مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 6 - پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها با استفاده از ASP.NET Core MVC
به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎، روش پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها را با استفاده از ASP.NET Core MVC و افزونه jquery-unobtrusive-ajax بررسی خواهیم کرد. 


برای شروع لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید: 
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web

قراردادها، مفاهیم و نکات اولیه 
  1. Refactor کردن فرم‌های ثبت و ویرایش مرتبط با یک Aggregate، به یک PartialView که با یک ViewModel کار می‌کند. برای موجودیت‌های ساده و پایه، همان Model/DTO، به عنوان Model متناظر با یک ویو یا به اصطلاح ViewModel استفاده می‌شود؛ ولی برای سایر موارد، از مدلی که نام آن با نام موجودیت + کلمه ModalViewModel یا FormViewModel تشکیل می‌شود، استفاده خواهیم کرد.
  2. یک فرم، در قالب یک پارشال‌ویو، به صورت Ajaxای با استفاده از افزونه  jquery-unobtrusive-ajax بارگذاری شده و به سرور ارسال خواهد شد.
  3. یک فرم براساس طراحی خود می‌تواند در قالب یک مودال باز شود، یا به منظور inline-editing آن را بارگذاری و به قسمتی از صفحه که مدنظرتان می‌باشد اضافه شود.
  4. وجود ویو Index به همراه پارشال‌ویو ‎_List برای نمایش لیستی و یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش الزامی ‌می‌باشد. البته اگر از مکانیزمی که در مطلب « طراحی یک گرید با jQuery Ajax و ASP.NET MVC به همراه پیاده سازی عملیات CRUD»  مطرح شد، استفاده نمی‌کنید و نیاز دارید تا اطلاعات صفحه‌بندی شده، مرتب شده و فیلتر شده‌ای را در قالب JSON دریافت کنید، از اکشن‌متد ReadPagedList کنترلر پایه استفاده کنید.

مثال اول: پیاده‌سازی BlogsController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
کار با ارث‌بری از کنترلر پایه طراحی شده در زیرساخت به شکل زیر آغاز می‌شود:
public class BlogsController : CrudController<IBlogService, int, BlogModel>
{
    public BlogsController(IBlogService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Blogs_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Blogs_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Blogs_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Blogs_Delete;
    protected override string ViewName => "_BlogModal";
}
در اینجا مشخص کردن ViewName متناظر با موجودیت جاری، الزامی می‌باشد. همانطور که عنوان شد، یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش کفایت می‌کند و طراحی پشت این کنترلر پایه نیز بر این اساس می‌باشد. گام بعدی، طراحی پارشال‌ویو مذکور می‌باشد. 

<div>
    <h4 asp-if="Model.IsNew()">Create New Blog</h4>
    <h4 asp-if="!Model.IsNew()">Edit Blog</h4>
    <button type="button" data-dismiss="modal">&times;</button>
</div>
در اینجا با استفاده از تگ‌هلپر asp-if موجود در زیرساخت و متد IsNew متناظر با مدل جاری، عنوان نمایشی مودال را مشخص کرده‌ایم. 
 ‌


<form asp-action="@(Model.IsNew() ? "Create" : "Edit")" asp-controller="Blogs" asp-modal-form="BlogForm">
    <div>
        <input type="hidden" name="save-continue" value="true"/>
        <input asp-for="RowVersion" type="hidden"/>
        <input asp-for="Id" type="hidden"/>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Title"></label>
                <input asp-for="Title" autocomplete="off"/>
                <span asp-validation-for="Title"></span>
            </div>
        </div>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Url"></label>
                <input asp-for="Url" type="url"/>
                <span asp-validation-for="Url"></span>
            </div>
        </div>
    </div>

...

</form>
با استفاده از متد IsNew مدل جاری، اکشن متد متناظر با درخواست POST مشخص شده و سپس از طریق تگ‌هلپر asp-modal-form، فرآیند افزودن ویژگی‌های data-ajax به فرم را خودکار کرده‌ایم. سپس با استفاده از یک Hidden Input با نام save-continue و مقدار true به فرم، عملیات ذخیره کردن بدون بسته شدن فرم را شبیه سازی کرده‌ایم؛ این Input می‌تواند به صورت شرطی به فرم اضافه شود (دکمه‌های ذخیره/ذخیره و بستن و ...) که در سمت سرور با توجه به مقدار ارسالی تصمیم گرفته می‌شود که دوباره فرم با اطلاعات جدید (در اینجا Id و RowVersion) به کلاینت ارسال شود یا خیر.

<div>
    <a asp-modal-delete-link asp-model-id="@Model.Id" asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Delete" asp-if="!Model.IsNew()" asp-permission="@PermissionNames.Blogs_Delete"
       title="Delete Blog">
        <i></i>
    </a>
    <a title="Refresh Blog" asp-if="!Model.IsNew()" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Edit" asp-route-id="@Model.Id">
        <i></i>
    </a>
    <a title="New Blog" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Create">
        <i></i>
    </a>
    <button type="button" data-dismiss="modal">
        <i></i>&nbsp; Cancel
    </button>
    <button type="submit">
        <i></i>&nbsp; Save Changes
    </button>
</div>
بخش فوتر این مودال در برگیرنده دکمه‌های متناظر با اکشن‌های قابل انجام بر روی موجودیت جاری می‌باشد.
در این فرم ابتدا 3 دکمه میانبر برای عملیات حذف، بازنشانی و جدید درنظر گرفته شده‌اند؛ برای حذف که از طریق تگ‌هلپر asp-modal-delete-link کار افزودن خودکار ویژگی‌های data-ajax انجام شده و در نهایت با توجه به اکشن‌متد و کنترلر مشخص شده، یک مودال، برای گرفتن تأیید از کاربر باز می‌شود و در زمان پذیرش درخواست، حذف مدل جاری به سرور ارسال خواهد شد. با استفاده از تگ‌هلپر asp-permission نیز دسترسی مورد نیاز برای مشاهده دکمه مورد نظر را مشخص کرده‌ایم. دکمه‌های بازنشانی و جدید، در اینجا از طریق تگ‌هلپر asp-modal-link تبدیل به یک لینک Ajaxای شده است که کار بارگذاری یک پارشال‌ویو را انجام می‌دهند؛ همچنین با استفاده از ویژگی asp-modal-toggle متناظر با تگ‌هلپر مذکور با مقدار false، مشخص کرده‎ایم که صرفا محتوای مودال جاری جایگزین شود و نیاز به گشوده شدن دوباره آن نیست.


خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:

‌‌
مثال دوم: پیاده‌سازی RolesController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
‌‌نکته قابل توجه در طراحی فرم‌های ثبت و ویرایش موجودیت‌های پیچیده‌تر مربوط است به ارسال اطلاعات اضافه‌تر از هر آنچه در مدل وجود دارد به کلاینت و همچنین دریافت اطلاعات در ساختار تودرتو یا به اصطلاح یک گراف از اشیاء. به عنوان مثال برای ثبت یک گروه کاربری نیاز است لیست دسترسی‌ها را نیز در فرم نمایش دهیم تا توسط کاربر انتخاب شود؛ در این حالت نیاز است یک مدل متناظر و متناسب را به شکل زیر طراحی کرد:
public class RoleModalViewModel : RoleModel
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> PermissionList { get; set; }
}
در اینجا با ارث‌بری از RoleModel متناظر با موجودیت گروه کاربری، لیست دسترسی‌ها نیز در طریق خصوصیت PermissionList قابل استفاده می‌باشد. حال برای مقداردهی خصوصیت اضافه شده و به طور کلی برای ارسال اطلاعات اضافه به کلاینت در زمان بارگذاری فرم، نیاز است متد RenderView را به شکل زیر بازنویسی کنید:
protected override IActionResult RenderView(RoleModel role)
{
    var model = _mapper.Map<RoleModalViewModel>(role);
    model.PermissionList = ReadPermissionList();

    return PartialView(ViewName, model);
}
به عنوان مثال در اینجا از AutoMapper برای وهله سازی از RoleModalViewModel و نگاشت خصوصیات RoleModel، استفاده شده است. به این ترتیب خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:



برای مدیریت سناریوهای Master-Detail به مانند قسمت مدیریت دسترسی‌ها در تب Permissions فرم بالا، امکاناتی در زیرساخت تعبیه شده است ولی پیاده‌سازی آن را به عنوان یک تمرین و با توجه به سری مطالب «Editing Variable Length Reorderable Collections in ASP.NET MVC» به شما واگذار می‌کنم.


نکته تکمیلی: برای ارسال اطلاعات اضافی به ویو Index متناظر با یک موجودیت می‌توانید متد RenderIndex را به شکل زیر بازنویسی کنید:

protected override IActionResult RenderIndex(IPagedQueryResult<RoleReadModel> model)
{
    var indexModel = new RoleIndexViewModel
    {
        Items = model.Items,
        TotalCount = model.TotalCount,
        Permissions = ReadPermissionList()
    };

    return Request.IsAjaxRequest()
        ? (IActionResult) PartialView(indexModel)
        : View(indexModel);
}

مدل RoleIndexViewModel استفاده شده در تکه کد بالا نیز به شکل زیر خواهد بود:

public class RoleIndexViewModel : PagedQueryResult<RoleReadModel>
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> Permissions { get; set; }
}


فرآیند بارگذاری یک پارشال‌ویو در مودال

به عنوان مثال برای استفاده از مودال‌های بوت استرپ، ایده کار به این شکل است که یک مودال را به شکل زیر در فایل Layout قرار دهید:

<div class="modal fade" @*tabindex="-1"*@ id="main-modal" data-keyboard="true" data-backdrop="static" role="dialog" aria-hidden="true">
    <div class="modal-dialog modal-dialog-centered" role="document">
        <div class="modal-content">
            <div class="modal-body">
                Loading...
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

سپس در زمان کلیک بروی یک دکمه Ajaxای، ابتدا main-modal را نمایش داده و بعد از دریافت پارشال‌ویو از سرور، آن را با محتوای modal-content جایگزین می‌کنیم. به همین دلیل Tag Halperهای مطرح شده در مطلب جاری، callbackهای failure/complete/success متناظر با unobtrusive-ajax را نیز مقداردهی می‌کنند. برای این منظور نیاز است تا متدهای جاوااسکریپتی زیر نیز در سطح شیء window تعریف شده باشند:‌‌

    /*----------------------------------  asp-modal-link ---------------------------*/
    window.handleModalLinkLoaded = function (data, status, xhr) {
        prepareForm('#main-modal.modal form');
    };
    window.handleModalLinkFailed = function (xhr, status, error) {
        //....
    };
    /*----------------------------------  asp-modal-form ---------------------------*/
    window.handleModalFormBegin = function (xhr) {
        $('#main-modal a').addClass('disabled');
        $('#main-modal button').attr('disabled', 'disabled');
    };
    window.handleModalFormComplete = function (xhr, status) {
        $('#main-modal a').removeClass('disabled');
        $('#main-modal button').removeAttr('disabled');
    };
    window.handleModalFormSucceeded = function (data, status, xhr) {
        if (xhr.getResponseHeader('Content-Type') === 'text/html; charset=utf-8') {
            prepareForm('#main-modal.modal form');
        } else {
            hideMainModal();
        }
    };
    window.handleModalFormFailed = function (xhr, status, error, formId) {
        if (xhr.status === 400) {
            handleBadRequest(xhr, formId);
        }
    };


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه DNTFrameworkCore.TestWebApp موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید. 
مطالب
کلاس کمکی جهت مشاهده آیتم های موجود در حافظه کش و حذف آنها
مواقع بسیاری پیش می‌آید که در زمان کار با یک نرم افزار تحت وب زمان اشکال زدایی پیش می‌آید که به دلیل موجود بودن داده در حافظه کش برنامه نویس نمی‌تواند داده‌های واقعی را ببیند و داده‌های موجود در حافظه کش را مشاهده می‌کند (بیشتر مواقعی که از طریق بانک اطلاعاتی مستقیما اقدام به حذف و اضافه داده می‌کنیم) در این بخش یک کلاس آماده کرده ام که همیشه خودم در نرم افزار هایم استفاده می‌کنم.

شما می‌توانید این کلاس را به یک GridView یا کنترل‌های دیگر بایند کرده و کلید‌های موجود در حافظه کش را مشاهده کنید، و در صورتی که خواستید یک کلید خاص را از حافظه کش حذف نمایید (البته این کلاس بیشتر برای مدیر نرم فزار کاربرد دارد).

  می‌توانید فایل مورد نظر را از طریق لینک کلاس کمکی جهت مشاهده آیتم‌های موجود در حافظه کش و حذف آنها دانلود نمایید.
در کلاس زیر هر کدام از قسمت‌ها را شرح می‌دهیم.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace PWS.BLL
{
    /// <summary>
    /// کلاس  آیتم‌های حافظه کش
    /// </summary>
    [DataObject(true)]
    public class CacheItems
    {
#region Constructors (2) 

        /// <summary>
        /// سازنده اصلی
        /// </summary>
        /// <param name="cacheItem">عنوان آیتم ذخیره شده در حافظه کش</param>
        public CacheItems(String cacheItem)
        {
            CacheItem = cacheItem;
        }

        /// <summary>
        /// سازنده پیش فرض
        /// </summary>
        public CacheItems(){}

#endregion Constructors 

#region Properties (2) 

        /// <summary>
        /// کش کانتکست جاری
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The cache.
        /// </value>
        private static Cache Cache
        {
            get {return HttpContext.Current.Cache; }
        }

        /// <summary>
        /// عنوان آیتم ذخیره شده در حافظه کش
        /// </summary>
        public String CacheItem{ get; set;}

#endregion Properties 

#region Methods (4) 

// Public Methods (3) 

        /// <summary>
        /// لیست تمام آیتم‌های ذخیره شده در حافظه کش
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public List<CacheItems> GetCaches()
        {
            var items = new List<CacheItems>();
            //بازیابی کل کلید‌های موجود در حافظه کش و اضافه کردن آن به لیست مربوطه
            var enumerator = Cache.GetEnumerator();
            while (enumerator.MoveNext())
            {
                 items.Add(new CacheItems(enumerator.Key.ToString()));
            }
            return items;
        }

        /// <summary>
        /// حذف آیتم جاری از حافظه کش
        /// </summary>
        public void RemoveItemFromCache()
        {
            RemoveItemFromCache(CacheItem);
        }

        /// <summary>
        /// حذف کردن یک آیتم از حافظه کش
        /// </summary>
        /// <param name="key">کلید ذخیره شده در حافظه کش</param>
        public static void RemoveItemFromCache(string key)
        {
            PurgeCacheItems(key);
        }
// Private Methods (1) 

        /// <summary>
        /// حذف کردن یک ایتم از حافظه کش با پشوند وارد شده
        /// </summary>
        /// <param name="prefix">پیشوندی از کلید موجود در حافظه کش</param>
        private static void PurgeCacheItems(String prefix)
        {
            prefix = prefix.ToLower();
            var itemsToRemove = new List<String>();
           //لیست آیتم‌های موجود در حافظه کش
            var enumerator = Cache.GetEnumerator();
            while (enumerator.MoveNext())
            {
//در صورتی که کلید مورد نظر با پارامتر وارد شده شروع شده باشد آن را به یک لیست اضافه می‌کنیم
 if (enumerator.Key.ToString().ToLower().StartsWith(prefix)) itemsToRemove.Add(enumerator.Key.ToString()); } //لیست مورد نظر را پیمایش کرده و گزینه‌های آن را از حافظه کش حذف می‌کنیم foreach (var itemToRemove in itemsToRemove) Cache.Remove(itemToRemove); } #endregion Methods  } }
موفق وموید باشید
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل
در مطلب قبلی «استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی»، نحوه‌ی استفاده از اکانت‌های ویندوزی کاربران یک شبکه، به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی بررسی شد. در ادامه می‌خواهیم از اطلاعات اکانت گوگل و IDP مبتنی بر OAuth 2.0 آن به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی دیگر استفاده کنیم.


ثبت یک برنامه‌ی جدید در گوگل

اگر بخواهیم از گوگل به عنوان یک IDP ثالث در IdentityServer استفاده کنیم، نیاز است در ابتدا برنامه‌ی IDP خود را به آن معرفی و در آنجا ثبت کنیم. برای این منظور مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- مراجعه به developer console گوگل و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
https://console.developers.google.com
در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی select project در صفحه و یا لینک select a project در نوار ابزار آن کلیک کنید. در اینجا دکمه‌ی new project و یا create را مشاهده خواهید کرد. هر دوی این مفاهیم به صفحه‌ی زیر ختم می‌شوند:


در اینجا نامی دلخواه را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی create کلیک کنید.

2- فعالسازی API بر روی این پروژه‌ی جدید


در ادامه بر روی لینک Enable APIs And Services کلیک کنید و سپس google+ api را جستجو نمائید.
پس از ظاهر شدن آن، این گزینه را انتخاب و در صفحه‌ی بعدی، آن‌را با کلیک بر روی دکمه‌ی enable، فعال کنید.

3- ایجاد credentials


در اینجا بر روی دکمه‌ی create credentials کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی، این سه گزینه را با مقادیر مشخص شده، تکمیل کنید:
• Which API are you using? – Google+ API
• Where will you be calling the API from? – Web server (e.g. node.js, Tomcat)
• What data will you be accessing? – User data
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «What credentials do I need» کلیک کنید تا به صفحه‌ی پس از آن هدایت شوید. اینجا است که مشخصات کلاینت OAuth 2.0 تکمیل می‌شوند. در این صفحه، سه گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
• نام: همان مقدار پیش‌فرض آن
• Authorized JavaScript origins: آن‌را خالی بگذارید.
• Authorized redirect URIs: این مورد همان callback address مربوط به IDP ما است که در اینجا آن‌را با آدرس زیر مقدار دهی خواهیم کرد.
https://localhost:6001/signin-google
این آدرس، به آدرس IDP لوکال ما اشاره می‌کند و مسیر signin-google/ آن باید به همین نحو تنظیم شود تا توسط برنامه شناسایی شود.
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «Create OAuth 2.0 Client ID» کلیک کنید تا به صفحه‌ی «Set up the OAuth 2.0 consent screen» بعدی هدایت شوید. در اینجا دو گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
- Email address: همان آدرس ایمیل واقعی شما است.
- Product name shown to users: یک نام دلخواه است. نام برنامه‌ی خود را برای نمونه ImageGallery وارد کنید.
برای ادامه بر روی دکمه‌ی Continue کلیک نمائید.

4- دریافت credentials
در پایان این گردش کاری، به صفحه‌ی نهایی «Download credentials» می‌رسیم. در اینجا بر روی دکمه‌ی download کلیک کنید تا ClientId  و ClientSecret خود را توسط فایلی به نام client_id.json دریافت نمائید.
سپس بر روی دکمه‌ی Done در ذیل صفحه کلیک کنید تا این پروسه خاتمه یابد.


تنظیم برنامه‌ی IDP برای استفاده‌ی از محتویات فایل client_id.json

پس از پایان عملیات ایجاد یک برنامه‌ی جدید در گوگل و فعالسازی Google+ API در آن، یک فایل client_id.json را دریافت می‌کنیم که اطلاعات آن باید به صورت زیر به فایل آغازین برنامه‌ی IDP اضافه شود:
الف) تکمیل فایل src\IDP\DNT.IDP\appsettings.json
{
  "Authentication": {
    "Google": {
      "ClientId": "xxxx",
      "ClientSecret": "xxxx"
    }
  }
}
در اینجا مقادیر خواص client_secret و client_id موجود در فایل client_id.json دریافت شده‌ی از گوگل را به صورت فوق به فایل appsettings.json اضافه می‌کنیم.
ب) تکمیل اطلاعات گوگل در کلاس آغازین برنامه
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
   // ... 

            services.AddAuthentication()
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }
خود ASP.NET Core از تعریف اطلاعات اکانت‌های Google, Facebook, Twitter, Microsoft Account و  OpenID Connect پشتیبانی می‌کند که در اینجا نحوه‌ی تنظیم اکانت گوگل آن‌را مشاهده می‌کنید.
- authenticationScheme تنظیم شده باید یک عبارت منحصربفرد باشد.
- همچنین SignInScheme یک چنین مقداری را در اصل دارد:
 public const string ExternalCookieAuthenticationScheme = "idsrv.external";
از این نام برای تشکیل قسمتی از نام کوکی که اطلاعات اعتبارسنجی گوگل در آن ذخیره می‌شود، کمک گرفته خواهد شد.


آزمایش اعتبارسنجی کاربران توسط اکانت گوگل آن‌ها

اکنون که تنظیمات اکانت گوگل به پایان رسید و همچنین به برنامه نیز معرفی شد، برنامه‌ها را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که امکان لاگین توسط اکانت گوگل نیز به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین IDP ما اضافه شده‌است:


در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی گوگل، به صفحه‌ی لاگین آن که به همراه نام برنامه‌ی ما است و انتخاب اکانتی از آن هدایت می‌شویم:


پس از آن، از طرف گوگل به صورت خودکار به IDP (همان آدرسی که در فیلد Authorized redirect URIs وارد کردیم)، هدایت شده و callback رخ‌داده، ما را به سمت صفحه‌ی ثبت اطلاعات کاربر جدید هدایت می‌کند. این تنظیمات را در قسمت قبل ایجاد کردیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
اگر خروجی متد FindUserFromExternalProvider آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی/گوگل به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به سمت صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم.
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد و به برنامه با این هویت جدید وارد می‌شود.


اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است

تا اینجا اگر کاربری از طریق یک IDP خارجی به برنامه وارد شود، او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت کرده و پس از دریافت اطلاعات او، اکانت خارجی او را به اکانتی جدید که در IDP خود ایجاد می‌کنیم، متصل خواهیم کرد. به همین جهت بار دومی که این کاربر به همین ترتیب وارد سایت می‌شود، دیگر صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات را مشاهده نمی‌کند. اما ممکن است کاربری که برای اولین بار از طریق یک IDP خارجی به سایت ما وارد شده‌است، هم اکنون دارای یک اکانت دیگری در سطح IDP ما باشد؛ در اینجا فقط اتصالی بین این دو صورت نگرفته‌است. بنابراین در این حالت بجای ایجاد یک اکانت جدید، بهتر است از همین اکانت موجود استفاده کرد و صرفا اتصال UserLogins او را تکمیل نمود.
به همین جهت ابتدا نیاز است لیست Claims بازگشتی از گوگل را بررسی کنیم:
var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);  
foreach (var claim in claims)
{
   _logger.LogInformation($"External provider[{provider}] info-> claim:{claim.Type}, value:{claim.Value}");
}
در اینجا پس از فراخوانی FindUserFromExternalProvider، لیست Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP خارجی را لاگ می‌کنیم که در حالت استفاده‌ی از گوگل چنین خروجی را دارد:
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name, value:Vahid N.
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/givenname, value:Vahid
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/surname, value:N.
External provider[Google] info-> claim:urn:google:profile, value:https://plus.google.com/105013528531611201860
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress, value:my.name@gmail.com
بنابراین اگر بخواهیم بر اساس این claims بازگشتی از گوگل، کاربر جاری در بانک اطلاعاتی خود را بیابیم، فقط کافی است اطلاعات claim مخصوص emailaddress آن‌را مورد استفاده قرار دهیم:
        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            // ...

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user wasn't found by provider, but maybe one exists with the same email address?  
                if (provider == "Google")
                {
                    // email claim from Google
                    var email = claims.FirstOrDefault(c =>
                        c.Type == "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress");
                    if (email != null)
                    {
                        var userByEmail = await _usersService.GetUserByEmailAsync(email.Value);
                        if (userByEmail != null)
                        {
                            // add Google as a provider for this user
                            await _usersService.AddUserLoginAsync(userByEmail.SubjectId, provider, providerUserId);

                            // redirect to ExternalLoginCallback
                            var continueWithUrlAfterAddingUserLogin =
                                Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                            return Redirect(continueWithUrlAfterAddingUserLogin);
                        }
                    }
                }


                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration",
                    new {returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId});
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا ابتدا بررسی شده‌است که آیا کاربر جاری واکشی شده‌ی از بانک اطلاعاتی نال است؟ اگر بله، اینبار بجای هدایت مستقیم او به صفحه‌ی ثبت کاربر و تکمیل مشخصات او، مقدار email این کاربر را از لیست claims بازگشتی او از طرف گوگل، استخراج می‌کنیم. سپس بر این اساس اگر کاربری در بانک اطلاعاتی وجود داشت، تنها اطلاعات تکمیلی UserLogin او را که در اینجا خالی است، به اکانت گوگل او متصل می‌کنیم. به این ترتیب دیگر کاربر نیازی نخواهد داشت تا به صفحه‌ی ثبت اطلاعات تکمیلی هدایت شود و یا اینکه بی‌جهت رکورد User جدیدی را مخصوص او به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
اکثرا از base64 استفاده میکنم. برای برنامه نویس‌های موبایل و فرانت قابل قبول‌تر است :)
نمونه کد تبدیل base64 به iformfile:
public static async Task<ResponsePayload<string>> SaveBase64(this string imgBase64, string filePath, FileSizeType fileSizeType)
    {
        if (string.IsNullOrWhiteSpace(imgBase64))
            return new ResponsePayload<string>(false, "فایل را وارد کنید.", null);

        string data;
        if (imgBase64.StartsWith("data:"))
        {
            string[] base64Arr = imgBase64.Split(',');
            if (base64Arr.Length == 0)
                return new ResponsePayload<string>(false, "فایل را وارد کنید.", null);
            data = base64Arr[1];
        }
        else
        {
            data = imgBase64;
        }

        byte[] bytes = Convert.FromBase64String(data);
        var fileType = GetFileExtension(imgBase64);
        if (string.IsNullOrEmpty(fileType))
            return new ResponsePayload<string>(false, "فایل وارد شده صحیح نمی‌باشد.", null);

        using var stream = new MemoryStream(bytes);
        IFormFile file = new FormFile(stream, 0, bytes.Length, filePath, "." + fileType);

        string fileName = Guid.NewGuid().ToString().Replace("-", "");
        return await UploadFile(file, filePath + fileName, fileSizeType);
    }
private static string GetFileExtension(string base64String)
    {
        string data;

        if (base64String.StartsWith("data:"))
        {
            string[] base64Arr = base64String.Split(',');
            if (base64Arr.Length == 0)
                return "";
            data = base64Arr[1];
        }
        else
        {
            data = base64String;
        }
        return data.Substring(0, 5).ToUpper() switch
        {
            "IVBOR" => "png",
            "/9J/4" => "jpg",
            "AAAAF" => "mp4",
            "JVBER" => "pdf",
            "AAABA" => "ico",
            "UMFYI" => "rar",
            "E1XYD" => "rtf",
            "U1PKC" => "txt",
            "MQOWM" => "srt",
            "77U/M" => "srt",
            "UESDB" => "",
            "" => "docx",
            _ => string.Empty,
        };
    }
}

public class FileSizeType
{
    public int Size { get; set; }
}

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
یک نکته‌ی تکمیلی: MemoryCache در ASP.NET Core 3.0

از نگارش 2.0، به تنظیمات MemoryCache خاصیت SizeLimit اضافه شده‌است تا اگر به این حد رسید، شروع به حذف کردن آیتم‌های موجود کند:
public class MyMemoryCache 
{
    public MemoryCache Cache { get; set; }
    public MyMemoryCache()
    {
        Cache = new MemoryCache(new MemoryCacheOptions
        {
            SizeLimit = 1024
        });
    }
}
تنظیم این خاصیت در ASP.NET Core 3.0 در هر جائیکه که وجود داشته، انجام شده. در این حالت اگر برنامه‌ی قدیمی خود را اجرا کنید، یک چنین استثنایی را دریافت خواهید کرد:
Exception: Cache entry must specify a value for Size when SizeLimit is set.
at Microsoft.Extensions.Caching.Memory.MemoryCache.SetEntry(CacheEntry entry)
راه حل آن، یافتن تمام MemoryCacheEntryOptions‌ها در کل برنامه و تمام وابستگی‌های آن (یافتن تمام متدهای cache.Set و تنظیم پارامتر سوم آن) و سپس افزودن خاصیت Size =1 به آن است. در این حالت واحد به 1 تنظیم می‌شود. یعنی SizeLimit به تعداد آیتم موجود در کش، تفسیر خواهد شد. روش دیگر تنظیم آن، استفاده از متد الحاقی SetSize است:
 var cacheEntryOptions = new MemoryCacheEntryOptions()
                .SetSize(1)
                .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromSeconds(3));
مطالب
اصول طراحی شی‌ء گرا: OO Design Principles - قسمت دوم

اصل چهارم: Starve for loosely coupled designs

"به دنبال طراحی با اتصال سست بین اجزا باش"

اتصال بین اجزای برنامه نویسی باعث سخت‌تر شدن مدیریت تغییرات می‌شود؛ چرا که با تغییر یک بخش، بخش‌های متصل نیز دچار مشکل خواهند شد. اتصال‌ها از لحاظ نوع قدرت متفاوتند و اساسا سیستمی بدون اتصال وجود ندارد. لذا باید به دنبال یک طراحی با کمترین میزان قدرت اتصال یا همان سست اتصال باشیم.

تا به اینجا، اصل‌های دوم و سوم ما را در کاهش وابستگی و اتصال قوی کمک کرده‌اند. استفاده از واسط‌ها، باعث کاهش وابستگی به نوع پیاده سازی می‌شود. استفاده از ترکیب نیز به نوعی باعث از بین رفتن وابستگی قوی بین کلاس‌های فرزند و کلاس والد می‌شود و با روشی دیگر (استفاده از شیء در برگرفته شده برای پیاده سازی وظیفه‌ی تغییر کننده) وظایف را در کلاس‌ها پیاده سازی میکند. در زیر نمونه‌ی اتصال قوی و نتیجه‌ی آن را می‌بینیم: 

public class StrongCoupledConcreteA
    {
        public string GenerateString(string s) { return s + " from" + this.GetType().ToString(); }
    }

    public class StrongCoupledConcreteB
    {
        public void GenerateString(ref string s) { s += " from" + this.GetType().ToString(); }
    }

    public class Printer
    {
        bool condition;
        public Printer(bool cond)
        {
            condition = cond;
        }

        public void SetCondition(bool value) { condition = value; }

        public void Print()
        {
            string result;
            string input = " this message is";
            if (condition)
            {
                var stringGenerator = new StrongCoupledConcreteA();
                result = stringGenerator.GenerateString(input);
            }
            else
            {
                var stringGenerator = new StrongCoupledConcreteB();
                result = input;
                stringGenerator.GenerateString(ref result);
            }
            Console.WriteLine(result);
        }

    }
    public class Context
    {
        Printer printer;
        public void DoWork()
        {
            printer = new Printer(true);
            printer.Print();

            printer.SetCondition(false);
            printer.Print();
        }

    }

حال کد بازنویسی شده را با آن مقایسه کنید:

public interface IStringGenerator
        {
            string GenerateString(string s);
        }
        public class LooslyCoupledConcreteA : IStringGenerator
        {
            public string GenerateString(string s)
            {
                return s + " from " + this.GetType().ToString();
            }
        }
        public class LooslyCoupledConcreteB : IStringGenerator
        {
            public string GenerateString(string s)
            {
                return s + " from " + this.GetType().ToString();
            }
        }

           public class Printer
           {
               bool condition;
               public Printer(bool cond)
               {
                   condition = cond;
               }

               public void SetCondition(bool value) { condition = value; }

               public void Print()
               {
                   string result;
                   string input = " this message is";
                   IStringGenerator generator;
                   if (condition)
                   {
                       generator = new LooslyCoupledConcreteA();
                   }
                   else
                   {
                       generator = new LooslyCoupledConcreteB();
                   }
                   
                   result = generator.GenerateString(input);
                   Console.WriteLine(result);

               }

           }

با کمی دقت مشاهده میکنیم که در کلاس‌های strongly coupled با اینکه هدف هر دو کلاس تولید یک رشته است، ولی عدم وجود پروتکل باعث شده است نحوه‌ی گرفتن ورودی و برگرداندن خروجی متفاوت شود و در نتیجه نیازمند به اضافه کردن پیچیدگی در کلاس فراخوانی کننده‌ی آن‌ها می‌شویم. این در حالی است که در روش loosely coupled با ایجاد یک پروتکل (واسط IStringGenerator ) این پیچیدگی از بین رفته است. در اینجا نوع اتصال (وابستگی) از جنس اتصال (وابستگی) قوی به تعریف (prototype) و شاید به نوعی نحوه‌ی پیاده سازی متد می‌باشد.


SOLID Principles *

پنج اصل بعدی به اصول SOLID معروف هستند.

S: Single Responsibility

O: Open/Closed

L: Liskov’s Substitution

I: Interface Segregation

D: Dependency Injection


اصل پنجم: Single responsibility

"به دنبال ماژول‌های تک مسئولیتی باش"

در این قسمت مقصود از مسئولیت، «دلیلی است که کلاس باید تغییر کند» بدین معنا که اگر کلاسی با چند دلیل متفاوت مجبور به تغییر شود، آن کلاس چند مسئولیتی است. کلاس‌های چند مسئولیتی عموما کد حجیمی دارند؛ نام آنها تعریف دقیقی را از مسئولیتشان ارائه نمی‌دهد و با عنوانی بسیار کلی نامگذاری میشوند و اشکال زدایی آنها بسیار طاقت فرساست. از طرفی، چند مسئولیتی بودن یک کلاس، باعث از بین رفتن مزایای توارث می‌شود. مثلا فرض کنید دو مسئولیت A,B در واسطی بیان می‌شوند که به یکدیگر مرتبط نبوده و مستقلند. برای  مسئولیت A دو پیاده سازی و برای مسئولیت B،   سه پیاده سازی در نظر گرفته شده است و جمعا برای پشتیبانی از تمامی حالات باید شش کلاس پیاده ساز، در نظر گرفته شود که  توارث را سخت و بی معنی میکند زیرا قابلیت استفاده مجدد را از توارث سلب کرده است. با این وجود عملا رعایت همچین نکته‌ای در دنیای واقعی کار سختی است.

مثال زیر این مشکل را بیان می‌دارد: 

// single responsibility principle - bad example

    interface IEmail
    {
        void SetSender(string sender);
        void SetReceiver(string receiver);
        void SetContent(string content);
    }

    class Email : IEmail
    {
        public void SetSender(string sender)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
        public void SetReceiver(string receiver)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void SetContent(string content)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

در این مثال کلاس Email دارای دو مسئولیت (دلیل برای تغییر) است: الف- نحوه مقداردهی فرستنده و گیرنده براساس پروتکل‌های مختلف مانند IMAP, POP3 ، بدین معنا که با تغییر پروتکل نیاز به تغییر پیاده سازی خواهیم شد. ب- تعریف محتوای پیام، بدین معنا که برای پشتیبانی از محتوای html, xml   نیاز به تغییر کلاس Email داریم.

با تغییر طراحی خواهیم داشت: 

// single responsibility principle - good example
    public interface IMessage
    {
        void SetSender(string sender);
        void SetReceiver(string receiver);
        void SetContent(IContent content);
    }

    public interface IContent
    {
        string GetAsString(); // used for serialization
    }

    public class Email : IMessage
    {        
        public void SetSender(string sender)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void SetReceiver(string receiver)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void SetContent(IContent content)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

در اینجا واسط IContent مسئولیت پشتیبانی از xml, html را خواهد داشت و نیازی به تغییر کلاس Email برای پشتیبانی از این فرمت‌های محتوای پیام را نخواهیم داشت.


اصل ششم: Open for extension, close for modification :  Open/Closed Principle

"پذیرای توسعه و بازدارنده از تغییر هر آنچه که هست، باش"

ا ین اصل می‌گوید طراحی باید به گونه‌ای باشد که با اضافه شدن یک ویژگی، کد‌های قبلی تغییری نکنند و فقط کدهای جدید برای پیاده سازی ویژگی جدید نوشته شوند.  برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:

public class AreaCalculator
        {
            public double Area(object[] shapes)
            {
                double area = 0;

                foreach (var shape in shapes)
                {

                    if (shape is Square)
                    {
                        Square square = (Square)shape;
                        area += Math.Sqrt(square.Height);
                    }

                    if (shape is Triangle)
                    {
                        Triangle triangle = (Triangle)shape;
                        double TotalHalf = (triangle.FirstSide + triangle.SecondSide + triangle.ThirdSide) / 2;
                        area += Math.Sqrt(TotalHalf * (TotalHalf - triangle.FirstSide) *
                        (TotalHalf - triangle.SecondSide) * (TotalHalf - triangle.ThirdSide));
                    }

                    if (shape is Circle)
                    {
                        Circle circle = (Circle)shape;
                        area += circle.Radius * circle.Radius * Math.PI;
                    }

                }
                return area;
            }
        }
        public class Square
        {
            public double Height { get; set; }
        }
        public class Circle
        {
            public double Radius { get; set; }
        }
        public class Triangle
        {
            public double FirstSide { get; set; }
            public double SecondSide { get; set; }
            public double ThirdSide { get; set; }
        }

در اینجا کلاس AreaCalculator برای محاسبه مساحت تمام اشیاء ورودی، مساحت تک تک اشیاء را محاسبه میکند و نتیجه را برمی‌گرداند. در این مثال با اضافه شدن شکل هندسی جدید، باید کد این کلاس تغییر کند که با اصل Open/Closed مغایر است. برای بهبود این کد طراحی زیر پیشنهاد شده است:

public class AreaCalculator
{
    public double Area(Shape[] shapes)
    {
        double area = 0;

        foreach (var shape in shapes)
        {
            area += shape.Area();
        }

        return area;
    }
}
public abstract class Shape
{
    public abstract double Area();
}
public class Square : Shape
{
    public double Height { get { return _height; } }
    private double _height;

    public Square(double Height)
    {
        _height = Height;
    }

    public override double Area()
    {
        return Math.Sqrt(_height);
    }
}
public class Circle : Shape
{
    public double Radius { get { return _radius; } }

    private double _radius;

    public Circle(double Radius)
    {
        _radius = Radius;
    }

    public override double Area()
    {
        return _radius * _radius * Math.PI;
    }
}
public class Triangle : Shape
{
    public double FirstSide { get { return _firstSide; } }
    public double SecondSide { get { return _secondSide; } }
    public double ThirdSide { get { return _thirdSide; } }

    private double _firstSide;
    private double _secondSide;
    private double _thirdSide;

    public Triangle(double FirstSide, double SecondSide, double ThirdSide)
    {
        _firstSide = FirstSide;
        _secondSide = SecondSide;
        _thirdSide = ThirdSide;
    }

    public override double Area()
    {
        double TotalHalf = (_firstSide + _secondSide + _thirdSide) / 2;
        return Math.Sqrt(TotalHalf * (TotalHalf - _firstSide) * (TotalHalf - _secondSide) * (TotalHalf - _thirdSide));
    }
}

در این طراحی، پیچیدگی محاسبه مساحت هر شکل به کلاس آن شکل منتقل شده است و با اضافه شدن شکل جدید نیازی به تغییر کلاس AreaCalculator نداریم.

در مقاله‌ی بعدی به سه اصل دیگر اصول SOLID خواهم پرداخت.

مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ

گاهی از اوقات نیاز می‌شود تا در یک لیست، آیتم‌های تکراری موجود را مشخص کرد. به صورت پیش فرض متد Distinct برای حذف مقادیر تکراری در یک لیست با استفاده از LINQ موجود است که البته آن‌هم اما و اگرهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، اما باز هم این مورد پاسخ سؤال اصلی نیست (نمی‌خواهیم موارد تکراری را حذف کنیم).

برای حذف آیتم‌های تکراری از یک لیست جنریک می‌توان متد زیر را نوشت:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items)
{
return (from s in items select s).Distinct().ToList();
}
برای مثال:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<string> sampleList =
new List<string>() { "A1", "A2", "A3", "A1", "A2", "A3" };
sampleList = RemoveDuplicates(sampleList);
foreach (var item in sampleList)
Console.WriteLine(item);
}
این متد بر روی لیست‌هایی با نوع‌های اولیه مانند string‌ و int و امثال آن درست کار می‌کند. اما اکنون مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class Employee
{
public int ID { get; set; }
public string FName { get; set; }
public int Age { get; set; }
}

public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates<Employee>(lstEmp);

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
اگر متد TestRemoveDuplicates را اجرا نمائید، رکورد تکراری این لیست جنریک حذف نخواهد شد؛ زیرا متد distinct بکارگرفته شده نمی‌داند اشیایی از نوع کلاس سفارشی Employee را چگونه باید با هم مقایسه نماید تا بتواند موارد تکراری آن‌ها را حذف کند.
برای رفع این مشکل باید از آرگومان دوم متد distinct جهت معرفی وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IEqualityComparer را پیاده سازی می‌کند، کمک گرفت.
public static IEnumerable<TSource> Distinct<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, IEqualityComparer<TSource> comparer);
که نمونه‌ای از پیاده سازی آن به شرح زیر می‌تواند باشد:

public class EmployeeComparer : IEqualityComparer<Employee>
{
public bool Equals(Employee x, Employee y)
{
//آیا دقیقا یک وهله هستند؟
if (Object.ReferenceEquals(x, y)) return true;

//آیا یکی از وهله‌ها نال است؟
if (Object.ReferenceEquals(x, null) ||
Object.ReferenceEquals(y, null))
return false;

return x.Age == y.Age && x.FName == y.FName && x.ID == y.ID;
}

public int GetHashCode(Employee obj)
{
if (Object.ReferenceEquals(obj, null)) return 0;
int hashTextual = obj.FName == null ? 0 : obj.FName.GetHashCode();
int hashDigital = obj.Age.GetHashCode();
return hashTextual ^ hashDigital;
}
}
اکنون اگر یک overload برای متد RemoveDuplicates با درنظر گرفتن IEqualityComparerتهیه کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items, IEqualityComparer<T> comparer)
{
return (from s in items select s).Distinct(comparer).ToList();
}
به این صورت متد آزمایشی ما به شکل زیر (که وهله‌ای از کلاس EmployeeComparer‌ به آن ارسال شده) تغییر خواهد کرد:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates(lstEmp, new EmployeeComparer());

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
پس از این تغییر، حاصل این متد تنها دو رکورد غیرتکراری می‌باشد.

سؤال: برای یافتن آیتم‌های تکراری یک لیست چه باید کرد؟
احتمالا مقاله "روش‌هایی برای حذف رکوردهای تکراری" را به خاطر دارید. اینجا هم می‌توان کوئری LINQ ایی را نوشت که رکوردها را بر اساس سن، گروه بندی کرده و سپس گروه‌هایی را که بیش از یک رکورد دارند، انتخاب نماید.
public static void FindDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

var query = from c in lstEmp
group c by c.Age into g
where g.Count() > 1
select new { Age = g.Key, Count = g.Count() };

foreach (var item in query)
{
Console.WriteLine("Age {0} has {1} records", item.Age, item.Count);
}
}


Vote on iDevCenter
مطالب
آموزش LINQ بخش دوم
سبک‌های مختلف نوشتن Query در LINQ
تعریف Query:
عبارتی که اطلاعات را از منبع داده، بازیابی می‌کند، پرس و جو یا Query می‌گوییم. بطور کلی عملیات پرس و جو شامل سه بخش زیر می‌شود:
1- مشخص کردن منبع داده
2- ایجاد پرس و جو (Query)
3- اجرای پرس و جو
// The Three Parts of a LINQ Query:
//  1. منبع داده
int[] numbers = new int[7] { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6 };
// 2. ایجاد پرس و جو
// numQuery is an IEnumerable<int>
var numQuery =
    from num in numbers
    where (num % 2) == 0
    select num;
// 3. اجرای پرس و جو
foreach (int num in numQuery)
{
    Console.Write("{0,1} ", num);
}
شکل زیر توصیفی از کد‌های بالا می‌باشد :
 
دو سبک برای نوشتن عبارت‌های جستجو در LINQ وجود دارند :
 1- Fluent Style 
 2- Query Expression Style یا Query Syntax
سبک Fluent از متد‌های الحاقی برای عملیات پرس و جو استفاده می‌کند. در کلیه‌ی کدهای بخش اول این سری آموزشی از سبک Fluent استفاده شده است.
در کلاس‌های زیر متد‌های استاتیک مختلفی برای عملیات بر روی توالی‌ها ارائه شده‌اند:
 • System.Linq.Enumerable
 • System.Linq.Queryable
 • System.Linq.ParallelEnumarable
بطور کلی هر نمونه‌ای که اینترفیس <IEnumerable<Tsource را پیاده سازی کرده باشد می‌تواند از این متدهای الحاقی استفاده کند.
عملگرهای جستجو به دو صورت تکی و زنجیره‌ای برای ایجاد پرس و جو‌های پیچیده مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پرس و جوی‌های زنجیره‌ای
در ابتدا کلاسی به نام Ingredient را به شکل زیر تعریف می‌کنیم (این کلاس نشان دهنده‌ی نام مواد غذایی و کالری آنهاست):
class Ingredient
{
    public string Name { get; set; }
    public int Calories { get; set; }
}
لیستی از مواد غذایی را ایجاد می‌کنیم:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Suger", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100 },
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150 },
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50 },
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200 }
};
حال می‌خواهیم بصورت زنجیره‌ای از عملگر‌های پرس و جوی Where,OrderBy,Select استفاده کنیم:
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Suger", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100 },
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150 },
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50 },
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200 }
};

IEnumerable<string> highCalories =
ingredients.Where(x => x.Calories >= 150)
  .OrderBy(x => x.Name)
  .Select(x => x.Name);

foreach (var item in highCalories)
{
   Console.WriteLine(item);
}
خروجی کد بالا به شکل زیر است :
Butter
Milk
Suger
نمودار زیر نحوه‌ی عملکرد عملگرهای پرس و جو را نشان می‌دهد. هر عملگر بر روی توالی خروجی عملگر قبلی کار می‌کند. توجه کنید که توالی ورودی از نوع <IEnumerable<Ingredient می‌باشد و توالی خروجی تولید شده از نوع <IEnumerable<string است.
در این مثال عملگر‌های پرس و جو بر روی توالی ورودی عمل می‌کنند تا به دستور Select برسند. دستور Select هر عنصر را به یک رشته تبدیل می‌کند. این عملیات را Projection می‌گویند.











عبارت Lambda نوشته شده‌ی در بخش Select مشخص می‌کند که خروجی بر اساس چه خصوصیتی از توالی ورودی باشد. در اینجا نام عناصر به صورت رشته در خروجی ظاهر می‌شوند.


سبک Query Expression (عبارت‌های پرس و جو) 

Query Expression یک گرامر زیبا و روان برای نوشتن پرس و جو‌ها را ارائه می‌دهد. در مثال زیر از سبک Query Expression استفاده کرده‌ایم:

Ingredient[] ingredients =
{
    new Ingredient {Name = "Suger", Calories = 500},
    new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
    new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
    new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
    new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<string> highCalories =
    from i in ingredients
    where i.Calories >= 150
    orderby i.Name
    select i.Name;

foreach (var item in highCalories)
{
    Console.WriteLine(item);
}

خروجی کد بالا با خروجی کد به سبک Fluent  یکسان است:

Butter
Milk
Suger

همانطور که می‌بینید ترتیب عملیات همانند روش قبل است. عبارت‌های پرس و جوی (from,where,orderby,select) به ترتیب با اصلاح توالی ورودی و تحویل آن به عبارت جستجوی بعدی کار را انجام می‌دهند.

عبارت جستجوی بالا با کلمه‌ی کلیدی from آغاز شده است. هدف from دو چیز است:

1- مشخص کردن توالی ورودی (منبع داده)

2- معرفی متغیر Range  (مشخص کردن عنصر مورد نظر در منبع داده)

متغیر Range همچون متغیر شمارنده در حلقه هاست. 


در ادامه این سری آموزشی درباره متغیر Range بصورت کاملتری بحث خواهیم کرد.   

مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 12 - بررسی تنظیمات ارث بری روابط
پیشنیاز: «تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first»

در مطلب پیشنیاز فوق، تنظیمات روابط ارث بری را تا EF 6.x، می‌توانید مطالعه کنید. در EF Core 1.0 RTM، فقط رابطه‌ی TPH که در آن تمام کلاس‌های سلسه مراتب ارث بری، به یک جدول در بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند، پشتیبانی می‌شود. سایر روش‌های ارث بری که در EF 6.x وجود دارند، مانند TPT و TPC، قرار است به نگارش‌های پس از 1.0 RTM آن اضافه شوند:
- لیست مواردی که قرار است به نگارش‌های بعدی اضافه شوند
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPT
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPC


طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط

مرسوم است که یک کلاس ویژه را به نام BaseEntity، به شکل زیر تعریف کنند؛ که اهدف آن حداقل سه مورد ذیل است:
الف) کاهش ذکر فیلدهای تکراری در سایر کلاس‌های دومین برنامه، مانند فیلد Id
ب) نشانه گذاری موجودیت‌های برنامه، جهت یافتن سریع آن‌ها توسط Reflection (برای مثال افزودن خودکار موجودیت‌ها به Context برنامه با یافتن تمام کلاس‌هایی که از نوع BaseEntity هستند)
ج) مقدار دهی خودکار یک سری از فیلدهای ویژه، مانند زمان افزوده شدن رکورد و آخرین زمان ویرایش شدن رکورد و امثال آن
public class BaseEntity
{
   public int Id { set; get; }
   public DateTime? DateAdded { set; get; }
   public DateTime? DateUpdated { set; get; }
}
و پس از آن هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
public class Person : BaseEntity
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
}
حالت پیش فرض ارث بری‌ها در EF Core، همان حالت TPH است که در ادامه توضیح داده خواهد شد. اما هدف ما در اینجا تنظیم هیچکدام از حالت‌های ارث بری نیست. هدف صرفا کاهش تعداد فیلدهای تکراری ذکر شده‌ی در کلاس‌های دومین برنامه است. بنابراین جهت لغو تنظیمات ارث بری EF Core، نیاز است یک چنین تنظیمی را انجام داد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
با فراخوانی متد Ignore بر روی کلاس پایه‌ی تهیه شده، این کلاس دیگر وارد تنظیمات روابط EF Core نمی‌شود و در جداول نهایی، فیلدهای آن به صورت معمول در کنار سایر فیلدهای جداول مشتق شده‌ی از آن‌ها قرار می‌گیرند.

مشکل! اگر بر روی کلاس پایه‌ی تعریف شده تنظیماتی را اعمال کنید (هر نوع تنظیمی را)، با توجه به فراخوانی متد Ignore، این تنظیمات نیز ندید گرفته خواهند شد.
اگر علاقمند بودید تا این تنظیمات را به تمام کلاس‌های مشتق شده‌ی از BaseEntity به صورت خودکار اعمال کنید، روش کار به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
   foreach (var entityType in modelBuilder.Model.GetEntityTypes())
   {
     var dateAddedProperty = entityType.FindProperty("DateAdded");
     dateAddedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAdd;
     dateAddedProperty.SqlServer().DefaultValueSql = "getdate()";
     var dateUpdatedProperty = entityType.FindProperty("DateUpdated");
     dateUpdatedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAddOrUpdate;
     dateUpdatedProperty.SqlServer().ComputedColumnSql = "getdate()";
   }
کاری که در اینجا انجام شده، تنظیم خاصیت DateAdded کلاس پایه، به حالت ValueGeneratedOnAdd و تنظیم خاصیت DateUpdated کلاس پایه به حالت ValueGeneratedOnAddOrUpdate با مقدار پیش فرض getdate است. این مفاهیم را در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» پیشتر بررسی کردیم.
خلاصه‌ی آن نیز به این صورت است:
الف) نیازی نیست تا در حین ثبت اطلاعات موجودیت‌های خود، فیلدهای DateAdded و یا DateUpdated را مقدار دهی کنید.
ب) فیلد DateAdded فقط در زمان اولین بار ثبت در بانک اطلاعاتی، به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.
ج) فیلد DateUpdated در هر بار فراخوانی متد SaveChanges  (یعنی در هر دو حالت ثبت و یا به روز رسانی) به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.

تذکر! بدیهی است متد getdate، یک متد بومی سمت SQL Server است و این روش خاص تعیین مقدار پیش فرض فیلدها، فقط با SQL Server کار می‌کند. همچنین این getdate، به معنای دریافت تاریخ و ساعت سروری است که SQL Server بر روی آن نصب شده‌است و نه سروری که برنامه‌ی وب شما در آن قرار دارد و برنامه کوچکترین دخالتی را در مقدار دهی این مقادیر نخواهد داشت.
در قسمت‌های بعدی که مباحث Tracking را بررسی خواهیم کرد، روش دیگری را برای طراحی کلاس‌های پایه و مقدار دهی خواص ویژه‌ی آن‌ها مطرح می‌کنیم که مستقل است از نوع بانک اطلاعاتی مورد استفاده.


بررسی تنظیمات رابطه‌ی  Table per Hierarchy یا TPH

رابطه‌ی TPH یا تشکیل یک جدول بانک اطلاعاتی، به ازای تمام کلاس‌های دخیل در سلسه مراتب ارث بری تعریف شده، بسیار شبیه است به حالت BaseEntity فوق که در آن نیز ارث بری تعریف شده، در نهایت منجر به تشکیل یک جدول، در سمت بانک اطلاعاتی می‌گردد. با این تفاوت که در حالت TPH، فیلد جدیدی نیز به نام Discriminator، به تعریف نهایی جدول ایجاد شده، اضافه می‌شود. از فیلد Discriminator جهت درج نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF در حین کار با اشیاء، دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند و نوع ردیف درج شده‌ی در بانک اطلاعاتی چیست؟
باید دقت داشت که تنظیمات TPH، شیوه برخورد پیش فرض EF Core با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری را ندارد. اما اگر علاقمند بودید تا نام فیلد خودکار Discriminator و مقادیری را که در آن درج می‌شوند، سفارشی سازی کنید، روش کار صرفا توسط Fluent API میسر است و به صورت زیر می‌باشد:
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }
}

public class RssBlog : Blog
{
   public string RssUrl { get; set; }
}

class MyContext : DbContext
{
   public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
   protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
   {
      modelBuilder.Entity<Blog>()
       .HasDiscriminator<string>("blog_type")
       .HasValue<Blog>("blog_base")
       .HasValue<RssBlog>("blog_rss");
   }
}
در اینجا نام فیلد Discriminator، به blog_type، مقدار نوع متناظر با کلاس Blog، به blog_base و مقدار نوع متناظر با کلاس RssBlog، به blog_rss تنظیم شده‌است.
اگر این تنظیمات سفارشی صورت نگیرند، از نام‌های پیش فرض نوع‌ها برای مقدار دهی ستون Discriminator، مانند تصویر ذیل استفاده خواهد شد:


برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:
 var blog1 = db.Blogs.OfType<RssBlog>().FirstOrDefault(x => x.RssUrl == "………");
نظرات مطالب
ارسال انواع بی نام (Anonymous) بازگشتی توسط Entity framework به توابع خارجی
 من میخام جداول زیر رو به روش بالا با هم join و استفاده کنم

  var query = pro.types.Select(ty => new
       {
           typID = ty.type_id,
           typ_nam = ty.type_nam,
           cat_names = ty.categories.Select(cat => new
           {
               catgID = cat.cat_id,
               catg_name = cat.cat_nam,
               items = pro.items.Select(itm => new
               {
                   item_ID = itm.item_id,
                   item_nam = itm.item_nam,
                   item_path = itm.url,
                   coments = pro.comments.Select(cmm => new
                   {
                       comm_title = cmm.comment_nam,
                       comm_mail = cmm.mail,
                       comm_text = cmm.text,
                   })

               })


           })

       }).ToList();

 bool l = myfunc(query);

  protected bool myfunc(object q)
    {
        var cquery = CreateGenericListFromAnonymous(q,
            new
            {
                typID = 0,
                typ_nam = string.Empty,
                cat_names = CreateEmptyAnonymousIEnumerable(new
                {
                    catgID = 0,
                    catg_name = string.Empty,
                    items = CreateEmptyAnonymousIEnumerable(new
                    {
                        item_ID = 0,
                        item_name = string.Empty,
                        item_path = string.Empty,
                        coments = CreateEmptyAnonymousIEnumerable(new
                        {
                            comm_title = string.Empty,
                            comm_mail = string.Empty,
                            comm_text = string.Empty,

                        })
                    })
                })
            });
        foreach (var item in cquery)
        {
            int ID = item.typID;
            string type_title = item.typ_nam;
            foreach (var Cname in item.cat_names)
            {
                int categoryID = Cname.catgID;
                string category_name = string.Empty;

                foreach (var Iname in Cname.items)
                {
                    int ItmID = Iname.item_ID;
                    string ItmName = Iname.item_name;
                    string ItmPath = Iname.item_path;
                    foreach (var cm in Iname.coments)
                    {
                        string com_title = cm.comm_title;
                        string com_mail = cm.comm_mail;
                        string com_text = cm.comm_text;
                    }
                }
            }
        }
        return true;
    }