بازخوردهای دوره
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
- Ajax.BeginForm هم در پشت صحنه از jQuery Ajax استفاده می‌کنه. فقط پیاده سازی نهائیش از شما مخفی شده.
- در نمونه بحث جاری کنترل بیشتری بر روی رویدادها خواهید داشت. مثلا قسمت xhr.status == 403 و هدایت کاربر به صفحه لاگین در صورت منقضی شدن اعتبارسنجی آن.
- Ajax.BeginForm برای کار کردن حتما نیاز به submit button داره. در مطلب جاری از یک span هم می‌تونید استفاده کنید و مشکلی نداره.
- در Ajax.BeginForm آنچنان کنترلی بر روی پردازش نهایی خروجی اکشن متد ندارید. مثلا در اینجا عنوان شد که اگر خروجی JSON بود و اگر دارای فیلد مشخصی با مقدار مشخصی بود نیاز است کار خاصی انجام شود. در حالت jQuery Ajax مستقیم، پردازش JSON ساده‌تر است.
اشتراک‌ها
Tailwind CSS چیست؟

Tailwind CSS is self-described as a utility first CSS framework. Rather than focusing on the functionality of the item being styled, Tailwind is centered around how it should be displayed. This makes it easier for the developer to test out new styles and change the layout. 

Tailwind CSS چیست؟
نظرات مطالب
استفاده از خواص راهبری در Entity framework بجای Join نویسی
منم دقیقا همین کارو کردم اما به این خطا برخورد کردم. پس از رفع خطا با روش معرفی شده، این دفعه با این خطا مواجه میشم:
 The entity or complex type 'PWS.DataLayer.Context.Tag' cannot be constructed in a LINQ to Entities query.
کوئری منم اینه
return tags.Cacheable(x => x.Select(item => new Tag
            {
                Id = item.Id,
                ArticlesCount = item.Articles.Count(),
                Name = item.Name,
                CreatedBy = item.CreatedBy,
                CreatedOn = item.CreatedOn,
                ModifiedBy = item.ModifiedBy,
                ModifiedOn = item.ModifiedOn
            })).ToList();
که در اون خصیصه ArticlesCount با NotMapped مزین شده و قراره تعداد مقالات اون تگ توش قرار بگیره
مطالب
تقویم شمسی کاملا Native برای Blazor
یکی از مزایای Blazor، استفاده از دانش C# / HTML / CSS (که خیلی از ما اینها را هم اکنون بلد هستیم) برای نوشتن برنامه‌های وب (SPA / PWA)، برنامه‌های Android / iOS / Windows و وب‌سایت‌هایی با قابلیت Pre Rendering و SEO Friendly است. با یک بار کدنویسی به کمک Blazor، ولی با Configuration‌های متفاوت می‌توان خروجی‌های مختلفی را برای پلتفرم‌های مختلف گرفت؛ برای مثال Blazor Hybrid خروجی Android / iOS / Windows و Blazor Web Assembly خروجی PWA / SPA و در نهایت Blazor Static خروجی وب سایت می‌دهد. به علاوه حالت Blazor Server نیز وجود دارد که امروزه بزرگ‌ترین مزیت آن، Development experience فوق‌العاده‌اش هست که در آن با استفاده از Hot Reload، می‌توان تغییرات در فایل‌های SCSS / C# / Razor را به صورت آنی، بدون نیاز به Build مجدد، رفرش کردن و از دست دادن State مشاهده نمود. امکان استفاده از Nuget Packageهای DotNet ای در Android / iOS / Windows / Web در کنار امکان استفاده از امکانات Native هر پلتفرم نیز از دیگر مزایای این روش است.

اما یکی از موانع استفاده‌ی جدی از Blazor در پروژه‌های داخلی، نبود تقویم شمسی است که سبک بوده و پیش نیاز خاصی جز خود Blazor نداشته باشد. یک راه حل جدید برای حل این مشکل، استفاده از Bit Components است که اخیرا به صورت Open Source ارائه شده است. شما می‌توانید Repository مربوطه را Fork نموده، Clone نمایید، به فولدر src بروید و با ویژال استودیو، Bit.Client.Web.BlazorUI.sln را باز کنید و سورس کامپوننت‌ها را به همراه تست‌های خودکار آن ببینید.
در سایت مربوطه نیز می‌توانید دمویی از بیش از ۲۷ کامپوننت را شامل File uploader، Drop Down، Date Picker، Color Picker، Tree list و... مشاهده کنید که هر کدام دارای Documentation کامل بوده و آماده به استفاده در پروژه‌های شما هستند.
برای استفاده از Bit Components در پروژه خود، ابتدا Package مربوطه را نصب نمایید و سپس فایل js و css مربوطه را نیز به index.html یا Host.cshtml یا Layout.cshtml اضافه کنید (بسته به تنظیمات پروژه‌تان).
در Bit Components جز معدود مواردی که چند خطی با JavaScript توسعه داده شده‌است، کمپوننت‌ها با C# / Razor / CSS توسعه داده شده‌اند. این روش نسبت به روش‌هایی که بر روی کمپوننت‌های کاملا JavaScript ای، اصطلاحا Wrapper ایجاد می‌کنند، دارای دو مزیت سرعت بالاتر و تضمین کار کردن آن در حالت‌های مختلف مانند Pre Rendering است.
<link href="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/styles/bit.blazorui.min.css" rel="stylesheet" />
<script src="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/scripts/bit.blazorui.min.js"></script>  
همچنین در فایل Imports.razor نیز using زیر را اضافه کنید
@using Bit.Client.Web.BlazorUI
به همین سادگی! حال برای تست، از Bit Button به صورت زیر استفاده کنید و اگر درست بود، می‌توانید سراغ کامپوننت‌های پیچیده‌تر همچون Date Picker بروید.
<BitButton>Hello!</BitButton>
برای Bit Date Picker نیز در razor خود یک Property یا Field برای نگه‌داری Date انتخاب شده داشته باشید (برای مثال به اسم BirthDate) که لازم است از جنس DateTimeOffset باشد (دقت کنید، نمایش و گرفتن تاریخ به شمسی یا میلادی می‌تواند باشد که این بر اساس Culture جاری سیستم است (توضیحات اضافه‌تر در قسمت پایانی مقاله)، ولی در نهایت شما DateTimeOffset میلادی انتخاب شده را خواهید داشت)
<BitDatePicker SelectedDate="@BirthDate"></BitDatePicker>
این کامپوننت دارای تنظیمات بسیاری است که می‌توانید در این صفحه آنها را مطالعه و در پروژه خود تست نمایید. اما بد نیست در مورد قسمت Culture Info که کمی پیچیده‌تر است، توضیحاتی داشته باشیم.
در C# .NET، کلاس CultureInfo، وظیفه نگهداری مواردی چون چند زبانگی، تقویم‌های مختلف (اعم از شمسی و...)، موارد مربوط به ارز (برای مثال علامت $ یا ریال و...) را به عهده دارد. از جمله مزایای BitDatePicker، سازگاری با CultureInfo است، به نحوی که CultureInfo.CurrentUICulture هر چه که باشد، بر اساس آن عمل می‌کند. بنابراین می‌توانید در Program.cs پروژه Blazor خود بنویسید:
CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
و وقتی BitDatePicker در یکی از صفحات باشد، چون fa-IR از Persian Calendar استفاده می‌کند، پس تقویم به صورت شمسی نمایش داده می‌شود.

سوال اول: اگر بخواهیم در کل سیستم، تقویم شمسی باشد، ولی در یکی از صفحات میلادی چه؟ خب می‌توانیم در آن صفحه، به شکل زیر از BitDatePicker استفاده کنیم:
<BitDatePicker Culture="@(new System.Globalization.CultureInfo("en-US"))" />

سوال دوم: تقویم شمسی نمایش داده شده، اسامی ماه‌ها را به صورت فینگلیش نمایش می‌دهد و یا اسامی خلاصه شده روزها صحیح نیست!
این به خود BitDatePicker ربطی ندارد، بلکه به CultureInfo فارسی خود dotnet مرتبط است، اما شما چگونه می‌توانید این مورد را بهبود بدید؟
شما می‌توانید ابتدا با
var cultureInfo = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR")
یک CultureInfo فارسی قابل ویرایش بسازید، برای مثال بنویسید
cultureInfo.DateTimeFormat.MonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };  
یک نمونه پیاده‌سازی کامل در اینجا
در ادامه لازم هست چه Culture Info ای را که خودتان سفارشی سازی کرده‌اید، یا Culture Info‌های سیستمی را در CultureInfo.CurrentUICulture قرار بدهید تا BitDatePicker از آن پیروی کند.
در صورت بروز هر گونه مشکلی یا درخواست اضافه شدن امکانی، در repo مربوطه روی GitHub می‌توانید یک issue را ثبت کنید.
مطالب
Angular Animation – بخش دوم

در قسمت قبل کلیات نحوه‌ی استفاده از Animation در Angular را مورد بررسی قرار دادیم. در این بخش قصد داریم نحوه‌ی اعمال Animation ‌های پیشرفته‌تری را مورد بررسی قرار دهیم. 


وضعیت void

این وضعیت به تمامی المانهایی که به view متصل نیستند، اعمال خواهد شد. این عدم اتصال به view برای یک المان می‌تواند بخاطر این باشد که این المان هنوز به صفحه وارد نشده است یا اینکه قبلا در صفحه بوده و الان در حال حذف شدن است.

درکل وضعیت void برای تعریف انیمیشنی در هنگام ورود و خروج المان به و از صفحه مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال گذار *=>void به تمامی المانهایی که view را ترک می‌کنند اعمال خواهد شد و void=>* به المانهایی که به view اضافه می‌شوند. 

قطعه کد زیر سبب تعریف انیمیشنی بر روی المنتهای ورودی و خروجی از صفحه خواهد شد: 

animations: [
  trigger('flyInOut', [
    transition('void => *', [
      style({transform: 'translateX(-100%)'}),
      animate(100)
    ]),
    transition('* => void', [
      animate(100, style({transform: 'translateX(100%)'}))
    ])
  ])
]

در این قطعه کد یک trigger به نام flyInOut تعریف شده است که در آن برای گذار ورود و خروج المنت در صفحه، انیمیشن تعریف شده است. همانطور که واضح است نیازی به تعریف حالت void، توسط تابع state وجود ندارد.

کد زیر نحوه استفاده از این trigger را نشان میدهد (با فرض اینکه لیستی از کاربران را در متغییر users داریم که با فراخوانی متد addNewUser یک آیتم به آن اضافه شده و با زدن دکمه Remove آیتم مورد نظر از لیست حذف می‌شود):

<ul>
  <li *ngFor="let user of users" [@flyInOut]>
    {{user.FirstName}}
    <button (click)="remove(user)">Remove</button>
    </li>
</ul>
<button (click)="addNewUser()">Add New User</button>

همچنین به جای void=>* در تابع transition، از :enter و به جای *=>void، از :leave می‌توان استفاده کرد. 

transition(':enter', [ ... ]); // void => *
transition(':leave', [ ... ]); // * => void

واضح است که شما می‌توانید از حالت void به هر حالت تعریف شده‌ی توسط خودتان نیز گذاری را تعریف کنید. برای مثال اگر قبلا حالت active و inactive را با استفاده از تابع state ساخته باشید، گذارهای زیر قابل تعریف خواهند بود و هیچگونه محدودیتی وجود نخواهد داشت:

transition('void => inactive', //...)

transition('inactive => void', //...)

transition('void => active', //..)

transition('active => void', //...)


کاربرد * در style

فرض کنید می‌خواهیم گذاری را تعریف کنیم که هنگام ورود المنت، در ابتدا ارتفاع المنت را به مقداری 0px تنظیم کرده و سپس همراه با یک انیمیشن، مقدار ارتفاع را به مقدار اصلی تنظیم خواهد کرد. چالشی که در اینجا وجود دارد این است که مقدار ارتفاع المنت مشخص نیست و بستگی به اندازه صفحه نمایش داشته و توسط آن css تنظیم خواهد شد. در اینجا می‌توان از * برای بدست آورن مقدار جاری یک خصوصیت از استایل استفاده کرد:

transition('void => *', [
   style({height: 0 }),
   animate(1000,style({ color: '*' }))
]),


انیمیشن چند مرحله‌ای با استفاده از Keyframes

تا اینجا تمامی انیمیشنهایی را که بررسی کردیم، یک انیمیشن یک مرحله‌ای بودند. در صورتیکه یک انیمیشن حرفه‌ای، متشکل از چند مرحله گذار خواهد بود. برای انجام اینکار از تابع Keyframes استفاده می‌کنیم. برای مثال می‌خواهیم انیمیشن ورود المنت را به صورتی در نظر بگیریم که المنت در ابتدا در نقطه -75% بالاتر از مکانی‌که در آنجا نمایش داده خواهد شد، با opacity صفر شروع  به حرکت کرده و در مرحله بعد به نقطه 35px پائین‌تر از مکان اصلی خود آمده و opacity نیم را خواهد داشت و در نهایت، با حرکت بعدی به جای اصلی خود خواهد رفت و opacity یک را پیدا می‌کند. 

animations: [
  trigger('flyInOut', [
    transition('void => *', [
      animate(300, keyframes([
        style({opacity: 0, transform: 'translateY(-75%)', offset: 0}),
        style({opacity: 0.5, transform: 'translateY(35px)',  offset: 0.3}),
        style({opacity: 1, transform: 'translateY(0)',     offset: 1.0})
      ]))
    ])    
  ])
]

تابع Keyframes آرایه‌ای از تابع style را دریافت می‌کند که هر تابع شامل خصوصیتهای انیمیشن به همراه یه خصوصیت offset است. این خصوصیت اختیاری است و مقدار صفر تا یک را قبول می‌کند و بیانگر زمان اجرای تابع style بعدی است.


رخداد شروع و پایان انیمیشن

با استفاده از @triggerName.start و @triggerName.done با شروع و پایان انیمیشن خود می‌توانید یک تابع سفارشی را نیز اجرا کنید. برای مثال کد زیر را در نظر بگیرید: 

template: `
  <ul>
    <li *ngFor="let hero of heroes"
        (@flyInOut.start)="animationStarted($event)"
        (@flyInOut.done)="animationDone($event)"
        [@flyInOut]="'in'">
      {{hero.name}}
    </li>
  </ul>
`,

در این مثال هنگام شروع انیمیشن تابع animationStarted و پس از اتمام انیمیشن، تابع animationDone اجرا خواهند شد. 

مطالب
RadioButtonList در ASP.NET MVC

برای تهیه یک RadioButtonList نیز می‌توان از همان نکته‌ی CheckBoxList استفاده کرد: نام عناصر radio button اضافه شده به صفحه را یکسان وارد می‌کنیم. به این ترتیب یک گروه تشکیل خواهد شد و زمانیکه اطلاعات این عناصر به سرور ارسال می‌شود، اینبار بجای یک آرایه، تنها مقدار کنترل انتخاب شده، ارسال می‌گردد. یک مثال:
یک پروژه جدید و خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر Home و View خالی Index را نیز ایجاد نمائید. محتویات این دو را به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm1 (Normal)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm1", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: ".NET", isChecked: true) @:DOTNET <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "JAVA", isChecked: false) @:JAVA <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "PHP", isChecked: false) @:PHP <br />
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm1(string tech)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

در اینجا سه RadioButton با نامی یکسان در صفحه اضافه شده‌اند. سپس داخل متد HandleForm1 یک breakpoint قرار دهید. اکنون برنامه را اجرا کنید و فرم را به سرور ارسال نمائید. پارامتر tech با value عنصر انتخابی مقدار دهی خواهد شد.

تهیه یک RadioButtonList عمومی

اطلاعات فوق را می‌توان تبدیل به یک HtmlHelper با قابلیت استفاده مجدد نیز نمود:

@helper RadioButtonList(string groupName, IEnumerable<System.Web.Mvc.SelectListItem> items)
{
<div class="RadioButtonList">
@foreach (var item in items)
{
@item.Text
<input type="radio" name="@groupName"
value="@item.Value"
@if (item.Selected) { <text>checked="checked"</text> }
/>
<br />
}
</div>
}

برای مثال یک فایل را در مسیر app_code\Helpers.cshtml ایجاد کرده و اطلاعات فوق را به آن اضافه نمائید.
اینبار برای استفاده از آن خواهیم داشت:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Tags = new[]
{
new SelectListItem { Text = ".NET", Value = "Val1", Selected = true },
new SelectListItem { Text = "JAVA", Value = "Val2", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "PHP", Value = "Val3", Selected = false }
};
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm2(string preferredTechnology)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<fieldset>
<legend>HandleForm2 (Helper)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm2", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Helpers.RadioButtonList("preferredTechnology", (SelectListItem[])ViewBag.Tags)
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

متد سفارشی تهیه شده، یک آرایه از SelectListItem ها را دریافت کرده و به صورت خودکار تبدیل به RadioButtonList می‌کند. بر اساس نام آن می‌توان به مقدار انتخاب شده ارسالی به سرور در کنترلر مرتبط، دسترسی یافت.


تهیه یک Templated helper سفارشی

در عمل زمانیکه با مدل‌ها کار می‌کنیم و اطلاعات برنامه قرار است Strongly typed باشند، مرسوم است لیستی از انتخاب‌ها را به صورت یک enum تعریف کنند. برای مثال مدل زیر را به برنامه اضافه کنید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication23.Models
{
public enum Gender
{
[Display(Name = "مرد")]
Male,
[Display(Name = "زن")]
Female,
}

public class User
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(Name = "نام")]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "جنسیت")]
[UIHint("EnumRadioButtonList")]
public Gender Gender { set; get; }
}
}

قصد داریم یک Templated helper سفارشی را به نام EnumRadioButtonList، ایجاد کنیم تا در زمان فراخوانی متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار enum تعریف شده را به صورت یک RadioButtonList نمایش دهد.
برای این منظور فایل جدید Views\Shared\EditorTemplates\EnumRadioButtonList.cshtml را به برنامه اضافه کنید. محتوای آن‌را به نحو زیر تغییر دهید:

@using System.ComponentModel.DataAnnotations
@using System.Globalization
@model Enum
@{
Func<Enum, string> getDescription = enumItem =>
{
var type = enumItem.GetType();
var memInfo = type.GetMember(enumItem.ToString());
if (memInfo != null && memInfo.Any())
{
var attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false);
if (attrs != null && attrs.Any())
return ((DisplayAttribute)attrs[0]).GetName();
}
return enumItem.ToString();
};

var listItems = Enum.GetValues(Model.GetType())
.OfType<Enum>()
.Select(enumItem =>
new SelectListItem()
{
Text = getDescription(enumItem),
Value = enumItem.ToString(),
Selected = enumItem.Equals(Model)
});

string prefix = ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix;
ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = string.Empty;

int index = 0;
foreach (var li in listItems)
{
string fieldName = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "{0}_{1}", prefix, index++);
<div class="editor-radio">
@Html.RadioButton(prefix, li.Value, li.Selected, new { @id = fieldName })
@Html.Label(fieldName, li.Text)
</div>
}

ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = prefix;
}

در اینجا به کمک Reflection به اطلاعات enum دریافتی دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس می‌توان نام عناصر آن‌را یافت و تبدیل به یک RadioButtonList کرد. البته کار به همینجا ختم نمی‌شود. در این بین باید دقت داشت که ممکن است از ویژگی Display (مانند مدل نمونه فوق) بر روی تک تک عناصر یک enum نیز استفاده شود. به همین جهت این مورد نیز باید پردازش گردد.
نهایتا برای استفاده از این Templated helper سفارشی، کنترلر و View برنامه را به نحو زیر می‌توان تغییر داد:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication23.Models;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var user = new User { Id = 1, Name = "name 1", Gender = Gender.Male };
return View(user);
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm3(User user)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@model MvcApplication23.Models.User
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm3 (EditorForModel)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm3", controllerName: "Home"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

برای استفاده از یک templated helper سفارشی چندین روش وجود دارد:
الف) همانند مثال فوق از ویژگی UIHint استفاده شود.
ب) نام فایل را به enum.cshtml تغییر دهیم. به این ترتیب از این پس کلیه enumها در صورت استفاده از متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار تبدیل به یک RadioButtonList می‌شوند.
ج) متد زیر نیز همین کار را انجام می‌دهد:
@Html.EditorFor(model => model.EnumProperty, "EnumRadioButtonList")


مطالب
آشنایی با WPF قسمت دوم: Layouts بخش اول
layout‌‌‌ها یکی از مهمترین قسمت‌های یک برنامه‌ی کاربردی هستند. چیدمان کنترل‌ها روی یک ناحیه با دادن مختصات پیکسلی ثابت، ممکن است در یک محیط محدود خود را خوب نشان بدهد ولی به زودی با تغییر محیط برنامه و یا تغییر وضوح تصویر صفحه نمایش، برنامه از کنترل خارج خواهد شد؛ در نتیجه استفاده از Layout‌ها یا پنل‌ها در WPF امری حیاتی و مهم هستند. layout‌‌ها که با نام container هم شناخته می‌شوند وظیفه دارند که بگویند چه کنترل‌هایی در کجا و چگونه باید در صفحه‌ی برنامه قرار بگیرند. پنل‌های توکار در WPF به دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند:
  • Grid Panel
  • Stack Panel
  • Dock Panel
  • Wrap Panel
  • Canvas Panel

StackPanel

این پنل یکی از ساده‌ترین و سودمندترین پنل هاست که بر اساس جهت Orientation افقی یا عمودی که به آن تنظیم می‌شود، کنترل‌ها را کنار یکدیگر یا زیر یکدیگر قرار می‌دهد. این کنترل برای ایجاد و تهیه لیست‌های مختلف مناسب است. در ساختار داخلی کنترل‌های لیست و کامبو و منو‌ها که در WPF موجود هستند این پنل استفاده شده است. کد زیر یک نمونه کاربرد Stack Panel را نشان می‌دهد که به صورت عمودی چینش شده است.
<StackPanel>
  <TextBlock Margin="10" FontSize="20">How do you like your coffee?</TextBlock>
  <Button Margin="10">Black</Button>
  <Button Margin="10">With milk</Button>
  <Button Margin="10">Latte machiato</Button>
  <Button Margin="10">Chappuchino</Button>
</StackPanel>

نکته‌ی مهم اینکه میتوانید در اینجا از یک nested layout هم استفاده کنید بدین صورت که یک layout را داخل یک layout دیگر قرار دهید. کد زیر ترکیب دو stack panel را به صورت افقی و عمودی به ما نشان می‌دهد:

<StackPanel Orientation="Vertical"> <!-- Vertical is the default -->
  <Label Background="Red">Red 1</Label>
  <Label Background="LightGreen">Green 1</Label>
  <StackPanel Orientation="Horizontal">
    <Label Background="Red">Red 2</Label>
    <Label Background="LightGreen">Green 2</Label>
    <Label Background="LightBlue">Blue 2</Label>
    <Label Background="Yellow">Yellow 2</Label>
    <Label Background="Orange">Orange 2</Label>
  </StackPanel>
  <Label Background="LightBlue">Blue 1</Label>
  <Label Background="Yellow">Yellow 1</Label>
  <Label Background="Orange">Orange 1</Label>
</StackPanel>


Dock Panel

احتمالا به خاطر نامش، نحوه کارش را حدس زده اید. این پنل، اشیاء موجود را در 4 جهت و مرکز می‌چسباند. مشخص نمودن جهت چسبیده شدن هر کنترل توسط خاصیت DockPanel.Dock صورت می‌گیرد و مقدار Left، مقدار پیش فرض است. در صورتی که بخواهید المانی را در مرکز بچسبانید باید آن را به عنوان آخرین المان معرفی کرده و در Dock Panel مقدار خاصیت LastChildFill را با True برابر کنید.

<DockPanel LastChildFill="True">
    <Button Content="Dock=Top" DockPanel.Dock="Top"/>
    <Button Content="Dock=Bottom" DockPanel.Dock="Bottom"/>
    <Button Content="Dock=Left"/>
    <Button Content="Dock=Right" DockPanel.Dock="Right"/>
    <Button Content="LastChildFill=True"/>
</DockPanel>


به نحوه‌ی تعریف خاصیت DockPanel.Dock دقت کنید به این نوع خاصیت‌ها،  Attached Dependency Property (شاید در فارسی بتوانیم خاصیت‌های وابستگی متصل صدا بزنیم) می‌گویند. این خاصیت‌ها نوع خاصی از خاصیت‌های وابستگی هستند که به شما اجازه می‌دهند مقداری را به شیء‌ایی نسبت دهید که آن شیء چیزی در مورد آن نمی‌داند. بهترین مثال در مورد این ویژگی، پنل‌ها هستند که یکی از موارد استفاده‌ی از آن را در بالا می‌بینید. هر پنل می‌تواند تا بی نهایت المان فرزند داشته باشد که هر المان باید خواصش توسط پنل مشخص گردد. ولی اگر پنل ما تعداد زیادی فرزند داشته باشد، نوشتن خواص هر کدام از فرزندها داخل تگ پنل، کاری غیر ممکن است. اینجاست که این نوع خاصیت‌ها خودشان را نشان می‌دهند. پس به این نحو مقادیر، داخل کنترل هر تگ تعریف می‌شود ولی توسط پنل مورد استفاده قرار می‌گیرد. نحوه‌ی نوشتن این نوع خاصیت: ابتدا یک پیشوند از نوع تگ پنل را در ابتدا آورده و سپس بعد از .(نقطه) نام خاصیت را ذکر می‌کنیم.

نحوه‌ی تعریف این نوع خاصیت‌ها در یک کلاس به صورت زیر است که برای شیء یا پنل canvas می‌باشد:

public static readonly DependencyProperty TopProperty =
    DependencyProperty.RegisterAttached("Top", 
    typeof(double), typeof(Canvas),
    new FrameworkPropertyMetadata(0d,
        FrameworkPropertyMetadataOptions.Inherits));
 
public static void SetTop(UIElement element, double value)
{
    element.SetValue(TopProperty, value);
}
 
public static double GetTop(UIElement element)
{
    return (double)element.GetValue(TopProperty);
}
در مثال dockPanel بالا در هر طرف تنها یک المان قرار دادیم. برای قرار دادن المان‌های بیشتر در طرفین، تنها ذکر یک المان جدید با خاصیت Dockpanel.dock کافی است و الویت نمایش آن‌ها بر اساس ترتیب نوشتن تگها توسط شماست. مثال زیر این نکته را نشان می‌دهد:
    <Button Content="Dock=Top" DockPanel.Dock="Top"/>
        <Button Content="Dock=Bottom" DockPanel.Dock="Bottom"/>
        <Button Content="Dock=Left"/>
        <Button Content="Dock=Left2"/>
        <Button Content="Right2" DockPanel.Dock="Right"/>
        <Button Content="Dock=Right" DockPanel.Dock="Right"/>
        <Button Content="LastChildFill=True"/>



Wrap Panel
این پنل بسیار شبیه StackPanel هست ولی مثل آن اشیاء را در یک سطر یا ستون ادامه نمی‌دهد؛ بلکه با رسیدن به انتهای پنجره، سطر یا ستون جدیدی را آغاز می‌کند. در stack panel با پایان پنجره، ادامه اشیا آن قابل مشاهده نبود ولی در این شیء با اتمام و رسیدن به لبه‌ی پنجره، اشیاء در سر جدید (افقی) یا ستون جدید (عمودی) نمایش داده می‌شوند. این پنل‌ها می‌توانند در ساخت تب‌ها و نوار ابزار استفاده شوند.

Canvas Panel

پایه‌ای‌ترین layout موجود در WPF است. موقعیت قرارگیری المان‌های فرزندش بر اساس نقاط تعیین شده است.این پنل بیشتر برای رسم اشکال و گرافیک دو بعدی مناسب است و اصلا برای قرارگیری کنترل‌های WPF روی آن توصیه نمی‌شود و مشکل winform‌ها در آن رخ خواهد داد.

شروع ترسیم یک شکل دو بعدی روی آن بر اساس دوتا از چهار "خاصیت‌های وابستگی متصل" صورت می‌گیرد که به شرح زیر هستند:

  • Canvas.LEFT
  • Canvas.RIGHT
  • Canvas.TOP
  • Canvas.BOTTOM

نمونه از کد نوشته شده آن به صورت زیر است:

<Canvas>
    <Rectangle Canvas.Left="40" Canvas.Top="31" Width="63" Height="41" Fill="Blue"  />
    <Ellipse Canvas.Left="130" Canvas.Top="79" Width="58" Height="58" Fill="Blue"  />
    <Path Canvas.Left="61" Canvas.Top="28" Width="133" Height="98" Fill="Blue" 
          Stretch="Fill" Data="M61,125 L193,28"/>
</Canvas>

ترتیب قرارگیری اشکال روی هم در canvas به ترتیبی انجام می‌گیرد که در XAML نوشته اید ولی می‌توان با استفاده از خاصیت Canvas.ZIndex این ترتیب را تغییر داد.

<Canvas>
    <Ellipse Fill="Green" Width="60" Height="60" Canvas.Left="30" Canvas.Top="20"    
             Canvas.ZIndex="1"/>
    <Ellipse Fill="Blue"  Width="60" Height="60" Canvas.Left="60" Canvas.Top="40"/>
</Canvas>
شکل زیر در سمت راست، نتیجه‌ی کد بالاست ولی بدون ذکر ZIndex شکل سمت چپ نتیجه‌ی کار خواهد بود.

ViewBox
شاید عده‌ای به سختی آن را یک Layout بدانند و بیشتر آن را یک کنترل معمولی می‌شناسند ولی وظیفه‌ی آن بسیار شبیه Layout هاست. خصوصیتی که این شیء دارد این است که با تغییر اندازه محیط برنامه به هر نحوی، یک تغییر مقیاس روی اشیاء داخل آن رخ می‌دهد و کنترل‌ها به همراه متون و هر چیزی که در درخت منطقی و بصری است Scale آن تغییر می‌یابند.
نمونه‌ی کد زیر را تست کنید تا تفاوت بین دو Button را ببینید:
  <StackPanel Orientation="Vertical">
        <Button Content="Test" />
        <Viewbox Stretch="Uniform">
            <Button Content="Test" />
        </Viewbox>
    </StackPanel>
نتیجه‌ی کار:

در بخش دوم Layout‌ها مبحث گرید و ساخت Layout اختصاصی و تعدادی از خاصیت‌ها را بررسی خواهیم کرد.

مطالب
ایجاد یک DbContext مشترک بین entityهای پروژه‌های متفاوت
فر ض کنید پروژه بزرگی دارید که هر قسمت را به یک برنامه نویس می‌سپارید تا آن قسمت را در پروژه مجزایی طراحی و برنامه نویسی کند. هر برنامه نویس Entity‌های خاص خود را در لایه‌های مربوط به پروژه خود تعریف می‌کند و از آنها استفاده می‌کند. حال یکی از برنامه نویس‌ها می‌خواهد از Entity های پروژه دیگر استفاده کند. در این صورت اگر از دو Context شیء‌ایی را بسازد و آنها را با یکدیگر Join  بزند، خطایی مربوط به تعلق داشتن دو  Entity به دو Context متفاوت را می‌گیرد.

در پروژه‌های کوچک، کل تیم بر روی ماژول‌های مختلف یک پروژه کار می‌کنند و یک DbContext مشترک دارند. اما راه حل این مشکل در پروژه‌های بزرگ چیست؟ 
یکی از راه‌های پیشنهادی، استفاده از یک کلاس DbContextBase است که همه پروژه‌ها بایستی Context خود را از این کلاس به ارث ببرند که در این صورت باز هم مشکل ساخت چند DbContext وجود خواهد داشت که فقط می‌توان از Entity‌های موجود در DbContextBase و DbContext پروژه جاری استفاده کرد. اما در شرکت‌های بزرگ که پروژه‌هایی مانندERP دارند، روش دیگری استفاده می‌شود که در ادامه خواهیم دید.
روش مورد استفاده به این صورت است که در زمان اجرا یک DbContext برای همه Entity‌های پروژه‌های مختلف ساخته می‌شود. اجازه بدهید همراه با مثال، این پروژه را پیش برویم. فرض کنید دو تیم برنامه نویسی داریم که هر کدام بر روی پروژه‌های مجزای SampleProject1 و SampleProject2 کار میکنند که Entity‌های هر کدام در لایه‌های Common قرار گرفته‌اند.

در SampleProject1 مدل Product را داریم:

public partial class Product : Entity
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public Nullable<byte> ProductTypeId { get; set; }
    }
و در SampleProject2، مدل ProductType را داریم که هر دو Entity از کلاس Entity ارث بری می‌کند: 
 public partial class ProductType : Entity
    {
        public byte Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
همه پروژه‌ها را در پروژه‌ی SampleProject1.Console، به عنوان رفرنس اضافه می‌کنیم؛ بجز SampleProject2.Console و Output path همه پروژه‌ها را به یک پوشه مشترک هدایت می‌کنیم. در ادامه برای بدست آوردن Entity‌ها از کد زیر استفاده می‌کنیم:
            List<Assembly> allAssemblies = new List<Assembly>();
            string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location);

            foreach (string dll in Directory.GetFiles(path, "*.Common.dll"))
                allAssemblies.Add(Assembly.LoadFile(dll));

            var type = typeof(Entity);
      
            List<Type> types = allAssemblies
             .SelectMany(s => s.GetTypes())
             .Where(p => type.IsAssignableFrom(p)).ToList();

            List<string> entities = new List<string>();
            foreach (var item in types)
            {
                entities.Add(item.Name);
            }

            types.Add(typeof(Entity));
و سپس برای Generate کردن کلاس DbContext از کلاس زیر استفاده می‌کنیم:
public class ContextGenerator
    {
        public void Generate(List<string> entities, params Type[] types)
        {
            StringBuilder code = new StringBuilder();

            code.AppendLine(@"
           using System.Data.Entity;
           using System.Data.Entity.Core.EntityClient;
           using SampleProject1.Common.Models;
           using SampleProject1.Common.Models.Mapping;
           using SampleProject2.Common.Models;
           using SampleProject2.Common.Models.Mapping;

           namespace DbContextGenerator
           {
                public partial class TestContext : DbContext
                {
                    static TestContext()
                    {
                        Database.SetInitializer<TestContext>(null);
                    }

                    public TestContext()
                        : base(""Data Source=.;Initial Catalog=Test;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True"")
                    {
                        }
                ");

            var pluralizeHelper = new PluralizeHelper();

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"public DbSet<{entity}> {pluralizeHelper.Pluralize(entity)} {{ get; set; }}");
            }

            code.AppendLine(@"protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)");
            code.AppendLine(@"{");

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"modelBuilder.Configurations.Add(new {entity}Map());");
            }
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
           
            CSharpCodeProvider provider = new CSharpCodeProvider();
            CompilerParameters parameters = new CompilerParameters();

            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Drawing.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.Entity.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.ComponentModel.dll");

            foreach (var type in types)
            {
                parameters.ReferencedAssemblies.Add(type.Assembly.Location);
            }

            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbSet).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable<>).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(System.ComponentModel.IListSource).Assembly.Location);

            parameters.GenerateExecutable = false;
            parameters.GenerateInMemory = false;
            parameters.OutputAssembly = "ProjectContext.dll";

            CompilerResults results = provider.CompileAssemblyFromSource(parameters, code.ToString());

            if (results.Errors.HasErrors)
            {
                StringBuilder sb = new StringBuilder();

                foreach (CompilerError error in results.Errors)
                {
                    sb.AppendLine(String.Format("Error ({0}): {1}", error.ErrorNumber, error.ErrorText));
                }

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
        }

    }
و نحوه فراخوانی آن:
 new ContextGenerator().Generate(entities, types.ToArray()); // generate dbContext
همانطور که مشاهده می‌کنید، برای تولید کد، از کلاس CSharpCodeProvider استفاده میکنیم که نتیجه اجرای کد بالا، ساخت DLLی به نام ProjectContext.dll است. با مشاهده DLL ساخته شده توسط نرم افزار ILSpy، کد جنریت شده به صورت زیر خواهد بود: 

حال برای استفاده از Context تولید شده، به صورت زیر شیءایی را ساخته:

 static DbContext _dbContext=null;
        public static DbContext GetDbContextInstance()
        {
            if (_dbContext == null)
            {
                string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetEntryAssembly().Location);
                var dllversionAssm = Assembly.LoadFile(path + "\\ProjectContext.dll");
                Type type = dllversionAssm.GetType("DbContextGenerator.TestContext");
                _dbContext = (DbContext)Activator.CreateInstance(type);
            }
            return _dbContext;
        }

و سپس برای ساخت DbSet از هر Entity به کد زیر نیاز خواهیم داشت:

public static System.Data.Entity.DbSet<T> Get<T>() where T : class
        {
            var set = GetDbContextInstance().Set<T>();
            return set;
        }

هم اکنون می‌توان رکوردهای Entity‌ها را واکشی کرده و یا آن‌ها را با یکدیگر Join بزنیم:

            var products = Get<Product>().ToList();

            var productTypes = Get<ProductType>().ToList();


            var query = from p in Get<Product>()
                        join pt in Get<ProductType>() on p.ProductTypeId equals pt.Id
                        select new
                        {
                            Id = p.Id,
                            Name = p.Name,
                            ProductType = pt.Name

                        };

            var JoinResult = query.ToList();

و نتیجه واکشی ها 


کد کامل این پروژه