نظرات مطالب
ASP.NET MVC #6
شاید مطالبی که من عنوان کردم این برداشت را به وجود آورده که MVC در مورد UI/UX بحث می‌کند؟
پاسخ اینکه، خیر. بحث ما در اینجا برنامه نویسی وب است نه طراحی رابط کاربری. MVC نظری در مورد دومین شما، در مورد لایه بندی دسترسی به داده‌ها، در مورد استفاده از ORM و غیره ندارد. به همین ترتیب در مورد اینکه ظاهر برنامه رو هم به چه نحوی طراحی کنید، نظری ندارد. اینجا شما آزاد هستید که مطابق روش‌های دیگری که فکر می‌کنید مفید هستند عمل کنید. بحث ما در اینجا جدا سازی منطق برنامه از لایه نمایشی است، برای اینکه بتونیم اون رو تست کنیم. در وب فرم‌ها این منطق به لایه نمایشی گره خورده. در MVC این دو از هم جدا شدن.
بنابراین به صورت خلاصه MVC نظری در مورد نحوه طراحی رابط کاربری و همچنین نحوه دسترسی به اطلاعات ندارد. نمیاد به شما بگه باید از مثلا EF استفاده کنید یا NH . یا اینکه از فلان فریم ورک CSS باید استفاده کنید یا خیر. دسترسی پذیری سایت شما چگونه باید باشد. ترکیب رنگ‌های آن چگونه باید باشد. این‌ها خارج از بحث MVC هستند.
در مورد UI/UX یک سری سایت و وبلاگ فعال و خوب هستند که به نظرم دنبال کردن اون‌ها خیلی مفید است. مثلا:
uxbooth
uxmag
uxmovement
smashingmagazine
نظرات نظرسنجی‌ها
شما برای کار با دیتا در اندروید، کدامیک از روش های زیر را استفاده میکنید یا ترجیح می دهید؟
استفاده از ORM هر چند نوع ضعیف آن  را به استفاده از کوئری زدن مستقیم به دلیل تغییرات زیادی که عملا در حین کدنویسی در ساختار موجودیت‌ها ایجاد می‌شود  ترجیح می‌دهم . پیچیده بودن و داشتن امکانات زیاد  با عث عدم انعطاف پذیری میشود . یکی از اهداف ORM‌ها توانایی تغییر نوع بانک اطلاعاتی است در پروژه‌های بزرگ با روابط بین موجودیتی و ساختار کدنویسی پیچیده ORM ای مانند EF محدودیتهای فراوانی ایجاد می‌کند که این کار را عملا ناممکن یا حداقل طاقت فرسا می‌کند .  دیگر اینکه در برنامه‌های موبایلی نیازی به ORM ای پیچیده به دلیل ماهیت اینگونه برنامه‌ها نیست .
در پلت فرمهای جدید برنامه نویسی بسیاری از  ORM‌ها ی موفق (از دید برنامه نویسان) حتی کلیدهای خارجی و روابط ، خارج از حوزه دید آنها است چرا که انعطاف و راحتی برنامه نویسان را در اولویت قرار می‌دهند و بسیاری از قوانین داده ای برای بررسی صحت داده‌ها و اعتبارسنجی آنها با چند خط کد قابل بررسی است . 
مطالب
مدیریت فایلهای یک پروژه نرم افزاری با استفاده از Subversion
کتابچه‌ای را درباره‌ی کار با SVN تهیه کرده‌ام که از آدرس زیر قابل دریافت است:
دریافت فایل

خلاصه‌ای از مقدمه کتاب:
آیا شما هم جزو آن دسته از برنامه نویسانی هستید که هنوز به ازای هر نگارش از برنامه، سورس‌کدهای خود را فشرده کرده و آنها را بر اساس تاریخ آرشیو می‌کنند؟ آیا می‌توانید گزارشی مقایسه‌ای را از تغییرات انجام شده در سورس کدهای دو نگارش اخیر برنامه خود ارائه دهید؟ آیا می‌دانید فایلی را که هم اکنون بر روی آن مشغول به کار هستید در نگارش قبلی آن چه وضعیتی داشته و مقایسه آن با فایل فعلی شامل چه موارد و تغییراتی خواهد شد؟ آیا امکان بازگشت سریع و تبدیل سورس کدهای جاری برنامه را به سه نگارش قبل که از نظر شما پایدارتر هستند، بدون اضطراب و تشنج عصبی و با سرعت هرچه تمام‌تر و بدون خطا دارید؟ آیا می‌دانید بر روی یک فایل ویژه پروژه چه کسانی کار کرده‌اند و چه تغییراتی را اعمال نموده‌اند؟ آیا می‌توانید در یک تیم برنامه نویسی در کنار سایر برنامه‌نویس‌ها بر روی یک پروژه واحد کار کنید و به‌سادگی تداخلات رخ داده را مرتفع و یا آخرین تغییرات انجام شده را ادغام نمائید؟ آیا می‌توانید همواره آخرین نگارش تائید شده پروژه را به سرعت و با دقت تمام به افراد تیم نرم افزاری خود تحویل دهید؟ آیا مکان مجتمعی را جهت نگهداری سورس‌کدهای پروژه‌های مختلف، در سازمان خود دارید؟

نظرات مطالب
بررسی مفهوم Event bubbling در جی کوئری و تاثیر آن بر کارآیی کدهای نوشته شده
اجرای یک هندلر مستقیم هیچ برتری از لحاظ سرعت (که در توضیحات لینک مربوطه گفته شده) نسبت به هندلرهای delegate ندارد. در واقع مگر مقایسه بر فرض مثال 10000 شرط در یک رویداد چقدر زمان میبرد که بخواهیم حرف از مقایسه سرعت بزنیم؟ در حالیکه اگر 10000 هندلر مستقیم برای رویداد اشیا مختلف نوشته شود میزان زیادی حافظه مصرف شده و بار کاری پردازنده هم بالا خواهد رفت.
برای درک بهتر موضوع یک صفحه ایجاد کنید و در آن یک جدول با 10000 سطر قرار دهید. (می توانید این سطرها را با اسکریپت بسازید) بعد در هر بار ساختن سطر جدید یک هندلر به رویداد کلیک سطر بایند کنید. سپس میزان حافظه مصرفی و زمان CPU Load را اندازه گیری کنید.
برای مبحث سرعت هم روی یک سطر کلیک کنید و زمان اجرای هندلر را اندازه گیری کنید.
سپس همین آزمایش را فقط با یک delegate انجام دهید و موارد بالا را اندازه گیری کنید تا ببینید آیا زمان و سرعتی که از آن صحبت می‌شود ارزش مقایسه دارد یا خیر.
نظرات مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT
خیر. به WinRT یا Windows run time جدید به چشم Silverlight run time نگاه کنید. لایه‌ای است بالاتر از Win32 API که برفراز آن‌ می‌شود برنامه توسعه داد (WPF فقط یک روش طراحی رابط کاربری جدید است، run time نیست). WinRT شبیه به همان مدل امنیتی بسته سیلورلایت را به ارث برده. همان لایه نمایش XAML را به ارث برده. با این تفاوت که این run time جدید آن علاوه بر XAML ، امکان کار با HTML5 و جاوا اسکریپت را هم می‌دهد و محدود به XAML نیست. برخلاف سیلورلایت، این run time فقط محدود به دات نت هم نیست و با CPP و Native کد هم می‌شود با آن کار کرد. به این نتیجه رسیدند که طراحی خوبی انجام دادن، خوب چرا فقط دات نت استفاده کند؟
ضمنا این محدودیت‌های امنیتی ذکر شده برای آن قطعا برای خیلی از برنامه نویس‌ها خوشایند نخواهد بود. برای دسترسی بیشتر، مجبور خواهند شد به سیستم‌های دسکتاپ سابق رجوع کنند.
نظرات مطالب
مشکلات نصب به روز رسانی‌های اخیر
- لینک فوق همیشه آخرین نگارش مخصوص برنامه نویس‌ها را دارد و از این لحاظ بسیار عالی است (به صورت خودکار به جدیدترین نگارش ری دایرکت می‌شود). پس از نصب آن باید شماره نگارش 4.0.60531.0  در سیستم شما موجود باشد. این شماره رو از طریق صفحه About مربوط به اطلاعات سیلورلایت (all programs---silverlight) می‌تونید مشاهده کنید.
- ضمنا خطای  AG_E_UNKNOWN_ERROR عموما مرتبط می‌شود به وجود مشکلی در XAML تولیدی. بررسی کنید آیا فایل‌ها درست تولید شده‌اند؟ آیا فضای نامی فراموش نشده؟ آیا تمام ارجاعات به اسمبلی‌های مورد نیاز تعریف شده؟ آیا پس از به روز رسانی جدید سیلورلایت، پروژه مجددا Re build شده؟
در کل این خطای 1001 (+) فوق العاده عمومی است. برای مثال همانطور که می‌دونید در سیلورلایت دسترسی به یک سری منابع با پروتکل file://URLs میسر نیست (یعنی اگر برنامه سیلورلایت با یک صفحه html معمولی از روی هارد باز شده) و حتما باید پروژه شما به همراه وب سایت ASP.NET ایجاد شود تا منابع مورد نظر از طریق پروتکل http://URLs قابل دسترسی شوند (به دلایل امنیتی).
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت هفتم
کدهای IL و تایید آن ها

ساختار استکی
IL از ساختار استک استفاده می‌کند. به این معنی که تمامی دستور العمل‌ها داخل آن push شده و نتیجه‌ی اجرای آن‌ها pop می‌شوند. از آنجا که IL به طور مستقیم ارتباطی با ثبات‌ها ندارد، ایجاد زبانهای برنامه نویسی جدید بر اساس CLR بسیار راحت‌تر هست و عمل کامپایل، تبدیل کردن به کدهای IL می‌باشد.

بدون نوع بودن(Typeless)
از دیگر مزیت‌های آن این است که کدهای IL بدون نوع هستند. به این معنی که موقع افزودن دستورالعملی به داخل استک، دو عملگر وارد می‌شوند و هیچ جداسازی در رابطه با سیستم‌های 32 یا 64 بیت صورت نمی‌گیرد و موقع اجرای برنامه است که تصمیم می‌گیرد از چه عملگرهایی باید استفاده شود.

Virtual Address Space
بزرگترین مزیت این سیستم‌ها امنیت و مقاومت آن هاست. موقعی که تبدیل کد IL به سمت کد بومی صورت می‌گیرد، CLR فرآیندی را با نام verification یا تاییدیه، اجرا می‌کند. این فرآیند تمامی کدهای IL را بررسی می‌کند تا از امنیت کدها اطمینان کسب کند. برای مثال بررسی می‌کند که هر متدی صدا زده می‌شود با تعدادی پارامترهای صحیح صدا زده شود و به هر پارامتر آن نوع صحیحش پاس شود و مقدار بازگشتی هر متد به درستی استفاده شود. متادیتا شامل اطلاعات تمامی پیاده سازی‌ها و متدها و نوع هاست که در انجام تاییدیه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در ویندوز هر پروسه، یک آدرس مجازی در حافظه دارد و این جدا سازی حافظه و ایجاد یک حافظه مجازی کاری لازم اجراست. شما نمی‌توانید به کد یک برنامه اعتماد داشته باشید که از حد خود تخطی نخواهد کرد و فرآیند برنامه‌ی دیگر را مختل نخواهد کرد. با خواندن و نوشتن در یک آدرس نامعتبر حافظه، ما این اطمینان را کسب می‌کنیم که هیچ گاه تخطی در حافظه صورت نمی‌گیرد.
قبلا به طور مفصل در این مورد ذخیره سازی در حافظه صحبت کرده ایم.

Hosting
از آنجا که پروسه‌های ویندوزی به مقدار زیادی از منابع سیستم عامل نیاز دارند که باعث کاهش منابع و محدودیت در آن می‌شوند و نهایت کارآیی سیستم را پایین می‌آورد، ولی با کاهش تعدادی برنامه‌های در حال اجرا به یک پروسه‌ی واحد می‌توان کارآیی سیستم را بهبود بخشید و منابع کمتری مورد استفاده قرار می‌گیرند که این یکی دیگر از مزایای کدهای managed نسبت به unmanaged است. CLR در حقیقت این قابلیت را به شما می‌دهد تا چند برنامه‌ی مدیریت شده را در قالب یک پروسه به اجرا درآورید. هر برنامه‌ی مدیریت شده به طور پیش فرض بر روی یک appDomain اجرا می‌گردد و هر فایل EXE روی حافظه‌ی مجازی مختص خودش اجرا می‌شود. هر چند پروسه‌هایی از قبیل IIS و SQL Server که پروسه‌های CLR را پشتیبانی یا هاست می‌کنند می‌توانند تصمیم بگیرند که آیا appDomain‌ها را در یک پروسه‌ی واحد اجرا کنند یا خیر که در مقاله‌های آتی آن را بررسی می‌کنیم.

کد ناامن یا غیر ایمن UnSafe Code
به طور پیش فرض سی شارپ کدهای ایمنی را تولید می‌کند، ولی این اجازه را می‌دهد که اگر برنامه نویس بخواهد  کدهای ناامن بزند، قادر به انجام آن باشد. این کدهای ناامن دسترسی مستقیم به خانه‌های حافظه و دستکاری بایت هاست. این مورد قابلیت قدرتمندی است که به توسعه دهنده اجازه می‌دهد که با کدهای مدیریت نشده ارتباط برقرار کند یا یک الگوریتم با اهمیت زمانی بالا را جهت بهبود کارآیی، اجرا کند.
 هر چند یک کد ناامن سبب ریسک بزرگی می‌شود و می‌تواند وضعیت بسیاری از ساختارهای ذخیره شده در حافظه را به هم بزند و امنیت برنامه را تا حد زیادی کاهش دهد.  به همین دلیل سی شارپ نیاز دارد تا تمامی متدهایی که شامل کد unsafe هستند را با کلمه کلیدی unsafe علامت گذاری کند. همچنین کمپایلر سی شارپ نیاز دارد تا شما این کدها را با سوئیچ unsafe/ کامپایل کنید.

موقعیکه جیت تلاش دارد تا یک کد ناامن را کامپایل کند، اسمبلی را بررسی می‌کند که آیا این متد اجازه و تاییدیه آن را دارد یا خیر. آیا  System.Security.Permissions.SecurityPermission با فلگ SkipVerification مقدار دهی شده است یا خیر. اگر پاسخ مثبت بود JIT آن‌ها را کامپایل کرده و اجازه‌ی اجرای آن‌ها را می‌دهد. CLR به این کد اعتماد می‌کند و امیدوار است که آدرس دهی مستقیم و دستکاری بایت‌های حافظه موجب آسیبی نگردد. ولی اگر پاسخ منفی بود، یک استثناء از نوع System.InvalidProgramException یا System.Security.VerificationException را ایجاد می‌کند تا از اجرای این متد جلوگیری به عمل آید. در واقع کل برنامه خاتمه میابد ولی آسیبی به حافظه نمی‌زند.

پی نوشت: سیستم به  اسمبلی هایی که از روی ماشین یا از طریق شبکه  به اشتراک گذاشته می‌شوند اعتماد کامل میکند که این اعتماد شامل کدهای ناامن هم می‌شود ولی به طور پیش فرض به اسمبلی هایی از طریق اینترنت اجرا می‌شوند اجازه اجرای کدهای ناامن را نمی‌دهد و اگر شامل کدهای ناامن شود یکی از خطاهایی که در بالا به آن اشاره کردیم را صادر می‌کنند. در صورتی که مدیر یا کاربر سیستم اجازه اجرای آن را بدهد تمامی مسئولیت‌های این اجرا بر گردن اوست.

در این زمینه مایکروسافت ابزار سودمندی را با نام PEVerify .exe را معرفی کرده است که به بررسی تمامی متدهای یک اسمبلی پرداخته و در صورت وجود کد ناامن به شما اطلاع میدهد. بهتر است از این موضوع اطلاع داشته باشید که این ابزار نیاز دارد تا به متادیتاهای یک اسمبلی نیاز داشته باشید. باید این ابزار بتواند به تمامی ارجاعات آن دسترسی داشته باشد که در مورد عملیات بایندینگ در آینده بیشتر صحبت می‌کنیم.

IL و حقوق حق تالیف آن
بسیاری از توسعه دهندگان از اینکه IL هیچ شرایطی برای حفظ حق تالیف آن‌ها ایجاد نکرده است، ناراحت هستند. چرا که ابزارهای زیادی هستند که با انجام عملیات مهندسی معکوس می‌توانند به الگوریتم آنان دست پیدا کنند و میدانید که IL خیلی سطح پایین نیست و برگرداندن آن به شکل یک کد، کار راحت‌تری هست و بعضی ابزارها کدهای خوبی هم ارائه می‌کنند. از دست این ابزارها می‌توان به ILDisassembler و  JustDecompile اشاره کرد.
اگر علاقمند هستید این عیب را برطرف کنید، می‌توانید از ابزارهای ثالث که به ابزارهای obfuscator (یک نمونه سورس باز ) معروف هستند استفاده کنید تا با کمی پیچیدگی در متادیتاها، این مشکل را تا حدی برطرف کنند. ولی این ابزارها خیلی کامل نیستند، چرا که نباید به کامپایل کردن کار لطمه بزنند. پس اگر باز خیلی نگران این مورد هستید می‌توانید الگوریتم‌های حساس و اساسی خود را در قالب unmanaged code ارائه کنید که در بالا اشاراتی به آن کرده‌ایم.
برنامه‌های تحت وب به دلیل عدم دسترسی دیگران از امنیت کاملتری برخوردار هستند.
مطالب
(Domain Driven Design) به زبان ساده
DDD چیست؟ روشی است ساده، زیبا، در وهله اول برای تفکر، و در وهله دوم برای توسعه نرم افزار، که می‌توان بر مبنای آن نیازمندیهای پویا و پیچیده‌ی حوزه دامین را تحلیل، مدل و نهایتا پیاده سازی کرد.
در این روش توسعه نرم افزار تاکید ویژه ای بر الزامات زیر وجود دارد:
  • تمرکز اصلی پروژه، باید صرف فائق آمدن بر مشکلات و پیچیدگیهای موجود در دامین شود.
  • پیچیدگیهای موجود در دامین پس از شناسایی به یک مدل تبدیل شوند.
  • برقراری یک رابطه‌ی خلاق بین متخصصان دامین و افراد تیم توسعه برای بهبود مستمر مدل ارائه شده که نهایتا راه حل مشکلات دامین است بسیار مهم می‌باشد.
مبدع این روش کیست؟
بخوانید:
Eric Evans is a specialist in domain modeling and design in large business systems. Since the early 1990s, he has worked on many projects developing large business systems with objects and has been deeply involved in applying Agile processes on real projects. Eric is the author of "Domain-Driven Design" (Addison-Wesley, 2003) and he leads the consulting group Domain Language, Inc. 
ویدیویی سخنرانی اریک اوانس با عنوان: DDD: putting the model to work
شرایط موفقیت اجرای یک پروژه مبتنی بر DDD چیست؟
  • دامین ساده و سر راست نباشد.
  • افراد تیم توسعه با طراحی / برنامه نویسی شی گرا آشنا باشند.
  • دسترسی به افراد متخصص در مسائل مرتبط با دامین آسان باشد.
  • فرآیند تولید نرم افزار، یک فرآیند چابک باشد.
در این باره چه چیزی بخوانم؟
برای شروع توصیه می‌کنم بخوانید: Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software 
نویسنده: Eric Evans


در ادامه می‌پردازم به اینکه ابزار DDD برای شکستن پیچیدگیهای دامین و تبدیل آنها به مدل کدامند؟
پاسخ خلاصه در زیر آمده است. دعوت می‌کنم تا شرح هر یک از این موارد را در پستهای بعدی پیگیر باشید.
  • Entity
  • Value Object
  • Aggregate
  • Service
  • Repository
  • Factory

 قبلا توضیح داده بودم که طراحی متاثر از حوزه‌ی کاری (Domain Driven Design) منجر به کاهش، درک و نهایتا قابل مدیریت کردن پیچیدگیهای موجود در حوزه عملیاتی نرم افزار (Domain) می‌شود. توجه کنیم که تحلیل و مدلسازی، فعالیتهای رایج در حوزه هایی مانند حمل و نقل، اکتشافات، هوا فضا، شبکه‌های اجتماعی و ... می‌تواند بسیار دشوار باشد.

برای مثال فرض کنید که می‌خواهید به مدلسازی نرم افزاری بپردازید که هدف تولید آن پیش بینی وضع آب و هوا است. این حوزه کاری (پیش بینی وضع آب و هوا) بویژه همواره یکی از حوزه (Domain)‌های  پیچیده برای طراحان مدل محسوب می‌شود. DDD روشی است که با بکار گیری آن می‌توانید این پیچیدگیها را بسیار کاهش دهید. توسعه سیستمهای پیچیده بدون رعایت قواعدی همه فهم، نهایتا نرم افزار را به مجموعه ای از کدهای غیر خوانا و دیرفهم تبدیل می‌کند که احتمالا نسل بعدی توسعه دهندگانش را تشویق به بازنویسی آن خواهد کرد.

DDD در واقع روشی است برای دقیق‌تر فکر کردن در مورد نحوه ارتباط و تعامل اجزای مدل با یکدیگر. این سبک طراحی (DDD) به تولید مدلی از اشیاء می‌انجامد که نهایتا تصویری قابل درک (Model) از مسائل مطرح در حوزه‌ی کاری ارائه می‌دهند. این مدل ارزشمند است وقتی که:

1- نمایی آشکار و در عین حال در نهایت سادگی و وضوح از همه‌ی مفاهیمی باشد که در حوزه عملیاتی نرم افزار(Domain) وجود دارد.
2- به تناسب درک کاملتری که از حوزه کاری کسب می‌شود بتوان این مدل را بهبود و توسعه داد(Refactoring).

در DDD کوشش می‌شود که با برقراری ارتباطی منطقی بین اشیاء، و رعایت سطوحی از انتزاع یک مشکل بزرگتر را به مشکلات کوچکتر شکست و سپس به حل این مشکلات کوچکتر پرداخت.

توجه کنیم که DDD به چگونگی سازماندهی اشیاء توجه ویژه ای دارد ولی DDD چیزی درباره برنامه نویسی شی گرا نیست. DDD متدولوژیی است که با بهره گیری از مفاهیم شی گرایی و مجموعه ای از تجارب ممتاز توسعه نرم افزار (Best Practice) پیچیدگیها را و قابلیت توسعه و نگهداری نرم افزار را بهبود می‌دهد.

ایده مستتر در DDD ساده است. اگر در حوزه کاری مفهوم (Concept) ارزشمندی وجود دارد باید بتوان آن را به وضوح در مدل مشاهده کرد. برای مثال صحیح نیست که یک شرط ارزشمند حوزه کسب و کار را با مجموعه‌ی سخت فهمی از If / Else ها، در مدل نشان داد. این شرط مهم را می‌توان با Specification pattern پیاده سازی کرد تا تصویری خوانا‌تر از Domain در مدل بوجود بیاید.

مدلی که دستیبابی به آن در DDD دنبال می‌شود مدلی است سر راست و گویا با در نظر گرفتن همه جوانب و قواعد حوزه‌ی عمل نرم افزار. در این مدل مطلوب و ایده آل به مسائل ذخیره سازی (persistence) پرداخته نمی‌شود. (رعایت اصل PI). این مدل نگران چگونگی نمایش داده‌ها در واسط کاربری نیست. این مدل نگران داستانهای Ajax نیست. این مدل یک مدل Pureاست که دوست داریم حتی المقدور POCO باشد. این مدلی است برای بیان قواعد و منطق موجود در حوزه عمل نرم افزار. این قواعد همیشه تغییر می‌کنند و مدلی که از آموزه‌های DDDالهام گرفته باشد، راحت‌تر پذیرای این تغییرات خواهد بود. به همین دلیل DDD با روشهای توسعه به سبک اجایل نیز قرابت بیشتری دارد.