مطالب
روش بهینه‌ی بررسی خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌ها در NET 5.0.
پیشتر مطلب «Count یا Any » را در این سایت مطالعه کرده‌اید که در پایان آن این نتیجه گیری صورت گرفته‌است:
«از این پس حین استفاده از انواع و اقسام لیست‌ها، آرایه‌ها، IEnumerable‌ها و امثال آن‌ها، جهت بررسی خالی بودن یا نبودن آن‌ها تنها از متد Any فراهم شده توسط LINQ استفاده نمائید.»

اکنون پس از سال‌ها، قصد داریم صحت این مساله را با NET 5.0. بررسی کنیم که آیا هنوز هم متد Any، بهترین متد بررسی خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌های NET 5.0. است یا خیر؟


نحوه‌ی بررسی کارآیی روش‌های مختلف خالی بودن مجموعه‌ها و آرایه‌ها در C# 9.0

در ابتدا یک لیست، یک Enumerable و یک آرایه را به صورت زیر مقدار دهی می‌کنیم و هر سه‌ی این‌ها می‌توانند نال هم باشند:
private IList<int>? _idsList;
private IEnumerable<int>? _idsEnumerable;
private int[]? _idsArray;

[GlobalSetup]
public void Setup()
{
    _idsEnumerable = Enumerable.Range(0, 10000);
    _idsList = _idsEnumerable.ToList();
    _idsArray = _idsEnumerable.ToArray();
}

اکنون که C# 9.0 در اختیار ما است به همراه pattern matching و همچنین Null Conditional Operator و غیره، می‌توان روش‌های زیر را برای بررسی خالی بودن این مجموعه‌ها و آرایه‌ها بکار گرفت:
1- استفاده از Null coalescing برای بررسی نال بودن مجموعه و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
var list = _idsList ?? new List<int>();
if (list.Any() is false) { }

2- استفاده از pattern matching برای بررسی نال بودن مجموعه و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList is null || _idsList.Any() is false) { }

3- استفاده از روش سنتی مقایسه‌ی مستقیم با null و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList == null || _idsList.Any() is false) { }

4- استفاده از Null Conditional Operator برای بررسی نال بودن و سپس استفاده از متد Any برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList?.Any() is false) { }

5- استفاده از pattern matching برای بررسی مقدار خاصیت Count یک لیست یا آرایه. البته Enumerable‌ها به همراه این خاصیت نیستند و یا باید آن‌ها را به لیست و یا آرایه تبدیل کرد و یا می‌توان متد ()Count آن‌ها را فراخوانی نمود:
if (_idsList is { Count: > 0 } is false) { }

6- استفاده از Null Conditional Operator برای بررسی نال بودن و سپس استفاده از مقدار خاصیت Count لیست، برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList?.Count == 0) { }

7- استفاده از روش سنتی مقایسه‌ی مستقیم با null و سپس استفاده از مقدار خاصیت Count لیست، برای بررسی خالی بودن آن:
if (_idsList == null || _idsList.Count == 0) { }


کدهای کامل این بررسی به صورت زیر هستند: AnyCountBenchmark.zip

ابتدا ارجاعی به BenchmarkDotNet به برنامه اضافه شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
    <Nullable>enable</Nullable>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.12.1" />
  </ItemGroup>
</Project>

و سپس کدهای زیر، بررسی کارآیی روش‌های مختلف تعیین خالی بودن مجموعه‌ها را انجام می‌دهند:
using BenchmarkDotNet.Running;

namespace AnyCountBenchmark
{
    public static class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
#if DEBUG
            System.Console.WriteLine("Please set the project's configuration to Release mode first.");
#else
            BenchmarkRunner.Run<Scenarios>();
#endif
        }
    }
}

به همراه سناریوهای مختلف زیر:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;
using BenchmarkDotNet.Order;

namespace AnyCountBenchmark
{
    [SimpleJob(RuntimeMoniker.NetCoreApp50)]
    [Orderer(SummaryOrderPolicy.FastestToSlowest, MethodOrderPolicy.Declared)]
    [RankColumn]
    public class Scenarios
    {
        private IList<int>? _idsList;
        private IEnumerable<int>? _idsEnumerable;
        private int[]? _idsArray;

        [GlobalSetup]
        public void Setup()
        {
            _idsEnumerable = Enumerable.Range(0, 10000);
            _idsList = _idsEnumerable.ToList();
            _idsArray = _idsEnumerable.ToArray();
        }

        #region Any_With_Null_coalescing
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var list = _idsList ?? new List<int>();
            if (list.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var array = _idsArray ?? Array.Empty<int>();
            if (array.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_coalescing()
        {
            var enumerable = _idsEnumerable ?? Enumerable.Empty<int>();
            if (enumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_With_Is_Null_Check
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsList is null || _idsList.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsArray is null || _idsArray.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Is_Null_Check()
        {
            if (_idsEnumerable is null || _idsEnumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_Any_With_Null_Equality_Check
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsList == null || _idsList.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsArray == null || _idsArray.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsEnumerable == null || _idsEnumerable.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Any_With_Null_Conditional_Operator
        [Benchmark]
        public void List_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsList?.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsArray?.Any() is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Any_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsEnumerable?.Any() is false) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Pattern_Matching
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Pattern_Matching()
        {
            if (_idsList is { Count: > 0 } is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Pattern_Matching()
        {
            if (_idsArray is { Length: > 0 } is false) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Pattern_Matching()
        {
            var list = _idsEnumerable?.ToList();
            if (list is { Count: > 0 } is false) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Null_Conditional_Operator
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsList?.Count == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsArray?.Length == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Null_Conditional_Operator()
        {
            if (_idsEnumerable?.Count() == 0) { }
        }
        #endregion

        #region Count_With_Null_Equality_Check
        [Benchmark]
        public void List_Count_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsList == null || _idsList.Count == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Array_Length_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsArray == null || _idsArray.Length == 0) { }
        }

        [Benchmark]
        public void Enumerable_Count_With_Null_Equality_Check()
        {
            if (_idsEnumerable == null || _idsEnumerable.Count() == 0) { }
        }
        #endregion
    }
}
یکبار اجرای آن، نتیجه‌ی زیر را به همراه داشت:


نتایج حاصل:

- بررسی خالی بودن آرایه‌ها، بسیار سریعتر از بررسی خالی بودن لیست‌ها و این مورد نیز سریعتر از Enumerable‌ها است.
- اگر از آرایه‌ها و یا لیست‌ها استفاده می‌کنید، بررسی خاصیت Length و یا خاصیت Count آن‌ها، بسیار سریعتر از بکارگیری متد Any بر روی آن‌ها است.
- اگر از Enumerableها استفاده می‌کنید، استفاده از متد Any بر روی آن‌ها، بسیار سریعتر از بکارگیری متد ()Count و یا تبدیل آن‌ها به لیست و سپس بررسی خاصیت Count آن‌ها است.
- بررسی نال بودن با pattern matching یا همان is null، نسبت به روشی سنتی استفاده‌ی از null ==، سریعتر است. علت آن‌را در مطلب «روش ترجیح داده شده‌ی مقایسه مقادیر اشیاء با null از زمان C# 7.0 به بعد» می‌توانید مطالعه کنید.

بنابراین برای بررسی خالی بودن آرایه‌ها و لیست‌ها، بهتر است از خاصیت Length و یا Count آن‌ها استفاده کرد و برای Enumerableها از متد ()Any.
مطالب
بررسی امکانات Bootstrap 4
دنیای وب کلاینت، در اواخر سال میلادی جاری دستخوش تغییرات بسیاری خواهد شد. از جهتی JavaScript با بروز رسانی موتور خود با نام و نسخه‌ی javascript ecmascript 6 ظاهرا قصد دارد تا تغییرات شگرفی را در دنیای اسکریپتی آشفته‌ی کلاینت بدهد. به همین علت فریم ورک‌های SPA یا single page app همانند AngularJs نیز با به‌روز رسانی نسخه‌ی جاوااسکریپت، ظاهرا مجبورند تا هسته‌ی فریم ورک‌های خود را یک آب و جاروی اساسی کنند. البته AngularJs در نسخه‌های 1.X مشکلاتی داشته است که در نسخه‌ی 2.0 غالب آنها رفع خواهند شد. از طرفی این اتفاقات تنها شامل فریم‌ورک‌های مبتنی بر جاوا‌اسکریپت نمی‌شود و Twitter نیز قصد دارد تا نسخه‌ی جدید Bootstrap را ارائه کند. چند وقتی هست که وب‌سایت رسمی Bootstrap در بالای صفحه‌ی اصلی خود پیغام Aww yeah, Bootstrap 4 is coming را مبنی بر آمدن نسخه‌ی 4 منتشر کرده است.
در این مقاله قصد داریم تا به بررسی امکانات Bootstrap 4 بپردازیم. اطلاعاتی که بنده قصد دارم در اختیار شما قرار دهم، مطالبی است که از چند بلاگ مانند وبلاگ رسمی Bootstrap برداشت شده است.
در ابتدای مطب معرفی Bootstrap 4 alpha این نوشته فروتنانه، شما را مجذوب خود خواهد کرد:
Bootstrap 4 در واقع یک اقدام بزرگ بود که پس از یک سال توسعه، بزرگی این اقدام در خط به خط کدها احساس می‌گردد. تصمیم گرفتیم تا نسخه‌ی اولیه‌ی آن را به اشتراک بگذاریم و انتقادات و پیشنهادات شما را بشنویم. برای بهبود و پیشرفت در این زمینه، بسیاری از اخبار مرتبط را در اختیار شما قرار می‌دهیم. امیدواریم که ما را در بهتر شدن یاری کنید.

امکانات جدید Bootstrap

انتقال از Less به Sass

در نسخه‌ی جدید، شما با استفاده از Sass قادر هستید تا بجای Less، کدهای استایل خود را به این صورت کامپایل و شخصی‌سازی نمایید. البته در Bootstrap 3 این امکان وجود نداشت ولی به صورت جداگانه و البته رسمی منتشر و در GitHub قرار داده شده بود.

بهبود grid system مبتنی بر "rems"

استفاده از سیستم grid همچنان با همان syntax پیشین استفاده می‌شود، اما کمی تغییر در معماری آن حاصل شده است. به عنوان مثال شما هنوز هم قادر به پیاده سازی سیستم مبتنی بر 12 ستون با استفاده از grid، یا تغییر عرض صفحه با استفاده از container و یا سیستم nested rows هستید.
اما چیز جدیدی که اضافه شده در container و یا به نوعی تغییر کلی در گرید بندی بنا به سایز دستگاههای مختلف است. بگذارید با یک مثال ببینیم که کار جدید صورت گرفته به چه شکلی است. در این مثال در Codepen چگونگی تغییر فونت سایز و سپس تغییر container را مشاهده می‌کنید. تا کنون شما قطعا از px، em  و pt برای تغییر ابعاد استفاده کرده‌اید. در bootstrap 4 تمام این اندازه‌ها مبتنی بر واحدی با نام rem است. این مفهوم خیلی آسان و قابل درک است. به این صورت که با استفاده از rem، تمامی font-sizeها وابسته به root element خواهند شد. بنابراین اگر شما یک وب سایت مبتنی بر Bootstrap 4 را Inspect کنید، خواهید دید که HTML tag دارای فونت سایز 16px است و باقی تگ‌ها بر این مقیاس وابسته هستند. به عنوان مثال تگ p دارای فونت سایز 1em است، یعنی همان 16px. و یا تگ h1 به صورت زیر خواهد بود:
h1 { /* 16 * 2.5 = 40px */
}
شاید بتوان گفت که مهم‌ترین دلیل این حرکت، ساده‌تر کردن فرایند بزرگ و کوچک کردن scale برای دستگاه‌های مختلف است. شما به سادگی قادرید که HTML tag را به سایز کوچک‌تر یا بزرگ‌تر تغییر دهید تا تمامی محتویات نیز به همان مقدار تغییر کنند. البته این نکته قابل توجه است که این تغییر از px به واحد rem تنها شامل font-sizeها نبوده و شامل تمامی scalingها مانند margin، padding و ... نیز می‌شود.

تغییر panel و wells به cards

در Bootstrap جدید، مجموعه‌ی پنل‌ها و wellها به یک ساختار جامع‌تر به نام Cards تبدیل گشته‌اند. این مجموعه به عنوان یک container محتویات که هم قابل انعطاف و هم قابل توسعه است معرفی شده است. همانطور که در اسناد مربوط به این مجموعه مشاهده می‌کنید، چندین مجموعه مانند list box‌ها و thumbnailها نیز در Card قرار گرفته‌اند. در این مجموعه، optionهای متفاوتی برای header و footer، و یا حالات متفاوت قرارگیری محتوا، حالت‌های مختلف back ground در نظر گرفته شده است.

Reset Component جایگزینی برای normalize.css

قبلا Bootstrap از Normalize.css جهت reset کردن محتویات css خود استفاده می‌کرد. Normalize در حقیقت یک مجموعه از قوانین CSS مینیفای شده است که تمامی استایل‌های پیش‌فرض مرورگر‌ها را به یک حالت پایدار reset می‌کند. معمولا همه‌ی مرورگر‌ها یک stylesheet از پیش تعریف شده‌ای دارند که برای وب‌سایت‌هایی که هیچ استایلی ندارند معمولا قابل مشاهده است. به عنوان مثال غالب مرورگرها به صورت پیش‌فرض لینک‌ها را به صورت آبی رنگ با underline نمایش می‌دهند و اینکه یک border خاص به جداول می‌دهند. با استفاده از css reset ها، تمامی استایل‌های از پیش تعیین شده‌ی مرورگرها null می‌شوند. این قابلیت به ما کمک می‌کند که راحت‌تر بتوانیم یک صفحه‌ی cross-browser ایجاد نماییم.
حال اینکه در Bootstrap جدید نوعی دیگر جایگزین Normalize شده است که reboot نام نهاده شده و محتویات آن در GitHub  موجود است. به نوعی می‌توان گفت که یک سری base style و resetها در این یک فایل ریخته شده که reboot نام دارد. این امر می‌تواند کمک بسیاری در Customize کردن موارد توسط خود توسعه دهنده کند.
ادامه دارد...
نظرات مطالب
ایجاد ایندکس منحصربفرد بر روی چند فیلد با هم در EF Code first
با روش Fluent
- تک ستونی:
modelBuilder.Entity<People>()  
    .Property(x => x.Firstname)
    .HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new IndexAttribute("ix_people_firstname")));
- چند ستونی:
modelBuilder.Entity<People>()  
    .Property(x => x.Firstname)
    .HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new IndexAttribute("ix_people_fullname", 1)));
modelBuilder.Entity<People>()  
    .Property(x => x.Lastname)
    .HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new IndexAttribute("ix_people_fullname", 2)));
- منحصربفرد:
modelBuilder.Entity<People>()  
    .Property(x => x.NationalInsuranceNo)
    .HasColumnAnnotation("Index",
        new IndexAnnotation(new IndexAttribute("ix_people_nationalinsurance") {IsUnique = true}));
- نوع Clustered 
modelBuilder.Entity<People>()  
    .Property(x => x.Id)
    .HasColumnAnnotation("Index",
        new IndexAnnotation(new IndexAttribute("ix_people_nationalinsurance") { IsClustered = true}));
مطالب
تبادل داده ها بین لایه ها- قسمت اول

معماری لایه بندی شده، یک معماری بسیار همه گیر می‌باشد. به این خاطر که به راحتی SOC ، decoupling و قدرت درک کد را بسیار بالا می‌برد. امروزه کمتر برنامه نویس و فعال حوضه‌ی نرم افزاری است که با لایه‌های کلی و وظایف آنها آشنا نباشد ( UI layer آنچه که ما می‌بینیم، middle layer   برای مقاصد منطق کاری، data access layer برای هندل کردن دسترسی به داده‌ها). اما مسئله ای که بیشتر برنامه نویسان و توسعه دهندگان نرم افزار با استاندارد‌های آن آشنا نیستند، راه‌های تبادل داده‌ها مابین layer ‌ها می‌باشد. در این مقاله سعی داریم راه‌های تبادل داده‌ها را مابین لایه‌ها، تشریح کنیم. 

Layers  و Tiers با هم متفاوت هستند

Layer  با Tier متفاوت است. هنگامیکه در مورد مفهوم layer و Tier دچار شک شدید، دیاگرام ذیل می‌تواند به شما بسیار کمک کند. layer به مجزاسازی منطقی کد و Tier هم به مجزا سازی فیزیکی در ماشین‌های مختلف اطلاق می‌شود. توجه داشته باشید که این نکته یک شفاف سازی کلی در مورد یک مسئله مهم بود.


داده‌های وارد شونده( incoming ) و خارج شونده( outgoing )

ما باید تبادل داده‌ها را از دو جنبه مورد بررسی قرار دهیم؛ اول اینکه داده‌ها چگونه به سمت لایه Data Access می‌روند، دوم اینکه داده‌ها چگونه به لایه UI پاس می‌شوند، در ادامه شما دلیل این مجزا سازی را درک خواهید کرد. 

روش اول: Non-uniform

این روش اولین روش و احتمالا عمومی‌ترین روش می‌باشد. خوب، اجازه دهید از لایه‌ی UI به لایه DAL شروع کنیم. داده‌ها از لایه UI به Middle با استفاده از getter ‌ها و setter ‌ها ارسال خواهد شد. کد ذیل این مسئله را به روشنی نمایش می‌دهد.

Customer objCust = new Customer();
objCust.CustomerCode = "c001";
objCust.CustomerName = "Shivprasad";

بعد از آن، از لایه Middle  به لایه Data Access داده‌ها با استفاده از مجزاسازی به وسیله comma و آرایه‌ها و سایر روش‌های  non-uniform پاس داده می‌شوند. در کد ذیل به متد Add دقت کنید که چگونه فراخوانی به لایه Data Access را با استفاده از پارامتر‌های ورودی انجام می‌دهد. 

public class Customer
{
    private string _CustomerName = "";
    private string _CustomerCode = "";
    public string CustomerCode
    {
        get { return _CustomerCode; }
        set { _CustomerCode = value; }
    }
    public string CustomerName
    {
        get { return _CustomerName; }
        set { _CustomerName = value; }
    }
    public void Add()
    {
        CustomerDal obj = new CustomerDal();
        obj.Add(_CustomerName,_CustomerCode);
    }
}

کد ذیل، متد add در لایه Data Access را با استفاده از دو متد نمایش می‌دهد. 

public class CustomerDal
{
    public bool Add(string CustomerName,string CustomerCode)
    {
        // Insert data in to DB
    }
}

بنابراین اگر بخواهیم  به صورت خلاصه نحوه پاس دادن داده‌ها را در روش non-uniform  بیان کنیم، شکل ذیل به زیبایی این مسئله را نشان می‌دهد. 

· از لایه UI به لایه Middle  با استفاده از setter و getter

· از لایه Middle به لایه  data access با استفاده از comma ، input ، array 

حال نوبت این است بررسی کنیم که چگونه داده‌ها از DAL به UI   در روش non-uniform پاس خواهند شد. بنابراین اجازه دهید که اول از UI شروع کنیم. از لایه UI داده‌ها با استفاده از object ‌های لایه Middle  واکشی می‌شوند.   

Customer obj = new Customer();
List<Customer> oCustomers = obj.getCustomers();

از لایه Middle هم داده‌ها با استفاده از dataset ، datatable و xml پاس خواهند شد. مهمترین مسئله برای لایه middle ، loop بر روی dataset و تبدیل آن به strong type object  ها می‌باشد. برای مثال می‌توانید کد تابع getCustomers که بر روی dataset ، loop می‌زند و یک لیست از Customer ‌ها را آماده می‌کند در ذیل مشاهده کنید. این تبدیل باید انجام شود، به این دلیل که UI به کلاس‌های strongly typed دسترسی دارد. 

public class Customer
{
    private string _CustomerName = "";
    private string _CustomerCode = "";
    public string CustomerCode
    {
        get { return _CustomerCode; }
        set { _CustomerCode = value; }
    }
    public string CustomerName
    {
        get { return _CustomerName; }
        set { _CustomerName = value; }
    }
    public List<Customer> getCustomers()
    {
        CustomerDal obj = new CustomerDal();
        DataSet ds = obj.getCustomers();
        List<Customer> oCustomers = new List<Customer>();
        foreach (DataRow orow in ds.Tables[0].Rows)
        {
            // Fill the list
        }
        return oCustomers;
    }
}

با انجام این تبدیل به یکی از بزرگترین اهداف معماری لایه بندی شده می‌رسیم؛ یعنی اینکه « UI نمی‌تواند به طور مستقیم به کامپوننت‌های لایه Data Access مانند ADO.NET ، OLEDB و غیره دستیابی داشته باشد. با این روش اگر ما در ادامه متدولوژی Data Access را تغییر دهیم تاثیری بر روی لایه UI نمی‌گذارد.» آخرین مسئله اینکه کلاس CustomerDal یک Dataset  را با استفاده از ADO.NET بر می‌گرداند و Middle از آن استفاده می‌کند. 

public class CustomerDal
{
    public DataSet getCustomers()
    {
        // fetch customer records
        return new DataSet();
    }
}

حال اگر بخواهیم حرکت داده‌ها را به لایه UI، به صورت خلاصه بیان کنیم، شکل ذیل کامل این مسئله را نشان می‌دهد. 

· داده‌ها از لایه DAL به لایه  Middle با استفاده از Dataset ، Datareader ،  XML ارسال خواهند شد. 

· از لایه Middle به UI  از strongly typed classes استفاده می‌شود. 


مزایا و معایب روش non-uniform

یکی از مزایای non-uniform

· به راحتی قابل پیاده سازی می‌باشد، در مواردی که روش data access تغییر نمی‌کند این روش کارآیی لازم را دارد.

تعدادی از معایب  این روش

· به خاطر اینکه یک ساختار uniform نداریم، بنابراین نیاز داریم که همیشه در هنگام عبور از یک لایه به یک لایه‌ی دیگر از یک ساختار به یک ساختار دیگر تبدیل را انجام دهیم.

· برنامه نویسان از روش‌های خودشان برای پاس دیتا استفاده می‌کنند؛ بنابراین این مسئله خود باعث پیچیدگی می‌شود.

· اگر برای مثال شما بخواهید متدولوژی Data Access خود را تغییر دهید، تغییرات بر تمام لایه‌ها تاثیر می‌گذارد. 

مطالب
توزیع یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5 روی Windows Azure
این مقاله به شما نشان می‌دهد چگونه یک اپلیکیشن وب ASP.NET MVC 5 بسازید که کاربران را قادر می‌سازد با اطلاعات Facebook یا Google احراز هویت شده و به سایت وارد شوند. همچنین این اپلیکیشن را روی Windows Azure توزیع (Deploy) خواهید کرد.
می توانید بصورت رایگان یک حساب کاربری Windows Azure بسازید. اگر هم Visual Studio 2013 را ندارید، بسته SDK بصورت خودکار Visual Studio 2013 for Web را نصب می‌کند. پس از آن می‌توانید به توسعه رایگان اپلیکیشن‌های Azure بپردازید، اگر می‌خواهید از Visual Studio 2012 استفاده کنید به این مقاله مراجعه کنید. این مقاله نسبت به لینک مذکور بسیار ساده‌تر است.
این مقاله فرض را بر این می‌گذارد که شما هیچ تجربه ای در کار با Windows Azure ندارید. در انتهای این مقاله شما یک اپلیکیشن مبتنی بر داده (data-driven) و امن خواهید داشت که در فضای رایانش ابری اجرا می‌شود.
چیزی که شما یاد می‌گیرید:
  • چطور یک اپلیکیشن وب ASP.NET MVC 5 بسازید و آن را روی یک وب سایت Windows Azure منتشر کنید.
  • چگونه از OAuth، OpenID و سیستم عضویت ASP.NET برای ایمن سازی اپلیکیشن خود استفاده کنید.
  • چگونه از API جدید سیستم عضویت برای مدیریت اعضا و نقش‌ها استفاده کنید.
  • چگونه از یک دیتابیس SQL برای ذخیره داده‌ها در Windows Azure استفاده کنید.
شما یک اپلیکیشن مدیریت تماس (Contact Manager) ساده خواهید نوشت که بر پایه ASP.NET MVC 5 بوده و از Entity Framework برای دسترسی داده استفاده می‌کند. تصویر زیر صفحه ورود نهایی اپلیکیشن را نشان می‌دهد.

توجه: برای تمام کردن این مقاله به یک حساب کاربری Windows Azure نیاز دارید، که بصورت رایگان می‌توانید آن را بسازید. برای اطلاعات بیشتر به Windows Azure Free Trial مراجعه کنید.

در این مقاله:

  • برپایی محیط توسعه (development environment)
  • برپایی محیط Windows Azure
  • ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5
  • توزیع اپلیکیشن روی Windows Azure
  • افزودن یک دیتابیس به اپلیکیشن
  • افزودن یک OAuth Provider
  • استفاده از Membership API
  • توزیع اپلیکیشن روی Windows Azure
  • قدم‌های بعدی


برپایی محیط توسعه

برای شروع Windows Azure SDK for .NET را نصب کنید. برای اطلاعات بیشتر به Windows Azure SDK for Visual Studio 2013 مراجعه کنید. بسته به اینکه کدام یک از وابستگی‌ها را روی سیستم خود دارید، پروسه نصب می‌تواند از چند دقیقه تا نزدیک دو ساعت طول بکشد. توسط Web Platform می‌توانید تمام نیازمندی‌های خود را نصب کنید.

هنگامی که این مرحله با موفقیت به اتمام رسید، تمام ابزار لازم برای شروع به کار را در اختیار دارید.


برپایی محیط Windows Azure

در قدم بعدی باید یک وب سایت Windows Azure و یک دیتابیس بسازیم.
ایجاد یک وب سایت و دیتابیس در Windows Azure

وب سایت Windows Azure شما در یک محیط اشتراکی (shared) میزبانی می‌شود، و این بدین معنا است که وب سایت‌های شما روی ماشین‌های مجازی (virtual machines) اجرا می‌شوند که با مشتریان دیگر Windows Azure به اشتراک گذاشته شده اند. یک محیط میزبانی اشتراکی گزینه ای کم هزینه برای شروع کار با رایانش‌های ابری است. اگر در آینده ترافیک وب سایت شما رشد چشم گیری داشته باشد، می‌توانید اپلیکیشن خود را طوری توسعه دهید که به نیازهای جدید پاسخگو باشد و آن را روی یک ماشین مجازی اختصاصی (dedicated VMs) میزبانی کنید. اگر معماری پیچیده‌تری نیاز دارید، می‌توانید به یک سرویس Windows Azure Cloud مهاجرت کنید. سرویس‌های ابری روی ماشین‌های مجازی اختصاصی اجرا می‌شوند که شما می‌توانید تنظیمات آنها را بر اساس نیازهای خود پیکربندی کنید.
Windows Azure SQL Database یک سرویس دیتابیس رابطه ای (relational) و مبتنی بر Cloud است که بر اساس تکنولوژی‌های SQL Server ساخته شده. ابزار و اپلیکیشن هایی که با SQL Server کار می‌کنند با SQL Database نیز می‌توانند کار کنند.

  • روی Web Site  و سپس Custom Create  کلیک کنید.

  • در مرحله Create Web Site  در قسمت URL  یک رشته وارد کنید که آدرسی منحصر بفرد برای اپلیکیشن شما خواهد بود. آدرس کامل وب سایت شما، ترکیبی از مقدار این فیلد و مقدار روبروی آن است.

  • در لیست Database گزینه Create  a free 20 MB SQL Database  را انتخاب کنید.
  • در لیست Region  همان مقداری را انتخاب کنید که برای وب سایت تان انتخاب کرده اید. تنظیمات این قسمت مشخص می‌کند که ماشین مجازی (VM) شما در کدام مرکز داده (data center) خواهد بود.
  • در قسمت DB Connection String Name  مقدار پیش فرض DefaultConnection  را بپذیرید.
  • دکمه فلش پایین صفحه را کلیک کنید تا به مرحله بعد، یعنی مرحله Specify Database Settings  بروید.
  • در قسمت Name  مقدار ContactDB  را وارد کنید (تصویر زیر).
  • در قسمت Server  گزینه New SQL Database Server  را انتخاب کنید. اگر قبلا دیتابیس ساخته اید می‌توانید آن را از کنترل dropdown انتخاب کنید.
  • مقدار قسمت Region  را به همان مقداری که برای ایجاد وب سایت تان تنظیم کرده اید تغییر دهید.
  • یک Login Name  و Password  مدیر (administrator) وارد کنید. اگر گزینه  New SQL Database server را انتخاب کرده اید، چنین کاربری وجود ندارد و در واقع اطلاعات یک حساب کاربری جدید را وارد می‌کنید تا بعدا هنگام دسترسی به دیتابیس از آن استفاده کنید. اگر دیتابیس دیگری را از لیست انتخاب کرده باشید، اطلاعات یک حساب کاربری موجود از شما دریافت خواهد شد. در مثال این مقاله ما گزینه Advanced  را رها می‌کنیم. همچنین در نظر داشته باشید که برای دیتابیس‌های رایگان تنها از یک Collation می‌توانید استفاده کنید.

دکمه تایید پایین صفحه را کلیک کنید تا مراحل تمام شود.

تصویر زیر استفاده از یک SQL Server و حساب کاربری موجود (existing) را نشان می‌دهد.

پرتال مدیریتی پس از اتمام مراحل، به صفحه وب سایت‌ها باز می‌گردد. ستون Status نشان می‌دهد که سایت شما در حال ساخته شدن است. پس از مدتی (معمولا کمتر از یک دقیقه) این ستون نشان می‌دهد که سایت شما با موفقیت ایجاد شده. در منوی پیمایش سمت چپ، تعداد سایت هایی که در اکانت خود دارید در کنار آیکون Web Sites نمایش داده شده است، تعداد دیتابیس‌ها نیز در کنار آیکون SQL Databases نمایش داده می‌شود.


یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5 بسازید

شما یک وب سایت Windows Azure ساختید، اما هنوز هیچ محتوایی در آن وجود ندارد. قدم بعدی ایجاد یک اپلیکیشن وب در ویژوال استودیو و انتشار آن است. ابتدا یک پروژه جدید بسازید.

نوع پروژه را ASP.NET Web Application انتخاب کنید.

نکته: در تصویر بالا نام پروژه "MyExample" است اما حتما نام پروژه خود را به "ContactManager" تغییر دهید. قطعه کدهایی که در ادامه مقاله خواهید دید نام پروژه را ContactManager فرض می‌کنند.

در دیالوگ جدید ASP.NET نوع اپلیکیشن را MVC انتخاب کنید و دکمه Change Authentication را کلیک کنید.

گزینه پیش فرض Individual User Accounts را بپذیرید. برای اطلاعات بیشتر درباره متدهای دیگر احراز هویت به این لینک مراجعه کنید. دکمه‌های OK را کلیک کنید تا تمام مراحل تمام شوند.


تنظیم تیتر و پاورقی سایت

  • فایل Layout.cshtml_   را باز کنید. دو نمونه از متن "My ASP.NET MVC Application" را با عبارت "Contact Manager" جایگزین کنید.
  • عبارت "Application name" را هم با "CM Demo" جایگزین کنید.
اولین Action Link را ویرایش کنید و مقدار Home را با Cm جایگزین کنید تا از CmController استفاده کند.


اپلیکیشن را بصورت محلی اجرا کنید

اپلیکیشن را با Ctrl + F5 اجرا کنید. صفحه اصلی باید در مرورگر پیش فرض باز شود.

اپلیکیشن شما فعلا آماده است و می‌توانید آن را روی Windows Azure توزیع کنید. بعدا دیتابیس و دسترسی داده نیز اضافه خواهد شد.


اپلیکیشن را روی Windows Azure منتشر کنید

در ویژوال استودیو روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Publish را انتخاب کنید. ویزارد Publish Web باز می‌شود.
در قسمت Profile روی Import کلیک کنید.

حال دیالوگ Import Publish Profile نمایش داده می‌شود.

یکی از متدهای زیر را استفاده کنید تا ویژوال استودیو بتواند به اکانت Windows Azure شما متصل شود.

  • روی Sign In کلیک کنید تا با وارد کردن اطلاعات حساب کاربری وارد Windows Azure شوید.
این روش ساده‌تر و سریع‌تر است، اما اگر از آن استفاده کنید دیگر قادر به مشاهده Windows Azure SQL Database یا Mobile Services در پنجره Server Explorer نخواهید بود.
  • روی Manage subscriptions کلیک کنید تا یک management certificate نصب کنید، که دسترسی به حساب کاربری شما را ممکن می‌سازد.
در دیالوگ باکس Manage Windows Azure Subscriptions به قسمت Certificates بروید. سپس Import را کلیک کنید. مراحل را دنبال کنید تا یک فایل subscription را بصورت دانلود دریافت کنید (فایل‌های publishsettings.) که اطلاعات اکانت Windows Azure شما را دارد.

نکته امنیتی: این فایل تنظیمات را بیرون از پوشه‌های سورس کد خود دانلود کنید، مثلا پوشه Downloads. پس از اتمام عملیات Import هم این فایل را حذف کنید. کاربر مخربی که به این فایل دسترسی پیدا کند قادر خواهد بود تا سرویس‌های Windows Azure شما را کاملا کنترل کند.
برای اطلاعات بیشتر به How to Connect to Windows Azure from Visual Studio مراجعه کنید.
در دیالوگ باکس Import Publish Profile وب سایت خود را از لیست انتخاب کنید و OK را کلیک کنید.

در دیالوگ باکس Publish Web روی Publish کلیک کنید.

اپلیکیشن شما حالا در فضای ابری اجرا می‌شود. دفعه بعد که اپلیکیشن را منتشر کنید تنها فایل‌های تغییر کرده (یا جدید) آپلود خواهند شد.


یک دیتابیس به اپلیکیشن اضافه کنید

در مرحله بعد یک دیتابیس خواهیم ساخت تا اپلیکیشن ما بتواند اطلاعات را نمایش دهد و ویرایش کند. برای ایجاد دیتابیس و دسترسی به داده‌ها از Entity Framework استفاده خواهیم کرد.


کلاس‌های مدل Contacts را اضافه کنید

در پوشه Models پروژه یک کلاس جدید ایجاد کنید.

نام کلاس را به Contact.cs تغییر دهید و دکمه Add را کلیک کنید.

کد فایل Contact.cs را با قطعه کد زیر مطابقت دهید.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Globalization;
namespace ContactManager.Models
{
    public class Contact
    {
        public int ContactId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string State { get; set; }
        public string Zip { get; set; }
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        public string Email { get; set; }
    }
}

این کلاس موجودیت Contact را در دیتابیس معرفی می‌کند. داده هایی که می‌خواهیم برای هر رکورد ذخیره کنیم تعریف شده اند، بعلاوه یک فیلد Primary Key که دیتابیس به آن نیاز دارد.


یک کنترلر و نما برای داده‌ها اضافه کنید

ابتدا پروژه را Build کنید (Ctrl + Shift+ B). این کار را باید پیش از استفاده از مکانیزم Scaffolding انجام دهید.
یک کنترلر جدید به پوشه Controllers اضافه کنید.

در دیالوگ باکس Add Scaffold گزینه MVC 5 Controller with views, using EF را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add Controller نام "CmController" را برای کنترلر وارد کنید. (تصویر زیر.)

در لیست Model گزینه (Contact (ContactManager.Models را انتخاب کنید.

در قسمت Data context class گزینه (ApplicationDbContext (ContactManager.Models را انتخاب کنید. این ApplicationDbContext هم برای اطلاعات سیستم عضویت و هم برای داده‌های Contacts استفاده خواهد شد.

روی Add کلیک کنید. ویژوال استودیو بصورت خودکار با استفاده از Scaffolding متدها و View‌های لازم برای عملیات CRUD را فراهم می‌کند، که همگی از مدل Contact استفاده می‌کنند.


فعالسازی مهاجرت ها، ایجاد دیتابیس، افزودن داده نمونه و یک راه انداز

مرحله بعدی فعال کردن قابلیت Code First Migrations است تا دیتابیس را بر اساس الگویی که تعریف کرده اید بسازد.
از منوی Tools گزینه Library Package Manager و سپس Package Manager Console را انتخاب کنید.

در پنجره باز شده فرمان زیر را وارد کنید.

enable-migrations

فرمان enable-migrations یک پوشه با نام Migrations می سازد و فایلی با نام Configuration.cs را به آن اضافه می‌کند. با استفاده از این کلاس می‌توانید داده‌های اولیه دیتابیس را وارد کنید و مهاجرت‌ها را نیز پیکربندی کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

add-migration Initial

فرمان add-migration initial فایلی با نام data_stamp> initial> ساخته و آن را در پوشه Migrations ذخیره می‌کند. در این مرحله دیتابیس شما ایجاد می‌شود. در این فرمان، مقدار initial اختیاری است و صرفا برای نامگذاری فایل مهاجرت استفاده شده. فایل‌های جدید را می‌توانید در Solution Explorer مشاهده کنید.

در کلاس Initial متد Up جدول Contacts را می‌سازد. و متد Down (هنگامی که می‌خواهید به وضعیت قبلی بازگردید) آن را drop می‌کند.

حال فایل Migrations/Configuration.cs را باز کنید. فضای نام زیر را اضافه کنید.

using ContactManager.Models;

حال متد Seed را با قطعه کد زیر جایگزین کنید.

protected override void Seed(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
{
    context.Contacts.AddOrUpdate(p => p.Name,
       new Contact
       {
           Name = "Debra Garcia",
           Address = "1234 Main St",
           City = "Redmond",
           State = "WA",
           Zip = "10999",
           Email = "debra@example.com",
       },
        new Contact
        {
            Name = "Thorsten Weinrich",
            Address = "5678 1st Ave W",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "thorsten@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Yuhong Li",
            Address = "9012 State st",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "yuhong@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Jon Orton",
            Address = "3456 Maple St",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "jon@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Diliana Alexieva-Bosseva",
            Address = "7890 2nd Ave E",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "diliana@example.com",
        }
        );
}

این متد دیتابیس را Seed می‌کند، یعنی داده‌های پیش فرض و اولیه دیتابیس را تعریف می‌کند. برای اطلاعات بیشتر به Seeding and Debugging Entity Framework (EF) DBs مراجعه کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

update-database

فرمان update-database مهاجرت نخست را اجرا می‌کند، که دیتابیس را می‌سازد. بصورت پیش فرض این یک دیتابیس SQL Server Express LocalDB است.

حال پروژه را با CTRL + F5 اجرا کنید.

همانطور که مشاهده می‌کنید، اپلیکیشن داده‌های اولیه (Seed) را نمایش می‌دهد، و لینک هایی هم برای ویرایش، حذف و مشاهده جزئیات رکورد‌ها فراهم می‌کند. می‌توانید داده‌ها را مشاهده کنید، رکورد جدید ثبت کنید و یا داده‌های قبلی را ویرایش و حذف کنید.


یک تامین کننده OAuth2 و OpenID اضافه کنید

OAuth یک پروتکل باز است که امکان authorization امن توسط یک متد استاندارد را فراهم می‌کند. این پروتکل می‌تواند در اپلیکیشن‌های وب، موبایل و دسکتاپ استفاده شود. قالب پروژه ASP.NET MVC internet از OAuth و OpenID استفاده می‌کند تا فیسبوک، توییتر، گوگل و حساب‌های کاربری مایکروسافت را بعنوان تامین کنندگان خارجی تعریف کند. به سادگی می‌توانید قطعه کدی را ویرایش کنید و از تامین کننده احراز هویت مورد نظرتان استفاده کنید. مراحلی که برای اضافه کردن این تامین کنندگان باید دنبال کنید، بسیار مشابه همین مراحلی است که در این مقاله دنبال خواهید کرد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از فیسبوک بعنوان یک تامین کننده احراز هویت به Create an ASP.NET MVC 5 App with Facebook and Google OAuth2 and OpenID Sign-on مراجعه کنید.
علاوه بر احراز هویت، اپلیکیشن ما از نقش‌ها (roles) نیز استفاده خواهد کرد تا از authorization پشتیبانی کند. تنها کاربرانی که به نقش canEdit تعلق داشته باشند قادر به ویرایش اطلاعات خواهند بود (یعنی ایجاد، ویرایش و حذف رکورد ها).
فایل App_Start/Startup.Auth.cs را باز کنید. توضیحات متد app.UseGoogleAuthentication را حذف کنید.
حال اپلیکیشن را اجرا کنید و روی لینک Log In کلیک کنید.
زیر قسمت User another service to log in روی دکمه Google کلیک کنید. اطلاعات کاربری خود را وارد کنید. سپس Accept را کلیک کنید تا به اپلیکیشن خود دسترسی کافی بدهید (برای آدرس ایمیل و اطلاعات پایه).
حال باید به صفحه ثبت نام (Register) هدایت شوید. در این مرحله می‌توانید در صورت لزوم نام کاربری خود را تغییر دهید. نهایتا روی Register کلیک کنید.


استفاده از Membership API

در این قسمت شما یک کاربر محلی و نقش canEdit را به دیتابیس عضویت اضافه می‌کنید. تنها کاربرانی که به این نقش تعلق دارند قادر به ویرایش داده‌ها خواهند بود. یکی از بهترین تمرین‌ها (best practice) نام گذاری نقش‌ها بر اساس عملیاتی است که می‌توانند اجرا کنند. بنابراین مثلا canEdit نسبت به نقشی با نام admin ترجیح داده می‌شود. هنگامی که اپلیکیشن شما رشد می‌کند و بزرگتر می‌شود، شما می‌توانید نقش‌های جدیدی مانند canDeleteMembers اضافه کنید، بجای آنکه از نام‌های گنگی مانند superAdmin استفاده کنید.
فایل Migrations/Configuration.cs را باز کنید و عبارات زیر را به آن اضافه کنید.
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
متد AddUserAndRole را به این کلاس اضافه کنید.
bool AddUserAndRole(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
 {
    IdentityResult ir;
    var rm = new RoleManager<IdentityRole>
        (new RoleStore<IdentityRole>(context));
    ir = rm.Create(new IdentityRole("canEdit"));
    var um = new UserManager<ApplicationUser>(
        new UserStore<ApplicationUser>(context));
    var user = new ApplicationUser()
    {
       UserName = "user1",
    };
    ir = um.Create(user, "Passw0rd1");
    if (ir.Succeeded == false)
       return ir.Succeeded;
    ir = um.AddToRole(user.Id, "canEdit");
    return ir.Succeeded;
 }
حالا از متد Seed این متد جدید را فراخوانی کنید.
protected override void Seed(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
{
    AddUserAndRole(context);
    context.Contacts.AddOrUpdate(p => p.Name,
        // Code removed for brevity
}
این کدها نقش جدیدی با نام canEdit و کاربری با نام user1 می سازد. سپس این کاربر به نقش مذکور اضافه می‌شود.


کدی موقتی برای تخصیص نقش canEdit به کاربران جدید Social Provider ها

در این قسمت شما متد ExternalLoginConfirmation در کنترلر Account را ویرایش خواهید کرد. یا این تغییرات، کاربران جدیدی که توسط OAuth یا OpenID ثبت نام می‌کنند به نقش  canEdit اضافه می‌شوند. تا زمانی که ابزاری برای افزودن و مدیریت نقش‌ها بسازیم، از این کد موقتی استفاده خواهیم کرد. تیم مایکروسافت امیدوار است ابزاری مانند WSAT برای مدیریت کاربران و نقش‌ها در آینده عرضه کند. بعدا در این مقاله با اضافه کردن کاربران به نقش‌ها بصورت دستی از طریق Server Explorer نیز آشنا خواهید شد.
فایل Controllers/AccountController.cs را باز کنید و متد ExternalLoginConfirmation را پیدا کنید.
درست قبل از فراخوانی SignInAsync متد AddToRoleAsync را فراخوانی کنید.
await UserManager.AddToRoleAsync(user.Id, "CanEdit");
کد بالا کاربر ایجاد شده جدید را به نقش canEdit اضافه می‌کند، که به آنها دسترسی به متدهای ویرایش داده را می‌دهد. تصویری از تغییرات کد در زیر آمده است.

در ادامه مقاله اپلیکیشن خود را روی Windows Azure منتشر خواهید کرد و با استفاده از Google و تامین کنندگان دیگر وارد سایت می‌شوید. هر فردی که به آدرس سایت شما دسترسی داشته باشد، و یک حساب کاربری Google هم در اختیار داشته باشد می‌تواند در سایت شما ثبت نام کند و سپس دیتابیس را ویرایش کند. برای جلوگیری از دسترسی دیگران، می‌توانید وب سایت خود را متوقف (stop) کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

Update-Database

فرمان را اجرا کنید تا متد Seed را فراخوانی کند. حال AddUserAndRole شما نیز اجرا می‌شود. تا این مرحله نقش canEdit ساخته شده و کاربر جدیدی با نام user1 ایجاد و به آن افزوده شده است.


محافظت از اپلیکیشن توسط SSL و خاصیت Authorize

در این قسمت شما با استفاده از خاصیت Authorize دسترسی به اکشن متدها را محدود می‌کنید. کاربران ناشناس (Anonymous) تنها قادر به مشاهده متد Index در کنترلر home خواهند بود. کاربرانی که ثبت نام کرده اند به متدهای Index و Details در کنترلر Cm و صفحات About و Contact نیز دسترسی خواهند داشت. همچنین دسترسی به متدهایی که داده‌ها را تغییر می‌دهند تنها برای کاربرانی وجود دارد که در نقش canEdit هستند.

خاصیت Authorize و RequireHttps را به اپلیکیشن اضافه کنید. یک راه دیگر افزودن این خاصیت‌ها به تمام کنترلر‌ها است، اما تجارب امنیتی توصیه می‌کند که این خاصیت‌ها روی کل اپلیکیشن اعمال شوند. با افزودن این خاصیت‌ها بصورت global تمام کنترلر‌ها و اکشن متدهایی که می‌سازید بصورت خودکار محافظت خواهند شد، و دیگر لازم نیست بیاد داشته باشید کدام کنترلر‌ها و متدها را باید ایمن کنید.

برای اطلاعات بیشتر به Securing your ASP.NET MVC App and the new AllowAnonymous Attribute مراجعه کنید.

فایل App_Start/FilterConfig.cs را باز کنید و متد RegisterGlobalFilters را با کد زیر مطابقت دهید.

public static void
RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
{
    filters.Add(new HandleErrorAttribute());
    filters.Add(new System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute());
    filters.Add(new RequireHttpsAttribute());
}

خاصیت Authorize در کد بالا از دسترسی کاربران ناشناس به تمام متدهای اپلیکیشن جلوگیری می‌کند. شما برای اعطای دسترسی به متدهایی خاص از خاصیت AllowAnonymous استفاده خواهید کرد. در آخر خاصیت RequireHTTPS باعث می‌شود تا تمام دسترسی‌ها به اپلیکیشن وب شما از طریق HTTPS صورت گیرد.

حالا خاصیت AllowAnonymous را به متد Index  در کنترلر Home اضافه کنید. از این خاصیت برای اعطای دسترسی به تمامی کاربران سایت استفاده کنید. قسمتی از کد کنترلر Home را در زیر می‌بینید.

namespace ContactManager.Controllers
 {
    public class HomeController : Controller
    {
       [AllowAnonymous]
       public ActionResult Index()
       {
          return View();
       }

یک جستجوی عمومی برای عبارت AllowAnonymous انجام دهید. همانطور که مشاهده می‌کنید این خاصیت توسط متدهای ورود و ثبت نام در کنترلر Account نیز استفاده شده است.

در کنترلر CmController خاصیت [("Authorize(Roles="canEdit] را به تمام متدهایی که با داده سر و کار دارند اضافه کنید، به غیر از متدهای Index و Details. قسمتی از کد کامل شده در زیر آمده است.


فعال سازی SSL برای پروژه

در Solution Explorer پروژه خود را انتخاب کنید. سپس کلید F4 را فشار دهید تا دیالوگ خواص (Properties) باز شود. حال مقدار خاصیت SSL Enabled را به true تنظیم کنید. آدرس SSL URL را کپی کنید. این آدرس چیزی شبیه به /https://localhost:44300 خواهد بود.

روی نام پروژه کلیک راست کنید و Properties را انتخاب کنید. در قسمت چپ گزینه Web را انتخاب کنید. حالا مقدار Project Url را به آدرسی که کپی کرده اید تغییر دهید. نهایتا تغییرات را ذخیره کنید و پنجره را ببندید.

حال پروژه را اجرا کنید. مرورگر شما باید یک پیام خطای اعتبارسنجی به شما بدهد. دلیلش این است که اپلیکیشن شما از یک Valid Certificate استفاده نمی‌کند. هنگامی که پروژه را روی Windows Azure منتشر کنید دیگر این پیغام را نخواهید دید. چرا که سرور‌های مایکروسافت همگی لایسنس‌های معتبری دارند. برای اپلیکیشن ما می‌توانید روی Continue to this website را انتخاب کنید.

حال مرورگر پیش فرض شما باید صفحه Index از کنترلر home را به شما نمایش دهد.

اگر از یک نشست قبلی هنوز در سایت هستید (logged-in) روی لینک Log out کلیک کنید و از سایت خارج شوید.

روی لینک‌های About و Contact کلیک کنید. باید به صفحه ورود به سایت هدایت شوید چرا که کاربران ناشناس اجازه دسترسی به این صفحات را ندارند.

روی لینک Register کلیک کنید و یک کاربر محلی با نام Joe بسازید. حال مطمئن شوید که این کاربر به صفحات Home, About و Contact دسترسی دارد.

روی لینک CM Demo کلیک کنید و مطمئن شوید که داده‌ها را مشاهده می‌کنید.

حال روی یکی از لینک‌های ویرایش (Edit) کلیک کنید. این درخواست باید شما را به صفحه ورود به سایت هدایت کند، چرا که کاربران محلی جدید به نقش canEdit تعلق ندارند.

با کاربر user1 که قبلا ساختید وارد سایت شوید. حال به صفحه ویرایشی که قبلا درخواست کرده بودید هدایت می‌شوید.

اگر نتوانستید با این کاربر به سایت وارد شوید، کلمه عبور را از سورس کد کپی کنید و مجددا امتحان کنید. اگر همچنان نتوانستید به سایت وارد شوید، جدول AspNetUsers را بررسی کنید تا مطمئن شوید کاربر user1 ساخته شده است. این مراحل را در ادامه مقاله خواهید دید.

در آخر اطمینان حاصل کنید که می‌توانید داده‌ها را تغییر دهید.


اپلیکیشن را روی Windows Azure منتشر کنید

ابتدا پروژه را Build کنید. سپس روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Publish را انتخاب کنید.

در دیالوگ باز شده روی قسمت Settings کلیک کنید. روی File Publish Options کلیک کنید تا بتوانید Remote connection string را برای ApplicationDbContext و دیتابیس ContactDB انتخاب کنید.

اگر ویژوال استودیو را پس از ساخت Publish profile بسته و دوباره باز کرده اید، ممکن است رشته اتصال را در لیست موجود نبینید. در چنین صورتی، بجای ویرایش پروفایل انتشار، یک پروفایل جدید بسازید. درست مانند مراحلی که پیشتر دنبال کردید.

زیر قسمت ContactManagerContext گزینه Execute Code First Migrations را انتخاب کنید.

حال Publish را کلیک کنید تا اپلیکیشن شما منتشر شود. با کاربر user1 وارد سایت شوید و بررسی کنید که می‌توانید داده‌ها را ویرایش کنید یا خیر.

حال از سایت خارج شوید و توسط یک اکانت Google یا Facebook وارد سایت شوید، که در این صورت نقش canEdit نیز به شما تعلق می‌گیرد.


برای جلوگیری از دسترسی دیگران، وب سایت را متوقف کنید

در Server Explorer به قسمت Web Sites بروید. حال روی هر نمونه از وب سایت‌ها کلیک راست کنید و گزینه Stop Web Site را انتخاب کنید.

یک راه دیگر متوقف کردن وب سایت از طریق پرتال مدیریت Windows Azure است.


فراخوانی AddToRoleAsync را حذف و اپلیکیشن را منتشر و تست کنید

کنترلر Account را باز کنید و کد زیر را از متد ExternalLoginConfirmation حذف کنید.
await UserManager.AddToRoleAsync(user.Id, "CanEdit");
پروژه را ذخیره و Build کنید. حال روی نام پروژه کلیک راست کرده و Publish را انتخاب کنید.

دکمه Start Preview را فشار دهید. در این مرحله تنها فایل هایی که نیاز به بروز رسانی دارند آپلود خواهند شد.

وب سایت را راه اندازی کنید. ساده‌ترین راه از طریق پرتال مدیریت Windows Azure است. توجه داشته باشید که تا هنگامی که وب سایت شما متوقف شده، نمی‌توانید اپلیکیشن خود را منتشر کنید.

حال به ویژوال استودیو بازگردید و اپلیکیشن را منتشر کنید. اپلیکیشن Windows Azure شما باید در مرورگر پیش فرض تان باز شود. حال شما در حال مشاهده صفحه اصلی سایت بعنوان یک کاربر ناشناس هستید.

روی لینک About کلیک کنید، که شما را به صفحه ورود هدایت می‌کند.

روی لینک Register در صفحه ورود کلیک کنید و یک حساب کاربری محلی بسازید. از این حساب کاربری برای این استفاده می‌کنیم که ببینیم شما به صفحات فقط خواندنی (read-only) و نه صفحاتی که داده‌ها را تغییر می‌دهند دسترسی دارید یا خیر. بعدا در ادامه مقاله، دسترسی حساب‌های کاربری محلی (local) را حذف می‌کنیم.

مطمئن شوید که به صفحات About و Contact دسترسی دارید.

لینک CM Demo را کلیک کنید تا به کنترلر CmController هدایت شوید. 

روی یکی از لینک‌های Edit کلیک کنید. این کار شما را به صفحه ورود به سایت هدایت می‌کند. در زیر قسمت User another service to log in یکی از گزینه‌های Google یا Facebook را انتخاب کنید و توسط حساب کاربری ای که قبلا ساختید وارد شوید.

حال بررسی کنید که امکان ویرایش اطلاعات را دارید یا خیر.

نکته: شما نمی‌توانید در این اپلیکیشن از اکانت گوگل خود خارج شده، و با همان مرورگر با اکانت گوگل دیگری وارد اپلیکیشن شوید. اگر دارید از یک مرورگر استفاده می‌کنید، باید به سایت گوگل رفته و از آنجا خارج شوید. برای وارد شدن به اپلیکیشن توسط یک اکانت دیگر می‌توانید از یک مرورگر دیگر استفاده کنید.

دیتابیس SQL Azure را بررسی کنید

در Server Explorer دیتابیس ContactDB را پیدا کنید. روی آن کلیک راست کرده و Open in SQL Server Object Explorer را انتخاب کنید.

توجه: اگر نمی‌توانید گره SQL Databases را باز کنید و یا ContactDB را در ویژوال استودیو نمی‌بینید، باید مراحلی را طی کنید تا یک پورت یا یکسری پورت را به فایروال خود اضافه کنید. دقت داشته باشید که در صورت اضافه کردن Port Range‌ها ممکن است چند دقیقه زمان نیاز باشد تا بتوانید به دیتابیس دسترسی پیدا کنید.

روی جدول AspNetUsers کلیک راست کرده و View Data را انتخاب کنید.

حالا روی AspNetUserRoles کلیک راست کنید و View Data را انتخاب کنید.

اگر شناسه کاربران (User ID) را بررسی کنید، مشاهده می‌کنید که تنها دو کاربر user1 و اکانت گوگل شما به نقش canEdit تعلق دارند.

Cannot open server login error

اگر خطایی مبنی بر "Cannot open server" دریافت می‌کنید، مراحل زیر را دنبال کنید.

شما باید آدرس IP خود را به لیست آدرس‌های مجاز (Allowed IPs) اضافه کنید. در پرتال مدیریتی Windows Azure در قسمت چپ صفحه، گزینه SQL Databases را انتخاب کنید.

دیتابیس مورد نظر را انتخاب کنید. حالا روی لینک Set up Windows Azure firewall rules for this IP address کلیک کنید.

هنگامی که با پیغام "?The current IP address xxx.xxx.xxx.xxx is not included in existing firewall rules. Do you want to update the firewall rules" مواجه شدید Yes را کلیک کنید. افزودن یک آدرس IP بدین روش معمولا کافی نیست و در فایروال‌های سازمانی و بزرگ باید Range بیشتری را تعریف کنید.

مرحله بعد اضافه کردن محدوده آدرس‌های مجاز است.

مجددا در پرتال مدیریتی Windows Azure روی SQL Databases کلیک کنید. سروری که دیتابیس شما را میزبانی می‌کند انتخاب کنید.

در بالای صفحه لینک Configure را کلیک کنید. حالا نام rule جدید، آدرس شروع و پایان را وارد کنید.

در پایین صفحه Save را کلیک کنید.

در آخر می‌توانید توسط SSOX به دیتابیس خود متصل شوید. از منوی View گزینه SQL Server Object Explorer را انتخاب کنید. روی SQL Server کلیک راست کرده و Add SQL Server را انتخاب کنید.

در دیالوگ Connect to Server متد احراز هویت را به SQL Server Authentication تغییر دهید. این کار نام سرور و اطلاعات ورود پرتال Windows Azure را به شما می‌دهد.

در مرورگر خود به پرتال مدیریتی بروید و SQL Databases را انتخاب کنید. دیتابیس ContactDB را انتخاب کرده و روی View SQL Database connection strings کلیک کنید. در صفحه Connection Strings مقادیر Server و User ID را کپی کنید. حالا مقادیر را در دیالوگ مذکور در ویژوال استودیو بچسبانید. مقدار فیلد User ID در قسمت Login وارد می‌شود. در آخر هم کلمه عبوری که هنگام ساختن دیتابیس تنظیم کردید را وارد کنید.

حالا می‌توانید با مراحلی که پیشتر توضیح داده شد به دیتابیس Contact DB مراجعه کنید.

افزودن کاربران به نقش canEdit با ویرایش جداول دیتابیس

پیشتر در این مقاله، برای اضافه کردن کاربران به نقش canEdit از یک قطعه کد استفاده کردیم. یک راه دیگر تغییر جداول دیتابیس بصورت مستقیم است. مراحلی که در زیر آمده اند اضافه کردن کاربران به یک نقش را نشان می‌دهند.
در SQL Server Object Explorer روی جدول AspNetUserRoles کلیک راست کنید و View Data را انتخاب کنید.

حالا  RoleId را کپی کنید و در ردیف جدید بچسبانید.

شناسه کاربر مورد نظر را از جدول AspNetUsers پیدا کنید و مقدار آن را در ردیف جدید کپی کنید. همین! کاربر جدید شما به نقش canEdit اضافه شد.

نکاتی درباره ثبت نام محلی (Local Registration)

ثبت نام فعلی ما از بازنشانی کلمه‌های عبور (password reset) پشتیبانی نمی‌کند. همچنین اطمینان حاصل نمی‌شود که کاربران سایت انسان هستند (مثلا با استفاده از یک CAPTCHA). پس از آنکه کاربران توسط تامین کنندگان خارجی (مانند گوگل) احراز هویت شدند، می‌توانند در سایت ثبت نام کنند. اگر می‌خواهید ثبت نام محلی را برای اپلیکیشن خود غیرفعال کنید این مراحل را دنبال کنید:
  • در کنترلر Account متدهای Register را ویرایش کنید و خاصیت AllowAnonymous را از آنها حذف کنید (هر دو متد GET و POST). این کار ثبت نام کاربران ناشناس و بدافزارها (bots) را غیر ممکن می‌کند.
  • در پوشه Views/Shared فایل LoginPartial.cshtml_ را باز کنید و لینک Register را از آن حذف کنید.
  • در فایل  Views/Account/Login.cshtml نیز لینک Register را حذف کنید.
  • اپلیکیشن را دوباره منتشر کنید.


قدم‌های بعدی

برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از Facebook بعنوان یک تامین کننده احراز هویت، و اضافه کردن اطلاعات پروفایل به قسمت ثبت نام کاربران به لینک زیر مراجعه کنید.
برای یادگیری بیشتر درباره ASP.NET MVC 5 هم به سری مقالات Getting Started with ASP.NET MVC 5 می توانید مراجعه کنید. همچنین سری مقالات Getting Started with EF and MVC  مطالب خوبی درباره مفاهیم پیشرفته EF ارائه می‌کند.
مطالب
CoffeeScript #13

بخش‌های بد

در ادامه‌ی قسمت قبل، به مواردی که توسط CoffeeScript اصلاح شده‌اند، می‌پردازیم.

Reserved words

کلمات کلیدی خاصی در جاوااسکریپت وجود دارد مانند class، enum و const که برای نسخه‌های بعدی جاوااسکریپت در آینده رزرو شده‌اند. استفاده از این کلمات در برنامه‌های جاوااسکریپت می‌تواند نتایج غیرقابل پیش بینی داشته باشد. برخی از مرورگرهای به خوبی از عهده‌ی این کار برمی‌آیند و بعضی دیگر به طور کامل جلوی استفاده از این‌ها را گرفته‌اند. CoffeeScript بعد از تشخیص استفاده از یک کلمه‌ی کلیدی، با یک راه کار خاص، از این موضوع می‌گریزد.

به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهیم از کلمه کلیدی class به عنوان یک خصوصیت در یک شیء استفاده کنیم:

myObj = {
  delete: "I am a keyword!"
}
myObj.class = ->
پس از کامپایل، پارسر CoffeeScript متوجه استفاده شما از کلمه کلیدی رزرو شده می‌شود و آنها را در بین "" قرار می‌دهد.
var myObj;
myObj = {
  "delete": "I am a keyword!"
};
myObj["class"] = function() {};

Equality comparisons

مقایسه برابری ضعف دیگری است که در جاوااسکریپت باعث ایجاد رفتاری گیج کننده و اغلب باعث ایجاد اشکالاتی در کد نوشته شده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

""           ==   "0"// false
0            ==   ""// true
0            ==   "0"// true
false        ==   "false"// false
false        ==   "0"// true
false        ==   undefined// false
false        ==   null// false
null         ==   undefined// true
" \t\r\n"    ==   0// true
مطمئنم که شما هم با من موافقید که همه‌ی مقایسه‌های بالا بسیار مبهم هستند و استفاده از آن‌های می‌توانند منجر به نتایج غیر منتظره شوند و همچنین مشکلاتی را پیش بیاورند.
راه حل این کار استفاده از عملگر برابری سختگیرانه است، که از 3 مساوی تشکیل شده است: === عملگر برابر سخت گیرانه دقیقا مانند عملگر برابری عادی عمل می‌کند و تنها نوع داده‌ها را بررسی می‌کند که با هم برابر باشند.
توصیه می‌شود که همیشه از عملگر برابری سختگیرانه استفاده کنید و هرجا لازم بود قبل مقایسه عمل تبدیل نوع داده‌ها را انجام دهید.
CoffeeScript این مشکل را به صورت کامل حل کرده است؛ یعنی هر جایی که عمل مقایسه == انجام شود به === تبدیل می‌شود. شما باید به صورت صریح نوع داده‌ها را قبل از مقایسه تبدیل کرده باشید.
نکته: در مقایسه‌ها رشته خالی ""، null ،undefined و عدد 0 همگی false برمی گردانند.
alert "Empty Array"  unless [].length
alert "Empty String" unless ""
alert "Number 0"      unless 0
که پس از کامپایل می‌شود:
if (![].length) {
  alert("Empty Array");
}

if (!"") {
  alert("Empty String");
}

if (!0) {
  alert("Number 0");
}
در صورتیکه می‌خواهید به صورت صریح null و یا undefined را بررسی کنید، می‌توانید از عملگر ? CoffeeScript استفاده کنید:
alert "This is not called" unless ""?
پس از کامپایل می‌شود:
if ("" == null) {
  alert("This is not called");
}
با اجرای مثال بالا alert اجرای نمی‌شود چون رشته خالی با null برابر نیست.

Function definition


خیلی جالب است که در جاوااسکریپت می‌توانید تابعی را بعد از اینکه فراخوانی کردید، تعریف کنید. به عنوان مثال، کد زیر به صورت کامل اجرا می‌شود:
wem();
function wem() {alert("hi");}
این به دلیل دامنه (scope) تابع است. تمام توابع قبل از اجرای برنامه، به بالا برده می‌شوند و در همه جا در دامنه‌ای که در آن تعریف شده‌اند، قابل دسترسی می‌باشند؛ حتی اگر قبل از تعریف واقعی در منبع، فراخوانی شده باشد. مشکل اینجاست که عمل بالابردن توابع در مرورگرها با یکدیگر متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید:
if (true) {
  function declaration() {
    return "first";
  }
} else {
  function declaration() {
    return "second";
  }
}
declaration();
در بعضی از مرورگرها مانند Firefox ، تابع ()declaration مقدار "first" را برگشت خواهد داد و در دیگر مرورگرها مانند Chrome، مقدار "second" برگشت داده خواهد شد. در حالیکه به نظر می‌رسد که قسمت else هیچگاه اجرا نخواهد شد.
در صورتیکه علاقمند به کسب اطلاعات بیشتری درباره‌ی نحوه تعریف توابع، هستید باید راهنمای آقای Juriy Zaytsev را مطالعه کنید. به صورت خلاصه، رفتار نسبتا مبهم مرورگرها می‌تواند منجر به ایجاد مشکلاتی در مسیر نوشتن یک پروژه شوند.
همه چیز در CoffeeScript در نظر گرفته شده است و بهترین روش برای حل این مشکل، حذف کلمه function و به جای آن استفاده از عبارت (expression) تابع است.

Number property lookups

نقصی که در پارسر جاوااسکریپت در مواجه با نماد نقطه (dot notation) بر روی اعداد وجود دارد، تفسیر آن به ممیز شناور، بجای مراجعه به ویژگی‌های آن است. برای مثال کد جاوااسکریپت زیر باعث ایجاد خطای نحوی می‌شود:
5.toString();
پارسر جاوااسکریپت بعد از نقطه به دنبال یک عدد دیگر می‌گردد و با برخورد با ()toString، باعث ایجاد یک Unexpected token می‌شود. راه حل این مشکل، استفاده از پرانتز یا اضافه کردن یک نقطه دیگر است.
(5).toString();
5..toString();
خوشبختانه پارسر CoffeeScript به اندازه‌ی کافی هوشمندانه با این مسئله برخورد می‌کند و هر زمانی که شما دسترسی به ویژگی‌های اعداد را داشته باشید، به صورت خودکار با اضافه کردن دوتا نقطه (همانند مثال بالا) جلوی ایجاد خطا را می‌گیرد.
مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
بله. روش آ‌ن‌را برای NET Core. در اینجا توضیح دادم: «سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت چهارم - User Claims» 
در نگارش 2x هم در متد GenerateUserIdentityAsync (که به همراه اطلاعات ApplicationUser وارد شده‌ی به سیستم هست) فرصت خواهید داشت تا یک Claim جدید را اضافه کنید (همانجایی که نوشته شده Add custom user claims here):
// Add custom user claims here
userIdentity.AddClaim(new Claim("key1", "value1"));
دسترسی به آن هم بعدا به این صورت خواهد بود (که در اینجا IPrincipal همان this.User قابل دسترسی در یک اکشن متد است):
public static string GetClaimValue(this IPrincipal currentPrincipal, string key)
{
     var identity = currentPrincipal.Identity as ClaimsIdentity;
     if (identity == null)
          return null;

     var claim = identity.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == key);
     return claim?.Value;
}
نظرات مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
- برای دریافت اطلاعات یک فرم مشخص:
        public IList<Value> GetValues(int formId)
        {
            return _values.Include(x => x.Field)
                          .Where(value => value.FormId == formId)
                          .ToList();
        }
- این پروژه از دیدگاه دریافت اطلاعات از کاربر و همچنین تولید فرم پویا جالب است (صرفا قسمت UI آن). به لطف نبود ViewState، طراحی فرم‌های پویا در اینجا خیلی ساده‌تر است از وب‌فرم‌ها.
- اما از دیدگاه ذخیره سازی این اطلاعات پویا ... مشکل دارد. در طراحی بانک اطلاعاتی آن فرض شده‌است که برنامه مثلا فرم یک را دارد. این فرم یک، 10 فیلد پویا یا بیشتر را دارد. این 10 فیلد فقط یکبار توسط کاربر پر می‌شوند. اگر کاربر قرار باشد بار دوم این فرم یک را پر کند، امکان پذیر نیست. در کلاس Value آن که فقط محتوای یک فیلد را ذخیره می‌کند، مفهومی به نام ردیف سند جاری وجود ندارد. به ازای هر فیلد یک ردیف مجزا داریم؛ اما مشخص نیست این ردیف‌ها متعلق به کدام سند هستند (منظور از سند، شمار منحصربفرد پر کردن فرم جاری است؛ هر کاربر یک فرم را بیش از یکبار می‌تواند پر کند).
 برای حل این نوع مشکلات (برای اینکه به ازای مقدار هر فیلد فرم پویا، یک ردیف مجزا تولید نشود و schemaless کار کرد) یا باید از یک بانک اطلاعاتی NoSQL استفاده کرد که مثلا کل فرم را در قالب یک شیء JSON سریالایز کند و آن‌را داخل یک فیلد از یک ردیف (یک سند) ذخیره کند. یا اگر با SQL Server کار می‌کنید، فیلد XML آن چنین قابلیتی را دارد. کل اطلاعات دریافتی فرم را تبدیل به XML کنید و سپس ذخیره. به این صورت امکان تهیه کوئری و گزارش گرفتن‌های پیشرفته و بهینه را به همراه تعریف ایندکس و مسایل دیگر نیز خواهید داشت. اینبار هر ردیف بانک اطلاعاتی، مفهوم یک سند کامل را پیدا می‌کند؛ بجای اینکه هر ردیف فقط یک مقدار از یک فیلد باشد. همچنین در این حالت هر ردیف می‌تواند محتوای فرمی را ذخیره کند که با ردیف بعدی کاملا متفاوت است (بر اساس طراحی پویای متفاوت هر فرم).
مطالب
بهینه سازی کوئری‌های LINQ - بخش اول
یکی از جذاب‌ترین لحظات کار با LINQ و EF زمانی است که به خاطر افزایش حجم دیتا، کوئری خود را بازنگری کرده و آن را بهینه می‌کنید.

برای یک مسئله می‌توان کوئری‌های متنوعی نوشت که همگی به یک جواب میرسند؛ ولی زمان اجرا و میزان حافظه‌ی مصرفی متفاوتی دارند. یک سناریوی رایج در نوشتن کوئری‌های LINQ، ترکیب اطلاعات جداول مختلف و محاسبه‌ی یک عدد معنی دار از ترکیب آن هاست.

برای نمونه دو Entity زیر را در مدل EF خود داریم:
public class User
{
   public int ID { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public int Age { get; set; }
}

public class Login
{
   public int ID { get; set; }
   public DateTime Date { get; set; }
   public int UserID { get; set; }
   public User User { get; set; }
}
موجودیت User، اطلاعات کاربر و موجودیت Login، اطلاعات مربوط به لوگین‌های هر کاربر را نگه می‌دارد. برای تست، یک دیتاست را به صورت تصادفی تولید کردیم که حاوی 1200 کاربر و 21000 لوگین هست.

برای تولید اطلاعات تصادفی می‌توان از کد زیر در LINQPad استفاده کرد:
int usersCount = 1200;
Random rnd = new Random();
for(int i=0; i<usersCount; i++)
{
   Users.Add(new User()
     {
       Name = $"User {i + 1}",
       Age = rnd.Next(10, i + 10) / 10
     });
}

SaveChanges();

$"Users: {Users.Count()}".Dump();

var usersID = Users.Select(x => x.ID).ToArray();

int loginsCount  = 20000;

for(int i=0; i<loginsCount; i++)
{
    Logins.Add(new Login()
    {
        UserID = usersID[rnd.Next(0, usersID.Length - 1)],
        Date = DateTime.Now.AddDays(rnd.Next(0, i))
    });

    if(i % 1000 == 0)
   {
      SaveChanges();
      $"Save {i + 1}".Dump();
   }
}

SaveChanges();
$"Logins: {Logins.Count()}".Dump();

$"Users: {Users.Count()}".Dump();
$"Logins: {Logins.Count()}".Dump();

Users: 1200
Logins: 21000

مسئله: نمایش اطلاعات پروفایل هر کاربر، به همراه تاریخ آخرین لوگین و تعداد کل لوگین‌های فرد

در سناریوهای این سبکی، باید خیلی با دقت عمل کرد و از تمام اطلاعات موجود استفاده کرد. اطلاعاتی که در اینجا برای ما مفید است، تعداد نسبی رکوردهای جداول دیتابیس است. مثلا در حال حاضر تعداد رکوردهای Logins تقریبا 17 برابر Users است و در آینده هم رشد Logins چند برابر Users خواهد بود. از طرفی در صورت مسئله، اطلاعات هر کاربر را می‌خواهیم، که به سادگی یک SELECT است. ولی بخش سنگین‌تر کوئری، محاسبه‌ی تعداد لوگین‌ها و تاریخ آخرین لوگین‌های هر فرد است که باز هم به جدول Logins بر می‌گردد.

روش اول:

راه حل اولی که به ذهن می‌رسد، JOIN کردن این دو جدول و محاسبه موارد لازم از ترکیب این دو جدول است:
var data =
(
   from u in Users
   join x in Logins on u.ID equals x.UserID into g
   from x in g.DefaultIfEmpty()
   select new
     {
        UserID = u.ID,
        Name = u.Name,
        Age = u.Age,
        Date = x.Date
     }
);

var result =
(
   from d in data
   group d by d.UserID into g
   select new
   {
       UserID = g.Key,
       Name = g.FirstOrDefault().Name,
       LoginsCount = g.Count(x => x.Date != null),
       LastLogin = g.Max(x => (DateTime?) x.Date) ?? null
   }
);
کد SQL تولید شده‌ی در این روش، ترکیبی از 11 دستور SELECT تو در تو و 4 دستور LEFT OUTER JOIN است که ممکن است در حجم اطلاعات بیشتر، کوئری را با کندی همراه کند. نکته‌ی جالب توجه اینست که دستور group by ما در خروجی ظاهر نشده است و تبدیل به دستور SELECT تو در تو شده است که مورد انتظار ما نبوده است.

Generated SQL
SELECT 
    [Project7].[ID] AS [ID], 
    [Project7].[C2] AS [C1], 
    [Project7].[C3] AS [C2], 
    [Project7].[C1] AS [C3]
    FROM ( SELECT 
        [Project6].[ID] AS [ID], 
        CASE WHEN ([Project6].[C3] IS NULL) THEN CAST(NULL AS datetime2) ELSE [Project6].[C4] END AS [C1], 
        [Project6].[C1] AS [C2], 
        [Project6].[C2] AS [C3]
        FROM ( SELECT 
            [Project5].[ID] AS [ID], 
            [Project5].[C1] AS [C1], 
            [Project5].[C2] AS [C2], 
            [Project5].[C3] AS [C3], 
            (SELECT 
                MAX( CAST( [Extent9].[Date] AS datetime2)) AS [A1]
                FROM  [dbo].[Users] AS [Extent8]
                LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent9] ON [Extent8].[ID] = [Extent9].[UserID]
                WHERE [Project5].[ID] = [Extent8].[ID]) AS [C4]
            FROM ( SELECT 
                [Project4].[ID] AS [ID], 
                [Project4].[C1] AS [C1], 
                [Project4].[C2] AS [C2], 
                (SELECT 
                    MAX( CAST( [Extent7].[Date] AS datetime2)) AS [A1]
                    FROM  [dbo].[Users] AS [Extent6]
                    LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent7] ON [Extent6].[ID] = [Extent7].[UserID]
                    WHERE [Project4].[ID] = [Extent6].[ID]) AS [C3]
                FROM ( SELECT 
                    [Project3].[ID] AS [ID], 
                    [Project3].[C1] AS [C1], 
                    (SELECT 
                        COUNT(1) AS [A1]
                        FROM [dbo].[Logins] AS [Extent5]
                        WHERE [Project3].[ID] = [Extent5].[UserID]) AS [C2]
                    FROM ( SELECT 
                        [Distinct1].[ID] AS [ID], 
                        (SELECT TOP (1) 
                            [Extent3].[Name] AS [Name]
                            FROM  [dbo].[Users] AS [Extent3]
                            LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent4] ON [Extent3].[ID] = [Extent4].[UserID]
                            WHERE [Distinct1].[ID] = [Extent3].[ID]) AS [C1]
                        FROM ( SELECT DISTINCT 
                            [Extent1].[ID] AS [ID]
                            FROM  [dbo].[Users] AS [Extent1]
                            LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent2] ON [Extent1].[ID] = [Extent2].[UserID]
                        )  AS [Distinct1]
                    )  AS [Project3]
                )  AS [Project4]
            )  AS [Project5]
        )  AS [Project6]
    )  AS [Project7]
    ORDER BY [Project7].[C3] ASC, [Project7].[ID] ASC

روش دوم:
روش دوم اینست که داده‌های سنگین‌تر (اطلاعات Logins) را ابتدا محاسبه کرده و سپس JOIN را انجام دهیم:
var data =
(
  from x in Logins
  group x by x.UserID into g
  orderby g.Key descending
  select new
  {
    UserID = g.Key,
    LoginsCount = g.Count(),
    LastLogin = g.Max(d => d.Date)
  }
);

var result =
(
  from u in Users
  join d in data on u.ID equals d.UserID into g
  from d in g.DefaultIfEmpty()
  select new
  {
    UserID = u.ID,
    LoginsCount = d != null ? d.LoginsCount : 0,
    LastLogin = d != null ? (DateTime?)d.LastLogin : null
  }
);
در روش دوم، ابتدا فقط به Logins کوئری می‌زنیم و برای محاسبه‌ی تعداد لوگین و آخرین لوگین، از Group By استفاده می‌کنیم. استفاده از این دستور باعث می‌شود که محاسبه‌ی سنگین ما در سریعترین حالت ممکن توسط  SQL انجام شود. در مرحله‌ی بعد، این اطلاعات را با جدول Users از طریق LEFT OUTER JOIN ترکیب می‌کنیم. علت استفاده از DefaultIfEmpty بدین سبب است که برخی از کاربران ممکن است تاکنون لوگینی را انجام نداده باشند؛ در نتیجه باید تعداد صفر و تاریخ null برای آنها نمایش داده شود.

اکنون اگر کد SQL روش دوم را بررسی کنیم خواهیم دید که تنها 2 دستور SELECT ، یک LEFT OUTER JOIN به همراه یک GROUP BY تولید شده است که با توجه به ماهیت مسئله و ساختار دیتای ما، این دستورات منطقی‌ترین و بهینه‌ترین دستورات ممکن به نظر می‌رسد.

Generated SQL
SELECT 
    [Project1].[ID] AS [ID], 
    [Project1].[C1] AS [C1], 
    [Project1].[C2] AS [C2]
    FROM ( SELECT 
        [Extent1].[ID] AS [ID], 
        CASE WHEN ([GroupBy1].[K1] IS NOT NULL) THEN [GroupBy1].[A1] ELSE 0 END AS [C1], 
        CASE WHEN ([GroupBy1].[K1] IS NOT NULL) THEN  CAST( [GroupBy1].[A2] AS datetime2) END AS [C2]
        FROM  [dbo].[Users] AS [Extent1]
        LEFT OUTER JOIN  (SELECT 
            [Extent2].[UserID] AS [K1], 
            COUNT(1) AS [A1], 
            MAX([Extent2].[Date]) AS [A2]
            FROM [dbo].[Logins] AS [Extent2]
            GROUP BY [Extent2].[UserID] ) AS [GroupBy1] ON [Extent1].[ID] = [GroupBy1].[K1]
    )  AS [Project1]
    ORDER BY [Project1].[C1] ASC, [Project1].[ID] ASC
پس، همواره کد SQL دستورات LINQ خود را یا از طریق SQL Profiler یا برنامه‌ای مثل LINQPad حتما تست کنید و کوئری خود را در مقابل حجم زیاد اطلاعات هم بررسی کنید. چرا که LINQ به علت سادگی و قدرتی که دارد، گاهی شما را به اشتباه می‌اندازد و باعث می‌شود شما کوئری ای بزنید که جواب شما را می‌دهد، ولی فقط برای حجم کم دیتای کنونی بهینه است و در صورت افزایش رکوردها، یا خیلی کند می‌شود یا کلا شما را با  Timeout مواجه می‌کند.