نظرات مطالب
EF Code First #12
سلام
من دقیقا طبق همین الگویی که عرض کردید درحال نوشتن پروژه هستم ، در بعضی از نقاط پروژه باید از jquery ajax استفاده کنم ، به عنوان مثال ورود کاربر ، حالا مسئله ای که هست من باید در webmethod  مربوطه یک method static رو صدا بزنم ، توی این الگو چطور می‌تونم مثلا ثبت یک رکورد رو بصورت یک method static انجام بدم ؟
با تشکر
مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت دوم - کوئری گرفتن از جدول مجازی FTS
پس از آشنایی با نحوه‌ی ایجاد و به روز رسانی جدول مجازی FTS، اکنون قصد داریم با روش‌های کوئری گرفتن از آن آشنا شویم. برای این منظور در ابتدا نیاز است تعدادی رکورد را در آن ثبت کنیم:
        private static void seedDb(ApplicationDbContext context)
        {
            if (!context.Chapters.Any())
            {
                var user1 = context.Users.Add(new User { Name = "Test User" });
                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "Learn SQlite FTS5",
                    Text = "This tutorial teaches you how to perform full-text search in SQLite using FTS5",
                    User = user1.Entity
                });
                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "Advanced SQlite Full-text Search",
                    Text = "Show you some advanced techniques in SQLite full-text searching",
                    User = user1.Entity
                });
                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "SQLite Tutorial",
                    Text = "Help you learn SQLite quickly and effectively",
                    User = user1.Entity
                });
                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "Handle markup in text",
                    Text = "<p>Isn't this <font face=\"Comic Sans\">funny</font>?",
                    User = user1.Entity
                });

                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "آزمایش متن فارسی",
                    Text = "برای نمونه تهیه شده‌است",
                    User = user1.Entity
                });

                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "Exclude test 1",
                    Text = "in the years 2018-2019 something happened.",
                    User = user1.Entity
                });
                context.Chapters.Add(new Chapter
                {
                    Title = "Exclude test 2",
                    Text = "It was 2018 and then it was 2019",
                    User = user1.Entity
                });

                context.SaveChanges();
            }
        }
در اینجا به صورت متداولی، اطلاعات در جدول اصلی Chapters ثبت می‌شوند و چون SaveChanges را در قسمت قبل جهت به روز رسانی خودکار جدول مجازی Chapters_FTS بازنویسی کردیم، فراخوانی آن، سبب تولید ایندکس‌های Full Text هم می‌شود.

ثبت اطلاعات فوق، چنین رکوردهایی را در جدول Chapters به وجود می‌آورد که شامل اطلاعات یونیکد، HTML ای و غیره است:



اجرای اولین کوئری بر روی جدول مجازی Chapters_FTS به صورت مستقیم

کوئری‌های Full-text در SQLite، چنین شکل کلی را دارند و توسط تابع match انجام می‌شوند:
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5"
که یک چنین خروجی را نیز به همراه دارد:


همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا تنها دو ستونی که ایندکس شده‌اند، در خروجی نهایی ظاهر می‌شوند؛ اما این جدول به همراه ستون‌های مخفی توکار دیگری نیز هست:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5"
در این کوئری اینبار ستون‌های مخفی rank و همچنین rowid را نیز می‌توانید مشاهده کنید:


- Rowid با توجه به تعریفی که در قسمت قبل انجام دادیم:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS"
USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
به همان primary-key جدول اصلی chapters اشاره می‌کند. بنابراین اگر نیاز باشد تا این خروجی حاصل از کوئری بر روی جدول مجازی Chapters_FTS را به جدول اصلی chapters متصل کرد، می‌توان از مقدار rowid بازگشتی استفاده نمود.

- تمام جداول مجازی FTS، به همراه ستون مخفی rank نیز هستند که میزان نزدیک بودن خروجی حاصل را به کوئری درخواستی مشخص می‌کنند. این عدد توسط تابعی به نام bm25 تهیه می‌شود. اگر کوئری FTS به همراه قسمت where نباشد، مقدار rank همواره نال خواهد بود. اما اگر قسمت where به همراه match قید شود، مقدار rank، مقدار از پیش محاسبه شده‌ی تابع توکار bm25 است. به همین جهت کار با این مقدار از پیش محاسبه شده، سریعتر از فراخوانی مستقیم متد bm25 است. برای مثال دو کوئری زیر اساسا یکی هستند؛ اما دومی سریعتر است:
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY bm25(fts);
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY rank;

یک نکته: کوئری FTS فوق بر روی هر دو ستون title و text اجرا می‌شود (و یا هر ستون موجود دیگری که پیشتر ایندکس شده باشد).


اجرای اولین کوئری بر روی جدول مجازی Chapters_FTS توسط EF Core

پس از آشنایی مقدماتی با کوئری نویسی FTS در SQLite، بر انجام یک چنین کوئری در EF Core می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
- ابتدا باید یک موجودیت بدون کلید را مطابق ستون‌های مخفی و ایندکس شده‌ی بازگشتی تهیه کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class ChapterFTS
    {
        public int RowId { get; set; }
        public decimal? Rank { get; set; }

        public string Title { get; set; }
        public string Text { get; set; }
    } 
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، rank به صورت نال پذیر تعریف شده‌است؛ چون اگر قسمت where ذکر نشود، مقداری نخواهد داشت.
- سپس نیاز است این موجودیت بدون کلید را به EF معرفی کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        //...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<ChapterFTS>().HasNoKey().ToView(null);
        }

        //...
    }
}
در اینجا ChapterFTS تهیه شده، با متد HasNoKey علامتگذاری می‌شود تا آن‌را بتوان بدون مشکل در کوئری‌های EF استفاده کرد. همچنین فراخوانی ToView(null) سبب می‌شود تا EF Core جدولی را در حین Migration از روی این موجودیت ایجاد نکند و آن‌را به همین حال رها کند.

- و در آخر روش کوئری گرفتن از جدول مجازی FTS در EF Core به صورت زیر می‌باشد که توسط متد FromSqlRaw به صورت پارامتری (مقاوم در برابر حملات تزریق اس‌کیوال)، قابل انجام است:
const string ftsSql = "SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH {0}";
foreach (var chapter in context.Set<ChapterFTS>().FromSqlRaw(ftsSql, "fts5"))
{
  Console.WriteLine($"Title: {chapter.Title}");
  Console.WriteLine($"Text: {chapter.Text}");
}


بررسی قابلیت‌های ویژه‌ی کوئری‌های FTS در SQLite

اکنون که با روش کلی کوئری گرفتن از جدول مجازی FTS آشنا شدیم، نکات ویژه‌ی آن‌را بررسی می‌کنیم و در اینجا بیشتر پارامتر ذکر شده‌ی پس از عملگر match تغییر خواهد کرد و مابقی قسمت‌های آن ثابت و مانند قبل هستند.

بجای عملگر match می‌توان از = نیز استفاده کرد

دو کوئری زیر دقیقا به یک معنا هستند:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5";
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS = "fts5";
و هر دو همانطور که عنوان شد بر روی تمام ستون‌های ایندکس شده‌ی موجود اجرا می‌شوند و اگر نیاز است نتایج را بر اساس میزان نزدیکی آن‌ها به کوئری انجام شده مرتب کرد، می‌توان یک ORDER by rank را نیز به انتهای آن‌ها افزود:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER by rank;


جستجوهایی به همراه واژه‌هایی در کنار هم

از دیدگاه FTS، دو کوئری زیر که در قسمت match آن‌ها، واژه‌ها با فاصله در کنار هم قرار گرفته‌اند، یکی هستند:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn SQLite" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn + SQLite" ORDER by rank;
و هر دو خروجی زیر را تولید می‌کنند:


علت اینجا است که یک full-text search بر اساس ایندکس شدن واژه‌ها تولید می‌شود و هر کدام از این واژه‌ها به یک توکن نگاشت خواهند شد. به همین جهت است که در اینجا تفاوتی بین + و فاصله در عبارت جستجو شده وجود ندارد. در این حالت اگر در یکی از ستون‌های ایندکس شده، واژه‌ی learn و یا واژه‌ی SQLite بکار رفته باشد، در خروجی نهایی لیست خواهد شد.


امکان جستجو بر اساس پیشوندها

می‌توان با استفاده از *، تمام توکن‌های ایندکس شده و شروع شده‌ی با واژه‌ی مشخصی را جستجو کرد:
 SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search*" ORDER by rank;
برای مثال در اینجا رکوردهایی که دارای واژه‌هایی مانند search، searching و غیره هستند، بازگشت داده می‌شوند:



امکان استفاده از عملگرهای بولی NOT، AND و OR

اگر learn text را جستجو کنیم:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn text" ORDER by rank;


رکوردی با ID مساوی 1 بازگشت داده می‌شود. اما اگر نیاز باشد رکوردی بازگشت داده شود که حاوی learn باشد، اما text خیر، می‌توان از عملگر NOT استفاده کرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn NOT text" ORDER by rank;


که اینبار رکوردی با ID مساوی 3 را بازگشت داده‌است.

نکته‌ی مهم: عملگرهای بولی FTS مانند AND، OR، NOT و غیره باید با حروف بزرگ قید شوند.

در ادامه مثال دیگری از ترکیب عملگرهای بولی را مشاهده می‌کنید:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND sqlite OR help" ORDER by rank;


که تقدم و تاخر این عملگرها را می‌توان توسط پرانتزها به صورت صریحی نیز مشخص کرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND (sqlite OR help)" ORDER by rank;



امکان ذکر صریح ستون‌های مدنظر در کوئری

همانطور که عنوان شد، حالت پیش‌فرض جستجوهای تمام متنی، جستجوی واژه‌ی مدنظر در تمام ستون‌های ایندکس شده‌است؛ اما شاید این مورد مدنظر شما نباشد. به همین منظور می‌توان ابتدا نام ستون مدنظر را ذکر کرد و پس از آن یک : را قرار داد تا فقط جستجو بر روی آن ستون خاص صورت گیرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "text:some AND title:sqlite" ORDER by rank;


امکان ترکیب نام ستون‌ها به صورت {col2 col1 col3} نیز وجود دارد.

نکته‌ی مهم! در جستجوهای FTS در SQLite، ذکر - به معنای قید صریح نام یک ستون خاص است (و یا لیست ستون‌هایی به صورت {col2 col1 col3}-) که قرار نیست چیزی با آن(ها) انطباق داده شود (- شبیه به عملگر NOT عمل می‌کند؛ اینبار در مورد ستون‌ها) و این مورد عموما تازه‌کاران را به اشتباه می‌اندازد. برای مثال در ابتدای بحث، دو رکورد را که دارای text ای مساوی عبارات زیر هستند، ثبت کردیم:
"in the years 2018-2019 something happened"
"It was 2018 and then it was 2019"
اکنون فرض کنید می‌خواهیم 2018-2019 را جستجو کنیم:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "2018-2019" ORDER by rank;
خروجی آن خطای زیر است و عنوان می‌کند که ستون 2019 تعریف نشده‌است؛ چون پس از -، به دنبال نام یک ستون ایندکس شده می‌گردد:
Execution finished with errors.
Result: no such column: 2019
برای رفع این مشکل می‌توان - را حذف کرد:


و یا می‌توان عبارت جستجو شده را بین "" قرار داد:

SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH '"2018-2019"' ORDER by rank;


و یا حتی می‌توان '"2018 2019"' را نیز جستجو کرد که نتیجه‌ی مشابهی را ارائه می‌دهد.


امکان جستجوی بر روی عبارات یونیکد

FTS5 و آخرین نگارش SQLite، به همراه tokenizer مخصوص یونیکد نیز هست و با اینگونه جستجوهای تمام متنی، مشکلی ندارد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "آزمایش"
ORDER by rank;



توابع کمکی FTS در SQLite برای متمایز سازی عبارات یافت شده‌ی در متن

فرض کنید می‌خواهیم واژه‌ی fts5 را جستجو کرده و همچنین در خروجی نهایی، هرجائیکه fts5 قرار دارد، آن‌را به صورت bold نمایش دهیم. برای اینکار، تابع توکار highlight قابل استفاده‌است. اما اگر در این بین خواستیم فقط قسمت کوتاهی از متن مورد نظر را که به جستجوی ما نزدیک است نمایش دهیم، می‌توان از متد توکار snippet استفاده کرد:
SELECT rowid, highlight(Chapters_FTS, title, '<b>', '</b>') as title,
snippet(Chapters_FTS, text, '<b>', '</b>', '...', 64) as text, rank FROM Chapters_FTS
WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER BY rank


نکته‌ی مهم: چون بر اساس نکات قسمت قبل، متنی که به Chapters_FTS  ارسال می‌شود، نرمال سازی شده‌است، متدهای فوق کارآیی خودشان را از دست می‌دهند. برای مثال اگر در کوئری فوق، واژه‌ی funny را که به یک رکورد HTML ای اشاره می‌کند، جستجو کنیم، خروجی زیر را دریافت خواهیم کرد:


خروجی نهایی، چون به جدول اصلی chapters متصل است، اصل متن را بازگشت می‌دهد، اما چون اطلاعاتی را که به Chapters_FTS  ارسال کرده‌ایم، فاقد تگ‌های HTML هستند، تا خروجی دقیقی حاصل شود، متدهای highlight و snippet دیگر قادر به علامتگذاری خروجی نهایی نبوده و اینکار را باید خودمان به صورت دستی در سمت کلاینت انجام دهیم.
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 6

در ادامه بحث «حذف کدهای تکراری»، روش Refactoring دیگری به نام "Extract Superclass" وجود دارد که البته در بین برنامه نویس‌های دات نت به نام Base class بیشتر مشهور است تا Superclass. هدف آن هم انتقال کدهای تکراری بین چند کلاس، به یک کلاس پایه و سپس ارث بری از آن می‌باشد.

یک مثال:
در WPF و Silverlight جهت مطلع سازی رابط کاربری از تغییرات حاصل شده در مقادیر داده‌ها، نیاز است کلاس مورد نظر، اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کند:

using System.ComponentModel;

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.Before
{
public class User : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}


و نکته‌ی مهم این است که اگر 100 کلاس هم داشته باشید، باید این کدهای تکراری اجباری مرتبط با raisePropertyChanged را در آن‌ها قرار دهید. به همین جهت مرسوم است برای کاهش حجم کدهای تکرای، قسمت‌های تکراری کد فوق را در یک کلاس پایه قرار می‌دهند:

using System.ComponentModel;

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.After
{
public class ViewModelBase : INotifyPropertyChanged
{
public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
protected void RaisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}

و سپس از آن ارث بری می‌کنند:

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.After
{
public class User : ViewModelBase
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
RaisePropertyChanged("Name");
}
}
}
}


به این ترتیب این کلاس پایه در ده‌ها و صدها کلاس قابل استفاده خواهد بود، بدون اینکه مجبور شویم مرتبا یک سری کد تکراری «اجباری» را copy/paste کنیم.

مثالی دیگر:
اگر با ORM های Code first کار کنید، نیاز است تا ابتدا طراحی کار توسط کلاس‌های ساده دات نتی انجام شود؛ که اصطلاحا به آن‌ها POCO یا Plain old CLR objects یا Plain old .NET Classes هم گفته می‌شود. در بین این کلاس‌ها، متداول است که یک سری از خصوصیات، تکراری و مشترک باشد؛ مثلا تمام کلاس‌ها تاریخ ثبت رکورد را هم داشته باشند به همراه نام کاربر و مشخصاتی از این دست. اینجا هم برای حذف کدهای تکراری، یک Base class طراحی می‌شود: (+)

نظرات مطالب
بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core
سلام؛ من از پروژه DNTIdentity استفاده میکنم و میخوام یه سری پیغام‌های مشخصی رو از لایه سرویس به لایه UI ارسال کنم، چه روشی رو پیشنهاد می‌کنید؟ استفاده از HttpContext برای اینکار مناسب هست؟ روش بهتری؟ پیغام‌ها میتونه اعلان‌های خاص یا خطاهای صورت گرفته در لایه سرویس باشه که میخوایم متن مشخصی رو به ازای اونا به کاربر نشون بدیم.
نظرات مطالب
EF Code First #9
آقای نصیری با سلام.
من 4 تا Entity دارم و یک Entity پایه. استراژی پباده سازی اون هم TPT است . جدول پایه حدود 100 فیلد دارد. موجودیت‌های فرزند هم هرکدام حدود 30 ستون دارند. وقتی با EF Code First داده‌ها را واکشی میکنم کوئری بسیار سنگین را در SQL Server Profiler ایجاد می‌شود  که وقتی آنرا در NotePad کپی میکنم چیزی حدود 60 کیلوبایت می‌شود. ضمناً به تمام ستون‌های جداول نیاز دارم تا آنها را در گرید نمایش دهم.
درصورت امکان راهنمایی کنید.heavyQuery.txt
نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
اولین رکورد یا به عبارتی ریشه یک درخت، ریشه‌ای ندارد. این ریشه نال رو چطور در بانک اطلاعاتی تعریف و ذخیره می‌کنید؟ بحث ما Id اولین رکورد نیست. بحث کلیدخارجی است که باید نال پذیر باشد و به همین جدول هم اشاره می‌کند و نمایانگر رکورد والد یک رکورد خاص است (جدول خود ارجاع دهنده). در همین مطلب جاری به تصویر اول دقت کنید. بحث ما فیلد ReplyId است که نال پذیر است. این ReplyId کلید خارجی اشاره‌کننده به همین جدول هم هست.
نظرات مطالب
ایجاد یک Repository در پروژه برای دستورات EF
- در مورد آرایه بحث شده در MSDN. ضمن اینکه استفاده از متد عموما برای حالتیکه عملیات قابل توجهی در بدنه آن قرار است صورت گیرد، توصیه می‌شود . البته در اینجا چون عملیات دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی می‌تواند سنگین درنظر گرفته شود، استفاده از متد ارجحیت دارد. خواص نمایانگر اطلاعاتی سبک و با دسترسی سریع هستند.
- خروجی لیست بهتر است. (^) + اگر ReSharper جدید را نصب کنید استفاده از IEnumerable را نیز توصیه نمی‌کند ؛ چون ممکن است چندین بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی در این بین صورت گیرد.
- مشکلی ندارد. خود EF Code first چنین متدی را دارد. (^) بحث کلاس تک وظیفه‌ای متفاوت است با متدی که نهایتا قرار است اطلاعات یک رکورد را در بانک اطلاعاتی تغییر دهد (اگر نبود ثبتش کند؛ اگر بود فقط همان رکورد مشخص را به روز رسانی کند).
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها
یکی از مهم‌ترین قسمت‌های مدل سازی موجودیت‌ها، تعیین نوع‌های صحیح ستون‌ها و همچنین تعیین اندازه‌ی مناسبی برای آن‌ها است؛ به همراه تعیین اجباری بودن یا نبودن مقدار دهی آن‌ها.

تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core

به صورت پیش فرض در EF Core، هر نوع CLR ایی که نال پذیر باشد، به صورت یک ستون اختیاری در نظر گرفته می‌شود؛ مانند:
 string, int?, byte[]
و هر ستونی که نوع CLR آن نال پذیر نباشد، مقدار دهی آن در EF Core اجباری است؛ مانند:
 int, decimal, bool, DateTime
همچنین باید دقت داشت که حتی اگر در تنظیمات نگاشت‌های برنامه به صورت اختیاری تعریف شوند، باز هم EF Core آن‌ها را اجباری درنظر می‌گیرد.

برای لغو اختیاری بودن یک خاصیت نال پذیر می‌توان از ویژگی Required استفاده کرد:
 [Required]
public string Url { get; set; }
نوع string نال پذیر است. برای لغو این وضعیت می‌توان از ویژگی Required استفاده کرد که در سمت بانک اطلاعاتی نیز به not null ترجمه می‌شود.
و یا معادل Fluent API آن با استفاده از ذکر متد IsRequired است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Blog>()
              .Property(b => b.Url)
              .IsRequired();
}
با توجه به این توضیحات، نیازی نیست در بالای یک خاصیت از نوع int، ویژگی Required را ذکر کرد. چون int نال پذیر نیست، مقدار دهی آن اجباری است.


کار با رشته‌ها در EF Core

ذکر یک خاصیت رشته‌ای به این صورت:
public string FirstName { get; set; }
به معنای نال پذیر بودن این ستون است (چون Required تعریف نشده‌است) و همچنین نوع و طول آن در SQL Server به nvarchar max تنظیم می‌شود. این تنظیم طول هرچند در مورد SQL Server صادق است، اما ممکن است در SQL Server CE به nvarchar 4000 تفسیر شود (و این مشکل را به همراه داشته باشد که چرا نمی‌توان متون طولانی را در آن ثبت کرد). به عبارتی عدم ذکر دقیق طول یک خاصیت رشته‌ای، در پروایدرهای مختلف، ممکن است معانی مختلفی را به همراه داشته باشد. بنابراین نیاز است طول خواص رشته‌ای حتما ذکر شوند تا در تمام بانک‌های اطلاعاتی با دقت کامل و بدون حدس و گمان تنظیم گردند.
  [StringLength(450)]
  public string FirstName { get; set; }

  [MaxLength(450)]
  public string LastName { get; set; }

  [MaxLength]
  public string Address { get; set; }
برای تعیین طول دقیق یک فیلد رشته‌ای، می‌توان از ویژگی‌های StringLength و یا MaxLength با ذکر اندازه‌ای استفاده کرد.
برای تعیین صریح یک فیلد رشته‌ای به حداکثر مقدار آن بهتر است ویژگی MaxLength را بدون ذکر پارامتری قید کرد. این مورد جهت سازگاری با بانک‌های اطلاعاتی مختلف ضروری است.
معادل این تنظیمات با روش Fluent API به صورت زیر است:
برای تعیین صریح طول یک فیلد رشته‌ای:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .Property(x => x.Address)
   .HasMaxLength(450);
و برای تعیین صریح nvarchar max بودن آن فیلد:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .Property(x => x.Address)
   .HasColumnType("nvarchar(max)");
حالت پیش فرض EF Core، کار با رشته‌های یونیکد است. یعنی تمام فیلدهای فوق به nvarchar تفسیر می‌شوند و این n ایی که در ابتدا ذکر شده‌است به معنای یونیکد بودن آن است. اگر می‌خواهید این پیش‌فرض تعیین نوع یونیکد را تغییر دهید، می‌توان از ویژگی Column استفاده کرد:
   [Column(TypeName = "varchar")]
  [MaxLength]
  public string Address { get; set; }
البته اگر اطلاعاتی را که با آن کار می‌کنید چندزبانی و یونیکد هستند، بهتر است این مورد را تغییر ندهید.

نکته‌ای در مورد تغییر نوع خواص: اگر از متد HasColumnType و یا ویژگی Column به نحو فوق استفاده کردید، نیاز است طول رشته را صریحا مشخص کنید. در غیر اینصورت در حین migration خطای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 Data type 'varchar' is not supported in this form. Either specify the length explicitly in the type name, for example as 'varchar(16)',
or remove the data type and use APIs such as HasMaxLength to allow EF choose the data type.
در اینجا عنوان می‌کند که اگر مقصود شما varchar max است، ویژگی MaxLength را حذف کرده و تنها بنویسید:
   [Column(TypeName = "varchar(max)")]

نکته‌ای در مورد ایندکس‌ها: در قسمت قبل عنوان شد که می‌توان بر روی خواص، ایندکس منحصربفرد اعمال کرد. در مورد رشته‌ها در SQL Server، اگر طول فیلد مدنظر حداکثر تا 900 بایت باشد، یک چنین کاری را می‌توان انجام داد. البته این محدودیت 900 بایتی تا SQL Server 2014 وجود دارد. این سقف در SQL Server 2016 به 1700 بایت افزایش یافته‌است (900bytes for a clustered index. 1,700 for a nonclustered index). بنابراین چون نوع پیش فرض ستون‌های رشته‌ای، یونیکد و nvarchar درنظر گرفته می‌شود، حداکثر طول امنی را که می‌توان برای آن تعریف کرد، مساوی 450 است (نصف 900 بایت). به همین جهت ذکر ایندکس منحصربفرد بر روی یک ستون رشته‌ای، باید به همراه ذکر اجباری حداکثر طول مساوی 450 آن باشد.


کار با اعداد در EF Core

کلاس نمونه‌ای را با ساختار ذیل درنظر بگیرید:
    public class Person 
    {
        public int Id { set; get; }

        public DateTime? DateAdded { set; get; }

        public DateTime? DateUpdated { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string FirstName { get; set; }

        [MaxLength(450)]
        public string LastName { get; set; }

        //[Column(TypeName = "varchar")]
        [MaxLength]
        public string Address { get; set; }


        //bit
        public bool IsActive { get; set; }

        //tiny Int
        public byte Age { get; set; }

        //small Int
        public short Short { get; set; }

        //int
        public int Int32 { get; set; }

        //Big int
        public long Long { get; set; }
    }
پس از اعمال مهاجرت‌ها و به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی، به ساختار ذیل خواهیم رسید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، نوع bool دات نت به نوع bit در SQL Server، نوع long به bigint، نوع short به smallint، نوع int به int و نوع byte به tinyint نگاشت شده‌اند.


نکته‌ای در مورد اعداد اعشاری: توصیه شده‌است در تعاریف موجودیت‌های خود بهتر است از نوع‌های float و یا double استفاده نکنید. برای کار با اعداد اعشاری از نوع decimal استفاده نمائید تا بتوانید از قابلیت مقایسه‌ی دقیق آن‌ها استفاده کنید. اطلاعات بیشتر: «روش صحیح مقایسه دو عدد اعشاری با هم»


کار با تاریخ در EF Core

اگر به تصویر فوق دقت کنید، نوع DateTime دات نت به datetime2 در سمت SQL Server ترجمه شده‌است:
 CREATE TABLE [dbo].[Persons](
 [DateAdded] [datetime2](7) NULL,
 [DateUpdated] [datetime2](7) NULL,
اگر در داده‌های خود نیازی به زمان ندارید، می‌توان این نوع پیش فرض را با ویژگی Column که پیشتر بحث شد، به date تغییر داد.
اطلاعات بیشتر: «کنترل نوع‌های داده با استفاده از EF در SQL Server»

به علاوه در دات نت نوع DateTime از نوع value type است. بنابراین همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، مقدار دهی آن اجباری است؛ مگر آنکه آن‌را نال پذیر تعریف کنید.


کار با مباحث همزمانی در EF Core

EF Core به صورت پیش فرض، فرض می‌کند رکوردی را که با آن در حال کار هستید، توسط هیچ کاربر دیگری در شبکه تغییر نیافته‌است و تغییرات شما را در حین فراخوانی متد SaveChanges ذخیره می‌کند. اگر علاقمند هستید که EF Core در صورت تغییر مقدار خاصیت خاصی توسط سایر کاربران، این مساله را با صدور استثنایی به شما اطلاع رسانی کند، از ویژگی ConcurrencyCheck
 [ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }
و یا متد IsConcurrencyToken حالت Fluent API استفاده نمائید:
modelBuilder.Entity<Person>()
    .Property(p => p.Name)
    .IsConcurrencyToken();
در این حالت کوئری به روز رسانی، علاوه بر فیلد Id رکورد، حاوی فیلد Name نیز خواهد بود (در حین تشکیل شرط یافتن رکورد) و اگر در بین فاصله‌ی یافتن شخص و به روز رسانی نام او، شخص دیگری این‌کار را انجام داده باشد، این به روز رسانی موفقیت آمیز نبوده و استثنایی صادر می‌شود.

اگر علاقمند هستید که تمام فیلدهای جدول تحت نظر قرارگیرند، می‌توان از روش ویژه‌ای به نام Timestamp/row version استفاده کرد:
 [Timestamp]
 public byte[] Timestamp { get; set; }
با معادل Fluent API ذیل:
modelBuilder.Entity<Blog>()
   .Property(p => p.Timestamp)
   .ValueGeneratedOnAddOrUpdate()
   .IsConcurrencyToken();
در مورد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در قسمت قبل بحث کردیم. فیلد TimeStamp نیز جزو فیلدهای ویژه‌ای است که SQL Server به صورت خودکار قادر است آن‌را مقدار دهی کند و زمانیکه ValueGeneratedOnAddOrUpdate قید می‌شود، یعنی این فیلد همواره با فراخوانی متد SaveChanges، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد (و نیازی نیست تا توسط برنامه مقدار دهی شود).
در این حالت در حین به روز رسانی یک چنین رکوردی، اگر از زمان کوئری آن (یافتن رکورد) و ذخیره سازی آن، شخص دیگری آن‌را تغییر داده باشد، به علت عدم تطابق Timestamp ها، عملیات به روز رسانی باشکست روبرو شده و یک استثناء صادر می‌شود.
مطالب
مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی توسط Entity framework Core
قابلیت مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی (data seeding) توسط اجرای کدهای Migrations و متد DbMigration­Configuration.Seed آن، در حین انتقال از EF 6x به EF Core ناپدید شده بود که مجددا با ارائه‌ی EF Core 2.1 به نحو کاملا متفاوتی توسط یک Fluent API، در متد OnModelCreating قابل تعریف و استفاده‌است.


کلاس‌های موجودیت‌های مثال جاری

برای توضیح قابلیت جدید مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی در +EF Core 2.1، از کلاس‌های موجودیت‌های ذیل استفاده خواهیم کرد:
public class Magazine
{
  public int MagazineId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Publisher { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}

public class Article
{
  public int ArticleId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public DateTime PublishDate { get;  set; }

  public int MagazineId { get; set; }

  public Author Author { get; set; }
  public int? AuthorId { get; set; }
}

public class Author
{
  public int AuthorId { get; set; }
  public string Name { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}


روش مقدار دهی اولیه‌ی تک موجودیت‌ها

اکنون فرض کنید قصد داریم جدول مجلات را مقدار دهی اولیه کنیم. برای اینکار خواهیم داشت:
protected override void OnModelCreating (ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
}
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
- ذکر صریح مقدار Id یک رکورد (هرچند نوع Id آن auto-increment است).
- عدم ذکر مقدار Publisher.

اکنون اگر توسط دستورات Migrations مانند dotnet ef migrations add init، کار تولید کدهای متناظر به روز رسانی بانک اطلاعاتی را بر اساس این کدها تولید کنیم، در قسمتی از آن، یک چنین خروجی را دریافت خواهیم کرد:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", null });
در ادامه اگر از روی این کلاس‌های مهاجرت‌ها، اسکریپت معادل نهایی اعمالی به بانک اطلاعاتی را توسط دستور dotnet ef migrations script تولید کنیم، یک چنین خروجی حاصل می‌شود:
set IDENTITY_INSERT ON
INSERT INTO "Magazines" ("MagazineId", "Name", "Publisher") VALUES (1, 'DNT Magazine', NULL);
همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر نوع بانک اطلاعاتی ما SQL Server باشد، ابتدا ثبت دستی فیلدهای IDENTITY تنظیم می‌شود و سپس Id رکورد جدید را بر اساس مقداری که مشخص کرده‌ایم، درج می‌کند.

توسط متد HasData امکان درج چندین رکورد با هم نیز وجود دارد:
modelBuilder.Entity<Magazine>()
           .HasData(new Magazine{ MagazineId=2, Name="This Mag" },
                    new Magazine{ MagazineId=3, Name="That Mag" }
           );

البته باید دقت داشت که متد HasData، برای کار با یک تک موجودیت، طراحی شده‌است و توسط آن نمی‌توان در چندین جدول بانک اطلاعاتی، مقادیری را درج کرد.

در مورد داده‌های نال‌نپذیر چطور؟
در مثال فوق اگر تنظیمات خاصیت Publisherای را که نال وارد کردیم، نال‌نپذیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().Property(m=>m.Publisher).IsRequired();
و مجددا دستورات تولید کلاس‌های Migrations را صادر کنیم، اینبار خطای واضح زیر حاصل خواهد شد:
 "The seed entity for entity type 'Magazine' cannot be added because there was no value provided for the required property 'Publisher'."
همین پیام خطا با عدم ذکر صریح مقدار Id نیز تولید می‌شود. هرچند Id، یک فیلد auto-increment است، اما چون شرط IsRequired در مورد آن برقرار است، شامل بررسی فیلدهای نال‌نپذیر نیز می‌شود. به همین جهت ذکر آن در متد HasData اجباری است.


امکان استفاده‌ی از Anonymous Types در متد HasData

فرض کنید برای کلاس موجودیت خود یک سازنده را نیز تعریف کرده‌اید:
public Magazine(string name, string publisher)
{
  Name=name;
  Publisher=publisher;
}
چون در متد HasData ذکر Id موجودیت، اجباری است، دیگر نمی‌توان یک چنین تعاریفی را ارائه داد:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Magazine", "1105 Media"));
برای رفع یک چنین مشکلاتی، امکان استفاده‌ی از anonymous types نیز در متد HasData پیش‌بینی شده‌است. در این حالت می‌توان بجای وهله سازی مستقیم شیء Magazine، یک anonymous type را وهله سازی کرد و در آن MagazineId را نیز ذکر کرد؛ بدون اینکه نگران این باشیم آیا این خاصیت عمومی است، خصوصی است و یا ... حتی تعریف شده‌است یا خیر!
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new {MagazineId=1, Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"});
که حاصل آن تولید یک چنین کد مهاجرتی است:
migrationBuilder.InsertData(
                table: "Magazines",
                columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
                values: new object[] { 1, "DNT Mag", "1105 Media" });
و سبب درج صحیح مقادیر فیلدهای یک رکورد جدول Magazines می‌شود.

حالت دیگر استفاده‌ی از این قابلیت، کار با خواصی هستند که private set می‌باشند. فرض کنید کلاس موجودیت Magazine را به صورت زیر تغییر داده‌اید:
public class Magazine
{
  public Magazine(string name, string publisher)
  {
    Name=name;
    Publisher=publisher;
    MagazineId=Guid.NewGuid();
  }

  public Guid MagazineId { get; private set; }
  public string Name { get; private set; }
  public string Publisher { get; private set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
که در آن Id اینبار از نوع Guid است و در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی می‌شود و همچنین خواص این موجودیت به صورت private set تعریف شده‌اند. در این حالت اگر متد HasData این موجودیت را به صورت زیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Mag", "1105 Media");
هر بار که دستورات Migrations اجرا می‌شوند، یک Guid جدید به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که سبب می‌شود، مقدار آغازین پیشین، از بانک اطلاعاتی حذف و مقدار جدید آن با یک Guid جدید، درج شود. به همین جهت نیاز است Guid را حتما به صورت دستی و مشخص، در متد HasData وارد کرد که چنین کاری با توجه به تعریف کلاس موجودیت فوق، مسیر نیست. بنابراین در اینجا نیز می‌توان از یک anonymous type استفاده کرد:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);


مقدار دهی اولیه‌ی اطلاعات به هم مرتبط

همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، متد HasData تنها با یک تک موجودیت کار می‌کند و روش کار آن همانند کار با DbSetها نیست. به همین جهت نمی‌توان اشیاء به هم مرتبط را توسط آن در بانک اطلاعاتی درج کرد. بنابراین برای درج اطلاعات یک مجله و مقالات مرتبط با آن، ابتدا باید مجله را ثبت کرد و سپس بر اساس Id آن مجله، کلید خارجی مقالات را به صورت جداگانه‌ای مقدار دهی نمود:
modelBuilder.Entity<Article>().HasData(new Article { ArticleId = 1, MagazineId = 1, Title = "EF Core 2.1 Query Types"});
پیشتر یک Magazine را با Id مساوی 1 ثبت کرده بودیم. اکنون این Id را در اینجا به صورت یک کلید خارجی، جهت درج یک مقاله‌ی جدیدی استفاده می‌کنیم. حاصل آن یک چنین مهاجرتی است:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);
در اینجا چون PublishDate را ذکر نکرده‌ایم (و DateTime نیز یک value type است)، کمترین مقدار ممکن را برای آن تنظیم کرده‌است.


مقدار دهی اولیه‌ی Owned Entities

complex types در EF 6x با مفهوم دیگری به نام owned types در EF Core جایگزین شده‌اند:
public class Publisher
{
  public string Name { get; set; }
  public int YearFounded { get; set; }
}

public class Magazine
{ 
  public int MagazineId { get;  set; }
  public string Name { get;  set; }
  public Publisher Publisher { get;  set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
در اینجا اطلاعات مربوط به Publisher‌، در طی یک عملیات Refactoring، تبدیل به یک کلاس مستقل شده‌اند و سپس در تعریف کلاس موجودیت مجله، مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این کلاس جدید، دارای Id نیست.
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData (new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
modelBuilder.Entity<Magazine>().OwnsOne (m => m.Publisher)
   .HasData (new { Name = "1105 Media", YearFounded = 2006, MagazineId=1 });
متد HasData تنها اجازه‌ی کار با یک نوع کلاس را می‌دهد. به همین جهت یکبار باید Magazine را بدون Publisher ثبت کرد. سپس در طی ثبتی دیگر می‌توان نوع Publisher را توسط یک anonymous type متصل به Id مجله‌ی ثبت شده، درج کرد (متد OwnsOne کار ارتباط را برقرار می‌کند). علت استفاده‌ی از anonymous type نیز درج Id ای است که در کلاس Publisher وجود خارجی ندارد.
این دو دستور، خروجی Migrations زیر را تولید می‌کنند:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher_Name", "Publisher_YearFounded" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", "1105 Media", 2006 });


محل صحیح اجرای Migrations در برنامه‌های ASP.NET Core 2x

زمانیکه متد ()context.Database.Migrate را اجرا می‌کنید، تمام مهاجرت‌های اعمال نشده را به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند که این مورد شامل اجرای دستورات HasData نیز هست. روش فراخوانی این متد در ASP.NET Core 1x به صورت زیر در متد Configure کلاس Startup بود (و البته هنوز هم کار می‌کند):
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            applyPendingMigrations(app);
// ...
        }

        private static void applyPendingMigrations(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
}
متد applyPendingMigrations، کار وهله سازی IUnitOfWork را انجام می‌دهد. سپس متد Migrate آن‌را اجرا می‌کند، تا تمام Migartions تولید شده، اما اعمال نشده‌ی به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار به آن اعمال شوند. متد Migrate نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
    // ... 

        public void Migrate()
        {
            this.Database.Migrate();
        }
    }
}
روش بهتر اینکار در ASP.NET Core 2x، انتقال متد applyPendingMigrations به بالاترین سطح ممکن در برنامه، در فایل program.cs و پیش از اجرای متد Configure کلاس Startup است. به این ترتیب در برنامه، قسمت‌هایی که پیش از متد Configure شروع به کار می‌کنند و نیاز به دسترسی به بانک اطلاعاتی را دارند، با صدور پیام خطایی، سبب خاتمه‌ی برنامه نخواهند شد:
public static void Main(string[] args)
{
   var host = BuildWebHost(args);
   using (var scope = host.Services.CreateScope())
   {
       var context = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<yourDBContext>();
       context.Database.Migrate();
   }
   host.Run();
}
نظرات مطالب
EF Code First #1
با سلام و خسته نباشید. امید است این سری مطالب هم مانند مطالب MVC فراتر از مقالات و کتب موجود باشد.
سه سوال:
1- چطور می توان با Code First برخی از موارد ابتدایی ایجاد بانک مانند Collation و Compatibility Level و Schema و User و Role را به DBMS ارسال کرد.
2- اگر از پروایدرهای دیگر مثلا برای MySQL یا Oracle استفاده شود، آیا Code First قادر است بدون هیچ تغییری نسبت به SQL Server کد را به بانکهای دیگر نگاشت کند؟ در مورد بانک های NOSQL چطور؟
3- آیا اگر این پروژه Code First را در یک هاست اشتراکی Deploy کنیم و در آن هاست برنامه Start شود (مثلا یک پروژه MVC)، آیا پروژه قادر خواهد بود به طور خودکار بانک را تولید نماید و دیگر نخواهیم بصورت دستی بانک و یوزر را در کنترل پنل هاست تعریف کنیم.