Hello! I work for the Angular core team on internationalization (i18n) and we are trying to get a better idea of the things that we need to improve/focus on in Angular regarding i18n. I created this survey: https://goo.gl/forms/0BIXXVP58RqbzzBM2 If you care about internationalization, please take 5mn to do it! Thanks!
در قسمت اول با مفاهیم اولیه Class و Object آشنا شدیم.
Messages and Methods
Objectها باید مانند ماشینهایی تلقی شوند که عملیات موجود در واسط عمومی خود را برای افرادی که درخواست مناسبی ارسال کنند، اجرا خواهند کرد. با توجه به اینکه یک object از استفاده کننده خود مستقل است و وابستگی به او ندارد و همچنین توجه به ساختار نحوی (syntax) برخی از زبانهای شیء گرای جدید، عبارت «sending a message» برای توصیف اجرای رفتاری از مجموعه رفتارهای object، استفاده میشود.
به محض اینکه پیغامی (Message) به سمت object ارسال شود، ابتدا باید تصمیم بگیرد که این پیغام ارسالی را درک میکند. فرض کنیم این پیغام قابل درک است. در این صورت object مورد نظر، همزمان با نگاشت پیغام به یک فراخوانی تابع (function call)، خود را به صورت ضمنی به عنوان اولین آرگومان ارسال میکند. تصمیم گرفتن در رابطه با قابل درک بودن یک پیغام، در زبانهای مفسری در زمان اجرا و در زبانهای کامپایلری در زمان کامپایل، انجام میگرد.
نام (یا prototype) رفتار یک وهله، Message (پیغام) نامیده میشود. بسیاری از زبانهای شیء گرا مفهموم Overloaded Functions Or Operators را پشتیبانی میکنند. در این صورت میتوان در سیستم دو تابعی داشت که با نام یکسان، یا انواع مختلف آرگومان (intraclass overloading) داشته باشند یا در کلاسهای مختلفی (interclass overloading) قرار گیرند.
ممکن است کلاس ساعت زنگدار، دو پیغام set_time که یکی از آنها با دو آرگومان از نوع عدد صحیح و دیگری یک آرگومان رشتهای است داشته باشد.
void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); void AlarmClock::set_time(String time);
در مقابل، کلاس ساعت زنگدار و کلاس ساعت مچی هر دو messageای به نام set_time با دو آرگومان از نوع عدد صحیح دارند.
void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); void Watch::set_time(int hours, int minutes);
باید توجه کنید که یک پیغام، شامل نام تابع، انواع آرگومان، نوع بازگشتی و کلاسی که پیغام به آن متصل است، میباشد. این اطلاعاتی که مطرح شد، بخش اصلی چیزی است که کاربر یک کلاس نیاز دارد در مورد آنها آگاهی داشته باشد.
در برخی از زبانها و یا سیستمها، اطلاعات دیگری مانند: انواع استثناءهایی که از سمت پیغام پرتاب میشوند تا اطلاعات همزمانی (پیغام به صورت همزمان است یا ناهمزمان) را برای استفاده کننده مهیا کنند. از طرفی پیاده سازی کنندگان یک کلاس باید از پیاده سازی پیغام آگاه باشند. جزئیات پیاده سازی یک پیغام -کدی که پیغام را پیاده سازی میکند- Method (متد) نامیده میشود. آنگاه که نخ (thread) کنترل درون متد باشد، برای مشخص کردن اینکه پیغام رسیده برای کدام وهله ارسال شدهاست، ارجاعی به وهله مورد نظر و به عنوان اولین آرگومان، به صورت ضمنی ارسال میشود. این آرگومان ضمنی، در بیشتر زبانها Self Object نامیده میشود (در سی پلاس پلاس this object نام دارد). در نهایت، مجموعه پیغامهایی که یک وهله میتواند به آنها پاسخ دهد، Protocol (قرارداد) نام دارد.
دو پیغام خاصی که کلاسها یا وهلهها میتوانند به آنها پاسخ دهند، اولی که استفاده کنندگان کلاس برای ساخت وهلهها از آن استفاده میکنند، Constructor (سازنده) نام دارد. هر کلاسی میتواند سازندههای متعددی داشته باشد که هر کدام مجموعه پارامترهای مختلفی را برای مقدار دهی اولیه میپذیرند. دومین پیغام، عملیاتی است که وهله را قبل از حذف از سیستم، پاک سازی میکند. این عملیات، Destructor (تخریب کننده) نام دارد. بیشتر زبانهای شیء گرا، برای هر کلاس تنها یک تخریب کننده دارند. این پیغامها را به عنوان مکانیزم مقدار دهی اولیه و پاک سازی در پارادایم شیء گرا در نظر بگیرید.
قاعده شهودی 2.2
استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)
منطق پشت این قاعده، یکی از شکلهای قابلیت استفاده مجدد (resuability) میباشد. یک ساعت زنگدار ممکن است توسط شخصی در اتاق خواب او استفاده شود. واضح است که شخص مورد نظر به واسط عمومی ساعت زنگدار وابسته میباشد. به هر حال، ساعت زنگدار نباید به شخصی وابسته باشد. اگر ساعت زنگدار به شخصی وابسته باشد، بدون مهیا کردن یک شخص، نمیتوان از آن برای ساخت یک TimeLockSafe استفاده کرد. این وابستگیها برای مواقعیکه میخواهیم امکان این را داشته باشیم تا کلاس ساعت زنگدار را از دامین (domain) خود خارج کرده و در دامین دیگری، بدون وابستگی هایش مورد استفاده قرار دهیم، نامطلوب هستند.
شکل 2.4 The Use Of Alarm Clocks
قاعده شهودی 2.3
تعداد پیغامهای موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class)
چندین سال قبل، مطلبی منتشر شد که کاملا متضاد این قاعده شهودی میباشد. طبق آن، پیاده سازی کننده یک کلاس میتواند یکسری عملیات را با فرض اینکه در آینده مورد استفاده قرار گیرند، برای آن در نظر بگیرد. ایراد این کار چیست؟ اگر شما از این قاعده پیروی کنید، حتما کلاس LinkedList من، توجه شما را جلب خواهد کرد؛ این کلاس در واسط عمومی خود 4000 عملیات را دارد. فرض کنید قصد ادغام دو وهله از این کلاس را داشته باشید. در این صورت حتما فرض شما این است که عملیاتی تحت عنوان merge در این کلاس تعبیه شده است. بعد از جستجوی بین این تعداد عملیات، در نهایت این عملیات خاص را پیدا نخواهید کرد. چراکه این عملیات متأسفانه به صورت یک overloaded plus operator پیاده سازی شده است. مشکل اصلی واسط عمومی با تعداد زیادی عملیات این است که فرآیند یافتن عملیات مورد نظرمان را خیلی سخت یا حتی ناممکن خواهد کرد و مشکلی جدی برای قابلیت استفاده مجدد تلقی میشود.
با کمینه نگه داشتن تعداد عملیات واسط عمومی، سیستم، قابل فهمتر و همچنین مولفههای (components) آن به راحتی قابل استفاده مجدد خواهند بود.
قاعده شهودی 2.4
پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاسها (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].)
مهیا کردن یک واسط عمومی مشترک کمینه برای کلاسهایی که توسط یک توسعه دهنده پیاده سازی شده و قرار است توسط توسعه دهندگان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، خیلی مفید خواهد بود. این واسط عمومی، حداقل عاملیتی را که به طور منطقی از هر کلاس میشود انتظار داشت، مهیا خواهد ساخت. واسطی که میتواند از آن به عنوان مبنای یادگیری درباره رفتارهای کلاسها در پایه نرم افزاری با قابلیت استفاده مجدد، بهره برد.
به عنوان مثال کلاس Object در دات نت به عنوان کلاس پایه ضمنی با یکسری از متدهای عمومی (برای مثال ToString)، نشان دهنده تعریف یک واسط عمومی مشترک برای همه کلاسها در این فریمورک، میباشد.
public class Object { public Object(); public static bool Equals(Object objA, Object objB){...} public static bool ReferenceEquals(Object objA, Object objB){...} public virtual bool Equals(Object obj){...} public virtual int GetHashCode(){...} public Type GetType(){...} public virtual string ToString(){...} protected Object MemberwiseClone(){...} }
قاعده شهودی 2.5
جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید. (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)
این قاعده برای کاهش پیچیدگی واسط عمومی کلاس برای استفاده کنندگان آن، طراحی شده است. ایده اصلی این است که استفاده کنندگان کلاس تمایلی ندارند به اعضایی دسترسی داشته باشند که از آنها استفاده نخواهند کرد؛ این اعضا باید به صورت خصوصی در کلاس قرار داده شوند. این توابع خصوصی common-code، زمانیکه متدهای یک کلاس، کد مشترکی را داشته باشند، ایجاد خواهند شد. قرار دادن این کد مشترک در یک متد، معمولا روش مناسبی میباشد. نکته قابل توجه این است که این متد، عملیات جدیدی نمیباشد؛ بله جزئیات پیاده سازی دو عملیات دیگر از کلاس را ساده کرده است.
شکل 2.5 Example of a common-code private function
مثال واقعی
فرض کنید در شکل بالا، کلاس X معادل یک LinkedList کلاس، f1و f2 به عنوان توابع insert و remove و تابع f به عنوان تابع common-code که عملیات یافتن آدرس را برای درج و حذف انجام میدهد، میباشند.
قاعده شهودی 2.6
واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید. (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )
این قاعده شهودی با قاعده قبلی که با قرار دادن تابع common-code در واسط عمومی کلاس، فقط باعث در هم ریختن واسط عمومی شده بود، مرتبط میباشد. در برخی از زبانها مانند C++، برای مثال این امکان وجود دارد که سازنده یک کلاس انتزاعی (abstract) را در واسط عمومی آن قرار دهید؛ حتی با وجود اینکه در زمان استفاده از آن سازنده با خطای نحوی روبرو خواهید شد. این قاعده شهودی کلی، برای کاهش این مشکلات در نظر گرفته شده است.
توابع(Function)
let add x y = x + y let result = add 4 5 printfn "(add 4 5) = %i" result
let add x y = x + y let result1 = add 4 5 let result2 = add 6 7 let finalResult = add result1 result2
let add x y = x + y let result =add (add 4 5) (add 6 7)
خروجی توابع
کامپایلر #F آخرین مقداری که در تابع، تعریف و استفاده میشود را به عنوان مقدار بازگشتی و نوع آن را نوع بازگشتی میشناسد.
let cylinderVolume radius length : float = let pi = 3.14159 length * pi * radius * radius
یک مثال دیگر:
let sign num = if num > 0 then "positive" elif num < 0 then "negative" else "zero"
تعریف پارامترهای تابع با ذکر نوع به صورت صریح
اگر هنگام تعریف توابع مایل باشید که نوع پارامترها را به صورت صریح تعیین کنید از روش زیر استفاده میکنیم.
let replace(str: string) = str.Replace("A", "a")
let addu1 (x : uint32) y = x + y
Pipe-Forward Operator
در #F روشی دیگری برای تعریف توابع وجود دارد که به pipe-Forward معروف است. فقط کافیست از اپراتور (<|) به صورت زیر استفاده کنید.
let (|>) x f = f x
let result = 0.5 |> System.Math.Cos
let add x y = x + y let result = add 6 7 |> add 4 |> add 5
Partial Fucntion Or Application
partial function به این معنی است که در هنگام فراخوانی یک تابع نیاز نیست که به تمام آرگومانهای مورد نیاز مقدار اختصاص دهیم. برای نمونه در مثال بالا تابع add نیاز به 2 آرگومان ورودی داشت در حالی که فقط یک مقدار به آن پاس داده شد.
let result = add 6 7 |> add 4
let sub (a, b) = a - b let subFour = sub 4
prog.fs(15,19): error: FS0001: This expression has type int but is here used with type 'a * 'b
در مورد ماهیت توابع بازگشتی نیاز به توضیح نیست فقط در مورد نوع پیاده سازی اون در #F توضیح خواهم داد. برای تعریف توابع به صورت بازگشتی کافیست از کلمه rec بعد از let استفاده کنیم(زمانی که قصد فراخوانی تابع رو در خود تابع داشته باشیم). مثال پایین به خوبی مسئله را روشن خواهد کرد.(پیاده سازی تابع فیبو ناچی)
let rec fib x = match x with | 1 -> 1 | 2 -> 1 | x -> fib (x - 1) + fib (x - 2)
printfn "(fib 2) = %i" (fib 2) printfn "(fib 6) = %i" (fib 6) printfn "(fib 11) = %i" (fib 11)
خروجی برای مثال بالا به صورت خواهد شد.
(fib 2) = 1 (fib 6) = 8 (fib 11) = 89
گاهی اوقات توابع به صورت دوطرفه بازگشتی میشوند. یعنی فراخوانی توابع به صورت چرخشی انجام میشود. (فراخوانی یک تابع در تابع دیگر و بالعکس). به مثال زیر دقت کنید.
let rec Even x = if x = 0 then true else Odd (x - 1) and Odd x = if x = 1 then true else Even (x - 1)
ترکیب توابع
let firstFunction x = x + 1 let secondFunction x = x * 2 let newFunction = firstFunction >> secondFunction let result = newFunction 100
توابع تودرتو
در #F امکان تعریف توابع تودرتو وجود دارد. بعنی میتونیم یک تابع را در یک تابع دیگر تعریف کنیم. فقط نکته مهم در امر استفاده از توابع به این شکل این است که توابع تودرتو فقط در همون تابعی که تعریف میشوند قایل استفاده هستند و محدوده این توابع در خود همون تابع است.
let sumOfDivisors n = let rec loop current max acc =
//شروع تابع داخلی
if current > max then acc else if n % current = 0 then loop (current + 1) max (acc + current) else loop (current + 1) max acc
//ادامه بدنه تابع اصلی
let start = 2 let max = n / 2 (* largest factor, apart from n, cannot be > n / 2 *) let minSum = 1 + n (* 1 and n are already factors of n *) loop start max minSum printfn "%d" (sumOfDivisors 10)
if current > max then acc else if n % current = 0 then loop (current + 1) max (acc + current) else loop (current + 1) max acc
آیا میتوان توابع را Overload کرد؟
در #F امکان overloading برای یک تابع وجود ندارد. ولی متدها را میتوان overload کرد.(متدها در فصل شی گرایی توضیح داده میشود).
do keyword
زمانی که قصد اجرای یک کد را بدون تعریف یک تابع داشته باشیم باید از do استفاده کنیم. همچنین از do در انجام برخی عملیات پیش فرض در کلاسها زیاد استفاده میکنیم.(در فصل شی گرایی با این مورد آشنا خواهید شد).
open System open System.Windows.Forms let form1 = new Form() form1.Text <- "XYZ" [<STAThread>] do Application.Run(form1)
روش تعریف خواص سفارشی MSBuild در پروژهی Source Generator
در مثال همین سری، به پوشهی NotifyPropertyChangedGenerator مراجعه کرده و فایل جدید NotifyPropertyChangedGenerator.props را با محتوای زیر به آن اضافه میکنیم:
<Project> <ItemGroup> <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/> </ItemGroup> </Project>
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <GeneratePackageOnBuild>true</GeneratePackageOnBuild> <!-- Generates a package at build --> <IncludeBuildOutput>false</IncludeBuildOutput> <!-- Do not include the generator as a lib dependency --> </PropertyGroup> <ItemGroup> <!-- Package the generator in the analyzer directory of the nuget package --> <None Include="$(OutputPath)\$(AssemblyName).dll" Pack="true" PackagePath="analyzers/dotnet/cs" Visible="false"/> <!-- Package the props file --> <None Include="NotifyPropertyChangedGenerator.props" Pack="true" PackagePath="build" Visible="true"/> </ItemGroup> </Project>
یک نکتهی مهم! اگر بخواهیم مستقیما از پروژهی source generator خود مثلا در پروژهی NotifyPropertyChangedGenerator.Demo این سری همانند قبل استفاده کنیم، تنظیمات ذکر شدهی در فایل props. فوق، در آن قابل دسترسی نخواهند بود و با پروسهی build یکی نمیشوند. تنظیماتی که تا اینجا ذکر شدند، فقط مخصوص بستهی نیوگت نهایی است. برای استفادهی مستقیم از آنها در پروژهی Demo، نیاز است یکبار دیگر محتویات props. تولید کنندهی کد را داخل فایل csproj. پروژهی Demo، تعریف کرد. یا میتوان از روش استفاده از فایل ویژهی Directory.Build.props و قابلیتهای ارثبری آن استفاده کرد. یعنی یک فایل Directory.Build.props را در بالاترین سطح ممکن قرار داد و CompilerVisiblePropertyها را در آن تعریف کرد تا در تمام پروژههای برنامه قابل دسترسی شوند.
روش تعریف خواص سفارشی MSBuild در پروژهی استفاده کننده از Source Generator
در مثال این سری چون از بستهی نیوگت تولید کنندهی کد استفاده نمیکنیم، نیاز است خاصیت سفارشی تعریف شده را یکبار دیگر داخل فایل csproj. پروژهی Demo تعریف کنیم. پس از آن میتوان این خاصیت را در قسمت PropertyGroup مقدار دهی کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <SourceGenerator_CustomRootNamespace>ThisIsTest</SourceGenerator_CustomRootNamespace> </PropertyGroup> <ItemGroup> <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/> </ItemGroup> </Project>
روش دسترسی به مقدار خاصیت سفارشی MSBuild در پروژهی Source Generator
پس از این مقدمات، خواص عمومی MSBuild از طریق خاصیت AnalyzerConfigOptions.GlobalOptions و متد TryGetValue آن با فرمول زیر قابل دسترسی هستند. قسمت build_property ثابت بوده و جزو موارد توکار MSBuild است:
internal static class SourceGeneratorContextExtensions { public static string GetMSBuildProperty( this GeneratorExecutionContext context, string property, string defaultValue = "") { return !context.AnalyzerConfigOptions.GlobalOptions.TryGetValue($"build_property.{property}", out var value) ? defaultValue : value; } }
[Generator] public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator { public void Initialize(GeneratorInitializationContext context) { } public void Execute(GeneratorExecutionContext context) { var customRootNamespace = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_CustomRootNamespace", "Test");
معرفی خاصیت ویژهی AdditionalFiles
تا اینجا روش تعریف یک خاصیت جدید MSBuild و روش دسترسی به آنرا بررسی کردیم. خاصیت توکاری به نام AdditionalFiles نیز در MSBuild تعریف شدهاست که در پروژههای Source Generator جهت دسترسی به فایلها و محتوای آنها قابل استفاده است. برای نمونه میتوان در فایل csproj. پروژهی Demo تعریف زیر را ارائه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <ItemGroup> <AdditionalFiles Include="file1.txt" Visible="false"/> </ItemGroup> </Project>
خاصیت Visible در اینجا مشخص میکند که آیا file1.txt در IDE، در کنار لیست سایر فایلها نمایش داده شود یا خیر.
امکان تعریف خواص سفارشی بر روی AdditionalFiles
فرض کنید علاقمندیم خاصیت ویژهای را به AdditionalFiles اضافه کنیم؛ برای مثال به نام SourceGenerator_EnableLogging مانند مثال زیر:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <ItemGroup> <AdditionalFiles Include="file2.txt" SourceGenerator_EnableLogging="true" Visible="false"/> </ItemGroup> </Project>
الف) فایل NotifyPropertyChangedGenerator.props تعریف شده را به صورت زیر تکمیل میکنیم:
<Project> <ItemGroup> <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/> <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_EnableLogging"/> <CompilerVisibleItemMetadata Include="AdditionalFiles" MetadataName="SourceGenerator_EnableLogging"/> </ItemGroup> </Project>
ب) در فایل csproj. پروژهی Demo، از این خواص و متادیتاها استفاده میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <SourceGenerator_EnableLogging>true</SourceGenerator_EnableLogging> </PropertyGroup> <ItemGroup> <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_EnableLogging"/> <CompilerVisibleItemMetadata Include="AdditionalFiles" MetadataName="SourceGenerator_EnableLogging"/> <AdditionalFiles Include="file1.txt" Visible="false"/> <!-- logging will be controlled by default, or global value --> <AdditionalFiles Include="file2.txt" SourceGenerator_EnableLogging="true" Visible="false"/> <!-- always enable logging for this file --> <AdditionalFiles Include="file3.txt" SourceGenerator_EnableLogging="false" Visible="false"/> <!-- never enable logging for this file --> </ItemGroup> </Project>
ج) برای خواندن این خواص در پروژهی Source generator به صورت زیر عمل میشود:
internal static class SourceGeneratorContextExtensions { public static string GetAdditionalFilesOption( this GeneratorExecutionContext context, AdditionalText additionalText, string property, string defaultValue = "") { return !context.AnalyzerConfigOptions.GetOptions(additionalText) .TryGetValue($"build_metadata.AdditionalFiles.{property}", out var value) ? defaultValue : value; } }
- روش تامین AdditionalText این متد را نیز در مثال زیر مشاهده میکنید که حاصل ایجاد حلقهای بر روی context.AdditionalFilesهای دریافتی است:
[Generator] public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator { public void Initialize(GeneratorInitializationContext context) { } public void Execute(GeneratorExecutionContext context) { var customRootNamespace = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_CustomRootNamespace", "Test"); var globalLoggingSwitch = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_EnableLogging", "false"); var emitLoggingGlobal = globalLoggingSwitch.Equals("true", StringComparison.OrdinalIgnoreCase); foreach (var file in context.AdditionalFiles) { var perFileLoggingSwitch = context.GetAdditionalFilesOption(file, "SourceGenerator_EnableLogging"); var emitLogging = string.IsNullOrWhiteSpace(perFileLoggingSwitch) ? emitLoggingGlobal // allow the user to override the global logging on a per-file basis : perFileLoggingSwitch.Equals("true", StringComparison.OrdinalIgnoreCase); // add the source with or without logging... }
string greeting = "Hello, C#";
که در این حالت مجموعهای از کاراکترها را ایجاد خواهد کرد:
- خانههای آن یک ضرب پر نمیشوند بلکه به ترتیب، خانه به خانه پر میشوند.
- قبل از انتساب متن باید باید از طول متن مطمئن شویم تا بتوانیم تعداد خانهها را بر اساس آن ایجاد کنیم.
- همه عملیات آرایهها از پر کردن ابتدای کار گرفته تا هر عملی، نیاز است به صورت دستی صورت بگیرد و تعداد خطوط کد برای هر کاری هم بالا میرود.
string str = "abcde"; char ch = str[1]; // ch == 'b' str[1] = 'a'; // Compilation error! ch = str[50]; // IndexOutOfRangeException
string a="Hello \"C#\""; string b="Hello \r\n C#"; //مساوی با اینتر string c="C:\\a.jpg"; //چاپ خود علامت \ -مسیردهی
string c=@"C:\a.jpg";// == "C:\\a.jpg"
string source = "Some source"; string assigned = source;
string hel = "Hel"; string hello = "Hello"; string copy = hel + "lo";
string hello = "Hello"; string same = "Hello";
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه این لینک را مطالعه نمایید.
Console.WriteLine(word1.Equals(word2, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
string score = "sCore"; string scary = "scary"; Console.WriteLine(score.CompareTo(scary)); Console.WriteLine(scary.CompareTo(score)); Console.WriteLine(scary.CompareTo(scary)); // Console output: // 1 // -1 // 0
string alpha = "alpha"; string score1 = "sCorE"; string score2 = "score"; Console.WriteLine(string.Compare(alpha, score1, false)); Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, false)); Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, true)); Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase)); // Console output: // -1 // 1 // 0 // 0
نکته : برای مقایسه برابری دو رشته از متد Equals یا == استفاده کنید و فقط برای تعیین کوچک یا بزرگ بودن از compareها استفاده نمایید. دلیل آن هم این است که برای مقایسه از فرهنگ culture فعلی سیستم استفاده میشود و نظم جدول یونیکد را رعایت نمیکنند و ممکن است بعضی رشتههای نابرابر با یکدیگر برابر باشند. برای مثال در زبان آلمانی دو رشته "SS" و "ß " با یکدیگر برابر هستند.
عبارات با قاعده Regular Expression
string doc = "Smith's number: 0898880022\nFranky can be " + "found at 0888445566.\nSteven's mobile number: 0887654321"; string replacedDoc = Regex.Replace( doc, "(08)[0-9]{8}", "$1********"); Console.WriteLine(replacedDoc); // Console output: // Smith's number: 08******** // Franky can be found at 08********. // Steven' mobile number: 08********
اتصال رشتهها در Loop
DateTime dt = DateTime.Now; string s = ""; for (int index = 1; index <= 20000; index++) { s += index.ToString(); } Console.WriteLine(s); Console.WriteLine(dt); Console.WriteLine(DateTime.Now); Console.ReadKey();
- قسمتی از حافظه به طور موقت برای این دور جدید حلقه، گرفته میشود که به آن بافر میگوییم.
- رشته قبلی به بافر انتقال میابد که بسته به مقدار آن زمان بر و کند است؛ 5 کیلو یا 5 مگابایت یا 50 مگابایت و ...
- شماره تولید شده جدید به بافر چسبانده میشود.
- بافر به یک رشته تبدیل میشود وجایی برای خود در حافظه Heap میگیرد.
- حافظه رشته قدیمی و بافر دیگر بلا استفاده شدهاند و توسط GC پاکسازی میشوند که ممکن است عملیاتی زمان بر باشد.
String Builder
string declared = "Intern pool"; string built = new StringBuilder("Intern pool").ToString();
StringBuilder sb = new StringBuilder(); sb.Append("Numbers: "); DateTime dt = DateTime.Now; for (int index = 1; index <= 200000; index++) { sb.Append(index); } Console.WriteLine(sb.ToString()); Console.WriteLine(dt); Console.WriteLine(DateTime.Now); Console.ReadKey();
StringBuilder sb = new StringBuilder(15); sb.Append("Hello, C#!");
استفاده از متد ایستای string.Format
DateTime date = DateTime.Now; string name = "David Scott"; string task = "Introduction to C# book"; string location = "his office"; string formattedText = String.Format( "Today is {0:MM/dd/yyyy} and {1} is working on {2} in {3}.", date, name, task, location); Console.WriteLine(formattedText);
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
public class Tb1 { public Tb1() { ListTb2 = new List<Tb2>(); } public int Id { get; set; } public string NameTb1 { get; set; } public virtual ICollection<Tb2> ListTb2 { get; set; } } public class Tb2 { public Tb2() { ListTb1 = new List<Tb1>(); } public int Id { get; set; } public string NameTb2 { get; set; } public virtual ICollection<Tb1> ListTb1 { get; set; } }
public class Tb1Map : EntityTypeConfiguration<Tb1> { public Tb1Map() { this.HasKey(x => x.Id); this.HasMany(x => x.ListTb2) .WithMany(xx => xx.ListTb1) .Map ( x => { x.MapLeftKey("Tb1Id"); x.MapRightKey("Tb2Id"); x.ToTable("Tb1Tb2"); } ); } } public class Tb2Map : EntityTypeConfiguration<Tb2> { public Tb2Map() { this.HasKey(x => x.Id); } }
var sv1 = new TableService<Tb1>(_uow); var sv2 = new TableService<Tb2>(_uow); var t1 = new Tb1 { NameTb1 = "T111" }; sv1.Add(t1); //var res1= _uow.SaveChanges(); var t2 = new Tb2 { NameTb2 = "T222" }; sv2.Add(t2); //var res2 = _uow.SaveChanges(); t1.ListTb2.Add(t2); var result = _uow.SaveChanges();
An error occurred while saving entities that do not expose foreign key properties for their relationships. The EntityEntries property will return null because a single entity cannot be identified as the source of the exception. Handling of exceptions while saving can be made easier by exposing foreign key properties in your entity types. See the InnerException for details.
{"The INSERT statement conflicted with the FOREIGN KEY constraint \"FK_Tb1Tb2_Tb2\". The conflict occurred in database \"dbTest\", table \"dbo.Tb2\", column 'Id'.\r\nThe statement has been terminated."}
static void Main() { int factor = 2; Func<int, int> multiplier = n => n * factor; Console.WriteLine (multiplier (3)); // 6 }
عبارت لامبدا زمانی ارزیابی میشود که delegate متناظر فراخوانی (Invoke) گردد؛ نه زمانیکه متغیر اصطلاحا capture میشود:
int factor = 2; Func<int, int> multiplier = n => n * factor; factor = 10; Console.WriteLine (multiplier (3)); // 30
عبارات لامبدا خود میتوانند captured variableها را تغییر دهند:
int seed = 0; Func<int> natural = () => seed++; Console.WriteLine (natural()); // 0 Console.WriteLine (natural()); // 1 Console.WriteLine (seed); // 2
static Func<int> Natural() { int seed = 0; return () => seed++; // Returns a closure } static void Main() { Func<int> theNatural = Natural(); Console.WriteLine (theNatural ()); // 0 Console.WriteLine (theNatural ()); // 1 }
static Func<int> Natural() { return() => { int seed = 0; return seed++; }; } static void Main() { Func<int> natural = Natural(); Console.WriteLine (natural()); // 0 Console.WriteLine (natural()); // 0 }
Action[] actions = new Action[3]; for (int i = 0; i < 3; i++) actions [i] = () => Console.Write (i); foreach (Action a in actions) a(); // 333
Action[] actions = new Action[3]; int i = 0; actions[0] = () => Console.Write (i); i = 1; actions[1] = () => Console.Write (i); i = 2; actions[2] = () => Console.Write (i); i = 3; foreach (Action a in actions) a(); // 333
Action[] actions = new Action[3]; for (int i = 0; i < 3; i++) { int loopScopedi = i; actions [i] = () => Console.Write (loopScopedi); } foreach (Action a in actions) a(); // 012
ASP.NET 2.0 introduced a concept of application offline. This mean that when there is App_Offline.htm file in the root of a web application directory then ASP.NET will shut-down the application, unload the application domain from the server, and stop processing any new incoming requests for that application. In ASP.NET 5, there is an open-issue for supporting this feature.