نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان دیباگ کدهای Blazor در VSCode
برای دیباگ کدهای Blazor در VSCode فقط کافی است افزونه‌ی تکمیلی Microsoft.AspNetCore.Razor.VSCode.BlazorWasmDebuggingExtension را هم نصب کرد. پس از نصب آن، با فشردن دکمه‌ی F5، کار دیباگ شروع می‌شود. البته برای اولین بار نیاز دارد تا NET Runtime. را هم دریافت و نصب کند ... اما timeout پیش‌فرض آن فقط 2 دقیقه‌است که سبب خواهد شد نتوانید در طی این مدت، این بسته را دریافت کنید. به همین جهت باید تنظیم زیر را به Visual Studio Code settings اضافه کرد:
{
    "dotnetAcquisitionExtension.installTimeoutValue": 200000
}
مطالب
استفاده از افزونه‌ی jQuery Autocomplete در ASP.NET

با استفاده از AutoComplete TextBoxes می‌توان گوشه‌ای از زندگی روزمره‌ی کاربران یک برنامه را ساده‌تر کرد. مشکل مهم dropDownList ها دریک برنامه‌ی وب، عدم امکان تایپ قسمتی از متن مورد نظر و سپس نمایان شدن آیتم‌های متناظر با آن در اسرع وقت می‌باشد. همچنین با تعداد بالای آیتم‌ها هم حجم صفحه و زمان بارگذاری را افزایش می‌دهند. راه حل‌های بسیار زیادی برای حل این مشکل وجود دارند و یکی از آن‌ها ایجاد AutoComplete TextBoxes است. پلاگین‌های متعددی هم جهت پیاده سازی این قابلیت نوشته‌ شده‌اند منجمله jQuery Autocomplete . این پلاگین دیگر توسط نویسنده‌ی اصلی آن نگهداری نمی‌شود اما توسط برنامه نویسی دیگر در github ادامه یافته است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این افزونه‌ را در ASP.NET Webforms بررسی خواهیم کرد.

الف) دریافت افزونه

لطفا به آدرس GitHub ذکر شده مراجعه نمائید.

سپس برای مثال پوشه‌ی js را به پروژه افزوده و فایل‌های jquery-1.5.min.js ، jquery.autocomplete.js ، jquery.autocomplete.css و indicator.gif را در آن کپی کنید. فایل indicator.gif به همراه مجموعه‌ی دریافتی ارائه نمی‌شود و یک آیکن loading معروف می‌تواند باشد.
علاوه بر آن یک فایل جدید custom.js را نیز جهت تعاریف سفارشی خودمان اضافه خواهیم کرد.


ب) افزودن تعاریف افزونه به صفحه

در ذیل نحوه‌ی افزودن فایل‌های فوق به یک master page نمایش داده شده است.
در اینجا از قابلیت‌های جدید ScriptManager (موجود در سرویس پک یک دات نت سه و نیم و یا دات نت چهار) جهت یکی کردن اسکریپت‌ها کمک گرفته شده است. به این صورت تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور به‌جای سه مورد (تعداد فایل‌های اسکریپت مورد استفاده)، یک مورد (نهایی یکی شده) خواهد بود و همچنین حاصل نهایی به صورت خودکار به شکلی فشرده شده به مرورگر تحویل داده شده، سرآیندهای کش شدن اطلاعات به آن اضافه می‌گردد (که در سایر حالات متداول اینگونه نیست)؛ به علاوه Url نهایی آن هم بر اساس hash فایل‌ها تولید می‌شود. یعنی اگر محتوای یکی از این فایل‌ها تغییر کرد، چون Url نهایی تغییر می‌کند، دیگر لازم نیست نگران کش شدن و به روز نشدن اسکریپت‌ها در سمت کاربر باشیم.

<%@ Master Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Site.master.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest.Site" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<asp:PlaceHolder Runat="server">
<link href="<%= ResolveClientUrl("~/js/jquery.autocomplete.css")%>" rel="stylesheet" type="text/css" />
</asp:PlaceHolder>
<asp:ContentPlaceHolder ID="head" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<asp:ScriptManager ID="ScriptManager1" runat="server">
<CompositeScript>
<Scripts>
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery-1.5.min.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.autocomplete.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/custom.js" />
</Scripts>
</CompositeScript>
</asp:ScriptManager>
<div>
<asp:ContentPlaceHolder ID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</div>
</form>
</body>
</html>
علت استفاده از ResolveClientUrl در حین تعریف فایل css در اینجا به عدم مجاز بودن استفاده از ~ جهت مسیر دهی فایل‌های css در header صفحه بر می‌گردد.


ج) افزودن یک صفحه‌ی ساده به برنامه
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" AutoEventWireup="true"
CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest._default" %>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
<asp:TextBox ID="txtShenas" runat="server" />
</asp:Content>

فرض کنید می‌خواهیم افزونه‌ی ذکر شده را به TextBox استاندارد فوق اعمال کنیم. ID این TextBox در نهایت به شکل ContentPlaceHolder1_txtShenas رندر خواهد شد. البته در ASP.NET 4.0 با تنظیم ClientIDMode=Static می‌توان ID انتخابی خود را به جای این ID خودکار درنظر گرفت و اعمال کرد. اهمیت این مساله در قسمت (ه) مشخص می‌گردد.


د) فراهم آوردن اطلاعات مورد استفاده توسط افزونه‌ی AutoComplete به صورت پویا

مهم‌ترین قسمت استفاده از این افزونه، تهیه‌ی اطلاعاتی است که باید نمایش دهد. این اطلاعات باید به صورت فایلی که هر سطر آن حاوی یکی از آیتم‌های مورد نظر است، تهیه گردد. برای این منظور می‌توان از فایل‌های ASHX یا همان Generic handlers استفاده کرد:

using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Text;
using System.Web;

namespace AspNetjQueryAutocompleteTest
{
public class AutoComplete : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string prefixText = context.Request.QueryString["q"];
var sb = new StringBuilder();

using (var conn = new SqlConnection())
{
//todo: این مورد باید از فایل کانفیگ خوانده شود
conn.ConnectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=MyDB;Integrated Security = true";
using (var cmd = new SqlCommand())
{
cmd.CommandText = @" select Field1 ,Field2 from tblData where Field1 like @SearchText + '%' ";
cmd.Parameters.AddWithValue("@SearchText", prefixText);
cmd.Connection = conn;
conn.Open();
using (var sdr = cmd.ExecuteReader())
{
if (sdr != null)
while (sdr.Read())
{
string field1 = sdr.GetValue(0) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(0).ToString().Trim();
string field2 = sdr.GetValue(1) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(1).ToString().Trim();
sb.AppendLine(field1 + "|" + field2);
}
}
}
}

context.Response.Write(sb.ToString());
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}

در این مثال از ADO.NET کلاسیک استفاده شده است تا به عمد نحوه‌ی تعریف پارامترها یکبار دیگر مرور گردند. اگر از LINQ to SQL یا Entity framework یا NHibernate و موارد مشابه استفاده می‌کنید، جای نگرانی نیست؛ زیرا کوئری‌های SQL تولیدی توسط این ORMs به صورت پیش فرض از نوع پارامتری هستند (+).
در این مثال اطلاعات دو فیلد یک و دوی فرضی از جدولی با توجه به استفاده از like تعریف شده دریافت می‌گردد. به عبارتی همان متد StartsWith معروف LINQ بکارگرفته شده است.
به صورت خلاصه افزونه، کوئری استرینگ q را به این فایل ashx ارسال می‌کند. سپس کلیه آیتم‌های شروع شده با مقدار دریافتی، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و هر کدام قرارگرفته در یک سطر جدید بازگشت داده می‌شوند.
اگر دقت کرده باشید در قسمت sb.AppendLine ، با استفاده از "|" دو مقدار دریافتی از هم جدا شده‌اند. عموما یک مقدار کفایت می‌کند (در 98 درصد موارد) ولی اگر نیاز بود تا توضیحاتی نیز نمایش داده شود از این روش نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال یک مقدار خاص به همراه توضیحات آن به عنوان یک آیتم نمایش داده شده مد نظر است.


ه) اعمال نهایی افزونه به TextBox

در ادامه پیاده سازی فایل custom.js برای استفاده از امکانات فراهم شده در قسمت‌های قبل ارائه گردیده است:

function formatItem(row) {
return row[0] + "<br/><span style='text-align:justify;' dir='rtl'>" + row[1] + "</span>";
}

$(document).ready(function () {
$("#ContentPlaceHolder1_txtShenas").autocomplete('AutoComplete.ashx', {
//Minimum number of characters a user has to type before the autocompleter activates
minChars: 0,
delay: 5,
//Only suggested values are valid
mustMatch: true,
//The number of items in the select box
max: 20,
//Fill the input while still selecting a value
autoFill: false,
//The comparison doesn't looks inside
matchContains: false,
formatItem: formatItem
});
});

پس از این مقدمات، اعمال افزونه‌ی autocomplete به textBox ایی با id مساوی ContentPlaceHolder1_txtShenas ساده است. اطلاعات از فایل AutoComplete.ashx دریافت می‌گردد و تعدادی از خواص پیش فرض این افزونه در اینجا مقدار دهی شده‌اند. لیست کامل آن‌ها را در فایل jquery.autocomplete.js می‌توان مشاهده کرد.
تنها نکته‌ی مهم آن استفاده از پارامتر اختیاری formatItem است. اگر در حین تهیه‌ی AutoComplete.ashx خود تنها یک آیتم را در هر سطر نمایش می‌دهید و از "|" استفاده نکرده‌اید، نیازی به ذکر آن نیست. در این مثال ویژه، فیلد یک در یک سطر و فیلد دو در سطر دوم یک آیتم نمایش داده می‌شوند:



نظرات مطالب
افزونه جملات قصار jQuery
من بعید می‌دونم کسی یک روز تمام مرورگر خودش را صرفا جهت نمایش سایت شما باز نگه دارد. بنابراین تنظیم بازه‌های زمانی نمایش، کفایت می‌کند.
مطالب
OpenCVSharp #12
قطعه بندی (segmentation) تصویر با استفاده از الگوریتم watershed

در تصویر ذیل، تصویر یک راه‌رو را مشاهده می‌کنید که توسط ماوس قطعه بندی شده‌است (تصویر اصلی یا سمت چپ). تصویر سمت راست، نسخه‌ی قطعه بندی شده‌ی این تصویر به کمک الگوریتم watershed است.

همانطور که در تصویر نیز مشخص است، نمایش هر ناحیه‌ی قطعه بندی شده، شبیه به سیلان آب است که با رسیدن به مرز قطعه‌ی بعدی متوقف شده‌است. به همین جهت به آن watershed (آب پخشان) می‌گویند.


انتخاب نواحی مختلف به کمک ماوس

در اینجا کدهای آغازین مثال بحث جاری را ملاحظه می‌کنید:
var src = new Mat(@"..\..\Images\corridor.jpg", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor);
var srcCopy = new Mat();
src.CopyTo(srcCopy);
 
var markerMask = new Mat();
Cv2.CvtColor(srcCopy, markerMask, ColorConversion.BgrToGray);
 
var imgGray = new Mat();
Cv2.CvtColor(markerMask, imgGray, ColorConversion.GrayToBgr);
markerMask = new Mat(markerMask.Size(), markerMask.Type(), s: Scalar.All(0));
 
var sourceWindow = new Window("Source (Select areas by mouse and then press space)")
{
    Image = srcCopy
};
 
var previousPoint = new Point(-1, -1);
sourceWindow.OnMouseCallback += (@event, x, y, flags) =>
{
    if (x < 0 || x >= srcCopy.Cols || y < 0 || y >= srcCopy.Rows)
    {
        return;
    }
 
    if (@event == MouseEvent.LButtonUp || !flags.HasFlag(MouseEvent.FlagLButton))
    {
        previousPoint = new Point(-1, -1);
    }
    else if (@event == MouseEvent.LButtonDown)
    {
        previousPoint = new Point(x, y);
    }
    else if (@event == MouseEvent.MouseMove && flags.HasFlag(MouseEvent.FlagLButton))
    {
        var pt = new Point(x, y);
        if (previousPoint.X < 0)
        {
            previousPoint = pt;
        }
 
        Cv2.Line(img: markerMask, pt1: previousPoint, pt2: pt, color: Scalar.All(255), thickness: 5);
        Cv2.Line(img: srcCopy, pt1: previousPoint, pt2: pt, color: Scalar.All(255), thickness: 5);
        previousPoint = pt;
        sourceWindow.Image = srcCopy;
    }
};
ابتدا تصویر راه‌رو بارگذاری شده‌است. سپس یک نسخه‌ی سیاه و سفید تک کاناله به نام markerMask از آن استخراج می‌شود. از آن برای ترسیم خطوط انتخاب نواحی مختلف تصویر به کمک ماوس استفاده می‌شود. به علاوه متد FindContours که در ادامه معرفی خواهد شد، نیاز به یک تصویر 8 بیتی تک کاناله دارد (به هر یک از اجزای RGB یک کانال گفته می‌شود).
همچنین این نسخه‌ی سیاه و سفید تک کاناله به یک تصویر سه کاناله برای نمایش رنگ‌های قسمت‌های مختلف قطعه بندی شده، تبدیل می‌شود.
سپس پنجره‌ی نمایش تصویر اصلی برنامه ایجاد شده و در اینجا روال رخدادگردان OnMouseCallback آن به صورت inline مقدار دهی شده‌است. در این روال می‌توان مدیریت ماوس را به عهده گرفت و کار نمایش خطوط مختلف را با فشرده شدن و سپس رها شدن کلیک سمت چپ ماوس انجام داد.
خط ترسیم شده بر روی دو تصویر از نوع Mat نمایش داده می‌شود. تصویر srcCopy، همان تصویر نمایش داده شده‌ی در پنجره‌ی اصلی است و تصویر markerMask، بیشتر جنبه‌ی محاسباتی دارد و در متدهای بعدی OpenCV استفاده خواهد شد.


تشخیص کانتورها (Contours) در تصویر

پس از ترسیم نواحی مورد نظر توسط ماوس، یک سری خطوط به هم پیوسته در شکل قابل مشاهده هستند. می‌خواهیم این خطوط را تشخیص داده و سپس از آن‌ها جهت محاسبات قطعه بندی تصویر استفاده کنیم. تشخیص این خطوط متصل، توسط متدی به نام FindContours انجام می‌شود. کانتورها، قسمت‌های خارجی اجزای متصل به هم هستند.
Point[][] contours; //vector<vector<Point>> contours;
HiearchyIndex[] hierarchyIndexes; //vector<Vec4i> hierarchy;
Cv2.FindContours(
    markerMask,
    out contours,
    out hierarchyIndexes,
    mode: ContourRetrieval.CComp,
    method: ContourChain.ApproxSimple);
متد FindContours همان تصویر markerMask را که توسط ماوس، قسمت‌های مختلف تصویر را علامتگذاری کرده‌است، دریافت می‌کند. سپس کانتورهای آن را استخراج خواهد کرد. کانتورها در مثال‌های اصلی OpenCV با verctor مشخص شده‌اند. در اینجا (در کتابخانه‌ی OpenCVSharp) آن‌ها را توسط یک آرایه‌ی دو بعدی از نوع Point مشاهده می‌کنید یا شبیه به لیستی از آرایه‌ی نقاط کانتورهای مختلف تشخیص داده شده (هر کانتور، آرایه‌ی از نقاط است). از hierarchyIndexes جهت یافتن و ترسیم این کانتورها در متد DrawContours استفاده می‌شود.
متد FindContours یک تصویر 8 بیتی تک کاناله را دریافت می‌کند. اگر mode آن CCOMP یا FLOODFILL تعریف شود، امکان دریافت یک تصویر 32 بیتی را نیز خواهد داشت.
پارامتر hierarchy آن یک پارامتر اختیاری است که بیانگر اطلاعات topology تصویر است.
توسط پارامتر Mode، نحوه‌ی استخراج کانتور مشخص می‌شود. اگر به external تنظیم شود، تنها کانتورهای خارجی‌ترین قسمت‌ها را تشخیص می‌دهد. اگر مساوی list قرار گیرد، تمام کانتورها را بدون ارتباطی با یکدیگر و بدون تشکیل hierarchy استخراج می‌کند. حالت ccomp تمام کانتورها را استخراج کرده و یک درخت دو سطحی از آن‌ها را تشکیل می‌دهد. در سطح بالایی مرزهای خارجی اجزاء وجود دارند و در سطح دوم مرزهای حفره‌ها مشخص شده‌اند. حالت و مقدار tree به معنای تشکیل یک درخت کامل از کانتورهای یافت شده‌است.
پارامتر method اگر به none تنظیم شود، تمام نقاط کانتور ذخیره خواهند شد و اگر به simple تنظیم شود، قطعه‌های افقی، عمودی و قطری، فشرده شده و تنها نقاط نهایی آن‌ها ذخیره می‌شوند. برای مثال در این حالت یک کانتور مستطیلی، تنها با 4 نقطه ذخیره می‌شود.


ترسیم کانتورهای تشخیص داده شده بر روی تصویر


می‌توان به کمک متد DrawContours، مرزهای کانتورهای یافت شده را ترسیم کرد:
var markers = new Mat(markerMask.Size(), MatType.CV_32S, s: Scalar.All(0));
 
var componentCount = 0;
var contourIndex = 0;
while ((contourIndex >= 0))
{
    Cv2.DrawContours(
        markers,
        contours,
        contourIndex,
        color: Scalar.All(componentCount + 1),
        thickness: -1,
        lineType: LineType.Link8,
        hierarchy: hierarchyIndexes,
        maxLevel: int.MaxValue);
 
    componentCount++;
    contourIndex = hierarchyIndexes[contourIndex].Next;
}
پارامتر اول آن تصویری است که قرار است ترسیمات بر روی آن انجام شوند. پارامتر کانتور، آرایه‌ای است از کانتورهای یافت شده‌ی در قسمت قبل. پارامتر ایندکس مشخص می‌کند که اکنون کدام کانتور باید رسم شود. برای یافتن کانتور بعدی باید از hierarchyIndexes یافت شده‌ی توسط متد FindContours استفاده کرد. خاصیت Next آن، بیانگر ایندکس کانتور بعدی است و اگر مساوی منهای یک شد، کار متوقف می‌شود. مقدار maxLevel مشخص می‌کند که بر اساس پارامتر hierarchyIndexes، چند سطح از کانتورهای به هم مرتبط باید ترسیم شوند. در اینجا چون به حداکثر مقدار Int32 تنظیم شده‌است، تمام این سطوح ترسیم خواهند شد. اگر پارامتر ضخامت به یک عدد منفی تنظیم شود، سطوح داخلی کانتور ترسیم و پر می‌شوند.



اعمال الگوریتم watershed

در مرحله‌ی آخر، تصویر کانتورهای ترسیم شده را به متد Watershed ارسال می‌کنیم. پارامتر اول آن تصویر اصلی است و پارامتر دوم، یک پارامتر ورودی و خروجی محسوب می‌شود و کار قطعه بندی تصویر بر روی آن انجام خواهد شد.
کار الگوریتم watershed، ایزوله سازی اشیاء موجود در تصویر از پس زمینه‌ی آن‌ها است. این الگوریتم، یک تصویر سیاه و سفید را دریافت می‌کند؛ به همراه یک تصویر ویژه به نام marker. تصویر marker کارش مشخص سازی اشیاء، از پس زمینه‌ی آن‌ها است که در اینجا توسط ماوس ترسیم و سپس به کمک یافتن کانتورها و ترسیم آ‌ن‌ها بهینه سازی شده‌است.
var rnd = new Random();
var colorTable = new List<Vec3b>();
for (var i = 0; i < componentCount; i++)
{
    var b = rnd.Next(0, 255); //Cv2.TheRNG().Uniform(0, 255);
    var g = rnd.Next(0, 255); //Cv2.TheRNG().Uniform(0, 255);
    var r = rnd.Next(0, 255); //Cv2.TheRNG().Uniform(0, 255);
 
    colorTable.Add(new Vec3b((byte)b, (byte)g, (byte)r));
}
 
Cv2.Watershed(src, markers);
 
var watershedImage = new Mat(markers.Size(), MatType.CV_8UC3);
 
// paint the watershed image
for (var i = 0; i < markers.Rows; i++)
{
    for (var j = 0; j < markers.Cols; j++)
    {
        var idx = markers.At<int>(i, j);
        if (idx == -1)
        {
            watershedImage.Set(i, j, new Vec3b(255, 255, 255));
        }
        else if (idx <= 0 || idx > componentCount)
        {
            watershedImage.Set(i, j, new Vec3b(0, 0, 0));
        }
        else
        {
            watershedImage.Set(i, j, colorTable[idx - 1]);
        }
    }
}
 
watershedImage = watershedImage * 0.5 + imgGray * 0.5;
Cv2.ImShow("Watershed Transform", watershedImage);
Cv2.WaitKey(1); //do events
متد Cv2.TheRNG یک تولید کننده‌ی اعداد تصادفی توسط OpenCV است و متد Uniform آن شبیه به متد Next کلاس Random دات نت عمل می‌کند. به نظر این کلاس تولید اعداد تصادفی، آنچنان هم تصادفی عمل نمی‌کند. به همین جهت از کلاس Random دات نت استفاده شد. در اینجا به ازای تعداد کانتورهای ترسیم شده، یک رنگ تصادفی تولید شده‌است.
پس از اعمال متد Watershed، هر نقطه‌ی تصویر marker مشخص می‌کند که متعلق به کدام قطعه‌ی تشخیص داده شده‌است. سپس به این نقطه، رنگ آن قطعه را نسبت داده و آن‌را در تصویر جدیدی ترسیم می‌کنیم.
در آخر، پس زمینه، با نواحی تشخیص داده ترکیب شده‌اند (watershedImage * 0.5 + imgGray * 0.5) تا تصویر ابتدای بحث حاصل شود. اگر این ترکیب صورت نگیرد، چنین تصویری حاصل خواهد شد:




کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
فایل‌های chm و مشکل فارسی - قسمت اول

همانطور که مطلع هستید از ویندوز ویستا به بعد، فرمت قدیمی فایل‌های راهنمای ویندوز (فایل‌های hlp) منسوخ شده تلقی می‌شود و فرمت پیشنهادی، chm است. نرم افزارهای زیادی برای تهیه فایل‌های compiled html help یا همان chm های معروف وجود دارند که معروفترین آن‌ها برنامه‌ی Help & Manual است.
اما تمام این برنامه‌ها در حقیقت پوسته‌ای هستند برای برنامه‌ی رایگان html help work shop مایکروسافت و در نهایت از کامپایلر آن استفاده می‌کنند. بنابراین چرا از برنامه‌ی رایگان اصلی استفاده نشود؟

اگر تا به حال با html help work shop کار نکرده‌اید، در ادامه مروری سریع بر آن خواهیم داشت:

الف) درست کردن فایل‌های صفحات راهنما
برنامه‌ی Help & Manual ایی که معرفی شد و تمام نمونه‌های مشابه آن، تنها کار مهمی را که انجام می‌دهند این است که شما را از یک html editor بی‌نیاز می‌کنند. بنابراین زمانیکه می‌خواهیم از برنامه‌ی اصلی html help work shop استفاده کنیم نیاز به یک html editor خارجی برای تهیه فایل‌های راهنما خواهیم داشت. مثلا مرحوم front page یا نگارش جدید آن به نام Microsoft expression web یا Dreamweaver یا Aptana یا حتی notepad !
در اینجا تنها مشخص کردن نوع encoding نمایش صفحه برای صحیح نمایش داده شدن متون فارسی کافی است. اما این تمام ماجرا نیست.

ب) کامپایل کردن فایل‌های راهنمای ایجاد شده
برای این منظور بجای آپلود بیش از 30 تصویر جهت توضیحات قدم به قدم نحوه‌ی انجام این‌کار، یک فایل ویدیویی درست کرده‌ام که آن‌‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت کنید.
دریافت فایل

همانطور که در این فایل آموزشی مقدماتی هم تاکید شده، به صورت پیش فرض جستجوی فارسی کار نمی‌کند. همچنین اگر یک متن انگلیسی را جستجو کنید، صفحات یاد شده با عنوانی به هم ریخته نمایش داده می‌شوند. در صفحه افزودن به علاقمندی‌ها نیز یک چنین مشکلی با عنوان‌ها وجود دارد.

در قسمت دوم، نحوه‌ی رفع این دو مشکل (مشکل جستجوی عبارات فارسی و مشکل عنوان‌های به هم ریخته) را بررسی خواهیم کرد.

ادامه دارد ...

مطالب
Angular Material 6x - قسمت سوم - طرحبندی برنامه
پس از نصب بسته‌ی Angular Material و آشنایی با سیستم Angular Flex Layout برای پوشش کمبود سیستم طرحبندی آن، در این قسمت طرح ابتدایی دفترچه تلفن این سری را پیگیری می‌کنیم تا به طراحی زیر برای حالت‌های دسکتاپ و موبایل برسیم:



در اینجا توسط کامپوننت sidenav، کار نمایش لیست تماس‌ها صورت می‌گیرد و نمایش این کامپوننت واکنشگرا است. به این معنا که در اندازه‌های صفحات نمایشی بزرگ، نمایان است و در صفحات نمایشی کوچک، مخفی خواهد شد. در بالای صفحه یک Toolbar قرار دارد که همیشه نمایان است و از آن برای نمایش گزینه‌های منوی برنامه استفاده می‌کنیم. همچنین ناحیه‌ی main content را هم مشاهده می‌کنید که با انتخاب هر شخص از لیست تماس‌ها، جزئیات او در این قسمت نمایش داده خواهد شد.


ایجاد ماژول مدیریت تماس‌ها

در قسمت اول، برنامه را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد کردیم که نتیجه‌ی آن تولید فایل src\app\app-routing.module.ts می‌باشد:
 ng new MaterialAngularClient --routing
در ادامه ماژول مخصوص مدیریت تماس‌ها را ایجاد می‌کنیم که به آن feature module هم گفته می‌شود. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
 ng g m ContactManager -m app.module --routing


این دستور ماژول جدید contact-manager را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی و همچنین به روز رسانی app.module، برای درج آن، ایجاد می‌کند. البته در این حالت نیاز است به app.module.ts مراجعه کرد و محل درج آن‌را تغییر داد:
import { ContactManagerModule } from "./contact-manager/contact-manager.module";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    BrowserAnimationsModule,
    CoreModule,
    SharedModule.forRoot(),
    ContactManagerModule,
    AppRoutingModule
  ],
})
export class AppModule { }
به صورت پیش‌فرض ContactManagerModule، پس از AppRoutingModule ذکر می‌شود و چون مسیر catch all را در ادامه در AppRoutingModule قرار می‌دهیم، دیگر هیچگاه مسیریابی‌های ContactManagerModule پردازش نخواهند شد. به همین جهت باید آن‌را پیش از AppRoutingModule قرار داد.
سپس دستور زیر را اجرا می‌کنیم تا کامپوننت contact-manager-app در ماژول contact-manager ایجاد شود:
 ng g c contact-manager/ContactManagerApp --no-spec
با این خروجی:
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.html (38 bytes)
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.ts (319 bytes)
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.css (0 bytes)
UPDATE src/app/contact-manager/contact-manager.module.ts (436 bytes)
همانطور که ملاحظه می‌کنید این دستور کار به روز رسانی contact-manager.module را نیز جهت معرفی این کامپوننت جدید انجام داده‌است.
این کامپوننت به عنوان میزبان سایر کامپوننت‌هایی که در مقدمه‌ی بحث عنوان شدند، عمل می‌کند. این کامپوننت‌ها را به صورت زیر در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم:
ng g c contact-manager/components/toolbar --no-spec
ng g c contact-manager/components/main-content --no-spec
ng g c contact-manager/components/sidenav --no-spec
با این خروجی:



تنظیمات مسیریابی برنامه

در ادامه به src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و این ماژول جدید را به صورت lazy load معرفی می‌کنیم:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { RouterModule, Routes } from "@angular/router";

const routes: Routes = [
  { path: "contactmanager", loadChildren: "./contact-manager/contact-manager.module#ContactManagerModule" },
  { path: "", redirectTo: "contactmanager", pathMatch: "full" },
  { path: "**", redirectTo: "contactmanager" }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا تنظیمات صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه و همچنین not found و یا catch all را نیز مشاهده می‌کنید که هر دو به contactmanager تنظیم شده‌اند.

سپس تنظیمات مسیریابی ماژول مدیریت تماس‌ها را در فایل src\app\contact-manager\contact-manager-routing.module.ts به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { RouterModule, Routes } from "@angular/router";

import { MainContentComponent } from "./components/main-content/main-content.component";
import { ContactManagerAppComponent } from "./contact-manager-app/contact-manager-app.component";

const routes: Routes = [
  {
    path: "", component: ContactManagerAppComponent,
    children: [
      { path: "", component: MainContentComponent }
    ]
  },
  { path: "**", redirectTo: "" }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forChild(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class ContactManagerRoutingModule { }
در اولین بار بارگذاری این ماژول، کامپوننت ContactManagerApp بارگذاری می‌شود. همچنین مسیر not found نیز به همان مسیر ریشه‌ی این کامپوننت تنظیم شده‌است.
کامپوننت ContactManagerApp که کار هاست سایر کامپوننت‌های این ماژول را بر عهده دارد، دارای router-outlet خاص خود خواهد بود. به همین جهت برای آن children تعریف شده‌است که مسیر پیش‌فرض آن، بارگذاری کامپوننت MainContent است.
بنابراین نیاز است به فایل contact-manager-app\contact-manager-app.component.html مراجعه و ابتدا منوی کنار صفحه را به آن افزود:
 <app-sidenav></app-sidenav>
app-sidenav همان selector کامپوننت sidenav است که در فایل sidenav\sidenav.component.ts قابل مشاهده‌است.
سپس در قالب sidenav\sidenav.component.html، کار تعریف toolbar و همچنین router-outlet را انجام می‌دهیم:
<app-toolbar></app-toolbar>
<router-outlet></router-outlet>
بر اساس مسیریابی که تعریف کردیم، router-outlet کار نمایش Main Content را انجام می‌دهد.


معرفی Angular Material به ماژول جدید مدیریت تماس‌ها

در قسمت اول، یک فایل material.module.ts را ایجاد کردیم که به همراه تعریف تمامی کامپوننت‌های Angular Material بود. سپس آن‌را به shared.module.ts افزودیم که حاوی تعریف ماژول فرم‌ها و همچنین Flex Layout نیز هست. به همین جهت برای معرفی این‌ها به این ماژول جدید تنها کافی است در فایل src\app\contact-manager\contact-manager.module.ts در قسمت imports، کار معرفی SharedModule صورت گیرد:
import { SharedModule } from "../shared/shared.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    SharedModule,
    ContactManagerRoutingModule
  ]
})
export class ContactManagerModule { }
تا اینجا پیش از ادامه‌ی کار، فرمان ng serve -o را صادر کنید تا مطمئن شویم همه چیز به درستی قابل دریافت و کامپایل است.


پس از اجرای برنامه مشاهده می‌کنید که ابتدا ماژول مدیریت تماس‌ها بارگذاری شده‌است و سپس contact-manager-app عمل و sidenav را بارگذاری کرده و آن نیز سبب نمایش کامپوننت toolbar و سپس main-content شده‌است.


تنظیم طرحبندی برنامه توسط کامپوننت‌های Angular Material و همچنین Flex Layout


پس از این تنظیمات اکنون نوبت به تنظیم طرحبندی برنامه‌است و آن‌را با قراردادن کامپوننت Sidenav بسته‌ی Angular Material شروع می‌کنیم:
<mat-sidenav-container *ngIf="shouldRun">
   <mat-sidenav mode="side" opened>
      Sidenav content
   </mat-sidenav>
   Primary content
</mat-sidenav-container>
از کامپوننت Sidenav عموما برای طراحی منوی راهبری سایت استفاده می‌شود. این کامپوننت در سه حالت قابل تنظیم است که بر روی نحوه‌ی نمایش Sidenav content و Primary content تاثیرگذار است:
- Over: قسمت Sidenav content بر روی Primary content قرار می‌گیرد.
- Push: قسمت Sidenav content قسمت Primary content را از سر راه خود بر می‌دارد.
- Side:  قسمت Sidenav content در کنار Primary content قرار می‌گیرد.

در اینجا از حالت Side، در صفحات نمایشی بزرگ (اولین تصویر این قسمت) و از حالت Over، در صفحات نمایشی موبایل (مانند تصویر زیر) استفاده خواهیم کرد.



در ابتدا کدهای کامل هر سه کامپوننت و سپس توضیحات آن‌ها را مشاهده خواهید کرد:


تنظیم margin در CSS اصلی برنامه

زمانیکه sidenav و toolbar را بر روی صفحه قرار می‌دهیم، فاصله‌ای بین آن‌ها و لبه‌های صفحه مشاهده می‌شود. برای اینکه این فاصله را به صفر برسانیم، به فایل src\styles.css مراجعه کرده و margin بدنه‌ی صفحه را به صفر تنظیم می‌کنیم:
@import "~@angular/material/prebuilt-themes/indigo-pink.css";

body {
  margin: 0;
}


طراحی قالب main content

<mat-card>
  <h1>Main content</h1>
</mat-card>
برای نمایش main-content از کامپوننت ساده‌ی card استفاده شده‌است که به فایل main-content\main-content.component.html اضافه خواهد شد. این قسمت در نهایت توسط router-outlet نمایش داده می‌شود.


طرای منوی راهبری واکنشگرا

sidenav\sidenav.component.css 
 sidenav\sidenav.component.html 
.app-sidenav-container {
  position: fixed;
}

.app-sidenav {
  width: 240px;
}

.wrapper {
  margin: 50px;
}
<mat-sidenav-container fxLayout="row"
         fxFill>
  <mat-sidenav #sidenav 
    fxFlex="1 1 100%" [opened]="!isScreenSmall"
    [mode]="isScreenSmall ? 'over' : 'side'">
    <mat-toolbar color="primary">
      Contacts
    </mat-toolbar>
    <mat-list>
      <mat-list-item>Item 1</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 2</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 3</mat-list-item>
    </mat-list>
  </mat-sidenav>

  <mat-sidenav-content fxLayout="column" fxFlex="1 1 100%" fxFill>
    <app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
    <div>
      <router-outlet></router-outlet>
    </div>
  </mat-sidenav-content>
</mat-sidenav-container>

- نمای کلی صفحه در این قسمت طراحی شده‌است. sidenav-container که در برگیرنده‌ی اصلی است، به fxLayout از نوع row تنظیم شده‌است. یعنی mat-sidenav و mat-sidenav-content دو ستون آن‌را از چپ به راست تشکیل می‌دهند و درون یک ردیف، سیلان خواهند یافت. همچنین می‌خواهیم این container کل صفحه را پر کند، به همین جهت از fxFill استفاده شده‌است. این fxFill اعمال شده‌ی به container، زمانی عمل خواهد کرد که position آن در css، به fixed تنظیم شود که اینکار در css این قالب و در کلاس app-sidenav-container آن انجام شده‌است.
- سپس toolbar و همچنین router-outlet که main content را نمایش می‌دهند، داخل sidenav-content قرار گرفته‌اند و هر دو با هم، ستون دوم این طرحبندی را تشکیل می‌دهند. به همین جهت fxLayout آن به column تنظیم شده‌است (ستون اول آن، لیست تماس‌ها است و ستون دوم آن، از دو ردیف toolbar و main-content تشکیل می‌شود).
- اگر دقت کنید یک template reference variable به نام sidenav# به container اعمال شده‌است. از آن، جهت باز و بسته کردن sidenav استفاده می‌شود:
<app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
زمانیکه در toolbar بر روی دکمه‌ی منوی همبرگری کلیک شود، متد sidenav.toggle فراخوانی شده و این مورد سبب نمایان شدن مجدد sidenav خواهد شد. در این مورد در ادامه بیشتر بحث می‌کنیم.
- mat-sidenav از دو قسمت تشکیل شده‌است. بالای آن توسط mat-toolbar صرفا کلمه‌ی Contacts نمایش داده می‌شود و سپس ذیل آن، لیست فرضی تماس‌ها توسط کامپوننت mat-list قرار گرفته‌اند (تا فعلا خالی نباشد. در قسمت‌های بعدی آن‌را پویا خواهیم کرد). رنگ تولبار آن‌را ("color="primary) نیز به primary تنظیم کرده‌ایم تا خاکستری پیش‌فرض آن نباشد.
- کار کلاس mat-elevation-z10 این است که بین sidenav و main-content یک سایه‌ی سه بعدی را ایجاد کند که آن‌را در تصاویر مشاهده می‌کنید. عددی که پس از z قرار می‌گیرد، میزان عمق سایه را مشخص می‌کند.
- این قسمت از sidenav به همراه دو خاصیت opened و همچنین mode است که به مقدار isScreenSmall عکس العمل نشان می‌دهند:
<mat-sidenav  [opened]="!isScreenSmall" [mode]="isScreenSmall ? 'over' : 'side'">
در اینجا می‌خواهیم اگر اندازه‌ی صفحه xs شد، حالت over بجای حالت پیش‌فرض side تنظیم شود. یعنی در حالت موبایل و اندازه‌ی صفحه‌ی کوچک، sidenav در صورت فراخوانی متد sidenav.toggle در toolbar، بر روی قسمتی از صفحه ظاهر شود و نه در کنار آن که مخصوص حالت تمام صفحه است. همچنین می‌خواهیم اگر اندازه‌ی صفحه کوچک بود، sidenav بسته شود و نمایان نباشد. به همین جهت خاصیت opened آن به isScreenSmall تنظیم شده‌است. مدیریت خاصیت isScreenSmall در کدهای این کامپوننت به صورت زیر انجام می‌شود:

محتویات فایل sidenav\sidenav.component.ts:
import { Component, OnDestroy, OnInit } from "@angular/core";
import { MediaChange, ObservableMedia } from "@angular/flex-layout";
import { Subscription } from "rxjs";

@Component({
  selector: "app-sidenav",
  templateUrl: "./sidenav.component.html",
  styleUrls: ["./sidenav.component.css"]
})
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  isScreenSmall = false;
  watcher: Subscription;

  constructor(private media: ObservableMedia) {
    this.watcher = media.subscribe((change: MediaChange) => {
      this.isScreenSmall = change.mqAlias === "xs";
    });
  }

  ngOnInit() {
  }

  ngOnDestroy() {
    this.watcher.unsubscribe();
  }
}
ObservableMedia را در انتهای قسمت دوم این سری بررسی کردیم. کار آن گوش فرادادن به تغییرات اندازه‌ی صفحه‌است. زمانیکه mqAlias آن برای مثال مساوی xs شد، یعنی در حالت موبایل قرار داریم. در این حالت مقدار خاصیت isScreenSmall به true تنظیم می‌شود و برعکس. با توجه به اینکه این media یک Observable است، نیاز است کار unsubscribe از آن نیز همواره در کدها وجود داشته باشد که نمونه‌ای از آن در متد ngOnDestroy صورت گرفته‌است.
تاثیر خاصیت isScreenSmall بر روی دو خاصیت opened و mode کامپوننت sidenav را در دو تصویر زیر مشاهده می‌کنید. اگر اندازه‌ی صفحه کوچک شود، ابتدا sidenav مخفی می‌شود. اگر کاربر بر روی دکمه‌ی منوی همبرگری کلیک کند، سبب نمایش مجدد sidenav، اینبار با حالت over و بر روی محتوای زیرین آن خواهد شد:




طراحی نوار ابزار واکنشگرا

کدهای قالب و css تولبار (ستون دوم طرحبندی کلی صفحه) را در ادامه مشاهده می‌کنید:
  toolbar\toolbar.component.css    toolbar\toolbar.component.html 
 
.sidenav-toggle {
  padding: 0;
  margin: 8px;
  min-width:56px;
}
 
<mat-toolbar color="primary">
  <button mat-button fxHide fxHide.xs="false" 
              class="sidenav-toggle" (click)="toggleSidenav.emit()">
    <mat-icon>menu</mat-icon>
  </button>

  <span>Contact Manager</span>
</mat-toolbar>

با توجه به استفاده‌ی از fxHide، یعنی دکمه‌ی نمایش منوی همبرگری در تمام حالات مخفی خواهد بود. برای لغو آن و نمایش آن در حالت موبایل، از حالت واکنشگرای آن یعنی fxHide.xs استفاده می‌کنیم (قسمت «کار با API واکنشگرای Angular Flex layout» در مطلب قبلی این سری). به این ترتیب زمانیکه کاربر اندازه‌ی صفحه را کوچک می‌کند و یا اندازه‌ی واقعی صفحه‌ی نمایش او کوچک است، این دکمه نمایان خواهد شد.
همچنین در sidenav یک چنین تعریفی را داریم:
 <app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
بروز رخ‌داد toggleSidenav سبب خواهد شد که متد sidenav.toggle فراخوانی شود و سبب نمایش sidenav در اندازه‌های کوچک صفحه‌ی نمایشی گردد. این رخ‌داد سفارشی را نیز به رخ‌داد click دکمه‌ی همبرگری تولبار متصل کرده‌ایم که با کلیک بر روی آن، کار emit آن صورت می‌گیرد. این emit نیز سبب خواهد شد تا sidenav.toggle متصل به سمتی دیگر، فعال شود. نحوه‌ی تعریف این رخ‌داد سفارشی را در کدهای کامپوننت تولبار، در ادامه مشاهده می‌کنید:

محتویات فایل toolbar\toolbar.component.ts:
import { Component, EventEmitter, OnInit, Output } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-toolbar",
  templateUrl: "./toolbar.component.html",
  styleUrls: ["./toolbar.component.css"]
})
export class ToolbarComponent implements OnInit {

  @Output() toggleSidenav = new EventEmitter<void>();

  constructor() { }

  ngOnInit() {
  }
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-02.zip
برای اجرای آن نیز ابتدا فایل restore.bat و سپس فایل ng-serve.bat را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، یکبار آن‌را در حالت تمام صفحه و بار دیگر با کوچک‌تر کردن اندازه‌ی مرورگر آزمایش کنید. در حالتیکه به اندازه‌ی موبایل رسیدید، بر روی دکمه‌ی همبرگری نمایان شده کلیک کنید تا عکس العمل آن و نمایش مجدد sidenav را در حالت over، مشاهده نمائید.
مطالب
استفاده از ماژول Remote
همانطور که در مقاله «آغاز کار با الکترون» گفتیم، فرآیند اصلی، تنها فرآیندی است که توانایی استفاده از گرافیک بومی سیستم عامل را دارد. ولی بسیاری از اوقات نیاز است در سمت renderProcess توانایی انجام این کار‌ها را داشته باشیم. در این مقاله قصد داریم که همان دیالوگ‌های open و save را از طریق Render Process اجرا نماییم.
الکترون برای اینکار از یک ماژول به نام remote استفاده می‌کند که وظیفه آن برقراری ارتباط IPC از Render Process به Main Process است و مواردی را که لازم است، در اختیار شما قرار می‌دهد. در این شیوه لازم نیست شما مرتبا به ارسال پیام بپردازید، بلکه این ارتباطات را ماژول remote فراهم می‌کند. این مورد شبیه به سیستم RMI در جاواست.

برای استفاده از remote در فایل html، کدهای زیر را در تگ اسکریپت اضافه می‌کنیم:
  const remote=require("electron").remote;
    const dialog=remote.dialog;
اینبار هم مانند قسمت قبلی، کدها را به شیوه دیگری انتساب دادیم. قصد ما از تغییر این رویه این است که با انواع حالت‌های انتساب اشیاء، آشنا شویم. بعد از آن توابع زیر را اضافه می‌کنیم:
  function OpenDialog()
    {
      dialog.showOpenDialog({
        title:'باز کردن فایل متنی',
         properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
        ,filters:[
        {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
        {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
         ]
      },
        (filename)=>{
          if(filename===undefined)
             return;
             var content=  fs.readFileSync(String(filename),'utf8');
             document.getElementById("TextFile").value=content;
    });
    }

    function SaveDialog()
    {
      dialog.showSaveDialog({
        title:'باز کردن فایل متنی',
         properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
        ,filters:[
        {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
         ]
      },
        (filename)=>{
          if(filename===undefined)
             return;
             var content=document.getElementById("TextFile").value;
             fs.writeFileSync(String(filename),content,'utf8');
       });
    }
برای استفاده از این توابع، کدهای زیر را نیز به فایل اضافه می‌کنیم تا دکمه‌های open و save به صفحه اضافه شوند:
<button onclick="OpenDialog();" > Open File</button>
<button onclick="SaveDialog();" > Save File</button>
حالا برنامه را اجرا و تست کنید.

عبارت remote شامل متدهای فراوانی است که تعدادی از آن‌ها را بر می‌شماریم:
remote.getCurrentWindow()
شیء BrowserWindow صفحه جاری را باز می‌گرداند.

remote.getCurrentWebContents()
شیء webContents صفحه جاری را باز می‌گرداند.

remote.getGlobal(name)
این متد، دسترسی به شیء global را داراست و یکی از اشیاء ارتباطی بین Main Process و RenderProcess است که می‌تواند هر نوع داده‌ای را جابجا نماید. برای مشاهده بهتر از نحوه کارکرد این متد کد زیر را مشاهده نمایید:
Main Process
global.testData={year:1395};

Render Process
alert(remote.getGlobal("testData").year);
از این پس هر موقع renderProcess به این کد برسد، پیام 1395 را روی صفحه نمایش خواهد داد.

remote.process
شیء، process را از main process دریافت می‌کند و با کد زیر برابر است. ولی مزیت این متد این است که از کش نیز استفاده می‌نماید.
remote.getGlobal('process')

در مورد شیء process باید گفت که شامل خصوصیات و متدهایی در مورد پروسه اصلی اپلیکیشن می‌باشد. این اطلاعات مثل دریافت شماره نسخه الکترون، شماره نسخه کرومیوم، دریافت اطلاعات حافظه در مورد پروسه اپلیکیشن و حتی دریافت اطلاعات حافظه در مورد کل سیستم و ... می‌شود.
مطالب
OpenCVSharp #11
خوشه بندی تصویر به کمک الگوریتم K-Means توسط OpenCV

الگوریتم k-Means clustering را می‌توان به کمک یک مثال بهتر بررسی کرد. فرض کنید شرکت منسوجاتی قرار است پیراهن‌های جدیدی را به بازار ارائه کند. بدیهی است برای فروش بیشتر، بهتر است پیراهن‌هایی را با اندازه‌های متفاوتی تولید کرد تا برای عموم مردم مفید باشد. اما ... برای این شرکت مقرون به صرفه نیست تا برای تمام اندازه‌های ممکن، پیراهن تولید کند. بنابراین اندازه‌های اشخاص را در سه گروه کوچک، متوسط و بزرگ تعریف می‌کند. این گروه بندی را می‌توان توسط الگوریتم k-means clustering نیز انجام داد و به کمک آن به سه اندازه‌ی بسیار مناسب رسید تا برای عموم اشخاص مناسب باشد. حتی اگر این سه گروه ناکافی باشند، این الگوریتم می‌تواند تعداد خوشه بندی‌های متغیری را دریافت کند تا بهینه‌ترین پاسخ حاصل شود. [برای مطالعه بیشتر]

ارتباط الگوریتم k-means clustering با مباحث پردازش تصویر، در پیش پردازش‌های لازمی است که جهت سرفصل‌هایی مانند تشخیص اشیاء، آنالیز صحنه، ردیابی و امثال آن ضروری هستند. از الگوریتم خوشه بندی k-means عموما جهت مفهومی به نام Color Quantization یا کاهش تعداد رنگ‌های تصویر استفاده می‌شود. یکی از مهم‌ترین مزایای این کار، کاهش فشار حافظه و همچنین بالا رفتن سرعت پردازش‌های بعدی بر روی تصویر است. همچنین گاهی از اوقات برای چاپ پوسترها نیاز است تعداد رنگ‌های تصویر را کاهش داد که در اینجا نیز می‌توان از این الگوریتم استفاده کرد.


پیاده سازی الگوریتم خوشه بندی K-means

در ادامه کدهای بکارگیری متد kmeans کتابخانه‌ی OpenCV را به کمک OpenCVSharp مشاهده می‌کنید:
var src = new Mat(@"..\..\Images\fruits.jpg", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor);
Cv2.ImShow("Source", src);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
Cv2.Blur(src, src, new Size(15, 15));
Cv2.ImShow("Blurred Image", src);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
// Converts the MxNx3 image into a Kx3 matrix where K=MxN and
// each row is now a vector in the 3-D space of RGB.
// change to a Mx3 column vector (M is number of pixels in image)
var columnVector = src.Reshape(cn: 3, rows: src.Rows * src.Cols);
 
// convert to floating point, it is a requirement of the k-means method of OpenCV.
var samples = new Mat();
columnVector.ConvertTo(samples, MatType.CV_32FC3);
 
for (var clustersCount = 2; clustersCount <= 8; clustersCount += 2)
{
    var bestLabels = new Mat();
    var centers = new Mat();
    Cv2.Kmeans(
        data: samples,
        k: clustersCount,
        bestLabels: bestLabels,
        criteria:
            new TermCriteria(type: CriteriaType.Epsilon | CriteriaType.Iteration, maxCount: 10, epsilon: 1.0),
        attempts: 3,
        flags: KMeansFlag.PpCenters,
        centers: centers);
 
 
    var clusteredImage = new Mat(src.Rows, src.Cols, src.Type());
    for (var size = 0; size < src.Cols * src.Rows; size++)
    {
        var clusterIndex = bestLabels.At<int>(0, size);
        var newPixel = new Vec3b
        {
            Item0 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 0)), // B
            Item1 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 1)), // G
            Item2 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 2)) // R
        };
        clusteredImage.Set(size / src.Cols, size % src.Cols, newPixel);
    }
 
    Cv2.ImShow(string.Format("Clustered Image [k:{0}]", clustersCount), clusteredImage);
    Cv2.WaitKey(1); // do events
}
 
Cv2.WaitKey();
Cv2.DestroyAllWindows();
با این خروجی


توضیحات

- ابتدا تصویر اصلی برنامه بارگذاری می‌شود و در یک پنجره نمایش داده خواهد شد. در اینجا متد Cv2.WaitKey را با پارامتر یک، مشاهده می‌کنید. این فراخوانی ویژه‌، شبیه به متد do events در برنامه‌های WinForms است. اگر فراخوانی نشود، تمام تصاویر پنجره‌های مختلف برنامه تا زمان پایان پردازش‌های مختلف برنامه، نمایش داده نخواهند شد و تا آن زمان صرفا یک یا چند پنجره‌ی خاکستری رنگ را مشاهده خواهید کرد.
- در ادامه متد Blur بر روی این تصویر فراخوانی شده‌است تا مقداری تصویر را مات کند. هدف از بکارگیری این متد در این مثال، برجسته کردن خوشه بندی گروه‌های رنگی مختلف در تصویر اصلی است.
- سپس متد Reshape بر روی ماتریس تصویر اصلی بارگذاری شده فراخوانی می‌شود.
هدف از بکارگیری الگوریتم k-means، انتساب برچسب‌هایی به هر نقطه‌ی RGB تصویر است. در اینجا هر نقطه به شکل یک بردار در فضای سه بعدی مشاهده می‌شود. سپس سعی خواهد شد تا این MxN بردار، به k قسمت تقسیم شوند.
متد Reshape تصویر اصلی MxNx3 را به یک ماتریس Kx3 تبدیل می‌کند که در آن K=MxN است و اکنون هر ردیف آن برداری است در فضای سه بعدی RGB.
- پس از آن توسط متد ConvertTo، نوع داده‌های این ماتریس جدید به float تبدیل می‌شوند تا در متد kmeans قابل استفاده شوند.
- در ادامه یک حلقه را مشاهده می‌کنید که عملیات کاهش رنگ‌های تصویر و خوشه بندی آن‌ها را 4 بار با مقادیر مختلف clustersCount انجام می‌دهد.
- در متد kmeans، پارامتر data یک ماتریس float است که هر نمونه‌ی آن در یک ردیف قرار گرفته‌است. K بیانگر تعداد خوشه‌ها، جهت تقسیم داده‌ها است.
در اینجا پارامترهای labels و centers خروجی‌های متد هستند. برچسب‌ها بیانگر اندیس‌های هر خوشه به ازای هر نمونه هستند. Centers ماتریس مراکز هر خوشه است و دارای یک ردیف به ازای هر خوشه است.
پارامتر criteria آن مشخص می‌کند که الگوریتم چگونه باید خاتمه یابد که در آن حداکثر تعداد بررسی‌ها و یا دقت مورد نظر مشخص می‌شوند.
پارامتر attempts مشخص می‌کند که این الگوریتم چندبار باید اجرا شود تا بهترین میزان فشردگی و کاهش رنگ حاصل شود.
- پس از پایان عملیات k-means نیاز است تا اطلاعات آن مجددا به شکل ماتریسی هم اندازه‌ی تصویر اصلی برگردانده شود تا بتوان آن‌را نمایش داد. در اینجا بهتر می‌توان نحوه‌ی عملکرد متد k-means را درک کرد. حلقه‌ی تشکیل شده به اندازه‌ی تمام نقاط طول و عرض تصویر اصلی است. به ازای هر نقطه، توسط الگوریتم k-means یک برچسب تشکیل شده (bestLabels) که مشخص می‌کند این نقطه متعلق به کدام خوشه و cluster رنگ‌های کاهش یافته است. سپس بر اساس این اندیس می‌توان رنگ این نقطه را از خروجی centers یافته و در یک تصویر جدید نمایش داد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
حذف فضاهای خالی در خروجی صفحات ASP.NET MVC
با تشکر. من چندبار سعی کردم از روش حذف فواصل خالی استفاده کنم ولی هربار از خیرش گذشتم به این دلایل:
- در مرورگرهای قدیمی گاها باعث کرش و بسته شدن آنی برنامه می‌شد.
- کدهای جاوا اسکریپت یا CSS اگر داخل صفحه قرار داشتند، مشکل پیدا می‌کردند.
- گاهی از همین فضاهای خالی برای اندکی ایجاد فاصله بین عناصر ممکن است استفاده شود. این‌ها با حذف فواصل خالی به هم می‌ریزند.
- بعضی مرورگرها علاقمند هستند که doctype ابتدای یک فایل HTML، حتما در یک سطر مجزا ذکر شود.
- زمانیکه شما code‌ایی در صفحه تعریف می‌کنید، برای پردازش صحیح تگ PRE توسط مرورگر، مهم است که سطر جدیدی وجود داشته باشد، یا فاصله بین عناصر حفظ شود. در غیراینصورت کد نمایش داده شده به هم می‌ریزد.
- الگوریتم‌های فشرده سازی اطلاعات مانند GZIP یا Deflate، حداقل کاری را که به خوبی انجام می‌دهند، فشرده سازی فواصل خالی است.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #19
اگر قرار هست layout به ازای هر کاربر مختلف، جداگانه کش شود و در آن layout، اطلاعات خاص هر کاربر درج شده که از هر کاربر به کاربر دیگری متفاوت است (تنها دلیل منطقی کش نکردن layout) باید varyByCustom را مقدار دهی و پیاده سازی کرد. برای مثال یک پروفایل مخصوص را در web.config تعریف می‌کنید:
<caching>
  <outputCacheSettings>
    <outputCacheProfiles>
      <add name="Dashboard" duration="86400" varyByParam="*" varyByCustom="User" location="Server" />
    </outputCacheProfiles>
  </outputCacheSettings>
</caching>
جایی که قرار است view نمایش داده شود، این پروفایل را تنظیم خواهید کرد (در MVC کار نمایش View از View شروع نمی‌شود):
[OutputCache(CacheProfile="Dashboard")]
public class DashboardController : Controller { ...}
سپس باید در فایل global.asax.cs پیاده سازی و مقدار دهی varyByCustom، به ازای کاربران مختلف لاگین شده، انجام شود:
    //string arg filled with the value of "varyByCustom" in your web.config
    public override string GetVaryByCustomString(HttpContext context, string arg)
    {
        if (arg == "User")
             {
             // depends on your authentication mechanism
             return "User=" + context.User.Identity.Name;
             //?return "User=" + context.Session.SessionID;
             }

        return base.GetVaryByCustomString(context, arg);
    }
به این صورت view رندر شده، به ازای هر کاربر لاگین شده به صورت جداگانه کش می‌شود و این کش شدن به صورت عمومی، برای تمام کاربران و به یک شکل نیست.