مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت نهم

استفاده از Log4Net جهت ثبت خروجی‌های SQL حاصل از NHibernate

هنگام استفاده از NHibernate، پس از افزودن ارجاعات لازم به اسمبلی‌های مورد نیاز آن به برنامه، یکی از اسمبلی‌هایی که به پوشه build برنامه به صورت خودکار کپی می‌شود، فایل log4net.dll است (حتی اگر ارجاعی را به آن اضافه نکرده باشیم) که جهت ثبت وقایع مرتبط با NHibernate مورد استفاده قرار می‌گیرد. خوب اگر مجبوریم که این وابستگی کتابخانه NHibernate را نیز در پروژه‌های خود داشته باشیم، چرا از آن استفاده نکنیم؟!
شرح مفصل استفاده از این کتابخانه سورس باز را در سایت اصلی آن می‌توان مشاهده کرد:


برای اینکه از این کتابخانه در برنامه خود جهت ثبت عبارات SQL تولیدی توسط NHibernate استفاده کنیم، باید مراحل زیر طی شوند:
الف) ارجاعی را به اسمبلی log4net.dll اضافه نمائید (کنار اسمبلی NHibernate در پوشه build برنامه باید موجود باشد)
ب) فایل app.config برنامه را (برنامه ویندوزی) به صورت زیر ویرایش کرده و چند سطر مربوطه را اضافه نمائید (در مورد برنامه‌های وب هم به همین شکل است. configSections فایل web.config تنظیم شده و سپس تنظیمات log4net را قبل از بسته شدن تگ configuration اضافه نمائید ) :

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<configSections>
<section name="log4net"
type="log4net.Config.Log4NetConfigurationSectionHandler,log4net" />
</configSections>

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>

<log4net>
<appender name="rollingFile"
type="log4net.Appender.RollingFileAppender,log4net" >
<param name="File" value="NHibernate_Log.txt" />
<param name="AppendToFile" value="true" />
<param name="DatePattern" value="yyyy.MM.dd" />
<rollingStyle value="Size" />
<maxSizeRollBackups value="10" />
<maximumFileSize value="500KB" />
<staticLogFileName value="true" />
<layout type="log4net.Layout.PatternLayout,log4net">
<conversionPattern value="%d %p %m%n" />
</layout>
</appender>
<logger name="NHibernate.SQL">
<level value="ALL" />
<appender-ref ref="rollingFile" />
</logger>
</log4net>

</configuration>
ج) سپس باید فراخوانی زیر نیز در ابتدای کار برنامه صورت گیرد:

log4net.Config.XmlConfigurator.Configure();
در یک برنامه ASP.Net این فراخوانی باید در Application_Start فایل Global.asax.cs صورت گیرد.
یا در یک برنامه از نوع WinForms تنها کافی است سطر زیر را به فایل AssemblyInfo.cs برنامه اضافه کرد:

// Configure log4net using the .config file
[assembly: log4net.Config.XmlConfigurator(Watch = true)]
یا این سطر را به فایل Global.asax.cs یک برنامه ASP.Net نیز می‌توان اضافه کرد. Watch=true آن، با کمک FileSystemWatcher تغییرات فایل کانفیگ را تحت نظر داشته و هر بار که تغییر کند بلافاصله، تغییرات جدید را اعمال خواهد کرد.

د) هنگام استفاده از کتابخانه Fluent NHibernate حتما باید متد ShowSql در جایی که دیتابیس برنامه را تنظیم می‌کنیم (Fluently.Configure().Database) ذکر گردد (که نمونه آن‌را در مثال‌های قسمت‌های قبل ملاحظه‌ کرده‌اید).

توضیحاتی در مورد تنظیمات فوق:
configSections حتما باید در ابتدای فایل app.config‌ ذکر شود و گرنه برنامه کار نخواهد کرد.
سپس کانکشن استرینگ مورد استفاده در قسمت کانفیگ برنامه ذکر شده است.
در ادامه تنظیمات استاندارد مربوط به log4net را مشاهده می‌کنید.
در تنظیمات این کتابخانه، appender مشخص کننده محل ثبت وقایع است. زمانیکه که از RollingFileAppender استفاده کنیم، اطلاعات را در یک سری فایل ذخیره خواهد کرد (امکان ثبت وقایع در EventLog ویندوز، ارسال از طریق ایمیل و غیره نیز میسر است که جهت توضیحات بیشتر می‌توان به مستندات آن رجوع نمود).
سپس نام فایلی که اطلاعات وقایع در آن ثبت خواهند شد ذکر شده است (برای مثال NHibernate_Log.txt)، در ادامه مشخص گردیده که اطلاعات باید هر بار به این فایل Append و اضافه شوند. سطرهای بعدی مشخص می‌کنند که هر زمانیکه این لاگ فایل به 10 مگابایت رسید، یک فایل جدید تولید کن و هر بار 10 فایل آخر را نگه دار و مابقی فایل‌های قدیمی را حذف کن.
در قسمت PatternLayout مشخصات می‌کنیم که خروجی ثبت شده با چه فرمتی باشد. برای مثال یک سطر خروجی مطابق با تنظیمات فوق به شکل زیر خواهد بود:

2009-10-18 20:03:54,187 DEBUG INSERT INTO [Student] (Name) VALUES (@p0); select SCOPE_IDENTITY();@p0 = 'Vahid'
در قسمت Logger یک نام دلخواه ذکر شده و میزان اطلاعاتی که باید درج شود، از طریق مقدار level مورد نظر، قابل تنظیم است که می‌تواند یکی از مقادیر ALL ،DEBUG ،INFO ،WARN ،ERROR ،FATAL و یا OFF باشد. اینجا level در نظر گرفته شده ALL است که تمامی اطلاعات مرتبط با اعمال پشت صحنه NHibernate را لاگ خواهد کرد.
توسط appender-ref آن appender ایی را که در ابتدای کار تعریف و تنظیم کردیم، مشخص خواهیم کرد.

اگر هم با برنامه نویسی بخواهیم اطلاعاتی را به این لاگ فایل اضافه کنیم تنها کافی است بنویسیم:

log4net.LogManager.GetLogger("NHibernate.SQL").Info("test1");

اطلاعات بیشتر

ادامه دارد ...

مطالب
تکمیل کلاس DelegateCommand

مدت‌ها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده می‌کردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.

خلاصه‌ای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد می‌کنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:

در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک می‌کنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویس‌ها در این محیط‌ها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی این‌ها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر می‌کنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خورده‌اند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمون‌ها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آن‌ها هست که معنا پیدا می‌کنند و تک تک عناصر آن‌ها وهله سازی می‌شوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره می‌کند. نمی‌تونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمی‌تونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.

این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کرده‌اند این سیستم رو دور بزنند و روش‌هایی رو ارائه بدن که در آن‌ها فرم‌های برنامه و فایل‌های پیاده سازی کننده‌ی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سال‌ها مثلا MVVM .

سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایل‌ها چطور متوجه می‌شوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمه‌ای کلیک شده؟ این‌ها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر می‌شود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزم‌های استاندارد HTTP این کار رو می‌کنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. این‌ها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آن‌ها Bind و ارسال می‌شوند.
این سیم کشی‌ها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمی‌دونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد می‌تونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورک‌های ساخته شده بر پایه آن‌ها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و می‌تونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روش‌های RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، می‌شد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.

ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شده‌است. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>

حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آن‌را در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand،‌ توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال می‌شود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا می‌شوند و اینجا است که می‌توان دکمه‌ای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصه‌ی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. می‌توان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی می‌شود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Windows.Input;

namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;

public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");

_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}

public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}

public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}

public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}

استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف می‌شود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:

public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }

//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);

private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}

private void goLast(string data)
{
//do something
}

مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد می‌شود.


مطالب
تغییرات Logging در ASP.NET Core 6x
فرض کنید با استفاده از روش متداول زیر، کار ثبت یک واقعه را انجام داده‌اید:
public class TestController
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }

   [HttpGet("/")]
    public string Get()
    {
        _logger.LogInformation("hello world");
          return "Hello world!";
    }
}
در یک برنامه‌ی متداول ASP.NET Core، زیرساخت کار با ILogger از پیش تنظیم شده‌است. برای کار با آن فقط کافی است به نمونه‌های ILogger و یا <ILogger<T از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها دسترسی یافت و سپس متدهای الحاقی آن‌را مانند LogInformation فراخوانی کرد.

اگر یک چنین برنامه‌ای را به دات نت 6 ارتقاء دهید، با پیام اخطار زیر مواجه خواهید شد:
CA1848: For improved performance, use the LoggerMessage delegates instead of calling LogInformation
به صورت خلاصه، تمام متدهای پیشین LogInformation، LogDebug و امثال آن در دات نت 6 منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند! دلیل آن‌را در ادامه بررسی خواهیم کرد.


استفاده‌ی گسترده از source generators در دات نت 6

source generators، امکان مداخله در عملیات کامپایل برنامه را میسر کرده و امکان تولید کدهای پویایی را در زمان کامپایل، فراهم می‌کنند. هرچند این قابلیت به همراه دات نت 5 ارائه شدند، اما تا زمان دات نت 6 استفاده‌ی گسترده‌ای از آن در خود دات نت صورت نگرفت. موارد زیر، تغییراتی است که بر اساس source generators در دات نت 6 رخ داده‌اند:
- source generators مخصوص ILogger (موضوع این بحث؛ یعنی LoggerMessage source generator)
- source generators مخصوص System.Text.Json تا سربار تبدیل به JSON و یا برعکس کمتر شود.
- بازنویسی مجدد پروسه‌ی کامپایل Blazor/Razor بر اساس source generators، بجای روش دو مرحله‌ای قبلی که امکان Hot Reload را فراهم کرده‌است.

نوشتن یک source generator هرچند ساده نیست، اما چون نیاز به reflection را به حداقل می‌رساند، می‌تواند تغییرات کارآیی بسیار مثبتی را به همراه داشته باشد.


توصیه به استفاده از LoggerMessage.Define در دات نت 6

ILogger به همراه قابلیت‌هایی مانند structural logging نیز هست که امکان فرمت بهتر پیام‌های ثبت شده را میسر می‌کند تا توسط برنامه‌های جانبی که قرار است این لاگ‌ها را پردازش کنند، به سادگی قابل خواندن باشند. برای مثال رکورد زیر را در نظر بگیرید:
public record Person (int Id, string Name);
به همراه نمونه‌ای از آن:
var person = new Person(123, "Test");
خروجی لاگ زیر در این حالت:
_logger.LogInformation("hello to {Person}", person);
به صورت زیر خواهد بود:
info: TestController[0]
hello world to Person { Id = 123, Name = Test }
دقت کنید که رشته‌ی ارسالی به LogInformation به همراه $ نیست. یعنی از string interpolation استفاده نشده‌است و نام پارامتر تعریف شده (placeholder name) با حروف بزرگ شروع شده‌است.

اگر در اینجا مانند مثال زیر از string interpolation استفاده شود:
_logger.LogInformation($"hello world to {person}"); // Using interpolation instead of structured logging
هرچند کار با آن ساده‌تر است از string.Format، اما برای عملیات ثبت وقایع با کارآیی بالا توصیه نمی‌شود؛ به این دلایل:
- ویژگی «لاگ‌های ساختار یافته» را از دست می‌دهیم و دیگر توسط نرم افزارهای ثالث لاگ خوان، به سادگی پردازش نخواهند شد.
- ویژگی «قالب ثابت» پیام را نیز از دست خواهیم داد که باز هم یافتن پیام‌های مشابه را در بین انبوهی از لاگ‌های رسیده مشکل می‌کند.
-  کار serialization شیء ارسالی به آن، پیش از عملیات ثبت وقایع رخ می‌دهد. اما ممکن است سطح لاگ سیستم در این حد نباشد و اصلا این پیام لاگ نشود. در این حالت یک کار اضافی صورت گرفته و بر روی کارآیی برنامه تاثیر منفی خواهد گذاشت.

برای جلوگیری از serialization و همچنین تخصیص حافظه‌ی اضافی و مشکلات عدم ساختار یافته بودن لاگ‌ها، توصیه شده‌است که ابتدا سطح لاگ مدنظر بررسی شود و همچنین از string interpolation استفاده نشود:
if (_logger.IsEnabled(LogLevel.Information))
{
   _logger.LogInformation("hello world to {Person}", person);
}
البته مشکل این روش، تکرار این if/else‌ها در تمام برنامه‌است و همچنین باید دقت داشت که LogLevel انتخابی، با متد لاگ، هماهنگی دارد.
مشکل دیگر لاگ‌های ساختار یافته، امکان فراموش کردن یکی از پارامترها است که با یک خطای زمان اجرا گوشزد خواهد شد؛ مانند مثال زیر:
_logger.LogInformation("hello world to {Person} because {Reason}", person);
اکنون در دات نت 6 با پیام اخطار CA1848 که در ابتدای بحث مشاهده کردید، توصیه می‌کنند که اگر قالب نهایی خاصی را مدنظر دارید، آن‌را توسط متد LoggerMessage.Define دقیقا مشخص کنید:
private static readonly Action<ILogger, Person, Exception?> _logHelloWorld =
    LoggerMessage.Define<Person>(
        logLevel: LogLevel.Information,
        eventId: 0,
        formatString: "hello world to {Person}");
در این روش جدید باید یک Action را برای لاگ کردن پیام‌ها تهیه کرد که از همان ابتدا LogLevel آن مشخص است (و نیازی به بررسی مجزا ندارد؛ یعنی خودش logger.IsEnabled را فراخوانی می‌کند) و همچنین از روش لاگ ساختار یافته استفاده می‌کند. مزیت این روش کش شدن قالب لاگ، در بار اول فراخوانی آن است ( برخلاف متدهای الحاقی مانند LogInformation که هربار باید این قالب‌ها را پردازش کنند) و همچنین در اینجا دیگر خبری از boxing و تبدیل نوع پارامترها نیست.

اکنون روش فراخوانی این Action با کارآیی بالا به صورت زیر است:
[HttpGet("/")]
public string Get()
{
    var person = new Person(123, "Test");
    _logHelloWorld(_logger, person, null);
      return "Hello world!";
}
همانطور که مشاهده می‌کنید اینبار دیگر حتی امکان فراموش کردن پارامتری وجود ندارد (مشکلی که می‌تواند با LogInformation متداول رخ دهد).


معرفی [LoggerMessage] source generator در دات نت 6

هرچند LoggerMessage.Define، مزایای قابل توجهی مانند کش شدن قالب لاگ، عدم نیاز به بررسی ضرورت لاگ شدن پیام و ارسال تعداد پارامترهای صحیح را به همراه دارد، اما ... کار کردن با آن مشکل است و برای کار با آن باید کدهای زیادی را نوشت. به همین جهت با استفاده از قابلیت source generators، امکان تولید خودکار این نوع کدها در زمان کامپایل برنامه پیش‌بینی شده‌است:
public partial class TestController
{
   [LoggerMessage(0, LogLevel.Information, "hello world to {Person}")]
   partial void LogHelloWorld(Person person);
}
این قطعه کد، LoggerMessage.Define را به صورت خودکار برای ما تولید می‌کند. برای اینکار باید یک متد partial را تهیه کرد و سپس آن‌را به ویژگی جدید LoggerMessage مزین کرد. پس از آن source generator، مابقی کارها را در زمان کامپایل برنامه انجام می‌دهد.
ویژگی partial method، امکان تعریف یک متد را در یک فایل و سپس ارائه‌ی پیاده سازی آن‌را در فایلی دیگر میسر می‌کند که البته در اینجا آن فایل دیگر، توسط source generator تولید می‌شود.
باید دقت داشت که در اینجا TestController را نیز باید به صورت partial تعریف کرد تا آن نیز قابلیت بسط در چند فایل را پیدا کند. همچنین متد فوق را به صورت static partial void نیز می‌توان نوشت.

یکی از مزایای کار با source generator که خودش در اصل یک آنالایزر هم هست، بررسی تعداد پارامترهای ارسالی و تعریف شده‌است:
[LoggerMessage(0, LogLevel.Information, "hello world to {Person} with a {Reason}")]
partial void LogHelloWorld(Person person);
برای مثال در اینجا متد LogHelloWorld یک پارامتر دارد اما LoggerMessage آن به همراه دو پارامتر تعریف شده‌است که این مشکل در زمان کامپایل تشخیص داده شده و گوشزد می‌شود (برخلاف روش‌های پیشین که در زمان اجرا این نوع مشکلات نمایان می‌شدند).

در این روش، امکان ذکر پارامتر اختیاری LogLevel هم وجود دارد؛ اگر نیاز است مقدار آن به صورت پویا تغییر کند:
[LoggerMessage(Message = "hello world to {Person}")]
partial void LogHelloWorld(LogLevel logLevel, Person person);
نظرات مطالب
مقایسه بین حلقه های تکرار (Lambda ForEach و for و foreach)
درابتدا بهتر عنوان کنم که در کل  2 نوع برنامه نویس وجود داره.  برنامه نویسی که می‌خواد برنامه درست کار کنه و برنامه نویسی که میخواد برنامه درست نوشته بشه. در این جا هدف اصلی ما نوشتن برنامه به صورت درست هستش. دلیل اینکه foreach  کندتر از Lamba ForEach عمل می‌کنه همان طور که جناب یوسف نژاد عنوان کردند به خاطر اجرای دستورات بیشتر در هر تکرار است. مثل کد زیر:
long Sum(List<int> intList)
{
  long result = 0;
  foreach (int i in intList)
    result += i;
  return result;
}
کامپایلر برای انجام کامپایل ، کد‌های بالا رو تبدیل به کد‌های قابل فهم زیر می‌کنه:
long Sum(List<int> intList)
{
  long result = 0;
  List<T>.Enumerator enumerator = intList.GetEnumerator();
  try
  {
    while (enumerator.MoveNext())
    {
      int i = enumerator.Current;
      result += i;
    }
  }
  finally
  {
    enumerator.Dispose();
  }
  return result;
}
همانطور که می‌بینید از دو دستور enumerator.MoveNext و enumerator.Current در هر تکرار داره استفاده می‌شه در حالی که List.ForEach فقط نیاز به یک فراخوانی در هر تکرار دارد.
در مورد Array.ForEach هم این نکته رو اضافه کنم که Array.ForEach فقط برای آرایه‌های یک بعدی استفاده میشه  و کامپایلر هنگام کار با آرایه‌ها کد IEnumerator رو که در بالا توضیح دادم  تولید نمی‌کنه در نتیجه در حلقه foreach برای آرایه‌ها هیچ فراخوانی متدی صورت نمی‌گیرد در حالی Array.ForEach نیاز به فراخوانی delegate تعریف شده در ForEach به ازای هر تکرار دارد.
آزمایشات بالا هم در یک سیستم DELL Inspiron 9400 با Core Duo T2400  و 2 GB RAM انجام شده است . این آزمایشات رو اگر در هر سیستم دیگر با هر Config اجرا کنید نتیجه کلی تغییر نخواهد کرد و فقط از نظر زمان اجرا تفاوت خواهیم داشت نه در نتیجه کلی.


مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت دوم
در قسمت قبل معماری اپلیکیشن‌های N-Tier و بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط Web API را بررسی کردیم. در این قسمت بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF را بررسی می‌کنیم.

بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF

سناریویی را در نظر بگیرید که در آن عملیات CRUD توسط WCF پیاده سازی شده اند و دسترسی داده‌ها با مدل Code-First انجام می‌شود. فرض کنید مدل اپلیکیشن مانند تصویر زیر است.

همانطور که می‌بینید مدل ما متشکل از پست‌ها و نظرات کاربران است. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، اکثر فیلدها حذف شده اند. مثلا متن پست ها، نویسنده، تاریخ و زمان انتشار و غیره. می‌خواهیم تمام کد دسترسی داده‌ها را در یک سرویس WCF پیاده سازی کنیم تا کلاینت‌ها بتوانند عملیات CRUD را توسط آن انجام دهند. برای ساختن این سرویس مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Class Library بسازید و نام آن را به Recipe2 تغییر دهید.
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • سه کلاس با نام‌های Post, Comment و Recipe2Context به پروژه اضافه کنید. کلاس‌های Post و Comment موجودیت‌های مدل ما هستند که به جداول متناظرشان نگاشت می‌شوند. کلاس Recipe2Context آبجکت DbContext ما خواهد بود که بعنوان درگاه عملیاتی EF عمل می‌کند. دقت کنید که خاصیت‌های لازم WCF یعنی DataContract و DataMember در کلاس‌های موجودیت‌ها بدرستی استفاده می‌شوند. لیست زیر کد این کلاس‌ها را نشان می‌دهد.
[DataContract(IsReference = true)]
public class Post
{
    public Post()
    {
        comments = new HashSet<Comments>();
    }
    
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string Title { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

[DataContract(IsReference=true)]
public class Comment
{
    [DataMember]
    public int CommentId { get; set; }
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string CommentText { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual Post Post { get; set; }
}

public class EFRecipesEntities : DbContext
{
    public EFRecipesEntities() : base("name=EFRecipesEntities") {}

    public DbSet<Post> posts;
    public DbSet<Comment> comments;
}
  • یک فایل App.config به پروژه اضافه کنید و رشته اتصال زیر را به آن اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe2ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • حال یک پروژه WCF به Solution جاری اضافه کنید. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، نام پیش فرض Service1 را بپذیرید. فایل IService1.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    void Cleanup();
    [OperationContract]
    Post GetPostByTitle(string title);
    [OperationContract]
    Post SubmitPost(Post post);
    [OperationContract]
    Comment SubmitComment(Comment comment);
    [OperationContract]
    void DeleteComment(Comment comment);
}
  • فایل Service1.svc.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. بیاد داشته باشید که پروژه Recipe2 را ارجاع کنید و فضای نام آن را وارد نمایید. همچنین کتابخانه EF 6 را باید به پروژه اضافه کنید.
public class Service1 : IService
{
    public void Cleanup()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [comments]");
            context. Database.ExecuteSqlCommand ("delete from [posts]");
        }
    }

    public Post GetPostByTitle(string title)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            var post = context.Posts.Include(p => p.Comments).Single(p => p.Title == title);
            return post;
        }
    }

    public Post SubmitPost(Post post)
    {
        context.Entry(post).State =
            // if Id equal to 0, must be insert; otherwise, it's an update
            post.PostId == 0 ? EntityState.Added : EntityState.Modified;
        context.SaveChanges();
        return post;
    }

    public Comment SubmitComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Comments.Attach(comment);
            if (comment.CommentId == 0)
            {
                // this is an insert
                context.Entry(comment).State = EntityState.Added);
            }
            else
            {
                // set single property to modified, which sets state of entity to modified, but
                // only updates the single property – not the entire entity
                context.entry(comment).Property(x => x.CommentText).IsModified = true;
            }
            context.SaveChanges();
            return comment;
        }
    }

    public void DeleteComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Entry(comment).State = EntityState.Deleted;
            context.SaveChanges();
        }
    }
}


  • در آخر پروژه جدیدی از نوع Windows Console Application به Solution جاری اضافه کنید. از این اپلیکیشن بعنوان کلاینتی برای تست سرویس WCF استفاده خواهیم کرد. فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add Service Reference را انتخاب کنید، سپس ارجاعی به سرویس Service1 اضافه کنید. رفرنسی هم به کتابخانه کلاس‌ها که در ابتدای مراحل ساختید باید اضافه کنید.
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        using (var client = new ServiceReference2.Service1Client())
        {
            // cleanup previous data
            client.Cleanup();
            // insert a post
            var post = new Post { Title = "POCO Proxies" };
            post = client.SubmitPost(post);
            // update the post
            post.Title = "Change Tracking Proxies";
            client.SubmitPost(post);
            // add a comment
            var comment1 = new Comment { CommentText = "Virtual Properties are cool!", PostId = post.PostId };
            var comment2 = new Comment { CommentText = "I use ICollection<T> all the time", PostId = post.PostId };
            comment1 = client.SubmitComment(comment1);
            comment2 = client.SubmitComment(comment2);
            // update a comment
            comment1.CommentText = "How do I use ICollection<T>?";
            client.SubmitComment(comment1);
            // delete comment 1
            client.DeleteComment(comment1);
            // get posts with comments
            var p = client.GetPostByTitle("Change Tracking Proxies");
            Console.WriteLine("Comments for post: {0}", p.Title);
            foreach (var comment in p.Comments)
            {
                Console.WriteLine("\tComment: {0}", comment.CommentText);
            }
        }
    }
}
اگر اپلیکیشن کلاینت (برنامه کنسول) را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه می‌شوید.

Comments for post: Change Tracking Proxies
Comment: I use ICollection<T> all the time


شرح مثال جاری

ابتدا با اپلیکیشن کنسول شروع می‌کنیم، که کلاینت سرویس ما است. نخست در یک بلاک {} using وهله ای از کلاینت سرویس مان ایجاد می‌کنیم. درست همانطور که وهله ای از یک EF Context می‌سازیم. استفاده از بلوک‌های using توصیه می‌شود چرا که متد Dispose بصورت خودکار فراخوانی خواهد شد، چه بصورت عادی چه هنگام بروز خطا. پس از آنکه وهله ای از کلاینت سرویس را در اختیار داشتیم، متد Cleanup را صدا می‌زنیم. با فراخوانی این متد تمام داده‌های تست پیشین را حذف می‌کنیم. در چند خط بعدی، متد SubmitPost را روی سرویس فراخوانی می‌کنیم. در پیاده سازی فعلی شناسه پست را بررسی می‌کنیم. اگر مقدار شناسه صفر باشد، خاصیت State موجودیت را به Added تغییر می‌دهید تا رکورد جدیدی ثبت کنیم. در غیر اینصورت فرض بر این است که چنین موجودیتی وجود دارد و قصد ویرایش آن را داریم، بنابراین خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم. از آنجا که مقدار متغیرهای int بصورت پیش فرض صفر است، با این روش می‌توانیم وضعیت پست‌ها را مشخص کنیم. یعنی تعیین کنیم رکورد جدیدی باید ثبت شود یا رکوردی موجود بروز رسانی گردد. رویکردی بهتر آن است که پارامتری اضافی به متد پاس دهیم، یا متدی مجزا برای ثبت رکوردهای جدید تعریف کنیم. مثلا رکوردی با نام InsertPost. در هر حال، بهترین روش بستگی به ساختار اپلیکیشن شما دارد.

اگر پست جدیدی ثبت شود، خاصیت PostId با مقدار مناسب جدید بروز رسانی می‌شود و وهله پست را باز می‌گردانیم. ایجاد و بروز رسانی نظرات کاربران مشابه ایجاد و بروز رسانی پست‌ها است، اما با یک تفاوت اساسی: بعنوان یک قانون، هنگام بروز رسانی نظرات کاربران تنها فیلد متن نظر باید بروز رسانی شود. بنابراین با فیلدهای دیگری مانند تاریخ انتشار و غیره اصلا کاری نخواهیم داشت. بدین منظور تنها خاصیت CommentText را بعنوان Modified علامت گذاری می‌کنیم. این امر منجر می‌شود که Entity Framework عبارتی برای بروز رسانی تولید کند که تنها این فیلد را در بر می‌گیرد. توجه داشته باشید که این روش تنها در صورتی کار می‌کند که بخواهید یک فیلد واحد را بروز رسانی کنید. اگر می‌خواستیم فیلدهای بیشتری را در موجودیت Comment بروز رسانی کنیم، باید مکانیزمی برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت در نظر می‌گرفتیم. در مواقعی که خاصیت‌های متعددی می‌توانند تغییر کنند، معمولا بهتر است کل موجودیت بروز رسانی شود تا اینکه مکانیزمی پیچیده برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت پیاده گردد. بروز رسانی کل موجودیت بهینه‌تر خواهد بود.

برای حذف یک دیدگاه، متد Entry را روی آبجکت DbContext فراخوانی می‌کنیم و موجودیت مورد نظر را بعنوان آرگومان پاس می‌دهیم. این امر سبب می‌شود که موجودیت مورد نظر بعنوان Deleted علامت گذاری شود، که هنگام فراخوانی متد SaveChanges اسکریپت لازم برای حذف رکورد را تولید خواهد کرد.

در آخر متد GetPostByTitle یک پست را بر اساس عنوان پیدا کرده و تمام نظرات کاربران مربوط به آن را هم بارگذاری می‌کند. از آنجا که ما کلاس‌های POCO را پیاده سازی کرده ایم، Entity Framework آبجکتی را بر می‌گرداند که Dynamic Proxy نامیده می‌شود. این آبجکت پست و نظرات مربوط به آن را در بر خواهد گرفت. متاسفانه WCF نمی‌تواند آبجکت‌های پروکسی را مرتب سازی (serialize) کند. اما با غیرفعال کردن قابلیت ایجاد پروکسی‌ها (ProxyCreationEnabled=false) ما به Entity Framework می‌گوییم که خود آبجکت‌های اصلی را بازگرداند. اگر سعی کنید آبجکت پروکسی را سریال کنید با پیغام خطای زیر مواجه خواهید شد:

The underlying connection was closed: The connection was closed unexpectedly 

می توانیم غیرفعال کردن تولید پروکسی را به متد سازنده کلاس سرویس منتقل کنیم تا روی تمام متدهای سرویس اعمال شود.

در این قسمت دیدیم چگونه می‌توانیم از آبجکت‌های POCO برای مدیریت عملیات CRUD توسط WCF استفاده کنیم. از آنجا که هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت موجودیت‌ها روی کلاینت ذخیره نمی‌شود، متدهایی مجزا برای عملیات CRUD ساختیم. در قسمت‌های بعدی خواهیم دید چگونه می‌توان تعداد متدهایی که سرویس مان باید پیاده سازی کند را کاهش داد و چگونه ارتباطات بین کلاینت و سرور را ساده‌تر کنیم.

نظرات اشتراک‌ها
زبان برنامه نویسی Erlang
NodeJS یک فریم ورک سمت سرور بر پایه زبان جاوا اسکرپیت می‌باشد. قبلا جاوا اسکریپت فقط توسط مفسرهای مرورگرهای وب تفسیر می‌شد (یعنی فقط می‌تونستیم باهاش کدهای سمت کاربر بنویسیم)، اما حالا با NodeJs می‌تونید کدنویسی سمت سرور کنید. از طرفی چون با جاوا اسکریپت کدنویسی می‌کنید قابلیت استقلال از پلتفرم رو براتون به ارمغان میاره. ارتباط بین سرور و کلاینت موقعی که از NodeJs در طرف سرور استفاده می‌کنید دو طرفه هست، بدین معنی که علاوه بر اینکه کلاینت می‌تونه به سرور درخواست بده بعد سرور به درخواست اون پاسخ بده، سرور هم می‌تونه بدون داده شدن یک درخواست توسط کلاینت داده ای رو به طرف کلاینت ارسال کنه.

زبان Erlang در سال 1986 توسط شرکت Ericson سوئد به منظور استفاده در سرور‌های switching تلفن ساخته شد. این زبان توسط تیمی به سرپرستی  Joe Armstrong معرفی شد تا بتواند از برنامه‌های توزیع‌شده، مقاوم در برابر خطا، بلادرنگ و بی‌وقفه پشتیبانی کند. بعدها این زبان به شکل متن‌باز در اختیار عموم قرار گرفت. یکی از روش‌های برنامه نویسی که توسط این برنامه میشه ازش استفاده کرد، روش تابعی (Functional Programming) هست. این روش قبلا وجود داشت و مدتی هم از مد افتاد، ولی با اومدن پردازنده‌های چند هسته ای استفاده از زبان‌های برنامه نویسی که میشه با اونها تابعی نوشت از سر گرفته شد و حتی مایکروسافت در سال 2010 زبان برنامه نویسی #F رو معرفی کرد. یکی از قابلیتهای زبانهای تابعی سرعت اجرا شدن کدهای اونها هست که اونها رو از زبانهای امری مثل #C و Java جدا می‌کنه.

Scala هم یک زبان برنامه نویسی همه منظوره هست که ویژگی هایی رو از زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا داره و همچنین توسط اون میشه برنامه نویسی تابعی انجام داد. از اون به عنوان جانشینی برای جاوا یاد می‌کنند چون قابلتهای اضافه بر جاوا رو داره.
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت دوازدهم
در این قسمت قصد داریم به بررسی چند زبانه سازی برنامه‌ها بپردازیم. برای چند زبانه کردن یک برنامه باید حداقل به موارد زیر توجه شود:
1- بحث Right to left و Left to right در صورتیکه زبان هایی که قصد پشتیبانی از آن‌ها را داریم، از هر دو مدل باشند.
2- بحث string‌های استفاده شده در View (مثلا Text یک Button) و View Model (مثل متن هشدار Alert Dialog)
3- بحث تقویم شمسی، قمری و میلادی در صورت لزوم.

همه کنترل‌ها در Xamarin Forms دارای Property ای با نام FlowDirection هستند که مقادیر RightToLeft، LeftToRight و MatchParent را می‌پذیرد. MatchParent که مقدار پیش فرض است، به این معنی است که مثلا اگر در ContentPage، مقدار FlowDirection را RightToLeft دهیم، تمامی کنترل‌های داخل آن صفحه RightToLeft باشند و بالعکس.
برای اطلاعات بیشتر، به مستندات مربوطه مراجعه کنید.

برای string هایی که ممکن است در View یا View Model استفاده شوند، از فایل‌های resx استفاده می‌کنیم. در پروژه XamApp، یک فولدر بسازید با نام Resources و در آن فولدر، یک فایل از نوع Resources file را اضافه کنید با نام Strings.resx

مجددا یک Resources file را با نام Strings.fa.resx و یکی دیگر را با نام Strings.en.resx اضافه کنید. برای درک بهتر وضعیت نهایی، پروژه XamApp را Clone/Pull کنید و آن را بررسی کنید.

در فایل Strings.resx یک ردیف جدید اضافه کنید که Name آن برابر با HelloWorld باشد و Value آن خالی است. این نام، در کد نویسی ما استفاده می‌شود و مثلا نباید شامل Space، علامت ! و ... باشد. در فایل Strings.fa.resx یک ردیف جدید اضافه کنید که Name آن برابر با همان HelloWorld باشد و Value آن برابر با سلام دنیا! در نهایت در فایل Strings.en.resx یک ردیف جدید را اضافه کنید که Name آن HelloWorld بوده و Value آن ! Hello world باشد.

سپس در فایل App.xaml.cs می‌توانید قبل از اولین NavigationService.NavigateAsync، از کد زیر را استفاده کنید:

 
Strings.Culture = CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("en"); // or new CultureInfo("fa");

برای نمایش پیام در View Model با استفاده از IUserDialogs نیز می‌توانید به شکل زیر عمل کنید:

await UserDialogs.AlertAsync(message: Strings.HelloWorld);

در صورتیکه بخواهید پارامتری را در string‌های چند زبانه خود داشته باشید نیز می‌توانید به شکل زیر عمل کنید:

 Name  En Value  Fa Value
 ButtonTappedCount   Button tapped {0} times!   دکمه {0} کلیک شده است 
سپس در Xaml داریم: (مثال در فایل HelloWorldMultiLanguageView.xaml قرار دارد)
<Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat={x:Static resx:Strings.ButtonTappedCount}}" />
که باعث نمایش چنین چیزی می‌شود: "دکمه 7 بار کلیک شده است!" 
namespace مربوطه یعنی resx هم در بالای فایل Xaml باید قرار داده شود، که می‌شود:
xmlns:resx="clr-namespace:XamApp.Resources"
و در CSharp داریم:
await UserDialogs.AlertAsync(string.Format(Strings.ButtonTappedCount, StepsCount));
یکی از کتابخانه‌های خوب در این زمینه، Humanizer است. فرض کنید می‌خواهید string هایی چون "آخرین ورود: بیست ساعت پیش" و ... را بسازید. این کتابخانه فوق العاده در این زمینه به شما کمک می‌کند که استفاده از آن را شدیدا توصیه می‌کنم.
برای داشتن تقویم شمسی، میلادی و هجری نیز می‌توانید از Bit Date Picker استفاده کنید که توضیح نحوه استفاده از آن در این پست آورده شده است.
اشتراک‌ها
ارسال پیامک با استفاده از GSM Modem و #C

Many small devices are equipped with a simple GSM modem and a SIM card, and the only means you have of communicating with the outside world is via the SMS (Smart Messaging Service) that's exposed on many of these devices. 

ارسال پیامک با استفاده از GSM Modem  و #C
مطالب
Roslyn #6
معرفی Analyzers

پیشنیاز این بحث نصب مواردی است که در مطلب «شروع به کار با Roslyn » در قسمت دوم عنوان شدند:
الف) نصب SDK ویژوال استودیوی 2015
ب) نصب قالب‌های ایجاد پروژه‌های مخصوص Roslyn

البته این قالب‌ها چیزی بیشتر از ایجاد یک پروژه‌ی کلاس Library جدید و افزودن ارجاعاتی به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis، نیستند. اما درکل زمان ایجاد و تنظیم این نوع پروژه‌ها را خیلی کاهش می‌دهند و همچنین یک پروژه‌ی تست را ایجاد کرده و تولید بسته‌ی نیوگت و فایل VSIX را نیز بسیار ساده می‌کنند.


هدف از تولید Analyzers

بسیاری از مجموعه‌ها و شرکت‌ها، یک سری قوانین و اصول خاصی را برای کدنویسی وضع می‌کنند تا به کدهایی با قابلیت خوانایی بهتر و نگهداری بیشتر برسند. با استفاده از Roslyn و آنالیز کننده‌های آن می‌توان این قوانین را پیاده سازی کرد و خطاها و اخطارهایی را به برنامه نویس‌ها جهت رفع اشکالات موجود، نمایش داده و گوشزد کرد. بنابراین هدف از آنالیز کننده‌های Roslyn، سهولت تولید ابزارهایی است که بتوانند برنامه نویس‌ها را ملزم به رعایت استانداردهای کدنویسی کنند.
همچنین معلم‌ها نیز می‌توانند از این امکانات جهت ارائه‌ی نکات ویژه‌‌ای به تازه‌کاران کمک بگیرند. برای مثال اگر این قسمت از کد اینگونه باشد، بهتر است؛ مثلا بهتر است فیلدهای سطح کلاس، خصوصی تعریف شوند و امکان دسترسی به آن‌ها صرفا از طریق متدهایی که قرار است با آن‌ها کار کنند صورت گیرد.
این آنالیز کنند‌ها به صورت پویا در حین تایپ کدها در ویژوال استودیو فعال می‌شوند و یا حتی به صورت خودکار در طی پروسه‌ی Build پروژه نیز می‌توانند ظاهر شده و خطاها و اخطارهایی را گزارش کنند.


بررسی مثال معتبری که می‌تواند بهتر باشد

در اینجا یک کلاس نمونه را مشاهده می‌کنید که در آن فیلدهای کلاس به صورت public تعریف شده‌اند.
    public class Student
    {
        public string FirstName;
        public string LastName;
        public int TotalPointsEarned;

        public void TakeExam(int pointsForExam)
        {
            TotalPointsEarned += pointsForExam;
        }

        public void ExtraCredit(int extraPoints)
        {
            TotalPointsEarned += extraPoints;
        }


        public int PointsEarned { get { return TotalPointsEarned; } }
    }
هرچند این کلاس از دید کامپایلر بدون مشکل است و کامپایل می‌شود، اما از لحاظ اصول کپسوله سازی اطلاعات دارای مشکل است و نباید جمع امتیازات کسب شده‌ی یک دانش آموز به صورت مستقیم و بدون مراجعه‌ی به متدهای معرفی شده، از طریق فیلدهای عمومی آن قابل تغییر باشد.
بنابراین در ادامه هدف ما این است که یک Roslyn Analyzer جدید را طراحی کنیم تا از طریق آن هشدارهایی را جهت تبدیل فیلدهای عمومی به خصوصی، به برنامه نویس نمایش دهیم.


با اجرای افزونه‌ی View->Other windows->Syntax visualizer، تصویر فوق نمایان خواهد شد. بنابراین در اینجا نیاز است FieldDeclaration‌ها را یافته و سپس tokenهای آن‌ها را بررسی کنیم و مشخص کنیم که آیا نوع یا Kind آن‌ها public است (PublicKeyword) یا خیر؟ اگر بلی، آن مورد را به صورت یک Diagnostic جدید گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Roslyn Analyzer

پس از نصب پیشنیازهای بحث، به شاخه‌ی قالب‌های extensibility در ویژوال استودیو مراجعه کرده و یک پروژه‌ی جدید از نوع Analyzer with code fix را آغاز کنید.


قالب Stand-alone code analysis tool آن دقیقا همان برنامه‌های کنسول بحث شده‌ی در قسمت‌های قبل است که تنها ارجاعی را به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis به صورت خودکار دارد.
قالب پروژه‌ی Analyzer with code fix علاوه بر ایجاد پروژه‌های Test و VSIX جهت بسته بندی آنالایزر تولید شده، دارای دو فایل DiagnosticAnalyzer.cs و CodeFixProvider.cs پیش فرض نیز هست. این دو فایل قالب‌هایی را جهت شروع به کار تهیه‌ی آنالیز کننده‌های مبتنی بر Roslyn ارائه می‌دهند. کار DiagnosticAnalyzer آنالیز کد و ارائه‌ی خطاهایی جهت نمایش به ویژوال استودیو است و CodeFixProvider این امکان را مهیا می‌کند که این خطای جدید عنوان شده‌ی توسط آنالایزر، چگونه باید برطرف شود و راه‌کار بازنویسی Syntax tree آن‌را ارائه می‌دهد.
همین پروژه‌ی پیش فرض ایجاد شده نیز قابل اجرا است. اگر بر روی F5 کلیک کنید، یک کپی جدید و محصور شده‌ی ویژوال استودیو را باز می‌کند که در آن افزونه‌ی در حال تولید به صورت پیش فرض و محدود نصب شده‌است. اکنون اگر پروژه‌ی جدیدی را جهت آزمایش، در این وهله‌ی محصور شده‌ی ویژوال استودیو باز کنیم، قابلیت اجرای خودکار آنالایزر در حال توسعه را فراهم می‌کند. به این ترتیب کار تست و دیباگ آنالایزرها با سهولت بیشتری قابل انجام است.
این پروژه‌ی پیش فرض، کار تبدیل نام فضاهای نام را به upper case، به صورت خودکار انجام می‌دهد (که البته بی‌معنا است و صرفا جهت نمایش و ارائه‌ی قالب‌های شروع به کار مفید است).
نکته‌ی دیگر آن، تعریف تمام رشته‌های مورد نیاز آنالایزر در یک فایل resource به نام Resources.resx است که در جهت بومی سازی پیام‌های خطای آن می‌تواند بسیار مفید باشد.

در ادامه کدهای فایل DiagnosticAnalyzer.cs را به صورت ذیل تغییر دهید:
using System.Collections.Immutable;
using System.Linq;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
using Microsoft.CodeAnalysis.Diagnostics;
 
namespace CodingStandards
{
    [DiagnosticAnalyzer(LanguageNames.CSharp)]
    public class CodingStandardsAnalyzer : DiagnosticAnalyzer
    {
        public const string DiagnosticId = "CodingStandards";

        // You can change these strings in the Resources.resx file. If you do not want your analyzer to be localize-able, you can use regular strings for Title and MessageFormat.
        internal static readonly LocalizableString Title = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerTitle), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString MessageFormat = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerMessageFormat), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString Description = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerDescription), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal const string Category = "Naming";

        internal static DiagnosticDescriptor Rule = 
            new DiagnosticDescriptor(
                DiagnosticId, 
                Title, 
                MessageFormat, 
                Category, 
                DiagnosticSeverity.Error, 
                isEnabledByDefault: true, 
                description: Description);
 
        public override ImmutableArray<DiagnosticDescriptor> SupportedDiagnostics
        {
            get { return ImmutableArray.Create(Rule); }
        }

        public override void Initialize(AnalysisContext context)
        {
            // TODO: Consider registering other actions that act on syntax instead of or in addition to symbols
            context.RegisterSyntaxNodeAction(analyzeFieldDeclaration, SyntaxKind.FieldDeclaration);
        }

        static void analyzeFieldDeclaration(SyntaxNodeAnalysisContext context)
        {
            var fieldDeclaration = context.Node as FieldDeclarationSyntax;
            if (fieldDeclaration == null) return;
            var accessToken = fieldDeclaration
                                .ChildTokens()
                                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            // Note: Not finding protected or internal
            if (accessToken.Kind() != SyntaxKind.None)
            {
                // Find the name of the field:
                var name = fieldDeclaration.DescendantTokens()
                              .SingleOrDefault(token => token.IsKind(SyntaxKind.IdentifierToken)).Value;
                var diagnostic = Diagnostic.Create(Rule, fieldDeclaration.GetLocation(), name, accessToken.Value);
                context.ReportDiagnostic(diagnostic);
            }
        }
    }
}
توضیحات:

اولین کاری که در این کلاس انجام شده، خواندن سه رشته‌ی AnalyzerDescription (توضیحی در مورد آنالایزر)، AnalyzerMessageFormat (پیامی که به کاربر نمایش داده می‌شود) و AnalyzerTitle (عنوان پیام) از فایل Resources.resx است. این فایل را گشوده و محتوای آن‌را مطابق تنظیمات ذیل تغییر دهید:


سپس کار به متد Initialize می‌رسد. در اینجا برخلاف مثال‌های قسمت‌های قبل، context مورد نیاز، توسط پارامترهای override شده‌ی کلاس پایه DiagnosticAnalyzer فراهم می‌شوند. برای مثال در متد Initialize، این فرصت را خواهیم داشت تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم، قصد آنالیز فیلدها یا FieldDeclaration را داریم. پارامتر اول متد RegisterSyntaxNodeAction یک delegate یا Action است. این Action کار فراهم آوردن context کاری را برعهده دارد که نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را در متد analyzeFieldDeclaration می‌توانید ملاحظه کنید.
سپس در اینجا نوع نود در حال آنالیز (همان نودی که کاربر در ویژوال استودیو انتخاب کرده‌است یا در حال کار با آن است)، به نوع تعریف فیلد تبدیل می‌شود. سپس توکن‌های آن استخراج شده و بررسی می‌شود که آیا یکی از این توکن‌ها کلمه‌ی کلیدی public هست یا خیر؟ اگر این فیلد عمومی تعریف شده بود، نام آن‌را یافته و به عنوان یک Diagnostic جدید بازگشت و گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Code fixer

در ادامه فایل CodeFixProvider.cs پیش فرض را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید. در اینجا مهم‌ترین تغییر صورت گرفته نسبت به قالب پیش فرض، اضافه شدن متد makePrivateDeclarationAsync بجای متد MakeUppercaseAsync از پیش موجود آن است:
using System.Collections.Immutable;
using System.Composition;
using System.Linq;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeFixes;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeActions;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
 
namespace CodingStandards
{
    [ExportCodeFixProvider(LanguageNames.CSharp, Name = nameof(CodingStandardsCodeFixProvider)), Shared]
    public class CodingStandardsCodeFixProvider : CodeFixProvider
    {
        public sealed override ImmutableArray<string> FixableDiagnosticIds
        {
            get { return ImmutableArray.Create(CodingStandardsAnalyzer.DiagnosticId); }
        }

        public sealed override FixAllProvider GetFixAllProvider()
        {
            return WellKnownFixAllProviders.BatchFixer;
        }

        public sealed override async Task RegisterCodeFixesAsync(CodeFixContext context)
        {
            var root = await context.Document.GetSyntaxRootAsync(context.CancellationToken).ConfigureAwait(false);

            // TODO: Replace the following code with your own analysis, generating a CodeAction for each fix to suggest
            var diagnostic = context.Diagnostics.First();
            var diagnosticSpan = diagnostic.Location.SourceSpan;

            // Find the type declaration identified by the diagnostic.
            var declaration = root.FindToken(diagnosticSpan.Start)
                                   .Parent.AncestorsAndSelf().OfType<FieldDeclarationSyntax>()
                                   .First();

            // Register a code action that will invoke the fix.
            context.RegisterCodeFix(
                CodeAction.Create("Make Private", 
                c => makePrivateDeclarationAsync(context.Document, declaration, c)),
                diagnostic);
        }

        async Task<Document> makePrivateDeclarationAsync(Document document, FieldDeclarationSyntax declaration, CancellationToken c)
        {
            var accessToken = declaration.ChildTokens()
                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            var privateAccessToken = SyntaxFactory.Token(SyntaxKind.PrivateKeyword);

            var root = await document.GetSyntaxRootAsync(c);
            var newRoot = root.ReplaceToken(accessToken, privateAccessToken);

            return document.WithSyntaxRoot(newRoot);
        }
    }
}
اولین کاری که در یک code fixer باید مشخص شود، تعیین FixableDiagnosticIds آن است. یعنی کدام آنالایزرهای از پیش تعیین شده‌ای قرار است توسط این code fixer مدیریت شوند که در اینجا همان Id آنالایزر قسمت قبل را مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب ویژوال استودیو تشخیص می‌دهد که خطای گزارش شده‌ی توسط CodingStandardsAnalyzer قسمت قبل، توسط کدام code fixer موجود قابل رفع است.
کاری که در متد RegisterCodeFixesAsync انجام می‌شود، مشخص کردن اولین مکانی است که مشکلی در آن گزارش شده‌است. سپس به این مکان منوی Make Private با متد متناظر با آن معرفی می‌شود. در این متد، اولین توکن public، مشخص شده و سپس با یک توکن private جایگزین می‌شود. اکنون این syntax tree بازنویسی شده بازگشت داده می‌شود. با Syntax Factory در قسمت سوم آشنا شدیم.

خوب، تا اینجا یک analyzer و یک code fixer را تهیه کرده‌ایم. برای آزمایش آن دکمه‌ی F5 را فشار دهید تا وهله‌ای جدید از ویژوال استودیو که این آنالایزر جدید در آن نصب شده‌است، آغاز شود. البته باید دقت داشت که در اینجا باید پروژه‌ی CodingStandards.Vsix را به عنوان پروژه‌ی آغازین ویژوال استودیو معرفی کنید؛ چون پروژه‌ی class library آنالایزرها را نمی‌توان مستقیما اجرا کرد. همچنین یکبار کل solution را نیز build کنید.
پس از اینکه وهله‌ی جدید ویژوال استودیو شروع به کار کرد (بار اول اجرای آن کمی زمانبر است؛ زیرا باید تنظیمات وهله‌ی ویژه‌ی اجرای افزونه‌ها را از ابتدا اعمال کند)، همان پروژه‌ی Student ابتدای بحث را در آن باز کنید.


نتیجه‌ی اعمال این افزونه‌ی جدید را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. زیر سطرهای دارای فیلد عمومی، خط قرمز کشیده شده‌است (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error). همچنین حالت فعلی و حالت برطرف شده را نیز با رنگ‌های قرمز و سبز می‌توان مشاهده کرد. کلیک بر روی گزینه‌ی make private، سبب اصلاح خودکار آن سطر می‌گردد.


روش دوم آزمایش یک Roslyn Analyzer

همانطور که از انتهای بحث قسمت دوم به‌خاطر دارید، این آنالایزرها را می‌توان به کامپایلر نیز معرفی کرد. روش انجام اینکار در ویژوال استودیوی 2015 در تصویر ذیل نمایش داده شده‌است.


نود references را باز کرده و سپس بر روی گزینه‌ی analyzers کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Add analyzer را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی browse کلیک کنید. در اینجا می‌توان فایل اسمبلی موجود در پوشه‌ی CodingStandards\bin\Debug را به آن معرفی کرد.


بلافاصله پس از معرفی این اسمبلی، آنالایزر آن شناسایی شده و همچنین فعال می‌گردد.


در این حالت اگر برنامه را کامپایل کنیم، با خطاهای جدید فوق متوقف خواهیم شد و برنامه کامپایل نمی‌شود (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error).
مطالب
FluentValidation #2
کتابخانه FluentValidation به صورت پیش فرض دارای تعدادی Validatior می‌باشد که برای اکثر کارهای ابتدایی کافی می‌باشد.

 NotNull   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر Null نباشد 
 NotEmpty   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر Null یا رشته خالی نباشد (یا مقدار پیش فرض نباشد، مثلا 0 برای int) 
 NotEqual   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر برابر مقدار تعیین شده نباشد (یا برابر مقدار خاصیت دیگری نباشد) 
 Equal   اطمینان از اینکه خاصیت مور نظر برابر مقدار تعیین شده باشد (یا برابر مقدار خاصیت دیگری باشد) 
 Length   اطمینان از اینکه طول رشته‌ی خاصیت مورد نظر در محدوده خاصی باشد 
 LessThan   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر کوچکتر از مقدار تعیین شده باشد (یا کوچکتر از خاصیت دیگری) 
 LessThanOrEqual   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر کوچکتر یا مساوی مقدار تعیین شده باشد (یا کوچکتر مساوی مقدار خاصیت دیگری) 
 GreaterThan   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر بزرگتر از مقدار تعیین شده باشد (یا بزرگتر از مقدار خاصیت دیگری) 
 GreaterThanOrEqual   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر بزرگتر مساوی مقدار تعیین شده باشد (یا بزرگتر مساوی مقدار خاصیت دیگری) 
 Matches  اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر با عبارت باقائده (Regular Expression) تنظیم شده مطابقت داشته باشد 
 Must  اعتبارسنجی یک predicate با استفاده از Lambada Expressions. اگر عبارت Lambada مقدار true برگرداند اعتبارسنجی با موفقیت انجام شده و اگر false برگرداند، اعتبارسنجی با شکست مواجه شده است.
 Email   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر یک آدرس ایمیل معتبر باشد
 CreditCard   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر یک Credit Card باشد
همان طور که در جدول بالا ملاحظه می‌کنید بعضی از اعتبارسنجی‌ها را می‌توان با استفاده از مقدار خاصیت‌های دیگر انجام داد. برای درک این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:
RuleFor(customer => customer.Surname).NotEqual(customer => customer.Forename); 
در مثال بالا مقدار خاصیت Surname نباید برابر مقدار خاصیت Forename باشد. 
برای تعیین اینکه در هنگام اعتبارسنجی چه پیامی به کاربر نمایش داده شود نیز می‌توان از متد WithMessage استفاده کرد:
RuleFor(customer => customer.Surname).NotNull().WithMessage("Please ensure that you have entered your Surname");


اعتبارسنجی تنها در مواقع خاص


با استفاده از شرط‌های When و Unless می‌توان تعیین کرد که اعتبارسنجی فقط در مواقعی خاص انجام شود. به عنوان مثال در قطعه کد زیر با استفاده از متد When، تعیین می‌کنیم که اعتبارسنجی روی خاصیت CustomerDiscount تنها زمانی اتفاق بیفتد که خاصیت IsPreferredCustomer برابر true باشد.
RuleFor(customer => customer.CustomerDiscount).GreaterThan(0).When(customer => customer.IsPreferredCustomer);
متد Unless نیز برعکس متد When می‌باشد.
اگر نیاز به تعیین یک شرط یکسان برای چند خاصیت باشد، میتوان به جای تکرار شرط برای هرکدام از خاصیت‌ها به صورت زیر عمل کرد:
When(customer => customer.IsPreferred, () => {
   RuleFor(customer => customer.CustomerDiscount).GreaterThan(0);
   RuleFor(customer => customer.CreditCardNumber).NotNull();
});

تعیین نحوه برخورد با اعتبارسنجی‌های زنجیره ای


در قطعه کد زیر ملاحظه می‌کنید که از دو Validator برای یک خاصیت استفاده شده است. (NotNull و NotEqual)
RuleFor(x => x.Surname).NotNull().NotEqual("foo");
قطعه کد بالا بررسی می‌کند که مقدار خاصیت Surname، ابتدا برابر Null نباشد و پس از آن برابر رشته "Foo" نیز نباشد. در این حالت (حالت پیش فرض) اگر اعتبارسنجی اول (NotNull) با شکست مواجه شود، اعتبارسنجی دوم (NotEqual) نیز انجام خواهد شد. برای جلوگیری از این حالت می‌توان از CascadeMode به صورت زیر استفاده کرد:
RuleFor(x => x.Surname).Cascade(CascadeMode.StopOnFirstFailure).NotNull().NotEqual("foo");
اکنون اگر اعتبارسنجی NotNull با شکست مواجه شود، دیگر اعتبارسنجی دوم انجام نخواهد شد. این ویژگی در مواردی کاربرد دارد که یک زنجیره پیچیده از اعتبارسنجی‌ها داریم که شرط انجام هرکدام از آنها موفقیت در اعتبارسنجی‌های قبلی است.
اگر نیاز بود تا CascadeMode را برای تمام خاصیت‌های یک کلاس Validator تعیین کنیم می‌توان به صورت خلاصه از روش زیر استفاده کرد:
public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
  public PersonValidator() {
    // First set the cascade mode
    CascadeMode = CascadeMode.StopOnFirstFailure;
    
    // Rule definitions follow
    RuleFor(...) 
    RuleFor(...)
   }
}
سفارشی سازی اعتبارسنجی
برای ایجاد اعتبارسنجی سفارشی دو راه وجود دارد:
راه اول ایجاد یک کلاس که از PropertyValidator مشتق می‌شود. برای توضیح نحوه استفاده از این راه، تصور کنید که میخواهیم یک اعتبارسنج سفارشی درست کنیم تا چک کند که یک لیست حتماً کمتر از 10 آیتم داخل خود داشته باشد. در این صورت کدی که بایستی نوشته شود به صورت زیر خواهد بود:
using System.Collections.Generic;
using FluentValidation.Validators;

public class ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<T> : PropertyValidator {

public ListMustContainFewerThanTenItemsValidator() 
: base("Property {PropertyName} contains more than 10 items!") {

}

protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context) {
var list = context.PropertyValue as IList<T>;

if(list != null && list.Count >= 10) {
return false;
}

return true;
}
}
کلاسی که از PropertyValidator مشتق می‌شود بایستی متد IsValid آن را override کند. متد IsValid یک PropertyValidatorContext را به عنوان ورودی می‌گیرد و یک boolean را که مشخص کننده نتیجه اعتبارسنجی است، بر می‌گرداند. همان طور که در مثال بالا ملاحظه می‌کنید پیغام خطا نیز در constructor مشخص شده است.
برای استفاده از این Validator سفارشی نیز می‌توان از متد SetValidator به صورت زیر استفاده نمود:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
    public PersonValidator() {
       RuleFor(person => person.Pets).SetValidator(new ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<Pet>());
    }
}

راه دیگر استفاده از آن تعریف یک Extension Method می‌باشد که در این صورت می‌توان از آن به صورت زنجیره ای مانند دیگر Validator‌ها استفاده نمود:

public static class MyValidatorExtensions {
   public static IRuleBuilderOptions<T, IList<TElement>> MustContainFewerThanTenItems<T, TElement>(this IRuleBuilder<T, IList<TElement>> ruleBuilder) {
      return ruleBuilder.SetValidator(new ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<TElement>());
   }
}
اکنون برای استفاده از Extension Method می‌توان به راحتی مانند زیر عمل کرد:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
    public PersonValidator() {
       RuleFor(person => person.Pets).MustContainFewerThanTenItems();
    }
}

راه دوم استفاده از متد Custom می‌باشد. برای توضیح نحوه استفاه از این متد مثال قبل (چک کردن تعداد آیتم‌های لیست) را به صورت زیر بازنویسی می‌کنیم:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
   public PersonValidator() {
       Custom(person => { 
           return person.Pets.Count >= 10 
              ? new ValidationFailure("More than 10 pets is not allowed.")
              : null; 
       });
   }
}
توجه داشته باشید که متد Custom تنها برای اعتبارسنجی‌های خیلی پیچیده طراحی شده است و در اکثر مواقع می‌توان خیلی راحت‌تر و تمیز‌تر از PredicateValidator (Must) برای اعتبارسنجی سفارشی مان استفاده کرد، مانند مثال زیر:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
   public PersonValidator() {
      RuleFor(person => person.Pets).Must(HaveFewerThanTenPets).WithMessage("More than 9 pets is not allowed");
   }

   private bool HaveFewerThanTenPets(IList<Pet> pets) {
      return pets.Count < 10;
   }
}

پ.ن.
در این دو مقاله سعی شد تا ویژگی‌های FluentValidation به صورت انتزاعی توضیح داده شود. در قسمت بعد نحوه استفاده از این کتابخانه در یک برنامه ASP.NET MVC نشان داده خواهد شد.