مطالب
Blazor 5x - قسمت 21 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 1 - افزودن قالب ابتدایی Identity
در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم امکان ثبت و ویرایش اتاق‌ها را (و یا امکانات رفاهی یک هتل را که به صورت تمرینی دقیقا مشابه افزودن مشخصات اتاق‌ها، اضافه شده و کدهای آن از فایل پیوستی انتهای بحث قابل دریافت است) به کاربران اعتبارسنجی شده‌ی دارای نقش مدیریتی، محدودیت کنیم و نمی‌خواهیم عموم کاربران برنامه بتوانند در این قسمت‌ها، تغییری را ایجاد کنند. برای این منظور از امکانات توکار و استاندارد ASP.NET Core Identity استفاده خواهیم کرد و این کتابخانه را از صفر و بدون تغییری، به پروژه‌ی جاری از نوع Blazor Server، به همان نحوی که طراحی شده، اضافه می‌کنیم و در مراحل بعدی، بر اساس نیازهای برنامه، قسمت‌های مختلف آن‌را سفارشی سازی خواهیم کرد.


تغییر نوع DbContext برنامه

پیش از شروع به یکپارچه کردن ASP.NET Core Identity با برنامه‌ی جاری، نیاز است نوع DbContext آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext
    {
      // ...
- بنابراین به فایل BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\ApplicationDbContext.cs مراجعه کرده و برای شروع، بجای DbContext، از IdentityDbContext استفاده می‌کنیم.
- این تغییر، نیاز به نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore را نیز در پروژه‌ی جاری دارد تا IdentityDbContext آن شناسایی شده و قابل استفاده شود.


نصب ابزار تولید کدهای ASP.NET Core Identity

اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، گزینه‌ی افزودن کدهای ASP.NET Core Identity به صورت زیر قابل دسترسی است:
project -> right-click > Add > New Scaffolded Item -> select Identity > Add
اما از آنجائیکه قصد داریم این مطلب، برای کاربران VSCode و همچنین سایر سیستم عامل‌ها نیز قابل استفاده باشد، از NET Core CLI. استفاده خواهیم کرد. برای این منظور، ابتدا ابزار سراسری dotnet-aspnet-codegenerator را نصب می‌کنیم:
dotnet tool install -g dotnet-aspnet-codegenerator
سپس به پروژه‌ی اصلی Blazor Server مراجعه کرده (BlazorServer.App.csproj در این مثال) و در پوشه‌ی آن، دستورات زیر را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های نیوگت مورد نیاز ASP.NET Core Identity و UI آن، نصب شوند:
dotnet add package Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Design
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Identity.UI
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools
پس از نصب این وابستگی‌ها، اکنون در همین ریشه‌ی پروژه‌ی اصلی، دستور زیر را اجرا می‌کنیم تا فایل‌های ASP.NET Core Identity اضافه شوند:
dotnet aspnet-codegenerator identity --dbContext BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext --force
در اینجا ذکر فضای نام کامل کلاس ApplicationDbContext ضروری است.
حال اگر به پروژه دقت کنیم، پوشه‌ی جدید Areas که به همراه فایل‌های مدیریتی ASP.NET Core Identity است، اضافه شده و حاوی کدهای صفحات لاگین، ثبت نام کاربر و غیره است.


اعمال تغییرات ابتدایی مورد نیاز جهت استفاده از ASP.NET Core Identity

تا اینجا کدهای پیش‌فرض مدیریتی ASP.NET Core Identity را به پروژه اضافه کردیم. در ادامه نیاز است تغییرات ذیل را به پروژه‌ی اصلی Blazor Server اعمال کنیم تا بتوان از این فایل‌ها استفاده کرد:
- به فایل BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و UseAuthentication و UseAuthorization را دقیقا در محلی که مشاهده می‌کنید، اضافه می‌کنیم. همچنین در اینجا نیاز است مسیریابی‌های razor pages را نیز فعال کرد.
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {

            // ...

            app.UseRouting();

            app.UseAuthentication();
            app.UseAuthorization();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapRazorPages();
                // ...
            });
        }
    }
}
- سپس به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess برنامه وارد شده و دستورات Migrations را یکبار دیگر اجرا می‌کنیم، تا جداول پیش‌فرض Identity، بر اساس Context جدید آن ایجاد شوند:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add AddIdentity --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
پس از اجرای این دستورات، جداول جدید زیر به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه می‌شوند:



افزودن گزینه‌ی منوی لاگین به برنامه‌ی Blazor Server


پس از این تغییرات، به برنامه‌ای رسیده‌ایم که مدیریت قسمت Identity آن، توسط قالب استاندارد مایکروسافت که در پوشه‌ی Areas\Identity\Pages\Account نصب شده و بر اساس فناوری ASP.NET Core Razor Pages کار می‌کند، انجام می‌شود.
اکنون می‌خواهیم در منوی برنامه‌ی Blazor Server خود که با صفحات Identity یکی شده‌است، لینکی را به صفحه‌ی لاگین این Area اضافه کنیم. اگر به فایل Shared\MainLayout.razor آن مراجعه کنیم، به صورت پیش‌فرض، لینکی به صفحه‌ی About، قرار دارد. به همین جهت این مورد را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
ابتدا کامپوننت جدید BlazorServer.App\Shared\LoginDisplay.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<a href="Identity/Account/Register">Register</a>
<a href="Identity/Account/Login">Login</a>

@code {

}
که لینک‌هایی را به صفحات لاگین و ثبت نام یک کاربر جدید، تعریف می‌کند.
سپس از این کامپوننت در فایل BlazorServer.App\Shared\MainLayout.razor استفاده می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <LoginDisplay></LoginDisplay>
    <a href="https://docs.microsoft.com/aspnet/" target="_blank">About</a>
</div>


ثبت و فعالسازی سرویس‌های کار با ASP.NET Core Identity

البته اگر در این حال برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی لینک‌های فوق، استثنائی را مانند یافت نشدن سرویس UserManager، مشاهده خواهیم کرد. برای رفع این مشکل، به فایل BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و سرویس‌های Identity را ثبت می‌کنیم:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
           // ...

            services.AddIdentity<IdentityUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders()
                .AddDefaultUI();

           // ...
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، برای مثال صفحه‌ی ثبت یک کاربر جدید، بدون مشکل و خطایی نمایش داده می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، قالب این قسمت Identity، با قالب قسمت Blazor Server یکی نیست؛ چون توسط Razor Pages و Area آن تامین می‌شود که master page خاص خودش را دارد. زمانیکه قالب Identity را اضافه می‌کنیم، علاوه بر Area خاص خودش، پوشه‌ی جدید Pages\Shared را نیز ایجاد می‌کند که قالب صفحات Identity را به کمک فایل Pages\Shared\_Layout.cshtml تامین می‌کند:


بنابراین سفارشی سازی قالب این قسمت، شبیه به قالبی که برای کامپوننت‌های Blazor مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید در اینجا انجام شود و سفارشی سازی قالب کامپوننت‌های Blazor، در پوشه‌ی Shared ای که در ریشه‌ی پروژه‌است (BlazorServer.App\Shared\MainLayout.razor) انجام می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-21.zip
مطالب
استفاده از BroadcastChannel در جاوا اسکریپت

یکی از API ‌های کاربردی و جدید در دنیای وب، BroadcastChannel است که امکان ارسال اطلاعات بین window‌ها ، Tab‌ها و iframe‌های مختلف را که در یک دامنه هستند، فراهم می‌کند.  برای مثال اگر شما در مرورگری در پنجره‌های مختلف یک سایت را باز کرده باشید، با تغییر در یکی از این پنجره‌ها، قادر خواهید بود سایر پنجر‌ها را هم مطلع کنید تا در صورت نیاز، مجددا بارگذاری شوند. 


چرا از این API استفاده کنیم؟ 

یکی از وب سایت‌های مورد علاقه‌ی خود را در مرورگر باز کنید. مثلا یوتیوب و لاگین کنید. حالا در پنجره‌ی جدیدی، همین وب سایت را مجددا باز کرده و لاگین کنید. حالا در یکی از پنجره‌ها، از یوتیوب Logout کنید. خب شما حالا در یکی از پنجره‌ها لاگین هستید و در یکی دیگر Logout کرده‌اید. حالا پنجره‌های مرورگر شما دارای دو وضعیت متفاوت هستند. Logged-in در برابر Logged-out و این گاهی باعث دردسر خواهد شد.

این وضعیت حتی میتواند باعث خطرهای امنیتی نیز بشود. تصور کنید که کاربری در یک فضای عمومی مثل یک کافی شاپ وارد سایت شما شده‌است و داشبرد مخصوص به خود را باز کرده‌است. بنا به دلایلی کاربر قصد ترک محل را کرده و طبیعتا از برنامه شما Logout خواهد کرد . در این حالت اگر این کاربر برنامه شما را در صفحات مختلف مرورگر باز کرده باشد و لاگین نیز کرده باشد، هر کسی که بعد از او قصد استفاده از این کامپیوتر را داشته باشد ،  میتواند به اطلاعات کاربر مورد نظر در آن صفحات دسترسی پیدا کند؛ چه این اطلاعات روی صفحه باشد و چه مثلا اطلاعات یک JWT token.  چون کاربر فراموش کرده در صفحات دیگر هم Logout کند.


کد نویسی BroadcastChannel API 

در نگاه اول، استفاده از این API  ممکن است سخت به نظر برسد؛ ولی در واقع خیلی راحت است. برای نمونه قطعه کد زیر را درنظر بگیرید: 

<!DOCTYPE html>
<body>
  <!-- The title will change to greet the user -->
  <h1 id="title">Hey</h1>
  <input id="name-field" placeholder="Enter Your Name"/>
</body>
<script>
var bc = new BroadcastChannel('gator_channel');
(()=>{
  const title = document.getElementById('title');
  const nameField = document.getElementById('name-field');
  const setTitle = (userName) => {
    title.innerHTML = 'Hey ' + userName;
  }
  bc.onmessage = (messageEvent) => {
    // If our broadcast message is 'update_title' then get the new title from localStorage
    if (messageEvent.data === 'update_title') {
      // localStorage is domain specific so when it changes in one window it changes in the other
      setTitle(localStorage.getItem('title'));
    }
  }

  // When the page loads check if the title is in our localStorage
  if (localStorage.getItem('title')) {
    setTitle(localStorage.getItem('title'));
  } else {
    setTitle('please tell us your name');
  }
  nameField.onchange = (e) => {
    const inputValue = e.target.value;
    // In the localStorage we set title to the user's input
    localStorage.setItem('title', inputValue);
    // Update the title on the current page
    setTitle(inputValue);
    // Tell the other pages to update the title
    bc.postMessage('update_title');
  }
})()
</script>

این کد شامل یک Input باکس و یک title است. وقتی کاربر نام خود را در Input باکس وارد می‌کند، برنامه آن را در Localstorage با کلیدی به نام userName ذخیره می‌کند و بعد title صفحه جاری را به سلام + userName تغییر می‌دهد. مثلا اگر کاربر در Input باکس، عبارت بابک را وارد کند، title صفحه به سلام بابک تغییر داده میشود.

بدون BroadcastChannel، چنانچه کاربر در پنجره‌های مختلف مرورگر، برنامه را باز کرده باشد، تغییری در Title آن صفحات داده نخواهد شد؛ مگر اینکه مجددا توسط کاربر بارگذاری شود. 

در کد فوق ما یک وهله از BroadcastChannel را به نام gator_channel ایجاد کرده‌ایم و بعد onmessage را مساوی متدی با یک آرگومان جهت دریافت پیام قرار داده‌ایم. در این متد چک شده که اگر نام پیام، مساوی update_title باشد، متغیر ذخیره شده‌ی در LocalStorage خوانده شود.

هربار که متد postMessage ، از BroadcastChannel را فراخوانی میکنیم، این متد، باعث اجرای متد onmessage در سایر پنجره‌ها می‌شود. پس اگر در پنجره‌ی جاری در Input باکس، کلمه فرهاد را بنویسیم، متد bc.postMessage('update_title') در پنجره جاری اجرا شده و باعث اجرای متد onmessage در سایر پنجره‌هایی که سایتمان در آن باز است میشود.


این API در چه حالت‌هایی کار میکند

برخلاف سایر API‌ها مثل window.postMessage، شما لازم نیست چیزی در مورد اینکه چند تا صفحه از سایتتان بر روی مرورگر جاری باز شده را بدانید. (توجه کنید که روی عبارت «مرورگر جاری» تاکید میکنم. چون اگر برنامه روی دو مرورگر مثلا Chrome و Firefox به صورت همزمان باز باشد، این API فقط روی صفحات باز مرورگر جاری فراخوانی خواهد شد و نه مرورگر دوم؛ توضیحات بیشتر در ادامه داده شده است)

BroadcastChannel فقط روی مرورگر جاری و صفحاتی از یک دامنه، اجرا خواهد شد. این به این معنا است که شما می‌توانید پیام‌هایتان را از دامنه مثلا : https://alligator.io به دامنه https://alligator.io/js/broadcast_channels ارسال کنید. تنها نکته‌ای که لازم است تا رعایت شود این است که آبجکت BroadcastChannel در هر دو صفحه، از یک نام برای channel استفاده کرده باشند:

const bc = new BroadcastChannel('alligator_channel');
bc.onmessage = (eventMessage) => {
  // do something different on each page
}


در حالتهای زیر این API کار نخواهد کرد:

هاست‌های متفاوت:

https://alligator.io 

https://www.aligator.io

پورت‌های متفاوت:

https://alligator.io 

https://alligator.io :8080

پروتکل‌های متفاوت:

https://alligator.io 

http://alligator.io 

و یا برای مثال اگر مثلا در مرورگر Chrome یکی از صفحات به صورت Incognito باز شده باشد.


سازگاری این API با مرورگرهای مختلف

با توجه به اطلاعات سایت caniuse.com، این API در 75.6% مرورگرها پشتیبانی میشود. ولی مرورگرهای Safari و Internet Explorer از این API پشتیبانی نمی‌کنند. همچنین امکان استفاده از این API توسط کتابخانه sysend.js نیز فراهم شده‌است.


چه نوع پیامهایی را می‌توانید به کمک این API ارسال کنید

  • تمامی تایپ‌ها (Boolean,Null, Undefined,Number,BigInt, String) به غیر از symbol
  • آبجکتهای Boolean و String
  • Dates
  • Regular Expressions
  • Blobs
  • Files, File Lists
  • Array Buffer, ArrayBufferViews
  • ImageBitmaps, ImageDates
  • Arrays,Objects,Maps and Sets
در صورت ارسال تایپی از نوع symbol، با خطایی در سمت ارسال کننده مواجه خواهید شد.

قطعه کد زیر، بجای string، یک object را ارسال می‌کند:

bc.onmessage = (messageEvent) => {
  const data = messageEvent.data
  // If our broadcast message is 'update_title' then get the new title from localStorage
  switch (data.type) {
    case 'update_title':
      if (data.title){
        setTitle(data.title);
      }
      else
        setTitle(localStorage.getItem('title'));
      break
    default:
      console.log('we received a message')
  }
};
// ... Skipping Code
bc.postMessage({type: 'update_title', title: inputValue});


چه کارهایی را میتوانید به کمک این API انجام دهید

چیزهای زیادی را میتوان مجسم کرد. محتمل‌ترین گزینه، به اشتراک گذاری state جاری برنامه است. برای مثال اگه از کتابخانه‌های flux یا redux برای مدیریت state برنامه استفاده می‌کنید، به کمک این API می‌توانید state جاری را در تمامی صفحات باز برنامه، بروز رسانی کنید. حتی می‌توانید به چیزی شبیه به machine state فکر کنید.

یا مثلا آخرین وضعیت سبد خرید کالای مشتری و یا موجودی کالاها، در یک سایت خرید آنلاین. همچنین به اشتراک گذاری فایلهای حجیم مثل عکس و غیره جهت جلوگیری از دانلود مجدد آن‌‌ها در سایر صفحات.

به کمک دستور ()bc.close در هر زمانی میتوانید channel باز شده را ببندید و مجددا بسته به وضعیت برنامه، آن را باز کنید.

مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

مطالب
Soft Delete در Entity Framework 6
برای حذف نمودن یک رکورد از دیتابیس 2 راه وجود دارد : 1- حذف به صورت فیزیکی 2- حذف به صورت منطقی ( مورد بحث این مطلب )
در حذف رکورد به صورت منطقی، طراحان دیتابیس، فیلدی را با نام‌های متفاوتی همچون Flag , IsDeleted , IsActive , و غیره، در جداول ایجاد می‌نمایند. خوب، این روش مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مثلا شما در هر پرس و جویی که ایجاد می‌نمایید، بایستی این مورد را چک نموده و رکوردهایی را فراخوانی نمایید که فیلد IsDeleted آن برابر با false باشد. و همچنین در زمان حذف رکورد، برنامه نویس بایستی از متد Update به جای حذف فیزیکی استفاده نماید که تمام این موارد حاکی از مشکلات خاص این روش است. 
در این مقاله سعی داریم که مشکلات ذکر شده در بالا را با ایجاد SoftDelete در EF 6 برطرف نماییم .*یکی از پیش نیاز‌های این پست مطالعه ( سری آموزشی EF CodeFirst ) در سایت جاری می‌باشد.
برای شروع، ما نیاز به داشتن یک Attribute برای مشخص ساختن موجودیت هایی داریم که بایستی بر روی آنها SoftDelete فعال گردد. پس برای اینکار کلاسی را به شکل زیر طراحی مینماییم:
using System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm;
public class SoftDeleteAttribute : Attribute
    {
        public string ColumnName { get; set; }
        public SoftDeleteAttribute(string column)
        {
            ColumnName = column;
        }
        public static string GetSoftDeleteColumnName(EdmType type)
        {
            MetadataProperty column = type.MetadataProperties.Where(x => x.Name.EndsWith("customannotation:SoftDeleteColumnName")).SingleOrDefault();
            return column == null ? null : (string)column.Value;
        }
    }
توضیحات کد بالا: در متد سازنده، نام فیلدی را که قرار است بر روی آن SoftDelete به صورت اتوماتیک ایجاد شود، دریافت می‌نماییم و متد GetSoftDeleteColumnName در واقع با استفاده از متادیتاهایی که بر روی فیلد‌ها وجود دارد، فیلدی که انتهای نام آن متادیتای "customannotation:SoftDeleteColumnName" را دارد، انتخاب نموده و برگشت می‌دهد.
سؤال: متادیتای  "customannotation:SoftDeleteColumnName"  از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست ادامه‌ی مطلب را کامل مطالعه نمایید.
حال این Attribute برای استفاده در موجودیت‌های ما آمده است. برای استفاده کافیست به روش زیر عمل نمایید .
    [SoftDelete("IsDeleted")]
    public class TblUser 
    {        
        [Key]
        public int TblUserID { get; set; }

        [MaxLength(30)]
        public string Name { get; set; }

        public bool IsDeleted { get; set; }
    }
برای معرفی این قابلیت جدید به EF 6 کافیست در DbContext برنامه در متد OnModelCreating به نحو زیر عمل نماییم.
 protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            var Conv = new AttributeToTableAnnotationConvention<SoftDeleteAttribute, string>(
                "SoftDeleteColumnName",
                (type, attribute) => attribute.Single().ColumnName);
            modelBuilder.Conventions.Add(Conv);

        }
در واقع ما در اینجا به Ef می‌گوییم که یک Annotation جدید، با نام SoftDeleteColumnName به Entity که توسط این Attribute مزین شده است، اضافه نماید و همچنین مقدار این Annotation را نام فیلدی که در متد سازنده SoftDeleteAttribute معرفی گردیده است قرار دهد.
برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا Annotation جدید به مدل برنامه اضافه شده است یا نه کافیست بر روی فایل cs کانتکست DbContext، کلیک راست نموده و در منوی نمایش داده شده گزینه‌ی EntityFramework و سپس گزینه View Entity Data Model را انتخاب نمایید . مانند تصویر زیر:

در پنجره باز شده به قسمت سوم یعنی <StorageModels> مراجعه نمایید و بایستی گزینه زیر را مشاهده نمایید .

 <EntityType Name="TblUser" customannotation:SoftDeleteColumnName="IsDeleted">

تا اینجای کار ما توانستیم یک Annotation جدید را به Ef اضافه نماییم .

در مرحله بعد بایستی به Ef دستور دهیم که در تولید Query بر روی این Entity، این مورد را نیز لحاظ کند.

برای این کار کلاسی را ایجاد می‌نماییم که از اینترفیس IDbCommandTreeInterceptor ارث بری می‌نماید. مانند کد زیر :

public class SoftDeleteInterceptor : IDbCommandTreeInterceptor
    {
        public void TreeCreated(DbCommandTreeInterceptionContext interceptionContext)
        {
            if (interceptionContext.OriginalResult.DataSpace == System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm.DataSpace.SSpace)
            {
                var QueryCommand = interceptionContext.Result as DbQueryCommandTree;
                if (QueryCommand != null)
                {
                    var newQuery = QueryCommand.Query.Accept(new SoftDeleteQueryVisitor());
                    interceptionContext.Result = new DbQueryCommandTree(QueryCommand.MetadataWorkspace, QueryCommand.DataSpace, newQuery);
                }
            }
       }
}

در ابتدا تشخیص داده می‌شود که نوع خروجی Query آیا از نوع Storage Model است . ( برای توضیحات بیشتر ) سپس پرس و جوی تولید شده را با استفاده از الگوی visitor تغییر داده و Query جدید را تولید نموده و در انتها Query جدیدی را به جای Query قبلی جایگزین می‌نماییم.

در اینجا ما نیاز به داشتن کلاس  SoftDeleteQueryVisitor  برای تغییر دادن Query و اضافه نمودن IsDeleted <>1 به Query می‌باشیم.

یک کلاس دیگری با نام  SoftDeleteQueryVisitor  به شکل زیر  به برنامه اضافه می‌نماییم.

  public class SoftDeleteQueryVisitor : DefaultExpressionVisitor
    {
        public override DbExpression Visit(DbScanExpression expression)
        {
            var column = SoftDeleteAttribute.GetSoftDeleteColumnName(expression.Target.ElementType);
            if (column!=null)
            {
                var Binding = DbExpressionBuilder.Bind(expression);
                return DbExpressionBuilder.Filter(Binding, DbExpressionBuilder.NotEqual(DbExpressionBuilder.Property(DbExpressionBuilder.Variable(Binding.VariableType, Binding.VariableName), column), DbExpression.FromBoolean(true)));
            }
            else
            {
                return base.Visit(expression);
            }
        }
    }
در متد Visit تشخیص داده می‌شود که آیا Query ساخته شده دارای customannotation:SoftDeleteColumnName است؟ چنانچه این Annotation را دارا باشد، نام فیلدی را که بالای Entity ذکر شده است، بازگشت می‌دهد و در خط بعدی، نام این فیلد را با مقدار مخالف True به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در نهایت برای اینکه EF تشخیص دهد که یک‌چنین Interceptor ایی وجود دارد، بایستی در کلاس DbContextConfig، کلاس SoftDeleteInterceptor را اضافه نماییم؛ همانند کد زیر:

 public class DbContextConfig : DbConfiguration
    {
        public DbContextConfig()
        {
             AddInterceptor(new SoftDeleteInterceptor());
        }
    }

تا اینجا در تمام Query‌های تولید شده بر روی Entity که با خاصیت SoftDelete مزین شده است، مقدار IsDeleted <> 1 را به صورت اتوماتیک اعمال می‌نماید. حتی به صورت هوشمند چنانچه این موجودیت در یک Join استفاده شده باشد این شرط را قبل از Join به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در مقاله بعدی در مورد تغییر کد Remove به کد Update توضیح داده خواهد شد.


برای مطالعه بیشتر

Entity Framework: Building Applications with Entity Framework 6

مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
عموما از ajax برای ارائه سایت‌هایی سریع، با حداقل ریفرش و حداقل مصرف پهنای باند سرور، استفاده می‌شود. اما این روش، مشکلات خاص خود را نیز دارا است. عموما محتوای پویای بارگذاری شده، سبب تغییر آدرس صفحه‌ی جاری در مرورگر نمی‌شود. برای مثال اگر قرار است چندین برگه در صفحه به صورت ajax ایی بارگذاری شوند، تغییر سریع محتوا را مشاهده می‌کنید، اما خبری از تغییر آدرس جاری صفحه در مرورگر نیست. همچنین روش‌های ajax ایی عموما SEO friendly نیستند. زیرا اکثر موتورهای جستجو فاقد پردازشگرهای جاوا اسکریپت می‌باشند و محتوای پویای ajax ایی را مشاهده نمی‌کنند. برای آدرس دهی این مشکلات مهم، افزونه‌ای به نام pjax طراحی شده‌است که کار آن دریافت محتوای HTML ایی از سرور و قرار دادن آن در یک جایگاه خاص مانند یک div است. در پشت صحنه‌ی آن از jQuery ajax استفاده شده، به همراه push state

pjax = pushState + AJAX
Push state API همان HTML5 History API است؛ به این معنا که هرچند محتوای صفحه‌ی جاری به صورت پویا بارگذاری می‌شود، اما آدرس مرورگر نیز به صورت خودکار تنظیم خواهد شد؛ به همراه عنوان صفحه. به علاوه تاریخچه‌ی مرور صفحات نیز در مرورگر به روز رسانی شده و امکان حرکت بین صفحات توسط دکمه‌های back و forward همانند قبل وجود خواهد داشت. همچنین اگر مرورگر جاری سایت، امکان استفاده از جاوا اسکریپت را نداشته باشد، به صورت خودکار به حالت بارگذاری کامل صفحه سوئیچ خواهد کرد.
سایت‌های بسیاری خودشان را با این الگو وفق داده‌اند. برای نمونه Twitter و Github از مفهوم pjax استفاده‌ی وسیعی دارند. برای نمونه، layout یا master page یک سایت را درنظر بگیرید. به ازای مرور هر صفحه، یکبار باید تمام قسمت‌های تکراری layout از سرور بارگذاری شوند. توسط pjax به سرور اعلام می‌کنیم، ما تنها نیاز به body صفحات را داریم و نه کل صفحه را. همچنین اگر مرورگر از جاوا اسکریپت استفاده نمی‌کند، لطفا کل صفحه را همانند گذشته بازگشت بده. به علاوه مسایل سمت کلاینت مانند تغییر آدرس مرورگر و تغییر عنوان صفحه نیز به صورت خودکار مدیریت شوند. این تکنیک را دقیقا در حین مرور مخزن‌های کد Github می‌توانید مشاهده کنید. فقط قسمتی که لیست فایل‌ها را ارائه می‌دهد، از سرور دریافت می‌گردد و نه کل صفحه.


بکارگیری pjax در ASP.NET MVC

مطابق توضیحاتی که ارائه شد، برای پیاده سازی سازی pjax نیاز به دو فایل layout داریم. یکی برای حالت ajax ایی و دیگری برای حالت بارگذاری کامل صفحه. حالت ajax ایی آن تنها از رندرکردن body پشتیبانی می‌کند؛ و نه ارائه تمام قسمت‌های صفحه مانند هدر، فوتر، منوها و غیره. بنابراین خواهیم داشت:

الف) تعریف فایل‌های layout سازگار با pjax
ابتدا یک فایل جدید را به نام _PjaxLayout.cshtml به پوشه‌ی Shared اضافه کنید؛ با این محتوا:
 <title>@ViewBag.Title</title>
@RenderBody()
سپس layout اصلی سایت را به نحو ذیل تغییر دهید
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.pjax.js"></script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#pjaxContainer', { timeout: 5000 });
        });
    </script>
</head>
    <body>
        <div>Main layout ...</div>
        <div id="pjaxContainer">
            @RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
در فایل PjaxLayout خبری از هدر و فوتر نیست و فقط یک عنوان و نمایش body را به همراه دارد.
فایل layout اصلی سایت همانند قبل است. فقط RenderBody آن داخل یک div با id مساوی pjaxContainer قرار گرفته و از آن در فراخوانی افزونه‌ی pjax استفاده شده‌است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مطابق تنظیمات ابتدای هدر layout، فقط لینک‌هایی که دارای ویژگی withpjax باشند، توسط pjax پردازش خواهند شد.

ب) تغییر فایل ViewStart برنامه
در فایل ViewStart، کار مقدار دهی layout پیش فرض صورت گرفته‌است. اکنون نیاز است این فایل را جهت معرفی layout دوم تعریف شده مخصوص pjax، اندکی ویرایش کنیم:
@{
    if (Request.Headers["X-PJAX"] != null)
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml";
    }
    else
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    }
}
افزونه‌ی pjax، هدری را به نام X-PJAX به سرور ارسال می‌کند. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا از layout اصلی (در صورتیکه مرورگر از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی‌کند و این هدر را ارسال نکرده‌است) یا از layout سبک‌تر pjax استفاده شود.

ج) آزمایش برنامه
using System.Web.Mvc;

namespace PajxMvcApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            return View();
        }
    }
}
یک کنترلر ساده را به نحو فوق با دو اکشن متد و دو View متناظر با آن ایجاد کنید.
سپس View متد Index را به نحو ذیل تغییر دهید:
 @{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.ActionLink(linkText: "About", actionName:"About", routeValues: null,
                         controllerName:"Home", htmlAttributes: new { withpjax = "with-pjax"})
در این View یک لینک معمولی به اکشن متد About اضافه شده‌است. فقط در ویژگی‌های html آن، یک ویژگی جدید به نام withpjax را نیز اضافه کرده‌ایم تا در صورت امکان و پشتیبانی مرورگر، از pjax استفاده شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را در برگه‌ی network آن مشاهده خواهید کرد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کلیک بر روی لینک About، یک درخواست pjax ایی به سرور ارسال شده‌است؛ به همراه هدرهای ویژه آن. هنوز قسمت‌های اصلی layout سایت مشخص هستند (و مجددا از سرور درخواست نشده‌اند). آدرس صفحه عوض شده‌است. به علاوه قسمت body آن تنها تغییر کرده‌است.



این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید
PajxMvcApp.zip


برای مطالعه بیشتر

A Faster Web With PJAX
Favour PJAX over dynamically loaded partial views
What is PJAX and why
Pjax.Mvc
Using pjax with ASP.Net MVC3
Getting started with PJAX with ASP.NET MVC
ASP.NET MVC with PAjax or PushState/ReplaceState and Ajax
مطالب
نکاتی در مورد استفاده از توابع تجمعی در Entity framework
استفاده از Aggregate functions یا توابع تجمعی چه در زمان SQL نویسی مستقیم و یا در حالت استفاده از LINQ to Entities نیاز به ملاحظات خاصی دارد که عدم رعایت آن‌ها سبب کرش برنامه در زمان موعد خواهد شد. در ادامه تعدادی از این موارد را مرور خواهیم کرد.

ابتدا مدل‌های برنامه را در نظر بگیرید که از یک صورتحساب، به همراه ریز قیمت‌های آیتم‌های مرتبط با آن تشکیل شده است:
    public class Bill
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Transaction> Transactions { set; get; }
    }

    public class Transaction
    {
        public int Id { set; get; }
        public DateTime AddDate { set; get; }
        public int Amount { set; get; }

        [ForeignKey("BillId")]
        public virtual Bill Bill { set; get; }
        public int BillId { set; get; }
    }
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار می‌دهیم:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Bill> Bills { get; set; }
        public DbSet<Transaction> Transactions { get; set; }
    }
همچنین تعدادی رکورد اولیه را نیز جهت انجام آزمایشات به بانک اطلاعاتی متناظر، اضافه خواهیم کرد:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var bill1 = new Bill { Name = "bill-1" };
            context.Bills.Add(bill1);

            for (int i = 0; i < 11; i++)
            {
                context.Transactions.Add(new Transaction
                {
                    AddDate = DateTime.Now.AddDays(-i),
                    Amount = 1000000000 + i,
                    Bill = bill1
                });
            }
            base.Seed(context);
        }
    }
در اینجا به عمد از ارقام بزرگ استفاده شده است تا نمایانگر عملکرد یک سیستم واقعی در طول زمان باشد.


اولین مثال: یک جمع ساده

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var context = new MyContext())
            {
                var sum = context.Transactions.Sum(x => x.Amount);
                Console.WriteLine(sum);
            }
        }
    }
ساده‌ترین نیازی را که در اینجا می‌توان مدنظر داشت، جمع کل تراکنش‌‌های سیستم است. به نظر شما خروجی کوئری فوق چیست؟
خروجی SQL کوئری فوق به نحو زیر است:
SELECT 
         [GroupBy1].[A1] AS [C1]
         FROM ( SELECT 
                    SUM([Extent1].[Amount]) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    )  AS [GroupBy1]
و خروجی واقعی آن استثنای زیر می‌باشد:
 Arithmetic overflow error converting expression to data type int.
بله. محاسبه ممکن نیست؛ چون جمع حاصل از بازه اعداد صحیح خارج شده است.

راه حل:
نیاز است جمع را بر روی Int64 بجای Int32 انجام دهیم:
var sum2 = context.Transactions.Sum(x => (Int64)x.Amount);

SELECT 
      [GroupBy1].[A1] AS [C1]
         FROM ( SELECT 
                    SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
               )  AS [GroupBy1]                  


مثال دوم: سیستم باید بتواند با نبود رکوردها نیز صحیح کار کند
برای نمونه کوئری زیر را بر روی بازه‌ا‌ی که سیستم عملکرد نداشته است، در نظر بگیرید:
var date = DateTime.Now.AddDays(10);
var sum3 = context.Transactions
                  .Where(x => x.AddDate > date)  
                  .Sum(x => (Int64)x.Amount);               
یک چنین خروجی SQL ایی دارد:
SELECT 
     [GroupBy1].[A1] AS [C1]
        FROM ( SELECT 
                    SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                    FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    WHERE [Extent1].[AddDate] > @p__linq__0
              )  AS [GroupBy1]
اما در سمت کدهای ما با خطای زیر متوقف می‌شود:
The cast to value type 'Int64' failed because the materialized value is null.
Either the result type's generic parameter or the query must use a nullable type.
راه حل: استفاده از نوع‌های nullable در اینجا ضروری است:
var date = DateTime.Now.AddDays(10);
var sum3 = context.Transactions
                  .Where(x => x.AddDate > date)
                  .Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
به این ترتیب، خروجی صفر را بدون مشکل، دریافت خواهیم کرد.

مثال سوم: حالت‌های خاص استفاده از خواص راهبری
کوئری زیر را در نظر بگیرید:
 var sum4 = context.Bills.First().Transactions.Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
در اینجا قصد داریم جمع تراکنش‌های صورتحساب اول را بدست بیاوریم که از طریق استفاده از خاصیت راهبری Transactions کلاس Bill، به نحو فوق میسر شده است. به نظر شما خروجی SQL آن به چه صورتی است؟
SELECT 
     [Extent1].[Id] AS [Id], 
     [Extent1].[AddDate] AS [AddDate], 
     [Extent1].[Amount] AS [Amount], 
     [Extent1].[BillId] AS [BillId]
   FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
   WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1
بله! در اینجا خبری از Sum نیست. ابتدا کل اطلاعات دریافت شده و سپس جمع و منهای نهایی در سمت کلاینت بر روی آن‌ها انجام می‌شود؛ که بسیار ناکارآمد است. (قرار است این مورد ویژه، در نگارش‌های بعدی بهبود یابد)
راه حل کنونی:
var entry = context.Bills.First();
var sum5 = context.Entry(entry).Collection(x => x.Transactions).Query().Sum(x => (Int64?)x.Amount) ?? 0;
در اینجا باید از روش خاصی که مشاهده می‌کنید جهت کار با خواص راهبری استفاده کرد و نکته اصلی آن استفاده از متد Query است. حاصل کوئری LINQ فوق اینبار SQL مطلوب زیر است که سمت سرور عملیات جمع را انجام می‌دهد و نه سمت کلاینت:
SELECT 
    [GroupBy1].[A1] AS [C1]
     FROM ( SELECT 
               SUM( CAST( [Extent1].[Amount] AS bigint)) AS [A1]
                   FROM [dbo].[Transactions] AS [Extent1]
                    WHERE [Extent1].[BillId] = @EntityKeyValue1
            )  AS [GroupBy1]                  


نکاتی که در اینجا ذکر شدند در مورد تمام توابع تجمعی مانند Sum، Count، Max و Min و غیره صادق هستند و باید به آن‌ها نیز دقت داشت.
مطالب
ASP.NET MVC #6

آشنایی با انواع ActionResult

در قسمت چهارم، اولین متد یا اکشنی که به صورت خودکار توسط VS.NET به برنامه اضافه شد، اینچنین بود:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

توضیحات تکمیلی مرتبط با خروجی از نوع ActionResult ایی را که مشاهده می‌کنید، در این قسمت ارائه خواهد شد.
رفتار یک کنترلر توسط متدهایی که در آن کلاس تعریف می‌شوند، مشخص می‌گردد. هر متد هم از طریق یک URL مجزا قابل دسترسی و فراخوانی خواهد بود. این متدها که به آن‌ها اکشن نیز گفته می‌شود باید عمومی بوده، استاتیک یا متد الحاقی (extension method) نباشند و همچنین دارای پارامترهایی از نوع ref و out نیز نباشند.
هر درخواست رسیده، به یک کنترلر و متدی عمومی در آن توسط سیستم مسیریابی، نگاشت خواهد شد. اگر علاقمند باشید که در یک کلاس کنترلر، متدی عمومی را از این سیستم خارج کنید، تنها کافی است آن‌را با ویژگی (attribute) به نام NonAction مزین کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[NonAction]
public string ShowData()
{
return "Text";
}

public ActionResult Index()
{
ViewBag.Message = string.Format("{0}/{1}/{2}",
RouteData.Values["controller"],
RouteData.Values["action"],
RouteData.Values["id"]);
return View();
}

public ActionResult Search(string data = "*")
{
// do something ...
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال قابل ذکر است:
الف) در اینجا اگر شخصی آدرس http://localhost/home/showdata را درخواست نماید، با توجه به استفاده از ویژگی NonAction، با پیغام یافت نشد یا 404 مواجه می‌گردد.
ب) صرفنظر از پارامترهای یک متد و ساختار کلاس جاری، اطلاعات مسیریابی از طریق شیء RouteData.Values نیز در دسترس هستند که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا بر اساس مقادیر پیش فرض تعاریف مسیریابی یک پروژه ASP.NET MVC ملاحظه می‌نمائید.
ج) در متد Search، از قابلیت امکان تعریف مقداری پیش فرض جهت آرگومان‌ها در سی شارپ 4 استفاده شده است. به این ترتیب اگر شخصی آدرس http://localhost/home/search را وارد کند، چون پارامتری را ذکر نکرده است، به صورت خودکار از مقدار پیش فرض آرگومان data استفاده می‌گردد.


انواع Action Results در ASP.NET MVC

در ASP.NET MVC بجای استفاده مستقیم از شیء Response، از شیء ActionResult جهت ارائه خروجی یک متد استفاده می‌شود و مهم‌ترین دلیل آن هم مشکل بودن نوشتن آزمون‌های واحد برای شیء Response است که وهله سازی آن مساوی است با به کار اندازی موتور ASP.NET و Http Runtime آن توسط یک وب سرور (بنابراین در ASP.NET MVC سعی کنید شیء Response را فراموش کنید).
سلسه مراتب ActionResult‌های قابل استفاده در ASP.NET در تصویر زیر مشخص شده‌اند:


و در مثال زیر تقریبا انواع و اقسام ActionResult‌های مهم و کاربردی ASP.NET MVC را می‌توانید مشاهده کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class ActionResultsController : Controller
{
//http://localhost/actionresults/welcome
public string Welcome()
{
return "Hello, World";
}

//http://localhost/actionresults/index
public ActionResult Index() // or ContentResult
{
return Content("Hello, World");
}

//http://localhost/actionresults/SendMail
public void SendMail()
{
}

public ActionResult SendMailCompleted() // or EmptyResult
{
// do whatever
return new EmptyResult();
}

public ActionResult GetFile() // or FilePathResult
{
return File(Server.MapPath("~/content/site.css"), "text/css", "mySite.css");
}

public ActionResult UnauthorizedStatus() // or HttpStatusCodeResult/HttpUnauthorizedResult
{
return new HttpUnauthorizedResult("You need to login first.");
}

public ActionResult Status() // or HttpStatusCodeResult
{
return new HttpStatusCodeResult(501, "Server Error");
}

public ActionResult GetJavaScript() // or JavaScriptResult
{
return JavaScript("...JavaScript...");
}

public ActionResult GetJson() // or JsonResult
{
var obj = new { prop1 = 1, prop2 = "data" };
return Json(obj, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}

public ActionResult RedirectTo() // or RedirectResult
{
return RedirectPermanent("http://www.site.com");
//return RedirectToAction("Home", "Index");
}

public ActionResult ShowView() // or ViewResult
{
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال وجود دارد:
1) مثلا متد GetJavaScript را درنظر بگیرید. در این متد خاص، چه بنویسید public ActionResult GetJavaScript یا بنویسید public JavaScriptResult GetJavaScript تفاوتی نمی‌کند. در سایر موارد هم به همین ترتیب است. علت را در تصویر سلسله مراتبی ActionResult‌ها می‌توان جستجو کرد. تمام این کلاس‌ها نوعی ActionResult هستند و از یک کلاس پایه به ارث رسیده‌اند.
2) مثلا ContentResult شبیه به همان Response.Write سابق ASP.NET عمل می‌کند. علت وجودی آن هم عدم وابستگی مستقیم به شیء Response و ساده‌تر سازی نوشتن آزمون‌های واحد برای این نوع اکشن متدها است.
3) منهای متد آخری که نمایش داده شده (ShowView)، هیچکدام از متدهای دیگر نیازی به View متناظر ندارند. یعنی نیازی نیست تا روی متد کلیک راست کرده و Add view را انتخاب کنیم. چون در همین متد کنترلر، کار Response به پایان می‌رسد و مرحله بعدی ندارد. مثلا در حالت return File، یک فایل به درون مرورگر کاربر Flush خواهد شد و تمام.
4) متد Welcome و متد Index در اینجا به یک صورت تفسیر می‌شوند. به این معنا که اگر خروجی متد تعریف شده در یک کنترلر از نوع ActionResult نباشد، به صورت پیش فرض درون یک ContentResult محصور خواهد شد.
5) اگر خروجی متدی در اینجا از نوع void باشد، با ActionResult ایی به نام EmptyResult یکسان خواهد بود. بنابراین با متدهای SendMail و SendMailCompleted به یک نحو رفتار می‌گردد.
6) return Json یاد شده که خروجی‌اش از نوع JsonResultاست در پیاده سازی‌های Ajax ایی کاربرد دارد.
7) جهت بازگرداندن حالت وضعیت 403 یا غیرمجاز می‌توان از return new HttpUnauthorizedResult استفاده کرد.
8) یا جهت اعلام مشکلی در سمت سرور به کمک return new HttpStatusCodeResultکد ویژه‌ای را می‌توان به کاربر نمایش داد.
9) به کمک return RedirectToAction می‌توان به یک کنترلر و متدی خاص در آن، کاربر را هدایت کرد.

و خلاصه اینکه تمام کارهایی را که پیشتر در ASP.NET Web forms ، مستقیما به کمک شیء Response انجام می‌دادید (Response.Write، Response.End، Response.Redirect و غیره)، اینبار به کمک یکی از ActionResult‌های یاد شده انجام دهید تا بتوان بدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور، برای متدهای کنترلرها آزمون واحد نوشت. برای مثال:

[TestMethod]
public void TestMethod1()
{
    // Arrange
    var controller = new ActionResultsController();

    // Act
    var result = controller.Index() as ContentResult;

    // Assert
    Assert.NotNull(result);
    Assert.AreEqual( "Hello, World", result.Content);
}



مطالب
معرفی ELMAH

عموما کاربران نمی‌توانند گزارش خطای خوبی را ارائه بدهند و البته انتظاری هم از آنان نیست. تنها گزارشی که از یک کاربر دریافت می‌کنید این است: "برنامه کار نمی‌کنه!" و همین!
روش‌های متعددی برای لاگ کردن خطاهای یک برنامه ASP.Net موجود است؛ چه خودتان آن‌ها را توسعه دهید و یا از ASP.NET health monitoring استفاده کنید.
روش دیگری که این روزها در وبلاگ‌های متعددی در مورد آن مطلب منتشر می‌شود، استفاده از ELMAH است. (البته ELMAH به تازگی منتشر نشده ولی تا کیفیت محصولی به عموم ثابت شود مدتی زمان می‌برد)

ELMAH یک ماژول رایگان و سورس باز لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده برنامه‌های ASP.Net‌ است. برای استفاده از این ماژول نیازی نیست تا تغییری در برنامه خود ایجاد کنید یا حتی آن‌را کامپایل مجدد نمائید. یک فایل dll‌ دارد به همراه کمی تغییر در web.config برنامه جهت معرفی آن و این تمام کاری است که برای برپایی آن لازم است صورت گیرد. این ماژول تمامی خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه شما را لاگ کرده (در حافظه سرور، در یک فایل xml ، در یک دیتابیس اس کیوال سرور یا اوراکل ، در یک دیتابیس اکسس و یا در یک دیتابیس اس کیوال لایت) و برای مرور آن‌ها یک صفحه‌ی وب سفارشی یا فیدی مخصوص را نیز در اختیار شما قرار می‌دهد. همچنین این قابلیت را هم دارد که به محض بروز خطایی یک ایمیل را نیز به شما ارسال نماید.

با توجه به این‌که این ماژول در Google code قرار گرفته احتمالا دسترسی به آن مشکل خواهد بود. سورس و فایل‌های کامپایل شده آن‌را از آدرس‌های زیر نیز می‌توان دریافت نمود:
( + و + و +)

نحوه استفاده از ELMAH :

برای استفاده از ELMAH دو کار را باید انجام دهید:
الف) کپی کردن فایل Elmah.dll در پوشه bin برنامه
ب) تنظیم وب کانفیگ برنامه

بهترین مرجع برای آشنایی با نحوه بکار گیری این ماژول، مراجعه به فایل web.config موجود در پوشه samples آن است. بر اساس این فایل نمونه:

- ابتدا باید configSections آن را به وب کانفیگ خود اضافه کنید.

- سپس تگ elmah باید اضافه شود. در این تگ موارد زیر مشخص می‌شوند:
الف) آیا خطاها توسط آدرس elmah.axd توسط کاربران راه دور قابل مشاهده شود یا خیر.
ب) خطاها کجا ذخیره شوند؟ موارد زیر پشتیبانی می‌شوند:
دیتابیس‌های اس کیوال سرور ، اوراکل ، حافظه سرور، فایل‌های xml ، دیتابیس SQLite ، دیتابیس اکسس و یا دیتابیسی از نوع VistaDB
ج) آیا خطاها ایمیل هم بشوند؟ اگر بلی، تگ مربوطه را تنظیم کنید.
د) آیا خطاها به اکانت twitter شما نیز ارسال شوند؟

- در ادامه تگ مربوط به معرفی این httpModules باید تنظیم شود.

- سپس httpHandlers ایی به نام elmah.axd که جهت مرور خطاها می‌توان از آن استفاده نمود معرفی می‌گردد.

- از IIS7 استفاده می‌کنید؟ قسمت system.webServer را نیز باید اضافه نمائید.

- و در آخر نحوه‌ی دسترسی به elmah.axd مشخص می‌شود. اگر اجازه دسترسی از راه دور را داده باشید، به این طریق می‌شود دسترسی را فقط به کاربران مجاز و تعیین اعتبار شده، اعطاء کرد و یا به نقشی مشخص مانند ادمین و غیره.

برای نمونه، اگر بخواهید از دیتابیس SQLite جهت ذخیره سازی خطاهای حاصل شده استفاده نمائید و نیز از ارسال ایمیل صرفنظر کنید، وب کانفیگ برنامه شما باید به شکل زیر تغییر یابد:
<?xml version="1.0"?>

<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>

<elmah>
<security allowRemoteAccess="1" />
<errorLog type="Elmah.SQLiteErrorLog, Elmah" connectionStringName="cn1" />
</elmah>


<appSettings/>

<connectionStrings>
<add name="cn1" connectionString="data source=~/ErrorsLog/Errors.db" />
</connectionStrings>

<system.web>
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
</httpModules>

<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="elmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</httpHandlers>

<compilation debug="true"/>

<authentication mode="Windows" />
</system.web>

</configuration>
در اینجا یک پوشه جدید به نام ErrorsLog را باید به ریشه سایت خود اضافه کنید (یا هر نام دلخواه دیگری که در قسمت connectionStrings باید تنظیم شود). فایل Errors.db به صورت خودکار ایجاد خواهد شد. بدیهی است کاربر ASP.net باید دسترسی write بر روی این پوشه داشته باشد تا عملیات ثبت خطاها با موفقیت صورت گیرد. همچنین فایل System.Data.SQLite.DLL نیز باید در پوشه bin برنامه شما کپی شود.
ساده‌ترین تنظیم این ماژول استفاده از حالت xml است که به ازای هر خطا یک فایل xml را تولید کرده و نیاز به اسمبلی دیگری بجز ماژول مربوطه نخواهد داشت.

تذکر:
از لحاظ امنیتی مثال فوق توصیه نمی‌شود زیرا allowRemoteAccess آن 1 است و قسمت authorization ذکر نشده است. این مثال فقط جهت راه اندازی و آزمایش اولیه ارائه گردیده است. (همچنین بهتر است این نام پیش فرض را به نامی دیگر مثلا myloggermdl.axd تغییر داده و در قسمت httpHandlers تنظیم نمائید. سپس این نام را به تگ location نیز اضافه کنید)

اکنون برای مشاهده خروجی این ماژول به انتهای آدرس سایت خود، elmah.axd را اضافه کرده و سپس enter کنید:



همانطور که در تصویر مشخص است، تمامی خطاهای لاگ شده گزارش داده شده‌اند. همچنین دو نوع فید به همراه امکان دریافت خطاها به صورت CSV نیز موجود است. با کلیک بر روی لینک details ، صفحه‌ی بسیار ارزنده‌ای ارائه می‌شود که تقریبا نحوه‌ی وقوع ماجرا را بازسازی می‌کند.
نکته‌ی مهمی که در صفحه‌ی جزئیات ارائه می‌شود (علاوه بر stack trace‌ و مشخصات کاربر)، مقادیر تمامی فیلدهای یک صفحه هنگام بروز خطا است (قسمت Raw/Source data in XML or in JSON در این صفحه) :



به این صورت دیگر نیازی نیست از کاربر بپرسید چه چیزی را وارد کرده بودید که خطا حاصل شد. دقیقا مقادیر فیلدهای همان صفحه‌ی زمان بروز خطا نیز برای شما لاگ می‌گردد.


نکته:
ماژول SQLite ایی که به همراه مجموعه ELMAH ارائه می‌شود 32 بیتی کامپایل شده (64 بیتی آن نیز موجود است که باید از آن در صورت لزوم استفاده شود). بنابراین برای اینکه در یک سرور 64 بیتی به مشکل برنخورید و خطای BadImageFormat را دریافت نکنید نیاز است تا به این نکته دقت داشت.

برای مطالعه بیشتر:

Error Logging Modules And Handlers
Sending ELMAH Errors Via GMail
Exception-Driven Development
Using HTTP Modules and Handlers to Create Pluggable ASP.NET Components

اشتراک‌ها
ارسال اطلاعات به پراسیجر SQL‌ از طریق XML
بارها قصد ارسال اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا را به SQL را داشته اید. برای این منظور یا باید به صورت رکورد، رکورد ارسال اطلاعات نمایید که مشکلات فراوانی مثل سرعت انتقال اطلاعات و هندل کردن قطعی سیستم در حال ارسال و غیره وجود دارد. برای حل این موضوع پیشنهاد می‌شود از ارسال اطلاعات از طریق XML اقدام نمایید و اطلاعات را در سمت SQL ارسال و یا تغییر دهید.
برای این منظور یک string ‌به صورت زیر در محیط نرم افزار ایجاد می‌شود و در سمت SQL هم پراسیجری با ورودی Text ایجاد می‌شود و سپس از طریق دستورات زیر می‌توانید Table‌معادل XML ارسالی را دریافت نمایید.
 DECLARE @xml xml
SET @xml = N'<polist>
               <po ponumber="100" podate="2008-09-10" />
               <po ponumber="101" podate="2008-09-11" />
             </polist>'
SELECT
 doc.col.value('@ponumber', 'nvarchar(10)') ponumber
,doc.col.value('@podate', 'datetime') podate 
FROM @xml.nodes('/polist/po') doc(col)
ارسال اطلاعات به پراسیجر SQL‌ از طریق XML
نظرات مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 9

یک نکته‌ی تکمیلی: غنی سازی کامپایلر سی‌شارپ جهت نمایش اخطارهایی در مورد متدهایی بیش از اندازه پیچیده

پس از فعالسازی یکسری از آنالایزرها، اکنون می‌توان بررسی cyclomatic complexity را هم به آن‌ها سپرد. برای اینکار باید مراحل زیر طی شوند:

ابتدا یک سطر زیر را به فایل editorconfig. اضافه کنید:

dotnet_diagnostic.CA1502.severity = warning

سپس فایل جدید CodeMetricsConfig.txt را به ریشه‌ی پروژه اضافه کرده و سطر زیر را به آن اضافه کنید:

CA1502: 20

مقدار پیش‌فرض آستانه‌ی گزارش خطا در اینجا، 25 است که به روش فوق، قابل بازنویسی است.

البته نیاز است این فایل را به صورت یک فایل اضافی، به فایل csproj. نیز معرفی کرد:

<ItemGroup>
   <AdditionalFiles Include="CodeMetricsConfig.txt"/>
</ItemGroup>

همچنین می‌توان تنظیمات آستانه‌ی ریزتری را هم به متدها، نوع‌ها و غیره اعمال کرد:

CA1505(Method): 5
CA1505(Type): 15

مقادیر مجاز در اینجا، شامل SymbolKind, Assembly, Namespace, Type, Method, Field, Event,Property هستند.

در این فایل می‌توان آستانه‌ی گزارش خطای موارد زیر را هم بازنویسی کرد:

CA1501: Avoid excessive inheritance
CA1502: Avoid excessive complexity (this one)
CA1505: Avoid unmaintainable code
CA1506: Avoid excessive class coupling