مطالب
Garbage Collector در #C - قسمت سوم
در قسمت قبلی درباره تفاوت‌های Stack و Heap، صحبت کرده و به این نتیجه رسیدیم که برای آزادسازی حافظه Heap، در صورتی‌که نخواهیم اینکار را بصورت دستی انجام دهیم، نیاز به Garbage Collector پیدا خواهیم کرد.


تاریخچه‌ای مختصر از GC در NET.

ایده اولیه ایجاد Garbage Collector در NET.، در سال 1990 بود که در آن زمان، مایکروسافت مشغول پیاده سازی خود از JavaScript بنام JScript بود. در ابتدا JScript توسط تیمی چهار نفره توسعه داده میشد و در آن زمان یکی از اعضای این تیم به نام Patrick Dussud که بعنوان پدر Garbage Collector در NET. شناخته میشود، یک Conservative GC را داخل تیم توسعه داد. در آن زمان CLR ای وجود نداشت و Patrick Dussud برروی JVM کار میکرد.

مایکروسافت سعی بر پیاده سازی نسخه‌ای اختصاصی از JVM را برای خود بجای ایجاد چیزی شبیه به NET Runtime. فعلی داشت؛ اما بعد از شکل گیری تیم CLR، به این نتیجه رسیدند که JVM برای آنها محدودیت‌هایی را ایجاد میکند و به همین دلیل شروع به ایجاد Environment خود کردند.

با این تصمیم، Patrick Dussud مجددا یک GC جدید را با ایده "بهترین GC ممکن" با زبان LISP که در آن بیشترین مهارت را داشت، بصورت Prototype نوشت و سپس یک Transpiler از LISP را به ++C نوشت که کدهای آن قابل استفاده در Runtime مایکروسافت باشد.

کدهای فعلی مربوط به Garbage Collector مورد استفاده در NET. در این فایل از ریپازیتوری runtime مایکروسافت قابل دسترسی هستند. در حال حاضر خانم Maoni Stephens مدیر فنی تیم GC مایکروسافت هستند که کنفرانس‌ها و مقالات زیادی نیز درباره نکات مختلف پیاده سازی GC در بلاگ خود نوشته و ارائه کرده‌اند.


در حال حاضر، سه حالت (flavor) از GC در NET. تعبیه شده‌است و هرکدام از این حالات برای انواع مختلفی از برنامه‌ها بهینه شده‌است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.


Server GC

این نوع GC برای برنامه‌های سمت سرور نظیر ASP.NET Core و WCF بهینه سازی شده‌است که تعداد ریکوئست‌های زیادی به آنها وارد میشود و هر ریکوئست باعث allocate شدن اشیا مختلفی شده و بطور کلی، نرخ allocation و deallocation در آنها بالاست.

Server GC به ازای هر پردازنده، از یک Heap و یک GC Thread مجزا استفاده میکند. این بدین معناست که اگر شما یک پردازنده را با هشت Core داشته باشید، در زمان Garbage Collection، روی هرکدام از Coreها یک Heap و GC Thread مستقل وجود دارد که عمل Garbage Collection را انجام میدهند.

این شکل عملکرد باعث میشود که Collection، در سریعترین زمان ممکن، بدون وقفه اضافه انجام شود و برنامه شما اصطلاحا ((Freeze)) نشود.

Server GC فقط روی پردازنده‌های چند هسته‌ای قابل اجراست و اگر سعی کنید برنامه خود را روی یک سیستم با پردازنده تک هسته‌ای در حالت Server GC اجرا کنید، بصورت خودکار برنامه شما از Non-Concurrent Workstation GC استفاده کرده و اصطلاحا Fallback خواهد شد.

اگر نیاز دارید که در برنامه‌هایی به‌غیر از Server-Side Applicationها، نظیر WPF و Windows Service‌ها و ... از این نوع GC استفاده کنید (به شرط چند هسته بودن پردازنده)، میتوانید این تنظیمات را به فایل app.config یا web.config خود اضافه کنید:
<configuration>
  <runtime>
    <gcServer enabled="true"/>
  </runtime>
</configuration>

همچنین در برنامه‌های NET Core.ای نیز میتوانید این تنظیمات را داخل فایل csproj. برنامه خود اضافه کنید:
<PropertyGroup>
  <ServerGarbageCollection>true</ServerGarbageCollection>
</PropertyGroup>


Concurrent Workstation GC


این حالت، حالت پیشفرض مورد استفاده در برنامه‌های Windows Forms و Windows Service است. این حالت از GC برای برنامه‌هایی بهینه شده‌است که در آنها، هنگام وقوع Garbage Collection، برنامه توقف و مکث حتی چند لحظه‌ای نداشته و Collection باعث نشود که کاربر نتواند روی یک دکمه کلیک کند و اصطلاحا برنامه ((Unresponsive)) شود.

برای فعالسازی Concurrent Workstation GC این تنظیمات را داخل config برنامه خود باید اعمال کنید:
<configuration>
  <runtime>
    <gcConcurrent enabled="true" />
  </runtime>
</configuration>


Non-Concurrent Workstation GC


این حالت شبیه به حالت Server GC است؛ با این تفاوت که عمل Collection روی Thread ای که درخواست allocate کردن یک object را کرده است، صورت میگیرد.

برای مثال:

  • Thread شماره یک درخواست allocate کردن یک string با طول 10000 کاراکتر را میدهد.
  • حافظه، فضای کافی برای تخصیص این حجم از حافظه را نداشته و سعی میکند با اجرای Garbage Collector، این حجم فضای مورد نیاز از حافظه را خالی کند.
  • CLR تمام Thread‌های برنامه را متوقف میکند و Garbage Collector شروع به کار کرده و اشیا بلااستفاده «روی Thread ای که آن را فراخوانی کرده است» را Collect میکند.
  • بعد از پایان Collection، تمامی Threadهای برنامه که در مرحله قبل متوقف شده بودند، مجددا شروع به کار خواهند کرد.


این حالت از GC برای برنامه‌های Server-Side ای که برروی پردازنده تک هسته‌ای اجرا میشوند، پیشنهاد میشود. برای فعالسازی این حالت، تنظیمات داخل config برنامه به این صورت باید تغییر پیدا کند:
<configuration>
  <runtime>
    <gcConcurrent enabled="false" />
  </runtime>
</configuration>



این جدول، کمک خواهد کرد که بر اساس نوع برنامه خود، تنظیمات درستی را برای GC اعمال نمایید (در اکثر موارد، تنظیمات پیشفرض بهترین انتخاب بوده و نیازی به تغییر روند کار GC نیست):

 Server GC  Non-Concurrent Workstation  Concurrent Workstation  
 Maximize throughput on multi-processor machines for server apps that create multiple threads to handle the same types of requests.  Maximize throughput on single-processor machines.  Balance throughput and responsiveness for client apps with UI. Design Goal 
1 per processor ( hyper thread aware )  1  Number of Heaps
 1 dedicated GC thread per processor The thread which performs the allocation that triggers the GC. The thread which performs the allocation that triggers the GC.  GC Threads
 EE is suspended during a GC. EE is suspended during a GC. EE is suspended much shorter but several times during a GC.  Execution Engine
Suspension
<gcServer enabled="true">
<gcConcurrent enabled="false">
 <gcConcurrent enabled="true"> 
 Config Setting
Non-Concurrent Workstation GC      On a single
processor
(fallback)
مطالب
C# 6 - String Interpolation
تا پیش از C# 6 یکی از روش‌های توصیه شده‌ی جهت اتصال رشته‌ها به هم، استفاده از متدهایی مانند string.Format و StringBuilder.AppendFormat بود:
using System;
 
namespace CS6NewFeatures
{
    class Person
    {
        public string FirstName { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public int Age { set; get; }
    }
 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 };
            var message = string.Format("Hello!  My name is {0} {1} and I am {2} years old.",
                                          person.FirstName, person.LastName, person.Age);
            Console.Write(message);
        }
    }
}
مشکل این روش، کاهش خوانایی آن با بالا رفتن تعداد پارامترهای متد Format است و همچنین گاهی از اوقات فراموش کردن مقدار دهی بعضی از آن‌ها و یا حتی ذکر ایندکس‌هایی غیر معتبر که در زمان اجرا، برنامه را با یک خطا متوقف می‌کنند.
در C# 6 جهت رفع این مشکلات، راه حلی به نام String interpolation ارائه شده‌است و اگر افزونه‌ی ReSharper یا یکی از افزونه‌های Roslyn را نصب کرده باشید، به سادگی امکان تبدیل کدهای قدیمی را به فرمت جدید آن خواهید یافت:


در این حالت کد قدیمی فوق، به کد ذیل تبدیل خواهد شد:
static void Main(string[] args)
{
    var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 };
    var message = $"Hello!  My name is {person.FirstName} {person.LastName} and I am {person.Age} years old.";
    Console.Write(message);
}
در اینجا ابتدا یک $ در ابتدای رشته قرار گرفته و سپس هر متغیر به داخل {} انتقال یافته‌است. همچنین دیگر نیازی هم به ذکر string.Format نیست.
عملیاتی که در اینجا توسط کامپایلر صورت خواهد گرفت، تبدیل این کدهای جدید مبتنی بر String interpolation به همان string.Format قدیمی در پشت صحنه‌است. بنابراین این قابلیت جدید C# 6 را به کدهای قدیمی خود نیز می‌توانید اعمال کنید. فقط کافی است VS 2015 را نصب کرده باشید و دیگر شماره‌ی دات نت فریم ورک مورد استفاده مهم نیست.


امکان انجام محاسبات با String interpolation

زمانیکه $ در ابتدای رشته قرار گرفت، عبارات داخل {}‌ها توسط کامپایلر محاسبه و جایگزین می‌شوند. بنابراین می‌توان چنین محاسباتی را نیز انجام داد:
 var message2 = $"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}";
Console.Write(message2);
بدیهی اگر $ ابتدای رشته فراموش شود، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.


تغییر فرمت عبارات نمایش داده شده توسط String interpolation

همانطور که با string.Format می‌توان نمایش سه رقم جدا کننده‌ی هزارها را فعال کرد و یا تاریخی را به نحوی خاص نمایش داد، در اینجا نیز همان قابلیت‌ها برقرار هستند و باید پس از ذکر یک : عنوان شوند:
 var message3 = $"{Environment.NewLine}{1000000:n0} {DateTime.Now:dd-MM-yyyy}";
Console.Write(message3);
حالت کلی و استاندارد آن در متد string.Format به صورت {index[,alignment][:formatString]} است.


سفارشی سازی String interpolation
 
اگر متغیر رشته‌‌ای معرفی شده‌ی توسط $ را با یک var مشخص کنیم، نوع آن به صورت پیش فرض، از نوع string خواهد بود. برای نمونه در مثال‌های فوق، message و message2 از نوع string تعریف می‌شوند. اما این رشته‌های ویژه را می‌توان از نوع IFormattable و یا FormattableString نیز تعریف کرد.
در حقیقت رشته‌های آغاز شده‌ی با $ از نوع IFormattable هستند و اگر نوع متغیر آن‌ها ذکر نشود، به صورت خودکار به نوع FormattableString که اینترفیس IFormattable را پیاده سازی می‌کند، تبدیل می‌شوند. بنابراین پیاده سازی این اینترفیس، امکان سفارشی سازی خروجی string interpolation را میسر می‌کند. برای نمونه می‌خواهیم در مثال message2، نحوه‌ی نمایش تاریخ را سفارشی سازی کنیم.
class MyDateFormatProvider : IFormatProvider
{
    readonly MyDateFormatter _formatter = new MyDateFormatter();
 
    public object GetFormat(Type formatType)
    {
        return formatType == typeof(ICustomFormatter) ? _formatter : null;
    }
 
    class MyDateFormatter : ICustomFormatter
    {
        public string Format(string format, object arg, IFormatProvider formatProvider)
        {
            if (arg is DateTime)
                return ((DateTime)arg).ToString("MM/dd/yyyy");
            return arg.ToString();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کار با پیاده سازی اینترفیس IFormatProvider شروع می‌شود. متد GetFormat آن همیشه به همین شکل خواهد بود و هر زمانیکه نوع ارسالی به آن ICustomFormatter بود، یعنی یکی از اجزای {} دار در حال آنالیز است و خروجی مدنظر آن همیشه از نوع ICustomFormatter است که نمونه‌ای از پیاده سازی آن‌را جهت سفارشی سازی DateTime ملاحظه می‌کنید.
پس از پیاده سازی این سفارشی کننده‌ی تاریخ، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت ذیل است:
static string formatMyDate(FormattableString formattable)
{
      return formattable.ToString(new MyDateFormatProvider());
}
ابتدا یک متد static را تعریف کنید که ورودی آن از نوع FormattableString باشد؛ از این جهت که رشته‌های شروع شده‌ی با $ نیز از همین نوع هستند. سپس سفارشی سازی پردازش {}‌ها در قسمت ToString آن انجام می‌شود و در اینجا می‌توان یک IFormatProvider جدید را معرفی کرد.
در ادامه برای اعمال این سفارشی سازی، فقط کافی است متد formatMyDate را به رشته‌ی مدنظر اعمال کنیم:
 var message2 = formatMyDate($"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}");
Console.Write(message2);

و اگر تنها می‌خواهید فرهنگ جاری را عوض کنید، از روش ساده‌ی زیر استفاده نمائید:
public static string faIr(IFormattable formattable)
{
    return formattable.ToString(null, new CultureInfo("fa-Ir"));
}
در اینجا با اعمال متد faIr به عبارت شروع شده‌ی با $، فرهنگ ایران به رشته‌ی جاری اعمال خواهد شد.
نمونه‌ی کاربردی‌تر آن اعمال InvariantCulture به String interpolation است:
 static string invariant(FormattableString formattable)
{
    return formattable.ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
}


یک نکته: همانطور که عنوان شد این قابلیت جدید با نگارش‌های قبلی دات نت نیز سازگار است؛ اما این کلاس‌های جدید را در این نگارش‌ها نخواهید یافت. برای رفع این مشکل تنها کافی است این کلاس‌های یاد شده را به صورت دستی در فضای نام اصلی آن‌ها تعریف و اضافه کنید. یک مثال


غیرفعال سازی String interpolation

اگر می‌خواهید در رشته‌ای که با $ شروع شده، بجای محاسبه‌ی عبارتی، دقیقا خود آن‌را نمایش دهید (و { را escape کنید)، از {{}} استفاده کنید:
 var message0 = $"Hello! My name is {person.FirstName} {{person.FirstName}}";
در این مثال اولین {} محاسبه خواهد شد و دومی خیر.


پردازش عبارات شرطی توسط String interpolation

همانطور که عنوان شد، امکان ذکر یک عبارت کامل هم در بین {} وجود دارد (محاسبات، ذکر یک عبارت LINQ، ذکر یک متد و امثال آن). اما در این میان اگر یک عبارت شرطی مدنظر بود، باید بین () قرار گیرد:
 Console.Write($"{(person.Age>50 ? "old": "young")}");
علت اینجا است که کامپایلر سی‌شارپ، : بین {} را به format specifier تفسیر می‌کند. نمونه‌ی آن‌را پیشتر با مثال «تغییر فرمت عبارات نمایش داده شده» ملاحظه کردید. ذکر : در اینجا به معنای شروع مشخص سازی فرمتی است که قرار است به این حاصل اعمال شود. برای تغییر این رفتار پیش فرض، کافی است عبارت مدنظر را بین () ذکر کنیم تا تمام آن به صورت یک عبارت سی‌شارپ تفسیر شود.
نظرات مطالب
CheckBoxList در ASP.NET MVC
من یک گرید دارم که به جدول یک بایند هست .یک ستون در این گرید شامل یک دکمه هست که یک پنجره درون اون باز میشه که اون پنجره شامل یک گرید هست که اطلاعات جدول ب درون اون هست یک ستون از این گرید2 چک باکس هست ..یک دکمه هم جهت ارسال اطلاعات انتخابی به کنترلر خود هم در این پنجره داریم ولی با توجه به اینکه من مقدار ورودی خود را آرایه ای مثل مثال فوق string[] result گرفتم و اسم چک باکس من هم result بوده ولی پس از زدن دکمه مقدار نال ارسال میگرددبه کنترلر از فروم‌های مشابه قبلا استفاده کردم و همچنین از مثال‌های تلریکدر این مورد واسه گرید استفاده کردم ولی به این شکل نیستند(گرید>>پنجره>>کرید2)نتونستم مقادیر انتخابی رو واسه گریدم ارسال کنم...
بازخوردهای دوره
مدیریت تغییرات گریدی از اطلاعات به کمک استفاده از الگوی واحد کار مشترک بین ViewModel و لایه سرویس
در این فریم‌ورک جهت نمایش پیغام به کاربر کلاس SendMsg تدارک دیده شده است. نحوه استفاده از آن به شکل زیر است:
ابتدا در کلاس AddNewUserViewModel یک فیلد خصوصی از نوع کلاس SendMsg ایجاد کنید
private SendMsg _sendMsg = new SendMsg();
سپس در متد حذف، تابع ShowMsg آن را فراخوانی کنید
private void doDelete()
{
    _sendMsg.ShowMsg(new AlertConfirmBoxModel
    {
        Errors = new List<string> { "آیا کاربر انتخاب شده حذف شود؟" },
        ShowConfirm = Visibility.Visible,
        ShowCancel = Visibility.Visible
    },
    confirmed: input => delete(input));
}

private void delete(AlertConfirmBoxModel input)
{
    UsersList.Remove(SelectedItem);
}
نظرات مطالب
اهمیت Controller های ساده در ASP.NET MVC
طبق چیزی که من میدونم Controller محتوای لازم جهت نمایش در View رو آماده میکنه اما با لایه View متفاوت است. هدف ما از این پیاده سازی همین است (آماده سازی محتوای لازم جهت نمایش در View). با این حال Controller این محتوا را از منبع یا منابع مختلف دریافت میکند. به عبارتی اطلاعات خود را از لایه Service یا همان BL دریافت میکند و کدهای لایه Business درون Controller قرار نمیگیرند. 
مطالب
Blazor 5x - قسمت اول - معرفی
با استفاده از Blazor می‌توان برنامه‌های وب تعاملی را با کمک زبان #C تهیه کرد که پیشتر برای نوشتن آن‌ها به جاوا اسکریپت نیاز بود. به این ترتیب می‌توان برای تهیه‌ی قسمت‌های front-end و backend پروژه‌ی خود، از زبانی که به آن تسلط دارید استفاده کنید. یکی از مزایای آن امکان به اشتراک گذاری کدهای سمت سرور و کلاینت است؛ با توجه به اینکه هر دو به یک زبان تهیه می‌شوند.


وضعیت توسعه‌ی برنامه‌های وب، پیش از ارائه‌ی Blazor

عموما برای توسعه‌ی برنامه‌های وب، در سمت سرور آن‌ها از زبان‌هایی مانند C#، Java و Python و امثال آن‌ها استفاده می‌شود؛ اما این وضعیت در سمت کلاینت فرق می‌کند. در سمت کلاینت، عموما از فریم‌ورک‌ها و کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی مانند Angular ،React ،Vue.js ،jQuery و غیره استفاده می‌شود.


همانطور که مشاهده می‌کنید، فراگیری و اجرای این دو گروه متفاوت از زبان‌ها، مشکل و وقت‌گیر است. بنابراین چقدر خوب می‌شد اگر امکان تهیه‌ی هر دو قسمت برنامه‌های وب، تنها با یک زبان میسر می‌شد. با استفاده از Blazor، این آرزو میسر شده‌است.


با استفاده از Blazor می‌توان کدهای تعاملی UI را بجای استفاده از زبان جاوا اسکریپت، با کمک زبان #C تهیه کرد. به این ترتیب با استفاده از یک زبان می‌توان کدهای سمت سرور و سمت کلاینت را پیاده سازی کرد. البته شاید این سؤال مطرح شود که مرورگرها تنها قادر به درک کدهای HTML و جاوا اسکریپت هستند و نه #C، بنابراین چگونه می‌توان از زبان #C در مرورگرها نیز استفاده کرد؟ پاسخ به آن، به فناوری جدید «وب اسمبلی» بر می‌گردد. Blazor با استفاده از «وب اسمبلی» است که می‌تواند کدهای #C را درون مرورگر اجرا کند.


حالت‌های مختلف هاست و ارائه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor

برنامه‌های مبتنی بر Blazor، به دو روش مختلف قابل ارائه هستند:

الف) Blazor Server

Blazor Server، در اساس یک برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core است که در آن تمام قابلیت‌های سمت سرور، مانند کار با EF-Core، میسر است و امکان دسترسی به این امکانات به صورت یکپارچه‌ای در سراسر برنامه وجود دارد. در این حالت، کامپوننت‌های Blazor، بجای اجرای بر روی مرورگر کاربر، در سمت سرور اجرا می‌شوند. این تعاملات و به روز رسانی‌های UI، توسط یک اتصال دائم SignalR مدیریت می‌شوند.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت هاست سمت سرور، همه چیز، منجمله کامپوننت‌های Blazor، در همان سمت سرور قرار دارند و این اتصال پشت صحنه‌ی SignalR است که کار تبادل اطلاعات ارسالی و رندر شده را بر عهده می‌گیرد.

ب) Blazor web assembly

در این حالت با استفاده از فناوری جدید «وب اسمبلی»، تمام کدهای یک برنامه‌ی مبتنی بر Blazor به کمک NET Runtime.، داخل مرورگر اجرا می‌شود. به Blazor web assembly باید همانند فریم‌ورک‌های SPA (تک صفحه‌ای وب)، مانند Angular و React نگاه کرد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا بجای استفاده از جاو اسکریپت برای نوشتن برنامه‌ی SPA، از #C استفاده می‌شود. اگر به تصویر فوق دقت کنید، در حالت اجرای برنامه‌های Blazor web assembly، تنها به مرورگر کاربر نیاز است و همه چیز داخل آن قرار می‌گیرد. در اینجا دیگر خبری از یک اتصال دائم SignalR با سرور وجود ندارد.
البته باید دقت داشت که از فناوری وب اسمبلی، در تمام مرورگرهای جدید پشتیبانی می‌شود؛ منهای IE 11. در این حالت مرورگر کل برنامه‌ی Blazor را دریافت می‌کند (همانند دریافت کل کدهای یک برنامه‌ی Angular و یا React) و بدون استفاده از رندر سمت سرور حالت الف، قابلیت تعامل با کاربر را دارد.
بدیهی است با توجه به اینکه Blazor web assembly مستقیما داخل مرورگر اجرا می‌شود، دیگر همانند حالت الف، امکان دسترسی مستقیم به فناوری‌ها و امکانات سمت سرور، مانند کار مستقیم با EF-Core را نخواهد داشت. برای این منظور دقیقا همانند روش کار با سایر فریم ورک‌های SPA، نیاز به تهیه‌ی یک ASP.NET Core Web API جهت تعامل با سرور خواهد بود.


مزایا و معایب حالت‌های مختلف هاست برنامه‌های Blazor

الف) Blazor Server
مزایا:
- حجم دریافتی توسط مرورگر در این حالت بسیار کم است.
- امکان دسترسی به تمام امکانات سمت سرور را دارد؛ مانند تمام کتابخانه‌های سمت سرور و همچنین امکان دیباگ آن نیز همانند سایر برنامه‌های سمت سرور است.
- بر روی مرورگرهای قدیمی نیز قابل اجرا است؛ چون بدون نیاز به فناوری جدید «وب اسمبلی» کار می‌کند.

معایب:
- رندر شدن UI آن نسبت به حالت ب، کندتر است. از این جهت که تمام تعاملات UI آن، توسط اتصال SignalR به سمت سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی نهایی رندر شده، به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.
- پشتیبانی از اجرای offline آن وجود ندارد. اگر اتصال SignalR موجود قطع شود، دیگر نمی‌توان از برنامه استفاده کرد.
- با توجه به نیاز به استفاده‌ی از یک اتصال دائم SignalR به ازای هر کاربر، مقیاس پذیری این نوع برنامه‌ها کمتر است. البته اگر تعداد کاربران برنامه‌های شما در یک شبکه‌ی اینترانت داخلی شرکتی محدود است، این مورد مشکل خاصی نخواهد بود. از دیدگاهی دیگر اگر تعداد کاربران برنامه‌ی شما بسیار زیاد است، استفاده از Blazor Server توصیه نمی‌شود. البته باید دقت داشت که سروری با 4GB RAM، می‌تواند 5000 کاربر همزمان SignalR را مدیریت کند.


ب) Blazor web assembly یا به اختصار Blazor WASM
مزایا:
- هیچ نوع وابستگی به سمت سرور ندارد. همینقدر که برنامه توسط مرورگر دریافت شد، قابل اجر است.
- برای هاست آن الزاما نیازی به یک سرور IIS و یا یک وب سرور ASP.NET Core نیست.
- امکان ارائه‌ی آن توسط یک CDN نیز وجود دارد.
- چون در این حالت کل برنامه توسط مرورگر دریافت می‌شود، قابلیت اجرای آفلاین را نیز پیدا می‌کند.
- برای کار، نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد؛ به همین جهت مقیاس پذیری آن بیشتر است.

معایب:
- حتما نیاز به استفاده‌ی از مرورگرهای جدید با پشتیبانی از web assembly را دارد؛ برای مثال نیاز به کروم نگارش 57 به بعد و فایرفاکس نگارش 52 به بعد را دارد و بر روی IE اجرا نمی‌شود.
- چون کل برنامه در این حالت توسط مرورگر دریافت می‌شود، حجم ابتدایی دریافت آن کمی بالا است.
- میدان دید و عملکرد آن همانند سایر برنامه‌های SPA، محدود است به امکاناتی که مرورگر، در اختیار برنامه قرار می‌دهد.



ایجاد پروژه‌های خالی Blazor Server و Blazor web assembly

یا می‌توانید از ویژوال استودیوی کامل و منوی افزودن پروژه‌ی آن برای اینکار استفاده کنید و یا اگر به خروجی دستور dotnet new --list مراجعه کنیم، SDK دات نت 5، به همراه دو قالب مرتبط زیر نیز هست:
C:\Users\Vahid>dotnet new --list
Templates                                         Short Name               Language          Tags
--------------------------------------------      -------------------      ------------      ----------------------
Blazor Server App                                 blazorserver             [C#]              Web/Blazor
Blazor WebAssembly App                            blazorwasm               [C#]              Web/Blazor/WebAssembly
بنابراین فقط کافی است دستور dotnet new blazorserver و یا dotnet new blazorwasm را در یک پوشه‌ی خالی اجرا کنیم تا بر اساس قالب‌های پیش‌فرض ارائه شده، بتوان پروژه‌های خالی Blazor Server و یا Blazor WebAssembly را ایجاد کرد.


در قسمت بعد، این دو پروژه‌ی خالی فوق را ایجاد کرده و ساختار آن‌ها را بررسی می‌کنیم. همچنین نکاتی را هم که در این قسمت در مورد نحوه‌ی هاست این برنامه‌ها عنوان شد، بر روی این پروژه‌ها مشاهده خواهیم کرد.
نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
آیا میشه این خاصیت رو اینطور پیاده سازی کرد که:
public class Person
{
  // other properties
  
  [Required]
  public virtual Person RelatedPerson {get; set;}
}
حالا برای شروع در متد Seed یا معرفی اولین شخص با توجه به این که اینRelatedPerson  نمیتواند خالی باشد چطور میتوان خود شخص را به این پراپرتی معرفی کرد و بعنوان روت اشخاص از آن استفاده کرد و مپ آن به چه شکل است.
مطالب
نمایش تاریخ شمسی توسط JavaScript در AngularJS
در برنامه‌های مبتنی بر وب رایج، معمولا تبدیل تاریخ میلادی به شمسی در سمت سرور انجام می‌گیرد و تاریخ شمسی حاصل از تبدیل، به کاربر نمایش داده می‌شود. اما در برنامه‌های Single Page و یا به اختصار SPA‌ها که کلاینت فقط با یک سری داده به فرمت JSON  درگیر است، برای نمایش تاریخ شمسی به چه طریقی باید عمل کرد؟ آیا باید تاریخ را در سمت سرور به فرمت مورد نظر تبدیل کرد و یا در سمت کلاینت؟ همه‌ی این‌ها از جمله سوالاتی هست که به هنگام توسعه‌ی SPA‌ها با آن‌ها حتما درگیر خواهید شد.
   
شاید بتوان گفت که در SPA ها، هدف این است که از بار سرور تا حد ممکن کم کرد و آن را در بین کلاینت‌ها توزیع کرد. در SPA‌ها نقش اصلی سرور تامین داده هاست و بیشتر پردازش‌ها در صورت امکان در سمت کلاینت انجام می‌شود و می‌بینید که حتی رندر کردن HTML نیز به عهده‌ی قالب‌های سمت کلاینت است. البته هنوز هم می‌توان قبل از اینکه داده را به فرمت JSON سریالایز کرد، سمت سرور بر روی آن‌ها پیمایش انجام داده و تاریخ‌های میلادی را به شمسی تبدیل کرد که هدف ما این نیست و می‌خواهیم این کار را بر عهده‌ی مرورگر کاربر قرار دهیم.
   
معرفی moment.js
برای کار با داده‌هایی از جنس تاریخ در سمت کلاینت، کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی قدرتمندی به نام moment.js وجود دارد. این کتابخانه دارای انواع و اقسام API برای نمایش و پردازش تاریخ هست. حتی می‌تواند relative time را نیز نمایش دهد. منظور از relative time این هست که به جای نمایش تاریخ، اختلاف آن را با زمان حال نمایش دهد. برای مثال می‌نویسند فلان پست در دو ساعت پیش ارسال شده و زمان دقیق ارسال پست را نمایش نمی‌دهد.
خوشبختانه برای افزودن تاریخ شمسی به این کتاب خانه، افزونه‌ای  به نام moment-jalaali برای آن تدارک دیده شده است. کار با آن نیز بسیار راحت است. کافی است در همان API هایی که برای فرمت کردن تاریخ در moment.js استفاده می‌کردید؛ یک j در ابتدای آن‌ها قرار دهید که مثال‌های کامل استفاده از آن را در مستندات آن می‌توانید مشاهده کنید.
         
نحوه‌ی استفاده از moment.js در AngularJS و ASP.NET
در ASP.NET  فیلد هایی که از جنس DateTime هستند به شکل زیر به فرمت JSON سریالایز می‌شوند:
\/Date(1374222094520)\/
در moment.js احتیاج به کدنویسی برای parse کردن این نوع فرمت و تبدیل کردن آن به تاریخ وجود ندارد؛ چرا که moment.js به صورت تو کار از این نوع فرمت نیز پشتیبانی می‌کند و احتیاجی به کار اضافه‌تر نیست.
moment("/Date(1198908717056-0700)/"); // December 28 2007 10:11 PM
در AngularJS هر گاه قصد داشته باشیم که فرمت نمایش داده‌ها را تغییر دهیم از filter‌ها استفاده می‌کنیم. برای مثال فیلتر uppercase داده name را با حروف بزرگ نمایش می‌دهد. 
{{ name | uppercase }}
حال برای تاریخ نیز می‌خواهیم چنین کاری انجام دهیم؛ بدین صورت که یک فیلتر سفارشی به شکل زیر تعریف کرده تا تاریخ میلادی را به صورت شمسی و با فرمت دلخواهی که می‌خواهیم نمایش دهد:
{{post.date | jalaliDate:'jYYYY/jMM/jDD hh:mm' }}
تعریف فیلتر jalaliDate  نیز به شکل زیر است:
app.filter('jalaliDate', function () {
            return function (inputDate, format) {
                var date = moment(inputDate);
                return date.fromNow() + " " + date.format(format);
            }
        });
خروجی این فیلتر نیز به شکل "4 ماه پیش 1392/12/07 03:10" است و مشاهده می‌کنید که به کمک filter‌ها در AngularJS انجام این گونه از کارها بسیار ساده و لذت بخش است.
   
توجه کنید که این فقط یک ایده‌ی ابتدایی و ساده از پیاده سازی فیلتر فوق است. قطعا با کمک API‌های متنوع momentjs و پارامتر‌های ورودی فیلتر، می‌توان فیلتری بسیار پیشرفته‌تر تعریف کرد.
    
دریافت کدهای یک مثال پیاده سازی شده با استفاده از کدهای فوق
     
مطالب
EF Code First #2

در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش می‌دهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگی‌های مدل‌های برنامه در EF Code first.

تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص

اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدل‌های خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانه‌ای تعریف و نگهداری می‌کنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه می‌دهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاس‌ها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته می‌شود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف می‌شود:

One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.

زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافته‌است و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز می‌توان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}

این ویژگی‌ها دو مقصود مهم را برآورده می‌سازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:

CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی می‌توان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمت‌های بعدی مفصلا بحث خواهد شد.

ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهله‌ای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغام‌های خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگی‌ها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روش‌های مورد استفاده در آن نیز یکی است.


تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API

اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگی‌های خواص کلاس‌های مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگی‌ها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، می‌باشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع می‌شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}

به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگی‌های خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون می‌توان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته می‌شود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.


نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API

OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاس‌های مختلف مدل‌های برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}


با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration،‌ می‌توان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاس‌های Config تک مسئولیتی به نحو زیر می‌توان اقدام کرد:

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());




نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی در EF Code first

الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرض‌های آن کار کند. در اینجا می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}

در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر داده‌ایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگی‌های Table و Column جهت سفارشی سازی نام‌های خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آن‌را به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، می‌توان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید می‌توان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده می‌شود. به علاوه بانک اطلاعاتی می‌تواند به صورت خودکار آن‌را در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز می‌توان انجام داد:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");



تبدیل پروژه‌های قدیمی EF به کلاس‌های EF Code first به صورت خودکار

روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم می‌توان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالب‌های موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاس‌های مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آن‌ها خواهد کرد.

روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونه‌ی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینه‌ی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا می‌توان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدل‌ها و DbContext مرتبط اقدام کرد.



استراتژی‌های مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first

اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کرده‌اید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگی‌های یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدل‌ها تشکیل شود که ... هیچکدام از این‌ها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه می‌توان تعریف کرد:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());

می‌توان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونه‌ای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامه‌های وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامه‌های WPF در متد سازنده کلاس App می‌توان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاس‌های DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:

public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();

context.Database.Create();
}
}

سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());


نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده می‌کنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرض‌های EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، می‌توانید تمام این پیش فرض‌ها را با دستور زیر غیرفعال کنید:

Database.SetInitializer<Context>(null);

بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.


همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارش‌های پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافته‌اند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. می‌توان صرفا تغییرات کلاس‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.



تنظیم استراتژی‌های آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه

الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایل‌های app.config و یا web.config نیز می‌توان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>

یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار می‌رود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، می‌توان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>



اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید

امکان سفارشی سازی این آغاز کننده‌های پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:

public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}

در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کرده‌ایم. سپس با تحریف متد Seed آن می‌توان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام می‌شود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand می‌توان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمی‌شوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.


سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer

استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص می‌شود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل می‌شویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).

Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True


تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL

در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاست‌های اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName می‌باشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن می‌سازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده می‌کنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:

[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]    
public class Blog

و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");






مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت هفتم

در این قسمت بیشتر یک سری از ماژول‌ها را به شما در قالب جداول گروه بندی شده معرفی خواهیم کرد :

   همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم سرور IIS آماده خصوصی سازی و کار بر اساس علائق شماست؛ ولی توجه داشته باشید حذف تمامی ماژول‌ها ممکن است اثرات جانبی هم داشته باشد. در اینجا ما ماژول هایی را به شما معرفی می‌کنیم که بدانید کار هر ماژول چیست تا مثلا با حذف ماژولی، امنیت وب سایت خود را به خطر نیندازید :

ماژول‌های سودمند یا utility

نام ماژول:

UriCacheModule

توضیح:

این ماژول نوعی کش برای URLها به شمار می‌رود. موقعی که url درخواست می‌شود، اطلاعات در اولین درخواست خوانده شده و کش می‌شود و اگر دوباره همان url درخواست شود، بدون خواندن تنظیمات و بر اساس تنظیمات قبلی، کار url مربوطه را انجام میدهد تا اطلاعات پیکربندی تغییر کند و بر اساس اطلاعات جدید، خود را به روز کند.

تگ قابل پیکربندی:

لازم ندارد

وابستگی:

ندارد

اثرات حذف آن:

کارایی سیستم کاهش می‌یابد و سیستم مجبور است برای هر درخواست فایل پیکربندی را بخواند.

نام ماژول :

FileCacheModule

توضیح :

فایل هندلِ فایل‌هایی که قبلا در سرور باز شده‌اند را کش می‌کند تا در صورت نیاز در دفعات بعدی سریعتر عمل کند.

تگ قابل پیکربندی :

لازم ندارد .

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

کارایی سیستم کاهش می‌یابد. سیستم در هر اجرای دستور مربوط به فایل‌ها باید فایل هندل را به دست آورد.

نام ماژول :

TokenCacheModule

توضیح :

توکن‌های امنیتی ویندوز که پسوردهایی بر اساس authentication schemes هستند را کش می‌کند (anonymous authentication, basic authentication, IIS client certificate authentication )

تگ قابل پیکربندی :

لازم ندارد

وابستگی :

ندارد

اثرات حذف آن :

کارایی سیستم به شدت پایین می‌آید. کاربر باید با هر درخواستی لاگین کند. یکی از اصلی‌ترین ضربه‌ها با حذف این ماژول این است که اگر مثلا یک پسورد از یک فایل html محافظت می‌کند و این صفحه به 50 تصویر ارجاع دارد، 51 بار باید درخواست لاگین اجرا گردد یا شاید هم بدتر

MANAGED ENGINE: ASP.NET INTEGRATION

نام ماژول :

ManagedEngine

توضیح :

مدیریت ماژول‌های native و مدیریت شده

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

ندارد

اثرات حذف آن :

مشخصا غیرفعال شدن asp.net integrated و غیر فعال شدن تمامی ماژول‌ها و هندلر‌های تگ وب کانفیگ یا داخل فایل کانفیگ IIS که در مقالات قبلی به تفصیل بیان کرده‌ایم.

IIS 7 NATIVE MODULES

نام ماژول :

HttpCacheModule

توضیح :

مدیریت کش خروجی در htttp.sys بر اساس پیکربندی مثل تعریف سایز کش و ...

تگ قابل پیکربندی :

System.webServer/caching

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

محتوا دیگر به صورت کرنل مد، کش نمی‌شود و کش پروفایل هم ندید گرفته می‌شود و احتمالا بر کارآیی و استفاده از منابع هم اثر می‌گذارد.

نام ماژول :

DynamicCompressionModule

توضیح :

پیاده سازی in-memory compression در محتوای پویا

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpCompression and system.webServer/urlCompression.

وابستگی :

وابستگی ندارد چرا که به طور پیش فرض غیرفعال است.

نام ماژول :

StaticCompressionModule

توضیح :

پیادسازی فشرده سازی در محتوای ایستا و برای فایل‌های سیستمی از نوع in memory

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpCompression and system.webServer/urlCompression

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

در صورت عدم فشرده سازی بر مصرف ترافیک تاثیر گذار است.

نام ماژول :

DefaultDocumentModule

توضیح :

پیاده سازی یک لیست سند پیش فرض. درخواست‌ها مدام پشت سر هم می‌آیند و این درخواست‌های پشت سرهم، به سند پیش فرض هدایت می‌شوند. همان پنجره ای که شما به ترتیب فایل‌های index.htm,index.asp,default.aspx و... را تعیین می‌کنید.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/defaultDocument

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

درخواست را به ریشه هدایت می‌کند. مثلا برای localhost صفحه 404 باز میگرداند و اگر directoryBrowsing فعال باشد لیستی از دایرکتوری ریشه را باز میگرداند.

نام ماژول :

DirectoryListingModule

توضیح :

پیادی سازی لیستی از محتویات یک دایرکتوری

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/directoryBrowse

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

اگر این ماژول و ماژول قبلی غیرفعال باشند response نهایی خالی است.

نام ماژول :

ProtocolSupportModule

توضیح :

پیاده سازی اختصاصی از response header

پیاده سازی تنظیمات trace و HTTP verbs.

پیاده سازی تنظیمات مربوطه به keep-alive بر اساس پیکربندی

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpProtocol

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

بازگرداندن پیام خطای "405 Method not allowed".

نام ماژول :

HttpRedirectionModule

توضیح :

پیاده سازی عملیات انتقال یا redirect

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpRedirect

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

خطر امنیتی: اگر منابعی با redirect کردن محافظت می‌شوند، از این پس در دسترسند.

نام ماژول :

ServerSideIncludeModule

توضیح :

حمایت از فایل shtm یا shtml و ...

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/serverSideInclude

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

این فایل‌ها به صورت متنی نمایش داده می‌شوند

نام ماژول :

StaticFileModule

توضیح :

فایل‌های ایستا را به همراه پسوند ارسال می‌کند. مثل jpg,html و نوع محتوا را بر اساس staticContent/mimeMap پیکربندی می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/staticContent

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

فایل‌های ایستا دیگر ارائه نشده و به جای آن خطای 404 بازگشت داده می‌شود.

نام ماژول :

AnonymousAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم شناسایی افراد ناشناس. همانطور که میدانید در یک وب سایت حداقل محتوایی برای افرادی بدون داشتن اکانت هم وجود دارد. برای اینکار یک شیء httpuser ایجاد می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/anonymousAuthentication

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبودن هیچ سیستم شناسایی وجود نداشته و در نبود شیء httpuser سیستم خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

CertificateMappingAuthenticationModule

توضیح :

مجوز SSL را به Active Directory نگاشت می‌کند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/clientCertificateMappingAuthentication

وابستگی :

برای اینکه این ماژول وظیفه خود را انجام دهد باید تنظیمات SSL انجام شود و همچنین سیستم IIS جزئی از دامنه Active directory باشد

اثرات حذف آن :

درخواست‌ها، نرمال رسیدگی میشوند انگار SSL وجود ندارد.

نام ماژول :

BasicAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی پایه‌ای و روتین شناسایی کاربران بر اساس آن چیزی که در استانداد زیر آمده است

RFC 2617.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/basicAuthentication

وابستگی :

None.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناساسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده‌ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء  httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

WindowsAuthenticationModule

توضیح :

((windows Authentication (NTLM or Negotiate (Kerberos

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/windowsAuthentication

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

DigestAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم شناسایی دیاجست بر اساس

RFC 2617 .

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authentication/digestAuthentication

وابستگی :

IIS باید بخشی از دامنه Active Directory باشد.

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

IISCertificateMappingAuthenticationModule

توضیح :

پیاده سازی نگاشت مجوزهای IIS، نگهداری و ذخیره اطلاعات همه نگاشت‌ها و مجوزهای کاربری چون SSL client certificates  

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/iisClientCertificateMappingAuthentication

وابستگی :

اطلاعات SSL به همراه دریافت client certificates جهت پیکربندی این ماژول

اثرات حذف آن :

حداقل باید یک سیستم امنیتی برای شناسایی یا authenticate وجود داشته باشد. httpuser یک ساختار داده ای در IIS می‌باشد و در صورت نبود، هیچ سیستم شناسایی یافت نشده و نبود شیء httpuser در سیستم، خطای 401.2 را تولید می‌کند.

نام ماژول :

UrlAuthorizationModule

توضیح :

پیاده سازی authorization بر اساس قوانین پیکربندی شده

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/authorization

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

محتواهای محافظت شده توسط authorization دیگر محافظت نمی‌شوند.

نام ماژول :

IsapiModule

توضیح :

پیاده سازی ISAPI Extension 

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/isapiCgiRestriction

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

هندلر‌های معرفی شده در بخش IsapiModule و تگ handlers دیگر اجرا نمی‌شوند

نام ماژول :

IsapiFilterModule

توضیح :

پیاده سازی ISAPI filter 

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/isapiFilters

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

اگر برنامه ای از ISAPI filter استفاده می‌کند، در اجرا دچار مشکل خواهد شد.

نام ماژول :

IpRestrictionModule

توضیح :

یک سیستم تشخیص دسترسی  بر اساس آی پی‌های ورژن4

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/ipSecurity

وابستگی :

IPv4 stack باید نصب شود.

اثرات حذف آن :

کلاینت هایی که IP هایشان در IPsecurity لیست شده‌اند ندید گرفته میشوند

نام ماژول :

RequestFilteringModule

توضیح :

پیاده سازی یک مجموعه قدرتمند از قوانین امنیتی که درخواست‌های مشکوک را پس می‌زند.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/security/requestFiltering

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

دیگر قوانین امنیتی اجرا نخواهند شد و سبب وجود مشکلات امنیتی میشود.

نام ماژول :

CustomLoggingModule

توضیح :

پیاده سازی اینترفیس ILogPlugin در سمت IIS، به مشتریان اجازه میدهد تا لاگ‌های خود را توسعه دهند. هر چند این روش توصیه نمی‌شود و توصیه کارشناس مایکروسافت استفاده از یک ماژول دست نویس از نوع RQ_LOG_REQUEST می باشد.

Implements the ILogPlugin interface on top of IIS. ILogPlugin is a previous COM implementation that allowed customers to extend IIS logging. We do not not recommend extending IIS using this interface. Instead, customers should write a module and subscribe to the RQ_LOG_REQUEST notification.

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpLogging and system.applicationhost/sites/site/logFile/customLogPluginClsid

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

مسلما پلاگین‌های‌های این اینترفیس از کار می‌‌افتند که سیستم ODBC Logging هم جز آن است.

نام ماژول :

CustomErrorModule

توضیح :

پیاده سازی مدیریت خطاهای ویژه

تگ قابل پیکبرندی :

system.webServer/httpErrors

وابستگی :

None.

اثرات حذف آن :

در صورتی که خطایی از هسته باشد، نتیجه یک صفحه، با توضیح مختصری از خطا خواهد بود. در غیر این صورت اگر خطا از برنامه یا کامپوننتی باشد جزئیات خطا فاش خواهد شد

نام ماژول :

HttpLoggingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم logging استاندارد http.sys

تگ قابل پیکربندی :

system.applicationHost/log and system.webServer/httpLogging

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

از کار افتادن سیستم لاگ

نام ماژول :

FailedRequestsTracingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم ردیابی درخواست‌های ناموفق و اجرای قوانین، طبق پیکربندی

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/tracing and system.webServer/httpTracing

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

Tracing http requests will no longer work.

نام ماژول :

RequestMonitorModule

توضیح :

پیاده سازی IIS Run-time State and Control Interface یا به اختصار RSCA . به کاربران اجازه می‌دهد از اطلاعات، حین اجرا، کوئری بگیرند. مثل درخواست درحال اجرای جاری، آغاز به کار یا توقف وب سایت و دامنه‌های اپلیکیشن در حال اجرای جاری

تگ قابل پیکربندی :

ندارد.

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

ابزارهای مرتبط با این موضوع از کار می‌افتند

نام ماژول :

CgiModule

توضیح :

پیاده سازی CGI در سمت IIS

تگ قابل پیکبرندی :

system.webServer/cgi and system.webServer/isapiCgiRestriction

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

برنامه‌های CGI متوقف می‌شوند

نام ماژول :

TracingModule

توضیح :

پیاده سازی سیستم ردیابی ETW

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/httpTracing

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

باعث از کار افتادن سیستم مربوطه می‌شود

نام ماژول :

ConfigurationValidationModule

توضیح :

اعتبارسنجی تنظیمات برنامه ASP.Net که به حالت integrate انتقال یافته است

تگ قابل پیکربندی :

system.webServer/Validation

وابستگی :

ندارد.

اثرات حذف آن :

عدم اعتبارسنجی و در نتیجه عدم نمایش خطاها

MANAGED MODULES:

نام ماژول :

OutputCache

توضیح :

پیاده سازی output caching

تگ قابل پیکربندی :

system.web/caching/outputCache

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

عدم اجرای output cache

نام ماژول :

Session

توضیح :

مدیریت سشن ها

تگ قابل پیکربندی :

system.web/sessionState

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine . 

اثرات حذف آن :

سشن‌ها از دسترس خارج می‌شوند.

نام ماژول :

WindowsAuthentication

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این حالت قابل اجرا نخواهد بود

نام ماژول :

FormsAuthentication

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این حالت قابل اجرا نیست و کاربران مجوز دار هم نمی‌توانند به منابع محافظت شده دسترسی داشته باشند.

نام ماژول :

DefaultAuthentication

توضیح :

اطمینان از وجود شی Authentication در context مربوطه 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authentication

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .  

اثرات حذف آن :

اگر مد Forms authentication انتخاب شده باشد بر روی بعضی از کاربران ناشناس کار نخواهد کرد و رویداد DefaultAuthentication.OnAuthenticate اجرا نخواهد شد.

نام ماژول :

RoleManager

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

این قابلیت در دسترس نمی‌باشد

نام ماژول :

UrlAuthorization

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :

system.web/authorization.

وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .  

اثرات حذف آن :

باعث از کار افتادن asp.net authorization و فاش شدن بعضی اطلاعات و همچنین دیگر تهدیدات امنیتی

نام ماژول :

AnonymousIdentification

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine . 

اثرات حذف آن :

The anonymous identification feature used by the ASP.NET Profile will not work.

نام ماژول :

Profile

توضیح :

اینجا 

تگ قابل پیکربندی :


وابستگی :

ManagedEngine module must be installed.

اثرات حذف آن :

ASP.Net Profile از کار خواهد افتاد

نام ماژول :

UrlMappingsModule

توضیح :

 تبدیل یک Url واقعی به یک Url کاربرپسند 

تگ قابل پیکبرندی :


وابستگی :

نیاز به ManagedEngine .

اثرات حذف آن :

نگاشت Url‌ها صورت نمی‌گیرد