مطالب
Angular Animation – بخش دوم

در قسمت قبل کلیات نحوه‌ی استفاده از Animation در Angular را مورد بررسی قرار دادیم. در این بخش قصد داریم نحوه‌ی اعمال Animation ‌های پیشرفته‌تری را مورد بررسی قرار دهیم. 


وضعیت void

این وضعیت به تمامی المانهایی که به view متصل نیستند، اعمال خواهد شد. این عدم اتصال به view برای یک المان می‌تواند بخاطر این باشد که این المان هنوز به صفحه وارد نشده است یا اینکه قبلا در صفحه بوده و الان در حال حذف شدن است.

درکل وضعیت void برای تعریف انیمیشنی در هنگام ورود و خروج المان به و از صفحه مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال گذار *=>void به تمامی المانهایی که view را ترک می‌کنند اعمال خواهد شد و void=>* به المانهایی که به view اضافه می‌شوند. 

قطعه کد زیر سبب تعریف انیمیشنی بر روی المنتهای ورودی و خروجی از صفحه خواهد شد: 

animations: [
  trigger('flyInOut', [
    transition('void => *', [
      style({transform: 'translateX(-100%)'}),
      animate(100)
    ]),
    transition('* => void', [
      animate(100, style({transform: 'translateX(100%)'}))
    ])
  ])
]

در این قطعه کد یک trigger به نام flyInOut تعریف شده است که در آن برای گذار ورود و خروج المنت در صفحه، انیمیشن تعریف شده است. همانطور که واضح است نیازی به تعریف حالت void، توسط تابع state وجود ندارد.

کد زیر نحوه استفاده از این trigger را نشان میدهد (با فرض اینکه لیستی از کاربران را در متغییر users داریم که با فراخوانی متد addNewUser یک آیتم به آن اضافه شده و با زدن دکمه Remove آیتم مورد نظر از لیست حذف می‌شود):

<ul>
  <li *ngFor="let user of users" [@flyInOut]>
    {{user.FirstName}}
    <button (click)="remove(user)">Remove</button>
    </li>
</ul>
<button (click)="addNewUser()">Add New User</button>

همچنین به جای void=>* در تابع transition، از :enter و به جای *=>void، از :leave می‌توان استفاده کرد. 

transition(':enter', [ ... ]); // void => *
transition(':leave', [ ... ]); // * => void

واضح است که شما می‌توانید از حالت void به هر حالت تعریف شده‌ی توسط خودتان نیز گذاری را تعریف کنید. برای مثال اگر قبلا حالت active و inactive را با استفاده از تابع state ساخته باشید، گذارهای زیر قابل تعریف خواهند بود و هیچگونه محدودیتی وجود نخواهد داشت:

transition('void => inactive', //...)

transition('inactive => void', //...)

transition('void => active', //..)

transition('active => void', //...)


کاربرد * در style

فرض کنید می‌خواهیم گذاری را تعریف کنیم که هنگام ورود المنت، در ابتدا ارتفاع المنت را به مقداری 0px تنظیم کرده و سپس همراه با یک انیمیشن، مقدار ارتفاع را به مقدار اصلی تنظیم خواهد کرد. چالشی که در اینجا وجود دارد این است که مقدار ارتفاع المنت مشخص نیست و بستگی به اندازه صفحه نمایش داشته و توسط آن css تنظیم خواهد شد. در اینجا می‌توان از * برای بدست آورن مقدار جاری یک خصوصیت از استایل استفاده کرد:

transition('void => *', [
   style({height: 0 }),
   animate(1000,style({ color: '*' }))
]),


انیمیشن چند مرحله‌ای با استفاده از Keyframes

تا اینجا تمامی انیمیشنهایی را که بررسی کردیم، یک انیمیشن یک مرحله‌ای بودند. در صورتیکه یک انیمیشن حرفه‌ای، متشکل از چند مرحله گذار خواهد بود. برای انجام اینکار از تابع Keyframes استفاده می‌کنیم. برای مثال می‌خواهیم انیمیشن ورود المنت را به صورتی در نظر بگیریم که المنت در ابتدا در نقطه -75% بالاتر از مکانی‌که در آنجا نمایش داده خواهد شد، با opacity صفر شروع  به حرکت کرده و در مرحله بعد به نقطه 35px پائین‌تر از مکان اصلی خود آمده و opacity نیم را خواهد داشت و در نهایت، با حرکت بعدی به جای اصلی خود خواهد رفت و opacity یک را پیدا می‌کند. 

animations: [
  trigger('flyInOut', [
    transition('void => *', [
      animate(300, keyframes([
        style({opacity: 0, transform: 'translateY(-75%)', offset: 0}),
        style({opacity: 0.5, transform: 'translateY(35px)',  offset: 0.3}),
        style({opacity: 1, transform: 'translateY(0)',     offset: 1.0})
      ]))
    ])    
  ])
]

تابع Keyframes آرایه‌ای از تابع style را دریافت می‌کند که هر تابع شامل خصوصیتهای انیمیشن به همراه یه خصوصیت offset است. این خصوصیت اختیاری است و مقدار صفر تا یک را قبول می‌کند و بیانگر زمان اجرای تابع style بعدی است.


رخداد شروع و پایان انیمیشن

با استفاده از @triggerName.start و @triggerName.done با شروع و پایان انیمیشن خود می‌توانید یک تابع سفارشی را نیز اجرا کنید. برای مثال کد زیر را در نظر بگیرید: 

template: `
  <ul>
    <li *ngFor="let hero of heroes"
        (@flyInOut.start)="animationStarted($event)"
        (@flyInOut.done)="animationDone($event)"
        [@flyInOut]="'in'">
      {{hero.name}}
    </li>
  </ul>
`,

در این مثال هنگام شروع انیمیشن تابع animationStarted و پس از اتمام انیمیشن، تابع animationDone اجرا خواهند شد. 

مطالب
استفاده از کتابخانه‌ی moment-jalaali در برنامه‌های Angular
چندی قبل مطلب «نمایش تاریخ شمسی توسط JavaScript در AngularJS» را در این سایت مطالعه کردید. در اینجا قصد داریم معادل Angular آن‌را تهیه کنیم (واژه‌ی AngularJS به نگارش‌های 1x اشاره می‌کند و Angular به تمام نگارش‌های پس از 2).


نصب پیشنیازهای کار با moment-jalaali

ابتدا نیاز است بسته‌ی npm این کتابخانه را نصب کنیم که به همراه فایل‌های js مرتبط با آن می‌باشد:
 npm install moment-jalaali --save

سپس جهت بهبود تجربه‌ی کاربری با آن در IDEهای امروزی، خصوصا VSCode، بهتر است typings آن‌را نیز نصب کنیم؛ تا علاوه بر داشتن Intellisense، بتوان به صورت strongly typed با آن کار کرد:
 npm install @types/moment-jalaali --save-dev


VSCode به صورت خودکار پوشه‌ی مخصوص node_modules\@types را تحت نظر قرار می‌دهد و نصب بسته‌های typings در آن، سبب بارگذاری آنی آن‌ها خواهد شد.
به علاوه اگر به فایل tsconfig.json واقع در ریشه‌ی پروژه نیز دقت کنید، وجود تعریف ذیل، امکان خوانده شدن این تعاریف را توسط کامپایلر TypeScript میسر می‌کند:
{
    "typeRoots": [
      "node_modules/@types"
    ]
}

 
نحوه‌ی کار Strongly Typed با کتابخانه‌ی moment-jalaali در برنامه‌های مبتنی بر TypeScript

پس از نصب پیشنیازهای یاد شده، ابتدا برای دسترسی به امکانات این کتابخانه، ماژول آن‌را import می‌کنیم:
import * as momentJalaali from "moment-jalaali";

export class MomentJalaaliTestComponent implements OnInit {
  now: string;
  nowLongDateFormat: string;
  nowExtraLongDateFormat: string;

  ngOnInit() {
    this.persianDateTests();
  }

  persianDateTests() {
    // https://github.com/jalaali/moment-jalaali
    momentJalaali.loadPersian(/*{ usePersianDigits: true }*/); // نمایش فارسی نام ماه‌ها، روزها و امثال آن

    this.now = momentJalaali().format("jYYYY/jMM/jDD HH:mm");
    this.nowLongDateFormat = momentJalaali().format("jD jMMMM jYYYY [ساعت] LT");
    this.nowExtraLongDateFormat = momentJalaali().format(
      "dddd، jD jMMMM jYYYY [ساعت] LT"
    );
  }
}
- پس از import ماژولی به نام moment-jalaali، اکنون نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را در متد persianDateTests مشاهده می‌کنید.
- متد momentJalaali.loadPersian باید تنها یکبار فراخوانی شود. کار آن تبدیل نام‌های روزها و ماه‌های میلادی، به شمسی است.
- پس از آن از طریق متد format آن، می‌توان انواع و اقسام حالات مختلف را بررسی کرد که در اینجا سه نمونه را مشاهده می‌کنید.



نوشتن یک Pipe سفارشی برای تبدیل تاریخ‌های میلادی دریافتی از سرور به قالب شمسی

پس آشنا شدن با نحوه‌ی استفاده‌ی از این کتابخانه در یک برنامه‌ی تایپ‌اسکریپتی، تبدیل کردن آن به یک Pipe سفارشی بسیار ساده‌است. برای این منظور ابتدا یک Pipe جدید را به ماژول فرضی custom-pipe.module اضافه می‌کنیم:
 ng g p CustomPipe/moment-jalaali -m custom-pipe.module
با این محتوا:
import { Pipe, PipeTransform } from "@angular/core";

import * as momentJalaali from "moment-jalaali";

@Pipe({
  name: "momentJalaali"
})
export class MomentJalaaliPipe implements PipeTransform {
  transform(value: any, args?: any): any {
    return momentJalaali(value).format(args);
  }
}
در اینجا نیز ابتدا ماژول moment-jalaali تعریف شده‌است و سپس توسط آن، value به عنوان پارامتر متد momentJalaali و args به عنوان پارامتر متد format ارسال شده‌اند. در حین استفاده‌ی از Pipe، مقدار value همان تاریخ دریافتی است و args به فرمت خاصی که توسط استفاده کننده مشخص می‌شود، تنظیم خواهد شد.
به این ترتیب می‌توان یک چنین تبدیلات سمت کاربری را انجام داد که نمونه‌ای از خروجی آن‌را در تصویر فوق نیز ملاحظه می‌کنید:
<h2>Server side dates:</h2>
<div *ngFor="let date of dates">
  <span dir="ltr">{{date | momentJalaali:'jYYYY/jMM/jDD hh:mm' }}</span>,
  <span dir="rtl">{{date | momentJalaali:'jD jMMMM jYYYY [ساعت] LT'}}</span>
</div>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شیوه کدنویسی در الکترون
در قسمت قبلی، انبوهی از کدهای جاوااسکرپیتی را دیدیم که در کنار یکدیگر نوشته شده بودند و این حجم کد، در یک برنامه‌ی واقعی‌تر افزایش پیدا می‌کند و بهتر است الگوی‌های کدنویسی آن را بهتر بشناسیم، تا کمتر به مشکل برخورد کنیم.

برای شناسایی ایرادات در کد و بهبود کیفیت کدها می‌توانید از ابزارهای دسته‌ی lint استفاده کنید که تعدادی از معروفترین این ابزارها (jslint ,cpplint ,eslint ,nodelint و ...) هستند.
برای نصب چنین ابزاری مثل lint می‌توانید به شکل زیر آن را نصب کنید:
npm install -g eslint
فلگ g در بالا به معنای global بوده و باعث می‌شود که eslint نصب شده، بر روی همه پروژه‌های node.js اجرا شود.
برای اولین بار نیاز است که آماده سازی ابتدایی برای این کتابخانه صورت بگیرد که با دستور زیر قابل انجام است:
eslint --init
سپس تعدادی سوال شخصی از شما پرسیده می‌شود که باید پاسخ داده شود که نمونه‌ای از آن‌را در زیر می‌بینید:
? How would you like to configure ESLint? Answer questions about your style
? Are you using ECMAScript 6 features? Yes
? Are you using ES6 modules? Yes
? Where will your code run? Browser, Node
? Do you use CommonJS? No
? Do you use JSX? No
? What style of indentation do you use? Spaces
? What quotes do you use for strings? Double
? What line endings do you use? Windows
? Do you require semicolons? Yes
? What format do you want your config file to be in? JSON
Successfully created .eslintrc.json file in D:\ali\electron
از این پس با دستور زیر، قادرید کیفیت کدهای خود را بهبود بخشید
eslint .
یا
eslint index.js

می‌توانید این دستور را در در خصوصیت test، در بخش اسکریپت، به شکل زیر وارد کنید:
{
  "name": "electron",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "index.js",
  "scripts": {
    "start": "electron .",
    "test":"eslint ."
  },
  "author": "",
  "license": "ISC"
}
تا از این پس با دستور زیر قابل اجرا باشد:
npm test
بعد از اجرای دستور و طبق سوالات پاسخ داده شده، بهبود کیفیت کد به شکل زیر پاسخ داده می‌شود:
D:\ali\electron\index.js
   1:26  error  Strings must use doublequote                            quotes
  16:8   error  Strings must use doublequote                            quotes
  19:3   error  Expected indentation of 4 space characters but found 2  indent
  22:3   error  Expected indentation of 4 space characters but found 2  indent

✖ 4 problems (4 errors, 0 warnings)

برای نامگذاری فایل‌های js، به جای استفاده از _ از - استفاده کنید. این قاعده‌ای است که گیت هاب در نامگذاری فایل‌های js انجام می‌دهد. یعنی به جای عبارت dotnet_tips.js از عبارت dotnet-tips.js استفاده کنید. خاطرتان جمع باشد که هیچ فایل جاوااسکرپیتی رسمی در الکترون، خارج از این قاعده نامگذاری نشده است.
سعی کنید از جدیدترین قواعد موجود در ES6 استفاده کنید مانند:
let برای تعریف متغیرها
const برای تعریف ثابت ها
توابع جهتی به جای نوشتن عبارت function
استفاده از template string‌ها به جای چسباندن رشته‌ها از طریق عملگر +

برای نامگذاری متغیرها از همان قوانین تعریف شده برای node.js استفاده کنید که شامل موارد زیر است:
- موقعی که یک ماژول را به عنوان یک کلاس استفاده می‌کنید از متد CamelCase استفاده کنید مثل BrowserWindow
- موقعی که از یک ماژول که حاوی مجموعه‌ای از دستورات و api‌ها است استفاده می‌کنید، از قانون mixedCase استفاده کنید مثل app یا globalShortcut
- موقعی که یک api به عنوان خصوصیت یک شیء مورد استفاده قرار میگیرد، از mixedCase استفاده کنید؛ به عنوان مثال win.webContents یا fs.readFileSync
- برای مابقی اشیا مثل دستورات process و یا تگ webview که به شکل متفاوت‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرند، از همان عنوان‌های خودشان استفاده می‌کنیم.

موقعی که api جدیدی را می‌سازید و قصد تعریف متدی را دارید بهتر است دو متد برای get و set تعریف شود، نسبت به حالتی که در کتابخانه جی کوئری مورد استفاده قرار می‌گیرد یعنی عبارت‌های زیر
setText('test');
getText();
نسبت به عبارت
.text([text]);
ترجیح داده می‌شوند.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
زیرساخت یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS نگارش پیشین ASP.NET MVC، به طور کامل از ASP.NET Core حذف شده‌است. در ابتدا (تا نگارش RC2)، روش استفاده‌ی از Gulp را توصیه کردند و در زمان ارائه‌ی نگارش RTM، توصیه‌ی رسمی آن‌ها به Bundler Minifier تغییر کرد (و دیگر Gulp را توصیه نمی‌کنند).


یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک در ASP.NET Core

هدف از یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک مانند اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، بهبود کارآیی برنامه با کاهش حجم نهایی ارائه‌ی آن و همچنین کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور برای دریافت فایل‌های متعدد مرتبط به آن است. در عملیات Bundling، چندین فایل، به یک تک فایل تبدیل می‌شوند تا اتصالات مرورگر به وب سرور، جهت دریافت آن‌ها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کند و در عملیات Minification، مراحل متعددی بر روی کدهای نوشته شده صورت می‌گیرد تا حجم نهایی آن‌ها کاهش پیدا کنند. مایکروسافت در ASP.NET Core RTM، ابزاری را به نام BundlerMinifier.Core جهت برآورده کردن این اهداف ارائه کرده‌است. بنابراین اولین قدم، نصب وابستگی‌های آن است.
برای اینکار یک سطر ذیل  را به فایل project.json اضافه کنید. این بسته باید به قسمت tools اضافه شود تا قابلیت فراخوانی از طریق خط فرمان را نیز پیدا کند:
"tools": {
    "BundlerMinifier.Core": "2.1.258"
},
در غیر اینصورت (ذکر آن در قسمت dependencies) خطاهای ذیل را دریافت خواهید کرد:
No executable found matching command "dotnet-bundle"
Version for package `BundlerMinifier.Core` could not be resolved.


اسکریپت نویسی برای کار با BundlerMinifier.Core

روش‌های زیادی برای کار با ابزار BundlerMinifier.Core وجود دارند؛ منجمله انتخاب فایل‌ها در solution explorer و سپس کلیک راست بر روی فایل‌های انتخاب شده و انتخاب گزینه‌ی bundler & minifier برای یکی کردن و فشرده سازی خودکار این فایل‌ها. برای این منظور افزونه‌ی Bundler & Minifier را نیاز است نصب کنید.
اما روشی که قابلیت خودکارسازی را دارد، استفاده از فایل ویژه‌ی bundleconfig.json این ابزار است. برای این منظور فایل جدید bundleconfig.json را به ریشه‌ی پروژه اضافه کرده و سپس محتوای ذیل را به آن اضافه کنید:
[
    {
        "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
        "inputFiles": [
            "wwwroot/css/site.css"
        ]
    },
    {
        "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
        "inputFiles": [
            "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
            "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
            "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
        ],
        "minify": {
            "enabled": true,
            "renameLocals": true
        },
        "sourceMap": false
    }
]
فرمت این فایل بسیار خوانا است. برای مثال در یک مدخل آن، در ذیل خاصیت inputFiles، لیست فایل‌های css ذکر می‌شوند و سپس در outputFileName، محل نهایی فایل تولیدی باید ذکر شود. این محل نیز باید از پیش وجود داشته باشد. یعنی باید پوشه‌های js و css را در پوشه‌ی عمومی wwwroot پیشتر ایجاد کرده باشید.
با ذخیره سازی این فایل، کار یکی سازی و فشرده کردن مداخل آن به صورت خودکار صورت خواهد گرفت.


خودکار سازی فرآیند یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک

برای خودکار سازی این فرآیند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد. فایل project.json را گشوده و قسمت scripts آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
"scripts": {
    "precompile": [
        "dotnet bundle"
    ],
    "prepublish": [
        "bower install"
    ],
    "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
}
روش دستی کار با ابزار BundlerMinifier، مراجعه به خط فرمان و صدور دستور dotnet bundle است (ابتدا از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس این دستور را صادر کنید). برای خودکار سازی آن می‌توان این دستور را در قسمت scripts فایل project.json نیز ذکر کرد تا پیش از کامپایل برنامه، کار یکی کردن، فشرده سازی و همچنین کپی فایل نهایی به پوشه‌ی wwwroot برنامه به صورت خودکار انجام شود.

یک نکته: به منوی Build گزینه‌ی Update all bundles نیز با نصب افزونه‌ی Bundler & Minifier اضافه می‌شود. همچنین اگر از منوی Tools گزینه‌ی Task runner explorer را انتخاب کنید، فایل bundleconfig.json توسط آن شناسایی شده و گزینه‌ی update all files را نیز در اینجا مشاهده خواهید کرد.



ساده سازی تعاریف فایل Layout برنامه

در یک چنین حالتی دیگر نباید در فایل layout شما، ارجاعات مستقیمی به پوشه‌ی مثلا bower_components وجود داشته باشند و یا در کلاس آغازین برنامه، نیازی نیست تا این پوشه را عمومی کنید. لیست مداخلی را که نیاز دارید، به ترتیب از پوشه‌های مختلفی تهیه و در فایل bundleconfig.json ذکر کنید تا یکی شده و خروجی js/site.min.js را تشکیل دهند. این مورد تنها مدخلی است که نیاز است در فایل layout برنامه ذکر شود (بجای چندین و چند مدخل مورد نیاز):
 <script src="~/js/site.min.js" asp-append-version="true" type="text/javascript"></script>
در مورد ویژگی asp-append-version نیز پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بحث شد و به آن مکانیزم cache busting می‌گویند. این ویژگی سبب خواهد شد تا یک کوئری استرینگ v=xyz? مانند، به انتهای آدرس اسکریپت یا فایل css یا هر فایل استاتیک دیگری اضافه شود. با تغییر محتوای این فایل، قسمت xyz به صورت خودکار تغییر خواهد کرد و به این ترتیب مرورگر همواره آخرین نگارش این فایل را دریافت می‌کند.
مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید. 
مطالب
آشنایی با WPF قسمت سوم: Layouts بخش دوم

  در مقاله قبلی در مورد تعدادی از Layout‌ها صحبت کردیم و در این بخش به ادامه‌ی آن پرداخته و دو مبحث GridPanel و Custom Layout را بررسی می‌کنیم.


GridPanel

پنل پیش فرضی است که موقع ایجاد یک پروژه‌ جدید WPF ایجاد می‌شود. چیدمان این نوع پنل به صورت سطر و ستون است و کارکرد آن بسیار مشابه جداول در HTML می‌باشد؛ با این تفاوت که در اینجا انعطاف پذیری بیشتری وجود دارد. هر سلول می‌تواند شامل چندین کنترل شود و یا هر کنترل می‌تواند چندین سلول را به خود احتصاص دهند و حتی می‌تواند روی کنترل‌های دیگر قرار بگیرند و همپوشانی کنترل‌ها را داشته باشیم.

تگ Grid Panel شامل دو تگ برای تعریف سطرها و ستون‌ها می‌باشد با استفاده از تگ Row Definition و Column Definition به تعیین تعداد سطر و ستون‌ها و اندازه آن‌ها می‌پردازیم:
<Grid>
    <Grid.RowDefinitions>
        <RowDefinition Height="Auto" />
        <RowDefinition Height="Auto" />
        <RowDefinition Height="*" />
        <RowDefinition Height="28" />
    </Grid.RowDefinitions>
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto" />
        <ColumnDefinition Width="200" />
    </Grid.ColumnDefinitions>
</Grid>
گرید پنل بالا شامل 4 سطر و دو ستون است و تعیین اندازه آن‌ها توسط دو خاصیت Width و  Height مشخص شده است که نحوه مقداردهی آن‌ها به صورت زیر است:
Fixed : یک مقدار ثابت، مثل سطر آخری که در کد بالا قرار می‌گیرد. این مقدار بر اساس یک واحد منطقی است و نه پیکسل که در این مقاله قبلا بررسی کرده‌ایم.
Auto : به مقداری که احتیاج دارد فضایی را بخود اختصاص می‌دهد.
* : هر آنچه از فضای موجود باقی مانده است را به خود اختصاص می‌دهد. علامت ستاره یک واحد نسبی است؛ به این صورت که می‌توانید مقدار فضا را به صورت زیر نیز بیان کنید.*3 و *2 به این معنی است که از پنج قسمت فضای باقیمانده سه قسمت و بعدی دو قسمت  را به خود اختصاص می‌دهد. عبارت * با *1 برابر است. عموما با این علامت فضا را به شکل درصد بیان می‌کنند:
 <ColumnDefinition Width="69*" />   <!-- Take 69% of remainder -->
    <ColumnDefinition Width="31*"/> <!-- Take 31% of remainder -->

نحوه‌ی اضافه کردنالمان‌ها به گرید به صورت زیر پس از تعیین تعداد سطرها و ستون‌ها انجام می‌گیرد و جایگاه هر المان در ستون یا سطر مربوطه توسط یک attached Dependency Property به نام‌های Grid.Column یا Grid.Row صورت می‌گیرد. خصوصیات Horizontal alignment و vertical Alignment هم برای تعیین موقعیت قرار گیری اشیاء در سلول به کار می‌روند و فاصله‌ی آن‌ها (کنترل ها) از لبه‌های گرید با margin محاسبه می‌شود.
<Grid>
    <Grid.RowDefinitions>
        <RowDefinition Height="Auto" />
        <RowDefinition Height="Auto" />
        <RowDefinition Height="*" />
        <RowDefinition Height="28" />
    </Grid.RowDefinitions>
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto" />
        <ColumnDefinition Width="200" />
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Content="Name:"/>
    <Label Grid.Row="1" Grid.Column="0" Content="E-Mail:"/>
    <Label Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="Comment:"/>
    <TextBox Grid.Column="1" Grid.Row="0" Margin="3" />
    <TextBox Grid.Column="1" Grid.Row="1" Margin="3" />
    <TextBox Grid.Column="1" Grid.Row="2" Margin="3" />
    <Button Grid.Column="1" Grid.Row="3" HorizontalAlignment="Right" 
            MinWidth="80" Margin="3" Content="Send"  />
</Grid>

تغییر اندازه در سمت کد هم می‌تواند توسط کدهای صورت گیرد.
Auto sized GridLength.Auto
Star sized new GridLength(1,GridUnitType.Star)
Fixed size new GridLength(100,GridUnitType.Pixel)
مثال:
Grid grid = new Grid();
 
ColumnDefinition col1 = new ColumnDefinition();
col1.Width = GridLength.Auto;
ColumnDefinition col2 = new ColumnDefinition();
col2.Width = new GridLength(1,GridUnitType.Star);
 
grid.ColumnDefinitions.Add(col1);
grid.ColumnDefinitions.Add(col2);

قابلیت تغییر اندازه‌ی سطر و ستون توسط کاربر
یکی از تگ‌های ویژه داخل گری،د تگ Grid Splitter است. برای قرارگیری تگ splitter ابتدا باید یک سطر یا ستون بین سطر و ستون هایی که میخواهید از یکدیگر جدا شوند ایجاد کنید و اندازه‌ی آن را auto تعیین کنید و سپس مانند بقیه‌ی اشیا توسط Grid.Column یا Grid.Row مانند کد زیر تگ splitter را به آن اختصاص دهید.
<Grid>
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="*"/>
        <ColumnDefinition Width="Auto"/>
        <ColumnDefinition Width="*"/>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Label Content="Left" Grid.Column="0" />
    <GridSplitter HorizontalAlignment="Right" 
                  VerticalAlignment="Stretch" 
                  Grid.Column="1" ResizeBehavior="PreviousAndNext"
                  Width="5" Background="#FFBCBCBC"/>
    <Label Content="Right" Grid.Column="2" />
</Grid>
خاصیت ResizeBehavior مشخص می‌کند که ستون یا سطرهای کناری کدام باید تغییر اندازه داشته باشند.
 BasedOnAlignment   مقدار پیش فرض این گزینه است و مشخص می‌کند سطر یا ستونی طرفی باید تغییر اندازه دهد که در Alignment آن آمده است
 CurrentAndNext   ستون یا سطر جاری  به همراه ستون یا سطر بعدی
 PreviousAndCurrent   ستون یا سطر جاری  به همراه ستون یا سطر قبلی
 PreviousAndNext   سطر یا ستون قبلی و بعدی که بهترین گزینه برای انتخاب است.

خاصیت ResizeDirection جهت تغییر اندازه را مشخص می‌کند که شامل سه مقدار Row,Column و Auto است که مقدار پیش فرض آن auto است و نیازی به ذکر آن نیست و خود سیستم میداند که باید تغییر اندازه در چه جهتی صورت بگیرد.


ساخت Custom Layout یا یک پنل سفارشی (اختصاصی)
در این دو قسمت، شما با پنل‌های متفاوتی آشنا شدید که قابلیت‌های مفیدی داشتند؛ ولی گاهی اوقات هیچ کدام از این‌ها به کار شما نمی‌آیند و دوست دارید پنلی داشته باشید که مطابق میل شما عمل کند. برای ساخت یک پنل سفارشی یک کلاس می‌سازیم که از کلاس Panel ارث بری می‌کند. در اینجا دو متد برای Override کردن وجود دارند:
MeasureOverride : تعیین اندازه پنل بر اساس اندازه تعیین شده برای المان‌های فرزند و فضای موجود.
ArrangeOverride: مرتب سازی المان‌ها در فضای موجود نهایی.

کد نمونه:
public class MySimplePanel : Panel
{
    // Make the panel as big as the biggest element
    protected override Size MeasureOverride(Size availableSize)
    {
        Size maxSize = new Size();
 
        foreach( UIElement child in InternalChildern)
        {
            child.Measure( availableSize );
            maxSize.Height = Math.Max( child.DesiredSize.Height, maxSize.Height);
            maxSize.Width= Math.Max( child.DesiredSize.Width, maxSize.Width);
        }
    }
 
    // Arrange the child elements to their final position
    protected override Size ArrangeOverride(Size finalSize)
    {
        foreach( UIElement child in InternalChildern)
        {
            child.Arrange( new Rect( finalSize ) );
        }
    }
}
لینک‌های زیر تعدادی از پنل‌های سفارشی پر طرفدار هستند که بر روی اینترنت به اشتراک گذاشته شده اند:
TreeMapPanel
Animating Tile Panel
Radial Panel
Element Flow Panel
Ribbon Panel

خواصی که باید در Layout‌ها با آنها بیشتر آشنا شویم:
Horizontal & Vertical Alignment
با دادن این خاصیت به کنترل‌های موجود، نحوه قرار گیری و موقعیت آن‌ها مشخص می‌گردد. جدول زیر بر ساس انواع موقعیت‌های مختلف تشکیل شده است:

Margin & Padding
این خاصیت‌ها حتما برای شما آشنا هستند. خاصیت margin فاصله کنترل از لبه‌های Layout است و خاصیت Padding فاصله محتویات کنترل از لبه‌های کنترل است.

Clipping
در صورتی که خاصیت ClipToBounds پنل برابر False باشند به این معناست که المان‌ها میتوانند از لبه‌های پنل خارج شوند، در صورتی که برابر True باشد مقدار خارج شده نمایش نمی‌یابد.

Scrolling
موقعیکه از پنلی استفاده می‌کنید که با تمام شدن ناحیه‌اش روبرو شده‌اید ولی کنترل‌های داخلش هنوز ادامه دارند، نیاز به یک اسکرول به شدت احساس می‌شود. در این حالت می‌توان از ScrollViewer استفاده کرد.
<ScrollViewer>
    <StackPanel>
        <Button Content="First Item" />
        <Button Content="Second Item" />
        <Button Content="Third Item" />
    </StackPanel>
</ScrollViewer>



مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
در این مطلب، روش ساخت یک برنامه‌ی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامه‌ی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد برنامه‌های ابتدایی مورد نیاز

در ابتدا دو پوشه‌ی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد می‌کنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا می‌کنیم تا دو برنامه‌ی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامه‌ی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریم‌ورک 4x باشد.


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

چون می‌خواهیم کدهای برنامه‌ی BlazorServerApp ما در برنامه‌ی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایل‌های اصلی آن‌را به یک پروژه‌ی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه‌، یک پوشه‌ی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا می‌کنیم.


انتقال فایل‌های پروژه‌ی Blazor به پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

در ادامه این فایل‌ها را از پروژه‌ی BlazorServerApp به پروژه‌ی BlazorClassLibrary منتقل می‌کنیم:
- کل پوشه‌ی Data
- کل پوشه‌ی Pages
- کل پوشه‌ی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشه‌ی wwwroot

پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانه‌ی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایل‌های اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <PropertyGroup>
    <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" />
  </ItemGroup>
</Project>
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایل‌های cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آن‌را که به BlazorServerApp قبلی اشاره می‌کنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary
@using BlazorClassLibrary.Shared
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم می‌شود:
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کرده‌ایم، جهت اصلاح مسیر فایل‌های css استفاده شده‌ی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
<link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژه‌ها‌ی کتابخانه‌ای کامپوننت‌های Blazor» بیشتر بحث شده‌است.


پس از این تغییرات، برای اینکه برنامه‌ی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژه‌ی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
اکنون جهت آزمایش برنامه‌ی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشده‌اند.


ویرایش برنامه‌ی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor

تا اینجا برنامه‌ی Blazor Server ما تمام فایل‌های مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت می‌کند و بدون مشکل اجرا می‌شود. در ادامه می‌خواهیم کار هاست این class lib را در برنامه‌ی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژه‌ی WinForms اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>
</Project>

در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp;

partial class Form1
{
    private void InitializeComponent()
    {
      this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView();

      this.SuspendLayout();

      this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right)));
      this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181);
      this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1";
      this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257);
      this.blazorWebView1.TabIndex = 20;
      this.Controls.Add(this.blazorWebView1);

      this.components = new System.ComponentModel.Container();
      this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
      this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450);
      this.Text = "Form1";

      this.ResumeLayout(false);
    }

     private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1;
}
کامپوننت WebView را نمی‌توان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده می‌کنید، اندکی ویرایش نمود.


هاست برنامه‌ی Blazor در برنامه‌ی WinForm

پس از تغییرات فوق، نیاز است فایل‌های wwwroot را از پروژه‌ی class lib به پروژه‌ی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایل‌ها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژه‌ی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
  
  <ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>
  
</Project>
Sdk این فایل تغییر کرده‌است تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایل‌های واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشه‌ی wwwroot که از پروژه‌ی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" />
    <title>Blazor WinForms app</title>
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

<body>
    <div id="app"></div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="">Reload</a>
        <a>🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.webview.js"></script>
</body>

</html>
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامه‌های Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده می‌شود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.‌های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.

مرحله‌ی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System;
using System.Windows.Forms;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using BlazorServerApp.Data;
using BlazorClassLibrary;

namespace WinFormsApp;

public partial class Form1 : Form
{
private readonly AppState _appState = new();

    public Form1()
    {
        var serviceCollection = new ServiceCollection();
        serviceCollection.AddBlazorWebView();
        serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
        serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>();

        InitializeComponent();

        blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html";
        blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider();
        blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app");

        //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill;
    }
}


نکته‌ی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)

در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویس‌های مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین می‌کنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شده‌است. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامه‌ی Blazor هستند.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


اکنون برنامه‌ی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شده‌است و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.


تعامل بین برنامه‌ی WinForm و برنامه‌ی Blazor


می‌خواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامه‌ی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده می‌کنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
 که چنین محتوایی را دارد:
 namespace BlazorServerApp.Data;

public class AppState
{
   public int Counter { get; set; }
}
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژه‌ی Blazor Server اضافه می‌کنیم:
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
سپس در فایل Counter.razor آن‌را تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آن‌را اضافه می‌کنیم:
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState

// ...


@code {

    private void IncrementCount()
    {
       // ...
       AppState.Counter++;
    }
}
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامه‌ی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامه‌ی Blazor و هم در برنامه‌ی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامه‌ی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
{
   MessageBox.Show(
     owner: this,
     text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}",
     caption: "Counter");
}
در اینجا می‌توان با استفاده از وهله‌ی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شده‌ی در برنامه‌ی Blazor دسترسی یافت.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت اول
وقتی صحبت از ساخت برنامه‌های کاربردی iOS و Android می‌شود، بسیاری از افراد تنها گزینه را Objective-C یا Java می‌دانند. اما در این چند سال اکوسیستم‌هایی (مجموعه ای از ابزارها) برای ایجاد برنامه‌های کاربردی موبایل ظهور کرده‌اند و البته تمرکز آن‌ها بر روی Cross Platform بودن آن‌ها بوده است. هر کدام از آن‌ها قابلیت‌هایی را برای ما به ارمغان می‌آورند. البته بعضی فقط به ما امکان نوشتن کدهای Html و Java Script را می‌دهند و برخی دیگر از کدهای C++/C که کدهای low-level هستند، استفاده می‌کنند.
ما در اینجا قصد معرفی Xamarin را داریم. تنها پلتفرمی که تمام امکانات بومی موبایل را به همراه امکانات بسیار دیگری، برای ما فراهم می‌کند. این امکانات شامل موارد ذیل هستند:
1- اتصال کامل به SDK بومی: Xamarin شامل اتصالاتی برای استفاده از تمامی (تقریبا) امکانات iOS و Android می‌باشد. این اتصالات به صورت Strongly-typed هستند. به این معنا که برای بررسی و استفاده، آسان هست و همچنین در حین توسعه و کامپایل به خوبی صحت کد‌ها را چک می‌کند.
2- قابلیت ارتباط با Objective-C،Java، C،C : زامارین امکاناتی را برای فراخوانی مستقیم کتابخانه‌هایی که با Objective-C، Java، C و ++C نوشته شده‌اند، نیز فراهم کرده است. این یک امکان فوق العاده هست که شما بتوانید از تعداد بسیار زیاد کتابخانه‌های نوشته شده برای iOS و Android استفاده کنید.
3- استفاده از زبان مدرن #C: برنامه‌های Xamarin با #C نوشه می‌شوند که بهبود‌های قابل توجهی نسبت به زبان‌های Objective-C و Java داشته است. امکاناتی مانند عبارات لامبدا، LINQ، برنامه نویسی موازی و ....
4- مجموعه کلاس‌های فوق العاده: برنامه‌های Xamarin از Net BCL. که مجموعه‌ای عظیم و جامع از ویژگی‌های قدرتمند، مانند استفاده از XML، بانک اطلاعاتی، شبکه، IO و ...است، استفاده می‌کند که امکانات فوق العاده‌ای را برای توسعه دهندگان فراهم می‌نماید.
5- استفاد ه از یک IDE قدرتمند: برای Mac OS X شما Xamarin Studio  و برای ویندوز Xamarin Studio و Visual Studio را در اختیار دارید که برای یک توسعه دهنده‌ی نرم افزار چیزی را کم نگذاشته‌اند.
6- Cross Platform بودن: Xamarin برای سه پلتفرم مطرح موبایل، شامل iOS، Android و Windows Phone قابل استفاده می‌باشد و تقریبا 90 درصد از کدهای شما قابل استفاده‌ی مجدد در هر سه پلتفرم می‌باشد.
البته با ارائه‌ی Xamarin.Forms این میزان به 100درصد رسیده است!

نحوه‌ی نصب Xamarin:
می‌توانید Xamarin Studio و Xamarin For Visual Studio را از سایت Xamarin دانلود نموده و به راحتی نصب نمایید. برای آنکه بتوانید Xamarin را نصب و استفاده نمایید، لازم است که موارد زیر را نیز به روی سیستم خود داشته باشید:
1- Android SDK  
2- GTK#
3- Android NDK
4- Java SDK(JDK)
هر آنچه را که برای ادامه‌ی مسیر با ما لازم دارید، از ehsanavr.com دانلود نمایید.
 و البته نحوه‌ی نصب Xamarin به صورت کامل و همراه با تصاویر مربوطه نیز در آدرس زیر وجود دارد:

Emulator یا شبیه ساز اندروید: Xamarin یک شبیه ساز بسیار عالی برای تست برنامه‌های اندرویدی در اختیار ما قرار داده است که از Virtual Box استفاده می‌کند. می‌توانید این نرم افزار را با نام Xamarin Android Player از اینجا دانلود نمایید. بعد از نصب و اجرای آن شما باید Imageهای مربوط به هر نسخه‌ای را که میخواهید، دانلود کنید:

Xamarin Android Player


  
کمی درباره سطوح مختلف APIهای اندروید:
اندروید برای تشخیص سازگاری برنامه‌های اندروید، از سطوح مختلف APIها(API Levels) استفاده می‌کند. هر سطح از این APIها یک ورژن از اندروید را شامل می‌شوند. برای مثال Marshmallow که به اندروید 6 معروف می‌باشد، از API Level شماره 23 بهره می‌برد و Lollipop نسخه‌ی 5، شامل API Level شماره 21 و Lollipop 5.1 شامل API Level شماره 22 می‌باشد و الی آخر.
اهمیت دانستن این موضوع، به این دلیل می‌باشد که انتخاب API Level مناسب، ارتباط مستقیمی با موبایل هایی دارد که می‌توانند برنامه‌ی شما را اجرا کنند. می‌توانید لیست کامل API‌های موجود را از اینجا مشاهده نمایید:

برای هر برنامه‌ی اندروید نوشته شده، 3 تنظیم برای SDK مورد استفاده قرار می‌گیرد:
Target Framework: مشخص کننده‌ی نوع فریموورکی می‌باشد که برنامه با آن کامپایل می‌شود.
Minimum Android Version: مشخص کننده‌ی قدیمی‌ترین نسخه‌ی اندرویدی می‌باشد که می‌خواهید برنامه‌ی شما روی آن اجرا شود. این API Level در زمان اجرا استفاده می‌شود.
Target Android Version: نسخه‌ای را که برنامه‌ی شما بر روی آن اجرا می‌شود، مشخص می‌نماید. این API Level در زمان اجرا استفاده می‌شود. همیشه میزان این API Level باید برابر یا بیشتر از Target Framework باشد.
البته معمولا این سه تنظیمات را روی یک API Level تنظیم می‌کنند.
قبل از اینکه بخواهید API Level مورد نظر را انتخاب کنید، باید SDK مربوط به آن را دانلود و نصب نمایید. برای مدیریت نسخه‌های SDKهای نصب شده بر روی سیستم خود می‌توانید از Android SDK Manager که در فولدر SDK قرار دارد می‌توانید استفاده نمایید.


کمی درباره‌ی معماری Xamarin:
برنامه‌های نوشته شده در Xamarin.Android در محیط Mono اجرا می‌شوند و Mono در کنار ماشین مجازی زمان اجرای اندروید، اجرا می‌شود. این دو سیستم روی هسته‌ی لینوکس اجرا می‌شوند و APIهای مختلفی را در اختیار برنامه نویسان قرار می‌دهند. Mono با زبان C نوشته شده است. شما می‌توانید کلاس‌های NET. مانند: System، System.IO، System.Net را برای دسترسی به قابلیت‌های لینوکس مورد استفاده قرار بدهید.
در اندروید، بیشتر قابلیت‌های سیستم مانند صدا، گرافیک، OpenGL و قابلیت‌های تلفن، مستقیم در دسترس برنامه‌های بومی(Native) نیستند. آن‌ها فقط از طریق APIهای Android Runtime Java در دسترس هستند که در فضای نام Java.* یا Android.* قرار داردند. تصویر زیر این توضیحات را به خوبی نشان می‌دهد.
 

Xamarin

توسعه دهندگان Xamarin.Android به امکانات مختلفی از سیستم عامل با فراخوانی API‌های NET. دسترسی دارند و همچنین کلاس‌های موجود در فضای نام Android، پُلی برای استفاده از API‌های اندروید توسط برنامه نویسان Xamarin می‌باشد.
نکته‌ی مهم دیگر این است که Packageهای برنامه‌های نوشته شده با Xamarin ساختاری شبیه به برنامه‌های معمول اندرویدی دارد، البته همراه با موارد زیر:
1- اسمبلی‌های برنامه (شامل IL)
2- کتابخانه‌های بومی، که باید حتما برنامه‌های Xamarin.Android کتابخانه‌های زمان اجرای مناسب با معماری اندروید مانند:armeabi، armeabi-v7a، x86 را در اختیار داشته باشد.

در بخش بعد اولین برنامه‌ی اندرویدی خود را با Xamarin اجرا می‌نماییم.
نظرات مطالب
دستکاری کردن عملیات Sort در SQL Server
سلام،
شما از اینکه مقادیر null هنگامی که مرتب سازی غیرنزولی است در ابتدا آمدند این برداشت را داشتین که مقادیر red را ابتدا به null تبدیل کنید... .
اما من پیشنهاد دیگری دارم، با کمک اعداد به رنگ‌ها اولیت میدهیم سپس در اولیت‌های یکسان مرتب سازی بر اساس رنگ صورت می‌گیرد.
یعنی:
Select ID,t.Name,Color 
  from TestSort
 Where t.color is not null
 order by  case when color = 'red' then 0 else 1 end,
           color;