مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
ASP.NET Core Identity به همراه دو قابلیت جدید است که پیاده سازی سطوح دسترسی پویا را با سهولت بیشتری میسر می‌کند:
الف) Policies
ب) Role Claims


سیاست‌های دسترسی یا Policies در ASP.NET Core Identity

ASP.NET Core Identity هنوز هم از مفهوم Roles پشتیبانی می‌کند. برای مثال می‌توان مشخص کرد که اکشن متدی و یا تمام اکشن متدهای یک کنترلر تنها توسط کاربران دارای نقش Admin قابل دسترسی باشند. اما نقش‌ها نیز در این سیستم جدید تنها نوعی از سیاست‌های دسترسی هستند.
[Authorize(Roles = ConstantRoles.Admin)]
public class RolesManagerController : Controller
برای مثال در اینجا دسترسی به امکانات مدیریت نقش‌های سیستم، به نقش ثابت و از پیش تعیین شده‌ی Admin منحصر شده‌است و تمام کاربرانی که این نقش به آن‌ها انتساب داده شود، امکان استفاده‌ی از این قابلیت‌ها را خواهند یافت.
اما نقش‌های ثابت، بسیار محدود و غیر قابل انعطاف هستند. برای رفع این مشکل مفهوم جدیدی را به نام Policy اضافه کرده‌اند.
[Authorize(Policy="RequireAdministratorRole")]
public IActionResult Get()
{
   /* .. */
}
سیاست‌های دسترسی بر اساس Requirements و یا نیازهای سیستم تعیین می‌شوند و تعیین نقش‌ها، تنها یکی از قابلیت‌های آن‌ها هستند.
برای مثال اگر بخواهیم تک نقش Admin را به صورت یک سیاست دسترسی جدید تعریف کنیم، روش کار به صورت ذیل خواهد بود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
services.AddAuthorization(options =>
    {
        options.AddPolicy("RequireAdministratorRole", policy => policy.RequireRole("Admin"));
    });
}
در تنظیمات متد AddAuthorization، یک سیاست دسترسی جدید تعریف شده‌است که جهت برآورده شدن نیازمندی‌های آن، کاربر سیستم باید دارای نقش Admin باشد که نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را با ذکر [Authorize(Policy="RequireAdministratorRole")] ملاحظه کردید.
و یا بجای اینکه چند نقش مجاز به دسترسی منبعی را با کاما از هم جدا کنیم:
 [Authorize(Roles = "Administrator, PowerUser, BackupAdministrator")]
می‌توان یک سیاست دسترسی جدید را به نحو ذیل تعریف کرد که شامل تمام نقش‌های مورد نیاز باشد و سپس بجای ذکر Roles، از نام این Policy جدید استفاده کرد:
options.AddPolicy("ElevatedRights", policy => policy.RequireRole("Administrator", "PowerUser", "BackupAdministrator"));
به این صورت
[Authorize(Policy = "ElevatedRights")]
public IActionResult Shutdown()
{
   return View();
}

سیاست‌های دسترسی تنها به نقش‌ها محدود نیستند:
services.AddAuthorization(options =>
{
   options.AddPolicy("EmployeeOnly", policy => policy.RequireClaim("EmployeeNumber"));
});
برای مثال می‌توان دسترسی به یک منبع را بر اساس User Claims یک کاربر به نحوی که ملاحظه می‌کنید، محدود کرد:
[Authorize(Policy = "EmployeeOnly")]
public IActionResult VacationBalance()
{
   return View();
}


سیاست‌های دسترسی پویا در ASP.NET Core Identity

مهم‌ترین مزیت کار با سیاست‌های دسترسی، امکان سفارشی سازی و تهیه‌ی نمونه‌های پویای آن‌ها هستند؛ موردی که با نقش‌های ثابت سیستم قابل پیاده سازی نبوده و در نگارش‌های قبلی، جهت پویا سازی آن، یکی از روش‌های بسیار متداول، تهیه‌ی فیلتر Authorize سفارشی سازی شده بود. اما در اینجا دیگر نیازی نیست تا فیلتر Authorize را سفارشی سازی کنیم. با پیاده سازی یک AuthorizationHandler جدید و معرفی آن به سیستم، پردازش سیاست‌های دسترسی پویای به منابع، فعال می‌شود.
پیاده سازی سیاست‌های پویای دسترسی شامل مراحل ذیل است:
1- تعریف یک نیازمندی دسترسی جدید
public class DynamicPermissionRequirement : IAuthorizationRequirement
{
}
ابتدا باید یک نیازمندی دسترسی جدید را با پیاده سازی اینترفیس IAuthorizationRequirement ارائه دهیم. این نیازمندی مانند روشی که در پروژه‌ی DNT Identity بکار گرفته شده‌است، خالی است و صرفا به عنوان نشانه‌ای جهت یافت AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از آن استفاده می‌شود. در اینجا در صورت نیاز می‌توان یک سری خاصیت اضافه را تعریف کرد تا آن‌ها را به صورت پارامترهایی ثابت به AuthorizationHandler ارسال کند.

2- پیاده سازی یک AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از نیازمندی دسترسی تعریف شده
پس از اینکه نیازمندی DynamicPermissionRequirement را تعریف کردیم، در ادامه باید یک AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از آن را تعریف کنیم:
    public class DynamicPermissionsAuthorizationHandler : AuthorizationHandler<DynamicPermissionRequirement>
    {
        private readonly ISecurityTrimmingService _securityTrimmingService;

        public DynamicPermissionsAuthorizationHandler(ISecurityTrimmingService securityTrimmingService)
        {
            _securityTrimmingService = securityTrimmingService;
            _securityTrimmingService.CheckArgumentIsNull(nameof(_securityTrimmingService));
        }

        protected override Task HandleRequirementAsync(
             AuthorizationHandlerContext context,
             DynamicPermissionRequirement requirement)
        {
            var mvcContext = context.Resource as AuthorizationFilterContext;
            if (mvcContext == null)
            {
                return Task.CompletedTask;
            }

            var actionDescriptor = mvcContext.ActionDescriptor;
            var area = actionDescriptor.RouteValues["area"];
            var controller = actionDescriptor.RouteValues["controller"];
            var action = actionDescriptor.RouteValues["action"];

            if(_securityTrimmingService.CanCurrentUserAccess(area, controller, action))
            {
                context.Succeed(requirement);
            }
            else
            {
                context.Fail();
            }

            return Task.CompletedTask;
        }
    }
کار با ارث بری از AuthorizationHandler شروع شده و آرگومان جنریک آن، همان نیازمندی است که پیشتر تعریف کردیم. از این آرگومان جنریک جهت یافتن خودکار AuthorizationHandler متناظر با آن، توسط ASP.NET Core Identity استفاده می‌شود. بنابراین در اینجا DynamicPermissionRequirement تهیه شده صرفا کارکرد علامتگذاری را دارد.
در کلاس تهیه شده باید متد HandleRequirementAsync آن‌را بازنویسی کرد و اگر در این بین، منطق سفارشی ما context.Succeed را فراخوانی کند، به معنای برآورده شدن سیاست دسترسی بوده و کاربر جاری می‌تواند به منبع درخواستی، بلافاصله دسترسی یابد و اگر context.Fail فراخوانی شود، در همینجا دسترسی کاربر قطع شده و HTTP status code مساوی 401 (عدم دسترسی) را دریافت می‌کند.

منطق سفارشی پیاده سازی شده نیز به این صورت است:
نام ناحیه، کنترلر و اکشن متد درخواستی کاربر از مسیریابی جاری استخراج می‌شوند. سپس توسط سرویس سفارشی ISecurityTrimmingService تهیه شده، بررسی می‌کنیم که آیا کاربر جاری به این سه مؤلفه دسترسی دارد یا خیر؟

3- معرفی سیاست دسترسی پویای تهیه شده به سیستم
معرفی سیاست کاری پویا و سفارشی تهیه شده، شامل دو مرحله‌ی زیر است:
        private static void addDynamicPermissionsPolicy(this IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IAuthorizationHandler, DynamicPermissionsAuthorizationHandler>();
            services.AddAuthorization(opts =>
            {
                opts.AddPolicy(
                    name: ConstantPolicies.DynamicPermission,
                    configurePolicy: policy =>
                    {
                        policy.RequireAuthenticatedUser();
                        policy.Requirements.Add(new DynamicPermissionRequirement());
                    });
            });
        }
ابتدا باید DynamicPermissionsAuthorizationHandler تهیه شده را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم.
سپس یک Policy جدید را با نام دلخواه DynamicPermission تعریف کرده و نیازمندی علامتگذار خود را به عنوان یک policy.Requirements جدید، اضافه می‌کنیم. همانطور که ملاحظه می‌کنید یک وهله‌ی جدید از DynamicPermissionRequirement در اینجا ثبت شده‌است. همین وهله به متد HandleRequirementAsync نیز ارسال می‌شود. بنابراین اگر نیاز به ارسال پارامترهای بیشتری به این متد وجود داشت، می‌توان خواص مرتبطی را به کلاس DynamicPermissionRequirement نیز اضافه کرد.
همانطور که مشخص است، در اینجا یک نیازمندی را می‌توان ثبت کرد و نه Handler آن‌را. این Handler از سیستم تزریق وابستگی‌ها، بر اساس آرگومان جنریک AuthorizationHandler پیاده سازی شده، به صورت خودکار یافت شده و اجرا می‌شود (بنابراین اگر Handler شما اجرا نشد، مطمئن شوید که حتما آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید).

پس از آن هر کنترلر یا اکشن متدی که از این سیاست دسترسی پویای تهیه شده استفاده کند:
[Authorize(Policy = ConstantPolicies.DynamicPermission)]
[DisplayName("کنترلر نمونه با سطح دسترسی پویا")]
public class DynamicPermissionsSampleController : Controller
به صورت خودکار توسط DynamicPermissionsAuthorizationHandler مدیریت می‌شود.


سرویس ISecurityTrimmingService چگونه کار می‌کند؟

کدهای کامل ISecurityTrimmingService را در کلاس SecurityTrimmingService می‌توانید مشاهده کنید.
پیشنیاز درک عملکرد آن، آشنایی با دو قابلیت زیر هستند:
الف) «روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core»
دقیقا از همین سرویس توسعه داده شده‌ی در مطلب فوق، در اینجا نیز استفاده شده‌است؛ با یک تفاوت تکمیلی:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcControllerViewModel> MvcControllers { get; }
    ICollection<MvcControllerViewModel> GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy(string policyName);
}
از متد GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy جهت یافتن تمام اکشن متدهایی که مزین به ویژگی Authorize هستند و دارای Policy مساوی DynamicPermission می‌باشند، در کنترلر DynamicRoleClaimsManagerController برای لیست کردن آن‌ها استفاده می‌شود. اگر این اکشن متد مزین به ویژگی DisplayName نیز بود (مانند مثال فوق و یا کنترلر نمونه DynamicPermissionsSampleController)، از مقدار آن برای نمایش نام این اکشن متد استفاده خواهد شد.
بنابراین همینقدر که تعریف ذیل یافت شود، این اکشن متد نیز در صفحه‌ی مدیریت سطوح دسترسی پویا لیست خواهد شد.
 [Authorize(Policy = ConstantPolicies.DynamicPermission)]

ابتدا به مدیریت نقش‌های ثابت سیستم می‌رسیم. سپس به هر نقش می‌توان یک ‍Claim جدید را با مقدار area:controller:action انتساب داد.
به این ترتیب می‌توان به یک نقش، تعدادی اکشن متد را نسبت داد و سطوح دسترسی به آن‌ها را پویا کرد. اما ذخیره سازی آن‌ها چگونه است و چگونه می‌توان به اطلاعات نهایی ذخیره شده دسترسی پیدا کرد؟


مفهوم جدید Role Claims در ASP.NET Core Identity

تا اینجا موفق شدیم تمام اکشن متدهای دارای سیاست دسترسی سفارشی سازی شده‌ی خود را لیست کنیم، تا بتوان آن‌ها را به صورت دلخواهی انتخاب کرد و سطوح دسترسی به آن‌ها را به صورت پویا تغییر داد. اما این اکشن متدهای انتخاب شده را در کجا و به چه صورتی ذخیره کنیم؟
برای ذخیره سازی این اطلاعات نیازی نیست تا جدول جدیدی را به سیستم اضافه کنیم. جدول جدید AppRoleClaims به همین منظور تدارک دیده شده‌است.



وقتی کاربری عضو یک نقش است، به صورت خودکار Role Claims آن نقش را نیز به ارث می‌برد. هدف از نقش‌ها، گروه بندی کاربران است. توسط Role Claims می‌توان مشخص کرد این نقش‌ها چه کارهایی را می‌توانند انجام دهند. اگر از قسمت قبل بخاطر داشته باشید، سرویس توکار UserClaimsPrincipalFactory دارای مرحله‌ی 5 ذیل است:
«5) اگر یک نقش منتسب به کاربر دارای Role Claim باشد، این موارد نیز واکشی شده و به کوکی او به عنوان یک Claim جدید اضافه می‌شوند. در ASP.NET Identity Core نقش‌ها نیز می‌توانند Claim داشته باشند (امکان پیاده سازی سطوح دسترسی پویا).»
به این معنا که با لاگین شخص به سیستم، تمام اطلاعات مرتبط به او که در جدول AppRoleClaims وجود دارند، به کوکی او به صورت خودکار اضافه خواهند شد و دسترسی به آن‌ها فوق العاده سریع است.

در کنترلر DynamicRoleClaimsManagerController، یک Role Claim Type جدید به نام DynamicPermissionClaimType اضافه شده‌است و سپس ID اکشن متدهای انتخابی را به نقش جاری، تحت Claim Type عنوان شده، اضافه می‌کند (تصویر فوق). این ID به صورت area:controller:action طراحی شده‌است. به همین جهت است که در  DynamicPermissionsAuthorizationHandler همین سه جزء از سیستم مسیریابی استخراج و در سرویس SecurityTrimmingService مورد بررسی قرار می‌گیرد:
 return user.HasClaim(claim => claim.Type == ConstantPolicies.DynamicPermissionClaimType &&
claim.Value == currentClaimValue);
در اینجا user همان کاربرجاری سیستم است. HasClaim جزو متدهای استاندارد آن است و Type انتخابی، همان نوع سفارشی مدنظر ما است. currentClaimValue دقیقا همان ID اکشن متد جاری است که توسط کنار هم قرار دادن area:controller:action تشکیل شده‌است.
متد HasClaim هیچگونه رفت و برگشتی را به بانک اطلاعاتی ندارد و اطلاعات خود را از کوکی شخص دریافت می‌کند. متد user.IsInRole نیز به همین نحو عمل می‌کند.


Tag Helper جدید SecurityTrimming

اکنون که سرویس ISecurityTrimmingService را پیاده سازی کرده‌ایم، از آن می‌توان جهت توسعه‌ی SecurityTrimmingTagHelper نیز استفاده کرد:
        public override void Process(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            context.CheckArgumentIsNull(nameof(context));
            output.CheckArgumentIsNull(nameof(output));

            // don't render the <security-trimming> tag.
            output.TagName = null;

            if(_securityTrimmingService.CanCurrentUserAccess(Area, Controller, Action))
            {
                // fine, do nothing.
                return;
            }

            // else, suppress the output and generate nothing.
            output.SuppressOutput();
        }
عملکرد آن نیز بسیار ساده است. اگر کاربر، به area:controller:action جاری دسترسی داشت، این Tag Helper کاری را انجام نمی‌دهد. اگر خیر، متد SuppressOutput را فراخوانی می‌کند. این متد سبب خواهد شد، هر آنچه که داخل تگ‌های این TagHelper قرار گرفته، در صفحه رندر نشوند و از خروجی آن حذف شوند. به این ترتیب، کاربر به اطلاعاتی که به آن دسترسی ندارد (مانند لینک به مدخلی خاص را) مشاهده نخواهد کرد. به این مفهوم security trimming می‌گویند.
نمونه‌ای از کاربرد آن‌را در ReportsMenu.cshtml_ می‌توانید مشاهده کنید:
            <security-trimming asp-area="" asp-controller="DynamicPermissionsTest" asp-action="Products">
                <li>
                    <a asp-controller="DynamicPermissionsTest" asp-action="Products" asp-area="">
                        <span class="left5 fa fa-user" aria-hidden="true"></span>
                        گزارش از لیست محصولات
                    </a>
                </li>
            </security-trimming>
در اینجا اگر کاربر جاری به کنترلر DynamicPermissionsTest و اکشن متد Products آن دسترسی پویا نداشته باشد، محتوای قرارگرفته‌ی داخل تگ security-trimming را مشاهده نخواهد کرد.

برای آزمایش آن یک کاربر جدید را به سیستم DNT Identity اضافه کنید. سپس آن‌را در گروه نقشی مشخص قرار دهید (منوی مدیریتی،‌گزینه‌ی مدیریت نقش‌های سیستم). سپس به این گروه دسترسی به تعدادی از آیتم‌های پویا را بدهید (گزینه‌ی مشاهده و تغییر لیست دسترسی‌های پویا). سپس با این اکانت جدید به سیستم وارد شده و بررسی کنید که چه تعدادی از آیتم‌های منوی «گزارشات نمونه» را می‌توانید مشاهده کنید (تامین شده‌ی توسط ReportsMenu.cshtml_).


مدیریت اندازه‌ی حجم کوکی‌های ASP.NET Core Identity

همانطور که ملاحظه کردید، جهت بالابردن سرعت دسترسی به اطلاعات User Claims و Role Claims، تمام اطلاعات مرتبط با آن‌ها، به کوکی کاربر وارد شده‌ی به سیستم، اضافه می‌شوند. همین مساله در یک سیستم بزرگ با تعداد صفحات بالا، سبب خواهد شد تا حجم کوکی کاربر از 5 کیلوبایت بیشتر شده و توسط مرورگرها مورد قبول واقع نشوند و عملا سیستم از کار خواهد افتاد.
برای مدیریت یک چنین مساله‌ای، امکان ذخیره سازی کوکی‌های شخص در داخل بانک اطلاعاتی نیز پیش بینی شده‌است. زیر ساخت آن‌را در مطلب «تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core» پیشتر در این سایت مطالعه کردید و در پروژه‌ی DNT Identity بکارگرفته شده‌است.
اگر به کلاس IdentityServicesRegistry مراجعه کنید، یک چنین تنظیمی در آن قابل مشاهده است:
 var ticketStore = provider.GetService<ITicketStore>();
identityOptionsCookies.ApplicationCookie.SessionStore = ticketStore; // To manage large identity cookies
در ASP.NET Identity Core، امکان تدارک SessionStore سفارشی برای کوکی‌ها نیز وجود دارد. این SessionStore  باید با پیاده سازی اینترفیس ITicketStore تامین شود. دو نمونه پیاده سازی ITicketStore را در لایه سرویس‌های پروژه می‌توانید مشاهده کنید:
الف) DistributedCacheTicketStore
ب) MemoryCacheTicketStore

اولی از همان زیرساخت «تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core» استفاده می‌کند و دومی از IMemoryCache توکار ASP.NET Core برای پیاده سازی مکان ذخیره سازی محتوای کوکی‌های سیستم، بهره خواهد برد.
باید دقت داشت که اگر حالت دوم را انتخاب کنید، با شروع مجدد برنامه، تمام اطلاعات کوکی‌های کاربران نیز حذف خواهند شد. بنابراین استفاده‌ی از حالت ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی منطقی‌تر است.


نحوه‌ی تنظیم سرویس ITicketStore را نیز در متد setTicketStore می‌توانید مشاهده کنید و در آن، در صورت انتخاب حالت بانک اطلاعاتی، ابتدا تنظیمات کش توزیع شده، صورت گرفته و سپس کلاس DistributedCacheTicketStore به عنوان تامین کننده‌ی ITicketStore به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی می‌شود.
همین اندازه برای انتقال محتوای کوکی‌های کاربران به سرور کافی است و از این پس تنها اطلاعاتی که به سمت کلاینت ارسال می‌شود، ID رمزنگاری شده‌ی این کوکی است، جهت بازیابی آن از بانک اطلاعاتی و استفاده‌ی خودکار از آن در برنامه.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی
فعال سازی تنظیمات مسیریابی

یکی دیگر از تغییرات عمده‌ی ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، نحوه‌ی مدیریت مسیریابی‌های سیستم است. در نگارش‌های قبلی مبتنی بر HTTP Moduleها، مسیریابی‌ها توسط یک HTTP Module مخصوص، با pipeline اصلی ASP.NET یکپارچه شده‌اند و زمانیکه مسیر درخواستی با تنظیمات سیستم تطابق داشته باشد، پردازش کار به HTTP Handler مخصوص ASP.NET MVC منتقل می‌شود:


اما در ASP.NET Core مبتنی بر میان افزارها، زیر ساخت مسیریابی به صورت زیر تغییر کرده‌است:


میان افزار ASP.NET MVC را که در قسمت قبل فعال کردیم، باید بتواند کنترلر و اکشن متد متناظر با URL درخواستی را مشخص کند. این تصمیم گیری نیز بر اساس تنظیماتی به نام Routing انجام می‌شود. در قسمت قبل، حالت ساده و پیش فرض این تنظیمات را مورد استفاده قرار دادیم
 app.UseMvcWithDefaultRoute();
که مطابق سورس ASP.NET Core، معادل است با فراخوانی متد app.UseMvc، با قالب پیش فرضی به صورت زیر:
    public static IApplicationBuilder UseMvcWithDefaultRoute(this IApplicationBuilder app)
    {
      if (app == null)
        throw new ArgumentNullException("app");
      return app.UseMvc((Action<IRouteBuilder>) (routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}")));
    }
قالب مشخص شده‌ی در اینجا به ASP.NET MVC می‌گوید که از کدام قسمت‌های URL باید نام کلاس کنترلر (کلاس ویژه‌ای که به کلمه‌ی Controller ختم می‌شود) و نام اکشن متد متناظر با آن‌را انتخاب کند (اکشن متد، متدی است عمومی در آن کلاس).
روش دیگر معرفی این تنظیمات، استفاده از Attribute routing است:
 [Route("[controller]/[action]")]


مسیریابی‌های قراردادی

در قسمت قبل، یک POCO Controller را به صورت ذیل تعریف کردیم و این کنترلر، بدون تعریف هیچ نوع مسیریابی خاصی در دسترس بود:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class HomeController
  {
   public string Index()
   {
    return "Running a POCO controller!";
   }
  }
}
علت کار کردن مسیریابی آن نیز به ذکر متد app.UseMvcWithDefaultRoute در کلاس آغازین برنامه بر می‌گردد و همانطور که عنوان شد، این فراخوانی را می‌توان با فراخوانی واضح‌تر ذیل جایگزین کرد:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
پارامتر این متد که جایگزین متد ConfigureRoutes، در نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC شده‌است، از نوع IRouteBuilder می‌باشد.
در این تعاریف، هر کدام از قسمت‌های قرارگرفته‌ی داخل {}، مشخص کننده‌ی قسمتی از URL دریافتی بوده و نام‌های controller و action در اینجا جزو نام‌های از پیش مشخص شده هستند و برای نگاشت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال اگر آدرس home/index/ درخواست شد، برنامه به کلاس HomeController و متد عمومی Index آن هدایت می‌شود. همچنین قسمت آخر این پردازش به ?id ختم شده‌است. وجود  ?، به معنای اختیاری بودن این پارامتر است و اگر در URL ذکر شود، به پارامتر id این اکشن متد، نگاشت خواهد شد. مواردی که پس از = ذکر شده‌اند، مقادیر پیش فرض مسیریابی هستند. برای مثال اگر صرفا آدرس home/ درخواست شود، مقدار اکشن متد آن با مقدار پیش فرض index جایگزین خواهد شد و اگر تنها مسیر / درخواست شود، کنترل Home و اکشن متد Index آن پردازش می‌شوند.
در اینجا به هر تعدادی که نیاز است می‌توان متدهای routes.MapRoute را فراخوانی و استفاده کرد؛ اما ترتیب تعریف آن‌ها حائز اهمیت است. هر مسیریابی که در ابتدای لیست اضافه شود، حق تقدم بالاتری خواهد داشت و هر تطابقی با یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، در همان سطح سبب خاتمه‌ی پردازش سایر مسیریابی‌ها می‌شود.


استفاده از Attributes برای تعریف مسیریابی‌ها

بجای تعریف قرار دادهای پیش فرض مسیریابی در کلاس آغازین برنامه، می‌توان از ویژگی Route نیز استفاده کرد. هرچند روش تعریف مسیریابی‌های قراردادی، از نگارش‌های آغازین ASP.NET MVC به همراه آن بوده‌اند، اما با زیاد شدن تعداد کنترلرها و مسیریابی‌های سفارشی هر کدام، اینبار با نگاه کردن به یک کنترلر، سریع نمی‌توان تشخیص داد که چه مسیریابی‌های خاصی به آن مرتبط هستند. برای ساده سازی مدیریت برنامه‌های بزرگ و ساده سازی تعاریف مسیریابی‌های خاص آن‌ها، استفاده از ویژگی Route نیز به ASP.NET MVC اضافه شده‌است.
یک مثال: کنترلر About را درنظر بگیرید:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class AboutController : Controller
  {
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
این کلاس و کنترلر، به صورت پیش فرض نیاز به تعریف هیچ نوع مسیریابی جدیدی ندارد. همان مسیریابی پیش فرض ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، تمام متدهای عمومی آن یا همان اکشن متدهای آن‌را پوشش می‌دهد. برای مثال جهت رسیدن به اکشن متد SiteName آن، می‌توان آدرس /About/SiteName/ را درخواست داد.
اما اگر آدرس /About/ را درخواست دهیم چطور؟ چون در مسیریابی پیش فرض، تعریف {action=Index} را داریم، یعنی هر زمانیکه در URL درخواستی، قسمت action آن ذکر نشد، آن‌را با index جایگزین کن و این کنترلر دارای متد Index نیست. در ادامه اگر بخواهیم متد Hello را تبدیل به متد پیش فرض این کنترلر کنیم، می‌توان با استفاده از ویژگی Route به صورت ذیل عمل کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("About")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("SiteName")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
در اینجا با اولین Route تعریف شده، مشخص کرده‌ایم که اگر قسمت اول URL درخواستی معادل about بود، پردازش برنامه باید به این کنترلر هدایت شود. بدیهی است الزامی به یکی بودن نام Route، با نام کنترلر، وجود ندارد. همچنین Route تعریف شده‌ی با رشته‌ی خالی، به معنای مسیریابی پیش فرض است. یعنی اگر آدرس /about/ درخواست داده شد، اکشن متد پیش فرض آن، متد Hello خواهد بود. در این حالت، ذکر Route بعدی برای اکشن متد SiteName الزامی است و اگر این‌کار صورت نگیرد، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 AmbiguousActionException: Multiple actions matched. The following actions matched route data and had all constraints satisfied:

Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.Hello (Core1RtmEmptyTest)
Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.SiteName (Core1RtmEmptyTest)
که عنوان کرده‌است در این حالت مشخص نیست که اکشن متد پیش فرض، کدام است.

روش بهتر و refactoring friendly آن نیز به صورت ذیل است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("[controller]")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("[action]")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
عموما مرسوم است که نام مسیریابی کنترلر همان نام کنترلر باشد و نام مسیریابی اکشن متد، همان نام اکشن متد مربوطه. به همین جهت می‌توان از توکن‌های ویژه‌ی [controller] و [action] نیز در اینجا استفاده کرد که دقیقا به همان نام کنترلر و اکشن متد متناظر با آن‌ها تفسیر خواهند شد. مزیت این‌کار این است که در صورت تغییر نام متدها یا کنترلرها، دیگر نیازی نیست تا نام‌های تعریف شده‌ی در ویژگی‌های Route را نیز تغییر داد.

یک نکته: در حین تعریف مسیریابی یک کنترلر می‌توان پیشوندهایی را نیز ذکر کرد؛ برای مثال:
 [Route("api/[controller]")]
وجود api در اینجا به این معنا است که از این پس تنها آدرس /api/about/ پردازش خواهد شد و اگر صرفا آدرس /about/ درخواست شود، با خطای 404 و یا یافت نشد، کار خاتمه می‌یابد.


تعریف قیود، برای مسیریابی‌های تعریف شده

فرض کنید به کنترلر About فوق، اکشن متد ذیل را که یک خروجی JSON را بازگشت می‌دهد، اضافه کرده‌ایم:
//[Route("/Users/{userid}")]
[Route("Users/{userid}")]
public IActionResult GetUsers(int userId)
{
    return Json(new { userId = userId });
}
در اینجا تعریف مسیریابی آن با users/ و user معانی کاملا متفاوتی را دارند. اگر مسیریابی Users/{userid}/ را تعریف کنیم، یعنی مسیر ذیل از ریشه‌ی سایت باید درخواست شود: http://localhost:7742/users/1
و اگر مسیریابی Users/{userid} را تعریف کنیم، یعنی این مسیریابی پس از ذکر کنترلر about، به عنوان یک اکشن متد آن مفهوم پیدا می‌کند:
http://localhost:7742/about/users/1
در هر دو حالت، ذکر پارامتر userid الزامی است (چون با ? مشخص نشده‌است)؛ مانند:
[Route("/Users/{userid:int?}")]
در اینجا اگر بخواهیم نوع پارامتر درخواستی را نیز دقیقا مشخص و مقید کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 [Route("Users/{userid:int}")]
اگر این کار را انجام ندهیم، با درخواست مسیر http://localhost:7742/dnt/about/users/test مقدار صفر به userId ارسال می‌شود (چون پارامتر test عددی نیست). اگر تنظیم فوق را انجام دهیم، کاربر خطای 404 را دریافت می‌کند.

قیودی را که در اینجا می‌توان ذکر کرد به شرح زیر هستند:
• alpha - معادل است با  (a-z, A-Z).
• bool - برای تطابق با مقادیر بولی.
• datetime - برای تطابق با تاریخ میلادی.
• decimal - برای تطابق با ورودی‌های اعشاری.
• double - برای تطابق با اعداد اعشاری 64 بیتی.
• float - برای تطابق با اعداد اعشاری 32 بیتی.
• guid - برای تطابق با GUID ها
• int - برای تطابق با اعداد صحیح 32 بیتی.
• length - برای تعیین طول رشته.
• long - برای تطابق با اعداد صحیح 64 بیتی.
• max - برای ذکر حداکثر مقدار یک عدد صحیح.
• maxlength - جهت ذکر حداکثر طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• min - برای ذکر حداقل مقدار یک عدد صحیح.
• minlength - جهت ذکر حداقل طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• range - ذکر بازه‌ی اعداد صحیح مجاز.
• regex - ذکر یک عبارت با قاعده جهت مشخص سازی الگوی قابل پذیرش.

برای ترکیب چندین قید مختلف نیز می‌توان از : استفاده کرد:
 [Route("/Users/{userid:int:max(1000):min(10)}")]


ذکر نام Route برای ساده سازی تعریف آدرسی به آن

در حین تعریف یک Route می‌توان نام دلخواهی را نیز به آن انتساب داد (همانند نام default مسیریابی ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name="GetUserById")]
مزیت آن این است که اکنون برای اشاره‌ی به این مسیریابی خاص می‌توان از این نام تعریف شده استفاده کرد:
 string uri = Url.Link("GetUserById", new { userid = 1 });
پارامتر اول ذکر شده، نام مسیریابی و پارامتر دوم، پارامترهای مرتبط با این مسیریابی هستند.


مشخص سازی ترتیب پردازش مسیریابی‌ها

ترتیب مسیریابی‌های ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، همان ترتیب افزوده شدن و ذکر آن‌ها است.
در اینجا می‌توان از خاصیت order نیز استفاده کرد و اعداد کوچکتر، ابتدا پردازش می‌شوند (مقدار پیش فرض آن نیز صفر است):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name = "GetUserById", Order = 1)]


امکان تعریف قیود سفارشی

اگر قیودی که تا اینجا ذکر شدند، برای کار شما مناسب نبودند و نیاز بود تا الگوریتم خاصی را جهت محدود سازی دسترسی به یک مسیریابی خاص پیاده سازی کنید، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
  public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
  {
   public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values,
    RouteDirection routeDirection)
   {
    object value;
    if (!values.TryGetValue(routeKey, out value) || value == null)
    {
      return false;
    }
 
    long longValue;
    if (value is long)
    {
      longValue = (long)value;
      return longValue != 10;
    }
 
    var valueString = Convert.ToString(value, CultureInfo.InvariantCulture);
    if (long.TryParse(valueString, NumberStyles.Integer,
      CultureInfo.InvariantCulture, out longValue))
    {
      return longValue != 10;
    }
    return false;
   }
  }
}
در اینجا یک کلاس جدید را که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی می‌کند تعریف کرده‌ایم:
public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
سپس در متد match آن بررسی کرده‌ایم که اگر userid=10 بود، خطای 404 صادر شود.
در آخر برای ثبت و معرفی آن باید به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مراجعه کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRouting(options =>options.ConstraintMap.Add("Custom", typeof(CustomRouteConstraint)));
پس از آن، این نام جدید ثبت شده‌ی در اینجا، به نحو ذیل قابل استفاده است:
 [Route("/Users/{userid:int:custom}")]
به این ترتیب userid باید از نوع int بوده و همچنین قید custom را نیز پوشش دهد (یعنی userid=10 نباشد).

یک نکته:  اگر به سورس ASP.NET Core مراجعه کنید ، تمام قیودی را که پیشتر نام بردیم (مانند int، guid و امثال آن) نیز به همین روش تعریف و پیشتر ثبت شده‌اند.


معرفی بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.SpaServices

مسیریابی‌های پیش فرض ASP.NET Core با مسیریابی‌های برنامه‌های SPA مانند AngularJS (و امثال آن) تداخل دارند؛ از این جهت که درخواست‌های رسیده‌ی به سرور، ابتدا به موتور پردازشی ASP.NET وارد می‌شوند و اگر یافت نشدند، کاربر با پیام 404 مواجه خواهد شد و دیگر در اینجا برنامه به مسیریابی خاص مثلا AngularJS 2.0 هدایت نمی‌شود.
برای این موارد مرسوم است که یک fallback route را در انتهای مسیریابی‌های موجود اضافه کنند (به آن catch all هم می‌گویند)
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapRoute(
   name: "spa-fallback",
   template: "{*url}",
   defaults: new { controller = "Home", action = "Index" });
});
در اینجا هر درخواستی که با مسیریابی default تطابق نداشت، توسط الگوی عمومی {url*} پردازش می‌شود و این پردازش در نهایت سبب راه اندازی برنامه‌ی SPA می‌گردد. اما مشکل اینجا است که برای فایل‌های استاتیک غیرموجود مانند تصاویر، فایل‌های js و css نیز خروجی HTML ایی خواهیم داشت؛ بجای خروجی 404 و یافت نشد.
برای حل این مشکل مایکروسافت بسته‌ای را به نام Microsoft.AspNetCore.SpaServices ارائه داده است.
برای افزودن آن بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.SpaServices را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
       //same as before  
       "Microsoft.AspNetCore.SpaServices": "1.0.0-beta-000007"
 },
پس از بازیابی و نصب آن، اکنون catch all را حذف کرده و با یک سطر routes.MapSpaFallbackRoute ذیل جایگزین کنید:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapSpaFallbackRoute("spa-fallback", new { controller = "Home", action = "Index" });
});
و برای یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» در AngularJS 2.0، علاوه بر عمومی کردن پوشه‌ی wwwroot توسط UseFileServer نیاز است پوشه‌ی node_modules را هم با تنظیمات ذیل عمومی کرد و در معرض دید عموم قرار داد (جایی که بسته‌های node.js نصب می‌شوند):
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /node_modules as a separate root (for packages that use other npm modules client side)
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
  // Set root of file server
  FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "node_modules")),
  // Only react to requests that match this path
  RequestPath = "/node_modules",
  // Don't expose file system
  EnableDirectoryBrowsing = false
});
مطالب
Blazor 5x - قسمت 26 - برنامه‌ی Blazor WASM - ایجاد و تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، پایه‌ی Web API و سرویس‌های سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM این سری را آماده کردیم. این برنامه‌ی سمت کلاینت، قرار است توسط عموم کاربران آن جهت رزرو کردن اتاق‌های هتل فرضی مثال این سری، مورد استفاده قرار گیرد. پیش از این نیز یک برنامه‌ی Blazor Server را تهیه کردیم که کار آن صرفا محدود است به مسائل مدیریتی هتل؛ مانند تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی آن.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای تکمیل پیاده سازی قسمت سمت کلاینت پروژه‌ی این سری، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm  در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد. کدهای این پروژه را می‌توانید در پوشه‌ی HotelManagement\BlazorWasm\BlazorWasm.Client فایل پیوستی انتهای بحث مشاهده کنید.


افزودن فایل‌های جاوااسکریپتی مورد نیاز

شبیه به کاری که در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» انجام دادیم، در اینجا هم قصد افزودن یکسری کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی و CSS ای را داریم که توسط LibMan آن‌ها را مدیریت خواهیم کرد.
- بنابراین در ابتدا به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\css وارد شده و پوشه‌های پیش‌فرض bootstrap و open-iconic آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون تحت مدیریت هیچ package manager ای نیستند و در این حالت، مدیریت به روز رسانی و یا بازیابی آن‌ها به صورت خودکار میسر نیست.
- سپس فایل wwwroot\css\app.css را هم ویرایش کرده و سطر زیر را از ابتدای آن حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
- اکنون دستورات زیر را در ریشه‌ی پروژه‌ی WASM، اجرا می‌کنیم تا کتابخانه‌های مدنظر ما، تحت مدیریت libman، در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب شوند:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
این دستورات همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید می‌کند.

- بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، فایل wwwroot\index.html را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS و JS نصب شده، اشاره کند:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta
      name="viewport"
      content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no"
    />
    <title>BlazorWasm.Client</title>
    <base href="/" />

    <link href="lib/toastr/build/toastr.min.css" rel="stylesheet" />
    <link
      href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css"
      rel="stylesheet"
    />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorWasm.Client.styles.css" rel="stylesheet" />
  </head>

  <body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
      An unhandled error has occurred.
      <a href="" class="reload">Reload</a>
      <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
  </body>
</html>
مداخل فایل‌های css را در قسمت head و فایل‌های js را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

- محتویات فایل wwwroot\css\app.css را هم به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا یک spinner و شیوه نامه‌های نمایش تصاویر، به آن اضافه شوند:
.valid.modified:not([type="checkbox"]) {
  outline: 1px solid #26b050;
}

.invalid {
  outline: 1px solid red;
}

.validation-message {
  color: red;
}

#blazor-error-ui {
  background: lightyellow;
  bottom: 0;
  box-shadow: 0 -1px 2px rgba(0, 0, 0, 0.2);
  display: none;
  left: 0;
  padding: 0.6rem 1.25rem 0.7rem 1.25rem;
  position: fixed;
  width: 100%;
  z-index: 1000;
}

#blazor-error-ui .dismiss {
  cursor: pointer;
  position: absolute;
  right: 0.75rem;
  top: 0.5rem;
}

.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}

.room-image {
  display: block;
  width: 100%;
  height: 150px;
  background-size: cover !important;
  border: 3px solid green;
  position: relative;
}

.room-image-title {
  position: absolute;
  top: 0;
  right: 0;
  background-color: green;
  color: white;
  padding: 0px 6px;
  display: inline-block;
}
- همچنین فایل جدید wwwroot\js\common.js را که در قسمت 11 این سری ایجاد کردیم، به پروژه‌ی جاری نیز با محتوای زیر اضافه می‌کنیم تا سبب سهولت دسترسی به toastr شود:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 10000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 10000 });
  }
};

- در قسمت 11، در بخش «کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی» آن، کلاس JSRuntimeExtensions را تعریف کردیم که سبب کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr می‌شود. این فایل‌را در پروژه‌ی BlazorServer.App\Utils\JSRuntimeExtensions.cs این سری نیز استفاده کردیم. یا می‌توان مجددا آن‌را به پروژه‌ی جاری کپی کرد؛ یا آن‌را در یک پروژه‌ی اشتراکی قرار داد. برای مثال اگر آن‌را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\Utils کپی کردیم، نیاز است فضای نام آن‌را اصلاح کرده و سپس آن‌را به انتهای فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor نیز اضافه کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorWasm.Client.Utils


تغییر و ساده سازی منوی برنامه‌ی کلاینت

در برنامه‌ی کلاینت جاری دیگر نمی‌خواهیم منوی پیش‌فرض سمت چپ صفحه را شاهد باشیم. به همین جهت ابتدا فایل Shared\MainLayout.razor را به صورت زیر ساده می‌کنیم:
@inherits LayoutComponentBase

<NavMenu />
<div>
  @Body
</div>
سپس محتوای فایل Shared\NavMenu.razor را نیز حذف کرده و با تعاریف زیر جایگزین می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-expand-sm navbar-dark bg-dark p-0">
    <a class="navbar-brand mx-4" href="#">Navbar</a>
    <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse"
            data-target="#navbarSupportedContent"
            aria-controls="navbarSupportedContent"
            aria-expanded="false"
            aria-label="Toggle navigation">
        <span class="navbar-toggler-icon"></span>
    </button>
    <div class="collapse navbar-collapse pr-2" id="navbarSupportedContent">
        <ul class="navbar-nav mr-auto"></ul>
        <ul class="my-0 navbar-nav">
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="registration">
                    <span class="p-2">
                        Register
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="login">
                    <span class="p-2">
                        Login
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
        </ul>
    </div>
</nav>
تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را اجرا کنیم، شکل زیر را پیدا کرده که به همراه یک navbar افقی قرار گرفته‌ی در بالای صفحه است؛ به همراه دو لینک به قسمت‌های ثبت‌نام و لاگین:



تغییر محتوای صفحه‌ی آغازین برنامه


صفحه‌ی ابتدایی برنامه، یعنی کامپوننت Pages\Index.razor را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/"

<form>
    <div class="row p-0 mx-0 mt-4">
        <div class="col-12 col-md-5  offset-md-1 pl-2  pr-2 pr-md-0">
            <div class="form-group">
                <label>Check In Date</label>
                <input type="text" class="form-control" />
            </div>
        </div>
        <div class="col-8 col-md-3 pl-2 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>No. of nights</label>
                <select class="form-control">
                    @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                    {
                        <option value="@i">@i</option>
                    }
                </select>
            </div>
        </div>
        <div class="col-4 col-md-2 p-0 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>&nbsp;</label>
                <input type="submit" value="Go" class="btn btn-success btn-block" />
            </div>
        </div>
    </div>
</form>
در اینجا فرمی تعریف شده که تاریخ ورود و رزرو اتاقی را مشخص می‌کند؛ به همراه دراپ‌داونی برای انتخاب تعداد شب‌های اقامت مدنظر.


تعریف View Model رابط کاربری Pages\Index.razor

پس از تعریف محتوای ثابت برنامه، اکنون نوبت به پویا سازی آن است. به همین جهت نیاز است مدلی را برای صفحه‌ی آغازین برنامه تعریف کرد تا بتوان فرم آن‌را به این مدل متصل کرد. این مدل چون مختص به برنامه‌ی کلاینت است، آن‌را در پوشه‌ی جدید Models\ViewModels ایجاد می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HomeVM
    {
        public DateTime StartDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public DateTime EndDate { get; set; }

        public int NoOfNights { get; set; } = 1;
    }
}
در اینجا EndDate، یک خاصیت محاسباتی است که بر اساس تاریخ شروع و تعداد شب‌های انتخابی، قابل محاسبه‌است.
پس از این تعریف، بهتر است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود، تا کار با آن در کامپوننت‌های برنامه، ساده‌تر شود:
using BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
اکنون می‌توان فرم Pages\Index.razor را به مدل فوق متصل کرد که شامل این تغییرات است:
- ابتدا فیلدی که ارائه کننده‌ی شیء ViewModel فرم است را تعریف می‌کنیم:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
}
- سپس بجای یک form ساده، از EditForm اشاره کننده‌ی به این فیلد، استفاده خواهیم کرد:
<EditForm Model="HomeModel">
 // ...
</EditForm>
- در آخر بجای input معمولی، از کامپوننت InputDate متصل به HomeModel.StartDate :
<InputDate min="@DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd")"
           @bind-Value="HomeModel.StartDate"
           type="text"
           class="form-control" />
و بجای select معمولی، از نمونه‌ی متصل شده‌ی به HomeModel.NoOfNights استفاده می‌کنیم:
<select @bind="HomeModel.NoOfNights">


تعریف Local Storage سمت کلاینت

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری زمان شروع رزرو اتاقی را به همراه تعداد شب مدنظر، انتخاب کرد، با کلیک بر روی دکمه‌ی Go، به یک صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات منتقل شود. بنابراین نیاز داریم تا اطلاعات انتخابی کاربر را به نحوی ذخیره سازی کنیم. برای یک چنین سناریوی سمت کلاینتی، می‌توان از local storage استاندارد مرورگرها استفاده کرد که امکان کار آفلاین با برنامه را نیز فراهم می‌کند.
برای این منظور کتابخانه‌ای به نام Blazored.LocalStorage طراحی شده‌است که پس از نصب آن توسط دستور زیر:
dotnet add package Blazored.LocalStorage
نیاز است سرویس‌های آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد. در برنامه‌های Blazor Server، اینکار را در فایل Startup برنامه انجام می‌دادیم؛ اما در اینجا، سرویس‌ها در فایل Program.cs تعریف می‌شوند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddBlazoredLocalStorage();
            // ...
        }
    }
}
پس از این تعاریف می‌توان از سرویس ILocalStorageService آن در کامپوننت‌های برنامه استفاده کرد. البته جهت سهولت استفاده‌ی از این سرویس بهتر است فضای نام آن‌را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود:
@using Blazored.LocalStorage
اکنون برای استفاده از آن به کامپوننت Pages\Index.razor مراجعه کرده و سرویس‌های ILocalStorageService و IJSRuntime را به کامپوننت تزریق می‌کنیم:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime

<EditForm Model="HomeModel" OnValidSubmit="SaveInitialData">
همچنین متدی را هم برای مدیریت رویداد OnValidSubmit تعریف خواهیم کرد:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync("InitialRoomBookingInfo", HomeModel);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از متد SetItemAsync و ذکر یک کلید دلخواه، اطلاعات مدل فرم را در local storage مرورگر ذخیره کرده‌ایم. همچنین اگر خطایی هم رخ دهد توسط ToastrError نمایش داده خواهد شد.
برای مثال اگر تاریخ و عددی را انتخاب کنیم، نتیجه‌ی حاصل از کلیک بر روی دکمه‌ی Go را می‌توان در قسمت Local storage مرورگر جاری مشاهده کرد:


البته با توجه به اینکه می‌خواهیم از کلید InitialRoomBookingInfo در سایر کامپوننت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، بهتر است آن‌را به یک پروژه‌ی مشترک مانند BlazorServer.Common که پیشتر نام نقش‌هایی مانند Admin را در آن تعریف کردیم، منتقل کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        public const string LocalInitialBooking = "InitialRoomBookingInfo";
    }
}
سپس باید ارجاعی به آن پروژه را افزوده:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Common\BlazorServer.Common.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Common
اکنون می‌توان از کلید ثابت تعریف شده‌ی مشترک، استفاده کرد:
await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);

در آخر قصد داریم با کلیک بر روی Go، به یک صفحه‌ی جدید مانند نمایش لیست اتاق‌ها هدایت شویم. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\HotelRooms.razor را ایجاد می‌کنیم:
@page "/hotel/rooms"

<h3>HotelRooms</h3>

@code {

}
سپس در کامپوننت Pages\Index.razor با استفاده از سرویس NavigationManager، کار هدایت خودکار کاربر را به این کامپوننت جدید انجام خواهیم داد:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager


@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);
            NavigationManager.NavigateTo("hotel/rooms");
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-26.zip
مطالب
ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
پس از نگاهی به مفاهیم مقدماتی OLTP درون حافظه‌ای در SQL Server 2014، در ادامه به نحوه‌ی انجام تنظیمات خاص جداول بهینه سازی شده برای حافظه خواهیم پرداخت.


ایجاد یک بانک اطلاعاتی با پشتیبانی از جداول بهینه سازی شده برای حافظه

برای ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه، ابتدا نیاز است تا تنظیمات خاصی را به بانک اطلاعاتی آن اعمال کنیم. برای اینکار می‌توان یک بانک اطلاعاتی جدید را به همراه یک filestream filegroup ایجاد کرد که جهت جداول بهینه سازی شده برای حافظه، ضروری است؛ یا اینکه با تغییر یک بانک اطلاعاتی موجود و افزودن filegroup یاد شده نیز می‌توان به این مقصود رسید.
در اینگونه جداول خاص، اطلاعات در حافظه‌ی سیستم ذخیره می‌شوند و برخلاف جداول مبتنی بر دیسک سخت، صفحات اطلاعات وجود نداشته و نیازی نیست تا به کش بافر وارد شوند. برای مقاصد ذخیره سازی نهایی اطلاعات جداول بهینه سازی شده برای حافظه، موتور OLTP درون حافظه‌ای آن، فایل‌های خاصی را به نام checkpoint در یک filestream filegroup ایجاد می‌کند که از آن‌ها جهت ردیابی اطلاعات استفاده خواهد کرد و نحوی ذخیره سازی اطلاعات در آن‌ها از شیوه‌ی با کارآیی بالایی به نام append only mode پیروی می‌کند.
با توجه به متفاوت بودن نحوه‌ی ذخیره سازی نهایی اطلاعات اینگونه جداول و دسترسی به آن‌ها از طریق استریم‌ها، توصیه شده‌است که filestream filegroup‌های تهیه شده را در یک SSD یا Solid State Drive قرار دهید.

پس از اینکه بانک اطلاعاتی خود را به روش‌های معمول ایجاد کردید، به برگه‌ی خواص آن در management studio مراجعه کنید. سپس صفحه‌ی file groups را در آن انتخاب کرده و در پایین برگه‌ی آن، در قسمت جدید memory optimized data، بر روی دکمه‌ی Add کلیک کنید. سپس نام دلخواهی را وارد نمائید.


پس از ایجاد یک گروه فایل جدید، به صفحه‌ی files خواص بانک اطلاعاتی مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Add کلیک کنید. سپس File type این ردیف اضافه شده را از نوع file stream data و file group آن‌را همان گروه فایلی که پیشتر ایجاد کردیم، تنظیم کنید. در ادامه logical name دلخواهی را وارد کرده و در آخر بر روی دکمه‌ی Ok کلیک کنید تا تنظیمات مورد نیاز جهت تعاریف جدول بهینه سازی شده برای حافظه به پایان برسد.


این مراحل را توسط دو دستور T-SQL ذیل نیز می‌توان سریعتر انجام داد:
USE [master]
GO
ALTER DATABASE [testdb2] 
      ADD FILEGROUP [InMemory_InMemory] CONTAINS MEMORY_OPTIMIZED_DATA 
GO
ALTER DATABASE [testdb2] 
      ADD FILE ( NAME = N'InMemory_InMemory', FILENAME = N'D:\SQL_Data\MSSQL11.MSSQLSERVER\MSSQL\DATA\InMemory_InMemory' ) 
      TO FILEGROUP [InMemory_InMemory]
GO

ساختار گروه فایل بهینه سازی شده برای حافظه

گروه فایل بهینه سازی شده برای حافظه، دارای چندین دربرگیرنده است که هر کدام چندین فایل را در خود جای خواهند داد:
- Root File که در برگیرنده‌ی متادیتای اطلاعات است.
- Data File که شامل ردیف‌های اطلاعات ثبت شده در جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه هستند. این ردیف‌ها همواره به انتهای data file اضافه می‌شوند و دسترسی به آن‌ها ترتیبی است. کارآیی IO این روش نسبت به روش دسترسی اتفاقی به مراتب بالاتر است. حداکثر اندازه این فایل 128 مگابایت است و پس از آن یک فایل جدید ساخته می‌شود.
- Delta File شامل ردیف‌هایی است که حذف شده‌اند. به ازای هر ردیف، حداقل اطلاعاتی از آن را در خود ذخیره خواهد کرد؛ شامل ID ردیف حذف شده و شماره تراکنش آن. همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، این موتور جدید درون حافظه‌ای، برای یافتن راه چاره‌ای جهت به حداقل رسانی قفل گذاری بر روی اطلاعات، چندین نگارش از ردیف‌ها را به همراه timestamp آن‌ها در خود ذخیره می‌کند. به این ترتیب، هر به روز رسانی به همراه یک حذف و سپس ثبت جدید است. به این ترتیب دیگر بانک اطلاعاتی نیازی نخواهد داشت تا به دنبال رکورد موجود برگردد و سپس اطلاعات آن‌را به روز نماید. این موتور جدید فقط اطلاعات به روز شده را در انتهای رکوردهای موجود با فرمت خود ثبت می‌کند.


ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه

پس از آماده سازی بانک اطلاعاتی خود و افزودن گروه فایل استریم جدیدی به آن برای ذخیره سازی اطلاعات جداول بهینه سازی شده برای حافظه، اکنون می‌توانیم اینگونه جداول خاص را در کنار سایر جداول متداول موجود، تعریف و استفاده نمائیم:
-- It is not a Memory Optimized
CREATE TABLE tblNormal
(
   [CustomerID] int NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED, 
   [Name] nvarchar(250) NOT NULL,
   CustomerSince DATETIME not NULL
      INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
)

--  DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
(
    [CustomerID] INT NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 1000000),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA)


-- DURABILITY = SCHEMA_ONLY
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_Only
(
    [CustomerID] INT NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 1000000),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_ONLY)
در اینجا سه جدول را مشاهده می‌کنید که در بانک اطلاعاتی آماده شده در مرحله‌ی قبل، ایجاد خواهند شد. مورد اول یک جدول معمولی است که از آن برای مقایسه سرعت ثبت اطلاعات با سایر جداول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
همانطور که مشخص است، دو جدول بهینه سازی شده برای حافظه، همان سه ستون جدول معمولی مبتنی بر دیسک سخت را دارا هستند؛ اما با این تفاوت‌ها:
- دارای ویژگی MEMORY_OPTIMIZED = ON می‌باشند. به این ترتیب اینگونه جداول نسبت به جداول متداول مبتنی به دیسک سخت متمایز خواهند شد.
- دارای ویژگی DURABILITY بوده و توسط مقدار SCHEMA_AND_DATA آن مشخص می‌کنیم که آیا قرار است اطلاعات و ساختار جدول، ذخیره شوند یا تنها قرار است ساختار جدول ذخیره گردد (حالت SCHEMA_ONLY).
- بر روی ستون Id آن‌ها یک hash index ایجاد شده‌است که وجود آن ضروری است و در کل بیش از 8 ایندکس را نمی‌توان تعریف کرد.
برخلاف ایندکس‌های B-tree جداول مبتنی بر سخت دیسک، ایندکس‌های جداول بهینه سازی شده برای حافظه، اطلاعات را تکرار نمی‌کنند. این‌ها صرفا اشاره‌گرهایی هستند به ردیف‌های اصلی اطلاعات. به این معنا که این ایندکس‌ها لاگ نشده و همچنین بر روی سخت دیسک ذخیره نمی‌شوند. کار بازسازی مجدد آن‌ها در اولین بار بازیابی بانک اطلاعاتی و آغاز آن به صورت خودکار انجام می‌شود. به همین جهت مباحثی مانند index fragmentation و نگهداری ایندکس‌ها دیگر در اینجا معنا پیدا نمی‌کنند.
دو نوع ایندکس را در اینجا می‌توان تعریف کرد. اولین آن‌ها hash index است و دومین آن‌ها range index. هش ایندکس‌ها برای حالاتی که در کوئری‌ها از عملگر تساوی استفاده می‌شود بسیار مناسب هستند. برای عملگرهای مقایسه‌ای از ایندکس‌های بازه‌ای استفاده می‌شود.
همچنین باید دقت داشت که پس از ایجاد ایندکس‌ها، دیگر امکان تغییر آن‌ها و یا تغییر ساختار جدول ایجاد شده نیست.
همچنین ایندکس‌های تعریف شده در جداول بهینه سازی شده برای حافظه، تنها بر روی ستون‌هایی غیرنال پذیر از نوع BIN2 collation مانند int و datetime قابل تعریف هستند. برای مثال اگر سعی کنیم بر روی ستون Name ایندکسی را تعریف کنیم، به این خطا خواهیم رسید:
 Indexes on character columns that do not use a *_BIN2 collation are not supported with indexes on memory optimized tables.
- در حین تعریف هش ایندکس‌ها، مقدار BUCKET_COUNT نیز باید تنظیم شود. هر bucket توسط مقداری که حاصل هش کردن یک ستون است مشخص می‌شود. کلیدهای منحصربفرد دارای هش‌های یکسان در bucketهای یکسانی ذخیره می‌شوند. به همین جهت توصیه شده‌است که حداقل مقدار bucket تعیین شده در اینجا مساوی یا بیشتر از مقدار تعداد کلیدهای منحصربفرد یک جدول باشد؛ مقدار پیش فرض 2 برابر توسط مایکروسافت توصیه شده‌است.
- نوع‌های قابل تعریف ستون‌ها نیز در اینجا به موارد ذیل محدود هستند و جمع طول آن‌ها از 8060 نباید بیشتر شود:
 bit, tinyint, smallint, int, bigint, money, smallmoney, float, real, datetime, smalldatetime, datetime2,
date, time, numberic, decimal, char(n),  varchar(n) ,nchar(n),  nvarchar(n), sysname, binary(n),
varbinary(n), and Uniqueidentifier


همچنین در management studio، گزینه‌ی جدید new -> memory optimized table نیز اضافه شده‌است و انتخاب آن سبب می‌شود تا قالب T-SQL ایی برای تهیه این نوع جداول، به صورت خودکار تولید گردد.


البته این گزینه تنها برای بانک‌های اطلاعاتی که دارای گروه فایل استریم مخصوص جداول بهینه سازی شده برای حافظه هستند، فعال می‌باشد.


ثبت اطلاعات در جداول معمولی و بهینه سازی شده برای حافظه و مقایسه کارآیی آن‌ها

در مثال زیر، 100 هزار رکورد را در سه جدولی که پیشتر ایجاد کردیم، ثبت کرده و سپس مدت زمان اجرای هر کدام از مجموعه عملیات را بر حسب میلی ثانیه بررسی می‌کنیم:
set statistics time off
SET STATISTICS IO Off
set nocount on
go
-----------------------------

Print 'insert into tblNormal'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblNormal values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end

Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());
go
-----------------------------

Print 'insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end
Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());
Go
-----------------------------

Print 'insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only'

DECLARE @start datetime = getdate()
declare @insertCount int = 100000
declare @startId int = 1
declare @customerID int = @startId

while @customerID < @startId + @insertCount
begin
    insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only values (@customerID, 'Test', '2013-01-01T00:00:00')
    set @customerID +=1
end
Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());

Go
با این خروجی تقریبی که بر اساس توانمندی‌های سخت افزاری سیستم می‌تواند متفاوت باشد:
 insert into tblNormal
36423

insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
30516

insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only
3176
و برای حالت select خواهیم داشت:
 set nocount on
print 'tblNormal'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblNormal
set statistics time off
go
print 'tblMemoryOptimized_Schema_And_Data'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
set statistics time off
go
print 'tblMemoryOptimized_Schema_Only'
set statistics time on
select count(CustomerID) from tblMemoryOptimized_Schema_Only
set statistics time off
go
با این خروجی
 tblNormal
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 46 ms,  elapsed time = 52 ms.

tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 32 ms,  elapsed time = 33 ms.

tblMemoryOptimized_Schema_Only
 SQL Server Execution Times:
CPU time = 31 ms,  elapsed time = 30 ms.
تاثیر جداول بهینه سازی شده برای حافظه را در 350K inserts بهتر می‌توان با نمونه‌های متداول مبتنی بر دیسک مقایسه کرد.


برای مطالعه بیشتر

Getting started with SQL Server 2014 In-Memory OLTP
Introduction to SQL Server 2014 CTP1 Memory-Optimized Tables
Overcoming storage speed limitations with Memory-Optimized Tables for SQL Server
Memory-optimized Table – Day 1 Test
Memory-Optimized Tables – Insert Test
Memory Optimized Table – Insert Test …Again
مطالب
کار با Visual Studio در ASP.NET Core
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 6 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.

کار با Visual Studio

در این مقاله، یکسری توضیحاتی در مورد ویژگی‌های کلیدی ویژوال استودیو به برنامه نویس‌های (توسعه دهنده‌های) پروژه‌های Asp.net Core MVC ارائه می‌دهیم.

 
ایجاد یک پروژه

در ابتدا یک پروژه‌ی وب جدید Asp.net core را به نام Working و بر اساس قالب Empty ایجاد می‌کنیم. سپس در کلاس startup، قابلیت MVC را فعال میکنیم (کدهای این قسمت، در فصل 5 کامل شرح داده شده‌است)
 

namespace Working
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}

ایجاد مدل:

یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد می‌کنیم و بعد در این پوشه یک کلاس جدید را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در کلاس ایجاد شده قرار میدهیم (این قسمت در فصل 5 نیز شرح داده شده‌است):
namespace Working.Models
{
    public class Product
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}
برای ایجاد یک فروشگاه ساده از اشیاء محصول، من یک فایل کلاس را به نام SimpleRepository.cs به پوشه Models اضافه و از آن برای تعریف کلاس استفاده کردم.
 

namespace WorkingWithVisualStudio.Models
{
    public class SimpleRepository
    {
        private static SimpleRepository sharedRepository = new SimpleRepository();
        private Dictionary<string, Product> products = new Dictionary<string, Product>();
        public static SimpleRepository SharedRepository => sharedRepository;

        public SimpleRepository()
        {
            var initialItems = new[] { new Product { Name = "Kayak", Price = 275M }, new Product { Name = "Lifejacket", Price = 48.95M }, new Product { Name = "Soccer ball", Price = 19.50M }, new Product { Name = "Corner flag", Price = 34.95M } };
            foreach (var p in initialItems)
            {
                AddProduct(p);
            }
        }
        public IEnumerable<Product> Products => products.Values;
        public void AddProduct(Product p) => products.Add(p.Name, p);

    }
}
کلاس Stores، اشیا مدل را در حافظه ذخیره می‌کند. یعنی هر تغییری را که در Model داده باشید، زمانیکه نرم افزار متوقف یا Restart شود، از بین می‌رود. یک فروشگاه ناپیوسته برای مثال در این فصل کافی است. اما این رویکردی نیست که در بسیاری از پروژه‌های واقعی استفاده شود. در فصل 8 یک مثال را پیاده سازی می‌کنیم تا اطلاعات مدل Store را به صورت مداوم در بانک اطلاعاتی ذخیره کند.

نکته: من یک مشخصه (Property) استاتیک را به نام SharedRepository تعریف کردم که دسترسی به SimpleRepository را فراهم می‌کند و می‌تواند در طول برنامه از آن استفاده شود. این بهترین کار نیست، ولی میخواهم یک مشکل رایج را که در توسعه MVC روبرو میشوید، نشان دهم. من راه بهتری را برای کار با اجزای مشترک، در فصل 18 توضیح می‌دهم.


ایجاد Controller و View

در پوشه Controllers، یک فایل جدید را به نام HomeController.cs ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace WorkingWithVisualStudio.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index() => View(SimpleRepository.SharedRepository.Products);
    }
}
این یکی Action Method ایی به نام Index است که اطلاعات مدل را دریافت می‌کند و برای View پیشفرض، جهت نمایش ارسال می‌کند. برای ایجاد View هم بر روی پوشه Views/Home راست کلیک کرده و یک View را به نام index.cshtml ایجاد کنید؛ با کدهای زیر:
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <table>
    <thead>
        <tr>
        <td>Name</td>
        <td>Price</td>
        </tr>
        </thead>
    <tbody>            @foreach (var p in Model)
    {<tr>
        <td>@p.Name</td>
        <td>@p.Price</td>
        </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
این View شامل یک جدول است که از حلقه foreach Razor، برای ایجاد ردیف‌هایی برای هر شیء مدل استفاده می‌کند. جایی که هر ردیف، حاوی سلول‌هایی برای خواص نام و قیمت است. اگر شما برنامه کاربردی را اجرا کنید، نتایج حاصل را در شکل خواهید دید:

مدیریت بسته‌های نرم افزاری

دو نوع مختلف از بسته‌های نرم افزاری مورد نیاز برای Asp.Net Core MVC وجود دارند.

معرفی NuGet 

ویژوال استودیو به همراه یک ابزار گرافیکی برای مدیریت بسته‌های NET. است که در یک پروژه گنجانده شده‌است. برای باز کردن این ابزار، گزینه Management NuGet Packages for Solution را از منوی Tools ➤ NuGet Package Manager انتخاب کنید. به این ترتیب ابزار NuGet باز می‌شود و لیستی از بسته‌هایی که قبلا نصب شده‌اند، نمایش داده می‌شود؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است:
 


برگه‌ی Installed، خلاصه‌ای از بسته‌هایی را که قبلا در پروژه نصب شده‌اند، نشان می‌دهد. از برگه‌ی Browse، برای یافتن و نصب بسته‌های جدید می‌توان استفاده کرد و برگه‌ی Updates، فهرست package هایی را که نسخه‌های اخیر آن‌ها منتشر شده‌اند، نمایش می‌دهد.

 
معرفی بسته‌ی MICROSOFT.ASPNETCORE.ALL

اگر شما از نسخه‌های قبلی Asp.Net Core استفاده کرده باشید، باید یک لیست طولانی از بسته‌های NuGet را به پروژه جدید خود اضافه نمایید. Asp.Net Core2 یک بسته‌ی متفاوت را به نام Microsoft.AspNetCore.All معرفی می‌کند.

پکیچ Microsoft.AspNetCore.All یک meta-package است که شامل تمام بسته‌های Nuget مورد نیاز Asp.net Core و MVC Framework است. یعنی شما دیگر نیازی به نصب تک به تک این نوع بسته‌ها ندارید و هنگامیکه برنامه خود را منتشر می‌کنید، هر بسته‌ای از بسته‌های Meta-package که مورداستفاده قرار نمی‌گیرند، حذف خواهند شد. البته این بسته در نگارش 2.1، قسمت All آن به App تغییر نام یافته‌است.
 
معرفی بسته‌های Nuget و موقعیت ذخیره سازی آن‌ها

ابزار NuGet لیست بسته‌های پروژه را در فایل projectname.csproj نگهداری می‌کند. در اینجا <projectname> با نام پروژه جایگزین میشود. برای مثال در پروژه فوق اطلاعات Nuget، در فایل WorkingWithVisualStudio.csproj ذخیره می‌شوند. ویژوال استودیو محتویات فایل csproj را در پنجره‌ی Solution Explorer نمایش نمی‌دهد. برای ویرایش این فایل، روی پروژه در پنجره‌ی Solution Explorer راست کلیک کنید و گزینه‌ی Edit WorkWithVisualStudio.csproj را از منوی باز شده، انتخاب کنید. ویژوال استودیو فایل را برای ویرایش باز می‌کند. فایل csproj یک فایل XML است و شما در آن عنصری را مانند قطعه کد زیر در آن می‌بینید که Asp.net Core Meta package را به پروژه اضافه می‌کند:
<ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
</ItemGroup>
در اینجا یک بسته با نام و شماره نسخه مورد نیاز مشخص شده‌است. اگرچه بسته Meta-Package شامل تمام ویژگی‌های مورنیاز Asp.Net Core MVC می‌باشد، اما شما هنوز هم باید بسته‌های دیگری را به پروژه اضافه کنید تا بتوانید از ویژگی‌های اضافی خاص آن‌ها استفاده کنید. این بسته‌ها را می‌توان توسط رابط‌های خط فرمان و یا ابزار گرافیکی آن اضافه کرد. حتی شما می‌توانید فایل Csproj را به صورت مستقیم ویرایش کنید و ویژوال استودیو میتواند تغییرات بسته‌ها را شناسایی کرده، دانلود و نصب کند.
 


هنگامیکه از NuGet برای اضافه کردن یک بسته به پروژه‌ی خود استفاده می‌کنید، به صورت خودکار به همراه هر بسته‌ای که به آن وابستگی دارد، نصب می‌شود. شما می‌توانید بسته‌های Nuget و وابستگی‌های آن‌ها را در SolutionExpolrer از طریق گزینه‌ی Dependencies -> Nuget مشاهده کنید که هر یک از بسته‌های موجود در فایل csproj و وابستگی‌های آن‌ها را نشان می‌دهد. برای نمونه بسته Meta-Package ASP.Net Core دارای تعداد زیادی وابستگی است؛ برخی از آنها در شکل زیر دیده میشوند:


 
معرفی Bower

یک بسته Client-Side، شامل محتوایی است که به مشتری ارسال می‌شود؛ مانند فایل‌های جاوا اسکریپت، Css Stylesheets و یا تصاویر. از Nuget برای مدیریت این نوع فایل‌ها در پروژه نیز استفاده میشود. اما اکنون Asp.Net Core MVC پشتیبانی توکاری را از یک ابزار مدیریت بسته‌های سمت کاربر، به نام Bower نیز ارائه می‌دهد. Bower یک ابزار منبع باز ( Open Source ) است که در خارج از مایکروسافت و دنیای NET. توسعه داده شده و نگهداری می‌شود.

نکته: Bower به تازگی منسوخ شده اعلام گردیده‌است. ممکن است هشدارهایی را که ابزارهای جایگزین را پیشنهاد می‌کنند نیز مشاهده کنید. با این حال پشتیبانی از Bower با ویژوال استودیو یکپارچه شده‌است و در نگارش 2.1 ابزار مدیریت سمت کلاینت جدید دیگری را نیز بجای آن معرفی کرده‌اند.
 

معرفی لیست بسته‌های Bower

بسته‌های Bower از طریق فایل ویژه‌ی bower.json مشخص می‌شوند. برای ایجاد این فایل در پنجره Solution Explorer روی پروژه WorkingWithVisualStudio راست کلیک کنید و Add -> New Item را از منوی باز شده انتخاب کنید. سپس قالب مورد نظر Bower Configuration File را از Asp.net Core -> Web -> General  Category انتخاب نمائید؛ مانند تصویر زیر:
 


ویژوال استودیو نام bower.json را برای آن قرار میدهد. برروی ok کلیک می‌کنیم و یک فایل جدید، با محتویات پیشفرض زیر به پروژه اضافه میشود:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {}
}
به علاوه برای فایل Bower.json، تصویر زیر بسته‌های Client Side وابسته به Bower را نشان میدهد. از این قسمت برای اضافه کردن وابستگی‌های برنامه نیز استفاده میشود.


نکته: منبع بسته‌های Bower در لینک http://bower.io/search وجود دارد. شما می‌توانید بسته‌ها مورنظر را در اینجا جستجو و به پروژه اضافه کنید.

بعد از اینکه بسته‌ها نصب شدند، محتویات فایل bower.json به صورت زیر می‌باشد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "resolutions": {
    "jquery": "3.3.1"
  }
}

در ادامه بسته Bootstrap CSS به پروژه اضافه شده‌است. زمانیکه شما فایل Bower.json را ویرایش می‌کنید، ویژوال استادیو لیستی از نام بسته‌ها و نسخه‌های بسته‌های موجود را نمایش می‌دهد؛ مانند تصویر زیر:


در زمان نوشتن این مطلب، آخرین نسخه‌ی پایدار بسته بوت استرپ، 3،3،7 است. البته اگر در دقت کنید، در اینجا سه گزینه‌ی ارائه شده‌ی توسط ویژوال استودیو وجود دارند: 3.3.7 و 3.3.7^ و 3.3.7~. شماره نسخه می‌تواند در طیف وسیعی از روش‌های مختلف در فایل bower.json مشخص شود. مفیدترین آنها در جدول زیر شرح داده شده‌اند. استفاده از شماره نسخه صریح یک بسته، امن‌ترین راه برای مشخص کردن یک بسته است. این تضمین می‌کند که شما همیشه با همان نسخه کار می‌کنید؛ مگر اینکه عمدا فایل bower.json را برای پاسخ گویی به درخواست‌های دیگری به روز رسانی کنید:
  فرمت    توضیحات 
  3.3.7  بیان شماره مستقیم بسته نصب شده و تطبیق دقیق آن با شمار نسخه ، e.g ، 3.3.7 
  *  با استفاده از یک ستاره به Bower اجازه نصب آخرین نسخه را می‌دهد
3.3.7 =<3.3.7<
پیشوند یک شماره نسخه با < یا =< به Bower اجازه می‌دهد تا هر نسخه از بسته‌ای که بزرگتر یا بزرگتر مساوی آن نسخه‌ی معین است، نصب شود 
3.3.7 =>3.3.7
پیشوند یک شماره نسخه با > یا => به Bower اجازه می‌دهد تا هر نسخه از بسته‌ای را که کوچکتر یا کوچکتر و مساوی نسخه‌ی معین است، نصب شود 
  3.3.7~  پیشوند یک شماره نسخه با یک tilde (با کاراکتر ~ ) به نسخه‌هایی که دو شماره اولیه آن‌ها مشابه باشند، اجازه نصب میدهد؛ حتی اگر شماره آخر آن نسخه متفاوت باشد. مانند نسخه‌های 3.3.9 و 3.3.8 و اجازه نصب نسخه 3.4.0 را نمیدهد؛ چون شماره دوم آن متفاوت است.
  3.3.7^  پیشوند یک شماره نسخه با یک قلم (کاراکتر ^) به نسخه‌هایی که شماره اول آنها مشابه باشند، اجازه نصب می‌دهد؛ حتی اگر شماره دوم آن‌ها متفاوت باشد. مانند نسخه‌های 3.3.1 و 3.4.1 و 3.5.1 اما نسخه 4.0.0 اجازه نصب ندارد 
 
نکته: برای مثال در این کتاب، من فایل bower.json را مستقیما ایجاد و ویرایش می‌کنم. ویرایش این فایل ساده است و به شما کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنید که نتایج مورد انتظار را در صورت پیگیری به همراه داشته باشد. همچنین ویژوال استودیو ابزار گرافیکی را نیز برای مدیریت بسته‌های bower فراهم می‌کند. شما می‌توانید با کلیک راست بر روی فایل bower.json و انتخاب Manage Bower packages به منوی باز شده دسترسی داشته باشید. ویژوال استادیو فایلهای bower.json را برای تغییرات نظارت می‌کند و به صورت خودکار از ابزار Bower برای دانلود و نصب بسته‌ها استفاده می‌کند. هنگامیکه شما تغییرات فایل را ذخیره می‌کنید، ویژوال استودیو بسته‌ی BootStrap را دانلود می‌کند و در پوشه‌ی wwwroot/lib ذخیره می‌کند.


مانند Nuget نیز Bower وابستگی‌های مرتبط با بسته‌های اضافه شده‌ی به یک پروژه را مدیریت می‌کند. BootStrap برای دسترسی به برخی از ویژگی‌های پیشرفته، به JQuery که یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی است، تکیه می‌کند. به همین دلیل است که دو بسته را در شکل فوق نشان داده است. شما می‌توانید لیست بسته‌ها و وابستگی‌های آنها را به صورت باز شده در بخش مورد نظر در Solution Explorer مشاهده کنید.

به روزرسانی بسته Bootstrap

در ادامه کتاب، من از نسخه قبلی Bootstrap CSS framework استفاده می‌کنم. هنگامی که دارم این را می‌نویسم، تیم Bootstrap در حال توسعه‌ی نسخه‌ی 4 bootStrap است و چندین بار منتشر شده‌است. این نسخه‌ها به عنوان "آلفا" برچسب گذاری شده‌اند، اما کیفیت آن‌ها بالا است و برای استفاده در نمونه‌های این کتاب به اندازه کافی پایدار است. با توجه به انتخاب نوشتن این کتاب با استفاده از Bootstrap 3 و نسخه پیش از نسخه بوت استرپ 4 و به زودی بایگانی شدن آن، تصمیم گرفتم از نسخه جدید استفاده کنم؛ حتی اگر برخی از نام‌های کلاس‌ها که برای شیوه نامه‌های عناصر HTML استفاده می‌شوند، احتمالا قبل از انتشار نهایی تغییر یابند. این مورد به این معنا است که شما باید همان نسخه از Bootstrap را که برای گرفتن نتایج موردنظر از خروجی نیاز دارید، استفاده  کنید.

برای به روزرسانی بسته Bootstrap، شماره نسخه را در فایل bower.json تغییر دهید. مانند کد زیر:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "4.0.0-alpha.6"
  }
}
زمانی که شما تغییرات فایل bower.json را ذخیره می‌کنید، ویژوال استودیو نسخه جدید BootStrap را دانلود می‌کند.
معرفی توسعه و کامپایل مداوم

توسعه نرم افزار وب اغلب می‌تواند یک فرآیند تکراری باشد، جایی که تغییرات کوچکی را به ویووها یا کلاس‌ها می‌دهید و برنامه را اجرا می‌کنید تا اثرات آن را آزمایش کنید. MVC و ویژوال استودیو همکاری می‌کنند تا از این رویکرد مداوم استفاده کنند تا تغییرات را سریع‌تر و آسان‌تر ببینید.

 اعمال تغییرات در Razor Views  
در زمان توسعه، تغییراتی که به Razor View اعمال میشوند، به محض رسیدن درخواست‌های HTTP، از مرورگر دریافت میشوند. برای اینکه ببینید چطور کار می‌کند، برنامه را با انتخاب گزینه Start Debugging از منوی Debug اجرا کنید و هنگامیکه یک برگه‌ی مرورگر باز شد و اطلاعات نمایش داده شد، تغییراتی را که در زیر نمایش میدهم در فایل Index.cshtml اعمال کنید.

@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
            <tr>
                <td>@p.Name</td>
                <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
            </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
تغییرات را در فایل Index ذخیره می‌کنیم و صفحه وب را با استفاده از دکمه browser Reload مجددا بارگذاری می‌کنیم. تغییرات در View (یک عنوان و فرمت را برای مشخصه Price به عنوان ارز وارد کردیم) در مرورگر هم اعمال شده است؛ مانند تصویر زیر:



اعمال تغییرات در کلاس‌های #C

برای کلاس‌های #C، از جمله کنترلرها و مدل‌ها، دو رویکرد موجود را که از طریق آیتم‌های مختلف در منوی Debug انتخاب می‌شوند، شرح می‌دهم:

Start Without Debugging
تغییرات در کلاس‌ها در پروژه به صورت خودکار زمانیکه یک درخواست HTTP دریافت می‌شود، برای مشاهده‌ی یک تجربه‌ی توسعه‌ی پویا، کامپایل می‌شوند. در این حالت برنامه بدون امکانات دیباگ و اشکال‌زادیی اجرا می‌شود.

Start Debugging
به شما اجزا میدهد صریح تغییرات را کامپایل کنید و برنامه را اجرا کنید ، بررسی مشکلات هم در زمان اجرا پروژه انجام میگیرد.به شما اجرا بررسی و تجزیه و تحلیل هر گونه مشکل در کد را میدهد.

 
کامپایل خودکار کلاس ها

در طول توسعه عادی، این چرخه کامپایل سریع به شما اجازه می‌دهد تا فورا تاثیر تغییرات خود را ببینید؛ حالا می‌تواند این تغییر اضافه نمودن یک اکشن جدید و یا ویرایش نمایش اطلاعات یک Model باشد. برای ارائه‌ی این نوع از توسعه، ویژوال استودیو به محض رسیدن درخواست HTTP از مرورگر، تغییرات را دریافت و کلاس‌ها را به صورت خودکار کامپایل می‌کند. برای دیدن اینکه چگونه کار می‌کند، گزینه Start Without Debugging را از منوی Debug در ویژوال استودیو انتخاب کنید. هنگامیکه مرورگر داده‌های برنامه را نمایش می‌دهد، تغییرات زیر را در فایل Home controller ایجاد کنید:
namespace WorkingWithVisualStudio.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index() => View(SimpleRepository.SharedRepository.Products
            .Where(p => p.Price < 50));
    }
}
در این تغییرات با استفاده از LINQ محصولات را فیلتر می‌کنیم به طوری که فقط کالاهایی را که price آنها کمتر از 50 است، نمایش داده می‌شوند. تغییرات را در فایل کلاس controller ذخیره کنید و پنجره مرورگر را دوباره باز کنید. بدون توقف و یا راه اندازی مجدد برنامه در ویژوال استادیو، درخواست HTTP از مرورگر باعث عملیات کامپایل میشود و برنامه با استفاده از تغییرات کلاس Controller، دوباره راه اندازی خواهد شد و نتیجه را در زیر میتوانید ببینیدکه محصولات Kayak را از جدول حذف می‌کند.

ویژگی کامپایل خودکار زمانی مفید است که همه چیز برنامه ریزی شود. مشکل این است که خطاهای کامپایلر، در زمان اجرا و در مرورگر بجای ویژوال استودیو نمایش داده می‌شوند. در این حالت زمانیکه یک مشکل وجود دارد، سخت می‌توان متوجه شد که چه مشکلی ایجاد شده است. برای مثال، کدهای زیر اضافه کردن یک مقدار Null را به مجموعه نمایش میدهد. 
namespace WorkingWithVisualStudio.Models
{
    public class SimpleRepository
    {
        private static SimpleRepository sharedRepository = new SimpleRepository();
        private Dictionary<string, Product> products = new Dictionary<string, Product>();
        public static SimpleRepository SharedRepository => sharedRepository;

        public SimpleRepository()
        {
            var initialItems = new[] { new Product { Name = "Kayak", Price = 275M }, new Product { Name = "Lifejacket", Price = 48.95M }, new Product { Name = "Soccer ball", Price = 19.50M }, new Product { Name = "Corner flag", Price = 34.95M } };
            foreach (var p in initialItems)
            {
                AddProduct(p);
            }
            products.Add("Error", null);
        }
        public IEnumerable<Product> Products => products.Values;
        public void AddProduct(Product p) => products.Add(p.Name, p);

    }
}
مشکلی مانند ورودی Null تا زمانیکه برنامه اجرا نشود، نمایش داده نمیشود. بارگذاری صفحه مرورگر باعث می‌شود کلاس SimpleRepository به صورت خودکار کامپایل شود و برنامه دوباره راه اندازی خواهد شد. هنگامیکه MVC نمونه‌ای از کلاس Controller را برای پردازش درخواست HTTP از مرورگر ایجاد می‌کند، سازنده HomeController کلاس SimpleRepository را ایجاد خواهد کرد که به نوبه خود سعی می‌کند مقدار Null اضافه شده در لیست را پردازش کند. مقدار Null باعث بروز یک مشکل می‌شود، اما مشخص نیست مشکل چیست. مرورگر یک پیام مفید را نمایش نمی‌دهد.
توانایی نمایش صفحات خطاها  
زمانیکه مشکلی در پنجره‌ی مرورگر ایجاد شد، می‌توان یک راهنمای با اطلاعات مفید را نمایش داد. این قابلیت را می‌توانید با فعال کردن نمایش صفحات انجام داد که باید در تنظیمات کلاس Startup تغییرات زیر را اعمال کنید.

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
        }
    }
}
اگر پنجره مرورگر را دوباره بارگذاری کنید، فرآیند کامپایل خودکار به صورت خودکار برنامه را بازسازی می‌کند و یک پیام خطای مفید‌تری را در مرورگر ایجاد می‌کند. مانند تصویر زیر:

پیام خطایی که توسط مرورگر نشان داده می‌شود، می‌تواند برای کشف مشکلات ساده، کافی باشد. اما برای مشکلات پیچیده‌تر و برای مشکلاتی که بلافاصله آشکار نمی‌شوند، ویژوال استودیو برای پیگیری خطا مورد نیاز است.

 
استفاده از Debugger

ویژوال استادیو از اجرای یک برنامه MVC با استفاده از Debugger نیز پشتیبانی می‌کند که اجازه می‌دهد برنامه برای بررسی وضعیت نرم افزار و دنبال کردن درخواستی که به برنامه ارسال میشود، متوقف و از این طریق، پیگیری شود. این مورد نیاز به یک سبک متفاوت از توسعه را دارد. زیرا تغییراتی را در کلاس‌های #C میدهیم، تا زمانیکه برنامه مجددا راه اندازی نشود، اعمال نمی‌شوند ( هرچند تغییرات Razor View هنوز هم به صورت خودکار اعمال میشوند). این سبک توسعه به همراه استفاده‌ی از ویژگی کامپایل خودکار نیست؛ اما Debugger ویژوال استودیو عالی است و می‌تواند بینش عمیق‌تری را در مورد نحوه‌ی کارکرد برنامه داشته باشد. برای اجرای برنامه با استفاده Debugger، در ویژوال استودیو از منوی Debug گزینه‌ی Start Debugging را انتخاب کنید. ویژوال استودیو کلاسهای #C در پروژه را قبل از اجرای برنامه کامپایل می‌کند. اما شما همچنان می‌توانید با استفاده از موارد موجود در منوی Build، کد خود را به صورت دستی نیز کامپایل کنید.

مثال فوق حاوی مقدار NULL است که سبب می‌شود یک NullReferenceException توسط کلاس SimpleRepository پرتاب شود. این حالت برنامه را قطع و کنترل اجرا را به توسعه دهنده منتقل می‌کند؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است



نکته: اگر Debugger خطا را نفهمد، گزینه‌ی Windows ➤ exception settings را از منوی Debugger ویژوال استودیو انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که تمام انواع خطاهای در لیست خطاهای زمان اجرای زبان مشترک، تایید شده‌است.
تنظیم یک Break-point

Debugger عامل اصلی خطا را نمایش نمی‌دهد؛ تنها مکان آن‌را آشکار می‌کند. عبارتیکه ویژوال استودیو برجسته می‌کند نشان می‌دهد که این مشکل زمانی رخ می‌دهد که فیلتر کردن اشیاء با استفاده از LINQ انجام شود، اما یک کار کوچک لازم است تا از جزئیات کاسته شود و به علت اصلی برسد.
Breakpoint عبارتی است که به Debugger می‌گوید تا برنامه را متوقف کند و کنترل دستی برنامه را به برنامه نویس میدهد. شما می‌توانید وضعیت برنامه را بازبینی کنید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد و به صورت اختیاری روند کاری را دوباره ادامه دهید.
برای ایجاد Breakpoint، روی عبارت راست کلیک کنید و در منوی باز شده، گزینه Breakpoint -> Insert Breakpoint را انتخاب کنید.

به عنوان مثال: یک Breakpoint به خط کد AddProduct در کلاس SimpleRepository اعمال کنید. همانطور که در شکل زیر نمایش داده میشود:
 


برنامه را اجرا کنید؛ با استفاده از Debug -> Start Debugging و یا با استفاده از Debug -> Restart برنامه را Restart می‌کنیم. در طی درخواست اولیه HTTP، برنامه اجرا میشود تا به نقطه‌ای که Break Point دارد برسد و در آنجا برنامه متوقف میشود. در این نقطه، شما می‌توانید از آیتم‌های منوی Debug ویژوال استودیو یا کنترل‌ها در بالای پنجره، برای کنترل اجرای برنامه استفاده کنید؛ یا از نمایش‌های مختلف Debugger موجود از طریق Debug -> Windows برای بررسی وضعیت برنامه استفاده می‌کنیم.
مشاهده مقادیر داده در ویرایشگر کد
رایج‌ترین استفاده Break Point، ردیابی مشکلات در کد شماست. قبل از اینکه بتوانید یک مشکل را رفع کنید، باید بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و یکی از ویژگیهای مفید ویژوال استودیو این است که توانایی مشاهده و کنترل ارزش متغیرها را درست در ویرایشگر کد، میدهد.
اگر اشاره‌گر ماوس را بر روی پارامتر p به متد AddProduct که توسط Debugger برجسته شده‌است، حرکت دهید، یک فرم ظاهر خواهد شد که ارزش فعلی p را نشان می‌دهد؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است. من یک نمونه بزرگ شده از محتویات فرم ظاهر شده را نمایش میدهم تا به راحتی بتوانید متن در آن را بخوانید.
 


این مورد ممکن است مؤثر به نظر نرسد، چون شیء داده در یک سازنده همانند BreakPoint تعریف شده‌است. اما این ویژگی‌ها برای هر متغیری کار می‌کند. شما می‌توانید مقادیر را مشاهده کنید تا مقادیر خود و فیلد آنها را ببینید. هر مقدار دارای یک دکمه پین​​ کوچک به سمت راست است. برای زمانیکه کد در حال اجراست، برای نظارت بر مقدار، از آن استفاده کنید.
اشاره‌گر ماوس را بر روی متغیر P قرار دهید و مرجع محصول را پین کنید. مرجع پیوست شده را باز کنید تا بتوانید نام و قیمت را نیز ببینید؛ مانند شکل زیر:
 


گزینه Continue را از منوی Debug در ویژوال استادیو انتخاب کنید تا برنامه ادامه پیدا کند. از آنجا که در برنامه حلقه Foreach وجود دارد، برنامه که دوباره اجرا میشود، وقتی مجددا به BreakPoint رسید، برنامه متوقف میشود. مقادیر پین شده در شکل زیر نشان میدهند که چگونه متغیر P و خواص آن تغییر می‌کنند.
 


استفاده از پنجره متغیرهای محلی ( Local Windows )

یکی از ویژگی‌های مرتبط، پنجره Locals است که با انتخاب گزینه‌ی منوی Debug ➤ Windows ➤ Locals باز می‌شود. پنجره‌ی Locals، مقدار متغیرها را به شکلی مشابه پنل پین شده نمایش می‌دهد، اما در اینجا تمام اشیاء محلی را نسبت به Break Point نمایش می‌دهد؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است:
 


هربار که Continue را انتخاب می‌کنید، اجرای برنامه ادامه یافته و یک شیء دیگر توسط حلقه foreach پردازش می‌شود.
اگر ادامه دهید، در زمان ویرایش کد، در هر دو پنجره Locals و در مقادیر پنل پین شده، شما مرجع Null را می‌بینید. برای کنترل اجرای برنامه، می‌توانید جریان را از طریق کد خود در دیباگر دنبال کنید و احساس کنید که چه اتفاقی می‌افتد.

برای غیرفعال کردن BreakPoint، روی  عبارت راست کلیک کنید و از منوی باز شده گزینه Delete BreakPoint را انتخاب کنید. برنامه را دوباره راه اندازی کنید و جدول داده ساده‌ای را که در شکل نشان داده شده، مشاهده خواهید کرد.


 
استفاده از Browser Link

ویژگی Browser Link می‌تواند روند توسعه را با قرار دادن یک یا چند مرورگر تحت کنترل ویژوال استودیو، ساده سازی کند. این ویژگی مخصوصا مفید است اگر شما نیاز به دیدن اثر تغییرات را در طیف وسیعی از مرورگرها دارید. قابلیت Browser Link با و یا بدون Debugger کار می‌کند و به این معنا است که می‌توانیم هر فایلی را در پروژه تغییر دهیم و تاثیر تغییر را بدون نیاز به تغییری در مرورگر مشاهده کنیم.

 
راه اندازی BrowserLink

برای فعال کردن Browser Link باید در کلاس Startup، تنظیمات را تغییر دهید. مانند کد زیر:

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseBrowserLink();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}


استفاده از Browser Link

برای درک اینکه Browser Link چگونه کار می‌کند، در ویژوال استودیو گزینه Start Without Debugging را از منوی Debug انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو برنامه را اجرا می‌کند و یک برگه جدید مرورگر را برای نمایش نتیجه باز می‌کند. با بازبینی HTML ارسال شده به مرورگر، شما خواهید دید که حاوی بخش دیگری مانند این است:
 

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <table>
        <thead>
            <tr><td>Name</td><td>Price</td></tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr><td>Lifejacket</td><td>&#xA3;48.95</td></tr>
            <tr><td>Soccer ball</td><td>&#xA3;19.50</td></tr>
            <tr><td>Corner flag</td><td>&#xA3;34.95</td></tr>
        </tbody>
    </table>
    <!-- Visual Studio Browser Link -->
    <script type="application/json" id="__browserLink_initializationData">
        {"requestId":"968949d8affc47c4a9c6326de21dfa03","requestMappingFromServer":false}
    </script>
    <script type="text/javascript" src="http://localhost:55356/d1a038413c804e178ef009a3be07b262/browserLink" async="async"></script> <!-- End Browser Link -->
</body>
</html>
نکته: اگر قسمت اضافی را نمی‌بینید، لینک مرورگر را از منوی نشان داده شده‌ی در شکل زیر فعال کنید و مرورگر را دوباره بارگذاری کنید.


ویژوال استادیو یک جفت عناصر اسکریپت را به HTML فرستاده شده‌ی به مرورگر اضافه می‌کند که برای بازکردن یک اتصال طولانی مدت HTTP با سرور برنامه کاربردی است؛ تا زمانیکه ویژوال استودیو مجددا برنامه را ری‌استارت کند. کد زیر تغییر در فایل Index و تاثیر استفاده از Browser Link را نشان میدهد.
 

@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
تغییر در فایل View را ذخیره کنید و Refresh Linked Browsers را از منوی Browser Link در نوار ابزار ویژوال استودیو انتخاب کنید؛ همانطور که در شکل نشان داده شده است.  اگر Browser Link کار نمی‌کند، بارگیری مجدد مرورگر یا راه اندازی مجدد ویژوال استادیو را امتحان کنید).
 


کد جاوا اسکریپتی که در HTML ارسال شده به مرورگر جاسازی شده، صحفه را دوباره بارگذاری می‌کند؛ برای دیدن تاثیرات کد اضافه شده که اضافه کردن  یک timestamp ساده است.
 
نکته: عناصر اسکریپت Browser Link فقط در پاسخ‌های موفق جاسازی شده است. به این معنا که اگر یک خطا هنگام کامپایل در هنگام اجرا کردن یک Razor View یا مدیریت یک درخواست ایجاد شود، اتصال بین مرورگر و ویژوال استودیو از بین میرود و شما بعد از حل مشکل باید صفحه را مجدد بارگذاری کنید.

 
استفاده از مرورگرهای متعدد

Browser Link می‌تواند برای نمایش یک برنامه در مرورگرهای متعددی به طور همزمان استفاده شود و می‌تواند زمانی مفید باشد که شما می‌خواهید تفاوت‌های پیاده سازی را بین مرورگرهای مختلف کنترل کنید و یا ببینید که چگونه یک برنامه بر روی ترکیبی از مرورگرهای دسکتاپ و تلفن همراه ارائه می‌شود.
برای انتخاب مرورگرهایی که استفاده می‌شوند، مرورگر را با استفاده از دکمه IIS Express در نوار ابزار ویژوال استودیو، انتخاب کنید؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
 


ویژوال استودیو لیستی از مرورگرهایی را که در مورد آنها اطلاعاتی دارد، نمایش میدهد. در عکس زیر مرورگرهایی را که من در سیستم خود نصب کرده‌ام، نشان می‌دهد. برخی از آنها با ویندوز مانند Internet Explorer و Edge نصب می‌شوند.

 
ویژوال استادیو معمولا مرورگرهای رایجی را که نصب میشوند، نمایش میدهد. اما شما می‌توانید با استفاده از دکمه‌ی Add، برای اضافه کردن مرورگری که به صورت خودکار لیست نشده نیز استفاده کنید. همچنین می‌توانید ابزار تست شخص ثالث مانند Browser Stack را نیز راه اندازی کنید که مرورگرها را بر روی سرویس‌های ابری میزبان ( cloud-hosted ) و ماشین‌های مجازی اجرا می‌کند.

من سه مرورگر را در شکل انتخاب کردم: Chrome ، Internet Explorer و Edge. با کلیک بر روی دکمه Browse، فعالیت هر سه مرورگر شروع می‌شود و باعث می‌شود URL مثال برنامه را بارگذاری کند؛ همانطور که در شکل نشان داده شده است.
 


با استفاده از منوی Browser Link Dashboard، شما می‌توانید ببینید که چه مرورگرهایی در Browser Link انتخاب شده‌اند. داشبورد آن نشانی اینترنتی نمایش داده شده توسط هر مرورگر را نشان می‌دهد و در اینجا هر مرورگر را می‌توان به صورت جداگانه رفرش کرد.
 


آماده سازی جاوا اسکریپت و CSS برای استقرار

هنگامی که Client-Side بخشی از یک برنامه وب را ایجاد می‌کنید، معمولا تعدادی از فایل‌های جاوا اسکریپت و CSS سفارشی را تهیه می‌کنید که برای تکمیل آن‌ها، از بسته‌های نصب شده‌ی توسط Bower استفاده می‌شود. این فایل‌ها نیاز به پردازش دارند تا آنها را برای تحویل در یک محیط تولید، بهینه سازی کنند تا تعداد درخواستهای HTTP و میزان پهنای باند شبکه مورد نیاز برای ارسال آنها به مشتری، به حداقل برسد. این فرآیند به عنوان بسته بندی شناخته می‌شود.
 

فعال کردن تحویل محتوای استاتیک

ASP.Net Core شامل پشتیبانی از ارائه فایل‌های استاتیک از پوشه wwwroot به مشتریان است. اما این امکان به صورت پیشفرض در زمان ایجاد یک پروژه‌ی خالی جدید فعال نیست و شما باید با قرار دادن عبارتی در فایل StartUp آن را فعال کنید؛ مانند کد زیر:
 

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseBrowserLink();
                app.UseStaticFiles();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}


اضافه کردن محتوای استاتیک به پروژه

برای نشان دادن فرآیند بسته بندی، من نیاز به اضافه کردن تعدادی محتوای استاتیک به پروژه و یکی کردن آن‌ها با برنامه‌ی نمونه را دارم. برای این منظور ابتدا یک پوشه‌ی جدید را به نام wwwroot/css ایجاد کنید که محل متداولی برای فایل‌های سفارشی CSS است. من فایلی را به نام First.css با استفاده از قالب آیتم Style Sheet اضافه کردم؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. قالب Style Sheet در مسیر Asp.Net Core -> Web -> Content Section وجود دارد.
 


فایل First.Css را ویرایش کنید و محتوای زیر را در آن قرار دهید.
h3 {
}

table, td {
    border: 2px solid black;
    border-collapse: collapse;
    padding: 5px;
}
من این روند را تکرار کردم و یک فایل دیگر را نیز به نام second.css در پوشه wwwroot/css ایجاد کردم.

فایل‌های جاوا اسکریپت معمولا در پوشه wwwroot/js قرار میگیرند. من این پوشه را ایجاد کردم. فایل‌های جاوا اسکریپت را می‌توانید در مسیر Asp.Net Core -> Web -> Script انتخاب کنید. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.


من کد جاوا اسکریپتی ساده زیر را به این فایل جدید اضافه کردم؛ همانطور که در لیست نشان داده شده است.
document.addEventListener("DOMContentLoaded", function ()
{
    var element = document.createElement("p");
    element.textContent = "This is the element from the third.js file";
    document.querySelector("body").appendChild(element);
});

من به بیش از یک فایل جاوا اسکریپت نیاز دارم. بنابراین فایل دیگری را به نام fourth.js نیز در پوشه wwwroot ایجاد می‌کنم و محتوای زیر را در آن قرار میدهم.
document.addEventListener("DOMContentLoaded", function ()
{
    var element = document.createElement("p");
    element.textContent = "This is the element from the fourth.js file";
    document.querySelector("body").appendChild(element);
});


به روز رسانی View

گام نهایی، به روز رسانی فایل Index.cshtml برای استفاده از Css و فایل جاوا اسکریپت است. کد‌های آن در زیر نشان داده شده است:
@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
    <link rel="stylesheet" href="css/first.css" />
    <link rel="stylesheet" href="css/second.css" />
    <script src="js/third.js"></script>
    <script src="js/fourth.js"></script>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
اگر برنامه کاربردی را اجرا کنید، محتویات نشان داده شده‌ی در شکل زیر را مشاهده خواهید کرد. محتوای موجود توسط شیوه نامه‌های CSS شبیه سازی شده است و کد جاوا اسکریپتی جدیدی را اضافه کرده است.


یکی کردن فایل‌های سمت کلاینت در برنامه‌های MVC

در حال حاضر چهار فایل استاتیک وجود دارند و مرورگر باید چهار درخواست را برای دریافت فایل‌های استاتیک ایجاد کند و هر یک از این فایل‌ها نیازمند پهنای باند بیشتری است که باید به مشتری تحویل داده شود؛ زیرا آنها حاوی فضای سفید و نام متغیرها هستند که برای توسعه دهنده‌ها معنا دار هستند؛ اما برای مرورگرها اهمیتی ندارند.
ترکیب فایل‌هایی هم نوع، تلفیق نامیده می‌شود و در آن کار ساختن فایل‌ها به صورتی کوچکتر انجام می‌شود. هر دوی این کارها در برنامه Asp.Net Core MVC توسط  Bundler & Minifier مخصوص ویژوال استودیو انجام میشود.


نصب افزونه‌های ویژوال استودیو

اولین قدم برای نصب افزونه، انتخاب از منوی Tools -> Extensions and Update و کلیک بر روی مجموعه Online است تا افزونه‌های ویژوال استودیو را در مجموعه نمایش بدهد. نام افزونه را در جعبه جستجوی در گوشه‌ی سمت راست بالای پنجره وارد کنید؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. محل نصب افزونه را مشخص می‌کنیم و بر روی دانلود کلیک می‌کنیم تا آن را به ویژوال استودیو اضافه کند. ویژوال استودیو را مجدد راه اندازی کنید تا فرآیند نصب تکمیل شود.


دسته بندی و یکی کردن فایل‌ها

پس از نصب افزونه، ویژوال استودیو را مجددا راه اندازی کنید و پروژه نمونه را باز کنید. با افزودن افزونه، می‌توانید چندین فایل هم نوع را در Solution Explorer انتخاب کنید. آنها را با یکدیگر ترکیب کرده و محتویات آنها را کوچکتر کنید. به عنوان مثال فایل‌های First.css و Second.css را در Solution Explorer را انتخاب و کلیک راست کرده و سپس Bundler & Minifier -> Bundle and Minify Files را از منوی باز شده انتخاب کنید . همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
 


فایل خروجی را با عنوان bundle.css ذخیره کنید. در Solution Explorer یک بسته جدید ایجاد میشود. اگر شما این فایل را باز کنید، خواهید دید که محتویات هر دو فایل CSS جداگانه ترکیب شده‌اند و تمام فضای سفید آن‌ها حذف شده‌است. البته شما نمی‌خواهید به طور مستقیم با این فایل کار کنید؛ اما این فایل کوچکتر است و فقط یک اتصال HTTP را برای ارائه CSS styles به مشتری نیاز دارد.

مراحل قبل را برای فایل‌های third.js و fourth.js تکرار کنید تا فایل‌های جدید bundle.js و bundle.min.js در پوشه wwwroot ایجاد شوند.

احتیاط: اطمینان حاصل کنید که فایل‌ها را به ترتیبی که توسط مرورگر بارگیری می‌شوند، انتخاب کنید تا ترتیب دستورات Style‌ها یا دستورات کد را در فایل‌های خروجی حفظ کنید. به عنوان مثال دقت کنید که فایل third.js قبل از فایل fourth.js انتخاب شده باشد تا مطمئن باشید دستورات به ترتیب و به درستی اجرا می‌شوند.
کد زیر، عناصر پیوند فایل‌های جداگانه‌ای را که باید در فایل Index.cshtml قرار گیرند، نمایش میدهد:
@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
    <link rel="stylesheet" href="css/bundle.min.css" />
    <script src="js/bundle.min.js"></script>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
اگر برنامه را اجرا کنید، هیچ تغییر بصری وجود نخواهد داشت؛ اما فایلهای آن یکی شده‌اند و با حجم کمتر و با تعداد اتصالات کمتری از سرور دریافت می‌شوند.

همان زمان که عملیات جمع آوری و یکی کردن را انجام می‌دهید، رکورد عملیات انجام شده را در فایلی به نام bundleconfig.json در پوشه‌ی wwwroot پروژه نگهداری می‌کند. در اینجا یک نمونه از فایل تولیدی را مشاهده می‌کنید:
[
  {
    "outputFileName": "Views/wwwroot/css/bundle.css",
    "inputFiles": [
      "Views/wwwroot/css/First.css",
      "Views/wwwroot/css/second.css"
    ]
  },
  {
    "outputFileName": "Views/wwwroot/js/bundle.js",
    "inputFiles": [
      "Views/wwwroot/js/fourth.js",
      "Views/wwwroot/js/third.js"
    ]
  }
]
 

خلاصه
در این بخش من توضیحاتی را در مورد ویژگی‌هایی که ویژوال استودیو برای طراحی برنامه‌های وب به توسعه دهنده‌ها ارائه میدهد، شرح دادم که شامل کامپایل خودکار کلاس‌ها، Browser Link و یکی کردن فایل‌های سمت کلاینت ( bundling and minification ) بود. 
مطالب
Blazor 5x - قسمت 32 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 2 - ثبت نام،‌ ورود به سیستم و خروج از آن
در قسمت 25، سرویس‌های سمت سرور اعتبارسنجی و احراز هویت مبتنی بر ASP.NET Core Identity را تهیه کردیم. همچنین در قسمت قبل، سرویس‌های سمت کلاینت کار با این Web API Endpoints را توسعه دادیم. در این مطلب، رابط کاربری متصل کننده‌ی بخش‌های سمت کلاینت و سمت سرور را تکمیل خواهیم کرد.


تکمیل فرم ثبت نام کاربران


در ادامه کدهای کامل کامپوننت فرم ثبت نام کاربران را مشاهده می‌کنید:
@page "/registration"

@inject IClientAuthenticationService AuthenticationService
@inject NavigationManager NavigationManager


<EditForm Model="UserForRegistration" OnValidSubmit="RegisterUser" class="pt-4">
    <DataAnnotationsValidator />
    <div class="py-4">
        <div class=" row form-group ">
            <div class="col-6 offset-3 ">
                <div class="card border">
                    <div class="card-body px-lg-5 pt-4">
                        <h3 class="col-12 text-success text-center py-2">
                            <strong>Sign Up</strong>
                        </h3>
                        @if (ShowRegistrationErrors)
                        {
                            <div>
                                @foreach (var error in Errors)
                                {
                                    <p class="text-danger text-center">@error</p>
                                }
                            </div>
                        }
                        <hr style="background-color:aliceblue" />
                        <div class="py-2">
                            <InputText @bind-Value="UserForRegistration.Name" class="form-control" placeholder="Name..." />
                            <ValidationMessage For="(()=>UserForRegistration.Name)" />
                        </div>
                        <div class="py-2">
                            <InputText @bind-Value="UserForRegistration.Email" class="form-control" placeholder="Email..." />
                            <ValidationMessage For="(()=>UserForRegistration.Email)" />
                        </div>
                        <div class="py-2 input-group">
                            <div class="input-group-prepend">
                                <span class="input-group-text"> +1</span>
                            </div>
                            <InputText @bind-Value="UserForRegistration.PhoneNo" class="form-control" placeholder="Phone number..." />
                            <ValidationMessage For="(()=>UserForRegistration.PhoneNo)" />
                        </div>
                        <div class="form-row py-2">
                            <div class="col">
                                <InputText @bind-Value="UserForRegistration.Password" type="password" id="password" placeholder="Password..." class="form-control" />
                                <ValidationMessage For="(()=>UserForRegistration.Password)" />
                            </div>
                            <div class="col">
                                <InputText @bind-Value="UserForRegistration.ConfirmPassword" type="password" id="confirm" class="form-control" placeholder="Confirm Password..." />
                                <ValidationMessage For="(()=>UserForRegistration.ConfirmPassword)" />
                            </div>
                        </div>
                        <hr style="background-color:aliceblue" />
                        <div class="py-2">
                            @if (IsProcessing)
                            {
                                <button type="submit" class="btn btn-success btn-block disabled"><i class="fas fa-sign-in-alt"></i> Please Wait...</button>
                            }
                            else
                            {
                                <button type="submit" class="btn btn-success btn-block"><i class="fas fa-sign-in-alt"></i> Register</button>
                            }
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
</EditForm>

@code{
    UserRequestDTO UserForRegistration = new UserRequestDTO();
    bool IsProcessing;
    bool ShowRegistrationErrors;
    IEnumerable<string> Errors;

    private async Task RegisterUser()
    {
        ShowRegistrationErrors = false;
        IsProcessing = true;
        var result = await AuthenticationService.RegisterUserAsync(UserForRegistration);
        if (result.IsRegistrationSuccessful)
        {
            IsProcessing = false;
            NavigationManager.NavigateTo("/login");
        }
        else
        {
            IsProcessing = false;
            Errors = result.Errors;
            ShowRegistrationErrors = true;
        }
    }
}
توضیحات:
- مدل این فرم بر اساس UserRequestDTO تشکیل شده‌است که همان شیءای است که اکشن متد ثبت نام سمت Web API انتظار دارد.
- در این کامپوننت به کمک سرویس IClientAuthenticationService که آن‌را در قسمت قبل تهیه کردیم، شیء نهایی متصل به فرم، به سمت Web API Endpoint ثبت نام ارسال می‌شود.
- در اینجا روشی را جهت غیرفعال کردن یک دکمه، پس از کلیک بر روی آن مشاهده می‌کنید. می‌توان پس از کلیک بر روی دکمه‌ی ثبت نام، با true کردن یک فیلد مانند IsProcessing، بلافاصله دکمه‌ی جاری را برای مثال با ویژگی disabled در صفحه درج کرد و یا حتی آن‌را از صفحه حذف کرد. این روش، یکی از روش‌های جلوگیری از کلیک چندباره‌ی کاربر، بر روی یک دکمه‌است.
- فرم جاری، خطاهای اعتبارسنجی مخصوص Identity سمت سرور را نیز نمایش می‌دهد که حاصل از ارسال آن‌ها توسط اکشن متد ثبت نام است:


- پس از پایان موفقیت آمیز ثبت نام، کاربر را به سمت فرم لاگین هدایت می‌کنیم.


تکمیل فرم ورود به سیستم کاربران


در ادامه کدهای کامل کامپوننت فرم ثبت نام کاربران را مشاهده می‌کنید:
@page "/login"

@inject IClientAuthenticationService AuthenticationService
@inject NavigationManager NavigationManager

<div id="logreg-forms">
    <h1 class="h3 mb-3 pt-3 font-weight-normal text-primary" style="text-align:center;">Sign In</h1>
    <EditForm Model="UserForAuthentication" OnValidSubmit="LoginUser">
        <DataAnnotationsValidator />
        @if (ShowAuthenticationErrors)
        {
            <p class="text-center text-danger">@Errors</p>
        }
        <InputText @bind-Value="UserForAuthentication.UserName" id="email" placeholder="Email..." class="form-control mb-2" />
        <ValidationMessage For="(()=>UserForAuthentication.UserName)"></ValidationMessage>
        <InputText @bind-Value="UserForAuthentication.Password" type="password" placeholder="Password..." id="password" class="form-control mb-2" />
        <ValidationMessage For="(()=>UserForAuthentication.Password)"></ValidationMessage>
        @if (IsProcessing)
        {
            <button type="submit" class="btn btn-success btn-block disabled"><i class="fas fa-sign-in-alt"></i> Please Wait...</button>
        }
        else
        {
            <button type="submit" class="btn btn-success btn-block"><i class="fas fa-sign-in-alt"></i> Sign in</button>
        }
        <a href="/registration" class="btn btn-primary text-white mt-3"><i class="fas fa-user-plus"></i> Register as a new user</a>
    </EditForm>
</div>
@code
{
    AuthenticationDTO UserForAuthentication = new AuthenticationDTO();
    bool IsProcessing = false;
    bool ShowAuthenticationErrors;
    string Errors;
    string ReturnUrl;

    private async Task LoginUser()
    {
        ShowAuthenticationErrors = false;
        IsProcessing = true;
        var result = await AuthenticationService.LoginAsync(UserForAuthentication);
        if (result.IsAuthSuccessful)
        {
            IsProcessing = false;
            var absoluteUri = new Uri(NavigationManager.Uri);
            var queryParam = HttpUtility.ParseQueryString(absoluteUri.Query);
            ReturnUrl = queryParam["returnUrl"];
            if (string.IsNullOrEmpty(ReturnUrl))
            {
                NavigationManager.NavigateTo("/");
            }
            else
            {
                NavigationManager.NavigateTo("/" + ReturnUrl);
            }
        }
        else
        {
            IsProcessing = false;
            Errors = result.ErrorMessage;
            ShowAuthenticationErrors = true;
        }
    }
}
توضیحات:
- مدل این فرم بر اساس AuthenticationDTO تشکیل شده‌است که همان شیءای است که اکشن متد لاگین سمت Web API انتظار دارد.
- در این کامپوننت به کمک سرویس IClientAuthenticationService که آن‌را در قسمت قبل تهیه کردیم، شیء نهایی متصل به فرم، به سمت Web API Endpoint ثبت نام ارسال می‌شود.
- در اینجا نیز همانند فرم ثبت نام، پس از کلیک بر روی دکمه‌ی ورود به سیستم، با true کردن یک فیلد مانند IsProcessing، بلافاصله دکمه‌ی جاری را با ویژگی disabled در صفحه درج کرد‌ه‌ایم تا از کلیک چندباره‌ی کاربر، جلوگیری شود.
- این فرم، خطاهای اعتبارسنجی مخصوص Identity سمت سرور را نیز نمایش می‌دهد که حاصل از ارسال آن‌ها توسط اکشن متد لاگین است:


- پس از پایان موفقیت آمیز ورود به سیستم، یا کاربر را به آدرسی که پیش از این توسط کوئری استرینگ returnUrl مشخص شده، هدایت می‌کنیم و یا به صفحه‌ی اصلی برنامه. همچنین در اینجا Local Storage نیز مقدار دهی شده‌است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار JWT تولید شده‌ی پس از لاگین و همچنین مشخصات کاربر دریافتی از Web Api، جهت استفاده‌های بعدی، در Local Storage مرورگر درج شده‌اند.


تغییر منوی راهبری سایت، بر اساس وضعیت لاگین شخص


تا اینجا قسمت‌های ثبت نام و ورود به سیستم را تکمیل کردیم. در ادامه نیاز داریم تا منوی سایت را هم بر اساس وضعیت اعتبارسنجی شخص، تغییر دهیم. برای مثال اگر شخصی به سیستم وارد شده‌است، باید در منوی سایت، لینک خروج و نام خودش را مشاهده کند و نه مجددا لینک‌های ثبت‌نام و لاگین را. جهت تغییر منوی راهبری سایت، کامپوننت Shared\NavMenu.razor را گشوده و لینک‌های قبلی ثبت‌نام و لاگین را با محتوای زیر جایگزین می‌کنیم:
<AuthorizeView>
    <Authorized>
        <li class="nav-item p-0">
          <NavLink class="nav-link" href="#">
             <span class="p-2">
                Hello, @context.User.Identity.Name!
             </span>
          </NavLink>
        </li>
        <li class="nav-item p-0">
          <NavLink class="nav-link" href="logout">
             <span class="p-2">
                Logout
             </span>
          </NavLink>
        </li>
    </Authorized>
    <NotAuthorized>
        <li class="nav-item p-0">
          <NavLink class="nav-link" href="registration">
            <span class="p-2">
               Register
            </span>
          </NavLink>
        </li>
        <li class="nav-item p-0">
          <NavLink class="nav-link" href="login">
            <span class="p-2">
              Login
            </span>
          </NavLink>
        </li>
    </NotAuthorized>
</AuthorizeView>
نمونه‌ی چنین منویی را در قسمت 22 نیز مشاهده کرده بودید. AuthorizeView، یکی از کامپوننت‌های استانداردBlazor  است. زمانیکه کاربری به سیستم لاگین کرده باشد، فرگمنت Authorized و در غیر اینصورت قسمت NotAuthorized آن‌را مشاهده خواهید کرد و همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، این کامپوننت برای اینکه کار کند، نیاز دارد به اطلاعات AuthenticationState (و یا همان لیستی از User Claims) دسترسی داشته باشد که آن‌را توسط یک AuthenticationStateProvider سفارشی، به سیستم معرفی و توسط کامپوننت CascadingAuthenticationState، به صورت آبشاری در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار دادیم که نمونه‌ای از آن، درج مقدار context.User.Identity.Name در منوی سایت است.


تکمیل قسمت خروج از سیستم

اکنون که لینک logout را در منوی سایت، پس از ورود به سیستم نمایش می‌دهیم، می‌توان کدهای کامپوننت آن‌را (Pages\Authentication\Logout.razor) به صورت زیر تکمیل کرد:
@page "/logout"

@inject IClientAuthenticationService AuthenticationService
@inject NavigationManager NavigationManager

@code
{
    protected async override Task OnInitializedAsync()
    {
        await AuthenticationService.LogoutAsync();
        NavigationManager.NavigateTo("/");
    }
}
در اینجا در ابتدا توسط سرویس IClientAuthenticationService و متد LogoutAsync آن، کلیدهای Local Storage مربوط به JWT و اطلاعات کاربر حذف می‌شوند و سپس کاربر به صفحه‌ی اصلی هدایت خواهد شد.

مشکل! پس از کلیک بر روی logout، هرچند می‌توان مشاهده کرد که اطلاعات Local Storage به درستی حذف شده‌اند، اما ... پس از هدایت به صفحه‌ی اصلی برنامه، هنوز هم لینک logout و نام کاربری شخص نمایان هستند و به نظر هیچ اتفاقی رخ نداده‌است!
علت اینجا است که AuthenticationStateProvider سفارشی را که تهیه کردیم، فاقد اطلاع رسانی تغییر وضعیت است:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class AuthStateProvider : AuthenticationStateProvider
    {
        // ...

        public void NotifyUserLoggedIn(string token)
        {
            var authenticatedUser = new ClaimsPrincipal(
                                        new ClaimsIdentity(JwtParser.ParseClaimsFromJwt(token), "jwtAuthType")
                                    );
            var authState = Task.FromResult(new AuthenticationState(authenticatedUser));
            base.NotifyAuthenticationStateChanged(authState);
        }

        public void NotifyUserLogout()
        {
            var authState = Task.FromResult(new AuthenticationState(new ClaimsPrincipal(new ClaimsIdentity())));
            base.NotifyAuthenticationStateChanged(authState);
        }
    }
}
در اینجا نیاز است پس از لاگین و یا خروج شخص، حتما متد NotifyAuthenticationStateChanged کلاس پایه‌ی AuthenticationStateProvider فراخوانی شود تا وضعیت AuthenticationState ای که در اختیار کامپوننت‌ها قرار می‌گیرد نیز تغییر کند. در غیراینصورت login و logout و یا هر تغییری در لیست user claims، به صورت آبشاری در اختیار کامپوننت‌های برنامه قرار نمی‌گیرند. به همین جهت دو متد عمومی NotifyUserLoggedIn و NotifyUserLogout را به AuthStateProvider اضافه می‌کنیم، تا این متدها را در زمان‌های لاگین و خروج از سیستم، در سرویس ClientAuthenticationService، فراخوانی کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientAuthenticationService : IClientAuthenticationService
    {
        private readonly HttpClient _client;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;
        private readonly AuthenticationStateProvider _authStateProvider;

        public ClientAuthenticationService(
            HttpClient client,
            ILocalStorageService localStorage,
            AuthenticationStateProvider authStateProvider)
        {
            _client = client;
            _localStorage = localStorage;
            _authStateProvider = authStateProvider;
        }

        public async Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication)
        {
            // ...
            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                //...
                ((AuthStateProvider)_authStateProvider).NotifyUserLoggedIn(result.Token);

                return new AuthenticationResponseDTO { IsAuthSuccessful = true };
            }
            //...
        }

        public async Task LogoutAsync()
        {
            //...
            ((AuthStateProvider)_authStateProvider).NotifyUserLogout();
        }
    }
}
در اینجا تغییرات لازم اعمالی به سرویس ClientAuthenticationService را مشاهده می‌کنید:
- ابتدا AuthenticationStateProvider به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است.
- سپس در حین لاگین موفق، متد NotifyUserLoggedIn آن فراخوانی شده‌است.
- در آخر پس از خروج از سیستم، متد NotifyUserLogout فراخوانی شده‌است.

پس از این تغییرات اگر بر روی لینک logout کلیک کنیم، این گزینه به درستی عمل کرده و اینبار شاهد نمایش مجدد لینک‌های لاگین و ثبت نام خواهیم بود.


محدود کردن دسترسی به صفحات برنامه بر اساس نقش‌های کاربران

پس از ورود کاربر به سیستم و تامین AuthenticationState، اکنون می‌خواهیم تنها این نوع کاربران اعتبارسنجی شده بتوانند جزئیات اتاق‌ها (برای شروع رزرو) و یا صفحه‌ی نمایش نتیجه‌ی پرداخت را مشاهده کنند. البته نمی‌خواهیم صفحه‌ی نمایش لیست اتاق‌ها را محدود کنیم. برای این منظور ویژگی Authorize را به ابتدای تعاریف کامپوننت‌های PaymentResult.razor و RoomDetails.razor، اضافه می‌کنیم:
@attribute [Authorize(Roles = ‍ConstantRoles.Customer)]
که البته در اینجا ذکر فضای نام آن در فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor، ضروری است:
@using Microsoft.AspNetCore.Authorization

با این تعریف، دسترسی به صفحات کامپوننت‌های یاد شده، محدود به کاربرانی می‌شود که دارای نقش Customer هستند. برای معرفی بیش از یک نقش، فقط کافی است لیست نقش‌های مدنظر را که می‌توانند توسط کاما از هم جدا شوند، به ویژگی Authorize کامپوننت‌ها معرفی کرد و نمونه‌ای از آن‌را در مطلب 23 مشاهده کردید.
نکته‌ی مهم: فیلتر Authorize را باید بر روی اکشن متدهای متناظر سمت سرور نیز قرار داد؛ در غیراینصورت تنها نیمی از کار انجام شده‌است و هنوز آزادانه می‌توان با Web API Endpoints موجود کار کرد.


تکمیل مشخصات هویتی شخصی که قرار است اتاقی را رزرو کند

پیشتر در فرم RoomDetails.razor، اطلاعات ابتدایی کاربر را مانند نام او، دریافت می‌کردیم. اکنون با توجه به محدود شدن این کامپوننت به کاربران لاگین کرده، می‌توان اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم را نیز به صورت خودکار بارگذاری و تکمیل کرد:
@page "/hotel-room-details/{Id:int}"

// ...

@code {
     // ...

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails = new RoomOrderDetailsDTO();
            if (Id != null)
            {
                // ...

                if (await LocalStorage.GetItemAsync<UserDTO>(ConstantKeys.LocalUserDetails) != null)
                {
                    var userInfo = await LocalStorage.GetItemAsync<UserDTO>(ConstantKeys.LocalUserDetails);
                    HotelBooking.OrderDetails.UserId = userInfo.Id;
                    HotelBooking.OrderDetails.Name = userInfo.Name;
                    HotelBooking.OrderDetails.Email = userInfo.Email;
                    HotelBooking.OrderDetails.Phone = userInfo.PhoneNo;
                }
            }
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
در اینجا با توجه به اینکه UserId هم مقدار دهی می‌شود، می‌توان سطر زیر را از ابتدای متد SaveRoomOrderDetailsAsync سرویس ClientRoomOrderDetailsService، حذف کرد:
public async Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
{
   // details.UserId = "unknown user!";
به این ترتیب هویت کاربری که کار خرید را انجام می‌دهد، دقیقا مشخص خواهد شد و همچنین پس از بازگشت از صفحه‌ی پرداخت بانکی، اطلاعات او مجددا از Local Storage دریافت و مقدار دهی اولیه می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-32.zip
مطالب
کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی برنامه‌های Angular با استفاده از RxJS 5.5
Angular 5.x به همراه پشتیبانی از RxJS 5.5.x منتشر شده‌است. RxJS 5.5 نیز به همراه تغییر قابل ملاحظه‌ای در نحوه‌ی import اجزای آن توسط ویژگی جدید lettable operators است. در این مطلب نحوه‌ی ارتقاء برنامه‌های قبلی به این نگارش جدید و همچنین اثر آن‌را بر اندازه‌ی برنامه‌ی نهایی تولید شده، بررسی می‌کنیم.


روش جدید import اجزای RxJS در نگارش 5.5 آن

تغییرات تعاریف عملگرها:
تا پیش از Angular 5 و RxJS 5.5 (و یا Angular CLI versions <1.5.0)، اگر نیاز به عملگری (operator/function) مانند map وجود داشت، روش import آن به صورت زیر بود:
import 'rxjs/add/operator/map';
اما پس از RxJS 5.5 امکان import آن‌ها با روش مخصوص ES 6 میسر شده‌است (به نام جمع operators دقت داشته باشید؛ چون مسیر rxjs/observable نیز وجود دارد):
import { map } from 'rxjs/operators';
بنابراین در این حالت دیگر روش import یکجای این تعاریف در فایلی مانند «rxjs-operators.ts» وجود ندارد و این تعاریف باید به ازای هر فایلی که از آن‌ها استفاده می‌کنند، مانند سایر importهای ES 6 یکبار دیگر مجددا ذکر شوند؛ مانند:
import { map, catchError, tap } from 'rxjs/operators';
در حالت کلی مسیر node_modules/rxjs/operators را برای یافتن متدهای جدید بررسی کنید.

همچنین در این نگارش، Observable بجای rxjs/Rx :
import { Observable } from 'rxjs/Rx';
از rxjs/Observable دریافت می‌شود:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
تا بتوان از قابلیت‌های جدید آن استفاده کرد.

تغییرات تعاریف statics:
برای صدور خطاها بجای throw قبلی:
import 'rxjs/add/observable/throw';

Observable.throw('error');
خواهیم داشت:
import { ErrorObservable } from 'rxjs/observable/ErrorObservable';

ErrorObservable.create('error');

و برای ایجاد تایمر، بجای timer پیشین:
import "rxjs/add/observable/timer";

const timerSource$ = Observable.timer(initialDelay);
خواهیم داشت:
import { timer } from 'rxjs/observable/timer';  

const timerSource$ = timer(initialDelay);
و به طور کلی مسیر node_modules\rxjs\observable را برای یافتن تعاریف static قبلی جستجو کنید.


معرفی lettable operators

Lettable Operators توابعی هستند که یک observable را دریافت و یک observable را بازگشت می‌دهند؛ به آن‌ها pipeable operators هم می‌گویند. از این جهت که در اینجا متد جدید pipe، برای ترکیب چندین تابع عملگر بر روی مقادیر observable توسط آن، ارائه شده‌است.
مزیت این روش این است که pipeable/lettable operators، یک سری تابع محض هستند و اگر مورد استفاده قرار نگیرند، به سادگی توسط سیستم و ابزار ساخت برنامه، از فایل نهایی حذف خواهند شد؛ یا اصطلاحا tree-shakable هست. اما روش پیشین تعریف این عملگرها، tree-shakable نبوده و حتی اگر توسط برنامه مورد استفاده قرار نگیرند، در بسته‌ی نهایی تولید شده، حضور خواهند داشت. Tree-shaking به معنای پروسه‌ی حذف کدهای مرده است. روش جدید استفاده‌ی از importهای ES 6، امکان تشخیص عملگرهای استفاده نشده را توسط ابزارهایی مانند TS-Lint و تنظیمات کامپایلر TypeScript به سادگی میسر می‌کنند و به این ترتیب با حذف متدها و ماژول‌های استفاده نشده، می‌توان به حجم نهایی بسیار کمتری رسید.


روش قبلی تعریف عملگرهای Observable، اصطلاحا Patching نامیده می‌شود. به این معنا که هر متد جدید import شده‌ی در برنامه، به Observable.prototype اصلی اضافه و وصله می‌شود. اما در این روش جدید، تنها متد وصله شده‌ی از پیش موجود، Observable.prototype.pipe است و تمام متدهای دیگر import شده، توابع محض هستند و نه وصله‌ای به Observable.prototype اصلی. زمانیکه وصله‌ای به Observable.prototype متصل می‌شود، دیگر امکان حذف آن توسط ابزارهای ساخت برنامه وجود ندارد (حتی اگر استفاده نشده باشند)؛ اما اگر این متدها به صورت خالص و مجزای از Observable.prototype ارائه شوند، امکان حذف کدهای مرده و استفاده نشده، به سادگی میسر خواهد شد؛ چون توابعی خالص و متکی به خود هستند.

یک نمونه مثال استفاده‌ی از pipeable/lettable operators را در کد زیر مشاهده می‌کنید:
import { from} from 'rxjs/observable/from';
import { map, scan, filter } from 'rxjs/operators';

const source$ = range(1,10);

const sumOfSquaredOddNumbers$ = source$.pipe(
   filter(n => n % 2 !== 0), 
   map(n => n * n),
   scan((acc,s) => acc + s, 0)
);
sumOfSquaredOddNumbers$.subscribe(v => console.log(v));

/*** Output ****/ 
1
10
35
84
165
این مثال، جمع به توان 2 اعداد را در یک بازه‌ی مشخص، محاسبه می‌کند. برای این منظور ابتدا یک منبع Observable توسط متد range ایجاد شده‌است.
در اینجا روش تعریف Observableها نیز تغییر کرده‌است و از متد of جهت کار با تعدادی ورودی مشخص و یا متد range برای کار با بازه‌ای از اعداد، استفاده می‌شود:
import { of } from 'rxjs/observable/of';
import { from } from 'rxjs/observable/from';
import { range } from 'rxjs/observable/range';

const source$ = of(1,2,3);
const rangeSource$ = range(0,5);
سپس توسط متد pipe، ترکیبی از متدهای RxJS را مشاهده می‌کند که بر روی منبع Observable اصلی کار می‌کنند.
متد filter، اعداد فرد بازه را انتخاب می‌کند. متد map این اعداد انتخابی را به توان 2 می‌رساند و سپس متد scan آن‌ها را با هم جمع می‌زند و نتیجه توسط متد pipe به صورت یک Observable دیگر بازگشت داده می‌شود که می‌توان مشترک آن شد و برای مثال خروجی فوق را در console درج کرد.


تغییر نام عملگرهای قبلی RxJS

تا اینجا دریافتیم که هدف اصلی pipeable/lettable operators، عدم معرفی آن‌ها به صورت یک وصله‌ی جدید جدانشدنی از Observable.prototype، به صورت توابع خالص است. اکنون که این عملگرها، تبدیل به متدهای خالص و متکی به خود شده‌اند، نباید با متدهای اصلی جاوا اسکریپت تداخل نام پیدا کنند؛ به همین جهت برای ارتقاء کدهای قدیمی خود، به این تغییر نام‌ها نیاز خواهید داشت: متد do به tap تغییر نام یافته‌است. متد switch شده‌است switchAll. بجای catch اینبار catchError داریم و finally شده‌است finalize.


مثالی از ارتقاء کدهای قدیمی به روش جدید RxJS 5.5

اگر مثال روش قدیمی مبتنی بر وصله کردن Observable.prototype، به صورت زیر باشد:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/map';
import 'rxjs/add/operator/filter';

names = allUserData.
         map(user => user.name).
         filter(name => name);
معادل جدید آن به این صورت تغییر می‌کند:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { map, filter } from 'rxjs/operators';

names = allUserData.pipe(
   map(user => user.name),
   filter(name => name),
);
زمانیکه تعریف Observable از مسیر rxjs/Observable درخواست می‌شود، به همراه عملگر وصله شده‌ی pipe نیز هست. به همین جهت نیازی به تعریف مجدد آن نیست. پس از آن متدهای map و filter، به داخل pipe منتقل می‌شوند. در این بین نیاز است تغییر نام متدها را که پیشتر نیز ذکر شد، مدنظر داشته باشید.
به عنوان یک مثال تکمیلی، کدهای سری «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» جهت استفاده‌ی از pipeable/lettable operators به روز رسانی شده‌اند. لیست تغییرات آن‌ها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
آموزش LINQ بخش پنجم
در ادامه سری آموزشی LINQ، موارد دیگری از عبارت‌های پرس و جو را بررسی می‌کنیم:
 • عبارت group
 • عبارت orderby
 • کلمات کلیدی ascending و descending
 • کلمه کلیدی by


بررسی عبارت group و کلمه‌ی کلیدی by

عبارت group یک توالی یک بعدی (flat sequence) یا ساده را از ورودی دریافت و یک توالی گروه بندی شده را تولید می‌کند.
مثال: در بخش دوم این سری آموزشی، کلاسی به نام Ingredient تعریف کردیم که مواد غذایی و کالری آنها را نگهداری می‌کرد. در این مثال قصد داریم مواد غذایی دریافت شده از توالی ورودی را بر اساس کالری آنها، به گروه‌هایی تقسیم کنیم، بطوریکه مواد غذایی با کالری‌های یکسان در یک گروه قرار بگیرند:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Lard", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Oats", Calories=50}
};

IEnumerable<IGrouping<int, Ingredient>> query =
from i in ingredients
group i by i.Calories;

foreach (IGrouping<int, Ingredient> group in query)
{
   Console.WriteLine($"Ingredients with {group.Key} calories");
   foreach (Ingredient ingredient in group)
   {
      Console.WriteLine($"- { ingredient.Name}");
   }
}
در این مثال، از نوع جنریکی به نام IGrouping استفاده شده‌است که اولین پارامتر آن کلید گروه است (در این مثال کالری مواد غذایی) و دومین پارامتر آن، نوع لیست را مشخص می‌کند که در اینجا کلاس Ingredient است. اعضای لیست تولید شده، کالری یکسانی دارند. دلیل استفاده‌ی از نوع‌ها بصورت صریح و آشکار (Explicit) خوانایی بیشتر برای تشخیص خروجی‌های تولید شده‌ی در کد‌ها می‌باشد. ولی راه بهتر، جایگزین کردن کد <<IEnumerable<IGrouping<int, Ingredient با کلمه‌ی کلیدی var  می‌باشد.
خروجی مثال بالا:
 Ingredients with 500 calories
- Sugar
- Lard
- Butter
Ingredients with 100 calories
- Egg
- Milk
Ingredients with 50 calories
- Flour
- Oats

برای آشنایی بیشتر با اینترفیس IGrouping اینجا را مطالعه کنید.


عبارت orderby و کلمات کلیدی ascending  و descending 

عبارت orderby برای تولید یک توالی مرتب شده‌ی بصورت صعودی (ascending)  و یا نزولی (descending) مورد استفاده قرار می‌گیرد.
مثال: توالی مثال قبل را در نظر بگیرد:
IOrderedEnumerable<Ingredient> sortedByNameQuery =
from i in ingredients
orderby i.Name
select i;

foreach (var ingredient in sortedByNameQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
خروجی مثال بالا:
Butter
Egg
Flour
Lard
Milk
Oats
Sugar
علملیات مرتب سازی بصورت پیش فرض بصورت صعودی می‌باشد (Ascending). برای تغییر این حالت می‌توانید از کلمه‌ی کلیدی descending استفاده کنید:
IOrderedEnumerable<Ingredient> sortedByNameQuery =
from i in ingredients
orderby i.Name descending
select i;
با اجرای مجدد برنامه، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:
 Sugar
Oats
Milk
Lard
Flour
Egg
Butter
عبارت orderby  را می‌توان با عبارت groupby ترکیب کرد و نتیجه‌ی حاصل از مثال اول این مطلب را بصورت مرتب شده بر اساس کالری مواد غذایی مشاهده کرد.
مثال:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient{Name = "Sugar", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Lard", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Butter", Calories=500},
   new Ingredient{Name = "Egg", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Milk", Calories=100},
   new Ingredient{Name = "Flour", Calories=50},
   new Ingredient{Name = "Oats", Calories=50}
};

IEnumerable<IGrouping<int, Ingredient>> query =
from i in ingredients
group i by i.Calories
into calorieGroup
orderby calorieGroup.Key
select calorieGroup;

foreach (IGrouping<int, Ingredient> group in query)
{
   Console.WriteLine($"Ingredients with {group.Key} calories");
   foreach (Ingredient ingredient in group)
   {
     Console.WriteLine($"- { ingredient.Name}");
   }
}
خروجی مثال بالا :
 Ingredients with 50 calories
- Flour
- Oats
Ingredients with 100 calories
- Egg
- Milk
Ingredients with 500 calories
- Sugar
- Lard
- Butter
همانطور که مشاهده می‌کنید بر عکس حالت قبلی که خروجی گروه‌ها بصورت نزولی بود، اینجا خروجی بر اساس کالری غذا و بصورت صعودی، نمایش داده شده است.


در این سری آموزشی با دو روش نوشتن پرس و جو، در LINQ آشنا شدیم:
 1- Fluent Style (استفاده از متدهای الحاقی برای انجام عملیات‌های مختلف بر روی توالی)
 2- Expression Style (استفاده از کلمات کلیدی (key word) برای انجام عملیات‌های مختلف بر روی توالی)

 هر یک از روش‌های فوق مزایایی دارند که با توجه به شرایطی که با آن روبرو هستیم از آنها استفاده می‌کنیم:
 • تعداد عملگر‌ها : در صورتی که پرس و جو نیاز به یک عملگر بر روی توالی داشته باشد می‌توان از روش اول استفاده کرد. به این خاطر که نسبت به روش دوم تعداد دستورات کمتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مثال :
 var q1 = ingredients.Where(x => x.Calories > 100);
var q2 = from i in ingredients
 where i.Calories >
100 select i;
در مثال فوق نتیجه‌ی اجرای دو پرس و جو، موادی است که کالری آنها بیشتر از 100 می‌باشد. همانطور که مشاهده می‌کنید روش اول مختصرتر از روش دوم است. این مورد در زمانی است که تنها یک عملیات بر روی توالی اجرا شود.
 • پرس و جویی که قرار است نوشته شود، از نظر عملیات بر روی توالی ساده باشد: در این حالت روش استفاده شده تفاوتی نمی‌کند و بستگی به روش برگزیده و مورد علاقه‌ی برنامه نویس و یا تیم برنامه نویسی دارد. مثلا زمانیکه تنها عملگر‌های Where  و orderby بخواهند اجرا شود.
 • پرس و جوهایی که با متغیر‌های range مختلفی رو برو هستند: در این حالت استفاده از عبارت‌های پرس و جو راحت از روش عملگر‌های پرس و جو می‌باشد.

لیستی از عملگرهای جستجو که در روش عبارت‌های جستجو معادل آنها مهیا شده است :
 • GroupBy
 • GroupJoin
 • Join
 • OrderBy
 • OrderByDescending
 • Select
 • SelectMany
 • ThenBy
 • ThenByDescending
 • Where

در بسیاری از پرس و جو‌ها می‌توانیم هر دو روش را با هم ترکیب کنیم که نمونه‌ای از آن، در جلسه‌ی چهارم در زمان استفاده‌ی از متد DefaultIfEmpty استفاده شد. درمثال زیر استفاده از عملگر count، با استفاده از روش اول، به همراه عبارت پرس و جوی تولید شده‌ی با روش دوم، نمایش داده شده است:
 int mixedQuery =
(from i in ingredients
where i.Calories > 100
select i).Count();
مطالب
آموزش LINQ بخش سوم
در ادامه سری آموزشی LINQ  به بررسی متغیرهای Range می‌پردازیم:
4 عنصر یک عبارت پرس و جو عبارتند از:
• علملگرهای LINQ
• کلمات کلیدی Keyword
• متغیر‌های Range

Range Variable : متغیر تعریف شده‌ی در یک محدوده خاص.

  عبارت پرس و جوی زیر را در نظر بگیرد:
var query = from word in list
where word.StartsWith("a")
select word;
در این پرس و جو (from,in,where,select) کلمات کلیدی محسوب می‌شوند. البته where و select می‌توانند به عنوان عملگر محسوب شوند.
شناسه‌ی list یک متغیر محلی است و تنها موردی که باقی می‌ماند شناسه‌ی word است که به آن متغیر Range می‌گوییم. متغیر‌های Range همانند متغیر‌های مرسوم مورد استفاده‌ی در برنامه‌ها هستند که بصورت فقط خواندنی مهیا شده اند. با این اوصاف متغیر‌های Range در ابتدا کمی عجیب به نظر می‌رسند. به این علت که در وسط عبارت پرس و جو معرفی می‌شوند و نیازی به تعریف شدن به روش مرسوم به شکل زیر را ندارند:
 String word;
در این حالت معرفی Word از طریق عبارت from انجام می‌شود. کامپایلر نوع داده‌ی متغیر را از طریق فرآیندی به نام Type Inference مشخص می‌کند. در مثال بالا کامپایلر تشخیص می‌دهد که Word از نوع string  است؛ به این علت که جدا شده از <list<string  می‌باشد.

متغیر word  در دو حالت ممکن است قابل دسترس نباشد :
  • پایان پرس و جو
  • مواجه شدن با کلمه کلیدی into . این کلمه‌ی کلیدی برای اتصال دو Query استفاده می‌شود.

نکته
:در بعضی مواقع باید وضعیت متغیر Range را صریحا مشخص کنیم؛ بطور مثال کد زیر با خطا مواجه خواهد شد:
object[] ints = new object[] { 1, 2, 3 };
           var query = from num in ints
                        where num < 3
                        select num;
در زمان پردازش دستور Where، کامپایلر نمی‌تواند عملگر مقایسه‌ای را برای یک نوع int و یک نوع object اجرا کند. برای حل این مشکل بصورت صریح (Explicit) نوع متغیر Range را مشخص می‌کنیم:
var query = from int num in ints
where num < 3
select num;
همانطور که می‌بینید در این حالت به کامپایلر اعلام می‌کنیم که num از نوع int می‌باشد و cast کردن با موفقیت انجام می‌شود و خروجی همان چیزی است که ما انتظار داریم.

تذکر : بهتر است از تعریف صریح متغیر Range پرهیز کنیم؛ مگر در شرایطی مثل کد بالا .

قطعه کد زیر به‌راحتی کامپایل می‌شود و نیازی به اعلان صریح نوع متغیر range نیست. زیر از طریق مکانیزیم Type Inference نوع متغیر مشخص شده است.
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
اعلان صریح متغیر Range باعث می‌شود که پشت پرده، عملیات <Cast<T اتفاق بیافتد و در مواقع غیر ضروری مثل کد فوق ممکن است کارآیی را کاهش دهد. یکی از نقاطی که در صورت پایین بودن کارآیی دستورات LINQ باید بررسی شود همین مورد CAST است. البته تنها استثنایی که در این مورد وجود دارد، توالی‌های غیر جنریک هستند (non generic Enumerable). در این حالت باید از Cast استفاده کرد.
متغیر Range در محدوده‌ی مورد استفاده باید از یک شناسه‌ی یکتا برخوردار باشد.
 string word="test";
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
همانطور که مشاهده می‌کنید کامپایلر خطای تعریف دو شناسه‌ی یکتا را در یک محدوده، اعلام می‌کند.

تا اینجا از طریق کلمه‌ی کلیدی from، متغیری را تعریف کردیم. با استفاده از کلمات کلیدی let ،into و join  نیز می‌توان متغیر‌های Range تعریف کرد.

عبارت let

کلمه‌ی کلیدی let این امکان را فراهم می‌کند تا یک متغیر Range جدید را ایجاد کرده و در عبارت‌های بعدی از آن استفاده کنیم. در کد زیر از طریق کلمه‌ی کلیدی let، یک متغیر Range جدید را بنام IsDairy تعریف می‌کنیم که از نوع bool  می‌باشد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
let isDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter"
where i.Calories >= 150 && isDairy
select i;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
  متغیر isDairy در عبارت (clause) بعدی که where باشد، مورد استفاده قرار گرفته است. توجه داشته باشید که متغیر i  تعریف شده‌ی در ابتدای پرس و جو، در بخش Select قابل دسترسی است. دستور let باعث از دسترس خارج شدن متغیر در بخش بعدی نمی‌شود.

در کد زیر قصد داریم عملیات‌های زیر را بر روی توالی ورودی اعمال کنیم:
1- جدا کردن عناصر توالی ورودی بر اساس جدا کننده‌ی "  ," 
2- تبدیل همه‌ی حروف عناصر توالی ایجاد شده به حروف بزرگ
3- جدا کردن عناصر توالی حاصل از مرحله‌ی 2، به شرط برابر بودن با MILK,BUTTER,CHEESE
4- نمایش توالی ایجاد شده
string[] csvRecipes = { "milk,sugar,eggs", "flour,BUTTER,eggs", "vanilla,ChEEsE,oats" };
var dairyQuery = from csvRecipe in csvRecipes
let ingredients = csvRecipe.Split(',')
from ingredient in ingredients
let uppercaseIngredient = ingredient.ToUpper()
where
  uppercaseIngredient == "MILK" ||
  uppercaseIngredient == "BUTTER" ||
  uppercaseIngredient == "CHEESE"
select uppercaseIngredient;

foreach (var dairyIngredient in dairyQuery)
{
   Console.WriteLine($"{dairyIngredient} is dairy");
}
همانطور که مشاهده می‌کنید متغیر ایجاد شده‌ی توسط let می‌تواند یک مقدار عددی (مثال قبل) و یا یک مجموعه را در خود ذخیره کند (مثال فوق).

 عبارت Into 
متغیر جدیدی که توسط این دستور ایجاد می‌شود، می‌تواند نتیجه‌ی حاصل از دستور Select را در خود ذخیره کند. در کد زیر یک نوع بی‌نام ایجاد کرده و در ادامه‌ی پرس و جو از آن استفاده می‌کنیم:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
select new //نوع بی نام
{
  OriginalIngredient = i,
  IsDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter",
  IsHighCalorie = i.Calories >= 150
}
into temp
where temp.IsDairy && temp.IsHighCalorie
select temp.OriginalIngredient;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
نکته‌ای که در ابتدای این بحث اشاره شد، در این مثال خود را نشان می‌دهد و آن هم عدم دسترسی به متغیر i در بخش پایانی پرس و جو (select  نهایی) می‌باشد.

در ادامه‌ی این سری آموزشی، به بررسی عبارت join  می‌پردازیم. 
مطالب
اشیاء Enumerable و Enumerator و استفاده از قابلیت‌های yield (قسمت دوم)
در مطلب قبل متوجه شدیم که Enumerable و Enumerator چه چیزی هستند و آن‌ها را چگونه می‌سازند. در انتهای آن مطلب نیز قطعه کدی وجود داشت که در آن دیدیم چگونه یک شئ Enumerable می‌تواند در عملیاتی نسبتاً پیچیده یک شئ Enumerator ایجاد کند.
حال می‌خواهیم قابلیت زبانی‌ای را بررسی کنیم که در اصل مشابه همین کاری که ما انجام دادیم یعنی ایجاد شئ جداگانهٔ Enumerator و برگرداندن یک نمونه از آن در زمانی که ما GetEnumerator را از Enumerableمان فراخوانی می‌کنیم را انجام می‌دهد.

yield و نحوهٔ پیاده‌سازی آن

در اینجا قطعه کدی قرار دارد که در اصل جایگزین دو کلاسی‌است که در انتهای مطلب قبل قرار داشت که به کمک قابلیت yield آن را بازنویسی کرده‌ایم:
    public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>
    {
        T[] _array;
        public ArrayEnumerable(T[] array)
        {
            _array = array;
        }


        public IEnumerator<T> GetEnumerator()
        {
            int index = 0;
            while (index < _array.Length)
            {
                yield return _array[index];
                index++;
            }
            yield break;
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(yield break در اینجا مانند return در یک تابع/متد با نوع خروجی void اضافی‌است و فقط برای آشنایی با syntax دومی که yield در سی‌شارپ پشتیبانی می‌کند قرار داده شده‌است)

همانطور که می‌بینیم کد قبلی ما به مقدار بسیاری ساده‌تر و خواناتر شد و برای فهم آن کافی است که مفهوم yield را بدانیم.

yield به معنای برآوردن یا ارائه‌کردن کلید واژه‌ای است که می‌توان آن را اینگونه تصور کرد که با هر با صدا زده‌شدن کد را متوقف می‌کند و نتیجه‌ای را برمی‌گرداند و با درخواست ما برای ادامهٔ کار (با MoveNext) کار خود را از همان جای متوقف شده ادامه می‌دهد.

حالا اگر کمی دقیقتر باشیم سوالی که باید برای ما پیش بیاید این است که آیا CLR خود yield را پشیبانی می‌کند؟
این قطعه کدی است که با کمک بازگردانی مجدد همین کلاس به زبان سی‌شارپ دیده می‌شود:
public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>, IEnumerable
{
    // Fields
    private T[] _array;

    // Methods
    public ArrayEnumerable(T[] array)
    {
        this._array = array;
    }

    public IEnumerator<T> GetEnumerator()
    {
        return new <GetEnumerator>d__0(0);
    }

    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
        return this.GetEnumerator();
    }

    // Nested Types
    [CompilerGenerated]
    private sealed class <GetEnumerator>d__0 : IEnumerator<T>, IEnumerator, IDisposable
    {
        // Fields
        private int <>1__state;
        private T <>2__current;
        public ArrayEnumerable<T> <>4__this;
        public int <index>5__1;

        // Methods
        [DebuggerHidden]
        public <GetEnumerator>d__0(int <>1__state)
        {
            this.<>1__state = <>1__state;
        }

        private bool MoveNext()
        {
            switch (this.<>1__state)
            {
                case 0:
                    this.<>1__state = -1;
                    this.<index>5__1 = 0;
                    while (this.<index>5__1 < ArrayEnumerable<T>._array.Length)
                    {
                        this.<>2__current = ArrayEnumerable<T>._array[this.<index>5__1];
                        this.<>1__state = 1;
                        return true;
                    Label_0050:
                        this.<>1__state = -1;
                        this.<index>5__1++;
                    }
                    break;

                case 1:
                    goto Label_0050;
            }
            return false;
        }

        [DebuggerHidden]
        void IEnumerator.Reset()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        void IDisposable.Dispose()
        {
        }

        // Properties
        T IEnumerator<T>.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }

        object IEnumerator.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }
    }
}
(توجه: برای خواندن این کد، <...>ها را نادیده بگیرید، اینها هیچ وظیفهٔ خاصی ندارند و کار خاصی نمی‌کنند)
این کد را که البته چندان خوانا نیست اگر با کد انتهای مطلب قبل مقایسه کنید متوجه می‌شوید که دارای اشتراک‌هایی‌است. در آن مثال نیز شئ Enumerable یک شئ جداگانه بود (در اینجا یک کلاس درونی است) که هنگامی که GetEnumerator را صدا می‌زدیم نمونه‌ای از آن ایجاد می‌شد و بازگردانیده می‌شد.

در این کد کامپایلر وضعیت‌های مختلفی که برای توقف و ادامهٔ کار MoveNext که مهم‌ترین بخش کد هست را با کمک ترکیبی از switch case و goto پیاده‌سازی کرده‌است که با کمی دقت می‌توانید متوجه منطق آن شوید :)

ممکن است به نظرتان برسد که این قطعه کد از نظر (حداقل نامگذاری) در سی‌شارپ صحیح نیست. اینگونه نامگذاری‌ها که از نظر CLR (و زبان IL) درست ولی از نظر زبان سطح بالا نادرست هستند باعث می‌شوند که از هرگونه برخورد نامی احتمالی با نام‌های معتبر تعریف شده توسط کاربر جلوگیری شود.

احتمالاً اگر پیش‌زمینه نسبت به این مطلب داشته باشید با خود خواهید گفت که «این که واضح بود، اصلاً وظیفهٔ ماشین در سطح پایین نیست که چنین عملی را پشتیبانی کند». واضح‌بودن این موضوع برای شما شاید به این دلیل باشد که پیاده‌سازی yield را قبلاً جای دیگری ندیده‌اید. برای درک این مطلب در اینجا نحوهٔ پیاده‌سازی yield را در پایتون بررسی می‌کنیم.
def array_iterator(array):
    length = len(array)
    index = 0
    while index < length:
        yield array[index]
        index = index + 1
اگر کد مفسر پایتون را برای این generator بررسی کنیم متوجه می‌شویم که پایتون دارای عملگر خاصی در سطح ماشین برای yield است:
>>> import dis
>>> dis.dis(array_iterator)
  2           0 LOAD_GLOBAL              0 (len)
              3 LOAD_FAST                0 (array)
              6 CALL_FUNCTION            1
              9 STORE_FAST               1 (length)

  3          12 LOAD_CONST               1 (0)
             15 STORE_FAST               2 (index)

  4          18 SETUP_LOOP              35 (to 56)
        >>   21 LOAD_FAST                2 (index)
             24 LOAD_FAST                1 (length)
             27 COMPARE_OP               0 (<)
             30 POP_JUMP_IF_FALSE       55

  5          33 LOAD_FAST                0 (array)
             36 LOAD_FAST                2 (index)
             39 BINARY_SUBSCR
             40 YIELD_VALUE
             41 POP_TOP

  6          42 LOAD_FAST                2 (index)
             45 LOAD_CONST               2 (1)
             48 BINARY_ADD
             49 STORE_FAST               2 (index)
             52 JUMP_ABSOLUTE           21
        >>   55 POP_BLOCK
        >>   56 LOAD_CONST               0 (None)
             59 RETURN_VALUE 
همانطور که می‌بینیم پایتون دارای عملگر خاصی برای پیاده‌سازی yield بوده و به مانند سی‌شارپ از قابلیت‌های قبلی ماشین برای پیاده‌سازی yield استفاده نکرده‌است.
yield و iteratorها قابلیت‌های زیادی را در اختیار برنامه‌نویسان قرار می‌دهند. برنامه‌نویسی async یکی از این قابلیت‌هاست. پیوندهای ابتدای مقالهٔ اول را در این زمینه مطالعه کنید (البته با ورود دات‌نت ۴.۵ شیوهٔ دیگری نیز برای برنامه‌نویسی async ایجاد شده). از قابلیت‌های دیگر طراحی سادهٔ یک ماشین حالت است.
کد زیر ساده‌ترین حالت یک ماشین حالت را نمایش می‌دهد که به کمک قابلیت yield ساده‌تر پیاده‌سازی شده‌است:
    public class SimpleStateMachine : IEnumerable<bool>
    {
        public IEnumerator<bool> GetEnumerator()
        {
            while (true)
            {
                yield return true;
                yield return false;
            }
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(البته استفاده اینگونه از yield (در حلقهٔ بی‌نهایت) خطرناک است و ممکن است برنامه‌تان را در اثر بی‌دقتی قفل کنید، حداقل به همین دلیل بهتر است همیشه چنین اشیائی دارای محدودیت باشند.)
می‌توانید از SimpleStateMachine به این شکل استفاده کنید:
new SimpleStateMachine().Take(20).ToList().ForEach(x => Console.WriteLine(x));
 که ۲۰ حالت از این ماشین حالت را چاپ خواهد کرد که البته اگر Take را قرار نمی‌دادیم برنامه را قفل می‌کرد.