مطالب
C# 6 - The nameof Operator
یکی دیگر از قابلیت‌های جذاب نسخه‌ی جدید سی‌شارپ، عملگر nameof است. هدف اصلی آن ارائه کدهایی با قابلیت Refactoring بهتر است؛ زیرا به جای نوشتن نام فیلدها و یا متدها در صورت نیاز به صورت hard-coded، می‌توانیم از این عملگر استفاده کنیم. به عنوان مثال در زمان صدور استثناءیی از نوع ArgumentNullException باید نام آرگومان را به سازنده‌ی این کلاس پاس دهیم. متاسفانه یکی از مشکلاتی که با رشته‌ها در حالت کلی وجود دارد این است که امکان دیباگ در زمان کامپایل را از دست خواهیم داد و با تغییر هر المنت، تغییرات به صورت خودکار به رشته پاس داده شده، به سازنده‌ی کلاس ArgumentNullException اعمال نخواهد شد:
public static void DoWork(string name)
{
       if (name == null)
       {
           throw new ArgumentNullException("name");
       }
}
اما با استفاده از عملگر nameof، کد امن‌تری را خواهیم داشت؛ زیرا همیشه نام واقعی آرگومان به سازنده‌ی کلاس ArgumentNullException پاس داده می‌شود:
public static void DoWork(string name)
{
       if (name == null)
       {
           throw new ArgumentNullException(nameof(name));
       }
}
اگر ReSharper را نصب کرده باشید، به شما پیشنهاد می‌دهد که از nameof به جای یک رشته‌ی جادویی (magic string) استفاده نمائید:


یک مثال دیگر می‌تواند در زمان فراخوانی رخدادهای مربوط به OnPropertyChanged باشد. در اینجا باید نام خصوصیتی را که تغییر یافته است، به آن پاس دهیم: 
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
اما با کمک عملگر nameof می‌توانیم قسمت فراخوانی متد OnPropertyChanged را به اینصورت نیز بازنویسی کنیم:
OnPropertyChanged(nameof(Name));
ممکن است عنوان کنید قبلاً در سی‌شارپ 5 هم می‌توانستیم از ویژگی [CallerMemberName] استفاده کنیم، پس دیگر نیازی به استفاده از عملگر nameof نخواهد بود. اما تفاوت کلیدی این است که CallerMemberName در زمان اجرا نام فیلد فراخوان را دریافت میکند (run time)، در حالیکه با استفاده از عملگر nameof می‌توانید در زمان کامپایل به نام فیلد دسترسی داشته باشید (compile time).

محدودیت‌های عملگر nameof
این عملگر حالت‌هایی را که مشاهده می‌کنید، فعلاً پشتیبانی نخواهد کرد:
nameof(f()); // where f is a method - you could use nameof(f) instead
nameof(c._Age); // where c is a different class and _Age is private. Nameof can't break accessor rules.
nameof(List<>); // List<> isn't valid C# anyway, so this won't work
nameof(default(List<int>)); // default returns an instance, not a member
nameof(int); // int is a keyword, not a member- you could do nameof(Int32)
nameof(x[2]); // returns an instance using an indexer, so not a member
nameof("hello"); // a string isn't a member
nameof(1 + 2); // an int isn't a member
برای آزمایش عملگر nameof می‌توانیم یک تست را در حالت‌های زیر بنویسیم:


همانطور که مشاهده می‌کنید، همه‌ی حالت‌های فوق با موفقیت پاس شده‌اند.
نظرات مطالب
افزودن یک DataType جدید برای نگه‌داری تاریخ خورشیدی - 3
public DateTime AddDate { set; get; }  

[NotMapped]  // فیلد محاسباتی سمت برنامه که در بانک اطلاعاتی قرار نخواهد گرفت
public string PersianDate
{  
    get { return MyDateConverter(AddDate); }  
}

در code first از ویژگی NotMapped استفاده کنید تا بتونید با استفاده از تابع کمکی تبدیل تاریخ خودتون راحت این تبدیلات رو انجام بدید. در بانک اطلاعاتی DateTime استاندارد رو ذخیره کنید، در سمت کدها برای مسایل نمایشی از خاصیت PersianDate که NotMapped تعریف شده، میشه استفاده کرد. به علاوه روی DateTime استاندارد راحت میشه کوئری‌های LINQ رو اجرا کرد بدون محدودیت. زمانیکه مثلا یک List تهیه شد، قسمت بعدی، کار نمایشی است که از خاصیت NotMapped میشه کمک گرفت. این روش با تمام بانک‌های اطلاعاتی کار می‌کنه.

مطالب
ویژگی Batching در EF Core
در EF 6.x به ازای هر عبارت insert/update/delete یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد. به همین جهت کارآیی تعداد بالای ثبت، به روز رسانی و حذف رکوردها توسط آن پایین است. برای رفع این مشکل ویژگی Batching به EF Core اضافه شده‌است که توسط آن اینبار دسته‌ای از عبارات را به صورت یکجا و در طی یک رفت و برگشت، به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند. به این ترتیب کارآیی و سرعت insert/update/delete آن به شدت افزایش خواهد یافت.


نحوه‌ی فعالسازی Batching در EF Core

Batching به صورت پیش فرض در EF Core بدون نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری فعال است. اما اگر خواستید برای مثال، حالت پیش فرض EF 6.x را توسط آن شبیه سازی کنید، می‌توانید مقدار MaxBatchSize را به عدد 1 تنظیم نمائید (تا غیرفعال شود):
optionsBuilder.UseSqlServer(
   @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;",
   options => options.MaxBatchSize(1)
);

مقدار پیش فرض MaxBatchSize را در کلاس SqlServerModificationCommandBatch می‌توانید مشاهده کنید:
public class SqlServerModificationCommandBatch : AffectedCountModificationCommandBatch
    {
        private const int DefaultNetworkPacketSizeBytes = 4096;
        private const int MaxScriptLength = 65536 * DefaultNetworkPacketSizeBytes / 2;
        private const int MaxParameterCount = 2100;
        private const int MaxRowCount = 1000;
در اینجا MaxRowCount همان MaxBatchSize پیش فرض است که به عدد 1000 تنظیم شده‌است. بنابراین اگر تنظیم options => options.MaxBatchSize(1) را ذکر نکنید، به معنای ارسال 1000 تایی دستورات insert/update/delete در طی یک درخواست به سمت سرور است.


آیا محدودیتی هم در مورد عملیات Batching وجود دارد؟

SQL Server به ازای هر batch تنها 2100 پارامتر را پشتیبانی می‌کند. در این حالت EF Core به صورت خودکار یک چنین کوئری‌های حجیمی را به چند Batch جهت تنظیم این محدودیت تقسیم خواهد کرد و در نهایت برنامه به مشکلی بر نمی‌خورد.


یک آزمایش: Batching پیش فرض به چه صورتی کار می‌کند و چه اثری را دارد؟

کدهای کامل این آزمایش را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Batching.zip
در اینجا کلاس Blog را به همراه Context متناظر با آن مشاهده می‌کنید:
    public class Blog
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Url { get; set; }
    }

    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(
                @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;"/*,
                options => options.MaxBatchSize(2)*/
                );
            optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
        }
    }
در ابتدا MaxBatchSize را تنظیم نخواهیم کرد. یعنی از همان عدد 1000 پیش فرض استفاده می‌شود. تنظیم EnableSensitiveDataLogging نیز سبب می‌شود تا لاگ نهایی تهیه شده جهت نمایش، پرمحتواتر شود.
در این حالت اگر به روز رسانی‌ها (2 مورد) و ثبت‌های ذیل (6 مورد) را انجام دهیم:
            using (var db = new BloggingContext())
            {
                db.GetService<ILoggerFactory>().AddProvider(new MyLoggerProvider());

                // Modify some existing blogs
                var existing = db.Blogs.ToArray();
                existing[0].Url = "http://sample.com/blogs/dogs";
                existing[1].Url = "http://sample.com/blogs/cats";

                // Insert some new blogs
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Horse Blog", Url = "http://sample.com/blogs/horses" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Snake Blog", Url = "http://sample.com/blogs/snakes" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Fish Blog", Url = "http://sample.com/blogs/fish" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Koala Blog", Url = "http://sample.com/blogs/koalas" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Parrot Blog", Url = "http://sample.com/blogs/parrots" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Kangaroo Blog", Url = "http://sample.com/blogs/kangaroos" });

                db.SaveChanges();
            }
یک چنین خروجی SQL ایی تولید می‌شود:
Executed DbCommand (41ms) [Parameters=[@p1='57', @p0='http://sample.com/blogs/dogs' (Size = 4000), @p3='58', @p2='http://sample.com/blogs/cats' (Size = 4000), @p4='The Horse Blog' (Size = 4000), @p5='http://sample.com/blogs/horses' (Size = 4000), @p6='The Snake Blog' (Size = 4000), @p7='http://sample.com/blogs/snakes' (Size = 4000), @p8='The Fish Blog' (Size = 4000), @p9='http://sample.com/blogs/fish' (Size = 4000), @p10='The Koala Blog' (Size = 4000), @p11='http://sample.com/blogs/koalas' (Size = 4000), @p12='The Parrot Blog' (Size = 4000), @p13='http://sample.com/blogs/parrots' (Size = 4000), @p14='The Kangaroo Blog' (Size = 4000), @p15='http://sample.com/blogs/kangaroos' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p0
WHERE [BlogId] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p2
WHERE [BlogId] = @p3;
SELECT @@ROWCOUNT;

DECLARE @inserted2 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p4, @p5, 0),
(@p6, @p7, 1),
(@p8, @p9, 2),
(@p10, @p11, 3),
(@p12, @p13, 4),
(@p14, @p15, 5)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted2;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted2 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];
در این دستورات موارد ذیل قابل توجه هستند:
- فقط یکبار Executed DbCommand مشاهده می‌شود.
- کل دستورات update و insert در طی یک درخواست و یک تراکنش به سمت بانک اطلاعاتی ارسال شده‌اند.
- ثبت دسته‌ای توسط merge using انجام شده‌است.
- در آخر نیز طبق معمول کار EF، شماره Idهای رکوردهای ثبت شده به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.

در ادامه MaxBatchSize را به عدد 2 تنظیم می‌کنیم:
protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
{
   optionsBuilder.UseSqlServer(
     @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;",
     options => options.MaxBatchSize(2)
    );
    optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
Executed DbCommand (17ms) [Parameters=[@p1='65', @p0='http://sample.com/blogs/dogs' (Size = 4000), @p3='66', @p2='http://sample.com/blogs/cats' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p0
WHERE [BlogId] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p2
WHERE [BlogId] = @p3;
SELECT @@ROWCOUNT;

Executed DbCommand (18ms) [Parameters=[@p0='The Horse Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/horses' (Size = 4000), @p2='The Snake Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/snakes' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];

Executed DbCommand (34ms) [Parameters=[@p0='The Fish Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/fish' (Size = 4000), @p2='The Koala Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/koalas' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];

Executed DbCommand (15ms) [Parameters=[@p0='The Parrot Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/parrots' (Size = 4000), @p2='The Kangaroo Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/kangaroos' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];
در این دستورات موارد ذیل قابل توجه هستند:
- اینبار تعداد 4 دستور Executed DbCommand مشاهده می‌شود ( برای انجام 2 به روز رسانی و 6 ثبت).
- هر batch بر اساس تنظیم MaxBatchSize به 2 دستور T-SQL محدود شده‌است که البته در انتها در حالت‌های insert، یک select هم برای بازگشت Idها به سمت کلاینت وجود دارد.
بنابراین اینبار بجای یکبار رفت و برگشت حالت قبل (استفاده از مقدار پیش فرض 1000 برای MaxBatchSize)، 4 بار رفت و برگشت به سمت بانک اطلاعاتی صورت گرفته‌است.

زمان کل انجام عملیات در حالت اول 41 میلی ثانیه و در حالت دوم 84 میلی ثانیه است که سرعت آن 51 درصد نسبت به حالت اول کاهش یافته‌است.
نظرات مطالب
نمونه‌ای از تزریق اس کیوال جهت درج تبلیغات مخفی شده‌ی در رکوردهای سایت
ممنون جناب نصیری.
برای اینکه متوجه بشیم داده‌های دیتابیس ما آلوده شده یا نه میتونیم یک همچین کوئری رو اجرا کنیم :
DECLARE
    @search_string  VARCHAR(100),
    @table_name     SYSNAME,
    @table_id       INT,
    @column_name    SYSNAME,
    @sql_string     VARCHAR(2000)

SET @search_string = 'display:none'

DECLARE tables_cur CURSOR FOR SELECT name, object_id FROM sys.objects WHERE type = 'U'

OPEN tables_cur

FETCH NEXT FROM tables_cur INTO @table_name, @table_id

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
    DECLARE columns_cur CURSOR FOR SELECT name FROM sys.columns WHERE object_id = @table_id AND system_type_id IN (167, 175, 231, 239)

    OPEN columns_cur

    FETCH NEXT FROM columns_cur INTO @column_name
    WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
    BEGIN
        SET @sql_string = 'IF EXISTS (SELECT * FROM ' + @table_name + ' WHERE [' + @column_name + '] LIKE ''%' + @search_string + '%'') PRINT ''' + @table_name + ', ' + @column_name + ''''

        EXECUTE(@sql_string)

        FETCH NEXT FROM columns_cur INTO @column_name
    END

    CLOSE columns_cur

    DEALLOCATE columns_cur

    FETCH NEXT FROM tables_cur INTO @table_name, @table_id
END

CLOSE tables_cur

DEALLOCATE tables_cur
با توجه به پارامتر search_string ، لیست جدول‌ها و ستون هایی که اون مقدار داخلش هستند رو در خروجی نمایش میده. فرضا من تو دوتا از ستون‌های ، دوتا از جدولام مقادیر الوده رو قرار دادم( به صورت دستی) و خروجی به این صورت نمایش داده شد :

Roles, Description
Articles, Subject
که درست هستش. برای ترمیمش هم همچین کوئری رو در sql اجرا کردم تا دستورات آپدیت حاصل بشن :

DECLARE
    @search_string  VARCHAR(100),
    @table_name     SYSNAME,
    @table_id       INT,
    @column_name    SYSNAME,
    @sql_string     VARCHAR(2000)

SET @search_string = 'display:none' -- The spammy text to search for.

DECLARE tables_cur CURSOR FOR SELECT name, object_id FROM sys.objects WHERE type = 'U'

OPEN tables_cur

FETCH NEXT FROM tables_cur INTO @table_name, @table_id

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
    DECLARE columns_cur CURSOR FOR SELECT name FROM sys.columns WHERE object_id = @table_id AND system_type_id IN (167, 175, 231, 239)

    OPEN columns_cur

    FETCH NEXT FROM columns_cur INTO @column_name
    WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
    BEGIN
        SET @sql_string = 'IF EXISTS (SELECT * FROM [' + @table_name + '] WHERE [' + @column_name + '] LIKE ''%' + @search_string + '%'') PRINT '' update [' + @table_name + '] set [' + @column_name + '] = substring([' + @column_name + '], 1, charindex(''''<'''', [' + @column_name + '])-1) where [' + @column_name + '] like ''''%<%'''''''
        --PRINT @sql_string
        EXECUTE(@sql_string)

        FETCH NEXT FROM columns_cur INTO @column_name
    END

    CLOSE columns_cur

    DEALLOCATE columns_cur

    FETCH NEXT FROM tables_cur INTO @table_name, @table_id
END

CLOSE tables_cur

DEALLOCATE tables_cur

و خروجی به این صورت حاصل شد :

 update [Roles] set [Description] = substring([Description], 1, charindex('<', [Description])-1) where [Description] like '%<%'
 update [Articles] set [Subject] = substring([Subject], 1, charindex('<', [Subject])-1) where [Subject] like '%<%'

و هر دو دستور رو اجرا کردم و داده‌ها ترمیم پیدا کردن.

نکته مهم : تمامی موارد گفته شده جنبه تستی داره چون  آلوده شدن و ترمیم شدن به صورت دستی رخ داده و روی هیچ دیتابیس واقعی آلوده شده تست نشده.

مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.
مطالب
بهبود شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز جهت سازگاری با ویندوزهای سری 8
این مطلب دنباله‌ی «تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی» است.
روش ارائه شده در آن با ویندوز‌های XP تا 7 نگارش‌های 32 بیتی و 64 بیتی، بدون مشکل کار می‌کند. اما تاثیری بر روی ویندوز 8 و نگار‌ش‌های پس از آن نداشت.

تغییرات توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW در ویندوز اکسپلورر ویندوز 8

چه برنامه‌ی ExplorerPCal و چه API Monitor را اگر با فعال سازی توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW اجرا کنید، هیچ خروجی خاصی را مشاهده نخواهید کرد. در ابتدا به نظر می‌رسد که ساختار ویندوز شاید تغییر کرده‌است ... ولی اینطور نیست. فقط اینبار بجای فراخوانی این توابع از kernel32.dll، از یک dll مخفی در پوشه‌ی System32 استفاده می‌شود. روش پیدا کردن آن نیز به صورت زیر است:
 "C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 12.0\VC\bin\dumpbin.exe" /imports c:\windows\explorer.exe > explorer.imports.txt
کار dumpbin.exe موجود در پوشه‌ی VC\bin ویژوال استودیو، استخراج import table و export table یک فایل اجرایی و یا یک dll بومی ویندوز است. به این ترتیب می‌توان دریافت یک فایل exe، از چه dll هایی استفاده می‌کند و همچنین از این dllها، کدامیک از توابع آن‌ها را مورد استفاده قرار داده است.
اگر خروجی این برنامه را که اکنون در فایل explorer.imports.txt ذخیره شده‌است، بررسی کنیم، به نتیجه‌ی زیر خواهیم رسید:
    api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll
             14015E848 Import Address Table
             1401613E0 Import Name Table
                     0 time date stamp
                     0 Index of first forwarder reference

                           2 GetDateFormatW
                           1 GetDateFormatEx
                           4 GetTimeFormatEx
بله. در ویندوزهای سری 8، دیگر از کرنل32 برای دریافت GetDateFormatW استفاده نمی‌شود. اینبار از dll ایی به نام api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll کمک گرفته شده‌است. این dll در پوشه‌ی System32 با خاصیت مخفی قرار دارد.
بنابراین تنها تغییری که باید در برنامه‌ی ExplorerPCal داده شود، اضافه کردن مداخل جدید فوق است. در ویندوزهای قبل از 8، از نگارش‌های Ex استفاده نمی‌شد. در اینجا هم از نگارش‌های W و هم Ex دار استفاده شده‌است.

اگر خواستید این تغییرات را با برنامه‌ی API Monitor بررسی کنید، فایل جدید api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml ذیل را در پوشه‌ی API\Windows آن کپی نمائید تا مداخل api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll نیز به مجموعه‌ی تعاریف آن اضافه شوند.
api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml

حاصل نهایی، فایل‌های اجرایی و سورس بهبود یافته‌ی برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز

تاثیر آن‌را نیز بر روی Explorer ویندوز 8، در تصاویر ذیل می‌توانید ملاحظه نمائید:

ساعت و تقویم نوار وظیفه‌ی ویندوز

تاریخ تغییرات فایل‌ها، در نمایش لیستی ویندوز اکسپلورر

تاریخ ایجاد و تغییرات یک فایل در خواص آن

تاریخ نمایش داده شده به همراه charm bar ویندوز 8
مطالب
React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook
در سری بررسی اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران در React، برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props، از بالاترین کامپوننت موجود در component tree، به پایین‌ترین کامپوننت آن، به این نحو فرضی استفاده کردیم:
ابتدا شیء user، در بالاترین سطح، دریافت شده و به صفحه‌ای خاص از طریق ویژگی‌های props ارسال می‌شود:
<Page user={user}  />
سپس این کامپوننت Page، کامپوننت PageLayout را رندر می‌کند که آن نیز باید به اطلاعات کاربر دسترسی داشته باشد. بنابراین شیء user را مجددا به این کامپوننت از طریق props ارسال می‌کنیم:
<PageLayout user={user} />
بعد همین کامپوننت PageLayout، کامپوننت NavBar را رندر می‌کند که آن نیز باید بداند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست؟ به همین جهت یکبار دیگر از طریق props، اطلاعات کاربر را به کامپوننت بعدی موجود در درخت کامپوننت‌ها انتقال می‌دهیم:
<NavigationBar user={user}  />
و همینطور الی آخر. به این روش props drilling گفته می‌شود و ... الگوی مذمومی است. در دنیای واقعی، اطلاعات کاربر و یا خصوصا تنظیمات برنامه مانند آدرس REST API endpoints استفاده شده‌ی در آن، باید بین بسیاری از کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشته شود و عموما سطوح به اشتراک گذاری آن، بسیار عمیق‌تر است از سطوحی که در این مثال ساده عنوان شدند. از زمان ارائه‌ی React 16.3.0، راه حل بهتری برای مدیریت اینگونه مسایل با ارائه‌ی React Context ارائه شده‌است که آن‌را در ادامه در دو حالت کامپوننت‌های کلاسی و همچنین تابعی، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد شیء Context در برنامه‌های React

React Context، راه حلی است جهت به اشتراک گذاری داده‌ها، در بین انواع و اقسام کامپوننت‌های یک برنامه، بدون اینکه نیازی باشد این اطلاعات را توسط props، از یک سطح، به سطحی دیگر، به صورت دستی انتقال داد. برای ایجاد یک نمونه‌ی از آن، ابتدا پوشه‌ی جدید src\contexts را افزوده و سپس فایل src\contexts\userContext.js را درون آن، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export const UserContext = React.createContext({ user: {} });

export const UserProvider = UserContext.Provider;
export const UserConsumer = UserContext.Consumer;
متد React.createContext، یک شیء Context را بازگشت می‌دهد. این شیء، دو کامپوننت مهم Provider و Consumer را به همراه دارد که امکان اشتراک به داده‌های مرتبط با آن‌را میسر می‌کنند. زمانیکه React کامپوننتی را رندر می‌کند که مشترک یک شیء Context است، این کامپوننت، امکان خواندن اطلاعات شیء Context را از نزدیک‌ترین کامپوننتی در درخت کامپوننت‌ها که یک Provider را برای آن ارائه داده‌است، خواهد داشت.


تامین یک شیء Context در برنامه، در یک کامپوننت کلاسی و یا تابعی

تا اینجا یک شیء Context را به همراه اجزای export شده‌ی Provider و Consumer آن ایجاد کردیم. اکنون نوبت به پیاده سازی قسمت Provider آن است:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={this.state.user}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در این کامپوننت کلاسی (و یا تابعی، نحوه‌ی تعریف UserProvider در هر دو یکی است)، خاصیت user، به state کامپوننت اضافه شده‌است. سپس برای مثال می‌توان این خاصیت را در رویداد componentDidMount از سرور و یا محل ذخیره سازی دیگری دریافت و آنگاه state را بر این اساس به روز رسانی کرد.
در ادامه قصد داریم اطلاعات این شیء user موجود در state را با تمام کامپوننت‌هایی که در درخت رندر کامپوننت جاری قرار می‌گیرند و با کامپوننت Main شروع می‌شوند، به اشتراک بگذاریم. این به اشتراک گذاری با import شیء UserProvider از ماژول contexts/userContext به نحوی که مشاهده می‌کنید، انجام می‌شود. شیء UserProvider، کار محصور سازی کامپوننت Main را انجام می‌دهد. سپس این Provider می‌تواند مقداری را توسط ویژگی value خود دریافت کند که برای مثال در اینجا شیء user است. اکنون این value تا n سطح بعدی که از کامپوننت Main مشتق می‌شوند نیز در دسترس خواهد بود.

یک نکته: متد React.createContext به همراه یک آرگومان defaultValue اختیاری است که در اختیار Consumerهای آن قرار داده می‌شود؛ اگر Provider متناظر با آن‌، در درخت کامپوننت‌های برنامه، یافت نشود. یعنی تعریف Provider الزامی نیست. اگر نیاز است مقدار ثابتی را بین چندین کامپوننت به اشتراک بگذارید، فقط کافی است آن‌ها را توسط React.createContext مقدار دهی اولیه کرده و ... استفاده کنید:
export const DefaultRouteContext = React.createContext({ path: '/welcome' });


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

اکنون که یک تامین کننده‌ی Context را ایجاد کردیم، برای خواندن اطلاعات آن در درخت کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط UserProvider، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {value => <div>User name: {value.name}.</div>}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}
ابتدا UserConsumer را از ماژول contexts/userContext دریافت می‌کنیم. سپس برای دسترسی به خاصیت name شیء ارائه شده‌ی توسط UserProvider، باید قسمتی از متد رندر کامپوننت را توسط شیء UserConsumer، محصور کرد و سپس value آن‌را به نحوی که مشاهده می‌کنید، خواند. Consumer، یک تابع را به عنوان فرزند دریافت می‌کند. این تابع مقدار شیء تامین شده‌ی توسط Context را دریافت کرده (همان value={this.state.user} نزدیک‌ترین کامپوننتی که به همراه یک Provider است) و سپس یک المان React را بازگشت می‌دهد که در این محل رندر خواهد شد.

خروجی برنامه پس از این تغییرات به صورت زیر است:



ساده سازی دسترسی به UserConsumer توسط useContext Hook

نحوه‌ی تعریف یک Provider و محصور سازی فرزندانی که باید از آن ارث‌بری کنند، در بین کامپوننت‌های کلاسی و تابعی، یکی است. اما در کامپوننت‌های تابعی حداقل می‌توان نحوه‌ی دسترسی به UserConsumer را به نحو زیر توسط useContext Hook ساده کرد:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const value = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {value.name}.</div>
    </>
  );
}
متد useContext ابتدا شیء UserContext مهیا شده‌ی توسط ماژول contexts/userContext را دریافت می‌کند. سپس خروجی آن، همان value تنظیم شده‌ی توسط نزدیک‌ترین Provider آن در component tree است. این روش، بار ذهنی کمتری را نسبت به حالت قبلی استفاده‌ی از UserConsumer و کار با یک تابع درون آن‌را به همراه دارد؛ ساده‌تر خوانده می‌شود، ساده‌تر استفاده می‌شود. فقط باید دقت داشت که این متد، کل شیء Context را دریافت می‌کند و نه فقط شیء UserConsumer آن‌را.

مزیت دیگر این روش، ساده سازی کار با چندین شیء Context است. برای مثال اگر دو شیء Context را تعریف کرده باشید، خواندن دو مقدار از آن‌ها، پیشتر چنین شکل تو در تویی را توسط دو Consumer پیدا می‌کرد:
function HeaderBar() {
  return (
    <CurrentUser.Consumer>
      {user =>
        <Notifications.Consumer>
          {notifications =>
            <header>
              Welcome back, {user.name}!
              You have {notifications.length} notifications.
            </header>
          }
      }
    </CurrentUser.Consumer>
  );
}
اما اکنون با استفاده از useContext، نوشتن و خواندن آن به سادگی چند سطر زیر است که بسیار منطقی‌تر و عادی‌تر به نظر می‌رسد:
function HeaderBar() {
  const user = useContext(CurrentUser);
  const notifications = useContext(Notifications);
return (
    <header>
      Welcome back, {user.name}!
      You have {notifications.length} notifications.
    </header>
  );
}


ارسال اطلاعات به کامپوننت Context Provider، از طریق کامپوننت‌های فرزند

تا اینجا با استفاده از React Context، اطلاعات یک Provider را با فرزندان آن به اشتراک گذاشتیم؛ عکس این عمل نیز میسر است. برای اینکار، همانند تمام کامپوننت‌های دیگری که برای ارسال اطلاعات به فراخوان خود از طریق رخ‌دادها عمل می‌کنند، می‌توان یک متد رویدادگردان را در کامپوننت والد، به استفاده کنند‌ه‌ی از Context ارسال کرد:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main2";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  logout = () => {
    console.log("logout");
    this.setState({ user: {} });
  };

  render() {
    const contextValue = {
      user: this.state.user,
      logoutUser: this.logout
    };
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={contextValue}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا ابتدا به خاصیت logout، متدی را نسبت داده‌ایم که با فراخوانی آن، اطلاعات شیء user موجود در state کامپوننت جاری را پاک می‌کند. سپس این خاصیت را به صورت یک خاصیت جدید، به شیءای که به ویژگی value شیء UserProvider انتساب داده شده، اضافه می‌کنیم.
اکنون تمام استفاده کننده‌های از این UserProvider می‌توانند با فراخوانی متد منتسب به logout، سبب پاک شدن اطلاعات کاربر موجود در state کامپوننت App، به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، رندر مجدد کامپوننت و ارائه‌ی یک UserProvider جدید، با اطلاعاتی جدید به فرزندان آن شوند:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const { user, logoutUser } = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {user.name}.</div>
      <button type="button" className="btn btn-primary" onClick={logoutUser}>
        Logout user
      </button>
    </>
  );
}
در این کامپوننت مصرف کننده‌ی Context، اینبار، مقدار دریافتی، یک شیء با چندین خاصیت است. بنابراین می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خواص آن‌را استخراج و استفاده کرد. برای مثال با انتساب onClick={logoutUser} به دکمه‌ی خروج، این کامپوننت می‌تواند اطلاعات state و سپس Context ارائه شده‌ی در کامپوننت App را تغییر دهد.

روش انجام اینکار بدون استفاده از useContext را نیز در ادامه مشاهده می‌کنید که در ابتدا نیاز به تعریف تابعی را دارد که همان خواص استخراجی را دریافت می‌کند. سپس باید بر اساس آن‌ها، المان‌های مدنظر نمایش نام کاربر و دکمه‌ی خروج او را بازگشت داد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {({ user, logoutUser }) => (
          <>
            <div>User name: {user.name}.</div>
            <button
              type="button"
              className="btn btn-primary"
              onClick={logoutUser}
            >
              Logout user
            </button>
          </>
        )}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-04.zip
مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
jqGrid یکی از افزونه‌های بسیار محبوب jQuery جهت نمایش جدول مانند اطلاعات، در سمت کلاینت است. توانمندی‌های آن صرفا به نمایش ستون‌ها و ردیف‌ها خلاصه نمی‌شود. قابلیت‌هایی مانند صفحه بندی، مرتب سازی، جستجو، ویرایش توکار، تولید خودکار صفحات افزودن رکوردها، اعتبارسنجی داده‌ها، گروه بندی، نمایش درختی و غیره را نیز به همراه دارد. همچنین به صورت توکار پشتیبانی از راست به چپ را نیز لحاظ کرده‌است.
 مجوز استفاده از فایل‌های جاوا اسکریپتی آن MIT است؛ به این معنا که در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است. مجوز استفاده از کامپوننت‌های سمت سرور آن که برای نمونه جهت ASP.NET MVC یک سری HTML Helper را تدارک دیده‌اند، تجاری می‌باشد. در ادامه قصد داریم صرفا از فایل‌های JS عمومی آن استفاده کنیم.


دریافت jqGrid

برای دریافت jqGrid می‌توانید به مخزن کد آن، در آدرس https://github.com/tonytomov/jqGrid/releases و یا از طریق NuGet اقدام کنید:
 PM> Install-Package Trirand.jqGrid
استفاده از NuGet بیشتر توصیه می‌شود، زیرا به صورت خودکار وابستگی‌های jQuery و همچنین jQuery UI آن‌را نیز به همراه داشته و نصب خواهد کرد.
از jQuery UI برای تولید صفحات جستجوی بر روی رکوردها و همچنین تولید خودکار صفحات ویرایش و یا افزودن رکوردها استفاده می‌کند. به علاوه آیکن‌ها، قالب و رنگ خود را نیز از jQuery UI دریافت می‌کند. بنابراین اگر قصد تغییر قالب آن‌را داشتید تنها کافی است یک قالب استاندارد دیگر jQuery UI را مورد استفاده قرار دهید.


تنظیمات اولیه فایل Layout سایت

پس از دریافت بسته‌ی نیوگت jqGrid، نیاز است فایل‌های مورد نیاز اصلی آن‌را به شکل زیر به فایل layout پروژه اضافه کرد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    
    <link href="~/Content/themes/base/jquery.ui.all.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/jquery.jqGrid/ui.jqgrid.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery-ui-1.8.11.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/i18n/grid.locale-fa.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.jqGrid.min.js"></script>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
فایل jquery.ui.all.css شامل تمامی فایل‌های CSS مرتبط با jQuery UI است و نیازی نیست تا سایر فایل‌های آن‌را لحاظ کرد.
این گرید به همراه فایل زبان فارسی grid.locale-fa.js نیز می‌باشد که در کدهای فوق پیوست شده‌است. البته اگر فرصت کردید نیاز است کمی ترجمه‌های آن بهبود پیدا کنند.


تنظیمات ثانویه site.css

.ui-widget {
}

/*how to move jQuery dialog close (X) button from right to left*/
.ui-jqgrid .ui-jqgrid-caption-rtl {
    text-align: center !important;
}

.ui-dialog .ui-dialog-titlebar-close {
    left: .3em !important;
}

.ui-dialog .ui-dialog-title {
    margin: .1em 0 .1em .8em !important;
    direction: rtl !important;
    float: right !important;
}
احتمالا تنظیمات قلم‌های jQuery UI و یا jqGrid مدنظر شما نیستند و نیاز به تعویض دارند. در اینجا نحوه‌ی بازنویسی آن‌ها را ملاحظه می‌کنید.
همچنین محل قرار گیری دکمه‌ی بسته شدن دیالوگ‌ها و راست به چپ کردن عناوین آن‌ها نیز در اینجا قید شده‌اند.


مدل برنامه

در ادامه قصد داریم لیستی از محصولات را با ساختار ذیل، توسط jqGrid نمایش دهیم:
namespace jqGrid01.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}


ساختار داده‌ای مورد نیاز توسط jqGrid

jqGrid مستقل است از فناوری سمت سرور. بنابراین هر چند در عنوان بحث ASP.NET MVC ذکر شده‌است، اما از ASP.NET MVC صرفا جهت بازگرداندن خروجی JSON استفاده خواهیم کرد و این مورد در هر فناوری سمت سرور دیگری نیز می‌تواند انجام شود.
using System.Collections.Generic;

namespace jqGrid01.Models
{
    public class JqGridData
    {
        public int Total { get; set; }

        public int Page { get; set; }

        public int Records { get; set; }

        public IList<JqGridRowData> Rows { get; set; }

        public object UserData { get; set; }
    }

    public class JqGridRowData
    {
        public int Id { set; get; }
        public IList<string> RowCells { set; get; }
    }
}
خروجی JSON مدنظر توسط jqGrid، یک چنین ساختاری را باید داشته باشد.
Total، نمایانگر تعداد صفحات اطلاعات است. عدد Page، شماره صفحه‌ی جاری است. عدد Records، تعداد کل رکوردهای گزارش را مشخص می‌کند. ساختار ردیف‌های آن نیز تشکیل شده‌است از یک Id به همراه سلول‌هایی که باید با فرمت string، بازگشت داده شوند.
UserData اختیاری است. برای مثال اگر خواستید جمع کل صفحه را در ذیل گرید نمایش دهید، می‌توانید یک anonymous object را در اینجا مقدار دهی کنید. خاصیت‌های آن دقیقا باید با نام خاصیت‌های ستون‌های متناظر، یکی باشند. برای مثال اگر می‌خواهید عددی را در ستون Id، در فوتر گرید نمایش دهید، باید نام خاصیت را Id ذکر کنید.


کدهای سمت کلاینت گرید

در اینجا کدهای کامل سمت کلاینت گرید را ملاحظه می‌کنید:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<div dir="rtl" align="center">
    <div id="rsperror"></div>
    <table id="list" cellpadding="0" cellspacing="0"></table>
    <div id="pager" style="text-align:center;"></div>
</div>

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش اول",
                //url from wich data should be requested
                url: '@Url.Action("GetProducts","Home")',
                //type of data
                datatype: 'json',
                jsonReader: { 
                    root: "Rows",
                    page: "Page",
                    total: "Total",
                    records: "Records",
                    repeatitems: true,
                    userdata: "UserData",
                    id: "Id",
                    cell: "RowCells"
                },
                //url access method type
                mtype: 'GET',
                //columns names
                colNames: ['شماره', 'نام محصول', 'موجود است', 'قیمت'],
                //columns model
                colModel: [
                { name: 'Id', index: 'Id', align: 'right', width: 50, sorttype: "number" },
                { name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 300 },
                { name: 'IsAvailable', index: 'IsAvailable', align: 'center', width: 100, formatter: 'checkbox' },
                { name: 'Price', index: 'Price', align: 'center', width: 100, sorttype: "number" }
                ],
                //pager for grid
                pager: $('#pager'),
                //number of rows per page
                rowNum: 10,
                rowList: [10, 20, 50, 100],
                //initial sorting column
                sortname: 'Id',
                //initial sorting direction
                sortorder: 'asc',
                //we want to display total records count
                viewrecords: true,
                altRows: true,
                shrinkToFit: true,
                width: 'auto',
                height: 'auto',
                hidegrid: false,
                direction: "rtl",
                gridview: true,
                rownumbers: true,
                footerrow: true,
                userDataOnFooter: true,
                loadComplete: function() {
                    //change alternate rows color
                    $("tr.jqgrow:odd").css("background", "#E0E0E0");
                },
                loadError: function(xhr, st, err) {
                     jQuery("#rsperror").html("Type: " + st + "; Response: " + xhr.status + " " + xhr.statusText);
                }
                //, loadonce: true
            })
            .jqGrid('navGrid', "#pager",
            {
                edit: false, add: false, del: false, search: false,
                refresh: true
            })
            .jqGrid('navButtonAdd', '#pager',
            {
                caption: "تنظیم نمایش ستون‌ها", title: "Reorder Columns",
                onClickButton: function() {
                     jQuery("#list").jqGrid('columnChooser');
                }
            });
        });
    </script>
}
- برای نمایش این گرید، به یک جدول و یک div نیاز است. از جدول با id مساوی list جهت نمایش رکوردهای برنامه استفاده می‌شود. از div با id مساوی pager برای نمایش اطلاعات صفحه بندی و نوار ابزار پایین گرید کمک گرفته خواهد شد.
Div سومی با id مساوی rsperror نیز تعریف شده‌است که از آن جهت نمایش خطاهای بازگشت داده شده از سرور استفاده کرده‌ایم.
- در ادامه نحوه‌ی فراخوانی افزونه‌ی jqGrid را بر روی جدول list ملاحظه می‌کنید.
- خاصیت caption، عنوان نمایش داده شده در بالای گرید را مقدار دهی می‌کند:


- خاصیت url، به آدرسی اشاره می‌کند که قرار است ساختار JqGridData ایی را که پیشتر در مورد آن بحث کردیم، با فرمت JSON بازگشت دهد. در اینجا برای مثال به یک اکشن متد کنترلری در یک پروژه‌ی ASP.NET MVC اشاره می‌کند.
- datatype را برابر json قرار داده‌ایم. از نوع xml نیز پشتیبانی می‌کند.
- شیء jsonReader را از این جهت مقدار دهی کرده‌ایم تا بتوانیم شیء JqGridData را با اصول نامگذاری دات نت، هماهنگ کنیم. برای درک بهتر این موضوع، فایل jquery.jqGrid.src.js را باز کنید و در آن به دنبال تعریف jsonReader بگردید. به یک چنین مقادیر پیش فرضی خواهید رسید:
ts.p.jsonReader = $.extend(true,{
root: "rows",
page: "page",
total: "total",
records: "records",
repeatitems: true,
cell: "cell",
id: "id",
userdata: "userdata",
subgrid: {root:"rows", repeatitems: true, cell:"cell"}
},ts.p.jsonReader);
برای مثال سلول‌ها را با نام cell دریافت می‌کند که در شیء JqGridData به RowCells تغییر نام یافته‌است. برای اینکه این تغییر نام‌ها توسط jqGrid پردازش شوند، تنها کافی است jsonReader را مطابق تعاریفی که ملاحظه می‌کنید، مقدار دهی کرد.
- در ادامه mtype به GET تنظیم شده‌است. در اینجا مشخص می‌کنیم که عملیات Ajax ایی دریافت اطلاعات از سرور توسط GET انجام شود یا برای مثال توسط POST.
- خاصیت colNames، معرف نام ستون‌های گرید است. برای اینکه این نام‌ها از راست به چپ نمایش داده شوند، باید خاصیت direction به rtl تنظیم شود.
- colModel آرایه‌ای است که تعاریف ستون‌ها را در بر دارد. مقدار name آن باید یک نام منحصربفرد باشد. از این نام در حین جستجو یا ویرایش اطلاعات استفاده می‌شود. مقدار index نامی است که جهت مرتب سازی اطلاعات، به سرور ارسال می‌شود. تنظیم sorttype در اینجا مشخص می‌کند که آیا به صورت پیش فرض، ستون جاری رشته‌ای مرتب شود یا اینکه برای مثال عددی پردازش گردد. مقادیر مجاز آن text (مقدار پیش فرض)، float، number، currency، numeric، int ، integer، date و datetime هستند.
- در ستون IsAvailable، مقدار formatter نیز تنظیم شده‌است. در اینجا توسط formatter، نوع bool دریافتی با یک checkbox نمایش داده خواهد شد.
- خاصیت pager به id متناظری در صفحه اشاره می‌کند.
- توسط rowNum مشخص می‌کنیم که در هر صفحه چه تعداد رکورد باید نمایش داده شوند.
- تعداد رکوردهای نمایش داده شده را می‌توان توسط rowList پویا کرد. در اینجا آرایه‌ای را ملاحظه می‌کنید که توسط اعداد آن، کاربر امکان انتخاب صفحاتی مثلا 100 ردیفه را نیز پیدا می‌کند. rowList به صورت یک dropdown در کنار عناصر راهبری صفحه در فوتر گرید ظاهر می‌شود.
- خاصیت sortname، نحوه‌ی مرتب سازی اولیه گرید را مشخص می‌کند.
- خاصیت sortorder، جهت مرتب سازی اولیه‌ی گردید را تنظیم می‌کند.
- viewrecords: تعداد رکوردها را در نوار ابزار پایین گرید نمایش می‌دهد.
- altRows: سبب می‌شود رنگ متن ردیف‌ها یک در میان متفاوت باشد.
- shrinkToFit: به معنای تنظیم خودکار اندازه‌ی سلول‌ها بر اساس اندازه‌ی داده‌ای است که دریافت می‌کنند.
- width: عرض گرید، که در اینجا به auto تنظیم شده‌است.
- height: طول گرید، که در اینجا به auto جهت محاسبه‌ی خودکار، تنظیم شده‌است.
- gridview: برای بالا بردن سرعت نمایشی به true تنظیم شده‌است. در این حالت کل ردیف یکباره درج می‌شود. اگر از subgird یا حالت نمایش درختی استفاده شود، باید این خاصیت را false کرد.
- rownumbers: ستون سمت راست شماره ردیف‌های خودکار را نمایش می‌دهد.
- footerrow: سبب نمایش ردیف فوتر می‌شود.
- userDataOnFooter: سبب خواهد شد تا خاصیت UserData مقدار دهی شده، در ردیف فوتر ظاهر شود.
- loadComplete : یک callback است که زمان پایان بارگذاری صفحه‌ی جاری را مشخص می‌کند. در اینجا با استفاده از jQuery سبب شده‌ایم تا رنگ پس زمینه‌ی ردیف‌ها یک در میان تغییر کند.
- loadError: اگر از سمت سرور خطایی صادر شود، در این callback قابل دریافت خواهد بود.
- در ادامه توسط فراخوانی متد jqGrid با پارامتر navGrid، در ناحیه pager سبب نمایش دکمه refresh شده‌ایم. این دکمه سبب بارگذاری مجدد اطلاعات گردید از سرور می‌شود.
- همچنین به کمک متد jqGrid با پارامتر navButtonAdd در ناحیه pager، سبب نمایش دکمه‌ای که صفحه‌ی انتخاب ستون‌ها را ظاهر می‌کند، خواهیم شد.



پیشنیاز کدهای سمت سرور jqGrid

اگر به تنظیمات گرید دقت کرده باشید، خاصیت index ستون‌ها، نامی است که به سرور، جهت اطلاع رسانی در مورد فیلتر اطلاعات و مرتب سازی مجدد آن‌ها ارسال می‌گردد. این نام، بر اساس کلیک کاربر بر روی ستون‌های موجود، هر بار می‌توان متفاوت باشد. بنابراین بجای if و else نوشتن‌های طولانی جهت مرتب سازی اطلاعات، می‌توان از کتابخانه‌ی معروفی به نام dynamic LINQ استفاده کرد.
 PM> Install-Package DynamicQuery
به این ترتیب می‌توان قسمت orderby را به صورت پویا و با رشته‌ای دریافتی، مقدار دهی کرد.


کدهای سمت سرور بازگشت اطلاعات به فرمت JSON

در کدهای سمت کلاینت، به اکشن متد GetProducts اشاره شده بود. تعاریف کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using jqGrid01.Models;
using jqGrid01.Extensions; // for dynamic OrderBy

namespace jqGrid01.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult GetProducts(string sidx, string sord, int page, int rows)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;

            var pageIndex = page - 1;
            var pageSize = rows;
            var totalRecords = list.Count;
            var totalPages = (int)Math.Ceiling(totalRecords / (float)pageSize);

            var products = list.AsQueryable()
                               .OrderBy(sidx + " " + sord)
                               .Skip(pageIndex * pageSize)
                               .Take(pageSize)
                               .ToList();

            var jqGridData = new JqGridData
            {
                UserData = new // نمایش در فوتر
                {
                    Name = "جمع صفحه",
                    Price = products.Sum(x => x.Price)
                },
                Total = totalPages,
                Page = page,
                Records = totalRecords,
                Rows = (products.Select(product => new JqGridRowData
                                                {
                                                    Id = product.Id,
                                                    RowCells = new List<string>
                                                    {
                                                        product.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
                                                        product.Name,
                                                        product.IsAvailable.ToString(),
                                                        product.Price.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
                                                    }
                                                })).ToList()
            };
            return Json(jqGridData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
- سطر ProductDataSource.LatestProducts چیزی نیست بجز لیست جنریکی از محصولات.
- امضای متد GetProducts نیز مهم است. دقیقا همین پارامترها با همین نام‌ها از طرف jqGrid به سرور ارسال می‌شوند که توسط آن‌ها ستون مرتب سازی، جهت مرتب سازی، صفحه‌ی جاری و تعداد ردیفی که باید بازگشت داده شوند، قابل دریافت است.
- در این کدها دو قسمت مهم وجود دارند:
الف) متد OrderBy نوشته شده، به صورت پویا عمل می‌کند و از کتابخانه‌ی Dynamic LINQ مایکروسافت بهره می‌برد.
به علاوه توسط Take و Skip کار صفحه بندی و بازگشت تنها بازه‌ای از اطلاعات مورد نیاز، انجام می‌شود.
ب) لیست جنریک محصولات، در نهایت باید با فرمت JqGridData به صورت JSON بازگشت داده شود. نحوه‌ی این Projection را در اینجا می‌توانید ملاحظه کنید.
هر ردیف این لیست، باید تبدیل شود به ردیفی از جنس JqGridRowData، تا توسط jqGrid قابل پردازش گردد.
- توسط مقدار دهی UserData، برچسبی را در ذیل ستون Name و مقداری را در ذیل ستون Price نمایش خواهیم داد.


برای مطالعه‌ی بیشتر

بهترین راهنمای جزئیات این Grid، مستندات آنلاین آن هستند: http://www.trirand.com/jqgridwiki/doku.php?id=wiki:jqgriddocs
همچنین این مستندات را با فرمت PDF نیز می‌توانید مطالعه کنید: http://www.trirand.com/blog/jqgrid/downloads/jqgriddocs.pdf


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid01.zip
 

مثال‌های سری jqGrid تغییرات زیادی داشتند. برای دریافت آن‌ها به این مخزن کد مراجعه کنید. 
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت دوم - کوئری‌های ساده
پس از تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن در قسمت قبل، در ادامه به بررسی نحوه‌ی انجام تعدادی کوئری‌های ساده و ابتدایی با EF Core خواهیم پرداخت. در قسمت‌های بعدی حالت‌های پیچیده‌تری را بررسی می‌کنیم.


مثال 1: تمام اطلاعات یک جدول را دریافت کنید.

هدف دریافت تمام اطلاعات جدول facilities است.


برای انجام اینکار فقط کافی‌است بر روی DbSet متناظر با آن، متد ToList فراخوانی شود:
var facilities = context.Facilities.ToList();
حاصل آن، کوئری زیر خواهد بود که در آن، تمام ستون‌های جدول Facilities به صورت خودکار قید می‌شوند:


یک نکته: به فراخوانی متد ToList، اصطلاحا materialization گفته می‌شود و هدف آن تبدیل یک IQueryable، به یک IEnumerable است. اطلاعات بیشتر


مثال 2: اطلاعات ستون‌های خاصی از یک جدول را دریافت کنید.

می‌خواهیم لیست نام امکانات مجموعه را به همراه هزینه‌ی مرتبط با آن‌ها، نمایش دهیم:
var facilities = context.Facilities.Select(x =>
                    new
                    {
                        x.Name,
                        x.MemberCost
                    }).ToList();
برای انتخاب ستون‌هایی خاص از یک جدول، نیاز است از متد Select استفاده کرد و سپس نام دقیق آن‌ها را ذکر نمود. در غیراینصورت همانند مثال1، تمام ستون‌ها بازگشت داده می‌شوند. در اینجا خروجی حاصل، یک anonymous list است که می‌توان آن‌را با یک کلاس و یا حتی یک tuple نیز جایگزین کرد.



مثال 3: نحوه‌ی بازگشت ردیف‌ها را کنترل کنید.

چگونه می‌توان لیست امکاناتی را بازگشت داد که برای کاربران رایگان نیستند؟
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.MemberCost > 0).ToList();
برای فیلتر کردن ردیف‌هایی خاص می‌توان از متد Where استفاده کرد. در اینجا امکان نوشتن شرط مدنظر وجود دارد که به آن predicate هم گفته می‌شود و می‌تواند ترکیبی از چندین شرط نیز باشد. در این کوئری چون از متد Select استفاده نشده‌است، تمام ستون‌های جدول بازگشت داده می‌شوند:



مثال 4: نحوه‌ی بازگشت ردیف‌ها را کنترل کنید؛ قسمت دوم.

چگونه می‌توان لیست امکاناتی را بازگشت داد که برای کاربران رایگان نیستند و همچنین هزینه‌ی آن‌ها، 1/50 ام هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی آن‌ها است؟ خروجی این کوئری باید تنها به همراه ستون‌های FacId, Name, MemberCost, MonthlyMaintenance باشد.
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.MemberCost > 0
                                                            && x.MemberCost < (x.MonthlyMaintenance / 50))
                                                    .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.FacId,
                                                            x.Name,
                                                            x.MemberCost,
                                                            x.MonthlyMaintenance
                                                        }).ToList();


در این مثال نحوه‌ی ترکیب چند شرط را با هم در قسمت Where، مشاهده می‌کنید و همچنین با استفاده از متد Select، تعداد ستون‌های بازگشتی نیز کنترل شده‌اند.


مثال 5: جستجوهای ساده‌ی رشته‌ای

لیستی از امکاناتی را تهیه کنید که واژه‌ی «Tennis» در نام آن‌ها بکار رفته‌است.
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.Name.Contains("Tennis")).ToList();
یک چنین جستجو‌هایی را می‌توان توسط متد Contains انجام داد که در EF-Core، خروجی زیر را تولید می‌کند:



مثال 6: ردیف‌هایی را که با چندین مقدار ممکن تطابق دارند، بازگشت دهید.

چگونه می‌توان امکانات دارای ID مساوی 1 و 5 را بازگشت داد؟ برای اینکار از ترکیب شرط‌ها با استفاده از OR استفاده نکنید.
int[] ids = { 1, 5 };
var facilities = context.Facilities.Where(x => ids.Contains(x.FacId)).ToList();
یک روش حل این مساله، رسیدن به یک کوئری دارای where facid = 1 or facid = 5 است. اگر تعداد این IDها بیشتر شد، روش Where In که بر روی یک لیست از آن‌ها کار می‌کند، مرسوم‌تر است که نحوه‌ی تهیه‌ی یک چنین کوئری‌هایی را با استفاده از تعریف یک آرایه و سپس فراخوانی متد Contains بر روی آن، در اینجا مشاهده می‌کنید.



مثال 7: نتایج بازگشت داده شده را طبقه بندی کنید.

گزارشی از امکانات را تهیه کنید که در آن اگر هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی امکاناتی بیشتر از 100 دلار بود، به صورت expensive و در غیراینصورت cheap، طبقه بندی شوند.
var facilities = context.Facilities
                        .Select(x =>
                                    new
                                    {
                                        x.Name,
                                        Cost = x.MonthlyMaintenance > 100 ? "expensive" : "cheap"
                                    }).ToList();
می‌توان بر روی هر کدام از ستون‌های ذکر شده‌ی در متد Select، شرط‌هایی را نیز اعمال کرد و توانایی آن تنها به ذکر نام ستون‌ها خلاصه نمی‌شود. برای مثال در اینجا اگر MonthlyMaintenance بیشتر از مقداری بود، برچسب خاصی بجای این مقدار اصلی، نمایش داده می‌شود و چون خروجی نهایی محاسباتی آن دیگر یک ستون اصلی جدول نیست، نیاز است نام دلخواهی را برای آن انتخاب کرد که در کوئری نهایی به صورت AS Cost ظاهر می‌شود؛ البته می‌توان اینکار را در مورد ستون Name نیز انجام داد و در صورت لزوم، نام ستون دلخواه دیگری را برای آن قید کرد.



مثال 8: کار با تاریخ و زمان

لیست کاربرانی را بازگشت دهید که پس از September 2012 عضو این مجموعه شده‌اند. این گزارش باید تنها به همراه ستون‌های MemId, Surname, FirstName, JoinDate باشد.
var date = new DateTime(2012, 09, 01);
var members = context.Members.Where(x => x.JoinDate >= date)
                                            .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.MemId,
                                                            x.Surname,
                                                            x.FirstName,
                                                            x.JoinDate
                                                        }).ToList();
در EF Core امکان مقایسه‌ی معمولی خواصی از نوع DateTime با وهله‌ای/مقداری از این نوع وجود دارد که در نهایت یک چنین خروجی را تولید می‌کند:



مثال 9: نتایج تکراری را از اطلاعات بازگشتی حذف کرده و آن‌ها را مرتب کنید.

گزارشی را تهیه کنید که در آن تنها فیلد Surname مرتب شده‌ی کاربران وجود دارد. از لیست Surnameها، تنها 10 مورد غیر تکراری را بازگشت دهید.
var members = context.Members.OrderBy(x => x.Surname)
                                            .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.Surname
                                                        })
                                            .Distinct()
                                            .Take(10)
                                            .ToList();
با استفاده از متد OrderBy، می‌توان نتایج حاصل از کوئری را بر اساس خاصیت مشخصی مرتب کرد. سپس تعداد ستون‌های بازگشتی، توسط متد Select مشخص شده‌اند و در آخر متد Distinct سبب بازگشت موارد غیرتکراری شده (به SELECT DISTINCT ترجمه می‌شود) و متد Take، تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده را محدود می‌کند (به SELECT  TOP 10 ترجمه می‌شود).



مثال 10: نتایج چند کوئری را با هم ترکیب کنید.

لیست نام‌های امکانات و نام‌های اشخاص را با هم ترکیب کنید.
var names = context.Members.Select(m => m.Surname).ToList()
                            .Union(context.Facilities.Select(f => f.Name).ToList()) // For now we have to use `.ToList()` here
                            .ToList();
برای ترکیب نتایج کوئری حاصل از دو جدول یا بیشتر از union استفاده می‌شود (در قالب یک کوئری):
SELECT surname
FROM members
UNION
SELECT name
FROM facilities;
 اما ... EF-Core 3x فعلا از آن به صورت تولید تنها یک کوئری SQL پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت در اینجا ترکیبی از LINQ to Entities و LINQ to Objects را مشاهده می‌کنید. هر جائیکه متد ToList ذکر شده، یعنی تبدیل LINQ to Entities به نتیجه‌ی حاصل یا همان materialization و از اینجا به بعد با داشتن لیستی از اشیاء درون حافظه‌ای می‌توان از LINQ to Objects استفاده کرد که استفاده‌ی از تمام امکانات زبان #C در آن میسر است.
یعنی در مثال فوق، دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت گرفته (به ازای هر ToList ذکر شده) و سپس نتیجه‌ی حاصل، در سمت کلاینت با هم Union شده‌اند و نه در سمت دیتابیس.


مثال 11: محاسبات تجمعی ابتدایی

زمان ثبت نام آخرین عضو مجموعه چیست؟

برای حل این مثال می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد:

الف) استفاده از متد تجمعی Max برای یافتن بزرگترین مقدار JoinDate
var latest = context.Members.Max(x => x.JoinDate);


متد Max برای خواص nullable می‌تواند null را بازگشت دهد و همچنین اگر این مجموعه دارای مقداری نباشد و آن خاصیت نیز nullable نباشد، استثنای Sequence contains no element را صادر می‌کند. می‌توان این استثناء را به صورت زیر با استفاده از متد DefaultIfEmpty کنترل کرد:
var latest2 = context.Members.Select(m => m.JoinDate).DefaultIfEmpty().Max();
که به صورت خاص زیر ترجمه می‌شود:
SELECT MAX([m].[JoinDate])
FROM   (SELECT NULL AS [empty]) AS [empty]
       LEFT OUTER JOIN
       [Members] AS [m]
       ON 1 = 1;
یا حتی می‌توان JoinDate را که nullable نیست، به صورت nullable معرفی کرد و سبب شد تا در صورت عدم وجود ردیفی در جدول، نال بازگشت داده شود:
var latest3 = context.Members.Max(m => (DateTime?)m.JoinDate) ?? DateTime.Now;
این روش همان کوئری «SELECT MAX([m].[JoinDate]) FROM [Members] AS [m]» را تولید می‌کند و کنترل استثنای آن در سمت کلاینت صورت می‌گیرد.

ب) بجای استفاده از متد Max می‌توان ابتدا رکوردها را بر اساس JoinDate به صورت نزولی مرتب کرد و سپس اولین عضو حاصل را بازگشت داد؛ چون اکنون بر اساس مرتب سازی صورت گرفته، در بالای لیست قرار دارد:
var latest4 = context.Members.OrderByDescending(m => m.JoinDate).Select(m => m.JoinDate).FirstOrDefault();



مثال 12: مثالی دیگر از محاسبات تجمعی ابتدایی

در مثال قبلی، نام و نام خانوادگی آخرین شخص ثبت نام شده را نیز به گزارش اضافه کنید؛ یعنی Select انجام شده شامل x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate باشد.

یک روش انجام اینکار، همان کوئری ب مثال قبلی است که اینبار فقط Select آن فرق می‌کند:
var lastMember = context.Members.OrderByDescending(m => m.JoinDate)
                            .Select(x => new { x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate })
                            .FirstOrDefault();


روش دیگر آن نوشتن یک sub-query در قسمت Where است:
var members = context.Members.Select(x => new { x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate })
                                    .Where(x => x.JoinDate == context.Members.Max(x => x.JoinDate))
                                    .ToList();
می‌توان ردیفی را بازگشت داد که JoinDate آن همان بزرگترین مقدار JoinDate جدول کاربران است. یک چنین کوئری خاصی که به همراه دوبار فراخوانی context است، با فراخوانی ToList انتهایی، تنها یک کوئری را تولید می‌کند:



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.