مطالب
قسمت دوم -- نگاهی دقیق تر به اولین پروژه VC++ (درک مفهوم فایلهای سرآیند و فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C و برخی قوانین برنامه نویسی در ++C)
در این قسمت نگاهی دقیق‌تر به فایلهای سرآیند ، فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C  و برخی قوانین برنامه نویسی ++C  خواهیم داشت و همچنین در مورد  اولین پروژه توضیحات جامع‌تری ارائه میکنیم .

یک برنامه مجموعه ای از دستورات است که توسط کامپیوتر اجرا میگردد ، برنامه نویسان برای نوشتن این دستورات از زبانهای برنامه نویسی استفاده میکنند ، برخی از این زبانها مسقیما قابل فهم توسط کامپیوتر بوده و برخی نیاز به ترجمه دارند . زبانهای برنامه نویسی را میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
1 -  زبانهای ماشین
2 - زبانهای اسمبلی
3 - زبانهای سطح بالا

زبانهای ماشین :
  زبانی که مستقیما و بدون نیاز به ترجمه قابل فهم توسط کامپیوتر می‌باشد . هر پردازنده یا processor  زبان خاص خود را دارد !... در نتیجه تنوع زبان ماشین بستگی به انواع پردازنده‌های موجود دارد و اگر دو کامپیوتر دارای پردازنده‌های یکسان نباشتد ، زبان ماشین آنها با یکدیگر متفاوت و غیر قابل فهم برای دیگری می‌باشد . زبان ماشین وابسته به ماشین یا Machine independent  می‌باشد . تمامی دستورات در این زبان توالی از 0 و 1 می‌باشند . برنامه‌های اولیه را با این زبان می‌نوشتند در نتیجه نوشتن برنامه سخت و احتمال خطا داشتن در آن زیاد بود . ار آنجا که نوشتن برنامه به این زبان سخت و فهم برنامه‌های نوشته شده به آن دشوار بود ، برنامه نویسان به فکر استفاده از حروف بجای دستورات زبان ماشین افتادند ( پیدایش زبان اسمبلی )

زبانهای اسمبلی :
به زبانی که دستورات زبان ماشین را با نمادهای حرفی بیان میکند، زبان اسمبلی  (Assembley Language) می‌گویند . چون این زبان مستقیما قابل فهم برای کامپیوتر نیست باید قبل از اجرا آن را به زبان ماشین ترجمه کرد ، به این مترجم اسمبلر گفته میشود . برنامه‌های نوشته شده به این زبان قابل فهم برای برنامه نویس بود اما از آنجا که به ازای هر دستور زبان ماشین یک دستور زبان اسمبلی داشتیم از حجم برنامه‌ها کاسته نشد ! .. بعلاوه چون زبان اسمبلی همانند زبان ماشین از دستورات پایه ای و سطح پایین استفاده میکرد نوشتن برنامه با این زبان هم سخت و مشکل بود . لذا اهل خرد به فکر ابداع نسلی از زبانهای بهتر بودند (پیدایش زبانهای سطح بالا)

زبانهای سطح بالا :
زبانهای سطح بالا قابل فهم بودند و این امکان را داشتند تا چند دستور زبان ماشین یا اسمبلی را بتوان در قالب یک دستور نوشت ( منظور توابع کتابخانه ای در ++C/C) . پس هم فهم ، هم نوشتن برنامه در این زبانها راحت و هم تعداد خطوط کد کمتر شد . این زبانها به زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یا High-Level Programming Language  معروفند . البته برنامه نوشته شده در این زبان نیز برای کامپیوتر قابل فهم نبوده و باید به زبان ماشین ترجمه شوند ، این وظیفه بر عهده کامپایلر می‌باشد . اولین زبانهای برنامه نویسی سطح بالا مانند  FORTRAN ، COBOL ، PASCAL و C  می‌باشند . زبان برنامه نویسی ++C تکامل یافته زبان  میباشد .
هر یک از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یک روش برنامه نویسی را پشتیبانی میکند به طور مثال زبان C  و  PASCAL  از روشهای برنامه نویسی  ساخت یافته ای و پیمانه ای و زبانهای مانند ++C و JAVA  از روش برنامه سازی شی گرا یا Object Oriented Programming یا به اختصار (OOP) استفاده میکنند . زبان ++C  چون زبان C را بطور کامل در بر  دارد پس از هر سه روش برنامه نویسی ساخت یافته و پیمانه ای و شی گرا استفاده میکند .

تا اینجا با تاریخچه ای از زبانها و مراحل تکامل آنها آشنا شدیم . حال ویژگیها و دلایل استفاده از زبان  ++C  را مرور میکنیم :

زبان C  در سال 1972 توسط دنیس ریچی طراحی شد . زبان C تکامل یافته زبان  BCPL است که طراح آن مارتین ریچاردز می‌باشد ، زبان BCPL نیز از زبان B  مشتق شده است که طراح آن  کن تامسون بود . (خداوند روح دنیس ریچی را همچون هوگو چاوز با مسیح بازگرداند ! ...) .
از این زبان برای نوشتن برنامه‌های سیستمی ، همچون سیستم عامل ، کامپایلر ، مفسر ، ویرایشگر ، برنامه‌های مدیریت بانک اطلاعاتی ، اسمبلر استفاده میکنند .
زبان C  برای اجرای بسیاری از دستوراتش از توابع کتابخانه ای استفاده میکند و بیشتر خصوصیات وابسته به سخت افزار را به این توابع واگذار میکند لذا نرم افزار تولید شده با این زبان به سخت افزار خاصی بستگی ندارد و با اندکی تغییرات می‌توانیم نرم افزار مورد نظر را روی ماشینهای متفاوت اجرا کنیم ، در نتیجه برنامه نوشته شده با C  قابلیت انتقال (Portability) دارند . بعلاوه کاربر میتواند توابع کتابخانه ای خاص خودش را بنویسد و از آنها در برنامه هایش استفاده کند .
برنامه‌های مقصدی که توسط کامپیلرهای C  ساخته میشود بسیار فشرده و کم حجم‌تر از برنامه‌های مشابه در سایر زبانهاست ، این امر باعث افزایش سرعت اجرای آنها میشود .
++C  که از نسل  C  است تمام ویژگیهای ذکر شده بالا را دارد ، علاوه بر آن شی گرا نیز می‌باشد . برنامه‌های شی گرا منظم و ساخت یافته اند و قابل آپدیت هستند و به سهولت تغییر و بهبود می‌یابند و قابلیت اطمینان و پایداری بیشتری دارند .

تحلیل  اولین پروژه :



در اولین پروژه  کد فوق را بکار بردیم ، حال به شرح دستورات آن می‌پردازیم .
#include <iostream>
دستوراتی که علامت # پیش از آنها قرار میگیرد ، دستورات راهنمای پیش پردازنده هستند . این خط یک دستور پیش پردازنده است که توسط پیش پردازنده و قبل از شروع کامپایل ، پردازش میشود . این کد فایل iostream  را به برنامه اضافه میکند . کتابخانه استاندارد  ++C  به چندین بخش تقسیم شده است و هر بخش فایل سرآیند خود را دارد . دلیل قرار گرفتن این دستور در ابتدای برنامه این است  که ، پیش از استفاده از هر تابع و فراخوانی کردن آن در برنامه ، کامپایلر لازم است اطلاعاتی در مورد آن تابع داشته باشد .  در خط کد بالا فایل سرآیند  iostream  استفاده نمودیم زیرا شامل توابع مربوط به I/O  ( ورودی / خروجی ) می‌باشد .

int  main()
{
 
   return 0;
}
دستور فوق بخشی از هر برنامه ++C  است ، main  تابع اصلی هر برنامه ++C است که شروع برنامه از آنجا آغاز می‌شود . کلمه  int  در ابتدای این خط ، مشخص میکند که تابع main پس از اجرا و به عنوان مقدار برگشتی (;return 0)  یک عدد صحیح باز می‌گرداند .

std::cout<<"Hello world ...\n";
دستور فوق یک رشته را در خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش می‌باشد ارسال میکند . std  یک فضای نام است . فضای نام محدوده ای است که چند موجودیت در آن تعریف شده است . مثلا موجودیت cout  در فضای نام std در فایل سرآیند iostream تعریف شده است .


در زبان ++C  هر دستور به ; (سیموکالن) ختم میشود .


 

مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت دوم
در ادامه‌ی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان می‌کنیم.

  یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیس‌ها پیاده سازی می‌شوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نام‌ها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه می‌دانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
 public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }

دوازده. گوگل اینترفیس‌هایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیس‌ها داخل کلاس اصلی هستند:
 textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {
                
            }
        });
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
public class MemoryWare {

    public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }
....
}
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب می‌دهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
SetOnClickListener
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را می‌توانید در کد زیر ببینید:
 editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() {
            @Override
            public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) {

            }

            @Override
            public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) {

            }

            @Override
            public void afterTextChanged(Editable s) {

            }
        });

سیزده
. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامه‌های اندرویدی به شمار می‌آیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامه‌های ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آن‌ها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی می‌کنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو می‌شوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمی‌دانند، به مشکل برخورده‌اند.
کلاس BaseAdapter اصلی‌ترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شده‌اند و معروفترین مشتقات آن، کلاس‌های CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش داده‌اند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.


نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده می‌شود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا می‌شود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتم‌های بعدی ایجاد می‌شوند ولی باز این سوال پیش می‌آید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل می‌شود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتم‌های ایجاد شده استفاده می‌کنند و با هر اسکرولی که انجام می‌شود آیتم‌های بعدی از روی آیتم‌های قبلی که قبلا از صفحه خارج شده‌اند، ساخته می‌شوند و آیتم‌های کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما می‌رساند.
کد زیر را ببینید:
  @Override
    public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) {

        ViewHolder viewHolder=null;
        if(rowView==null)
        {
            // 1. Create inflater
            LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context
                    .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE);

            // 2. Get rowView from inflater
            rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false);
            viewHolder=new ViewHolder();
            viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName);
            rowView.setTag(viewHolder);
        }
        else
        {
            viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag();
        }
        viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName());
        viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context));
        viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black));

        return rowView;
    }
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه می‌آورید و مقداردهی می‌کنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شده‌اند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید  همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آن‌ها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را می‌خوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازش‌ها و حافظه، می‌کنید.

چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو می‌شود و اجرای آن خاتمه می‌یابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده می‌کنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال می‌رود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName);

if(file.CanWrite())
{
  .....
}
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی می‌کنیم:
File file=new File(sdcardPath);

if(file.CanWrite())
{
file=new File(sdcardPath,filePath);
  .....
}
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشی‌های تستی بود.

پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
بررسی‌ها در استک اورفلو نشان می‌دهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمی‌گرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر می‌کنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظه‌ای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار داده‌ایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب می‌بینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده می‌شود. پس باید ببینیم اندروید از  آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامه‌ای که در اندروید نصب می‌شود در مسیر
/Data/Data
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایل‌های خود را ذخیره می‌کنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی می‌پندارد. حال آن حافظه‌ای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
    /**
     * it will returns sd path for you
     *  <p>
     *  <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/>
     * </p>
     * @return
     */
    public  List<String> GetExternalMounts() {
        final List<String> out = new ArrayList<>();
        String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*";
        String s = "";
        try {
            final Process process = new ProcessBuilder().command("mount")
                    .redirectErrorStream(true).start();
            process.waitFor();
            final InputStream is = process.getInputStream();
            final byte[] buffer = new byte[1024];
            while (is.read(buffer) != -1) {
                s = s + new String(buffer);
            }
            is.close();
        } catch (final Exception e) {
            e.printStackTrace();
        }

        // parse output
        final String[] lines = s.split("\n");
        for (String line : lines) {
            if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) {
                if (line.matches(reg)) {
                    String[] parts = line.split(" ");
                    for (String part : parts) {
                        if (part.startsWith("/"))
                            if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold"))
                                if(new File(part).canWrite())
                                    out.add(part);
                    }
                }
            }
        }
        return out;
    }

شانزده.
یکی از روش‌های انتقال اطلاعات بین اکتیویتی‌ها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId);
startActivity(notesIntent);
و در مقصد:
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
در این حالت بهتر است با این رشته‌ها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نام‌ها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانه‌های ثالث در می‌یابیم که بهترین روش این است که این کلید‌ها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونه‌ای از این استفاده را می‌توانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);

هفده.
قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روش‌های دیگر استفاده می‌شود:
  • برای ثابت‌ها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
  • برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
  • برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
نمونه ای از این نامگذاری که توسط مستندات گوگل سفارش شده است:
public class MyClass {
    public static final int SOME_CONSTANT = 42;
    public int publicField;
    private static MyClass sSingleton;
    int mPackagePrivate;
    private int mPrivate;
    protected int mProtected;
}

هجده:
قاعده نظم و ترتیب در import‌ها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
  1. نام پکیج‌های ارائه شده توسط گوگل
  2. نام پکیج‌های ثالث
  3. نام پکیج‌های موجود در java و javax
  4. پکیج‌های موجود در پکیج اصلی
البته رعایت این قاعده کمی سخت و عموما بدون اجراست ولی نگران نباشید. از آنجایی که ادیتور از طرف jet brains ارائه شده‌است و عمل import به طور خودکار صورت میگیرد و با ابزارهای دیگری که در دل این ادیتور قرار گرفته است، این عمل به طور خودکار انجام می‌گیرد.

نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیری‌های شخصی و تیمی در آن راحت‌تر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر می‌باشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته می‌شوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر می‌توانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیب‌ها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.

در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوک‌های کامنت method start و method end قرار گرفته اند.

 همچنین شامل گزینه‌های دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک می‌کند تا متدهایی را که رونویسی می‌شوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاس‌های اندرویدی مثل اکتیویتی‌ها و فرگمنت‌ها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینه‌ها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعده‌ای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.

قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار می‌باشد که تازه اندروید استادیو را باز کرده‌اند و مشغول کدنویسی می‌باشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense  ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکت‌هایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.

مطالب
آموزش فریم ورک Vuetify قسمت اول - نصب و بررسی ساختار grid؛ بخش دوم
در بخش قبل با نصب فریم ورک vuetify و بخشی از کامپوننت‌های آن آشنا شدیم .

Order :

به‌وسیله‌ی order میتوان ترتیب قرارگیری آیتمهای Grid را مشخص کرد. فرض کنید یک ردیف سه ستون داریم و می‌خواهیم زمانیکه این آیتمها در مروگر نمایش داده می‌شوند، ترتیب قرارگیری آنها متناسب با نیاز ما باشد که با استفاده از دستور order این کار صورت می‌پذیرد. 

نکته: این کار برای بحث seo مورد استفاده قرار میگیرد.

 در پایین با یک مثال، چگونگی انجام اینکار شرح داده شده‌است: 
در توضیح کد پایین اینگونه میتوان گفت که درون کامپوننت <v-layout>، در خط چهارم برنامه، سه کامپوننت <v-flex> قرار داده شده‌اند که به وسیله order، ترتیب نمایش آنها را مشخص کرده‌ایم . در <v-flex> اول order با مقدار md2 مشخص شده‌است. بدین معنا که محتویات این <v-flex>، درون خانه دوم نمایش داده شود و به همین ترتیب برای <v-flex>‌های بعدی نیز این مقادیر تنظیم شده‌اند.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid>
              <v-flex xs4 order-md2>
          <v-card dark tile flat color="red lighten-1">
            <v-card-text>#1</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs4 order-md3>
          <v-card dark tile flat color="red lighten-2">
            <v-card-text>#2</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs4 order-md1>
          <v-card dark tile flat color="red darken-1">
            <v-card-text>#3</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row wrap>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md4 order-sm2>
          <v-card dark tile flat color="red darken-2">
            <v-card-text>#1</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md3 order-sm1>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange lighten-1">
            <v-card-text>#2</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md2 order-sm4>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange darken-3">
            <v-card-text>#3</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md1 order-sm3>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange">
            <v-card-text>#4</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجعه قطعه کد بالا به این صورت است.


Direction & Align :
به وسیله تنظیم مقادیر Direction & align برای کامپوننت <v-flex> می‌توان برای ایجاد فواصل بین سطرها و ستون‌ها و همچنین نحوه چینش آنها استفاده کرد. اگر به قطعه کد زیر توجه داشته باشید، این تنظیمات شامل justify-space-between , justify-space-around , justify-center هستند که عملکرد هر کدام به صورت جداگانه نمایش داده شده است.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid grid-list-xl>
      <v-layout row justify-space-between>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row justify-space-around>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row justify-center>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا بدین ترتیب است :


Grow & Shrink :
در لغت، Grow به معنی رشد و توسعه دادن و Shrink به معنی کوچک کردن می‌باشد که در اینجا نیز دقیقا همین عملکرد را دنبال می‌کنند. هرگاه برای یک کامپوننت <v-flex>  مقدار Grow را تنظیم نماییم، آن <v-flex> تمامی قسمت خالی عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد. اما اگر برای کامپوننت <v-flex> مقدار Shrink را تنظیم نماییم، به میزان محتویات درونی خود جا اشغال می‌نماید.
نکته: pa-1 در اینجا به معنی padding می‌باشد که به وسیله pa-1 در چهار جهت بالا، پایین، چپ و راست، padding اعمال می‌شود.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid>
      <v-layout row>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-3">
            <v-card-text>#1 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green darken-1">
            <v-card-text>#2 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-1">
            <v-card-text>#1 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green lighten-1">
            <v-card-text>#2 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-4">
            <v-card-text>#3 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green darken-3">
            <v-card-text>#1 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green">
            <v-card-text>#2 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green lighten-1">
            <v-card-text>#3 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا:


Nested grid :
در این فریم ورک قابلیت تعریف nested grid همانند سایر CSS فریم ورک‌ها مقدور است. nested grid‌ها در واقع ردیف‌هایی هستند که درون ستون‌ها قرار میگیرند. بدین وسیله  می‌توان هر ستون را به 12 قسمت، تقسیم بندی کرد.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid grid-list-md>
      <v-layout row wrap>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md4>
          <v-card color="purple" dark>
            <v-card-title primary>Lorem</v-card-title>
            <v-card-text>{{ lorem }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md3>
          <v-layout row wrap>
            <v-flex d-flex>
              <v-card color="indigo" dark>
                <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 70) }}</v-card-text>
              </v-card>
            </v-flex>
            <v-flex d-flex>
              <v-layout row wrap>
                <v-flex v-for="n in 2":key="n" d-flex xs12
                >
                  <v-card
                    color="red lighten-2"
                    dark
                  >
                    <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 40) }}</v-card-text>
                  </v-card>
                </v-flex>
              </v-layout>
            </v-flex>
          </v-layout>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md2 child-flex>
          <v-card color="green lighten-2" dark>
            <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 90) }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md3>
          <v-card color="blue lighten-2" dark>
            <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 100) }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا :



مطالب
Blogger auto poster

حتما مطالب «خلاصه اشتراک‌های روز xyz» را دیده‌اید و شاید گفته باشید که ... عجب حالی دارد؛ هر شب ساعت 12، یک لیست مرتب را ارسال می‌کند! باید خدمتتان عرض کنم که بیشتر از 90 درصد کار تهیه و ارسال این لیست‌ها، خودکار است؛ منهای روزی چندبار کلیک کردن بر روی لینک Share در عناوین Google reader و همین! (البته اخیرا شده ارسال Public به GooglePlus)
برای اتوماسیون این‌کار، یک برنامه را تهیه کرده‌ام که این‌کارها را انجام می‌دهد:
هر چند دقیقه یکبار (قابل تنظیم است)، فید حاصل از مطالب به اشتراک گذاشته شده در Google reader را می‌خواند و ذخیره می‌کند (یا موارد عمومی گوگل پلاس را). بانک اطلاعاتی آن هم یک فایل XML ساده است. از این جهت که روزی حدودا 20 رکورد یا کمتر، نیازی به بانک اطلاعاتی آنچنانی ندارد. سپس آخر هر شب، تمام این‌ها را تبدیل به یک لیست Html ایی کرده و به صورت خودکار در این بلاگ ارسال می‌کند.
بنابراین تنها کاری که من به صورت دستی انجام می‌دهم کلیک کردن بر روی لینک Share در Google reader است (یا ارسال به GooglePlus). سپس این‌ها به صورت خودکار به فید مرتبط اضافه می‌شوند و مابقی آن هم که عنوان شد.



از کجا می‌شود آن‌را دریافت کرد؟
این پروژه به صورت سورس باز از آدرس زیر قابل دریافت است:


سورس باز بودن آن هم از این جهت برای خیلی‌ها شاید اهمیت داشته باشد که بالاخره باید نام کاربری و کلمه عبور اکانت جی میل خود را در آن وارد کنند. آیا امن است؟ آیا اطلاعات من جایی ارسال نمی‌شود؟ پاسخ به این سؤالات هم با مطالعه سورس برنامه قابل دریافت است.


چگونه باید آن‌را تنظیم کرد؟
کلیه تنظیمات این برنامه و یا سرویس آن، در فایل .config همراه آن قرار دارند. این فایل xml ایی را با مثلا notepad باز کرده و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید (یا از طریق رابط کاربری برنامه هم قابل انجام است):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<appSettings>
<add key="BlogUrl" value="https://www.blogger.com/feeds/blogId/posts/default" />
<add key="UserName" value="name@gmail.com" />
<add key="Password" value="myPass..." />
<add key="PostAt" value="00:05" />
<add key="FeedToParse" value="http://feeds2.feedburner.com/VahidsSharedItemsInGoogleReader" />
<add key="DBName" value="D:\Prog\db.xml"/>
<add key="Tag" value="News, daily news" />
<add key="Title" value="خلاصه اشتراک‌های روز " />
<add key="UsePersianDate" value="true" />
<add key="ErrorsLogFile" value="D:\Prog\errors.log"/>
<add key="ReadSitesDataIntervalMin" value="15"/>
<add key="GooglePlusUserId" value="105013528531611201860"/>

<!--proxy settings-->
<add key="IsProxyEnabled" value="false"/>
<add key="ProxyServerAddress" value="127.0.0.1"/>
<add key="ProxyServerPort" value="8080"/>
<add key="ProxyServerUserName" value="user1"/>
<add key="ProxyServerPassword" value="pass1"/>
</appSettings>
</configuration>

  • BlogUrl آدرس ویژه وبلاگ شما در بلاگر است. این مورد تنها نکته‌ی مهم تنظیمات جاری است:
برای یافتن آن به آدرس http://www.blogger.com/home مراجعه کنید. روی لینک «ویرایش پیام‌ها» که کلیک نمائید چیزی شبیه به لینک زیر خواهد بود:
http://www.blogger.com/posts.g?blogID=number
این عدد ذکر شده پس از blogId همان عددی است که باید در آدرس BlogUrl خود جایگزین کنید.
  • نام کاربری و کلمه عبور، همان آدرس ایمیل و کلمه عبور جی‌میل شما هستند (جهت ارسال خودکار مطلب به بلاگ شما نیاز است).
  • PostAt مشخص می‌کند که در چه ساعت و دقیقه‌ای باید ارسال روزانه صورت گیرد. لطفا به فرمت آن دقت کنید. به همین شکل باید باشد و هر زمانی که آن‌را تنظیم کنید، تنها اطلاعات یک روز قبل را ارسال خواهد کرد. مهم نیست 5 دقیقه بامداد باشد یا 5 صبح یا 6 عصر. بدیهی است مطالب امروز هم در PostAt روز بعد ارسال می‌شوند و همینطور الی آخر. (البته در خود برنامه امکان انتخاب موارد دلخواه و سپس ارسال دستی آن‌ها هم هست. حالت خودکار همانی است که توضیح داده شد.)
  • FeedToParse آدرس فید اشتراک‌های شما در گوگل ریدر است که قرار است اطلاعات آن دریافت و ذخیره و سپس خلاصه آن ارسال شود (این مورد اختیاری است؛ از این جهت که گوگل آن‌را اخیرا غیرفعال کرده).
  • DBName نام و مسیر بانک اطلاعاتی برنامه است. فقط کافی است این مسیر را اصلاح کنید. بانک اطلاعاتی هم به صورت خودکار در زمان اولین بار اجرای آن ساخته می‌شود و نیاز به تنظیم دیگری ندارد (همان پیش فرض آن کافی است).
  • Tag در اینجا نام برچسب‌هایی است که قرار است مطلب خودکار ارسالی تحت آن‌ها یا در گروه آن‌ها در وبلاگ شما ارسال شوند. بهتر است حداقل یک مورد را ذکر کنید. بیشتر از یک مورد را باید با کاما از هم جدا کنید.
  • Title عنوان مطلب خودکاری است که در سایت شما نمایش داده می‌شود. برنامه به صورت خودکار تاریخ روز قبل را هم به آن اضافه می‌کند. (حداقل فعلا اینطور است)
  • UsePersianDate در اینجا تاریخ شمسی و راست به چپ بودن خروجی را تعیین می‌کند. اگر نیازی به آن نداشتید،‌ آن‌را false کنید.
  • ErrorsLogFile محل فایل log خطاهای برنامه را مشخص می‌کند. اگر در حین کار برنامه خطایی رخ دهد در این فایل که مسیر آن‌را نیاز است اصلاح کنید، ثبت خواهد شد (پیش فرض آن کافی است).
  • ReadSitesDataIntervalMin مشخص می‌کند که هر چند دقیقه یکبار فید ذکر شده در قسمت FeedToParse باید بررسی شود (یا موارد گوگل پلاس شما بررسی شوند). عموما هر 10 دقیقه یکبار کافی است.
  • GooglePlusUserId همان شماره کاربری شما در گوگل پلاس است. برای یافتن آن باید به صفحه «پروفایل» در گوگل پلاس، مراجعه کرده و به آدرس آن دقت نمود: https://plus.google.com/u/0/userId/posts . این userId را در تنظیمات برنامه وارد کنید (فقط موارد Public شما توسط برنامه دریافت خواهند شد).
سایر موارد هم کاملا مشخص است و نیاز به توضیحات خاصی ندارند.


چند نکته
در این برنامه توضیحات شما در حین به اشتراک گذاری در گوگل پلاس نسبت به توضیحات انگلیسی اصلی آن ارجحیت دارد.
توضیحی منسوخ شده ...!
اگر به طراحی گوگل ریدر دقت کرده باشید، حداقل دو لینک به اشتراک گذاری دارد. به اشتراک گذاری ساده و به اشتراک گذاری به همراه کامنت. اگر مورد دوم را انتخاب کنید و توضیحی فارسی را ارائه دهید (اصطلاحا annotation اضافه کنید)، سرویس برنامه جاری توانایی تشخیص آن‌را داشته و از آن بجای عنوان لینک‌ مورد نظر استفاده خواهد کرد. استفاده مهم آن می‌تواند تبدیل عناوین انگلیسی به فارسی جهت ارائه در سایت باشد. (این مورد اختیاری است)
روش دوم: زمانیکه گزینه share with note را انتخاب کنید،‌ اگر بر روی عنوان مطلب ظاهر شده کلیک نمائید،‌ قابل ویرایش می‌شود (نکته‌ای که در نگاه اول مشخص نیست).


مطالب
چگونه کد قابل تست بنویسیم - قسمت دوم و پایانی
گام 3 – از بین بردن ارتباط لایه‌ها (Loose Coupling)
بجای استفاده از اشیاء واقعی، براساس interface‌ها برنامه نویسی کنید. اگر شما کد خود را با استفاده از IShoppingCartService  به عنوان یک interface بجای استفاده از شیء واقعی ShoppingCartService نوشته باشید، زمانیکه تست را مینویسید، میتوانید یک سرویس کارت خرید جعلی (mocking) که IShoppingCartService را پیاده سازی کرده جایگزین شیء اصلی نمایید. در کد زیر، توجه کنید تنها تغییر این است که متغیر عضو اکنون از نوع IShoppingCartService  است بجای ShoppingCartService .
public interface IShoppingCartService
{
    ShoppingCart GetContents();
    ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity);
}
public class ShoppingCartService : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        throw new NotImplementedException("Get cart from Persistence Layer");
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException("Add Item to cart then return updated cart");
    }
}
public class ShoppingCart
{
    public List<product> Items { get; set; }
}
public class Product
{
    public int ItemId { get; set; }
    public string ItemName { get; set; }
}
public class ShoppingCartController : Controller
{
    //Concrete object below points to actual service
    //private ShoppingCartService _shoppingCartService;
    //loosely coupled code below uses the interface rather than the 
    //concrete object
    private IShoppingCartService _shoppingCartService;
    public ShoppingCartController()
    {
        _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
    }
    public ActionResult GetCart()
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.GetContents();
        return View("Cart", cart);
    }
    public ActionResult AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.AddItemToCart(itemId, quantity);
        return View("Cart", cart);
    }
}

گام 4 – وابستگی‌ها را تزریق کنید
اکنون ما تمام وابستگی‌ها را در یک جا مرکزیت داده‌ایم و کد ما رابطه کمی با آن وابستگی‌ها دارد. همانند گذشته، چندین راه برای پیاده سازی این گام وجود دارد. بدون استفاده از ابزارهای کمکی برای این مفهوم، ساده‌ترین راه دوباره نویسی (Overload) متد ایجاد کننده است:
//loosely coupled code below uses the interface rather 
//than the concrete object
private IShoppingCartService _shoppingCartService;
//MVC uses this constructor 
public ShoppingCartController()
{
    _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
}
//You can use this constructor when testing to inject the    
//ShoppingCartService dependency
public ShoppingCartController(IShoppingCartService shoppingCartService)
{
    _shoppingCartService = shoppingCartService;
}

گام 5 – تست را با استفاده از یک شیء جعلی (Mocking) انجام دهید
مثالی از یک سناریوی تست ممکن در زیر آمده است. توجه کنید که یک شیء جعلی از نوع کلاس ShoppingCartService ساخته‌ایم. این شیء جعلی فرستاده می‌شود به شیء Controller و متد GetContents پیاده سازی میشود تا بجای آنکه کد اصلی را که به منبع داده مراجعه می‌کند اجرا نماید، داده‌های جعلی و شبیه سازی شده را برگرداند. بدلیل آنکه تمام کد را نوشته ایم، بسیار سریعتر از اجرای کوئری بر روی دیتابیس اجرا خواهد شد و دیگر نگرانی بابت تهیه داده تستی و یا تصحیح داده بعد از اتمام تست (بازگرداندن داده به حالت قبل از تست) نخواهم داشت. توجه داشته باشید که بدلیل مرکزیت دادن به وابستگی‌ها در گام 2 ، تنها باید یکبار آنرا تزریق نماییم و بخاطر کاری که در گام 3 انجام شد، وابستگی ما به حدی پایین آمده که میتوانیم هر شیء‌ایی  را  (جعلی و یا حقیقی) ارسال کنیم و فقط کافیست شیء مورد نظر IShoppingCartService را پیاده سازی کرده باشد.
[TestClass]
public class ShoppingCartControllerTests
{
    [TestMethod]
    public void GetCartSmokeTest()
    {
        //arrange
        ShoppingCartController controller = 
           new ShoppingCartController(new ShoppingCartServiceStub());
        // Act
        ActionResult result = controller.GetCart();
        // Assert
        Assert.IsInstanceOfType(result, typeof(ViewResult));
    }
}
/// <summary>
/// This is is a stub of the ShoppingCartService
/// </summary>
public class ShoppingCartServiceStub : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        return new ShoppingCart
        {
            Items = new List<product> {
                new Product {ItemId = 1, ItemName = "Widget"}
            }
        };
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException();
    }
}

مطالب تکمیلی
از یک ابزار کنترل وابستگی (IoC/DI) استفاده کنید:
از رایج‌ترین و عمومی‌ترین ابزارهای کنترل وابستگی برای .Net می‌توان به StructureMap و CastleWindsor اشاره کرد. در کد نویسی واقعی، شما وابستگی‌های بسیاری خواهید داشت، که این وابستگی‌ها هم وابستگی هایی دارند که به سرعت از مدیریت شما خارج خواهند شد. راه حل این مشکل استفاده از یک ابزار کنترل وابستگی خواهد بود.
از یک چارچوب تجزیه (Isolation Framework) استفاده نمایید:
برای ایجاد اشیاء جعلی ممکن است کار زیادی لازم باشد و  استفاده از یک Isolation Framework میتواند زمان و میزان کد نویسی شمارا کم کند. از رایج‌ترین این ابزارها میتوان Rhino Mocks  و Moq را نام برد.
نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
سلام
1 - به کامنت بالایی مراجعه کنید و ساختار DropDownList  رو مطالعه کنید. همان طور که می‌بینید مقداری که به سرور ارسال می‌شود همان مقدار داخل Value است.
این شما هستید که DropDown رو می‌سازید، همان مقداری که در value  قرار می‌دهید ارسال می‌شود.
2 -  برای این هم شما رو ارجاع می‌دم به ساختار Radio button .
نمونه:
<form>
<input type="radio" name="sex" value="male">Male<br>
<input type="radio" name="sex" value="female">Female
</form>
شما در این جا دو radio  دارید که دارای نام یکسال هستند و مقادیر Value  آن‌ها تفاوت دارد.
در اینجا هم شما می‌توانید در کنترلر خود با name  ان radio  مقدار آن را در یافت کنید.
به عنوان مثال شما در کنترلر یکی از مقدار‌های male و  female  را دریافت می‌کنید.
اشتراک‌ها
تغییرات SQL Server 2022

SQL Server 2022 is on its way and there are a lot of new features that could be of interest. Check out this summary of new features and things to investigate. 

تغییرات SQL Server 2022
مطالب
سخنان بزرگان!

اشکال زدایی (debug) یک کد چندین مرتبه از نوشتن آن سخت‌تر است. بنابراین اگر کد اولیه خود را بسیار هوشمندانه بنویسید، جهت اشکال زدایی آن به اندازه‌ی کافی باهوش نخواهید بود! (Brian Kernighan)

تنها دو نوع زبان برنامه نویسی وجود دارد: آنهایی که برنامه نویس‌ها از آن شکایت دارند و آن‌هایی که اصلا مورد استفاده قرار نمی‌گیرند! (Bjarne Stroustrup)

هر کسی می‌تواند کدی بنویسد که یک کامپیوتر آن‌را درک کند. یک برنامه نویس خوب کدی را می‌نویسد که برای سایر همکارانش قابل درک باشد. (Martin Fowler)

اندازه‌گیری درصد پیشرفت یک پروژه برنامه نویسی با شمارش تعداد سطرهای کدهای آن همانند اندازه گیری درصد پیشرفت ساخت یک هواپیما از طریق وزن کردن آن است! (Bill Gates)

برنامه نویسی سطح پایین (Low-level) روح برنامه نویس‌ها را جلا می‌بخشد! (John Carmack, ID software)

بزرگی واقعی با اندازه گیری مقدار آزادی که به دیگران عطا می‌کنید، سنجیده می‌شود و نه به اینکه چگونه دیگران را وادار می‌کنید تا آنچه را که مد نظر شما است اجرا کنند. (Larry Wall)

هیچگاه از gets و sprintf استفاده نکنید، در غیر اینصورت شیاطین به زودی به سراغ شما خواهند آمد! (FreeBSD Secure Programming Guidelines)

صحبت کردن ساده است. کدت رو نشون بده! (Linus Torvalds)

علوم رایانه هیچگاه شخصی را تبدیل به یک برنامه نویس خوب نمی‌کنند همانطور که مطالعه در مورد رنگ‌ها و قلم‌ها شما را تبدیل به یک نقاش خوب نمی‌کند. (Eric Raymond)

برنامه نویسی مانند س.ک.س است. یک اشتباه و سپس تحمل کردن و پشتیبانی آن تا آخر عمر! (Michael Sinz)

هیچ برنامه‌ای تا زمانیکه آخرین یوزر آن بمیرد به پایان نخواهد رسید! (از یک گروه پشتیبانی نرم افزار ناشناس!)

برنامه نویس‌های C هرگز نخواهند مرد. آن‌ها فقط تبدیل به void خواهند شد. (ناشناس)

پایان دنیای یونیکس 2 به توان 32 ثانیه پس از اول ژانویه 1970 است! (ناشناس)

زمانی‌ که کد می‌نویسید فرض کنید شخصی که قرار است در آینده از کدهای شما نگهداری کند یک دیوانه‌ی زنجیری است که آدرس خانه‌ی شما را می‌داند! (Rick Osborne)

سادگی یک برنامه یکی از شرایط قابل اطمینان بودن آن است. (Edsger Dijkstra)

یونیکس سیستم عامل ساده‌ای است، اما شما باید فرد باهوشی باشید تا بتوانید این سادگی را درک کنید! (Dennis Ritchie)

اگر به کامپایلر دروغ بگوئید او بعدا انتقام خواهد گرفت! (Henry Spencere)

پرل تنها زبان برنامه نویسی است که پیش و پس از رمزنگاری RSA به یک شکل به نظر می‌رسد! (Keith Bostic)

تنها دو صنعت هستند که به مصرف کنندگان خود "کاربر" می‌گویند: صنعت کامپیوتر و تجارت مواد مخدر! (ناشناس)

نظرات مطالب
یکی کردن اسمبلی‌های یک پروژه‌ی WPF
راه حل بسیار جامع و ساده ای ارائه کردید که مشکلات روش‌های قبل را ندارد، برنامه به خوبی اجرا می‌شود ولی هنگام گرفتن گزارش با استفاده از stimulsoft خطای زیر ظاهر می‌شود:
(ساختار try-catch نادیده گرفته می‌شود و یک Unhandled Exception رخ می‌دهد.)
The type or namespace name 'Stimulsoft' could not be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
با قرار دادن اسمبلی‌های StimulReport در کنار فایل EXE مشکل برطرف می‌شود در صورتی که این اسمبلی‌ها درون ExE مدفون هستند:


چرا برای اسمبلی‌های تلریک چنین مشکلی به وجود نمی‌آید و اینکه علاوه بر اسمبلی‌های زیپ شده خود اسمبلی‌ها نیز در فایل قرار داده شد؟

مطالب
ساخت یک سایت ساده‌‌ی نمایش لیست فیلم با استفاده از Vue.js - قسمت دوم
در قسمت قبلی نحوه کانفیگ اولیه برنامه را به همراه نصب پلاگین‌های مورد نیاز، بررسی نمودیم؛ در ادامه قصد داریم تا چندین کامپوننت , ^ را برای نمایش لیست فیلمها، جزییات فیلم و جستجو، به برنامه اضافه کنیم و به هر کدام یک route را نیز انتساب دهیم. از کامپوننت‌ها برای بخش بندی قسمتهای مختلف سایت استفاده میکنیم. هر بخش برای دریافت و نمایش اطلاعاتی خاص مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف Angular که به‌راحتی با دستور زیر میتوان برای آن یک کامپوننت ایجاد نمود و هر بخشی (css,js,ts,html) را در یک فایل جداگانه قرار داد:
ng generate component [name]
یا
ng g c [name]
در Vue.js هنوز امکان اینکه بتوان از طریق cli  یک کامپوننت را ایجاد کرد، فراهم نشده‌است. البته پکیج‌هایی برای اینکار تدارک دیده شده‌اند، ولی در این مقاله به‌صورت دستی اینکار انجام میشود و از Single File Component استفاده میکنیم. بصورت پیش فرض برنامه ایجاد شده vue.js دارای یک کامپوننت با نام HelloWorld.vue  در پوشه components  می‌باشد ( چیزی شبیه Hello Dolly در Wordpress)؛ آن را حذف میکنیم و محتویات فایل App.vue را مطابق زیر تغییر میدهیم ( قسمت import کردن کامپوننت HelloWorld.vue را حذف میکنیم) 
<template>
  <v-app>
    <v-toolbar app>
      <v-toolbar-title>
        <span>Vuetify</span>
        <span>MATERIAL DESIGN</span>
      </v-toolbar-title>
      <v-spacer></v-spacer>
      <v-btn
        flat
        href="https://github.com/vuetifyjs/vuetify/releases/latest"
        target="_blank"
      >
        <span>Latest Release</span>
      </v-btn>
    </v-toolbar>

    <v-content>
      <HelloWorld/>
    </v-content>
  </v-app>
</template>

<script>


export default {
  name: 'App',
  components: {
    
  },
  data () {
    return {
      //
    }
  }
}
</script>
 در پوشه components، سه کامپوننت را با نام‌های LatestMovie.vue ، Movie.vue و SearchMovie.vue ایجاد کنید.
محتویات LatestMovie.vue
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
      <v-progress-circular
        indeterminate
        :size="150"
        :width="8"
        color="green">
      </v-progress-circular>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else grid-list-xl>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs4
        v-for="(item, index) in wholeResponse"
        :key="index"
        mb-2>
        <v-card>
          <v-img
            :src="item.Poster"
            aspect-ratio="1"
          ></v-img>

          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{item.Title}}</h2>
              <div>Year: {{item.Year}}</div>
              <div>Type: {{item.Type}}</div>
              <div>IMDB-id: {{item.imdbID}}</div>
            </div>
          </v-card-title>

          <v-card-actions>
            <v-btn flat
              color="green"
              @click="singleMovie(item.imdbID)"
              >View</v-btn>
          </v-card-actions>

        </v-card>
      </v-flex>
  </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
import movieApi from '@/services/MovieApi'

export default {
  data () {
    return {
      wholeResponse: [],
      loading: true
    }
  },
  mounted () {
    movieApi.fetchMovieCollection('indiana')
      .then(response => {
        this.wholeResponse = response.Search
        this.loading = false
      })
      .catch(error => {
        console.log(error)
      })
  },
  methods: {
    singleMovie (id) {
      this.$router.push('/movie/' + id)
    }
  }
}
</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

محتویات Movie.vue
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
        <v-progress-circular
          indeterminate
          :size="150"
          :width="8"
          color="green">
        </v-progress-circular>
      </div>
  </v-container>

  <v-container v-else>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs12 mr-1 ml-1>
        <v-card>
          <v-img
            :src="singleMovie.Poster"
            aspect-ratio="2"
          ></v-img>
          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{singleMovie.Title}}-{{singleMovie.Year}}</h2>
              <p>{{ singleMovie.Plot}} </p>
              <h3>Actors:</h3>{{singleMovie.Actors}}
               <h4>Awards:</h4> {{singleMovie.Awards}}
               <p>Genre: {{singleMovie.Genre}}</p>
            </div>
          </v-card-title>
          <v-card-actions>
            <v-btn flat color="green" @click="back">back</v-btn>
          </v-card-actions>
        </v-card>
      </v-flex>
    </v-layout>

    <v-layout row wrap>
      <v-flex xs12>
        <div>
        <v-dialog
          v-model="dialog"
          width="500">
          <v-btn
            slot="activator"
            color="green"
            dark>
            View Ratings
          </v-btn>
          <v-card>
            <v-card-title
             
              primary-title
            >
              Ratings
            </v-card-title>
            <v-card-text>
              <table style="width:100%" border="1" >
                <tr>
                  <th>Source</th>
                  <th>Ratings</th>
                </tr>
                <tr v-for="(rating,index) in this.ratings" :key="index">
                  <td align="center">{{ratings[index].Source}}</td>
                  <td align="center"><v-rating :half-increments="true" :value="ratings[index].Value"></v-rating></td>
                </tr>
              </table>
            </v-card-text>
            <v-divider></v-divider>
            <v-card-actions>
              <v-spacer></v-spacer>
              <v-btn
                color="primary"
                flat
                @click="dialog = false"
              >
                OK
              </v-btn>
            </v-card-actions>
          </v-card>
        </v-dialog>
      </div>
      </v-flex>
    </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
import movieApi from '@/services/MovieApi'
export default {
  props: ['id'],

  data () {
    return {
      singleMovie: '',
      dialog: false,
      loading: true,
      ratings: ''
    }
  },

  mounted () {
    movieApi.fetchSingleMovie(this.id)
      .then(response => {
        this.singleMovie = response
        this.ratings = this.singleMovie.Ratings
        this.ratings.forEach(function (element) {
          element.Value = parseFloat(element.Value.split(/\/|%/)[0])
          element.Value = element.Value <= 10 ? element.Value / 2 : element.Value / 20
        }
        )
        this.loading = false
      })
      .catch(error => {
        console.log(error)
      })
  },
  methods: {
    back () {
      this.$router.push('/')
    }
  }
}

</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

محتویات SearchMovie.vue 
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
      <v-progress-circular
        indeterminate
        :size="150"
        :width="8"
        color="green">
      </v-progress-circular>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else-if="noData">
    <div>
    <h2>No Movie in API with {{this.name}}</h2>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else grid-list-xl>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs4
        v-for="(item, index) in movieResponse"
        :key="index"
        mb-2>
        <v-card>
          <v-img
            :src="item.Poster"
            aspect-ratio="1"
          ></v-img>

          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{item.Title}}</h2>
              <div>Year: {{item.Year}}</div>
              <div>Type: {{item.Type}}</div>
              <div>IMDB-id: {{item.imdbID}}</div>
            </div>
          </v-card-title>

          <v-card-actions>
            <v-btn flat
              color="green"
              @click="singleMovie(item.imdbID)"
              >View</v-btn>
          </v-card-actions>

        </v-card>
      </v-flex>
  </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
// در همه کامپوننتها جهت واکشی اطلاعات ایمپورت میشود
import movieApi from '@/services/MovieApi'

export default {
  // route پارامتر مورد استفاده در 
  props: ['name'],
  data () {
    return {
      // آرایه ای برای دریافت فیلمها
      movieResponse: [],
      // جهت نمایش لودینگ در زمان بارگذاری اطلاعات
      loading: true,
      // مشخص کردن آیا اطللاعاتی با سرچ انجام شده پیدا شده یا خیر
      noData: false
    }
  },
  // تعریف متدهایی که در برنامه استفاده میکنیم
  methods: {
    // این تابع باعث میشود که 
    // route
    // تعریف شده با نام
    // Movie
    // فراخوانی شود و آدرس بار هم تغییر میکنید به آدرسی شبیه زیر
    // my-site/movie/tt4715356 
    singleMovie (id) 
      this.$router.push('/movie/' + id)
    },

    fetchResult (value) {
      movieApi.fetchMovieCollection(value)
        .then(response => {
          if (response.Response === 'True') {
            this.movieResponse = response.Search
            this.loading = false
            this.noData = false
          } else {
            this.noData = true
            this.loading = false
          }
        })
        .catch(error => {
          console.log(error)
        })
    }
  },
  // جز توابع
  // life cycle
  // vue.js
  // میباشد و زمانی که تمپلیت رندر شد اجرا میشود
  // همچنین با هر بار تغییر در 
  // virtual dom
  // این تابع اجرا میشود
  mounted () {
    this.fetchResult(this.name)
  },
  // watch‌ها // کار ردیابی تغییرات را انجام میدهند و به محض تغییر مقدار  پراپرتی 
  // name
  // کد مورد نظر در بلاک زیر انجام میشود
  watch: {
    name (value) {
      this.fetchResult(value)
    }
  }
}
</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

توضیحی درباره کدهای بالا
برای درخواستهای ا‌‌‌‌‌‌‌‌ی‌جکس از axios استفاده میکنیم و با توجه به اینکه در این برنامه سه کامپوننت داریم، باید در هر کامپوننت axios را import کنیم:
import axios from 'axios'
لذا (DRY) یک فولدر را بنام service در پوشه src  ایجاد میکنیم. یک فایل جاوااسکریپتی را نیز با نام دلخواهی در آن ایجاد و فقط یکبار axios را در آن  import میکنیم و توابع مورد نیاز را در آنجا مینویسیم (هر چند راه‌های بهتر دیگری هم برای کار با axios هست که در حیطه مقاله جاری نیست).

محتویات فایل MovieApi.js در پوشه service
import axios from 'axios'

export default {

  fetchMovieCollection (name) {
    return axios.get('&s=' + name)
      .then(response => {
        return response.data
      })
  },

  fetchSingleMovie (id) {
    return axios.get('&i=' + id)
      .then(response => {
        return response.data
      })
  }
}
فایل main.js برنامه را بشکل زیر تغییر میدهیم و با استفاده از تنظیماتی که برای axios وجود دارد، آدرس baseURL آن را به ازای نمونه وهله سازی شده‌ی vue برنامه، تنظیم میکنیم.
axios.defaults.baseURL = 'http://www.omdbapi.com/?apikey=b76b385c&page=1&type=movie&Content-Type=application/json'

فایل  index.js درون پوشه router را باز میکنیم و محتویات آن را بشکل زیر تغییر می‌دهیم:
import Vue from 'vue'
import VueRouter from 'vue-router'
// برای رجیستر کردن کامپوننت‌ها در بخش روتر، آنها را ایمپورت میکنیم
import LatestMovie from '@/components/LatestMovie'
import Movie from '@/components/Movie'
import SearchMovie from '@/components/SearchMovie'

Vue.use(VueRouter)

export default new VueRouter({
  routes: [
    {
      // مسیری هست که برای این کامپوننت در نظر گرفته شده(صفحه اصلی)بدون پارامتر
      path: '/',
      // نام روت
      name: 'LatestMovie',
      // نام کامپوننت مورد نظر
      component: LatestMovie
    },
    {
      // پارامتری هست که به این کامپوننت ارسال میشه id
      // برای دستیابی به این کامپوننت نیاز هست با آدرسی شبیه زیر اقدام کرد
      // my-site/movie/tt4715356
      path: '/movie/:id',
      name: 'Movie',
      // در کامپوننت جاری یک پراپرتی وجود دارد 
      //id که میتوان با نام 
      // به آن دسترسی پیدا کرد
      props: true,
      component: Movie
    },
    {
      path: '/search/:name',
      name: 'SearchMovie',
      props: true,
      component: SearchMovie
    }
  ],
  // achieve URL navigation without a page reload
  // When using history mode, the URL will look "normal," e.g. http://oursite.com/user/id. Beautiful!
  // در آدرس # قرار نمیگیرد
  mode: 'history'
})

در برنامه ما سه کامپوننت وجود دارد. ما برای هر کدام یک مسیر و نام را برای route آنها تعریف میکنیم، تا بتوانیم با آدرس مستقیم، آنها را فراخوانی کنیم و با دکمه‌های back و forward مرورگر کار کنیم.


نکته:  برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید: 
npm install