مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.
نظرات مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT
معنای WinRT برای برنامه نویس‌های دات نت چیست؟

WinRT ، دات نت نیست. برای درک این موضوع باید CLR و دات نت فریم ورک را از هم جدا کرد. برنامه‌های دات نت نوشته شده برای WinRT برفراز CLR اجرا می‌شوند اما از دات نت فریم ورک استفاده نمی‌کنند. بجای آن از توانمندی‌های مشابه موجود در WinRT ، در پشت صحنه استفاده خواهند کرد.
در اینجا برنامه‌های C++ + XAML بدون دخالت CLR و مستقیما برفراز WinRT کار خواهند کرد. برنامه‌های سبک مترو HTML/CSS/JavaScript هم به همین صورت متکی به CLR‌ نیستند و مستقیما برفراز WinRT اجرا می‌شوند.

WinRT فقط قادر است برنامه‌های سبک مترو ویندوز 8 را هاست کند. اگر نیاز دارید سیستم عامل‌های قدیمی را پشتیبانی کنید یا اینکه اصلا کارتان ساخت برنامه‌های سمت کاربر و دسکتاپ نیست، اصلا این تغییرات به کار شما مرتبط نخواهند شد.

الگوی اصلی تعاملی برنامه‌های سبک مترو با تمرکز بر برنامه‌های لمسی (touch focused) و مبتنی بر محتوا (content-oriented) است. به این معنا که تمام برنامه‌های تجاری موجود که دارای 10 ها و صدها صفحه‌ی ورود اطلاعات هستند، اصلا برای این نوع سبک ارائه محتوا طراحی نشده‌اند و نخواهند شد. کاربردهای مهم این سبک، استفاده از آن‌ در برنامه‌های مخصوص تمام صفحه tablets است یا حداکثر در حد داشبرد‌های ارائه خلاصه گزارشات یک برنامه می‌توانند اهمیت داشته باشند. بنابراین اگر کارتان در حیطه‌ی ساخت برنامه‌های مخصوص tablets و برنامه‌های لمسی قرار نمی‌گیرد، کماکان به ساخت برنامه‌های دسکتاپ نوشته شده با WPF/WinForms می‌توانید مشغول باشید.

 انتقال قسمت عمده‌ای از برنامه‌های موجودWPF  و یا  Silverlight مبتنی بر الگوهایی مانند MVVM و امثال آن با توجه به عدم گره خوردگی آن‌ها به لایه نمایشی ، به WinRT میسر است.

در سمت سرور، تمرکز اصلی هنوز همان دات نت فریم ورک است. قرار نیست ASP.NET یا WCF و سایر مؤلفه‌های اصلی دات نت به WinRT منتقل شوند. حتی اگر WinRT به سرورهای بعدی هم راه پیدا کند در حد همان لایه نمایشی مترو است و تاثیری بر روی سرویس‌های NT با دسترسی بالای ویندوز ، نخواهد داشت. مثلا قرار نیست SQL Server را با WinRT پیاده سازی کنند.
مطالب
ایجاد دامنه‌های سفارشی در IIS Express
اگر شما در حال راه اندازی برنامه‌ای هستید که از یک زیر دامنه یا نام دامنه برای شناسایی یک کاربر یا زیرمجموعه دینامیک استفاده می‌کند، ممکن است در تلاش برای آزمایش قابلیت‌های زیر دامنه به صورت محلی مشکلی داشته باشید. در این مقاله قصد داریم یک وب سایت با استفاده از domain و subdomains  را به صورت محلی بر روی IIS Express اجرا کنیم.

اولا، اجازه بدهید نگاهی به تنظیم یک دامنه محلی داشته باشیم. زمانیکه شما برنامه محلی را اجرا می‌کنید IIS Express به صورت محلی، پورتی خاص را به برنامه اختصاص می‌دهد:


فرض کنید می‌خواهیم برای سایت خود، درگاه بانک را راه اندازی کنیم. برنامه را به صورت محلی اجرا کرده و  زمانیکه قصد ارتباط با بانک را دارید، با پیامی که دامنه شما در سیستم پرداخت بانکی ثبت نشده، مواجه می‌شوید. در اینجا بانک انتظار دارد که ما از طریق دامنه‌ای که قبلا در سیستم پرداخت بانک ثبت کرده‌ایم برای مثال (www.elemarket.ir) با آن ارتباط برقرار کنیم؛ ولی به دلیل ارتباط به صورت محلی با یک‌چنین دامنه‌ای (localhost:59395) روبه‌رو شده و پیغام عدم امکان برقراری ارتباط را میدهد.

حال قصد داریم با تغییر دامنه به صورت سفارشی، این مشکل را برطرف کرده، تا درحقیقت  قبل از قرار دادن سایت بر روی سرور و تست عملیات بتوانیم به صورت محلی نتیجه را دریافت کنیم.


استفاده از Telerik Fiddler برای ایجاد یک دامنه‌ی سفارشی

برای این کار می‌توانید از برنامه‌ی سبک وزن Telerik Fiddler استفاده کنید و تنها کافیست به قسمت Tools>Host برنامه بروید و آدرس محلی برنامه (localhost:59395 ) و آدرس دامنه‌ی مورد نظر را وارد کنید تا برنامه هم به صورت local و هم توسط یک دامنه‌ی سفارشی، در دسترس باشد. برنامه‌ی Fiddler را باز نگه داشته و به ویژوال استودیو بازگرید.
 


در نهایت، پیکربندی IIS Express خود را با اتصالهای جدید به روز کنید. شما معمولا میتوانید پیکربندی IIS Express Application خود را در این مسیر پیدا کنید .
  C: \ Users \ YOUR_USERNAME \ Documents \ IISExpress \ config / applicationhost.config
 اگر از نسخه‌های ویژوال استودیو 2015 به بعد استفاده میکنید، فایل applicationhost.config  شما در داخل پوشه‌ی برنامه شما  vs\config\applicationhost.config.\~
در دسترس است.
فایل را باز کرده و گره <sites> را جستجو کنید. شما باید بتوانید درخواست خود را در فهرست سایت‌ها مشاهده کنید. ما قصد داریم HTTP binding را با تغییر localhost به نام دامنه‌ی سفارشی خود به‌روز رسانی کنیم. در اینجا HTTP binding به صورت پیشفرض بر روی localhost میباشد:


پس از  تغییر localhost و ذخیره کردن تنظیمات، بررسی کنید تا IIS Express در حال اجرا نباشد. حال برنامه را اجرا کنید.


نکته:
اگر هنگام اجرای برنامه با خطای
  “Unable to create the virtual directory. You must use specify ‘localhost’ for the server name”
و یا
 " Invalid URL:the hostame could not be parsed "
مواجه شدید، برنامه را بسته و در حالت Run as Administrator اجرا کنید.

بعد از اجرای برنامه به طور پیشفرض بر روی همان پورت localhost اجرا شده، حال به دامنه‌ی مورد نظر که ایجاد کرده‌اید بروید:


در اینجا بعد از تلاش برای ارتباط با بانک، دیگر با پیام «دامنه شما در سیستم پرداخت بانکی ثبت نشده‌است» مواجه نشده و با موفقیت امکان تست برنامه را داریم:


 
مطالب
الگوی استراتژی - Strategy Pattern
الگوی استراتژی (Strategy)  اجازه می­دهد که یک الگوریتم در یک کلاس بسته بندی شود و در زمان اجرا برای تغییر رفتار یک شیئ تعویض شود.
برای مثال فرض کنید که ما در حال طراحی یک برنامه مسیریابی برای یک شبکه هستیم. همانطوریکه می‌دانیم برای مسیر یابی الگوریتم‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و معایبی هستند. و با توجه به وضعیت موجود شبکه یا عملی که قرار است انجام پذیرد باید الگوریتمی را که دارای بالاترین کارائی است انتخاب کنیم. همچنین این برنامه باید امکانی را به کاربر بدهد که کارائی الگوریتم‌های مختلف را در یک شبکه فرضی بررسی کنید. حالا طراحی پیشنهادی شما برای این مسئله چست؟

دوباره فرض کنید که در مثال بالا در بعضی از الگوریتم‌ها نیاز داریم که گره‌های شبکه را بر اساس فاصله‌ی آنها از گره مبداء مرتب کنیم. دوباره برای مرتب سازی الگوریتم‌های مختلف وجود دارد و هر کدام در شرایط خاص، کارائی بهتری نسبت به الگوریتم‌های دیگر دارد. مسئله دقیقا شبیه مسئله بالا است و این مسله می‌توانند دارای طراحی شبیه مسله بالا باشد. پس اگر ما بتوانیم یک طراحی خوب برای این مسئله ارائه دهیم می‌توانیم این طراحی را برای مسائل مشابه به کار ببریم.

هر کدام از ما می‌توانیم نسبت به درک خود از مسئله و سلیقه کاری، طراح‌های مختلفی برای این مسئله ارائه دهیم. اما یک طراحی که می‌تواند یک جواب خوب و عالی باشد، الگوی استراتژی است که توانسته است بارها و بارها به این مسئله پاسخ بدهد.

الگوی استراتژی گزینه مناسبی برای مسائلی است که می‌توانند از چندین الگوریتم مختلف به مقصود خود برسند.

نمودار UML الگوی استراتژی به صورت زیر است : 


اجازه بدهید، شیوه کار این الگو را با مثال مربوط به مرتب سازی بررسی کنیم. فرض کنید که ما تصمیم گرفتیم که از سه الگویتم زیر برای مرتب سازی استفاده کنیم.

1 - الگوریتم مرتب سازی Shell Sort
2 - الگوریتم مرتب سازی Quick Sort
3 - الگوریتم مرتب سازی Merge Sort

ما برای مرتب سازی در این برنامه دارای سه استراتژی هستیم. که هر کدام را به عنوان یک کلاس جداگانه در نظر می‌گیریم (همان کلاس‌های ConcreteStrategy ). برای اینکه کلاس Client بتواند به سادگی یک از استراتژی‌ها را انتخاب کنید بهتر است که تمام کلاس‌های استراتزی دارای اینترفیس مشترک باشند. برای این کار می‌توانیم یک کلاس abstract تعریف کنیم و ویژگیهای مشترک کلاس‌های استراتژی را در آن قرار دهیم و کلاس‌های استراتژی آنها را به ارث ببرند(همان کلاس Strategy ) و پیاده سازی کنند.


در زیل کلاس Abstract که کل کلاس‌های استراتژی از آن ارث می‌برند را مشاهده می‌کنید :

abstract class SortStrategy
{
        public abstract void Sort(ArrayList list);
}
کلاس مربوط به QuickSort
class QuickSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه   
        }
}

کلاس مربوط به ShellSort

class ShellSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه
        }
}
کلاس مربوط به MergeSort
 class MergeSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه
        }
}
و در آخر کلاس Context که یکی از استراتژی‌ها را برای مرتب کردن به کار می‌برد :
 class SortedList
{
        private ArrayList list = new ArrayList();
        private SortStrategy sortstrategy;

        public void SetSortStrategy(SortStrategy sortstrategy)
        {
            this.sortstrategy = sortstrategy;
        }
        public void Add(string name)
        {
            list.Add(name);
        }
        public void Sort()
        {
            sortstrategy.Sort(list);
        }
}
مطالب
شایعاتی در مورد نسخه‌ی بعدی ASP.NET Webforms

مدتی قبل مطلبی تحت عنوان "What’s coming in the next version of ASP.NET Webforms" منتشر شد (که نویسنده آن دقیقا مشخص نیست این اطلاعات را از کجا آورده و همچنین تکذیبیه‌ای هم جایی در مورد آن صادر نشد ...)؛ بنابراین خلاصه‌ای از آن‌را با هم مرور خواهیم کرد:

اخیرا تمام توجه تیم ASP.NET معطوف نسخه‌ی MVC آن شده است؛ هر چند هنوز تعداد قابل توجهی از پروژه‌های ASP.NET بر اساس Webforms تهیه شده‌اند یا می‌شوند. همچنین برخلاف مطالب منتشره در انجمن‌ها یا بلاگ‌های مرتبط، تیم ASP.NET ، نگارش Webforms را فراموش نکرده و حتی نگارش 4 آن نیز تعدادی از قابلیت‌های MVC مانند URL Routing، حجم کمتر ViewState و کنترل بیشتر بر روی HTML نهایی را به همراه داشته است.
به روز رسانی‌های متوالی MVC (که اکنون به نگارش 3 رسیده است)، شاید این تصور را پیش آورده باشد که دیگر Webforms مرده است! اما مهترین دلیل به روز رسانی‌های دیر هنگام نسخه‌ی Webforms ، یکی بودن اسمبلی‌های آن با مجموعه‌ی اصلی دات نت فریم ورک است (برخلاف نسخه‌ی MVC که به صورت افزونه‌ای برای این مجموعه ارائه شده است).

نسخه‌ی بعدی Webforms (حداقل) شامل تازه‌ها و پیشرفت‌های زیر خواهد بود:

MVC ModelBinders
در نسخه‌ی MVC مفهومی به نام Model binders وجود دارد. کار آن مقدار دهی مدل برنامه به صورت خودکار بر اساس اطلاعات وارد شده توسط کاربر در رابط کاربری برنامه است. برای مثال در Webforms داریم employee.Name = txtName.Text . به این معنا که مقدر Text یک جعبه‌ی متنی به نام txtName را به خاصیت Name شیء employee نسبت بده. اینکار (انقیاد اطلاعات رابط کاربر به مدل برنامه) با وجود Model binders در نسخه‌ی MVC به صورت خودکار انجام می‌شود. این مورد دو مزیت عمده را به همراه خواهد داشت: الف) سادگی و حجم کمتر کد ب) امکان تهیه ساده‌تر unit test جهت قسمت‌های مختلف برنامه (چون دیگر به txtName گره نخواهد خورد).
امکانات Model binders ، گفته شده (مطابق مرجع فوق!) که قرار است جزئی از نگارش بعدی Webforms باشد ... (امیدوارم!)

بهبودهای حاصل شده در اعتبار سنجی
نسخه‌ی بعدی Webforms شامل پیشرفت‌های اعتبارسنجی نسخه‌ی MVC نیز خواهد بود. به این معنا که امکان کنارگذاشتن کنترل‌های اعتبار سنجی Webforms و استفاده یکپارچه از امکانات jQuery فراهم خواهد شد (به این صورت دیگر شما محدود به یک سری کنترل از پیش تعیین شده نخواهید بود و امکان دسترسی به کوهی از افزونه‌های اعتبار سنجی jQuery را خواهید داشت).


CSS Sprites
CSS Sprites که در نگارش بعدی Webforms پشتیبانی خواهد شد (+)، تکنیکی است جهت کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور با ارائه‌ی یک فایل حاوی تمام تصاویر قرار گرفته شده در یک شبکه یا گرید. به این صورت بجای دها یا صدها رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر یک صفحه، تنها یک رفت و برگشت انجام خواهد شد.

نظرات اشتراک‌ها
کتابخانه tinymce
Required کردن TinyMCE با اتریبیوت اعتبارسنجی سفارشی
 سمت سرور :
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property | AttributeTargets.Parameter)]
public class MakeTinyMceRequiredAttribute : ValidationAttribute, IClientModelValidator
{
    public MakeTinyMceRequiredAttribute()
    {
        ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد نمایید";
    }

    protected override ValidationResult IsValid(object value,
        ValidationContext validationContext)
    {
        var displayName = validationContext.DisplayName;
        ErrorMessage = ErrorMessage.Replace("{0}", displayName);

        if (string.IsNullOrWhiteSpace(value?.ToString()))
        {
            return new ValidationResult(ErrorMessage);
        }
        return ValidationResult.Success;
    }

    public void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
    {
        var displayName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata
            .ModelType.GetProperty(context.ModelMetadata.PropertyName)
            .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
            .Cast<DisplayAttribute>()
            .FirstOrDefault()?.Name;
        ErrorMessage = ErrorMessage.Replace("{0}", displayName);

        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-makeTinyMceRequired", ErrorMessage);
    }
    public bool MergeAttribute(IDictionary<string, string> attributes, string key, string value)
    {
        if (attributes.ContainsKey(key))
        {
            return false;
        }
        attributes.Add(key, value);
        return true;
    }
}
سمت کلاینت :
if (jQuery.validator) {
    // For hidden inputs
    $.validator.setDefaults({
        ignore: []
    });

    // makeTinyMceRequired
    jQuery.validator.addMethod('makeTinyMceRequired', function (value, element, param) {
        var editorId = $(element).attr('id');
        var editorContent = tinyMCE.get(editorId).getContent();
        $('body').append(`<div id="test-makeTinyMceRequired">${editorContent}</div>`);
        var result = isNullOrWhitespace($('#test-makeTinyMceRequired').text());
        $('#test-makeTinyMceRequired').remove();
        return !result;
    });
    jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool('makeTinyMceRequired');
}
function isNullOrWhitespace(input) {
    if (typeof input === 'undefined' || input == null)
        return true;
    return input.replace(/\s/g, '').length < 1;
}
نحوه انجام کار :
متنِ ادیتور TinyMCE داخل یک div موقت ریخته میشه بعد text اون div با isNullOrWhitespace بررسی میشه، اگه کاربر مقداری رو وارد کرده باشه اعتبارسنجی پاس میشه در غیر اینصورت متن خطارو نمایش میده.
مطالب
کوئری های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL
در قسمت قبل یادگرفتیم که چگونه GraphQL را با ASP.NET Core یکپارچه کنیم و اولین GraphQL query را ایجاد و داده‌ها را از سرور بازیابی کردیم. البته ما به این query ‌های ساده بسنده نخواهیم کرد. در این قسمت می‌خواهیم یاد بگیریم که چگونه query ‌های پیشرفته‌ی GraphQL را بنویسیم و در زمان انجام این کار، نمایش دهیم که چگونه خطا‌ها را  مدیریت کنیم و علاوه بر این با queries, aliases, arguments, fragments نیز کار خواهیم کرد.

Creating Complex Types for GraphQL Queries 
اگر نگاهی به owners و query (در پایان قسمت قبل)  بیندازیم، متوجه خواهیم شد که یک لیست از خصوصیات مدل Owner که در OwnerType معرفی شده‌اند، نسبت به کوئری برگشت داده می‌شود. OwnerType شامل فیلد‌های Id , Name  و Address می‌باشد. یک Owner می‌تواند چندین account مرتبط با خود را داشته باشد. هدف این است که در owners ،query لیست account ‌های مربوط به هر owner را بازگشت دهیم. 
قبل از اضافه کردن فیلد Accounts در کلاس OwnerType نیاز است کلاس AccountType را ایجاد کنیم. در ادامه یک کلاس را به نام AccountType در پوشه GraphQLTypes ایجاد می‌کنیم. 
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the account object.");
        Field(x => x.Description).Description("Description property from the account object.");
        Field(x => x.OwnerId, type: typeof(IdGraphType)).Description("OwnerId property from the account object.");
    }
}

 همانطور که مشخص است، خصوصیت Type را از کلاس Account، معرفی نکرده‌ایم (در ادامه اینکار را انجام خواهیم داد). در ادامه، واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
public interface IAccountRepository
{
    IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId);
}

public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
       _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId) => _context.Accounts
        .Where(a => a.OwnerId.Equals(ownerId))
        .ToList();
}

اکنون می‌توان لیست account‌ها را به نتیجه owners ، query اضافه کنیم. پس کلاس OwnerType را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository)
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context => repository.GetAllAccountsPerOwner(context.Source.Id)
        );
    }
}

چیز خاصی در اینجا وجود ندارد که ما تا کنون ندیده باشیم. به همان روش که یک فیلد را در کلاس AppQuery  ایجاد کردیم، یک فیلد را با نام  accounts در کلاس OwnerType ایجاد می‌کنیم. همچنین متد GetAllAccountsPerOwner نیاز به پارامتر id را دارد و این پارامتر را از طریق context.Source.Id فراهم می‌کنیم. زیرا context شامل خصوصیت Source است که در این حالت مشخص نوع Owner می‌باشد.

اکنون پروژه را اجرا کنید و به آدرس زیر بروید:
https://localhost:5001/ui/playground
سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید که نتیجه آن علاوه بر owner‌ها، لیست account ‌های مربوط به هر owner هم می‌باشد:  
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      ownerId
    }
  }
}

Adding Enumerations in GraphQL Queries 
در کلاس AccountType  فیلد Type را اضافه نکرده‌ایم و این کار را عمدا انجام داده‌ایم. اکنون زمان انجام این کار می‌باشد. برای اضافه کردن گونه شمارشی به کلاس AccountType نیاز است تا در ابتدا یک کلاس تعریف شود که نسبت به type ‌های معمول در GraphQL متفاوت است. یک کلاس را به نام AccountTypeEnumType  در پوشه GraphQLTypes  ایجاد کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:  
public class AccountTypeEnumType : EnumerationGraphType<TypeOfAccount>
{
    public AccountTypeEnumType()
    {
        Name = "Type";
        Description = "Enumeration for the account type object.";
    }
}

کلاس AccountTypeEnumType باید از نوع جنریک کلاس EnumerationGraphType ارث بری کند و پارامتر جنریک آن، یک گونه شمارشی را دریافت می‌کند (که در قسمت قبل آن را ایجاد کردیم؛ TypeOfAccount).  همچنین مقدار خصوصیت Name نیز باید همان نام خصوصیت گونه شمارشی در کلاس Account باشد (نام آن در کلاس Account مساوی Type می‌باشد). سپس گونه شمارشی را در کلاس AccountType به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        ...
        Field<AccountTypeEnumType>("Type", "Enumeration for the account type object.");
    }
}

اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید:
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
}
که نتیجه آن اضافه شدن type  به هر account می‌باشد:


Implementing a Cache in the GraphQL Queries with Data Loader  
دیدم که query، نتیجه دلخواهی را برای ما بازگشت می‌دهد؛ اما این query هنوز به اندازه کافی بهینه نشده‌است. مشکل چیست؟
query  ایجاد شده به حالتی کار می‌کند که در ابتدا همه owner ‌ها را بازیابی می‌کند. سپس به ازای هر owner، یک Sql Query  را به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند تا Account ‌های مربوط به آن Owner را بازگشت دهد که می‌توان log  آن را در Terminal مربوط به VS Code مشاهده کرد.
 


البته زمانیکه چند موجودیت owner را داشته باشیم، این مورد یک مشکل نمی‌باشد؛ ولی وقتی تعداد موجودیت‌ها زیاد باشد چطور؟
 owners ، query را می‌توان با استفاده از DataLoader که توسط GraphQL فراهم شده‌است، بهینه سازی کرد. جهت انجام اینکار در ابتدا واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IAccountRepository
{
    ...
    Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds);
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    ...
    public async Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds)
    {
        var accounts = await _context.Accounts.Where(a => ownerIds.Contains(a.OwnerId)).ToListAsync();
        return accounts.ToLookup(x => x.OwnerId);
    }
}

 نیاز است که یک متد داشته باشیم که <<Task<ILookup<TKey, T  را برگشت می‌دهد؛ زیرا DataLoader نیازمند یک متد با نوع برگشتی که در امضایش عنوان شده است می‌باشد .
در ادامه کلاس OwnerType را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository, IDataLoaderContextAccessor dataLoader)
    {
       ...
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context =>
            {
                var loader = dataLoader.Context.GetOrAddCollectionBatchLoader<Guid, Account>("GetAccountsByOwnerIds", repository.GetAccountsByOwnerIds);
                return loader.LoadAsync(context.Source.Id);
            });
    }
}

در کلاس OwnerType، واسط IDataLoaderContextAccessor را در سازنده کلاس تزریق می‌کنیم و سپس متد Context.GetOrAddCollectionBatchLoader را فراخوانی می‌کنیم که در پارامتر اول آن، یک کلید و در پارامتر دوم آن، متد GetAccountsByOwnerIds را از IAccountRepository معرفی می‌کنیم.
سپس باید DataLoader را در متد ConfigureServices موجود در کلاس Startup ثبت کنیم. در ادامه services.AddGraphQL را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped)
        .AddDataLoader(); 
اکنون پروژه را با دستور زیر اجرا کنید و سپس query قبلی را در UI.Playground اجرا کنید.
 اگر log  موجود در Terminal مربوط به  VS Code را مشاهده کنید، متوجه خواهید شد که در این حالت یک query برای تمام owner ‌ها و یک query برای تمام account ‌ها داریم.


Using Arguments in Queries and Handling Errors 
تا کنون ما  یک query را اجرا می‌کردیم که نتیجه آن بازیابی تمام owner ‌ها به همراه تمام account ‌های مربوط به هر owner بود. اکنون می‌خواهیم  براساس id، یک owner  مشخص را بازیابی کنیم. برای انجام این کار نیاز است که یک آرگومان را در query شامل کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس OwnerRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id);
}

public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id) => _context.Owners.SingleOrDefault(o => o.Id.Equals(id));
}
سپس کلاس AppQuery  را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        ...

        Field<OwnerType>(
            "owner",
            arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
            resolve: context =>
            {
                var id = context.GetArgument<Guid>("ownerId");
                return repository.GetById(id);
            }
        );
    }
}
در اینجا یک فیلد را ایجاد کرده‌ایم که مقدار برگشتی آن یک OwnerType می‌باشد. نام query را owner تعیین می‌کنیم و از بخش arguments، برای ایجاد کردن آرگومان‌های این query استفاده می‌کنیم. آرگومان این query نمی‌تواند NULL باشد و باید از نوع IdGraphType و با نام ownerId باشد و در نهایت بخش resolve است که کاملا گویا می‌باشد. 
اگر پارامتر id، از نوع Guid نباشد، بهتر است که یک پیام را به سمت کلاینت برگشت دهیم. جهت انجام این کار یک اصلاح کوچک در بخش resolve انجام میدهیم:  
Field<OwnerType>(
    "owner",
    arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
    resolve: context =>
    {
        Guid id;
        if (!Guid.TryParse(context.GetArgument<string>("ownerId"), out id))
        {
            context.Errors.Add(new ExecutionError("Wrong value for guid"));
            return null;
        }
 
         return repository.GetById(id);
     }
);

 اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس یک query جدید را در  UI.Playground به صورت زیر ارسال  کنید: 
{
  owner(ownerId:"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
که نتیجه آن بازیابی یک owner  با ( Id=6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83 ) می‌باشد.

نکته: 
در صورتیکه قصد داشته باشیم علاوه بر id، یک name را هم ارسال کنیم، در بخش resolve به صورت زیر آن را دریافت می‌کنیم: 
 string name = context.GetArgument<string>("name");
و در زمان ارسال query:
{
  owner(ownerId:"53270061-3ba1-4aa6-b937-1f6bc57d04d2", name:"ANDY") {
   ...
  }
}


Aliases, Fragments, Named Queries, Variables, Directives 
می توانیم برای query ‌های ارسال شده از سمت کلاینت با معرفی aliases، یک سری تغییرات را داشته باشیم. وقتی‌که می‌خواهیم نام نتیجه دریافتی یا هر فیلدی را در نتیجه دریافتی تغییر دهیم، بسیار کاربردی می‌باشند. اگر یک query داشته باشیم که یک آرگومان را دارد و بخواهیم دو تا از این query داشته باشیم، برای ایجاد تفاوت بین query ‌ها می‌توان از aliases  استفاده کرد. 
جهت استفاده باید نام مورد نظر را در ابتدای query یا فیلد قرار دهیم:
{
  first:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  },
  second:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  }
}
اینبار در خروجی بجای ownerId ، id و بجای ownerName ، name و ... را مشاهده خواهید کرد.


همانطور که از مثال بالا مشخص است، دو query با فیلد‌های یکسانی را داریم. اگر بجای 2  query یکسان (مانند مثال بالا) ولی با آرگومان‌های متفاوت، اینبار 10 query یکسان با آرگومان‌های متفاوتی را داشته باشیم، در این حالت خواندن query ‌ها مقداری سخت می‌باشد. در این صورت می‌توان این مشکل را با استفاده از fragment‌ها برطرف کرد. Fragment‌‌ها این اجازه را به ما می‌دهند تا فیلد‌ها را با استفاده از کاما ( ، ) از یکدیگر جدا و تبدیل به یک بخش مجزا کنیم و سپس استفاده مجدد از آن بخش را در تمام query ‌ها داشته باشیم. Syntax آن به حالت زیر می‌باشد: 
fragment SampleName on Type{
  ...
}
تعریف یک fragment به نام ownerFields  و استفاده از آن : 
{
  first:owners{
    ...ownerFields
  },
  second:owners{
    ...ownerFields
  },
  ...
}


fragment ownerFields on OwnerType{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
}

برای ایجاد کردن یک named query، مجبور هستیم از کلمه کلیدی query در آغاز کل query استفاده کنیم؛ به همراه نام query، که بعد از کلمه کلیدی query قرار میگیرد. اگر نیاز داشته باشیم می‌توان آرگومان‌ها را به query ارسال کرد.
نکته مهمی که در رابطه با named query ‌ها وجود دارد این است که اگر یک query آرگومان داشته باشد نیاز است از پنجره QUERY VARIABLES برای تخصیص مقدار به آن آرگومان استفاده کنیم. 
query OwnerQuery($ownerId:ID!)
{
  owner(ownerId:$ownerId){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type
    }
  }
}
و سپس در قسمت QUERY VARIABLES 
{
  "ownerId":"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"
}
اکنون اجرا کنید و خروجی را مشاهده کنید .

در نهایت می‌توان بعضی فیلد‌ها را از نتیجه دریافتی با استفاده از directive‌ها در query حذف یا اضافه کرد. دو directive وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد (include  و skip). 


در قسمت بعد در رابطه با GraphQL Mutations صحبت خواهیم کرد.  
کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .  ASPCoreGraphQL_2.zip  
نظرات مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - معرفی، نصب و تعریف قواعد اعتبارسنجی
در مورد اعتبارسنجی بر روی فیلدهایی که در select استفاده می‌شوند باید به چه صورت شرط رو برقرار کرد؟ من وقتی شرط رو مثل زیر ایجاد میکنم بروری هیچ کدام از dropdown‌ها ست نمی‌شود.
            RuleFor(x => x.Age)
                .NotNull().WithMessage("سن نباید خالی باشد");
            RuleFor(x => x.Experience)
                .NotNull().WithMessage("تجربه کاری نباید خالی باشد")
                .LowerThan(nameof(UserModel.Age));

 <select asp-for="Age" class="form-control">
                        <option value="Null"></option>
                        <option value="1">1</option>
                        <option value="2">2</option>
                        <option value="2">3</option>
                    </select>

 <select asp-for="Experience" class="form-control">
                        <option value="Null"></option>
                        <option value="1">1</option>
                        <option value="2">2</option>
                        <option value="2">3</option>
                    </select>
نظرات مطالب
ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
- بستگی دارد. چقدر سیستم شما RAM دارد. مشخصات CPU آن چیست و خیلی از مسایل جانبی دیگر (مانند تحت نظر بودن پوشه‌های فایل استریم‌ها توسط آنتی ویروس یا خیر).
- هدف اصلی از این تحولات، کارهای همزمان و بررسی تفاوت بهبود در کارهای چند ریسمانی و چند کاربری است. مثال فوق یک مثال تک ریسمانی است.
- یک آزمایش را باید چندبار تکرار کرد و بعد میانگین گرفت. برای تکرار هم نیاز است کش‌های سیستم را هربار حذف کنید:
set nocount on
CHECKPOINT
DBCC FREEPROCCACHE()
DBCC DROPCLEANBUFFERS
- بعد از پایان Insert تعداد ردیف‌های زیاد در یک جدول درون حافظه‌ای باید اطلاعات آماری آن‌را دستی به روز کرد (^).
UPDATE STATISTICS tblNormal WITH FULLSCAN, NORECOMPUTE;
UPDATE STATISTICS tblMemoryOptimized_Schema_And_Data WITH FULLSCAN, NORECOMPUTE;
UPDATE STATISTICS tblMemoryOptimized_Schema_Only WITH FULLSCAN, NORECOMPUTE;
این دستورات باید قبل از اجرای سه کوئری آخر قرار گیرند.
- تعداد bucket count هم مهم است. در اینجا فرمولی برای محاسبه آن ارائه شده:
Select  POWER(
    2,
    CEILING( LOG( COUNT( 0)) / LOG( 2)))
    AS 'BUCKET_COUNT'
FROM
  (SELECT DISTINCT CustomerId 
      FROM tblMemoryOptimized_Schema_And_Data) T
مطالب
تغییر نام پایگاه داده و فایل هایش در SQL Server 2012
بعضی وقت‌ها به هر علتی لازم است پایگاه داده و فایل هایش را تغییر نام دهیم. اگر در اینترنت جستجو کنیم روش‌های مختلفی برای تغییر نام مثل تغییر  با Management Studio  یا T-SQL یا روش‌های دیگری یافت می‌شود. اما اکثرا در بین انجام به مشکلی غیر قابل پیش بینی بر می‌خوریم. پایگاه داده در حالت آفلاین یا Pending قرار گرفته و به خطا‌های نا مفهومی بر می‌خوریم. حالا باید دوباره کلی جستجو کنیم تا مشکل بوجود آمده را حل نمائیم.

بهترین روش تغییر نام پایگاه داده
بهترین روش استفاده از قابلیت Copy Database خود SQL Server است است که به راحتی این کار را برای ما انجام می‌دهد.
  1. بر روی پایگاه داده مورد نظر راست کلیک کرده و از گزینه Tasks گزینه Copy Database را انتخاب کنید.
  2. پس از ظاهر شدن پنجره کپی گزینه Next را انتخاب و در مرحله مبدا و مقصد، سرور جاری را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.
    این برای زمانی است که شما می‌خواهید پایگاه داده را در سرور دیگری کپی نماید
  3. در پنجره Transfer Method دو روش Detach and Attach  و استفاده از SQL Management Object  وجود دارد که با همان روش اول به مرحله بعد بروید

  4.  در مرحله بعد نام پایگاه داده شما انتخاب شده به مرحله بعد بروید.
  5. مرحله بعد پیکریندی پایگاه داده مقصد می‌باشد که نام و مسیر پایگاه داده جدید را می‌توانید مشخص نمایید.

  6. این عملیات با SQL Server Agent صورت می‌پذیرد به همین خاطر Agent می‌بایست نصب و Start شده باشد.
  7. با انتخاب گزینه Next مراحل بعد را رد کرده تا عملیات آغاز شود.
  8. در مرحله آخر پایگاه داده قبلی را حذف نمایید.