مزیت استفاده از یوزر کنترلها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا ، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، میتوان هر کدام را توسط یک یوزر کنترل پیاده سازی کرده و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این یوزر کنترلها تهیه نمود.
با این توضیحات اکنون میخواهیم یک یوزکنترل ASP.Net را توسط jQuery Ajax بارگذاری کرده و نمایش دهیم. حداقل دو مورد کاربرد را میتوان برای آن متصور شد:
الف) در اولین باری که یک صفحه در حال بارگذاری است، قسمتهای مختلف آنرا بتوان از یوزر کنترلهای مختلف خواند و تا زمان بارگذاری کامل هر کدام، یک عبارت لطفا منتظر بمانید را نمایش داد. نمونهی آنرا شاید در بعضی از CMS های جدید دیده باشید. صفحه به سرعت بارگذاری میشود. در حالیکه مشغول مرور صفحه جاری هستید، قسمتهای مختلف صفحه پدیدار میشوند.
ب) بارگذاری یک قسمت دلخواه صفحه بر اساس درخواست کاربر. مثلا کلیک بر روی یک دکمه و امثال آن.
روش کلی کار:
1) تهیه یک متد وب سرویس که یوزر کنترل را بر روی سرور اجرا کرده و حاصل را تبدیل به یک رشته کند.
2) استفاده از متد Ajax جیکوئری برای فراخوانی این متد وب سرویس و افزودن رشته دریافت شده به صفحه.
بدیهی است زمانیکه متد Ajax فراخوانی میشود میتوان عبارت یا تصویر منتظر بمانید را نمایش داد و پس از پایان کار این متد، عبارت (یا تصویر) را مخفی نمود.
پیاده سازی:
قسمت تبدیل یک یوزر کنترل به رشته را قبلا در مقاله "تهیه قالب برای ایمیلهای ارسالی یک برنامه ASP.Net" مشاهده کردهاید. در اینجا برای استفاده از این متد در یک وب سرویس نیاز به کمی تغییر وجود داشت (KeyValuePair ها درست سریالایز نمیشوند) که نتیجه نهایی به صورت زیر است. یک فایل Ajax.asmx را به برنامه اضافه کرده و سپس در صفحه Ajax.asmx.cs کد آن به صورت زیر میتواند باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;
namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}
/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}
/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();
UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);
viewControl.EnableViewState = false;
Type viewControlType = viewControl.GetType();
if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);
if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}
//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();
//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);
//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);
//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();
//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);
// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
چند نکته:
الف) وب کانفیگ برنامه ASP.Net شما اگر با VS 2008 ایجاد شده باشد مداخل لازم را برای استفاده از این وب سرویس توسط jQuery Ajax دارد در غیر اینصورت موفق به استفاده از آن نخواهید شد.
ب) هنگام بازگرداندن این اطلاعات با فرمت json = ResponseFormat.Json جهت استفاده در jQuery Ajax ، گاهی از اوقات بسته به حجم بازگردانده شده ممکن است خطایی حاصل شده و عملیات متوقف شد. این طول پیش فرض را (maxJsonLength) در وب کانفیگ به صورت زیر تنظیم کنید تا مشکل حل شود:
<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>
برای پیاده سازی قسمت Ajax آن برای اینکه کار کمی تمیزتر و با قابلیت استفاده مجدد شود یک پلاگین تهیه شده (فایلی با نام jquery.advloaduc.js) که سورس آن به صورت زیر است:
$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی میشود
};
var options = $.extend(defaults, options);
return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");
$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);
// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
عمده کاری که در این پلاگین صورت میگیرد فراخوانی متد Ajax جیکوئری است. سپس به متد وب سرویس ما (که در اینجا نام آن به صورت پارامتر نیز قابل دریافت است)، پارامترهای لازم پاس شده و سپس نتیجه حاصل به یک شیء در صفحه اضافه میشود.
completeHandler آن اختیاری است و پس از پایان کار متد اجکس فراخوانی میشود. در صورتیکه به آن نیازی نداشتید یا مقدار آن را null قرار دهید یا اصلا آنرا ذکر نکنید.
مثالی در مورد استفاده از این وب سرویس و همچنین پلاگین جیکوئری نوشته شده:
الف) یوزر کنترل ساده زیر را به پروژه اضافه کنید:
<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
سپس کد آنرا به صورت زیر تغییر دهید:
using System;
using System.Threading;
namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
عمدا یک sleep سه ثانیهای در اینجا در نظر گرفته شده تا اثر آنرا بهتر بتوان مشاهده کرد.
ب) اکنون کد مربوط به صفحهای که قرار است این یوزر کنترل را به صورت غیرهمزمان بارگذاری کند به صورت زیر خواهد بود (مهمترین قسمت آن نحوه تشکیل پارامترها و مقدار دهی خواص یوزر کنترل است):
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}
//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });
$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});
</script>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>
</html>
برای ارسال صحیح و امن اطلاعات json به سرور، از اسکریپت استاندارد json2.js استفاده شد.
ابزار دیباگ:
بهترین ابزار برای دیباگ این نوع اسکریپتها استفاده از افزونه فایرباگ فایرفاکس است. برای مثال مطابق تصویر زیر، یوزر کنترلی فراخوانی شده است که در سرور وجود ندارد:
دریافت مثال فوق
Contact me
با تشکر بخاطر مطالب مفید و آموزندتون.
آقای نصیری من میخواستم از ادیتور FCK استفاده کنم.یه مطلبی که هست اینه که برای آپلود فایل من مقدار برگشتی CheckAuthentication() رو true کردم.اما در همون روال بصورت کامنت نوشته که به سادگی این مقدار رو true نکنین و سعی بشه که یه اعتبار سنجی بشه.میخواستم این کار رو بکنم اما متاسفانه همش به ارور میخورم.یعنی نمیتونم اعتبار سنجی داخل برنامه رو با FCK یکی کنم.ممنون میشم اگر کمی هم راجع به ادیتورها و ادیتوری که شما انتخاب کردین توضیح بدین.موفق باشید آقای نصیری
مژگان
پیاده سازی یک کلاس مبدل سه مرحله دارد:
- مرحله اول :ساخت کلاس ValueConverter
- مرحله دوم : تعریف آن به عنوان یک منبع یا ریسورس
- مرحله سوم : استفاده از آن در عملیات بایند کردن Binding
در مرحله اول، نحوه پیاده سازی کلاس ValueConverter به شکل زیر است:
public class BoolToVisibilityConverter : IValueConverter { public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { // Do the conversion from bool to visibility } public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { // Do the conversion from visibility to bool } }
در متد تبدیل باید مقداری را که کنترل نیاز دارد، بر اساس مقادیر کلاس، ایجاد و بازگشت دهید.
در مرحلهی دوم نحوه تعریف مبدل ما در پنجره XAML به صورت زیر میباشد:
<Window x:Class="test.MainWindow" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:نامی دلخواه="clr-namespace:فضای نامی که کلاس مبدل در آن قرار دارد" > <Window.Resources> <نام دلخواهی که در بالا تعریف کرده اید: ClassNameنام کلاس x:Key="کلید این آیتم در ریسورس"/> </Window.Resources>
پس الان باید خط چهارم برای ما روشن باشد؛ فضای نام جدیدی را در برنامه خودمان ایجاد کردهایم که این تگ به آن اشاره میکند و نام دلخواهی هم برای اشاره به این فضای نام برایش در نظر گرفتهایم. هر موقع در برنامه این نام دلخواه تعیین شده قرار گیرد، یعنی اشاره به این فضای نام که در قسمت Window.resource خط هشتم تعریف شده است.
در خط هشتم، یک ریسورس (منبع) را به برنامه معرفی کردهایم:
ریسورسها برای ذخیره سازی دادهها در سطح یک کنترل، سطح محلی در یک پنجره، یا سطح عمومی در کل پروژه به کار میروند. محدودیتی در ذخیره دادهها وجود ندارد و هر چقدر که دوست دارید میتوانید داده به آن پاس کنید. این دادهها میتوانند یک سری اطلاعات ذخیره شده در یک ساختار ساده تا یک ساختار سلسه مراتبی از کنترلها باشند. ریسورسها به شما این اجازه را میدهند تا دادهها را در یک مکان ذخیره کرده و آنها را در یک یا چندجا مورد استفاده قرار دهید.
از آن جا که مباحث ریسورسها را در یک مقالهی جداگانه بررسی میکنیم، فقط به ذکر نکات بالا جهت کد فعلی بسنده خواهیم کرد و ادامهی آن را در یک مقاله دیگر مورد بررسی قرار میدهیم.
هر ریسورس دارای یک نام یا یک کلید است که با خصوصیت x:key تعریف میشود.
ریسورس بالا یک کلاس را که در فضای نام دلخواهی قرار دارد، تعریف میکند و یک کلید هم به آن انتساب میدهد.
مرحلهی سوم معرفی ریسورس به عملیات Binding است:
{Binding نام پراپرتی کلاس, Converter={StaticResource کلید آیتم مربوطه در ریسورس}, ConverterParameter=پارامتری که به کلاس مبدل پاس میشود}
قصد داریم یک مبدل برای فیلد جنیست درست کنیم. از آنجا که این فیلد Boolean است و خصوصیت IsChecked یک RadioButton هم Boolean است، میتوان یک ارتباط مستقیم را ایجاد کرد. ولی مشکل در اینجا هست که True برای مذکر است و false برای مؤنث. در نتیجه تنها Radiobutton مربوطه به جنس مذکر به این حالت پاسخ میدهد و از آنجا که برای جنس مونث false در نظر گرفته شده است، انتخاب آن هم false خواهد بود. پس باید در مبدل، مقداری که کنترل میخواهد را شناسایی کرده و اگر مقدار با آن برابر بود، True را بازگردانیم. مقداری که هر کنترل درخواست میکند را از طریق پارامتر به تابع مبدل ارسال میکنیم. radiobutton مذکر، مقدار True را به عنوان پارامتر ارسال میکند و radiobutton مونث هم مقدار false را به عنوان پارامتر ارسال میکند. اگر تابع مبدل را ببینید، این مقدارها با پارامترها همخوانی دارند، True در غیر این صورت false بر میگرداند.
مرحله اول تعریف کلاس ValueConveter:
using System; using System.Globalization; using System.Windows; using System.Windows.Data; namespace test.ValueConverters { public class GenderConverter: IValueConverter { public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { var ParameterString = parameter as string; if (ParameterString == null) return DependencyProperty.UnsetValue; bool bparam; bool test = bool.TryParse(parameter.ToString(), out bparam); if (test) { return ((bool)value).Equals(bparam); } return DependencyProperty.UnsetValue; } public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { throw new NotImplementedException(); } } }
برای تعریف این مبدل در محیط XAML به صورت زیر اقدام میکنیم:
<Window x:Class="test.MainWindow" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:valueConverters="clr-namespace:test.ValueConverters" Title="MainWindow" Height="511.851" Width="525"> <Window.Resources> <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/> </Window.Resources> </window>
نکته: در صورتی که بعد از تعریف ریسورس با خطای زیر روبرو شدید و محیط طراحی Design را از دست دادید یکبار پروژه را بیلد کنید تا مشکل حل شود.
The name "GenderConverter" does not exist in the namespace "clr-namespace:test.ValueConverters".
اکنون در عملیات بایندینگ دو کنترل اینگونه مینویسیم:
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=True}" Name="RdoMale" >Male</RadioButton> <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=False}" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender}" Name="RdoMale" >Male</RadioButton>
جهت یادآوری نگاهی به کلاس برنامه میاندازیم:
public enum FieldOfWork { Actor=0, Director=1, Producer=2 } public class Person : INotifyPropertyChanged { public bool Gender { get; set; } public string ImageName { get; set; } public string Country { get; set; } public DateTime Date { get; set; } public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; } private string _name; public string Name { get { return _name; } set { _name = value; OnPropertyChanged(); } }
public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }
کد کلاس مبدل را به صورت زیر مینویسیم:
using System; using System.Collections.Generic; using System.Globalization; using System.Linq; using System.Text; using System.Threading.Tasks; using System.Windows; using System.Windows.Data; namespace test.ValueConverters { public class EnumConverter : IValueConverter { public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { var ParameterString = parameter as string; if (ParameterString == null) return DependencyProperty.UnsetValue; if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false) return DependencyProperty.UnsetValue; object paramvalue = Enum.Parse(value.GetType(), ParameterString); return paramvalue.Equals(value); } public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { throw new NotImplementedException(); } } }
کد قسمت ریسورس را با کلاس جدید به روز میکنیم:
<Window.Resources> <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/> <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter> </Window.Resources>
<CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox> <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox> <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
public static Person GetPerson() { return new Person() { Name = "Leo", Gender =true, ImageName ="man.jpg", Country = "Italy", FieldOfWork = test.FieldOfWork.Actor, Date = DateTime.Now.AddDays(-3) }; }
برنامه را اجرا کنید تا نتیجه کار را ببینید. باید چک باکس Actor تیک خورده باشد. میتوانید منبع داده را تغییر داده تا نتیجه کار را ببینید.
بگذارید فیلد FieldOfWork را به حالت قبلی یعنی IList برگردانیم. در بسیاری از اوقات ما چند گزینه از یک Enum را انتخاب میکنیم، مثل داشتن چند سطح دسترسی یا چند سمت کاری و ...
کلاس را به همراه کد GetPerson به شکل زیر تغییر میدهیم:
public enum FieldOfWork { Actor=0, Director=1, Producer=2 } public class Person : INotifyPropertyChanged { public bool Gender { get; set; } public string ImageName { get; set; } public string Country { get; set; } public DateTime Date { get; set; } public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; } private string _name; public string Name { get { return _name; } set { _name = value; OnPropertyChanged(); } } public static Person GetPerson() { return new Person { Name = "Leo", Gender = true, ImageName = "man.jpg", Country = "Italy", FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer }, Date = DateTime.Now.AddDays(-3) }; } }
دو Enum بازیگر و تهیه کننده را انتخاب کردهایم، پس در زمان اجرا باید این دو گزینه انتخاب شوند.
کد مبدل را به صورت زیر مینویسیم:
using System; using System.Collections; using System.Collections.Generic; using System.Globalization; using System.Linq; using System.Text; using System.Threading.Tasks; using System.Windows; using System.Windows.Data; namespace test.ValueConverters { public class EnumList : IValueConverter { public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { var ParameterString = parameter as string; if (ParameterString == null) return DependencyProperty.UnsetValue; var enumlist= (IList) value; if(enumlist==null && enumlist.Count<1) return DependencyProperty.UnsetValue; if (Enum.IsDefined(enumlist[0].GetType(), ParameterString) == false) return DependencyProperty.UnsetValue; /* foreach (var item in enumlist) { object paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString); bool result = item.Equals(paramvalue); if (result) return true; } return false; */ return (from object item in enumlist let paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString) select item.Equals(paramvalue)).Any(result => result); } public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture) { throw new NotImplementedException(); } } }
در حلقهای که به شکل توضیح درآمده، همه آیتمهای مربوطه در لیست را بررسی کرده و اگر آیتمی برابر پارامتر باشد، True بر میگرداند و در صورتی که حلقه به اتمام برسد و آیتم پیدا نشود، مقدار False را برمیگرداند. این حلقه از آن جهت به شکل توضیح درآمده است که کد Linq آن در زیر نوشته شده است.
تعریف کلاس بالا در ریسورس:
<Window.Resources> <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/> <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter> <valueConverters:EnumList x:Key="EnumList"></valueConverters:EnumList> </Window.Resources>
<CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox> <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox> <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
نتیجهی کار باید به شکل زیر باشد:
فیلد جنسیت و زمینه کاری از تابع مبدل به دست آمده است.
بدیهی است خروجیهای بالا برای کنترل هایی است که مقدار Boolean را میپذیرند و برای سایر کنترلها باید با کمی تغییر در کد و نوع برگشتی که تحویل خروجی متد مبدل میشود، دهید.دانلود فایلهای این قسمت
دلایل شانه خالی کردن از آزمایش واحد!
1- نوشتن آزمایشات زمان زیادی را به خود اختصاص خواهند داد.
مهمترین دلیلی که برنامهنویسها به سبب آن از نوشتن آزمایشات واحد امتناع میکنند، همین موضوع است. اکثر افراد به آزمایش بهعنوان مرحله آخر توسعه فکر میکنند. اگر این چنین است، بله! نوشتن آزمایشهای واحد واقعا سخت و زمانگیر خواهند بود. به همین جهت برای جلوگیری از این مساله روش pay-as-you-go مطرح شده است (ماخذ: کتاب Pragmatic Unit Testing در سی شارپ). یعنی با اضافه شدن هر واحد کوچکی به سیستم، آزمایش واحد آنرا نیز تهیه کنید. به این صورت در طول توسعه سیستم با باگهای کمتری نیز برخورد خواهید داشت چون اجزای آنرا در این حین به تفصیل مورد بررسی قرار دادهاید. اثر این روش را در شکل زیر میتوانید ملاحظه نمائید (تصویری از همان کتاب ذکر شده)
نوشتن آزمایشات واحد زمانبر هستند اما توسعه پیوسته آنها با به تاخیر انداختن آزمایشات به انتهای پروژه، همانند تصویر فوق تاثیر بسیار قابل توجهی در بهره وری شما خواهند داشت.
بنابراین اگر عنوان میکنید که وقت ندارید آزمایش واحد بنویسید، به چند سؤال زیر پاسخ دهید:
الف) چه مقدار زمان را صرف دیباگ کردن کدهای خود یا دیگران میکنید؟
ب) چه میزان زمان را صرف بازنویسی کدی کردهاید که تصور میرفت درست کار میکند اما اکنون بسیار مشکل زا ظاهر شده است؟
ج) چه مقدار زمان را صرف این کردهاید که منشاء باگ گزارش شده در برنامه را کشف کنید؟
برای افرادی که آزمایشات واحد را در حین پروسه توسعه در نظر نمیگیرند، این مقادیر بالا است و با ازدیاد تعداد خطوط سورس کدها، این ارقام سیر صعودی خواهند داشت.
تصویری از کتاب xUnit Test Patterns ، که بیانگر کاهش زمان و هزینه کد نویسی در طول زمان با رعایت اصول آزمایشات واحد است
2- اجرای آزمایشات واحد زمان زیادی را تلف میکند.
نباید اینطور باشد. عموما اجرای هزاران آزمایش واحد، باید در کسری از ثانیه صورت گیرد. (برای اطلاعات بیشتر به قسمت حد و مرز یک آزمایش واحد در قسمت قبل مراجعه نمائید)
3- امکان تهیه آزمایشات واحد برای کدهای قدیمی ( legacy code ) من وجود ندارد
برای بسیاری از برنامه نویسها، تهیه آزمایش واحد برای کدهای قدیمی بسیار مشکل است زیرا شکستن آنها به واحدهای کوچکتر قابل آزمایش بسیار خطرناک و پرهزینه است و ممکن است سبب از کار افتادن سیستم آنها گردد. اینجا مشکل از آزمایش واحد نیست. مشکل از ضعف برنامه نویسی آن سیستم است. روش refactoring ، طراحی مجدد و نوشتن آزمایشات واحد، به تدریج سبب طراحی بهتر برنامه از دیدگاههای شیءگرایی شده و نگهداری سیستم را در طولانی مدت سادهتر میسازد. آزمایشات واحد این نوع سیستمها را از حالت فلج بودن خارج میسازد.
4- کار من نیست که کدهای نوشته شده را آزمایش کنم!
باید درنظر داشته باشید که این هم کار شما نیست که انبوهی از کدهای مشکل دار را به واحد بررسی کننده آن تحویل دهید! همچنین اگر تیم آزمایشات و کنترل کیفیت به این نتیجه برسد که عموما از کدهای شما کمتر میتوان باگ گرفت، این امر سبب معروفیت و تضمین شغلی شما خواهد شد.
همچنین این کار شما است که تضمین کنید واحد تهیه شده مقصود مورد نظر را ارائه میدهد و اینکار را با ارائه یک یا چندین آزمایش واحد میتوان اثبات کرد.
5- تنها قسمتی از سیستم به من واگذار شده است و من دقیقا نمیدانم که رفتار کلی آن چیست. بنابراین آن را نمیتوانم آزمایش کنم!
اگر واقعا نمیدانید که این کد قرار است چه کاری را انجام دهید به طور قطع الان زمان مناسبی برای کد نویسی آن نیست!
6- کد من کامپایل میشود!
باید دقت داشت که کامپایلر فقط syntax کدهای شما را بررسی کرده و خطاهای آنرا گوشزد میکند و نه نحوهی عملکرد آنرا.
7- من برای نوشتن آزمایشات حقوق نمیگیرم!
باید اذعان داشت که به شما جهت صرف تمام وقت یک روز خود برای دیباگ کردن یک خطا هم حقوق نمیدهند! شما برای تهیه یک کد قابل قبول و قابل اجرا حقوق میگیرید و آزمایش واحد نیز ابزاری است جهت نیل به این مقصود (همانند یک IDE و یا یک کامپایلر).
8- احساس گناه خواهم کرد اگر تیم فنی کنترل کیفیت و آزمایشات را از کار بی کار کنم!!
نگران نباشید، این اتفاق نخواهد افتاد! بحث ما در اینجا آزمایش کوچکترین اجزا و واحدهای یک سیستم است. موارد دیگری مانند functional testing, acceptance testing, performance & environmental testing, validation & verification, formal analysis توسط تیمهای کنترل کیفیت و آزمایشات هنوز باید بررسی شوند.
9- شرکت من اجازه اجرای آزمایشات واحد را بر روی سیستمهای در حال اجرا نمیدهد.
قرار هم نیست بدهد! چون دیگر نام آن آزمایش واحد نخواهد بود. این آزمایشات باید بر روی سیستم شما و توسط ابزار و امکانات شما صورت گیرد.
پ.ن.
در هشتمین دلیل ذکر شده، از acceptance testing نامبرده شده. تفاوت آن با unit testing به صورت زیر است:
آزمایش واحد:
توسط برنامه نویسها تعریف میشود
سبب اطمینان خاطر برنامه نویسها خواهد شد
واحدهای کوچک سیستم را مورد بررسی قرار میدهد
یک آزمایش سطح پائین ( low level ) به شمار میرود
بسیار سریع اجرا میشود
به صورت خودکار (100 درصد خودکار است) و با برنامه نویسی قابل کنترل است
اما در مقابل آزمایش پذیرش به صورت زیر است:
توسط مصرف کنندگان تعریف میشود
سبب اطمینان خاطر مصرف کنندگان میشود.
کل برنامه مورد آزمایش قرار میگیرد
یک آزمایش سطح بالا ( high level ) به شمار میرود
ممکن است طولانی باشد
عموما به صورت دستی یا توسط یک سری اسکریپت اجرا میشود
مثال : گزارش ماهیانه باید جمع صحیحی از تمام صفحات را در آخرین برگه گزارش به همراه داشته باشد
ادامه دارد...
- طراحی دیتابیس یا بانک اطلاعاتی بر پایه چند زبانه بودن و بررسی سناریوهای مختلف.
- نکاتی که باید در ساخت سایتهای چند زبانه به آنها دقت کرد.
- شیوهی تشخیص و تغییر زبان سایت
- معرفی چند کامپوننت وب، برای مباحث چند زبانه
طراحی مدل دیتابیس
اولین کار برای داشتن یک سایت چند زبانه، این است که یک مدل صحیح و مناسب را برای دیتابیس خود انتخاب کنید. یکی از اولین روشهایی که به ذهن هر فردی میرسد این است که برای هر ستون متنی که قرار است چند زبانه باشد، به تعداد زبانها برایش یک ستون در نظر بگیریم. یعنی برای جدول مقالات که قرار است در سه زبان فارسی و انگلیسی و عربی باشد، سه ستون برای عنوان مقاله و سه ستون نیز برای متن آن داشته باشیم. تصویر زیر نمونهای از این مدل را نشان میدهد.
مزایا:
- پیاده سازی آسان
معایب:
- در این روش با زیاد شدن هر زبان، تعداد ستونها افزایش مییابد که باعث میشود طراحی مناسبی نداشته باشد.
- در ضمن این مورد باید توسط برنامه نویس مرتبا اضافه گردد یا اینکه برنامه نویس این امکان را در سیستم قرار دهد که مدیر سایت بتواند در پشت صحنه کوئری افزودن ستون را ایجاد کند که باید جدول مرتبا مورد alter گرفتن قرار بگیرد.
- ممکن است همیشه برای هر زبانی مطلبی قرار نگیرد و این مورد باعث میشود بی جهت فضایی برای آن در نظر گرفته شود.
پی نوشت: با اینکه امروزه بحث فیلدهای sparse Column وجود دارد ولی این فیلدها در هر شرایطی مورد استفاده قرار نمیگیرند وبیشتر متعلق به زمانی است که میدانیم آن فیلد به شدت کم مورد استفاده قرار میگیرد.
پی نوشت دوم : در صورتی که فیلد شما مانند متن مقاله که عموما از نوع داده (varchar(max است استفاده میکنید و در صورتی که زبان مورد استفاده قرار نگیرد در خیلی از اوقات بی جهت فیلدهای Blob ساخته اید که بهینه سازی آن را نیز باید در نظر بگیرید.
ID | کد |
Language | زبان |
ISO | کد دو رقمی آن زبان |
Flag | پرچم آن کشور |
مزایا:
- پیاده سازی آسان
معایب:
- ایجاد رکوردهای تکراری، هر مقاله برای بعضی از اطلاعاتش که چند زبانه نیستند دادههای تکراری خواهد داشت.
- هر مقاله یک مقالهی جدا شناخته میشود و ارتباطی میان آنان نخواهد بود. بدین ترتیب توانایی ایجاد گزارشهایی چون هر گروه از مقاله و دسته بندی آنها از بین خواهد رفت. در ضمن مدیر عموما در یک سیستم مدیریتی میخواهد تنها یک لینک را به یک مقاله بدهد و سایت بنا به تشخیص در زبان مزبور، یکی از این مقالات را به کاربر نمایش دهد؛ نه اینکه مرتبا مدیر برای هر زبان، لینکی را مهیا کند و در این حالت چنین چیزی ممکن نخواهد بود.
- در یک سیستم فروشگاهی همانند تصویر بالا کار هم سختتر میشود و هر رکورد، یک محصول جدا شناخته میشود و ویرایشها هم برای هر کدام باید جداگانه صورت بگیرد که در عمل این طرح را رد میکند.
سومین راه حل این است که سه جدول ایجاد کنیم:
یک. جدول زبانها (که بالاتر ایجاد شده بود)
دو . جدول نام مقاله به همراه اطلاعات پایه و فیلدها بی نیاز به چند زبانه بودن
سه : یک جدول که هر دو ستون آن کدهای کلید دو جدول بالا را دارند و فیلدهای چند زبانه در آن وجود دارند.
جدول پایه
ID | کد |
Name | نام مقاله |
CreationDate | تاریخ ایجاد |
Writer | نویسنده |
Visibilty | وضعیت نمایش |
LanguageCode | کد زبان |
ArticleID | کد مقاله |
CreationDate | تاریخ ایجاد |
Visibility | وضعیت نمایش مقاله |
Title | عنوان مقاله |
ContentText | متن مقاله |
در جدول پایه یک مقاله ایجاد میشود که اطلاعات عمومی همه مقالات را دارد و حتی خصوصیت وضعیت نمایش آن، روی همهی مقالات با هر زبانی تاثیر میگذارد. در جدول دو، هر مقاله یک رکورد دارد که کد زبان و کد مقاله برای آن یک کلید ترکیبی به حساب میآیند. پس، از هر مقاله یک یا چند زبان خواهیم داشت. همچنین دارای فیلدهایی با وضعیت مخصوص به خود هم هستند؛ مثل فیلد وضعیت نمایش مقاله که فقط برای این مقاله با این زبان کاربرد دارد.
مزایا:
- گزارش گیری آسان برای هر دسته مقاله با زبانهای مختلف و ارتباط و یکپارچگی
- آسان در افزودن زبان.
معایب:
- ایجاد کوئریهای پیچیدهتر و جوین دار که به نسبت روشهای قبلی کوئریها پیچیدهتر شده اند.
- کدنویسی زیادتر.
استفاده از ساختارهای XML یا JSON برای ذخیره سازی اطلاعات چند زبانه مانند ساختارهای زیر:
XML<Articles> <Article> this is english text </Article> <Article> این یک متن فارسی است </Article> </Articles> یا <Articles> <en-us> this is english text </en-us> <fa-ir> این یک متن فارسی است </fa-ir> </Articles>
"Articles":["en-us':{"title":"this is english text","content":" english content"},"fa-ir":{"title":"متن فارسی","content":"محتوای فارسی"}]
از مزایای این روش ذخیرهی همه دادهها در یک ستون و یک جدول است و نیازی به ستونهای اضافه یا جداول اضافه نیست ولی معایب این روش استفاده از کوئریهای پیچیدهتر جهت ارتباط و خواندن است.
استفاده از بانکهای اطلاعاتی NO SQL
در این بانکها دیگر درگیر تعداد ستونها و جنس آنها نیستیم و میتوانیم برای هر مقاله یا محصول، هر تعداد زبان و یا فیلد را که میخواهیم، در نظر بگیریم و اضافه کنیم. برای آشنایی بیشتر با این نوع بانکها و انواع آن، مقالات مربوط به nosql را در سایت دنبال کنید.
نکاتی که در یک سایت چند زبانه باید به آنها توجه کرد.
یک . زبان آن صفحه را معرفی کنید: این کار هم به موتورهای جست و جو برای ثبت سایت شما کمک میکند و هم برای معلولین که از ابزارهای صفحه خوان استفاده میکنند، کمک بزرگی است. در این روش، صفحه خوانها و دستگاههای خط بریل که زبان صفحه را تشخیص نمیدهند با خواندن کد زبان میتوانند زبان صفحه را تشخیص دهند. با استفاده از خط زیر میتوانید زبان اصلی صفحهی خود را تنظیم نمایید:
<html lang="en">
اگر از XHTML استفاده میکنید خاصیت زیر را فراموش نکنید. دریافت W3C Validation بدون آن امکان پذیر نخواهد بود.
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en">
<blockquote lang=”fr”> <p>Le plus grand faible des hommes, c'est l'amour qu'ils ont de la vie.</p> </blockquote>
سه. لینک ها : اگر دارید در صفحهای لینک به جایی میدهید که متفاوت از زبان شماست، حتما باید زبان صفحه یا سایت مقصد را مشخص کنید. مثلا لینک زیر برای صفحهای است که از یک زبان غیر فرانسوی به یک صفحهی با زبان فرانسوی هدایت میشود:
<a href="" hreflang="fr">French</a>
همچنین اگر متن لینک شما هم به زبان فرانسوی باشد خیلی خوب میشود که آن را هم بیان کنید و از خاصیت lang و هم hreflang همزمان استفاده کنید:
<a href="" hreflang="fr">Francais</a>
پنج. انکودینگ صفحه را مشخص کنید: برای اینکه نحوهی رمزگذاری و رمزگشایی حروف و نمادها مشخص گردد، باید انکودینگ تنظیم شود و حتی برای بعضی از موتورهای جست و جو که ممکن است با وب سایت شما به مشکل بر بخورند. امروزه بیشتر از صفحات یونیکد استفاده میشود که سطح وسیعی از کاراکترها را پشتیبانی میکند.
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html;charset=UTF-8">
HTML5
<meta charset="UTF-8">
شش. اندازهی فونت: موقعی که یک سایت چند زبانه را طراحی میکنید این نکته خیلی مهم هست که بدانید اندازه فونتهای زبان پیش فرض، برای باقی زبانها مناسب نیستند. به عنوان مثال ممکن است اندازه فونتی برای زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی مناسب باشد ولی برای زبانهای فارسی و عربی و چینی و ... مناسب نباشد و خواندن آن سخت شود. به همین جهت یکی از راههای حل این مشکل استفاده از قالب css است که وابسته به خصوصیت lang ای است که شما برای صفحه و هر المان یا تگی که از این خصوصیت استفاده میکند، تعیین کردهاید.
:lang(en) { font-size: 85%; font-family: arial, verdana, sans-serif; } :lang(zh) { font-size: 125%; font-family: helvetica, verdana, sans-serif; }
خط زیر تعیین میکند که از استایل اول استفاده شود:
<html lang="en">
<html lang="zh">
<body class="english"> or <body class="chinese">
و استایل:
.english { font-size: 85%; font-family: arial, verdana, sans-serif; } .chinese { font-size: 125%; font-family: helvetica, verdana, sans-serif; }
هشت : زمان را نیز تغییر دهید: یکی از مواردی که در کمتر سایت چند زبانهای به چشم میخورد و به نظر بنده میتواند بسیار مهم باشد این است که time zone منطقهی هر زبان را بدانید. به عنوان مثال برای مقالهی خود، تاریخ ایجاد را به صورت UTC ذخیره کنید و سپس نمایش را بر اساس زبان یا حتی بهتر و دقیقتر از طریق IP کشور مربوطه به دست آورید. برای کاربران ثبت نام شده این تاریخ میتواند دقیقتر باشد همانند انجمنهای وی بولتین.
شیوههای تشخیص زبان سایت
یکی از راههای تشخیص زبان این است که موقعی که برای اولین بار کاربری به سایت مراجعه میکند، زبان مورد نظرش را سوال کنید و این اطلاعات را در یک کوکی بدون تاریخ انقضاء ذخیره کنید تا در دفعات بعدی آن را بررسی نمایید.
دومین راه، استفاده از IP کاربر مراجعه کننده است تا بر اساس آن زبان مورد نظر را انتخاب کنید.
در سومین شیوه که اغلب استفاده میشود، زبان سایت به طور پیش فرض بر روی یک زبان خاص که بهتر است انگلیسی باشد تنظیم شده است و سپس کاربر از طریق یک منو یا ابزارهای موجود در سایت، زبان سایت را تغییر دهد.
پی نوشت: فراموش نگردد که امکان تغییر زبان همیشه برای کاربر مهیا باشد و طوری نباشد که کاربر در آینده نتواند زبان سایت را تغییر دهد؛ حتی اگر تشخیص خودکار سایت برای زبان فعال باشد.
پلاگینها و ابزارهای مدیریت زبانپی نوشت: در روشهای بالا بهتر است همان مرتبهی اول اطلاعات را در یک کوکی ذخیره کنید تا مراحل پیگیری راحتتر و آسانتر شود.
دومین ابزار که بیشتر برای انتخاب کشور میباشد و من خودم در بخش مدیریتی سیستمها از آن استفاده میکنم، ابزار CountrySelector است. این پلاگین قابلیت جست و جو زبان را همزمان با تایپ کاربر نیر داراست. اسامی کشورها به صورت انگلیسی شروع شده و به زبان آن کشور در داخل پرانتز خاتمه مییابند و پرچم هر کشور نیز در کنار آن قرار دارد. کار کردن با آن بسیار راحت بوده و مستنداتش به طور کامل کار با آن را توضیح میدهد.
پلاگین بعدی International Telephone Input است که پیاده سازی پلاگین بالا میباشد. برای مواردی مفید است که شما نیاز دارید کد تلفنی کشوری را انتخاب کنید.
در مقالههای زیر که در سایت جاری است در مورد Globalization و به خصوص استفاده از ریسورسها مطالب خوبی بیان شده است:
قسمت بیست و دوم آموزش MVC که مبحث Globalization را دنبال میکند.
قسمت اول از شش قسمت مباحث Globalization که دنبالهی آن را میتوانید در مقالهی خودش دنبال کنید.
- نصب ماژول
- فعال سازی ماژول
نکته ای که در مورد ماژولهای native وجود دارد این هست که این ماژولها دسترسی بدون محدودیتی به منابع سروری دارند و از این رو حتما باید این نکته را دقت کنید که ماژول native شما از یک منبع مورد اعتماد دریافت شده باشد.
نصب یک native module
- ویرایش دستی فایل کانفیگ و از نسخه IIS7.5 به بعد هم میتوانید از configuration editor هم استفاده کنید.
- استفاده از محیط گرافیکی IIS
- استفاده از خط فرمان با دستور Appcmd
%windir%\system32\inetsrv\config\applicationhost.config
کسی که نیاز به دسترسی به این مسیر و انجام تغییرات دارد باید در بالاترین سطح مدیریتی سرور باشد.
<globalModules> <addname="DefaultDocumentModule"image="%windir%\system32\inetsrv\defdoc.dll"/> <addname="DirectoryListingModule"image="%windir%\system32\inetsrv\dirlist.dll"/> <add name="StaticFileModule"image="%windir%\system32\inetsrv\static.dll"/> ... </globalModules>
<add name="ManagedEngine64" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness64" /> <add name="ManagedEngine" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness32" /> <add name="ManagedEngineV4.0_32bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness32" /> <add name="ManagedEngineV4.0_64bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness64" />
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true"/>
شکل زیر هم نمونه ای حالت مجتمع هست:
در کل امروزه دیگر استفاده از روش کلاسیک راهکار درستی نیست و این ویژگی تنها به عنوان یک سازگاری با نمونه کارهای قدیمی است.
- ISAPI filters
- globalModules
- handlers
- modules
درخواست راهنمایی سیستم Decision
//Database.SetInitializer<ApplicationDbContext>(null);
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<ApplicationDbContext, DataLayer.Migrations.Configuration>());
public Configuration() { AutomaticMigrationsEnabled = false; AutomaticMigrationDataLossAllowed = false; }
EF Code First #15
EF Code first و بانکهای اطلاعاتی متفاوت
در آخرین قسمت از سری EF Code first بد نیست نحوه استفاده از بانکهای اطلاعاتی دیگری را بجز SQL Server نیز بررسی کنیم. در اینجا کلاسهای مدل و کدهای مورد استفاده نیز همانند قسمت 14 است و تنها به ذکر تفاوتها و نکات مرتبط اکتفاء خواهد شد.
حالت کلی پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی مختلف توسط EF Code first
EF Code first با کلیه پروایدرهای تهیه شده برای ADO.NET 3.5 که پشتیبانی از EF را لحاظ کرده باشند، به خوبی کار میکند. پروایدرهای مخصوص ADO.NET 4.0، تنها سه گزینه DeleteDatabase/CreateDatabase/DatabaseExists را نسبت به نگارش قبلی بیشتر دارند و EF Code first ویژگیهای بیشتری را طلب نمیکند.
بنابراین اگر حین استفاده از پروایدر ADO.NET مخصوص بانک اطلاعاتی خاصی با پیغام «CreateDatabase is not supported by the provider» مواجه شدید، به این معنا است که این پروایدر برای دات نت 4 به روز نشده است. اما به این معنا نیست که با EF Code first کار نمیکند. فقط باید یک دیتابیس خالی از پیش تهیه شده را به برنامه معرفی کنید تا مباحث Database Migrations به خوبی کار کنند؛ یا اینکه کلا میتوانید Database Migrations را خاموش کرده (متد Database.SetInitializer را با پارامتر نال فراخوانی کنید) و فیلدها و جداول را دستی ایجاد کنید.
استفاده از EF Code first با SQLite
برای استفاده از SQLite در دات نت ابتدا نیاز به پروایدر ADO.NET آن است: «مکان دریافت درایورهای جدید SQLite مخصوص دات نت»
ضمن اینکه به نکته «استفاده از اسمبلیهای دات نت 2 در یک پروژه دات نت 4» نیز باید دقت داشت.
و یکی از بهترین management studio هایی که برای آن تهیه شده: «SQLite Manager»
پس از دریافت پروایدر آن، ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll به برنامه اضافه کنید.
سپس فایل کانفیگ برنامه را به نحو زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<startup useLegacyV2RuntimeActivationPolicy="true">
<supportedRuntime version="v4.0"/>
</startup>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Sample09Context"
connectionString="Data Source=CodeFirst.db"
providerName="System.Data.SQLite"/>
</connectionStrings>
</configuration>
همانطور که ملاحظه میکنید، تفاوت آن با قبل، تغییر connectionString و providerName است.
اکنون اگر همان برنامه قسمت قبل را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:
«The given key was not present in the dictionary»
در این مورد هم توضیح داده شد. سه گزینه DeleteDatabase/CreateDatabase/DatabaseExists در پروایدر جاری SQLite برای دات نت وجود ندارد. به همین جهت نیاز است فایل «CodeFirst.db» ذکر شده در کانکشن استرینگ را ابتدا دستی درست کرد.
برای مثال از افزونه SQLite Manager استفاده کنید. ابتدا یک بانک اطلاعاتی خالی را درست کرده و سپس دستورات زیر را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید تا دو جدول خالی را ایجاد کند (در برگه Execute sql افزونه SQLite Manager):
CREATE TABLE [Payees](
[Id] [integer] PRIMARY KEY AUTOINCREMENT NOT NULL,
[Name] [text] NULL,
[CreatedOn] [datetime] NOT NULL,
[CreatedBy] [text] NULL,
[ModifiedOn] [datetime] NOT NULL,
[ModifiedBy] [text] NULL
);
CREATE TABLE [Bills](
[Id] [integer] PRIMARY KEY AUTOINCREMENT NOT NULL,
[Amount] [float](18, 2) NOT NULL,
[Description] [text] NULL,
[CreatedOn] [datetime] NOT NULL,
[CreatedBy] [text] NULL,
[ModifiedOn] [datetime] NOT NULL,
[ModifiedBy] [text] NULL,
[Payee_Id] [integer] NULL
);
سپس سطر زیر را نیز به ابتدای برنامه اضافه کنید:
Database.SetInitializer<Sample09Context>(null);
به این ترتیب database migrations خاموش میشود و اکنون برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد.
فقط باید به یک سری نکات مانند نوع دادهها در بانکهای اطلاعاتی مختلف دقت داشت. برای مثال integer در اینجا از نوع Int64 است؛ بنابراین در برنامه نیز باید به همین ترتیب تعریف شود تا نگاشتها به درستی انجام شوند.
در کل تنها مشکل پروایدر فعلی SQLite عدم پشتیبانی از مباحث database migrations است. این مورد را خاموش کرده و تغییرات ساختار بانک اطلاعاتی را به صورت دستی به بانک اطلاعاتی اعمال کنید. بدون مشکل کار خواهد کرد.
البته اگر به دنبال پروایدری تجاری با پشتیبانی از آخرین نگارش EF Code first هستید، گزینه زیر نیز مهیا است:
http://devart.com/dotconnect/sqlite/
برای مثال اگر علاقمند به استفاده از حالت تشکیل بانک اطلاعاتی SQLite در حافظه هستید (با رشته اتصالی ویژه Data Source=:memory:;Version=3;New=True;)، فعلا تنها گزینه مهیا استفاده از پروایدر تجاری فوق است؛ زیرا مبحث Database Migrations را به خوبی پشتیبانی میکند.
استفاده از EF Code first با SQL Server CE
قبلا در مورد «استفاده از SQL-CE به کمک NHibernate» مطلبی را در این سایت مطالعه کردهاید. سه مورد اول آن با EF Code first یکی است و تفاوتی نمیکند (یک سری بحث عمومی مشترک است). البته با یک تفاوت؛ در اینجا EF Code first قادر است یک بانک اطلاعاتی خالی SQL Server CE را به صورت خودکار ایجاد کند و نیازی نیست تا آنرا دستی ایجاد کرد. مباحث database migrations و به روز رسانی خودکار ساختار بانک اطلاعاتی نیز در اینجا پشتیبانی میشود.
برای استفاده از آن ابتدا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll قرار گرفته در مسیر Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0\Desktop اضافه کنید.
سپس رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی و providerName را به نحو زیر تغییر دهید:
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Sample09Context"
connectionString="Data Source=mydb.sdf;Password=1234;Encrypt Database=True"
providerName="System.Data.SqlServerCE.4.0"/>
</connectionStrings>
بدون نیاز به هیچگونه تغییری در کدهای برنامه، همین مقدار تغییر در تنظیمات ابتدایی برنامه برای کار با SQL Server CE کافی است.
ضمنا مشکلی هم با فیلد Identity در آخرین نگارش EF Code first وجود ندارد؛ برخلاف حالت database first آن که پیشتر این اجازه را نمیداد و خطای «Server-generated keys and server-generated values are not supported by SQL Server Compact» را ظاهر میکرد.
استفاده از EF Code first با MySQL
برای استفاده از EF Code first با MySQL (نگارش 5 به بعد البته) ابتدا نیاز است پروایدر مخصوص ADO.NET آنرا دریافت کرد: (^)
که از EF نیز پشتیبانی میکند. پس از نصب آن، ارجاعی را به اسمبلی MySql.Data.dll قرار گرفته در مسیر Program Files\MySQL\MySQL Connector Net 6.5.4\Assemblies\v4.0 به پروژه اضافه نمائید.
سپس رشته اتصالی و providerName را به نحو زیر تغییر دهید:
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Sample09Context"
connectionString="Datasource=localhost; Database=testdb2; Uid=root; Pwd=123;"
providerName="MySql.Data.MySqlClient"/>
</connectionStrings>
<system.data>
<DbProviderFactories>
<remove invariant="MySql.Data.MySqlClient"/>
<add name="MySQL Data Provider"
invariant="MySql.Data.MySqlClient"
description=".Net Framework Data Provider for MySQL"
type="MySql.Data.MySqlClient.MySqlClientFactory, MySql.Data, Version=6.5.4.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=c5687fc88969c44d" />
</DbProviderFactories>
</system.data>
همانطور که مشاهده میکنید در اینجا شماره نگارش دقیق پروایدر مورد استفاده نیز ذکر شده است. برای مثال اگر چندین پروایدر روی سیستم نصب است، با مقدار دهی DbProviderFactories میتوان از نگارش مخصوصی استفاده کرد.
با این تغییرات پس از اجرای برنامه قسمت قبل، به خطای زیر برخواهیم خورد:
The given key was not present in the dictionary
توضیحات این مورد با قسمت SQLite یکی است؛ به عبارتی نیاز است بانک اطلاعاتی testdb را دستی درست کرد. همچنین جداول و فیلدها را نیز باید دستی ایجاد کرد و database migrations را نیز باید خاموش کرد (پارامتر Database.SetInitializer را به نال مقدار دهی کنید).
برای این منظور یک دیتابیس خالی را ایجاد کرده و سپس دو جدول زیر را به آن اضافه کنید:
CREATE TABLE IF NOT EXISTS `bills` (
`Id` int(11) NOT NULL AUTO_INCREMENT,
`Amount` float DEFAULT NULL,
`Description` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
`CreatedOn` datetime NOT NULL,
`CreatedBy` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
`ModifiedOn` datetime NOT NULL,
`ModifiedBy` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
`Payee_Id` int(11) NOT NULL,
PRIMARY KEY (`Id`)
) ENGINE=MyISAM DEFAULT CHARSET=utf8 COLLATE=utf8_persian_ci AUTO_INCREMENT=1 ;
CREATE TABLE IF NOT EXISTS `payees` (
`Id` int(11) NOT NULL AUTO_INCREMENT,
`Name` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
`CreatedOn` datetime NOT NULL,
`CreatedBy` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
`ModifiedOn` datetime NOT NULL,
`ModifiedBy` varchar(400) CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci NOT NULL,
PRIMARY KEY (`Id`)
) ENGINE=MyISAM DEFAULT CHARSET=utf8 COLLATE=utf8_persian_ci AUTO_INCREMENT=1 ;
پس از این تغییرات، برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد (ایجاد بانک اطلاعاتی خالی به همراه ایجاد ساختار جداول و خاموش کردن database migrations که توسط این پروایدر پشتیبانی نمیشود).
به علاوه پروایدر تجاری دیگری هم در سایت devart.com برای MySQL و EF Code first مهیا است که مباحث database migrations را به خوبی مدیریت میکند.
مشکل!
اگر به همین نحو برنامه را اجرا کنیم، فیلدهای یونیکد فارسی ثبت شده در MySQL با «??????? ?? ????» مقدار دهی خواهند شد و تنظیم CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci نیز کافی نبوده است (این مورد با SQLite یا نگارشهای مختلف SQL Server بدون مشکل کار میکند و نیاز به تنظیم اضافهتری ندارد):
ALTER TABLE `bills` DEFAULT CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci
برای رفع این مشکل توصیه شده است که CharSet=UTF8 را به رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم. اما در این حالت خطای زیر ظاهر میشود:
The provider did not return a ProviderManifestToken string
این مورد فقط به اشتباه بودن تعاریف رشته اتصالی بر میگردد؛ یا عدم پشتیبانی از تنظیم اضافهای که در رشته اتصالی ذکر شده است.
مقدار صحیح آن دقیقا مساوی CHARSET=utf8 است (با همین نگارش و رعایت کوچکی و بزرگی حروف؛ مهم!):
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Sample09Context"
connectionString="Datasource=localhost; Database=testdb; Uid=root; Pwd=123;CHARSET=utf8"
providerName="MySql.Data.MySqlClient"/>
</connectionStrings>
به این ترتیب، مشکل ثبت عبارات یونیکد فارسی برطرف میشود (البته جدول هم بهتر است به DEFAULT CHARACTER SET utf8 COLLATE utf8_persian_ci تغییر پیدا کند؛ مطابق دستور Alter ایی که در بالا ذکر شد).
یک کاراکتر کنترلی، یک نقطه کدی است که به وسیله علائم نوشتاری قابل نمایش نباشد. مانند Backspace
تعریف بالا به ما میگوید که در یک متن نوشتاری، به غیر از کد حروفی که مشاهده میکنیم، کدهای دیگری هم هستن که قابل نمایش نیستند ولی بین متون وجود دارند. شاید شما تعدادی از آنها را بشناسید مثل کدهای 10 و 13 برای خط بعد و اول سطر که به line feed و carriage return معروف هستند. در این نوشتار قصد داریم با تعدادی از آنها آشنا شویم.
قبل از آغاز این نوشتار به شما توصیه میکنم یک نگاه اجمالی هم که شده بر نوشتار «داستانی از unicode» داشته باشید تا اطلاعات تکمیلیتری از این نوشتار به دست آورید. مبحث کلیدهای کنترلی از زمانی آغاز شد که کدهای اسکی ایجاد شدند و به دو دستهی c0 و c1 تقسیم شدند. خود کدهای اسکی هم بر اساس کدهای تلگراف ایجاد شدند و بسیاری از کلیدهای کنترلی هم از آنجا به استاندارد اسکی پیوستند و برای ارتباط و کنترل دستگاههایی چون چاپگرها و تهیه اطلاعات متا در مورد طلاعاتی که قرار بود در نوار مغناطیسی ذخیره شوند به کار رفتند. به عنوان نمونه کد 10 به عنوان line feed در چاپگر، یک خط کاغذ را به سمت داخل میکشید و کد 13 هم باعث میشد چاپگر به ابتدای سطر بازگردد. البته بیشتر این کاراکترها در پردازش متون به خصوص امروزه استفاده نمیشوند و فقط یک سری از آنها رایج هستند؛ مثل دو موردی که در بالا و در همین خط به آنها اشاره شد.
دستهی c0 از کد 0 آغاز شده و تا کد 31 ادامه مییابد. دو کد بعدی که کدهای Space و DEL هستند در هیچ گروهی قرار نمیگیرند. گروه c1 از کدهای 128 آغاز شده و تا 159 ادامه مییابند که جدول این گروهها و کلیدها کنترلی را میتوانید مشاهده کنید. برای مثال اولین کلید کنترلی که کد آن 0 است به نام نال است که در قدیم هم برای بستن رشتهها در زبان سی از آن استفاده میکردیم.
هر چند به مرور زمان هم تعدادی از همین کلیدهای کنترلی کاربرد خود را از دست دادند و برای آنها شکلک هایی چون خنده، قلب، نت موسیقی و ... را قرار دادند ولی گاهی اوقات برنامه نویسها هنوز در برنامههای خود از کد آنها برای کارهایی چون انجام عملیات بیتی استفاده میکنند.
استفادههای C0
کلیدهای کنترلی این دسته بیشتر برای منظم ساختن متنهای ساده و همچنین ایجاد ارتباط در پروتکل ارتباطی و دستگاههای مختلف به کار میرفت؛ ارسال فرمانهایی چون آغاز و توقف کار یا انجام عملی خاص توسط هر یک از این کلیدها صورت میگرفت. دستگاههایی چون کارت پانچها، ماشین تایپ و موارد مشابه، از این نوع هستند. با اینکه عمر این دستگاه به سر آمد ولی کلیدهای کنترلی جان سالم به در بردند.
استفادههای C1
این دسته در اواخر سال 1970 اضافه شدند و بیشتر برای ارتباط با چاپگر و صفحهی نمایش به کار میرفتند؛ مثل پیمایشهای افقی و عمودی، تعریف ناحیهای برای پر کردن فرم و Line-Break و کلیدهای انتقالی (شیفت) برای پشتیبانی از کلیدهای کنترلی و قابل چاپ بیشتر. 2 تا از کلیدها هم برای استفادهی خصوصی برنامه نویس کنار گذاشته شدند و 4 تا هم رزرو شده برای استفادهی آینده، تا بعدا استانداردسازی شوند.
کلیدهای کنترلی در سی شارپ
بسیاری از ما از علامت \ در کدهایمان برای قرار دادن کلیدهای کنترلی استفاده میکنیم مثل r\n\ که ترکیب دو کد CR و LF است.
برای شناسایی یک کلید کنترلی در سی شارپ از متد ایستای Char.IsControl استفاده مینماییم. کد زیر در مجموعهی MSDN برای نشان دادن قابلیت این متد نوشته شده است که در طی یک حلقه رنجی از کد پوینتها را بررسی کرده و نتیجه را به صورت شش ستونی در کنسول نمایش میدهد. یا کد مشابه دیگر که بر اساس دسیمال نمایش میدهد.
using System; public class ControlChars { public static void Main() { int charsWritten = 0; for (int ctr = 0x00; ctr <= 0xFFFF; ctr++) { char ch = Convert.ToChar(ctr); if (char.IsControl(ch)) { Console.Write(@"\U{0:X4} ", ctr); charsWritten++; if (charsWritten % 6 == 0) Console.WriteLine(); } } } } // The example displays the following output to the console: // \U0000 \U0001 \U0002 \U0003 \U0004 \U0005 // \U0006 \U0007 \U0008 \U0009 \U000A \U000B // \U000C \U000D \U000E \U000F \U0010 \U0011 // \U0012 \U0013 \U0014 \U0015 \U0016 \U0017 // \U0018 \U0019 \U001A \U001B \U001C \U001D // \U001E \U001F \U007F \U0080 \U0081 \U0082 // \U0083 \U0084 \U0085 \U0086 \U0087 \U0088 // \U0089 \U008A \U008B \U008C \U008D \U008E // \U008F \U0090 \U0091 \U0092 \U0093 \U0094 // \U0095 \U0096 \U0097 \U0098 \U0099 \U009A // \U009B \U009C \U009D \U009E \U009F
آیا هنوز برنامه نویسها از کلیدهای کنترلی استفاده میکنند؟
این سوال بستگی به برنامهای دارد که شما مینویسید. باید گفت هنوز بسیاری از آنها در بسیاری از برنامهها استفاده میشوند. مانند بعضی از درایورها برای ارسال اطلاعات به سمت یک قطعه یا دستگاه یا حتی از شما میخواهند برنامهای بنویسید که با دستگاههای قدیمی ارتباط برقرار کند. برنامههایی که نیاز به کار با رشتهها دارند و ...
لیست زیر مشخص میکند که کدامیک از کلیدهای کنترلی تا چه اندازه امروزه توسط برنامه نویسان استفاده میشوند.
Null | استفاده روزمرهای از آن در همهی برنامهها وجود دارد و نیاز به معرفی ندارد. |
Transmission Control | این کلیدها که 10 عدد هستند شامل SOH , ACK , DLE , ENQ , EOT , ETB , ETX , Nak , STX , SYN هستند. کاربردشان در انتقال اطلاعات بود ولی امروزه استفاده از آنها به شدت کم شده است و انتقال دادهها با سوکت TCP/IP و HTTP و FTP و دیگر پروتکولها به سرانجام رسید و گاها برای بعضی کاربردهای ویژه استفاده میشوند. |
BEL | این مورد واقعا کاربردش را از دست داده است. وظیفه قبلیاش ارسال یه هشدار یا یک زنگ اخطار به کاربر بود. مثلا برای اینکه ماشین تایپ به کاربر هشدار بدهد به آخر خط رسیده است، یک کد BELL به سمت آن ارسال میکرد. |
Format Effectors | کدهای این دسته عبارتند از BS , CR , FF , HT , HTJ , HTS , IND , LF , NEL , PLD , PLU , RI , VT , VTS هستند که احتمالا مهمترین کدهایی هستند که امروزه از آنها استفاده میشود. کاربردشان در فرمت بندی یا قالب بندی متون نوشته شده یا همان کلیدهای قابل چاپ میباشد. CR و LF که همیشه معرف حضور ما هستند و بودنشان در سیستم یک امر حیاتی است. HT که همان tab است. BS که همان Backspace است. FF و VT هم که امروزه به ندرت استفاده میشوند. |
Device Control | هنوز برای ارتباط با دستگاههای مختلف مثل کار با پورتها استفاده میشوند. کلیدهای معروف آن DC1 و DC3 هستند که به XON و XOFF هم شناخته میشوند. یکی از کاربردهای آن. |
SUB | یک نماد جایگزین که استفادهی خود را از دست داده است. موقعیکه نمادی نامعتبر بود یا خطایی رخ میداد، این نماد جایگزین آن میشد. امروزه بیشتر از علامت ؟ در متون استفاده میشود. در یک صفحه کلید استاندارد این کد توسط فشرده شدن Ctrl+Z ارسال میشود. |
CAN , EM | کاربردی امروزه ندارد. CAN برای کنترل خطا به کار میرفت و EM در نوارهای مغناطیسی. |
Information Separators | شامل 4 کلید FS ,GS , RS و US میشود که برای جداسازی دادهها از یکدیگر به کار میروند؛ ولی بهخاطر جایگزینی آنها با اسنادی مثل XML یا دیتابیسها، استفاده از آنها تا حدودی به پایان رسیده است. |
SP | همان کلید space است که نیاز به معرفی ندارد و کارش گویای همه چیز هست. |
DELL | همان کلید Delete است. |
NBSP | این کلید همان کاراکتر ;nbsp& است که در کدهای HTML استفاده میشود. |
SHY | علامت - یا Hyphen است که به شدت استفاده از آن کم شده است. |