مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیستم
در قسمت قبلی با نحوه انتشار برنامه‌ها آشنا شدیم. در این قسمت نحوه پیکربندی یا تغییر پیکربندی برنامه را مشخص می‌کنیم.
کاربر یا مدیر سیستم بهتر از هر کسی می‌تواند جنبه‌های‌های مختلف اجرای برنامه را مشخص کند. به عنوان نمونه ممکن است مدیر سیستم بخواهد فایل‌های یک برنامه را سمت هارد دیسک سیستم کاربر انتقال دهد یا اطلاعات مانیفست یک اسمبلی را رونویسی کند و مباحث نسخه بندی که در آینده در مورد آن صحبت می‌کنیم.
با ارائه یک فایل پیکربندی در شاخه برنامه می‌توان به مدیر سسیتم  اجازه داد تا کنترل بیشتر بر روی برنامه داشته باشد. ناشر برنامه می‌تواند این فایل را همراه دیگر فایل‌های برنامه پکیج کند تا در شاخه برنامه نصب شود تا بعدا مدیر یا کاربر سیستم بتوانند آن را تغییر و ویرایش کنند. CLR هم محتوای این فایل را تفسیر کرده و قوانین بارگیری اسمبلی‌ها و ... را تغییر می‌دهد. این فایل پیکربندی می‌تواند به صورت XML هم ارائه شود. مزیت قرار دادن یک فایل جداگانه نسبت به رجیستری این مزیت را دارد که هم قابل جابجایی و پشتیبانی گیری است و هم اینکه تغییر آن ساده‌تر است.
البته در آینده بیشتر در مورد این فایل صحبت می‌کنیم ولی در حال حاضر بهتر است اندکی طعم آن را بچشیم. فرض را بر این می‌گذاریم که ناشر می‌خواهد فایل‌های اسمبلی MultiFileLibrary را در دایرکتوری جداگانه‌ای قرار دهد و چیزی شبیه به ساختار زیر را در نظر دارد:
AppDir directory (contains the application’s assembly files)
Program.exe
Program.exe.config (discussed below)


AuxFiles subdirectory (contains MultiFileLibrary’s assembly files)
MultiFileLibrary.dll
FUT.netmodule
RUT.netmodule

حال با تنظیم بالا به دلیل اینکه CLR انتظار دارد این اسمبلی را در دایرکتوری برنامه بیابد و با این جابجایی قادر به انجام این کار نیست، استثنای زیر را صادر می‌کند:
System.IO.FileNotFoundException
برای حل این مشکل، ناشر یک فایل XML را ایجاد کرده و در مسیر دایرکتوری برنامه قرار می‌دهد. این فایل باید همنام اسمبلی اصلی برنامه با پسوند config. باشد. به عنوان مثال، نام فایل می‌شود: Program.exe.config و فایل پیکربندی هم چیزی شبیه فایل زیر می‌شود:
<configuration>
<runtime>
<assemblyBinding xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v1">
<probing privatePath="AuxFiles" />
</assemblyBinding>
</runtime>
</configuration>
حالا هر موقع CLR در جست و جوی یک اسمبلی باشد که نتواند آن را در دایرکتوری مربوطه بیابد مسیر Auxfiles را هم بررسی خواهد کرد. با قرار دادن کارکتر « , » هم می‌توان برای خصوصیت PrivatePath، دایرکتوری‌های زیادتری را معرفی کرد. البته مسیردهی این خصوصیت باید به طور نسبی باشد نه مطلق یا اینکه یک مسیر نسبی خارج از دایرکتوری برنامه. ایده اصلی اینکار این است که برنامه کنترل بیشتری روی دایرکتوری خود و دایرکتوری‌های زیرمجموعه داشته باشد نه خارج از آن.

نحوه عملکرد اسکن CLR برای بارگزاری اسمبلی ها
موقعی که CLR قصد بارگزاری اسمبلی‌های خنثی را دارد، شاخه‌های زیر را به طور خودکار اسکن خواهد نمود ( مسیرهای FirstPrivatePath و SecondPrivatePath توسط فایل پیکربندی مشخص شده است)
AppDir\AsmName.dll
AppDir\AsmName\AsmName.dll
AppDir\firstPrivatePath\AsmName.dll
AppDir\firstPrivatePath\AsmName\AsmName.dll
AppDir\secondPrivatePath\AsmName.dll
AppDir\secondPrivatePath\AsmName\AsmName.dll
...

این نکته ضروری است که اگر اسمبلی شما در یک دایرکتوری همنام خودش (در مثال ما MultiFileLibrary) قرار بگیرد، نیازی نیست این مسیر را در فایل پیکربندی ذکر کنید؛ زیرا CLR در صورت نیافتن دایرکتوری با این نام را اسکن خواهد نمود. بعد از آن اگر به هر نحوی CLR نتواند اسمبلی را در هیچ کدام از دایرکتوری‌های گفته شده بیابد، با همان قوانین گفته شده اینبار به دنبال فایلی با پسوند exe خواهد بود و اگر باز هم جست و جوی آن نتیجه‌ای را در بر نداشته باشد، استثنای زیر را صادر می‌کند:
 FileNotFoundException
برای اسمبلی‌های ماهواره‌ای همان قوانین بالا دنبال می‌شود؛ با این تفاوت که انتظار می‌رود اسمبلی داخل یک زیر دایرکتوری با تگ‌های RFC1766 مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال اگر اسمبلی با فرهنگ و منطقه En-US مشخص شده باشد، دایرکتوری‌های زیر اسکن خواهند شد:
C:\AppDir\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\en\AsmName.dll
C:\AppDir\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\en\AsmName.exe
C:\AppDir\en\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName\AsmName.exe

نحوه اسکن کردن CLR میتواند به ما بگوید که عمل اسکن می‌تواند گاهی اوقات با زمان زیادی روبرو شود (به خصوص که قابلیت اسکن روی شبکه را هم دارد). برای محدود کردن ناحیه یا نواحی اسکن می‌توانید یک یا چند المان culture را در فایل پیکربندی مشخص کنید. همچنین مایکروسافت ابزاری به نام FUSLogVw.exe را ارائه داده است که می‌تواند نواحی اسکن را در حین اجرای برنامه به ما گزارش دهد.

نام و محل فایل پیکربندی بسته به نوع برنامه می‌تواند متغیر باشد:
برای فایل‌های اجرایی EXE فایل پیکربندی باید در شاخه فایل اجرایی باشد و باید نام فایل پیکربندی همانند فایل exe بوده و یک پسوند config. را به آن اضافه کرد.

برای برنامه‌های وب فرم، فایل web.config موجود است که در ریشه شاخه مجازی وب اپلیکیشن قرار میگیرد و هر زیر دایرکتوری هم می‌تواند یک web.config جداگانه داشته باشد که میتواند از web.config ریشه هم تنظمیاتش را ارث بری کند. برای نمونه آدرس زیر را در نظر بگیرد:
https://www.dntips.ir/newsarchive

یک فایل کانفیگ در ریشه قرار می‌گیرد و یکی هم در زیر شاخه newsArchive  می‌تواند قرار بگیرد.

فصل دوم «نحوه ساخت و توزیع اسمبلی ها» از بخش اول «اصول اولیه CLR» پایان یافت. فصل بعدی در مورد اسمبلی‌های اشتراکی است که بعد از آماده شدن این فصل، قسمت‌های بعدی در دسترس عزیزان قرار خواهد گرفت.
 
مطالب
آشنایی و بررسی ابزار Version Manager
در مطلبی با نسخه بندی و چرخه انتشار نرم افزار آشنا شدید. اما کمبود ابزاری کارآمد و حرفه ای در ویژوال استادیو من را بر آن داشت تا افزونه‌ای را تهیه و در دسترس تمامی توسعه دهندگان قرار دهم. پس از مطالعه و بررسی روش‌های نگارش بندی نرم افزار و ابزار‌های موجود، دو روش عمده نسخه بندی نرم افزار وجود دارد که در زیر آورده شده است.
  • نسخه بندی معنایی
  • نسخه بندی استاندارد مایکروسافت
در روش معنایی چهار قسمت نسخه بندی Major.Minor.Build.Revision به صورت زیر افزایش و تغییر می‌یابد:
  1. Revision تا 1000 افزایش می‌یابد
  2. در اجرای بعدی به 0 تنظیم شده و قسمت Build بعلاوه 1 می‌شود.
  3. Build تا 100 افزایش می‌یابد
  4. در اجرای بعدی Build به 0 تنظیم شده و قسمت Minor بعلاوه 1 می‌شود و Revision هم 0 می‌شود.
  5. Minor تا 10 افزایش می‌یابد.
  6. در اجرای بعدی Minor به 0 تنطیم شده، قسمت Major بعلاوه 1 می‌شود و قسمت‌های قبل همه 0 می‌شوند. 
در روش استاندارد ماکروسافت مقادیر قسمت‌های Build و Revision از الگوریتم زیر محاسبه می‌شود.
  1. مقدار Build از مجموع روزهای که از تاریخ پروژه گذشته است بدست می‌آید.
  2. مقدار Revision از مجموع ثانیه‌های که از نیمه شب محلی روز جاری تا زمان اجرای پروژه تقسم بر دو بدست می‌آید.
  3. مقادیر Major و Minor هم با توجه تولید نسخه جدید و تغییرات عمده در نرم افزار بصورت دستی تغییر می‌یابد.
راهنمای نصب و اجرا:
ابتدا افزونه Version Manager را از سایت ویژوال استادیو گالری دریافت و نصب کنید.
سپس از منوی View > Other Windows > Version Manager را انتخاب کنید.

پس از باز شدن پنجره Version Manager پروژه‌های Solution جاری بارگذاری و  Assembly Version و File Version هر پروژه را می‌توانید به راحتی مشاهده و یا تغییر دهید.

اگر بخواهید بصورت خودکار بر اساس شمای انتخاب شده، نسخه نرم افزار را افزایش دهید، شمای نسخه بندی را انتخاب کنید. در دو زمان Build و یا Rebuild پروژه می توان نسخه را افزایش داد.

Semantic Versioning:

  1. گزینه Semantic Versioning را از قسمت Version Style انتخاب کنید.
  2. گزینه Increment Action قسمتی از نگارش که می‌خواهید شمای  نسخه بندی بر روی آن اعمال شود را مشخص می‌کند. که دو گزینه Build یا Revision وجود دارد
  3. گزینه Increment Event زمان رویداد اعمال شمای انتخاب شده را مشخص می‌سازد.
  4. تنظیمات را ذخیره و پروژه خود را Rebuild نمایید.
  5. در پنجره Output نسخه جدید نشان داده می‌شود.

Microsoft DateTime:

  1. گزینه Microsoft DateTime را از قسمت Version Style انتخاب کنید.

  2. تاریخ شروع پروژه بصورت خودکار خوانده و نمایش داده می‌شود یا تاریخ شروع پروژه را انتخاب کنید
  3. با توجه به انتخاب Increment Action نسخه جدید محاسبه می‌شود.
  4. پروژه را Rebuild و نسخه جدید را مشاهده نمایید.

    همچنین از پروژه‌های #C و VB.NET و C++ Managed  پشتیبانی می‌کند

    این ابزار هنوز در نگارش بتا است و ممکن است باگ‌هایی داشته باشد.

    نظرات و پیشنهادات شما توسعه دهندگان عزیز می‌تواند موجب هر چه بهتر و کامل‌تر شدن این ابزار باشد.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
خواهش می‌کنم. یک مورد دیگر هم هست:
- متدی مانند Html.DisplayFor بر اساس خواص مدل‌های برنامه، به صورت Strongly typed تعریف می‌شود (به کمک همین lambda expressions ایی که مشاهده می‌کنید). اگر مدلی تغییر کند، این View دیگر اجرا نخواهد شد و خطای کامپایل رو دریافت می‌کنید. اما در حالت نوشتن مستقیم و معمولی مثلا یک برچسب یا یک تکست باکس و موارد مشابه، این compile time checking رو از دست خواهید داد.
مطالب
سفارشی سازی صفحه‌ی اول برنامه‌های Angular CLI توسط ASP.NET Core
در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» با نحوه‌ی ساخت و توزیع برنامه‌های Angular، در دو حالت محیط توسعه و محیط ارائه‌ی نهایی آشنا شدیم. همچنین در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» نحوه‌ی ترکیب یک برنامه‌ی ASP.NET Core و Angular را بررسی کردیم. در اینجا می‌خواهیم فایل index.html ایی را که Angular CLI تولید می‌کند، با فایل Layout برنامه‌های ASP.NET Core جایگزین کنیم؛ تا بتوانیم در صورت نیاز، سفارشی سازی‌های بیشتری را به صفحه‌ی اول سایت اعمال نمائیم.


استفاده از Tag Helpers ویژه‌ی ASP.NET Core برای مدیریت محیط‌های توسعه و تولید

فایل‌های برنامه‌ی تک صفحه‌ای تولید شده‌ی توسط Angular CLI، در نهایت یک چنین شکلی را خواهند داشت:


این فایل‌ها نیز در حالت توسعه تهیه شده‌اند. در یک برنامه‌ی واقعی، صفحه‌ی ساده‌ی index.html تولیدی آن، تنها می‌تواند یک قالب شروع به کار باشد و نه فایل نهایی که قرار است ارائه شود. نیاز است به این فایل تگ‌های بیشتری را اضافه کرد و سفارشی سازی‌های خاصی را به آن اعمال نمود. در این حالت با توجه به بازنویسی و تولید مجدد این فایل در هر بار ساخت برنامه، می‌توان از فایل Layout پروژه‌ی ASP.NET Core جاری استفاده کرد. به این ترتیب از مزایای Razor و تمام زیرساختی که در اختیار داریم نیز محروم نخواهیم شد.
بنابراین تنها کاری را که باید انجام دهیم، کپی ساختار فایل index.html تولیدی به فایل Layout برنامه است.

مشکل! در حالت توسعه، نام فایل‌های تولید شده به همین سادگی است که ملاحظه می‌کنید. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل‌ها به همراه یک هش نیز تولید می‌شوند (پیاده سازی مفهوم cache busting و اجبار به به‌روز رسانی کش مرورگر، باتوجه به تغییر آدرس فایل‌ها)؛ مانند vendor.ea3f8329096dbf5632af.bundle.js

راه حل اول: تولید فایل‌های نهایی بدون هش
 ng build -prod --output-hashing=none
در حین ساخت و تولید یک برنامه‌ی Angular CLI در حالت ارائه‌ی نهایی، تنها کافی است سوئیچ output-hashing، به none تنظیم شود، تا این هش‌ها به نام فایل‌های تولیدی اضافه نشوند.
درکل بهتر است از این روش استفاده نشود، چون با وجود پروکسی‌های کش کردن اطلاعات در بین راه، احتمال اینکه کاربران نگارش‌های قدیمی برنامه را مشاهده کنند، بسیار زیاد است.

راه حل دوم: تگ Script در ASP.NET Core اجازه‌ی ذکر تمام فایل‌های اسکریپت یک پوشه را نیز می‌دهد
 <script type="text/javascript" asp-src-include="*.js"></script>
هرچند این قابلیت جالب است و سبب الحاق یکجای تمام فایل‌های js موجود در پوشه‌ی wwwroot خواهد شد، اما پاسخگوی کار ما نخواهد بود؛ چون ترتیب قرارگیری این فایل‌ها مهم است.

راه حل واقعی
در اینجا کدهای کامل فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را که می‌تواند جایگزین فایل index.html تولیدی توسط Angular CLI باشد، ملاحظه می‌کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
    <title>ng2-lab</title>
    <base href="/">

    <environment names="Development">
    </environment>
    <environment names="Staging,Production">
        <link rel="stylesheet" asp-href-include="~/styles*.css" />
    </environment>
</head>
<body>
    @RenderBody()

<app-root></app-root>
<environment names="Development">
    <script type="text/javascript" src="/inline.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/polyfills.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/scripts.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/styles.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/vendor.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/main.bundle.js"></script>
</environment>
<environment names="Production,Staging">
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/inline*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/polyfills*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/scripts*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/vendor*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/main*.js"></script>
</environment>
</body>
</html>
در اینجا دو حالت توسعه و همچنین ارائه‌ی نهایی مدنظر قرار گرفته‌اند. در حالت توسعه، دقیقا از همان نام‌های ساده‌ی تولیدی استفاده شده‌است و در حالت ارائه‌ی نهایی چون نام فایل‌ها به صورت
[name].[hash].bundle.js
تولید می‌شوند، می‌توان قسمت هش را با * جایگزین کرد؛ مانند "asp-src-include="~/vendor*.js
همچنین باید دقت داشت که در حالت توسعه، تمام شیوه نامه‌های برنامه در فایل styles.bundle.js قرار می‌گیرند. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل وجود نداشته و با نام کلی styles*.css تولید می‌شود که باید در head صفحه قرار گیرد (مانند تنظیمات حالت تولید در Layout فوق).


اصلاح قسمت URL Rewrite برنامه

در حالت کار با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب، در اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه ممکن است آدرسی درخواست شود که معادل کنترلر و اکشن متدی را در برنامه‌ی سمت سرور نداشته باشد. در این حالت کاربر را به همان صفحه‌ی index.html هدایت می‌کنیم تا سیستم مسیریابی سمت کلاینت، کار نمایش آن صفحه را انجام دهد:
app.Use(async (context, next) =>
{
    await next();
    var path = context.Request.Path.Value;
    if (path != null &&
        context.Response.StatusCode == 404 &&
        !Path.HasExtension(path) &&
        !path.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Request.Path = "/index.html";
            await next();
        }
});
از آنجائیکه پس از اصلاحات فوق دیگر از این فایل استفاده نمی‌شود، باید تغییر ذیل را نیز اعمال کرد:
 //context.Request.Path = "/index.html";
context.Request.Path = "/"; // since we are using views/shared/_layout.cshtml now.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
نقدی بر کتاب «مرجع کامل entity framework 4.1»

کتاب «مرجع کامل entity framework 4.1» نوشته‌ی آقای راد نزدیک به یک ماهی است که منتشر شده است. فرصتی پیدا شد تا این کتاب حدودا 260 صفحه‌ای را مطالعه کنم و در ادامه توضیحاتی را پیرامون آن مطالعه خواهید کرد.

بررسی کتاب

در عنوان کتاب ذکر شده «مرجع کامل»؛ ولی خوب، 260 نمی‌تونه مرجع کامل باشه. بنابراین کمی رعایت اعتدال در کارهای بعدی لازم به نظر می‌رسد. همچنین یک مورد را هم همیشه در نشر کتب تخصصی در نظر داشته باشید: «ذکر شماره نگارش محصول» مورد نظر در عنوان کتاب، خیلی سریع کار شما را از مد افتاده خواهد کرد. خیالتان راحت باشد تا یک سال دیگر همینطور این شماره‌ها افزایش پیدا می‌کنند. خریداری هم که آنچنان اطلاعاتی از کل کار نداشته باشد، بر اساس همین شماره و بدون مطالعه متن، از خرید کتاب امتناع خواهد کرد.

  • فصل اول این کتاب به معرفی تاریخچه‌ی EF و لزوم استفاده از آن می‌پردازد. همچنین خلاصه‌ای از قابلیت‌های آن‌را همانند روش‌های model first ، database first و code first بیان می‌کند.
  • تمرکز فصل دوم بر نحوه‌ی استفاده از روش‌های model first و database first است به همراه نحوه‌ی تولید اسکریپت بانک اطلاعاتی در حالت model first.
  • فصل سوم کتاب به مرور جزئیات طراح EF در ویژوال استودیو جهت کار بهتر با موجودیت‌ها اختصاص دارد.
  • در فصل چهارم با روش‌های کوئری نویسی در EF آشنا خواهید شد. همچنین بر روی مباحث اجرای به تعویق افتاده و مفهوم آن هم بحث شده که بسیار ارزشمند است.
  • فصل پنجم کتاب به مباحث ثبت، حذف و به روز رسانی اطلاعات توسط EF اختصاص دارد. همچنین یک سری مباحث همانند سطح اول caching در NHibernate که در EF هم وجود دارد، بررسی شده است که البته نام آن در اینجا Object state و entity state است.
  • در فصل ششم در مورد نحوه‌ی نگاشت رویه‌های ذخیره شده SQL Server به اشیاء دات نتی بحث شده همچنین نحوه‌ی اجرا و استفاده از آن‌ها
  • فصل هفتم کتاب به ارتباطات بین موجود‌یت‌ها یا همان مباحث one to many و امثال آن اختصاص دارد به همراه نحوه‌ی تنظیمات آن در طراح EF در VS.NET
  • در فصل هشتم، به قالب‌های T4 پرداخته شده. ابتدا معرفی، سپس آشنایی با Syntax و نهایتا نحوه‌ی دستکاری و سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض T4 مرتبط با EF ارائه شده‌اند.
  • فصل نهم به بررسی کاملتر مبحث model first که در فصل دوم معرفی شده می‌پردازد. ایجاد موجودیت‌ها، نحوه‌ی تعریف ارتباطات و نهایتا ایجاد بانک اطلاعاتی از روی آن
  • فصل دهم آن به مباحث جدید EF در مورد Code first اختصاص دارد. این فصل واقعا ارزشمند است چون ... نتیجه‌ی تحقیق بوده نه ترجمه. تقریبا با تمام تاریخچه‌ی مرتبط با code first در EF، محل‌های دریافت فایل‌ها، ابزارهای کمکی، روش‌های کوئری گرفتن،نحوه‌ی ایجاد بانک اطلاعاتی از روی کد، تعیین اعتبار و غیره در طی یک فصل آشنا خواهید شد.
  • در فصل یازدهم آن مروری بر WCF Data services و پروتکل OData صورت گرفته است. نحوه‌ی ایجاد و سپس فراخوانی آن توسط یک کلاینت. در عنوان کتاب ذکر شده : «مرجع»، بنابراین به دنبال یک کتاب خودآموز قدم به قدم نباشید. این کتاب بیشتر به «معرفی» امکانات موجود در EF در طی 260 صفحه می‌پردازد که الزاما با توجه به تعداد صفحات کتاب، بعضی از موارد آن مانند این فصل آخر، از عمق لازم برخوردار نیستند ولی، حداقل سرنخ را به دست شما خواهند داد.


مزایا:
  •  به روز بودن مطالب آن
  •  آشنایی و تسلط مؤلف/مترجم به مطالبی که تهیه کرده. این مورد در فصل دهم آن مشهود است.
  •  زبان فارسی (بله! خیلی مهمه! هستند کسانی که چند گیگ، ببخشید چند صد گیگ (!)، eBook به زبان انگلیسی دارند ولی حتی یکی از آن‌ها را هم تمام نکرده‌اند)
  •  متن روان و سلیس
  •  کیفیت خوب کتاب، صفحه بندی و امثال آن


معایب:
  •  قیمت نزدیک به 8000 تومان برای کتاب 260 صفحه‌ای به نظر زیاد است. البته با بالا رفتن قیمت‌ها (برای مثال 4 برابر شدن قیمت یک عدد نان لواش از سال قبل تا به امسال!)، بالاخره ... خوب این مسایل را هم به همراه خواهد داشت.
  •  تصاویر موجود در کتاب عموما بیش از اندازه کوچک شده‌اند. این مورد خواندن تعدادی از آن‌ها را با مشکل مواجه کرده است.
  •  در مورد متد الحاقی معروف Include در EF من مطلبی را در این کتاب پیدا نکردم. این مورد به بحث عدم نیاز به join نویسی صریح در EF مرتبط می‌شود.
  •  در مورد نحوه‌ی استفاده از EF با سایر بانک‌های اطلاعاتی بحث نشده. کتاب فقط به SQL Server منحصر است.
  •  در یکی از فصل‌ها به الگوی Repository در حد نامبردن اشاره شده. این مورد برای خواننده‌ای که اطلاعاتی از موضوع ندارد، کافی نیست. می‌شد یک فصل را به آن اختصاص داد.


در کل خواندن کتاب «معرفی» EF 4.1 ، به کسانی که با Silverlight و WCF RIA Services سر و کار دارند (و کوئری‌های آن برایشان کمی گنگ است) و همچنین عموم علاقمندانی که می‌خواهند جایگزینی برای ADO.NET (در یک سطح بالاتر از آن البته) پیدا کنند توصیه می‌شود.



در حاشیه!

شاید بپرسید چرا این کتاب در 260 صفحه و چرا فقط در 1000 نسخه منتشر شده است. چرا اینقدر تعداد کتاب‌های تخصصی کم است. چرا بیشتر تمایل به چاپ کتاب‌های نصب ویندوز و امثال آن است تا مثلا کتاب EF 4.1 یا خدای نکرده NHibernate ! پاسخ هم در یک جمله خلاصه می‌شود: «نگرانی ناشر از بازگشت سرمایه»
این شما هستید که با پشتیبانی خود می‌توانید این امیدواری را به ناشرین کشور بدهید تا «جرات کنند» بیشتر به طرف کتاب‌های تخصصی بروند و این پشتیبانی با صرفا گفتن چقدر عالی، دست شما درد نکنه، خیلی خوب بود، باز هم از این کارها بکنید،‌ معنا پیدا نمی‌کند! باید لطف کنید و «خرید کنید». هیچ راه دیگری هم ندارد. الان چند عدد کتاب ASP.NET MVC 3.0 در کشور به زبان فارسی وجود دارد؟ چند عدد کتاب تخصصی SQL Server 2008 R2 را می‌توانید پیدا کنید؟ در مورد کتابخانه پردازش موازی دات نت 4 چطور؟ و ...
البته منهای نگرانی این بحث بازگشت سرمایه ، یک مورد دیگر هم سبب این نوع تاخیرها هست. یادم میاد کتاب الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا در سی شارپ رو که چند سال قبل به ناشر دادم نحوه‌ی پرداخت آن به این صورت بود: نزدیک به 10 درصد پشت جلد، در طی چند قسط، آن هم 6 ماه پس از انتشار عمومی کتاب! خوب همین شد که من دیگر به طرف این کار نرفتم. چون واقعا نوشتن، یک «کار» کامل است. باید وقت گذاشت (6 ماه حداقل یا بیشتر)، تحقیق کرد، ریاضت کشید و دست آخر 6 ماه پس از انتشار کتاب ... با توجه به اینکه کتاب رو که الان شما به دست ناشر می‌دید شاید یکسال دیگر منتشر شود (بسته به تعداد کاری که در دست دارد).
در هر حال، با تمام این تفاسیر، هستند کسانی که «امیدوارانه» نسبت به نوشتن کتاب‌های تخصصی مانند «مرجع کامل entity framework 4.1» اقدام می‌کنند و شما هم حداقل کاری که می‌توانید جهت حمایت از این نوع حرکات بکنید، «خرید است». در غیراینصورت مدام اینطرف اونطرف ننویسید که چرا کتاب WPF 4.0 یا WCF 4.0 به زبان فارسی نداریم. پشتیبانی نمی‌کنید؟! خوب ... نداریم! «همین!»
یک مورد دیگر هم هست البته. عده‌ای هستند که مثلا کلاس‌های میلیونی، جهت آموزش این مباحث برگزار می‌کنند. خوب این‌ها هم مسلما خوشحال نخواهند شد که مثلا کتاب WCF 4.0 و مباحث SOA مرتبط با آن به زبان فارسی منتشر شود یا حتی در این زمینه پیش قدم شوند. این هم هست!


نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
با اینکه نوع متدهایی که اطلاعات رو از سرور درخواست میکنه به صورت post تنظیم شده
 <script type="text/javascript">
        $(function() {
            $('#jqgStarWarsCharacters').jqGrid({
                url: '@Url.Action("Characters", "StarWars")',
                datatype: 'json',
                mtype: 'POST',
                cmTemplate: { align: 'center' },
                colNames: [ 'Name', 'Gender', 'Height', 'Weight', 'Birth Year', 'Skin Color', 'Hair Color', 'Eye Color' ],
                colModel: [
                            { name: 'Name' },
                            { name: 'Gender', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.genderFormatter },
                            { name: 'Height', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'Weight', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'BirthYear' },
                            { name: 'SkinColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.skinColorFormatter },
                            { name: 'HairColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.hairColorFormatter },
                            { name: 'EyeColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.eyeColorFormatter }
                          ],
                caption: 'StarWars Characters',
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['Gender'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: [false],
                    groupSummary: [true]
                },
                footerrow: true,
                userDataOnFooter: true,
                jsonReader: { repeatitems: false, id: 'Id' },
                pager: $('#jqgpStarWarsCharacters'),
                rowNum: 100,
                sortname: 'Id',
                sortorder: 'asc',
                viewrecords: true,
                height: '100%'
            });
        });
    </script>
ولی توی پوشه Network وقتی دیدم نوعش رو xml نمایش داده. همینطور متد دریافت اطلاعات از سمت سرور اصلا call نمیشه که بخواد پاسخ رو به هرشکلی برگردونه
کد نوشته شده در بالا در asp.net Core 2.2 درست کار می‌کرد ولی الان در asp.net core 3.0 بخش network این نمایش زیر رو داره
در این پروژه ارتقا از ASP . NET Core 2.2 به Core 3.0 کلا برای اینکه متدهای Ajax قبلی کار کنه تنظیمات خاص دیگری هم لازمه؟




توی startup پروژه هم با ارتقا به Core 3.0 متدها به صورت زیر نوشته شده که متد UseMVC قبلی رو حذف کردم

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews();
            services.AddRazorPages();
            services.AddControllers()
                .AddNewtonsoftJson();
        }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();
            app.UseStaticFiles();
 JqGridRequest.ParametersNames = new JqGridParametersNames() { PagesCount = "npage" }; app.UseRouting(); app.UseEndpoints(endpoints => { endpoints.MapDefaultControllerRoute(); endpoints.MapControllerRoute( name: "default", pattern: "{controller=JavaScript}/{action=Basics}"); endpoints.MapControllerRoute( name: "default2", pattern: "{controller=StarWars}/{action=Characters}/{id?}"); endpoints.MapRazorPages(); }); }



مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
EF Code first هربار در حین آغاز اجرای برنامه و اولین کوئری که به بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند، کار تشخیص روابط بین کلاس‌ها و همچنین نگاشت آن‌ها را به بانک اطلاعاتی، انجام می‌دهد. این مورد شاید با تعداد کم کلاس‌ها آنچنان به نظر نرسد، اما اگر تعداد کلاس‌های شما به بالای 200 عدد رسید، زمان آغاز برنامه آزار دهنده خواهد شد. راه حلی برای این مساله وجود دارد به نام ایجاد Viewهای متناظر با نگاشت‌ها و سپس کامپایل آن به عنوان جزئی از برنامه، که در ادامه نحوه انجام این‌کار را مرور خواهیم کرد.

بررسی ساختار pre-generated views

برای کامپایل نگاشت‌های EF در خود برنامه (بجای تولید پویای هربار آن‌ها)، ابتدا باید فایل edmx متناظر با مدل‌ها و روابط بین آن‌ها تشکیل شود:
    var ms = new MemoryStream();
    using (var writer = XmlWriter.Create(ms))
    {
        EdmxWriter.WriteEdmx(new Context(), writer);
    }
پس از اینکه edmx تشکیل شد، باید از ساختار فشرده آن سه جزء زیر را استخراج کرد:
الف) ssdl : storageModels
ب) csdl : conceptualModels
ج) msl : mappings

اینکار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
    var xDoc = XDocument.Load(ms);

    var ssdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
    var csdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
    var msl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
پس از آن باید محتوای این سه جزء را توسط متد Save هر کدام، در فایل‌های xml ایی ذخیره کرد و توسط ابزاری به نام EdmGen.exe که جزئی از  ویژوال استودیو است، فایل Context.Views.cs را تولید، به برنامه اضافه و سپس کامپایل کرد:
 EdmGen.exe /mode:ViewGeneration /incsdl:Context.csdl  /inmsl:Context.msl /inssdl:Context.ssdl /outviews:Context.Views.cs
بهتر است این پروسه هر بار که قرار است ارائه نهایی برنامه صورت گیرد، انجام شود.

علاوه بر این‌ها اگر علاقمند باشید که کار فایل EdmGen را شبیه سازی کنید، کلاس زیر این‌کار را انجام داده و قادر است خروجی vb یا cs متناظری را نیز تولید کند:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Design;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Mapping;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace EfUtils
{
    public static class PreGeneratedViewsWriter
    {
        public static void CreatePreGeneratedViewsFile(
                this DbContext contextInstance,
                LanguageOption language = LanguageOption.GenerateCSharpCode,
                string viewsFile = "Context.Views.cs",
                string edmxFile = "context.edmx",
                string ssdlFile = "context.ssdl.xml",
                string csdlFile = "context.csdl.xml",
                string mslFile = "context.msl.xml")
        {
            using (var contextViewsMemoryStream = new MemoryStream())
            {
                using (var edmxMemoryStream = new MemoryStream())
                {
                    var edmx = createEdmx(contextInstance, edmxFile, edmxMemoryStream);
                    var mappingItemCollection = createMappingItemCollection(ssdlFile, csdlFile, mslFile, edmx);
                    generateViews(language, viewsFile, contextViewsMemoryStream, mappingItemCollection);
                }
            }
        }

        private static void generateViews(LanguageOption language, string viewsFile, MemoryStream contextViewsMemoryStream, StorageMappingItemCollection mappingItemCollection)
        {
            var viewGenerator = new EntityViewGenerator // It's defined in System.Data.Entity.Design.dll
            {
                LanguageOption = language
            };
            using (var streamWriter = new StreamWriter(contextViewsMemoryStream))
            {
                var errors = viewGenerator.GenerateViews(mappingItemCollection, streamWriter).ToList();

                if (errors.Any())
                    throw new InvalidOperationException(errors.First().Message);

                contextViewsMemoryStream.Position = 0;
                using (var reader = new StreamReader(contextViewsMemoryStream))
                {
                    var codeData = reader.ReadToEnd();
                    File.WriteAllText(viewsFile, codeData);
                }
            }
        }

        private static StorageMappingItemCollection createMappingItemCollection(string ssdlFile, string csdlFile, string mslFile, XDocument edmx)
        {
            var ssdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
            ssdl.Save(ssdlFile);
            var storeItemCollection = new StoreItemCollection(new[] { ssdl.CreateReader() });

            var csdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
            csdl.Save(csdlFile);
            var edmItemCollection = new EdmItemCollection(new[] { csdl.CreateReader() });

            var msl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
            msl.Save(mslFile);

            var mappingItemCollection = new StorageMappingItemCollection(edmItemCollection, storeItemCollection, new[] { msl.CreateReader() });
            return mappingItemCollection;
        }

        private static XDocument createEdmx(DbContext contextInstance, string edmxFile, MemoryStream edmxMemoryStream)
        {
            var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
            using (var writer = XmlWriter.Create(edmxMemoryStream, settings))
            {
                EdmxWriter.WriteEdmx(contextInstance, writer);
            }
            File.WriteAllBytes(edmxFile, edmxMemoryStream.ToArray());

            edmxMemoryStream.Position = 0;
            var edmx = XDocument.Load(edmxMemoryStream);
            return edmx;
        }
    }
}
در اینجا همان مراحلی که عنوان شد، تکرار می‌شود. فایل edmx متناظر با وهله‌ای از DbContext برنامه، تولید شده و سه جزء آن استخراج می‌شوند. سپس این موارد به EntityViewGenerator موجود در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll ارسال شده و کد نهایی متناظر قابل کامپایل در برنامه تولید می‌گردد.
پس از تولید فایل Context.Views.cs یا Context.Views.vb، آن‌را به پروژه اضافه کنید.
اینبار نحوه استفاده از آن باید به صورت زیر باشد:
 Database.SetInitializer<MyContext>(null);
 از این جهت که تمام اطلاعات لازم جهت آغاز کار، در فایل تولیدی Context.Views وجود دارد و اکنون جزئی از فایل اجرایی برنامه است و نیازی به تکرار ساخت مجدد پویای آن نیست.

مرجع:
Entity Framework Code First View Generation Templates On Visual Studio Code Gallery

بازخوردهای دوره
معرفی پروژه NotifyPropertyWeaver
نیازی به مثال اضافه‌تری ندارد. بسته‌ی نیوگت مربوطه را نصب کنید. اینترفیس یاد شده را پیاده سازی کنید. برنامه را کامپایل کنید. فقط همین مراحل کافی هستند تا مابقی کدهای مرتبط، به صورت خودکار به فایل exe یا dll نهایی اضافه شوند.
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
نمایش بلادرنگ اعلامی به تمام کاربران در هنگام درج یک رکورد جدید به صورت notification
در ادامه می‌خواهیم مثالی را که در این مطلب مورد بررسی قرار گرفت، به صورتی تغییر دهیم که با ثبت یک آیتم جدید درون دیتابیس، یک notification، به تمامی کاربران متصل به هاب ارسال شود. همچنین با کلیک بر روی Notification سطر جدید نیز بلافاصله نمایش داده شود:

در این مثال برای نمایش پیام به صورت notification، از کتابخانه toastr استفاده می‌کنیم که از طریق nuget می‌توانید آن را به پروژه اضافه کنید:
PM> Install-Package toastr
کار با این کتابخانه خیلی ساده است؛ کافی است فایل‌های js و css آن را به فایل layout اضافه کرده و به این صورت از آن استفاده کنیم:
toastr.info("نمایش یک پیام - info");
toastr.success("نمایش یک پیام - success");
toastr.error("نمایش یک پیام - error");
toastr.warning("نمایش یک پیام - warning");
دستورات فوق خروجی‌های زیر را نمایش می‌دهد:

برای پیام‌های فوق نیز می‌توانید عنوانی را انتخاب کنید:
toastr.success("نمایش یک پیام - success", "عنوان");
اگر به فایل js این کتابخانه مراجعه کنید، می‌توانید مقادیر پیش‌فرض آن را برای نمایش یک پیام مشاهده کنید. برای سفارشی‌سازی آن نیز می‌توانید به این صورت عمل کنید:
toastr.options = {
            tapToDismiss: true,
            toastClass: 'toast',
            containerId: 'toast-container',
            debug: false,

            showMethod: 'fadeIn', //fadeIn, slideDown, and show are built into jQuery
            showDuration: 300,
            showEasing: 'swing', //swing and linear are built into jQuery
            onShown: undefined,
            hideMethod: 'fadeOut',
            hideDuration: 1000,
            hideEasing: 'swing',
            onHidden: undefined,

            extendedTimeOut: 1000,
            iconClasses: {
                error: 'toast-error',
                info: 'toast-info',
                success: 'toast-success',
                warning: 'toast-warning'
            },
            iconClass: 'toast-info',
            positionClass: 'toast-top-right',
            timeOut: 5000, // Set timeOut and extendedTimeOut to 0 to make it sticky
            titleClass: 'toast-title',
            messageClass: 'toast-message',
            target: 'body',
            closeHtml: '<button>&times;</button>',
            newestOnTop: true,
            preventDuplicates: false,
            progressBar: false
};
اکنون برای نمایش این نوع پیام‌ها در زمان اتصال به هاب (در واقع در زمان ثیت یک رکورد جدید) نیاز به ارسال پارامتر خاصی به سرور (از سمت کلاینت) نمی‌باشد. تنها باید کدهای سمت سرور یعنی هاب را به گونه‌ایی تغییر دهیم تا به محض فراخوانی SendNotification، آخرین رکورد ثبت شده در دیتابیس را به تمامی کلاینت‌های متصل به هاب ارسال کند:
public class NotificationHub : Hub
{
        private readonly IProductService _productService;

        public NotificationHub(IProductService productService)
        {
            _productService = productService;
        }

        public void SendNotification()
        {
            Clients.Others.ShowNotification(_productService.GetLastProduct());
        }
}
در سمت کلاینت نیز کدها همانند مثال قبل هستند؛ با این تفاوت که در متد سمت کلاینت باید اطلاعات ارسال شده از سمت سرور را با نمایش یک notification به کاربران اطلاع دهیم:
var notify = $.connection.notificationHub;
notify.client.showNotification = function (data) {
toastr.info("رکورد جدیدی ثبت گردید جهت نمایش اینجا کلیک کنید");
};
$.connection.hub.start().done(function () {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
});
تا اینجا همانند مثال قبلی عمل کردیم. یعنی به جای نمایش یک alert بوت‌استرپ، از کتابخانه toastr استفاده گردید. در مثال قبلی کاربر برای دیدن تغییرات می‌بایستی یکبار صفحه را ریفرش کند، اکنون می‌خواهیم کاربر بعد از کلیک بر روی پیام، بلافاصله سطر جدید را نیز مشاهده کند:
var positionClasses = {
            topRight: 'toast-top-right',
            bottomRight: 'toast-bottom-right',
            bottomLeft: 'toast-bottom-left',
            topLeft: 'toast-top-left',
            topCenter: 'toast-top-center',
            bottomCenter: 'toast-bottom-center'
        };
        var notify = $.connection.notificationHub;
        notify.client.showNotification = function (data) {
            toastr.options = {
                showDuration: 300,
                positionClass: positionClasses.bottomRight,
                onclick: function () {
                    $('#table tr:last').after("<tr>" +
                    "<td>" + data.Title + "</td>" +
                    "<td>" + data.Description + "</td>" +
                    "<td>" + data.Price + "</td>" +
                    "<td>" + data.Category + "</td>" +
                    "<td>  </td>" +
                    "</tr>");

                }
            };
            toastr.info("رکورد جدیدی ثبت گردید جهت نمایش اینجا کلیک کنید");
            
            
        };
        $.connection.hub.start().done(function () {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
});
همانطور که مشاهده می‌کنید از onClick برای toastr استفاده کرده‌ایم. با این callback گفته‌ایم که اگر بر روی پیام کلیک شد، اطلاعات را به صورت یک سطر جدید به جدول اضافه کن:
onclick: function () {
                    $('#table tr:last').after("<tr>" +
                    "<td>" + data.Title + "</td>" +
                    "<td>" + data.Description + "</td>" +
                    "<td>" + data.Price + "</td>" +
                    "<td>" + data.Category + "</td>" +
                    "<td>  </td>" +
                    "</tr>");

}
مقادیر به صورت یک شیء جاوااسکریپتی برگردانده خواهند شد:
data {Id: 12, Title: "Item1", Description: "Des", Price: 100000, Category: 0}
که توسط data می‌توانیم به هر کدام از فیلدها، جهت نمایش در خروجی، دسترسی داشته باشیم.
دریافت سورس مثال جاریShowAlertSignalR