مطالب
مقدمه ای بر Docker، قسمت پنجم
  در قسمت‌های قبل با کلیات مفاهیم داکر آشنا شدیم. اما بنا داریم در این قسمت با اصول اولیه‌ی تهیه‌ی docker-compose آشنا شده و دستورالعمل اجرای کانتینر‌های مختلف را درون یک فایل نوشته و مدیریت نماییم. در واقع، compose ابزاری است برای تعریف و اجرای اپلیکیشن‌های multi-container.
با استفاده از YAML، دستورالعمل‌های سرویس‌های مختلف را نوشته و با یک دستور همه‌ی آنها را با هم اجرا مینماییم. از compose در تمامی مراحل production, staging, development, testing و همچنین CI workflow استفاده میشود.

برای استفاده از compose سه عمل زیر باید انجام شود:
1- ساخت  و تعریف dockerfile برای هر سرویس.
2- ساخت و تعریف docker-compose.yml. بنابراین هر سرویس میتواند در محیط ایزوله‌ی خود اجرا شود.
3- اجرای دستور docker-compose up.

در قسمت‌های قبلی مراحل ساخت و اجرای image‌ها درون کانتینر و همچنین متصل کردن آن‌ها را به شبکه، بررسی کرده ایم؛ اما در این قسمت میخواهیم با استفاده از docker-compose مدیریت build و اجرای همه‌ی image‌ها را بر عهده بگیریم.
عملا با این ساختار، قابلیت ایجاد شبکه، volume و غیره را خواهیم داشت. بنابراین با استفاده از این config توانایی توزیع برنامه را فقط با یک فایل YAML، خواهیم داشت.


ایجاد پروژه:

فرض کنید نرم افزار ما از دو سرویس Nodejsی همچنین یک دیتابیس Mongo تشکیل شده است. در نهایت باید به چیزی شبیه به تصویر زیر برسیم:


دایرکتوری root این پروژه از دو پوشه به نام‌های nodeapp1 و nodeapp2 تشکیل شده است که داخل هر کدام یک فایل index.js و همچنین package.json و dockerfile وجود دارد؛ همانند مطالب پیشین.
اما چیزی که اینجا اضافه شده است، فایل docker-compose.yml جهت مدیریت و اجرای این برنامه میباشد که حاوی ساختار زیر است:
version: '3'
networks:
  shared-network:
services:
  nodeapp1:
    image: nodeapp1
    build:
      context: nodeapp1
      dockerfile: dockerfile
    ports:
     - "8181:80"
    networks:
     - shared-network
  nodeapp2:
    image: nodeapp2
    build:
      context: nodeapp2
      dockerfile: dockerfile
    ports:
     - "8182:80"
    networks:
     - shared-network
  mongo:
    image: mongo
    ports:
      - "27017:27017"
    networks:
      - shared-network
1) ابتدا یک شبکه از نوع bridge را به نام shared-network میسازیم.
2) برای مشخص کردن سرویس‌های این برنامه از services استفاده کرده و آن‌ها را تعریف مینماییم.
3) سرویس nodeapp1 که قرار است تصویری به نام nodeapp1 را ایجاد کند (هدف آن build کردن اولین سرویس میباشد. همانطور که مشخص است context برنامه، اسم پوشه‌ی nodeapp1 درون ریشه‌ی پروژه است. ضمن اینکه نام dockerfile را هم درون آن پوشه بدان اضافه کرده‌ایم).
4) پورت 8181 را بر روی پورت 80 درون این کانتینر هدایت می‌کنیم.
5) این سرویس، درون شبکه‌ی ایجاد شده‌ی shared-network قرار می‌گیرد.
5) سرویس nodeapp2 را هم به همین شکل اضافه می‌کنیم.
6) سرویس mongo قرار نیست هیچ کدی را build کند و هدف، فقط اجرای mongo درون شبکه‌ی shared-network است که بقیه سرویس‌ها بتوانند بدان وصل شوند.


برای ساخت و اجرا نیز در ریشه‌ی این پروژه، ترمینال خود را باز کرده و دستورات زیر را وارد مینماییم:
برای build کردن:
 docker-compose build
برای اجرا کردن:
 docker-compose up
برای حذف کردن:
 docker-compose down
برای stop کردن موقتی:
 docker-compose stop
برای start کردن مجدد:
 docker-compose start

و اگر بخواهیم بعد از build کردن، بصورت خودکار نیز اجرا شود، از دستور زیر استفاده میکنیم:
 docker-compose run --build

dockerfile هر دو سرویس نیز بصورت ساده همانند مطالب پیشین در نظر گرفته شده‌است:
FROM node
COPY . /var/www
WORKDIR /var/www
RUN npm i
EXPOSE 80
ENTRYPOINT node index

در صورتیکه بخواهیم نگاهی هم به کد‌های نوشته شده بیندازیم، نکته‌ی جالبی مد نظر قرار میگیرد؛ بطور مثال از آنجائیکه همه‌ی کانتینر‌های اجرا شده، درون یک شبکه هستند، برای فراخوانی سرویس‌های دیگر کافیست با نامشان صدا زده شوند. بطور مثال در nodeapp1 برای فراخوانی nodeapp2 به راحتی با نام صدا زده شده است و احتیاجی به فراخوانی با ip نیست. کدهای زیر مربوط به فایل index.js در سرویس nodeapp1 میباشند (بدلیل اینکه روی پورت 80 درون کانتینر قرار گرفته‌است، دیگر لازم به وارد نمودن پورت نبودیم؛ در غیر اینصورت بطور مثال باید درخواستی بصورت http://nodeapp2:5000 را ارسال مینمودیم):
const express = require('express');
const fetch = require('node-fetch');
const app = express();

app.get('/', async (req, res) => {
    let response = await fetch("http://nodeapp2/");
    text = await response.text();
    res.send(text);
})

app.listen(80, () => console.log(`listening on port 80!`))
 بعد از اجرا کردن docker-compose، به راحتی سرویس‌های ما از طریق پورت 8181 و 8182 قابلیت فراخوانی را دارند. 

نکته: override کردن compose‌ها نیز قابل انجام است. بدین معنا که شما یک نسخه برای build و استفاده در محیط development و نسخه‌های دیگری بطور مثال برای production خود تعریف مینمایید؛ مثلا روی پروداکشن، environment variables‌های متفاوتی را در نظر میگیرید. YAML زیر را مشاهده کنید:
 version: '3'

services:
nodeapp1:
  environment:
- PRODUCTION: 'true'
nodeapp2:
  environment:
- PRODUCTION: 'true'

فرض کنید که قرار است YAML فوق بر روی فایل قبلی، بازنویسی شود؛ با استفاده از دستور زیر:
 docker-compose -f docker-compose.yml -f docker-compose.prod.yml up

تمام کد‌های فوق از اینجا «node.rar» قابل دریافت میباشد.
مطالب
سفارشی سازی صفحه‌ی اول برنامه‌های Angular CLI توسط ASP.NET Core
در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» با نحوه‌ی ساخت و توزیع برنامه‌های Angular، در دو حالت محیط توسعه و محیط ارائه‌ی نهایی آشنا شدیم. همچنین در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» نحوه‌ی ترکیب یک برنامه‌ی ASP.NET Core و Angular را بررسی کردیم. در اینجا می‌خواهیم فایل index.html ایی را که Angular CLI تولید می‌کند، با فایل Layout برنامه‌های ASP.NET Core جایگزین کنیم؛ تا بتوانیم در صورت نیاز، سفارشی سازی‌های بیشتری را به صفحه‌ی اول سایت اعمال نمائیم.


استفاده از Tag Helpers ویژه‌ی ASP.NET Core برای مدیریت محیط‌های توسعه و تولید

فایل‌های برنامه‌ی تک صفحه‌ای تولید شده‌ی توسط Angular CLI، در نهایت یک چنین شکلی را خواهند داشت:


این فایل‌ها نیز در حالت توسعه تهیه شده‌اند. در یک برنامه‌ی واقعی، صفحه‌ی ساده‌ی index.html تولیدی آن، تنها می‌تواند یک قالب شروع به کار باشد و نه فایل نهایی که قرار است ارائه شود. نیاز است به این فایل تگ‌های بیشتری را اضافه کرد و سفارشی سازی‌های خاصی را به آن اعمال نمود. در این حالت با توجه به بازنویسی و تولید مجدد این فایل در هر بار ساخت برنامه، می‌توان از فایل Layout پروژه‌ی ASP.NET Core جاری استفاده کرد. به این ترتیب از مزایای Razor و تمام زیرساختی که در اختیار داریم نیز محروم نخواهیم شد.
بنابراین تنها کاری را که باید انجام دهیم، کپی ساختار فایل index.html تولیدی به فایل Layout برنامه است.

مشکل! در حالت توسعه، نام فایل‌های تولید شده به همین سادگی است که ملاحظه می‌کنید. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل‌ها به همراه یک هش نیز تولید می‌شوند (پیاده سازی مفهوم cache busting و اجبار به به‌روز رسانی کش مرورگر، باتوجه به تغییر آدرس فایل‌ها)؛ مانند vendor.ea3f8329096dbf5632af.bundle.js

راه حل اول: تولید فایل‌های نهایی بدون هش
 ng build -prod --output-hashing=none
در حین ساخت و تولید یک برنامه‌ی Angular CLI در حالت ارائه‌ی نهایی، تنها کافی است سوئیچ output-hashing، به none تنظیم شود، تا این هش‌ها به نام فایل‌های تولیدی اضافه نشوند.
درکل بهتر است از این روش استفاده نشود، چون با وجود پروکسی‌های کش کردن اطلاعات در بین راه، احتمال اینکه کاربران نگارش‌های قدیمی برنامه را مشاهده کنند، بسیار زیاد است.

راه حل دوم: تگ Script در ASP.NET Core اجازه‌ی ذکر تمام فایل‌های اسکریپت یک پوشه را نیز می‌دهد
 <script type="text/javascript" asp-src-include="*.js"></script>
هرچند این قابلیت جالب است و سبب الحاق یکجای تمام فایل‌های js موجود در پوشه‌ی wwwroot خواهد شد، اما پاسخگوی کار ما نخواهد بود؛ چون ترتیب قرارگیری این فایل‌ها مهم است.

راه حل واقعی
در اینجا کدهای کامل فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را که می‌تواند جایگزین فایل index.html تولیدی توسط Angular CLI باشد، ملاحظه می‌کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
    <title>ng2-lab</title>
    <base href="/">

    <environment names="Development">
    </environment>
    <environment names="Staging,Production">
        <link rel="stylesheet" asp-href-include="~/styles*.css" />
    </environment>
</head>
<body>
    @RenderBody()

<app-root></app-root>
<environment names="Development">
    <script type="text/javascript" src="/inline.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/polyfills.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/scripts.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/styles.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/vendor.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/main.bundle.js"></script>
</environment>
<environment names="Production,Staging">
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/inline*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/polyfills*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/scripts*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/vendor*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/main*.js"></script>
</environment>
</body>
</html>
در اینجا دو حالت توسعه و همچنین ارائه‌ی نهایی مدنظر قرار گرفته‌اند. در حالت توسعه، دقیقا از همان نام‌های ساده‌ی تولیدی استفاده شده‌است و در حالت ارائه‌ی نهایی چون نام فایل‌ها به صورت
[name].[hash].bundle.js
تولید می‌شوند، می‌توان قسمت هش را با * جایگزین کرد؛ مانند "asp-src-include="~/vendor*.js
همچنین باید دقت داشت که در حالت توسعه، تمام شیوه نامه‌های برنامه در فایل styles.bundle.js قرار می‌گیرند. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل وجود نداشته و با نام کلی styles*.css تولید می‌شود که باید در head صفحه قرار گیرد (مانند تنظیمات حالت تولید در Layout فوق).


اصلاح قسمت URL Rewrite برنامه

در حالت کار با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب، در اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه ممکن است آدرسی درخواست شود که معادل کنترلر و اکشن متدی را در برنامه‌ی سمت سرور نداشته باشد. در این حالت کاربر را به همان صفحه‌ی index.html هدایت می‌کنیم تا سیستم مسیریابی سمت کلاینت، کار نمایش آن صفحه را انجام دهد:
app.Use(async (context, next) =>
{
    await next();
    var path = context.Request.Path.Value;
    if (path != null &&
        context.Response.StatusCode == 404 &&
        !Path.HasExtension(path) &&
        !path.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Request.Path = "/index.html";
            await next();
        }
});
از آنجائیکه پس از اصلاحات فوق دیگر از این فایل استفاده نمی‌شود، باید تغییر ذیل را نیز اعمال کرد:
 //context.Request.Path = "/index.html";
context.Request.Path = "/"; // since we are using views/shared/_layout.cshtml now.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
مقدمه‌ای بر صفحات Razor در ASP.NET Core 2.0 - بخش اوّل
Page یا «صفحه» در Razor، یکی از ویژگی‌های جدید در  ASP.NET Core MVC است که تمرکز کدنویسی را بر روی صفحات قرار می‌دهد و این موجب راحتی کدنویسی و بالارفتن راندمان می‌شود. این «صفحات» نیازمند استفاده از نسخۀ ASP.NET Core 2.0.0 و نسخه‌های بعد از آن هستند که در  Visual Studio 2017 Update 3 و نسخه‌های بعدی در دسترس است.
«صفحات» Razor به‌طور پیش‌‎فرض در MVC در دسترس است و کافیست در فایل  Startup.cs، «صفحات» Razor فعال شود:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollections services)
    {
        services.AddMvc(); // موجب فعال شدن «صفحات»  و کنترلرها می‌شود
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMvc();
    }
}
تمام ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor در اسمبلی Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages در دسترس است و کافیست بدان ارجاع دهید. همچنین اگر ارجاعی به پکیج  Microsoft.AspNetCore.Mvc  داشته باشید نیز «صفحات» Razor در دسترس خواهند بود.
«صفحۀ» زیر را در نظر بگیرید:
@page

@{
    var message = "Hello, World!";
}

<html>
<body>
    <p>@message</p>
</body>
</html>
این کد، بسیار شبیه «صفحات» ویوی Razor معمولی است؛ اما آنچه آن را متفاوت می‌سازد، استفاده از دایرکتیو page@  است. با استفاده از  page@، درواقع این فایل نقش اکشن متد MVC را نیز انجام می‌دهد و بدین معناست که می‌تواند به‌طورمستقیم، درخواست‌ها را بدون وساطت هیچ کنترلری مدیریت کند. دایرکتیو  page@، باید در ابتدای صفحۀ Razor قرار بگیرد. این دایرکتیو رفتار اصلی سایر Razorها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ارتباط میان مسیرهای URL با صفحات، از طریق محل قرارگیری «صفحات» در فایل سیستم، اتفاق می‌افتد. جدول زیر نحوۀ ارتباط میان مسیر «صفحات» Razor و URL متناظر آن را نشان می‌دهد: 
 URL متناظر  نام فایل و مسیر آن 
/  یا  /Index
 /Pages/Index.cshtml
/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
/Store/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
برنامه هنگام اجرا، به‌طور پیش‌فرض، برای یافتن فایل «صفحات» Razor در پوشۀ «صفحات» جستجو می‌کند.
ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor  بدین منظور طراحی شده‌اند تا الگوهای عمومی به‌کار رفته در پیمایش‌گر صفحات وب را آسان‌تر کنند. صفحۀ «تماس با ما» را در نظر بگیرید که در آن مدل Contact پیاده‌سازی شده است. فایل  MyApp/Contact.cs  بدین شکل است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MyApp 
{
    public class Contact
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }
    }
}
و فایل ویوی آن یعنی MyApp/Pages/Contact.cshtml به شکل زیر است:
@page
@using MyApp
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@inject ApplicationDbContext Db

@functions {
    [BindProperty]
    public Contact Contact { get; set; }

    public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
    {
        if (ModelState.IsValid)
        {
            Db.Contacts.Add(Contact);
            await Db.SaveChangesAsync();
            return RedirectToPage();
        }

        return Page();
    }
}

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند</p> 
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
این «صفحه»، هندلری با عنوان OnPostAsync  دارد که هنگام ارسال درخواست‌های POST (هنگامی‌که کاربری فرم را ثبت می‌کند) اجرا می‌شود. البته می‌توان برای هر نوع تقاضای HTTP، هندلری را اضافه کرد که معمولاً از  OnGet  برای هرگونه تقاضای نشان دادن یک صفحۀ HTML استفاده می‌شود و از  OnPost  برای ارسال اطلاعات از طریق فرم استفاده می‌شود و همان‌طور که می‌دانیم پسوند Async اختیاری است. اما اغلب به‌طور قراردادی به‌کار برده می‌شود. کد نوشته شده داخل OnPostAsync بسیار شبیه چیزی است که به‌طور معمول در داخل یک کنترلر نوشته می‌شود. این الگویی است برای صفحاتی که در آن‌ها بیشتر اصول اوّلیۀ MVC از قبیل بایند کردن مدل‌ها، اعتبارسنجی و نتایج اکشن‌ها قابل استفاده است.  
روند اصلی  OnPostAsync  به‌شکل زیر است:
کنترل خطاهای اعتبارسنجی.
  1. اگر خطایی نبود، اطلاعات ذخیره شده و به صفحۀ دیگر ریدایرکت می‌شود.
  2. درغیراین‌صورت، صفحه را دوباره به‌همراه خطاهای اعتبار سنجی نمایش می‌دهد.
  3. اگر اطلاعات موفقت‌آمیز وارد شوند، آنگاه متد هندلر OnPostAsync، هلپر RedirctToPage را برای برگرداندن نمونه‌ای از RedirectToPageResult فراخوانی می‌کند. این یک نوع جدید بازگشتی برای اکشن متد است که شبیه RedirectToAction  یا RedirectToRoute  است؛ با این تفاوت که مخصوص صفحات طراحی شده است.
هنگامیکه فرم ثبت شده، خطای اعتبارسنجی داشته باشد، آنگاه متد هندلر OnPostAsync هلپر متد Page را فراخوانی می‌کند. این هلپر یک نمونه از PageResult را برمی‌گرداند. این شبیه کاری است که اکشن‌ها در کنترلر‌ها، یک ویو را برگردانند. PageResult خروجی پیش‌فرض یک هندلر متد است و هندلر متدی که نوع  void  را برگرداند «صفحۀ» جاری را رندر می‌کند.
خصیصۀ  Contact از attribute جدید [BindProperty] برای مقید کردن مدل استفاده می‌کند. «صفحات» به‌طور پیش‌فرض، ویژگی‌هایی را که GET نیستند، مقید می‌کنند. مقیدکردن به خواص، موجب کاهش کدی می‌شود که شما باید در فرم مورد نظر خود بیاورید؛ مثلاً به‌راحتی می‌توان نوشت ( <input asp-for="Contacts.Name" /> ) که با این کار مقیدسازی فیلد و خصیصۀ مورد نظر به‌طور خودکار انجام می‌شود.
به‌جای استفاده از دایرکتیو  model@ در اینجا، از ویژگی جدید «صفحات» استفاده می‌کنیم. به‌طور پیش‌فرض دایرکتیو کلاس Page همان مدل است و ویژگی‌هایی شبیه مقیدکردن مدل‌ها، تگ هلپرها و هلپرهای HTML، همگی فقط با ویژگی‌هایی که درون functions@ نوشته شده‌اند، کار می‌کنند. هنگام استفاده از «صفحات» به‌طور خودکار به ویومدل دسترسی وجود دارد.
دایرکتیو  inject@  قبل از شروع هندلر متد، قرار گرفته و برای تزریق وابستگی در «صفحات» استفاده می‌شود که همانند Razor ویوهای قبل کار می‌کند. متغیر Db در اینجا از نوع  ApplicationDbContext است که به «صفحه» تزریق می‌شود. 
در اینجا نیازی به نوشتن هیچ دستوری برای اعتبارسنجی anti-forgery نیست. تولید و اعتبارسنجی anti-forgery به‌طور خودکار در «صفحات» انجام می‌شود و برای دستیابی به این ویژگی امنیتی نیاز به تنظیمات اضافه‌تری نیست.
می‌توان ویوی MyApp/Pages/Contact.chsml  را از مدل آن به شکل زیر جدا کرد: 
@page
@using MyApp
@using MyApp.Pages
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@model ContactModel

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند </p>
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
و بخش مدل «صفحه» را به شکل زیر:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages;

namespace MyApp.Pages
{
    public class ContactModel : PageModel
    {
        public ContactModel(ApplicationDbContext db)
        {
            Db = db;
        }

        [BindProperty]
        public Contact Contact { get; set; }

        private ApplicationDbContext Db { get; }

        public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                Db.Contacts.Add(Contact);
                await Db.SaveChangesAsync();
                return RedirectToPage();
            }

            return Page();
        }
    }
}
براساس قرارداد، کلاس باید به‌شکل PageModel باشد و در همان فضای نامی باشد که صفحۀ آن قرار دارد و نیازی به استفاده از functions @ نیست و تنها تغییر آن، تزریق وابستگی از طریق کلاس سازنده است. 
با استفاده از PageModel می‌توان از الگوی آزمون واحد بهره برد؛ اما مستلزم نوشتن صریح کلاس و سازندۀ آن است. مزیت «صفحات» بدون فایل PageModel این است که از کامپایل در زمان اجرا پشتیبانی می‌کنند که این قابلیت در هنگام کدنویسی مفید است.
ادامه دارد...
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش هشتم)
در الگوهایی که به عنوان واسط بین اپلیکیشن و دیتابیس تعریف میکنیم نام دو الگوی Repository و Unit of work به چشم میخورد. در این سایت بارها این مباحث به صورت گفتمان و مقالات تکرار شده‌اند و میدانیم که این الگوها کمک شایانی برای بالا بردن کارآیی برنامه، عدم تکرار کد، قابلیت استفاده مجدد و راحتی کار برای آزمون‌های واحد و چهارچوب‌های تقلید میکنند.

Unit of Work یا الگوی کار در واقع یک الگو، جهت جمع آوری عملیات کار با دیتابیس است که همه عملیات را تحت یک تراکنش به سمت دیتابیس ارسال میکند تا مبحث Atomic بودن عملیات، به مرحله اجرا گذاشته شود. در صورتیکه یکی از عملیات با نقص یا خطایی روبرو شود، کل عملیات Roll back یا برگشت میخورد. از آنجا که دیتابیس‌های معدودی چون Ravendb این مراحل را تا حدی پیاده سازی میکنند نباید از مونگو هم چنین انتظاری نداشته باشید. مونگو برخورد تراکنشی یا اتمیک ندارد؛ پس پیاده سازی الگوی واحد کاری تاثیری بر روی روند کاری آن ندارد. هر چند تعدادی مثال بدین شکل پیاده شده‌اند، ولی در عمل حقیقی نیستند و تنها یک حرکت مشابه داشته‌اند.

ولی الگوی repository  برای پرهیز از تکرار کد، قابلیت به روزرسانی کد و همچنین عملیاتی چون آزمون‌های واحد و چهارچوب تقلید به کار میرود. وابستگی بین اشیاء را کاهش داده و باعث ایجاد یک کد با دوام‌تر میگردد.

ابتدا قبل از هر چیزی نیاز است تا اتصالات یا ساخت کانکشن به سرور و همچنین دریافت دیتابیس مورد نظر را در قالب یک کلاس تعریف نماییم. نام آن را MongoDbContext میگذارم:
   public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {
        public const string DatabaseName = "MongoDbTest";

        private static readonly IMongoClient _client;
        private static readonly IMongoDatabase Database;

        static MongoDbContext()
        {
            _client = new MongoClient();
            Database = _client.GetDatabase(DatabaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return Database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }
در حالت بالا شما میتوانید در سازنده کلاس اتصال را برقرار کرده و دیتابیس را دریافت نمایید و از متد GetCollection در سطوح بالاتر، نوع کالکشن درخواستی خود را اعلام کنید. اگر به خط اول کلاس دقت نمایید میبینید که ما از اینترفیسی به نام IMongoDbContext که شامل خطوط زیر میباشد استفاده کردیم و دلیل استفاده این است که اگر قرار باشد از کلاس کانتکست، در کلاس‌های repository استفاده شود، ایجاد وابستگی میکند. چرا که معلوم نیست این کانتکست دقیقا چیست و از کجا آمده است و در آزمون واحد و همچنین تقلید دست ما را می‌بندد و الگوی repository را مردود اعلام میکند. پس از این حیث یک اینترفیس با محتوای زیر تولید کرده‌ایم که از این پس از آن در کدها استفاده میکنیم و پر کردن این اینترفیس‌ها را از طریق تزریق وابستگی‌ها در حالت Constructor Injection که ساده‌ترین نوع آن است انجام میدهیم:
public interface IMongoDbContext
    {    
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }
در صورتیکه دوست دارید محتوای‌های دیگری را چون کانکشن استرینگ و .. نیز در اینجا بگنجانید، به عهده خود شماست. تنها نیاز به تغییراتی کوچک است.
در مرحله بعد یک IMongoDbRepositry ساخته و محتوای آن را به شکل زیر پر میکنیم:
public interface IMongoDbRepository
{
Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new();
}
در اینجا کلاس‌ها را از نوع جنریک تعریف میکنیم تا کاربر بتواند هر نوع کلاسی را که نیاز دارد، به سمت این مخزن ارسال کند. در پیاده سازی هم به شکل زیر آن را تعریف میکنیم:
public class MongoRepository : IMongoDbRepository
    {

        private IMongoDbContext _mongoDbContext ;
        public MongoRepository(IMongoDbContext mongoDbContext)
        {
            _mongoDbContext = mongoDbContext;
        }
 public async Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new()
        {            
                var collection = GetCollection<TEntity>();
                var entities = await collection.Find(filter).ToListAsync();                
                return entities;
        }

 private IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _mongoDbContext.GetCollection<TEntity>();
        } 
 }
همانطور که می‌بینید در ابتدا در سازنده از طریق یک کتابخانه‌ی تزریق وابستگی‌ها (که در اینجا من از Structure map استفاده کرده‌ام) شیء ImongoDbContext را مقدار دهی میکنیم. الان اگر در اینجا بجای تعریف اینترفیس، از همان کلاس مستقیما استفاده میکردیم، بین دو لایه repository و context یک وابستگی ایجاد میشد. ولی در اینجا کانتکست میتواند هر چیزی باشد. بعد از آن به تعریف متد مورد نظر پرداخته‌ایم. البته با توجه به اینکه این تنها یک مثال است، بنده تنها یکی از این متدها را به عنوان نمونه نشان داده‌ام و میتوانید فایل‌های کامل آن را در انتهای مقاله دریافت نمایید. همانطور که مشاهده میکنیم، متدها به صورت غیرهمزمان نوشته شده‌اند که باعث مقیاس پذیری برنامه میشوند و در اینجا از متدهای همزمان استفاده نکرده‌ایم؛ چرا که افرادی که از دیتابیس‌های غیر رابطه‌ای استفاده میکنند، نیاز به مقیاس پذیری بالایی دارند. به همین دلیل نیاز چندانی به استفاده از متدهای همزمان دیده نمیشود. ولی خودتان در صورت تمایل میتوانید آن‌ها را به اینترفیس اضافه کنید. در ضمن در کد بالا متد خصوصی را جهت دریافت کالکشن نوشته‌ایم تا دریافت کالکشن را در کدها، تا حدی خلاصه‌تر و شیواتر کنیم.

الگوی بالا در یک کنترلر به شرح زیر استفاده شده است:
 public class HomeController : Controller
    {
        private IMongoDbRepository _mongoDbRepository;

        public HomeController(IMongoDbRepository mongoDbRepository)
        {
            this._mongoDbRepository = mongoDbRepository;
        }
        // GET: Home
        public async Task<ActionResult> Index()
        {
            var filter = Builders<Resturant>.Filter.Gte("Capacity", 400);
            var c =await _mongoDbRepository.GetMany<Resturant>(filter);       
            return View(c);
        }
    }
در کد بالا رستورانهایی را که 400 نفر یا بیشتر ظرفیت پذیرایی دارند، واکشی کرده و در ویوو نشان میدهد. در اینجا الگوی repo، توسط تزریق وابستگی‌ها ساخته شده و کانتکست آن‌ها به همین شکل ساخته خواهد شد و در کل کنترلر، قابلیت استفاده را دارند.

  MongoRepository.zip
مطالب
تهیه قالب برای ارسال ایمیل‌ها در ASP.NET Core توسط Razor Viewها
برای ارسال متن ایمیل‌ها، یا می‌توان یک سری رشته را با هم جمع زد و ارسال کرد و یا یک View را به همراه ViewModel آن، طراحی و سپس این View را تبدیل به یک رشته کرد. روش دوم هم قابلیت طراحی بهتری دارد و هم نگهداری و توسعه‌ی آن ساده‌تر است. در ادامه روش تبدیل Razor Viewهای ASP.NET Core را به یک رشته، بررسی می‌کنیم.


تهیه سرویسی برای رندر کردن Razor Viewها به صورت یک رشته

در ادامه کدهای کامل سرویسی را که توسط RazorViewEngine کار رندر کردن یک View و تبدیل آن‌را به رشته انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using System;
 
namespace WebToolkit
{
    public static class RazorViewToStringRendererExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddRazorViewRenderer(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddScoped<IViewRendererService, ViewRendererService>();
            return services;
        }
    }
 
    public interface IViewRendererService
    {
        Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath);
        Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model);
    }
 
    /// <summary>
    /// Modified version of: https://github.com/aspnet/Entropy/blob/dev/samples/Mvc.RenderViewToString/RazorViewToStringRenderer.cs
    /// </summary>
    public class ViewRendererService : IViewRendererService
    {
        private readonly IRazorViewEngine _viewEngine;
        private readonly ITempDataProvider _tempDataProvider;
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
 
        public ViewRendererService(
                    IRazorViewEngine viewEngine,
                    ITempDataProvider tempDataProvider,
                    IServiceProvider serviceProvider,
                    IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _viewEngine = viewEngine;
            _tempDataProvider = tempDataProvider;
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }
 
        public Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath)
        {
            return RenderViewToStringAsync(viewNameOrPath, string.Empty);
        }
 
        public async Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model)
        {
            var actionContext = getActionContext();
 
            var viewEngineResult = _viewEngine.FindView(actionContext, viewNameOrPath, isMainPage: false);
            if (!viewEngineResult.Success)
            {
                viewEngineResult = _viewEngine.GetView("~/", viewNameOrPath, isMainPage: false);
                if (!viewEngineResult.Success)
                {
                    throw new FileNotFoundException($"Couldn't find '{viewNameOrPath}'");
                }
            }
 
            var view = viewEngineResult.View;
            using (var output = new StringWriter())
            {
                var viewDataDictionary = new ViewDataDictionary<TModel>(new EmptyModelMetadataProvider(), new ModelStateDictionary())
                {
                    Model = model
                };
 
                var viewContext = new ViewContext(
                    actionContext,
                    view,
                    viewDataDictionary,
                    new TempDataDictionary(actionContext.HttpContext, _tempDataProvider),
                    output,
                    new HtmlHelperOptions());
                await view.RenderAsync(viewContext).ConfigureAwait(false);
                return output.ToString();
            }
        }
 
        private ActionContext getActionContext()
        {
            var httpContext = _httpContextAccessor?.HttpContext;
            if (httpContext != null)
            {
                return new ActionContext(httpContext, httpContext.GetRouteData(), new ActionDescriptor());
            }
 
            httpContext = new DefaultHttpContext { RequestServices = _serviceProvider };
            return new ActionContext(httpContext, new RouteData(), new ActionDescriptor());
        }
    }
}
توضیحات:
اصل این کد متعلق است به مایکروسافت در اینجا. اما در کدهای فوق سه قسمت آن بهبود یافته‌است:
الف) به سازنده‌ی کلاس، سرویس IHttpContextAccessor نیز تزریق شده‌است تا بتوان به HttpContext و اطلاعات آن دسترسی یافت. حالت پیش فرض آن، استفاده از new DefaultHttpContext است. در این حالت اگر در قالب‌های ایمیل‌های خود از Url.Action استفاده کنید، استثنای index out of range مربوط به یافت نشدن مسیریابی‌ها را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که new DefaultHttpContext حاوی اطلاعات مسیریابی درخواست جاری سیستم نیست. به همین جهت توسط IHttpContextAccessor در متد getActionContext، کار مقدار دهی قسمت مسیریابی صورت گرفته‌است.
ب) در کدهای مثال اصلی، فقط viewEngine.FindView ذکر شده‌است. این متد حالت‌های یافتن Viewهایی را به صورت FolderName/ViewName، پشتیبانی می‌کند. اگر بخواهیم یک مسیر کامل را مانند "Areas/Identity/Views/EmailTemplates/_RegisterEmailConfirmation.cshtml/~" ذکر کنیم، کار نمی‌کند. به همین جهت در ادامه، بررسی viewEngine.GetView نیز اضافه شده‌است تا این نقصان را پوشش دهد.
ج) یک overload اضافه‌تر هم جهت رندر یک View بدون مدل نیز به آن اضافه شده‌است.


روش استفاده‌ی از سرویس ViewRenderer

اسمبلی که این سرویس در آن تعریف می‌شود باید دارای وابستگی‌های ذیل باشد:
{ 
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.1.0"
    }
}
سپس در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، سرویس‌های مورد نیاز را اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddRazorViewRenderer();
}
کار متد AddRazorViewRenderer، افزودن سرویس‌های IViewRendererService و همچنین IHttpContextAccessor است.
پس از ثبت سرویس‌های مورد نیاز، اکنون می‌توان سرویس IViewRendererService را به سازنده‌ی کنترلرها و یا کلاس‌های برنامه تزریق و از متدهای RenderViewToStringAsync آن استفاده کرد:
public class RenderController : Controller
{
    private readonly IViewRendererService _viewRenderService;
    public RenderController(IViewRendererService viewRenderService)
    {
        _viewRenderService = viewRenderService;
    }
 
    public async Task<IActionResult> RenderInviteView()
    {
        var viewModel = new InviteViewModel
        {
            UserId = "1",
            UserName = "Vahid"
        };
        var emailBody = await _viewRenderService.RenderViewToStringAsync("EmailTemplates/Invite", viewModel).ConfigureAwait(false);
        //todo: send emailBody
        return Content(emailBody);
    }
}
برای مثال در اینجا در قالب Invite (یا فایل invite.cshtml) واقع در پوشه‌ی EmailTemplates، جهت ساخت متن ایمیل استفاده شده‌است.


چند نکته‌ی تکمیلی در مورد قالب‌های ایمیل

- پیش فرض این سرویس، یافتن Viewها در پوشه‌ی Views است؛ مانند: Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml
مگر اینکه مسیر آن‌را به صورت کامل توسط filename.cshtml/.../~ ذکر کنید و در این حالت ذکر پسوند فایل الزامی است.
- ایمیل‌ها می‌توانند دارای Layout هم باشند. برای مثال فایل Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <style type='text/css'>
     .main {
            font-size: 9pt;
            font-family: Tahoma;
     }
    </style>
</head>
<body bgcolor="whitesmoke" style="font-size: 9pt; font-family: Tahoma; background-color: whitesmoke; direction: rtl;">
   <div class="main">@RenderBody()</div>
</body>
</html>
در اینجا RenderBody@ را مشاهده می‌کنید که محل رندر شدن ایمیل‌های برنامه است.
به علاوه در اینجا جهت ارسال ایمیل‌ها باید هر نوع شیوه نامه‌ای، به صورت صریح قید شود (inline css) و نباید فایل css ایی را لینک کنید.
- پس از اینکه فایل layout خاص ارسال ایمیل‌های خودتان را طراحی کردید، اکنون قالب یکی از ایمیل‌های برنامه، یک چنین فرمتی را پیدا می‌کند که Layout در ابتدای آن ذکر شده‌است:
 @using Sample.ViewModels
@model RegisterEmailConfirmationViewModel
@{
Layout = "~/Views/EmailTemplates/_EmailsLayout.cshtml";
}
با سلام
<br />
 اکانت شما با مشخصات ذیل ایجاد گردید:
....
- حتما تولید لینک‌ها را به صورت مطلق و نه نسبی انجام دهید. اینکار توسط قید صریح protocol صورت می‌گیرد:
 <a style="direction:ltr" href="@Url.Action("Index", "Home", values: new { area = "" }, protocol: this.Context.Request.Scheme)">@Model.EmailSignature</a>
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions
سشن‌ها نیز همانند تمام قسمت‌های دیگر یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند و نیاز به مراحل خاصی است تا امکان استفاده‌ی از آن‌ها فراهم شود. همچنین روش کار کردن با آن‌ها نیز متفاوت است با نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها).


سشن چیست؟

شیء سشن، مجموعه‌ای از اشیاء serialized مرتبط با جلسه‌ی کاری جاری یک کاربر است. این اشیاء عموما در حافظه‌ی محلی سرور ذخیره می‌شوند؛ اما امکان ذخیره سازی توزیع شده‌ی آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی نیز پیش بینی شده‌است.
عموما استفاده‌ی از اشیاء سشن توصیه نمی‌شوند. از این جهت که این نوع اشیاء بسیار شبیه هستند به متغیرهای سراسری و وجود این نوع متغیرها اساسا ضعف طراحی شیء‌گرا به حساب می‌آیند. اما با توجه به ماهیت stateless بودن برنامه‌های وب، به این معنا که با پایان رندر یک صفحه، تمام اشیاء مرتبط با آن‌ها نیز در سمت سرور تخریب می‌شوند، نیاز است برای یک سری از داده‌های عمومی کاربر، راه حلی را پیدا کرد تا بتوان از اطلاعات آن‌ها استفاده‌ی مجدد کرد. برای مثال نگهداری رشته‌ی اتصالی بانک اطلاعاتی که کاربر در حین لاگین به سیستم آن‌را انتخاب کرده‌است (اگر برنامه به ازای هر سال از یک بانک اطلاعاتی مجزا استفاده می‌کند) و یا زمانیکه کاربری captcha را پر می‌کند و مقدار آن‌را به سمت سرور ارسال می‌کند، نیاز است مقدار ارسالی او را با مقدار ابتدایی captcha مقایسه کرد. یک چنین اطلاعاتی نباید با پایان رندر صفحه تخریب شوند و نیاز است تا زمانیکه جلسه‌ی کاری کاربر به پایان نرسیده‌است، در دسترس باشند. به همین جهت است که مفهومی را به نام «اشیاء سشن» طراحی کرده‌اند.
درکل خارج از این موارد بهتر است از سشن استفاده نکنید و در جای جای برنامه‌ی خود ردپای آن‌را باقی نگذارید و به خاطر داشته باشید:
متغیر سشن = متغیر سراسری = ضعف طراحی شی‌‌ءگرا


توصیه‌ی به استفاده‌ی از روش‌های سبک وزن‌تر

سشن‌ها تنها روش به اشتراک گذاری اطلاعات نیستند. اگر می‌خواهید اطلاعاتی را در بین میان افزارهای برنامه در طی یک درخواست به اشتراک بگذارید، شاید سشن هم یک راه حل باشد؛ اما راه حلی سنگین وزن. راه حل بهتر برای این موارد، استفاده‌ی از HttpContext.Items است. HttpContext.Items نیز همانند سشن، یک key/value store است؛ اما طول عمر آن محدود است به طول عمر درخواست جاری و در تمام میان افزارهای برنامه در دسترس است.
برای مثال در یک میان افزار آن‌را تنظیم می‌کنید:
app.Use(async (context, next) =>
{
   context.Items["isVerified"] = true;
   await next.Invoke();
});
و سپس در میان افزاری دیگر از آن استفاده خواهید کرد:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Verified request? " + context.Items["isVerified"]);
});


فعال سازی سشن‌ها در ASP.NET Core

ASP.NET Core یک choose-what-you-need framework است. به این معنا که تا زمانیکه قابلیتی را به صورت صریح فعال سازی نکرده باشید، در دسترس نخواهد بود. همین مساله در نهایت به کاهش مصرف منابع این نوع برنامه‌ها و همچنین طراحی ماژولار سیستم ختم می‌شوند. برای مثال در نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها)، سشن‌ها به صورت پیش فرض فعال هستند، مگر آنکه HTTP Module آن‌را در فایل web.config حذف کنید؛ اما در اینجا برعکس است.
اگر تنها در موارد خاصی که ذکر شد، نیاز به استفاده‌ی از متغیرهای سشن را داشتید، روش فعال سازی آن به صورت ذیل است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Session
برای این منظور وابستگی ذیل را به فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.AspNetCore.Session": "1.0.0"
    }
}
ب) انجام تنظیمات آغازین برنامه
برای این کار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و ابتدا سرویس سشن‌ها را فعال کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSession();
و سپس در متد Configure، استفاده‌ی از سشن‌ها را نیز باید ذکر کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseSession();
در اینجا امکان سفارشی سازی مقادیر پیش فرض مدیریت سشن‌ها نیز وجود دارند. برای مثال زمان پیش فرض انقضای سشن کاربر، پس از 20 دقیقه عدم فعالیت او است که قابل تغییر می‌باشد:
app.UseSession(options: new SessionOptions
{
    IdleTimeout = TimeSpan.FromMinutes(30),
    CookieName = ".MyApplication"
});


روش استفاده‌ی از سشن‌ها

در مثال ذیل نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات را در شیء سشن جلسه‌ی جاری یک کاربر، ملاحظه می‌کنید:
public ActionResult TestSession()
{
 
   this.HttpContext.Session.Set("key-1", BitConverter.GetBytes(DateTime.Now.Ticks));
   this.HttpContext.Session.SetInt32("key-2", 1);
   this.HttpContext.Session.SetString("key-3", "DNT");
 
   return Content("OK!");
}
به همراه نحوه‌ی بازیابی این اطلاعات در متدهای دیگر برنامه:
 public IActionResult Index()
{
   byte[] key1 = this.HttpContext.Session.Get("key-1");
   long key1Value = BitConverter.ToInt64(key1, 0);
 
   int? key2Value = this.HttpContext.Session.GetInt32("key-2");
   string key3Value = this.HttpContext.Session.GetString("key-3");
 
   return Content("OK!");
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، سه متد Set، SetInt32 و SetString در اینجا برای تنظیم key/valueهای سشن، از پیش موجود هستند.
حالت Set آن آرایه‌ای از بایت‌ها را دریافت می‌کند و می‌توان برای حالت serialization اشیاء، مفید باشد.
دقیقا معادل همین سه متد، متدهای Get، GetInt32 و GetString برای بازیابی مقادیر سشن طراحی شده‌اند و باید دقت داشت که خروجی‌های این‌ها می‌توانند نال نیز باشند. به همین جهت خروجی GetInt32 آن نال پذیر است.


توسعه‌ی متدهای پیش فرض کار با سشن‌ها

سه متد یاد شده‌ی کار با سشن‌ها در ASP.NET Core هرچند ضروری هستند، اما کافی نیستند. برای توسعه‌ی آن‌ها می‌توان متدهای الحاقی را تدارک دید که نمونه‌ای از آن‌ها را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public static class SessionExts
    {
        public static void SetDateTime(this ISession collection, string key, DateTime value)
        {
            collection.Set(key, BitConverter.GetBytes(value.Ticks));
        }
 
        public static DateTime? GetDateTime(this ISession collection, string key)
        {
            var data = collection.Get(key);
            if (data == null)
            {
                return null;
            }
            var dateInt = BitConverter.ToInt64(data, 0);
            return new DateTime(dateInt);
        }
 
        public static void SetObject(this ISession session, string key, object value)
        {
            var stringValue = JsonConvert.SerializeObject(value);
            session.SetString(key, stringValue);
        }
 
        public static T GetObject<T>(this ISession session, string key)
        {
            var stringValue = session.GetString(key);
            return JsonConvert.DeserializeObject<T>(stringValue);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از کلاس BitConverter و امکان سریالایز مقادیر توسط آن به آرایه‌ای از بایت‌ها، امکان کار با متد‌های عمومی Set و Get را یافته‌ایم.
و یا جهت کار با اشیاء پیچیده‌تر می‌توان از کتابخانه‌ی JSON.NET استفاده کرد. به عبارتی در این نگارش از ASP.NET، کار سریالایز و دی‌سریالایز اشیاء، به برنامه نویس واگذار شده‌است و اینکه در پشت صحنه از چه کتابخانه‌ای می‌خواهید استفاده کنید، در اختیار خودتان است.
البته باید دقت داشت که در اینجا وابستگی JSON.NET به صورت خودکار در دسترس است. از این جهت که بسیاری از وابستگی‌های ASP.NET Core مانند مورد ذیل، به JSON.NET وابسته‌اند و نصب آن‌ها به معنای نصب خودکار JSON.NET نیز هست:
{
    "dependencies": {
     //same as before
     "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
   }
}
اگر لیست بسته‌های وابسته‌ی به JSON.NET را می‌خواهید مشاهده کنید، فایل project.lock.json را گشوده و در آن Newtonsoft.Json را جستجو کنید.


یک مطلب تکمیلی

در اینجا نیز امکان ذخیره سازی سشن‌ها در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی فرار سرور درنظر گرفته شده‌است و برای این حالت، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ویژه‌ای به نام key/value stores مانند بانک اطلاعاتی فوق سریع Redis پیشنهاد می‌شود؛ هرچند امکان کار با SQL Server نیز در اینجا وجود دارد، اما برای کش سرورهای مبتنی بر key/value ها، بانک اطلاعاتی Redis، انتخاب اول است.
Managing Application State
مطالب
توسعه اپلیکیشن های ASP.NET با Windows Azure Active Directory
ابزار ASP.NET برای Windows Azure Active Directory فعال کردن احراز هویت در وب اپلیکیشن هایی که روی  Windows Azure Web Sites  میزبانی شده اند را ساده‌تر می‌کند. می‌توانید از Windows Azure Authentication برای احراز هویت کاربران Office 365 استفاده کنید، حساب‌های کاربری را از On-Premise Active Directory خود همگام سازی (Sync) کنید و یا از یک دامنه سفارشی Windows Azure Active Directory بهره ببرید. فعال سازی Windows Azure Authentication، اپلیکیشن شما را طوری پیکربندی می‌کند تا تمامی کاربران را با استفاده از یک  Windows Azure Active Directory tenant  احراز هویت کند.

این مقاله ساختن یک اپلیکیشن ASP.NET را که بر اساس  organizational accounts  پیکربندی شده و بر روی  Windows Azure Active Directory  میزبانی می‌شود، مرور می‌کند.

پیش نیاز ها

  1. Visual Studio Express 2013 RC for Web یا Visual Studio 2013 RC 
  2. یک حساب کاربری در Windows Azure. می‌توانید یک حساب رایگان بسازید.


یک مدیر کلی به حساب کاربری Active Directory خود اضافه کنید

  1. وارد Windows Azure Portal شوید.
  2. یک حساب کاربری (Windows Azure Active Directory (AD انتخاب یا ایجاد کنید. اگر قبلا حساب کاربری ساخته اید از همان استفاده کنید در غیر اینصورت یک حساب جدید ایجاد کنید. مشترکین Windows Azure یک AD پیش فرض با نام Default Directory خواهند داشت.
  3. در حساب کاربری AD خود یک کاربر جدید در نقش Global Administrator بسازید. اکانت AD خود را انتخاب کنید و Add User را کلیک کنید. برای اطلاعات کامل‌تر به Managing Windows Azure AD from the Windows Azure Portal 1– Sign Up with an Organizational Account مراجعه کنید.

یک نام کاربری انتخاب کرده و به مرحله بعد بروید.

نام کاربری را وارد کنید و نقش Global Administrator را به آن اختصاص دهید. مدیران کلی به یک آدرس ایمیل متناوب هم نیاز دارند. به مرحله بعد بروید.

بر روی Create کلیک کنید و کلمه‌ی عبور موقتی را کپی کنید. پس از اولین ورود باید کلمه عبور را تغییر دهید.


یک اپلیکیشن ASP.NET بسازید

در ویژوال استودیو یک پروژه جدید ASP.NET Web Forms یا MVC بسازید و روی Change Authentication  کلیک کنید. 

گزینه Organizational Accounts را انتخاب کنید. نام دامنه خود را وارد کنید و سپس گزینه Single Sign On, Read directory data را انتخاب کنید. به مرحله بعد بروید.

نکته: در قسمت More Options می توانید قلمرو اپلیکیشن (Application ID URI) را تنظیم کنید. تنظیمات پیش فرض برای اکثر کاربران مناسب است اما در صورت لزوم می‌توانید آنها را ویرایش کنید، مثلا از طریق Windows Azure Portal دامنه‌های سفارشی خودتان را تنظیم کنید.

اگر گزینه Overwrite را انتخاب کنید اپلیکیشن جدیدی در Windows Azure برای شما ساخته خواهد شد. در غیر اینصورت فریم ورک سعی می‌کند اپلیکیشنی با شناسه یکسان پیدا کند (در پست متدهای احراز هویت در VS 2013 به تنظیمات این قسمت پرداخته شده).

اطلاعات مدیر کلی دامنه در Active Directory خود را وارد کنید (Credentials) و پروژه را با کلیک کردن بر روی Create Project بسازید.

با کلیدهای ترکیبی Ctrl + F5، اپلیکیشن را اجرا کنید. مرورگر شما باید یک اخطار SSL Certificate به شما بدهد. این بدین دلیل است که مدرک استفاده شده توسط IIS Express مورد اعتماد (trusted) نیست. این اخطار را بپذیرید و اجازه اجرا را به آن بدهید. پس از آنکه اپلیکیشن خود را روی Windows Azure منتشر کردید، این پیغام دیگر تولید نمی‌شود؛ چرا که Certificate‌های استفاده شده trusted هستند.

با حساب کاربری سازمانی (organizational account) که ایجاد کرده‌اید، وارد شوید.

همانطور که مشاهده می‌کنید هم اکنون به سایت وارد شده اید.



توزیع اپلیکیشن روی Windows Azure

در Windows Azure Portal یک وب سایت را به‌همراه یک دیتابیس، ایجاد کنید. در پانل سمت چپ صفحه روی Websites کلیک کنید و بعد New را انتخاب کنید. سپس گزینه Custom Create را برگزینید.

اپلیکیشن را روی Windows Azure منتشر کنید. روی پروژه کلیک راست کرده و Publish را انتخاب کنید. در مرحله تنظیمات (Settings) مشاهده می‌کنید که احراز هویت حساب‌های سازمانی (organizational accounts) فعال است. همچنین سطح دسترسی به خواندن تنظیم شده است. در قسمت Database رشته اتصال دیتابیس را تنظیم کنید.

حال به وب سایت Windows Azure خود بروید و توسط حساب کاربری ایجاد شده وارد سایت شوید. در این مرحله دیگر نباید خطای امنیتی SSL را دریافت کنید.


خواندن اطلاعات پروفایل کاربران توسط Graph API

قالب پروژه ویژوال استودیو برای organizational accounts یک متد و نما بنام UserProfile به پروژه اضافه کرده است.
[Authorize]
public async Task<ActionResult> UserProfile()
{
    string tenantId = ClaimsPrincipal.Current.FindFirst(TenantSchema).Value;

    // Get a token for calling the Windows Azure Active Directory Graph
    AuthenticationContext authContext = new AuthenticationContext(String.Format(CultureInfo.InvariantCulture, LoginUrl, tenantId));
    ClientCredential credential = new ClientCredential(AppPrincipalId, AppKey);
    AuthenticationResult assertionCredential = authContext.AcquireToken(GraphUrl, credential);
    string authHeader = assertionCredential.CreateAuthorizationHeader();
    string requestUrl = String.Format(
        CultureInfo.InvariantCulture,
        GraphUserUrl,
        HttpUtility.UrlEncode(tenantId),
        HttpUtility.UrlEncode(User.Identity.Name));

    HttpClient client = new HttpClient();
    HttpRequestMessage request = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, requestUrl);
    request.Headers.TryAddWithoutValidation("Authorization", authHeader);
    HttpResponseMessage response = await client.SendAsync(request);
    string responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
    UserProfile profile = JsonConvert.DeserializeObject<UserProfile>(responseString);

    return View(profile);
}

کلیک کردن لینک UserProfile  اطلاعات پروفایل کاربر جاری را نمایش می‌دهد.



اطلاعات بیشتر

نظرات اشتراک‌ها
بررسی وضعیت فعلی پروژه Roslyn
- فرض کنید الان نیاز دارید یک زیبا ساز کدهای سی‌شارپ را تهیه کنید. منظور این است که به صورت خودکار indentation اضافه کند؛ پارامترهای یک متد را در فواصل مناسب قرار دهد و امثال آن. برای اینکار باید یک parser تمام عیار سی‌شارپ داشته باشید که نوشتن آن کار ساده‌ای نیست.
- فرض کنید می‌خواهید کارهایی را که Resharper در مورد آنالیز کدها انجام می‌دهد، مثلا تشخیص کد مرده در یک متد را خودتان پیاده سازی کنید. اینکار بدون دسترسی به زیر ساخت‌های یک کامپایلر واقعی غیرممکن است و تیم Resharper تا الان مهم‌ترین کاری که انجام دادند، تهیه این زیرساخت قابل دسترسی با کدهای دات نت بوده.
- انجام کارهای AOP در دات نت ساده‌تر خواهد شد. یکی از مواردی که بحث هست در مورد آینده زبان‌های دات نتی، meta programming هست. Roslyn زیرساخت افزودن این امکانات خواهد بود در آینده.
- الان دنیایی از اطلاعات و امکانات داخل کامپایلر native سی‌شارپ دفن شده که کسی به آن دسترسی ندارد و حداکثر این است که مسیر یک سری فایل cs را به آن بدهید و یک خروجی کامپایل شده از آن بگیرید. حیف این امکانات نیست؟! پروژه Roslyn، امکان دسترسی به تمام اجزای یک کامپایلر واقعی را توسط یک سری API عمومی، برای برنامه نویس‌های دات نت میسر می‌کند.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
«بهبود عملکرد» با «بهبود کارآیی» یکی نیست. پیاده سازی سیستم change tracking در حالت کلی، بدون پیاده سازی مباحث AOP غیرممکن است. بهتر است دوره‌ی مرتبطی را در سایت در این مورد مرور کنید تا کلیات بحث تشکیل Proxyها بهتر مشخص شوند (و ... تشکیل پروکسی با روش‌های مختلفی و با الگوریتم‌های متفاوتی ممکن است و مهم نیست که dynamic proxy چندسکویی باشد یا خیر؛ این مورد نام یک الگوی طراحی شیء گرا است و نه یک کتابخانه‌ی خاص). هدف من از عنوان این مسایل، اشاره به کلیات زیرساخت پیاده سازی این مباحث هست.
برای نمونه زمانیکه مقدار خاصیت شیء واکشی شده‌ای از Context را تغییر می‌دهید و سپس SaveChanges را فراخوانی می‌کنید، در این بین یک پروکسی وجود دارد (یک لایه‌ی نامرئی و حائل بین شیء اصلی و تغییراتی که قرار است به آن اعمال شوند) که به تغییرات گوش فرا می‌دهد و در نهایت صرفا یک کوئری به روز رسانی آن فیلد خاص را تولید می‌کند و نه تمام فیلدهای دیگر را. این نوع مفاهیم کلی در اینجا مدنظر هستند. یک نمونه پیاده سازی کلی این مفهوم را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
همچنین EF Core 2.1 به همراه بسته‌ی Microsoft.EntityFrameworkCore.Proxies است که پیاده سازی Lazy loading را میسر کرده‌است و از Castel.Core هم استفاده می‌کند (یا همان Castle DynamicProxy که در دوره «Aspect oriented programming» مورد بررسی قرار گرفته‌است).
مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز پنج شنبه 19 آبان 1390