مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
مطالب
بارگذاری یک یوزرکنترل با استفاده از جی‌کوئری

مزیت استفاده از یوزر کنترل‌ها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا ، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، می‌توان هر کدام را توسط یک یوزر کنترل پیاده سازی کرده و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این یوزر کنترل‌ها تهیه نمود.
با این توضیحات اکنون می‌خواهیم یک یوزکنترل ASP.Net را توسط jQuery Ajax بارگذاری کرده و نمایش دهیم. حداقل دو مورد کاربرد را می‌توان برای آن متصور شد:
الف) در اولین باری که یک صفحه در حال بارگذاری است، قسمت‌های مختلف آن‌را بتوان از یوزر کنترل‌های مختلف خواند و تا زمان بارگذاری کامل هر کدام، یک عبارت لطفا منتظر بمانید را نمایش داد. نمونه‌ی آن‌را شاید در بعضی از CMS های جدید دیده باشید. صفحه به سرعت بارگذاری می‌شود. در حالیکه مشغول مرور صفحه جاری هستید، قسمت‌های مختلف صفحه پدیدار می‌شوند.
ب) بارگذاری یک قسمت دلخواه صفحه بر اساس درخواست کاربر. مثلا کلیک بر روی یک دکمه و امثال آن.

روش کلی کار:
1) تهیه یک متد وب سرویس که یوزر کنترل را بر روی سرور اجرا کرده و حاصل را تبدیل به یک رشته کند.
2) استفاده از متد Ajax جی‌کوئری برای فراخوانی این متد وب سرویس و افزودن رشته دریافت شده به صفحه.
بدیهی است زمانیکه متد Ajax فراخوانی می‌شود می‌توان عبارت یا تصویر منتظر بمانید را نمایش داد و پس از پایان کار این متد، عبارت (یا تصویر) را مخفی نمود.

پیاده سازی:
قسمت تبدیل یک یوزر کنترل به رشته را قبلا در مقاله "تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net" مشاهده کرده‌اید. در این‌جا برای استفاده از این متد در یک وب سرویس نیاز به کمی تغییر وجود داشت (KeyValuePair ها درست سریالایز نمی‌شوند) که نتیجه نهایی به صورت زیر است. یک فایل Ajax.asmx را به برنامه اضافه کرده و سپس در صفحه Ajax.asmx.cs کد آن به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;

namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}

/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}

/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();

UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);

viewControl.EnableViewState = false;

Type viewControlType = viewControl.GetType();

if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);

if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}

//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();

//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);

//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);

//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();

//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);

// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
تا این‌جا متد وب سرویسی را داریم که می‌تواند مسیر یک یوزر کنترل را به همراه خواص عمومی آن‌را دریافت کرده و سپس یوزر کنترل را رندر نموده و حاصل را به صورت HTML به شما تحویل دهد. با استفاده از reflection خواص عمومی یوزر کنترل یافت شده و مقادیر لازم به آن‌ها پاس می‌شوند.

چند نکته:
الف) وب کانفیگ برنامه ASP.Net شما اگر با VS 2008 ایجاد شده باشد مداخل لازم را برای استفاده از این وب سرویس توسط jQuery Ajax دارد در غیر اینصورت موفق به استفاده از آن نخواهید شد.
ب) هنگام بازگرداندن این اطلاعات با فرمت json = ResponseFormat.Json جهت استفاده در jQuery Ajax ، گاهی از اوقات بسته به حجم بازگردانده شده ممکن است خطایی حاصل شده و عملیات متوقف شد. این طول پیش فرض را (maxJsonLength) در وب کانفیگ به صورت زیر تنظیم کنید تا مشکل حل شود:

<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>

برای پیاده سازی قسمت Ajax آن برای اینکه کار کمی تمیزتر و با قابلیت استفاده مجدد شود یک پلاگین تهیه شده (فایلی با نام jquery.advloaduc.js) که سورس آن به صورت زیر است:

$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی می‌شود
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");

$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);

// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
برای اینکه با کلیات این روش آشنا شوید می‌توان به مقاله "بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net" مراجعه نمود که از ذکر مجدد آن‌ها خودداری می‌شود. همچنین در مورد نوشتن یک پلاگین جی‌کوئری در مقاله "افزونه جملات قصار jQuery" توضیحاتی داده شده است.
عمده کاری که در این پلاگین صورت می‌گیرد فراخوانی متد Ajax جی‌کوئری است. سپس به متد وب سرویس ما (که در اینجا نام آن به صورت پارامتر نیز قابل دریافت است)، پارامترهای لازم پاس شده و سپس نتیجه حاصل به یک شیء در صفحه اضافه می‌شود.
completeHandler آن اختیاری است و پس از پایان کار متد اجکس فراخوانی می‌شود. در صورتیکه به آن نیازی نداشتید یا مقدار آن را null قرار دهید یا اصلا آن‌را ذکر نکنید.

مثالی در مورد استفاده از این وب سرویس و همچنین پلاگین جی‌کوئری نوشته شده:

الف) یوزر کنترل ساده زیر را به پروژه اضافه کنید:

<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
بدیهی است یک یوزر کنترل می‌تواند به اندازه یک صفحه کامل پیچیده باشد به همراه انواع و اقسام ارتباطات با دیتابیس و غیره.

سپس کد آن‌را به صورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Threading;

namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }

protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
این یوزر کنترل دو خاصیت عمومی دارد که توسط وب سرویس مقدار دهی خواهد شد و نهایتا حاصل نهایی را در یک لیبل در دو سطر نمایش می‌دهد.
عمدا یک sleep سه ثانیه‌ای در اینجا در نظر گرفته شده تا اثر آن‌را بهتر بتوان مشاهده کرد.

ب) اکنون کد مربوط به صفحه‌ای که قرار است این یوزر کنترل را به صورت غیرهمزمان بارگذاری کند به صورت زیر خواهد بود (مهم‌ترین قسمت آن نحوه تشکیل پارامترها و مقدار دهی خواص یوزر کنترل است):

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}

//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });

$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});

</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>

</html>
نکته:
برای ارسال صحیح و امن اطلاعات json به سرور، از اسکریپت استاندارد json2.js استفاده شد.

ابزار دیباگ:
بهترین ابزار برای دیباگ این نوع اسکریپت‌ها استفاده از افزونه فایرباگ فایرفاکس است. برای مثال مطابق تصویر زیر، یوزر کنترلی فراخوانی شده است که در سرور وجود ندارد:


دریافت مثال فوق


مطالب
Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه
ساخت و توزیع برنامه‌های Angular یکی از مهم‌ترین و بحث برانگیزترین قسمت‌های نگارش‌های جدید آن است و به ازای هر پروژه و قالبی که برای آن توسط گروه‌های مختلف ارائه شده‌است، روش‌های متفاوتی را شاهد خواهید بود. در ادامه روش توصیه شده‌ی توسط تیم Angular را که مبتنی است بر webpack و به صورت خودکار توسط Angular CLI مدیریت می‌شود، بررسی خواهیم کرد.


ساخت (Build) برنامه‌های Angular

Angular CLI کار ساخت و کامپایل برنامه را به صورت خودکار انجام داده و خروجی را در مسیری مشخص درج می‌کند. در اینجا می‌توان گزینه‌هایی را بر اساس نوع کامپایل مدنظر مانند کامپایل برای حالت توسعه و یا کامپایل برای حالت توزیع نهایی، انتخاب کرد. همچنین مباحث bundling و یکی کردن تعداد بالای ماژول‌های برنامه در آن لحاظ می‌شوند تا برنامه در حالت توزیع نهایی، سبب 100ها رفت و برگشت به سرور برای دریافت ماژول‌های مختلف آن نشود. به علاوه مباحث uglification (به نوعی obfuscation کدهای جاوا اسکریپتی نهایی) و tree-shaking (حذف کدهایی که در برنامه استفاده نشده‌اند؛ یا کدهای مرده) نیز پیاده سازی می‌شوند. با انجام tree-shaking‌، نه تنها اندازه‌ی توزیع نهایی به کاربر کاهش پیدا می‌کند، بلکه مرورگر نیز حجم کمتری از کدهای جاوااسکریپتی را باید تفسیر کند.
برای شروع می‌توان از دستور ذیل برای مشاهده‌ی تمام گزینه‌های مهیای ساخت برنامه استفاده کرد:
> ng build --help
ذکر تنهای دستور ng build‌، بدون هیچ گزینه‌ای، برای حالت «توسعه‌ی» برنامه بسیار ایده‌آل است (و دقیقا به معنای صدور دستور ng build --dev است). در این حالت خروجی کامپایل شده‌ی برنامه در پوشه‌ی dist تولید می‌شود. اگر از قسمت دوم این سری به خاطر داشته باشید، نام این پوشه‌ی خروجی، جزئی از تنظیمات فایل angular-cli.json. است:
"apps": [
{
   "outDir": "dist",
زمانیکه دستور ng build‌  صادر شود، این فایل‌ها را در پوشه‌ی dist خواهید یافت:

فایل 
توضیح 
 inline.bundle.js   WebPack runtime
از آن برای بارگذاری ماژول‌های برنامه و چسباندن قسمت‌های مختلف به یکدیگر استفاده می‌شود. 
 main.bundle.js   شامل تمام کدهای ما است. 
 polyfills.bundle.js   Polyfills - جهت پشتیبانی از مرورگرهای مختلف.
 styles.bundle.js    شامل بسته بندی تمام شیوه نامه‌های برنامه است 
vendor.bundle.js  کدهای کتابخانه‌های ثالث مورد استفاده و همچنین خود Angular، در اینجا بسته بندی می‌شوند. 
 

روشی برای بررسی محتوای bundleهای تولید شده

تولید bundleها در جهت کاهش رفت و برگشت‌های به سرور و بالا بردن کارآیی برنامه ضروری هستند؛ اما دقیقا این بسته بندی‌ها شامل چه اطلاعاتی می‌شوند؟ این اطلاعات را می‌توان از فایل‌های source map تولیدی استخراج کرد و برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی source-map-explorer استفاده کرد.

روش نصب عمومی آن:
 > npm install -g source-map-explorer
روش اجرا:
 > source-map-explorer dist/main.bundle.js
پس از آن یک گزارش HTML ایی از محتوای bundle مدنظر تولید می‌شود.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت dev

در ادامه، کار Build همان مثالی را که در قسمت قبل توضیح داده شد، بررسی می‌کنیم. برای این منظور از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پوشه‌ی اصلی پروژه وارد شده و دستور ng build را صادر کنید. یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:
 D:\Prog\angular-routing>ng build
Hash: 123cae8bd8e571f44c31
Time: 33862ms
chunk {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 14.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 9.77 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.34 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry] [rendered]
و اگر فایل index.html تولیدی آن‌را بررسی کنید، تنها الحاق همین 4 فایل js تولیدی را مشاهده می‌نمائید:
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>AngularRouting</title>
  <base href="/">
  <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
  <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
</head>
<body>
  <app-root>Loading...</app-root>
<script type="text/javascript" src="inline.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="polyfills.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="styles.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="vendor.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="main.bundle.js"></script>
</body>
</html>

یک نکته: زمانیکه دستور ng serve -o صادر می‌شود، در پشت صحنه دقیقا همین دستور ng build صادر شده و اطلاعات را درون حافظه تشکیل می‌دهد. اما اگر کار ng build را دستی انجام دهیم، اینبار ng serve -o اطلاعات را از پوشه‌ی dist دریافت می‌کند. بنابراین در حین کار با ng serve -o نیازی به build دستی پروژه نیست.

سؤال: چرا حجم فایل endor.bundle.js اینقدر بالا است و شامل چه اجزایی می‌شود؟
نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، حجم بالای فایل vendor.bundle.js آن است که 2.34 MB می‌باشد:


چون دستور ng build بدون پارامتری ذکر شده‌است، برنامه را برای حالت توسعه Build می‌کند و به همین جهت هیچگونه بهینه سازی در این مرحله صورت نخواهد گرفت. برای بررسی محتوای این فایل می‌توان دستور ذیل را در ریشه‌ی اصلی پروژه صادر کرد:
 > source-map-explorer dist/vendor.bundle.js
پس از اجرای این دستور، بلافاصله مرورگر پیش فرض سیستم اجرا شده و گزارشی را ارائه می‌دهد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت بهینه سازی نشده و Build برای توسعه، کامپایلر Angular حدود 41 درصد حجم فایل vendor.bundle.js را تشکیل می‌دهد. به علاوه ماژول‌ها و قسمت‌هایی را ملاحظه می‌کنید که اساسا برنامه‌ی فعلی مثال ما از آن‌ها استفاده نمی‌کند؛ مانند http، فرم‌ها و غیره.


سفارشی سازی Build برای محیط‌های مختلف

اگر به پروژه‌ی تولید شده‌ی توسط Angular CLI دقت کنید، حاوی پوشه‌ای است به نام src\environments


هدف از فایل‌های environment برای نمونه تغییر آدرس توزیع برنامه در حالت توسعه و ارائه نهایی است.
همچنین در اینجا می‌توان نحوه‌ی بهینه سازی فایل‌های تولیدی را توسط Build Targets مشخص کرد و اینکار توسط ذکر پرچم prod-- (مخفف production) صورت می‌گیرد.
در ادامه، تفاوت‌های دستورهای ng build و ng build --prod را ملاحظه می‌کنید:
- با اجرای ng build، از فایل environment.ts استفاده می‌شود؛ برخلاف حالت اجرای ng build --prod که از فایل environment.prod.ts استفاده می‌کند.
- Cache-busting در حالت ارائه‌ی نهایی، به تمام اجزای پروژه اعمال می‌شود؛ اما در حالت توسعه فقط برای تصاویر قید شده‌ی در فایل‌های css.
- فایل‌های source map فقط برای حالت توسعه تولید می‌شوند.
- در حالت توسعه، cssها داخل فایل‌های js تولیدی قرار می‌گیرند؛ اما در حالت ارائه‌ی نهایی به صورت فایل‌های css بسته بندی می‌شوند.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار uglification انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار tree-shaking یا حذف کدهای مرده و بدون ارجاع، انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار AOT انجام نمی‌شود. در اینجا AOT به معنای Ahead of time compilation است.
- در هر دو حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی کار bundling و دسته بندی فایل‌ها انجام خواهد شد.

به همین جهت است که ng build سریع است؛ اما حجم بالاتری را هم تولید می‌کند. چون بسیاری از بهینه سازی‌های حالت ارائه‌ی نهایی را به همراه ندارد.


دستورات build برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی

برای حالت توسعه، هر 4 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build متداول‌تر است:
>ng build --target=development --environment=dev
>ng build --dev -e=dev
>ng build --dev
>ng build

برای حالت ارائه‌ی نهایی، هر 3 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build --prod متداول‌تر است:
>ng build --target=production --environment=prod
>ng build --prod -e=prod
>ng build --prod

همچنین هر کدام از این دستورات را توسط پرچم‌های ذیل نیز می‌توان سفارشی سازی کرد:

 پرچم  مخفف  توضیح
 sourcemap--  sm-  تولید سورس‌مپ
aot--    Ahead of Time compilation 
watch--  w-  تحت نظر قرار دادن فایل‌ها و ساخت مجدد
environment--  e-  محیط ساخت
 target--  t-  نوع ساخت
 dev--    مخفف نوع ساخت جهت توسعه
 prod--     مخفف نوع ساخت جهت ارائه نهایی

برای مثال در حالت prod، سورس‌مپ‌ها تولید نخواهند شد. اگر علاقمندید تا این فایل‌ها نیز تولید شوند، پرچم souremap را نیز ذکر کنید.
و یا اگر برای حالت dev می‌خواهید AOT را فعالسازی کنید، پرچم aot-- را در آنجا قید کنید.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت prod

تا اینجا خروجی حالت dev ساخت برنامه‌ی قسمت چهارم را بررسی کردیم. در ادامه دستور ng build --prod را در ریشه‌ی پروژه صادر می‌کنیم:
 D:\Prog\angular-routing>ng build --prod
Hash: f5bd7fd555a85af8a86f
Time: 39932ms
chunk {0} polyfills.18173234f9641113b9fe.bundle.js (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.c6958def7c5f51c45261.bundle.js (main) 50.3 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.d41d8cd98f00b204e980.bundle.css (styles) 69 bytes {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js (vendor) 1.37 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.8cec210370dd3af5f1a0.bundle.js (inline) 0 bytes [entry] [rendered]


همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار نه تنها حجم فایل‌ها به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا کرده‌اند، بلکه این نام‌ها به همراه یک سری hash هم هستند که کار cache-busting (منقضی کردن کش مرورگر، با ارائه‌ی نگارشی جدید) را انجام می‌دهند.

در ادامه اگر بخواهیم مجددا برنامه‌ی source-map-explorer را جهت بررسی محتوای فایل‌های js اجرا کنیم، به خطای عدم وجود sourcemapها خواهیم رسید (چون در حالت prod، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند). به همین‌جهت برای این مقصود خاص نیاز است از پرچم فعالسازی موقت آن استفاده کرد:
> ng build --prod --sourcemap
> source-map-explorer dist/vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، اینبار کامپایلر Angular به همراه تمام ماژول‌هایی که در برنامه ارجاعی به آن‌ها وجود نداشته‌است، حذف شده‌اند و کل حجم بسته‌ی Angular به 366 KB کاهش یافته‌است.


بررسی دستور ng serve

تا اینجا برای اجرای برنامه در حالت dev از دستور ng serve -o استفاده کرده‌ایم. کار ارائه‌ی برنامه توسط این دستور، از محتوای کامپایل شده‌ی درون حافظه با مدیریت webpack انجام می‌شود. به همین جهت بسیار سریع بوده و قابلیت live reload را ارائه می‌دهد (نمایش آنی تغییرات در مرورگر، با تغییر فایل‌ها).
همانند تمام دستورات دیگر، اطلاعات بیشتری را در مورد این دستور، از طریق راهنمای آن می‌توان به دست آورد:
 > ng serve --help

که شامل این موارد هستند (علاوه بر تمام مواردی را که در حالت ng build می‌توان مشخص کرد؛ مثلا ng serve --prod -o):

 پرچم مخفف
توضیح
 open-- o-
بازکردن خودکار مرورگر پیش فرض.
حالت پیش فرض آن گشودن مرورگر توسط خودتان است و سپس مراجعه‌ی دستی به آدرس برنامه. 
 port--  p-  تغییر پورت پیش فرض مانند ng server -p 8626 
 live-reload--  lr-   فعال است مگر اینکه آن‌را با false مقدار دهی کنید.
 ssl--    ارائه به صورت HTTPS
 proxy-config--  pc-  Proxy configuration file 


استخراج فایل تنظیمات webpack از Angular CLI

Angular CLI برای مدیریت build، در پشت صحنه از webpack استفاده می‌کند. فایل تنظیمات آن نیز جزئی از فایل‌های توکار این ابزار است و قرار نیست به صورت پیش فرض و مستقیم توسط پروژه‌ی جاری ویرایش شود. به همین جهت آن‌را در ساختار پروژه‌ی تولید شده، مشاهده نمی‌کنید.
اگر علاقمند به سفارشی سازی بیشتر این تنظیمات پیش فرض باشید، ابتدا باید آن‌را اصطلاحا eject کنید و سپس می‌توان آن‌را ویرایش کرد:
 > ng eject
Ejection was successful.

To run your builds, you now need to do the following commands:
- "npm run build" to build.
- "npm run test" to run unit tests.
- "npm start" to serve the app using webpack-dev-server.
- "npm run e2e" to run protractor.

Running the equivalent CLI commands will result in an error.
============================================
Some packages were added. Please run "npm install".
همانطور که مشاهده می‌کنید عنوان کرده‌است که از این پس خودتان باید بسیاری از مسایل را به صورت دستی مدیریت کنید و Angular CLI دیگر آن‌ها را به صورت خودکار مدیریت نمی‌کند و دیگر دستورات ng build و ng serve کار نخواهند کرد (این تغییرات در فایل package.json درج می‌شوند).
در این حالت است که فایل webpack.config.js به ریشه‌ی پروژه جهت سفارشی سازی شما اضافه خواهد شد. همچنین فایل‌های .angular-cli.json، package.json نیز جهت درج این تغییرات ویرایش می‌شوند.

و اگر در این لحظه پشیمان شده‌اید (!) فقط کافی است تا این مرحله‌ی جدید commit شده‌ی به مخزن کد را لغو کنید و باز هم به همان Angular CLI قبلی می‌رسید.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت هشتم - دریافت اطلاعات از سرور
اغلب برنامه‌های AngularJS 2.0، اطلاعات خود را از طریق پروتکل HTTP، از سرور دریافت می‌کنند. برنامه یک درخواست Get را صادر کرده و سپس سرور پاسخ مناسبی را ارائه می‌دهد.


مقدمه‌ای بر RxJS

اگر به پیشنیازهای نصب AngularJS 2.0 در قسمت اول این سری دقت کرده باشید، یکی از موارد آن، RxJS است:
"dependencies": {
    "rxjs": "5.0.0-beta.2"
 },
یک Observable، آرایه‌ای است که اعضای آن به صورت غیر همزمان (asynchronously) در طول زمان دریافت می‌شوند. برای مثال پس از شروع یک عملیات async، ابتدا عنصر اول آرایه دریافت می‌شود، پس از مدتی عنصر دوم و در آخر عنصر سوم آن. به همین جهت از Observable‌ها برای مدیریت داده‌های async مانند دریافت اطلاعات از یک وب سرور، استفاده می‌شود.
قرار است Observableها به ES 2016 یا نگارش پس از ES 6 اضافه شوند و یکی از پیشنهادات آن هستند. اما هم اکنون AngularJS 2.0 از این امکان، توسط یک کتابخانه‌ی ثالث، به نام reactive extensions یا Rx، استفاده می‌کند. از RxJS در سرویس HTTP و همچنین مدیریت سیستم رخدادهای AngularJS 2.0 استفاده می‌شود. Observableها امکانی را فراهم می‌کنند تا به ازای دریافت هر اطلاعات async از سرور، بتوان توسط رخداد‌هایی از وقوع آن‌ها مطلع شد.

در نگارش قبلی AngularJS از Promises برای مدیریت اعمال غیرهمزمان استفاده می‌شد. Observableها تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای با Promises دارند:
- یک Promise تنها یک مقدار، یا خطا را بر می‌گرداند؛ اما یک Observable چندین مقدار را در طول یک بازه‌ی زمانی باز می‌گرداند.
- برخلاف Promises، می‌توان عملیات یک Observable را لغو کرد.
- Observableها از عملگرهایی مانند map، reduce، filter و غیره نیز پشتیبانی می‌کنند.

البته باید عنوان کرد که هنوز هم می‌توان از Promises در صورت تمایل در AngularJS 2.0 نیز استفاده کرد.


تنظیمات اولیه‌ی کار با RxJS در AngularJS 2.0

برای استفاده از RxJS در AngularJS 2.0، مراحلی مانند افزودن مدخل اسکریپت http.dev.js، ثبت پروایدر HTTP و importهای لازم، باید طی شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد:
الف) سرویس HTTP جزئی از angular2/core نیست. به همین جهت مدخل اسکریپت متناظر با آن، باید به صفحه‌ی اصلی سایت اضافه شود که این مورد، در قسمت اول بررسی پیشنیازهای نصب AngularJS 2.0 صورت گرفته‌است:
 <!-- Required for http -->
<script src="~/node_modules/angular2/bundles/http.dev.js"></script>
این تعریف در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml (و یا index.html) پروژه‌ی جاری موجود است. همچنین در این صفحه، مدخل Rx.js نیز ذکر شده‌است.

ب) اکنون فایل app.component.ts را گشوده و سرویس HTTP را به آن اضافه می‌کنیم. با نحوه‌ی ثبت سرویس‌ها در قسمت قبل آشنا شدیم:
import { Component } from 'angular2/core';
import { HTTP_PROVIDERS } from 'angular2/http';
import 'rxjs/Rx';   // Load all features
 
import { ProductListComponent } from './products/product-list.component';
import { ProductService } from './products/product.service';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <pm-products></pm-products>
    </div>
    `,
    directives: [ProductListComponent],
    providers: [
        ProductService,
        HTTP_PROVIDERS
    ]
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
از آنجائیکه می‌خواهیم سرویس HTTP، در تمام کامپوننت‌های برنامه در دسترس باشد، آن‌را در بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننت‌های موجود، یا همان کامپوننت ریشه‌ی سایت، ثبت و معرفی می‌کنیم. بنابراین سرویس توکار HTTP یا HTTP_PROVIDERS به لیست پروایدرها، اضافه شده‌است.

ج) پس از آن نیاز است importهای متناظر نیز به ابتدای ماژول فعلی، جهت شناسایی این سرویس و همچنین امکانات rx.js اضافه شوند.
تعریف 'import 'rxjs/Rx به این شکل، به module loader اعلام می‌کند که این کتابخانه را بارگذاری کن، اما چیزی را import نکن. هنگامیکه این کتابخانه بارگذاری می‌شود، کدهای جاوا اسکریپتی آن اجرا شده و سبب می‌شوند که عملگرهای ویژه‌ی Observable آن مانند map و filter نیز در دسترس برنامه قرار گیرند.


ساخت یک سرویس سمت سرور بازگشت لیست محصولات به صورت JSON

چون در ادامه می‌خواهیم لیست محصولات را از سرور دریافت کنیم، برنامه‌ی ASP.NET MVC فعلی را اندکی تغییر می‌دهیم تا این لیست را به صورت JSON بازگشت دهد.
بنابراین ابتدا کلاس مدل محصولات را به نحو ذیل به پوشه‌ی Models اضافه کرده:
namespace MVC5Angular2.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductId { set; get; }
        public string ProductName { set; get; }
        public string ProductCode { set; get; }
        public string ReleaseDate { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public string Description { set; get; }
        public double StarRating { set; get; }
        public string ImageUrl { set; get; }
    }
}
و سپس اکشن متد Products، لیست محصولات فرضی این سرویس را بازگشت می‌دهد:
using System.Collections.Generic;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using MVC5Angular2.Models;
using Newtonsoft.Json;
using Newtonsoft.Json.Serialization;
 
namespace MVC5Angular2.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: Home
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        public ActionResult Products()
        {
            var products = new List<Product>
            {
               new Product
               {
                    ProductId= 2,
                    ProductName= "Garden Cart",
                    ProductCode= "GDN-0023",
                    ReleaseDate= "March 18, 2016",
                    Description= "15 gallon capacity rolling garden cart",
                    Price= (decimal) 32.99,
                    StarRating= 4.2,
                    ImageUrl= "app/assets/images/garden_cart.png"
               },
               new Product
               {
                    ProductId= 5,
                    ProductName= "Hammer",
                    ProductCode= "TBX-0048",
                    ReleaseDate= "May 21, 2016",
                    Description= "Curved claw steel hammer",
                    Price= (decimal) 8.9,
                    StarRating= 4.8,
                    ImageUrl= "app/assets/images/rejon_Hammer.png"
               }
            };
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(products, new JsonSerializerSettings
                {
                    ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
در اینجا از JSON.NET جهت بازگشت camel case نام خواص مورد نیاز در سمت کاربر، استفاده شده‌است.
برای مطالعه‌ی بیشتر:
«استفاده از JSON.NET در ASP.NET MVC»
«تنظیمات و نکات کاربردی کتابخانه‌ی JSON.NET»

به این ترتیب، آدرس http://localhost:2222/home/products، خروجی JSON سرویس لیست محصولات را در مثال جاری، ارائه می‌دهد.


ارسال یک درخواست HTTP به سرور توسط AngularJS 2.0

اکنون پس از تنظیمات ثبت و معرفی سرویس HTTP و همچنین برپایی یک سرویس سمت سرور ارائه‌ی لیست محصولات، می‌خواهیم سرویس ProductService را که در قسمت قبل ایجاد کردیم (فایل product.service.ts)، جهت دریافت لیست محصولات از سمت سرور، تغییر دهیم:
import { Injectable } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
import { Http, Response } from 'angular2/http';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
 
@Injectable()
export class ProductService {
    private _productUrl = '/home/products';
 
    constructor(private _http: Http) { }
 
    getProducts(): Observable<IProduct[]> {
        return this._http.get(this._productUrl)
                         .map((response: Response) => <IProduct[]>response.json())
                         .do(data => console.log("All: " + JSON.stringify(data)))
                         .catch(this.handleError);
    }
 
    private handleError(error: Response) {
        console.error(error);
        return Observable.throw(error.json().error || 'Server error');
    }
}
از آنجائیکه این سرویس دارای یک وابستگی تزریق شده‌است، ذکر ()Injectable@، پیش از تعریف نام کلاس، ضروری است.
در سازنده‌ی کلاس ProductService، کار تزریق وابستگی سرویس Http انجام شده‌است. به این ترتیب با استفاده از متغیر خصوصی http_، می‌توان در کلاس جاری به امکانات این سرویس دسترسی یافت (همان «تزریق سرویس‌ها به کامپوننت‌ها» در قسمت قبل).
سپس متد get آن، یک درخواست HTTP از نوع GET را به آدرس مشخص شده‌ی در متغیر productUrl_ ارسال می‌کند (یا همان سرویس سمت سرور برنامه).
سرویس Http و همچنین شیء Response آن در ماژول‌های Http و Response قرار دارند که در ابتدای صفحه import شده‌اند.

متد http get یک Observable را بازگشت می‌دهد که در نهایت خروجی این متد نیز به همان <[]Observable<IProduct، تنظیم شده‌است. Observable یک شیء جنریک است و در اینجا نوع آن، آرایه‌ای از محصولات درنظر گرفته شده‌است.
اکنون که امضای این متد تغییر یافته است (پیش از این صرفا یک آرایه‌ی ساده از محصولات بود)، استفاده کننده (در کلاس ProductListComponent) باید به تغییرات آن از طریق متد subscribe گوش فرا دهد.
فعلا در کلاس جاری، پس از پایان کار دریافت اطلاعات از سرور، اطلاعات نهایی در متد map در دسترس قرار می‌گیرد (که یکی از عملگرهای RxJs است). کار متد map، اصطلاحا projection است. این متد، هر عضو دریافتی از خروجی سرور را به فرمتی جدید نگاشت می‌کند.
هر درخواست HTTP، در اصل یک عملیات async است. یعنی در اینجا توالی که در اختیار Observable ما قرار می‌گیرد، تنها یک المان دارد که همان شیء HTTP Response است.
بنابراین کار متد map فوق، تبدیل شیء خروجی از سرور، به آرایه‌ای از محصولات است.
در اینجا یک سری کدهای مدیریت استثناءها را نیز در صورت بروز مشکلی می‌توان تعریف کرد. برای مثال در اینجا متد catch، کار پردازش خطاهای رخ داده را انجام می‌دهد.
از متد do جهت لاگ کردن عملیات رخ داده و داده‌های دریافتی در کنسول developer tools مرورگرها استفاده شده‌است.

یک نکته:
اگر خروجی JSON از سرور، برای مثال داخل خاصیتی به نام data محصور شده بود، بجای ()response.json می‌بایستی از response.json().data استفاده می‌شد.


گوش فرا دادن به Observable دریافتی از سرور

تا اینجا یک درخواست HTTP GET را به سمت سرور ارسال کردیم و خروجی آن به صورت Observable در اختیار ما است. اکنون نیاز است کدهای ProductListComponent را جهت گوش فرا دادن به این Observable تغییر دهیم. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
errorMessage: string;
ngOnInit(): void {
    //console.log('In OnInit');
    this._productService.getProducts()
                        .subscribe(
                              products => this.products = products,
                              error => this.errorMessage = <any>error);
}
در کلاس ProductListComponent، در متد ngOnInit که در آن کار آغاز و مقدار دهی وابستگی‌های کامپوننت انجام می‌شود، متد ()productService.getProducts_ فراخوانی شده‌است. این متد یک Observable را بر می‌گرداند. بنابراین برای پردازش نتیجه‌ی آن نیاز است متد subscribe را در ادامه‌ی آن، زنجیر وار ذکر کرد.
اولین پارامتر متد subscribe، کار دریافت نتایج حاصل را به عهده دارد. برای مثال اگر حاصل عملیات در طی سه مرحله صورت گیرد، سه بار نتیجه‌ی دریافتی را می‌توان در اینجا پردازش کرد. البته همانطور که عنوان شد، یک عملیات غیرهمزمان HTTP، تنها در طی یک مرحله، HTTP Response را دریافت می‌کند؛ بنابراین، پارامتر اول متد subscribe نیز تنها یکبار اجرا می‌شود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا آرایه‌ی دریافتی حاصل از متد map قسمت قبل را به خاصیت عمومی products کلاس جاری نسبت دهیم.
پارامتر دوم متد subscribe در صورت شکست عملیات فراخوانی می‌شود. در اینجا حاصل آن به خاصیت جدید errorMessage نسبت داده شده‌است.


اکنون برنامه را مجددا اجرا کنید، هنوز باید لیست محصولات، مانند قبل نمایش داده شود.


یک نکته
اگر برنامه را اجرا کردید و خروجی مشاهده نشد، به کنسول developer tools مرورگر مراجعه کنید؛ احتمالا خطای ذیل در آن درج شده‌است:
 EXCEPTION: No provider for Http!
به این معنا که پروایدر HTTP یا همان HTTP_PROVIDERS، جایی معرفی نشده‌است. البته مشکلی از این لحاظ در برنامه وجود ندارد و این پروایدر در بالاترین سطح ممکن و در فایل app.component.ts ثبت شده‌است. مشکل اینجا است که مرورگر، فایل قدیمی http://localhost:2222/app/app.component.js را کش کرده‌است (به همراه تمام اسکریپت‌های دیگر) و این فایل قدیمی، فاقد تعریف سرویس HTTP است. بنابراین با حذف کش مرورگر و دریافت فایل‌های js جدید، مشکل برطرف خواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part8.zip


خلاصه‌ی بحث

برای کار با سرور و ارسال درخواست‌های HTTP، ابتدا نیاز است مدخل تعریف http.dev.js به index.html اضافه شود و سپس HTTP_PROVIDERS را در بالاترین سطح کامپوننت‌های تعریف شده، ثبت و معرفی کرد. پس از آن نیاز است RxJs را نیز import کرد. در ادامه، سرویس دریافت لیست محصولات، وابستگی سرویس HTTP را توسط سازنده‌ی خود دریافت کرده و از آن برای صدور یک فرمان HTTP GET استفاده می‌کند. سپس با استفاده از متد map، کار نگاشت شیء Response دریافتی، به فرمت مناسب مدنظر، صورت می‌گیرد.
در ادامه هر کلاسی که نیاز دارد با این کلاس سرویس دریافت اطلاعات کار کند، متد subscribe را فراخوانی کرده و نتیجه‌ی عملیات را پردازش می‌کند.
مطالب
بومی سازی منابع در پروژه‌های ASP.NET Core Web API
اگر پروژه‌ی ما فقط از یک Web API تشکیل شده و نیاز است در قسمت‌های مختلف آن، مانند کنترلرها، سرویس‌ها، اعتبارسنج‌ها و غیره از منابع بومی شده استفاده شود، می‌توان از یک راه حل ساده‌ی «SharedResource» استفاده کرد؛ با این مزایا و شرایط:
 - تمام تعاریف بومی سازی مورد نیاز برنامه در یک تک فایل SharedResource.fa.resx قرار می‌گیرند. این فایل نیز در یک اسمبلی مستقل از برنامه‌ی اصلی اضافه می‌شود.
 - با استفاده از تزریق سرویس IStringLocalizer می‌توان به کلیدهای فایل SharedResource.fa.resx در هر قسمتی از برنامه‌ی Web API دسترسی یافت.
 - در این بین اگر کلیدی یافت نشد، خطایی با ذکر دقیق جزئیات منبع جستجو شده، لاگ می‌شود.
 - کلیدهای بومی سازی data annotations نیز قابل دریافت از فایل SharedResource.fa.resx می‌باشند.
 
در ادامه روش پیاده سازی یک چنین امکاناتی را بررسی می‌کنیم.
 
 
قرار دادن فایل منبع اشتراکی در اسمبلی ExternalResources

پس از ایجاد پروژه‌ی ابتدایی Web API به نام Core3xSharedResource.WebApi، یک اسمبلی جدید را برای مثال به نام Core3xSharedResource.ExternalResources تعریف کرده و در داخل آن پوشه‌ی جدید Resources را تعریف می‌کنیم. به این پوشه، فایل منبع جدیدی را به نام SharedResource.fa.resx اضافه می‌کنیم. در کنار آن باید یک کلاس خالی به نام SharedResource.cs نیز وجود داشته باشد.

کار با ین فایل (و یا فایل‌های دیگری مانند SharedResource.en.resx) همانند تمام فایل‌های منبع استاندارد است و نکته‌ی خاصی را به همراه ندارد.


معرفی فایل منبع اشتراکی به سرویس‌های بومی سازی برنامه

پس از ایجاد و تکمیل فایل منبع اشتراکی، برای معرفی آن به برنامه، ابتدا کلاس جدید LocalizationConfig را تعریف کرده و در آن متد جدید AddCustomLocalization را به صورت زیر معرفی می‌کنیم:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IMvcBuilder AddCustomLocalization(this IMvcBuilder mvcBuilder, IServiceCollection services)
        {
            mvcBuilder.AddDataAnnotationsLocalization(options =>
                    {
                        const string resourcesPath = "Resources";
                        string baseName = $"{resourcesPath}.{nameof(SharedResource)}";
                        var location = new AssemblyName(typeof(SharedResource).GetTypeInfo().Assembly.FullName).Name;

                        options.DataAnnotationLocalizerProvider = (type, factory) =>
                        {
                            // to use `SharedResource.fa.resx` file
                            return factory.Create(baseName, location);
                        };
                    });

            services.AddLocalization();
            services.AddScoped<IStringLocalizer>(provider =>
                            provider.GetRequiredService<IStringLocalizer<SharedResource>>());

            services.AddScoped<ISharedResourceService, SharedResourceService>();
            return mvcBuilder;
        }
    }
- در اینجا در ابتدا توسط متد AddDataAnnotationsLocalization، کار معرفی اسمبلی ثالثی که باید تعاریف بومی سازی را از آن دریافت کرد، صورت گرفته‌است.
- سپس با استفاده از متد AddLocalization، سرویس‌های پایه‌ی بومی سازی ASP.NET Core به برنامه اضافه می‌شوند. برای مثال پس از این تعریف اگر در هر جائی از برنامه سرویس <IStringLocalizer<SharedResource را تزریق کنید، می‌توان به مداخل فایل منبع اشتراکی، دسترسی یافت.
- در ادامه امکان تزریق سرویس غیرجنریک IStringLocalizer را نیز میسر کرده‌ایم که تعاریف خودش را از همان سرویس توکار <IStringLocalizer<SharedResource دریافت می‌کند. مزیت اینکار، فراهم شدن امکانات بومی سازی، برای مثال در کتابخانه‌هایی مانند Fluent Validation است که دقیقا از سرویس غیرجنریک IStringLocalizer برای دریافت منابع استفاده می‌کنند.
- در آخر تعریف یک سرویس سفارشی را نیز مشاهده می‌کنید که در ادامه‌ی بحث تکمیل خواهد شد.

هدف از متد AddCustomLocalization فوق، خلوت کردن فایل startup برنامه است. این متد به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHttpContextAccessor();
            services.AddControllers().AddCustomLocalization(services);
        }

پس از آن نیاز است میان‌افزار بومی سازی را نیز فعال کرد. متد UseCustomRequestLocalization زیر، اینکار را انجام می‌دهد:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IApplicationBuilder UseCustomRequestLocalization(this IApplicationBuilder app)
        {
            var requestLocalizationOptions = new RequestLocalizationOptions
            {
                DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
                SupportedCultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                },
                SupportedUICultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                }
            };
            app.UseRequestLocalization(requestLocalizationOptions);
            return app;
        }
    }
محل قرارگیری متد UseCustomRequestLocalization فوق در فایل آغازین برنامه، باید به صورت زیر باید باشد:
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseCustomRequestLocalization();

            app.UseRouting();

            app.UseAuthorization();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });
        }
    }


تعریف مدل برنامه به همراه ویژگی‌های بومی سازی شده

در اینجا تعریف RegisterModel را مشاهده می‌کنید که ErrorMessage‌های آن هرچند به ظاهر یک رشته‌ی معمولی هستند، اما در عمل از فایل منبع اشتراکی خوانده می‌شوند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Core3xSharedResource.Models.Account
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "Please enter an email address")] // -->> from the shared resources
        [EmailAddress(ErrorMessage = "Please enter a valid email address")] // -->> from the shared resources
        public string Email { get; set; }
    }
}

فایل resx ما دارای یک چنین کلیدهایی است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <data name="&lt;b&gt;Hello&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;" xml:space="preserve">
    <value>&lt;b&gt;سلام&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;</value>
  </data>
  <data name="About Title" xml:space="preserve">
    <value>درباره</value>
  </data>
  <data name="DNT" xml:space="preserve">
    <value>.NET Tips</value>
  </data>
  <data name="SiteName" xml:space="preserve">
    <value>DNT</value>
  </data>
  <data name="Please enter an email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیلی را وارد کنید</value>
  </data>
  <data name="Please enter a valid email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیل معتبری را وارد کنید</value>
  </data>
</root>
یک نکته: در اینجا بهتر است کلیدها را به صورت جملات کامل انگلیسی وارد کرد، تا اگر منبع فارسی معادل آن‌ها یافت نشدند، دقیقا از همان کلید، به عنوان مقدار خروجی سیستم بومی سازی استفاده کند.


آزمایش برنامه

اکنون برنامه‌ی Web API، ‌برای آزمایش آماده‌است. برای مثال در کنترلر زیر، سرویس عمومی IStringLocalizer به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس قصد بازگشت مقدار کلید «About Title» را دارد. همچنین خطاهای بومی شده‌ی مدل برنامه را نیز بررسی می‌کنیم:
using Core3xSharedResource.Models.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Localization;

namespace Core3xSharedResource.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class NormalIStringLocalizerController : ControllerBase
    {
        private readonly IStringLocalizer _localizer;

        public NormalIStringLocalizerController(IStringLocalizer localizer)
        {
            _localizer = localizer;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<string> Get()
        {
            var localizedString = _localizer["About Title"];
            if (localizedString.ResourceNotFound)
            {
                return NotFound($"The localization resource with ID:`{localizedString.Name}` not found. SearchedLocation: `{localizedString.SearchedLocation}`.");
            }
            return localizedString.Value;
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<RegisterModel> Post(RegisterModel model)
        {
            return model;
        }
    }
}


حالت get را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. در Web API برای تنظیم زبان مورد استفاده می‌توان از هدری به نام Accept-Language استفاده کرد که برای مثال در اینجا به fa تنظیم شده‌است و نتیجه‌ی آن مراجعه به فایل SharedResource.fa.resx خواهد بود. اگر en-us وارد شود، نیاز خواهد بود تا فایل منبع اشتراکی دیگری را تعریف کنید. البته اگر این هدر تنظیم نشود، با توجه به تنظیمات متد UseCustomRequestLocalization، مقدار پیش‌فرض آن همان fa-IR خواهد بود.

حالت post را نیز در تصویر زیر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا چون ایمیل وارد نشده، هر دو خطای تنظیم شده‌ی در مدل برنامه را دریافت کرده‌ایم و این خطاها نیز فارسی هستند. به این معنا که بومی سازی data annotations نیز به درستی کار می‌کند.


تعریف یک سرویس عمومی برای محصور سازی قابلیت‌های بومی سازی، در برنامه‌های Web API

در ادامه تعریف سرویس SharedResourceService را مشاهده می‌کنید که ثبت آن‌را پیشتر انجام دادیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.Extensions.Localization;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace Core3xSharedResource.Services
{
    public interface ISharedResourceService
    {
        string this[string index] { get; }

        IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures);
        string GetString(string name, params object[] arguments);
        string GetString(string name);
    }

    public class SharedResourceService : ISharedResourceService
    {
        private readonly IStringLocalizer _sharedLocalizer;
        private readonly ILogger<SharedResourceService> _logger;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public SharedResourceService(
            IStringLocalizer sharedHtmlLocalizer,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<SharedResourceService> logger
            )
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _sharedLocalizer = sharedHtmlLocalizer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(sharedHtmlLocalizer));
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
        }

        public IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures)
        {
            return _sharedLocalizer.GetAllStrings(includeParentCultures);
        }

        public string this[string index] => GetString(index);

        public string GetString(string name, params object[] arguments)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name, arguments);
            logError(name, result);
            return result;
        }

        private void logError(string name, LocalizedString result)
        {
            if (result.ResourceNotFound)
            {
                var acceptLanguage = _httpContextAccessor?.HttpContext?.Request?.Headers["Accept-Language"];
                _logger.LogError($"The localization resource with Accept-Language:`{acceptLanguage}` & ID:`{name}` not found. SearchedLocation: `{result.SearchedLocation}`.");
            }
        }

        public string GetString(string name)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name);
            logError(name, result);
            return result;
        }
    }
}
این سرویس نه فقط دسترسی به IStringLocalizer را محصور می‌کند، بلکه در متد logError آن اینبار خطای بسیار مفیدی جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی لاگ خواهد شد. اگر کلیدی یافت نشود، فایلی یافت نشود و یا زبان ارسالی تنظیمی یافت نشود، خطای آن‌را در لاگ‌های برنامه می‌توانید مشاهده کنید که در حالت عادی کار با IStringLocalizer، لاگ نمی‌شوند و همچنین هیچ خطا و یا استثنائی را نیز سبب نمی‌شوند. به همین جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی بدون این لاگ‌ها، تقریبا غیرممکن است. برای مثال مقدار baseNameهایی را که در کدهای این مطلب مشاهده می‌کنید، بر اساس همین لاگ‌ها تشخیص داده شدند و بدون آن‌ها تشکیل این مقادیر غیرممکن بودند.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Core3xSharedResource.zip
مطالب
پردازش‌های Async در Entity framework 6
اجرای Async اعمال نسبتا طولانی، در برنامه‌های مبتنی بر داده، عموما این مزایا را به همراه دارد:

الف) مقیاس پذیری سمت سرور

در اعمال سمت سرور متداول، تردهای متعددی جهت پردازش درخواست‌های کلاینت‌ها تدارک دیده می‌شوند. هر زمانیکه یکی از این تردها، یک عملیات blocking را انجام می‌دهد (مانند دسترسی به شبکه یا اعمال I/O)، ترد مرتبط با آن تا پایان کار این عملیات معطل خواهد شد. با بالا رفتن تعداد کاربران یک برنامه و در نتیجه بیشتر شدن تعداد درخواست‌هایی که سرور باید پردازش کند، تعداد تردهای معطل مانده نیز به همین ترتیب بیشتر خواهند شد. مشکل اصلی اینجا است که نمونه سازی تردها بسیار هزینه بر است (با اختصاص 1MB of virtual memory space) و منابع سرور محدود. با زیاد شدن تعداد تردهای معطل اعمال I/O یا شبکه، سرور مجبور خواهد شد بجای استفاده مجدد از تردهای موجود، تردهای جدیدی را ایجاد کند. همین مساله سبب بالا رفتن بیش از حد مصرف منابع و حافظه برنامه می‌گردد. یکی از روش‌های رفع این مشکل بدون نیاز به بهبودهای سخت افزاری، تبدیل اعمال blocking نامبرده شده به نمونه‌های non-blocking است. به این ترتیب ترد پردازش کننده‌ی این اعمال Async بلافاصله آزاد شده و سرور می‌تواند از آن جهت پردازش درخواست دیگری استفاده کند؛ بجای اینکه ترد جدیدی را وهله سازی نماید.

ب) بالا بردن پاسخ دهی کلاینت‌ها

کلاینت‌ها نیز اگر مدام درخواست‌های blocking را به سرور جهت دریافت پاسخی ارسال کنند، به زودی به یک رابط کاربری غیرپاسخگو خواهند رسید. برای رفع این مشکل نیز می‌توان از توانمندی‌های Async دات نت 4.5 جهت آزاد سازی ترد اصلی برنامه یا همان ترد UI استفاده کرد.

و ... تمام این‌ها یک شرط را دارند. نیاز است یک چنین API خاصی که اعمال Async واقعی را پشتیبانی می‌کنند، فراهم شده باشد. بنابراین صرفا وجود متد Task.Run، به معنای اجرای واقعی Async یک متد خاص نیست. برای این منظور ADO.NET 4.5 به همراه متدهای Async ویژه کار با بانک‌های اطلاعاتی است و پس از آن Entity framework 6 از این زیر ساخت استفاده کرده‌است که در ادامه جزئیات آن‌را بررسی خواهیم کرد.


پیشنیازها

برای کار با امکانات جدید Async موجود در EF 6 نیاز است از VS 2012 به بعد که به همراه کامپایلری است که واژه‌های کلیدی async و await را پشتیبانی می‌کند و همچنین دات نت 4.5 استفاده کرد. چون ADO.NET 4.5 اعمال async واقعی را پشتیبانی می‌کند، دات نت 4 در اینجا قابل استفاده نخواهد بود.


متدهای الحاقی جدید Async در EF 6.x

جهت متدهای الحاقی متداول EF مانند ToList، Max، Min و غیره، نمونه‌های Async آن‌ها نیز اضافه شده‌اند:
 QueryableExtensions:
AllAsync
AnyAsync
AverageAsync
ContainsAsync
CountAsync
FirstAsync
FirstOrDefaultAsync
ForEachAsync
LoadAsync
LongCountAsync
MaxAsync
MinAsync
SingleAsync
SingleOrDefaultAsync
SumAsync
ToArrayAsync
ToDictionaryAsync
ToListAsync

DbSet:
FindAsync

DbContext:
SaveChangesAsync

Database:
ExecuteSqlCommandAsync
بنابراین اولین قدم تبدیل کدهای قدیمی به Async، استفاده از متدهای الحاقی فوق است.


چند مثال


فرض کنید، مدل‌های برنامه، رابطه‌ی one-to-many ذیل را بین یک کاربر و مقالات او دارند:
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }

    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
همچنین Context برنامه نیز جهت در معرض دید قرار دادن این کلاس‌ها، به نحو ذیل تشکیل شده‌است:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }

        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
بر این اساس مثالی که دو رکورد را در جداول کاربران و مقالات به صورت async ثبت می‌کند، به نحو ذیل خواهد بود:
        private async Task<User> addUserAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user = context.Users.Add(new User
                {
                    Name = "Vahid"
                });
                context.BlogPosts.Add(new BlogPost
                {
                    Content = "Test",
                    Title = "Test",
                    User = user
                });
                await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
                return user;
            }
        }

چند نکته جهت یادآوری مباحث Async

- به امضای متد واژه‌ی کلیدی async اضافه شده‌است، زیرا در بدنه‌ی آن از کلمه‌ی کلیدی await استفاده کرده‌ایم (لازم و ملزوم هستند).
- به انتهای نام متد، کلمه‌ی Async اضافه شده‌است. این مورد ضروری نیست؛ اما به یک استاندارد و قرارداد تبدیل شده‌است.
- مدل Async دات نت 4.5 مبتنی بر Taskها است. به همین جهت اینبار خروجی‌های توابع نیاز است از نوع Task باشند و آرگومان جنریک آن‌ها، بیانگر نوع مقداری که باز می‌گردانند.
- تمام متدهای الحاقی جدیدی که نامبرده شدند، دارای پارامتر اختیاری لغو عملیات نیز هستند. این مورد را با مقدار دهی cancellationToken در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
نمونه‌ای از نحوه‌ی مقدار دهی این پارامتر در ASP.NET MVC به صورت زیر می‌تواند باشد:
 [AsyncTimeout(8000)]
public async Task<ActionResult> Index(CancellationToken cancellationToken)
در اینجا به امضای اکشن متد جاری، async اضافه شده‌است و خروجی آن نیز به نوع Task تغییر یافته است. همچنین یک پارامتر cancellationToken نیز تعریف شده‌است. این پارامتر به صورت خودکار توسط ASP.NET MVC پس از زمانیکه توسط ویژگی AsyncTimeout تعیین شده‌است، تنظیم خواهد شد. به این ترتیب، اعمال async در حال اجرا به صورت خودکار لغو می‌شوند.
- برای اجرا و دریافت نتیجه‌ی متدهای Async دار EF، نیاز است از واژه‌ی کلیدی await استفاده گردد.

استفاده کننده نیز می‌تواند متد addUserAsync را به صورت زیر فراخوانی کند:
 var user = await addUserAsync();
Console.WriteLine("user id: {0}", user.Id);

شبیه به همین اعمال را نیز جهت به روز رسانی و یا حذف اطلاعات خواهیم داشت:
        private async Task<User> updateAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = await context.Users.FindAsync(cancellationToken, 1);
                if (user1 != null)
                    user1.Name = "Vahid N.";

                await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
                return user1;
            }
        }

        private async Task<int> deleteAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = await context.Users.FindAsync(cancellationToken, 1);
                if (user1 != null)
                    context.Users.Remove(user1);

                return await context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
            }
        }

کدهای Async تقلبی!

به قطعه کد ذیل دقت کنید:
         public async Task<List<TEntity>> GetAllAsync()
   {
    return await Task.Run(() => _tEntities.ToList());
   }
این متد از یکی از Generic repositoryهای فله‌ای رها شده در اینترنت انتخاب شده‌است.
به این نوع متدها که از Task.Run برای فراخوانی متدهای همزمان قدیمی مانند ToList جهت Async جلوه دادن آن‌ها استفاده می‌شود، کدهای Async تقلبی می‌گویند! این عملیات هر چند در یک ترد دیگر انجام می‌شود اما هم سربار ایجاد یک ترد جدید را به همراه دارد و هم عملیات ToList آن کاملا blocking است.
معادل صحیح Async واقعی این عملیات را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private async Task<List<User>> getUsersAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                return await context.Users.ToListAsync(cancellationToken);
            }
        }
متد ToListAsync یک متد Async واقعی است و نه شبیه سازی شده توسط Task.Run. متدهای Async واقعی کار با شبکه و اعمال I/O، از ترد استفاده نمی‌کنند و توسط سیستم عامل به نحو بسیار بهینه‌ای اجرا می‌گردند.
برای مثال پشت صحنه‌ی متد الحاقی SaveChangesAsync به یک چنین متدی ختم می‌شود:
 internal override async Task<long> ExecuteAsync(
//...
rowsAffected = await command.ExecuteNonQueryAsync(cancellationToken).ConfigureAwait(continueOnCapturedContext: false);
//...
متد ExecuteNonQueryAsync جزو متدهای ADO.NET 4.5 است و برای اجرا نیاز به هیچ ترد جدیدی ندارد.
و یا برای شبیه سازی ToListAsync با ADO.NET 4.5 و استفاده از متدهای Async واقعی آن، به یک چنین کدهایی نیاز است: 
    var connectionString = "........";
    var sql = @"......"";
    var users = new List<User>();
 
    using (var cnx = new SqlConnection(connectionString))
    {
      using (var cmd = new SqlCommand(sql, cnx))
      {
       await cnx.OpenAsync(); 
       using (var reader = await cmd.ExecuteReaderAsync(CommandBehavior.CloseConnection))
       {
        while (await reader.ReadAsync())
        {
          var user = new User
          {
           Id = reader.GetInt32(0), 
           Name = reader.GetString(1), 
          };
         users.Add(user);
        }
       }
      }
    }


محدودیت پردازش موازی اعمال در EF

در متد ذیل، دو Task غیرهمزمان تعریف شده‌اند و سپس با await Task.WhenAll درخواست اجرای همزمان و موازی آن‌ها را کرده‌ایم:
        // multiple operations
        private static async Task loadAllAsync(CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken))
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var task1 = context.Users.ToListAsync(cancellationToken);
                var task2 = context.BlogPosts.ToListAsync(cancellationToken);

                await Task.WhenAll(task1, task2);
                // use task1.Result
            }
        }
این متد ممکن است اجرا شود؛ یا در بعضی از مواقع با استثنای ذیل خاتمه یابد:
  An unhandled exception of type 'System.NotSupportedException' occurred in mscorlib.dll
 Additional information: A second operation started on this context before a previous asynchronous operation completed.
Use 'await' to ensure that any asynchronous operations have completed before calling another method on this context.
Any instance members are not guaranteed to be thread safe.
متن استثنای ارائه شده بسیار مفید است و توضیحات کامل را به همراه دارد. در EF در طی یک Context اگر عملیات Async شروع شده‌ای خاتمه نیافته باشد، مجاز به شروع یک عملیات Async دیگر، به موازت آن نخواهیم بود. برای رفع این مشکل یا باید از چندین Context استفاده کرد و یا await Task.WhenAll را حذف کرده و بجای آن واژه‌ی کلیدی await را همانند معمول، جهت صبر کردن برای دریافت نتیجه‌ی یک عملیات غیرهمزمان استفاده کنیم.
مطالب
پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

  • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
  • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
  • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد اپلیکیشن جدید

در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

  • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
  • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
  
if (result.Succeeded)
{
    await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
  • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
    }
}

  کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


  • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
 public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
         {
         }
  
         public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
         {
             UserManager = userManager;
         }
         public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
  • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
  • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
{  
    public int RequiredLength { get; set; }

    public CustomPasswordValidator(int length)
    {
        RequiredLength = length;
    }
  
    public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
    {
        if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
        }
  
    string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
   
    if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
    {
        return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
    }
  
    return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
 }


  در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
  • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
{  
    public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
    }
 }

  هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
public class PreviousPassword  
{
  
 public PreviousPassword()
 {
    CreateDate = DateTimeOffset.Now;
 }
  
 [Key, Column(Order = 0)]
  
 public string PasswordHash { get; set; }
  
 public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
  
 [Key, Column(Order = 1)]
  
 public string UserId { get; set; }
  
 public virtual ApplicationUser User { get; set; }
  
 }
در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

  • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public ApplicationUser() : base()
    {
        PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
     }

     public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
}

 همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
{ 
    public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
  
    public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
    {
        await base.CreateAsync(user);
        await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
    }
  
     public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
     {
        user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
  
        return UpdateAsync(user);
     }
 }

 متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;

        public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }

        public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
        {
            var user = await FindByIdAsync(userId);

            if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
            {
                return true;
            }

            return false;
        }
    }
فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

مطالب
مروری بر مفاهیم مقدماتی NoSQL
هدف از این مبحث، آشنایی با مفاهیم پایه‌ای اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL است که به صورت مشترکی در تمام آن‌ها بکار رفته است. برای مثال بانک‌های اطلاعاتی NoSQL چگونه مباحث یکپارچگی اطلاعات را مدیریت می‌کنند؟ نحوه ایندکس نمودن اطلاعات در آن‌ها چگونه است؟ چگونه از اطلاعات کوئری می‌گیرند؟ الگوریتم‌های محاسباتی مانند MapReduce چیستند و چگونه در اینگونه بانک‌های اطلاعاتی بکار رفته‌‌اند؟ همچنین الگوهای Sharding و Partitioning  که در اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مشترکند، به چه نحوی پیاده سازی شده‌اند.


لیست مشترکات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

قبل از اینکه بخواهیم وارد ریز جزئیات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL شویم، نیاز است لیست و سرفصلی از مفاهیم اصلی و مشترک بین اینگونه بانک‌های اطلاعاتی را تدارک ببینیم که شامل موارد ذیل می‌شود:

الف) Non-Relational یا غیر رابطه‌ای
از کلمه NoSQL عموما اینطور برداشت می‌شود که در اینجا دیگر خبری از SQL نویسی نیست که در عمل برداشت نادرستی است. شاید جالب باشد که بدانید، تعدادی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از زبان SQL نیز به عنوان اینترفیسی برای نوشتن کوئری‌های مرتبط، پشتیبانی می‌کنند.
کلمه NoSQL بیشتر به Non-Relational یا غیر رابطه‌ای بودن اینگونه بانک‌های اطلاعاتی بر می‌گردد. مباحثی مانند مدل‌های داده‌ای نرمال شده، اتصالات و Join جداول، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارند.

ب) Non-schematized/schema free یا بدون اسکیما
مفهوم مهم و مشترک دیگری که در بین بانک‌های اطلاعاتی NoSQL وجود دارد، بدون اسکیما بودن اطلاعات آن‌ها است. به این معنا که با حرکت از رکورد یک به رکورد دو،  ممکن است با دو ساختار داده‌ای متفاوت مواجه شوید.

ج) Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن
عاقبت یک دست شدن، به معنای دریافت دستوری از شما و نحوه پاسخ دادن به آن (یا حتی پاسخ ندادن به آن) از طرف بانک اطلاعاتی NoSQL است. برای مثال، زمانیکه یک رکورد جدید را اضافه می‌کنید، یا اطلاعات موجودی را به روز رسانی خواهید کرد، اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL این دستور را بسیار سریع دریافت و پردازش خواهند کرد. اما تفاوت است بین دریافت پیام و پردازش واقعی آن در اینجا.
اکثر بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، پردازش و اعمال واقعی دستورات دریافتی را با یک تاخیر انجام می‌دهند. به این ترتیب می‌توان خیلی سریع به بانک اطلاعاتی اعلام کرد که چه می‌خواهیم و بانک اطلاعاتی بلافاصله مجددا کنترل را به شما بازخواهد گرداند. اما اعمال و انتشار واقعی این دستور، مدتی زمان خواهد برد.

د) Open source یا منبع باز بودن
اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL موجود، منبع باز هستند که علاوه بر بهره بردن از مزایای اینگونه پروژه‌ها، استفاده کنندگان سورس باز دیگری را نیز ترغیب به استفاده از آن‌ها کرده‌اند.

ه) Distributed یا توزیع شده
هرچند امکان پیاده سازی توزیع شده بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نیز وجود دارد، اما نیاز به تنظیمات قابل توجهی برای حصول این امر می‌باشد. در دنیای NoSQL، توزیع شده بودن جزئی از استاندارد تهیه اینگونه بانک‌های اطلاعاتی است و بر اساس این مدل ذهنی شکل گرفته‌اند. به این معنا که اطلاعات را می‌توان بین چندین سیستم تقسیم کرد، که حتی این سیستم‌ها ممکن است فواصل جغرافیایی قابل توجهی نیز با یکدیگر داشته باشند.

و) Web scale یا مناسب برای برنامه‌های تحت وب پر کاربر
امروزه بسیاری از کمپانی‌های بزرگ اینترنتی، برای مدیریت تعداد بالایی از کاربران همزمان خود، مانند فیس‌بوک، یاهو، گوگل، Linkedin، مایکروسافت و غیره، نیاز به بانک‌های اطلاعاتی پیدا کرده‌اند که باید در مقابل این حجم عظیم درخواست‌ها و همچنین اطلاعاتی که دارند، بسیار بسیار سریع پاسخ دهند. به همین جهت بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ابداع شده‌اند تا بتوان برای این نوع سناریوها پاسخی را ارائه داد.
و نکته مهم دیگر اینجا است که خود این کمپانی‌های بزرگ اینترنتی، بزرگترین توسعه دهنده‌های بانک‌های اطلاعاتی NoSQL نیز هستند.



نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانک‌های اطلاعاتی NoSQL به علت ذات و طراحی توزیع شده آن‌ها، با نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای متفاوت است. اینجا است که تئوری خاصی به نام CAP مطرح می‌شود که شامل یکپارچگی یا Consistency به همراه Availability یا دسترسی پذیری (همیشه برقرار بودن) و partition tolerance یا توزیع پذیری است. در تئوری CAP مطرح می‌شود که هر بانک اطلاعاتی خاص، تنها دو مورد از سه مورد مطرح شده را می‌تواند با هم پوشش دهد.
به این ترتیب بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای عموما دو مورد C و P یا یکپارچگی (Consistency) و partition tolerance یا میزان تحمل تقسیم شدن اطلاعات را ارائه می‌دهند. اما بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از این تئوری، تنها دو مورد A و P را پوشش می‌دهند (دسترسی پذیری و توزیع پذیری مطلوب).
بنابراین مفهومی به نام ACID که در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای ضامن یکپارچگی اطلاعات آن‌ها است، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارد. کلمه ACID مخفف موارد ذیل است:
Atomicity، Consistency، Isolation و Durability
ACID در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای تضمین شده است. در این نوع سیستم‌ها، با ایجاد تراکنش‌ها، مباحث ایزوله سازی و یکپارچگی اطلاعات به نحو مطلوبی مدیریت می‌گردد؛ اما دنیای NoSQL، دسترسی پذیری را به یکپارچگی ترجیح داده است و به همین جهت پیشتر مطرح شد که مفهوم «Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن» در این نوع بانک‌های اطلاعاتی در پشت صحنه بکار گرفته می‌شود. یک مثال دنیای واقعی از عاقبت یک دست شدن اطلاعات را حتما در مباحث DNS مطالعه کرده‌اید. زمانیکه یک رکورد DNS اضافه می‌شود یا به روز خواهد شد، اعمال این دستورات در سراسر دنیا به یکباره و همزمان نیست. هرچند اعمال این اطلاعات جدید در یک نود شبکه ممکن است آنی باشد، اما پخش و توزیع آن در سراسر سرورهای DNS دنیا، مدتی زمان خواهد برد (گاهی تا یک روز یا بیشتر).
به همین جهت است که بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای در حجم‌های عظیم اطلاعات و تعداد کاربران همزمان بالا، کند عمل می‌کنند. حجم اطلاعات بالا است، مدتی زمان خواهد برد تا تغییرات اعمال شوند، و چون مفهوم ACID در این نوع بانک‌های اطلاعاتی تضمین شده است، کاربران باید مدتی منتظر بمانند و نمونه‌ای از آن‌ها را با dead lockهای شایع، احتمالا پیشتر بررسی یا تجربه کرده‌اید. در مقابل، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL بجای یکپارچگی، دسترسی پذیری را اولویت اول خود می‌دانند و نه یکپارچگی اطلاعات را. در یک بانک اطلاعاتی NoSQL، دستور ثبت اطلاعات دریافت می‌شود (این مرحله آنی است)، اما اعمال نهایی آن آنی نیست و مدتی زمان خواهد برد تا تمام اطلاعات در کلیه سرورها یک دست شوند.



نحوه مدیریت Indexing اطلاعات در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL تنها بر اساس اطلاعات کلیدهای اصلی جداول آن‌ها index می‌شوند (البته نام خاصی به نام «جدول»، بسته به نوع بانک اطلاعاتی NoSQL ممکن است متفاوت باشد، اما منظور ظرف دربرگیرنده تعدادی رکورد است در اینجا). این ایندکس نیز از نوع clustered است. به این معنا که اطلاعات به صورت فیزیکی، بر همین مبنا ذخیره و مرتب خواهند شد.
یک مثال: بانک اطلاعاتی NoSQL خاصی به نام Hbase که بر فراز Hadoop distributed file system طراحی شده است، دقیقا به همین روش عمل می‌کند. این فایل سیستم، تنها از روش Append only برای ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند و در آن مفهوم دسترسی اتفاقی یا random access پیاده سازی نشده است. در این حالت، تمام نوشتن‌ها در بافر، لاگ می‌شوند و در بازه‌های زمانی متناوب و مشخصی سبب باز تولید فایل‌های موجود و مرتب سازی مجدد آن‌ها از ابتدا خواهند شد. دسترسی به این اطلاعات پس از تکمیل نوشتن، به علت مرتب سازی فیزیکی که صورت گرفته، بسیار سریع است. همچنین مصرف کننده سیستم نیز چون بلافاصله پس از ثبت اطلاعات در بافر سیستم، کنترل را به دست می‌گیرد، احساس کار با سیستمی را خواهد داشت که بسیار سریع است.
به علاوه Indexهای دیگری نیز وجود دارند که بر اساس کلیدهای اصلی جداول تولید نمی‌شوند و به آن‌ها ایندکس‌های ثانویه یا secondary indexes نیز گفته می‌شود و تنها تعداد محدودی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL از آن‌ها پشتیبانی می‌کنند. این مساله هم از اینجا ناشی می‌شود که با توجه به بدون اسکیما بودن جداول بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، چگونه می‌توان اطلاعاتی را ایندکس کرد که ممکن است در رکورد دیگری، ساختار متناظر با آن اصلا وجود خارجی نداشته باشد.



نحوه پردازش Queries در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

بانک‌های اطلاعاتی NoSQL عموما از زبان کوئری خاصی پشتیبانی نمی‌کنند. در اینجا باید به اطلاعات به شکل فایل‌هایی که حاوی رکوردها هستند نگاه کرد. به این ترتیب برای پردازش و یافتن اطلاعات درون این فایل‌ها، نیاز به ایجاد برنامه‌هایی است که این فایل‌ها را گشوده و بر اساس منطق خاصی، اطلاعات مورد نظر را استخراج کنند. گاهی از اوقات زبان SQL نیز پشتیبانی می‌شود ولی آنچنان عمومیت ندارد. الگوریتمی که در این برنامه‌ها بکار گرفته می‌شود، Map Reduce نام دارد.
Map Reduce به معنای نوشتن کدی است، با دو تابع. اولین تابع اصطلاحا Map step یا مرحله نگاشت نام دارد. در این مرحله کوئری به قسمت‌های کوچکتری خرد شده و بر روی سیستم‌های توزیع شده به صورت موازی اجرا می‌شود. مرحله بعد Reduce step نام دارد که در آن، نتیجه دریافتی حاصل از کوئری‌های اجرا شده بر روی سیستم‌های مختلف، با هم یکی خواهند شد.
این روش برای نمونه در سیستم Hadoop بسیار مرسوم است. Hadoop دارای یک فایل سیستم توزیع شده است (که پیشتر در مورد آن بحث شد) به همراه یک موتور Map Reduce توکار. همچنین رده دیگری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، اصطلاحا Wide column store نام دارند (مانند Hbase) که عموما به همراه Hadoop بکارگرفته می‌شوند. موتور Map Reduce متعلق به Hadoop بر روی جداول Hbase اجرا می‌شوند.
به علاوه Amazon web services دارای سرویسی است به نام Elastic map reduce یا EMR که در حقیقت مجموعه‌ی پردازش ابری است که بر مبنای Hadoop کار می‌کند. این سرویس قادر است با بانک‌های اطلاعاتی NoSQL دیگر و یا حتی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نیز کار کند.
بنابراین MapReduce، یک بانک اطلاعاتی نیست؛ بلکه یک روش پردازش اطلاعات است که فایل‌ها را به عنوان ورودی دریافت کرده و یک فایل را به عنوان خروجی تولید می‌کند. از آنجائیکه بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL کار عمده‌اشان، ایجاد و تغییر فایل‌ها است، اغلب جداول اطلاعات آن‌ها ورودی و خروجی‌های معتبری برای یک موتور Map reduce به حساب می‌آیند.
در این بین، افزونه‌ای برای Hadoop به نام Hive طراحی شده است که با ارائه HiveSQL، امکان نوشتن کوئری‌هایی SQL مانند را بر فراز موتور‌های Map reduce ممکن می‌سازد. این افزونه با Hive tables خاص خودش و یا با Hbase سازگار است.



آشنایی مقدماتی با مفاهیمی مانند الگوهای Sharding و Partitioning در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL

Sharding (شاردینگ تلفظ می‌شود) یک الگوی تقسیم اطلاعات بر روی چندین سرور است که اساس توزیع شده بودن بانک‌های اطلاعاتی NoSQL را تشکیل می‌دهد. این نوع تقسیم اطلاعات، از کوئری‌هایی به نام Fan-out پشتیبانی می‌کند. به این معنا که شما کوئری خود را به نود اصلی ارسال می‌کنید و سپس به کمک موتور‌های Map reduce، این کوئری بر روی سرورهای مختلف اجرا شده و نتیجه نهایی جمع آوری خواهد شد. به این ترتیب تقسیم اطلاعات، صرفا به معنای قرار دادن یک سری فایل بر روی سرورهای مختلف نیست، بلکه هر کدام از این سرورها به صورت مستقل نیز قابلیت پردازش اطلاعات را دارند.
امکان تکثیر و همچنین replication هر کدام از سرورها نیز وجود دارد که قابلیت بازیابی سریع و مقاومت در برابر خرابی‌ها و مشکلات را افزایش می‌دهند.
از آنجائیکه Shardها را می‌توان در سرورهای بسیار متفاوت و گسترده‌ای از لحاظ جغرافیایی قرار داد، هر Shard می‌تواند همانند مفاهیم CDN نیز عمل کند؛ به این معنا که می‌توان Shard مورد نیاز سروری خاص را در محلی نزدیک‌تر به او قرار داد. به این ترتیب سرعت عملیات افزایش یافته و همچنین بار شبکه نیز کاهش می‌یابد.
مطالب
نحوه ایجاد فیلدهای محاسباتی در PdfReport
در گزارشات، گاهی از اوقات نیاز خواهد شد تا تعدادی ستون جدید را بر اساس مقادیر فیلدهای موجود در منبع داده گزارش، به صورت پویا محاسبه و تولید کنیم (ایجاد ستون‌هایی که در منبع داده وجود خارجی ندارند). در ادامه با نحوه انجام اینکار در PdfReport آشنا خواهیم شد.
در ابتدا کدهای کامل گزارش این قسمت را در ادامه ملاحظه خواهید کرد (در این کلاس از دو کلاس User و AppPath قسمت قبل نیز استفاده شده است):
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CalculatedFields
{
    public class CalculatedFieldsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.RainyDayTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (int i = 0; i < 220; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(5);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel(footer: "Footer text", header: "&24&U&\"Arial,Regular Bold\" New rpt.", pageLayoutView: true);
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptCalculatedFieldsSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
- در این مثال از یک قلم سفارشی به نام Iranian Sans استفاده شده که در پوشه bin\fonts سورس به روز شده پروژه، قابل دریافت است.
- برخلاف قسمت قبل، از متد table.NumberOfDataRowsPerPage استفاده نشده است. به این ترتیب تعداد ردیف‌ها به صورت خودکار بر اساس اندازه صفحه محاسبه می‌شود.
- منبع داده تعریف شده توسط  dataSource.StronglyTypedList، بسیار مناسب است جهت کار با انواع و اقسام ORMها. تفاوتی نمی‌کند از چه ORM ایی استفاده می‌کنید؛ همینقدر که خروجی کار شما یک List باشد، در اینجا قابل استفاده خواهد بود. حتی نیازی هم به بانک اطلاعاتی نیست و در این مثال از یک منبع داده درون حافظه‌ای استفاده شده است.
- توضیحاتی در مورد ColumnsWidthsType :
برای تعیین عرض ستون‌ها، چهار حالت بر اساس مقادیر enum ایی به نام TableColumnWidthType میسر است:
الف) Relative : عرض نسبی. به این معنا که اگر سه ستون با عرض‌های 2, 1, 1 تعریف کنید، کل عرض صفحه به 4 قسمت تقسیم می‌شود. از این 4 قسمت، 2 قسمت به ستون اول و یک قسمت به ستون دوم و همچنین یک قسمت به ستون سوم اختصاص خواهد یافت.
ب) Absolute : در این حالت باید عرض ستون‌ها را دقیقا بر اساس user space units مشخص کنید.
ج) FitToContent : سعی خواهد کرد بر اساس طول محتوای یک سلول، عرض بهینه‌ای را محاسبه کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
د) EquallySized : به صورت خودکار عرض تمام ستون‌ها را یکسان محاسبه می‌کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
- اولین فیلد محاسباتی که در PdfReport به صورت توکار و خودکار در اختیار شما است، فیلد شماره ردیف می‌باشد که به صورت زیر مشخص می‌شود:
 column.IsRowNumber(true);
بنابراین نیازی نیست تا منبع داده شما شامل یک ستون اضافی به نام ردیف باشد. PdfReport این مورد را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.
- سپس دو فیلد و ستون محاسباتی در گزارش فوق قابل مشاهده هستند:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
برای اینکه یک فیلد پویا را به مجموعه فیلدهای مهیا شده توسط منبع داده اضافه کنیم، از متد CalculatedField با پارامتر اول مساوی true استفاده خواهیم کرد. سپس نیاز است نحوه محاسبه این فیلد را مشخص کنیم. امضای متد CalculatedField به صورت زیر است:
 public void CalculatedField(bool isCalculatedField, Func<IList<CellData>, object> calculatedFieldFormula)
به این معنا که توسط آرگومان دوم آن، لیست کلیه مقادیر ردیف جاری در اختیار شما قرار خواهد گرفت. در این بین فرصت خواهیم داشت بر این اساس، فیلد و مقدار جدیدی را تولید کرده و بازگشت دهیم؛ که نمونه‌ای از اینکار را در فیلد محاسبانی CF1 فوق مشاهده می‌کنید.
باید دقت داشت که نام خواص (column.PropertyName) باید منحصربفرد باشند و گرنه برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد. اگر ستون معرفی شده متناظر است با یک فیلد یا خاصیت منبع داده، باید PropertyName با رعایت کوچکی و بزرگی حروف، معادل فیلد متناظر باشد. اگر ستون تعریف شده یک فیلد محاسباتی است، تنها کافی است یک نام دلخواه غیرتکراری را ذکر کرد.
همچنین جهت سهولت کار، در فضای نام PdfRpt.Core.Helper، تعدادی متد برای کار با لیستی از CellDataها تدارک دیده شده‌اند؛ که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با استفاده از متدهای GetSafeStringValueOf ملاحظه می‌کنید.

- فیلد محاسباتی دیگری نیز در این گزارش قابل مشاهده است:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
در اینجا در متد  column.CalculatedField، مقدار فیلد موجودی (Balance) ردیف جاری دریافت شده و سپس مقدار دلخواه جدیدی تولید و بازگشت داده شده است.
همچنین توسط متد column.AggregateFunction، مشخص کرده‌ایم که این ستون جدید نیاز به جمع پایین صفحه هم دارد. به علاوه توسط متد column.ColumnItemsTemplate، با مشخص سازی DisplayFormatFormula، پیش از نمایش اطلاعات فیلد جاری، مقدار آن‌را دریافت و فرمت کرده‌ایم؛ که در اینجا سه رقم جداکننده اعداد اضافه شده است.
ذکر متد template.TextBlock اختیاری است و حالت پیش فرض می‌باشد. قالب‌های دیگری نیز در اینجا تعریف شده‌اند که در مثال‌های قسمت‌های بعدی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد (امکان نمایش تصویر، لینک، بارکد و غیره).

 
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت چهارم

در این قسمت یک مثال ساده از insert ، load و delete را بر اساس اطلاعات قسمت‌های قبل با هم مرور خواهیم کرد. برای سادگی کار از یک برنامه Console استفاده خواهد شد (هر چند مرسوم شده است که برای نوشتن آزمایشات از آزمون‌های واحد بجای این نوع پروژه‌ها استفاده شود). همچنین فرض هم بر این است که database schema برنامه را مطابق قسمت قبل در اس کیوال سرور ایجاد کرده اید (نکته آخر بحث قسمت سوم).

یک پروژه جدید از نوع کنسول را به solution برنامه (همان NHSample1 که در قسمت‌های قبل ایجاد شد)، اضافه نمائید.
سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه کنید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHSample1.dll : در قسمت‌های قبل تعاریف موجودیت‌ها و نگاشت‌ آن‌ها را در این پروژه class library ایجاد کرده بودیم و اکنون قصد استفاده از آن را داریم.

اگر دیتابیس قسمت قبل را هنوز ایجاد نکرده‌اید، کلاس CDb را به برنامه افزوده و سپس متد CreateDb آن‌را به برنامه اضافه نمائید.

using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDb
{
public static void CreateDb(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(dbType);

PersistenceModel pm = new PersistenceModel();
pm.AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
var sessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
pm);

var session = sessionSource.CreateSession();
sessionSource.BuildSchema(session, true);
}
}
}
اکنون برای ایجاد دیتابیس اس کیوال سرور بر اساس نگاشت‌های قسمت قبل، تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:

CDb.CreateDb(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql());

تمامی جداول و ارتباطات مرتبط در دیتابیسی که در کانکشن استرینگ فوق ذکر شده است، ایجاد خواهد شد.

در ادامه یک کلاس جدید به نام Config را به برنامه کنسول ایجاد شده اضافه کنید:

using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Config
{
public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType
).Mappings(m => m.FluentMappings.AddFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly))
.BuildSessionFactory();
}
}
}
اگر بحث را دنبال کرده باشید، این کلاس را پیشتر در کلاس FixtureBase آزمون واحد خود، به نحوی دیگر دیده بودیم. برای کار با NHibernate‌ نیاز به یک سشن مپ شده به موجودیت‌های برنامه می‌باشد که توسط متد CreateSessionFactory کلاس فوق ایجاد خواهد شد. این متد را به این جهت استاتیک تعریف کرده‌ایم که هیچ نوع وابستگی به کلاس جاری خود ندارد. در آن نوع دیتابیس مورد استفاده ( برای مثال اس کیوال سرور 2008 یا هر مورد دیگری که مایل بودید)، به همراه اسمبلی حاوی اطلاعات نگاشت‌های برنامه معرفی شده‌اند.

اکنون سورس کامل مثال برنامه را در نظر بگیرید:

کلاس CDbOperations جهت اعمال ثبت و حذف اطلاعات:

using System;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDbOperations
{
ISessionFactory _factory;

public CDbOperations(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public int AddNewCustomer()
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer vahid = new Customer()
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

Console.WriteLine("Saving a customer...");

session.Save(vahid);
session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();

return vahid.Id;
}
}
}

public void DeleteCustomer(int id)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer customer = session.Load<Customer>(id);
Console.WriteLine("Id:{0}, Name: {1}", customer.Id, customer.FirstName);

Console.WriteLine("Deleting a customer...");
session.Delete(customer);

session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();
}
}
}
}
}
و سپس استفاده از آن در برنامه

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
//return;

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
CDbOperations db = new CDbOperations(session);
int id = db.AddNewCustomer();
Console.WriteLine("Loading a customer and delete it...");
db.DeleteCustomer(id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات:
نیاز است تا ISessionFactory را برای ساخت سشن‌های دسترسی به دیتابیس ذکر شده در تنظمیات آن جهت استفاده در تمام تردهای برنامه، ایجاد نمائیم. لازم به ذکر است که تا قبل از فراخوانی BuildSessionFactory این تنظیمات باید معرفی شده باشند و پس از آن دیگر اثری نخواهند داشت.
ایجاد شیء ISessionFactory هزینه بر است و گاهی بر اساس تعداد کلاس‌هایی که باید مپ شوند، ممکن است تا چند ثانیه به طول انجامد. به همین جهت نیاز است تا یکبار ایجاد شده و بارها مورد استفاده قرار گیرد. در برنامه به کرات از using استفاده شده تا اشیاء IDisposable را به صورت خودکار و حتمی، معدوم نماید.

بررسی متد AddNewCustomer :
در ابتدا یک سشن را از ISessionFactory موجود درخواست می‌کنیم. سپس یکی از بهترین تمرین‌های کاری جهت کار با دیتابیس‌ها ایجاد یک تراکنش جدید است تا اگر در حین اجرای کوئری‌ها مشکلی در سیستم، سخت افزار و غیره پدید آمد، دیتابیسی ناهماهنگ حاصل نشود. زمانیکه از تراکنش استفاده شود، تا هنگامیکه دستور transaction.Commit آن با موفقیت به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس تغییر نخواهد کرد و از این لحاظ استفاده از تراکنش‌ها جزو الزامات یک برنامه اصولی است.
در ادامه یک وهله از شیء Customer را ایجاد کرده و آن‌را مقدار دهی می‌کنیم (این شیء در قسمت‌های قبل ایجاد گردید). سپس با استفاده از session.Save دستور ثبت را صادر کرده، اما تا زمانیکه transaction.Commit فراخوانی و به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس ثبت نخواهد شد.
نیازی به ذکر سطر فلاش در این مثال نبود و NHibernate اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد و فقط از این جهت عنوان گردید که اگر چندین عملیات را با هم معرفی کردید، استفاده از session.Flush سبب خواهد شد که رفت و برگشت‌ها به دیتابیس حداقل شود و فقط یکبار صورت گیرد.
در پایان این متد، Id ثبت شده در دیتابیس بازگشت داده می‌شود.

چون در متد CreateSessionFactory ، متد ShowSql را نیز ذکر کرده بودیم، هنگام اجرای برنامه، عبارات SQL ایی که در پشت صحنه توسط NHibernate تولید می‌شوند را نیز می‌توان مشاهده نمود:



بررسی متد DeleteCustomer :
ایجاد سشن و آغاز تراکنش آن همانند متد AddNewCustomer است. سپس در این سشن، یک شیء از نوع Customer با Id ایی مشخص load‌ خواهد گردید. برای نمونه، نام این مشتری نیز در کنسول نمایش داده می‌شود. سپس این شیء مشخص و بارگذاری شده را به متد session.Delete ارسال کرده و پس از فراخوانی transaction.Commit ، این مشتری از دیتابیس حذف می‌شود.

برای نمونه خروجی SQL پشت صحنه این عملیات که توسط NHibernate مدیریت می‌شود، به صورت زیر است:

Saving a customer...
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key with (updlock, rowlock)
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 17, @p1 = 16
NHibernate: INSERT INTO [Customer] (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 16016
Loading a customer and delete it...
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id2_0_, customer0_.FirstName as FirstName2_0_, customer0_.LastName as LastName2_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_2_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_2_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode2_0_, customer0_.City as City2_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_2_0_ FROM [Customer] customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 16016
Id:16016, Name: Vahid
Deleting a customer...
NHibernate: DELETE FROM [Customer] WHERE Id = @p0;@p0 = 16016
Press a key...
استفاده از دیتابیس SQLite بجای SQL Server در مثال فوق:

فرض کنید از هفته آینده قرار شده است که نسخه سبک و تک کاربره‌ای از برنامه ما تهیه شود. بدیهی است SQL server برای این منظور انتخاب مناسبی نیست (هزینه بالا برای یک مشتری، مشکلات نصب، مشکلات نگهداری و امثال آن برای یک کاربر نهایی و نه یک سازمان بزرگ که حتما ادمینی برای این مسایل در نظر گرفته می‌شود).
اکنون چه باید کرد؟ باید برنامه را از صفر بازنویسی کرد یا قسمت دسترسی به داده‌های آن‌را کلا مورد باز بینی قرار داد؟ اگر برنامه اسپاگتی ما اصلا لایه دسترسی به داده‌ها را نداشت چه؟! همه جای برنامه پر است از SqlCommand و Open و Close ! و عملا استفاده از یک دیتابیس دیگر یعنی باز نویسی کل برنامه.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، زمانیکه با NHibernate کار شود، مدیریت لایه دسترسی به داده‌ها به این فریم ورک محول می‌شود و اکنون برای استفاده از دیتابیس SQLite تنها باید تغییرات زیر صورت گیرد:
ابتدا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll اضافه نمائید (تمام این اسمبلی‌های ذکر شده به همراه مجموعه FluentNHibernate ارائه می‌شوند). سپس:
الف) ایجاد یک دیتابیس خام بر اساس کلاس‌های domain و mapping تعریف شده در قسمت‌های قبل به صورت خودکار

CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
ب) تغییر آرگومان متد CreateSessionFactory

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql()
))
{
...

نمایی از دیتابیس SQLite تشکیل شده پس از اجرای متد قسمت الف ، در برنامه Lita :




دریافت سورس برنامه تا این قسمت

نکته:
در سه قسمت قبل، تمام خواص پابلیک کلاس‌های پوشه domain را به صورت معمولی و متداول معرفی کردیم. اگر نیاز به lazy loading در برنامه وجود داشت، باید تمامی کلاس‌ها را ویرایش کرده و واژه کلیدی virtual را به کلیه خواص پابلیک آن‌ها اضافه کرد. علت هم این است که برای عملیات lazy loading ، فریم ورک NHibernate باید یک سری پروکسی را به صورت خودکار جهت کلاس‌های برنامه ایجاد نماید و برای این امر نیاز است تا بتواند این خواص را تحریف (override) کند. به همین جهت باید آن‌ها را به صورت virtual تعریف کرد. همچنین تمام سطرهای Not.LazyLoad نیز باید حذف شوند.

ادامه دارد ...