مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت سوم
قبل از ادامه، بهتر است یک مقدمه کوتاه درباره انواع منابع موجود در ASP.NET ارائه شود تا درک مطالب بعدی آسانتر شود.

نکات اولیه
- یک فایل Resource درواقع یک فایل XML شامل رشته هایی برای ذخیره سازی مقادیر (منابع) موردنیاز است. مثلا رشته هایی برای ترجمه به زبانهای دیگر، یا مسیرهایی برای یافتن تصاویر یا فایلها و ... . پسوند این فایلها resx. است (مثل MyResource.resx).
- این فایلها برای ذخیره منابع از جفت داده‌های کلید-مقدار (key-value pair) استفاده می‌کنند. هر کلید معرف یک ورودی مجزاست. نام این کلیدها حساس به حروف بزرگ و کوچک نیست (Not Case-Sensitive).
- برای هر زبان (مثل fa برای فارسی) یا کالچر موردنظر (مثل fa-IR برای فارسی ایرانی) می‌توان یک فایل Resource جداگانه تولید کرد. عناون زبان یا کالچر باید جزئی از نام فایل Resource مربوطه باشد (مثل MyResource.fa.resx یا MyResource.fa-IR.resx). هر منبع باید دارای یک فایل اصلی (پیش‌فرض) Resource باشد. این فایل، فایلی است که برای حالت پیش‌فرض برنامه (بدون کالچر) تهیه شده است و در عنوان آن از نام زیان یا کالچری استفاده نشده است (مثل MyResource.resx). برای اطلاعات بیشتر به قسمت اول این سری مراجعه کنید.
- تمامی فایل‌های Resource باید دارای کلیدهای یکسان با فایل اصلی Resource باشند. البته لزومی ندارد که این فایل‌ها حاوی تمامی کلیدهای منبع پیش‌فرض باشند. درصورت عدم وجود کلیدی در یک فایل Resource عملیات پیش فرض موجود در دات نت با استفاده از فرایند مشهور به fallback مقدار کلید موردنظر را از نزدیکترین و مناسبترین فایل موجود انتخاب می‌کند (درباره این رفتار در قسمت اول توضیحاتی ارائه شده است).
- در زمان اجرا موتور پیش فرض مدیریت منابع دات نت با توجه به کالچر UI در ثرد جاری اقدام به انتخاب مقدار مناسب برای کلیدهای درخواستی (به همراه فرایند fallback) می‌کند. فرایند نسبتا پیچیده fallback در اینجا شرح داده شده است.

منابع Global و Local
در ASP.NET دو نوع کلی Resource وجود دارد که هر کدام برای موقعیت‌های خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند:

- Resourceهای Global: منابعی کلی هستند که در تمام برنامه در دسترسند. این فایل‌ها در مسیر رزرو شده APP_GlobalResources در ریشه سایت قرار می‌گیرند. محتوای هر فایل resx. موجود در این فولدر دارای دسترسی کلی خواهد بود.

- Resourceهای Local: این منابع همان‌طور که از نامشان پیداست محلی! هستند و درواقع مخصوص همان مسیری هستند که در آن تعبیه شده اند! در استفاده از منابع محلی به ازای هر صفحه وب (aspx. یا master.) یا هر یوزرکنترل (ascx.) یک فایل resx. تولید می‌شود که تنها در همان صفحه یا یوزرکنترل در دسترس است. این فایل‌ها درون فولدر رزرو شده APP_LocalResources در مسیرهای موردنظر قرار می‌گیرند. درواقع در هر مسیری که نیاز به این نوع از منابع باشد، باید فولدری با عنوان App_LocalResources ایجاد شود و فایلهای resx. مرتبط با صفحه‌ها یا یوزرکنترل‌های آن مسیر در این فولدر مخصوص قرار گیرد.
در تصویر زیر چگونگی افزودن این فولدرهای مخصوص به پروژه وب اپلیکیشن نشان داده شده است:

نکته: دقت کنید که تنها یک فولدر App_GlobalResources به هر پروزه می‌توان افزود. همچنین در ریشه هر مسیر موجود در پروژه تنها می‌توان یک فولدر Appp_LocalResources داشت. پس از افزودن هر یک از این فولدرهای مخصوص، منوی فوق به صورت زیر در خواهد آمد:

نکته: البته با تغییر نام یک فولدر معمولی به این نام‌های رزرو شده نتیجه یکسانی بدست خواهد آمد.
 
نکته: در زمان اجرا، عملیات استخراج داده‌های موجود در این نوع منابع، به صورت خودکار توسط ASP.NET انجام می‌شود. این داده‌ها پس از استخراج در حافظه سرور کش خواهند شد.

برای روشن‌تر شدن مطالب اشاره شده در بالا به تصویر فرضی! زیر توجه کنید (اسمبلی‌های تولید شده برای منابع کلی و محلی فرضی است):

در تصویر بالا محل قرارگیری انواع مختلف فایلهای Resource و نیز محل نهایی فرضی اسمبلی‌های ستلایت تولید شده، برای حداقل یک زبان غیر از زبان پیش فرض برنامه، نشان داده شده است.

نکته: نحوه برخورد با این نوع از فایل‌های Resource در پروژه‌های Web Site و Web Application کمی باهم فرق می‌کند. موارد اشاره شده در این مطلب بیشتر درباره Web Applicationها صدق می‌کند.

برای آشنایی بیشتر بهتر است یک برنامه وب اپلیکیشن جدید ایجاد کرده و همانند تصویر زیر یکسری فایل Resource به فولدرهای اشاره شده در بالا اضافه کنید:

همانطور که مشاهده می‌کنید به صورت پیش‌فرض برای منابع کلی یک فایل cs. تولید می‌شود. اما اثری از این فایل برای منابع محلی نیست.
حال اگر پنجره پراپرتی فایل منبع کلی را باز نمایید با چیزی شبیه به تصویر زیر مواجه خواهید شد:

می‌بینید که خاصیت Build Action آن به Content مقداردهی شده است. این مقدار موجب می‌شود تا این فایل به همین صورت و در همین مسیر مستقیما در پابلیش نهایی برنامه ظاهر شود. در قسمت قبل به خاصیت Buil Action و مقادیر مختلف آن اشاره شده است.
هم‌چنین می‌بینید که مقدار پراپرتی Custom Tool به GlobalResourceProxyGenerator تنظیم شده است. این ابزار مخصوص تولید کلاس مربوط به منابع کلی در ویژوال استودیو است. با استفاده از این ابزار فایل Resource1.Designer.cs که در تصویر قبلی نیز نشان داده شده، تولید می‌شود.
حالا پنجره پراپرتی‌های منبع محلی را باز کنید:

می‌بینید که همانند منبع کلی خاصیت Build Action آن به Content تنظیم شده است. همچنین مقداری برای پراپرتی Custom Tool تنظیم نشده است. این مقدار پیش فرض را تغییر ندهید، چون با تنظیم مقداری برای آن چیز مفیدی عایدتان نمی‌شود! 

نکته: برای به روز رسانی مقادیر کلیدهای منابعی که با توجه به توضیحات بالا به همراه برنامه به صورت فایلهای resx. پابلیش می‌شوند، کافی است تا محتوای فایلهای resx. مربوطه با استفاده از یک ابزار (همانند نمونه ای که در قسمت قبل شرح داده شد) تغییر داده شوند. بقیه عملیات توسط ASP.NET انجام خواهد شد. اما با تغییر محتوای این فایلهای resx. با توجه به رفتار FCN در ASP.NET (که در قسمت قبل نیز توضیح داده شد) سایت Restart خواهد شد. البته این روش تنها برای منابع کلی و محلی درون مسیرهای مخصوص اشاره شده کار خواهد کرد.

استفاده از منابع Local و Global
پس از تولید فایل‌های Resource، می‌توان از آن‌ها در صفحات وب استفاده کرد. معمولا از این نوع منابع برای مقداردهی پراپرتی کنترل‌ها در صفحات وب استفاده می‌شود. برای استفاده از کلیدهای منابع محلی می‌توان از روشی همانند زیر بهره برد:
<asp:Label ID="lblLocal" runat="server" meta:resourcekey="lblLocalResources" ></asp:Label> 
اما برای منابع کلی تنها می‌توان از روش زیر استفاده کرد (یعنی برای منابع محلی نیز می‌توان از این روش استفاده کرد):
<asp:Label ID="lblGlobal" runat="server" Text="<%$ Resources:CommonTerms, HelloText %>" ></asp:Label> 
به این عبارات که با فوت پررنگ مشخص شده اند اصطلاحا «عبارات بومی‌سازی» (Localization Expression) می‌گویند. در ادامه این سری مطالب با نحوه تعریف نمونه‌های سفارشی آن آشنا خواهیم شد.
به نمونه اول که برای منابع محلی استفاده می‌شود نوع ضمنی (Implicit Localization Expression) می‌گویند. زیرا نیازی نیست تا محل کلید موردنظر صراحتا ذکر شود!
به نمونه دوم که برای منابع کلی استفاه می‌شود نوع صریح (Explicit Localization Expression) می‌گویند. زیرا برای یافتن کلید موردنظر باید آدرس دقیق آن ذکر شود!

بومی سازی ضمنی (Implicit Localization) با منابع محلی
عنوان کلید مربوطه در این نوع عبارات همانطور که در بالا نشان داده شده است، با استفاده از پراپرتی مخصوص meta:resoursekey مشخص می‌شود. در استفاده از منابع محلی تنها یک نام برای کل خواص کنترل مربوطه در صفحات وب کفایت می‌کند. زیرا عنوان کلیدهای این منبع باید از طرح زیر پیروی کند:
ResourceKey.Property
ResourceKey.Property.SubProperty    یا    ResourceKey.Property-SubProperty
برای مثال در لیبل بالا که نام کلید Resource آن به lblLocalResources تنظیم شده است، اگر نام صفحه وب مربوطه page1.aspx باشد، برای تنظیم خواص آن در فایل page1.aspx.resx مربوطه باید از کلیدهایی با عناوینی مثل عنوان‌های زیر استفاه کرد:
lblLocalResources.Text
lblLocalResources.BackColor
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:


بومی سازی صریح (Explicit Localization)
در استفاده از این نوع عبارات، پراپرتی مربوطه و نام فایل منبع صراحتا در تگ کنترل مربوطه آورده می‌شود. بنابراین برای هر خاصیتی که می‌خواهیم مقدار آن از منبعی خاص گرفته شود باید از عبارتی با طرح زیر استفاده کنیم:
<%$ Resources: Class, ResourceKey %>
در این عبارت، رشته Resources پیشوند (Prefix) نام دارد و مشخص کننده استفاده از نوع صریح عبارات بومی سازی است. Class نام کلاس مربوط به فایل منبع بوده و اختیاری است که تنها برای منابع کلی باید آورده شود. ResourceKey نیز کلید مربوطه را در فایل منبع مشخص می‌کند.
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:


نکته: استفاده همزمان از این دو نوع عبارت بومی سازی در یک کنترل مجاز نیست!

نکته: به دلیل تولید کلاسی مخصوص منابع کلی (با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب راجع به پراپرتی Custom Tool)، امکان استفاده مستقیم از آن درون کد نیز وجود دارد. این کلاسها که به صورت خودکار تولید می‌شوند، به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager برای یافتن کلیدهای منابع استفاده می‌کنند. اما روش مستقیمی برای استفاده از کلیدهای منابع محلی درون کد وجود ندارد. 

نکته: درون کلاس System.Web.UI.TemplateControl و نیز کلاس HttpContext دو متد با نامهای GetGlobalResourceObject و GetLocalResourceObject وجود دارد که برای یافتن کلیدهای منابع به صورت غیرمستقیم استفاده می‌شوند. مقدار برگشتی این دو متد از نوع object است. این دو متد به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager استفاده نمیکنند! هم‌چنین ازآنجاکه کلاس Page از کلاس TemplateControl مشتق شده است، بنابراین این دو متد در صفحات وب در دسترس هستند.

دسترسی با برنامه نویسی
همانطور که در بالا اشاره شد امکان دستیابی به کلیدهای منابع محلی و کلی ازطریق دو متد GetGlobalResourceObject و GetLocalResourceObject نیز امکان پذیر است. این دو متد با فراخوانی ResourceProviderFactory جاری سعی در یافتن مقادیر کلیدهای درخواستی در منابع موجود می‌کنند. درباره این فرایند در مطالب بعدی به صورت مفصل بحث خواهد شد.

کلاس TemplateControl
این دو متد در کلاس TemplateControl از نوع Instance (غیر استاتیک) هستند. امضای (Signature) این دو متد در این کلاس به صورت زیر است:

متد GetLocalResourceObject:
protected object GetLocalResourceObject(string resourceKey)
protected object GetLocalResourceObject(string resourceKey, Type objType, string propName)
در متد اول، پارامتر resourceKey در متد GetLocalResourceObject معرف کلید منبع مربوطه در فایل منبع محلی متناظر با صفحه جاری است. مثلا lblLocalResources.Text. ازآنجاکه به صورت پیش‌فرض موقعیت فایل منبع محلی مرتبط با صفحات وب مشخص است بنابراین تنها ارائه کلید مربوطه برای یافتن مقدار آن کافی است. مثال:
txtTest.Text = GetLocalResourceObject("txtTest.Text") as string;
متد دوم برای استخراج کلیدهای منبع محلی با مشخص کردن نوع داده محتوا (معمولا برای داده‌های غیر رشته‌ای) و پراپرتی موردنظر به کار می‌رود. در این متد پارامتر objType برای معرفی نوع داده متناظر با داده موجود در کلید resourceKey استفاده می‌شود. از پارامتر propName نیز همانطور که از نامش پیداست برای مشخص کردن پراپرتی موردنظر از این نوع داده معرفی شده استفاده می‌شود.

متد GetGlobalResourceObject:
protected object GetGlobalResourceObject(string className, string resourceKey)
protected object GetGlobalResourceObject(string className, string resourceKey, Type objType, string propName)
در این دو متد، پارامتر className مشخص کننده نام کلاس متناظر با فایل منبع اصلی (فایل منبع اصلی که کلاس مربوطه با نام آن ساخته می‌شود) است. سایر پارامترها همانند دو متد قبلی است. مثال:
TextBox1.Text = GetGlobalResourceObject("Resource1", "String1") as string;

کلاس HttpContext
در این کلاس دو متد موردبحث از نوع استاتیک و به صورت زیر تعریف شده‌اند:

متد GetLocalResourceObject: 
public static object GetLocalResourceObject(string virtualPath, string resourceKey)
public static object GetLocalResourceObject(string virtualPath, string resourceKey, CultureInfo culture)
در این دو متد، پارامتر virtualPath مشخص کننده مسیر نسبی صفحه وب متناظر با فایل منبع محلی موردنظر است، مثل "Default.aspx/~". پارامتر resourceKey نیز کلید منبع را تعیین می‌کند و پارامتر culture نیز به کالچر موردنظر اشاره دارد. مثال:
txtTest.Text = HttpContext.GetLocalResourceObject("~/Default.aspx", "txtTest.Text") as string;
 
متد GetGlobalResourceObject:
public static object GetGlobalResourceObject(string classKey, string resourceKey)
public static object GetGlobalResourceObject(string classKey, string resourceKey, CultureInfo culture)
در این دو متد، پارامتر className مشخص کننده نام کلاس متناظر با فایل منبع اصلی (فایل منبع بدون نام زبان که کلاس مربوطه با نام آن ساخته می‌شود) است. سایر پارامترها همانند دو متد قبلی است. مثال:
TextBox1.Text = HttpContext.GetGlobalResourceObject("Resource1", "String1") as string;
 
نکته: بدیهی است که در MVC تنها می‌توان از متدهای کلاس HttpContext استفاده کرد.

روش دیگری که تنها برای منابع کلی در دسترس است، استفاده مستقیم از کلاسی است که به صورت خودکار توسط ابزارهای Visual Studio برای فایل منبع اصلی تولید می‌شود. نمونه‌ای از این کلاس را که برای یک فایل Resource1.resx (که تنها یک ورودی با نام String1 دارد) در پوشه App_GlobalResources تولید شده است، در زیر مشاهده می‌کنید:
//------------------------------------------------------------------------------
// <auto-generated>
//     This code was generated by a tool.
//     Runtime Version:4.0.30319.17626
//
//     Changes to this file may cause incorrect behavior and will be lost if
//     the code is regenerated.
// </auto-generated>
//------------------------------------------------------------------------------

namespace Resources {
    using System;
    
    /// <summary>
    ///   A strongly-typed resource class, for looking up localized strings, etc.
    /// </summary>
    // This class was auto-generated by the StronglyTypedResourceBuilder
    // class via a tool like ResGen or Visual Studio.
    // To add or remove a member, edit your .ResX file then rerun ResGen
    // with the /str option or rebuild the Visual Studio project.
    [global::System.CodeDom.Compiler.GeneratedCodeAttribute("Microsoft.VisualStudio.Web.Application.StronglyTypedResourceProxyBuilder", "10.0.0.0")]
    [global::System.Diagnostics.DebuggerNonUserCodeAttribute()]
    [global::System.Runtime.CompilerServices.CompilerGeneratedAttribute()]
    internal class Resource1 {
        
        private static global::System.Resources.ResourceManager resourceMan;
        
        private static global::System.Globalization.CultureInfo resourceCulture;
        
        [global::System.Diagnostics.CodeAnalysis.SuppressMessageAttribute("Microsoft.Performance", "CA1811:AvoidUncalledPrivateCode")]
        internal Resource1() {
        }
        
        /// <summary>
        ///   Returns the cached ResourceManager instance used by this class.
        /// </summary>
        [global::System.ComponentModel.EditorBrowsableAttribute(global::System.ComponentModel.EditorBrowsableState.Advanced)]
        internal static global::System.Resources.ResourceManager ResourceManager {
            get {
                if (object.ReferenceEquals(resourceMan, null)) {
                    global::System.Resources.ResourceManager temp = new global::System.Resources.ResourceManager("Resources.Resource1", global::System.Reflection.Assembly.Load("App_GlobalResources"));
                    resourceMan = temp;
                }
                return resourceMan;
            }
        }
        
        /// <summary>
        ///   Overrides the current thread's CurrentUICulture property for all
        ///   resource lookups using this strongly typed resource class.
        /// </summary>
        [global::System.ComponentModel.EditorBrowsableAttribute(global::System.ComponentModel.EditorBrowsableState.Advanced)]
        internal static global::System.Globalization.CultureInfo Culture {
            get {
                return resourceCulture;
            }
            set {
                resourceCulture = value;
            }
        }
        
        /// <summary>
        ///   Looks up a localized string similar to String1.
        /// </summary>
        internal static string String1 {
            get {
                return ResourceManager.GetString("String1", resourceCulture);
            }
        }
    }
}

نکته: فضای نام پیش‌فرض برای منابع کلی در این کلاس‌ها همیشه Resources است که برابر پیشوند (Prefix) عبارت بومی سازی صریح است.

نکته: در کلاس بالا نحوه نمونه سازی کلاس ResourceManager نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید تعیین کردن مشخصات فایل اصلی Resource مربوطه که در اسمبلی نهایی تولید و کش می‌شود، اجباری است! در مطلب بعدی با این کلاس بیشتر آشنا خواهیم شد.

نکته: همانطور که قبلا نیز اشاره شد، کار تولید اسمبلی مربوط به فایل‌های منابع کلی و محلی و کش کردن آن‌ها در اسمبلی در زمان اجرا کاملا بر عهده ASP.NET است. مثلا در نمونه کد بالا می‌بینید که کلاس ResourceManager برای استخراج نوع Resources.Resource1 از اسمبلی App_GlobalResources نمونه‌سازی شده است، با اینکه این اسمبلی و نوع مذبور در زمان کامپایل و پابلیش وجود ندارد!

برای استفاده از این کلاس می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
TextBox1.Text = Resources.Resource1.String1;

نکته: همانطور که قبلا هم اشاره شد، متاسفانه روش بالا (برخلاف دو متدی که در قسمت قبل توضیح داده شد) به صورت مستقیم از کلاس ResourceManager استفاده می‌کند، که برای بحث سفارشی سازی پرووایدرهای منابع مشکل‌زاست. در مطالب بعدی با معایب آن و نیز راه حل‌های موجود آشنا خواهیم شد.

نکات نهایی
حال که با مفاهیم کلی بیشتری آشنا شدیم بهتر است کمی هم به نکات ریزتر بپردازیم:

نکته: فایل تولیدی توسط ویژوال استودیو در فرایند مدیریت منابع ASP.NET تاثیرگذار نیست! باز هم تاکید می‌کنم که کار استخراج کلیدهای Resource از درون فایلهای resx. کاملا به صورت جداگانه و خودکار و در زمان اجرا انجام می‌شود (درباره این فرایند در مطالب بعدی شرح مفصلی خواهد آمد). درواقع شما می‌توانید خاصیت Custom Tool مربوط به منابع کلی را نیز همانند منابع محلی به رشته‌ای خالی مقداردهی کنید و ببینید که خللی در فرایند مربوطه رخ نخواهد داد!

نکته: تنها برای حالتی که بخواهید از روش آخری که در بالا اشاره شد برای دسترسی با برنامه‌نویسی به منابع کلی بهره ببرید (روش مستقیم)، به این کلاس تولیدی توسط ویژوال استودیو نیاز خواهید داشت. دقت کنید که در این کلاس نیز کار اصلی برعهده کلاس ResourceManager است. درواقع می‌توان کلا از این فایل خودکارتولیدشده صرفنظر کرد و کار استخراج کلیدهای منابع را به صورت مستقیم به نمونه‌ای از کلاس ResourceManager سپرد. این روش نیز در قسمت‌های بعدی شرح داده خواهد شد.

نکته: اگر فایل‌های Resource درون اسمبلی‌های جداگانه‌ای باشند (مثلا در یک پروژه جداگانه، همانطور که در قسمت اول این سری مطالب پیشنهاد شده است)، موتور پیش فرض منابع در ASP.NET بدرد نخواهد خورد! بنابراین یا باید از نمونه‌های اختصاصی کلاس ResourceManager استفاده کرد (کاری که کلاس‌های خودکار تولیدشده توسط ابزارهای ویژوال استودیو انجام می‌دهند)، یا باید از پرووایدرهای سفارشی استفاده کرد که در مطالب بعدی نحوه تولید آن‌ها شرح داده خواهد شد.
 
همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد، این مقدمه در اینجا صرفا برای آشنایی بیشتر با این دونوع Resource آورده شده تا ادامه مطلب روشن‌تر باشد، زیرا با توجه به مطالب ارائه شده در قسمت اول این سری، در پروژه‌های MVC استفاده از یک پروژه جداگانه برای نگهداری این منابع راه حل مناسبتری است.
در مطلب بعدی به شرح نحوه تولید پرووایدرهای سفارشی می‌پردازم.
مطالب دوره‌ها
اجزای جاوا اسکریپتی بوت استرپ 3
مباحث منوهای پایین افتادنی و برگه‌‌ها (tabs) در بوت استرپ 2 و 3 یکسان هستند و نکات آن‌ها در بحث «نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap» عنوان شده‌اند. در ادامه به اجزای جدیدی خواهیم پرداخت که مختص بوت استرپ 3 بوده و از تازه‌های آن به‌شمار می‌روند. همچنین اجزایی را که در بررسی بوت استرپ 2 به آن‌ها پرداخته نشد، مانند Carousels و Scroll spy، نیز بررسی می‌کنیم.


پنل‌ها و آکاردئون‌ها

پنل‌های آکاردئونی، بسیار شبیه به برگه‌ها عمل می‌کنند. با کلیک بر روی یک سربرگ، محتوای مخفی شده آن نمایش داده می‌شود. این اعمال نیز توسط اجزای جاوا اسکریپتی بوت استرپ، به کمک jQuery عمل می‌کنند.
یک مثال:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            پنل آکاردئونی</h4>
        <div class="row">
            <div class="panel-group" id="accordion">
                <div class="panel panel-default">
                    <div class="panel-heading">
                        <h4 class="panel-title">
                            <a href="#vacc" class="accordion-toggle" data-toggle="collapse" data-parent="#accordion">
                                <span class="glyphicon glyphicon-pushpin"></span>اطلاعات یک</a>
                        </h4>
                    </div>
                    <div id="vacc" class="panel-collapse collapse in">
                        <div class="panel-body">
                            <p>
                                متن متن متن متن .......</p>
                            <p>
                                <a href="#" class="btn btn-info">بیشتر >></a></p>
                        </div>
                    </div>
                </div>
                <div class="panel panel-default">
                    <div class="panel-heading">
                        <h4 class="panel-title">
                            <a href="#checkups" class="accordion-toggle" data-toggle="collapse" data-parent="#accordion">
                                <span class="glyphicon glyphicon-ok"></span>اطلاعات 2</a>
                        </h4>
                    </div>
                    <div id="checkups" class="panel-collapse collapse">
                        <div class="panel-body">
                            <p>
                                متن متن متن متن .......</p>
                            <p>
                                <a href="#" class="btn btn-info">بیشتر >></a></p>
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
            <!-- end accordion -->
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->

توضیحات:
- ابتدا کل ناحیه مدنظر باید در یک div با کلاس panel-group محصور شود؛ به همراه یک id دلخواه. از این id در ویژگی‌های data-parent عنوان‌های هر پنل این گروه استفاده می‌شود. به این ترتیب سیستم جاوا اسکریپتی آن متوجه خواهد شد که باید داخل چه ناحیه‌ای از صفحه عمل کند.
- پس از مشخص سازی آغاز پنل گروهی مدنظر، هر گروه، داخل یک div با کلاس panel panel-default قرار خواهد گرفت. به این ترتیب اولین پنل آکاردئونی مثال، شکل می‌گیرد.
- سپس داخل هر پنل مجزا، باید توسط panel-heading مشخص کنیم که عنوان این پنل و محتوای خاص این عنوان کجا باید قرار گیرند. همچنین به کمک panel-collapse collapse in، محتوایی را که با کلیک بر روی عنوان هر پنل به صورت خودکار ظاهر خواهد شد را معرفی می‌کنیم.
در ادامه می‌توان پنل‌های بیشتری را به این مجموعه و گروه افزود.
- پنلی که قرار است در ابتدای کار باز باشد، دارای کلاس collapse in خواهد بود؛ مابقی فقط collapse دارند.


بررسی کامپوننت Carousels

بوت استرپ به همراه کامپوننت اسلایدشو توکاری است به نام Carousel که بدون نیاز به حتی یک سطر کدنویسی جاوا اسکریپت اضافی، یک اسلاید شو بسیار حرفه‌ای را ارائه می‌دهد. مثالی را در این مورد در ادامه ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            اسلاید شو</h4>
        <div class="row">
            <div id="myCarousel" class="carousel slide">
                <ol class="carousel-indicators">
                    <li data-target="#myCarousel" data-slide-to="0" class="active"></li>
                    <li data-target="#myCarousel" data-slide-to="1"></li>
                    <li data-target="#myCarousel" data-slide-to="2"></li>
                </ol>
                <!-- carousel-indicators -->
                <section class="carousel-inner">
                    <div class="active item">
                        <img src="images/01.jpg" alt="Photo 1"></div>
                    <div class="item">
                        <img src="images/02.png" alt="Photo 2"></div>
                    <div class="item">
                        <img src="images/03.jpg" alt="Photo 3"></div>
                </section><!-- carousel-inner -->
                <a href="#myCarousel" class="left carousel-control" data-slide="prev"><span class="glyphicon glyphicon-chevron-left">
                </span></a><a href="#myCarousel" class="right carousel-control" data-slide="next"><span
                    class="glyphicon glyphicon-chevron-right"></span></a>
            </div>
            <!-- myCarousel -->
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>




توضیحات:
- در قسمت carousel-inner این کامپوننت، لیست تک تک تصاویر مورد نیاز قرار خواهند گرفت. تصویر آغازین دارای div ایی محصور کننده با کلاس active item است و مابقی کلاس item دارند.
- مرحله بعد، کار افزودن سیستم راهبری و حرکت بین تصاویر اضافه شده است. این سیستم چیزی نیست جز چند لینک مزین شده با کلاس‌های left carousel-control و همچنین right carousel-control. ویژگی‌های data-slide این لینک‌ها نیز مشخص کننده اعمالی هستند که کامپوننت جاوا اسکریپتی carousel قرار است انجام دهد. برای مثال حرکت به قبل یا بعد. همچنین باید دقت داشت که href این لینک‌ها به id مرتبط با div اصلی دربرگیرنده این قسمت از صفحه اشاره می‌کند. از یک سری گلیف آیکن نیز برای نمایش فلش رو به چپ و راست نیز در اینجا استفاده شده است.
- قسمت لیست مرتبط دارای کلاس carousel-indicators، در حقیقت مشخص کننده سه دایره کوچکی است که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. به ازای هر تصویر، یک مورد را باید افزود. در اینجا data-target هر آیتم به id مرتبط با div محصور کننده کل اسلایدشو اشاره می‌کند. data-slide-toها به شماره تصویر متناظر هر آیتم متصل خواهند شد. ایندکس آغازین این آیتم‌ها از صفر شروع می‌شود.



بررسی کامپوننت Scroll spy

اگر به مستندات رسمی بوت استرپ مراجعه کنید، منوی کنار صفحه با لغزش صفحه به سمت پایین ثابت است؛ اما به ازای هر سرفصل جدیدی در صفحه، آیتم فعال این منو نیز به صورت خودکار تغییر می‌کند. این قابلیت توسط کامپوننت Scroll spy ایجاد شده است. یک مثال:
<body id="articles" data-spy="scroll" data-target=".scrollspy">
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            Scroll spy</h4>
        <div id="articlesindex" class="row">
            <section class="scrollspy clearfix col col-lg-3 hidden-sm">
                <ul class="nav nav-list affix">
                    <li><a href="#item1"><span class="glyphicon glyphicon-user"></span>Item 1</a></li>
                    <li><a href="#item2"><span class="glyphicon glyphicon-user"></span>Item 2</a></li>
                    <li><a href="#item3"><span class="glyphicon glyphicon-user"></span>Item 3</a></li>
                </ul>
                <!-- nav-list -->
            </section><!-- scrollspy -->
            <section class="col col-lg-9">
                <article id="item1" class="media">
                    <h2>
                        item1</h2>
                    <div class="media-body">
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                    </div>
                </article>
                <article id="item2" class="media">
                    <h2>
                        item2</h2>
                    <div class="media-body">
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                    </div>
                </article>
                <article id="item3" class="media">
                    <h2>
                        item3</h2>
                    <div class="media-body">
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                        <p>
                            متن متن متن ............متن متن متن ............متن متن متن .............</p>
                    </div>
                </article>
            </section><!-- artistinfo -->
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
    <script type="text/javascript" src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>


توضیحات:
- کار با ایجاد یک section جدید که حاوی منوی ثابت کنار صفحه است، شروع می‌شود. این section دارای کلاس scrollspy می‌باشد. داخل این section لیست عناوین منو قرار می‌گیرند که ul آن دارای کلاس nav nav-list affix خواهد بود. affix سبب می‌شود تا این لیست در کنار صفحه ثابت نمایش داده شود و همواره نمایان باشد.
- نکته مهم لیست آیتم‌های منو، مقادیر href لینک‌های آن است. این مقادیر باید به id محتوای متناظر اشاره کنند. این محتواها را در ادامه‌ی کار ملاحظه می‌کنید.
- به علاوه اگر به تگ body در ابتدای کار دقت کرده باشید، ویژگی‌های data-spy و هدفی که قرار است تحت نظر قرار گیرد به آن اضافه شده‌است.
- تا اینجا این سیستم کار می‌کند؛ اما اگر صفحه را به بالا و پایین حرکت دهید، پس زمینه آیتم فعال، تغییر رنگ نمی‌دهد. برای این منظور نیاز است، به CSS سفارشی خود، چند سطر ذیل را اضافه کرد:
.scrollspy .nav > li.active{
   background: lightgray;
}


فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample04.zip
 
نظرات مطالب
ساخت منوهای چند سطحی در ASP.NET MVC
با سلام و تشکر به خاطر مطلب مفیدتون

زمانی که منو رو به صورت پویا ایجاد می‌کنیم در هر بار لود صفحه باید اطلاعات مربوط به منو از بانک اطلاعاتی دریافت بشه آیا اطلاعات کش میشه از روش خاصی استفاده میشه که در هربار لود صفحه درخواست به بنک ارسال نشه
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #19
آقای نصیری، آیا راهی هست که این caching به ازای هر کاربر انجام بشه؟ مثلا یک صفحه که پردازش سنگینی داره و به ازای هر کاربر هم اون صفحه خروجی متفاوتی داره، برای یک مدت کش بشه... آیا راهی در خود ASP.NET MVC هست یا اینکه باید خودم چنین ویژگی‌ای رو پیاده سازی کنم؟
(من از سیستم Membership اصلی خود ASP.NET استفاده می‌کنم)
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت ششم - MobX چیست؟
پیش از بحث در مورد «مدیریت حالت»، باید با مفهوم «حالت» آشنا شد. «حالت» در اینجا همان لایه‌ی داده‌های برنامه است. زمانیکه بحث React و کتابخانه‌های مدیریت حالت آن مطرح می‌شود، می‌توان گفت حالت، شیءای است حاوی اطلاعاتی که برنامه با آن سر و کار دارد. برای مثال اگر برنامه‌ای قرار است لیستی از موارد را نمایش دهد، حالت برنامه، حاوی اشیاء متناظری خواهد بود. حالت، بر روی نحوه‌ی رفتار و رندر کامپوننت‌های React تاثیر می‌گذارد. بنابراین مدیریت حالت، روشی است برای ردیابی و مدیریت داده‌های مورد استفاده‌ی در برنامه و تقریبا تمام برنامه‌ها به نحوی نیاز به آن‌را خواهند داشت.
داشتن یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت برای برنامه‌های React بسیار مفید است؛ خصوصا اگر این برنامه پیچیده باشد و برای مثال در آن نیاز به اشتراک گذاری داده‌ها، بین دو کامپوننت یا بیشتر که در یک رده سلسه مراتبی قرار نمی‌گیرند، وجود داشته باشد. اما حتی اگر از یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت استفاده شود، شاید راه حلی را که ارائه می‌کند آنچنان تمیز و قابل انتظار نباشد. با MobX می‌توان از ساختارهای پیچیده‌ی شیءگرا به سادگی استفاده کرد (mutation مستقیم اشیاء در آن مجاز است) و همچنین برای کار با آن به همراه React، نیاز به کدهای کمتری است نسبت به Redux. در اینجا از مفاهیم Reactive programming استفاده می‌شود؛ اما سعی می‌کند پیچیدگی‌های آن‌را مخفی کند. در نام MobX، حرف X به Reactive بودن آن اشاره می‌کند (مانند RxJS) و ob آن از observable گرفته شده‌است. M هم به حرف ابتدای نام شرکتی اشاره می‌کند که این کتابخانه را ایجاد کرده‌است.


خواص محاسبه شده در جاوا اسکریپت

برای کار با MobX، نیاز است تا ابتدا با یکسری از مفاهیم آن آشنا شد؛ مانند خواص محاسبه شده (computed properties). برای مثال در اینجا یک کلاس متداول جاوا اسکریپتی را داریم:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
که در آن از طریق سازنده، دو پارامتر نام و نام خانوادگی دریافت شده و سپس به دو خاصیت جدید، نسبت داده شده‌اند. اکنون برای محاسبه‌ی نام کامل، که حاصل جمع این دو است، می‌توان متد fullName را به این کلاس اضافه کرد. روش کار با آن نیز به صورت زیر است:
const person = new Person('Vahid', 'N');
person.firstName; // 'Vahid'
person.lastName; // 'N'
person.fullName; // function fullName() {…}
اگر بر اساس متغیر person که بیانگر وهله‌ای از شیء Person است، سعی در خواندن مقادیر خواص شیء ایجاد شده کنیم، آن‌ها را دریافت خواهیم کرد. اما ذکر person.fullName (بدون هیچ () در مقابل آن)، تنها اشاره‌گری را به آن متد بازگشت می‌دهد و نه نام کامل را که البته یکی از ویژگی‌های جالب جاوا اسکریپت است و امکان ارسال آن‌را به سایر متدها، به صورت پارامتر میسر می‌کند.
در ES6 برای اینکه تنها با ذکر person.fullName بدون هیچ پرانتزی در مقابل آن بتوان به مقدار کامل fullName رسید، می‌توان از روش زیر و با ذکر واژه‌ی کلیدی get، در پیش از نام متد، استفاده کرد:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
در اینجا هرچند fullName هنوز یک متد است، اما اینبار فراخوانی person.fullName، حاصل جمع دو خاصیت را بازگشت می‌دهد و نه اشاره‌گری به آن متد را.
اگر شبیه به همین قطعه کد را بخواهیم در ES5 پیاده سازی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
function Person(firstName, lastName) {
   this.firstName = firstName;
   this.lastName = lastName;
}

Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
   get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
   }
});
به این ترتیب می‌توان یک خاصیت محاسبه شده‌ی ویژه‌ی ES5 را تعریف کرد.

اکنون فرض کنید قسمتی از state برنامه‌ی React، قرار است خاصیت ویژه‌ی fullName را نمایش دهد. برای اینکه UI برنامه با تغییرات نام و نام خانوادگی، متوجه تغییرات fullName که یک خاصیت محاسباتی است، شود و آن‌را رندر مجدد کند، باید در طی یک حلقه‌ی بی‌نهایت، مدام آن‌را فراخوانی کند و نتیجه‌ی جدید را با نتیجه‌ی قبلی محاسبه کرده و تغییرات را نمایش دهد. اینجا است که MobX یک چنین پیاده سازی‌هایی را به کمک مفهوم decorators، ساده می‌کند.


Decorators در جاوا اسکریپت

تزئین کننده‌ها یا decorators در سایر زبان‌های برنامه نویسی نیز وجود دارند؛ اما پیاده سازی آن‌ها در جاوا اسکریپت هنوز در مرحله‌ی آزمایشی است. Decorators در جاوا اسکریپت چیزی نیستند بجز بیان زیبای higher-order functions.
higher-order functions، توابعی هستند که توابع دیگر را با ارائه‌ی قابلیت‌های بیشتری، محصور می‌کنند. به همین جهت هر کاری را که بتوان با تزئین کننده‌ها انجام داد، همان را با توابع معمولی جاوا اسکریپتی نیز می‌توان انجام داد. یک نمونه از این higher-order functions را در سری جاری تحت عنوان higher-order components با متد connect کتابخانه‌ی react-redux مشاهده کرده‌ایم. متد connect، متدی است که متدهای نگاشت state به props و نگاشت dispatch به props را دریافت کرده و سپس یک کامپوننت را نیز دریافت می‌کند و آن‌را به صورت محصور شده‌ای ارائه می‌دهد تا بجای کامپوننت اصلی مورد استفاده قرار گیرد؛ به یک چنین کامپوننت‌هایی، higher-order components گفته می‌شود.

برای تعریف تزئین کننده‌ها، به نحوه‌ی پیاده سازی Object.defineProperty در مثال فوق دقت کنید:
Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
    enumerable: false,
    writable: false,
    get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
    }
});
در اینجا Person.prototype یک target است. ثابت fullName، یک کلید است. سایر خواص ذکر شده، مانند enumerable، writable و get، تحت عنوان Descriptor شناخته می‌شوند.
در ذیل روش تعریف یک تزئین کننده را مشاهده می‌کنید که دقیقا از یک چنین الگویی پیروی می‌کند:
function decoratorName(target, key, descriptor) {
 // …
}
برای مثال در اینجا روش پیاده سازی تزئین کننده‌ی readonly را ملاحظه می‌کنید:
function readonly(target, key, descriptor) {
   descriptor.writable = false;
   return descriptor;
}
سپس روش اعمال آن به یک خاصیت محاسباتی در کلاس Person به صورت زیر است:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    @readonly get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
ذکر یک تزئین کننده با @ شروع می‌شود. سپس متد fullName را دریافت کرده و نگارش جدیدی از آن‌را بازگشت می‌دهد؛ بطوریکه readonly باشد.


مثال‌هایی از تزئین کننده‌ها

برای نمونه می‌توان تزئین کننده‌ی bindThis@ را طراحی کرد تا کار bind شیء this را به متدهای کامپوننت‌های React انجام دهد و یا کتابخانه‌ای به نام core-decorators وجود دارد که به صورت زیر نصب می‌شود:
> npm install core-decorators
و به همراه این تزئین کننده‌ها می‌باشد:
@autobind
@deprecate
@readonly
@memoize
@debounce
@profile
برای مثال autobind آن، همان کار bind شیء this را انجام می‌دهد. deprecate جهت نمایش یک اخطار، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، جهت گوشزد کردن منسوخ بودن قسمتی از برنامه، استفاده می‌شود.

نمونه‌ی دیگری از این کتابخانه‌ها lodash-decorators است که تعدادی دیگر از تزئین کننده‌ها را ارائه می‌کند.


MobX چگونه کار می‌کند؟

انجام یکسری از کارها با Redux مشکل است؛ برای مثال تغییر دادن یک شیء تو در توی پیچیده که شامل تهیه‌ی یک کپی از آن، اعمال تغییرات و غیره‌است. اما با MobX می‌توان با اشیاء جاوا اسکریپتی به همان صورتی که هستند کار کرد. برای مثال آرایه‌ای را با متدهای push و pop تغییر داد (mutation اشیاء مجاز است) و یا خواص اشیاء را به صورت مستقیم ویرایش کرد، در این حالت MobX اعلام می‌کند که ... من می‌دانم که چه تغییری صورت گرفته‌است. بنابراین سبب رندر مجدد UI خواهم شد.


ایجاد یک برنامه‌ی خالی React برای آزمایش MobX

در اینجا برای بررسی MobX، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app state-management-with-mobx-part1
> cd state-management-with-mobx-part1
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی mobx را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save mobx
البته برای کار با MobX، الزاما نیازی به طی مراحل فوق نیست؛ ولی چون این قالب، یک محیط آماده‌ی کار با ES6 را فراهم می‌کند، به سادگی می‌توان فایل index.js آن‌را خالی کرد و سپس شروع به کدنویسی و آزمایش MobX نمود.


مثالی از MobX، مستقل از React

در اینجا نیز همانند روشی که در بررسی Redux در پیش گرفتیم، ابتدا MobX را به صورت کاملا مستقل از React، با یک مثال بررسی می‌کنیم و سپس در قسمت‌های بعد آن‌را به React متصل می‌کنیم. برای این منظور ابتدا فایل src\index.js را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { autorun, observable } from "mobx";

import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

ReactDOM.render(
  <div>
    <input type="text" id="text-input" />
    <div id="text-display"></div>
    <div id="text-display-uppercase"></div>
  </div>,
  document.getElementById("root")
);

const input = document.getElementById("text-input");
const textDisplay = document.getElementById("text-display");
const loudDisplay = document.getElementById("text-display-uppercase");

console.log({ observable, autorun, input, textDisplay, loudDisplay });
در اینجا یک text-box، به همراه دو div، در صفحه رندر خواهند شد که قرار است با ورود اطلاعاتی در text-box، یکی از آن‌ها (text-display) این اطلاعات را به صورت معمولی و دیگری (text-display-uppercase) آن‌را به صورت uppercase نمایش دهد. روش کار انجام شده هم مستقل از React است و به صورت مستقیم، با استفاده از DOM API و document.getElementById عمل شده‌است. همچنین در ابتدای این فایل، دو import را از کتابخانه‌ی mobx مشاهده می‌کنید.
- با استفاده از observable می‌خواهیم تغییرات یک شیء جاوا اسکریپتی را تحت نظر قرار داده و هر زمانیکه تغییری در شیء رخ داد، از آن مطلع شویم.
برای مثال شیء ساده‌ی جاوا اسکریپتی زیر را در نظر بگیرید:
{
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
}
این شیء دارای دو خاصیت است که یکی معمولی و دیگری به صورت یک خاصیت محاسباتی، تعریف شده‌است. مشکلی که با این شیء وجود دارد این است که اگر مقدار خاصیت value آن تغییر کند، از آن مطلع نخواهیم شد تا پس از آن برای مثال در مورد رندر مجدد DOM، تصمیم گیری شود. چون از دیدگاه React، مقدار ارجاع به این شیء با تغییر خواص آن، تغییری نمی‌کند. به همین جهت اگر نحوه‌ی مقایسه، بر اساس مقایسه‌ی ارجاعات به اشیاء باشد (strict === reference check)، چون شیء تغییر یافته نیز به همان شیء اصلی اشاره می‌کند، بنابراین دارای ارجاع یکسانی خواهند بود و سبب رندر مجدد DOM نمی‌شوند.
به همین جهت اینبار شیء فوق را توسط یک observable ارائه می‌دهیم، تا بتوانیم به تغییرات خواص آن گوش فرا دهیم:
const text = observable({
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
});
در ادامه یک EventListener را به text-box تعریف شده اضافه کرده و در رخ‌داد keyup آن، سبب تغییر خاصیت value شیء text فوق، بر اساس مقدار تایپ شده می‌شویم:
input.addEventListener("keyup", event => {
   text.value = event.target.value;
});
اکنون چون شیء text، یک observable است، هر زمانیکه که خاصیتی از آن تغییر می‌کند، می‌خواهیم بر اساس آن، DOM را به صورت دستی به روز رسانی کنیم. برای اینکار نیاز به متد autorun دریافتی از mobx خواهیم داشت:
autorun(() => {
   textDisplay.textContent = text.value;
   loudDisplay.textContent = text.uppercase;
});
هر زمانیکه شیء observable ای که داخل متد autorun تحت نظر قرار گرفته شده، تغییر کند، سبب اجرای callback method ارسالی به آن خواهد شد. برای مثال در اینجا چون text.value را به event.target.value متصل کرده‌ایم، هربار که کلیدی فشرده می‌شود، سبب بروز تغییری در خاصیت value خواهد شد. در نتیجه‌ی آن، autorun اجرا شده و مقادیر درج شده‌ی در divهای صفحه را بر اساس خواص value و uppercase شیء text، تغییر می‌دهد:

برای آزمایش آن، برنامه را اجرا کرده و متنی را داخل textbox وارد کنید:


نکته‌ی جالب اینجا است که هرچند فقط خاصیت value را تغییر داده‌ایم (تغییر مستقیم خواص یک شیء؛ بدون نیاز به ساخت یک clone از آن)، اما خاصیت محاسباتی uppercase نیز به روز رسانی شده‌است.

زمانیکه mobx را به یک برنامه‌ی React متصل می‌کنیم، قسمت autorun، از دید ما مخفی خواهد بود. در این حالت فقط یک شیء معمولی جاوا اسکریپتی را مستقیما تغییر می‌دهیم و ... در نتیجه‌ی آن رندر مجدد UI صورت خواهد گرفت.


یک observable چگونه کار می‌کند؟

در اینجا یک شبه‌کد را که بیانگر نحوه‌ی عملکرد یک observable است، مشاهده می‌کنید:
const onChange = (oldValue, newValue) => {
  // Tell MobX that this value has changed.
}

const observable = (value) => {
  return {
    get() { return value; },
    set(newValue) {
      onChange(this.get(), newValue);
      value = newValue;
    }
  }
}
یک observable هنگامیکه شی‌ءای را در بر می‌گیرد. هر زمانیکه مقدار جدیدی را به خاصیتی از آن نسبت دادیم، سبب فراخوانی متد onChange شده و به این صورت است که کتابخانه‌ی MobX متوجه تغییرات می‌گردد و بر اساس آن امکان ردیابی تغییرات را میسر می‌کند.


کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-with-mobx-part1.zip
نظرات مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم
برای سناریویی که تصاویر زیادی لازم است در هر بار واکشی ( مانند یک گالری تصاویر که حجم آنها بالاتر از 256 کیلو بایت) نمایش داده شوند، آیا باز هم استفاده از این روش پیشنهاد میشود؟ با توجه به اینکه به دلیل اجرای کوئری برای واکشی بایت‌های مرتبط با هرکدام از فایل‌ها نسبت به حالت استفاده از فایل سیستم معمولی کند‌تر خواهد بود.
البته با در نظر گرفتن مباحث کشینگ.
مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
در قسمت قبل، اولین کامپوننت React خود را ایجاد کردیم و سپس جزئیات بیشتری از عبارات JSX را مانند نحوه‌ی تعریف المان‌های مختلف و تنظیم مقادیر ویژگی‌های آن‌را بررسی کردیم. در ادامه‌ی همان مثال، در این قسمت، نحوه‌ی نمایش لیست‌ها و تعریف و مدیریت رویدادها را در کامپوننت‌های React، بررسی می‌کنیم.


نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننت‌های React

فرض کنید می‌خواهیم لیستی از تگ‌ها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا داده‌های مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };
اکنون می‌خواهیم tags را توسط المان‌های ul و ui رندر کنیم. اگر با Angular کار کرده باشید، به همراه یک دایرکتیو ngFor است که توسط آن می‌توان یک حلقه را در قالب جاری، پیاده سازی و رندر کرد. اما در React و عبارات JSX، چیزی به نام مفهوم حلقه‌ها وجود خارجی ندارد؛ چون JSX یک templating engine نیست. فقط بیان ساده‌ی المان‌هایی است که قرار است توسط کامپایلر Babel به کدهای جاوا اسکریپتی ترجمه شوند. بنابراین اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه می‌توان لیستی از عناصر را در اینجا رندر کرد؟
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا می‌توان توسط متد map، هر المان آرایه‌ی تگ‌ها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        <ul>
          {this.state.tags.map(tag => (
            <li>{tag}</li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
در این مثال، داخل المان ul، با یک {} شروع می‌کنیم تا بتوان به صورت پویا به مقدار آرایه‌ی this.state.tags دسترسی پیدا کرد. سپس متد map را بر روی این آرایه فراخوانی می‌کنیم. متد map، هر عضو آرایه‌ی tags را به callback function آن ارسال کرده و خروجی آن‌را به صورت یک عبارت JSX که در نهایت به یک المان جاوا اسکریپتی خالص ترجمه خواهد شد، تبدیل می‌کند. این فرآیند سبب رندر لیست tags می‌شود:


هرچند اکنون لیستی از تگ‌ها در مرورگر رندر شده‌اند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شده‌است. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه می‌کنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
البته در مثال ما تگ‌ها منحصربفرد هستند؛ بنابراین استفاده‌ی از آن‌ها به عنوان key، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. در یک برنامه‌ی مفصل‌تر، تگ‌ها می‌توانند شیء بوده و هر شیء دارای خاصیت id باشد که در این حالت فرضی می‌توان از tag.id به عنوان key استفاده کرد. همچنین باید دانست که این key فقط نیاز است در لیست ul، منحصربفرد باشد و نیازی نیست تا در کل DOM منحصربفرد باشد.


رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React

در اینجا می‌خواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگ‌ها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المان‌ها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
  renderTags() {
    if (this.state.tags.length === 0) {
      return <p>There are no tags!</p>;
    }

    return (
      <ul>
        {this.state.tags.map(tag => (
          <li key={tag}>{tag}</li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
یک روش حل این مساله، نوشتن متدی است که به همراه یک if/else است. در اینجا اگر آرایه‌ی تگ‌ها، دارای عنصری نبود، یک پاراگراف متناظر نمایش داده می‌شود، در غیراینصورت همان قسمت رندر لیست تگ‌ها را که توسعه دادیم، بازگشت می‌دهیم. بنابراین این متد، دو خروجی JSX را بسته به شرایط مختلف می‌تواند داشته باشد. سپس از این متد به صورت {()this.renderTags} در متد render اصلی استفاده می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        {this.renderTags()}
      </div>
    );
  }
برای آزمایش آن هم یکبار آرایه‌ی tags را به نحو زیر خالی کنید:
  state = {
    count: 0,
    tags: []
  };

روش دوم حل این نوع مساله‌ها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
ابتدا شرط مدنظر نوشته می‌شود، سپس پیامی را که باید در این حالت ارائه شود، پس از && می‌نویسیم. در مثال فوق اگر آرایه‌ی tags خالی باشد، پیامی نمایش داده می‌شود.
اما این روش چگونه کار می‌کند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کرده‌ایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشته‌ای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبان‌های برنامه نویسی، می‌توان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشته‌ی خالی به false تعبیر می‌شود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر می‌شوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت می‌دهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر می‌شود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت می‌دهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.


مدیریت رخ‌دادها در React


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، رخ‌دادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه می‌نویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نام‌ها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخ‌دادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع می‌شود:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!");
  }
سپس ارجاعی از این متد را (نه فراخوانی آن‌را)، به خاصیت برای مثال onClick ارسال می‌کنیم:
<button
    onClick={this.handleIncrement}
    className="btn btn-secondary btn-sm"
>
    Increment
</button>
اگر دقت کنید، onClick، ارجاع this.handleIncrement را دریافت کرده‌است (یعنی بدون () ذکر شده‌است) و نه فراخوانی این متد را (با ذکر ()).
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، یک console.log صورت می‌گیرد.

در ادامه می‌خواهیم در این رخ‌دادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ می‌کنیم:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
پس از ذخیره‌ی فایل و اجرای برنامه، اینبار با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بلافاصله خطای «Uncaught TypeError: Cannot read property 'state' of undefined» در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود. عنوان می‌کند که شیء this در این متد، undefined است؛ بنابراین امکان خواندن خاصیت state از آن وجود ندارد.


bind مجدد شیء this در رخ‌دادگردان‌های React

در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا می‌خواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، متفاوت رفتار می‌کند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی می‌شود، this می‌تواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز می‌گرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیش‌فرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت می‌دهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت می‌دهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت می‌کنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
  constructor() {
    super();
    console.log("constructor", this);
    this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this);
  }
زمانیکه شیءای از نوع کلاس جاری ایجاد می‌شود، متد constructor آن نیز فراخوانی خواهد شد. در این مرحله دسترسی کاملی به شیء this وجود دارد که نمونه‌ی آن‌را با console.log نوشته شده می‌توانید آزمایش کنید. در اینجا چون کامپوننت جاری از کلاس Component مشتق شده‌است، پیش از دسترسی به شیء this، نیاز است سازنده‌ی کلاس پایه توسط متد super فراخوانی شود. اکنون که به this دسترسی داریم، می‌توان توسط متد bind، مقدار شیء this شیءای دیگر مانند this.handleIncrement را تنظیم مجدد کنیم (متدها نیز در جاوا اسکریپت شیء هستند). خروجی آن، یک وهله‌ی جدید از شیء handleIncrement است که this آن اینبار به وهله‌ای از شیء جاری اشاره می‌کند. به همین جهت خروجی آن‌را به this.handleIncrement انتساب می‌دهیم تا مشکل تعریف نشده بودن this آن برطرف شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود.


این یک روش است که کار می‌کند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمی‌کنند؛ بلکه آن‌را به ارث می‌برند. بنابراین ابتدا کدهای سازنده‌ی فوق را حذف می‌کنیم (چون دیگر نیازی به آن‌ها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function می‌کنیم:
  handleIncrement = () => {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
به این ترتیب با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مجددا همان خروجی تصویر قبلی را دریافت می‌کنیم؛ این روش ساده‌تر و تمیزتر است و نیازی به rebind دستی تک تک رویدادگردان‌های کامپوننت جاری در این حالت وجود ندارد.


به روز رسانی state در کامپوننت‌های React

اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌خواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آن‌را افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آن‌ها در UI، مستقیما تغییر نمی‌دهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
  handleIncrement = () => {
    this.state.count++;
  };
اگر تغییر فوق را اعمال و سپس برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment ... اتفاقی رخ نمی‌دهد! رفتار React با Angular متفاوت است و در اینجا هرچند توسط فراخوانی {()this.formatCount} کار نمایش خاصیت count انجام می‌شود، اما به ظاهر، تغییرات مقدار count، به عبارات JSX متصل نیست. در کامپوننت‌های Angular اگر مقدار خاصیتی را تغییر دهید و اگر این خاصیت در قالب آن کامپوننت، به آن خاصیت bind شده باشد، شاهد به روز رسانی آنی UI خواهید بود (Change Detection آنی و به ازای هر تغییری)؛ اما در React خیر. هرچند در همان Angular هم توصیه می‌شود که از حالت changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush برای رسیدن به حداکثر کارآیی نمایشی کامپوننت‌ها استفاده شود؛ حالت OnPush در Angular، به روش تشخیص تغییرات React که در ادامه توضیح داده می‌شود، بیشتر شبیه است.

در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مقدار count افزایش یافته‌است، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمی‌کنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:
  Line 33:5:  Do not mutate state directly. Use setState()  react/no-direct-mutation-state

برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام می‌کنیم که state تغییر کرده‌است (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبه‌ی تغییرات کرده و در نتیجه قسمت‌های متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی می‌کند.
زمانیکه از متد setState استفاده می‌کنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه می‌شوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی می‌کنند:
  handleIncrement = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
در اینجا به متد this.setState که از قسمت extends Component جاری به ارث رسیده‌است، یک شیء را با خاصیت count و مقدار جدیدی، ارسال می‌کنیم.
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار می‌کند! چون React از تغییرات مطلع شده‌است:


وقتی state تغییر می‌کند، چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟

با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام می‌کنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار می‌دهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شده‌است. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار می‌دهد و محاسبه می‌کند که در اینجا دقیقا کدام المان‌ها نسبت به قبل تغییر کرده‌اند. برای نمونه در اینجا تشخیص می‌دهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده می‌شود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی می‌کند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المان‌های حاصل از متد render را).
این مورد را می‌توان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد:



ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان

تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شده‌است. فرض کنید در یک برنامه‌ی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمی‌توان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شده‌است.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی می‌کند:
  doHandleIncrement = () => {
    this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" });
  };
و در این حالت برای مثال متد handleIncrement یک شیء را پذیرفته‌است:
  handleIncrement = product => {
    console.log(product);
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
سپس بجای تعریف onClick={this.handleIncrement}، از متد doHandleIncrement استفاده خواهیم کرد؛ یعنی onClick={this.doHandleIncrement}

هرچند این روش کار می‌کند، اما بیش از اندازه طولانی شده‌است. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
یعنی کل arrow function مربوط به doHandleIncrement را داخل onClick قرار می‌دهیم و چون یک سطری است، نیازی به ذکر {} و سمی‌کالن انتهای آن‌را هم ندارد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip
مطالب
دو نکته کوتاه در مورد RSS های فارسی

اولین نکته مربوط به تاریخ هر مدخل (entry) می‌شود. این تاریخ نباید شمسی باشد! این تاریخ باید حتما استاندارد باشد. عموما یکی از دو استاندارد زیر باید مورد استفاده قرار گیرد:


RFC #822
http://www.ietf.org/rfc/rfc0822.txt
Standard for ARPA Internet Text Messages (Date and Time Specification)

RFC #3339
http://www.ietf.org/rfc/rfc3339.txt
Date and Time on the Internet (Timestamps)


برای مثال در دات نت برای تولید این فرمت استاندارد می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
DateTime.Now.ToUniversalTime().ToString("r")

متاسفانه بسیاری از برنامه نویس‌های هم وطن این نکته را رعایت نمی‌کنند و برنامه‌های فیدخوان را دچار مشکل می‌کنند. (برای نمونه برنامه معروف feedDemon تاریخ چند سال پیش را ثبت خواهد کرد و در به روز رسانی و دنبال کردن مطالب سایت مورد نظر دچار مشکل خواهد شد)

چند مثال از این دست: (سورس صفحه را در مرورگر مطالعه نمائید)
http://www.faradade.com/Xml/RSS.xml
و یا
http://www.ayande.ir/atom.xml
و یا
http://www.tci-sk.ir/Rss.aspx
(ایشان بهتر است علاوه بر این مورد، از XmlTextWriter استفاده کنند و خروجی را به صورت یک فایل xml و نه html در مرورگر Flush کنند)

و یا بدتر از این بعضی از سایت‌ها آموزش‌های غلطی را هم ارائه می‌دهند:
http://www.faradade.com/Article.aspx?code=a726ae6a-f8e1-4b29-88b4-8e7a04e6d06d
به قسمت pubDate دقت کنید.
مطابق معمول این آموزش الان در 200 سایت کپی و پیست شده! عنوان آموزش را در گوگل جستجو کنید!
این کد آموزش داده شده یک ایراد دیگر هم دارد. آیا الزامی دارد که حتما قسمت con.Close به همین ترتیب نوشته شده اجرا شود؟ اگر این بین خطایی رخ دهد تکلیف این کانکشن باز و سایر موارد چه خواهد شد؟ کلا استفاده از try و finally و یا استفاده از using را برای چه هدفی اختراع کرده‌اند؟

و یا بعضی از سایت‌ها این مورد را رعایت می‌کنند اما به صورت نصفه و نیمه. برای مثال: (تاریخ ارائه شده کامل نیست. بنابراین استاندارد تلقی نخواهد شد)
http://www.srco.ir/Articles/RSSArticles.xml

برای آزمایش میزان استاندارد بودن خروجی فید خود می‌توان از سرویس زیر استفاده کرد:
http://validator.w3.org/feed/

مطلب دیگر ایراد نیست بلکه نکته‌ای است که حداقل از IE7 به بعد رعایت می‌شود:
لطفا زبان فید را مشخص کنید! بله، اگر این مورد را مشخص کنید، از IE7 به بعد فید فارسی به صورت خودکار از راست به چپ نمایش داده می‌شود و این امر سبب سهولت خواندن مطالب فارسی سایت شما خواهد شد.
مشاهده اصل مطلب که توسط یکی از اعضای تیم مربوطه مایکروسافت نوشته شده:
مشاهده

اصلاحیه برای RSS فارسی:
<language>fa-IR</language>

و برای Atom فارسی:
<feed xml:lang="fa">

و اگر می‌خواهید خروجی استانداردی داشته باشید، کتابخانه سورس باز زیر توصیه می‌شود:
http://www.codeplex.com/Argotic

با تشکر از همکاری شما!

اشتراک‌ها
ساخت اصولی تصاویر گرد با CSS

امروزه استفاده از تصاویر گرد در قالب‌های برای نمایش تصاویری چون آواتارها و عکس‌های پرسنلی و ... به شدت زیاد شده است ولی چه خوب است که اینکار را با عمال سلیقه بیشتری انجام دهیم و به یک گرد کردن ساده اکتفا نکنیم.

ساخت اصولی تصاویر گرد با CSS