[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
کنترلهای زیر جهت ورود اطلاعات در ویرایشگر پشتیبانی میشوند:
- text
- textarea
- select
- date
- datetime
- dateui
- combodate
- html5types
- checklist
- wysihtml5
- typeahead
- typeaheadjs
- select2
clear | دکمهای جهت حذف محتوای کادر متنی است. مقدار پیش فرض آن true است. |
escape | برای
دفاع در برابر کدهای مخرب html به کار میرود و کاراکترهای مدنظر را در صورت
true بودن غیرفعال میکند. البته اگر از خاصیت display استفاده کنید این
گزینه تاثیرش را از دست خواهد داد. |
inputclass | یک کلاس css را به کادر متنی اعمال میکند. |
placeholder | مقدار داده شده را در صورتی که کادر متنی خالی باشد، نشان میدهد. |
tpl | به معنی یک قالب. شما میتوانید کد html تگ input خود را وارد کنید؛ ولی توصیه نمیشود. |
TextArea
همان خاصیتهای قبلی را دارد بعلاوه rows که نمایانگر مقدار ارتفاع آن است.
select
خاصیتهای escape,input,class و tpl را دارد بهعلاوه خاصیتهای زیر:
prepend | همانند گزینه پایینی است ولی قبل از آن دادههای خود را اضافه میکند. |
source | از
آنجا که یک لیست، لیستی از آیتمها را دارد و کاربر یکی از آنها را
انتخاب میکند، این بخش، منبع آیتمها را معرفی میکند. این خاصیت چهار نوع
داده میپذیرد: آرایه یا شیءایی از مقادیر. تابعی که بعد از انجام هر عملی،
اطلاعات به آن پاس میشوند و یا از نوع رشته که این رشته یک آدرس سمت سرور
است که با درخواست از آن آدرس، اطلاعات را دریافت میکند. |
sourceCache | اگه خاصیت بالا با آدرسی پر شده باشد که از سمت سرور بخواند، در دفعات بعدی مقدار دریافتی را از کش خواهد خواند. |
sourceError | یک پیام خطا هنگام بارگزاری اطلاعات |
sourceOptions | در
صورتیکه قصد اضافه کردن پارامتری را به درخواست ایجکسی دارید. یک شیء از پارامترها را به آن
نسبت میدهیم و برای رونویسی پارامترها از یک تابع استفاده میکنیم که نحوهی تغییرات را قبلا در جدول شماره یک دیدهاید. |
date
خاصیتهای مشترک قبلی : tpl,input,class,escape و clear است.
datepicker | پیکربندی تقویم را بر عهده دارد. برای اطلاعات بیشتر در مورد پیکربندی تقویم به این لینک مراجعه فرمایید.{ weekStart: 0, startView: 0, minViewMode: 0, autoclose: false } |
format | قالب بندی فرمت تاریخ جهت ارسال به سرور\ حالت پیش فرض yyyy-mm-dd مقادیری که میتوان به کار برد: yy yyyy mm m dd d |
viewformat | این فرمت هنگام نمایش به کار میآید و در صورتیکه مقدار عنصر در این قالب نباشد، آن را تبدیل میکند. |
datetime در بوت استراپ
کاملا مشترک با مورد قبلی.
dateUI
مختص JqueryUI است و کاملا مشترک با مورد قبلی.
combodate
موارد مشترک قبلی را دارد ولی به جای خاصیت datepicker از combodate استفاده میشود که پیکربندی آن در این لینک قرار دارد.
نوعهای HTML 5
شامل موارد زیر است:
- password
- url
- tel
- number
- range
- time
خاصیتهای ذکر شده در مورد نوع text، در مورد آنها نیز صدق میکند.
checklist
همانند نوع select است؛ فقط خاصیت separator را دارد که کارش جدا کردن مقادیر است و مقدار پیش فرض آن علامت ',' است.
wysihtml5
سورس و دمو ی این نوع ادیتور که بر پایهی بوت استرپ بنا شده است و زحمت اضافه کردن کتابخانهها به صفحه، بر عهده شماست.
مداخل زیر را به طور دستی به صفحه اضافه کنید:
<link href="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/bootstrap-wysihtml5-0.0.2.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link> <script src="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/wysihtml5-0.3.0.min.js"></script> <script src="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/bootstrap-wysihtml5-0.0.2.min.js"></script>
<script src="js/inputs-ext/wysihtml5/wysihtml5.js"></script>
typeahead
این گزینه فقط مختص بوت استرپ 2 است و یک کنترل autocomplete به شمار میآید. منبع دادههای آن از طریق خاصیت source به دو صورت آرایه و object تامین میگردد.
['text1', 'text2', 'text3' ...] //or [{value: 1, text: "text1"}, {value: 2, text: "text2"}, ...]
typeaheadjs
همانند قبلی است و بر اساس twitterBootstrap است و شامل همان خصوصیات قبلی است. تنها خصوصیت typeahead آن است که باید از این پیکربندی استفاده کنید.
Select2
این المان بر اساس این کتابخانه سورس باز ایجاد میشود. و مستندات آن شامل جزئیات و پیکربندی آن میشود. برای معرفی آن فایلهای زیر را به صفحه معرفی کنید.
<link href="select2/select2.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link> <script src="select2/select2.js"></script>
<link href="select2-bootstrap.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link>
نکته: در حال حاضر خاصیت autotext روی این المان جواب نمیدهد و میتوانید از خاصیت data-value به جای آن استفاده کنید.
قالبی نو برای ویرایشگر
ویرایشگر فعلی ما به خصوص در بوت استرپ، ظاهر فوق العادهای دارد. ولی اگر بازهم مایل به تغییر و رونویسی هستید، این امکان فراهم شده است.
fn.editableform.template$
مقدار پیش فرض آن که حتما باید شامل تگ فرم و کلاسهای مدنظر باشد:
<form> <div> <div><div></div><div></div></div> <div></div> </div> </form>
- control-group
- editable-input
- editable-buttons
- editable-error-block
fn.editableform.buttons$
<button type="submit">ok</button> <button type="button">cancel</button>
و نهایتا جهت تغییر loading
fn.editableform.loading$
<div></div>
گاهی اوقات نیاز است که خصوصیات این ویرایشگر را در شرایط متغیر صفحه کنترل کنیم، برای مثال گاهی پیش میآید که بخواهید در یک شرایط خاص ویرایشگر یک المان خاص را غیرفعال کنید. کد زیر مثال این تغییرات است.
$('#favsite').editable('option', 'disabled', false);
متدها و رویدادها
متدهایی که روی آن قابل اجراست:
editable | ویرایشگر را بر اساس مقادیر اولیه روی عنصر مشخص شده فعال میکند. |
() activate | فوکوس را به input ویرایشگر باز میگرداند. |
() destory | حذف ویژگی ویرایش از روی عنصر |
() disable | غیرفعال کردن ویرایشگر |
() enable | فعال سازی آن |
()getvalue | باعث بازگردانی
مقدار جاری همه عناصر توسط شیء جفت کلید مقدار میشود و عناصری که شامل
متن یا مقداری نیستند، از آن حذف میشوند. در صورتیکه قصد دارید مقدار تنها
یک عنصر قابل دریافت باشد، با خاصیت isSingle آن را true کنید. $('#username, #fullname').editable('getValue'); //result: { username: "superuser", fullname: "John" } //isSingle = true $('#username').editable('getValue', true); //result "superuser" |
()hide | مخفی کردن تگ فرم ویرایشگر |
(option(key,value | تغییر خصوصیات یک عنصر که در بالا هم نمونه کد آن را دیدیم. |
(setvalue(value,convertStr | ست کردن مقدار جدید کنترل و پارامتر دوم وضعیت تبدیل این مقدار به فرمت داخلی است که برای آن تعریف شده است مثل date |
() show | نمایش ویرایشگر |
( submit(options | در
صورتی که خاصیت ارسال خودکار به سمت سرور را غیر فعال کرده باشید، با این
گزینه میتوانید همه اطلاعات و تغییرات را ارسال کنید. برای ایجاد فرم بر
اساس ویرایشگرها و ارسال اطلاعات با کلیک بر روی دکمه submit کاربرد دارد. یک مثال
در این زمینه . پارامترهای options به شرح زیر هستند: url data ajaxoptions (error(obj (success(obj,config از نسخه 1.5.1 میتوان این گزینه را به راحتی روی یک المان خاص هم صدا زد: $('#username').editable('submit') |
() toggle | کدی که صدا زده میشود بین دو وضعیت show و hide سوئیچ میکند. |
() toggleDisabled | تغییر وضعیت بین دو حالت enable و disable |
() validate | انجام اعتبارسنجی بر روی همه کنترل ها.$('#username, #fullname').editable('validate'); // possible result: { username: "username is required", fullname: "fullname should be minimum 3 letters length" } |
رویدادها
hidden | این
رویداد زمانی رخ میدهد که ویرایشگر دیگر قابل مشاهده نیست و شامل دو پارامتر
event و reason است. reason دلیل اینکه چرا ویرایشگر از دید خارج شده است
را با یکی از گزینههای زیر مشخص میکند. save cancel onblur nochange manual $('#username').on('hidden', function(e, reason) { if(reason === 'save' || reason === 'cancel') { //auto-open next editable $(this).closest('tr').next().find('.editable').editable('show'); } }); |
init | موقعی صدا زده میشود که متد editable روی عنصر صدا زده میشود و به یاد داشته باشید که این رویداد باید قبل از آن ست شده باشد.$('#username').on('init', function(e, editable) { alert('initialized ' + editable.options.name); }); $('#username').editable(); |
save | موقعی
که مقدار جدید، با موفقیت تایید میشود. دو پارامتر event و params را باز
میگرداند که params شامل دو خصوصیت newValue و response است که به ترتیب
مقدار جدید و اطلاعات برگشت داده شده از درخواست آژاکس است.$('#username').on('save', function(e, params) { alert('Saved value: ' + params.newValue); }); |
shown | موقعیکه ویرایشگر نمایش مییابد و فرم با موفقیت رندر شده است. برای اشیایی چون select باید صبر کنید تا مقادیر آنها بارگذاری شوند.$('#username').on('shown', function(e, editable) { editable.input.$input.val('overwriting value of input..'); }); |
حل مشکل این ابزار در کندو
موقعیکه من این ابزار را بر روی treeview قرار دادم، به این مشکل برخوردم که اطراف پنجره باز شده، توسط حاشیههای treeview محدود شده است و مطابق شکل زیر قسمتهایی از آن دیده نمیشود. به همین علت cssهای کندو را به اندازه یک خط ویرایش کردم.
برای حل این مشکل فایل kendo.common-xxx را باز کنید. xxx بر اساس قالبی که برای کندو انتخاب کردهاید، میتواند متفاوت باشد. در مثالهای کندو عموما این xxx به نام default شناخته میشود یا برای مثال من، bootstrap بود.
بعد از اینکه باز کردید، به دنبال چنین استایلی بگردید:
div.k-treeview{ border-width: 0px; background: transparent none repeat scroll 0px center; overflow: auto; white-space: nowrap; }
overflow: auto;
نکته بعدی اینکه وقتی ویرایشگر در حالت popup قرار میگیرد، مقدار خاصیت title نمایش مییابد که عموما با مضامینی چون "کلمه جدید را وارد نمایید" و ... پر میشود که به طور پیش فرض سمت چپ قرار گرفته است. کد زیر را در صفحه وارد کنید تا متن در سمت راست قرار بگیرد:
.popover-title { text-align: right; }
Install-package Microsoft.FeatureManagement.AspNetCore
[FeatureGate("chat")] public class ChatController : Controller { public IActionResult Index() { // do sth } }
[FeatureGate("feature1", "feature2")] public class ChatController : Controller { public IActionResult Index() { // do sth } }
"FeatureManagement": { "feature1": true, "feature2": false },
public enum RequirementType { // // Summary: // The enabled state will be attained if any feature in the set is enabled. Any = 0, // // Summary: // The enabled state will be attained if all features in the set are enabled. All = 1 }
[FeatureGate(RequirementType.Any,"feature1", "feature2","feature3")] public class ChatController : Controller { public IActionResult Index() { // do sth } }
@addTagHelper *, Microsoft.FeatureManagement.AspNetCore // put this line in _ViewImports <feature name="feature1,feature2,feature3"> <li> <a asp-area="" asp-controller="Chat" asp-action="index">Stay in contact</a> </li> </feature>
public class RedirectDisabledFeatureHandler : IDisabledFeaturesHandler { public Task HandleDisabledFeatures(IEnumerable<string> features, ActionExecutingContext context) { context.Result = new RedirectResult("url"); return Task.CompletedTask; } }
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddFeatureManagement().UseDisabledFeaturesHandler(new RedirectDisabledFeatureHandler()); ; }
و امکان اینکه فرد با کلیک روی لینک محتوای فایلهای css و js رو نبینه .
با تشکر .
در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامههای تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژهی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده میرویم.
ابتدا پروژهی WCF را شروع میکنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژهی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :
[ServiceContract] public interface IScannerService { [OperationContract] [WebInvoke(Method = "GET", BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped, RequestFormat = WebMessageFormat.Json, ResponseFormat = WebMessageFormat.Json, UriTemplate = "GetScan")] string GetScan(); }
public class ScannerService : IScannerService { public string GetScan() { // TODO Add code here } }
بر روی پروژهی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینهی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژهی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر میشود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار میدهیم.
using WIA;
public string GetScan() { var imgResult = String.Empty; var dialog = new CommonDialogClass(); try { // نمایش فرم پیشفرض اسکنر var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType); // ذخیره تصویر در یک فایل موقت var filename = Path.GetTempFileName(); image.SaveFile(filename); var img = Image.FromFile(filename); // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg); } catch { // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی // بازگردانده میشود که به معنای نبود تصویر میباشد } return imgResult; }
CommonDialogClass کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر میباشد و متدهای مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار میدهد که بسته به نیاز خود میتوانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage میباشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش میدهد و کاربر از طریق آن میتواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :
و سپس فرم پیش فرض اسکنرهای TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش میدهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاههای Feeder یا Flated انتخاب گردند.
خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile میباشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال مینماییم.
کدهای کلاس کمکی ImageHelper:
public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format) { if (image != null) { using (MemoryStream ms = new MemoryStream()) { // Convert Image to byte[] image.Save(ms, format); byte[] imageBytes = ms.ToArray(); // Convert byte[] to Base64 String string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes); return base64String; } } return String.Empty; }
این مثال به سادهترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده میکنید، میتوانید از کدهای آن استفاده کنید.
جهت رفع این خطا، در قسمت Referenceهای پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Propertiesهای آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل میشود.
به سراغ پروژهی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس میرویم. میتوانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده میکنیم.
یک پروژهی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژهی قبلی رفته و dllهای آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019"); private ServiceHost _host;
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه مینماییم:
private void Form1_Load(object sender, EventArgs e) { _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress); _host.Open(); } private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e) { _host.Close(); }
فایل App.Config پروژهی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <configuration> <startup> <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" /> </startup> <system.serviceModel> <behaviors> <serviceBehaviors> <behavior name="BehaviourMetaData"> <serviceMetadata httpGetEnabled="true" /> </behavior> </serviceBehaviors> </behaviors> <services> <service name="WcfServiceScanner.ScannerService" behaviorConfiguration="BehaviourMetaData"> <endpoint address="" binding="basicHttpBinding" contract="WcfServiceScanner.IScannerService" /> </service> </services> </system.serviceModel> </configuration>
اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.
به سراغ پروژهی بعدی، یعنی وب سایت خود میرویم. یک پروژهی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه میکنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت میباشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحهی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a> <img src="" id="img-scanned" /> <script> $("#get-scan").click(function () { var url = 'http://localhost:6019/'; $.get(url, function (data) { $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64, "+ data.GetScanResult); }); }); </script>
راه حلهای زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژهی ما جوابگو نمیباشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژهی WCF Service میباشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector { Dictionary<string, string> requiredHeaders; public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers) { requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>(); } public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext) { var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty; if (httpRequest.Method.ToLower() == "options") instanceContext.Abort(); return httpRequest; } public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState) { var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty; var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty; foreach (var item in requiredHeaders) { httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value); } var origin = httpRequest.Headers["origin"]; if (origin != null) httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin); var method = httpRequest.Method; if (method.ToLower() == "options") httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent; } } // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get // CORS support in that service [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)] public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior { #region IServiceBehavior Members void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters) { } void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase) { var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>(); //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*"); requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS"); requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type"); requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true"); foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers) { foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints) { ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders)); } } } void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase) { } #endregion }
using System.ServiceModel; using System.ServiceModel.Channels; using System.ServiceModel.Description; using System.ServiceModel.Dispatcher;
[CORSSupportBehavior] public class ScannerService : IScannerService {
کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژهی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامهی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده میکنید که با زدن دکمهی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش میدهد که پس از زدن دکمهی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحهی وب سایت نمایش داده میشود.
ASP.NET MVC #5
بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به Viewهای مرتبط با آن
در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا میتوان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی میتوان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلرها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شدهاند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه میدهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کردهایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کردهایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روشهای زیر میتوان استفاده کرد:
الف) استفاده از اشیاء پویا
ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را میتوان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}
این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>
در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا میباشد که این مقداری است که میخواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آنرا در حین پردازش صفحه نمایش دهی.
ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View
هر پروژه جدید MVC به همراه پوشهای به نام Models است که در آن میتوان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه میکنیم:
namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}
اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال میکنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل میتواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};
return View(employee);
}
}
}
امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:
ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)
اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>
میتوان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آنرا در اینجا ملاحظه میکنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:
@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>
در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین میگردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر میشود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا میداند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته میشود؛ چون View دقیقا میداند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روشهای مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمیکند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه سادهتری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدلهای برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:
using System.Collections.Generic;
namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}
سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.
public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}
برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:
تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن میخواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمیکنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکردهاید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آنرا پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.
ج) استفاده از ViewDataDictionary
ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشتهای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیءایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:
public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }
این روش در نگارشهای اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:
using System;
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}
و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>
یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده میشود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش میدهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور میتوان نوشت:
@Html.Raw(myString)
و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>
به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.
د) استفاده از TempData
TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:
public TempDataDictionary TempData { get; set; }
TempData در پشت صحنه از سشنهای ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده میکند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامههای ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته شدهاند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه میشوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته میشود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت است با برنامههای معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین میگردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمیشود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه میگردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشنها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی میکنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:
using System;
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}
public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}
در همان HomeController دو متد جدید به نامهای InsertData و ShowError اضافه شدهاند. در متد InsertData ابتدا بررسی میشود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که میخواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در سادهترین حالت مثلا میتواند به صورت زیر باشد:
@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}
<h2>Error</h2>
@ViewBag.Error
برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.
نکتهای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار میگیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل میشود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر میشود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا میشود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آنرا true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:
'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1'
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1
البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امنترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.
و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شدهاند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصلهها از جامعه برنامه نویسها است، تغییر کرده است (^ و ^).
static void Main(string[] args) { var configuration = new Raven.Database.Config.RavenConfiguration() { AccessControlAllowMethods = "All", AnonymousUserAccessMode = Raven.Database.Server.AnonymousUserAccessMode.All, DataDirectory = @"C:\Sam\labs\HttpServerData", Port = 8071, }; var database = new Raven.Database.DocumentDatabase(configuration); var server = new Raven.Database.Server.HttpServer(configuration, database); database.SpinBackgroundWorkers(); server.StartListening(); Console.WriteLine("RavenDB http server is running ..."); Console.ReadLine(); }
CloudStorageAccount storageAccount = CloudStorageAccount.FromConfigurationSetting(connectionString); // here is when later on you may add code for inititalizing CloudDrive chache CloudBlobClient blobClient = storageAccount.CreateCloudBlobClient(); blobClient.GetContainerReference("drives").CreateIfNotExist(); CloudDrive cloudDrive = storageAccount.CreateCloudDrive( blobClient .GetContainerReference("drives") .GetPageBlobReference("ravendb4.vhd") .Uri.ToString() ); try { // create a 1GB Virtual Hard Drive cloudDrive.Create(1024); } catch (CloudDriveException /*ex*/ ) { // the most likely exception here is ERROR_BLOB_ALREADY_EXISTS // exception is also thrown if the drive already exists }
string driveLetter = cloudDrive.Mount(25, DriveMountOptions.Force);
LocalResource localCache = RoleEnvironment.GetLocalResource("RavenCache"); CloudDrive.InitializeCache(localCache.RootPath, localCache.MaximumSizeInMegabytes);
حال که پورت هم تنظیم شده است میتوانیم RavenDB را در Worker Role راه بیاندازیم:
var config = new RavenConfiguration { DataDirectory = driveLetter, AnonymousUserAccessMode = AnonymousUserAccessMode.All, HttpCompression = true, DefaultStorageTypeName = "munin", Port = RoleEnvironment.CurrentRoleInstance.InstanceEndpoints["Raven"].IPEndpoint.Port, PluginsDirectory = "plugins" }; try { documentDatabase = new DocumentDatabase(config); documentDatabase.SpinBackgroundWorkers(); httpServer = new HttpServer(config, documentDatabase); try { httpServer.StartListening(); } catch (Exception ex) { Trace.WriteLine("StartRaven Error: " + ex.ToString(), "Error"); if (httpServer != null) { httpServer.Dispose(); httpServer = null; } } } catch (Exception ex) { Trace.WriteLine("StartRaven Error: " + ex.ToString(), "Error"); if (documentDatabase != null) { documentDatabase.Dispose(); documentDatabase = null; } }
طی مطالعاتی که بنده بر روی سورس MVC داشتم، به صورت پیش فرض، در زمانیکه پروژه در حالت Release اجرا میشود، نتیجه حاصل از یافت آدرس فیزیکی ویوهای متناظر با اکشن متدها در Application cache ذخیره میشود (HttpContext.Cache). این امر سبب اجتناب از عمل یافت چند باره بر روی آدرس فیزیکی ویوها در درخواستهای متوالی ارسال شده برای رندر یک ویو خواهد شد.
نکته ای که وجود دارد این هست که علاوه بر مفید بودن این امر و بهبود سرعت در درخواستهای متوالی برای اکشن متدها، این عمل با توجه به مشاهدات بنده از سورس MVC علاوه بر مفید بودن، تا حدودی هزینه بر هم هست و هزینهای که متوجه سیستم میشود شامل مسائل مدیریت توکار حافظه کش توسط MVC است که مسائلی مانند سیاستهای مدیریت زمان انقضاء مداخل موجود در حافظهی کش اختصاص داده شده به Lookup Cahching و مدیریت مسائل thread-safe و ... را شامل میشود.
همانطور که میدانید، معمولا تعداد ویوها اینقدر زیاد نیست که Caching نتایج یافت مسیر فیزیکی view ها، حجم زیادی از حافظه Ram را اشغال کند پس با این وجود به نظر میرسد که اشغال کردن این میزان اندک از حافظه در مقابل بهبود سرعت، قابل چشم پوشی است و سیاستهای توکار نامبرده فقط عملا تاثیر منفی در روند Lookup Caching پیشفرض MVC خواهند گذاشت. برای جلوگیری از تاثیرات منفی سیاستهای نامبرده و عملا بهبود سرعت Caching نتایج Lookup آدرس فیزیکی ویوها میتوانیم یک لایه Caching سطح بالاتر به View Engine اضافه کنیم .
خوشبختانه تمامی View Engineهای MVC شامل Web Forms و Razor از کلاس VirtualPathProviderViewEngine مشتق شدهاند که نکته مثبت که توسعه Caching اختصاصی نامبرده را برای ما مقدور میکند. در اینجا خاصیت ( Property ) قابل تنظیم ViewLocationCache از نوع IViewLocationCache هست .
بنابراین ما یک کلاس جدید ایجاد کرده و از اینترفیس IViewLocationCache مشتق میکنیم تا به صورت دلخواه بتوانیم اعضای این اینترفیس را پیاده سازی کنیم .
خوب؛ بنابر این اوصاف، من کلاس یاد شده را به شکل زیر پیاده سازی کردم :
public class CustomViewCache : IViewLocationCache { private readonly static string s_key = "_customLookupCach" + Guid.NewGuid().ToString(); private readonly IViewLocationCache _cache; public CustomViewCache(IViewLocationCache cache) { _cache = cache; } private static IDictionary<string, string> GetRequestCache(HttpContextBase httpContext) { var d = httpContext.Cache[s_key] as IDictionary<string, string>; if (d == null) { d = new Dictionary<string, string>(); httpContext.Cache.Insert(s_key, d, null, Cache.NoAbsoluteExpiration, new TimeSpan(0, 15, 0)); } return d; } public string GetViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key) { var d = GetRequestCache(httpContext); string location; if (!d.TryGetValue(key, out location)) { location = _cache.GetViewLocation(httpContext, key); d[key] = location; } return location; } public void InsertViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key, string virtualPath) { _cache.InsertViewLocation(httpContext, key, virtualPath); } }
protected void Application_Start() { ViewEngines.Engines.Clear(); var ve = new RazorViewEngine(); ve.ViewLocationCache = new CustomViewCache(ve.ViewLocationCache); ViewEngines.Engines.Add(ve); ... }
نکته: فقط به یاد داشته باشید که اگر View جدیدی اضافه کردید یا یک View را حذف کردید، برای جلوگیری از بروز مشکل، حتما و حتما اگر پروژه در مراحل توسعه بر روی IIS قرار دارد app domain را ریاستارت کنید تا حافظه کش مربوط به یافتها پاک شود (و به روز رسانی) تا عدم وجود آدرس فیزیکی View جدید در کش، شما را دچار مشکل نکند.
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
var source = users .Include(d => d.RolesGroup) .Skip(skipRecords) .Take(recordsPerPage) .Cacheable() .ToList();
درست عمل میکنه و فقط بار اول به دیتابیس متصل میشه ولی زمانی که یک رکورد رو حذف میکنم و متد SaveAllChanges رو هم صدا میزنم changedEntityNames همیشه خالی برگشت داده میشه.
من به این صورت رکوردی رو حذف میکنم :
public async Task<IdentityResult> RemoveByIdAsync(int userId) { var user = FindById(userId); var identityResult = await DeleteAsync(user); return identityResult; }
به نظرتون مشکل از کجاست ؟
پیشنیازهای نصب Docker بر روی ویندوز
مطابق مستندات آن، برای نصب داکر بر روی ویندوز به حداقلهای زیر نیاز است:
- استفاده از ویندوز 10 نگارش enterprise، که شماره نگارش آن حداقل 1607 باشد (حداقل Anniversary Update باشد).
- مجازی سازی در BIOS فعال شده باشد.
البته مجازی سازی عموما به صورت پیشفرض فعال است. برای بررسی آن، taskmanager ویندوز را اجرا کرده و در برگهی Performance آن، جائیکه مشخصات CPU را نمایش میدهد، یک سطر به Virtualization اختصاص دارد که مقدار آن باید enabled باشد (تصویر زیر) و اگر نیست، برای فعال کردن آن باید به تنظیمات BIOS سیستم خود مراجعه کنید:
روش دیگر دریافت این اطلاعات، اجرای دستور systeminfo در خط فرمان، با دسترسی مدیریتی است. در خروجی آن، عبارت «Virtualization Enabled In Firmware» را جستجو کنید که باید مقدار آن yes باشد.
- داشتن CPU با قابلیت SLAT یا Second Level Address Translation.
برای یافتن این موضوع، برنامهی coreinfo را دریافت کرده و آنرا به صورت coreinfo -v اجرا کنید. خروجی آن سه سطر مرتبط با مجازی سازی را به همراه دارد. اگر قابلیتی موجود نباشد، جلوی آن یک خط تیره و اگر قابلیتی موجود باشد، روبروی آن یک ستاره را مشاهده خواهید کرد.
روش دیگر بررسی آن، اجرای دستور msinfo32 در قسمت run ویندوز و سپس enter است. در قسمت system summary، اطلاعات Second Level Address Translation قابل مشاهده هستند (اگر No باشد، امکان اجرای containerهای لینوکسی را بر روی ویندوز نخواهید داشت):
- داشتن حداقل 4 گیگابایت RAM.
- فعال بودن Hyper-V نیز برای اجرای Linux Containers بر روی ویندوز، ضروری است (نصاب Docker، اینکار را به صورت خودکار انجام میدهد).
دریافت نصاب Docker for Windows
برای دریافت نصاب داکر مخصوص ویندوز، به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://store.docker.com/editions/community/docker-ce-desktop-windows
که بلافاصله با تصویر کریه زیر مواجه خواهید شد:
برای رفع این مشکل، میتوان از روش مطرح شدهی در مطلب «یک روش ساده برای دور زدن تحریمها!» استفاده کرد؛ یعنی تنظیم DNS به 178.22.122.100 به صورت زیر:
پس از این تغییر، چون IP قابل مشاهدهی سیستم شما توسط سایت داکر تغییر میکند، اینبار صفحهی دریافت Docker Community Edition for Windows به صورت زیر ظاهر میشود:
همانطور که مشاهده میکنید، عنوان کردهاست که لطفا لاگین کنید تا بتوانید این برنامه را دریافت کنید. به همین جهت بر روی لینک آن کلیک کرده، یک اکانت جدید را در سایت docker ایجاد کنید (با یک ایمیل واقعی که تائیدیه آنرا دریافت خواهید کرد). پس از آن، با این اکانت جدید به سایت داکر وارد شوید تا لینک دریافت فایل exe نصاب آنرا دریافت کنید.
در این حالت مرورگر و یا حتی دانلودمنیجر شما بدون مشکل میتوانند این فایل را دریافت کنند و همان تنظیم DNS فوق، مشکل عدم دسترسی را برطرف میکند.
نصب Docker for Windows
پس از اجرای نصاب آن و پایان عملیات نصب (که تنها کافی است در صفحهی ابتدایی آن تیک مربوط به Windows Containers را نیز قرار دهید)، نیاز دارد تا شما را یکبار از سیستم Logout و login کند. پس از ورود به سیستم، تنظیمات ابتدایی آن به صورت خودکار صورت گرفته و در صورت فعال نبودن Hyper-V، پیام زیر را مشاهده خواهید کرد:
بر روی OK کلیک کنید تا اینکار با موفقیت به پایان برسد. البته پس از آن، منتظر حداقل یکبار ریاستارت شدن خودکار سیستم، بدون اطلاع قبلی نیز باشید.
یک نکته: کاری که در قسمت فعالسازی Hyper-V به صورت خودکار انجام میشود، شامل اجرای سه دستور زیر، در کنسول پاور شل، با دسترسی مدیریتی و سپس ری استارت سیستم است:
Enable-WindowsOptionalFeature -Online -FeatureName Microsoft-Hyper-V -All -Verbose Enable-WindowsOptionalFeature -Online -FeatureName Containers -All -Verbose bcdedit /set hypervisorlaunchtype Auto
C:\Users\Vahid>docker info Containers: 0 Running: 0 Paused: 0 Stopped: 0 Images: 0 Server Version: 18.06.1-ce OSType: windows
بررسی تنظیمات سوئیچ کردن بین Linux Containers و Windows Containers
پس از اتمام ریاستارتها، برای آزمایش فعال بودن Hyper-V، در قسمت Run ویندوز، عبارت Virtmgmt.msc را نوشته و enter کنید. اگر تصویر زیر را مشاهده نمیکنید:
یکبار بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینهی switch to Linux containers را انتخاب کنید تا پس از مدتی، آیکن MobyLinuxVM در قسمت virtual machines (تصویر فوق) ظاهر شود.
اگر پس از انتخاب این گزینه، پیام زیر را دریافت کردید:
و یا اگر بر روی این ماشین مجازی کلیک راست کردید و گزینهی Start آنرا انتخاب کردید و پیام زیر ظاهر شد:
قسمت «پیشنیازهای نصب Docker بر روی ویندوز» را با دقت بررسی کنید (خصوصا قسمت BIOS و SLAT). نبود یکی از موارد ذکر شده، سبب بروز این مشکل میشود.
برای مثال اجرای دستور coreinfo -v بر روی سیستم من چنین خروجی را به همراه دارد:
E:\>coreinfo -v AuthenticAMD Microcode signature: 00000000 HYPERVISOR - Hypervisor is present SVM * Supports AMD hardware-assisted virtualization NP - Supports AMD nested page tables (SLAT)
همانطور که مشاهده میکنید، قابلیت SLAT در CPU این سیستم وجود ندارد. به همین جهت نمیتوان به Linux containers سوئیچ کرد. هرچند windows containers آن کار میکند.
روش دیگر مشاهدهی این خطا، مراجعهی به event viewer ویندوز است. در قسمت خطاهای سیستم، ممکن است خطای زیر را مشاهده کنید:
Hypervisor launch failed; Second Level Address Translation is required to launch the hypervisor.
آزمایش Docker نصب شده
پس از نصب docker، خط فرمان ویندوز را گشوده و دستور زیر را صادر کنید:
docker run hello-world
یک نکته: این image، یک image لینوکسی است. به همین جهت پیش از اجرای این دستور، همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، یکبار بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینهی switch to Linux containers را انتخاب کنید. سپس دستور docker run hello-world را اجرا نمائید.
و یا در همین حال دستور docker run -p 80:80 nginx را صادر کنید تا وب سرور لینوکسی nginx را بتوانید تحت ویندوز اجرا کنید. پس از خاتمهی عملیات دریافت و اجرای وب سرور، با توجه به تنظیم p 80:80-، پورت 80 میزبان (اولین عدد)، به پورت 80 کانتینر نگاشت شدهاست. به همین جهت تنها با اجرای دستور http://localhost، خروجی این وب سرور را میتوانید در مرورگر سیستم خود مشاهده کنید.
همانطور که مشاهده میکنید، با استفاده از داکر، پیش از آنکه بدانیم چگونه باید یک نرم افزار را نصب کرد، میتوان از آن استفاده کرد!
روش متوقف کردن Containers در حال اجرا
اگر دستور docker ps را در خط فرمان ویندوز اجرا کنید، لیست پروسههای اجرا شدهی توسط آن قابل مشاهده هستند. در این لیست container id در حال اجرا نیز مشخص است. برای خاتمهی کار آن، تنها کافی است دستور docker stop id را اجرا کنید.
یک نکته: ضرورتی به ذکر کامل id نیست. برای مثال ذکر سه حرف اول آن نیز کفایت میکند.
روش اجرای مجدد یک Container
فرض کنید میخواهیم سرور nginx را مجددا اجرا کنیم. یک روش آن، اجرای مجدد دستور docker run -p 80:80 nginx است که پیشتر آنرا انجام دادیم. در این حالت این image تبدیل به container شده و همانند روشهای متداول نصب نرم افزار، اکنون به عنوان یک نرم افزار نصب شده در دسترس است. برای مشاهدهی لیست آنها، دستور docker ps -a را اجرا کنید. این لیست تا این لحظه باید شامل containerهای nginx و hello-world باشد. متوقف کردن یک container، سبب تخریب یا حذف آن نمیشود. در این حالت در لیستی که توسط دستور docker ps -a نمایش داده شدهاست، باز هم container idها قابل مشاهده هستند. فقط کافی است برای اجرای یکی از آنها، دستور docker start id را اجرا کرد. به این صورت دیگر نیازی به ذکر دستور کامل docker run با تمام پارامترهای آن نیست. این id نیز همانطور که ذکر شد، میتواند سه حرف ابتدایی این id باشد تا حدی که نسبت به سایر idهای موجود، منحصربفرد شناخته شود. یا بجای container id میتوان container name نمایش داده شدهی در این لیست را استفاده کرد.
پس از اجرای nginx توسط دستور docker start id، دو روش برای بررسی در حال اجرا بودن آن وجود دارد:
الف) مرورگر را باز کنیم و آدرس http://localhost را بررسی کنیم.
ب) دستور docker ps را در خط فرمان اجرا کنیم، تا مشخص شود که آیا پروسهی nginx در حال اجرا است یا خیر؟
بنابراین دستور docker ps -a لیست تمام containers در حال اجرا و همچنین متوقف شده را نمایش میدهد. اما دستور docker ps تنها لیست containers در حال اجرا را نمایش خواهد داد.
روش حذف Containers از Docker
همانطور که در قسمت قبل نیز بحث شد، معادل نصب نرم افزار در اینجا، ایجاد یک container از یک image دریافتی از docker hub است. روش عکس آن، یعنی تخریب یک container، دقیقا معادل عزل نرم افزار از سیستم، در حالتهای متداول است. برای اینکار مجددا دستور docker ps -a را اجرا میکنیم تا لیست تمام containerهای در حال اجرا و همچنین متوقف شده نمایش داده شوند. لیستی که در اینجا نمایش داده میشود، شبیه به لیستی است که در قسمت add/remove programs ویندوز مشاهده میکنید. این لیست معادل لیست نرم افزارهای نصب شدهی بر روی سیستم است و یا برای مشاهدهی لیست imageهای دریافتی از docker hub میتوان دستور docker images را صادر کرد.
قبل از حذف یک container نیاز است آنرا متوقف کنیم. برای این منظور از دستور docker stop id استفاده میشود. سپس اجرای دستور docker rm id، سبب حذف کامل این container خواهد شد. برای آزمایش آن، مجددا دستور docker ps -a را اجرا کنید.
دستور docker rm چندین id را نیز میپذیرد. میتوان این idها و یا حتی سه حرف ابتدایی آنها را با فاصله در اینجا ذکر کرد. علاوه بر id، ذکر نام containers نیز مجاز است.
روش حذف Imageهای دریافتی از Docker Hub
دستور docker rm، فقط containers را از سیستم حذف میکند (نرم افزارهای نصب شده). اما خود imageهای اصلی دریافت شدهی از docker hub را حذف نمیکند (معادل همان فایلهای zip دریافت نرم افزار یا برنامههای نصاب، در حالت متداول و سنتی نصب نرم افزار). برای آزمایش آن دستور docker images را اجرا کنید. هنوز هم در لیست آن، تمام موارد دریافتی موجود هستند.
برای حذف یک image میتوان از دستور docker rmi id استفاده کرد (rmi بجای rm). این id نیز در لیست docker images ظاهر میشود و ذکر قسمتی از آن، تا حدی که نسبت به سایر idهای لیست شده منحصربفرد باشد، کافی است. در اینجا بجای id، از نام image نیز میتوان استفاده کرد. همچنین ذکر چندین id و یا نام نیز پس از دستور docker rmi، میسر است.
روش جستجوی imageها در Docker Hub توسط Docker CLI
فرض کنید میخواهیم image مربوط به راهنمای Docker را از Docker Hub دریافت کنیم. یک روش آن مراجعهی مستقیم به سایت آن است و استفاده از امکانات جستجوی فراهم شدهی در آن سایت. روش دیگر، استفاده از Docker CLI است. اگر دستور docker search docs را در خط فرمان اجرا کنیم، لیست تمام مخازن کدی که در آنها واژهی docs قرار دارد، نمایش داده میشود. البته پیش از نصب image آن بهتر است به برگهی tags مخزن کد آن نیز مراجعه کنید تا بتوانید حجم آنرا نیز مشاهده نمائید که حدود یک گیگابایت است. مخازن docker hub، حاوی imageهای نصاب containerهای متناظر هستند. برای دریافت و اجرای آن میتوان دستور docker run -p 4000:4000 docs/docker.github.io را اجرا کرد.
پس از دریافت یک گیگابایت مستندات، container آن بر روی پورت 4000 در سیستم ما (http://localhost:4000)، به صورت یک وب سایت استاتیک، قابل دسترسی خواهد بود. به این صورت میتوان به مستندات کامل داکر به صورت آفلاین دسترسی داشت.
مفهوم Interactive Terminal در Docker
زمانیکه دستور اجرای مستندات آفلاین را صادر میکنید، در انتهای آن عنوان میکند که وب سایت محلی آن بر روی پورت 4000 قابل دسترسی است. سپس در ذیل آن ذکر شدهاست که اگر ctrl+c را فشار دهید، اجرای آن به پایان میرسد. اما عملا اینطور نیست و اگر دستور docker ps را صادر کنید، هنوز container در حال اجرای آن را میتوان مشاهده کرد.
اما اگر اینبار دستور اجرای docker run را به همراه یک interactive terminal با سوئیچ it و نام docs صادر کنیم:
docker run -p 4000:4000 -it --name docs docs/docker.github.io
سوئیچ it یا interactive terminal سبب میشود تا یک container در foreground، بجای background اجرا شود. به این ترتیب دستور ctrl+c، سبب خاتمهی واقعی پروسهی درحال اجرای در container میشود.
روش دیگر خاتمهی این container، استفاده از نام ذکر شدهاست؛ یعنی اجرای دستور docker stop docs.
یک نکته: اگر میخواهید از terminal باز شده قطع شوید (مجددا به command prompt باز گردید) اما سبب خاتمهی container آن نشوید، از ترکیب ctrl+p+q استفاده کنید.
اجرای containerهای ویندوزی
در مورد نحوهی سوئیچ بین نوعهای مختلف containerهای ویندوزی و لینوکسی پیشتر توضیح دادیم. برای این منظور میتوان بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینهی switch to Windows/Linux containers را انتخاب کرد. باید دقت داشت که پشتیبانی از containerهای ویندوزی، از ویندوز 10، نگارش 1607، یا همان Anniversary Update آن به بعد، به ویژگیهای ویندوز اضافه شدهاند که به صورت خودکار توسط docker فعالسازی میشوند:
اجرای IIS به عنوان یک Windows Container
تا اینجا imageهای دریافتی، لینوکسی بودند. اگر گزینهی Windows Containers را به روشی که گفته شد، فعال کنید، اینبار با اجرای دستورات docker ps و یا docker images، هیچ خروجی را دریافت نخواهید کرد. از این جهت که کانتینرهای ویندوزی و لینوکسی، به صورت کاملا ایزولهای از هم اجرا و مدیریت میشوند. علت آنرا هم در MobyLinuxVM که پیشتر با اجرای دستور Virtmgmt.msc بررسی کردیم، میتوان یافت. Containerهای لینوکسی، در داخل MobyLinuxVM اجرا میشوند.
در اینجا به عنوان مثال میتوان image رسمی مربوط به IIS را از docker hub دریافت و به صورت یک کانتینر ویندوزی اجرا کرد. البته پیش از اجرای دستورات آن بهتر است به برگهی tags آن مراجعه کرده و حجمهای نگارشهای مختلف آنرا بررسی کرد. اجرای دستور docker pull microsoft/iis به معنای دریافت tag ای به نام latest است (به حجم 6 گیگابایت!)؛ یعنی با دستور docker pull microsoft/iis:latest یکی است. بنابراین در اینجا بر اساس tagهای مختلف، میتوان دستور pull متفاوتی را صادر کرد. برای مثال اگر دستور docker pull microsoft/iis:nanoserver را صادر کردید، نگارش مخصوص nano server آنرا که فقط 449 مگابایت است، دریافت میکند. بنابراین از این پس به tagهای هر مخزن docker hub خوب دقت کنید و نگارش مختص به سیستم عامل خود را دریافت نمائید. عدم ذکر tag ای، همواره tag ویژهای را به نام latest، دریافت میکند.
با اجرای دستور زیر
docker run -p 81:80 -d --name iis microsoft/iis:nanoserver
یک نکته: مشکلی با اجرای IIS مخصوص نانوسرور بر روی ویندوز 10 به این صورت و توسط داکر نیست. بنابراین پس از اجرای دستور فوق، کار دریافت image و ساخت container و سپس اجرای آن به صورت خودکار انجام شده و بلافاصله به command prompt بازگشت داده میشویم (به علت استفادهی از پارامتر d). اکنون اگر دستور docker ps را صادر کنیم، مشاهده میکنیم که کانتینر IIS مخصوص نانوسرور، هم اکنون بر روی ویندوز 10 در حال اجرا است و در آدرس http://localhost:81 قابل دسترسی است.
جهت تکمیل این بحث، بهتر است image مخصوص nanoserver را نیز از docker hub دریافت و اجرا کنیم:
docker run microsoft/windowsservercore
تنظیمات کارت شبکهی Containers
هنگامیکه پروسهای درون یک container اجرا میشود، ایزوله سازیهای بسیاری نیز در مورد آن اعمال خواهد شد؛ به همین جهت گاهی از اوقات عدهای containerها را با ماشینهای مجازی نیز مقایسه میکنند. برای مثال کانتینرها به همراه network adapter خاص خود نیز هستند؛ درست مانند اینکه یک کامپیوتر مجزای از سیستم جاری میباشند و اگر این network adapter را ping کنیم، میتوان به این صورت نیز به آن کانتینر، دسترسی داشته باشیم.
برای یافتن آن، دستور docker inspect iis را صادر میکنیم. خروجی آن به همراه یک قسمت network نیز هست که داخل آن یک IP Address قابل مشاهده است. این IP است که مختص و منحصربفرد این container است. در ابتدا برای آزمایش آن، میتوان آنرا ping کرد؛ مانند ping 172.27.49.47. همچنین به تمام برنامههای داخل این container توسط این IP نیز میتوان دسترسی یافت. برای مثال فراخوانی http://172.27.49.47:81 در مرورگر، سبب نمایش صفحهی اول IIS میشود. البته اگر اینکار را انجام دهیم، کار نمیکند. علت اینجا است، نگاشت پورتی را که تعریف کردهایم (پورت 81)، به پورتی در کامپیوتر میزبان است و نه این IP ویژه. برنامهی اصلی IIS در داخل container، به پورت 80 بر روی این آدرس IP گوش فرا میدهد. اکنون اگر آدرس http://172.27.49.47:80 را در کامپیوتر میزبان فراخوانی کنیم، کار میکند.
بنابراین هرچند containerها به معنای نرم افزارهای از پیش نصب شدهی در حال اجرا هستند، اما ... به همراه ایزوله سازیهای قابل توجهی بر روی کامپیوتر میزبان اجرا میشوند؛ درست مانند یک کامپیوتر مجزای از آن.