مطالب
تازه‌های سرویس پک یک VS 2010 - پشتیبانی از HTML5 و CSS3

یکی دیگر از قابلیت‌های جدیدی که پس از نصب سرویس پک یک VS 2010 در اختیار علاقمندان خواهد بود، پشتیبانی از HTML5 و CSS3 است.
ابتدا باید آن‌را فعال کرد. برای این منظور به مسیر ذیل مراجعه کنید:
Tools -> Option -> Text Editor -> HTML -> Validation


و یا اینکار را از طریق نوار ابزار HTML Source Editing نیز می‌توان انجام داد:


به این صورت Intellisense ویرایشگر VS.NET امکان شناسایی و کار ساده‌تر با عناصر HTML 5 را نیز فراهم کرده؛ همچنین استفاده از مواردی مانند موارد ذیل هم مجاز و بدون مشکل خواهد بود:
<input type="email" runat="server" />
<asp:TextBox type="datetime" runat="server" ID="txtDateTime" />

در مورد CSS3 ...
اگر به منوها مراجعه کنید حتی پس از نصب SP1 نیز به ظاهر خبری از آن نیست! به نظر مدخل رجیستری آن فراموش شده و باید به صورت دستی اینکار صورت گیرد (+):
HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\VisualStudio\9.0\Packages\{A764E895-518D-11d2-9A89-00C04F79EFC3}\Schemas
From there add a Key: Schema 5
Add two string values:
Keyname: File
Value: css30.xml

Keyname: Friendly Name

Value: CSS 3.0

و یا افزونه‌ی CSS 3 Intellisense Schema نیز چنین امکانی را فراهم می‌سازد (+).
علاوه بر این، سرویس پک یک برنامه Expression Web نیز قابلیت‌های ذکر شده را به همراه دارد (+).

مطالب دوره‌ها
طراحی روابط و ارجاعات در RavenDB
در قسمت‌های قبل، با پیش زمینه‌ی ذهنی طراحی مدل‌های RavenDB به همراه اصول مقدماتی کوئری نویسی آن آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم معادل‌های روابط موجود در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را در RavenDB و مطابق ذهنیت غیر رابطه‌ای آن، مدلسازی کنیم و مثال‌های بیشتری را بررسی نمائیم.

مدیریت روابط در RavenDB

یکی از اصول طراحی مدل‌ها در RavenDB، مستقل بودن اسناد یا documents است. به این ترتیب کلیه اطلاعاتی که یک سند نیاز دارد، داخل همان سند ذخیره می‌شوند (به این نوع شیء،  Root Aggregate هم گفته می‌شود). اما این اصل سبب نخواهد شد تا نتوان یا نباید ارتباطی را بین اسناد تعریف کرد. بنابراین سؤال مهم اینجا است که چه اطلاعات مرتبطی باید داخل یک سند ذخیره شوند و چه اطلاعاتی باید به سند دیگری ارجاع داده شوند. برای پاسخ به این سؤال سه روش ذیل را باید مدنظر داشت:

الف) Denormalized references
فرض کنید در دنیای رابطه‌ای دو جدول سفارش و مشتری را دارید. در این حالت، جدول سفارش تنها شماره آی دی اطلاعات مشتری را از جدول مشتری یا کاربران سیستم، در خود ذخیره خواهد کرد. به این ترتیب از تکرار اطلاعات مشتری در جدول سفارشات جلوگیری می‌گردد. اما اگر اطلاعات پرکاربرد مشتری را در داخل جدول سفارش قرار دهیم به آن denormalized reference گفته می‌شود.
ایجاد denormalized reference یکی از روش‌های مرسوم در دنیای NoSQL و RavenDB است؛ خصوصا جهت سهولت نمایش اطلاعات. به این ترتیب ارجاع به سندهای دیگر کمتر شده و ترافیک شبکه نیز کاهش می‌یابد. برای مثال در اینجا نام و آدرس مشتری را داخل سند ثبت شده قرار می‌دهیم و از سایر اطلاعات او (که اهمیت نمایشی ندارند) مانند کلمه عبور و امثال آن صرفنظر خواهیم کرد.
اینجا است که یک سری از سؤالات مطرح خواهند شد مانند : «اگر آدرس مشتری تغییر کرد، چطور؟»
بنابراین بهترین حالت استفاده از روش denormalized references محدود خواهد شد به موارد ذیل:
الف) قید اطلاعاتی که به ندرت تغییر می‌کنند. برای مثال نام یک شخص یا نام یک کشور، استان یا شهر.
ب) ثبت اطلاعات تکراری که در طول زمان تغییر می‌کنند، اما باید تاریخچه‌ی آن‌ها حفظ شوند. برای مثال اگر آدرس مشتری تغییر کرده است، واقعا اجناس سندهای قبلی او، صرفنظر از آدرس جدیدی که اعلام کرده است، به آدرس قبلی او ارسال شده‌اند و این تاریخچه باید در سیستم حفظ شوند.
ج) اطلاعاتی که ممکن است بعدها حذف شوند؛ اما نیاز است سابقه اسناد قبلی تخریب نشوند. برای مثال کارخانه‌ای را درنظر بگیرید که امسال یک سری چینی خاص را تولید می‌کند و می‌فروشد. سال بعد خط تولید خود را عوض کرده و سری اجناس دیگری را شروع به تولید و فروش خواهد کرد. در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نمی‌توان اجناسی را که در جداول دیگر ارجاع دارند، به این سادگی‌ها حذف کرد. در اینجا باید از روش‌هایی مانند تعریف فیلد بیتی IsDeleted برای مخفی کردن ظاهری رکوردهای موجود کمک گرفت. اما در دنیای رابطه‌ای، اطلاعات مهم محصول را در سند اصلی ثبت کنید. بعد هر زمانیکه نیازی به محصول نبود، کلا تعریف آن‌را حذف نمائید.


ب) Includes
Includes در RavenDB برای پوشش مشکلات denormalization ارائه شده است. در اینجا بجای اینکه یک شیء کپی اطلاعات پرکاربرد شیء‌ایی دیگر را در خود ذخیره کند، تنها ارجاعی (یک Id رشته‌ای) از آن شیء را در سند مرتبط ذخیره خواهد کرد.
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
 
public class Customer
{
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
    public short Age { get; set; }
    public string HashedPassword { get; set; }
}
برای نمونه در کلاس Order شاهد یک Id رشته‌ای ارجاع دهنده به کلاس Customer هستیم. هرگاه که نیاز به بارگذاری اطلاعات شیء Order به همراه کل اطلاعات مشتری او تنها در یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی باشد، می‌توان از متد الحاقی Include مختص RavenDB استفاده کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
                   .Load("orders/1234");
 
// این کوئری از کش سشن خوانده می‌شود و کاری به سرور ندارد
var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
همانطور که مشاهده می‌کنید، با ذکر متد Include، اعلام کرده‌ایم که مایل هستیم تا اطلاعات سند مشتری متناظر را نیز داشته باشیم. در این حالت در Load بعدی که بر اساس Id مشتری انجام شده، دیگر رفت و برگشتی به سرور انجام نشده و اطلاعات مشتری از کش سشن جاری که پیشتر با فراخوانی Include مقدار دهی شده است، دریافت می‌گردد.
حتی می‌توان چند سند مرتبط را با هم بارگذاری کرد؛ با حداقل رفت و برگشت به سرور:
var orders = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت هستند و به سرور ارسال نمی‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}
همچنین امکان استفاده از متد Include در LINQ API نیز پیش بینی شده است. برای این منظور باید از متد Customize استفاده کرد:
var orders = session.Query<Order>()
    .Customize(x => x.Include<Order>(o => o.CustomerId))
    .Where(x => x.TotalPrice > 100)
    .ToList();
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت اجرا می‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}


Includeهای یک به چند

اکنون فرض کنید به کلاس سفارش، آرایه تامین کننده‌ها نیز افزوده شده است (رابطه یک به چند):
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
بارگذاری یکباره روابط یک به چند نیز با Include میسر است:
var orders = session.Include<Order>(x => x.SupplierIds)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    foreach (var supplierId in order.SupplierIds)
    {
        // از کش سشن خوانده می‌شود
        var supp = session.Load<Supplier>(supplierId);
    }
}



Includeهای چند سطحی

در اینجا کلاس سفارشی را در نظر بگیرید که دارای خاصیت ارجاع دهنده نیز هست. این خاصیت به شکل یک کلاس تعریف شده است و نه به شکل  یک آی دی رشته‌ای:
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public Referral Refferal { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}

public class Referral
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public double CommissionPercentage { get; set; }
}
متد Include امکان ارجاع به خواص تو در تو را نیز دارد:
var order = session.Include<Order>(x => x.Refferal.CustomerId)
    .Load("orders/1234");
 
// از کش سشن خوانده می‌شود
var referrer = session.Load<Customer>(order.Refferal.CustomerId);
همچنین این متد با مجموعه‌ها نیز کار می‌کند. برای مثال اگر تعریف متد LineItem به صورت زیر باشد:
public class LineItem
{
    public string ProductId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public double Price { get; set; }
}
برای بارگذاری یکباره اسناد مرتبط می‌توان به روش ذیل عمل کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.LineItems.Select(li => li.ProductId))
    .Load("orders/1234");
 
foreach (var lineItem in order.LineItems)
{
    // از کش سمت کلاینت خوانده می‌شود
    var product = session.Load<Product>(lineItem.ProductId);
}

و به صورت خلاصه برای باگذاری اسناد مرتبط، دیگر از دو کوئری پشت سر هم ذیل استفاده نکنید:
var order = session.Load<Order>("orders/1");
var customer = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
این دو کوئری یعنی دوبار رفت و برگشت به سرور. با استفاده از Include می‌توان تعداد رفت و برگشت‌ها و همچنین ترافیک شبکه را کاهش داد. به علاوه سرعت کار نیز افزایش خواهد یافت.


ج) تفاوت بین Reference و Relationship

برای درک اینکه آیا اطلاعات یک شیء مرتبط را بهتر است داخل شیء اصلی (Aggregate rooe) ذخیره کرد یا خیر، باید مفاهیم ارجاع و ارتباط را بررسی کنیم.
اگر به مثال سفارش و مشتری دقت کنیم، یک سفارش را بدون مشتری نیز می‌توان تکمیل کرد. برای مثال بسیاری از فروشگاه‌ها به همین نحو عمل می‌کنند و اگر شماره Id مشتری را به سندی اضافه می‌کنیم، صرفا جهت این است که بدانیم این سند متعلق به شخص دیگری نیست. بنابراین «ارجاعی» به کاربر در جدول سفارش می‌تواند وجود داشته باشد.
اکنون اقلام سفارش را درنظر بگیرید. هر آیتم سفارش تنها با بودن آن سفارش خاص است که معنا پیدا می‌کنند و نه بدون آن. این آیتم می‌تواند ارجاعی به محصول مرتبط داشته باشد. اینجا است که می‌گوییم اقلام سند با سفارش «در ارتباط» هستند؛ اما یک سند ارجاعی دارد به مشتری.
از این دو مفهوم برای تشخیص تشکیل Root Aggregate استفاده می‌شود. به این ترتیب تشخیص داده‌ایم اقلام سند، Root Aggregate را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین ذخیره سازی تمام آن‌ها داخل یک سند RavenDB معنا پیدا می‌کند.


چند مثال برای درک بهتر نحوه طراحی اسناد در RavenDB

الف) Stackoverflow
صفحه نمایش یک سؤال و پاسخ‌های آن و همچنین رای‌های هر آیتم را درنظر بگیرید. در اینجا کاربران همزمانی ممکن است به یک سؤال رای بدهند، پاسخ‌هایی را ارائه دهند و یا کاربر اصلی، سؤال خویش را ویرایش کند. به این ترتیب با قرار دادن کلیه آیتم‌های این سند داخل آن، به مشکلات همزمانی برخواهیم خورد. برای مثال واقعا نمی‌خواهیم که به علت افزوده شدن یک پاسخ، کل سند قفل شود.
بنابراین ذخیره سازی سؤال در یک سند و ذخیره سازی لیست پاسخ‌ها در سندی دیگر، طراحی بهتری خواهد بود.

ب) سبد خرید و آیتم‌های آن
زمانیکه کاربری مشغول به خرید آنلاین از سایتی می‌شود، لیست اقلام انتخابی او یک سفارش را تشکیل داده و به تنهایی معنا پیدا نمی‌کنند. به همین جهت ذخیره سازی اقلام سفارش به صورت یک Root aggregate در اینجا مفهوم داشته و متداول است.

ج) یک بلاگ و کامنت‌های آن
در اینجا نیز کاربران، مجزای از مطلب اصلی ارسال شده ممکن است نظرات خود را ویرایش کنند یا اینکه بخواهیم نظرات را جداگانه لیست کنیم. بنابراین این دو (مطالب و نظرات) موضوعاتی جداگانه بوده و نیازی نیست به صورت یک Root aggregate تعریف شوند.

بنابراین در حین طراحی اسناد NoSQL باید به اعمال و «محدوده‌های تراکنشی» انجام شده دقت داشت تا اینکه صرفا عنوان شود این یک رابطه یک به چند یا چند به چند است.
نظرات مطالب
روشی برای DeSerialize کردن QueryString به یک کلاس
جهت افزودن پشتیبانی از حالت POST کد متد را به شکل زیر تغییر دهید:
 public T GetFromQueryString<T>(RequestType type=RequestType.GET) where T : new()
        {
            var obj = new T();
            var properties = typeof(T).GetProperties();

            var queries =new NameValueCollection();
            if(type==RequestType.GET)
                queries= HttpContext.Current.Request.QueryString;
            else
            {
                queries = HttpContext.Current.Request.Form;
            }

            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        if(!keys.Any())
                            continue;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is crupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key]);
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت چهارم - تعیین نوع هوک‌های useState و useRef
پس از بررسی روش تعیین نوع‌های خواص props در قسمت‌های قبل، اکنون نوبت به بررسی روش تعیین نوع‌های انواع React Hooks است. در این قسمت دو هوک پرکاربرد useState و useRef را بررسی می‌کنیم.


روش تعیین نوع useState Hook

برای این منظور در ابتدا فایل جدید src\components\Input.tsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";

export const Input = () => {
  const [name, setName] = useState("");
  return <input value={name} onChange={(e) => setName(e.target.value)} />;
};
همچنین تعریف المان آن‌را نیز به فایل src\App.tsx جهت نمایش </ Input> با ذکر "import { Input } from "./components/Input، انجام می‌دهیم.

پس از این تعاریف ... برنامه بدون مشکل کار می‌کند و کامپایل می‌شود. اکنون سؤال اینجا است که آیا تایپ‌اسکریپت در ایجا اصلا کاری را هم انجام می‌دهد؟ برای درک این موضوع، سطر useState را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
const [name, setName] = useState(0);
بلافاصله خطای زیر ظاهر می‌شود:

عنوان می‌کند که مقدار رشته‌ای e.target.value، به مقدار عددی name قابل انتساب نیست. به عبارتی TypeScript از قابلیت Type Inference خود در اینجا استفاده می‌کند. درست است که به ظاهر نوعی را برای useState و خروجی منتسب به آن تعیین نکرده‌ایم، اما بر اساس نوع مقدار پیش‌فرض آن، نوع name و setName به صورت خودکار مشخص می‌شوند و نیازی به ذکر صریح این نوع، نیست. برای مثال در حالت اول چون مقدار پیش‌فرض useState را یک رشته‌ی خالی معرفی کرده بودیم، نوع name نیز string درنظر گرفته شده بود. در حالت دوم بر اساس مقدار پیش‌فرض عددی useState، اینبار نوع name نیز یک number خواهد بود و دیگر نمی‌توان یک مقدار رشته‌ای را مانند e.target.value به آن انتساب داد. مزیت کار کردن با TypeScript در اینجا، مشاهده‌ی آنی خطای یک چنین استفاده‌ها و انتساب‌های نادرستی است.

مفهوم Type Inference را در تصاویر زیر بهتر می‌توان مشاهده کرد. اشاره‌گر ماوس را به تعریف useState نزدیک کنید. در توضیحاتی که ظاهر می‌شود، بر اساس نوع مقدار پیش‌فرض آن، نوع آرگومان جنریک متد useState نیز به صورت خودکار تغییر می‌کند:



و نکته‌ی مهم اینجا است که نیازی به ذکر صریح این نوع جنریک، مانند مثال زیر نیست:
const [name, setName] = useState<string>("");
و سطر فوق با سطر زیر که بیانگر Type Inference است، دقیقا یکی است:
const [name, setName] = useState("");

سؤال: اگر مقدار اولیه‌ی useState را null تعیین کردیم و یا اصلا تعریف نکردیم و undefined بود، چطور؟
در یک چنین حالتی که نوع دقیق state، از طریق مقدار اولیه‌ی آن قابل استنتاج نیست، نیاز هست همانند تصاویر فوق، تعریف جنریک useState را به نحو صریحی ذکر کرده و آن‌را با union types تکمیل کنیم:
const [name, setName] = useState<string | null>(null);
به این ترتیب عنوان کرده‌ایم که نوع name در اینجا می‌تواند رشته‌ای و یا نال باشد.


روش تعیین نوع useRef Hook

در ادامه می‌خواهیم نحوه‌ی تعیین نوع DOM Elements را در React بررسی کنیم. با استفاده از useRef می‌توان به ارجاعی از یک DOM Element دسترسی یافت.
import React, { useRef, useState } from "react";

export const Input = () => {
  const [name, setName] = useState("");
  const inputRef = useRef(null);

  if (inputRef && inputRef.current) {
    console.log("ref", inputRef.current.value);
  }
  return (
    <input
      ref={inputRef}
      value={name}
      onChange={(e) => setName(e.target.value)}
    />
  );
};
برای اینکار ابتدا useRef را با یک مقدار اولیه‌ی null، توسط ویژگی ref، به یک DOM Element خاص متصل می‌کنیم. تا اینجا برنامه بدون مشکل کار می‌کند؛ اما زمانیکه خواستیم برای مثال به inputRef.current.value دسترسی پیدا کنیم، دیگر تعریف ساده‌ی useRef(null) پاسخگو نبوده و خطای زیر گزارش می‌شود:


عنوان می‌کند نوعی که inputRef.current دارد، نال است و نال به همراه خاصیت value نیست. برای اینکه نوع inputRef را بهتر بتوانیم بررسی کنیم، دقیقا بر روی آن کلیک راست کرده و گزینه‌ی Go to Type Definition را انتخاب کنید. بلافاصله به تعریف زیر هدایت خواهیم شد:
interface MutableRefObject<T> {
   current: T;
}
inputRef، از نوع MutableRefObject جنریک است که تنها دارای یک خاصیت current است. نوع T آن هم در اینجا با توجه به مقدار اولیه‌ی آن، null درنظر گرفته شده‌است. به همین جهت هرچند می‌دانیم inputRef.current به المان input صفحه اشاره می‌کند، اما نمی‌توانیم به خواص و متدهای آن دسترسی پیدا کنیم.
برای رفع این مشکل فقط کافی است نوع المان مدنظر را صریحا به عنوان آرگومان جنریک useRef معرفی کنیم:
const inputRef = useRef<HTMLInputElement>(null);
نحوه‌ی تشخیص این نوع هم ساده‌است. فقط کافی است اشاره‌گر ماوس را بر روی المانی خاص قرار دهید. بلافاصله نوع آن مشخص می‌شود:



فعال بودن Strict Null Checking در پروژه‌های TypeScript ای React

نکات مطلب «نوع‌های نال نپذیر در TypeScript» به صورت پیش‌فرض در پروژه‌های تایپ اسکریپتی React هم فعال هستند؛ چون پرچم strict واقع در فایل tsconfig.json پروژه، به صورت پیش‌فرض به true تنظیم شده‌است و این پرچم، Strict Null Checking را نیز شامل می‌شود. برای آزمایش فعال بودن آن، کدهای فوق را به صورت زیر تغییر دهید تا صرفا if آن حذف شود:
//if (inputRef && inputRef.current) {
  console.log("ref", inputRef.current.value);
//}
بلافاصله خطای امکان نال بودن inputRef.current در اولین بار رندر کامپوننت جاری را دریافت خواهید کرد:

که برای رفع آن، همانند قبل باید ذکر if بررسی نال بودن inputRef و خاصیت current آن‌را اضافه کرد؛ تا دیگر در زمان اجرای برنامه، با شانس نال بودن یکی از این‌دو مواجه نشویم و به کیفیت بالاتری در برنامه‌ی خود برسیم.
روش بررسی if (inputRef && inputRef.current) معادل ساده‌تری را نیز در TypeScript 3.7 به بعد دارد که به Optional Chaining معروف است؛ به صورت زیر:
console.log("ref", inputRef?.current?.value);
در این حالت دیگر نیازی به ذکر if یاد شده نیست و وجود .? به معنای ادامه‌ی این زنجیره، در صورت نال نبودن قطعه‌ی قبلی است.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
برای این حالت خاص (تولید sequence بر اساس مقادیر یک ستون دیگر) باید از window functions استفاده کرد:
CREATE TABLE #Table1
(
   [Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
   [ForeignKeyId] [int] NOT NULL,
)

Insert Into #Table1 VALUES
(1), (1), (1), (2), (2), (2), (3), (3), (3)

Select [Id], [ForeignKeyId] ,
  ROW_NUMBER() OVER(PARTITION BY [ForeignKeyId] ORDER BY [ForeignKeyId]) [SomeSequence]
 from #Table1

Drop table #Table1
با این خروجی:


برای استفاده‌ی آن در EF Core، عبارت ذیل را
ROW_NUMBER() OVER(PARTITION BY [ForeignKeyId] ORDER BY [ForeignKeyId]) [SomeSequence]
مانند مثال HasComputedColumnSql ذکر شده‌ی در مطلب فوق، استفاده کنید.
مطالب دوره‌ها
کار با AutoMapper زمانیکه نوع منبع داده مورد استفاده مشخص نیست
در سناریوهای متداول نگاشت اشیاء، مشخص است که نوع ViewModel برنامه چیست و معادل Model آن کدام است. اما حالت‌هایی مانند کار با anonymous objects و یا data reader و data table و امثال آن نیز وجود دارند که در این حالت‌ها، نوع منبع داده‌ی مورد استفاده، شیء مشخصی نیست که بتوان آن‌را در قسمت CreateMap مشخص کرد. برای مدیریت یک چنین حالت‌هایی، متد DynamicMap طراحی شده‌است.

مثال اول: تبدیل یک DataTable به لیست جنریک معادل

فرض کنید یک DataTable را با ساختار و داده‌های ذیل در اختیار داریم:
var dataTable = new DataTable("SalaryList");
dataTable.Columns.Add("User", typeof (string));
dataTable.Columns.Add("Month", typeof (int));
dataTable.Columns.Add("Salary", typeof (decimal));
 
var rnd = new Random();
for (var i = 0; i < 200; i++)
  dataTable.Rows.Add("User " + i, rnd.Next(1, 12), rnd.Next(400, 2000));
نوع این DataTable کاملا پویا است و می‌تواند هربار در قسمت‌های مختلف برنامه تعریف متفاوتی داشته باشد.
در ادامه معادل کلاس ساختار ستون‌های این DataTable را به صورت ذیل تهیه می‌کنیم.
public class SalaryList
{
  public string User { set; get; }
  public int Month { set; get; }
  public decimal Salary { set; get; }
}
اکنون می‌خواهیم اطلاعات DataTable را به لیستی جنریک از SalaryList نگاشت کنیم. برای اینکار تنها کافی است از متد DaynamicMap استفاده نمائیم:
var salaryList = AutoMapper.Mapper.DynamicMap<IDataReader, List<SalaryList>>(dataTable.CreateDataReader());
منبع داده را از نوع IDataReader بر اساس متد CreateDataReader مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب AutoMapper قادر خواهد بود تا اطلاعات این DataTable را به صورت خودکار پیمایش کند. سپس مقصد را نیز لیست جنریکی از کلاس SalaryList تعیین کرده‌ایم. مابقی کار را متد DynamicMap انجام می‌دهد.
کار با AutoMapper نسبت به راه حل‌های Reflection متداول بسیار سریعتر است. زیرا AutoMapper از مباحث Fast reflection به صورت توکار استفاده می‌کند.


مثال دوم: تبدیل لیستی از اشیاء anonymous به لیستی جنریک

در اینجا قصد داریم یک شیء anonymous را به شیء معادل SalaryList آن نگاشت کنیم. این‌کار را نیز می‌توان توسط متد DynamicMap انجام داد:
var anonymousObject = new
{
  User = "User 1",
  Month = 1,
  Salary = 100000
};
var salary = Mapper.DynamicMap<SalaryList>(anonymousObject);
و یا نمونه‌ی دیگر آن تبدیل یک لیست anonymous به معادل جنریک آن است که به نحو ذیل قابل انجام است:
var anonymousList = new[]
{
  new
  {
   User = "User 1",
   Month = 1,
   Salary = 100000
  },
  new
  {
   User = "User 2",
   Month = 1,
   Salary = 300000
  }
};
var salaryList = anonymousList.Select(item => Mapper.DynamicMap<SalaryList>(item)).ToList();
این نکته در مورد حاصل کوئری‌های LINQ یا IQueryable‌ها نیز صادق است.


مثال سوم: نگاشت پویا به یک اینترفیس

فرض کنید یک چنین اینترفیسی، در برنامه تعریف شده‌است و همچنین دارای هیچ نوع پیاده سازی هم در برنامه نیست:
public interface ICustomerService
{
  string Code { get; set; }
  string Name { get; set; }
}
اکنون قصد داریم یک شیء anonymous را به آن نگاشت کنیم:
var anonymousObject = new
{
  Code = "111",
  Name = "Test 1"
};
var result = Mapper.DynamicMap<ICustomerService>(anonymousObject);
در این حالت خاص، AutoMapper با استفاده از یک Dynamic Proxy به نام LinFu (که با اسمبلی آن Merge شده‌است)، پیاده سازی پویایی را از اینترفیس مشخص شده تهیه کرده و سپس کار نگاشت را انجام می‌دهد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: 
AM_Sample05.zip
مطالب
خواندنی‌های 19 تیر


امنیت

توسعه وب

دات نت فریم ورک

دبلیو سی اف

دبلیو پی اف و سیلور لایت

متفرقه

محیط‌های مجتمع توسعه

مرورگرها

مسایل انسانی، اجتماعی و مدیریتی برنامه نویسی

ویندوز

پی اچ پی

نظرات مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
jQuery خودش به صورت توکار بسیاری از قابلیت‌های LINQ را دارد. برای مثال معادل Where در آن grep.$ است و یا معادل Select، متد map.$ آن است. برای مثال کد #C زیر:
var maleNames = people
.Where(p => p.Sex == "M")
.Select(p => p.Name)
به صورت زیر توسط jQuery ترجمه می‌شود:
var maleNames = $.grep(people, function (p) { return p.Sex == 'M'; })
            .map(function (p) { return p.Name; });