استفاده از توابع Scalar بجای case
SELECT CASE @GEN WHEN 0 THEN 'Male' ELSE 'Woman' AS Gender
SELECT IIF(Gen=0,'Male','Woman')
راهنمای مایکروسافت در مورد مقابله با SQL Injection
یک گروهی قصد سو استفاده دارند و تونستن وارد دیتابیس بشن میخواستیم جلوشونو بگیریم.
اگر شش یا هفت قسمت قبل را بخواهیم به صورت سریع مرور کنیم میتوان به ویدیوی زیر مراجعه کرد:
در طی یک ربع، خیلی سریع به دریافت فایلهای لازم، ایجاد یک پروژه جدید، افزودن ارجاعات لازم، استفاده از fluent NHibernate برای ساخت نگاشتها و سپس استفاده از LINQ to NHibernate برای کوئری گرفتن از اطلاعات دیتابیس اشاره کرده است (که از این لحاظ کاملا به روز است).
public async Task GetProfileDataAsync(ProfileDataRequestContext context)
{
var subjectId = context.Subject.GetSubjectId();
var claimsForUser = await _usersService.GetUserClaimsBySubjectIdAsync(subjectId).Select(c => new Claim(c.ClaimType, c.ClaimValue)).ToList();
context.AddRequestedClaims(claimsForUser );
}
در این قسمت بر روی توابع Topcount, bottomcount , toppercent, bottompercent, topsum, bottomsum تمرکز خواهیم داشت.
در ابتدا تصور کنید بخواهیم میزان فروش اینترنتی را برای پنج ردیف از دسته بندیهای محصولات واکشی کنیم.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty( topcount([Product].[Product Categories].[Subcategory],5) ) on rows From [Adventure Works]
در تابع بالا پنج ردیف ابتدایی (به صورت فیزیکی) برگردانده میشوند.
در اینجا تابع topcount دارای دو پارامتر می باشد که پارامتر دوم آن مشخص کنندهی تعداد ردیف واکشی شده و پارامتر اول آن، مشخص کنندهی دایمنشنی میباشد که عمل واکشی برای آن صورت میگیرد. همچنین در بالا از تابع Non empty برای حذف ردیفهای دارای مقدار Null استفاده شده است. حال تصور کنید بخواهیم پنج دسته بندی محصولی را دریافت کنیم که دارای بیشترین میزان فروش اینترنتی میباشند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty( topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Internet Sales Amount] ) ) on rows From [Adventure Works]
خروجی بر اساس میزان فروش اینترنتی به صورت نزولی مرتب شده است.
تابع Topcount به عنوان پارامتر سوم میتواند نام یک Measure را دریافت کند و خروجی را براساس آن شاخص، برگرداند. امکان واکشی و مرتب سازی در تابع Topcount
برای یک شاخص متفاوت از شاخص واکشی شده در یک محور دیگر نیز وجود دارد به مثال زیر دقت کنید:
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Reseller Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
همانطور که مشخص میباشد، پنج دسته بندی محصولاتی که دارای بیشترین میزان فروش نمایندگان فروش میباشند، در خروجی واکشی شدهاند؛ در حالیکه در محور ستون میزان فروش اینترنتی واکشی شده است.
برای درک بیشتر همین کوئری را دوباره بازنویسی کرده اما اینبار در محور ستون هر دو شاخص [Measures].[Internet Sales Amount],[Measures].[Reseller Sales Amount] را واکشی میکنیم.
Select {[Measures].[Internet Sales Amount],[Measures].[Reseller Sales Amount]} on columns, topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Reseller Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
با بررسی خروجی دو کوئری بالا تفاوت واکشی را متوجه خواهید شد. در هر دو کوئری واکشی براساس شاخص [Measures].[Reseller Sales Amount] انجام شده است
اما واکشی در محور ستون متفاوت میباشد. (دقیقا مانند T/SQL که میتوانستیم، مرتب سازی براساس فیلدی باشد که در قسمت Projection حاضر نبوده و در این حالت در برخی موارد ظاهرا خروجی مرتب نمیباشد)
حال تصور کنید بخواهیم 30 دسته بندی محصولاتی را داشته باشیم که دارای کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند. برای این منظور از تابع bottomcount استفاده میکنیم
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, bottomcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 30, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
ردیف هایی که دارای مقدار Null می باشند هم در خروجی قرار می گیرند
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottomcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 30, [Measures].[Internet Sales Amount] )on rows From [Adventure Works]
در مثال بالا ردیفهای دارای مقدار Null را از خروجی حذف کرده ایم.
گاهی نیاز میباشد که تعداد دسته بندیهای محصولاتی را واکشی کنیم که دارای بیشترین یا کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش اینترنتی آنها بیشتر یا کمتر از X درصد از فروش اینترنتی کل میباشد را داشته باشند. به عنوان مثال میخواهیم ببینیم کدام دسته بندی محصولات شامل بیشترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش آنها 53 در صد از کل فروش اینترنتی میباشند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, { toppercent( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 53, [Measures].[Internet Sales Amount] ), [Product].[Product Categories] } on rows From [Adventure Works]
و یا واکشی دسته محصولاتی که دارای کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش اینترنتی آنها کمتر از 1 درصد کل میزان فروش اینترنتی میباشد.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottompercent( [Product].[Product Categories].[Subcategory], --0.01, 1, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
کاربرد تابع Topsum در کوئری زیر نمایش داده شده است
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, topsum( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 25000000, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
در این کوئری از تابع TopSum استفاده شده است که عملا حداکثر تعداد دسته بندی محصولاتی را بازیابی میکند که دارای بیشترین میزان فروش بوده اند و همچنین در مجموع بیش از 25000000 فروش داشته باشند .
تابع bottomsum عملا تعداد دسته بندی محصولاتی را که دارای کمترین میزان فروش بوده اند و همچنین سرجمع میزان فروش اینترنتی آنها 100000 بوده است را بر می گرداند. البته خروجی توسط non empty ، فیلتر شده است و خروجی هایی که کاملا Null می باشند، حذف گردیده اند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottomsum( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 100000, [Measures].[Internet Sales Amount] )on rows From [Adventure Works]
Full Stack ASP.NET Core 2.0 MVC Forum Build
Topics Covered:
- Setting up a new ASP .NET Core 2.0 MVC web application with Identity user authentication in Visual Studio
- Separating Web, Services, and Data Access Layers in our solution
- Setting up tests with NUnit and .NET Core virtual in-memory database
- Debugging / Fixing bugs
- Implementing the MVC (Model-View-Controller) pattern
- Dependency Injection of Services into our Controllers
- Using input forms to pass data from our Views to our Controllers
- Azure file storage for Profile Image uploads
- Azure SQL database hosting
- SQL Database seeding for starting the application with a super-user
- Code-first database migrations
- Writing SQL queries to inspect data in our database
- Deploying the application to Azure.
فرض کنید به یک سرور مراجعه کردهاید و شکایت از CPU Usage مربوط به پروسه w3wp.exe یا همان IIS Worker Process است که بالای 90 درصد میباشد. بر روی این سرور هم هیچ چیز دیگری نصب نیست و مطابق مقررات موجود، قرار هم نیست که برنامهای نصب شود. اکنون سؤال این است که چطور تشخیص میدهید، کدام قسمت یکی از برنامههای دات نتی در حال اجرا (در اینجا یکی از برنامههای ASP.NET هاست شده)، سبب بروز این مشکل شده است؟ کدام ترد بیشترین زمان CPU را به خود اختصاص داده است؟ چطور باید خطایابی کرد؟
اولین کاری که در این موارد توصیه میشود مراجعه به برنامهی معروف process explorer و بررسی برگهی threads آن است. در اینجا حتی میتوان call stacks مرتبط با یک ترد را هم مشاهده کرد. اما ... این برگه در مورد پروسهها و تردهای دات نتی، اطلاعات چندانی را در اختیار ما قرار نمیدهد.
خوشبختانه امکان دیباگ پروسههای دات نتی در حال اجرا توسط کتابخانهی MdbgCore.dll پیش بینی شده است. این فایل را در یکی از مسیرهای ذیل میتوانید پیدا کنید:
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\vXYZ\bin\MdbgCore.dll
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\vXYZ\bin\NETFX 4.0 Tools\MdbgCore.dll
در ادامه میخواهیم توسط امکانات این کتابخانه، به stack trace تردهای در حال اجرای یک برنامه دات نتی دسترسی پیدا کرده و سپس نام متدهای مرتبط را نمایش دهیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Samples.Debugging.MdbgEngine;
namespace CpuAnalyzer
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var engine = new MDbgEngine();
var processesByName = Process.GetProcessesByName("MyApp");
if (processesByName.Length == 0)
throw new InvalidOperationException("specified process not found.");
var processId = processesByName[0].Id;
var process = engine.Attach(processId);
process.Go().WaitOne();
foreach (MDbgThread thread in (IEnumerable)process.Threads)
{
foreach (MDbgFrame frame in thread.Frames)
{
if (frame == null || frame.Function == null) continue;
Console.WriteLine(frame.Function.FullName);
}
}
process.Detach().WaitOne();
}
}
}
خوب در مرحله بعد شاید بد نباشد که این متدها را بر اساس CPU usage آنها مرتب کنیم. به این ترتیب بهتر میتوان تشخیص داد که کدام متد مشکل ساز بوده است. برای این منظور باید به API ویندوز و تابع GetThreadTimes مراجعه کرد و اولین پارامتر ورودی آن، همان thread.CorThread.Handle اولین حلقه مثال فوق میباشد. هر کدام که جمع KernelTime + UserTime بیشتری داشت، همان است که مشکل درست کرده است.
[DllImport("kernel32.dll", CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
public static extern bool GetThreadTimes(IntPtr handle, out long creation, out long exit, out long kernel, out long user);
for (int i = 0; i < 10; i++)
{
foreach (MDbgThread thread in (IEnumerable)process.Threads)
{
//...
}
process.Go();
Thread.Sleep(1000);
process.AsyncStop().WaitOne();
}
در کل این مثال جای کار زیاد دارد. برای مثال طراحی یک رابط کاربری برای آن و نمایش جزئیات بیشتر. به همین منظور حداقل سه پروژه مشابه را میتوان نام برد: