیلدهایی که select کردی، یک کلاس جدید ViewModel درست کن. بعدی این select رو روی اون انجام بده (بجای اینکه مثل الان anonymous type باشه). نوع View رو هم از نوع لیستی از همین ViewModel جدید تعیین کن. به این نکته LINQ projection می‌گن.
public class MyViewModel
{
  public string PTitle {set;get;}
  // مابقی خواص در اینجا
}

var list = from x in db.tblFinalProjects
                 select new MyViewModel
               {
                    PTitle=x.xProjectTitle,
                    ZTitle=x.tblZone.xCaption,
                     PLastProgress=x.xLastProgress,
                    PStatus=x.tblCurrentStatu.xCaption,
                    PMasool="",
                 };