EF Code First #1
بررسی مشکلات AngularJS 1.x
ListBox
در مورد لیست، ما قبلا نام کشورها را با استفاده از تگ ListBoxItem به طور دستی اضافه میکردیم و هر گونه ویرایش و اضافه کردن عکس و دیگر اشیاء را داخل این تگ برای هر آیتم جداگانه انجام میدادیم؛ مثل تصویر زیر که هر آیتم شامل یک تگ تصویر و دو تگ TextBlock است که یکی از آنها رنگی شده است. کد هر آیتم به طور جداگانه و دستی اضافه شده است.
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10" Height="80" > <ListBox.ItemTemplate> <DataTemplate> <WrapPanel> <Image Width="24" Height="24" Source="{Binding Flag}"></Image> <TextBlock Padding="5 5 0 0" Text="{Binding Name}"></TextBlock> </WrapPanel> </DataTemplate> </ListBox.ItemTemplate> </ListBox>
ارائه این نکته ضروری است که همه اشیاء خصوصیت DataContext را دارند و ما در مثال قبلی DataContext ریشه یا والد اشیاء را پر کردیم. اگر مقاله "ساختار سلسله مراتبی " را به یاد بیاورید، گفتیم که هر شیء در صورتیکه خصوصیت وابستهای برایش تعریف نشده باشد، به سمت اشیاء والد حرکت میکند، به این جهت بود که همهی کنترلها به منبع دادهها دسترسی داشتند. پس ما اگر DataContext لیست را پر کنیم، لیست دلیلی برای دسترسی به DataContext اشیاء والد ندارد و خصوصیت پر شدهی خودش را در نظر میگیرد. پس بیایید این مورد را امتحان کنیم:
من کلاس زیر را جهت ارسال لیستی از کشورها به همراه آدرس پرچمشان، بر میگردانم:
دلیل استفاده از کلاس ObservableCollection در کد زیر به جای استفاده از اشیایی چون Ilist و ... این بود که این کلاس به اینترفیس هایی چون INotifyPropertyChanged مزین گشته و هر گونه تغییری در این مجموعه، از قبیل حذف و اضافه را اطلاع رسانی کرده و مدل تغییر یافته را به سمت ویو هدایت میکند.
using System.Collections.ObjectModel; namespace test { public class Country { public string Flag { get { return "Images/flags/" + Name + ".png"; } } public string Name { get; set; } public int Id { get; set; } public ObservableCollection<Country> GetCountries() { var countries = new ObservableCollection<Country>(); countries.Add(new Country(){Id =1,Name = "Afghanistan"}); countries.Add(new Country() { Id = 2, Name = "Albania" }); countries.Add(new Country() { Id = 3, Name = "Angola" }); countries.Add(new Country() { Id = 4, Name = "Bahrain" }); countries.Add(new Country() { Id = 5, Name = "Bermuda" }); countries.Add(new Country() { Id =6, Name = "Iran" }); return countries; } } }
دلیل این مشکل این است که DataContext برای نمایش یک Object تهیه شده است و در مورد دادههای لیستی باید از خصوصیتی به نام ItemsSource استفاده کرد که برای دادههای لیستی IEnumerables، بهینه شده است.
پس به این ترتیب مینویسیم :
public MainWindow() { InitializeComponent(); person = Person.GetPerson(); DataContext = person; //خط جدید MyListBox.ItemsSource = new Country().GetCountries(); }
شکلهای زیر یک نمودار از ارتباط با Object برای واکشی داده هاست:
نمودار زیر هم دسترسی به مجموعه ای از دادههای لیستی است که از طریق ItemsSource خوانده میشوند:
کد زیر همچنین برای اتصال به کار میرود:
public MainWindow() { InitializeComponent(); person = Person.GetPerson(); DataContext = person; //خط جدید MyListBox.DataContext = new Country().GetCountries(); MyListBox.SetBinding(ItemsControl.ItemsSourceProperty, new Binding()); }
پی نوشت : روشهای دیگر بایند کردن همچون استفاده از منابع یا ریسورسها یا استفاده از ViewModelها هم هستند که در آینده در مورد آنها بیشتر صحبت خواهیم کرد.
حال که توانستیم لیست را پر کنیم باید کشوری را که در رکورد واکشی شده آمده است، در لیست انتخاب کنیم.
توجه داشته باشید که باید لیست را از طریق خصوصیت ItemsSource پر کرده باشید و DataContext را دستکاری نکرده باشید.
خصوصیت Country در کلاس Person میتواند به دو صورت زیر باشد:
public int Country { get; set; } public Country Country { get; set; }
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10" Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country}" > <ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10" Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country.Id}" >
خصوصیتهای دیگر یک شیء لیستی چون ListBox و ComboBox و ... SelectedIndex است که اندیس یک آیتم انتخابی را بازگردانده یا جهت انتخاب یک آیتم، اندیس آن را دریافت میکند. SelectedItem و SelectedItems هم شیء یا شیءهایی از مدل را (در اینجا Country) که در لیست انتخاب شدهاند، بر میگرداند (فقط خواندنی).
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامههای Angular - قسمت چهارم - به روز رسانی خودکار توکنها
«... تمامی توکنهای شخص حذف میشوند ...»
پ.ن : متد DrawPreview به یک کلاس ثالث منتقل شد.
مدتها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده میکردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.
خلاصهای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد میکنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:
در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک میکنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویسها در این محیطها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی اینها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر میکنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خوردهاند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمونها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آنها هست که معنا پیدا میکنند و تک تک عناصر آنها وهله سازی میشوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره میکند. نمیتونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمیتونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.
این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کردهاند این سیستم رو دور بزنند و روشهایی رو ارائه بدن که در آنها فرمهای برنامه و فایلهای پیاده سازی کنندهی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سالها مثلا MVVM .
سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایلها چطور متوجه میشوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمهای کلیک شده؟ اینها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر میشود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزمهای استاندارد HTTP این کار رو میکنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. اینها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آنها Bind و ارسال میشوند.
این سیم کشیها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمیدونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد میتونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورکهای ساخته شده بر پایه آنها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و میتونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روشهای RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، میشد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.
ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شدهاست. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button Click="btnClick_Event">Last</Button>
بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>
حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آنرا در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand، توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال میشود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا میشوند و اینجا است که میتوان دکمهای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصهی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. میتوان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی میشود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Windows.Input;
namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;
public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");
_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}
public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}
public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}
public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}
استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف میشود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:
public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }
//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);
private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}
private void goLast(string data)
{
//do something
}
مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد میشود.
همانطور که در قسمت قبل گفته شد، در این قسمت با روش کار jQuery Mobile و pluginهای مربوط به Cordova آشنا خواهیم شد.
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta charset="utf-8"> <title>Title</title> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
روال کار jQuery Mobile
از آنجایی که مستندات jQuery Mobile به قدر کافی کامل هست، نیازی نیست تا در مورد تک تک آنها مثال بزنیم و از اصل مطلب دور شویم. در هر مثالی که زده خواهد شد، در صورت استفاده از ویجتی خاص، با آن آشنا خواهیم شد.
لیست کامل اتریبیوتهای -data به همراه مقادیری که میپذیرند
شما میتوانید از امکانات Theme Roller برای شخصی سازی تمهای مورد نیاز استفاده کنید.
Cordova Plugins
از این قسمت http://plugins.cordova.io/#/viewAll و این قسمت http://plugreg.com/plugins میتوانید سراغ پلاگینهای مورد نیاز خود بگردید. برای مثال وارد بخش کانفیگ پروژه شده و از قسمت plugins و تب Core یکسری از پلاگینهایی را که در Cordova گنجانده شده است، مشاهده میکنید. با کلیک بر روی دکمهی Add میتوانید آن را دانلود کرده و از APIهای آن استفاده کنید.
برای مثال پلاگین Notification را به پروژه اضافه میکنم. سپس یک فایل js را با نام custom.js به فولدر scripts در ریشه پروژه اضافه کرده و محتوای فایلهای index.html , custome.js را به شکل زیر در نظر میگیرم:
$(function() { $("#alert").on('tap', function(event) { navigator.notification.alert("اطلاعات ذخیره شد",null, "alert", "تایید"); }); $("#prompt").on('tap', function(event) { navigator.notification.prompt("برای تائید نام خود را وارد کنید", onPrompt, "prompt", "تایید", "لغو"],"نام خود"]); }); function onPrompt(results) { navigator.notification.alert(results.buttonIndex + "\n" + results.input1, null); } $("#confirm").on('tap', function(event) { navigator.notification.confirm("حذف انجام شود؟", onConfirm, "confirm", ["بله", "خیر", "نمیدانم"]); }); function onConfirm(buttonIndex) { navigator.notification.alert(buttonIndex , null); } $("#beep").on('tap', function(event) { navigator.notification.beep(1); }); });
رخداد tap زمانی صادر میشود که کاربر، دکمهی مورد نظر را لمس کند و یکی از رخدادهای jQuery Mobile میباشد. بعد از نصب پلاگین Notification، با استفاده از navigator.notification میتوانید به متدهای مورد نظر که در بالا مشخص است، دسترسی پیدا کنید.
برای آشنایی با این پلاگین میتوانید داکیومنت آن را مطالعه کنید.
در کد بالا با استفاده از متدهای callback توانستهایم اطلاعاتی در مورد نوع عملکرد کاربر با notification ما بدست آوریم.
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta charset="utf-8" /> <title>CordovaApp01</title> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1"/> <!-- CordovaApp01 references --> <link href="css/index.css" rel="stylesheet" /> <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" /> </head> <body> <div data-role="page" id="page1"> <div data-role="header"> <h2> تست پلاگین Notification </h2> </div> <div data-role="content"> <a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a> <button data-role="button" id="alert" data-inline="true" >alert</button> <button data-role="button" id="confirm" data-inline="true">confirm</button> <button data-role="button" id="beep" data-inline="true" >beep</button> <button data-role="button" id="prompt" data-inline="true" >prompt</button> </div> <div data-role="footer"> <h2>من فوتر هستم</h2> </div> </div> <div data-role="page" id="page2"> <div data-role="header"> <h1>Header</h1> </div> <div data-role="content"> Content </div> <div data-role="footer"> <h1>Footer</h1> </div> </div> <!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. --> <script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script> <script src="cordova.js"></script> <script src="scripts/platformOverrides.js"></script> <script src="scripts/index.js"></script> <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script> <script src="scripts/custom.js"></script> </body> </html>
در کد بالا 4 تا button دیده میشود که ویژگی data-role آنها مقدار button در نظر گرفته شدهاست تا توسط jQuery Mobile به عنوان button شناخته شوند و استایلهای لازم بر روی آنها اعمال گردد. قرار است طبق کد js ایی که نوشتهایم، با لمس کردن هر کدام از دکمهها، notification هایی نمایش داده شوند.
برای اینکار شبیه ساز YouWave را دانلود کرده و نصب کنید. سپس در قسمت toolbar ویژوال، گزینهی Device را به جای شبیه ساز Ripple انتخاب کنید. نرم افزار youwave را اجرا کنید حال اگر برنامه را اجرا کنید با خطای زیر مواجه خواهید شد:
Error447C:\Users\Administrator\Documents\Visual Studio 2013\Projects\CordovaApp-01\CordovaApp-01\bld\Debug\platforms\android\cordova\node_modules\q\q.js:126CordovaApp-01 Error448throw e;CordovaApp-01 Error449^CordovaApp-01 Error450Error : DEP10201 : Failed to deploy to device, no devices found.CordovaApp-01
adb connect localhost:5558
<a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a>
در مقالهی بعد، به مباحث Database در Cordova خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...