نظرات مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation
اگر به فایل jquery.validate.js مراجعه کنید، در قسمت remote آن، متد startRequest پیش از شروع عملیات Ajax و متد stopRequest پس از پایان کار فراخوانی می‌شوند.
prototype: {
startRequest: function( element ) {
  //...
},
stopRequest: function( element, valid ) {
  //...
},
 این دو متد را باید برای نمایش loading بازنویسی کرد. برای مثال:
   
var originalStartRequest = $.validator.prototype.startRequest;
$.validator.prototype.startRequest = function (element) {
    // یافتن عنصر در حال بررسی
    var container = $('form').find("[data-valmsg-for='" + element.name + "']");
// افزودن کلاس نمایش منتظر بمانید 
    container.addClass('loading');      
    
// فراخوانی متد اصلی برای انجام کارهای درونی افزونه
    originalStartRequest.apply(this, arguments);
};

var originalStopRequest = $.validator.prototype.stopRequest;
$.validator.prototype.stopRequest = function (element) {
    // یافتن عنصر در حال بررسی
    var container = $('form').find("[data-valmsg-for='" + element.name + "']");
// حذف  کلاس نمایش منتظر بمانید 
    container.removeClass('loading');

// فراخوانی متد اصلی برای انجام کارهای درونی افزونه
    originalStopRequest.apply(this, arguments);
};
در اینجا loading به span مخفی data-valmsg-for اضافه می‌شود.
<span class="field-validation-valid" data-valmsg-replace="true" data-valmsg-for="Url"></span>

نمونه‌ی این بازنویسی در مطلب « اعتبار سنجی سمت کاربر wysiwyg-editor‌ها در ASP.NET MVC  » هم انجام شده‌است.
مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت سوم
در این قسمت اطلاعات را به صورت ajax از یک فایل متنی می‌خوانیم و آنها را در جدول قرار می‌دهیم. سپس به سفارشی کردن بعضی از قسمت‌های DataTables خواهیم پرداخت.

دریافت اطلاعات به صورت ajax از یک فایل متنی

فرض کنید که اطلاعات در یک فایل txt به صورت اشیاء جاوا اسکریپتی ذخیره شده اند، و این فایل بر روی سرور قرار دارد. می‌خواهیم از این فایل به عنوان منبع داده استفاده کرده و اطلاعات درون آن را به صورت ajax دریافت کرده و در یک جدول html تزریق کنیم. خوشبختانه با استفاده از امکاناتی که این پلاگین تهیه کرده است این کار به سادگی امکان پذیر است.

همان طور که در اینجا بیان شده است ، فرض کنید که جدولی داشته باشیم و بخواهیم اطلاعات راجع به مرورگرهای مختلف را در آن نمایش دهیم. قصد داریم این جدول شامل قسمتهای header و footer و نیز body باشد، بدین صورت:
<table id="browsers-grid">
    <thead>
       <tr>
          <th width="20%">موتور رندرگیری</th>
          <th width="25%">مرورگر</th>
          <th width="25%">پلتفرم (ها)</th>
          <th width="15%">نسخه موتور</th>
          <th width="15%">نمره css</th>
       </tr>
    </thead>

    <tbody>

    </tbody> 

    <tfoot>
       <tr>
          <th>موتور رندرگیری</th>
          <th>مرورگر</th>
           <th>پلتفرم (ها)</th>
          <th>نسخه موتور</th>
          <th>نمره css</th>
       </tr>
    </tfoot>
</table>
برای هر ستون از این جدول عرضی در نظر گرفته شده است. اگر این کار انجام نشود به صورت خودکار به تمام ستونها عرض داده می‌شود.

داده هایی که باید در بدنه جدول قرار بگیرند، در یک فایل متنی روی سرور قرار دارند. محتویات این فایل چیزی شبیه زیر است:
{
   "aaData": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
همان طور که مشاهده می‌کنید فرمت ذخیره داده‌ها در این فایل به صورت json یا اشیاء جاوا اسکریپتی است. این اشیاء باید به خصوصیت aaData نسبت داده شوند که در قسمت قبل راجع به آن توضیح دادیم. تعداد این اشیاء 57 تا بود که برای سادگی بیشتر 3 تا از آنها را اینجا ذکر کردیم.

اسکریپتی که داده‌ها را از فایل متنی خوانده و آنها را در جدول قرار می‌دهد هم بدین صورت خواهد بود:
$(document).ready(function () {
        $('#browsers-grid').dataTable({
            "sAjaxSource": "datasource/objects.txt",
            "bProcessing": true,
            "aoColumns": [
                { "mDataProp": "engine" },
                { "mDataProp": "browser" },
                { "mDataProp": "platform" },
                { "mDataProp": "version" },
                { "mDataProp": "grade" }
            ]
    });
});
شرح کد:
sAjaxSource : رشته
نوع داده ای که قبول می‌کند رشته ای و بیان کننده آدرسی است که داده‌ها باید از آنجا دریافت شوند. در اینجا داده‌ها در فایل متنی objects.txt در پوشه datasource قرار دارند.

bProcessing : بولین
نوع داده‌های قابل قبول این خصوصیت true یا false هست و بیان کننده این است که یک پیغام loading تا زمانی که داده‌ها دریافت شوند و در جدول قرار بگیرند نمایش داده شوند یا خیر.


تنظیم کردن گزینه‌های اضافی دیگر

sAjaxDataProp : رشته
همان طور که گفتیم در فایل متنی که حاوی اشیاء json بود ، این اشیاء را به متغیری به اسم aaData منتسب کردیم. این نام را می‌توان تغییر داد مثلا فرض کنید در فایل متنی داده‌ها به متغیری به اسم data منتسب شده اند:
{
   "data": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
در این صورت باید خصوصیت sAjaxDataProp را به همان نامی که در فایل متنی مشخص کرده اید مقداردهی کنید، در غیر این صورت داده‌های جدول هیچ گاه بارگذاری نخواهند شد. بدین صورت:
"sAjaxDataProp": "data"
یا اگر داده‌ها را بدین صورت در فایل متنی ذخیره کرده اید:
{ "data": { "inner": [...] } }
آنگاه خصوصیت sAjaxDataProp بدین صورت مقداردهی خواهد شد:
"sAjaxDataProp": "data.inner"

sPaginationType: رشته
نحوه صفحه بندی و حرکت بین صفحات مختلف را بیان می‌کند. اگر با two_buttonمقدار دهی شود (مقدار پیش فرض) حرکت بین صفحات مختلف به وسیله دکمه‌های Next و Previous امکان پذیر خواهد بود. اگر با full_numbersمقدار دهی شود حرکت بین صفحات با دکمه‌های Next و Previous ، و همچنین دکمه‌های First و Last و نیز شماره صفحه فعلی و دو صفحه بعدی و دو صفحه قبلی قابل انجام است.

شکل الف) صفحه بندی به صورت full_numbers

bLengthChange: بولین
بیان می‌کند کاربر بتواند اندازه صفحه را تغییر دهید یا نه. به صورت پیش فرض این گزینه true است. اگر آن به false مقدار دهی شود لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه مخفی خواهد شد.

aLengthMenu  :  آرایه یک بعدی یا دو بعدی
به صورت پیش فرض در لیست باز شونده مربوط به تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه اعداد 10 ، 25 ، 50 ، و 100 قرار دارند.

شکل ب ) لیست بازشونده شامل اندازه‌های صفحه

در صورتی که بخواهیم این گزینه‌ها را تغییر دهیم باید خصوصیت aLengthMenu را مقدار دهی کنیم. اگر مقداری که به این خصوصیت می‌دهیم یک آرایه یک بعدی باشد، مثلا

"aLengthMenu": [25, 50, 100, -1],
نتیجه یک لیست باز شوند است که دارای چهار عنصر است که value و text آنها یکی است. (نکته: چهارمین عنصر از لیست بالا دارای مقدار 1- خواهد بود که با انتخاب این گزینه تمام رکوردها نمایش می‌یابند). اما اگر می‌خواهیم که text و value این عناصر با هم فرق کند از یک آرایه دو بعدی استفاده خواهیم کرد، مثلا:

"aLengthMenu": [[25, 50, 100, -1], ["همه", "صد", "پنجاه", "بیست و پنج"]],

iDisplayLength
: عدد صحیح
تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه هنگامی که داده‌ها در جدول ریخته می‌شوند را معین می‌کند. می‌توانید این را مقداری بدهید که در خصوصیت aLengthMenu ذکر نشده است، مثلا 28 تا.


sDom : رشته
پلاگین DataTables به صورت پیش فرض لیست بازشونده اندازه صفحه و کادر متن مربوط به جستجو را در بالای جدول داده‌ها اضافه می‌کند، و نیز اطلاعات دیگر و همچنین امکانات مربوط به صفحه بندی را به قسمت پایین جدول اضافه می‌کند. شما می‌توانید موقعیت این عناصر را با استفاده از پارامتر sDom تغییر دهید.

نحو (syntax) مقداری که پارامتر sDom قبول می‌کند مقداری عجیب و غریب است، مثلا:

'<"top"iflp<"clear">>rt<"bottom"iflp<"clear">>'

این خط بیان می‌کند که در قسمت بالای جدول یک تگ div با کلاس top قرار بگیرد. در این تگ قسمت اطلاعات (یعنی Showing x to xx from xxx entries) (با حرف i) ، کادر جستجو (با حرف f) ، لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه (با حرف l) ، و نیز قسمت صفحه بندی (با حرف p)قرار خواهند گرفت. در انتهای تگ div با کلاس top، یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت. بعد قسمت مربوط به پیغام loading (با حرف r) و بعد با حرف t جدول حاوی داده‌ها قرار می‌گیرد. در نهایت یک تگ div با کلاس bottom قرار می‌گیرد و با حرفهای i ، و f ، و l و p درون آن قسمتهای اطلاعات ، کادرجستجو، لیست بازشونده اندازه صفحه و نیز قسمت صفحه بندی قرار خواهد گرفت و در نهایت یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت.

حرفهایی که در sDom معنی خاصی می‌دهند :
  • l سر حرف Length Changing برای لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه
  • f سر حرف Filtering input برای قسمت کادر جستجو
  • t سرحرف table برای جدول حاوی داده ها
  • i سر حرف information برای قسمت Showing x to xx from xxx entries
  • p سر حرف pagination برای قسمت صفحه بندی
  • r حرف دوم pRocessing برای قسمت پیغام قبل از بار کردن داده‌های جدول (قسمت loading)
  • H و F که مربوط به theme‌های jQuery UI می‌شوند که بعدا درباره آنها توضیح داده می‌شود.

همچنین بین علامت‌های کوچکتر (>) و بزرگتر (<) یعنی اگر چیزی بیاید در یک تگ div قرار خواهد گرفت. اگر بخواهیم div ی بسازیم و به آن کلاس بدهیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:

'<"class" and '>'
و اگر بخواهیم یک تگ div با یک id مشخص بسازیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:
'<"#id" and '>'
در نهایت جدولی مثل جدول زیر تولید خواهد شد:

شکل ج) جدول نهایی تولید شده توسط DataTables

کدهای نهایی این مثال را از DataTables-DoteNetTips-Tutorial-03.zip دریافت کنید.
نظرات اشتراک‌ها
مقایسه فریم‌ورک‌های UI
سلام
داخل لینک آخر هر قسمت دو تب scss و sass دارد و تفاوت در وجود { } در کد css بود. میشه یه توضیحی بدهید.
تشکر
مطالب
Strong Name
نام قوی (Strong Name یا به‌صورت مخفف SN) تکنولوژی‌ای است که با ورود دانت نت معرفی شده و امکانات متنوعی را در زمینه حفاظت از هویت اسمبلی فراهم کرده است. اما بسیاری از برنامه‌نویسان به اشتباه آن را به‌عنوان ابزاری برای فعال‌سازی امنیت می‌پندارند، درصورتی‌که «نام قوی» درواقع یک تکنولوژی تعیین «هویتِ منحصربه‌فرد» اسمبلی‌ها است. یک نام قوی حاوی مجموعه‌ای از مشخصات یک اسمبلی (شامل نام ساده، نسخه و داده‌های کالچر (culture) آن در صورت وجود) به‌همراه یک کلید عمومی و یک امضای دیجیتال است. در زیر یک نمونه از یک اسمبلی دارای نام قوی را مشاهده می‌کنید:
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31BF3856AD364E35
این نام با استفاده از داده‌های موجود در فایل اصلی یک اسمبلی و نیز یک کلید خصوصی تولید می‌شود. (فایل اصلی اسمبلی فایلی است که حاوی مانیفست اسمبلی است که این مانیفست خود شامل عنوان و هش‌کدهای تمام فایل‌هایی است که اسمبلی را می‌سازند. دات نت از MultiFile Assembly پشتیبانی می‌کند. برای مدیریت این نوع از اسمبلی‌ها می‌توان از (Assembly Linker (al.exe استفاده کرد. البته درحال حاضر امکان توسعه این نوع از اسمبلی‌ها در ویژوال استودیو موجود نیست.) در sdkهای مایکروسافت ابزارهایی برای تولید نام‌های قوی برای اسمبلی‌ها وجود دارد که در ادامه در مورد نحوه استفاده از یک مورد از آن‌ها توضیح داده خواهد شد.
اسمبلی‌هایی که نام‌های قوی یکسانی دارند همانند و یکسان هستند. با اختصاص دادن یک نام قوی به یک اسمبلی می‌توان اطمینان حاصل کرد که نام آن منحصربه‌فرد خواهد شد. به‌طور کلی نام‌های قوی نیازمندی‌های زیر را برطرف می‌کنند:
- نام‌های قوی منحصربه‌فرد بودن نام یک اسمبلی را براساس جفت‌کلیدهای یکتا فراهم می‌کنند. هیچ‌کس دیگری امکان تولید همان اسمبلی‌ای را که شما تولید کرده‌اید ندارد، زیرا اسمبلی‌ای که با یک کلید خصوصی تولید شده است نسبت به اسمبلی دیگری که با یک کلید خصوصی دیگر تولید شده است نام متفاوتی خواهد داشت چون کلید عمومی متناظر با این کلید خصوصی بخشی از نام قوی نهایی تولید شده خواهد بود.
- نام‌های قوی از خط تولید نسخه‌های یک اسمبلی محافظت می‌کنند. یک نام قوی اطمینان می‌دهد تا شخص دیگری نتواند نسخه دیگری از اسمبلی شما را تولید کند. مصرف‌کنندگان می‌توانند مطمئن باشند که نسخه‌ای از اسمبلی را که بارگذاری می‌کنند از همان توزیع‌کننده اسمبلی می‌آید که این نسخه از اسمبلی را تولید کرده است.
- نام‌های قوی بررسی هویت مستحکمی را فراهم می‌کنند. عبور از دروازه امنیتی دات نت فریمورک نشان‌دهنده این است که محتوای اسمبلی پس از تولید آن تغییر نکرده است.
هنگامی‌که به یک اسمبلیِ دارای نام قوی در اسمبلی دیگری ریفرنس داده می‌شود، تا زمانی که به اسمبلی مقصد نیز یک نام قوی داده نشود نمی‌توان در نهایت از مزایای یک نام قوی بهره برد. درواقع در دنیای دات نت به اسمبلی‌های دارای نام قوی تنها می‌توان اسمبلی‌هایی ریفرنس داد که خود نیز دارای نام قوی هستند.
نام قوی یک تکنولوژی براساس اصول کریپتوگرافی و امضاهای دیجیتال است که ایده پایه‌ای آن را می‌توان در تصویر زیر دید:

برای استفاده از این تکنولوژی ابتدا نیاز است تا یک جفت‌کلید عمومی/خصوصی (توسط ادمین، منبع گواهی‌نامه‌ها، یک بانک یا یک ابزار خاص) فراهم شود تا از آن برای اینکریپشن استفاده شود. سپس داده‌های موردنظر (هر داده کلی که قصد ارسال و توزیع آن را داریم مثل یک اسمبلی) با استفاده از یک الگوریتم هش‌کردن (مثل MD5، SHA یا ترکیبی از آن‌ها، هرچند MD5 توصیه نمی‌شود) پردازش شده و یک هش‌کد مخصوص تولید می‌شود. این هش‌کد با استفاده از کلید خصوصی دردسترس اینکریپت می‌شود و به عنوان یک امضای دیجیتال به همراه داده موردنظر ارسال یا توزیع می‌شود. در سمت مصرف کننده که با استفاده از یک روش خاص و امن به کلید عمومی دسترسی پیدا کرده است عملیات دیکریپت کردن این امضای دیجیتال با استفاده از کلید عمومی انجام شده و هش‌کد مربوطه بدست می‌آید. همچنین عملیات تولید هش‌کد با استفاده از داده‌ها در سمت مصرف کننده انجام شده و هش‌کد داده‌ها نیز دوباره با استفاده از همان الگوریتم استفاده شده در سمت توزیع‌کننده تولید می‌شود. سپس این دو مقدار محاسبه شده در سمت مصرف‌کننده با یکدیگر مقایسه شده و درصورت برابر بودن می‌توان اطمینان حاصل کرد همان داده‌ای که توزیع کننده در اصل ارسال کرده بدون تغییر به دست مصرف کننده رسیده است. درواقع ویژگی اینکریپت/دیکریپت کردن داده‌ها توسط جفت‌کلید این است که به‌صورت یکطرفه بوده و داده‌های اینکریپت شده با استفاده از یک کلید خصوصی را تنها با استفاده از کلید عمومی همان کلید خصوصی می‌توان بدرستی دیکریپت کرد.

1. تولید و مدیریت جفت‌کلیدهای قوی- نام‌گذاری‌شده (Strongly Named Key Pairs)

همان‌طور که در قسمت قبل اشاره شد برای نام‌گذاری قوی یک اسمبلی به یک کلید عمومی (public key) و یک کلید خصوصی (private key) که در مجموع به آن یک جفت کلید (key pair) می‌گویند، نیاز است.برای این‌کار می‌توان با استفاده از برنامه sn.exe (عنوان کامل آن Microsoft .Net Framework Strong Name Utility است) یک جفت کلید تولید کرده و آن را در یک فایل و یا در CSP (یا همان cryptographic service provider) ذخیره کرد. هم‌چنین این‌کار را می‌توان توسط ویژوال استودیو نیز انجام داد. امکان موردنظر در فرم پراپرتی یک پروژه و در تب Signing آن وجود دارد.

نکته: یک CSP عنصری از API کریپتوگرافی ویندوز (Win32 CryptoAPI) است که سرویس‌هایی چون اینکریپشن، دیکریپشن، و تولید امضای دیجیتال را فراهم می‌کند. این پرووایدرها هم‌چنین تسهیلاتی برای مخازن کلیدها فراهم می‌کنند که از اینکریپشن‌های قوی و ساختار امنیتی سیستم عامل (سیستم امنیتی و دسترسی کاربران ویندوز) برای محافظت از تمام کلیدهای کریپتوگرافی ذخیره شده در مخزن استفاده می‌کند. به‌طور خلاصه و مفید می‌شود اشاره کرد که می‌توان کلیدهای کریپتوگرافی را درون یک مخزن کلید CSP ذخیره کرد و تقریبا مطمئن بود که تا زمانی‌که هیچ‌کس کلمه عبور سیستم عامل را نداند، این کلیدها امن خواهند ماند. برای کسب اطلاعات بیشتر به داده‌های CryptoAPI در اسناد SDK سیستم عامل خود مراجعه کنید.

برنامه sn به همراه SDKهای ویندوز نصب می‌شود. البته با نصب ویژوال استودیو تمام SDKهای موردنیاز مطابق با نسخه‌های موجود، نصب خواهد شد. مسیر نسخه 4 و 32 بیتی این برنامه در سیستم عامل Windows 7 به‌صورت زیر است:

C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\v7.0A\Bin\NETFX 4.0 Tools\sn.exe

با استفاده از آرگومان k همانند دستور زیر یک جفت‌کلید جدید تولید شده و در فایل MyKeys.snk در ریشه درایو d: ذخیره می‌شود:

sn –k d:\MyKeys.snk

نکته: به بزرگی و کوچکی حروف سوییچ‌های دستورات برنامه sn دقت کنید!

این کار یک جفت کلید کریپتوگرافی 1024 بیتی به‌صورت تصادفی تولید می‌کند. این دستور را باید در خط فرمانی (Command Prompt) اجرا نمود که مسیر فایل sn.exe را بداند. برای راحتی کار می‌توان از خط فرمان ویژوال استودیو (Visual Studio Command Prompt) استفاده کرد.

نکته: اجرای عملیات فوق در یک شرکت یا قسمت توسعه یک شرکت، تنها یک بار نیاز است زیرا تمام اسمبلی‌های تولیدی تا زمانی‌که عناوین ساده متمایزی دارند می‌توانند از یک جفت کلید مشترک استفاده کنند.

نکته: هرچند که می‌توان از پسوندهای دیگری نیز برای نام فایل حاوی جفت کلید استفاده کرد، اما توصیه می‌شود از همین پسوند snk. استفاده شود.

فایل تولید شده حاوی هر دو کلید «عمومی» و «خصوصی» است. می‌توان با استفاده از دستور زیر کلید عمومی موجود در فایل mykeys.snk را استخراج کرده و در فایل mypublickey.snk ذخیره کرد:

sn –p d:\mykeys.snk d:\mypublickey.snk

 با استفاده از فایل حاوی کلید عمومی می‌توان با استفاده از دستور زیر کلید عمومی موجود در آن را بدست آورد:
sn -tp MyPublicKey.snk

 مقدار نمایش داده در انتهای تصویر فوق به‌عنوان «توکِن کلید عمومی» (Public key Token) درواقع 8 بایت پایانی کد هش‌شده کریپتوگرافیِ محاسبه‌شده از کلید عمومی است. چون خود کلید عمومی همان‌طور که مشاهده می‌شود بسیار طولانی است، دات‌نت‌فریمورک معمولا از این توکِن برای نمایش آن و ریفرنس دادن اسمبلی‌ها استفاده می‌کند. نیازی نیست تا راز این کلیدها توسط توسعه‌دهنده حفظ شود! پس از نام‌گذاری قوی اسمبلی (که در ادامه توضیح داده می‌شود) کامپایلر با استفاده از کلید خصوصی فراهم شده یک امضای دیجیتالی (یک کد اینکریپت شده) با استفاده از داده‌های «مانیفست اسمبلی» تولید می‌کند. در ادامه کامپایلر این «امضای دیجیتال» و «کلید عمومی» را درون اسمبلی قرار می‌دهد تا مصرف‌کننده‌های اسمبلی بتوانند این امضای دیجیتال را تایید کنند. حفظ کردن «کلید خصوصی» بسیار مهم است! اگر کسی به کلید خصوصی اسمبلی دست یابد می‌تواند با استفاده از آن نسخه‌ای تغییریافته از اسمبلی را امضا کرده و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهد. مصرف‌کنندگان نیز بدون اینکه متوجه شوند می‌توانند از این نسخه تغییر یافته با همان توکِن کلید عمومی که در اختیار دارند استفاده کنند. درحال حاضر روشی برای فهمیدن این تغییر وجود ندارد. اگر کلید خصوصی لو رفت، باید یک جفت کلید دیگر تولید و با استفاده از کلید خصوصی جدید اسمبلی را دوباره امضا کرد و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار داد. هم‌چنین باید مشتریانِ اسمبلی را از این تغییر آگاه ساخت و کلید عمومی مورد اطمینان را در اختیار آن‌ها قرار داد.
نکته: معمولا گروه کوچکی از افراد مورد اطمینان (که دسترسی امضای اسمبلی را دارند: signing authority) مسئولیت کلیدهای نامگذاری قوی یک شرکت را بر عهده دارند و برای امضای تمام اسمبلی‌ها قبل از ریلیز نهایی آن‌ها مسئول هستند.
قابلیت امضای تاخیری اسمبلی (که در ادامه بحث می‌شود) تسهیلاتی را برای بهره‌برداری راحت‌تر از این روش و جلوگیری از توزیع کلیدهای خصوصی میان تمام توسعه‌دهندگان را فراهم می‌کند.
یکی از روش‌هایی که sn برای افزایش امنیت کلیدها ارائه می‌دهد، استفاده از مخزن کلید CSP است. پس از تولید فایل حاوی جفت کلید، می‌توان با استفاده از دستور زیر این کلیدها را درون CSP با نام MyStrongNameKeys ذخیره کرد:
sn -i MyKeys.snk MyStrongNameKeys
سپس می‌توان فایل حاوی جفت کلید را حذف کرد.

نکته مهمی که درباره مخازن کلید CSP باید بدان اشاره کرد این است که این مخازن شامل مخازن تعریف‌شده توسط «کاربر» و نیز مخازن «سیستمی» است. سیستم امنیتی ویندوز به کابران اجازه دسترسی به مخازنی غیر از مخازن خودشان و مخازن سیستمی را نمی‌دهد. برنامه sn به‌صورت پیش‌فرض کلیدها را درون مخازن سیستمی ذخیره می‌کند. بنابراین هر کسی که بتواند به سیستم لاگین کند و نیز از نام مخزن مربوطه آگاه باشد، به‌راحتی می‌تواند اسمبلی شما را امضا کند! برای اینکه ابزار sn کلیدها را در مخازن کاربری ذخیره کند باید از دستور زیر استفاده کرد:
sn –m n
برای برگرداند تنظیم به ذخیره در مخازن سیستمی نیز باید از دستور زیر استفاده کرد:
sn –m y

 برای حذف کلیدها از مخزن می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
sn -d MyStrongNameKeys

2. نام‌گذاری قوی یک اسمبلی
نام‌گذاری قوی یک اسمبلی به دلایل زیادی انجام می‌شود:
- برای اینکه اسمبلی شناسه‌ای منحصربه‌فرد داشته باشد، تا کاربران بتوانند مجوزهای ویژه‌ای را در حین تنظیم سیاست‌های امنیتی دسترسی به کد اعمال کنند.
- تا اسمبلی را نتوان تغییر داده و سپس به عنوان اسمبلی اصلی توزیع نمود.
- تا اسمبلی بتواند نسخه‌گذاری (Versioning) و سیاست‌های نسخه‌گذاری را پشتیبانی کند.
- تا بتوان اسمبلی را در GAC (همان Global Assembly Cache که در مسیر %windir%\assembly قرار دارد) ذخیره کرده و آن را بین چند اپلیکیشن به اشتراک گذاشت.
برای نام‌گذاری قوی اسمبلی با استفاده از خط فرمان کامپایلر #C باید از سوییچهای keyfile/ و یا keycontainer/ استفاده کنید.
 

csc /keyfile:d:\mykeys.snk /out:"C:\Projects\ClassLibrary1\Class1.exe" "C:\Projects\ClassLibrary1\Class1.cs" 

نکته: برای استفاده از این ویژگی در ویژوال استودیو، باید در تب Signing در تنظیمات پروژه گزینه Sign the Assembly را انتخاب کرد. سپس می‌توان فایل حاوی جفت کلیدهای تولیدشده را انتخاب یا فایل جدیدی تولید کرد. البته ویژوال استودیو تا نسخه 2010 امکانی جهت استفاده از مخازن CSP را ندارد.

روش ساده دیگر استفاده از attributeهای سطح اسمبلی است:
[assembly:AssemblyKeyFileAttribute("MyKeys.snk")]
3. بررسی اینکه آیا یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری‌شده تغییر یافته یا خیر
زمانی‌که CLR در زمان اجرا یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری‌شده را بارگذاری می‌کند:
-ابتدا با استفاده از کلید عمومی (که در خود اسمبلی ذخیره شده است) هش‌کد اینکریپت‌شده که در زمان کامپایل محاسبه شده (یا همان امضای دیجیتال که این نیز درون خود اسمبلی ذخیره شده است) را دیکریپت می‌کند. (هش‌کد زمان کامپایل)
-پس از آن هش‌کد اسمبلی را با استفاده از داده‌های مانیفست اسمبلی محاسبه می‌کند. (هش‌کد زمان اجرا)
-سپس این دو مقدار بدست آمده (هش‌کد زمان کامپایل و هش‌کد زمان اجرا) را با یکدیگر مقایسه می‌کند. این عملیات مقایسه و تایید مشخص می‌کند که آیا اسمبلی پس از امضا دچار تغییر شده است یا خیر!
اگر یک اسمبلی نتواند عملیات تایید نام قوی را پشت سر بگذارد، CLR پیغام خطایی به نمایش خواهد گذاشت. این خطا یک اکسپشن از نوع System.IO.FileLoadException با پیغام Strong name validation failed خواهد بود. با استفاده از ابزار sn نیز می‌توان یک اسمبلی قوی-نام‌گذاری شده را تایید کرد. برای مثال برای تایید اسمبلی MyAsm.exe می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
sn –vf MyAsm.exe

سوییچ v موجب تایید نام قوی اسمبلی شده و سوییچ f برنامه را مجبور به بررسی صحت نام قوی اسمبلی می‌کند، حتی اگر این امکان قبلا برای اسمبلی غیرفعال شده باشد. (با استفاده از سویج Vr مثل دستور sn –Vr MyAsm.exe می‌توان عملیات تایید نام قوی یک اسمبلی خاص را غیرفعال کرد). اگر اسمبلی تغییر کرده باشد و نتواند آزمون فوق را پشت سر بگذارد خطایی به شکل زیر نمایش داده می‌شود:
Microsoft (R) .NET Framework Strong Name Utility Version 2.0.50727.42
Copyright (C) Microsoft Corporation. All rights reserved.
Failed to verify assembly --
Strong name validation failed for assembly MyAsm.exe'.
4. امضای تاخیری (Delay Sign) یک اسمبلی
درصورتی‌که بخواهیم یک اسمبلی را امضا کنیم اما نخواهیم تمام اعضای تیم توسعه به کلید خصوصی مربوطه دسترسی داشته باشند باید از تکنیک امضای با تاخیر اسمبلی استفاده کنیم. ابتدا باید کلید عمومی تولیدشده برای اسمبلی را استخراج کرده و آنرا توزیع کنیم. با توجه به توضیحات داده شده در بخش اول، به اسمبلی خود یک نام قوی اختصاص دهید. هم‌چنین اسمبلی خود را با استفاده از سویج delaysign/ باید کامپایل کنید. سپس با استفاده از سوییچ Vr برنامه sn عملیات تایید اسمبلی خود را غیرفعال کنید.
نکته: برای استفاده از این امکان در ویژوال استودیو باید گزینه Delay sign only را در تب Signing از پراپرتی پروژه انتخاب کرد.

 اسمبلی‌هایی که ریفرنسی به اسمبلی‌های نام‌گذاری قوی شده دارند، حاوی توکِن کلید عمومی آن اسمبلی‌ها نیز هستند. این بدین معنی است که این گونه اسمبلی‌ها بایستی قبل از ریفرنس داده شدن امضا شده باشند. در یک محیط توسعه که اسمبلی‌ها مرتبا کامپایل می‌شوند نیاز است تا تمام توسعه دهندگان و آزمایش‌کنندگان به جفت‌کلیدهای موجود دسترسی داشته باشند (یک ریسک امنیتی بزرگ). به جای توزیع کلید خصوصی، دات‌نت‌فریمورک مکانیزمی به نام امضای تاخیری (delay-signing) فراهم کرده است، که به شما اجازه می‌دهد تا یک اسمبلی را به‌صورت ناکامل (ناقص) امضا کنید. اسمبلی «ناقص-نام‌گذاریِ قوی شده»! حاوی کلید عمومی و توکِن کلید عمومی است که برای ریفرنس دادن اسمبلی نیاز است، اما تنها حاوی مکانِ خالیِ امضای دیجیتالی است که توسط کلید خصوصی تولید می‌شود. پس از کامل شدن توسعة برنامه، فرد مسئول امضای اسمبلی‌ها (signing authority - شخصی که مسئول امنیت و حفظ جفت‌کلیدهاست) اسمبلی‌‌های حاوی امضای تاخیری را دوباره امضا می‌کند، تا نام‌گذاریِ قوی آن اسمبلی کامل شود. برای امضای تاخیری یک اسمبلی تنها نیاز به کلید عمومی آن است، که هیچ ریسک امنیتی‌ای برای آن وجود ندارد. برای استخراج کلید عمومی یک جفت کلید همان‌طور که قبلا اشاره شده است، می‌توان از دستورات زیر استفاده کرد:
sn –p d:\MyKeys.snk d:\MyPublicKey.snk
sn –pc MyKeysContainer d:\MyPublicKey.snk
با داشتن فایل حاوی کلید عمومی، و با استفاده از از دستور کامپایل زیر می‌توان اسمبلی را امضای تاخیری کرد:
csc.exe /delaysign /keyfile:d:\MyPublicKey.snk /out:d:\MyAsm.exe d:\Class1.cs
نکته: برای امضای اسمبلی‌های چندفایلی (multifile assembly) باید از Assembly Linker (نام فایل اجرایی آن al.exe است) استفاده کرد. این ابزار نیز مانند ابزار sn.exe در sdkهای ویندوز یافت می‌شود. دستوری که باید برای امضای این نوع اسمبلی‌های به‌کار برد به‌صورت زیر است:
al /out:<assembly name> <module name> /keyfile:<file name>
از آنجاکه درهنگام بارگذاری اسمبلی، CLR اسمبلی را به عنوان یک اسمبلی قوی نام‌گذاری شده درنظر می‌گیرد، همان‌طور که قبلا اشاره شده، سعی می‌کند تا صحت آن را بررسی و تایید کند. اما چون اسمبلی با امضای تاخیری هنوز امضا نشده است، باید CLR را جوری تنظیم کنید تا تایید اعتبار این اسمبلی را در کامپیوتر جاری انجام ندهد. این کار را همان‌طور که در بالا توضیح داده شد، می‌توان با دستور زیر انجام داد:
sn –Vr d:\MyAsm.exe

از لحاظ فنی این دستور اسمبلی موردنظر را در لیست «صرف‌نظر از تایید اسمبلی» ثبت (register) می‌کند. دقت کنید که دستور فوق را باید در تمام سیستم‌هایی که قرار است به نحوی با این اسمبلی سروکار داشته باشند اجرا کنید!
نکته: تا زمانی‌که با استفاده از دستور فوق عملیات تایید اعتبار اسمبلی‌های امضای تاخیری شده را غیرفعال نکنید امکان اجرا یا بارگذاری آن اسمبلی‌ها و نیز دیباگ سورس‌کدهای آن را نخواهید داشت!
پس از تکمیل فاز توسعه باید اسمبلی را دوباره امضا کنید تا نام‌گذاری قوی کامل شود. برنامه sn به شما این امکان را می‌دهد تا بدون تغییر سورس‌کد اسمبلی خود یا کامپایل دوباره آن عملیات امضای دوباره آنرا انجام دهید. اما برای این‌کار شما باید به کلید خصوصی آن (در واقع به فایل حاوی جفت‌کلید مربوطه) دسترسی داشته باشید. برای امضای دوباره می‌توان از دستورات زیر استفاده کرد:
sn –R d:\MyAsm.exe MyKeys.snk
sn –R d:\MyAsm.exe MyKeysContainer

با استفاده از این دستور برنامه sn شروع به محاسبه هش‌کد زمان کامپایل می‌کند و درنهایت مقدار اینکریپت‌شده را درون اسمبلی ذخیره می‌کند.
نکته: هنگام استفاده از اسمبلی‌های با امضای تاخیری، امکان مقایسه بیلدهای مختلف یک اسمبلی خاص برای اطمینان از اینکه تنها در امضای دیجیتال با هم فرق دارند، معمولا مفید است. این مقایسه تنها وقتی امکان‌پذیر است که اسمبلی موردنظر با استفاده از سوییچ R دوباره امضا شود. برای مقایسه دو اسمبلی می‌توان از سوییچ D استفاده کرد:
sn –D assembly1 assembly2
پس از امضای دوباره اسمبلی می‌توان عملیات تایید آنرا که قبلا غیرفعال شده است، با استفاده از دستور زیر دوباره فعال کرد:
sn –Vu d:\MyAsm.exe

دستور فوق اسمبلی موردنظر را از لیست «صرفنظر از تایید اسمبلی» حذف (Unregister) می‌کند.
نکته: درصورتی‌که بخواهید یک اسمبلی را قبل از امضای دوباره (و یا در حالت کلی، قبل از اینکه اسمبلی دارای یک نام قوی کامل شده باشد) اجرا یا از آن به عنوان یک ریفرنس استفاده کنید، بدون اینکه آن را به لیست «صرفنظر از تایید اسمبلی» اضافی کنید،  با خطای زیر مواجه خواهید شد: 

برای فعال‌سازی تایید اسمبلی برای تمامی اسمبلی‌هایی که این ویژگی برای آنان غیرفعال شده است، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
sn –Vx
برای لیست کردن اسمبلی‌هایی که تایید آنان غیرفعال شده است، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
sn –Vl
نکته: در دات‌نت 1.0 و 1.1 کامپایلر #C فاقد سوییچ delaysign/ است. برای استفاده از امکان امضای تاخیری اسمبلی می‌توان از attribute سطح اسمبلی System.Reflection.AssemblyDelaySignAttribute استفاده کرد. همچنین می‌شود از ابزار لینکر اسمبلی (al.exe) که از این سوییچ پشتیبانی می‌کند استفاده کرد.
نکته: ابزارهای obfuscating که برای پیچیده‌کردن کد IL اسمبلی تولیدی به‌منظور جلوگیری از عملیات تولید دوباره کد (مثل کاری که برنامه Reflector انجام می‌دهد) به‌کار می‌روند، به دلیل تغییراتی که در محتوای اسمبلی ایجاد می‌کنند، درصورتیکه برای اسمبلی‌های دارای نام قوی استفاده شوند موجب ازکار افتادن آن‌ها می‌شوند. بنابراین یا باید آن‌ها را در سیستم‌هایی استفاده کرد که آن اسمبلی موردنظر در لیست صرفنظر از تایید اسمبلی ثبت شده باشد یا اینکه اسمبلی مربوطه را دوباره با استفاده از روش‌های توضیح داده‌شده (مثلا با استفاده از دستور sn –R myAsm.dll MyKeys.snk) برای تخصیص نام قوی جدید امضا کرد. الگوی معمولی که برای استفاده از obfuscating برای اسمبلی‌های دارای نام قوی استفاده می‌شود به‌صورت زیر است:
- ساخت اسمبلی با امضای تاخیری
- افزودن اسمبلی به لیست صرفنظر از تایید اسمبلی (sn -Vr)
- دیباگ و تست اسمبلی
- obfuscate کردن اسمبلی
- دیباگ و تست اسمبلی obfuscate شده
- امضای دوباره اسمبلی (sn -R)
الگوی ساده‌تر دیگری نیز برای این منظور استفاده می‌شود که به‌صورت زیر است:
- تولید اسمبلی بدون استفاده از تنظیمات امضای تاخیری
- دیباگ و تست اسمبلی
- obfuscate اسمبلی
- امضای دوباره اسمبلی (sn -R)
- دیباگ و تست دوباره نسخه obfuscate شده

5. مدیریت کش عمومی اسمبلی‌ها (Global Assembly Cache)
با استفاده از توضیحات این بخش می‌توان اسمبلی‌ها را به GAC اضافه و یا از درون آن حذف کرد. این کار با استفاده از برنامه gacutil.exe انجام می‌شود. مسیر نسخه 4 و 32 بیتی این برنامه به‌صورت زیر است:
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\v7.0A\Bin\NETFX 4.0 Tools\gacutil.exe
این برنامه به‌همراه SDK ویندوز و یا به‌همراه ویژوال استودیو در مسیری مشابه نشانی بالا نصب می‌شود. همانند توضیحات داده‌شده در مورد برنامه sn.exe، برای راحتی کار می‌توانید از خط فرمان ویژه‌ای که ویژوال استودیو در اختیار شما قرار می‌دهد استفاده کنید. البته قبل از اجرای هر دستوری مطمئن شوید که خط فرمان شما با استفاده از مجوز مدیریتی (Administrator) اجرا شده است! تنها اسمبلی‌های دارای نام قوی می‌توانند در GAC نصب شوند. بنابراین قبل افزودن یک اسمبلی به GAC باید طبق راهنمایی‌های موجود در قسمت‌های قبلی آن را به‌صورت قوی نام‌گذاری کرد. برای افزودن یک اسمبلی با نام MyAsm.dll می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /i c:\MyAsm.dll

درصورتی‌که اسمبلی موردنظر دارای نام قوی نباشد، خطایی به صورت زیر نمایش داده خواهد شد:

می‌توان نسخه‌های متفاوتی از یک اسمبلی (با نام یکسان) را با استفاده از این ابزار در GAC رجیستر کرد و آن‌ها را در کنار یکدیگر برای استفاده در نرم‌افزارهای گوناگون در اختیار داشت. برای حذف یک اسمبلی از GAC و یا به اصطلاح uninstall کردن آن می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /u MyAsm
نکته: دقت کنید که در این دستور تنها از نام اسمبلی استفاده شده است و نه نام فایل حاوی آن!

دستور فوق تمام نسخه‌های اسمبلی MyAsm موجود در GAC را حذف خواهد کرد. برای حذف نسخه‌ای خاص باید از دستوری مشابه زیر استفاده کرد:
gacutil /u MyAsm,Version=1.3.0.5
برای مشاهده تمام اسمبلی‌های نصب شده در GAC می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /l

همان‌طور که مشاهده می‌کنید دستور فوق فهرستی بسیار طولانی از تمام اسمبلی‌های نصب‌شده در GAC را به‌همراه لیست اسمبلی‌هایی که در کش ngen به فرم باینری پیش‌کامپایل (Precompiled) شده‌اند، نمایش می‌دهد. برای تعیین اینکه آیا اسمبلی موردنظر در GAC نصب شده است می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
gacutil /l MyAsm

نکته: دات‌نت از GAC تنها در زمان اجرا استفاده می‌کند. بنابراین کامپایلر #C به‌صورت خودکار درون GAC را برای یافتن ریفرنس‌های یک اسمبلی جستجو نخواهد کرد. در زمان توسعه، کامپایلر #C به یک نسخه لوکال از ریفرنس‌های مذکور نیاز خواهد داشت. برای حل این مشکل می‌توان یک نسخه از این ریفرنس‌ها را به مسیر اسمبلی کپی کرد (در ویژوال استودیو می‌توان از خاصیت Copy Local ریفرنس‌ها استفاده کرد) یا با استفاده از سوییچ lib/ کامپایلر، مسیری را که می‌تواند این ریفرنس‌ها را در آن بیابد معرفی کرد (کاری که ویژوال استودیو به‌صورت خودکار انجام می‌دهد).
نکته: نکته‌ای که در پایان باید اشاره کرد این است که تکنولوژی نام قوی برای بحث امنیت کد اسمبلی (مثلا برای جلوگیری از مهندسی معکوس IL و تغییر آن) بوجود نیامده است زیرا حذف این نام‌های قوی کار سختی نیست. بلکه هدف اصلی این تکنولوژی جلوگیری از تغییرات مخفی خرابکارانه و محرمانه اسمبلی توزیع شده و توزیع این نسخه‌های دستکاری شده به جای نسخه اصلی است. در زیر ابزارها و روش‌هایی که می‌توانند برای حذف کامل نام قوی یک اسمبلی به‌کار روند آورده شده است.
البته باید به این نکته اشاره کرد که در صورت حذف نام قوی یک اسمبلی (یا همان حذف امضای دیجیتال درون آن) تمامی اسمبلی‌هایی که قبل از حذف نام قوی به آن ریفرنس داشتند از کار خواهند افتاد. یعنی درواقع تمامی آن اسمبلی‌ها برای ریفرنس دادن به این اسمبلی با نام جدید (نامی که دیگر قوی نیست) باید آپدیت شوند. هم‌چنین درصورتی‌که اسمبلی‌هایی که قبل از حذف نام قوی به اسمبلی موردنظر ما ریفرنس داشتند، خود نام قوی داشته باشند با حذف نام قوی، آنها از کار خواهند افتاد. چون اسمبلی‌های دارای نام قوی تنها می‌توانند از اسمبلی‌های دارای نام قوی ریفرنس داشته باشند. بنابراین برای کارکردن برنامه موردنظر باید نام قوی تمامی اسمبلی‌های درگیر را حذف کرد!
منابع استفاده شده در تهیه این مطلب:
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
WebStorage: قسمت دوم
در این مقاله قصد داریم نحوه‌ی کدنویسی webstorage را با کتابخانه‌هایی که در مقاله قبل معرفی کردیم بررسی کنیم.
ابتدا روش ذخیره سازی و بازیابی متداول آن را بررسی میکنیم که تنها توسط دو تابع صورت می‌گیرد. مطلب زیر برگرفته از w3Schools است:
دسترسی به شیء webstorage به صورت زیر امکان پذیر است:
window.localStorage
window.sessionStorage
ولی بهتر است قبل از ذخیره و بازیابی، از پشتیبانی مرورگر از webstorage اطمینان حاصل نمایید:
if(typeof(Storage) !== "undefined") {
    // Code for localStorage/sessionStorage.
} else {
    // Sorry! No Web Storage support..
}
برای ذخیره سازی و سپس خواندن به شکل زیر عمل می‌کنیم:
localStorage.setItem("lastname", "Smith");

//========================
localStorage.getItem("lastname");
خواندن می‌تواند حتی به شکل زیر هم صورت بگیرد:
var a=localStorage.lastname;
استفاده از store.js برای مرورگرهایی که از webstorage پشتیبانی نمی‌کنند به شکل زیر است:
//ذخیره مقدار
store.set('username', 'marcus')

//بازیابی مقدار
store.get('username')

//حذف مقدار
store.remove('username')

//حذف تمامی مقادیر ذخیره شده
store.clear()

//ذخیره ساختار
store.set('user', { name: 'marcus', likes: 'javascript' })

//بازیابی ساختار به شکل قبلی
var user = store.get('user')
alert(user.name + ' likes ' + user.likes)

//تغییر مستقیم مقدار قبلی
store.getAll().user.name == 'marcus'

//بازخوانی تمام مقادیر ذخیر شده توسط یک حلقه
store.forEach(function(key, val) {
    console.log(key, '==', val)
})
همچنین بهتر هست از یک فلگ برای بررسی فعال بودن storage استفاده نمایید. به این دلیل که گاهی کاربرها از پنجره‌های private استفاده می‌کنند که ردگیری اطلاعات آن ممکن نیست و موجب خطا می‌شود.
<script src="store.min.js"></script>
<script>
    init()
    function init() {
        if (!store.enabled) {
            alert('Local storage is not supported by your browser. Please disable "Private Mode", or upgrade to a modern browser.')
            return
        }
        var user = store.get('user')
        // ... and so on ...
    }
</script>
در صورتیکه بخشی از داده‌ها را توسط localstorage ذخیره نمایید و بخواهید از طریق storage به آن دسترسی داشته باشید، خروجی string خواهد بود؛ صرف نظر از اینکه شما عدد، شیء یا آرایه‌ای را ذخیره کرده‌اید.
در صورتیکه ساختار JSON را ذخیره کرده باشید، می‌توانید رشته برگردانده شده را با json.stringify و json.parse بازیابی و به روز رسانی کنید.
در حالت cross browser تهیه‌ی یک sessionStorage امکان پذیر نیست. ولی می‌توان به روش ذیل و تعیین یک زمان انقضاء آن را محدود کرد:
var storeWithExpiration = {
// دریافت کلید و مقدار و زمان انقضا به میلی ثانیه
    set: function(key, val, exp) {
//ایجاد زمان فعلی جهت ثبت تاریخ ایجاد
        store.set(key, { val:val, exp:exp, time:new Date().getTime() })
    },
    get: function(key) {
        var info = store.get(key)
//در صورتی که کلید داده شده مقداری نداشته باشد نال را بر میگردانیم
        if (!info) { return null }
//تاریخ فعلی را منهای تاریخ ثبت شده کرده و در صورتی که
//از مقدار میلی ثاینه بیشتر باشد یعنی منقضی شده و نال بر میگرداند
        if (new Date().getTime() - info.time > info.exp) { return null }
        return info.val
    }
}

// استفاده عملی از کد بالا
// استفاده از تایمر جهت نمایش واکشی داده‌ها قبل از نقضا و بعد از انقضا
storeWithExpiration.set('foo', 'bar', 1000)
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 500) // -> "bar"
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 1500) // -> null

مورد بعدی استفاده از سورس  cross-storage  است. اگر به یاد داشته باشید گفتیم یکی از احتمالاتی که برای ما ایجاد مشکل می‌کند، ساب دومین هاست که ممکن است دسترسی ما به یک webstorage را از ساب دومین دیگر از ما بگیرد.
این کتابخانه به دو جز تقسیم شده است یکی هاب Hub و دیگری Client .
ابتدا نیاز است که هاب را آماده سازی و با ارائه یک الگو از آدرس وب، مجوز عملیات را دریافت کنیم. در صورتیکه این مرحله به فراموشی سپرده شود، انجام هر نوع عمل روی دیتاها در نظر گرفته نخواهد شد.
CrossStorageHub.init([
  {origin: /\.example.com$/,            allow: ['get']},
  {origin: /:\/\/(www\.)?example.com$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
]);
حرف $ در انتهای عبارت باعث مشود که دامنه‌ها با دقت بیشتری در Regex بررسی شوند و دامنه زیر را معتبر اعلام کند:
valid.example.com
ولی دامنه زیر را نامعتبر اعلام می‌کند:
invalid.example.com.malicious.com
همچنین می‌توانید تنظیماتی را جهت هدر‌های CSP و CORS، نیز اعمال نمایید:
{
  'Access-Control-Allow-Origin':  '*',
  'Access-Control-Allow-Methods': 'GET,PUT,POST,DELETE',
  'Access-Control-Allow-Headers': 'X-Requested-With',
  'Content-Security-Policy':      "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-Content-Security-Policy':    "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-WebKit-CSP':                 "default-src 'unsafe-inline' *",
}
پس کار را بدین صورت آغاز می‌کنیم، یک فایل به نام hub.htm درست کنید و هاب را آماده سازید:
hub.htm
<script type="text/javascript" src="~/Scripts/cross-storage/hub.js"></script>
<script>
 CrossStorageHub.init([
      {origin: /.*localhost:300\d$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
    ]);
  </script>
کد بالا فقط درخواست‌های هاست لوکال را از پورتی که ابتدای آن با 300 آغاز می‌شود، پاسخ می‌دهد و مابقی درخواست‌ها را رد می‌کند. متدهای ایجاد، ویرایش و حذف برای این آدرس معتبر اعلام شده است. 
در فایل دیگر که کلاینت شناخته می‌شود باید فایل hub معرفی شود تا تنظیمات هاب خوانده شود:
var storage = new CrossStorageClient('http://localhost:3000/example/hub.html');

var setKeys = function () {
      
return storage.set('key1', 'foo').then(function() {
return storage.set('key2', 'bar');
      });
};
در خط اول، فایل هاب معرفی شده و تنظیمات روی این صفحه اعمال می‌شود. سپس در خطوط بعدی داده‌ها ذخیره می‌شوند. از آنجا که با هر یکبار ذخیره، return صورت می‌گیرد و تنها اجازه‌ی ورود یک داده را داریم، برای حل این مشکل متد then پیاده سازی شده است. متغیر setKeys شامل یک آرایه از کلیدها خواهد بود.
نحوه‌ی ذخیره سازی بدین شکل هم طبق مستندات صحیح است:
storage.onConnect().then(function() {

  return storage.set('key', {foo: 'bar'});

}).then(function() {

  return storage.set('expiringKey', 'foobar', 10000);

});
در کد بالا ابتدا یک داده دائم ذخیره شده است و در کد بعد یک داده موقت که بعد از 10 ثانیه اعتبار خود را از دست می‌دهد.
برای خواندن داده‌های ذخیره شده به نحوه زیر عمل می‌کنیم:
storage.onConnect().then(function() {
  return storage.get('key1');
}).then(function(res) {
  return storage.get('key1', 'key2', 'key3');
}).then(function(res) {
  // ...
});
کد بالا نحوه‌ی خواندن مقادیر را به شکل‌های مختلفی نشان میدهد و مقدار بازگشتی آن‌ها یک آرایه از مقادیر است؛ مگر اینکه تنها یک مقدار برگشت داده شود. مقدار بازگشتی در تابع بعدی به عنوان یک آرگومان در دسترس است. در صورتی که خطایی رخ دهد، قابلیت هندل آن نیز وجود دارد:
storage.onConnect()
    .then(function() {
      return storage.get('key1', 'key2');
    })

.then(function(res) {
      console.log(res); // ['foo', 'bar']
    })['catch'](function(err) {
      console.log(err);
    });
برای باقی مسائل چون به دست آوردن لیست کلیدهای ذخیره شده، حذف کلید‌های مشخص شده، پاکسازی کامل داده‌ها و ... به مستندات رجوع کنید.
در اینجا جهت سازگاری با مرورگرهای قدیمی خط زیر را به صفحه اضافه کنید:
<script src="https://s3.amazonaws.com/es6-promises/promise-1.0.0.min.js"></script>
ذخیره‌ی اطلاعات به شکل یونیکد، فضایی دو برابر کدهای اسکی میبرد و با توجه به محدود بودن حجم webstorage به 5 مگابایت ممکن است با کمبود فضا مواجه شوید. در صورتیکه قصد فشرده سازی اطلاعات را دارید می‌توانید از کتابخانه lz-string استفاده کنید. ولی توجه به این نکته ضروری است که در صورت نیاز، عمل فشرده سازی را انجام دهید و همینطوری از آن استفاده نکنید.

IndexedDB API
آخرین موردی که بررسی می‌شود استفاده از IndexedDB API است که با استفاده از آن میتوان با webstorage همانند یک دیتابیس رفتار کرد و به سمت آن کوئری ارسال کرد. 
var request = indexedDB.open("library");

request.onupgradeneeded = function() {
  // The database did not previously exist, so create object stores and indexes.
  var db = request.result;
  var store = db.createObjectStore("books", {keyPath: "isbn"});
  var titleIndex = store.createIndex("by_title", "title", {unique: true});
  var authorIndex = store.createIndex("by_author", "author");

  // Populate with initial data.
  store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
  store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
  store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});
};

request.onsuccess = function() {
  db = request.result;
};
کد بالا ابتدا به دیتابیس library متصل می‌شود و اگر وجود نداشته باشد، آن را می‌سازد. رویداد onupgradeneeded برای اولین بار اجرا شده و در آن می‌توانید به ایجاد جداول و اضافه کردن داده‌های اولیه بپردازید؛ یا اینکه از آن جهت به ارتقاء ورژن دیتابیس استفاده کنید. خصوصیت result، دیتابیس باز شده یا ایجاد شده را باز می‌گرداند. در خط بعدی جدولی با کلید کد ISBN کتاب تعریف شده است. در ادامه هم دو ستون اندیس شده برای عنوان کتاب و نویسنده معرفی شده است که عنوان کتاب را یکتا و بدون تکرار در نظر گرفته است. سپس در جدولی که متغیر store به آن اشاره می‌کند، با استفاده از متد put، رکوردها داخل آن درج می‌شوند. در صورتیکه کار با موفقیت انجام شود رویداد onSuccess فراخوانی می‌گردد.
برای انجام عملیات خواندن و نوشتن باید از تراکنش‌ها استفاده کرد:
var tx = db.transaction("books", "readwrite");
var store = tx.objectStore("books");

store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});

tx.oncomplete = function() {
  // All requests have succeeded and the transaction has committed.
};
در خط  اول ابتدا یک خط تراکنشی بین ما و جدول books با مجوز خواندن و نوشتن باز می‌شود و در خط بعدی جدول books را در اختیار می‌گیریم و همانند کد قبلی به درج داده‌ها می‌پردازیم. در صورتیکه عملیات با موفقیت به اتمام برسد، متغیر تراکنش رویدادی به نام oncomplete فراخوانی می‌گردد. در صورتیکه قصد دارید تنها مجوز خواندن داشته باشید، عبارت readonly را به کار ببرید.
var tx = db.transaction("books", "readonly");
var store = tx.objectStore("books");
var index = store.index("by_author");

var request = index.openCursor(IDBKeyRange.only("Fred"));
request.onsuccess = function() {
  var cursor = request.result;
  if (cursor) {
    // Called for each matching record.
    report(cursor.value.isbn, cursor.value.title, cursor.value.author);
    cursor.continue();
  } else {
    // No more matching records.
    report(null);
  }
};
در دو خط اول مثل قبل، تراکنش را دریافت می‌کنیم و از آنجا که می‌خواهیم داده را بر اساس نام نویسنده واکشی کنیم، ستون اندیس شده نام نویسنده را دریافت کرده و با استفاده از متد opencursor درخواست خود را مبنی بر واکشی رکوردهایی که نام نویسنده fred است، ارسال میداریم. در صورتیکه عملیات با موفقیت انجام گردد و خطایی دریافت نکنیم رویداد onsuccess فراخوانی می‌گردد. در این رویداد با دو حالت برخورد خواهیم داشت؛ یا داده‌ها یافت می‌شوند و رکوردها برگشت داده می‌شوند یا هیچ رکوردی یافت نشده و مقدار نال برگشت خواهد خورد. با استفاده از cursor.continue می‌توان داده‌ها را به ترتیب واکشی کرده و مقادیر رکورد را با استفاده خصوصیت value  به سمت تابع report ارسال کرد.
کدهای بالا همه در مستندات معرفی شده وجود دارند و ما پیشتر توضیح ابتدایی در مورد آن دادیم و برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به همان مستندات معرفی شده رجوع کنید. برای idexedDB هم می‌توانید از این منابع +  +  +  استفاده کنید که خود w3c منبع فوق العاده‌تری است.

مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید. 
مطالب
آموزش فایرباگ - #3 - JavaScript Development
توابع توسعه جاوا اسکریپت در فایرباگ به دو بخش تقسیم می‌شوند :
  • توابع خط فرمان - Command Line API
  • توابع کنسول - Console API
توابع خط فرمان توابعی هستند که فقط در خط فرمان قابل استفاده هستند و توابع کنسول هم توابعی هستند که خارج از محیط خط فرمان ( ، در بین کدهای جاوا اسکریپت برنامه ) هم قابل استفاده هستند .
در این قسمت توابع خط فرمان را بررسی خواهیم کرد و در قسمت بعدی با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

توابع خط فرمان - Command Line API :

این توابع حدود 14 تا هستند که بوسیله آنها می‌توانیم در حین اجرای برنامه تست‌های مختلفی انجام داده یا اطلاعاتی از قسمت‌های مختلف بدست آوریم .
توجه : برای همراه شدن با تست‌های انجام شده در این مقاله می‌توانید کد صفحه‌ی زیر را ذخیره کنید و برای اجرای کدها ، آن‌ها را در قسمت خط فرمان ( در تب کنسول ) قرار بدهید و دکمه‌ی Run ( یا Ctrl + Enter ) را بزنید .
<div id="first" class="content">Content1 with css class and id</div>
<div class="content">
    Content2 with css class
    <a class="links" href="#">Link1</a>
    <a href="#">Link2</a>
</div>
<div>
    Content3 without css class and id
</div>
<input type="button" onclick="myFunc()" value="Run myFunc" />
<input type="text" id="myInput" />

<script type="text/javascript">
    function myFunc() {
        loop(1000);
        loop(50000);
    }
    function loop(number) {
        for (var i = 0; i < number; i++) { }
    }
</script>
قبل از توضیح این توابع ، یک مثال ساده می‌زنیم :
فرض کنید می‌خواهید همه‌ی المنت هایی که با یک selector مطابقت دارند را مشاهده کنید . ( آرایه ای از المنت‌ها دریافت کنید )
$$("div.content");
نتیجه :

می خواهید یکی از توابع جاوا اسکریپت برنامه را اجرا و آن را از لحاظ سرعت ، تعداد فراخوانی شدن و ... بررسی کنید .
profile("myFunc Testing");
myFunc();
profileEnd();
نتیجه :

اکنون با همه‌ی توابع خط فرمان آشنا می‌شویم :

  • $(id)

    معادل دستور document.getElementById است که یک المنت با id داده شده بر می‌گرداند .
    $("first");
    نتیجه :

  • $$(selector)


    آرایه ای از المنت‌های مطابق با selector داده شده بر می‌گرداند .
    $$("div.content")
    نتیجه :

    به تفاوت دو دستور توجه کنید . خروجی دستور اول ، یک المنت است و خروجی دستور دوم یک آرایه از المنت که بین [ و ] قرار گرفته اند .

    برای آشنایی بیشتر با CSS Seletor‌ها به این لینک مراجعه کنید : http://www.w3.org/TR/css3-selectors

  • $x(xPathExpression)

    آرایه ای از المنت هایی را بر می‌گرداند که با xPath داده شده مطابقت داشته باشند .
    var objects = $x("html/body/div[2]/a")
    
    for(var i = 0; i < objects.length; i++) {
       console.log(objects[i]);
    }
    نتیجه :

    برای آشنایی بیشتر با عبارات xPath به این لینک مراجعه کنید : http://www.w3schools.com/xpath

  • dir(object)

    تمام خصوصیات شیء ارسال شده را لیست می‌کند .
    var objects = $x("html/body/div[2]/a")
    
    dir(objects);
    نتیجه :

  • dirxml(node)

    سورس یک المنت را بصورت درختواره ( tree ) پرینت می‌کند . همچنین با کلیک بروی هر node ، فایرباگ آن node را در تب html نمایش می‌دهد .
    var node = $("first");
    dirxml(node);
    نتیجه :

    توجه کنید که این دستور فقط یک node دریافت می‌کند . برای همین اگر از دستور $$("#first") استفاده می‌کنید ، چون این دستور یک آرایه بر می‌گرداند ، باید اولین عضو آرایه را دریافت و ارسال کنید .
    یعنی :
    var node = $$("#first")[0];
    dirxml(node);
  • clear()

    این دستور محیط console را خالی می‌کند . عملکرد این دستور معادل کلیک دکمه‌ی Clear ( در بالا - چپ تب کنسول ) است .

  • inspect(object[,tabName])

    توسط این دستور می‌توانید یک شیء را در مناسب‌ترین تب فایرباگ یا یکی از تب‌های مورد نظر خود ، Inspect کنید .
    var node = $("first");
    
    inspect(node); // inspect in html tab
    inspect(node,'dom'); // inspect in dom tab
  • keys(object)

    آرایه ای از "نام" تمام خصوصیات شیء ارسال شده بر می‌گرداند .
    var obj = $("first");
    keys(obj)
  • values(object)

    آرایه ای از "مقدار" تمام خصوصیات شیء ارسال شده بر می‌گرداند .
    var obj = $("first");
    values(obj)
  • debug(fn) and undebug(fn)

    این متدها یک BreakPoint در ابتدای تابع مشخص شده اضافه/حذف می‌کنند . ( در تب Script ) . به همین ترتیب هنگامی که تابع مورد نظر فراخوانی شود ، در نقطه ای که BreakPoint قرار داده شده توقف خواهد کرد .
    البته می‌شود BreakPoint را دستی هم قرار داد . در اصل این تابع ، این عملیات را ساده‌تر می‌کند .
    debug(myFunc);
    myFunc();
    undebug(myFunc);
  • monitor(fn) and unmonitor(fn)

    این متدها برای فعال/غیرفعال کردن Logging فراخوانی‌های یک تابع استفاده می‌شوند .
    در حالت عادی برای پی بردن به اینکه یک تابع اجرا می‌شود یا نه ، در تابع مورد نظر یک alert قرار می‌دهیم و تست می‌کنیم . که این روش در برنامه برنامه‌های بزرگ صحیح نیست . زیرا در این حالت باید بین حجم زیادی کد به دنبال تابع مورد نظر بگردیم  و سپس alert را قرار بدهیم و بعد اطمینان از صحت عملکرد تابع مجدد آن را حذف کرد ، که با اتلاف زمان و به خطر انداختن کدها همراه است .
    اما با استفاده از این متدها ، تنها نیاز به داشتن اسم تابع داریم ( و نه مکان تابع در کدهای برنامه ) .
    تست monitor :
    monitor(myFunc);
    // now click on "Run myFunc" button
    تست unmonitor :
    unmonitor(myFunc);
    // now click on "Run myFunc" button
  • monitorEvents(object[, types]) and unmonitorEvents(object[, types])

    این متدها عملیات Event Logging برای یک شیء را فعال/غیرفعال می‌کنند . در کنار شیء مورد نظر ، می‌توان نوع رویداد را هم به متد ارسال کرد . در این صورت عملیات Logging فقط برای همان گروه رویداد/رویداد ، فعال/غیرفعال می‌شود .
    منظور از گروه رویداد ، مجموعه رویداد‌های یک شیء است . مثلا mousemove , moseover , mousedown , ... در گروه mouse قرار می‌گیرند . یعنی می‌توانید با ارسال کلمه‌ی mouse فقط رویدادهای mouse را تحت نظر بگیرید یا اینکه فقط یک رویداد را مشخص کنید ، مثل mousedown .
    راه ساده‌تر فعال کردن Event Logging ، رفتن به تب Html ، راست کلیک کردن بروی المنت مورد نظر و فعال کردن گزینه‌ی Log Events می‌باشد .
    var obj = $("myInput");
    monitorEvents(obj,'keypress');

    نتیجه پس از فشردن چند دکمه‌ی کیبورد در myInput :

    توضیحات بیشتر : http://getfirebug.com/wiki/index.php/MonitorEvents

  • profile([title]) and profileEnd()

    این متدها ، JavaScript Profiler را فعال/غیرفعال می‌کنند . هنگام فعال کردن می‌توانید یک عنوان هم برای پروفایل مشخص کنید . در قسمت قبلی مقاله در مورد این قابلیت توضیحاتی ارائه شد .
    سه را برای اجرای Profiler وجود دارد :
    1 - کلیک بروی دکمه‌ی Profiler در بالای تب کنسول .
    2 - استفاده از کد console.profile("ProfileTitle") در کدهای جاوا اسکریپت .
    3 - استفاده از متد profile("Profile Title") در خط فرمان .

    profile("myFunc Testing");
    myFunc();
    profileEnd();
    نتیجه :



    ستون‌های Profiler :

    Function : نام تابع اجرا شده .
    Calls : تعداد دفعات فراخوانی تابع .
    Percent : زمان اجرای تابع در زمان کل ، به درصد .
    Own Time : زمان اجرای تابع به تنهایی . برای مثال در کد ما ، زمان اجرای تابع myFunc به تنهایی تقریبا صفر است زیرا عمیاتی در خود انجام نمی‌دهد و زمان صرف شده در این تابع ، برای اجرای 2 با تابع loop است . این زمان ( Own Time ) زمان اجرای تابع ، منهای زمان صرف شده برای فراخوانی توابع دیگر است .
    Time : زمان اجرای تابع از نقطه‌ی آغاز تا پایان . مجموع زمان اجرای خود تابع به همراه زمان اجرای توابع فراخوانی شده . در کد ما ، این زمان ، مجموع زمان اجرای خود تابع به همراه دو بار فراخوانی تابع loop است .
    Avg : میانگین زمان اجرای هربار تابع . فرمول : Avg = Time / Calls
    Min & Max : حداقل و حداکثر زمان اجرای تابع .
    File : نام فایل و شماره خطی که تابع در آن قرار دارد .

در قسمت بعد با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

منابع :
Packtpub.Firebug.1.5.Editing.Debugging.and.Monitoring.Web.Pages.Apr.2010
نظرات مطالب
بررسی ویجت Kendo UI File Upload
برای اینکه قبل از حذف فایل از روی سرور تاییدیه از کاربر بگیریم باید چیکار کرد؟ من کد زیر را نوشتم اما بعد از حذف سئوال می‌پرسه؟
 remove: function () {
                    var r = confirm("برای  حذف  اطمینان دارید");
                    if (r == true)
                    {
                        alert("فایل حذف شد");
                    }
                    else
                    {                    
                    }
                },