مطالب
بلاگ‌ها و مطالب مطالعه شده در هفته قبل (هفته اول آبان)


وبلاگ‌های ایرانی


Visual Studio

  • ویژوال استودیو 2010 و دات نت فریم ورک 4، نگارش CTP برای دریافت!

امنیت اطلاعات

ASP. Net

طراحی وب


اس‌کیوال سرور


به روز رسانی‌ها


ابزارها

سی‌شارپ
  • ویژگی‌های جدید C# 4.0 ، قسمت دوم، پارامترهای پیش فرض (یا آرگومانهای اختیاری). (چیزی شبیه به VB !! بدون نیاز به overloading برای پیاده سازی آن)

دلفی
  • ویدیویی از Delphi Prism . (نگارشی از دلفی که به شکل افزونه‌ای کاملا یکپارچه در VS.Net قابل دسترسی است)

SharePoint

ویندوز

متفرقه


مطالب
رویه های ذخیره شده خوب یا بد؟!

استفاده یا عدم استفاده از یک تکنولوژی یا ابزار خاص، به پارامترهای مختلفی از جمله ابعاد پروژه، مهارت و دانش اعضای تیم، ماهیت پروژه، پلتفرم اجرا، بودجه‌ی پروژه، مهلت تکمیل پروژه و تعداد نفرات تیم بستگی دارد. بنابراین واضح است پیچیدن یک نسخه‌ی خاص، برای همه‌ی سناریو‌ها امکان پذیر نیست؛ اما شرایطی وجود دارد که استفاده یا عدم استفاده از این ابزارهای تکنولوژیک منطقی‌تر مینمایند.

Stored Procedure (که از این به بعد برای ایجاز، SP نوشته خواهد شد) هم از قاعده فوق مستثنی نیست و در صورت انتخاب صحیح میتواند به ارائه‌ی محصول نهایی با کیفیت‌تری در زمان کوتاه‌تری کمک کند و در صورت انتخاب ناآگاهانه ممکن است باعث شکست یک پروژه (بخصوص در بلند مدت) شود.


تاریخچه

SQL توسط شرکت IBM در اوایل دهه 70 میلادی ایجاد شد. با اوج گرفتن زبان‌های رویه‌ای، SQL هم چندان از این قافله عقب نماند که منجر به پذیرش SP به عنوان یک استاندارد، در دهه 90 میلادی و پیاده سازی تدریجی آن توسط غول‌های سازنده دیتابیس شد (رجوع فرمایید به ^ و ^). این فاصله 20 ساله باعث غنی‌تر شدن SQL شد و وجود SP - به معنی انتقال مدل برنامه نویسی رویه‌ای به SQL - بخشی از مشکلات قبلی کار با کوئری‌های پشت سر هم و خام را حل کرد. از سال 2000 میلادی به بعد، ORM‌های قدرتمندی از جمله  Hibernate  و پیاده سازی‌های مختلفی از Active Record  و Entity Framework متولد شدند. بنابر این تقدم و تاخّرهای زمانی، بدیهی است اغلب مزایای SP نسبت به Raw SQL Query و اغلب معایب آن نسبت به ORM‌ها باشد. 

بنظر میرسد برای پاسخ به سوال اصلی این مطلب، ناگزیر به مقایسه SP با رقبای دیرینه‌اش هستیم. با برشمردن معایب و مزایای SP میتوان به نتیجه‌ی منطقی‌تری رسید. البته باید در نظر داشت صرف استفاده از SP به معنای بهره‌مند شدن از مزایای آن و صرف استفاده نکردن از آن هم بهره‌مندی از رقبای آن نیست. چگونگی استفاده یک ابزار، مهمتر از خود ابزار است.


معایب SP

- دستورات Alter Table ، Add Column و Drop Column  به این سادگی‌ها هم نیستند؛ ممکن است به یکی از جداول دیتابیس دو ستون اضافه یا از آن حذف شوند. مجبوریم تمامی SP‌ها را بخصوص Insert و Update متناظر با جدول را تغییر دهیم که این تغییرات ممکن است بصورت زنجیره‌وار به سایر SP‌ها هم سرایت کند. حال شرایطی را در نظر بگیرید که تعداد SP‌های شما به چند ده و یا حتی به چند صد عدد و بیشتر، رسیده باشد که این به معنی زحمت بیشتر و تغییرات پر هزینه‌تر است.

- احتمال کند شدن ماشین سرویس دهنده در اثر اجرای تعداد زیادی SP ؛ چناچه بخش زیادی از منطق برنامه از طریق SP اجرا شود، سرور دیتابیس موظف به اجرای آنهاست. اما در صورتیکه منطق، در کد برنامه قرار داشته باشد، امکان توزیع آن بر روی سرور‌های مجزا و یا حتی ماشین کلاینت وجود خواهد داشت. امروزه اکثر کلاینت‌ها به دیتابیس‌های سبک و سریعی مجهز شده‌اند. بنابراین در صورت امکان چرا بار پردازشی را به عهده آنها نگذاریم؟! 

- یکپارچگی کمتر؛ تقریبا همه اپلیکیشن‌ها نیازمند ارتباط با سایر سیستم‌ها هستند. اگر بخش‌های زیادی از منطق برنامه درون SP مخفی شده باشند، این نقطه تلاقی بین سیستمی، احتمالا درون خود دیتابیس قرار میگیرد و این به معنی ایجاد SP های بیشتر، افزودن پارامتر‌های بیشتر، توسعه SPهای قبلی و بطور خلاصه اعمال تغییرات بیشتر، که منتج به قابلیت نگهداری کمترخواهد شد.

- انعطاف پذیری کمتر؛ در یک شرایط ایده آل، عملکرد اپلیکیشن، مستقل از دیتابیس است. اگر نیاز به تغییر دیتابیس، مثلا از اوراکل به Microsoft SQL Server وجود داشته باشد، نیاز به بازنویسی و انتقال فانکشن‌ها و SP ها محتمل است و از آنجائیکه که با وجود استانداردها، دیتابیس‌های مختلف، معمولا در Syntax دستورات، تفاوت‌های فاحشی دارند، هر چه کد بیشتری در SP ها باشد، نیاز به انتقال و تبدیل بیشتری وجود دارد. 

- عدم وجود بازخورد مناسب؛ بسیاری از اوقات در صورت بروز اشکالی در حین اجرای یک SP، فقط با یک متن ساده بصورت Table has no rows   و یا  error مواجه میشویم. چنین خطاهایی هنگام دیباگ اصلا خوشایند نیستند. MS SQL در این بین بازخورد‌های مناسبی را ارائه میکند. اگر تجربه کار با سایر دیتابیس‌ها را داشته باشید، اهمیت بازخورد‌های مناسب، ملموس‌تر خواهد بود.

- کد نویسی سخت‌تر؛ نوشتن کد SQL  معمولا در همان IDE  اپلیکیشن انجام نمیشود. جابجایی مداوم بین دو IDE ، دیباگ و کد نویسی از طریق دو اینترفیس مجزا، اصلا ایده‌ال نیست. 

- SP  منطق را بیش از حد پنهان میکند؛ حتی با دانستن نام صحیح یک SP، باز هم تصویری از پارامتر‌های ارسالی به آن و نتیجه برگشتی نخواهیم داشت. نمیدانیم نتیجه حاصل از اجرای SP ما مقداری را برمیگرداند یا خیر؟ در صورت وجود برگشتی، یک Cursor است یا یک مقدار؟ اگر Cursor است شامل چه ستون‌هایی است؟

- SP نمیتواند یک شیء را به عنوان آرگومان بپذیرد؛ بنابراین احتمال کثیف شدن کد به مرور افزایش پیدا میکند و بدتراز آن، در صورت ارسال اشتباه یک پارامتر، یا عدم  تطابق تعداد پارامتر‌ها، مجبور به بررسی تمام آنها بصورت دستی هستیم. برای مثال دو قطعه کد زیر را با هم مقایسه کنید:

INSERT INTO User_Table(Id,Username,Password,FirstName,SureName,PhoneNumber,x,Email)
VALUES (1,'VahidN','123456','Vahid','Nasiri','09120000000','vahid_xxx@example.com')

و معادل آن در یک ORM  فرضی:

public void Insert(User user)
{
  _users.Insert(user);
  db.Save();
}

به‌وضوح قطعه کد sql، قبل از خوب یا بد بودن، زشت است. همچنین پارامتر x آن که فرضاً به تازگی اضافه شده، مقداری را دریافت نکرده و باعث بروز خطا خواهد شد.

- نبود Query Chaining؛ یکی از ویژگی‌های جذاب ORM‌‌های امروزی، امکان تشکیل یک کوئری با قابلیت خوانایی بالا و افزودن شرط‌های بیشتر از طریق  الگوی builder است. قطعه کد زیر یک SP برای جستجوی داینامیک نام و نام خانوادگی در یک جدول فرضی به اسم Users است:

public ICollection<User> GetUsers(string firstName,string lastName,Func<User, bool> orderBy)
{
    var query = _users.where(u => u.LastName.StartsWith(lastName));
    query = query.where(u => u.FirstName.StartsWith(firstName));
    query = query.OrderBy(orderBy);
    return  query.ToList();
}

در مقایسه با معادل SP آن:

CREATE PROCEDURE DynamicWhere 
    @LastName varchar(50) = null,
    @FirstName varchar(50) = null,
    @Orderby varchar(50) = null
AS
BEGIN
    DECLARE @where nvarchar(max)
    SELECT @where = '1 = 1'
 
    IF @LastName IS NOT NULL
        SELECT @Where = @Where + " AND A.LastName LIKE @LastName + '%'"
 
    IF @FirstName IS NOT NULL
        SELECT @Where = @Where + " AND A.FirstName LIKE @FirstName + '%'"
 
    DECLARE @orderBySql nvarchar(max)
    SELECT @orderBySql = CASE
        WHEN @OrderBy = "LastName" THEN "A.LastName"
        ELSE @OrderBy = "FirstName" THEN "A.FirstName"
    END
 
    DECLARE @sql nvarchar(max)
    SELECT @sql = "
    SELECT A.Id , A.AccountNoId, A.LastName, A.FirstName, A.PostingDt, 
    A.BillingAmount
    FROM Users 
    WHERE " + @where + " 
    ORDER BY " + @orderBySql
 
    exec sp_executesql @sql,  N'@LastName varchar(50), @FirstName varchar(50)
        @LastName, @FirstName
END

حاجت به گفتن نیست که قطعه کد اول چقدر خواناتر، انعطاف پذیرتر، خلاصه‌تر و قابل نگهداری‌تر است.

- نداشتن امکانات زبان‌های مدرن؛ زبان‌ها و IDE‌های مدرن، امکانات قابل توجهی را برای نگهداری بهتر، انعطاف پذیری بیشتر، مقیاس پذیری بالاتر، تست پذیری دقیق‌تر و... ارائه میکنند. به عنوان مثال:

  • شیءگرایی و امکانات آن که در SP موجود نیست و در مورد قبلی معایب، به آن مختصرا اشاره شد. در نظر بگیرید اگر SQL زبانی شیء گرا بود و مجهز به ارث بری و کپسوله سازی بود، چقدر قابلیت نگهداری آن بالاتر میرفت و حجم کد‌های نوشته شده میتوانست کمتر باشند.
  • نداشتن Lazy Loading که باعث مصرف زیاد حافظه میشود.
  • نداشتن intellisense حین فراخوانی‌ها.
  • نداشتن Navigation Property که باعث join نویسی‌های زیاد خواهد شد.
  • SQL در مقایسه با یک زبان مدرن ناقص بنظر میرسد و این نوشتن کد آن را سخت‌تر میکند.‌
  • نداشتن امکان تغییر منطقی نام جداول و ستون ها
  • مدیریت تراکنش‌ها بصورت دستی، حال آنکه با الگوی Unit Of Work  این مشکل در یک ORM قدرتمند مثل EF حل شده است.


- زمان بر بودن نوشتن SP؛ گاهی نوشتن یک تابع در یک ORM یا بعضا نوشتن یک کوئری SQL کوتاه در یک رشته متنی، ساده‌تر از نوشتن کد SP است. آیا برای هر وظیفه کوچک در دیتابیس، نوشتن یک SP ضروری است؟


مزایای SP :

- کمتر کردن Round Trips در شبکه و متعاقبا کاهش ترافیک شبکه؛ اگر از یک فراخوانی استفاده کنیم، کاهش Round Trip‌ها تاثیر چندانی نخواهد داشت. همچنین ارسال یک کوئری کامل، نسبت به ارسال فقط اسم SP و پارامتر‌های آن، پهنای باند بیشتری اِشغال میکند. البته در یک شبکه با سرعت قابل قبول، بعید است این دو مزیت محسوس باشند؛ اما به هر حال برای موارد خاص، دو مزیت محسوب میشوند. نکته دیگر آنکه بدلیل Pre-Compiled بودن SP‌ها و همچنین کَش شدن Execution Plan آنها، اندکی با سرعت بالاتری اجرا میشوند.

- امکان چک کردن سینتکس قبل از اجرای آن؛ در مقایسه با Raw Query مزیت محسوب میشود.

امکان به اشتراک گذاری کد؛ برای پروژه‌هایی که چندین اپلیکیشن با چندین زبان برنامه نویسی مختلف در حال تهیه هستند و نیازمند دسترسی مستقیم به داده‌ها با سرعت به نسبت بالاتری هستند، SP  میتواند یک راه حل ایده آل محسوب شود. بجای پیاده سازی منطق برنامه در هر اپلیکیشن بصورت جداگانه و زحمت کدنویسی هرکدام، میتوان از SP  استفاده کرد. هرچند امروزه معمولا برای حل این مشکل، API های مشترک معماری Restful  ارجحیت دارد. 

- کمک به ایجاد یک پَک؛ در یک زیر سیستم با نیازمندی مشخص که اعمال تغییرات در آن محتمل نمیباشد نیز SP میتواند یک گزینه مناسب به حساب آید. مثلا یک سیستم Membership را در نظر بگیرید که در پروژه‌های مختلف شما مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال میشود یک سیستم Membership  سفارشی را با امکان  Hash  پسورد و  رمز کردن داده‌های حساس،  به کمک SP و Function ‌های مناسب فراهم کرد و در واقع بین Application Login  و Data Logic تمایز قائل شد. شخصا معماری Restful را به این روش هم ترجیح میدهم. 

بهرمند شدن از امکانات بومی SQL ؛ به عنوان نمونه برای ترانهاده کردن خروجی یک کوئری میتوان از فانکشن  Pivot  استفاده کرد. یا فانکشن‌های تحلیلی  Lead  و  Lag  (لینک مستندات اوراکل این دو فانکشن به ترتیب در ^ و ^ ) که بنظر نمیرسد هنوز معادل مستقیمی درORM  ها  داشته باشند. 

تسلط و کنترل بیشتر و دقیقتر بر کوئری نهایی؛ گفته میشود SP و عبارات SQL در دیتابیس، حکم assembly را در سایر زبان‌ها دارند. بنابراین با SP میتوان عبارات SQL و نحوه اجرای آن را در دیتابیس، بطور کامل تحت فرمان داشت. این در حالی است که هر یک از ORM‌ها دستورات زبان برنامه نویسی مبداء را به یک عبارت SQL ترجمه میکنند که این عبارت چندان تحت کنترل برنامه نویس نیست و بیشتر به مدل کاری ORM بستگی دارد. 

امکان join بین دو یا چند دیتابیس مجزا؛ حال آنکه امکان join بین دو Context در ORM ‌ها وجود ندارد. بعلاوه اگر دو دیتابیس مدنظر ما روی دو سرور مجزا باشند، با SP و  کانفیگ Linked Server  کماکان میشود کوئری join  دار نوشت.

برای عملیات‌های Batch مناسب‌تر است؛ در مقام مقایسه با ORM ‌ها که با تکنیک‌های مختلفی سعی در افزایش سرعت عملیات Batch، بخصوص Insert و Update را دارند، SP  با سرعت قابل قبول‌تری اجرا میشود.

عدم نیاز به یادگیری سینتکس و ابزاری جدید؛ موارد بسیاری وجود دارند که فرصت یادگیری تکنولوژی جدیدی مثل یک ORM و یا SQL Bulk و حتی کتابخانه‌های ثالث مبتنی بر این ابزارها  وجود ندارند و ممکن است مجبور شوید برای باقی ماندن در بازار رقابتی، از دانسته‌های قبلی خود استفاده کنید .

تخصصی‌تر کردن وظایف؛ برنامه نویس‌های دیتابیس به صورت تخصصی اقدام به تحلیل روابط و ایندکس‌ها میکنند، دیتابیس را ایجاد و نرمال سازی مینمایند، SP های متناسب را میسازند و به بهترین شکل Optimize و در آخر تست میکنند.

- امنیت به نسبت بالاتر؛ میتوان مجوز اجرای SP را به یک کاربر اعطا کرد، بدون آنکه مجوز دسترسی به جداول مورد استفاده در آن SP را داد. همچنین نسبت به کوئری‌های پارامتری نشده، SQL ارجیحت دارند چون احتمال آسیب پذیری در مقابل SQL Injection را کمتر میکنند.


نتیجه‌گیری

اگرچه SP ها برای پردازش داده‌ها آنقدر هم که در وبلاگ‌ها میخوانیم بد نیستند، اما سوء استفاده از آن، مشکلات عدیده‌ای را ایجاد خواهد کرد. با توجه به روند تغییرات تکنولوژی‌های دسترسی به داده‌ها و معماری‌های مدرن بنظر میرسد SP در بهترین حالت، ابزار مناسبی برای انجام عملیات CRUD است و نه بیشتر؛ مگر در مواردی خاص که به تشخیص شما نیاز به استفاده بیشتر از آن وجود داشته باشد.

مطالب
ASP.NET MVC #21

آشنایی با تکنیک‌های Ajax در ASP.NET MVC

اهمیت آشنایی با Ajax، ارائه تجربه‌ کاربری بهتری از برنامه‌های وب، به مصرف کنندگان نهایی آن می‌باشد. به این ترتیب می‌توان درخواست‌های غیرهمزمانی (asynchronous) را با فرمت XML یا Json به سرور ارسال کرد و سپس نتیجه نهایی را که حجم آن نسبت به یک صفحه کامل بسیار کمتر است، به کاربر ارائه داد. غیرهمزمان بودن درخواست‌ها سبب می‌شود تا ترد اصلی رابط کاربری برنامه قفل نشده و کاربر در این بین می‌تواند به سایر امور خود بپردازد. به این ترتیب می‌توان برنامه‌های وبی را که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ هستند تولید نمود؛ کل صفحه مرتبا به سرور ارسال نمی‌شود، flickering و چشمک زدن صفحه کاهش خواهد یافت (چون نیازی به ترسیم مجدد کل صفحه نخواهد بود و عموما قسمتی جزئی از یک صفحه به روز می‌شود) یا بدون نیاز به ارسال کل صفحه به سرور، به کاربری خواهیم گفت که آیا اطلاعاتی که وارد کرده است معتبر می‌باشد یا نه (نمونه‌ای از آن‌ را در قسمت Remote validation اعتبار سنجی اطلاعات ملاحظه نمودید).


مروری بر محتویات پوشه Scripts یک پروژه جدید ASP.NET MVC در ویژوال استودیو

با ایجاد هر پروژه ASP.NET MVC‌ جدیدی در ویژوال استودیو، یک سری اسکریپت‌ هم به صورت خودکار در پوشه Scripts آن اضافه می‌شوند. تعدادی از این فایل‌ها توسط مایکروسافت پیاده سازی شده‌اند. برای مثال:
MicrosoftAjax.debug.js
MicrosoftAjax.js
MicrosoftMvcAjax.debug.js
MicrosoftMvcAjax.js
MicrosoftMvcValidation.debug.js
MicrosoftMvcValidation.js

این فایل‌ها از ASP.NET MVC 3 به بعد، صرفا جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی قرار دارند و استفاده از آن‌ها اختیاری است. بنابراین با خیال راحت آن‌ها را delete کنید! روش توصیه شده جهت پیاده سازی ویژگی‌های Ajax ایی، استفاده از کتابخانه‌های مرتبط با jQuery می‌باشد؛ از این جهت که 100ها افزونه برای کار با آن توسط گروه وسیعی از برنامه نویس‌ها در سراسر دنیا تاکنون تهیه شده است. به علاوه فریم ورک jQuery تنها منحصر به اعمال Ajax ایی نیست و از آن جهت دستکاری DOM (document object model) و CSS صفحه نیز می‌توان استفاده کرد. همچنین حجم کمی نیز داشته،‌ با انواع و اقسام مرورگرها سازگار است و مرتبا هم به روز می‌شود.

در این پوشه سه فایل دیگر پایه کتابخانه jQuery نیز قرار دارند:
jquery-xyz-vsdoc.js
jquery-xyz.js
jquery-xyz.min.js

فایل vsdoc برای ارائه نهایی برنامه طراحی نشده است. هدف از آن ارائه Intellisense بهتری از jQuery در VS.NET می‌باشد. فایلی که باید به کلاینت ارائه شود، فایل min یا فشرده شده آن است. اگر به آن نگاهی بیندازیم به نظر obfuscated مشاهده می‌شود. علت آن هم حذف فواصل، توضیحات و همچنین کاهش طول متغیرها است تا اندازه فایل نهایی به حداقل خود کاهش پیدا کند. البته این فایل از دیدگاه مفسر جاوا اسکریپت یک مرورگر، فایل بی‌نقصی است!
اگر علاقمند هستید که سورس اصلی jQuery را مطالعه کنید، به فایل jquery-xyz.js مراجعه نمائید.
محل الحاق اسکریپت‌های عمومی مورد نیاز برنامه نیز بهتر است در فایل master page یا layout برنامه باشد که به صورت پیش فرض اینکار انجام شده است.
سایر فایل‌های اسکریپتی که در این پوشه مشاهده می‌شوند، یک سری افزونه عمومی یا نوشته شده توسط تیم ASP.NET MVC برفراز jQuery هستند.

به چهار نکته نیز حین استفاده از اسکریپت‌های موجود باید دقت داشت:
الف) همیشه از متد Url.Content همانند تعاریفی که در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مشاهده می‌کنید،‌ برای مشخص سازی مسیر ریشه سایت، استفاده نمائید. به این ترتیب صرفنظر از آدرس جاری صفحه، همواره آدرس صحیح قرارگیری پوشه اسکریپت‌ها در صفحه ذکر خواهد شد.
ب) ترتیب فایل‌های js مهم هستند. ابتدا باید کتابخانه اصلی jQuery ذکر شود و سپس افزونه‌های آن‌ها.
ج) اگر اسکریپت‌های jQuery در فایل layout سایت تعریف شده‌اند؛ نیازی به تعریف مجدد آن‌ها در View‌های سایت نیست.
د) اگر View ایی به اسکریپت ویژه‌ای جهت اجرا نیاز دارد، بهتر است آن‌را به شکل یک section داخل view تعریف کرد و سپس به کمک متد RenderSection این قسمت را در layout سایت مقدار دهی نمود. مثالی از آن‌را در قسمت 20 این سری مشاهده نمودید (افزودن نمایش جمع هر ستون گزارش).


یک نکته
اگر آخرین به روز رسانی‌های ASP.NET MVC را نیز نصب کرده باشید، فایلی به نام packages.config به صورت پیش فرض به هر پروژه جدید ASP.NET MVC اضافه می‌شود. به این ترتیب VS.NET به کمک NuGet این امکان را خواهد یافت تا شما را از آخرین به روز رسانی‌های این کتابخانه‌ها مطلع کند.


آشنایی با Ajax Helpers توکار ASP.NET MVC

اگر به تعاریف خواص و متدهای کلاس WebViewPage دقت کنیم:

using System;

namespace System.Web.Mvc
{
public abstract class WebViewPage<TModel> : WebViewPage
{
protected WebViewPage();
public AjaxHelper<TModel> Ajax { get; set; }
public HtmlHelper<TModel> Html { get; set; }
public TModel Model { get; }
public ViewDataDictionary<TModel> ViewData { get; set; }
public override void InitHelpers();
protected override void SetViewData(ViewDataDictionary viewData);
}
}

علاوه بر خاصیت Html که وهله‌ای از آن امکان دسترسی به Html helpers توکار ASP.NET MVC را در یک View فراهم می‌کند، خاصیتی به نام Ajax نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان به تعدادی متد AjaxHelper توکار دسترسی داشت. برای مثال توسط متد Ajax.ActionLink می‌توان قسمتی از صفحه را به کمک ویژگی‌های Ajax، به روز رسانی کرد.


مثالی در مورد به روز رسانی قسمتی از صفحه به کمک متد Ajax.ActionLink

ابتدا نیاز است فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را اندکی ویرایش کرد. برای این منظور سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js را به فایل layout برنامه اضافه نمائید (اگر این سطر اضافه نشود، متد Ajax.ActionLink همانند یک لینک معمولی رفتار خواهد کرد):

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

سپس مدل ساده و منبع داده زیر را نیز به پروژه اضافه کنید:

namespace MvcApplication18.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication18.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
for (int i = 0; i < 1000; i++)
{
list.Add(new Employee { Id = i + 1, Name = "name " + i });
}
return list;
}
}
}

در ادامه کنترلر جدیدی را به برنامه با محتوای زیر اضافه کنید:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication18.Models;

namespace MvcApplication18.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost] //for IE-8
public ActionResult EmployeeInfo(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return View("Error");

if (!id.HasValue)
return View("Error");

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return View("Error");

return PartialView(viewName: "_EmployeeInfo", model: data);
}
}
}

بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. یک View خالی را به آن اضافه نمائید. همچنین بر روی متد EmployeeInfo کلیک راست کرده و با انتخاب گزینه Add view در صفحه ظاهر شده یک partial view را اضافه نمائید. جهت تمایز بین partial view و view هم بهتر است نام partial view با یک underline شروع شود.
کدهای partial view مورد نظر را به نحو زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication18.Models.Employee

<strong>Name:</strong> @Model.Name

سپس کدهای View متناظر با متد Index را نیز به صورت زیر اعمال کنید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<div id="EmployeeInfo">
@Ajax.ActionLink(
linkText: "Get Employee-1 info",
actionName: "EmployeeInfo",
controllerName: "Home",
routeValues: new { id = 1 },
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
})
</div>

<div id="Progress" style="display: none">
<img src="@Url.Content("~/Content/images/loading.gif")" alt="loading..." />
</div>

توضیحات جزئیات کدهای فوق

متد Ajax.ActionLink لینکی را تولید می‌کند که با کلیک کاربر بر روی آن، اطلاعات اکشن متد واقع در کنترلری مشخص، به کمک ویژگی‌های jQuery Ajax دریافت شده و سپس در مقصدی که توسط UpdateTargetId مشخص می‌گردد، بر اساس مقدار InsertionMode،‌ درج خواهد شد (می‌تواند قبل از آن درج شود یا پس از آن و یا اینکه کل محتوای مقصد را بازنویسی کند). HttpMethod آن هم به POST تنظیم شده تا با IE‌ مشکلی نباشد. از این جهت که IE پیغام‌های GET را کش می‌کند و مساله ساز خواهد شد. توسط پارامتر routeValues، آرگومان مورد نظر به متد EmployeeInfo ارسال خواهد شد.
به علاوه یکی دیگر از خواص کلاس AjaxOptions، برای معرفی حالت بروز خطایی در سمت سرور به نام OnFailure در نظر گرفته شده است. در اینجا می‌توان نام یک متد JavaScript ایی را مشخص کرده و پیغام خطای عمومی را در صورت فراخوانی آن به کاربر نمایش داد. یا توسط خاصیت Confirm آن می‌توان یک پیغام را پیش از ارسال اطلاعات به سرور به کاربر نمایش داد.
به این ترتیب در مثال فوق، id=1 به متد EmployeeInfo به صورت غیرهمزمان ارسال می‌گردد. سپس کارمندی بر این اساس یافت شده و در ادامه partial view مورد نظر بر اساس اطلاعات کاربر مذکور، رندر خواهد شد. نتیجه کار، در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد (InsertionMode.Replace). متد Ajax.ActionLink از این جهت داخل div تعریف شده‌است که پس از کلیک کاربر و جایگزینی محتوا، محو شود. اگر نیازی به محو آن نبود، آن‌را خارج از div تعریف کنید.
عملیات دریافت اطلاعات از سرور ممکن است مدتی طول بکشد (برای مثال دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی). به همین جهت بهتر است در این بین از تصاویری که نمایش دهنده انجام عملیات است، استفاده شود. برای این منظور یک div با id مساوی Progress تعریف شده و id آن به LoadingElementId انتساب داده شده است. این div با توجه به display: none آن، در ابتدای امر به کاربر نمایش داده نخواهد شد؛ در آغاز کار دریافت اطلاعات از سرور توسط متد Ajax.ActionLink نمایان شده و پس از خاتمه کار مجددا مخفی خواهد شد.
به علاوه اگر به کدهای فوق دقت کرده باشید، از متد Request.IsAjaxRequest نیز استفاده شده است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که آیا درخواست رسیده از طرف jQuery Ajax صادر شده است یا خیر. البته آنچنان روش قابل ملاحظه‌ای نیست؛ چون امکان دستکاری Http Headers همیشه وجود دارد؛ اما بررسی آن ضرری ندارد. البته این نوع بررسی‌ها را در ASP.NET MVC بهتر است تبدیل به یک فیلتر سفارشی نمود؛ به این ترتیب حجم if و else نویسی در متدهای کنترلرها به حداقل خواهد رسید. برای مثال:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Class|AttributeTargets.Method)]
public class AjaxOnlyAttribute : ActionFilterAttribute
{
  public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
  {
    if (filterContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest())
    {
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
    else
    {
      throw new InvalidOperationException("This operation can only be accessed via Ajax requests");
    }
  }
}

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

[AjaxOnly]
public ActionResult SomeAjaxAction()
{
    return Content("Hello!");
}


در مورد کلمه unobtrusive در قسمت بررسی نحوه اعتبار سنجی اطلاعات، توضیحاتی را ملاحظه نموده‌اید. در اینجا نیز از ویژگی‌های data-* برای معرفی پارامترهای مورد نیاز حین ارسال اطلاعات به سرور، استفاده می‌گردد. برای مثال خروجی متد Ajax.ActionLink به شکل زیر است. به این ترتیب امکان حذف کدهای جاوا اسکریپت از صفحه فراهم می‌شود و توسط یک فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js که توسط تیم ASP.NET MVC تهیه شده، اطلاعات مورد نیاز به سرور ارسال خواهد گردید:
<a data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST" 
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
href="/Home/EmployeeInfo/1">Get Employee-1 info</a>

در کل این روش قابلیت نگهداری بهتری نسبت به روش اسکریپت نویسی مستقیم داخل صفحات را به همراه دارد. به علاوه جدا سازی افزونه اسکریپت وفق دهنده این اطلاعات با متد jQuery.Ajax از صفحه جاری، که امکان کش شدن آن‌را به سادگی میسر می‌سازد.


به روز رسانی اطلاعات قسمتی از صفحه بدون استفاده از متد Ajax.ActionLink

الزامی به استفاده از متد Ajax.ActionLink و فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js وجود ندارد. اینکار را مستقیما به کمک jQuery نیز می‌توان به نحو زیر انجام داد:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfo()">Get Employee-1 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfo() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfo",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning a simple text, not json
complete: function (xhr, status) {
var data = xhr.responseText;
if (status === 'error' || !data) {
//handleError
}
else {
$('#EmployeeInfo').html(data);
}
hideProgress();
}
});
}
function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

توضیحات:
توسط متد jQuery.Ajax نیز می‌توان درخواست‌های Ajax ایی خود را به سرور ارسال کرد. در اینجا type نوع http verb مورد نظر را مشخص می‌کند که به POST تنظیم شده است. Url آدرس کنترلر را دریافت می‌کند. البته حین استفاده از متد توکار Ajax.ActionLink،‌ این لینک به صورت خودکار بر اساس تعاریف مسیریابی برنامه تنظیم می‌شود. اما در صورت استفاده مستقیم از jQuery.Ajax باید دقت داشت که با تغییر تعاریف مسیریابی برنامه نیاز است تا این Url نیز به روز شود.
سه سطر بعدی نوع اطلاعاتی را که باید به سرور POST شوند مشخص می‌کند. نوع json است و همچنین contentType آن برای ارسال اطلاعات یونیکد ضروری است. از متد JSON.stringify برای تبدیل اشیاء به رشته کمک گرفته‌ایم. این متد در تمام مرورگرهای امروزی به صورت توکار پشتیبانی می‌شود و استفاده از آن سبب خواهد شد تا اطلاعات به نحو صحیحی encode شده و به سرور ارسال شوند. بنابراین این رشته ارسالی اطلاعات را به صورت دستی تهیه نکنید؛ چون کاراکترهای زیادی هستند که ممکن است مشکل ساز شده و باید پیش از ارسال به سرور اصطلاحا escape یا encode شوند.
متداول است از پارامتر success برای دریافت نتیجه عملیات متد jQuery.Ajax استفاده شود. اما در اینجا از پارامتر complete آن استفاده شده است. علت هم اینجا است که return PartialView یک رشته را بر می‌گرداند. پارامتر success انتظار دریافت خروجی از نوع json را دارد. به همین جهت در این مثال خاص باید از پارامتر complete استفاده کرد تا بتوان به رشته بدون فرمت خروجی بدون مشکل دسترسی پیدا کرد.
به علاوه چون از یک section برای تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز استفاده کرده‌ایم، برای درج خودکار آن در هدر صفحه باید قسمت هدر فایل layout برنامه را به صورت زیر مقدار دهی کرد:

@RenderSection("javascript", required: false)



دسترسی به اطلاعات یک مدل در View، به کمک jQuery Ajax

اگر جزئی از صفحه که قرار است به روز شود، پیچیده است، روش استفاده از partial viewها توصیه می‌شود؛ برای مثال می‌توان اطلاعات یک مدل را به همراه یک گرید کامل از اطلاعات، رندر کرد و سپس در صفحه درج نمود. اما اگر تنها به اطلاعات چند خاصیت از مدلی نیاز داشتیم، می‌توان از روش‌هایی با سربار کمتر نیز استفاده کرد. برای مثال متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult EmployeeInfoData(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Json(false);

if (!id.HasValue)
return Json(false);

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return Json(false);

return Json(data);
}

سپس View برنامه را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfoData()">Get Employee-2 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfoData() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfoData",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning the json data
success: function (result) {
if (result) {
alert(result.Id + ' - ' + result.Name);
}
hideProgress();
},
error: function (result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
hideProgress();
}
});
}

function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

در این مثال، کنترلر برنامه، اطلاعات مدل را تبدیل به Json کرده و بازگشت خواهد داد. سپس می‌توان به اطلاعات این مدل و خواص آن در View برنامه، در پارامتر success متد jQuery.Ajax، مطابق کدهای فوق دسترسی یافت. اینبار چون خروجی کنترلر تعریف شده از نوع Json است، امکان استفاده از پارامتر success فراهم شده است. همه چیز هم در اینجا خودکار است؛ تبدیل یک شیء به Json و برعکس.
یک نکته: اگر نوع متد کنترلر، HttpGet باشد، نیاز خواهد بود تا پارامتر دوم متد بازگشت Json، مساوی JsonRequestBehavior.AllowGet قرار داده شود.


ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، به کمک ویژگی‌های Ajax

متد کمکی توکار دیگری به نام Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC وجود دارد که کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات یک فرم را به سرور انجام داده و سپس اطلاعاتی را از سرور دریافت و قسمتی از صفحه را به روز خواهد کرد. مکانیزم کاری کلی آن بسیار شبیه به متد Ajax.ActionLink می‌باشد. در ادامه با تکمیل مثال قسمت جاری، به بررسی این ویژگی خواهیم پرداخت.
ابتدا متد جستجوی زیر را به کنترلر برنامه اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult SearchEmployeeInfo(string data)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Content(string.Empty);

if (string.IsNullOrWhiteSpace(data))
return Content(string.Empty);

var employeesList = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var list = employeesList.Where(x => x.Name.Contains(data)).ToList();
if (list == null || !list.Any())
return Content(string.Empty);

return PartialView(viewName: "_SearchEmployeeInfo", model: list);
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه create a stronlgly typed view را انتخاب کرده و قالب scaffolding را هم بر روی list قرار دهید. سپس گزینه ایجاد partial view را نیز انتخاب کنید. نام آن‌را هم _SearchEmployeeInfo وارد نمائید. برای نمونه خروجی حاصل به نحو زیر خواهد بود:

@model IEnumerable<MvcApplication18.Models.Employee>

<table>
<tr>
<th>
Name
</th>
</tr>

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
</tr>
}

</table>

تا اینجا یک متد جستجو را ایجاد کرده‌ایم که می‌تواند لیستی از رکوردهای کارمندان را بر اساس قسمتی از نام آن‌ها که توسط کاربری جستجو شده است، بازگشت دهد. سپس این اطلاعات را به partial view مورد نظر ارسال کرده و یک جدول را بر اساس آن تولید خواهیم نمود.
اکنون به فایل Index.cshtml مراجعه کرده و فرم Ajax ایی زیر را اضافه نمائید:

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "SearchEmployeeInfo",
controllerName: "Home",
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
}))
{
@Html.TextBox("data")
<input type="submit" value="Search" />
}

اینبار بجای استفاده از متد Html.BeginForm از متد Ajax.BeginForm استفاده شده است. به کمک آن اطلاعات Html.TextBox تعریف شده، به کنترلر Home و متد SearchEmployeeInfo آن، بر اساس HttpMethod تعریف شده، ارسال گردیده و نتیجه آن در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد. همچنین اگر اطلاعاتی یافت نشد، به کمک متد return Content یک رشته خالی بازگشت داده می‌شود.
متد Ajax.BeginForm نیز از ویژگی‌های data-* برای تعریف اطلاعات مورد نیاز ارسالی به سرور استفاده می‌کند. بنابراین نیاز به سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js در فایل layout برنامه جهت وفق دادن این اطلاعات unobtrusive به اطلاعات مورد نیاز متد jQuery.Ajax وجود دارد.

<form action="/Home/SearchEmployeeInfo" data-ajax="true" 
data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST"
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
id="form0" method="post">
<input id="data" name="data" type="text" value="" />
<input type="submit" value="Search" />
</form>


کتابخانه کمکی «ASP.net MVC Awesome - jQuery Ajax Helpers»
علاوه بر متدهای توکار Ajax همراه با ASP.NET MVC، سایر علاقمندان نیز یک سری Ajax helper را بر اساس افزونه‌های jQuery تدارک دیده‌اند که از آدرس زیر قابل دریافت هستند:
http://awesome.codeplex.com/


افزودن فرم‌ها به کمک jQuery.Ajax و فعال سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت

در ASP.NET MVC چون ViewState حذف شده است، امکان تزریق فرم‌های جدید به صفحه یا به روز رسانی قسمتی از صفحه توسط jQuery Ajax به سهولت و بدون دریافت پیغام «viewstate is corrupted» در حین ارسال اطلاعات به سرور، میسر است.
در این حالت باید به یک نکته مهم نیز دقت داشت: «اعتبار سنجی سمت کلاینت دیگر کار نمی‌کند». علت اینجا است که در حین بارگذاری متداول یک صفحه، متد زیر به صورت خودکار فراخوانی می‌گردد:
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");

اما با به روز رسانی قسمتی از صفحه، دیگر اینچنین نخواهد بود و نیاز است این فراخوانی را دستی انجام دهیم. برای مثال:

$.ajax
({
url: "/{controller}/{action}/{id}",
type: "get",
success: function(data)
{
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");
}
});

//or
$.get('/{controller}/{action}/{id}', function (data) { $.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}"); });

شبیه به همین مساله را حین استفاده از Ajax.BeginForm نیز باید مد نظر داشت:

@using (Ajax.BeginForm(
    "Action1",
    "Controller",
    null,
    new AjaxOptions {
        OnSuccess = "onSuccess",
        UpdateTargetId = "result"
    },
    null)
)
{
    <input type="submit" value="Save" />
}

var onSuccess = function(result) {
    // enable unobtrusive validation for the contents
    // that was injected into the <div id="result"></div> node
    $.validator.unobtrusive.parse("#result");
};

در این مثال در پارامتر UpdateTargetId، مجددا یک فرم رندر می‌شود. بنابراین اعتبار سنجی سمت کلاینت آن دیگر کار نخواهد کرد مگر اینکه با مقدار دهی خاصیت OnSuccess، مجددا متد unobtrusive.parse را فراخوانی کنیم.


مطالب
Garbage Collector در #C - قسمت اول

Garbage Collector

Garbage Collection



فرض کنید متغیری را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‌‎‎اید:
string message = "Hello World!";

آیا تابحال به این موضوع فکر کرده‌اید که طول عمر متغیر message تا چه زمانی است و چه زمانی باید از بین برود؟
چه زمانی باید توسط کامپایلر ( یا بهتر بگوییم ، Runtime ) طول عمر این متغیر به پایان برسد و از حافظه حذف شود؟

زبان‎‌های برنامه نویسی به دو دسته‌ی Managed و Unmanaged تقسیم میشوند:

  1. Unmanaged: در این دسته از زبان ها، وظیفه‌ی ایجاد اشیاء، تشخیص زمان درست برای از بین بردن و از بین بردن آنها، برعهده‌ی شماست. زبان‌های C و ++C جز این نوع زبان‌ها میباشند.

  2. Managed: در این دسته از زبان‌ها، ایجاد اشیاء مانند قبل بر عهده‌ی شماست، اما وظیفه تشخیص و از بین بردن آنها در زمان درست را Runtime برعهده میگیرد.
    در این نوع زبان‌‎ها ما دغدغه‌ی حذف متغیری را که در چندین خط بالاتر، آن را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‎، به چندین متد آن را پاس داده و انواع تغییرات را روی آن انجام داده‎ایم، نداریم. زبان‌های #C و Java جزو این نوع زبان‌ها میباشند.

ایده کلی ایجاد زبان‌های Managed بر این است که شما درگیر مباحث مربوط به Memory Management نشوید و تمرکز اصلیتان روی Business باشد.

اکثر پروژه‌ها به اندازه کافی پیچیدگی‌های Business ای دارند و ترکیب کردن این نوع پیچیدگی‌ها با پیچیدگی‌های Low Level و Technical ای همچون مباحث Memory Management، در اکثر اوقات باعث میشود که نگهداری از پروژه کاری بسیار دشوار شده و به تدریج مانند بسیاری از پروژه‌های دیگر، نام Legacy را با خود به یدک بکشد.

این بدان معنا نیست که پروژه‌هایی که با زبان هایی همچون C و ++C نوشته میشوند، از همان روز اول Legacy بوده و قابل نگهداری نیستند، بلکه بدین معناست که نگهداری کد چنین زبان‌هایی نسبت به زبان‌های Managed، به مراتب مشکل‌تر است و همچنین قابل ذکر است که قابلیت نگهداری یک پروژه به مباحث بسیار زیاد دیگری نیز بستگی دارد.

Legacy Code



نمونه ای از ترکیب این نوع پیچیدگی‌ها را با مثالی بسیار ساده در دو زبان C و #C بررسی میکنیم.

برنامه‌ای داریم که یک متغییر عددی از نوع int را ایجاد میکند. عدد 25 را بعنوان مقدار به آن میدهد و سپس این متغیر به یک متد پاس داده میشود تا مقدارش چاپ شود.

کد این برنامه در زبان C :
#include <stdio.h>
#include <stdlib.h>

void printReport(int* data)
{
    printf("Report: %d", *data);
}

int main(void)
{
    int *myNumber;
    myNumber = (int*)malloc(sizeof(int));
    if (myNumber == 0)
    {
        printf("ERROR: Out of memory");
        return 1;
    }
    
    *myNumber = 25;
    printReport(myNumber);
    
    free(myNumber);
    myNumber = NULL;
    
    return 0;
}

"هدف" و Business اصلی این برنامه، چاپ و یک گزارش ساده بود، اما مسائل بسیار بیشتری در این مثال دخیل شده اند:

1- Allocate و دریافت فضای مورد نیاز برای یک عدد ( int ) از Memory ، توسط تابع malloc
2- Cast کردن مقدار برگشت داده شده ( *void ) به type مدنظرمان یعنی *int
3- نگهداری آدرس متغییر allocate شده داخل یک pointer
4- بررسی موفقیت آمیز بودن عمل allocation روی memory ( اگر حافظه فضای کافی نداشته باشد، عدد 0 بعنوان آدرس و به معنای عدم موفقیت بازگردانده میشود)
5- مقداردهی متغیر allocate شده با عدد 25
6- صدا زدن و پاس دادن pointer متغییر myNumber به تابع printReport
7- خالی کردن مقدار allocate شده متغییر myNumber توسط تابع free در زمانی که دیگر به آن در برنامه نیازی نیست.
8- مقداردهی NULL به myNumber ( جهت جلوگیری از مشکلات Dangling Pointers )


چند مرحله از این مراحل ذکر شده، واقعا نیاز Business ای برنامه ما بود؟ این مثال، بسیار ساده و غیر واقعی بود؛ اما تصور کنید با این روش، یک برنامه بزرگ با Business Rule‌ها و پیچیدگی‌های خودش، چه حجمی از کد و پیچیدگی را خواهد داشت.


کد این برنامه در زبان #C :
using System;

public class Program
{
    public static void Main()
    {
        int myNumber = 25;
        PrintReport(myNumber);
    }
    
    private static void PrintReport(int number)
    {
        Console.WriteLine($"Report: {number}");
    }
}

همانطور که میبینید در اینجا تمرکزمان روی هدف اصلی و Business است و درگیر پیچیدگی مباحث جانبی نظیر Manual Memory Management نشده‌ایم و Runtime زبان #C یعنی CoreCLR وظیفه Memory Management را در پشت صحنه برعهده گرفته است.



تفاوت بین زبان‌های Managed و Unmanaged را میتوانیم به رانندگی با ماشین دنده‌ای و اتومات تشبیه کنیم.

اکثر اوقات هدف اصلی رانندگی، رفتن از یک مبدا به یک مقصد است. با استفاده از یک ماشین دنده‌ای، علاوه بر هدف اصلی یعنی رسیدن به یک مقصد، ذهن ما درگیر تعویض دنده در سرعت‎ مناسب در طول مسیر میشود و اینکار را ممکن است بیش از صدها یا هزاران بار انجام دهیم. در این روش طبیعتا ما کنترل بیشتری داریم و در بعضی مواقع بسیار بهتر به نسبت یک سیستم خودکار عمل میکنیم، اما از هدف اصلی خود یعنی رفتن از نقطه A به B دور شده‌ایم.

در سوی دیگر، با استفاده از یک ماشین اتومات، تمام تمرکز ما روی هدف اصلیمان یعنی رسیدن از یک مبدا به یک مقصد است. درگیر عوض کردن چندین باره دنده در طول یک مسیر نیستیم و این وظیفه را یک Engine خارجی بر عهده گرفته است. هرچند که این روش، روش راحتتری نسبت به روش دستی و Manual است اما طبیعتا کنترل شما در این روش نسبت به روش قبل، کمتر است.

در زبان‎های Managed و Unmanaged هم دقیقا چنین تفاوت هایی وجود دارد.


در زبان‏‎های Unmanaged، شما کنترل کاملی را روی طول عمر اشیا و مدیریت حافظه دارید و همه چیز برعهده شماست؛ اما علاوه بر هدف اصلیتان، درگیر مباحث جانبی دیگری نیز شده‌اید. اکثر اوقات قدرت زبان‏‎های Unmanaged را در Game Engine‌ها و Real-Time Processing System‌ها میتوانید ببینید که در آنها مدیریت حافظه بصورت دستی انجام میشود و برنامه نویس‎های آن سیستم، تعیین کننده اصلی این هستند که طول عمر اشیاء تا چه زمانی باشد و چه زمانی از بین بروند که باعث اختلال یا کندی یک سیستم حتی برای چند میلی ثانیه نشوند.

در زبان‌های Managed، اکثر اوقات حتی نیازی نیست که شما درگیر مباحث جانبی مدیریت حافظه شوید و تمام کار را Runtime شما بصورت خودکار انجام میدهد. اما گاهی اوقات لازم است که قسمت‌های حساس برنامه ( اصطلاحا Hot-Path‌ها ) خود را پیدا کنید، از این قسمت‌ها Benchmark گرفته و مطمئن شوید که با حجم تعداد بالای درخواست و بار، به خوبی عمل میکند و همچنین قسمتی از برنامه، نشستی حافظه ( اصطلاحا Memory Leak ) ندارد. همانطور که گفتیم، گاهی اوقات یک انسان ( سیستم دستی ) بهتر از یک سیستم خودکار میتواند تصمیم بگیرد که در یک لحظه چه اتفاقی داخل برنامه رخ دهد.


در این سری مقالات قصد داریم وارد مبحث Memory Management در #C شده، با Garbage Collector آشنا و دیدی کلی از نحوه‌ی انجام کار آن داشته باشیم.

مطالب
توزیع یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5 روی Windows Azure
این مقاله به شما نشان می‌دهد چگونه یک اپلیکیشن وب ASP.NET MVC 5 بسازید که کاربران را قادر می‌سازد با اطلاعات Facebook یا Google احراز هویت شده و به سایت وارد شوند. همچنین این اپلیکیشن را روی Windows Azure توزیع (Deploy) خواهید کرد.
می توانید بصورت رایگان یک حساب کاربری Windows Azure بسازید. اگر هم Visual Studio 2013 را ندارید، بسته SDK بصورت خودکار Visual Studio 2013 for Web را نصب می‌کند. پس از آن می‌توانید به توسعه رایگان اپلیکیشن‌های Azure بپردازید، اگر می‌خواهید از Visual Studio 2012 استفاده کنید به این مقاله مراجعه کنید. این مقاله نسبت به لینک مذکور بسیار ساده‌تر است.
این مقاله فرض را بر این می‌گذارد که شما هیچ تجربه ای در کار با Windows Azure ندارید. در انتهای این مقاله شما یک اپلیکیشن مبتنی بر داده (data-driven) و امن خواهید داشت که در فضای رایانش ابری اجرا می‌شود.
چیزی که شما یاد می‌گیرید:
  • چطور یک اپلیکیشن وب ASP.NET MVC 5 بسازید و آن را روی یک وب سایت Windows Azure منتشر کنید.
  • چگونه از OAuth، OpenID و سیستم عضویت ASP.NET برای ایمن سازی اپلیکیشن خود استفاده کنید.
  • چگونه از API جدید سیستم عضویت برای مدیریت اعضا و نقش‌ها استفاده کنید.
  • چگونه از یک دیتابیس SQL برای ذخیره داده‌ها در Windows Azure استفاده کنید.
شما یک اپلیکیشن مدیریت تماس (Contact Manager) ساده خواهید نوشت که بر پایه ASP.NET MVC 5 بوده و از Entity Framework برای دسترسی داده استفاده می‌کند. تصویر زیر صفحه ورود نهایی اپلیکیشن را نشان می‌دهد.

توجه: برای تمام کردن این مقاله به یک حساب کاربری Windows Azure نیاز دارید، که بصورت رایگان می‌توانید آن را بسازید. برای اطلاعات بیشتر به Windows Azure Free Trial مراجعه کنید.

در این مقاله:

  • برپایی محیط توسعه (development environment)
  • برپایی محیط Windows Azure
  • ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5
  • توزیع اپلیکیشن روی Windows Azure
  • افزودن یک دیتابیس به اپلیکیشن
  • افزودن یک OAuth Provider
  • استفاده از Membership API
  • توزیع اپلیکیشن روی Windows Azure
  • قدم‌های بعدی


برپایی محیط توسعه

برای شروع Windows Azure SDK for .NET را نصب کنید. برای اطلاعات بیشتر به Windows Azure SDK for Visual Studio 2013 مراجعه کنید. بسته به اینکه کدام یک از وابستگی‌ها را روی سیستم خود دارید، پروسه نصب می‌تواند از چند دقیقه تا نزدیک دو ساعت طول بکشد. توسط Web Platform می‌توانید تمام نیازمندی‌های خود را نصب کنید.

هنگامی که این مرحله با موفقیت به اتمام رسید، تمام ابزار لازم برای شروع به کار را در اختیار دارید.


برپایی محیط Windows Azure

در قدم بعدی باید یک وب سایت Windows Azure و یک دیتابیس بسازیم.
ایجاد یک وب سایت و دیتابیس در Windows Azure

وب سایت Windows Azure شما در یک محیط اشتراکی (shared) میزبانی می‌شود، و این بدین معنا است که وب سایت‌های شما روی ماشین‌های مجازی (virtual machines) اجرا می‌شوند که با مشتریان دیگر Windows Azure به اشتراک گذاشته شده اند. یک محیط میزبانی اشتراکی گزینه ای کم هزینه برای شروع کار با رایانش‌های ابری است. اگر در آینده ترافیک وب سایت شما رشد چشم گیری داشته باشد، می‌توانید اپلیکیشن خود را طوری توسعه دهید که به نیازهای جدید پاسخگو باشد و آن را روی یک ماشین مجازی اختصاصی (dedicated VMs) میزبانی کنید. اگر معماری پیچیده‌تری نیاز دارید، می‌توانید به یک سرویس Windows Azure Cloud مهاجرت کنید. سرویس‌های ابری روی ماشین‌های مجازی اختصاصی اجرا می‌شوند که شما می‌توانید تنظیمات آنها را بر اساس نیازهای خود پیکربندی کنید.
Windows Azure SQL Database یک سرویس دیتابیس رابطه ای (relational) و مبتنی بر Cloud است که بر اساس تکنولوژی‌های SQL Server ساخته شده. ابزار و اپلیکیشن هایی که با SQL Server کار می‌کنند با SQL Database نیز می‌توانند کار کنند.

  • روی Web Site  و سپس Custom Create  کلیک کنید.

  • در مرحله Create Web Site  در قسمت URL  یک رشته وارد کنید که آدرسی منحصر بفرد برای اپلیکیشن شما خواهد بود. آدرس کامل وب سایت شما، ترکیبی از مقدار این فیلد و مقدار روبروی آن است.

  • در لیست Database گزینه Create  a free 20 MB SQL Database  را انتخاب کنید.
  • در لیست Region  همان مقداری را انتخاب کنید که برای وب سایت تان انتخاب کرده اید. تنظیمات این قسمت مشخص می‌کند که ماشین مجازی (VM) شما در کدام مرکز داده (data center) خواهد بود.
  • در قسمت DB Connection String Name  مقدار پیش فرض DefaultConnection  را بپذیرید.
  • دکمه فلش پایین صفحه را کلیک کنید تا به مرحله بعد، یعنی مرحله Specify Database Settings  بروید.
  • در قسمت Name  مقدار ContactDB  را وارد کنید (تصویر زیر).
  • در قسمت Server  گزینه New SQL Database Server  را انتخاب کنید. اگر قبلا دیتابیس ساخته اید می‌توانید آن را از کنترل dropdown انتخاب کنید.
  • مقدار قسمت Region  را به همان مقداری که برای ایجاد وب سایت تان تنظیم کرده اید تغییر دهید.
  • یک Login Name  و Password  مدیر (administrator) وارد کنید. اگر گزینه  New SQL Database server را انتخاب کرده اید، چنین کاربری وجود ندارد و در واقع اطلاعات یک حساب کاربری جدید را وارد می‌کنید تا بعدا هنگام دسترسی به دیتابیس از آن استفاده کنید. اگر دیتابیس دیگری را از لیست انتخاب کرده باشید، اطلاعات یک حساب کاربری موجود از شما دریافت خواهد شد. در مثال این مقاله ما گزینه Advanced  را رها می‌کنیم. همچنین در نظر داشته باشید که برای دیتابیس‌های رایگان تنها از یک Collation می‌توانید استفاده کنید.

دکمه تایید پایین صفحه را کلیک کنید تا مراحل تمام شود.

تصویر زیر استفاده از یک SQL Server و حساب کاربری موجود (existing) را نشان می‌دهد.

پرتال مدیریتی پس از اتمام مراحل، به صفحه وب سایت‌ها باز می‌گردد. ستون Status نشان می‌دهد که سایت شما در حال ساخته شدن است. پس از مدتی (معمولا کمتر از یک دقیقه) این ستون نشان می‌دهد که سایت شما با موفقیت ایجاد شده. در منوی پیمایش سمت چپ، تعداد سایت هایی که در اکانت خود دارید در کنار آیکون Web Sites نمایش داده شده است، تعداد دیتابیس‌ها نیز در کنار آیکون SQL Databases نمایش داده می‌شود.


یک اپلیکیشن ASP.NET MVC 5 بسازید

شما یک وب سایت Windows Azure ساختید، اما هنوز هیچ محتوایی در آن وجود ندارد. قدم بعدی ایجاد یک اپلیکیشن وب در ویژوال استودیو و انتشار آن است. ابتدا یک پروژه جدید بسازید.

نوع پروژه را ASP.NET Web Application انتخاب کنید.

نکته: در تصویر بالا نام پروژه "MyExample" است اما حتما نام پروژه خود را به "ContactManager" تغییر دهید. قطعه کدهایی که در ادامه مقاله خواهید دید نام پروژه را ContactManager فرض می‌کنند.

در دیالوگ جدید ASP.NET نوع اپلیکیشن را MVC انتخاب کنید و دکمه Change Authentication را کلیک کنید.

گزینه پیش فرض Individual User Accounts را بپذیرید. برای اطلاعات بیشتر درباره متدهای دیگر احراز هویت به این لینک مراجعه کنید. دکمه‌های OK را کلیک کنید تا تمام مراحل تمام شوند.


تنظیم تیتر و پاورقی سایت

  • فایل Layout.cshtml_   را باز کنید. دو نمونه از متن "My ASP.NET MVC Application" را با عبارت "Contact Manager" جایگزین کنید.
  • عبارت "Application name" را هم با "CM Demo" جایگزین کنید.
اولین Action Link را ویرایش کنید و مقدار Home را با Cm جایگزین کنید تا از CmController استفاده کند.


اپلیکیشن را بصورت محلی اجرا کنید

اپلیکیشن را با Ctrl + F5 اجرا کنید. صفحه اصلی باید در مرورگر پیش فرض باز شود.

اپلیکیشن شما فعلا آماده است و می‌توانید آن را روی Windows Azure توزیع کنید. بعدا دیتابیس و دسترسی داده نیز اضافه خواهد شد.


اپلیکیشن را روی Windows Azure منتشر کنید

در ویژوال استودیو روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Publish را انتخاب کنید. ویزارد Publish Web باز می‌شود.
در قسمت Profile روی Import کلیک کنید.

حال دیالوگ Import Publish Profile نمایش داده می‌شود.

یکی از متدهای زیر را استفاده کنید تا ویژوال استودیو بتواند به اکانت Windows Azure شما متصل شود.

  • روی Sign In کلیک کنید تا با وارد کردن اطلاعات حساب کاربری وارد Windows Azure شوید.
این روش ساده‌تر و سریع‌تر است، اما اگر از آن استفاده کنید دیگر قادر به مشاهده Windows Azure SQL Database یا Mobile Services در پنجره Server Explorer نخواهید بود.
  • روی Manage subscriptions کلیک کنید تا یک management certificate نصب کنید، که دسترسی به حساب کاربری شما را ممکن می‌سازد.
در دیالوگ باکس Manage Windows Azure Subscriptions به قسمت Certificates بروید. سپس Import را کلیک کنید. مراحل را دنبال کنید تا یک فایل subscription را بصورت دانلود دریافت کنید (فایل‌های publishsettings.) که اطلاعات اکانت Windows Azure شما را دارد.

نکته امنیتی: این فایل تنظیمات را بیرون از پوشه‌های سورس کد خود دانلود کنید، مثلا پوشه Downloads. پس از اتمام عملیات Import هم این فایل را حذف کنید. کاربر مخربی که به این فایل دسترسی پیدا کند قادر خواهد بود تا سرویس‌های Windows Azure شما را کاملا کنترل کند.
برای اطلاعات بیشتر به How to Connect to Windows Azure from Visual Studio مراجعه کنید.
در دیالوگ باکس Import Publish Profile وب سایت خود را از لیست انتخاب کنید و OK را کلیک کنید.

در دیالوگ باکس Publish Web روی Publish کلیک کنید.

اپلیکیشن شما حالا در فضای ابری اجرا می‌شود. دفعه بعد که اپلیکیشن را منتشر کنید تنها فایل‌های تغییر کرده (یا جدید) آپلود خواهند شد.


یک دیتابیس به اپلیکیشن اضافه کنید

در مرحله بعد یک دیتابیس خواهیم ساخت تا اپلیکیشن ما بتواند اطلاعات را نمایش دهد و ویرایش کند. برای ایجاد دیتابیس و دسترسی به داده‌ها از Entity Framework استفاده خواهیم کرد.


کلاس‌های مدل Contacts را اضافه کنید

در پوشه Models پروژه یک کلاس جدید ایجاد کنید.

نام کلاس را به Contact.cs تغییر دهید و دکمه Add را کلیک کنید.

کد فایل Contact.cs را با قطعه کد زیر مطابقت دهید.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Globalization;
namespace ContactManager.Models
{
    public class Contact
    {
        public int ContactId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string State { get; set; }
        public string Zip { get; set; }
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        public string Email { get; set; }
    }
}

این کلاس موجودیت Contact را در دیتابیس معرفی می‌کند. داده هایی که می‌خواهیم برای هر رکورد ذخیره کنیم تعریف شده اند، بعلاوه یک فیلد Primary Key که دیتابیس به آن نیاز دارد.


یک کنترلر و نما برای داده‌ها اضافه کنید

ابتدا پروژه را Build کنید (Ctrl + Shift+ B). این کار را باید پیش از استفاده از مکانیزم Scaffolding انجام دهید.
یک کنترلر جدید به پوشه Controllers اضافه کنید.

در دیالوگ باکس Add Scaffold گزینه MVC 5 Controller with views, using EF را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add Controller نام "CmController" را برای کنترلر وارد کنید. (تصویر زیر.)

در لیست Model گزینه (Contact (ContactManager.Models را انتخاب کنید.

در قسمت Data context class گزینه (ApplicationDbContext (ContactManager.Models را انتخاب کنید. این ApplicationDbContext هم برای اطلاعات سیستم عضویت و هم برای داده‌های Contacts استفاده خواهد شد.

روی Add کلیک کنید. ویژوال استودیو بصورت خودکار با استفاده از Scaffolding متدها و View‌های لازم برای عملیات CRUD را فراهم می‌کند، که همگی از مدل Contact استفاده می‌کنند.


فعالسازی مهاجرت ها، ایجاد دیتابیس، افزودن داده نمونه و یک راه انداز

مرحله بعدی فعال کردن قابلیت Code First Migrations است تا دیتابیس را بر اساس الگویی که تعریف کرده اید بسازد.
از منوی Tools گزینه Library Package Manager و سپس Package Manager Console را انتخاب کنید.

در پنجره باز شده فرمان زیر را وارد کنید.

enable-migrations

فرمان enable-migrations یک پوشه با نام Migrations می سازد و فایلی با نام Configuration.cs را به آن اضافه می‌کند. با استفاده از این کلاس می‌توانید داده‌های اولیه دیتابیس را وارد کنید و مهاجرت‌ها را نیز پیکربندی کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

add-migration Initial

فرمان add-migration initial فایلی با نام data_stamp> initial> ساخته و آن را در پوشه Migrations ذخیره می‌کند. در این مرحله دیتابیس شما ایجاد می‌شود. در این فرمان، مقدار initial اختیاری است و صرفا برای نامگذاری فایل مهاجرت استفاده شده. فایل‌های جدید را می‌توانید در Solution Explorer مشاهده کنید.

در کلاس Initial متد Up جدول Contacts را می‌سازد. و متد Down (هنگامی که می‌خواهید به وضعیت قبلی بازگردید) آن را drop می‌کند.

حال فایل Migrations/Configuration.cs را باز کنید. فضای نام زیر را اضافه کنید.

using ContactManager.Models;

حال متد Seed را با قطعه کد زیر جایگزین کنید.

protected override void Seed(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
{
    context.Contacts.AddOrUpdate(p => p.Name,
       new Contact
       {
           Name = "Debra Garcia",
           Address = "1234 Main St",
           City = "Redmond",
           State = "WA",
           Zip = "10999",
           Email = "debra@example.com",
       },
        new Contact
        {
            Name = "Thorsten Weinrich",
            Address = "5678 1st Ave W",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "thorsten@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Yuhong Li",
            Address = "9012 State st",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "yuhong@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Jon Orton",
            Address = "3456 Maple St",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "jon@example.com",
        },
        new Contact
        {
            Name = "Diliana Alexieva-Bosseva",
            Address = "7890 2nd Ave E",
            City = "Redmond",
            State = "WA",
            Zip = "10999",
            Email = "diliana@example.com",
        }
        );
}

این متد دیتابیس را Seed می‌کند، یعنی داده‌های پیش فرض و اولیه دیتابیس را تعریف می‌کند. برای اطلاعات بیشتر به Seeding and Debugging Entity Framework (EF) DBs مراجعه کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

update-database

فرمان update-database مهاجرت نخست را اجرا می‌کند، که دیتابیس را می‌سازد. بصورت پیش فرض این یک دیتابیس SQL Server Express LocalDB است.

حال پروژه را با CTRL + F5 اجرا کنید.

همانطور که مشاهده می‌کنید، اپلیکیشن داده‌های اولیه (Seed) را نمایش می‌دهد، و لینک هایی هم برای ویرایش، حذف و مشاهده جزئیات رکورد‌ها فراهم می‌کند. می‌توانید داده‌ها را مشاهده کنید، رکورد جدید ثبت کنید و یا داده‌های قبلی را ویرایش و حذف کنید.


یک تامین کننده OAuth2 و OpenID اضافه کنید

OAuth یک پروتکل باز است که امکان authorization امن توسط یک متد استاندارد را فراهم می‌کند. این پروتکل می‌تواند در اپلیکیشن‌های وب، موبایل و دسکتاپ استفاده شود. قالب پروژه ASP.NET MVC internet از OAuth و OpenID استفاده می‌کند تا فیسبوک، توییتر، گوگل و حساب‌های کاربری مایکروسافت را بعنوان تامین کنندگان خارجی تعریف کند. به سادگی می‌توانید قطعه کدی را ویرایش کنید و از تامین کننده احراز هویت مورد نظرتان استفاده کنید. مراحلی که برای اضافه کردن این تامین کنندگان باید دنبال کنید، بسیار مشابه همین مراحلی است که در این مقاله دنبال خواهید کرد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از فیسبوک بعنوان یک تامین کننده احراز هویت به Create an ASP.NET MVC 5 App with Facebook and Google OAuth2 and OpenID Sign-on مراجعه کنید.
علاوه بر احراز هویت، اپلیکیشن ما از نقش‌ها (roles) نیز استفاده خواهد کرد تا از authorization پشتیبانی کند. تنها کاربرانی که به نقش canEdit تعلق داشته باشند قادر به ویرایش اطلاعات خواهند بود (یعنی ایجاد، ویرایش و حذف رکورد ها).
فایل App_Start/Startup.Auth.cs را باز کنید. توضیحات متد app.UseGoogleAuthentication را حذف کنید.
حال اپلیکیشن را اجرا کنید و روی لینک Log In کلیک کنید.
زیر قسمت User another service to log in روی دکمه Google کلیک کنید. اطلاعات کاربری خود را وارد کنید. سپس Accept را کلیک کنید تا به اپلیکیشن خود دسترسی کافی بدهید (برای آدرس ایمیل و اطلاعات پایه).
حال باید به صفحه ثبت نام (Register) هدایت شوید. در این مرحله می‌توانید در صورت لزوم نام کاربری خود را تغییر دهید. نهایتا روی Register کلیک کنید.


استفاده از Membership API

در این قسمت شما یک کاربر محلی و نقش canEdit را به دیتابیس عضویت اضافه می‌کنید. تنها کاربرانی که به این نقش تعلق دارند قادر به ویرایش داده‌ها خواهند بود. یکی از بهترین تمرین‌ها (best practice) نام گذاری نقش‌ها بر اساس عملیاتی است که می‌توانند اجرا کنند. بنابراین مثلا canEdit نسبت به نقشی با نام admin ترجیح داده می‌شود. هنگامی که اپلیکیشن شما رشد می‌کند و بزرگتر می‌شود، شما می‌توانید نقش‌های جدیدی مانند canDeleteMembers اضافه کنید، بجای آنکه از نام‌های گنگی مانند superAdmin استفاده کنید.
فایل Migrations/Configuration.cs را باز کنید و عبارات زیر را به آن اضافه کنید.
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
متد AddUserAndRole را به این کلاس اضافه کنید.
bool AddUserAndRole(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
 {
    IdentityResult ir;
    var rm = new RoleManager<IdentityRole>
        (new RoleStore<IdentityRole>(context));
    ir = rm.Create(new IdentityRole("canEdit"));
    var um = new UserManager<ApplicationUser>(
        new UserStore<ApplicationUser>(context));
    var user = new ApplicationUser()
    {
       UserName = "user1",
    };
    ir = um.Create(user, "Passw0rd1");
    if (ir.Succeeded == false)
       return ir.Succeeded;
    ir = um.AddToRole(user.Id, "canEdit");
    return ir.Succeeded;
 }
حالا از متد Seed این متد جدید را فراخوانی کنید.
protected override void Seed(ContactManager.Models.ApplicationDbContext context)
{
    AddUserAndRole(context);
    context.Contacts.AddOrUpdate(p => p.Name,
        // Code removed for brevity
}
این کدها نقش جدیدی با نام canEdit و کاربری با نام user1 می سازد. سپس این کاربر به نقش مذکور اضافه می‌شود.


کدی موقتی برای تخصیص نقش canEdit به کاربران جدید Social Provider ها

در این قسمت شما متد ExternalLoginConfirmation در کنترلر Account را ویرایش خواهید کرد. یا این تغییرات، کاربران جدیدی که توسط OAuth یا OpenID ثبت نام می‌کنند به نقش  canEdit اضافه می‌شوند. تا زمانی که ابزاری برای افزودن و مدیریت نقش‌ها بسازیم، از این کد موقتی استفاده خواهیم کرد. تیم مایکروسافت امیدوار است ابزاری مانند WSAT برای مدیریت کاربران و نقش‌ها در آینده عرضه کند. بعدا در این مقاله با اضافه کردن کاربران به نقش‌ها بصورت دستی از طریق Server Explorer نیز آشنا خواهید شد.
فایل Controllers/AccountController.cs را باز کنید و متد ExternalLoginConfirmation را پیدا کنید.
درست قبل از فراخوانی SignInAsync متد AddToRoleAsync را فراخوانی کنید.
await UserManager.AddToRoleAsync(user.Id, "CanEdit");
کد بالا کاربر ایجاد شده جدید را به نقش canEdit اضافه می‌کند، که به آنها دسترسی به متدهای ویرایش داده را می‌دهد. تصویری از تغییرات کد در زیر آمده است.

در ادامه مقاله اپلیکیشن خود را روی Windows Azure منتشر خواهید کرد و با استفاده از Google و تامین کنندگان دیگر وارد سایت می‌شوید. هر فردی که به آدرس سایت شما دسترسی داشته باشد، و یک حساب کاربری Google هم در اختیار داشته باشد می‌تواند در سایت شما ثبت نام کند و سپس دیتابیس را ویرایش کند. برای جلوگیری از دسترسی دیگران، می‌توانید وب سایت خود را متوقف (stop) کنید.

در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

Update-Database

فرمان را اجرا کنید تا متد Seed را فراخوانی کند. حال AddUserAndRole شما نیز اجرا می‌شود. تا این مرحله نقش canEdit ساخته شده و کاربر جدیدی با نام user1 ایجاد و به آن افزوده شده است.


محافظت از اپلیکیشن توسط SSL و خاصیت Authorize

در این قسمت شما با استفاده از خاصیت Authorize دسترسی به اکشن متدها را محدود می‌کنید. کاربران ناشناس (Anonymous) تنها قادر به مشاهده متد Index در کنترلر home خواهند بود. کاربرانی که ثبت نام کرده اند به متدهای Index و Details در کنترلر Cm و صفحات About و Contact نیز دسترسی خواهند داشت. همچنین دسترسی به متدهایی که داده‌ها را تغییر می‌دهند تنها برای کاربرانی وجود دارد که در نقش canEdit هستند.

خاصیت Authorize و RequireHttps را به اپلیکیشن اضافه کنید. یک راه دیگر افزودن این خاصیت‌ها به تمام کنترلر‌ها است، اما تجارب امنیتی توصیه می‌کند که این خاصیت‌ها روی کل اپلیکیشن اعمال شوند. با افزودن این خاصیت‌ها بصورت global تمام کنترلر‌ها و اکشن متدهایی که می‌سازید بصورت خودکار محافظت خواهند شد، و دیگر لازم نیست بیاد داشته باشید کدام کنترلر‌ها و متدها را باید ایمن کنید.

برای اطلاعات بیشتر به Securing your ASP.NET MVC App and the new AllowAnonymous Attribute مراجعه کنید.

فایل App_Start/FilterConfig.cs را باز کنید و متد RegisterGlobalFilters را با کد زیر مطابقت دهید.

public static void
RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
{
    filters.Add(new HandleErrorAttribute());
    filters.Add(new System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute());
    filters.Add(new RequireHttpsAttribute());
}

خاصیت Authorize در کد بالا از دسترسی کاربران ناشناس به تمام متدهای اپلیکیشن جلوگیری می‌کند. شما برای اعطای دسترسی به متدهایی خاص از خاصیت AllowAnonymous استفاده خواهید کرد. در آخر خاصیت RequireHTTPS باعث می‌شود تا تمام دسترسی‌ها به اپلیکیشن وب شما از طریق HTTPS صورت گیرد.

حالا خاصیت AllowAnonymous را به متد Index  در کنترلر Home اضافه کنید. از این خاصیت برای اعطای دسترسی به تمامی کاربران سایت استفاده کنید. قسمتی از کد کنترلر Home را در زیر می‌بینید.

namespace ContactManager.Controllers
 {
    public class HomeController : Controller
    {
       [AllowAnonymous]
       public ActionResult Index()
       {
          return View();
       }

یک جستجوی عمومی برای عبارت AllowAnonymous انجام دهید. همانطور که مشاهده می‌کنید این خاصیت توسط متدهای ورود و ثبت نام در کنترلر Account نیز استفاده شده است.

در کنترلر CmController خاصیت [("Authorize(Roles="canEdit] را به تمام متدهایی که با داده سر و کار دارند اضافه کنید، به غیر از متدهای Index و Details. قسمتی از کد کامل شده در زیر آمده است.


فعال سازی SSL برای پروژه

در Solution Explorer پروژه خود را انتخاب کنید. سپس کلید F4 را فشار دهید تا دیالوگ خواص (Properties) باز شود. حال مقدار خاصیت SSL Enabled را به true تنظیم کنید. آدرس SSL URL را کپی کنید. این آدرس چیزی شبیه به /https://localhost:44300 خواهد بود.

روی نام پروژه کلیک راست کنید و Properties را انتخاب کنید. در قسمت چپ گزینه Web را انتخاب کنید. حالا مقدار Project Url را به آدرسی که کپی کرده اید تغییر دهید. نهایتا تغییرات را ذخیره کنید و پنجره را ببندید.

حال پروژه را اجرا کنید. مرورگر شما باید یک پیام خطای اعتبارسنجی به شما بدهد. دلیلش این است که اپلیکیشن شما از یک Valid Certificate استفاده نمی‌کند. هنگامی که پروژه را روی Windows Azure منتشر کنید دیگر این پیغام را نخواهید دید. چرا که سرور‌های مایکروسافت همگی لایسنس‌های معتبری دارند. برای اپلیکیشن ما می‌توانید روی Continue to this website را انتخاب کنید.

حال مرورگر پیش فرض شما باید صفحه Index از کنترلر home را به شما نمایش دهد.

اگر از یک نشست قبلی هنوز در سایت هستید (logged-in) روی لینک Log out کلیک کنید و از سایت خارج شوید.

روی لینک‌های About و Contact کلیک کنید. باید به صفحه ورود به سایت هدایت شوید چرا که کاربران ناشناس اجازه دسترسی به این صفحات را ندارند.

روی لینک Register کلیک کنید و یک کاربر محلی با نام Joe بسازید. حال مطمئن شوید که این کاربر به صفحات Home, About و Contact دسترسی دارد.

روی لینک CM Demo کلیک کنید و مطمئن شوید که داده‌ها را مشاهده می‌کنید.

حال روی یکی از لینک‌های ویرایش (Edit) کلیک کنید. این درخواست باید شما را به صفحه ورود به سایت هدایت کند، چرا که کاربران محلی جدید به نقش canEdit تعلق ندارند.

با کاربر user1 که قبلا ساختید وارد سایت شوید. حال به صفحه ویرایشی که قبلا درخواست کرده بودید هدایت می‌شوید.

اگر نتوانستید با این کاربر به سایت وارد شوید، کلمه عبور را از سورس کد کپی کنید و مجددا امتحان کنید. اگر همچنان نتوانستید به سایت وارد شوید، جدول AspNetUsers را بررسی کنید تا مطمئن شوید کاربر user1 ساخته شده است. این مراحل را در ادامه مقاله خواهید دید.

در آخر اطمینان حاصل کنید که می‌توانید داده‌ها را تغییر دهید.


اپلیکیشن را روی Windows Azure منتشر کنید

ابتدا پروژه را Build کنید. سپس روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Publish را انتخاب کنید.

در دیالوگ باز شده روی قسمت Settings کلیک کنید. روی File Publish Options کلیک کنید تا بتوانید Remote connection string را برای ApplicationDbContext و دیتابیس ContactDB انتخاب کنید.

اگر ویژوال استودیو را پس از ساخت Publish profile بسته و دوباره باز کرده اید، ممکن است رشته اتصال را در لیست موجود نبینید. در چنین صورتی، بجای ویرایش پروفایل انتشار، یک پروفایل جدید بسازید. درست مانند مراحلی که پیشتر دنبال کردید.

زیر قسمت ContactManagerContext گزینه Execute Code First Migrations را انتخاب کنید.

حال Publish را کلیک کنید تا اپلیکیشن شما منتشر شود. با کاربر user1 وارد سایت شوید و بررسی کنید که می‌توانید داده‌ها را ویرایش کنید یا خیر.

حال از سایت خارج شوید و توسط یک اکانت Google یا Facebook وارد سایت شوید، که در این صورت نقش canEdit نیز به شما تعلق می‌گیرد.


برای جلوگیری از دسترسی دیگران، وب سایت را متوقف کنید

در Server Explorer به قسمت Web Sites بروید. حال روی هر نمونه از وب سایت‌ها کلیک راست کنید و گزینه Stop Web Site را انتخاب کنید.

یک راه دیگر متوقف کردن وب سایت از طریق پرتال مدیریت Windows Azure است.


فراخوانی AddToRoleAsync را حذف و اپلیکیشن را منتشر و تست کنید

کنترلر Account را باز کنید و کد زیر را از متد ExternalLoginConfirmation حذف کنید.
await UserManager.AddToRoleAsync(user.Id, "CanEdit");
پروژه را ذخیره و Build کنید. حال روی نام پروژه کلیک راست کرده و Publish را انتخاب کنید.

دکمه Start Preview را فشار دهید. در این مرحله تنها فایل هایی که نیاز به بروز رسانی دارند آپلود خواهند شد.

وب سایت را راه اندازی کنید. ساده‌ترین راه از طریق پرتال مدیریت Windows Azure است. توجه داشته باشید که تا هنگامی که وب سایت شما متوقف شده، نمی‌توانید اپلیکیشن خود را منتشر کنید.

حال به ویژوال استودیو بازگردید و اپلیکیشن را منتشر کنید. اپلیکیشن Windows Azure شما باید در مرورگر پیش فرض تان باز شود. حال شما در حال مشاهده صفحه اصلی سایت بعنوان یک کاربر ناشناس هستید.

روی لینک About کلیک کنید، که شما را به صفحه ورود هدایت می‌کند.

روی لینک Register در صفحه ورود کلیک کنید و یک حساب کاربری محلی بسازید. از این حساب کاربری برای این استفاده می‌کنیم که ببینیم شما به صفحات فقط خواندنی (read-only) و نه صفحاتی که داده‌ها را تغییر می‌دهند دسترسی دارید یا خیر. بعدا در ادامه مقاله، دسترسی حساب‌های کاربری محلی (local) را حذف می‌کنیم.

مطمئن شوید که به صفحات About و Contact دسترسی دارید.

لینک CM Demo را کلیک کنید تا به کنترلر CmController هدایت شوید. 

روی یکی از لینک‌های Edit کلیک کنید. این کار شما را به صفحه ورود به سایت هدایت می‌کند. در زیر قسمت User another service to log in یکی از گزینه‌های Google یا Facebook را انتخاب کنید و توسط حساب کاربری ای که قبلا ساختید وارد شوید.

حال بررسی کنید که امکان ویرایش اطلاعات را دارید یا خیر.

نکته: شما نمی‌توانید در این اپلیکیشن از اکانت گوگل خود خارج شده، و با همان مرورگر با اکانت گوگل دیگری وارد اپلیکیشن شوید. اگر دارید از یک مرورگر استفاده می‌کنید، باید به سایت گوگل رفته و از آنجا خارج شوید. برای وارد شدن به اپلیکیشن توسط یک اکانت دیگر می‌توانید از یک مرورگر دیگر استفاده کنید.

دیتابیس SQL Azure را بررسی کنید

در Server Explorer دیتابیس ContactDB را پیدا کنید. روی آن کلیک راست کرده و Open in SQL Server Object Explorer را انتخاب کنید.

توجه: اگر نمی‌توانید گره SQL Databases را باز کنید و یا ContactDB را در ویژوال استودیو نمی‌بینید، باید مراحلی را طی کنید تا یک پورت یا یکسری پورت را به فایروال خود اضافه کنید. دقت داشته باشید که در صورت اضافه کردن Port Range‌ها ممکن است چند دقیقه زمان نیاز باشد تا بتوانید به دیتابیس دسترسی پیدا کنید.

روی جدول AspNetUsers کلیک راست کرده و View Data را انتخاب کنید.

حالا روی AspNetUserRoles کلیک راست کنید و View Data را انتخاب کنید.

اگر شناسه کاربران (User ID) را بررسی کنید، مشاهده می‌کنید که تنها دو کاربر user1 و اکانت گوگل شما به نقش canEdit تعلق دارند.

Cannot open server login error

اگر خطایی مبنی بر "Cannot open server" دریافت می‌کنید، مراحل زیر را دنبال کنید.

شما باید آدرس IP خود را به لیست آدرس‌های مجاز (Allowed IPs) اضافه کنید. در پرتال مدیریتی Windows Azure در قسمت چپ صفحه، گزینه SQL Databases را انتخاب کنید.

دیتابیس مورد نظر را انتخاب کنید. حالا روی لینک Set up Windows Azure firewall rules for this IP address کلیک کنید.

هنگامی که با پیغام "?The current IP address xxx.xxx.xxx.xxx is not included in existing firewall rules. Do you want to update the firewall rules" مواجه شدید Yes را کلیک کنید. افزودن یک آدرس IP بدین روش معمولا کافی نیست و در فایروال‌های سازمانی و بزرگ باید Range بیشتری را تعریف کنید.

مرحله بعد اضافه کردن محدوده آدرس‌های مجاز است.

مجددا در پرتال مدیریتی Windows Azure روی SQL Databases کلیک کنید. سروری که دیتابیس شما را میزبانی می‌کند انتخاب کنید.

در بالای صفحه لینک Configure را کلیک کنید. حالا نام rule جدید، آدرس شروع و پایان را وارد کنید.

در پایین صفحه Save را کلیک کنید.

در آخر می‌توانید توسط SSOX به دیتابیس خود متصل شوید. از منوی View گزینه SQL Server Object Explorer را انتخاب کنید. روی SQL Server کلیک راست کرده و Add SQL Server را انتخاب کنید.

در دیالوگ Connect to Server متد احراز هویت را به SQL Server Authentication تغییر دهید. این کار نام سرور و اطلاعات ورود پرتال Windows Azure را به شما می‌دهد.

در مرورگر خود به پرتال مدیریتی بروید و SQL Databases را انتخاب کنید. دیتابیس ContactDB را انتخاب کرده و روی View SQL Database connection strings کلیک کنید. در صفحه Connection Strings مقادیر Server و User ID را کپی کنید. حالا مقادیر را در دیالوگ مذکور در ویژوال استودیو بچسبانید. مقدار فیلد User ID در قسمت Login وارد می‌شود. در آخر هم کلمه عبوری که هنگام ساختن دیتابیس تنظیم کردید را وارد کنید.

حالا می‌توانید با مراحلی که پیشتر توضیح داده شد به دیتابیس Contact DB مراجعه کنید.

افزودن کاربران به نقش canEdit با ویرایش جداول دیتابیس

پیشتر در این مقاله، برای اضافه کردن کاربران به نقش canEdit از یک قطعه کد استفاده کردیم. یک راه دیگر تغییر جداول دیتابیس بصورت مستقیم است. مراحلی که در زیر آمده اند اضافه کردن کاربران به یک نقش را نشان می‌دهند.
در SQL Server Object Explorer روی جدول AspNetUserRoles کلیک راست کنید و View Data را انتخاب کنید.

حالا  RoleId را کپی کنید و در ردیف جدید بچسبانید.

شناسه کاربر مورد نظر را از جدول AspNetUsers پیدا کنید و مقدار آن را در ردیف جدید کپی کنید. همین! کاربر جدید شما به نقش canEdit اضافه شد.

نکاتی درباره ثبت نام محلی (Local Registration)

ثبت نام فعلی ما از بازنشانی کلمه‌های عبور (password reset) پشتیبانی نمی‌کند. همچنین اطمینان حاصل نمی‌شود که کاربران سایت انسان هستند (مثلا با استفاده از یک CAPTCHA). پس از آنکه کاربران توسط تامین کنندگان خارجی (مانند گوگل) احراز هویت شدند، می‌توانند در سایت ثبت نام کنند. اگر می‌خواهید ثبت نام محلی را برای اپلیکیشن خود غیرفعال کنید این مراحل را دنبال کنید:
  • در کنترلر Account متدهای Register را ویرایش کنید و خاصیت AllowAnonymous را از آنها حذف کنید (هر دو متد GET و POST). این کار ثبت نام کاربران ناشناس و بدافزارها (bots) را غیر ممکن می‌کند.
  • در پوشه Views/Shared فایل LoginPartial.cshtml_ را باز کنید و لینک Register را از آن حذف کنید.
  • در فایل  Views/Account/Login.cshtml نیز لینک Register را حذف کنید.
  • اپلیکیشن را دوباره منتشر کنید.


قدم‌های بعدی

برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از Facebook بعنوان یک تامین کننده احراز هویت، و اضافه کردن اطلاعات پروفایل به قسمت ثبت نام کاربران به لینک زیر مراجعه کنید.
برای یادگیری بیشتر درباره ASP.NET MVC 5 هم به سری مقالات Getting Started with ASP.NET MVC 5 می توانید مراجعه کنید. همچنین سری مقالات Getting Started with EF and MVC  مطالب خوبی درباره مفاهیم پیشرفته EF ارائه می‌کند.
نظرات مطالب
Portable Class Library چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
علاقه ای به طولانی کردن بحث ندارم، لکن
در مورد این قسمت " مابقی مواردی که در این کتابخانه پرتابل قابل استفاده نیست خوب به روش معمول استفاده خواهند شد "، بیایم و با مثال صحبت کنیم
ما فرضا می‌آییم و View Model رو با Portable Class Library می‌زنیم، سپس، می‌آییم و یک پروژه Silverlight ای و WPF ای و اندرویدی قرار می‌دهیم و از View Model مربوطه استفاده می‌کنیم ( از این که View Model مربوطه رو می‌خواهیم در اندروید هم استفاده کنیم و در این صورت از کدام حالت Portable Class Library بگذریم )، حال اگر بخواهیم از فریم ورک X که در هر 3 هست و خط کد یکسانی داره استفاده کنیم، باید اون رو به کدوم پروژه اضافه کنیم تا به این جمله برسیم ؟ مابقی مواردی که در این کتابخانه پرتابل قابل استفاده نیست خوب به روش معمول استفاده خواهند شد " ، ممنون می‌شوم مثالی ارائه دهید، چون من واقعا به این آیتم احتیاج دارم تا بتونم استفاده از Portable‌ها رو به صورت جدی شروع کنم.
زمانی که در پروژه اصلی ( که بقیه پروژه‌ها از روی آن Add As Link شده اند )، متدی رو Rename می‌کنیم در خود اون پروژه که عمل Refactor انجام می‌شه، به سادگی، بقیه پروژه که از خودشون چیزی ندارند، و به پروژه اصلی فقط Shortcut دارند، عملا اونها هم Refactor شده هستند.
اشکال This document is opened by رو قبول دارم، ولی اگه شما مبحث هزینه فایده رو قبول داشته باشید، به نظر من این هزینه کوچک به فایده اش واقعا می‌ارزه، مگه این که شما بفرمایید سناریوی آندروید، WPF و Silverlight و کتابخانه‌های مشترک شون رو چه جوری با Portable حل می‌کنید، اون وقت روش Portable فایده اش بیشتره، من که از Portable بدم نمی‌آد، از خدام هستش که همه چی در یه پروژه باشه تا 3 تا پروژه 
در مورد Intelliscne بله، این امکان داره، ولی من ترجیح می‌دم به جای این که کور کورانه محدود بشم، و نتونم از کدی که مطمئنم در WPF و Silverlight و اندروید به یک شکل هست نتونم استفاده کنم، چون فقط در Portable Library دیده نشده، ترجیح می‌دم 1% به اندازه 5 خط کد اشتباه بنویسم، که کامپایلر 2 دقیقه بعد خطاش رو ساده و واضح بهم می‌گه
مورد آخر جمله‌ی کلی است و قابلیت نقد و بررسی را ندارد.
موفق باشید 
مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

مطالب
چک لیست امنیتی پروژه های نرم افزاری تحت وب
 مقدمه:

امروزه یکی از بزرگترین دغدغه‌های فعالان حوزه آی تی، برقراری امنیت اطلاعات می‌باشد. با پدید آمدن بانک‌های داده‌ای آماری و مالی، حساسیت مسئله صد چندان می‌شود. در ادامه چک لیستی را ارائه می‌نمایم که با کمک آن می‌توانید تا حدود بسیار خوبی امنیت نرم افزار تحت وب خود را برقرار نمایید. در برخی از موارد مثال‌هایی از تکنولوژی مایکروسافت آورده شده است که این بدلیل تخصص نویسنده در تکنولوژی‌های مایکروسافت می‌باشد. در صورتیکه شما از تکنولوژی‌ها و زبان‌های سورس باز بهره می‌برید، می‌بایست معادل مورد ذکر شده را در زبان مورد استفاده خود بیابید .
ابتدا اجازه دهید مقداری با حملات آشنا شویم و سپس راه مقابله را در کنار هم بررسی نماییم.
 

مهمترین و خطرناک‌ترین حملات سطح وب :

حمله XSS

این نوع حملات بدین صورت است که هکر با استفاده از فرم‌های عمومی یا خصوصی (پنل‌های سایت) اقدام به ثبت کدهای مخرب جاوااسکریپت درون دیتابیس شما می‌نماید. همانطور که می‌دانید پایه اصلی سیستم‌های احراز هویت، ساخت فایل کوکی بر روی کامپیوتر کاربران می‌باشد. زمانی که مطلب ثبت شده‌ی هکر برای کاربران شما نمایش داده می‌شود، کدهای جاوا اسکریپت هکر روی مرورگر کاربر، اجرا شده و اطلاعات کوکی‌های کاربر به راحتی برای سایت هکر ارسال می‌شود (معمولا هکر یک صفحه روی وب می‌سازد تا بتواند اطلاعات دریافتی از کدهای جاوا اسکریپت خود را دریافت و در جایی ذخیره کند).
حال هکر به راحتی کوکی را بر روی مرورگر خودش تنظیم می‌کند و بعد وارد سایت شما می‌شود. سیستم شما او را با کاربر شما اشتباه می‌گیرد و به راحتی هکر به اطلاعات پنل کاربری کاربر(ان) شما دست پیدا می‌کند.
 

حمله SQL Injection

این حمله معروفترین حمله است که تقریبا با قدرت می‌توانم بگویم که درتکنولوژی ASP.Net با امکانات فوق العاده‌ای که بصورت توکار در دات نت در نظر گرفته شده است، بصورت کامل به فراموشی سپرده شده است. فقط 2 تا نکته‌ی ریز هست که باید در کدهایتان رعایت کنید و تمام.
این حمله بدین صورت است که هکر یک سری دستورات SQL را در کوئری استرینگ، به صفحات تزریق می‌کند و بدین صورت می‌تواند در کدهای کوئری TSQL شما اختلال ایجاد کند و اطلاعات جداول شما را بدست بیاورد. در این نوع حمله، هکر از طریق باگ سطح کد نویسی کدهای نرم افزار، به دیتابیس حمله می‌کند و اطلاعاتی مثل نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین یا کاربران را می‌دزد و بعد می‌رود داخل پنل و خرابکاری می‌کند.
 

حمله CSRF

این حمله یکی از جالب‌ترین و جذاب‌ترین نوع حملات است که هوش بالای دوستان هکر را نشون می‌دهد. عبارت CSRF مخفف Cross Site Request Forgery است (احتمالا دوستان ام وی سی کار، این عبارت برایشان آشناست).
در این نوع حمله هکر یک فایل برای کاربر شما از طریق ایمیل یا روش‌های دیگر ارسال می‌کند و کاربر را به این سمت سوق می‌دهد که فایل را باز کند. کاربر یک فایل به ظاهر معمولی مثل عکس یا ... را می‌بیند و فایل را باز می‌کند. وقتی فایل باز می‌شود دیتای خاصی دیده نمی‌شود و گاهی هم اروری مبنی بر ناقص بودن فایل یا ... به کاربر نمایش داده می‌شود و کاربر فکر می‌کند که فایل، ناقص برای ارسال شده ...
اما در حقیقت با کلیک بر روی فایل و باز کردن آن یک درخواست POST از کامپیوتر کاربر برای سایت شما ارسال می‌شود و در صورتیکه کاربر در آن زمان در سایت شما لاگین باشد، سایت درخواست را با روی باز می‌پذیرد و درخواست را اجرا می‌کند. بدین صورت هکر می‌تواند درخواست‌هایی را به سرویس‌های سایت شما که مثلا برای حذف یک سری داده است، ارسال کند و اطلاعات کاربر را حذف کند.
 

حمله Brute Force

در این حمله، هکر از یک سری برنامه برای ارسال درخواست‌های مکرر به فرم‌های سایت شما استفاده می‌کند و بدین صورت فرم‌های عمومی سایت شما مورد حجوم انبوهی از درخواست‌ها قرار می‌گیرد که این امر در بهترین حالت موجب ثبت کلی دیتای اسپم در دیتابیس شما و در بدترین حالت موجب داون شدن سایت شما می‌شود.
 

حمله DDOS

این نوع حمله مانند حمله Brute Force است؛ با این تفاوت که درخواست به همه‌ی صفحات شما ارسال می‌شود و معمولا درخواست‌ها از چندین سرور مختلف برای سایت شما ارسال می‌شوند و حجم درخواست‌ها به قدری زیاد است که عملا سرور شما هنگ می‌کند و کاملا از دسترس خارج می‌شود. این نوع حمله در سطح کد راه حل زیادی ندارد و در سطح سرور و فایروال باید حل شود و حل آن هم بدین صورت است که درخواست‌های بیش از حد طبیعی از یک آی پی خاص تشخیص داده شده و به سرعت، آی پی بلاک می‌شود و از آن به بعد درخواست‌های آن آی پی در فایروال از بین می‌رود و دیگه به سرور نمیرسد.


حمله SHELL

شل فایلی است خطرناک که اگر بر روی سرور سایت شما آپلود و اجرا شود، هکر از طریق آن دسترسی کاملی به کل سرور سایت شما خواهد داشت. فایل‌های دیگری با نام بک‌دور [1] نیز وجود دارند که نویسنده تمایل دارد آنها را نیز از نوع حمله SHELL معرفی نماید. این نوع از فایل‌ها به مراتب بسیار خطرناک‌تر از فایل‌های شل می‌باشند؛ تا جایی که ممکن است سال‌ها هکر به سروی دسترسی داشته باشد و مدیر سرور کاملا از آن بی خبر باشد. اینجاست که باید شدیدا مراقب فایل‌هایی که روی سایت شما آپلود می‌شوند باشید. نویسنده به تمامی خوانندگان پیشنهاد می‌نماید، در صورتیکه نرم افزار حساسی دارند، حتما از سرور اختصاصی استفاده نمایند؛ چرا که در هاست‌های اشتراکی که در آنها فضا و امکانات یک سرور بصورت اشتراکی در اختیار چندین سایت قرار می‌گیرد، وجود باگ امنیتی در سایر سایت‌های موجود بر روی سرور اشتراکی می‌تواند امنیت سایت شما را نیز به مخاطره بیاندازد. نویسنده تهیه‌ی سرور اختصاصی را شدیدا به توسعه دهندگان سایت‌های دارای تراکنش‌های بانکی بالا (داخلی یا خارجی) پیشنهاد می‌نماید. زیرا درگاه تراکنش‌های بانکی بر روی آی پی هاست شما قفل می‌شوند و در صورتیکه سرور بصورت اختصاصی تهیه شده باشد، آی پی سرور شما فقط و فقط در اختیار شماست و هکر نمی‌تواند با تهیه هاستی بر روی سرور اشتراکی شما، به راحتی آی پی قفل شده در درگاه بانکی شما را در اختیار داشته باشد. بدیهی است تنها در اختیار داشتن آی پی سرور شما جهت انجام خرابکاری در درگاه بانکی شما کافی نیست. ولی به نظر نویسنده این مورد در بدترین حالت ممکن 30% کار هکر می‌باشد. البته بحث حمله شل به سطح مهارت متخصصان سرورها نیز بستگی دارد. نویسنده اظهار می‌دارد اطلاعات دقیقی از تنظیماتی که بتواند جلوی اجرای انواع شل و یا جلوی دسترسی فایل‌های شل را بگیرد، ندارد. بنابراین از متخصصان این حوزه دعویت می‌نماید اطلاعاتی درباره این موضوع ارائه نمایند.
 

حمله SNIFF

در این نوع حملات، هکر پکت‌های رد و بدل شده‌ی بین کاربران و سرور شما را شنود می‌نماید و به راحتی می‌تواند اطلاعات مهمی مثل نام کاربری و رمز عبور کاربران شما را بدست آورد.



چک لیست امنیتی پروژه‌های نرم افزاری تحت وب

- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از فرم‌های سایت؛ هم در سمت کلاینت و هم در سطح سرور .
- در تکنولوژی دات نت به منظور تمیز سازی ورودی‌ها و حذف تگهای خطرناکی همچون تگ script، کتابخانه‌ای با نام Microsoft.Security.Application وجود دارد. کتابخانه‌های سورس باز دیگری نیز وجود دارند که نمونه آن کتابخانه AntiXss [2] سایت نوگت [3] می‌باشد.
- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از کوئری استرینگ‌های [4] سایت. اگر از ASP.Net MVC استفاده می‌نمایید، تا حدی زیادی نیاز به نگرانی نخواهد داشت، زیرا تبدیلات [5] در سیستم Model Binding انجام می‌پذیرد و این موضوع تا حد زیادی شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید.
- حتما در فرم‌های عمومی سایتتان از تصویر کپچا با امنیت بالا استفاده نمایید. این موضوع جهت شناخت روبات‌ها از انسان‌ها می‌باشد و شما را در برابر حملات Brute Force مقاوم می‌نماید.
-  حتما سیستم شخصی سازی صفحات ارور را فعال نمایید و از نمایش صفحات ارور حاوی اطلاعات مهمی مانند صفحات ارور ASP.Net جلوگیری نمایید. این موضوع بسیار حساس می‌باشد و می‌تواند نقاط ضعف نرم افزار شما را برای هکر نمایان کند. حتی ممکن است اطلاعات حساسی مانند نام بانک اطلاعاتی، نام کاربری اتصال به بانک اطلاعاتی و نام جداول بانک اطلاعاتی شما را در اختیار هکر قرار دهد.
- استفاده از ORM ها یا استفاده از پروسیجرهای پارامتریک. این موضوع کاملا شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید. کما اینکه ORM ها، سطحی از کش را بصورت توکار دارا می‌باشند و این موضوع در سرعت دستیابی به داده‌ها نیز بسیار تاثیر گذار است. از طرف دیگر بانک اطلاعاتی SQL نیز امکانات توکاری جهت کش نمودن پرس و جو‌های [6] پارامتریک دارد.
- لاگ کردن ارورهای سطح کد و سطح روتینگ [7] . یکی از مهمترین خصیصه‌های پروژه‌های با کیفیت، لاگ شدن خطاهای سطح کد می‌باشد. این امر شما را با نقاط حساس و ضعف‌های نرم افزار آگاه می‌سازد و به شما اجازه می‌دهد به سرعت در جهت رفع آنها اقدام نمایید. لاگ نمودن خطاهای سطح روتینگ شما را از فعالیت‌های هکر‌ها جهت یافتن صفحات لاگین و صفحات مدیریتی پنل مدیریتی سایت اگاه می‌نماید، همچنین شما را از حملات SQL Injection نیز آگاه می‌نماید.
- جلوگیری از ایندکس شدن صفحات لاگین پنل مدیریت سایت در موتورهای جستجو. بخش مهمی از عملیات هکر ها، قرار دادن روبات‌های تشخیص رمز بر روی صفحات لاگین می‌باشد که به نوعی می‌توان این نوع حملات را در دسته حملات Brute Force قرار داد. موتورهای جستجو یکی از ابزارهای مهم هکرها می‌باشد. عملیات هایی مانند یافتن صفحات لاگین پنل مدیریتی یکی از کاربردهای موتورهای جستجو برای هکرها می‌باشد.
- لاگ کردن ورود و خروج افراد به همراه تاریخ، زمان، آی پی افراد و وضعیت لاگین. با کمک این موضوع شما می‌توانید ورود و خروج کاربران نرم افزار خود را کنترل نمایید و موارد غیر طبیعی و مشکوک را در سریعترین زمان مورد بررسی قرار دهید.
- استفاده از روال‌های استاندارد جهت بخش "فراموشی کلمه عبور". همیشه از استاندارهای نرم افزارهای بزرگ پیروی نمایید. بدیهی است استاندارهای استفاده شده در این نرم افزارها بارها و بارها تست شده و سپس بعنوان یک روال استاندارد در همه‌ی نرم افزارهای بزرگ بکار گرفته شده است. استاندارد جهانی بخش "فراموشی کلمه عبور" که در اغلب نرم افزارهای معروف جهان بکار گرفته شده است، عبارت است از دریافت آدرس ایمیل کاربر، احراز هویت ایمیل وارد شده، ارسال یک نامه‌ی الکترونیکی [8] حاوی نام کاربری و لینک تنظیم کلمه عبور جدید به ایمیل کاربر. بهتر است لینک ارسال شده به ایمیل کاربر بصورت یکبار مصرف باشد. کاربر پس از کلیک بر روی لینک تنظیم کلمه عبور جدید، وارد یکی از صفحات سایت شده و می‌تواند کلمه‌ی عبور جدیدی را برای خود ثبت نماید. در پایان، کاربر به صفحه‌ی ورود سایت هدایت شده و پیامی مبنی بر موفقیت آمیز بودن عملیات تغییر کلمه‌ی عبور به او نمایش داده می‌شود. البته روال ذکر شده حداقل رول استانداردی می‌باشد و می‌توان در کنار آن از روال‌های تکمیل کننده‌ای مانند پرسش‌های امنیتی و غیره نیز استفاده نمود.
- قراردادن امکاناتی جهت بلاک نمودن آی پی‌ها و غیر فعال نمودن حساب کاربری اعضای سایت. در نرم افزار باید این امکان وجود داشته باشد که آی پی هایی که بصورت غیر طبیعی در سایت فعالیت می‌نمایند و یا مکررا اقدام به ورود به پنل مدیریتی و پنل کاربران می‌نمایند را بلاک نماییم. همچنین در صورت تخلف کاربران باید بتوان حساب کاربری کاربر خاطی را مسدود نمود. این موضوع می‌تواند بسته به اندازه پروژه و یا سلیقه تیم توسعه بصورت خودکار، دستی و یا هر دو روش در نرم افزار در تعبیه شود.
- امن سازی سرویس‌های ای جکس و چک کردن ای جکس بودن درخواست ها. حتما جلوی اجرای سرویس‌های درون نرم افزاری از بیرون از نرم افزار را بگیرید. سرویس‌های ای جکس یکی از این نوع سرویس‌ها می‌باشند که در نرم افزار‌ها جهت استفاده‌های داخلی در نظر گرفته می‌شوند. در این نوع سرویس‌ها حتما نوع درخواست را بررسی نمایید و از پاسخگویی سرویس‌ها به درخواست‌های غیر ای جکسی جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این امر توسط متد Request.IsAjaxRequest انجام می‌پذیرد .
- محدود کردن سرویس‌های حساس به درخواست‌های POST. حتما از دسترسی به سرویس هایی از نوع Insert,Update و Delete از طریق فعل GET جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این سرویس‌ها را به فعل POST محدود نموده و در ASP.Net Web API این سرویس‌ها را به افعال POST,PUT و DELETE محدود نمایید.
- عدم استفاده از آی دی در پنل‌های کاربران بالاخص در آدرس صفحات (کوئری استرینگ) و استفاده از کد غیر قابل پیش بینی مثل GUID به جای آن. حتی الامکان بررسی مالکیت داده‌ها در همه بخش‌های پنل‌های کاربری سایت را جهت محکم کاری بیشتر انجام دهید تا خدای نکرده کاربر با تغییر اطلاعات کوئری استرینگ صفحات نتوانند به داده‌های یک کاربر دیگه دسترسی داشته باشند.
- حتی الامکان پنل مدیران را از کاربران بصورت فیزیکی جدا نمایید. این مورد جهت جلوگیری از خطاهایی است که ممکن است توسط توسعه دهنده در سطح سیستم مدیریت نقش رخ دهد و موجب دسترسی داشتن کاربران به بخش هایی از پنل مدیریتی شود.
- استفاده از الگوریتم‌های کدگذاری ترکیبی و کد کردن اطلاعات حساس قبل از ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی. اطلاعات حساسی مانند کلمات عبور را حتما توسط چند الگوریتم کدگذاری، کدگذاری نمایید و سپس درون بانک اطلاعاتی ذخیره نمایید.
- تنظیمات حساس نرم افزار را درون فایل web.config قرار دهید و حتی الامکان آنها را نیز کدگذاری نمایید. بصورتی که اطلاعات قابلیت دیکد شدن را داشته باشند.
- ساخت پروژه بصورت چند لایه. این موضوع جهت جلوگیری از دستیابی هکر به ساختار لایه‌های پروژه‌های شما می‌باشد. به بیان دیگر اگر نهایتا هکر بتواند به اطلاعات FTP هاست شما دست یابد، استفاده از تکنولوژی چند لایه در بدترین حالت هکر را از دستیابی به اطاعات لایه‌های زیرین نرم افزار باز می‌دارد. البته این کار برای هکر‌ها غیر ممکن نیست، اما بسیار سخت و زمان بر می‌باشد.
- اشتراک گذاری اینترفیس در سرویس‌های خارج برنامه ای و عدم اشتراک گذاری کلاس اصلی. این موضوع از دستیابی هکر به بدنه سرویس‌ها و پیاده سازی‌های آنها جلوگیری می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های مقابله با CSRF در همه سرویس‌های POST. در ASP.NET MVC اتریبیوتی با نام AntiForgery جهت مقاوم سازی سرویس‌ها از حملات CSRF وجود دارد. مکانیزم بدین صورت است که در تمامی فرم‌های سایت یک کد منحصر به فرد تولید می‌گردد که همراه درخواست GET به کامپیوتر کاربر ارسال می‌شود و در هنگام ارسال درخواست POST به سرور، صحت کد مورد نظر بررسی شده و در صورت صحت، اجازه‌ی اجرای سرویس به درخواست داده می‌شود. بدین صورت وقتی کاربر سایت شما فایل آلوده‌ای را باز می‌نماید، در خواست ارسالی هکر که توسط فایل باز شده، به سرور سایت ما ارسال می‌گردد، فاقد کد منحصر به فرد بوده و از اجرای سرویس جلو گیری می‌شود.
- استفاده از سیستم‌های مدیریت نقش امن مانند IDENTITY در ASP.Net MVC و یا استفاده از امکانات توکار دات نت در سیستم‌های مدیریت نقش شخصی سازی شده [9] . بدیهی است امنیت این سیستم‌ها بارها و بارها تست شده است.
- بررسی فرمت و پسوند فایل‌های آپلود شده. توجه نمایید که بررسی پسوند فایل‌ها کافی نبوده و فرمت فایل‌ها نیز می‌بایست بررسی شود. حتی نویسنده پیشنهاد می‌نماید فایل‌ها را به نوع‌های مرتبطشان تبدیل [10] نمایید. در حوزه هک بایند نمودن انواع ویروس، تروجان، شل و بک دور [11] به فایل‌های تصویری و متنی یک امر بسیار رایج است. بنابراین حساسیت زیادی روی این موضوع قرار دهید. نویسنده توصیه می‌نماید کتابخانه‌های کاملی برای این موضوع تدارک ببینید تا در تمامی پروژه‌ها نیاز به ایجاد مجدد آنها نداشته باشید و سعی نمایید در هر پروژه این کتابخانه‌ها را تکمیل‌تر و بهتر نمایید.
- تنظیم IIS  جهت جلوگیری از اجرای فایل‌های اجرایی در مسیر آپلود فایل‌ها. شاید جمله بیان شده به نظر ترسناک و یا سخت برسد، اما این کار با نوشتن چند تگ ساده در فایل Web.Config به راحتی قابل انجام است و نیاز به هیچ نوع کدنویسی ندارد.
- آپلود فایل‌ها در پوشه App_Data و دسترسی به فایل‌ها از طریق سرویس‌های خود شما. پوشه App_Data پوشه‌ای امن است و دسترسی مستقیم از طریق آدرس بار مرورگر به فایل‌های درون آن توسط IIS داده نمی‌شود و افراد فقط از طریق سرویس‌های خود شما می‌توانند به فایل‌های داخل این پوشه دسترسی داشته باشند. بدین صورت در سرویس‌های خود می‌توانید با تبدیل نمودن [12] فایل‌ها به نوع خودشان (تصویر. پی دی اف یا ...) هکر را نا امید نمایید. این موضوع شما را در مقابل حملات SHELL مقاوم می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های لاگین چند سطحی برای پنل ادمین. در این روش شما حتی با داشتن نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین، قادر نخواهید بود وارد پنل ادمین شوید. نویسنده ابزار می‌دارد که این روش، یک روش ابداعی می‌باشد که از ترکیبی از احرا هویت ساده توسط نام کاربری و کلمه‌ی عبور به همراه تکنیک‌های احراز هویت ایمیل و موبایل مدیریت سایت می‌باشد.
- استفاده از SSL بسیار اهمیت دارد. بالاخص اگر نرم افزار شما Service Oriented باشد و نرم افزار شما سرویس هایی جهت اتصال به اپلیکیشن‌های خارجی مثل اپلیکیشن اندروید دارد. این مورد در صفحات لاگین نیز بسیار مهم است و موجب می‌شود نام کاربری و کلمه عبور کاربران شما بصورت هش شده بین کامپیوتر کاربر و سرور شما رد و بدل شود و عملا شنود پکت‌ها فایده ای برای هکر نخواهد داشت، زیرا داده‌ها توسط الگوریتم‌های امنیتی که بین سرور و مرورگر کاربران توافق می‌شود کدگذاری شده و سپس رد و بدل می‌شوند.



[1] Back Door
[2] https://www.nuget.org/packages/AntiXss/
[3] www. Nuget.org
[4] Query String
[5] Casting
[6] Procedure
[7] Routing
[8] Email
[9] Custom Role Provider
[10] Cast
[11] Back Door
[12] Cast
مطالب
روش آپلود فایل‌ها به همراه اطلاعات یک مدل در برنامه‌های Blazor WASM 5x
از زمان Blazor 5x، امکان آپلود فایل به صورت استاندارد به Blazor اضافه شده‌است که نمونه‌ی Blazor Server آن‌را پیشتر در مطلب «Blazor 5x - قسمت 17 - کار با فرم‌ها - بخش 5 - آپلود تصاویر» مطالعه کردید. در تکمیل آن، روش آپلود فایل‌ها در برنامه‌های WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. این برنامه از نوع hosted است؛ یعنی توسط دستور dotnet new blazorwasm --hosted ایجاد شده‌است و به صورت خودکار دارای سه بخش Client، Server و Shared است.



معرفی مدل ارسالی برنامه سمت کلاینت

فرض کنید مطابق شکل فوق، قرار است اطلاعات یک کاربر، به همراه تعدادی تصویر از او، به سمت Web API ارسال شوند. برای نمونه، مدل اشتراکی کاربر را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorWasmUpload.Shared
{
    public class User
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        [Range(18, 90)]
        public int Age { get; set; }
    }
}

ساختار کنترلر Web API دریافت کننده‌ی مدل برنامه

در این حالت امضای اکشن متد CreateUser واقع در کنترلر Files که قرار است این اطلاعات را دریافت کند، به صورت زیر است:
namespace BlazorWasmUpload.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class FilesController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> CreateUser(
            [FromForm] User userModel,
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
یعنی در سمت Web API، قرار است اطلاعات مدل User و همچنین لیستی از فایل‌های آپلودی (احتمالی و اختیاری) را یکجا و در طی یک عملیات Post، دریافت کنیم. در اینجا نام پارامترهایی را هم که انتظار داریم، دقیقا userModel و inputFiles هستند. همچنین فایل‌های آپلودی باید بتوانند ساختار IFormFile استاندارد ASP.NET Core را تشکیل داده و به صورت خودکار به پارامترهای تعریف شده، bind شوند. به علاوه content-type مورد انتظار هم FromForm است.


ایجاد سرویسی در سمت کلاینت، برای آپلود اطلاعات یک مدل به همراه فایل‌های انتخابی کاربر

کدهای کامل سرویسی که می‌تواند انتظارات یاد شده را در سمت کلاینت برآورده کند، به صورت زیر است:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Forms;

namespace BlazorWasmUpload.Client.Services
{
    public interface IFilesManagerService
    {
        Task<HttpResponseMessage> PostModelWithFilesAsync<T>(string requestUri,
            IEnumerable<IBrowserFile> browserFiles,
            string fileParameterName,
            T model,
            string modelParameterName);
    }

    public class FilesManagerService : IFilesManagerService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public FilesManagerService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient;
        }

        public async Task<HttpResponseMessage> PostModelWithFilesAsync<T>(
            string requestUri,
            IEnumerable<IBrowserFile> browserFiles,
            string fileParameterName,
            T model,
            string modelParameterName)
        {
            var requestContent = new MultipartFormDataContent();
            requestContent.Headers.ContentDisposition = new ContentDispositionHeaderValue("form-data");

            if (browserFiles?.Any() == true)
            {
                foreach (var file in browserFiles)
                {
                    var stream = file.OpenReadStream(maxAllowedSize: 512000 * 1000);
                    requestContent.Add(content: new StreamContent(stream, (int)file.Size), name: fileParameterName, fileName: file.Name);
                }
            }

            requestContent.Add(
                content: new StringContent(JsonSerializer.Serialize(model), Encoding.UTF8, "application/json"),
                name: modelParameterName);

            var result = await _httpClient.PostAsync(requestUri, requestContent);
            result.EnsureSuccessStatusCode();
            return result;
        }
    }
}
توضیحات:
- کامپوننت استاندارد InputFiles در Blazor Wasm، می‌تواند لیستی از IBrowserFile‌های انتخابی توسط کاربر را در اختیار ما قرار دهد.
- fileParameterName، همان نام پارامتر "inputFiles" در اکشن متد سمت سرور مثال جاری است که به صورت متغیر قابل تنظیم شده‌است.
- model جنریک، برای نمونه وهله‌ای از شیء User است که به یک فرم Blazor متصل است.
- modelParameterName، همان نام پارامتر "userModel" در اکشن متد سمت سرور مثال جاری است که به صورت متغیر قابل تنظیم شده‌است.

- در ادامه یک MultipartFormDataContent را تشکیل داده‌ایم. توسط این ساختار می‌توان فایل‌ها و اطلاعات یک مدل را به صورت یکجا جمع آوری و به سمت سرور ارسال کرد. به این content ویژه، ابتدای لیستی از new StreamContent‌ها را اضافه می‌کنیم. این streamها توسط متد OpenReadStream هر IBrowserFile دریافتی از کامپوننت InputFile، تشکیل می‌شوند. متد OpenReadStream به صورت پیش‌فرض فقط فایل‌هایی تا حجم 500 کیلوبایت را پردازش می‌کند و اگر فایلی حجیم‌تر را به آن معرفی کنیم، یک استثناء را صادر خواهد کرد. به همین جهت می‌توان توسط پارامتر maxAllowedSize آن، این مقدار پیش‌فرض را تغییر داد.

- در اینجا مدل برنامه به صورت JSON به عنوان یک new StringContent اضافه شده‌است. مزیت کار کردن با JsonSerializer.Serialize استاندارد، ساده شدن برنامه و عدم درگیری با مباحث Reflection و خواندن پویای اطلاعات مدل جنریک است. اما در ادامه مشکلی را پدید خواهد آورد! این رشته‌ی ارسالی به سمت سرور، به صورت خودکار به یک مدل، Bind نخواهد شد و باید برای آن یک model-binder سفارشی را بنویسیم. یعنی این رشته‌ی new StringContent را در سمت سرور دقیقا به صورت یک رشته معمولی می‌توان دریافت کرد و نه حالت دیگری و مهم نیست که اکنون به صورت JSON ارسال می‌شود؛ چون MultipartFormDataContent ویژه‌ای را داریم، model-binder پیش‌فرض ASP.NET Core، انتظار یک شیء خاص را در این بین ندارد.

- تنظیم "form-data" را هم به عنوان Headers.ContentDisposition مشاهده می‌کنید. بدون وجود آن، ویژگی [FromForm] سمت Web API، از پردازش درخواست جلوگیری خواهد کرد.

- در آخر توسط متد PostAsync، این اطلاعات جمع آوری شده، به سمت سرور ارسال خواهند شد.

پس از تهیه‌ی سرویس ویژه‌ی فوق که می‌تواند اطلاعات فایل‌ها و یک مدل را به صورت یکجا به سمت سرور ارسال کند، اکنون نوبت به ثبت و معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت است:
namespace BlazorWasmUpload.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IFilesManagerService, FilesManagerService>();

            // ...
        }
    }
}


تکمیل فرم ارسال اطلاعات مدل و فایل‌های همراه آن در برنامه‌ی Blazor WASM

در ادامه پس از تشکیل IFilesManagerService، نوبت به استفاده‌ی از آن است. به همین جهت همان کامپوننت Index برنامه را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@code
{
    IReadOnlyList<IBrowserFile> SelectedFiles;
    User UserModel = new User();
    bool isProcessing;
    string UploadErrorMessage;
در اینجا فیلدهای مورد استفاده‌ی در فرم برنامه مشخص شده‌اند:
- SelectedFiles همان لیست فایل‌های انتخابی توسط کاربر است.
- UserModel شیءای است که به EditForm جاری متصل خواهد شد.
- توسط isProcessing ابتدا و انتهای آپلود به سرور را مشخص می‌کنیم.
- UploadErrorMessage، خطای احتمالی انتخاب فایل‌ها مانند «فقط تصاویر را انتخاب کنید» را تعریف می‌کند.

بر این اساس، فرمی را که در تصویر ابتدای بحث مشاهده کردید، به صورت زیر تشکیل می‌دهیم:
@page "/"

@using System.IO
@using BlazorWasmUpload.Shared
@using BlazorWasmUpload.Client.Services

@inject IFilesManagerService FilesManagerService

<h3>Post a model with files</h3>

<EditForm Model="UserModel" OnValidSubmit="CreateUserAsync">
    <DataAnnotationsValidator />
    <div>
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="UserModel.Name"></InputText>
        <ValidationMessage For="()=>UserModel.Name"></ValidationMessage>
    </div>
    <div>
        <label>Age</label>
        <InputNumber @bind-Value="UserModel.Age"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>UserModel.Age"></ValidationMessage>
    </div>
    <div>
        <label>Photos</label>
        <InputFile multiple disabled="@isProcessing" OnChange="OnInputFileChange" />
        @if (!string.IsNullOrWhiteSpace(UploadErrorMessage))
        {
            <div>
                @UploadErrorMessage
            </div>
        }
        @if (SelectedFiles?.Count > 0)
        {
            <table>
                <thead>
                    <tr>
                        <th>Name</th>
                        <th>Size (bytes)</th>
                        <th>Last Modified</th>
                        <th>Type</th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody>
                    @foreach (var selectedFile in SelectedFiles)
                    {
                        <tr>
                            <td>@selectedFile.Name</td>
                            <td>@selectedFile.Size</td>
                            <td>@selectedFile.LastModified</td>
                            <td>@selectedFile.ContentType</td>
                        </tr>
                    }
                </tbody>
            </table>
        }
    </div>
    <div>
        <button disabled="@isProcessing">Create user</button>
    </div>
</EditForm>
توضیحات:
- UserModel که وهله‌ی از شیء اشتراکی User است، به EditForm متصل شده‌است.
- سپس توسط یک InputText و InputNumber، مقادیر خواص نام و سن کاربر را دریافت می‌کنیم.
- InputFile دارای ویژگی multiple هم امکان دریافت چندین فایل را توسط کاربر میسر می‌کند. پس از انتخاب فایل‌ها، رویداد OnChange آن، توسط متد OnInputFileChange مدیریت خواهد شد:
    private void OnInputFileChange(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        var files = args.GetMultipleFiles(maximumFileCount: 15);
        if (args.FileCount == 0 || files.Count == 0)
        {
            UploadErrorMessage = "Please select a file.";
            return;
        }

        var allowedExtensions = new List<string> { ".jpg", ".png", ".jpeg" };
        if(!files.Any(file => allowedExtensions.Contains(Path.GetExtension(file.Name), StringComparer.OrdinalIgnoreCase)))
        {
            UploadErrorMessage = "Please select .jpg/.jpeg/.png files only.";
            return;
        }

        SelectedFiles = files;
        UploadErrorMessage = string.Empty;
    }
- در اینجا امضای متد رویداد گردان OnChange را مشاهده می‌کنید. توسط متد GetMultipleFiles می‌توان لیست فایل‌های انتخابی توسط کاربر را دریافت کرد. نیاز است پارامتر maximumFileCount آن‌را نیز تنظیم کنیم تا دقیقا مشخص شود چه تعداد فایلی مدنظر است؛ بیش از آن، یک استثناء را صادر می‌کند.
- در ادامه اگر فایلی انتخاب نشده باشد، یا فایل انتخابی، تصویری نباشد، با مقدار دهی UploadErrorMessage، خطایی را به کاربر نمایش می‌دهیم.
- در پایان این متد، لیست فایل‌های دریافتی را به فیلد SelectedFiles انتساب می‌دهیم تا در ذیل InputFile، به صورت یک جدول نمایش داده شوند.

مرحله‌ی آخر تکمیل این فرم، تدارک متد رویدادگردان OnValidSubmit فرم برنامه است:
    private async Task CreateUserAsync()
    {
        try
        {
            isProcessing = true;
            await FilesManagerService.PostModelWithFilesAsync(
                        requestUri: "api/Files/CreateUser",
                        browserFiles: SelectedFiles,
                        fileParameterName: "inputFiles",
                        model: UserModel,
                        modelParameterName: "userModel");
            UserModel = new User();
        }
        finally
        {
            isProcessing = false;
            SelectedFiles = null;
        }
    }
- در اینجا زمانیکه isProcessing به true تنظیم می‌شود، دکمه‌ی ارسال اطلاعات، غیرفعال خواهد شد؛ تا از کلیک چندباره‌ی بر روی آن جلوگیری شود.
- سپس روش استفاده‌ی از متد PostModelWithFilesAsync سرویس FilesManagerService را مشاهده می‌کنید که اطلاعات فایل‌ها و مدل برنامه را به سمت اکشن متد api/Files/CreateUser ارسال می‌کند.
- در آخر با وهله سازی مجدد UserModel، به صورت خودکار فرم برنامه را پاک کرده و آماده‌ی دریافت اطلاعات بعدی می‌کنیم.


تکمیل کنترلر Web API دریافت کننده‌ی مدل برنامه

در ابتدای بحث، ساختار ابتدایی کنترلر Web API دریافت کننده‌ی اطلاعات FilesManagerService.PostModelWithFilesAsync فوق را معرفی کردیم. در ادامه کدهای کامل آن‌را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using BlazorWasmUpload.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using System.Text.Json;
using BlazorWasmUpload.Server.Utils;
using System.Linq;

namespace BlazorWasmUpload.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class FilesController : ControllerBase
    {
        private const int MaxBufferSize = 0x10000;

        private readonly IWebHostEnvironment _webHostEnvironment;
        private readonly ILogger<FilesController> _logger;

        public FilesController(
            IWebHostEnvironment webHostEnvironment,
            ILogger<FilesController> logger)
        {
            _webHostEnvironment = webHostEnvironment;
            _logger = logger;
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> CreateUser(
            //[FromForm] string userModel, // <-- this is the actual form of the posted model
            [ModelBinder(BinderType = typeof(JsonModelBinder)), FromForm] User userModel,
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
        {
            /*var user = JsonSerializer.Deserialize<User>(userModel);
            _logger.LogInformation($"userModel.Name: {user.Name}");
            _logger.LogInformation($"userModel.Age: {user.Age}");*/

            _logger.LogInformation($"userModel.Name: {userModel.Name}");
            _logger.LogInformation($"userModel.Age: {userModel.Age}");

            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_webHostEnvironment.WebRootPath, "Files");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            if (inputFiles?.Any() == true)
            {
                foreach (var file in inputFiles)
                {
                    if (file == null || file.Length == 0)
                    {
                        continue;
                    }

                    var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                    using var fileStream = new FileStream(filePath,
                                                            FileMode.Create,
                                                            FileAccess.Write,
                                                            FileShare.None,
                                                            MaxBufferSize,
                                                            useAsync: true);
                    await file.CopyToAsync(fileStream);
                    _logger.LogInformation($"Saved file: {filePath}");
                }
            }

            return Ok();
        }
    }
}
نکات تکمیلی این کنترلر را در مطلب «بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core» می‌توانید مطالعه کنید و از این لحاظ هیچ نکته‌ی جدیدی را به همراه ندارد؛ بجز پارامتر userModel آن:
[ModelBinder(BinderType = typeof(JsonModelBinder)), FromForm] User userModel,
همانطور که عنوان شد، userModel ارسالی به سمت سرور چون به همراه تعدادی فایل است، به صورت خودکار به شیء User نگاشت نخواهد شد. به همین جهت نیاز است model-binder سفارشی زیر را برای آن تهیه کرد:
using System;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;

namespace BlazorWasmUpload.Server.Utils
{
    public class JsonModelBinder : IModelBinder
    {
        public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
            }

            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult != ValueProviderResult.None)
            {
                bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);

                var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
                var result = JsonSerializer.Deserialize(valueAsString, bindingContext.ModelType);
                if (result != null)
                {
                    bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(result);
                    return Task.CompletedTask;
                }
            }

            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا مقدار رشته‌ای پارامتر مزین شده‌ی توسط JsonModelBinder فوق، توسط متد استاندارد JsonSerializer.Deserialize تبدیل به یک شیء شده و به آن پارامتر انتساب داده می‌شود. اگر نخواهیم از این model-binder سفارشی استفاده کنیم، ابتدا باید پارامتر دریافتی را رشته‌ای تعریف کنیم و سپس خودمان کار فراخوانی متد JsonSerializer.Deserialize را انجام دهیم:
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> CreateUser(
            [FromForm] string userModel, // <-- this is the actual form of the posted model
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
{
  var user = JsonSerializer.Deserialize<User>(userModel);


یک نکته تکمیلی: در Blazor 5x، از نمایش درصد پیشرفت آپلود، پشتیبانی نمی‌شود؛ از این جهت که HttpClient طراحی شده، در اصل به fetch API استاندارد مرورگر ترجمه می‌شود و این API استاندارد، هنوز از streaming پشتیبانی نمی‌کند . حتی ممکن است با کمی جستجو به راه‌حل‌هایی که سعی کرده‌اند بر اساس HttpClient و نوشتن بایت به بایت اطلاعات در آن، درصد پیشرفت آپلود را محاسبه کرده باشند، برسید. این راه‌حل‌ها تنها کاری را که انجام می‌دهند، بافر کردن اطلاعات، جهت fetch API و سپس ارسال تمام آن است. به همین جهت درصدی که نمایش داده می‌شود، درصد بافر شدن اطلاعات در خود مرورگر است (پیش از ارسال آن به سرور) و سپس تحویل آن به fetch API جهت ارسال نهایی به سمت سرور.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmUpload.zip
نظرات مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت اول
رقیب دونستن این‌ها اشتباهه!

در واقع مفاهیم برنامه نویسی فانکشنال تکمیل کننده هستن (گرچه به خودی خود کاملا بی نیاز از شی گرایی هست ) ،ولی  الزاما وابسته به شی گرایی نیستن که بگیم حتما باید پیشنیاز فانکشنال تسلط به شی گرایی هست.
در واقع شما میتونید صرفا با تسلط به مفاهیم فانکشنال کد‌های بهتری بنویسید (بدون استفاده از مفاهیم شی گرایی ) و توی پروژه‌های بزرگ هم همین اتفاق بیوفته

دلیل این که ما در مورد این قضیه داریم صحبت میکنیم اینه که ما از یه زبونی مثل C# که اصطلاحا Multi-paradigm هست داریم استفاده میکنیم برای کد نویسی که ناخواسته مجبوریم اصول شی گرایی رو توش رعایت کنیم

ولی زمانی که شما با یه زبونی مثل haskell یا حتی f# کار میکنید متوجه میشید که این دو تا میتونن کلا مستقل باشن