مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
مطالب
مدیریت اعمال آغازین در برنامه‌های Angular
در برنامه‌های کاربردی بر پایه Angular گاها نیاز است اعمالی را قبل از بارگذاری آغازین نرم افزار انجام دهید. این موارد می‌توانند خواندن اطلاعات پیکربندی از یک فایل json. باشند و یا گرفتن داده‌هایی از سرور بک‌اند و استفاده از آنها برای ایجاد محدودیت در بعضی از قسمتها.
از +Angular 4 با بکار گیری توکن APP_INITIALIZER در ماژول آغازین برنامه (app.module)، امکان معرفی و ثبت تابعی را جهت اجرا، در ابتدای چرخه حیات برنامه، خواهیم داشت. برای روشن شدن مطلب، مثالی از خواندن اطلاعات پیکربندی واقع در یک فایل جیسون را در ذیل پیاده سازی می‌کنیم.
در بسیاری موارد نیاز داریم که پس از بیلد پروژه، امکان تغییر آدرس نهایی هاست سمت سرور را داشته باشیم و بر اساس آن بتوانیم Web Api Url‌ها را در سرویس‌های Angular به روز کنیم. برای این کار فایلی را به نام config.json با محتویات ذیل ایجاد می‌کنیم (آدرس هاست را مطابق سرور خود، تغییر دهید): 
{
  "host": "http://localhost:8008"
}

سپس  سرویسی که وظیفه‌ی خواندن اطلاعات را بر عهده دارد، ترجیحا در بخش Core Modules پروژه با کد ذیل، ایجاد می‌کنیم:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { Inject, Injectable } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http';
import 'rxjs/add/operator/map';

@Injectable()
export class AppConfigService {
    constructor(private http: Http) {   }
  private config: Object = null;
    get apiRoot() {
      return this.getProperty('host'); // <--- THIS GETS CALLED FIRST
    }
    load(): Promise<any> {
      console.log('get user called');
      const promise = this.http.get('assets/config.json').map((res) => res.json()).toPromise();
      promise.then(config => {
        this.config = config;     // <--- THIS RESOLVES AFTER
        console.log(this.config);
      });
    return promise;
  }
    private getProperty(property: string): any {
      //noinspection TsLint
      if (!this.config) {
        throw new Error('Attempted to access configuration property before configuration data was loaded, please implemented.');
      }

      if (!this.config[property]) {
        throw new Error(`Required property ${property} was not defined within the configuration object. Please double check the
        assets/config.json file`);
      }

      return this.config[property];
    }

}

حال در app.module  توسط APP_INITIALIZER، متد Load سرویس را برای مقدار دهی خاصیت apiRoot سرویس صدا می‌زنیم. بنابراین ابتدا تابع init را تکمیل می‌کنیم: 
export function init(config: AppConfigService) {
  return () => {
    return  config.load(); 
  };
}

سپس در قسمت Providers ماژول آغازین (app.module)، مانند کد زیر اقدام می‌کنیم:
  Providers:[
…,
AppConfigService,
{
      provide: APP_INITIALIZER,
      useFactory: init,
      multi: true,
      deps: [AppConfigService]
   }
…,

]

حال می‌توانیم سرویس AppConfigService را در متد سازنده‌ی سرویس‌های خود تزریق کرده و از خاصیت apiRoot  جهت به روز رسانی آدرس‌های خود استفاده کنیم:
@Injectable()
export class DashboardService {
  private tagUrl = '';
  constructor(private http: Http,private AppConfig:AppConfigService) {
      this.tagtUrl = this.AppConfig.apiRoot+"/myApiUrl";
….
}

نکته تکمیلی: می‌توان چندین تابع را به همین روش در نقطه‌ی آغازین برنامه، جهت اجرا معرفی کرد. کافی است useFactory را به نام تابع مورد نظر خود و خاصیت deps را که اشاره به نوع پارامتر ورودی تابع دارد (در اینجا سرویس AppConfigService) مقدار دهی کنید: 
    {
      provide: APP_INITIALIZER,
      useFactory: init,
      multi: true,
      deps: [AppConfigService]
    },
  {
    provide: APP_INITIALIZER,
    useFactory: initIdentity,
    multi: true,
    deps: [IdentityService]
  },
  AppConfigService,
  IdentityService,

مطالب
MongoDB #10
حذف سند در MongoDB
متد ()remove
متد ()remove برای حذف یک سند از مجموعه، استفاده می‌شود. متد ()remove دو پارامتر را می‌پذیرد:
1. deletion criteria (اختیاری): اسناد با توجه به شرط‌های تعیین شده در این پارامتر حذف خواهند شد.
2. justOne (اختیاری):  اگر مقدار آن به true یا 1 تنظیم شود، فقط یک سند حذف می‌شود.

گرامر
گرامر پایه متد ()remove به شکل زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.remove(DELLETION_CRITTERIA)

مثال
مجموعه mycol را ملاحظه کنید که داده‌های زیر را دارد:
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec5), "title":"MongoDB Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec6), "title":"NoSQL Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec7), "title":"Tutorials Point Overview"}
مثال زیر همه سندهایی را که عنوان آنها 'MongoDB Overview' است، حذف می‌کند:
>db.mycol.remove({'title':'MongoDB Overview'})
>db.mycol.find()
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec6), "title":"NoSQL Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec7), "title":"Tutorials Point Overview"}
>

حذف فقط یک سند
اگر چندین سند وجود دارد و می‌خواهید فقط اولین رکورد را حذف کنید، مقدار پارامتر justOne را به true یا 1 تنظیم کنید:
>db.COLLECTION_NAME.remove(DELETION_CRITERIA,1)

حذف همه‌ی اسناد
اگر نمی‌خواهید شرطی را برای حذف تعیین کنید، MongoDB تمام اسناد یک مجموعه را حذف خواهد کرد. این معادل دستور truncate در SQL است:
>db.mycol.remove()
>db.mycol.find()
>

پرتو در MongoDB
در MongoDB، پرتو (Projection) به معنی انتخاب داده‌های ضروری بجای انتخاب همه داده‌های یک سند است. اگر یک سند 5 فیلد دارد و شما نیاز به نمایش سه فیلد دارید؛ پس فقط باید 3 فیلد از آنها را انتخاب کنید.

متد ()find
متد ()find که در قسمت اجرای کوئری در سند MongoDB توضیح داده شد، دو پارامتر اختیاری ورودی می‌گیرد که دومین پارامتر، لیست فیلدهایی است که می‌خواهید واکشی کنید. در MongoDB، وقتی متد ()find را اجرا می‌کنید، همه فیلدهای یک سند به نمایش گذاشته می‌شوند. برای محدود کردن این متد، یک لیست از اسامی فیلدها با مقدار 0 یا 1 نیاز دارید. عدد 1 برای نمایش فیلد و عدد 0 برای عدم نمایش فیلد استفاده می‌شود.
گرامر
گرامر پایه متد ()find با پرتو بصورت زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.find({},{KEY:1})

مثال
مجموعه mycol با داده زیر را ملاحظه کنید:
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec5), "title":"MongoDB Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec6), "title":"NoSQL Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec7), "title":"Tutorials Point Overview"}
مثال زیر عناوین اسناد را هنگام اجرای کوئری نشان خواهد داد:
>db.mycol.find({},{"title":1,_id:0})
{"title":"MongoDB Overview"}
{"title":"NoSQL Overview"}
{"title":"Tutorials Point Overview"}
>
توجه کنید که فیلد _id موقع اجرای متد ()find همیشه نمایش داده خواهد شد. اگر نمی‌خواهید این فیلد را نمایش دهید، مقدار آنرا 0 تنظیم کنید.
مطالب
رسم گراف

کتابخانه‌های زیادی برای رسم گراف وجود دارند منجمله mxGraph که برای استفاده غیرتجاری رایگان و سورس باز است. mxGraph نگارش‌های PHP ، Java‌ و JavaScript ایی نیز دارد که به همراه بسته مربوطه ارائه می‌شوند.
پس از دریافت آن، در فولدری به نام dotnet می‌توانید سورس کتابخانه مربوط به دات نت فریم ورک آن‌را دریافت کنید.
فایل پروژه‌ی VS.Net را در آن فولدر نخواهید یافت. حتی آن‌را کامپایل هم نکرده‌اند. (احتمالا به این دلیل که کسی نپرسد این پروژه با چه محصولی تولید شده و آیا لایسنس استفاده از آن را دارید یا خیر. این هم یک روش است ...)
برای کامپایل آن، یک پروژه library جدید را در VS.Net آغاز کرده و پوشه‌های موجود در پوشه‌ی dotnet را به آن افزوده و سپس آن‌را کامپایل کنید تا فایل mxGraph.dll تولید شود.

یک مثال ساده از نحوه‌ی استفاده‌ی آن به صورت زیر است که فایل test.png را تولید خواهد کرد.
using System;
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;
using com.mxgraph;
using System.Drawing.Imaging;

void Test1()
{
// Creates graph with model
mxGraph graph = new mxGraph();
Object parent = graph.GetDefaultParent();

// Adds cells into the graph
graph.Model.BeginUpdate();
try
{
Object v1 = graph.InsertVertex(parent, null, "سلام", 20, 20, 80, 30, "strokeColor=#FFCF8A;fillColor=#FFCF8A;gradientColor=white;fontBold=true;fontFamily=tahoma;rounded=true;shadow=true;shape=ellipse");
Object v2 = graph.InsertVertex(parent, null, "!دنیای ظالم", 200, 150, 80, 30, "rounded=true;shadow=true;fontFamily=tahoma");
Object e1 = graph.InsertEdge(parent, null, "e1", v1, v2, "fontFamily=tahoma");
}
finally
{
graph.Model.EndUpdate();
}

mxCellRenderer.CreateImage(graph, null, 1,
Color.White, true, null).Save("test.png", ImageFormat.Png);
}




و یا اگر قصد داشته باشید که از آن در ASP.Net استفاده کنید، یک generic handler را به پروژه خود افزوده (مثلا ImageHandler.ashx) و کد آن‌را برای مثال به صورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Web;
using com.mxgraph;
using System.Drawing;
using System.Web.Services;
using System.IO;
using System.Drawing.Imaging;

namespace test
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class ImageHandler : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
// Creates graph with model
mxGraph graph = new mxGraph();
Object parent = graph.GetDefaultParent();

// Adds cells into the graph
graph.Model.BeginUpdate();
try
{
Object v1 = graph.InsertVertex(parent, null, "سلام", 20, 20, 80, 30, "strokeColor=#FFCF8A;fillColor=#FFCF8A;gradientColor=white;fontBold=true;fontFamily=tahoma;rounded=true;shadow=true;shape=ellipse");
Object v2 = graph.InsertVertex(parent, null, "!دنیای ظالم", 200, 150, 80, 30, "rounded=true;shadow=true;fontFamily=tahoma");
Object e1 = graph.InsertEdge(parent, null, "e1", v1, v2, "fontFamily=tahoma");
}
finally
{
graph.Model.EndUpdate();
}

Image image = mxCellRenderer.CreateImage(graph, null, 1, Color.White, true, null);

// Render BitMap Stream Back To Client
MemoryStream memStream = new MemoryStream();
image.Save(memStream, ImageFormat.Png);

memStream.WriteTo(context.Response.OutputStream);
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}

}
اکنون نحوه استفاده از این handler در یک صفحه وب به صورت زیر است:
<img src="ImageHandler.ashx" />

مطالب
مقدار دهی کلیدهای خارجی در NHibernate و Entity framework

ORM های NHibernate و Entity framework روش‌های متفاوتی را برای به روز رسانی کلید خارجی با حداقل رفت و برگشت به دیتابیس ارائه می‌دهند که در ادامه معرفی خواهند شد.

صورت مساله:
فرض کنید می‌خواهیم برنامه‌ای را بنویسیم که ریز پرداخت‌های روزانه‌ی ما را ثبت کند. برای اینکار حداقل به یک جدول گروه‌های اقلام خریداری شده، یک جدول حساب‌های تامین کننده‌ی مخارج، یک جدول فروشنده‌ها و نهایتا یک جدول صورتحساب‌های پرداختی بر اساس جداول ذکر شده نیاز خواهد بود.

الف) بررسی مدل برنامه



در اینجا جهت تعریف ویژگی‌ها یا Attributes تعریف شده در این کلاس‌ها از NHibernate validator استفاده شده (+). مزیت اینکار هم علاوه بر اعتبارسنجی سمت کلاینت (پیش از تبادل اطلاعات با بانک اطلاعاتی)، تولید جداولی با همین مشخصات است. برای مثال Fluent NHibernate بر اساس ویژگی Length تعریف شده با طول حداکثر 120 ، یک فیلد nvarchar با همین طول را ایجاد می‌کند.

public class Account
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 130, Message = "طول نام باید بین 3 و 130 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Payee
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Bill
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNull]
public virtual Account Account { get; set; }

[NotNull]
public virtual Category Category { get; set; }

[NotNull]
public virtual Payee Payee { get; set; }

[NotNull]
public virtual decimal Amount { set; get; }

[NotNull]
public virtual DateTime BillDate { set; get; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 1, Max = 500, Message = "طول توضیحات باید بین 1 و 500 کاراکتر باشد")]
public virtual string Description { get; set; }
}




ب) ساختار جداول متناظر (تولید شده به صورت خودکار توسط Fluent NHibernate در اینجا)


در مورد نحوه‌ی استفاده از ویژگی AutoMapping و همچنین تولید خودکار ساختار بانک اطلاعاتی از روی جداول در NHibernate قبلا توضیح داده شده است. البته بدیهی است که ترکیب مقاله‌ی Validation و آشنایی با AutoMapping در اینجا جهت اعمال ویژگی‌ها باید بکار گرفته شود که در همان مقاله‌ی Validation مفصل توضیح داده شده است.
نکته‌ی مهم database schema تولیدی، کلید‌های خارجی (foreign key) تعریف شده بر روی جدول Bills است (همان AccountId، CategoryId و PayeeId تعریف شده) که به primary key جداول متناظر اشاره می‌کند.
    create table Accounts (
AccountId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (AccountId)
)

create table Bills (
BillId INT IDENTITY NOT NULL,
Amount DECIMAL(19,5) not null,
BillDate DATETIME not null,
Description NVARCHAR(500) not null,
AccountId INT not null,
CategoryId INT not null,
PayeeId INT not null,
primary key (BillId)
)

create table Categories (
CategoryId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(130) not null,
primary key (CategoryId)
)

create table Payees (
PayeeId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (PayeeId)
)

alter table Bills
add constraint fk_Account_Bill
foreign key (AccountId)
references Accounts

alter table Bills
add constraint fk_Category_Bill
foreign key (CategoryId)
references Categories

alter table Bills
add constraint fk_Payee_Bill
foreign key (PayeeId)
references Payees

ج) صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها

صفحات ثبت گروه‌های اقلام، حساب‌ها و فروشنده‌ها، نکته‌ی خاصی ندارند. چون این جداول وابستگی خاصی به جایی نداشته و به سادگی اطلاعات آن‌ها را می‌توان ثبت یا به روز کرد.
صفحه‌ی مشکل در این مثال، همان صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها است که از سه کلید خارجی به سه جدول دیگر تشکیل شده است.
عموما برای طراحی این نوع صفحات، کلیدهای خارجی را با drop down list نمایش می‌دهند و اگر در جهت سهولت کار کاربر قدم برداشته شود، باید از یک Auto complete drop down list استفاده کرد تا کاربر برنامه جهت یافتن آیتم‌های از پیش تعریف شده کمتر سختی بکشد.



اگر از Silverlight یا WPF استفاده شود، امکان بایند یک لیست کامل از اشیاء با تمام خواص مرتبط به آن‌ها وجود دارد (هر رکورد نمایش داده شده در دراپ داون لیست، دقیقا معادل است با یک شیء متناظر با کلاس‌های تعریف شده است). اگر از ASP.NET استفاده شود (یعنی یک محیط بدون حالت که پس از نمایش یک صفحه دیگر خبری از لیست اشیاء بایند شده وجود نخواهد داشت و همگی توسط وب سرور جهت صرفه جویی در منابع تخریب شده‌اند)، بهتر است datatextfield را با فیلد نام و datavaluefield را با فیلد Id مقدار دهی کرد تا کاربر نهایی، نام را جهت ثبت اطلاعات مشاهده کند و برنامه از Id موجود در لیست جهت ثبت کلیدهای خارجی استفاده نماید.
و نکته‌ی اصلی هم همینجا است که چگونه؟! چون ما زمانیکه با یک ORM سر و کار داریم، برای ثبت یک رکورد در جدول Bills باید یک وهله از کلاس Bill را ایجاد کرده و خواص آن‌را مقدار دهی کنیم. اگر به تعریف کلاس Bill مراجعه کنید، سه خاصیت آن از نوع سه کلاس مجزا تعریف شده است. به به عبارتی با داشتن فقط یک id از رکوردهای این کلاس‌ها باید بتوان سه وهله‌ی متناظر آن‌ها را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس به این خواص انتساب داد:

var newBill = new Bill
{
Account = accountRepository.GetByKey(1),
Amount = 1,
BillDate = DateTime.Now,
Category = categoryRepository.GetByKey(1),
Description = "testestest...",
Payee = payeeRepository.GetByKey(1)
};
یعنی برای ثبت یک رکورد در جدول Bills فوق، چهار بار رفت و برگشت به دیتابیس خواهیم داشت:
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با گروه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با فروشند‌ه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با حساب‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار هم ثبت نهایی اطلاعات در بانک اطلاعاتی

متد GetByKey فوق همان متد session.Get استاندارد NHibernate است (چون به primary key ها از طریق drop down list دسترسی داریم، به سادگی می‌توان بر اساس متد Get استاندارد ذکر شده عمل کرد).

SQL نهایی تولیدی هم به صورت واضحی این مشکل را نمایش می‌دهد (4 بار رفت و برگشت؛ سه بار select یکبار هم insert نهایی):
SELECT account0_.AccountId as AccountId0_0_, account0_.Name as Name0_0_
FROM Accounts account0_ WHERE account0_.AccountId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT category0_.CategoryId as CategoryId2_0_, category0_.Name as Name2_0_
FROM Categories category0_ WHERE category0_.CategoryId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT payee0_.PayeeId as PayeeId3_0_, payee0_.Name as Name3_0_
FROM Payees payee0_ WHERE payee0_.PayeeId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:48:33 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند (stored procedures) احتمالا الان خواهند گفت؛ ما که گفتیم این روش کند است! سربار زیادی دارد! فقط کافی است یک SP بنویسید و کل عملیات را با یک رفت و برگشت انجام دهید.
اما در ORMs نیز برای انجام این مورد در طی یک حرکت یک ضرب راه حل‌هایی وجود دارد که در ادامه بحث خواهد شد:

د) پیاده سازی با NHibernate
برای حل این مشکل در NHibernate با داشتن primary key (برای مثال از طریق datavaluefield ذکر شده)، بجای session.Get از session.Load استفاده کنید.
session.Get یعنی همین الان برو به بانک اطلاعاتی مراجعه کن و رکورد متناظر با کلید اصلی ذکر شده را بازگشت بده و یک شیء از آن را ایجاد کن (حالت‌های دیگر دسترسی به اطلاعات مانند استفاده از LINQ یا Criteria API یا هر روش مشابه دیگری نیز در اینجا به همین معنا خواهد بود).
session.Load یعنی فعلا دست نگه دار! مگر در جدول نهایی نگاشت شده، اصلا چیزی به نام شیء مثلا گروه وجود دارد؟ مگر این مورد واقعا یک فیلد عددی در جدول Bills بیشتر نیست؟ ما هم که الان این عدد را داریم (به کمک عناصر دراپ داون لیست)، پس لطفا در پشت صحنه یک پروکسی برای ایجاد شیء مورد نظر ایجاد کن (uninitialized proxy to the entity) و سپس عملیات مرتبط را در حین تشکیل SQL نهایی بر اساس این عدد موجود انجام بده. یعنی نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی نیست. در این حالت اگر SQL نهایی را بررسی کنیم فقط یک سطر زیر خواهد بود (سه select ذکر شده حذف خواهند شد):
INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:58:22 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

ه) پیاده سازی با Entity framework

Entity framework زمانیکه بانک اطلاعاتی فوق را (به روش database first) به کلاس‌های متناظر تبدیل/نگاشت می‌کند، حاصل نهایی مثلا در مورد کلاس Bill به صورت خلاصه به شکل زیر خواهد بود:
public partial class Bill : EntityObject
{
public global::System.Int32 BillId {set;get;}
public global::System.Decimal Amount {set;get;}
public global::System.DateTime BillDate {set;get;}
public global::System.String Description {set;get;}
public global::System.Int32 AccountId {set;get;}
public global::System.Int32 CategoryId {set;get;}
public global::System.Int32 PayeeId {set;get;}
public Account Account {set;get;}
public Category Category {set;get;}
}
به عبارتی فیلدهای کلیدهای خارجی، در تعریف نهایی این کلاس هم مشاهده می‌شوند. در اینجا فقط کافی است سه کلید خارجی، از نوع int مقدار دهی شوند (و نیازی به مقدار دهی سه شیء متناظر نیست). در این حالت نیز برای ثبت اطلاعات، فقط یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم داشت.

نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
یک نکته درباره‌ی فیلترینگ اولیه (پیشفرض)
اگر خواستید که به صورت پیشفرض (قرار دادن یک یا چند فیلتر به صورت پیش فرض) گرید بر اساس یک Enum فیلتر شود مقدار Enum ارسالی از سمت سرور به رشته تبدیل شود و مقدار ایندکس آن ارسال نشود
این Enum
public enum RequestStatus : byte
{
    Checking,
    Accepted,
    Rejected
}

var query = _context.Products.Select(x => new { x.Status.ToString(), ... });
بعد در سمت کلاینت و filed ها
"Status": { type: "string" },
و فیلتر کردن اولیه
filter: [
    { field: "Status", operator: "eq", value: "Checking" },
],

و بعد قسمت Column ها
field: "Status",
    values: [
    { text: "در حال بررسی", value: "Checking" },
    { text: "تایید شده", value: "Accepted" },
    { text: "رد شده", value: "Rejected" },
],
title: 'وضعیت'

نظرات مطالب
AngularJS #4
با سلام؛
۱- مفهوم این عبارت رو لطفا توضیح بدید:
«در متد addComment وقتی که دیدگاه مورد نظر اضافه شد، به آرایه‌ی کامنت‌ها یک کامنت جدید می‌افزاییم و چون انقیاد داده دو طرفه است، بالافاصله دیدگاه جدید نیز در view به نمایش در می‌آید.»
این بلافاصله نشون میده از چی استفاده میکنه؟

۲- من تابع  Remvoe رو نوشتم ولی کار نمی‌کنه. یه تغییراتی دادم که آیدی رو  درست بفرست ولی به تابع اصلا وارد نمیشه.
    <button type="button" style="float:right;cursor:pointer;" ng-click="remove({{comment.id}},$Index);">X</button>
خطا :
"Error: [$parse:syntax] Syntax Error: Token '{' invalid key at column 9 of the expression [remove({{comment.id}},$Index);] starting at [{comment.id}},$Index);].
مطالب
تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET MVC به برنامه
در پروژه خود می‌توانیم StructureMap را به گونه‌ایی تنظیم کنیم که کار تزریق لایه‌های انتزاعی ASP.NET را نیز انجام دهد؛ مثلاً CurrentHttpContext و یا داده‌های مربوط به مسیریابی و...
به عنوان مثال در برنامه شما ممکن است کدهای زیر چندین و چند بار تکرار شده باشند:
var userId= User.Identity.GetUserId();
var user = _context.Users.Find(userId);

var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
کدهای فوق به این معنی است که پروژه‌ی شما به صورت کامل به سیستم ASP.NET Identity گره خورده است. خوب، این حالت زمانی پیچیده‌تر خواهد شد که در آینده بخواهید به یک سیستم Identity جدیدتر مهاجرت کنید.
در ادامه نحوه‌ی تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET را بررسی خواهیم کرد. ابتدا یک کلاس رجستری را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class CommonASPNETRegistry : StructureMap.Configuration.DSL.Registry
{
        public CommonASPNETRegistry()
        {
            For<IIdentity>().Use(() => HttpContext.Current.User.Identity);
            // Other dependencies
        }
}
در کد فوق همانطور که مشخص است، یک کلاس ریجستری ایجاد کرده‌ایم (Registry در واقع یکی از مفاهیم مربوط به استراکچرمپ می‌باشد که امکان ماژولار کردن تنظیمات را درون کلاس‌هایی مجزا، در اختیارمان قرار می‌دهد). درون سازنده‌ی این کلاس گفته‌ایم: زمانیکه درخواستی برای اینترفیس IIdentity داده شد، یک وهله از HttpContext.Current.User.Identity را در اختیار درخواست کننده قرار بده.
لازم به ذکر است می‌توانستیم از وابستگی‌های عنوان شده نیز بدون تزریق کردن آنها درون کنترلرها نیز استفاده کنیم. اما ریجستر کردن آنها این امکان را در اختیارمان قرار می‌دهد تا در هر جایی از برنامه‌مان بتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. در ادامه خواهید دید که دسترسی آسان به آنها می‌تواند خیلی مفید واقع شود؛ همچنین امکان تست کردن نیز آسانتر خواهد شد.
قدم بعدی افزودن Registry ایجاد شده به تنظیمات IoC Containerمان است:
public static class SmObjectFactory
{
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // Other settings
                ioc.AddRegistry(new CommonASPNETRegistry());
                
            });
        }
}
اکنون به سادگی می‌توانیم از وابستگی‌های عنوان شده در برنامه‌مان استفاده کنیم. برای استفاده‌ی از آن، مثال اول را در نظر بگیرید "یافتن کاربر فعلی". همانطور که عنوان شد، استفاده از کدهایی شبیه به حالت زیر جهت یافتن کاربر جاری در برنامه ممکن است چندین بار تکرار شده باشد:
var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
خوب، برای حل این مشکل اینترفیس زیر را اضافه می‌کنیم:
public interface ICurrentUser
{
        ApplicationUser User { get; }
}
پیاده‌سازی آن نیز به این صورت خواهد بود:
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly IIdentity _identity;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;
        private ApplicationUser _user;
        public CurrentUser(IIdentity identity, IApplicationUserManager userManager)
        {
            _identity = identity;
            _userManager = userManager;
        }
        public ApplicationUser User
        {
            get { return _user ?? (_user = _userManager.FindById(int.Parse(_identity.GetUserId()))); }
        }
}
درون کلاس فوق به اینترفیس IIdentity جهت ارائه آی‌دی کاربر جاری و اینترفیس IApplicationUserManager جهت یافتن اطلاعات کاربر نیاز خواهیم داشت. همانطور که مشاهده می‌کنید فیلد user_ در صورتیکه از قبل موجود باشد، برگردانده خواهد شد؛ در غیر اینصورت آن را از کانتکست مربوطه واکشی خواهد کرد.
اکنون با استفاده از روش فوق نه تنها درون کنترلرهایمان بلکه در هر جایی از برنامه‌مان می‌توانیم به کاربر جاری دسترسی داشته باشیم. همچنین در آینده نیز به راحتی می‌توانیم از سیستم ASP.NET Identity به هر سیستم دیگری سوئیچ کنیم.
برای استفاده از اینترفیس فوق نیز به این صورت عمل خواهیم کرد:
public class HomeController : BaseController
{
    private readonly ICurrentUser _currentUser;
    public HomeController(ICurrentUser user)
    {
        _user = user;
    }
    public ActionResult Index()
    {
        // user
        var user = _currentUser.User;
        // user id
        var userId = _currentUser.User.Id;
    }
}

مطالب
ایجاد شناسه ی منحصر به فرد برای هر سیستم
چند روز پیش یک افزونه در nuget نظرم رو به خودش جلب کرد . بعد از دانلود و نصب اون و مقداری کار کردن باهاش جای خودش رو تو دلم باز کرد ولی متاسفانه این افزونه تا 21 روز رایگان بود. توی نت برای پیدا کردن سریال و یا کرکش زیاد گشتم ولی هیچ چیز یافت نشد . شاید به خاطر اینکه از زمان تولیدش زیاد نمیگذره ... در هر حال گذشتن از خیرش برام سخت بود بنابر این به یاد قدیم تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشم و release کنمش ... 
بعد از deobfuscate  کردنش سیستم امنیتیش نکات خیلی جالبی داشت که یکیش ایجاد شناسه‌ی منحصر به فرد برای هر سیستم بود . البته شاید باورش سخت باشه ولی برای بخش امنیتش 23 تا کلاس داشت که هر کدوم کلی تابع و ... داشتن که همه هم به هم مرتبط بود . تا به حال ندیده بودم توی هیچ افزونه ای اینقدر روی امنیتش کار بشه و خب همینم باعث شد 5-4 ساعت وقتمو بگیره ...

کد زیر رو از یکی از کلاس هاش استخراج کردم که توسط اون میتونید یک شناسه منحصر به فرد بر اساس مشخصات پردازنده - برد اصلی و ... تولید کنید . فقط در هنگام استفاده توجه داشته باشید به ارجاع‌های برنامه و اینکه باید System.Management رو به reference‌های برنامه اضافه بکنید حتما ...

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using Microsoft.Win32;
using System.Management;

namespace ConsoleApplication1
{

    class Program
    {
        private static string GetSystemCode_int1(byte[] byte_0)
        {
            if (byte_0 != null)
            {
                return Convert.ToBase64String((new MD5CryptoServiceProvider()).ComputeHash(byte_0));
            }
            else
            {
                return string.Empty;
            }
        }

        private static string GetSystemCode_int0(string string_2)
        {
            if (!string.IsNullOrEmpty(string_2))
            {
                return GetSystemCode_int1(Encoding.UTF8.GetBytes(string_2));
            }
            else
            {
                return string.Empty;
            }
        }

        public static string GetSystemCode()
        {
            string key = null;
            if (key == null)
            {
                string empty = string.Empty;
                try
                {
                    ManagementClass managementClass = new ManagementClass("win32_processor");
                    ManagementObjectCollection instances = managementClass.GetInstances();
                    foreach (ManagementBaseObject instance in instances)
                    {
                        try
                        {
                            empty = string.Concat(empty, instance.Properties["processorID"].Value.ToString());
                            break;
                        }
                        catch
                        {
                        }
                    }
                }
                catch
                {
                    try
                    {
                        ManagementObjectSearcher managementObjectSearcher = new ManagementObjectSearcher("Select * From Win32_BaseBoard");
                        foreach (ManagementBaseObject managementBaseObject in managementObjectSearcher.Get())
                        {
                            empty = string.Concat(empty, managementBaseObject["SerialNumber"].ToString().Trim());
                        }
                    }
                    catch
                    {
                    }
                }
                try
                {
                    ManagementObject managementObject = new ManagementObject("win32_logicaldisk.deviceid=\"C:\"");
                    managementObject.Get();
                    empty = string.Concat(empty, managementObject["VolumeSerialNumber"].ToString());
                }
                catch
                {
                }
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(empty))
                {
                    empty = Environment.MachineName;
                }
                key = GetSystemCode_int0(empty);
            }
            return key;
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine(GetSystemCode());
            Console.ReadKey();
        }
    }
}