اشتراک‌ها
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
 پاسخ: بله! فقط async در نگارش‌های قبل از دات نت 4.5 وجود ندارند و متدهای الحاقی از دات نت 3 به بعد اضافه شدند و نیاز به افزودن ارجاعی به System.Runtime.CompilerServices.ExtensionAttribute دارند (برای دات نت 2 البته).
بنابراین اگر از VS 2015 استفاده می‌کنید برای مثال به سادگی می‌توانید از قابلیت‌های C# 6 در برنامه‌های دات نت 4 استفاده کنید. برای نمونه یک چنین کدی در VS 2015 با دات نت 4 هم قابل کامپایل است و بدون مشکل کار می‌کند:
using static System.Console;

namespace VS2015_Net4_Tests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var test = "Test";
            WriteLine($"{test}");
        }
    }
}
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
مطالب
معادل‌های چندسکویی اجزای فایل web.config در ASP.NET Core
هنوز هم اجزای مختلف فایل web.config در ASP.NET Core قابل تعریف و استفاده هستند؛ اما اگر صرفا بخواهیم از این نوع برنامه‌ها در ویندوز و به کمک وب سرور IIS استفاده کنیم. با انتقال برنامه‌های چندسکویی مبتنی بر NET Core. به سایر سیستم عامل‌ها، دیگر اجزایی مانند استفاده‌ی از ماژول فشرده سازی صفحات IIS و یا ماژول URL rewrite آن و یا تنظیمات static cache تعریف شده‌ی در فایل web.config، شناسایی نشده و تاثیری نخواهند داشت. به همین جهت تیم ASP.NET Core، معادل‌های توکار و چندسکویی را برای عناصری از فایل web.config که به IIS وابسته هستند، تهیه کرده‌است که در ادامه آن‌‌ها را مرور خواهیم کرد.


میان‌افزار چندسکویی فشرده سازی صفحات در ASP.NET Core

پیشتر مطلب «استفاده از GZip توکار IISهای جدید و تنظیمات مرتبط با آن‌ها» را در سایت جاری مطالعه کرده‌اید. این قابلیت صرفا وابسته‌است به IIS و همچنین در صورت نصب بودن ماژول httpCompression آن کار می‌کند. بنابراین قابلیت انتقال به سایر سیستم عامل‌ها را نخواهد داشت و هرچند تنظیمات فایل web.config آن هنوز هم در برنامه‌های ASP.NET Core معتبر هستند، اما چندسکویی نیستند. برای رفع این مشکل، تیم ASP.NET Core، میان‌افزار توکاری را برای فشرده سازی صفحات ارائه داده‌است که جزئی از تازه‌های ASP.NET Core 1.1 نیز به‌شمار می‌رود.
برای نصب آن دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت، اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
که معادل است با افزودن وابستگی ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression": "1.0.0"
    }
}

مرحله‌ی بعد، افزودن سرویس‌های و میان افزار مرتبط، به کلاس آغازین برنامه هستند. همیشه متدهای Add کار ثبت سرویس‌های میان‌افزار را انجام می‌دهند و متدهای Use کار افزودن خود میان‌افزار را به مجموعه‌ی موجود تکمیل می‌کنند.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddResponseCompression(options =>
    {
        options.MimeTypes = Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression.ResponseCompressionDefaults.MimeTypes;
    });
}
متد AddResponseCompression کار افزودن سرویس‌های مورد نیاز میان‌افزار ResponseCompression را انجام می‌دهد. در اینجا می‌توان تنظیماتی مانند MimeTypes فایل‌ها و صفحاتی را که باید فشرده سازی شوند، تنظیم کرد. ResponseCompressionDefaults.MimeTypes به این صورت تعریف شده‌است:
namespace Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
{
    /// <summary>
    /// Defaults for the ResponseCompressionMiddleware
    /// </summary>
    public class ResponseCompressionDefaults
    {
        /// <summary>
        /// Default MIME types to compress responses for.
        /// </summary>
        // This list is not intended to be exhaustive, it's a baseline for the 90% case.
        public static readonly IEnumerable<string> MimeTypes = new[]
        {
            // General
            "text/plain",
            // Static files
            "text/css",
            "application/javascript",
            // MVC
            "text/html",
            "application/xml",
            "text/xml",
            "application/json",
            "text/json",
        };
    }
}
اگر علاقمند بودیم تا عناصر دیگری را به این لیست اضافه کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
services.AddResponseCompression(options =>
{
    options.MimeTypes = ResponseCompressionDefaults.MimeTypes.Concat(new[]
                                {
                                    "image/svg+xml",
                                    "application/font-woff2"
                                });
            });
در اینجا تصاویر از نوع svg و همچنین فایل‌های فونت woff2 نیز اضافه شده‌اند.

به علاوه options ذکر شده‌ی در اینجا دارای خاصیت options.Providers نیز می‌باشد که نوع و الگوریتم فشرده سازی را مشخص می‌کند. در صورتیکه مقدار دهی نشود، مقدار پیش فرض آن Gzip خواهد بود:
services.AddResponseCompression(options =>
{
  //If no compression providers are specified then GZip is used by default.
  //options.Providers.Add<GzipCompressionProvider>();

همچنین اگر علاقمند بودید تا میزان فشرده سازی تامین کننده‌ی Gzip را تغییر دهید، نحوه‌ی تنظیمات آن به صورت ذیل است:
services.Configure<GzipCompressionProviderOptions>(options =>
{
  options.Level = System.IO.Compression.CompressionLevel.Optimal;
});

به صورت پیش‌فرض، فشرده سازی صفحات Https انجام نمی‌شود. برای فعال سازی آن تنظیم ذیل را نیز باید قید کرد:
 options.EnableForHttps = true;

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن میان افزار فشرده سازی خروجی به لیست میان افزارهای موجود است:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseResponseCompression()  // Adds the response compression to the request pipeline
   .UseStaticFiles(); // Adds the static middleware to the request pipeline  
}
در اینجا باید دقت داشت که ترتیب تعریف میان‌افزارها مهم است و اگر UseResponseCompression پس از UseStaticFiles ذکر شود، فشرده سازی صورت نخواهد گرفت؛ چون UseStaticFiles کار ارائه‌ی فایل‌ها را تمام می‌کند و نوبت اجرا، به فشرده سازی اطلاعات نخواهد رسید.


تنظیمات کش کردن چندسکویی فایل‌های ایستا در ASP.NET Core

تنظیمات کش کردن فایل‌های ایستا در web.config مخصوص IIS به صورت ذیل است :
<staticContent>
   <clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>
معادل چندسکویی این تنظیمات در ASP.NET Core با تنظیم Response.Headers میان افزار StaticFiles انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
                      IHostingEnvironment env,
                      ILoggerFactory loggerFactory)
{
    app.UseResponseCompression()
       .UseStaticFiles(
           new StaticFileOptions
           {
               OnPrepareResponse =
                   _ => _.Context.Response.Headers[HeaderNames.CacheControl] = 
                        "public,max-age=604800" // A week in seconds
           })
       .UseMvc(routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"));
}
در اینجا پیش از آماده شدن یک فایل استاتیک برای ارائه‌ی نهایی، می‌توان تنظیمات Response آن‌را تغییر داد و برای مثال هدر Cache-Control آن‌را به یک هفته تنظیم نمود.


معادل چندسکویی ماژول URL Rewrite در ASP.NET Core

مثال‌هایی از ماژول URL Rewrite را در مباحث بهینه سازی سایت برای بهبود SEO پیشتر بررسی کرده‌ایم (^ و ^ و ^). این ماژول نیز همچنان در ASP.NET Core هاست شده‌ی در ویندوز و IIS قابل استفاده است (البته به شرطی که ماژول مخصوص آن در IIS نصب و فعال شده باشد). معادل چندسکویی این ماژول به صورت یک میان‌افزار توکار به ASP.NET Core 1.1 اضافه شده‌است.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را به نحو ذیل نصب کرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.Rewrite
و یا افزودن آن به لیست وابستگی‌های فایل project.json:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Rewrite": "1.0.0"
    }
}

پس از نصب آن، نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRewriter(new RewriteOptions()
                            .AddRedirectToHttps()
                            .AddRewrite(@"app/(\d+)", "app?id=$1", skipRemainingRules: false) // Rewrite based on a Regular expression
                            //.AddRedirectToHttps(302, 5001) // Redirect to a different port and use HTTPS
                            .AddRedirect("(.*)/$", "$1")  // remove trailing slash, Redirect using a regular expression
                            .AddRedirect(@"^section1/(.*)", "new/$1", (int)HttpStatusCode.Redirect)
                            .AddRedirect(@"^section2/(\\d+)/(.*)", "new/$1/$2", (int)HttpStatusCode.MovedPermanently)
                            .AddRewrite("^feed$", "/?format=rss", skipRemainingRules: false));
این میان‌افزار نیز باید پیش از میان افزار فایل‌های ایستا و همچنین MVC معرفی شود.

در اینجا مثال‌هایی را از اجبار به استفاده‌ی از HTTPS، تا حذف / از انتهای مسیرهای وب سایت و یا هدایت آدرس قدیمی فید سایت، به آدرسی جدید واقع در مسیر format=rss، توسط عبارات باقاعده مشاهده می‌کنید.
در این تنظیمات اگر پارامتر skipRemainingRules به true تنظیم شود، به محض برآورده شدن شرط انطباق مسیر (پارامتر اول ذکر شده)، بازنویسی مسیر بر اساس پارامتر دوم، صورت گرفته و دیگر شرط‌های ذکر شده، پردازش نخواهند شد.

این میان‌افزار قابلیت دریافت تعاریف خود را از فایل‌های web.config و یا htaccess (لینوکسی) نیز دارد:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions()
.AddIISUrlRewrite(env.ContentRootFileProvider, "web.config")
.AddApacheModRewrite(env.ContentRootFileProvider, ".htaccess"));
بنابراین اگر می‌خواهید تعاریف قدیمی <system.webServer><rewrite><rules> وب کانفیگ خود را در اینجا import کنید، متد AddIISUrlRewrite چنین کاری را به صورت خودکار برای شما انجام خواهد داد و یا حتی می‌توان این تنظیمات را در یک فایل UrlRewrite.xml نیز قرار داد تا توسط IIS پردازش نشود و مستقیما توسط ASP.NET Core مورد استفاده قرار گیرد.

و یا اگر خواستید منطق پیچیده‌تری را نسبت به عبارات باقاعده اعمال کنید، می‌توان یک IRule سفارشی را نیز به نحو ذیل تدارک دید:
public class RedirectWwwRule : Microsoft.AspNetCore.Rewrite.IRule
{
    public int StatusCode { get; } = (int)HttpStatusCode.MovedPermanently;
    public bool ExcludeLocalhost { get; set; } = true;
    public void ApplyRule(RewriteContext context)
    {
        var request = context.HttpContext.Request;
        var host = request.Host;
        if (host.Host.StartsWith("www", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        if (ExcludeLocalhost && string.Equals(host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        string newPath = request.Scheme + "://www." + host.Value + request.PathBase + request.Path + request.QueryString;
 
        var response = context.HttpContext.Response;
        response.StatusCode = StatusCode;
        response.Headers[HeaderNames.Location] = newPath;
        context.Result = RuleResult.EndResponse; // Do not continue processing the request
    }
}
در اینجا تنظیم context.Result به RuleResult.ContinueRules سبب ادامه‌ی پردازش درخواست جاری، بدون تغییری در نحوه‌ی پردازش آن خواهد شد. در آخر کار، با تغییر HeaderNames.Locatio به مسیر جدید و تنظیم Result = RuleResult.EndResponse، سبب اجبار به بازنویسی مسیر درخواستی، به مسیر جدید تنظیم شده، خواهیم شد.

و سپس می‌توان آن‌را به عنوان یک گزینه‌ی جدید Rewriter معرفی نمود:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions().Add(new RedirectWwwRule()));
کار این IRule جدید، اجبار به درج www در آدرس‌های هدایت شده‌ی به سایت است؛ تا تعداد صفحات تکراری گزارش شده‌ی توسط گوگل به حداقل برسد (یک نگارش با www و دیگری بدون www).

یک نکته: در اینجا در صورت نیاز می‌توان از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس Rule جدید تعریف شده نیز استفاده کرد. برای اینکار باید RedirectWwwRule را به لیست سرویس‌های متد ConfigureServices معرفی کرد و سپس نحوه‌ی دریافت وهله‌ای از آن جهت معرفی به میان‌افزار بازنویسی مسیرهای وب به صورت ذیل درخواهد آمد:
 var options = new RewriteOptions().Add(app.ApplicationServices.GetService<RedirectWwwRule>());
مطالب
مبانی TypeScript؛ فضاهای نام

همانطور که عنوان شد به ماژول‌های داخلی، فضاهای نام (namespace) گفته می‌شود. بنابراین از namespaceها نیز جهت مدیریت و ساماندهی پروژه‌های بزرگ با تعداد فایل‌های زیاد استفاده می‌شود. در واقع یک namespace حالت ساده‌تری از یک ماژول است؛ یعنی برای بارگذاری آن در مرورگر نیاز به loader خاصی نیست. بنابراین در پروژه‌هایی با مقیاس کوچکتر استفاده از namespaceها، انتخاب بهتری است. همچنین یکی از مزیت‌های مهم namespace جلوگیری از شلوغ شدن global scope است.  


نحوه‌ی تعریف namespace در TypeScript  

برای ایجاد یک namespace کافی است از کلمه کلیدی namespace استفاده کنیم: 

namespace Membership {
    export function AddMember(name: string) {
        // add a new member
    }
}

در کد فوق یک namespace را با نام Membership تعریف کرده‌ایم. درون این namespace می‌توانیم کدهای خود را بنویسیم. به عنوان مثال در کد فوق یک تابع را با نام AddMember درون آن تعریف کرده‌ایم و با استفاده از کلمه‌ی کلیدی export این تابع را در معرض دید مصرف کننده قرار داده‌ایم. لازم به ذکر است که یک namespace می‌تواند به صورت nested (تودرتو) نیز استفاده شود. اما باید توجه داشته باشید که برای داشتن چنین قابلیتی باید از export نیز قبل از کلمه‌ی کلیدی namespace استفاده شود: 

namespace Membership {
    export function AddMember(name: string) {
        // add a new member
    }
    
    export namespace Cards {
        export function IssueCard(memberNumber: number) {
            // issue new card
        }
    }
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، درون یک nested namespace نیز می‌توانیم اشیاء را توسط کلمه‌ی کلیدی export در معرض دید مصرف کننده قرار دهیم.


نحوه‌ی استفاده از namespaceها در TypeScript 

برای استفاده از کدهای مثال قبل، در یک فایل دیگر می‌توانیم به صورت زیر یک ارجاع را به namespace مربوطه داشته باشیم:

/// <reference path="membership.ts" />

اکنون درون ادیتور، به صورت کامل به اشیاء export شده‌ی توسط فضای نام Membership دسترسی خواهید داشت. لازم به ذکر است به این نوع ارجاع، Triple-Slash References نیز گفته می‌شود. مزیت دیگر این روش این است که کامپایلر TypeScript ارجاعات را نیز کامپایل می‌کند.

برای استفاده از اشیاء مربوط به namespace ارجاع داده شده نیز باید از سینتکس نقطه استفاده کرد:

Membership.AddMember('Garrett');
Membership.Cards.IssueCard(500);

نکته‌ایی که در اینجا وجود دارد این است که کامپایلر TypeScript به صورت پیش‌فرض فایل‌های ارجاع داده شده را به فایل‌های جداگانه‌ایی کامپایل خواهد کرد و فرض را بر این خواهد گذاشت که هر کدام از فایل‌های کامپایل شده قرار است به ترتیب استفاده از آنها درون صفحه استفاده شوند. برای تولید یک فایل واحد می‌توانید از فلگ outFile استفاده کنید. با کمک این فلگ تمامی ارجاعات، بر اساس ترتیب استفاده از آنها، به یک فایل واحد تبدیل خواهند شد. جهت درک بهتر موضوع، یک فایل را با نام utilityFunctions.ts با محتویات زیر ایجاد کنید:

namespace Utility {
    export namespace Fees {
        export function CalculateLateFee(daysLate: number): number {
            return daysLate * .25;
        }
    }
    export function MaxBooksAllowed(age: number): number {
        if (age < 12) {
            return 3;
        } else {
            return 10;
        }
    }
    function privateFunc(): void {
        console.log('This is private....');
    }
}

در کد فوق یک namespace با نام Utility ایجاد کرده‌ایم سپس یک namespace دیگر و همچنین یک تابع را درون آن export کرده‌ایم. اکنون می‌خواهیم از این فضای نام درون یک فایل دیگر با نام app.ts استفاده کنیم. برای اینکار دورن فایل app.ts با استفاده از Triple-Slash یک ارجاع را به فضای نام عنوان شده اضافه کنید:

/// <reference path="utilityFunctions.ts" />

اکنون می‌توانیم از Intellisense مربوط به VS Code جهت دسترسی به اعضای فضای نام Utility استفاده کنیم:

لازم به ذکر است برای namespace مربوطه می‌توانیم alias نیز جهت دسترسی سریع‌تر، تعریف کنیم:

/// <reference path="utilityFunctions.ts" />
import util = Utility.Fees;
let fee = util.CalculateLateFee(10);
console.log(`Fee: ${fee}`);

توسط فرمان زیر نیز می‌توانیم فایل فوق را به راحتی کامپایل کنیم:

tsc --target ES5 app.ts

با فرمان فوق، فایل app.js به همراه تمامی فایل‌های ارجاع داده شده‌ی درون آن نیز کامپایل خواهند شد.

اکنون اگر بخواهیم توسط node فایل app.js را اجرا کنیم، با خطای ReferenceError: Utility is not defined مواجه خواهیم شد. دلیل آن نیز این است که node سعی در لود کردن فایل به صورت یک ماژول دارد و از آنجائیکه ما از namespace استفاده کرده‌ایم، فضای نام Utility توسط node قابل شناسنایی نمی‌باشد. اما درون یک صفحه‌ی HTML با قرار دادن فایل utilityFunctions.js و سپس app.js مشکلی نخواهیم داشت. برای حل این مورد در node کافی است از نکته‌ی یکی کردن فایل‌ها استفاده کنیم:

tsc --target ES5 app.ts --outFile out.js

در این‌حالت فایل‌ها به ترتیب استفاده، با هم ادغام شده و تبدیل به یک فایل با نام out.js خواهند شد.

مطالب
آموزش MDX Query - قسمت ششم – شروع کار با دستورات MDX

امروز اولین دستورات MDX را خواهیم نوشت قبل از شروع کار فراموش نکنید موارد زیر را حتما انجام داده باشید :

  1. نصب پایگاه داده ی Adventure Work DW 2008 و همچنین نصب پایگاه داده‌ی چند بعدی  Adventure Work DW 2008  روی SSAS
  2. مطاله قسمت‌های قبلی برای آشنایی با مفاهیم پایه .

در صورتیکه پیش شرایط فوق را نداشته باشید، احتمالا در ادامه با مشکلاتی مواجه خواهید شد؛ زیرا برای آموزش MDX Query ها از پایگاه داده‌ی Adventure Work DW 2008 استفاده شده است. 

دقت داشته باشید که MDX Query ‌ها تا حدودی شبیه T/SQL  می‌باشند؛ اما مطلقا از نظر مفهومی با هم شباهت ندارند. به عبارت دیگر ما در T/SQL  با یک مدل رابطه‌ای سرو کار داریم در حالیکه در MDX ‌ها با یک پایگاه داده چند بعدی کار می‌کنیم. به بیان دیگر در پایگاه داده‌های رابطه‌ای صحبت از جداول، ردیف‌ها، ستون‌ها و ضرب دکارتی مجموعه‌ها می‌باشد، اما در پایگاه داده‌های چند بعدی در خصوص Dimension,Fact,Cube,Tuple و ... صحبت می‌کنیم. البته ماکروسافت تلاش کرده‌است تا حد زیادی Syntax ‌ها شبیه به یکدیگر باشند.

نحوه‌ی نوشتن یک Select در MDX ‌ها به صورت زیر می‌باشد :

Select
{} On Columns ,
{} On Rows
From <Cube_Name>
Where <Condition>

در ادامه با اجرای هر کوئری، توضیحات لازم در خصوص آن ارایه می‌گردد و با پیگیری این آموزش‌ها می‌توانید مفاهیم، توابع و ... را در MDX Query ‌ها بیاموزید.

برای اجرای دستورات زیر باید Microsoft SQL Server Management Studio را باز نمایید و به سرویس SSAS متصل شوید. سپس پایگاه داده‌ی Adventure Works DW 2008R2 را انتخاب نمایید و از Cubes Adventure Works را انتخاب نمایید.

حال دکمه‌ی New Query را در بالای صفحه بزنید ( Ctrl + N )  

سپس در صفحه‌ی باز شده می‌توانید Cube یا SubCube ‌های آن Cube را انتخاب کرده و کمی پایین‌تر Measure Group را خواهیم داشت و در انتها Measure ‌ها و Dimension ‌ها قرار گرفته‌اند. (در هنگام نوشتن Select می‌توان از عمل Drag&Drop برای آسان‌تر شدن نوشتن MDX Query ‌ها نیز استفاده کنید)

متاسفانه هنوز در IDE مربوط به SQL Server کلیدی برای مرتب سازی دستورات MDX وجود ندارد و البته در نرم افزار هایی مانند SQL Toll Belt هم چنین چیزی قرار داده نشده است . بنابر این توصیه می‌شود در نوشتن دستورات MDX تمام تلاش خود را بکنید تا دستوراتی مرتب و خوانا را تولید کنید.

با اجرای دستور زیر اولین کوئری خود را در پایگاه داده‌ی چند بعدی بنویسید (برای اجرا کلید F5 مانند T/SQL کار خواهد کرد.)

Select
From [Adventure Works]

شاید تعجب کنید. کوئری فاقد قسمت Projection می‌باشد! در MDX ‌ها می‌توان هیچ سطر یا ستونی را انتخاب نکرد. اما چگونه؟ و خروجی نمایش داده شده چیست؟

برای توضیح مطلب فوق باید در خصوص Default Measure کمی اطلاعات داشته باشید. در هنگام Deploy کردن پروژه در SSAS برای هر Cube یک Measure به عنوان Measure پیش فرض انتخاب شده. بنابر این در صورتیکه هیچ گونه Projection یا Where ایی اعمال نشده باشد، SQL Server به صورت پیش فرض مقدار Mesaure پیش فرض را بدون اعمال هیچ بعدی نمایش می‌دهد.

خروجی دستور بالا مشابه تصویر زیر می‌باشد. 

حال دستور زیر را اجرا می‌کنیم :

Select
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Reseller Sales Amount]

تصویر خروجی به صورت زیر می‌باشد : 

شاید باز هم تعجب کنید. نوشتن نام یک شاخص به جای عبارت شرط؟! آیا خروجی عبارات شرطی نباید Boolean باشند؟

خیر. اگر چنین پرسش هایی در ذهن شما ایجاد شده باشد، به دلیل مقایسه‌ی MDX با T/SQL می‌باشد. در اینجا شرط Where بر روی ردیف‌های جدول مدل رابطه ای اعمال نمی‌شود و عملا بیانگر واکشی اطلاعات از مدل چند بعدی می‌باشد. با اعمال شرط فوق به SSAS اعلام کرده ایم که خروجی بر اساس شاخص [Measures].[Reseller Sales Amount] باشد. با توجه به این که شاخص انتخاب شده با شاخص پیش فرض یکی می‌باشد خروجی با حالت قبل تفاوتی نخواهد کرد.

برای درک بهتر، کوئری زیر را اجرا کنید :

Select
From [Adventure Works]
where [Measures].[Internet Sales Amount]

استفاده از این شرط سبب استفاده نشدن از شاخص پیش فرض می شود . به عبارت دیگر این کوئری دارای سرجمع مبلغ فروش اینترنتی می باشد.

دستور زیر را اجرا کنید :

Select
[Measures].[Reseller Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]

با اعمال یک شاخص خاص در ستون ، عملا فیلترینگ انجام می شود 

استفاده از یک دایمنشن در ستون :

دستور زیر را اجرا کنید

Select
[Date].[Calendar].[Calendar Year] on columns
From [Adventure Works]

خروجی به شکل زیر خواهد بود 

همان طور که مشاهده می‌کنید خروجی دارای چندین ستون می‌باشد و دارای مقادیری در هر ستون. اما این مقادیر از کجا آمده اند؟

همواره این نکته را به خاطر بسپارید که در صورت عدم ذکر نام یک Measure در کوئری ، SSAS از Measure پیش فرض استفاده می‌کند. حال کوئری فوق میزان فروش نمایندگان ( Reseller Sales Amount ) را در هر سال نمایش می‌دهد.

سوال بعدی این می‌باشد که این سال‌ها از کجا آمده اند؟ خوب برای درک بهتر این مورد می‌توانیم مانند تصویر زیر به دایمنشن Date رفته و در ساختار سلسله مراتبی ، اعضای سطح [Date].[Calendar].[Calendar Year] را مشاهده کنیم. 

ایجاد سرجمع ستون‌ها :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select

{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns

From [Adventure Works]

بعد از اجرا تصویر زیر را خواهید دید : 

سوال اول این می‌باشد که کاربرد {} در انتخاب دایمنشن‌ها چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت که اگر شاخص ها یا بعد ها ، مرتبط به یک سلسله مراتب باشند آنها را در یک {} قرار می دهیم ولی اگر سلسله مراتب متفاوت باشد، یا بعد و شاخص باشند باید در () قرار بگیرند .

خوب همان طور که مشخص است در ساختار سلسله مراتبی ابتدا سال و بعد یک سطح بالا‌تر را انتخاب کرده ایم این به معنی نمایش سرجمع در سطح بالا‌تر از سال می‌باشد(سرجمع تمامی سال ها).

استفاده از دایمنشن و Measure در سطر و ستون مجرا :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
[Product].[Product Categories].[Category] on rows
From [Adventure Works]

خروجی مشابه شکل زیر می‌باشد 

در مثال فوق از بعد‌ها در ستون و همزمان، نمایش نوع دسته بندی محصولات در ردیف‌ها استفاده شده است. به عبارت دیگر نتیجه عبارت است از فروش نماینگان فروش ( Reseller Sales Amount ) براساس هر سال به تفکیک نوع دسته بندی محصول فروخته شده.

(کسانی که چنین گزارشی را با استفاده از T/SQL نوشته اند، احتمالا از آسانی نوشتن این گزارش توسط MDX ‌ها شگفت زده شده اند.)

قراردادن فیلد سرجمع در ردیف :

برای این منظور کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]}on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد 

نحوه‌ی نمایش سرجمع در ردیف، مشابه نمایش سرجمع در ستون می‌باشد.

استفاده از تابع non empty  :

برای حذف ستون هایی که کاملا دارای مقدار null می‌باشند به صورت زیر عمل می‌کنیم :

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns ,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد:

انتخاب دو دایمنشن در سطر و ستون و مشخص نمودن یک Measure خاص برای کوئری :

برای این کار به صورت زیر عمل خواهیم کرد:

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

در اینجا با اعمال شرط Where عملا از SSAS خواسته‌ایم خروجی برای شاخص مشخص شده واکشی شود.

در بالا میزان فروش اینترنتی برای دسته بندی محصولات و در سال‌های مختلف ارائه و همچنین سرجمع ستون و سطر نیز نمایش داده شده است. 

در صورتیکه بخواهیم ستون و سطرهایی را که دارای مقدار null در تمامی آن سطر یا ستون می‌باشند، حذف کنیم به صورت زیر عمل می‌کنیم:

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
non empty {[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

اگر در یک دایمنشن فقط یک سلسله مراتب باشد یا اصلا سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، می‌ توان از نام خود دایمنشن استفاده کرد

Select
[Sales Channel] on columns
From [Adventure Works]

و دقت داشته باشید دایمنشنی که دارای بیش از یک سلسله مراتب باشد، حتما باید در  Select مشخص شود که از کدام سلسله مراتب می خواهیم استفاده کنیم .در غیر این صورت  با خطا مواجه خواهیم شد.

Select
[Product] on columns
From [Adventure Works]

استفاده از فیلدهای یک دایمنشن که دارای سلسه مراتب می باشد نیز جایز می باشد

Select
[Product].[Category] on columns
From [Adventure Works]

Select
[Product].[Category].[all]   on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[All] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[(all)] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[all products] on columns
From [Adventure Works]

برای به دست آوردن سرجمع کل روی یک صفت از دایمنشن، باید از سه حالت آخر استفاده کرد. حالت اول خطا دارد و خروجی خالی نمایش داده می شود .

در صورتی که بخواهیم از یک دایمنشن تمامی Member ‌های آن را واکشی کنیم به صورت زیر عمل خواهیم کرد

Select
{[Product].[Category].members} on columns
From [Adventure Works]

استفاده از Members روی یک خصوصیت در دایمنشن به معنی دریافت سرجمع آن صفت و سپس تک تک اجزای آن  صفت می‌باشد.

اگر از یک صفت واکشی اطلاعات انجام شود در سطح اعضای آن، در آن صورت دیگر سرجمع نمایش داده نمی شود و فقط جمع هر عضو در آن صفت نمایش داده می شود .

Select
[Product].[Category].[Category].members
-- dimension.hierarchy.level.members
on columns
From [Adventure Works]

اگر بخواهیم دو ستون را داشته باشیم که هر دو برای یک دایمنشن می‌باشند باید از {} استفاده کرد . دستور اول خطا خواهد داشت.

Select
[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products] on columns
From [Adventure Works]

در دستور دوم با استفاده از {} خروجی نمایش داده می‌شود که عبارت است از تمامی اعضای سطح [Product].[Category].[Category]. به همراه سرجمع تمامی محصولات.

Select
{[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products]} on columns
From [Adventure Works]

یک راه کوتاه‌تر برای انتخاب تمامی اعضا و سرجمع آنها

Select
{[Product].[Category].[Category],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

می توان از کلمات Members, All X استفاده نکرد.

انتخاب اولین دسته بندی محصول البته این ترتیب بر اساس Key Columns  در   SSAS می باشد .

Select
[Product].[Category].&[1]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دقیق یک عضو در خروجی

Select
[Product].[Category].[Bikes]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دو عضو از یک دایمنشن

Select
{[Product].[Category].[Bikes],[Product].[Category].[Clothing]}
on columns
From [Adventure Works]

واکشی تمامی دسته بندی محصولات بر اساس Measure پیش فرض :

Select
[Product].[Product Categories].members
on columns
From [Adventure Works]

در صورتیکه بخواهیم دو Dimension مختلف را در یک ستون یا سطر بیاوریم باید از Join استفاده کنیم. بنابر این دو دستور زیر با خطا روبرو می‌شوند

Select
[Product].[Product Categories],[Product].[Category]
on columns
From [Adventure Works]

Go

Select
{[Product].[Product Categories],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

تعریف Axis : به هر کدام از ستون یا سطر یک محور یا Axis گفته می‌شود.

با بررسی مثال فوق به نتایج زیر خواهیم رسید.

1. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در یک  Axis وجود ندارد . مگر اینکه آنها را باهمدیگر  CrossJoin کنیم .

2. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در دو Axis مختلف وجود دارد .

ترتیب انتخاب Axis ‌ها به صورت زیر می‌باشد:

1. Columns

2. Rows

 برای مشخص شدن موضوع کوئری زیر را اجرا کنید

Select
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

نمی‌توانیم ردیفی را واکشی کنیم بدون اینکه ستونی برای کوئری مشخص کرده باشیم.

البته می‌توان ستون خالی ایجاد نماییم مانند مثال زیر :

Select
{} on columns,
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

البته در این صورت خروجی فقط نام دسته بندی محصولات خواهد بود زیرا هیچ ستونی مشخص نشده . 

در مقالات بعدی به ادامه‌ی مطالب MDX Query خواهیم پرداخت.

مطالب
Test Driven Development #2
در مطلب قبل شما با TDD آشنا شدید اکنون بهتر است با یک مثال نشان دهم منظور از Test Driven Development چیست.  
برای شروع کافی است یک پروژه کنسول ساخته و Nunit را از طریق کنسول Nuget نصب کنید.
PM> Install-Package NUnit
معمولا برای کلاس‌های تست یک پروژه جدا در نظر گرفته می‌شود، ولی برای شروع می‌توانید از همان پروژه اصلی استفاده کنید.
پس از نصب شدن Nunit  می توانیم شروع به ساختن کلاس‌های تست کنیم:
  [TestFixture]
    public class HelloWorldTest
    {
    }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس ما با Attribute به نام TestFixture مزین شده است که خاص فریمورک Nunit است، در صورتی که از فریمورک دیگری برای تست استفاده می‌کنید باید تنظیمات مربوط به آن را انجام دهید.متدهای تست ما نیز با Attribute به نام  Test مزین می‌شوند.
  [Test]
   public void ShouldSayHelloWorld()
  {
  }

همانطور که دقت کردید متد ما به صورتی نام گذاری شده است که مشخص کننده کاری باشد که قرار است انجام دهد.این یکی دیگر از مزایای تست نویسی است که یک داکیومنت تقریباً کامل در طول تولید نرم افزار  ایجاد میشود.همچنین متد تست باید  غیر استاتیک با خروجی void  باشد .متد‌های تست بهتر است فقط یک موضوع را تست کنند، به طور مثال نباید هم اضافه شدن یک رکورد و هم ریدایرکت شدن به صفحه ای خاص را  تست کرد .
حالا وقت آن است که قبل از نوشتن کد اول تستش را بنویسیم.
        [Test]
        public void ShouldSayHelloWorld()
        {
            const string result = "Hello World";
            Assert.AreEqual(result, HelloWorld.SayHello());
        }

کلاس Assert  شامل توابعی بسیار قدرتمند است که مارا در اجرای تست بهتر کمک میکند.شامل متد هایی مانند .
  • AreEqual 
  • AreNotEqual 
  • AreNotSame 
  • AssertDoublesAreEqual 
  • Contains 
  • DoesNotThrow 
  • Equals 
  • Fail
  • Greater 
  • GreaterOrEqual 
  • Ignore 
  • IsEmpty 
  • IsInstanceOf 
  • IsNaN 
  • IsNotNull 
  • True 
  • ...
است.
هر کدام از متد‌های بالا کاربرد خاصی را دارند که به طور جداگانه به آن می‌پردازیم.
به علت وجود نداشتن کلاس HelloWorld  در زمان کامپایل با خطا مواجه می‌شویم.سپس کلاس مربوطه را ساخته و متد SayHello طوری پیاده سازی می‌کنیم که تست ما را پاس کند..(برنامه resharper برای اجرای متد‌های تست بسیار کار آمد است) 
    public class HelloWorld
    {
        public static string SayHello()
        {
            return "Hello World";
        }
    }

حال دوباره تست را اجرا کرده و می‌بینید که تست ما پاس شد.

نیازی به مرحله ریفکتورینگ نیست زیرا کلاس ما به اندازه کافی ساده است.
برای مقایسه بین Nunit و ابزار توکار ویژوال استودیو  می توانید به این سوال نگاهی بیاندازید.
در مطلب بعدی با استفاده از تست پذیری Mvc.net شروع به نوشتن تست هایی جدی‌تر خواهیم کرد.
مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت اول)
یکی از مهمترین بخش‌های هر برنامه، بخش ذخیره و بازیابی دیتا است. برای ذخیره سازی از طریق وب و مرورگر، راه‌های مختلف زیادی چون webStorage ,Indexed DB ,Sqlite ,NeDB, و ... وجود دارند.

Sqlite دیتابیس مناسبی برای برنامه‌های چندسکویی است و عموما به عنوان اولین گزینه استفاده می‌شود. برای کار با این دیتابیس، ما از ماژول sql.js که یکی از ماژول‌های معروف در جاوااسکریپت است، استفاده می‌کنیم. برای نصب آن از طریق npm، به شکل زیر اقدام می‌کنیم:
npm install sql.js --save
سپس کد همیشگی زیر را برای آغاز، در فایل index.js وارد می‌کنیم:
const{app,BrowserWindow}=require("electron");

let win;
function onLoad()
{
  win=new BrowserWindow({
    width:800,
    height:600
  });
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);
}

app.on("ready",onLoad());
  ابتدا باید بررسی کنیم که آیا دیتابیس از قبل موجود است یا خیر و اگر موجود نبود، برای اولین بار آن را بسازیم. برای بررسی وجود یک فایل نیز می‌توانیم از چند دستور مختلف استفاده کنیم. path.exists و fs.exists، دو عدد از آن‌ها می‌باشند که هر دوی آنان به صورت غیرهمزمان هستند و پارمتر اولشان نام فایل، به همراه مسیر (یا تنها مسیر) است و پارامتر دوم هم یک تابع callback است که به عنوان پارامتر، جواب را بر می‌گرداند. برای استفاده از حالت همزمان، عبارت Sync را به انتهای نام متدها اضافه کنید. نحوه استفاده از آن به شکل زیر است:
var path=require("path");
path.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
//===============================
var fs=require("fs");
fs.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
ولی بهتر است بدانید که تاریخ انقضای دو دستور بالا سر آمده است و الان از دستور fs.stat استفاده می‌شود. این متد هم به دو شکل همزمان و غیرهمزمان وجود دارد:
fs.stat('foo.txt', function(err, stat) {
    if(err == null) {
        console.log('فایل موجوده');
    } else if(err.code == 'ENOENT') {
        // فایل وجود نداره
        fs.writeFile('log.txt', 'Some log\n');
    } else {
        //خطای دیگری رخ داده است
    }
});
برای استفاده از حالت همزمان هم کد را به شکل زیر بنویسید:
try {
  stats = fs.statSync(path);
  console.log("File exists.");
}
catch (e) {
  console.log("File does not exist.");
}
سپس کد زیر را در فرآیند اصلی وارد می‌کنیم:
const fs = require('fs');
const sql = require('sql.js');

  dbPath = './mydb.sqlite';
  dbExists=false;

try {
  dbExists = fs.statSync(dbPath);
}
catch (e) {
}

if(!dbExists)
{
  //create Database
var sqlStr=fs.readFileSync("./sql.txt");
var db = new sql.Database();
db.run(String(sqlStr));

//write to disk
var data=db.export();
var buffer=new Buffer(data);
fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}
else{
  var buffer = fs.readFileSync(dbPath);
  var db = new sql.Database(buffer);
}
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا فایلی با نام test.sqlite در مسیر جاری است یا خیر. در صورتی که نباشد، کد داخل شرط اجرا می‌شود. در اولین خط شرط، فایلی را با نام sql.txt که شامل محتوای زیر است، می‌خوانیم:
CREATE TABLE numbers (
    id     INT          PRIMARY KEY
                        UNIQUE
                        NOT NULL,
    fname  VARCHAR (20) NOT NULL,
    lname  VARCHAR (30) NOT NULL,
    number VARCHAR (15) NOT NULL
);
insert into numbers values(1,'ali','yeganeh','03111223344');
insert into numbers values(2,'xxx','yyy','45454555');
سپس در خطوط بعدی دیتابیس جدیدی را ایجاد می‌کنیم و دستور sql را با متد run اجرا می‌کنیم. دستوراتی که متد run اجرا می‌کند، شامل خروجی نیستند. پس دستوراتی را که نیاز به خروجی ندارند، به این متد بسپارید. سپس از این دیتابیس، یک شیء خروجی را دریافت میکنم و با بافر کردن، آن را در یک فایل ذخیره می‌کنیم. در صورتی هم که از قبل دیتابیس وجود داشته باشد، بافر خوانده شده را مستقیما به سازنده Database می‌دهیم.
بعد از آن نیاز است تا دیتابیس در دسترس Render Process‌ها قرار بگیرد که در مقاله "شیوه کدنویسی در الکترون " در مورد global صحبت کرده‌ایم و نحوه استفاده از آن را فرا گرفتیم:
global.db=db;

در پایان اجرای برنامه لازم است که دیتابیس توسط دستور close بسته شود. سپس کد زیر را در رویداد windows-all-closed می‌نویسیم:
app.on('window-all-closed', () => {
  db.close();
  if (process.platform !== 'darwin') {
    app.quit();
  }
});
در این کد گفته‌ایم که موقعی که تمام پنجره‌های برنامه بسته شدند، دیتابیس را نیز ببند.
(چند مورد خارج از بحث): کد بعدی که مورد استفاده قرار گرفته است و در مقالات قبلی در مورد آن صحبت نکرده‌ایم این است که در سیستم‌های مک، وضعیت به این قرار است که اگر شما برنامه را ببیندید، آن برنامه بسته نشده و در پس زمینه فعال است و می‌توانید آن را از طریق dock اطراف صفحه، مجددا فعال کنید. ولی با نوشتن کد بالا، ما این وضعیت را اعلام کرده‌ایم که اگر تمامی پنجره‌ها بسته شدند، کل برنامه را ببند.

همچنین بسیار خوب است که کد زیر را هم همیشه اضافه کنید:
win.on('closed', () => {
    win = null;
  });
موقعی که پنجره مربوطه بسته شود، متغیری که به پنجره اشاره می‌کند، در حافظه می‌ماند. پس بهتر است که این مقدار حافظه را رها کنید تا Garbage Collector اقدام به حذف آن در حافظه کند.
پس اگر این کد را نوشتید، وضعیت سیستم عامل مک را به خاطر داشته باشید و مجبور هستید کد زیر را نیز اضافه کنید:
app.on('activate', () => {
  if (win === null) {
    createWindow();
  }
});
در این صورت اگر کاربر پنجره را از طریق Dock مجددا فعال کرد، پنجره برنامه شما نیز مجددا نمایش داده خواهدشد.

بعد از اینکه دیتابیس را به شیء global دادیم، در صفحه html کد زیر را وارد می‌کنیم:
<html>
  <head>
    <script src="./jquery.min.js"></script>
    <link href="./bootstrap-3.3.6-dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet"></link>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script>
    const {remote}=require("electron");
    let db=remote.getGlobal("db");
    </script>
  </head>
  <body>

<table id="people" class="table table-hover table-striped">
<th>
  <tr>
    <td>First Name</td>
    <td>last Name</td>
    <td>Phone Number</td>
  </tr>
</th>
<tbody>

</tbody>
</table>
  </body>
</html>
در این کد یک جدول داریم و قصد ما این است که آن دو سطر را که در ابتدا اضافه کردیم، در آن نمایش دهیم. چیزی که در این کدها قابل ملاحظه است، این است که ما از بسته‌های بوت استرپ و جی کوئری استفاده می‌کنیم. در ادامه کدهای زیر را در تگ اسکریپت  وارد می‌کنیم:
$(document).ready(()=>
{
  //show data
var tableBody=$("#people");

db.each("select * from numbers",(row)=>{
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
});
متد each برای مواقعی مناسب است که شما تعدادی سطر را برای بازگشت دارید و callback آن، به ازای هر سطر اجرا می‌شود و با استفاده از یک template string سطر سازی را انجام داده و آن را با استفاده از توابع جی کوئری به انتهای جدول اضافه می‌کنیم.
حال وقت آن رسیده است که خروجی کار را ببینیم. پس کد npm start را اجرا می‌کنیم. همانطور که می‌بینید خروجی به راحتی نمایش داده می‌شود. در مقاله بعدی بیشتر در این مورد صحبت می‌کنیم.
مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت اول - نصب و راه اندازی
VS Code یک محیط توسعه‌ی یکپارچه است که توسط مایکروسافت توسعه پیدا می‌کند و دارای مزایای ذیل است:
 - سبک وزن است
 - بسیار سریع است
 - به صورت سورس باز توسعه پیدا می‌کند
 - رایگان است
 - چندسکویی است
 - انواع و اقسام زبان‌های برنامه نویسی را پشتیبانی می‌کند
 - پشتیبانی بسیار مناسبی را از طرف جامعه‌ی برنامه نویسان به همراه دارد
 - به همراه تعداد زیادی افزونه است

هدف اصلی از توسعه‌ی آن نیز ارائه‌ی تجربه‌ی کاربری یکسانی در سکوهای کاری مختلف و زبان‌های متفاوت برنامه نویسی است. در اینجا مهم نیست که از ویندوز، مک یا لینوکس استفاده می‌کنید. نحوه‌ی کار کردن با آن در این سکوهای کاری تفاوتی نداشته و یکسان است. همچنین برای آن تفاوتی نمی‌کند که با PHP کار می‌کنید یا ASP.NET. تمام گروه‌های مختلف برنامه نویسان دسترسی به یک IDE بسیار سریع و سبک وزن را خواهند داشت.
برخلاف نگارش کامل ویژوال استودیو که این روزها حجم دریافت آن به بالای 20 گیگابایت رسیده‌است، VS Code با هدف سبک وزن بودن و سادگی دریافت و نصب، طراحی و توسعه پیدا می‌کند. این مورد، مزیت دریافت به روز رسانی‌های منظم را بدون نگرانی از دریافت حجم‌های بالا، برای بسیاری از علاقمندان مسیر می‌کند.
همچنین برای کار با نگارش‌های جدیدتر ASP.NET Core، دیگر نیازی به دریافت آخرین به روز رسانی‌های چندگیگابایتی ویژوال استودیوی کامل نبوده و می‌توان کاملا مستقل از آن، از آخرین نگارش NET Core. و ASP.NET Core به سادگی در VSCode استفاده کرد.


نصب VS Code بر روی ویندوز

آخرین نگارش این محصول را از آدرس https://code.visualstudio.com می‌توانید دریافت کنید. نصب آن نیز بسیار ساده‌است؛ فقط گزینه‌ی Add to PATH را نیز در حین نصب حتما انتخاب نمائید (هرچند به صورت پیش فرض نیز انتخاب شده‌است). به این ترتیب امکان استفاده‌ی از آن در کنسول‌های متفاوتی مسیر خواهد شد.
در ادامه فرض کنید که مسیر D:\vs-code-examples\sample01 حاوی اولین برنامه‌ی ما خواهد بود. برای اینکه در اینجا بتوانیم، تجربه‌ی کاربری یکسانی را مشاهده کنیم، از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده و دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
 D:\vs-code-examples\sample01>code .
به این ترتیب کل پوشه‌ی sample01 در VS Code باز خواهد شد.


نصب VS Code بر روی Mac

نصب VS Code بر روی مک یا لینوکس نیز به همین ترتیب است و زمانیکه به آدرس فوق مراجعه می‌کنید، به صورت خودکار نوع سیستم عامل را تشخیص داده و بسته‌ی متناسبی را به شما پیشنهاد می‌کند. پس از دریافت بسته‌ی آن برای مک، یک application را دریافت خواهید کرد که آن‌را می‌توان به مجموعه‌ی Applications سیستم اضافه کرد. تنها تفاوت تجربه‌ی نصب آن با ویندوز، انتخاب گزینه‌ی Add to PATH آن است و به صورت پیش فرض نمی‌توان آن‌را از طریق ترمینال در هر مکانی اجرا کرد. برای این منظور، پس از اجرای اولیه‌ی VS Code، دکمه‌های Ctrl/Command+Shift+P را در VS Code فشرده و سپس path را جستجو کنید (در دستور یاد شده، Ctrl برای ویندوز و لینوکس است و Command برای Mac):


در اینجا گزینه‌ی install 'code' command path را انتخاب کنید تا بتوان VS Code را از طریق ترمینال نیز به سادگی اجرا کرد. به این ترتیب امکان اجرای دستور . code که بر روی ویندوز نیز ذکر شد، در اینجا نیز میسر خواهد بود.


نصب VS Code بر روی لینوکس

در اینجا نیز با مراجعه‌ی به آدرس https://code.visualstudio.com، بسته‌ی متناسب با لینوکس، جهت دریافت پیشنهاد خواهد شد؛ برای مثال بسته‌های deb. برای توزیع‌هایی مانند اوبونتو و یا rpm. برای ردهت. به علاوه اگر بر روی علامت ^ کنار بسته‌های دانلود کلیک کنید، یک بسته‌ی tar.gz. نیز قابل دریافت خواهد بود. تجربه‌ی نصب آن نیز همانند نمونه‌ی ویندوز است و Add to PATH آن به صورت خودکار انجام خواهد شد.


بررسی ابتدایی محیط VS Code

VS Code بر اساس فایل‌های قرار گرفته‌ی در یک پوشه و زیر پوشه‌های آن کار می‌کند. به همین جهت پس از صدور دستور . code، آن پوشه را در IDE خود نمایش خواهد داد. در اینجا برخلاف نگارش کامل ویژوال استودیو، روش کار، مبتنی بر یک فایل پروژه نیست و اگر خارج از VS Code نیز فایلی را به پوشه‌ی باز شده اضافه کنید، بلافاصله تشخیص داده شده و در اینجا لیست می‌شود. هرچند یک چنین تجربه‌ی کاربری با پروژه‌های ASP.NET Core نیز در نگارش‌های جدیدتر ویژوال استودیوی کامل، سعی شده‌است شبیه سازی شود؛ برخلاف سایر پروژه‌های ویژوال استودیو که اگر فایلی در فایل پروژه‌ی آن مدخلی نداشته باشد، به صورت پیش فرض نمایش داده نشده و درنظر گرفته نمی‌شود.

در ادامه برای نمونه از طریق منوی File->New File، یک فایل جدید را اضافه می‌کنیم. هرچند می‌توان اشاره‌گر ماوس را بر روی نام پوشه نیز برده و از دکمه‌های نوار ابزار آن نیز برای ایجاد یک فایل و یا پوشه‌ی جدید نیز استفاده کرد:


در اینجا فرمت ابتدایی فایل جدید را plain text تشخیص می‌دهد:


برای تغییر این حالت یا می‌توان فایل را ذخیره کرد و پسوند مناسبی را برای آن انتخاب نمود و یا در همان status bar پایین صفحه، بر روی plain text کلیک کنید تا منوی انتخاب زبان ظاهر شود:


به این ترتیب پیش از ذخیره‌ی فایل با پسوندی مناسب نیز می‌توان زبان مدنظر را تنظیم کرد. پس از آن، intellisense و syntax highlighting متناسب با آن زبان در دسترس خواهند بود.


بررسی تنظیمات VS Code

از طریق منوی File->Preferences->Settings می‌توان به تنظیمات VS Code دسترسی یافت.


در اینجا در سمت چپ، لیست تنظیمات مهیا و پیش فرض این محیط قرار دارند و در سمت راست می‌توان این پیش فرض‌ها را (پس از بررسی و جستجوی آن‌ها در پنل سمت چپ) بازنویسی و سفارشی سازی کرد.
تنظیمات انجام شده‌ی در اینجا را می‌توان به پوشه‌ی جاری نیز محدود کرد. برای این منظور بر روی لینک work space settings در کنار لینک user settings در تصویر فوق کلیک کنید. در این حالت یک فایل json را در پوشه‌ی vscode. نمای جاری VSCode، ایجاد خواهد کرد (sample01\.vscode\settings.json) که می‌تواند در برگیرنده‌ی تنظیمات سفارشی محدود و مختص به این پروژه و یا نما باشد.

یک نکته: تمام گزینه‌های منوی VS Code را و حتی مواردی را که در منوها لیست نشده‌اند، می‌توانید در Command Pallet آن با فشردن دکمه‌های Ctrl/Command+Shift+P نیز مشاهده کنید و به علاوه جستجوی آن نیز بسیار سریع‌تر است از دسترسی و کار مستقیم با منوها.


همچنین در اینجا اگر قصد یافتن سریع فایلی را داشته باشید، می‌توانید دکمه‌های Ctrl/Command+P را فشرده و سپس نام فایل را جستجو کرد:


این دو دستور، جزو دستورات پایه‌ای این IDE هستند و مدام از آن‌ها استفاده می‌شود.


نصب افزونه‌ی #C

اولین افزونه‌ای را که جهت کار با ASP.NET Core نیاز خواهیم داشت، افزونه‌ی #C است. برای این منظور در نوار ابزار عمودی سمت چپ صفحه، گزینه‌ی Extensions را انتخاب کنید:


در اینجا افزونه‌ی #C مایکروسافت را جستجو کرده و نصب کنید. نصب آن نیز بسیار ساده است. با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آن، دکمه‌ی install ظاهر می‌شود یا حتی اگر آن‌را در لیست انتخاب کنیم، در سمت راست صفحه علاوه بر مشاهده‌ی جزئیات آن، دکمه‌های نصب و عزل نیز ظاهر خواهند شد.
تجربه‌ی کاربری محیط نصب افزونه‌های آن نیز نسبت به نگارش کامل ویژوال استودیو، بسیار بهتر است. برای نمونه اگر به تصویر فوق دقت کنید، در همینجا می‌توان جزئیات کامل افزونه، نویسنده یا نویسندگان آن و یا لیست تغییرات و وابستگی‌های آن‌را نیز بدون خروج از VSCode مشاهده و بررسی کرد. همچنین در دفعات بعدی اجرای VSCode، کار بررسی و نصب به روز رسانی‌های این افزونه‌ها نیز خودکار بوده و نیازی به بررسی دستی آن‌ها نیست.

پس از نصب، دکمه‌ی reload را ظاهر کرده و با کلیک بر روی آن، محیط جاری به صورت خودکار بارگذاری مجدد شده و بلافاصله قابل استفاده‌است.


در قسمت بعد، اولین پروژه‌ی ASP.NET Core خود را در VS Code ایجاد خواهیم کرد.
مطالب
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو در ASP.NET MVC
معرفی HTML Helpers
در صورتی که در مورد Helper‌ها در ASP.NET MVC اطلاعات بیشتری نیاز دارید پیشنهاد می‌کنم ابتدا این مطلب + را مطالعه کنید.
 
ایجاد یک HTML Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های سایت آپارات
قبل از ایجاد هر Helper ی باید با خروجی نهایی آن آشنا بود. پس از بررسی خروجی نهایی کافیست بخش هایی از آن را Optional کنیم تا در زمان استفاده از آن، نسبت به مقادیر این دسته از پارامترها تصمیم گیری کنیم.
سایت آپارات نمونه‌ی فارسی سایت YouTube است و امکان اشتراک گذاری فایل‌های ویدئویی را برای کاربران مهیا کرده است. در این سایت در صفحه نمایش هر ویدئو، بخشی با عنوان "دریافت کد ویدئو" وجود دارد. با کمی بررسی در کدهای نهایی ایجاد شده توسط دستورات ذکر شده در این بخش، کد نهایی برای نمایش یک ویدئو به صورت زیر خواهد بود:

<embed height="400" width="500" 
flashvars="config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/BA9Md/watchtype/embed" 
allowfullscreen="true" 
quality="high" name="aparattv_BA9Md" id="aparattv_BA9Md" 
src="http://host10.aparat.com/public/player/aparattv" type="application/x-shockwave-flash">
برای تولید پویای این کد Helper زیر می‌تواند مفید باشد:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{
    public static class AparatPlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString AparatPlayer(this HtmlHelper helper, string mediafile, int height, int width)
        {
            var player = @"<embed height=""{0}"" width=""{1}"" flashvars=""config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/{2}/watchtype/embed"" 
                                allowfullscreen=""true"" 
                                quality=""high"" 
                                name=""aparattv_{2}"" id=""aparattv_{2}"""" src=""http://host10.aparat.com/public/player/aparattv"" 
                                type=""application/x-shockwave-flash"">";

            player = string.Format(player, height, width, mediafile);
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }
}
نحوه استفاده از این Helper:
@Html.AparatPlayer("BA9Md", 400, 500)
اگر به آدرس صفحات در سایت آپارات دقت کنید URL جاری به یک عبارت چند حرقی ختم می‌شود که از این عبارت به عنوان مقدار پارامتر mediafile و شناسه منحصر بفرد فایل ویدئو استفاده شده است.
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو‌های YouTube:
با توجه به توضیحات فوق یک Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های YouTube بصورت زیر است:
using System;
using System.Drawing;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{

    public static class YouTubePlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString YouTubePlayer(this HtmlHelper helper, string playerId, string mediaFile, YouTubePlayerOption youtubePlayerOption)
        {

            const string baseURL = "http://www.youtube.com/v/";

            // YouTube Embedded Code
            var player = @"<div id=""YouTubePlayer_{7}""width:{1}px; height:{2}px;"">
                                 <object width=""{1}"" height=""{2}"">
                                 <param name=""movie"" value=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""></param>
                                 <param name=""allowFullScreen"" value=""true""></param>
                                 <embed src=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""
                                 type = ""application/x-shockwave-flash""
                                 width=""{1}"" height=""{2}"" allowfullscreen=""true""></embed>
                                 </object>
                             </div>";

            // Replace All The Value
            player = String.Format(player, mediaFile, youtubePlayerOption.Width, youtubePlayerOption.Height, (youtubePlayerOption.Border ? "1" : "0"), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.PrimaryColor), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.SecondaryColor), baseURL, playerId);

            //Retrun Embedded Code
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }

    public class YouTubePlayerOption
    {
        int _width = 425;
        int _height = 355;
        Color _color1 = Color.Black;
        Color _color2 = Color.Aqua;

        public YouTubePlayerOption()
        {
            Border = false;
        }

        public int Width { get { return _width; } set { _width = value; } }
        public int Height { get { return _height; } set { _height = value; } }
        public Color PrimaryColor { get { return _color1; } set { _color1 = value; } }
        public Color SecondaryColor { get { return _color2; } set { _color2 = value; } }
        public bool Border { get; set; }
    }

    public class ConvertColorToHexa
    {
        private static readonly char[] HexDigits =
            {
                '0', '1', '2', '3', '4', '5', '6', '7',
                '8', '9', 'A', 'B', 'C', 'D', 'E', 'F'
            };

        public static string ConvertColorToHexaString(Color color)
        {
            var bytes = new byte[3];
            bytes[0] = color.R;
            bytes[1] = color.G;
            bytes[2] = color.B;
            var chars = new char[bytes.Length * 2];
            for (int i = 0; i < bytes.Length; i++)
            {
                int b = bytes[i];
                chars[i * 2] = HexDigits[b >> 4];
                chars[i * 2 + 1] = HexDigits[b & 0xF];
            }
            return new string(chars);
        }


    }        

}
نحوه استفاده:
@Html.YouTubePlayer("Casablanca", "iLdqKUkkM6w", new YouTubePlayerOption()
                                {
                                    Border = true
                                })
در اینجا جهت مقداردهی پارمتر‌های پخش کننده ویدئو، از کلاس YouTubePlayerOption استفاده شده است.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت چهاردهم
در ادامه قسمت قبلی روش‌های زیادی جهت اضافه شدن یک ماژول به یک اسمبلی وجود دارند. اگر شما از کامپایلر سی‌شارپ برای ساخت یک فایل PE با جدول مانیفست استفاده می‌کنید، می‌توانید از سوئیچ AddModule/ استفاده کنید. برای اینکه بدانیم چگونه می‌توان یک اسمبلی چند فایله ساخت بیاید فرض کنیم که دو فایل سورس کد با مشخصات زیر داریم:
RUT.cs: این سورس شامل کدهایی است که به ندرت در برنامه استفاده می‌شود.
FUT.cs: این سورس شامل کدهایی است که به طور مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ابتدا به صورت زیر کد سورسی را که به ندرت استفاده می‌شود، به عنوان یک ماژول جداگانه کامپایل می‌کنم:
csc /t:module RUT.cs
اجرای این خط سبب ایجاد یک فایل به نام RUT.netmodule می‌گردد که یک DLL استاندارد است؛ ولی CLR به تنهایی توانایی بارگیری آن را ندارد. دفعه‌ی بعد سورس کدی را که مکرر استفاده می‌شود، به صورت یک ماژول کامپایل می‌کنیم و از آنجائیکه این ماژول استفاده‌ی زیادی دارد، آن را نگهدارنده‌ی جدول مانیفست معرفی می‌کنیم و به این دلیل که این ماژول نماینده‌ی کل اسمبلی است، نام خروجی آن را به جای FUT.dll به MultiFileLibrary.dll تغییر می‌دهیم:
csc /out:MultiFileLibrary.dll /t:library /addmodule:RUT.netmodule FUT.cs
خط بالا به علت سوئیچ t:library\ فایل MultiFileLibrary.dll را ایجاد می‌کند. این فایل شامل جدول متادیتای مانیفست می‌شود و سوئیچ به آن می‌گوید که باید ماژول RUT.netmodule را جزئی از اسمبلی بداند. این سوئیچ به کامپایلر اعلام می‌کند که ارجاع این فایل در جدول FileDef  و ExportedTypesDef ثبت شود.
بعد از اتمام عملیات کامپایل، مطابق شکل زیر دو فایل ایجاد می‌شود که فایل سمت راست شامل جدول مانیفست است. فایل RUT.netmodule شامل کد IL و جداول متادیتاهای مربوط به خواص و رویدادها و مواردی از این قبیل است که در این ماژول یافت می‌شود. فایل بعدی MultiFileLibrary.dll هست که شامل کد IL کد FUT.CS می‌شوذ بعلاوه جداول متادیتا مثل ماژول قبلی و جدول متادیتای مانیفست که باعث می‌شود به عنوان یک اسمبلی شناخته شود.



البته توجه داشته باشید که جدول مانیفست ارجاعی به نوع‌های عمومی استخراج شده داخل فایل خودش ندارد، زیرا که در جداول اختصاصی خودش موجود است و در ذخیره سازی صرفه جویی می‌گردد.
بعد از اینکه MultiFileLibrary.dll ساخته شد، به منظور آزمایش کردن جداول متادیتا می‌توانید از ابزار ILDasm.exe استفاده کنید تا ارجاع به فایل RUT.netmodule به شما ثابت شود. آنچه در زیر می‌بینید نمایی از جداول FileDef و ExportedTypesDef است:
File #1 (26000001)
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
Token: 0x26000001
Name : RUT.netmodule
HashValue Blob : e6 e6 df 62 2c a1 2c 59 97 65 0f 21 44 10 15 96 f2 7e db c2
Flags : [ContainsMetaData] (00000000)


ExportedType #1 (27000001)
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
Token: 0x27000001
Name: ARarelyUsedType
Implementation token: 0x26000001
TypeDef token: 0x02000002
Flags : [Public] [AutoLayout] [Class] [Sealed] [AnsiClass]
[BeforeFieldInit](00100101)
 
همانطور که در بالا می‌بینید فایل RUT.netmodule با شناسه‌ی (توکن) 0x26000001 به عنوان بخشی از اسمبلی شناخته می‌شود و به نوع کد IL آن اشاره می‌کند.

قابل توجه افراد کنجکاو: توکن‌های جداول متا، مقادیر 4 بایتی است که بایت پر ارزش آن اشاره می‌کند که برای یافتن آن باید به چه جدولی ارجاع کرد. مقادیر زیر این نکته را روشن می‌کند که هر کد ابتدایی به چه جدولی اشاره می‌کند:
 0x01
 TypeRef
 0x02
 TypeDef
 0x23
 AssemblyRef
 0x26
 File
file definition

 0x27
 ExportedType
برای دیدن لیست کاملی از این کدها فایل Corhdr.h را که به همراه فریم ورک دات نت نصب می‌شود، مطالعه فرمایید. سه بایت باقیمانده هم بر اساس جدولی که به آن ارجاع شده است مشخص می‌گردد؛ مثلا در مثال بالا کد 0x26000001  به اولین سطر جدول File اشاره می‌کند. برای اکثر جدول‌ها شماره گذاری سطرها از عدد 1 آغاز می‌شود نه صفر یا برای برای جداول TypeDef عموما از عدد 2 آغاز می‌شود. 

برای اجرای اسمبلی، کامپایلر نیاز دارد که همه‌ی فایل‌های اسمبلی، نصب شده و قابل دسترس باشند و در صورتیکه شما فایل RUT.netmodule را حذف کنید کامپایلر سی شارپ خطای زیر را صادر می‌کند:
fatal error CS0009: Metadata file 'C:\ MultiFileLibrary.dll' could not be opened—'Error importing module 'RUT.netmodule' of assembly 'C:\ MultiFileLibrary.dll'—The system cannot find the file specified'

و این خطا بدین معنی است که برای ساخت اسمبلی باید تمامی فایل‌ها حاضر و مهیا باشند. هر کد کلاینتی که اجرا می‌شود آن متد را صدا می‌زنند. موقعی که یک متد برای اولین بار فراخوانی می‌شود، CLR عملیات شناسایی جهت شناسایی ارجاعات آن در پارامترها، نوع خروجی متد و متغیرهای محلی آن اجرا می‌کند. سپس تلاش می‌کند تا فایل اسمبلی ارجاع شده را که شامل مانیفست هست، بار کند. اگر نوعی که لازم داریم در همین فایل متد وجود داشته باشد، اجرای عملیات را به سمت آن آغاز می‌کند ولی اگر جدول مانیفست ارجاع را به فایل دیگری بدهد، آن فایل در حافظه بار شده و سپس آن نوع را در دسترس قرار می‌دهد. 
خطوط بالا این نکته را روشن می‌کند که فایل‌های اسمبلی را تنها موقعی در حافظه بار میکند که ارجاعی از نوع موجود در آن صدا زده شده باشد؛ یعنی اینکه در زمان اجرای برنامه، لازم نیست که همه‌ی فایل‌ها حاضر و مهیا باشند.
مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت پنجم

زیرنویس‌های فارسی قسمت پنجم «Building Windows 8 Metro Apps in C# and XAML» را از اینجا و یا اینجا می‌تونید دریافت کنید.

لیست سرفصل‌های قسمت پنجم به شرح زیر است:

Application Model  00:59:50 
Metro and WinRT introduce some significant changes to the world in which applications execute.
This module describes the implications for developers.
Introduction
Application Lifecycle
Demo: Application Lifecycle
Managing State
Demo: Saving State
Splash Screens
Launching Applications
Application Manifest
Packaging
Summary


این قسمت به جزئیات نحوه اجرای برنامه‌های مترو می‌پردازد. اگر با IIS کار کرده باشید، سیکل اجرایی برنامه‌های مترو ویندوز 8، همانند سیکل اجرایی برنامه‌های ASP.NET شده است! ویندوز مختار است برنامه شما را پس از مدتی بیکاری (البته این مدت در اینجا فقط 5 ثانیه است!)، معلق کرده یا حتی خاتمه دهد و تمام این‌ها هم از دید کاربر نهایی مخفی است. مانند زمانیکه یک برنامه ASP.NET پس از مدتی بیکاری، توسط IIS خاتمه می‌یابد (از حافظه خارج می‌شود) و پس از مدتی با رسیدن یک درخواست جدید، یک پروسه جدید برای اجرای آن ایجاد شده و مجددا سایت شروع به کار خواهد کرد؛ اینجا هم در دنیای مترو تقریبا به همین نحو با یک برنامه رفتار می‌شود.
یک نکته جالب دیگر هم در برنامه‌های مترو وجود دارد: ترد اصلی برنامه از ترد رابط کاربری جدا شده است. برای مثال سازنده کلاس App برنامه در یک ترد و رابط کاربری برنامه در ترد مجزای دیگری اجرا می‌شوند.
به علاوه روش‌های متفاوتی هم برای اجرای برنامه‌های مترو درنظر گرفته شده. دیگر فقط حالت کلیک بر روی یک برنامه سبب اجرای آن نمی‌شود. می‌توان بر اساس اتصال یک سخت افزار خاص به سیستم یا حتی یک جستجو هم سبب اجرای برنامه‌ای شد. برای مثال می‌توانید برنامه خود را طوری طراحی کنید که نتیجه‌ی جستجویی را در سیستم نمایش دهد.
سیستم بسته بندی برنامه‌های مترو نیز بسیار شبیه به فایل‌های XAP برنامه‌های سیلورلایت است که همه چیز داخل یک فایل قرار داده می‌شود؛ از فایل‌های تنظیمات برنامه تا فایل‌های کامپایل شده و منابع مورد نیاز. البته در اینجا نامش به appx تغییر یافته است به علاوه یک فایل cer که حاوی مجوز دیجیتال اجباری توزیع برنامه‌های مترو در فروشگاه ویندوز است.