مطالب
تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET MVC به برنامه
در پروژه خود می‌توانیم StructureMap را به گونه‌ایی تنظیم کنیم که کار تزریق لایه‌های انتزاعی ASP.NET را نیز انجام دهد؛ مثلاً CurrentHttpContext و یا داده‌های مربوط به مسیریابی و...
به عنوان مثال در برنامه شما ممکن است کدهای زیر چندین و چند بار تکرار شده باشند:
var userId= User.Identity.GetUserId();
var user = _context.Users.Find(userId);

var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
کدهای فوق به این معنی است که پروژه‌ی شما به صورت کامل به سیستم ASP.NET Identity گره خورده است. خوب، این حالت زمانی پیچیده‌تر خواهد شد که در آینده بخواهید به یک سیستم Identity جدیدتر مهاجرت کنید.
در ادامه نحوه‌ی تزریق وابستگی‌های رایج ASP.NET را بررسی خواهیم کرد. ابتدا یک کلاس رجستری را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class CommonASPNETRegistry : StructureMap.Configuration.DSL.Registry
{
        public CommonASPNETRegistry()
        {
            For<IIdentity>().Use(() => HttpContext.Current.User.Identity);
            // Other dependencies
        }
}
در کد فوق همانطور که مشخص است، یک کلاس ریجستری ایجاد کرده‌ایم (Registry در واقع یکی از مفاهیم مربوط به استراکچرمپ می‌باشد که امکان ماژولار کردن تنظیمات را درون کلاس‌هایی مجزا، در اختیارمان قرار می‌دهد). درون سازنده‌ی این کلاس گفته‌ایم: زمانیکه درخواستی برای اینترفیس IIdentity داده شد، یک وهله از HttpContext.Current.User.Identity را در اختیار درخواست کننده قرار بده.
لازم به ذکر است می‌توانستیم از وابستگی‌های عنوان شده نیز بدون تزریق کردن آنها درون کنترلرها نیز استفاده کنیم. اما ریجستر کردن آنها این امکان را در اختیارمان قرار می‌دهد تا در هر جایی از برنامه‌مان بتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. در ادامه خواهید دید که دسترسی آسان به آنها می‌تواند خیلی مفید واقع شود؛ همچنین امکان تست کردن نیز آسانتر خواهد شد.
قدم بعدی افزودن Registry ایجاد شده به تنظیمات IoC Containerمان است:
public static class SmObjectFactory
{
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // Other settings
                ioc.AddRegistry(new CommonASPNETRegistry());
                
            });
        }
}
اکنون به سادگی می‌توانیم از وابستگی‌های عنوان شده در برنامه‌مان استفاده کنیم. برای استفاده‌ی از آن، مثال اول را در نظر بگیرید "یافتن کاربر فعلی". همانطور که عنوان شد، استفاده از کدهایی شبیه به حالت زیر جهت یافتن کاربر جاری در برنامه ممکن است چندین بار تکرار شده باشد:
var user = int.Parse(User.Identity.GetUserId());
خوب، برای حل این مشکل اینترفیس زیر را اضافه می‌کنیم:
public interface ICurrentUser
{
        ApplicationUser User { get; }
}
پیاده‌سازی آن نیز به این صورت خواهد بود:
public class CurrentUser : ICurrentUser
{
        private readonly IIdentity _identity;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;
        private ApplicationUser _user;
        public CurrentUser(IIdentity identity, IApplicationUserManager userManager)
        {
            _identity = identity;
            _userManager = userManager;
        }
        public ApplicationUser User
        {
            get { return _user ?? (_user = _userManager.FindById(int.Parse(_identity.GetUserId()))); }
        }
}
درون کلاس فوق به اینترفیس IIdentity جهت ارائه آی‌دی کاربر جاری و اینترفیس IApplicationUserManager جهت یافتن اطلاعات کاربر نیاز خواهیم داشت. همانطور که مشاهده می‌کنید فیلد user_ در صورتیکه از قبل موجود باشد، برگردانده خواهد شد؛ در غیر اینصورت آن را از کانتکست مربوطه واکشی خواهد کرد.
اکنون با استفاده از روش فوق نه تنها درون کنترلرهایمان بلکه در هر جایی از برنامه‌مان می‌توانیم به کاربر جاری دسترسی داشته باشیم. همچنین در آینده نیز به راحتی می‌توانیم از سیستم ASP.NET Identity به هر سیستم دیگری سوئیچ کنیم.
برای استفاده از اینترفیس فوق نیز به این صورت عمل خواهیم کرد:
public class HomeController : BaseController
{
    private readonly ICurrentUser _currentUser;
    public HomeController(ICurrentUser user)
    {
        _user = user;
    }
    public ActionResult Index()
    {
        // user
        var user = _currentUser.User;
        // user id
        var userId = _currentUser.User.Id;
    }
}

مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Iterator
فرض کنید قبلا کلاسی بنام CollectionClass را داشته‌اید که در آن یک آرایه از نوع []String تعریف کرده‌اید. همچنین n تا کلاس هم دارید که از آرایه‌ی تعریف شده‌ی در CollectionClass استفاده می‌کنند. تا اینجا مشکلی نیست. مشکل زمانی شروع می‌شود که متوجه می‌شوید دیگر این آرایه کارآیی ندارد و باید آن را با <List<string جایگزین کنید. واضح است که نمی‌توانید همه کلاس‌هایی را که از CollectionClass استفاده کرده‌اند، بیابید و آنها را تغییر دهید؛ چرا که شاید برخی از کلاس‌ها اصلا در دسترس شما نباشند یا هر دلیل دیگری.
راهگشای این مشکل، استفاده از الگوی طراحی Iterator است. در این الگو، باید کلاس CollectionClass ابتدا واسط IEnumerable را پیاده سازی نماید. این واسط متدی بنام GetEnumerator دارد که می‌توان به کمک آن، درون آرایه یا هر نوع کالکشن دیگری حرکت کرده و آیتم‌های آن را برگرداند.(مطالعه بیشتر )
اول این الگو را پیاده سازی می‌کنیم و در ادامه توضیح می‌دهیم که چگونه مشکل ما را حل میکند:
ابتدا باید کلاس CollectionClass واسط IEnumerable را پیاده سازی نماید. در ادامه بدنه متد GetEnumerator را می‌نویسیم:
    public class CollectionClass : IEnumerable
    {
        private string[] mySet = { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" };
        public IEnumerator GetEnumerator()
        {
            //return arrayStrings.GetEnumerator(); 
            foreach (var element in mySet )
            {
                yield return element;
            }
        }
    }
در اینجا یک آرایه رشته‌ای را بنام mySet  تعریف کرده‌ایم و مقادیر مختلفی را در آن قرار داده‌ایم. سپس در متد GetEnumerator اعضای این آرایه را خوانده و return می‌کنیم.(yield چیست؟ )
وقتی از این کلاس می‌خواهیم استفاده کنیم، داریم:
CollectionClass c = new CollectionClass();
foreach (var element in c)
{
       Console.WriteLine(element);
}
در این حالت مهم نیست که مجموعه‌ی مورد نظر، آرایه هست یا هر نوع کالکشن دیگری. لذا وقتی بخواهیم نوع mySet را تغییر دهیم، نگران نخواهیم بود؛ چراکه فقط کافی‌است کلاس CollectionClass را تغییر دهیم. بصورت زیر:
 public class CollectionClass : IEnumerable
    {
        //private readonly string[] arrayStrings = { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" };
        private List<string> mySet= new List<string>() { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" }; 
        public IEnumerator GetEnumerator()
        {
            foreach (var element in mySet )
            {
                yield return element;
            }
        }
    }
مطالب
ایجاد یک Abstract Factory با استفاده از جنریک‌ها
همان طور که میدانید از الگوی Factory به عنوان روشی برای کاهش وابستگی اجزای یک سیستم استفاده میشود. در این مقاله میخواهیم با استفاده از جنریک‌ها، الگوی Abstract Factory را پیاده سازی کنیم.
1) ایجاد یک کلاس به نام AbstractFactory و یک متد جنریک به نام CreateObject
public class AbstractFactory
    {
        public static T CreateObject<T>() where T : class , new()
        {
            return new T();
        }
    }
2) ساخت کلاسهای مورد نظر
public class Product
    {
        public void DisplayInfo()
        {
            Console.WriteLine("Product Class Craeted. ");
        }
    }

public class Category
    {
        public void DisplayInfo()
        {
            Console.WriteLine("Category Class Created.");
        }
    }

3) حال در یک برنامه‌ی کنسول ویندوز، از کلاس AbstractFactory به شکل زیر استفاده میکنیم
static void Main(string[] args)
        {
            var p = AbstractFactory.CreateObject< Product>();
            p.DisplayInfo();
            Console.WriteLine("======");

            var c = AbstractFactory.CreateObject<Category>();
            c.DisplayInfo();
            Console.WriteLine("======");
            
            Console.ReadKey();
        }
خروجی کد بالا

مطالب
استفاده از الگوی Adapter در تزریق وابستگی‌ها

در بعضی از مواقع ممکن است که در هنگام استفاده از اصل تزریق وابستگی‌ها، با یک مشکل روبرو شویم و آن این است که اگر از کلاسی استفاده می‌کنیم که به سورس آن دسترسی نداریم، نمی‌توانیم برای آن یک Interface تهیه کنیم و اصل (Depend on abstractions, not on concretions) از بین می‌رود، حال چه باید کرد.
برای اینکه موضوع تزریق وابستگی‌ها (DI) به صورت کامل در قسمتهای دیگر سایت توضیح داده شده است، دوباره آن را برای شما بازگو نمی‌کنیم .
لطفا به کد‌های ذیل توجه کنید:

کد بدون تزریق وابستگیها

به سازنده کلاس ProductService و تهیه یک نمونه جدید از وابستگی مورد نیاز آن دقت نمائید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web;

namespace ASPPatterns.Chap2.Service
{
    public class Product
    {
    }

    public class ProductRepository
    {
        public IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId)
        {
            IList<Product> products = new List<Product>();
            // Database operation to populate products …
            return products;
        }
    }

    public class ProductService
    {
        private ProductRepository _productRepository;
        public ProductService()
        {
            _productRepository = new ProductRepository();
        }

        public IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId)
        {
            IList<Product> products;
            string storageKey = string.Format("products_in_category_id_{0}", categoryId);
            products = (List<Product>)HttpContext.Current.Cache.Get(storageKey);
            if (products == null)
            {
                products = _productRepository.GetAllProductsIn(categoryId);
                HttpContext.Current.Cache.Insert(storageKey, products);
            }
            return products;
        }
    }
}

همان کد با تزریق وابستگی

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace ASPPatterns.Chap2.Service
{
    public interface IProductRepository
    {
        IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId);
    }

    public class ProductRepository : IProductRepository
    {
        public IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId)
        {
            IList<Product> products = new List<Product>();
            // Database operation to populate products …
            return products;
        }
    }

    public class ProductService
    {
        private IProductRepository _productRepository;
        public ProductService(IProductRepository  productRepository)
        {
            _productRepository = productRepository;
        }

        public IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId)
        {
            //…
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید به علت دسترسی به سورس، به راحتی برای استفاده از کلاس ProductRepository در کلاس ProductService، از تزریق وابستگی‌ها استفاده کرده‌ایم.
اما از این جهت که شما دسترسی به سورس Http context class را ندارید، نمی‌توانید به سادگی یک Interface را برای آن ایجاد کنید و سپس یک تزریق وابستگی را مانند کلاس ProductRepository برای آن تهیه نمائید.
خوشبختانه این مشکل قبلا حل شده است و الگویی که به ما جهت پیاده سازی آن کمک کند، وجود دارد و آن الگوی آداپتر (Adapter Pattern)  می‌باشد.
این الگو عمدتا برای  ایجاد یک Interface از یک کلاس به صورت یک Interface سازگار و قابل استفاده می‌باشد. بنابراین می‌توانیم این الگو را برای تبدیل HTTP Context caching API به یک API سازگار و قابل استفاده به کار ببریم.
در ادامه می‌توان Interface سازگار جدید را در داخل productservice که از اصل تزریق وابستگی‌ها (DI ) استفاده می‌کند تزریق کنیم.

یک اینترفیس جدید را با نام ICacheStorage به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:

public interface ICacheStorage
{
    void Remove(string key);
    void Store(string key, object data);
    T Retrieve<T>(string key);
}
حالا که شما یک اینترفیس جدید دارید، می‌توانید کلاس produceservic را به شکل ذیل به روز رسانی کنید تا از این اینترفیس، به جای HTTP Context استفاده کند.
public class ProductService
{
    private IProductRepository _productRepository;
    private ICacheStorage _cacheStorage;
    public ProductService(IProductRepository  productRepository,
    ICacheStorage cacheStorage)
    {
        _productRepository = productRepository;
        _cacheStorage = cacheStorage;
    }

    public IList<Product> GetAllProductsIn(int categoryId)
    {
        IList<Product> products;
        string storageKey = string.Format("products_in_category_id_{0}", categoryId);
        products = _cacheStorage.Retrieve<List<Product>>(storageKey);
        if (products == null)
        {
            products = _productRepository.GetAllProductsIn(categoryId);
            _cacheStorage.Store(storageKey, products);
        }
        return products;
    }
}
مسئله ای که در اینجا وجود دارد این است که HTTP Context Cache API صریحا نمی‌تواند Interface ایی که ما ایجاد کرده‌ایم را اجرا کند.
پس چگونه الگوی Adapter می‌تواند به ما کمک کند تا از این مشکل خارج شویم؟
هدف این الگو به صورت ذیل در GOF مشخص شده است .«تبدیل  Interface از یک کلاس به یک Interface مورد انتظار Client»
تصویر ذیل، مدل این الگو را به کمک UML نشان می‌دهد:
 

همانطور که در این تصویر ملاحظه می‌کنید، یک Client ارجاعی به یک Abstraction در تصویر (Target) دارد (ICacheStorage در کد نوشته شده). کلاس Adapter اجرای Target را بر عهده دارد و به سادگی متدهای Interface را نمایندگی می‌کند. در اینجا کلاس Adapter، یک نمونه از کلاس Adaptee را استفاده می‌کند و در هنگام اجرای قراردادهای Target، از این نمونه استفاده خواهد کرد.

اکنون کلاس‌های خود را در نمودار UML قرار می‌دهیم که به شکل ذیل آنها را ملاحظه می‌کنید.
 


در شکل ملاحظه می‌نمایید که یک کلاس جدید با نام HttpContextCacheAdapter مورد نیاز است. این کلاس یک کلاس روکش (محصور کننده یا Wrapper) برای متدهای HTTP Context cache است. برای اجرای الگوی Adapter کلاس HttpContextCacheAdapter را به شکل ذیل ایجاد می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web;
namespace ASPPatterns.Chap2.Service
{
    public class HttpContextCacheAdapter : ICacheStorage
    {
        public void Remove(string key)
        {
            HttpContext.Current.Cache.Remove(key);
        }

        public void Store(string key, object data)
        {
            HttpContext.Current.Cache.Insert(key, data);
        }

        public T Retrieve<T>(string key)
        {
            T itemStored = (T)HttpContext.Current.Cache.Get(key);
            if (itemStored == null)
                itemStored = default(T);
            return itemStored;
        }
    }
}
حال به سادگی می‌توان یک caching solution دیگر را پیاده سازی کرد بدون اینکه در کلاس ProductService  اثر یا تغییری ایجاد کند .

منبع : Professional Asp.Net Design Pattern
 
مطالب
مروری مقدماتی بر ساخت برنامه‌های موبایل در MVC4
برای شروع، پروژه‌ای از نوع InternetApplication را انتخاب نموده مطابق شکل زیر:


 سپس اگر صفحه Layout.cshtml_ باز کنید، با متا تگی به فرم زیر روبرو می‌شوید که توسط آن می‌توانیم اندازه صفحه نمایش را مشخص کنیم:


زمانیکه Request ای صادر می‌شود، موارد ذیل تشکیل خواهند شد:


اگر دقت کنید در قسمت User-Agent یکسری مشخصات از سیستم نمایان است که ما طبق آن میتوانیم صفحه مربوطه را بارگذاری کنیم.
سپس می‌بایست به فایل Global.asax  رفته و تنظیماتی را در Application Start اعمال کنیم:
       protected void Application_Start() 
            {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();

            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            BundleConfig.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            AuthConfig.RegisterAuth(); 
            InitializeDisplayModeProvider(); 
        }
        protected void InitializeDisplayModeProvider()
        {
            var phone = new DefaultDisplayMode("Phone")
                {
                    ContextCondition = ctx => ctx.GetOverriddenUserAgent() != null &&
                                                           ctx.GetOverriddenUserAgent().Contains("iPhone")
                };
            var mobile = new DefaultDisplayMode("Tablet")
                {
                    ContextCondition = ctx => ctx.GetOverriddenUserAgent() != null && 
                                                           ctx.GetOverriddenUserAgent().Contains("iPad")
                };

            DisplayModeProvider.Instance.Modes.Insert(0, phone);
            DisplayModeProvider.Instance.Modes.Insert(1, mobile);
        }
توسط متد InitialDisplayModeProvider  دو متغیر را تعریف می‌کنیم که بواسط آنها می‌توان مثلا UserAgent ای را که می‌خواهیم، مشخص کنیم و سپس در DisplayModelProvider آن را بعنوان Instance ای درج و سپس تابع InitialDisplayModeProvider را در Application_start تنظیم کنیم.
حال می‌بایست Page‌های مربوط به هر کدام را طراحی کرده و با پسوند مثلا (Phone-Tablet)ذخیره کنیم.

اگر Extension ای را برای تست شبیه سازی محیط موبایل یا تبلت، نصب کنید، می‌توانید آن را مشاهده کنید.
حال می‌توان برای شکیل‌تر کردن آن از نیوگت jquerymobile را گرفته و طبق مطالب گفته شده از صفحه Layout خود هم چند نمونه برای مرورگرهای مختلف درست کرده وبا jquerymobile روی آن کار کنید.
مطالب
MVC vs 3-Tier Pattern

من تا به حال برنامه نویس‌های زیادی را دیده‌ام که می‌پرسند «چه تفاوتی بین الگوهای معماری MVC و Three-Tier وجود دارد؟» قصد من روشن کردن این سردرگمی، بوسیله مقایسه هردو، با کنار هم قرار دادن آنها می‌باشد. حداقل در این بخش، من اعتقاد دارم، منبع بیشتر این سردرگمی‌ها در این است که هر دو‌ی آنها، دارای سه لایه متمایز و گره، در دیاگرام مربوطه‌اشان هستند.

اگر شما به دقت به دیاگرام آنها نگاه کنید، پیوستگی را خواهید دید. بین گره‌ها و راه اندازی آنها، کمی تفاوت است.


معماری سه لایه

سیستم‌های سه لایه، واقعاً لایه‌ها را می‌سازند: لایه UI به لایه Business logic دسترسی دارد و لایه Business logic به لایه Data دسترسی دارد. اما لایه UI دسترسی مستقیمی به لایه Data ندارد و باید از طریق لایه Business logic و روابط آنها عمل کند. بنابراین می‌توانید فکر کنید که هر لایه، بعنوان یک جزء، آزاد است؛ همراه با قوانین محکم طراحی دسترسی بین لایه ها.

MVC

در مقابل، اینPattern ، لایه‌های سیستم را نگهداری نمی‌کند. کنترلر به مدل و View (برای انتخاب یا ارسال مقادیر) دسترسی دارد. View نیز دسترسی دارد به مدل . دقیقاً چطور کار می‌کند؟ کنترلر در نهایت نقطه تصمیم گیری منطقی است. چه نوع منطقی؟ نوعاً، کنترلر، ساخت و تغییر مدل را در اکشن‌های مربوطه، کنترل خواهد کرد. کنترلر سپس تصمیم گیری می‌کند که برای منطق داخلیش، کدام View مناسب است. در آن نقطه، کنترلر مدل را به View   ارسال می‌کند. من در اینجا چون هدف بحث مورد دیگه‌ای می‌باشد، مختصر توضیح دادم.

چه موقع و چه طراحی را انتخاب کنم؟

اول از همه، هر دو طراحی قطعاً و متقابلاً منحصر بفرد نیستند. در واقع طبق تجربه‌ی من، هر دو آنها کاملاً هماهنگ هستند. اغلب ما از معماری چند لایه استفاده می‌کنیم مانند معماری سه لایه، برای یک ساختار معماری کلی. سپس من در داخل لایه UI، از MVC   استفاده می‌کنم، که در زیر دیاگرام آن را آورده ام.

مطالب
استفاده از SimpleIoc به عنوان یک IoC Container
SimpleIoc به صورت پیش فرض در پروژه های  MVVM Light موجود می‌باشد. قطعه کد پایین به صورت پیش فرض در پروژه‌های MVVM Lightایجاد می‌شود.
در کلاس ViewModelLocator ما تمام میانجی(Interface)‌ها و اشیا(Objects)ی مورد نیازمان را ثبت(register) می‌کنیم.
در ادامه اجزای مختلف آن را شرح می‌دهیم. 
class ViewModelLocator
{
    static ViewModelLocator()
    {
        ServiceLocator.SetLocatorProvider(() => SimpleIoc.Default);
        if (ViewModelBase.IsInDesignModeStatic)
        {
            SimpleIoc.Default.Register<IDataService, Design.DesignDataService>();
        }
        else
        {
            SimpleIoc.Default.Register<IDataService, DataService>();
        }
        SimpleIoc.Default.Register<MainViewModel>();
        SimpleIoc.Default.Register<SecondViewModel>();
    }

    public MainViewModel Main
    {
        get
        {
            return ServiceLocator.Current.GetInstance<MainViewModel>();
        }
    }
}
 
1) هر شیء که به صورت پیش فرض ایجاد می‌شود با الگوی Singlton ایجاد می‌شود.
SimpleIoc.Default.GetInstance<MainViewModel>(Guid.NewGuid().ToString());
2) جهت ثبت یک کلاس مرتبط با میانجی آن از روش زیر استفاده می‌شود.
SimpleIoc.Default.Register<IDataService, Design.DesignDataService>();
3) جهت ثبت یک شی مرتبط با میانجی از روش زیر استفاده می‌شود.
SimpleIoc.Default.Register<IDataService>(myObject);
4) جهت ثبت یک نوع (Type) به طریق زیر عمل می‌کنیم.
SimpleIoc.Default.Register<MainViewModel>();
5) جهت گرفتن وهله (Instance) از یک میانجی خاص، از روش زیر استفاده می‌کنیم.
SimpleIoc.Default.GetInstance<IDataService>();
6) جهت گرفتن وهله ای به صورت مستقیم، 'ایجاد و وضوح وابستگی(dependency resolution)' از روش زیر استفاد می‌کنیم.
SimpleIoc.Default.GetInstance();
7) برای ایجاد داده‌های زمان طراحی از روش زیر استفاده می‌کنیم.
        if (ViewModelBase.IsInDesignModeStatic)
        {
            SimpleIoc.Default.Register<IDataService, Design.DesignDataService>();
        }
        else
        {
            SimpleIoc.Default.Register<IDataService, DataService>();
        }
در حالت زمان طراحی، سرویس‌های زمان طراحی به صورت خودکار ثبت می‌شوند. و می‌توان این داده‌ها را در ViewModel‌ها و View‌ها حین طراحی مشاهده نمود.
منبع 
مطالب
الگوی PRG در ASP.NET MVC
تا حالا با این پنجره حتما مواجه شدین:


دارید اطلاعات یک فرم داخل صفحه رو به سمت سرور میفرستید و پس از اتمام عملیات، صفحه دوباره نمایش داده میشه. در این حالت اگه دکمه F5 یا دکمه Refresh مرور گر رو بزنید، با این پنجره مواجه میشید که میگه دارید اطلاعات قبلی رو دوباره به سمت سرور میفرستید. بعضی وقت‌ها کاربران به هر دلیل دوباره صفحه رو Refresh میکنند و با این پنجره روبرو میشن بدون اینکه بدونن جریان از چه قراره، دوباره اطلاعات رو به سمت سرور میفرستن و این کار باعث ثبت اطلاعات تکراری میشه. برای جلوگیری از این کار الگویی به نام Post/Redirect/Get هست که راه حلی رو برای اینکار پیشنهاد میده. 

راه حل به این صورت هست که پس از پست شدن فرم به سمت سرور و انجام عملیات، بجای اینکه صفحه، دوباره با استفاده از متد GET به کاربر نشون داده بشه، کاربر Redirect بشه به صفحه. برای توضیح این مسئله به سراغ AccountController که بصورت پش فرض وقتی یک پروژه ASP.NET MVC رو از نوع Internet ایجاد میکنید، وجود داره. 

 اکشن Register از نوع GET صفحه ثبت نام کاربر رو نمایش میده. 
[HttpGet]
[AllowAnonymous]
public ActionResult Register()
{
      return View();
}
پس از اینکه کاربر اطلاعات داخل فرم رو پر کرد و به سمت سرور فرستاد و صحت اطلاعات فرستاده معتبر و عمل ثبت موفقیت آمیز بود برای ادامه کار به دو روش میتوان عمل کرد:
 ١- کاربر به صفحه دیگری منتقل بشه و در اون صفحه پیام موفقیت آمیز بودن عملیات نشون داده بشه. مثلا معمولا پس از انجام عمل ثبت نام، کاربر به صفحه شخصی یا صفحه اصلی سایت منتقل میشه  و یا در موقع ویرایش اطلاعات پش از انجام عمل ویرایش کاربر به صفحه دیگری که لیستی از آیتمها که کاربر یکی از آنها را ویرایش کرده باز گردانده میشه.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult Register(RegisterModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        // Attempt to register the user
        try
        {
            WebSecurity.CreateUserAndAccount(model.UserName, model.Password);
            WebSecurity.Login(model.UserName, model.Password);
            ViewBag.Message = "Successfully Registered!";

            // PRG has been maintained
            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }
        catch (MembershipCreateUserException e)
        {
            ModelState.AddModelError("", ErrorCodeToString(e.StatusCode));
        }
    }
    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
٢- نمایش دوباره صفحه ولی با تغییر هدر صفحه به کد 303 . کد 303 به مروگر اعلام میکنه صفحه ریدایرکت شده است
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult Register(RegisterModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        // Attempt to register the user
        try
        {
            WebSecurity.CreateUserAndAccount(model.UserName, model.Password);
            WebSecurity.Login(model.UserName, model.Password);
            ViewBag.Message = "Successfully Registered!";

            // PRG has been maintained
            return RedirectToAction("Register");
        }
        catch (MembershipCreateUserException e)
        {
            ModelState.AddModelError("", ErrorCodeToString(e.StatusCode));
        }
    }
    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
در این حالت دوباره صفحه ثبت نام نمایش داده میشه ولی با زدن دکمه رفرش، اطلاعات دوباره به سمت سرور فرستاده نمیشه
مطالب
ایجاد قسمت‌های Toggle در سایت با jQuery
البته قبلش بگم که عنوان بهتری به ذهنم نرسید.
بسیاری از مواقع پیش می‌آید که در سایت خود بخواهیم کادری داشته باشیم که با کلیک بروی آن ظاهر و با کلیک دوباره بروی آن محو شود. مانند تصویر زیر

سپس با کلیک بروی قسمت مشخص شده از تصویر بالا تصویر مانند زیر ظاهر شود.

در این نوشته قصد داریم کادری به این صورت حالا به هر منظوری طراحی نماییم.

برای کار سه قسمت کد داریم:

  1. کدهای طراحی قسمت مورد نظر در صفحه وب
  2. نوشتن کدهای CSS مربوطه
  3. نوشتن کدهای jQuery

در مرحله اول ابتدا صفحه وب خود را به نحو زیر ایجاد می‌نماییم.

<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title>کادر لغزان با jQuery</title>
    <script src="Scripts/jquery-1.7.1.min.js"></script>
    <link href="CSS/site.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div id="loginPanel">
        <div style="height: auto;" id="login">
            <div>
                <div>
                    <br />
                    محتویات دلخواه خود را در این قسمت قرار دهید
                </div>
            </div>
            <div><a href="#" id="closeLogin"></a></div>
        </div>
        <div id="container">
            <div id="top">
                <!-- login -->
                <ul>
                    <li>&nbsp;</li>
                    <li><a id="toggleLogin" href="#">پانل باز شو</a></li>
                </ul>
                <!-- / login -->
            </div>
            <!-- / top -->

        </div>
    </div>
    <div id="main">
        محتویات سایت در این قسمت قرار می‌گیرد
    </div>
    </body>
</html>
در صفحه ایجاد شده قسمتی را برای نگهداری پانل مورد نظر قرار دادیم و در div با نام loginContent مواردی را که می‌خواهیم در پانل مربوطه نمایش داده شود، قرار می‌دهیم،  <"div id="loginPanel> نگهدارنده کل قسمت مربوطه (کادر لغزان می‌باشد)، و قسمت <"div id="container> قسمتی است که دکمه یا عنوان مورد نظر برای باز شدن یا بستن کادر استفاده می‌شود.
در مرحله دوم کدهای CSS بخش‌های مورد نظر (جهت رنگ و تصاویر و شکل و شمایل کادر مورد نظر) را مانند زیر ایجاد می‌کنیم.
body {
     margin:0; 
     padding:0; 
     width:100%; 
     background: #e9e9e9 url(images/header_bg.gif) top repeat-x;
     direction: rtl;
}
html {
     padding:0; 
     margin:0;
}

#main {margin-top: 100px;}

#loginPanel {
    margin: 0px; 
    position: absolute; 
    overflow: hidden; 
    height: auto;
    z-index: 3000;
    width: 100%;
    top: 0px;
    color: #fff;
}
#top {
    background: url(images/login_top.jpg) repeat-x 0 0;
    height: 38px;
    position: relative;
}
#top ul.login {
    display: block;
    position: relative;
    float: right;
    clear: right;
    height: 38px;
    width: auto;
    margin: 0;
    right: 150px;
    color: white;
    text-align: center;
    background: url(images/login_r.png) no-repeat right 0;
    padding-right: 45px;
}
#top ul.login li.left {
    background: url(images/login_l.png) no-repeat left 0;
    height: 38px;
    width: 45px;
    padding: 0;
    margin: 0;
    display: block;
    float: left;
}
#top ul.login li {
    text-align: left;
    padding: 0 6px;
    display: block;
    float: left;
    height: 38px;
    background: url(images/login_m.jpg) repeat-x 0 0;
}
#top ul.login li a {
    color: #fff;
    text-decoration: none;
}
#top ul.login li a:hover {
    color: #ff0000;
    text-decoration: none;
}
#login {
    width: 100%;
    color: white;
    background: #1E1E1E;
    overflow: hidden;
    position: relative;
    z-index: 3;
    height: 0px;
}
#login a {
    text-decoration: none;
    color: #fff;
}
#login a:hover {
    color: white;
    text-decoration: none;
}
#login .loginContent {
    width: 900px;
    height: 80px;
    margin: 0 auto;
    padding-top: 25px;
    text-align: right;
}
#login .loginClose {
    display: block;
    position: absolute;
    right: 15px;
    top: 10px;
    width: 70px;
    text-align: left;
}
#login .loginClose a {
    display: block;
    width: 100%;
    height: 20px;
    background: url(images/button_close.jpg) no-repeat right 0;
    padding-right: 10px;
    border: none;
    color: white;
}
#login .loginClose a:hover {
    background: url(images/button_close.jpg) no-repeat right -20px;
}
.cen { text-align: center;}
.w_100p{ width: 100%;}
خوب تا اینجای کار فقط کادر با قالب مورد نظر ایجاد شد، برای اینکه عمل مورد نظر انجام شود با استفاده از تکنیک‌های jQuery به صورت زیر کار را به پایان می‌رسانیم. در انتهای صفحه اسکریپت زیر را قبل از قسمت <body/> می‌نویسیم.
 <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#login").hide(0);
            $("#toggleLogin").click(function () {
                $("#login").slideToggle("slow");
            });
            $("#closeLogin").click(function () {
                $("#login").slideUp("slow");
            });
        });
    </script>
با نوشتن این اسکریپت بعد از لود صفحه مورد نظر ابتدا کادر ما مخفی می‌شود، سپس برای دکمه (یا هر المانی که می‌خواهیم با کلیک روی آن کادر بسته یا باز شود) کد کلیک می‌نویسیم که با کلیک بروی آن عمل اسلاید (باز یا بسته شدن) رخ دهد. در نهایت در رویداد کلیک لینک close تعیین می‌کنیم که کادر به آرامی  بسته شود.
مثال کامل از ^ قابل دانلود است
لینک‌های کمکی جهت آشنایی بیشتر با توابع استفاده شده: