اشتراک‌ها
چرا EF انتخاب خوبی برای پروژه های Domain-Driven نیست؟

در سال‌های اخیر شاهد فراگیرتر شدن رویکرد DDD و استفاده از آن در پروژه‌های Enterprise بوده ایم. بسیاری از شرکت‌ها از Entity Framework در پروژه‌های Domain-Driven خود نیز استفاده میکنند. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی مشکلات EF و کمبود‌های آن برای پیاده سازی تکنیک‌های DDD بپردازیم. 

چرا EF انتخاب خوبی برای پروژه های Domain-Driven نیست؟
اشتراک‌ها
اصول طراحی شیءگرا
از مقالات برتر هفته اخیر کد‌پروجاکت در تشریح اصول و قواعد برنامه‌نویسی شیءگرا.
 
اصول طراحی شیءگرا
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 6 - پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها با استفاده از ASP.NET Core MVC
به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎، روش پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها را با استفاده از ASP.NET Core MVC و افزونه jquery-unobtrusive-ajax بررسی خواهیم کرد. 


برای شروع لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید: 
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web

قراردادها، مفاهیم و نکات اولیه 
  1. Refactor کردن فرم‌های ثبت و ویرایش مرتبط با یک Aggregate، به یک PartialView که با یک ViewModel کار می‌کند. برای موجودیت‌های ساده و پایه، همان Model/DTO، به عنوان Model متناظر با یک ویو یا به اصطلاح ViewModel استفاده می‌شود؛ ولی برای سایر موارد، از مدلی که نام آن با نام موجودیت + کلمه ModalViewModel یا FormViewModel تشکیل می‌شود، استفاده خواهیم کرد.
  2. یک فرم، در قالب یک پارشال‌ویو، به صورت Ajaxای با استفاده از افزونه  jquery-unobtrusive-ajax بارگذاری شده و به سرور ارسال خواهد شد.
  3. یک فرم براساس طراحی خود می‌تواند در قالب یک مودال باز شود، یا به منظور inline-editing آن را بارگذاری و به قسمتی از صفحه که مدنظرتان می‌باشد اضافه شود.
  4. وجود ویو Index به همراه پارشال‌ویو ‎_List برای نمایش لیستی و یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش الزامی ‌می‌باشد. البته اگر از مکانیزمی که در مطلب « طراحی یک گرید با jQuery Ajax و ASP.NET MVC به همراه پیاده سازی عملیات CRUD»  مطرح شد، استفاده نمی‌کنید و نیاز دارید تا اطلاعات صفحه‌بندی شده، مرتب شده و فیلتر شده‌ای را در قالب JSON دریافت کنید، از اکشن‌متد ReadPagedList کنترلر پایه استفاده کنید.

مثال اول: پیاده‌سازی BlogsController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
کار با ارث‌بری از کنترلر پایه طراحی شده در زیرساخت به شکل زیر آغاز می‌شود:
public class BlogsController : CrudController<IBlogService, int, BlogModel>
{
    public BlogsController(IBlogService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Blogs_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Blogs_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Blogs_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Blogs_Delete;
    protected override string ViewName => "_BlogModal";
}
در اینجا مشخص کردن ViewName متناظر با موجودیت جاری، الزامی می‌باشد. همانطور که عنوان شد، یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش کفایت می‌کند و طراحی پشت این کنترلر پایه نیز بر این اساس می‌باشد. گام بعدی، طراحی پارشال‌ویو مذکور می‌باشد. 

<div>
    <h4 asp-if="Model.IsNew()">Create New Blog</h4>
    <h4 asp-if="!Model.IsNew()">Edit Blog</h4>
    <button type="button" data-dismiss="modal">&times;</button>
</div>
در اینجا با استفاده از تگ‌هلپر asp-if موجود در زیرساخت و متد IsNew متناظر با مدل جاری، عنوان نمایشی مودال را مشخص کرده‌ایم. 
 ‌


<form asp-action="@(Model.IsNew() ? "Create" : "Edit")" asp-controller="Blogs" asp-modal-form="BlogForm">
    <div>
        <input type="hidden" name="save-continue" value="true"/>
        <input asp-for="RowVersion" type="hidden"/>
        <input asp-for="Id" type="hidden"/>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Title"></label>
                <input asp-for="Title" autocomplete="off"/>
                <span asp-validation-for="Title"></span>
            </div>
        </div>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Url"></label>
                <input asp-for="Url" type="url"/>
                <span asp-validation-for="Url"></span>
            </div>
        </div>
    </div>

...

</form>
با استفاده از متد IsNew مدل جاری، اکشن متد متناظر با درخواست POST مشخص شده و سپس از طریق تگ‌هلپر asp-modal-form، فرآیند افزودن ویژگی‌های data-ajax به فرم را خودکار کرده‌ایم. سپس با استفاده از یک Hidden Input با نام save-continue و مقدار true به فرم، عملیات ذخیره کردن بدون بسته شدن فرم را شبیه سازی کرده‌ایم؛ این Input می‌تواند به صورت شرطی به فرم اضافه شود (دکمه‌های ذخیره/ذخیره و بستن و ...) که در سمت سرور با توجه به مقدار ارسالی تصمیم گرفته می‌شود که دوباره فرم با اطلاعات جدید (در اینجا Id و RowVersion) به کلاینت ارسال شود یا خیر.

<div>
    <a asp-modal-delete-link asp-model-id="@Model.Id" asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Delete" asp-if="!Model.IsNew()" asp-permission="@PermissionNames.Blogs_Delete"
       title="Delete Blog">
        <i></i>
    </a>
    <a title="Refresh Blog" asp-if="!Model.IsNew()" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Edit" asp-route-id="@Model.Id">
        <i></i>
    </a>
    <a title="New Blog" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Create">
        <i></i>
    </a>
    <button type="button" data-dismiss="modal">
        <i></i>&nbsp; Cancel
    </button>
    <button type="submit">
        <i></i>&nbsp; Save Changes
    </button>
</div>
بخش فوتر این مودال در برگیرنده دکمه‌های متناظر با اکشن‌های قابل انجام بر روی موجودیت جاری می‌باشد.
در این فرم ابتدا 3 دکمه میانبر برای عملیات حذف، بازنشانی و جدید درنظر گرفته شده‌اند؛ برای حذف که از طریق تگ‌هلپر asp-modal-delete-link کار افزودن خودکار ویژگی‌های data-ajax انجام شده و در نهایت با توجه به اکشن‌متد و کنترلر مشخص شده، یک مودال، برای گرفتن تأیید از کاربر باز می‌شود و در زمان پذیرش درخواست، حذف مدل جاری به سرور ارسال خواهد شد. با استفاده از تگ‌هلپر asp-permission نیز دسترسی مورد نیاز برای مشاهده دکمه مورد نظر را مشخص کرده‌ایم. دکمه‌های بازنشانی و جدید، در اینجا از طریق تگ‌هلپر asp-modal-link تبدیل به یک لینک Ajaxای شده است که کار بارگذاری یک پارشال‌ویو را انجام می‌دهند؛ همچنین با استفاده از ویژگی asp-modal-toggle متناظر با تگ‌هلپر مذکور با مقدار false، مشخص کرده‎ایم که صرفا محتوای مودال جاری جایگزین شود و نیاز به گشوده شدن دوباره آن نیست.


خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:

‌‌
مثال دوم: پیاده‌سازی RolesController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
‌‌نکته قابل توجه در طراحی فرم‌های ثبت و ویرایش موجودیت‌های پیچیده‌تر مربوط است به ارسال اطلاعات اضافه‌تر از هر آنچه در مدل وجود دارد به کلاینت و همچنین دریافت اطلاعات در ساختار تودرتو یا به اصطلاح یک گراف از اشیاء. به عنوان مثال برای ثبت یک گروه کاربری نیاز است لیست دسترسی‌ها را نیز در فرم نمایش دهیم تا توسط کاربر انتخاب شود؛ در این حالت نیاز است یک مدل متناظر و متناسب را به شکل زیر طراحی کرد:
public class RoleModalViewModel : RoleModel
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> PermissionList { get; set; }
}
در اینجا با ارث‌بری از RoleModel متناظر با موجودیت گروه کاربری، لیست دسترسی‌ها نیز در طریق خصوصیت PermissionList قابل استفاده می‌باشد. حال برای مقداردهی خصوصیت اضافه شده و به طور کلی برای ارسال اطلاعات اضافه به کلاینت در زمان بارگذاری فرم، نیاز است متد RenderView را به شکل زیر بازنویسی کنید:
protected override IActionResult RenderView(RoleModel role)
{
    var model = _mapper.Map<RoleModalViewModel>(role);
    model.PermissionList = ReadPermissionList();

    return PartialView(ViewName, model);
}
به عنوان مثال در اینجا از AutoMapper برای وهله سازی از RoleModalViewModel و نگاشت خصوصیات RoleModel، استفاده شده است. به این ترتیب خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:



برای مدیریت سناریوهای Master-Detail به مانند قسمت مدیریت دسترسی‌ها در تب Permissions فرم بالا، امکاناتی در زیرساخت تعبیه شده است ولی پیاده‌سازی آن را به عنوان یک تمرین و با توجه به سری مطالب «Editing Variable Length Reorderable Collections in ASP.NET MVC» به شما واگذار می‌کنم.


نکته تکمیلی: برای ارسال اطلاعات اضافی به ویو Index متناظر با یک موجودیت می‌توانید متد RenderIndex را به شکل زیر بازنویسی کنید:

protected override IActionResult RenderIndex(IPagedQueryResult<RoleReadModel> model)
{
    var indexModel = new RoleIndexViewModel
    {
        Items = model.Items,
        TotalCount = model.TotalCount,
        Permissions = ReadPermissionList()
    };

    return Request.IsAjaxRequest()
        ? (IActionResult) PartialView(indexModel)
        : View(indexModel);
}

مدل RoleIndexViewModel استفاده شده در تکه کد بالا نیز به شکل زیر خواهد بود:

public class RoleIndexViewModel : PagedQueryResult<RoleReadModel>
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> Permissions { get; set; }
}


فرآیند بارگذاری یک پارشال‌ویو در مودال

به عنوان مثال برای استفاده از مودال‌های بوت استرپ، ایده کار به این شکل است که یک مودال را به شکل زیر در فایل Layout قرار دهید:

<div class="modal fade" @*tabindex="-1"*@ id="main-modal" data-keyboard="true" data-backdrop="static" role="dialog" aria-hidden="true">
    <div class="modal-dialog modal-dialog-centered" role="document">
        <div class="modal-content">
            <div class="modal-body">
                Loading...
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

سپس در زمان کلیک بروی یک دکمه Ajaxای، ابتدا main-modal را نمایش داده و بعد از دریافت پارشال‌ویو از سرور، آن را با محتوای modal-content جایگزین می‌کنیم. به همین دلیل Tag Halperهای مطرح شده در مطلب جاری، callbackهای failure/complete/success متناظر با unobtrusive-ajax را نیز مقداردهی می‌کنند. برای این منظور نیاز است تا متدهای جاوااسکریپتی زیر نیز در سطح شیء window تعریف شده باشند:‌‌

    /*----------------------------------  asp-modal-link ---------------------------*/
    window.handleModalLinkLoaded = function (data, status, xhr) {
        prepareForm('#main-modal.modal form');
    };
    window.handleModalLinkFailed = function (xhr, status, error) {
        //....
    };
    /*----------------------------------  asp-modal-form ---------------------------*/
    window.handleModalFormBegin = function (xhr) {
        $('#main-modal a').addClass('disabled');
        $('#main-modal button').attr('disabled', 'disabled');
    };
    window.handleModalFormComplete = function (xhr, status) {
        $('#main-modal a').removeClass('disabled');
        $('#main-modal button').removeAttr('disabled');
    };
    window.handleModalFormSucceeded = function (data, status, xhr) {
        if (xhr.getResponseHeader('Content-Type') === 'text/html; charset=utf-8') {
            prepareForm('#main-modal.modal form');
        } else {
            hideMainModal();
        }
    };
    window.handleModalFormFailed = function (xhr, status, error, formId) {
        if (xhr.status === 400) {
            handleBadRequest(xhr, formId);
        }
    };


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه DNTFrameworkCore.TestWebApp موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید. 
مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای تولید خودکار کد منحصر به فرد در زمان ثبت رکورد جدید

هدف از این مطلب، ارائه راه حلی برای تولید خودکار کد یا شماره یکتا و ترتیبی در زمان ثبت رکورد جدید به صورت یکپارچه با EF Core، می‌باشد. به عنوان مثال فرض کنید در زمان ثبت سفارش، نیاز است بر اساس یکسری تنظیمات، یک شماره منحصر به فرد برای آن سفارش، تولید شده و در فیلدی تحت عنوان Number قرار گیرد؛ یا به صورت کلی برای موجودیت‌هایی که نیاز به یک نوع شماره گذاری منحصر به فرد دارند، مانند: سفارش، طرف حساب و ... 


یک مثال واقعی

در زمان ثبت یک Task، کاربر می‌تواند به صورت دستی یک شماره منحصر به فرد را نیز وارد کند؛ در غیر این صورت سیستم به طور خودکار شماره‌ای را به رکورد در حال ثبت اختصاص خواهد داد. بررسی یکتایی این کد در صورت وارد کردن به صورت دستی، توسط اعتبارسنج مرتبط باید انجام گیرد؛ ولی در غیر این صورت، زیرساخت مورد نظر تضمین می‌کند که شماره یکتایی را ایجاد کند.

ایجاد یک قرارداد برای موجودیت‌های دارای شماره منحصر به فرد
public interface INumberedEntity
{
    string Number { get; set; }
}
با استفاده از این واسط می‌توان از تکرار یکسری از تنظیمات مانند تنظیم طول فیلد Number و همچنین ایجاد ایندکس منحصر به فرد برروی آن، به شکل زیر جلوگیری کرد.
foreach (var entityType in builder.Model.GetEntityTypes()
    .Where(e => typeof(INumberedEntity).IsAssignableFrom(e.ClrType)))
{
    builder.Entity(entityType.ClrType)
        .Property(nameof(INumberedEntity.Number)).IsRequired().HasMaxLength(50);

    if (typeof(IMultiTenantEntity).IsAssignableFrom(entityType.ClrType))
    {
        builder.Entity(entityType.ClrType)
            .HasIndex(nameof(INumberedEntity.Number), nameof(IMultiTenantEntity.TenantId))
            .HasName(
                $"UIX_{entityType.ClrType.Name}_{nameof(IMultiTenantEntity.TenantId)}_{nameof(INumberedEntity.Number)}")
            .IsUnique();
    }
    else
    {
        builder.Entity(entityType.ClrType)
            .HasIndex(nameof(INumberedEntity.Number))
            .HasName($"UIX_{entityType.ClrType.Name}_{nameof(INumberedEntity.Number)}")
            .IsUnique();
    }
}

ایجاد یک Entity برای نگهداری شماره قابل استفاده بعدی مرتبط با موجودیت‌ها
public class NumberedEntity : Entity, IMultiTenantEntity
{
    public string EntityName { get; set; }
    public long NextNumber { get; set; }
    
    public long TenantId { get; set; }
}

با تنظیمات زیر:
public class NumberedEntityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<NumberedEntity>
{
    public void Configure(EntityTypeBuilder<NumberedEntity> builder)
    {
        builder.Property(a => a.EntityName).HasMaxLength(256).IsRequired().IsUnicode(false);
        builder.HasIndex(a => a.EntityName).HasName("UIX_NumberedEntity_EntityName").IsUnique();
        builder.ToTable(nameof(NumberedEntity));
    }
}

شاید به نظر، استفاده از این موجودیت ضروریتی نداشته باشد و خیلی راحت می‌توان آخرین شماره ثبت شده‌ی در جدول مورد نظر را واکشی، مقداری را به آن اضافه و به عنوان شماره منحصر به فرد رکورد جدید استفاده کرد؛ با این رویکرد حداقل دو مشکل زیر را خواهیم داشت:

  • ایجاد Gap مابین شماره‌های تولید شده، که مدنظر ما نمی‌باشد. (با توجه به اینکه امکان ثبت دستی را هم داریم، ممکن است کاربر شماره‌ای را وارد کرده باشد که با آخرین شماره ثبت شده تعداد زیادی فاصله دارد که به خودی خود مشکل ساز نیست؛ ولی در زمان ثبت رکورد بعدی اگر به صورت خودکار ثبت شماره داشته باشد، قطعا آخرین شماره (بزرگترین) را که به صورت دستی وارد شده بود، از جدول دریافت خواهد کرد)


پیاده سازی یک PreInsertHook برای مقداردهی پراپرتی Number

internal class NumberingPreInsertHook : PreInsertHook<INumberedEntity>
{
    private readonly IUnitOfWork _uow;
    private readonly IOptions<NumberingConfiguration> _configuration;

    public NumberingPreInsertHook(IUnitOfWork uow, IOptions<NumberingConfiguration> configuration)
    {
        _uow = uow ?? throw new ArgumentNullException(nameof(uow));
        _configuration = configuration ?? throw new ArgumentNullException(nameof(configuration));
    }

    protected override void Hook(INumberedEntity entity, HookEntityMetadata metadata)
    {
        if (!entity.Number.IsNullOrEmpty()) return;

        bool retry;
        string nextNumber;
        
        do
        {
            nextNumber = GenerateNumber(entity);
            var exists = CheckDuplicateNumber(entity, nextNumber);
            retry = exists;
            
        } while (retry);
        
        entity.Number = nextNumber;
    }

    private bool CheckDuplicateNumber(INumberedEntity entity, string nextNumber)
    {
       //...
    }

    private string GenerateNumber(INumberedEntity entity)
    {
       //...
    }
}

ابتدا بررسی می‌شود اگر پراپرتی Number مقداردهی شده‌است، عملیات مقداردهی خودکار برروی آن انجام نگیرد. سپس با توجه به اینکه ممکن است به صورت دستی قبلا شماره‌ای مانند Task_1000 وارد شده باشد و NextNumber مرتبط هم مقدار 1000 را داشته باشد؛ در این صورت به هنگام ثبت رکورد بعدی، با توجه به Prefix تنظیم شده، دوباره به شماره Task_1000 خواهیم رسید که در این مورد خاص با استفاده از متد CheckDuplicateNumber این قضیه تشخیص داده شده و سعی مجددی برای تولید شماره جدید صورت می‌گیرد.


بررسی متد GenerateNumber

private string GenerateNumber(INumberedEntity entity)
{
    var option = _configuration.Value.NumberedEntityOptions[entity.GetType()];

    var entityName = $"{entity.GetType().FullName}";

    var lockKey = $"Tenant_{_uow.TenantId}_" + entityName;

    _uow.ObtainApplicationLevelDatabaseLock(lockKey);

    var nextNumber = option.Start.ToString();

    var numberedEntity = _uow.Set<NumberedEntity>().AsNoTracking().FirstOrDefault(a => a.EntityName == entityName);
    if (numberedEntity == null)
    {
        _uow.ExecuteSqlCommand(
            "INSERT INTO [dbo].[NumberedEntity]([EntityName], [NextNumber], [TenantId]) VALUES(@p0,@p1,@p2)", entityName,
            option.Start + option.IncrementBy, _uow.TenantId);
    }
    else
    {
        nextNumber = numberedEntity.NextNumber.ToString();
        _uow.ExecuteSqlCommand("UPDATE [dbo].[NumberedEntity] SET [NextNumber] = @p0 WHERE [Id] = @p1 ",
            numberedEntity.NextNumber + option.IncrementBy, numberedEntity.Id);
    }

    if (!string.IsNullOrEmpty(option.Prefix))
        nextNumber = option.Prefix + nextNumber;
    
    return nextNumber;
}

ابتدا با استفاده از متد الحاقی ObtainApplicationLevelDatabaseLock یک قفل منطقی را برروی یک منبع مجازی (lockKey) در سطح نرم افزار از طریق sp_getapplock ایجاد می‌کنیم. به این ترتیب بدون نیاز به درگیر شدن با مباحث isolation level بین تراکنش‌های همزمان یا سایر مباحث locking در سطح row یا table، به نتیجه مطلوب رسیده و تراکنش دوم که خواهان ثبت Task جدید می‌باشد، با توجه به اینکه INumberedEntity می‌باشد، لازم است پشت این global lock صبر کند و بعد از commit یا rollback شدن تراکنش جاری، به صورت خودکار قفل منبع مورد نظر باز خواهد شد.

پیاده سازی متد مذکور به شکل زیر می‌باشد:

public static void ObtainApplicationLevelDatabaseLock(this IUnitOfWork uow, string resource)
{
    uow.ExecuteSqlCommand(@"EXEC sp_getapplock @Resource={0}, @LockOwner={1}, 
                @LockMode={2} , @LockTimeout={3};", resource, "Transaction", "Exclusive", 15000);
}

با توجه به اینکه ممکن است درون تراکنش جاری چندین نمونه از موجودیت‌های INumberedEntity در حال ذخیره سازی باشند و از طرفی Hook ایجاد شده به ازای تک تک نمونه‌ها قرار است اجرا شود، ممکن است تصور این باشد که اجرای مجدد sp مذکور مشکل ساز شود و در واقع به Lock خود برخواهد خورد؛ ولی از آنجایی که پارامتر LockOwner با "Transaction" مقداردهی می‌شود، لذا فراخوانی مجدد این sp درون تراکنش جاری مشکل ساز نخواهد بود. 

گام بعدی، واکشی NextNumber مرتبط با موجودیت جاری می‌باشد؛ اگر در حال ثبت اولین رکورد هستیم، لذا numberedEntity مورد نظر مقدار null را خواهد داشت و لازم است شماره بعدی را برای موجودیت جاری ثبت کنیم. در غیر این صورت عملیات ویرایش با اضافه کردن IncrementBy به مقدار فعلی انجام می‌گیرد. در نهایت اگر Prefix ای تنظیم شده باشد نیز به ابتدای شماره تولیدی اضافه شده و بازگشت داده خواهد شد.

ساختار NumberingConfiguration

public class NumberingConfiguration
{
    public bool Enabled { get; set; }

    public IDictionary<Type, NumberedEntityOption> NumberedEntityOptions { get; } =
        new Dictionary<Type, NumberedEntityOption>();
}
public class NumberedEntityOption
{
    public string Prefix { get; set; }
    public int Start { get; set; } = 1;
    public int IncrementBy { get; set; } = 1;
}

با استفاده از دوکلاس بالا، امکان تنظیم الگوی تولید برای موجودیت‌ها را خواهیم داشت.

گام آخر: ثبت PreInsertHook توسعه داده شده و همچنین تنظیمات مرتبط با الگوی تولید شماره موجودیت‌ها

public static void AddNumbering(this IServiceCollection services,
    IDictionary<Type, NumberedEntityOption> options)
{
    services.Configure<NumberingConfiguration>(configuration =>
    {
        configuration.Enabled = true;
        configuration.NumberedEntityOptions.AddRange(options);
    });
    
    services.AddTransient<IPreActionHook, NumberingPreInsertHook>();
}

و استفاده از این متد الحاقی در Startup پروژه

services.AddNumbering(new Dictionary<Type, NumberedEntityOption>
{
    [typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
    {
        Prefix = "T_",
        Start = 1000,
        IncrementBy = 5
    }
});

و موجودیت Task

public class Task : TrackableEntity, IAggregateRoot, INumberedEntity
{
    public const int MaxTitleLength = 256;
    public const int MaxDescriptionLength = 1024; 

    public string Title { get; set; }
    public string NormalizedTitle { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public TaskState State { get; set; } = TaskState.Todo; 
    public byte[] RowVersion { get; set; }
    public string Number { get; set; }
}

با خروجی‌های زیر

پ.ن ۱: در برخی از Domain‌ها نیاز به ریست کردن این شماره‌ها براساس یکسری فیلد موجود در موجودیت مورد نظر نیز مطرح می‌باشد. به عنوان مثال در یک سیستم انبارداری شاید براساس FiscalYear و در یک سیستم فروش با توجه به نحوه فروش (SaleType)، لازم باشد این ریست برای شماره‌های موجودیت «سفارش»، انجام پذیرد. در کل با کمی تغییرات می‌توان از این روش مطرح شده در چنین حالاتی نیز به عنوان یک ابزار شماره گذاری خودکار کمک گرفت.
پ.ن ۲: استفاده از امکانات  Sequence در Sql Server هم شاید اولین راه حلی باشد که به ذهن می‌رسد؛ ولی از آنجایی که از تراکنش‌ها پشتیبانی ندارد، مسئله Gap بین شماره‌ها پابرجاست و همچنین آزادی عملی را به این شکل که در مطلب مطرح شد، نداریم.
مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

مطالب
الگوی طراحی Builder همراه با اصول Interface Segregation
الگوی طراحی builder، برای ساختن اشیاء بسیار مفید است؛ اما پروسه ساختن اشیاء آن بسیار پیچده هست و به صورت معمول، این پروسه شامل چندین قسمت می‌شود.
در این مثال ما مشکلات ساختن شیء Person را مورد بررسی قرار می‌دهیم و این شیء از اشیایی کوچکتر مانند Name ، Surname و یا Primary Contact و غیره نیز تشکیل شده است.
class Person : IPerson
{

    private string Name { get; }
    private string Surname { get; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private IList<IContact> AllContacts { get; }

    public Person(string name, string surname, IContact primaryContact)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));

        this.Name = name;
        this.Surname = surname;
        this.AllContacts = new List<IContact>();

        this.SetPrimaryContact(primaryContact);
    }

    public void SetPrimaryContact(IContact contact)
    {
        this.AddContact(contact);
        this.PrimaryContact = contact;
    }

    public void AddContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));

        this.AllContacts.Add(contact);
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید، مقدار دهی شیء IContact  پیچیده‌تر از Name و Surname هست و روش اضافه کردن Contact‌ها نیز بسیار پیچیده است؛ زیرا آنها به دو گروه PrimaryContact و Contacts تقسیم شده‌اند.
 شی Person شامل تعدای Contact مانند تلفن، ایمیل و یا هر چیزی دیگری میتواند باشد. 
در این مثال ما دو نوع Contact داریم که به صورت زیر پیاده سازی شده‌اند: 
interface IContact
{
}

class PhoneNumber : IContact
{

    private string AreaCode { get; }
    private string Number { get; }

    public PhoneNumber(string areaCode, string number)
    {

        if (string.IsNullOrEmpty(areaCode))
            throw new ArgumentException(nameof(areaCode));
        if (string.IsNullOrEmpty(number))
            throw new ArgumentException(nameof(number));

        this.AreaCode = areaCode;
        this.Number = number;
    }
}

class EmailAddress : IContact
{
    private string Address { get; }

    public EmailAddress(string address)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(address))
            throw new ArgumentException(nameof(address));   

        this.Address = address;
    }
}
به صورت کلی سه راه برای ساختن اشیاء وجود دارد:
1) استفاده از سازنده کلاس Person و سپس استفاده از متدهای AddContact و  SetPrimaryContact برای ساختن شیء، به صورت کامل.
2) استفاده از Abstract Factory برای ساختن Person و سپس استفاده از متدهای AddContact و  SetPrimaryContact برای ساختن شیء به صورت کامل.
3) استفاده از Builder برای ساختن شیء به صورت کامل و یکجا همراه با contact‌‌های آن.

 طراحی PersonBuilder : 
interface IPerson
{
    void SetPrimaryContact(IContact primaryContact);
    void AddContact(IContact contact);
}

interface IPersonBuilder
{
    void SetName(string name);
    void SetSurname(string surname);
    void SetPrimaryContact(IContact primaryContact);
    void AddContact(IContact contact);
    IPerson Build();
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک اینترفیس معمولی از این الگوی طراحی هست که شامل متدهایی است که برای ساختن شیء مورد استفاده قرار میگیرند و در ادامه نحوه پیاده سازی این اینترفیس بیان شده‌است:
class PersonBuilder: IPersonBuilder
{
    private string Name { get; set; }
    private string Surname { get; set; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private IList<IContact> OtherContacts { get; } = new List<IContact>();

    public void SetName(string name)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        this.Name = name;
    }

    public void SetSurname(string surname)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));
        this.Surname = surname;
    }

    public void SetPrimaryContact(IContact primaryContact)
    {
        if (primaryContact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(primaryContact));
        this.PrimaryContact = primaryContact;
    }

    public void AddContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.OtherContacts.Add(contact);
    }

    public IPerson Build()
    {        
        IPerson person = new Person(this.Name, this.Surname, this.PrimaryContact);

        foreach (IContact contact in this.OtherContacts)
            person.AddContact(contact);

        return person;
    }
}
خوب، اولین مشکلی که در این پیاده سازی مشهود است، مربوط به متد Build هست. اگر مقدار‌های سازنده کلاس Person را به صورت null ارسال کنیم، باعث خطا میشود و این خطا به این خاطر نیست که ما مقدار Null را به کلاس PersonBuilder ارسال کرده‌ایم؛ زیرا ما تمام متد‌های Set را با استفاده NullGurd مورد حفاظت قرار داده‌ایم. مشکل اصلی از وضعیت داخلی شیء PersonBuilder  هست. اگر متد‌های Set را فراخوانی نکنیم، تمام فیلد‌های خصوصی، مقدار null میگیرند و یکی از راه‌های رفع این مشکل این است که پارامتر‌ها را از طریق سازنده PersonBuilder مقدار دهی کنیم. ولی کمی بعدتر متوجه خواهیم شد که این پیاده سازی مانند کلاس person هست و در نتیجه این روش بی استفاده است.

راه حل: استفاده از  Interface Segregation principle در PersonBuilder :
اصل ISP  می‌گوید: "کلاینت‌ها نباید وابسته به متدهایی باشند که آنها را پیاده سازی نمی‌کنند." برای رسیدن به این امر در مثال بالا، باید آن واسط را به واسط‌های کوچکتری تقسیم کرد. این تقسیم بندی باید بر اساس استفاده کنندگان از واسط‌ها صورت گیرد.
برای اینکه شیء Person را بسازیم، متوجه خواهید شد بعضی از داده‌ها الزامی و بعضی دیگر اختیاری هستند؛ مانند PrimaryContact که از داده‌های ضروری شیء Person است. ولی AllContacts می‌تواند به صورت اختیاری تعریف شود و در  پیاده سازی PersonBuilder بالا، کلاینت متوجه نخواهد شد کدام متد اختیاری یا اجباری  هست و در نتیجه ممکن است فراموش کند متد SetPrimaryContact را فراخوانی کند و همین مساله باعث می‌شود تا نرم افزار با خطا مواجه شود.
راه حل: به کد زیر توجه فرمایید: 
class PersonBuilder
{

    private PersonBuilder() { }

    public static IExpectSurnamePersonBuilder WithName(string name)
    {
        ...
    }
}
همانطور که مشاهده می‌فرمایید، سازنده کلاس به صورت خصوصی تعریف شده‌است. درنتیجه بیرون از کلاس نمی‌توان از آن وهله ساخت و ‌‌آن‌را مورد استفاده قرار داد و تنها راه وهله سازی از کلاس PersonBuilder از طریق متد WithName خواهد بود. ثانیا این متد PersonBuilder را برنمی‌گرداند؛ بلکه شیء‌ایی را برمیگ‌رداند که منتظر فراهم کردن مقدار Surname  است و با استفاده از این روش می‌توانیم پروسه فراخوانی متد‌ها را مشخص کنیم.
درنتیجه پروسه ساختن شیء، به چندین قسمت تقسیم شده که به صورت زیر میباشد:
1) فراهم کردن مقدار Surname
2) فراهم کردن مقدار Name
3) فراهم کردن مقدار PrimaryContact
4) فراهم کردن مقدار سایر Contact‌های شخص
5) ساختن شیء Person

پس به ازای هر کدام از عملیات‌ها، یک اینترفیس خواهیم داشت: 
interface IExpectSurnamePersonBuilder
{
    IExpectPrimaryContactPersonBuilder WithSurname(string surname);
}

interface IExpectPrimaryContactPersonBuilder
{
    IExpectOtherContactsPersonBuilder WithPrimaryContact(IContact contact);
}

interface IExpectOtherContactsPersonBuilder
{
    IExpectOtherContactsPersonBuilder WithOtherContact(IContact contact);
    IPersonBuilder WithNoMoreContacts();
}

interface IPersonBuilder
{
    IPerson Build();
}
حالا نوبت به پیاده سازی PersonBuilder بر اساس اصول ISP است :
class PersonBuilder :
    IExpectSurnamePersonBuilder,
    IExpectPrimaryContactPersonBuilder,
    IExpectOtherContactsPersonBuilder,
    IPersonBuilder
{

    private string Name { get; }
    private string Surname { get; set; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private Person Person { get; set; }

    private PersonBuilder(string name)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        this.Name = name;
    }

    public static IExpectSurnamePersonBuilder WithName(string name)
    {
        return new PersonBuilder(name);
    }

    public IExpectPrimaryContactPersonBuilder WithSurname(string surname)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));
        this.Surname = surname;
        return this;
    }

    public IExpectOtherContactsPersonBuilder WithPrimaryContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.Person = new Person(this.Name, this.Surname, contact);
        return this;
    }

    public IExpectOtherContactsPersonBuilder WithOtherContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.Person.AddContact(contact);
        return this;
    }

    public IPersonBuilder WithNoMoreContacts()
    {
        return this;
    }

    public IPerson Build()
    {
        return this.Person;
    }

}
این طراحی به کلاینت کمک خواهد کرد اشیایی را با وضعیت پایدار ایجاد کند و نرم افزاری تولید کند که دارای کمترین خطا باشد.
و اگر کلاینت بخواهد وهله‌ای را از کلاس PersonBuilder بسازد، به صورت زیر خواهد بود:
IPerson person =
    PersonBuilder
    .WithName("Ali")
    .WithSurname("Karimi")
    .WithPrimaryContact(new EmailAddress("admin@gmail.com"))
    .WithOtherContact(new EmailAddress("Test1@work.com"))
    .WithOtherContact(new EmailAddress("Test2@home.com"))
    .WithNoMoreContacts()
    .Build();
اصول طراحی ISP باعث می‌شوند، کد خواناتر شود و همین خوانایی سبب می‌گردد نگهداری و توسعه نرم افزار راحت‌تر شود.

چکیده:
ساختن اشیا در زبان‌های object oriented کار بسیار ساده‌ای است و همین سادگی، خطاهای جبران ناپذیری را به نرم افزار تحمیل میکنند و باعث ایجاد اشیایی ناپایدار در سیستم می‌شود. در اولین گام، الگوی طراحی Builder را به صورت ساده مورد بررسی قرار دادیم و در نهایت این طراحی را تا جای پیش بردیم که بتوانیم اشیایی پایدار را بسازیم. ولی این طراحی هنوز با مشکلاتی رو به رو هست؛ مانند نقض کردن قانون  command query separation  که این مشکل را در مقاله‌ی بعدی برطرف خواهیم کرد.