مطالب
نمایش حداکثر اندازه مجاز فایل قابل آپلود به کاربر، در ASP.Net

گاهی از اوقات قبل از درگیر شدن با کاربران (!)، بهتر است حداکثر اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور را به آن‌ها نمایش داد. درغیراینصورت باید پاسخگوی این باشید که چرا فایل 100 مگابایتی که من ارسال کردم، ذخیره نشده و برنامه کار نمی‌کنه!
خطای دریافتی این خواهد بود: Maximum request length exceeded
در ASP.Net اگر هیچ تنظیم خاصی صورت نگرفته باشد، حداکثر اندازه فایل قابل ارسال به سرور، 4 مگابایت است. این مورد را در machine.config و یا در web.config می‌توان تغییر داد.
برای مثال، جهت بالا بردن اندازه فایل قابل ارسال به سرور در وب کانفیگ برنامه به 39 مگابایت، می‌توان سطر زیر را به قسمت system.web اضافه کرد.
<httpRuntime executionTimeout="1200" maxRequestLength="39936" />

البته در این حالت بهتر است executionTimeout را نیز تنظیم نمود (بر اساس ثانیه) تا یک فایل حجیم را بتوانند آپلود کنند و در این حین مشکل timeout رخ ندهد (در اینجا به 20 دقیقه تنظیم شده است).

اما یک نکته را هم باید درنظر داشت. اگر هاست مورد استفاده شما فایل machine.config را قفل کرده باشد (که از لحاظ امنیتی توصیه می‌شود)، سطر فوق در web.config هیچ تاثیری نخواهد داشت.

به همین منظور کلاس زیر را تهیه کرده‌ام که تمامی این موارد را لحاظ می‌کند.
ابتدا مقدار پیش فرض 4 مگابایت درنظر گرفته خواهد شد.
سپس سعی می‌شود که مقدار مجاز MaxRequestLength از فایل machine.config خوانده شود. همچنین وضعیت قفل بودن آن نیز دریافت می‌شود.
اگر این قسمت قابل خواندن بود و همچنین قفل نشده بود، مقدار تنظیم شده maxRequestLength در وب کانفیگ، دریافت و استفاده خواهد شد.
و در آخر، اندازه دریافتی، که بر اساس KB است به شکلی قابل خواندن بازگشت داده می‌شود.

using System;
using System.Configuration;
using System.Web.Configuration;

/// <summary>
/// کلاسی جهت نمایش اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور
/// </summary>
public class CMaxLimit
{
/// <summary>
/// اندازه مجاز فایل قابل ارسال به سرور
/// </summary>
/// <returns></returns>
public static string MaxFileUploadSizeLimit()
{
//مقدار پیش فرض
int resultKB = 4096;

//machine.config
Configuration mConfig =
WebConfigurationManager.OpenMachineConfiguration();
bool mConfigIsLocked = false;
HttpRuntimeSection section =
mConfig.GetSection("system.web/httpRuntime") as HttpRuntimeSection;
if (section != null)
{
resultKB = section.MaxRequestLength;
mConfigIsLocked = section.ElementInformation.IsLocked;
}

//web.config
if (!mConfigIsLocked)
{
HttpRuntimeSection httpRuntimeSection =
WebConfigurationManager.GetSection("system.web/httpRuntime") as HttpRuntimeSection;
if (httpRuntimeSection != null)
{
resultKB = httpRuntimeSection.MaxRequestLength;
}
}

return
SizeToString(resultKB * 1024);
}

/// <summary>
/// نمایش اندازه یک فایل به صورتی قابل درک
/// </summary>
/// <param name="len">اندازه فایل</param>
/// <returns></returns>
public static string SizeToString(long len)
{
int order = 0;
string[] sizes = new[] { "B", "KB", "MB", "GB" };
while (len >= 1024 && order + 1 < sizes.Length)
{
order++;
len = len / 1024;
}
return String.Format("{0:0.##} {1}", len, sizes[order]);
}
}

مطالب
نمایش خطاهای اعتبارسنجی سمت کاربر ASP.NET MVC به شکل Popover به کمک Twitter bootstrap
این مطلب در ادامه بحث «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشد. بنابراین تعاریف مدل و کنترلر آن، به همراه توضیحات ذکر شده در آن، در ادامه مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


اصول نمایش Popover در Twitter bootstrap

PopOverها نیز یکی دیگر از کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی مجموعه بوت استرپ هستند. بسیار شبیه به Tooltip بوده، اما ماندگارتر هستند. PopOverها با کلیک بر روی یک عنصر باز شده و تنها با کلیک مجدد بر روی آن المان، بسته می‌شوند (البته این موارد نیز قابل تنظیم هستند).
<a rel="popover" 
               data-content="محتوایی برای نمایش" 
               data-original-title="عنوان" href="#">اطلاعات</a>

    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("[rel='popover']").popover({ placement: 'left' })
                            .click(function (e) { e.preventDefault(); });
        });
   </script>
نحوه استفاده از آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در اینجا یک لینک با rel=popover تعریف شده است. از این rel، در یافتن کلیه المان‌هایی اینگونه، توسط jQuery استفاده خواهیم کرد. سپس مقدار ویژگی data-content، محتوای اطلاعاتی را که باید نمایش داده شود، مشخص می‌کند. همچنین برای مشخص ساختن عنوان آن می‌توان از ویژگی data-original-title استفاده کرد. نهایتا نیاز است افزونه popover بر روی المان‌هایی با rel=popover فراخوانی گردد. در روال رخدادگردان click آن، با استفاده از e.preventDefault، سبب خواهیم شد تا با کلیک بر روی لینک تعریف شده، صفحه مجددا بازیابی نشده و مکان اسکرول عمودی صفحه، تغییر نکند.


تبدیل خطاهای اعتبارسنجی ASP.NET MVC به PopOver

هدف ما در اینجا نهایتا رسیدن به شکل زیر می‌باشد:

همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار بجای نمایش خطاها در یک برچسب، مقابل کنترل متناظر، این خطا صرفا در حالت فوکوس کنترل، به شکل یک PopOver در کنار آن ظاهر شده است.


کدهای کامل View برنامه

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset class="form-horizontal">
        <legend>تعریف کاربر جدید</legend>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.Name, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.Name)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(model => model.LastName, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                @*@Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName, null, new { @class = "help-inline" })*@
            </div>
        </div>
        <div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">
                ارسال</button>
        </div>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $.validator.setDefaults({
            showErrors: function (errorMap, errorList) {
                this.defaultShowErrors();
                //اگر المانی معتبر است نیاز به نمایش پاپ اور ندارد
                $("." + this.settings.validClass).popover("destroy");
                //افزودن پاپ اورها
                for (var i = 0; i < errorList.length; i++) {
                    var error = errorList[i];
                    $(error.element).popover({ placement: 'left' })
                                    .attr("data-original-title", "خطای اعتبارسنجی")
                                    .attr("data-content", error.message);
                }
            },
            // همانند قبل برای رنگی کردن کل ردیف در صورت عدم اعتبار سنجی و برعکس
            highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                } else {
                    $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                }
                $(element).trigger('highlited');
            },
            unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                } else {
                    $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                }
                $(element).trigger('unhighlited');
            }
        });
        //برای حالت پست بک از سرور عمل می‌کند
        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        });
   </script>
}
کدهای مدل و کنترلر، همانند مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» می‌باشند و از تکرار مجدد آن‌ها در اینجا صرفنظر گردید.

توضیحات
- با توجه به اینکه دیگر نمی‌خواهیم خطاها به صورت برچسب در مقابل کنترل‌ها نمایش داده شوند، کلیه Html.ValidationMessageFor به صورت کامنت درآورده شده‌اند.
- تغییر دوم مطلب جاری، اضافه شدن متد showErrors به تنظیمات پیش فرض jQuery Validator است. در این متد، اگر المانی معتبر بود، Popover آن حذف می‌شود یا در سایر حالات، المان‌هایی که نیاز به اعتبارسنجی سمت کلاینت دارند، یافت شده و سپس ویژگی data-content با مقداری معادل خطای اعتبارسنجی متناظر، به این المان افزوده و سپس متد popover بوت استرپ بر روی آن فراخوانی می‌گردد.
به عبارتی زمانیکه یک input box در ASP.NET MVC به همراه مقادیر مرتبط با اعتبارسنجی آن رندر می‌شود، چنین شکلی را خواهد داشت:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید"
 id="Name" name="Name" type="text" value="" />
اما در اینجا به صورت پویا، data-original-title و data-content نیز به آن افزوده می‌گردند:
<input class="text-box single-line input-validation-error" data-val="true" data-val-required="لطفا نام را تکمیل کنید"
 id="Name" name="Name" type="text" value="" 
data-original-title="خطای اعتبارسنجی" title="" data-content="لطفا نام را تکمیل کنید">
این مقادیر توسط افزونه popover بوت استرپ شناسایی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
البته این موارد را در صورت نیاز به صورت دستی نیز می‌توان تعریف و اضافه کرد:
 @Html.TextBoxFor(x => x.Name, 
         new { data_content = "Name is required", 
               data_original_title = "Error", rel="popover" })
مطالب
یکپارچه سازی CKEditor با Lightbox
در یک پروژه من احتیاج داشتم تا عکس هایی که کاربر از طریق ckeditor آپلود می‌کنه ، به صورت خودکار با lightbox  یکپارچه شه و به صورت گالری عکس نمایش داده شود.
همان طور که می‌دونید مکانیزم عملکرد اکثر پلاگین‌های lightbox  به صورت زیر است:
<a href="orginal size of image directory"><img src="thumb(smaller size) image directory" /></a>

خب معلوم میشه که آدرس عکسی که به صورت کوچیک)اصطلاحا بند انگشتی) به نمایش در میاد باید داخل تگ img ، وآدرس عکس با سایز اصلی ، داخل تگ a قرار بگیره.

پس تقریبا معلوم شد که چه باید بکنیم.

ابتدا باید عکسی که آپلود شده را به صورت خودکار به اندازه کوچکتر تغییر ابعاد داده و سپس آدرس عکس تغییر ابعاد داده شده ، را به عنوان آدرس عکس آپلود شده به ckeditor باز گردانیم  که در شکل زیر آن را نشان داده ام:

ولی  ما فقط  آدرس  عکس تغییر ابعاد داده شده متعلق به تگ img  را ، به ckeditor  داده ایم و برای اینکه با lightbox  به خوبی کار کند، احتیاج داریم که آدرس عکس با سایز اصلی را داخل تگ  a  قرار دهیم، که در ckeditor می‌توانیم از قسمت پیوندها این کار را انجام دهیم، و همه‌ی این عملیات باید به صورت خودکار انجام شود.


خب تا اینجا خلاصه ای از آنچه باید انجام شود را گفتم.

در کل منطقی که باید پیاده شود بدین گونه است:

1-  پیاده سازی ckeditor
2-  فعال کردن قسمت آپلود عکس ckeditor
3-  آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک  کلاس WebImage
4-  برگرداندن آدرس عکس‌های آپلود شده به ckeditor و روش‌های پیاده سازی آن

نکات:
الف) من در اینجا از ASP.NET MVC استفاده می‌کنم .شما  نیز می‌توانید منطق پیاده سازی شده را به راحتی و با کمی تغییرات به پروژه خود اعمال کنید.
ب) کدهایی که من نوشتم 100% بهینه نیستند و کاملا هم بدون اشکال نیستند ولی  نیازهای شما را برآورده می‌کند.
ج)آدرس دادن فایل‌های من کاملا صحیح نیستند و بهتر است شما از T4MVC استفاده کنید.

مرحله اول: دانلود و پیاده سازی ckeditor در صفحه

ابتدا به سایت ckeditor.com مراجعه  و از قسمت دانلود، آن را دانلود کرده و سپس از حالت فشرده درآورده، در فولدری مثلا به نام Scripts در پروژه‌ی خود بریزید.
همان طور که می‌دانید ckeditor با یک textarea  یکپارچه میشود ، که من ساده‌ترین آن را برای شما شرح می‌دهم.
اول از همه شما باید یک فایل جاوا اسکریپت متعلق به ckeditor  را در صفحه ای که از آن می‌خواهید استفاده کنید به صفحه ضمیمه کنید. نام این فایل ckeditor.js هست که در فایل دانلودی در داخل پوشه‌ی ckeditor دیده میشود.
 
<script src="/Scripts/ckeditor/ckeditor.js" type="text/javascript"></script>
 نکته: بهتر است که این ارجاع را قبل از بسته شدن تگ body انجام دهید یعنی درست قبل از </body>.
خب فرض کنید که یک textarea به شکل زیر داریم. برای اینکه این textarea  با ckeditor  یکپارچه شود کافیست که class آن را بر روی ckeditor  قرار دهید.
<textarea id="content" name="content" class="ckeditor" ></textarea>
نکته: حتما برای textarea خود id را نیز تعیین کنید ، چون در غیر این صورت  ckeditor کار نخواهد کرد.

تا به اینجای کار توانستیم ckeditor را اجرا کنیم.
در مرحله بعد سراغ فعال سازی آپلود عکس در آن می‌رویم.

مرحله دوم: فعال سازی آپلود عکس در ckeditor

از شواهد این طور به نظر میاد که به صورت پیشفرض این امکان غیر فعال است و باید به صورت دستی آن را فعال کنیم.
 برای این کار کافیست که از مستندات ckeditor  کمک بگیریم.
خب یکی از راحت‌ترین این روش‌ها این است که قبل از بسته شدن تگ بادی فایل جاوا اسکریپت زیر را بنویسیم:
 
<script type="text/javascript">
        CKEDITOR.replace( 'content' , { filebrowserImageUploadUrl: '/Admin/UploadImage' } );
</script>
نکته اول: این خط کدی که نوشتیم مرحله اول را باطل می‌کنه یعنی احتیاج نبود که مرحله اول را طی کنیم و می‌توانستیم مستقیما از همین مرحله شروع کنیم.
توضیحات:
آرگومان اول CKEDITOR.replace که در اینجا content  است ، در واقع  id همان textarea ای هست که می‌خواهیم ckeditor  روی آن اعمال شود.
آرگومان دوم نام کنترلر و اکشن را برای آپلود فایل مشخص می‌کنه.(از منطق ASP.Net MVC استفاده کردم)
خب تا اینجا اگر تست بگیرید میبینید که قسمت زیر برایتان فعال شده.

مرحله سوم: آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک  کلاس WebImage

برای این که ببینم که این فرم آپلود ckeditor ، چه پارامترهایی را به اکشن متد من ارسال می‌کنه ، از فایرباگ کمک گرفتم:

همان طور که می‌یبینید به خوبی آدرس post  شدن اطلاعات به اکشن متدی که من برایش مشخص کردم را فهمیده.
اما سه پارامتر دیگر نیز به اکشن متد ما ارسال می‌کنه: CKEditor و CKeditorFuncNum و langCod
برای اینکه با این پارامتر‌های ارسالی بیشتر آشنا شوید ، توصیه می‌کنم این صفحه را ببینید.
آنچه که از این پارامتر‌ها برای ما مهم هست ، من در اکشن متد تعریفی خود لحاظ کرده ام.

خب همون طور که یپش از این گفته بودم ما نیاز داریم که عکس آپلود شده را به ابعاد کوچکتر تغییر اندازه داده  و اصطلاحا از آن به عنوان تصویر بند انگشتی استفاده کنیم. آدرس این عکس کوچک شده ، همانیست که در آدرس تگ img  قرار می‌گیره و در ابتدا به کاربر نمایش داده میشه.
برای انجام این عمل من کلاسی را برای کار کردن با عکس برایتان معرفی می‌کنم،  به نام WebImage  که  در داخل فضای نامی System.Web.Helpers  قرار گرفته است.
از طریق این کلاس می‌توان کلیه عملیات دریافت فایل آپلود شده،  ویرایش ، تغییر اندازه ، چرخاندن ، بریدن و حتی watermark کردن و در نهایت ذخیره عکس را به آسانی انجام داد.
من کدهای متد UploadImage را برایتان قرار می‌دهم که زیاد هم بهینه نیست و سپس برایتان توضیح میدهم.

public ActionResult UploadImage(string CKEditorFuncNum, string CKEditor, string langCode)
        {
            string message;  // message to display   when file upload successfully(optional)
            string thumbPath = "";  // the directory for thumb file that should resize
            var db = new MyDbContext();  // make new instance from my context
            // here logic to upload image
            // and get file path of the image
            var file = WebImage.GetImageFromRequest(); // get the uploaded file from request
            var ext = Path.GetExtension(file.FileName);  // get the path of file
            //get the file name without extension
            var fileName = Path.GetFileNameWithoutExtension(file.FileName);
            //add time to file name to avoid same name file overwrite, and then add extension to it
            fileName += DateTime.Now.ToFileTime() + ext;
            //choose the path for the original size of image
            var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Default"), fileName);
            file.Save(path);  //save the original size of the image
            db.Images.Add(new Image { RealName = file.FileName, FileName = fileName, UploadDate = DateTime.Now }); // save image info to db
            db.SaveChanges();  // submit changes to db
            string defaultPath = "/Content/UploadedImages/Default/" + fileName;  //path for original size of //images
            if (file.Width > 400)  // if width of image bigger than 400 px do resize
            {
                file.Resize(400, 400, true);  //resize the image , third argument is aspect ratio
                string thumbName = "Thumb-" + fileName;  // resized image name
                //path for resized image file
                string path2 = Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName);
                thumbPath = "/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName;
                //save resized image file
                file.Save(path2);
            }
            else
            {
                thumbPath = defaultPath;  // if the size not bigger than 400px the thumb, path = default path
            }
            // passing message success/failure
            message = "Image was saved correctly";
            // since it is an ajax request it requires this string
            //java script that return files path to ckeditor
            string output = @"<script>window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");window.parent.document.getElementById('cke_145_textInput').value='" + defaultPath + "';window.parent.document.getElementById('cke_125_textInput').value=0;</script>";
            return Content(output);
        }


توضیحات:
ابتدا یه رشته  به نام message  در نظر گرفتم ، برای هنگامی که آپلود شد، ckeditor به کاربر نشان بده.
سپس منطق من به این صورت بوده که مسیری برای ذخیره سازی فایل‌های تغییر اندازه داده شده ، و نیز مسیری برای فایل‌های با اندازه اصلی در نظر گرفتم.
همچنین من در اینجا من از بانک اطلاعاتی برای ذخیره سازی اطلاعاتی از عکس استفاده کردم،  که در اینجا بحث اصلی ما نیست.
سپس به کمک WebImage.GetImageFromRequest فایل آپلود شده را دریافت کردم.این متد به اندازه کافی باهوش هست که بفهمد ، چه فایلی آپلود شده.
سپس پسوند فایل را از نام فایل جدا کردم، و تاریخ کنونی را به شکل رشته در آورده  و به انتهای نام عکس اضافه کرده تا از تکراری نبودن نام عکس‌ها مطمئن باشم.
سپس پسوند فایل را نیز دوباره به نام فایل اضافه کردم و به کمک متد Save کلاس WebImage عکس را ذخیره کردم.
سپس چک کردم که اگر عرض عکس بیشتر از 400  پیکسل هست ، آن  را تغییر اندازه  بده و ذخیره کنه، و در غیر این صورت آدرس عکسی که قرار بود تغییر اندازه داده بشه با آدرس عکس اصلی یکی میشه.


قسمت مهم:
نکته مهم اینه که ما آدرسهای عکس‌های آپلود شده را چگونه به ckeditor  برگردانیم.
همان طوری که در قسمت آخر هم مشاهده می‌کنید ، ما سه  دستور جاوا اسکریپت به مرورگر برگردوندیمم:
اولیش:

window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");

در حقیقت ما در اینجا ما از api‌های ckeditor و همچنین پارامترهای ارسالی از طرف ckeditor  استفاده کردیم ، تا قسمت آدرس عکس را با آدرس عکس تغییر اندازه داده شده و کوچک شده پر می‌کنیم.
سوال؟
حالا چگونه قسمت پیوند را پر کنیم؟ این  را دیگر من پیدا نکردم ، تا دست به دامن دوست  و یا شایدم دشمن قدیمیمون جاوا اسکریپت شدم.
اول رفتم به کمک فایرباگ دیدم که id  فیلد پیوند‌ها چیه؟


همان طور که معلومه  id این فیلد cke_145_textInput  هست و به کمک یه خط js می‌توان این فیلد را با آدرس عکس آپلود شده با سایز اصلی پر کرد.
اولش من این را نوشتم:

document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;

اما بازم js  شروع کرد به بدقلق شدن. هرچی توی کنسول دیباگش کردم خطای null بودن را میداد. بعد از یه ساعت سرو کله زدن و تقریبا ناامید شدن ، چشمم به قسمت اول کد api خود ادیتور که اولش را با window.parent شروع کرده  افتاد ، و من هم کد خودم را به شکل زیر تغییر دادم:

window.parent.document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;

موفقیت در این قسمت از کد باعث شد که من دست به کد‌تر شوم و مشکل border عکس ها، که به صورت  دیفالت در IE  یا همون دشمن همیشگی وجود داره ، را حل کنم ومقدار border را به صورت پیش فرض صفر کنم. 

window.parent.document.getElementsById('cke_125_textInput').value=0;

خب همه‌ی این دردسر‌ها را ما تحمل کردیم تا به ساده‌ترین شکل ممکن هر عکسی را که آپلود شد ، برای مکانیزم lightbox  آماده کنیم و به راحتی یه گالری عکس خوب داشته باشیم.
خب حتما می‌پرسید که از چه پلاگینی برای ایجاد lightbox  استفاده کنیم:
من به شخصه پلاگین colorbox  را پیشنهاد می‌دم.
با انجام یک سرچ ساده سایتش را پیدا کنید و با مستندات و ویژگی‌های آن آشنا شوید.
یک پیشنهاد:
برای انجام سلکت زدن برای عناصری که باید پلاگین colorbox  روی آنها اعمال شوند من سلکت زدن به شیوه‌ی زیر را پیشنهاد می‌کنم:

$(".container [href$='.jpg']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });
$(".container [href$='.png']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });
$(".container [href$='.gif']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });

فرض کنید div ی که متن و عکس‌های ما را شامل میشه ، کلاسش container  باشه . با کمک [href$='.jpg']  می‌توان گفت هر لینکی که،  پسوند فایلی که به آن اشاره می‌کند، .jpg هست،  ویژگی colorbox  را به خود بگیرید.


یک پیشنهاد برای تشکیل گالری عکس:
همان طور که من در بالا اشاره کردم ، rel را بر روی  gal قرار دادم، تا هر تگی که ویژگی  rel را داشته باشد، تشکیل یک گروه برای گالری عکس را بدهد.
برای اینکه  بتوانیم این ویژگی را به عناصر مورد نظر خود اعمال کنیم ، بازم دست به دامان jQuery می‌شویم:

$(".container [href$='.jpg']").attr("rel", "gal");

خب مثل اینکه دیگر کار تمام شده و امیدوارم برای شما مفید بوده باشه.
موفق باشید... 

مطالب
کامپوننت‌های متداول طرحبندی صفحات در بوت استرپ 4
بوت استرپ، به همراه کامپوننت‌هایی برای پیاده سازی اعمال متداول طرحبندی صفحات است؛ مانند jumbotron ،media ،table و card.


کامپوننت jumbotron

از Jumbotron برای نمایش متنی مشخص در بالای یک صفحه، استفاده می‌شود. دو روش استفاده‌ی از آن در بوت استرپ 4 وجود دارند:
- داخل container:
    <div class="container">
        <header class="jumbotron mt-4">
            <div class="display-2 mb-4">Our Mission</div>
            <p class="lead">Wisdom Pet Medicine strives to blend the best in
                traditional and alternative medicine in the diagnosis and
                treatment of companion animals including dogs, cats, birds,
                reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom garnered in
                the centuries old tradition of veterinary medicine, to find the
                safest treatments and cures.</p>
        </header>
با این خروجی:


در اینجا با اعمال کلاس jumbotron، متن header، داخل یک قاب با گوشه‌های گرد قرار می‌گیرد و مشخص‌تر نمایش داده خواهد شد. همچنین با mt-4، فاصله‌ای را بین آن و بالای صفحه ایجاد کرده‌ایم.

- خارج از container:
    <header class="jumbotron jumbotron-fluid">
        <div class="container">
            <div class="display-2 mb-4">Our Mission</div>
            <p class="lead">Wisdom Pet Medicine strives to blend the best in
                traditional and alternative medicine in the diagnosis and
                treatment of companion animals including dogs, cats, birds,
                reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom garnered in
                the centuries old tradition of veterinary medicine, to find the
                safest treatments and cures.</p>
        </div>
    </header>
با این خروجی:


اگر می‌خواهیم این قاب، تمام عرض صفحه را پر کند و همچمنین لبه‌های گرد آن نیز حذف شوند، می‌توان از کلاس jumbotron-fluid استفاده کرد و آن‌را خارج از container قرار داد. سپس برای اینکه متن داخل آن با container زیر آن تراز شود، می‌توان یک container را در اینجا داخل jumbotron تعریف کرد.


کنترل ظاهر جداول، در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 به همراه تعدادی کلاس ویژه است که برای بهبود ظاهر المان استاندارد جدول، ارائه شده‌اند. آن‌ها را در طی مثال‌هایی بررسی خواهیم کرد.


برای رسیدن به چنین تصویری، تغییرات زیر را بر روی یک جدول استاندارد HTML اعمال کرده‌ایم:
<table class="table table-striped table-hover table-bordered table-responsive">
  <thead class="thead-light">
- کلاس table، کلاس پایه اعمال شیوه‌نامه‌های بوت استرپ 4 به المان جدول است که سبب خواهد شد آیتم‌های آن با فاصله‌ی بهتری نسبت به یکدیگر ظاهر شوند. با استفاده از کلاس table-dark می‌توان یک قالب مشکی را به جدول اعمال کرد.
- کلاس table-striped سبب می‌شود تا ردیف‌ها، یک در میان با رنگی متمایز نمایش داده شوند.
- با افزودن table-hover، رنگ ردیف‌های جدول با عبور اشاره‌گر ماوس از روی آن‌ها تغییر می‌کند.
- کلاس table-bordered کار نمایش قاب جدول را انجام می‌دهد.
- کلاس table-responsive سبب می‌شود تا در اندازه‌های کوچک صفحه، یک اسکرول بار افقی برای نمایش آیتم‌های جدول ظاهر شود و یا می‌توان از کلاس table-sm نیز استفاده کرد تا padding تعریف شده‌ی در جدول، کاهش یابند. این کلاس، قابلیت پذیرش break-pointها را نیز دارد؛ مانند table-responsive-md.
- کلاس‌های thead-light و یا thead-dark که بر روی تگ thead قرار می‌گیرند، رنگ پس زمینه‌ی هدر جدول را مشخص می‌کنند.
- برای تغییر رنگ پس زمینه و متن یک ردیف می‌توان از کلاس‌های bg-color و text-color استفاده کرد:
<tr class="bg-danger text-light">
- برای تغییر رنگ سلول‌های جدول از کلاس‌های table-color استفاده می‌کنیم:
<td class="table-success">$100.00 </td>
فرمول‌های رنگ‌های قابل اعمال به ردیف‌ها، سلول‌ها و متون جداول بوت استرپ 4 را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



کامپوننت جدید card در بوت استرپ 4

پنل‌های بوت استرپ 3 حذف و بجای آن کامپوننت جدیدی به نام card در نگارش 4 آن ارائه شده‌است که با افزودن کلاس آن به یک div، بلافاصله قابی با گوشه‌های گرد به آن اضافه می‌شود.


        <section class="card mb-5" id="drwinthrop">
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Winthrop Photo">
                <h2 class="card-title">Dr. Stanley Winthrop</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Behaviorist</h5>
                <p class="card-text">Dr. Winthrop is the guardian of Missy, a
                    three-year old Llaso mix, who he adopted at the shelter.
                    Dr. Winthrop is passionate about spay and neuter and pet
                    adoption, and works tireless hours outside the clinic,
                    performing free spay and neuter surgeries for the shelter.</p>
                <a class="card-link" href="#">About Me</a>
                <a class="card-link" href="#">My Pets</a>
                <a class="card-link" href="#">Client Slideshow</a>
            </div>
        </section>
- برای اینکه عناصر داخل card با فاصله‌ی مناسبی از لبه‌های آن قرار گیرند و همچنین شیوه‌نامه‌های قسمت‌های مختلف آن به درستی اعمال شوند، نیاز است محتوای section ای که با کلاس card مشخص شده (تعیین container)، داخل یک div با کلاس card-body قرار گیرد. در اینجا امکان تعریف card-header و card-footer نیز وجود دارد.
- سپس یک card می‌تواند دارای تصویری واکنشگرا باشد که عرض card را پوشش می‌دهد. این تصویر با کلاس card-img مشخص می‌شود.
در اینجا امکان تعریف card-img-top و card-img-bottom نیز وجود دارند. این موارد تصویر card را در بالا و یا پایین آن، بدون padding، نمایش می‌دهند. اگر می‌خواهید متنی را بر روی این تصویر نمایش دهید، از کلاس card-img-overlay استفاده کنید. در این حالت‌ها باید تصویر را خارج از card-body قرار دهید.
- عنوان و زیرعنوان یک card، توسط کلاس‌های card-title و card-subtitle تعیین می‌شوند.
- متن داخل آن‌را با کلاس card-text مشخص می‌کنیم.
- لینک‌های ذیل آن نیز توسط کلاس card-link در طی یک ردیف نمایش داده می‌شوند.

امکان تعیین رنگ پس زمینه، حاشیه و متن یک card نیز وجود دارند:
<section class="card mb-5 bg-primary text-light border-warning" id="drchase">
با این خروجی:


و فرمول کلی رنگ‌های آن نیز به صورت زیر می‌باشد:


می‌توان برای یک card، هدر و فوتر نیز تعریف کرد:
        <section class="card mb-5" id="drsanders">
            <div class="card-header">
                <h2 class="card-title">Dr. Kenneth Sanders</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Nutritionist</h5>
            </div>
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Sanders Photo">
                <p class="card-text">Leroy walked into Dr. Sanders front door
                    when she was moving into a new house. After searching for
                    weeks for Leroy's guardians, she decided to make Leroy a
                    part of her pet family, and now has three cats.</p>
            </div>
            <div class="card-footer">
                <a class="card-link" href="#">About Me</a>
                <a class="card-link" href="#">My Pets</a>
                <a class="card-link" href="#">Client Slideshow</a>
            </div>
        </section>
در اینجا همان card قبلی را مشاهده می‌کنید که عناوین آن به card-header و لینک‌های ذیل آن به card-footer منتقل شده‌اند:


برای تعریف یک list-group در داخل یک card، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
        <section class="card mb-5" id="drwong">
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Wong Photo">
                <h2 class="card-title">Dr. Olivia Wong</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Preventive Care</h5>
                <p class="card-text">Dr. Wong is a cancer survivor who was
                    fortunate enough to get to spend time with a therapy dog
                    during her recovery. She became passionate about therapy
                    animals, and has started her own foundation to train and
                    provide education to patients in recovery. Now she gets her
                    own dose of daily therapy from her husky, Lilla.</p>
            </div>
            <div class="list-group list-group-flush">
                <a class="list-group-item" href="#">About Me</a>
                <a class="list-group-item" href="#">My Pets</a>
                <a class="list-group-item" href="#">
                    Client Slideshow
                </a>
            </div>
        </section>
ابتدا list-group را به خارج از card-body منتقل می‌کنیم. سپس برای حذف حاشیه‌ی آن و همچنین گوشه‌های گرد آن، جهت یکی شدن با قاب card، کلاس list-group-flush را به آن اضافه می‌کنیم:



تعیین نحوه‌ی چیدمان cards در بوت استرپ 4

اگر چندین card در یک صفحه تعریف شده‌اند، برای تعیین نحوه‌ی قرارگیری آن‌ها در کنار یکدیگر می‌توان یا از سیستم طرحبندی متداول بوت استرپ استفاده کرده و یا امکان تعریف گروهی از آن‌ها نیز وجود دارد. برای اینکار کافی است یک div با کلاس card-group را تعریف و سپس تمام cards را داخل آن قرار دهیم:
    <div class="container">
        <div class="card-group">
که سبب خواهد شد تمام cards در کنار یکدیگر بدون فاصله‌ای نمایش داده شوند. اگر بجای آن از کلاس card-deck استفاده شود، فاصله‌ای بین cards قرار می‌گیرد.


اگر از کلاس card-columns استفاده کنیم، تمام cards را به صورت خودکار در ستون‌ها و ردیف‌ها، قرار می‌دهد که بعضی از آن‌ها بلندتر و بعضی دیگر کوتاه‌تر هستند (نوعی نمایش کاشی‌کاری شده‌است):


ولی در کل اگر نیاز به کنترل بیشتری دارید، از همان روش متداول تعریف ردیف‌ها و ستون‌های سیستم طرحبندی بوت استرپ استفاده کنید.


المان media در بوت استرپ 4

برای نمایش متداول متن و تصویر که قرار است تصویر، در یک ستون و متن، در ستونی دیگر باشد، بوت استرپ 4 به همراه کلاس media است که بر اساس Flexbox بازنویسی شده‌است.
<body>
    <div class="container">
        <section class="media mb-5" id="drwinthrop">
            <img class="d-flex align-self-center img-fluid rounded mr-3" style="width:30%"
                src="images/testimonial-mcphersons.jpg" alt="Doctor Winthrop Photo">
            <div class="media-body">
                <h2>Dr. Stanley Winthrop</h2>
                <h5>Behaviorist</h5>
                <p>Dr. Winthrop is the guardian of Missy,
                    a three-year old Llaso mix, who he adopted at the
                    shelter. Dr. Winthrop is passionate about spay and neuter
                    and pet adoption, and works tireless hours outside the
                    clinic, performing free spay and neuter surgeries for the
                    shelter.</p>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی:


ابتدا توسط کلاس media یک container را تعریف می‌کنیم. سپس تصویر، یک ستون و media-body ستون دیگر را تشکیل می‌دهد.
با استفاده از d-flex، المان تصویر را به یک Flexbox container تبدیل کرده و با استفاده از کلاس align-self-center، آن‌را در میانه‌ی ستون قرار می‌دهیم. همچنین در اینجا توسط mr-3، فاصله‌ی آن‌را با متن ستون کناری تنظیم کرده‌ایم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_09.zip
مطالب
آشنایی با جنریک‌ها #3
متدهای جنریک
متدهای جنریک، دارای پارامترهایی از نوع جنریک هستند و بوسیله‌ی آنها می‌توانیم نوع‌های (type) متفاوتی را به متد ارسال نمائیم. در واقع از متد، یک نمونه پیاده سازی کرده‌ایم، در حالیکه این متد را برای انواع دیگر هم می‌توانیم فراخوانی کنیم.

تعریف ساده دیگر
جنریک متدها اجازه می‌دهند متدهایی با نوع هایی که در زمان فراخوانی مشخص کرده ایم، داشته باشیم. 

نحوه تعریف یک متد جنریک بشکل زیر است:
return-type method-name<type-parameters>(parameters)
قسمت مهم syntax بالا، type-parameters  است. در آن قسمت می‌توانید یک یا چند نوع که بوسیله کاما از هم جدا می‌شوند را تعریف کنید. این typeها در return-value و نوع برخی یا همه پارامترهای ورودی جنریک متد، قابل استفاده هستند. به کد زیر توجه کنید:
public T1 PrintValue<T1, T2>(T1 param1, T2 param2)
{
    Console.WriteLine("values are: parameter 1 = " + param1 + " and parameter 2 = " + param2);

    return param1;
}
در کد بالا، دو پارامتر ورودی بترتیب از نوع T1 و T2 و پارامتر خروجی (return-type) از نوع T1 تعریف کرده‌ایم.

اعمال محدودیت بر روی جنریک متدها
در زمان تعریف یک جنریک کلاس یا جنریک متد، امکان اعمال محدودیت بر روی typeهایی را که قرار است به آن‌ها ارسال شود، داریم. یعنی می‌توانیم تعیین کنیم جنریک متد چه typeهایی را در زمان ایجاد یک وهله‌ی از آن بپذیرد یا نپذیرد. اگر نوعی که به جنریک متد ارسال می‌کنیم جزء محدودیت‌های جنریک باشد با خطای کامپایلر روبرو خواهیم شد. این محدودیت‌ها با کلمه کلیدی where اعمال می‌شوند.
public void MyMethod< T >()
       where T : struct
{
  ...
}

محدودیت‌های قابل اعمال بر روی جنریک ها
  • struct: نوع آرگومان ارسالی باید value-type باشد؛ بجز مقادیر غیر NULL.
class C<T> where T : struct {} // value type
  • class: نوع آرگومان ارسالی باید reference-type (کلاس، اینترفیس، عامل، آرایه) باشد.
class D<T> where T : class {} // reference type
  • ()new: آرگومان ارسالی باید یک سازنده عمومی بدون پارامتر باشد. وقتی این محدوده کننده را با سایر محدود کننده‌ها به صورت همزمان استفاده می‌کنید، این محدوده کننده باید در آخر ذکر شود.
class H<T> where T : new() {} // no parameter constructor
public void MyMethod< T >()
       where T : IComparable, MyBaseClass, new ()
{
  ...
}
  • <base class name>: نوع آرگومان ارسالی باید از کلاس ذکر شده یا کلاس مشتق شده آن باشد.
class B {}
class E<T> where T : B {} // be/derive from base class
  • <interface name>: نوع آرگومان ارسالی باید اینترفیس ذکر شده یا پیاده ساز آن اینترفیس باشد.
interface I {}
class G<T> where T : I {} // be/implement interface
  • U: نوع آرگومان ارسالی باید از نوع یا مشتق شده U باشد.
class F<T, U> where T : U {} // be/derive from U
توجه: در مثال‌های بالا، محدوده کننده‌ها را برای جنریک کلاس‌ها اعمال کردیم که روش تعریف این محدودیت‌ها برای جنریک متدها هم یکسان است.

اعمال چندین محدودیت همزمان
برای اعمال چندین محدودیت همزمان بر روی یک آرگومان فقط کافی است محدودیت‌ها را پشت سرهم نوشته و آنها را بوسیله کاما از یکدیگر جدا نمایید.
interface I {}
class J<T>
  where T : class, I
در کلاس J بالا، برای آرگومان محدودیت class و اینترفیس I را اعمال کرده‌ایم.
این روش قابل تعمیم است:
interface I {}
class J<T, U>
  where T : class, I
  where U : I, new() {}
در کلاس J، آرگومان T با محدودیت‌های class و اینترفیس I و آرگومان U با محدودیت اینترفیس I و ()new تعریف شده است و البته تعداد آرگومان‌ها قابل گسترش است.
حال سوال این است: چرا از محدود کننده‌ها استفاده می‌کنیم؟
کد زیر را در نظر بگیرید:
//this method returns if both the parameters are equal 
public static bool Equals< T > (T t1, Tt2) 
{ 
  return (t1 == t2); 
}
متد بالا برای مقایسه دو نوع یکسان استفاده می‌شود. در مثال بالا در صورتیکه دو مقدار از نوع int با هم مقایسه نماییم جنریک متد بدرستی کار خواهد کرد ولی اگر بخواهیم دو مقدار از نوع string را مقایسه کنیم با خطای کامپایلر مواجه خواهیم شد. عمل مقایسه دو مقدار از نوع string که مقادیر در heap نگهداری می‌شوند بسادگی مقایسه دو مقدار int نیست. چون همانطور که می‌دانید int یک value-type و string یک reference-type است و برای مقایسه دو reference-type با استفاده از عملگر ==  تمهیداتی باید در نظر گرفته شود.
برای حل مشکل بالا 2 راه حل وجود دارد:
  1. Runtime casting
  2. استفاده از محدود کننده‌ها
casting در زمان اجرا، بعضی اوقات شاید مناسب باشد. در این مورد، CLR نوع‌ها را در زمان اجرا بدلیل کارکرد صحیح بصورت اتوماتیک cast خواهد کرد اما مطمئناً این روش همیشه مناسب نیست مخصوصاً زمانی که نوع‌های مورد استفاده در حال تحریف رفتار طبیعی عملگرها باشند (مانند آخرین نمونه بالا).
مطالب
آموزش فایرباگ - #3 - JavaScript Development
توابع توسعه جاوا اسکریپت در فایرباگ به دو بخش تقسیم می‌شوند :
  • توابع خط فرمان - Command Line API
  • توابع کنسول - Console API
توابع خط فرمان توابعی هستند که فقط در خط فرمان قابل استفاده هستند و توابع کنسول هم توابعی هستند که خارج از محیط خط فرمان ( ، در بین کدهای جاوا اسکریپت برنامه ) هم قابل استفاده هستند .
در این قسمت توابع خط فرمان را بررسی خواهیم کرد و در قسمت بعدی با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

توابع خط فرمان - Command Line API :

این توابع حدود 14 تا هستند که بوسیله آنها می‌توانیم در حین اجرای برنامه تست‌های مختلفی انجام داده یا اطلاعاتی از قسمت‌های مختلف بدست آوریم .
توجه : برای همراه شدن با تست‌های انجام شده در این مقاله می‌توانید کد صفحه‌ی زیر را ذخیره کنید و برای اجرای کدها ، آن‌ها را در قسمت خط فرمان ( در تب کنسول ) قرار بدهید و دکمه‌ی Run ( یا Ctrl + Enter ) را بزنید .
<div id="first" class="content">Content1 with css class and id</div>
<div class="content">
    Content2 with css class
    <a class="links" href="#">Link1</a>
    <a href="#">Link2</a>
</div>
<div>
    Content3 without css class and id
</div>
<input type="button" onclick="myFunc()" value="Run myFunc" />
<input type="text" id="myInput" />

<script type="text/javascript">
    function myFunc() {
        loop(1000);
        loop(50000);
    }
    function loop(number) {
        for (var i = 0; i < number; i++) { }
    }
</script>
قبل از توضیح این توابع ، یک مثال ساده می‌زنیم :
فرض کنید می‌خواهید همه‌ی المنت هایی که با یک selector مطابقت دارند را مشاهده کنید . ( آرایه ای از المنت‌ها دریافت کنید )
$$("div.content");
نتیجه :

می خواهید یکی از توابع جاوا اسکریپت برنامه را اجرا و آن را از لحاظ سرعت ، تعداد فراخوانی شدن و ... بررسی کنید .
profile("myFunc Testing");
myFunc();
profileEnd();
نتیجه :

اکنون با همه‌ی توابع خط فرمان آشنا می‌شویم :

  • $(id)

    معادل دستور document.getElementById است که یک المنت با id داده شده بر می‌گرداند .
    $("first");
    نتیجه :

  • $$(selector)


    آرایه ای از المنت‌های مطابق با selector داده شده بر می‌گرداند .
    $$("div.content")
    نتیجه :

    به تفاوت دو دستور توجه کنید . خروجی دستور اول ، یک المنت است و خروجی دستور دوم یک آرایه از المنت که بین [ و ] قرار گرفته اند .

    برای آشنایی بیشتر با CSS Seletor‌ها به این لینک مراجعه کنید : http://www.w3.org/TR/css3-selectors

  • $x(xPathExpression)

    آرایه ای از المنت هایی را بر می‌گرداند که با xPath داده شده مطابقت داشته باشند .
    var objects = $x("html/body/div[2]/a")
    
    for(var i = 0; i < objects.length; i++) {
       console.log(objects[i]);
    }
    نتیجه :

    برای آشنایی بیشتر با عبارات xPath به این لینک مراجعه کنید : http://www.w3schools.com/xpath

  • dir(object)

    تمام خصوصیات شیء ارسال شده را لیست می‌کند .
    var objects = $x("html/body/div[2]/a")
    
    dir(objects);
    نتیجه :

  • dirxml(node)

    سورس یک المنت را بصورت درختواره ( tree ) پرینت می‌کند . همچنین با کلیک بروی هر node ، فایرباگ آن node را در تب html نمایش می‌دهد .
    var node = $("first");
    dirxml(node);
    نتیجه :

    توجه کنید که این دستور فقط یک node دریافت می‌کند . برای همین اگر از دستور $$("#first") استفاده می‌کنید ، چون این دستور یک آرایه بر می‌گرداند ، باید اولین عضو آرایه را دریافت و ارسال کنید .
    یعنی :
    var node = $$("#first")[0];
    dirxml(node);
  • clear()

    این دستور محیط console را خالی می‌کند . عملکرد این دستور معادل کلیک دکمه‌ی Clear ( در بالا - چپ تب کنسول ) است .

  • inspect(object[,tabName])

    توسط این دستور می‌توانید یک شیء را در مناسب‌ترین تب فایرباگ یا یکی از تب‌های مورد نظر خود ، Inspect کنید .
    var node = $("first");
    
    inspect(node); // inspect in html tab
    inspect(node,'dom'); // inspect in dom tab
  • keys(object)

    آرایه ای از "نام" تمام خصوصیات شیء ارسال شده بر می‌گرداند .
    var obj = $("first");
    keys(obj)
  • values(object)

    آرایه ای از "مقدار" تمام خصوصیات شیء ارسال شده بر می‌گرداند .
    var obj = $("first");
    values(obj)
  • debug(fn) and undebug(fn)

    این متدها یک BreakPoint در ابتدای تابع مشخص شده اضافه/حذف می‌کنند . ( در تب Script ) . به همین ترتیب هنگامی که تابع مورد نظر فراخوانی شود ، در نقطه ای که BreakPoint قرار داده شده توقف خواهد کرد .
    البته می‌شود BreakPoint را دستی هم قرار داد . در اصل این تابع ، این عملیات را ساده‌تر می‌کند .
    debug(myFunc);
    myFunc();
    undebug(myFunc);
  • monitor(fn) and unmonitor(fn)

    این متدها برای فعال/غیرفعال کردن Logging فراخوانی‌های یک تابع استفاده می‌شوند .
    در حالت عادی برای پی بردن به اینکه یک تابع اجرا می‌شود یا نه ، در تابع مورد نظر یک alert قرار می‌دهیم و تست می‌کنیم . که این روش در برنامه برنامه‌های بزرگ صحیح نیست . زیرا در این حالت باید بین حجم زیادی کد به دنبال تابع مورد نظر بگردیم  و سپس alert را قرار بدهیم و بعد اطمینان از صحت عملکرد تابع مجدد آن را حذف کرد ، که با اتلاف زمان و به خطر انداختن کدها همراه است .
    اما با استفاده از این متدها ، تنها نیاز به داشتن اسم تابع داریم ( و نه مکان تابع در کدهای برنامه ) .
    تست monitor :
    monitor(myFunc);
    // now click on "Run myFunc" button
    تست unmonitor :
    unmonitor(myFunc);
    // now click on "Run myFunc" button
  • monitorEvents(object[, types]) and unmonitorEvents(object[, types])

    این متدها عملیات Event Logging برای یک شیء را فعال/غیرفعال می‌کنند . در کنار شیء مورد نظر ، می‌توان نوع رویداد را هم به متد ارسال کرد . در این صورت عملیات Logging فقط برای همان گروه رویداد/رویداد ، فعال/غیرفعال می‌شود .
    منظور از گروه رویداد ، مجموعه رویداد‌های یک شیء است . مثلا mousemove , moseover , mousedown , ... در گروه mouse قرار می‌گیرند . یعنی می‌توانید با ارسال کلمه‌ی mouse فقط رویدادهای mouse را تحت نظر بگیرید یا اینکه فقط یک رویداد را مشخص کنید ، مثل mousedown .
    راه ساده‌تر فعال کردن Event Logging ، رفتن به تب Html ، راست کلیک کردن بروی المنت مورد نظر و فعال کردن گزینه‌ی Log Events می‌باشد .
    var obj = $("myInput");
    monitorEvents(obj,'keypress');

    نتیجه پس از فشردن چند دکمه‌ی کیبورد در myInput :

    توضیحات بیشتر : http://getfirebug.com/wiki/index.php/MonitorEvents

  • profile([title]) and profileEnd()

    این متدها ، JavaScript Profiler را فعال/غیرفعال می‌کنند . هنگام فعال کردن می‌توانید یک عنوان هم برای پروفایل مشخص کنید . در قسمت قبلی مقاله در مورد این قابلیت توضیحاتی ارائه شد .
    سه را برای اجرای Profiler وجود دارد :
    1 - کلیک بروی دکمه‌ی Profiler در بالای تب کنسول .
    2 - استفاده از کد console.profile("ProfileTitle") در کدهای جاوا اسکریپت .
    3 - استفاده از متد profile("Profile Title") در خط فرمان .

    profile("myFunc Testing");
    myFunc();
    profileEnd();
    نتیجه :



    ستون‌های Profiler :

    Function : نام تابع اجرا شده .
    Calls : تعداد دفعات فراخوانی تابع .
    Percent : زمان اجرای تابع در زمان کل ، به درصد .
    Own Time : زمان اجرای تابع به تنهایی . برای مثال در کد ما ، زمان اجرای تابع myFunc به تنهایی تقریبا صفر است زیرا عمیاتی در خود انجام نمی‌دهد و زمان صرف شده در این تابع ، برای اجرای 2 با تابع loop است . این زمان ( Own Time ) زمان اجرای تابع ، منهای زمان صرف شده برای فراخوانی توابع دیگر است .
    Time : زمان اجرای تابع از نقطه‌ی آغاز تا پایان . مجموع زمان اجرای خود تابع به همراه زمان اجرای توابع فراخوانی شده . در کد ما ، این زمان ، مجموع زمان اجرای خود تابع به همراه دو بار فراخوانی تابع loop است .
    Avg : میانگین زمان اجرای هربار تابع . فرمول : Avg = Time / Calls
    Min & Max : حداقل و حداکثر زمان اجرای تابع .
    File : نام فایل و شماره خطی که تابع در آن قرار دارد .

در قسمت بعد با توابع کنسول آشنا خواهیم شد .

منابع :
Packtpub.Firebug.1.5.Editing.Debugging.and.Monitoring.Web.Pages.Apr.2010
مطالب
مدیریت Join در NHibernate 3.0

مباحث eager fetching/loading (واکشی حریصانه) و lazy loading/fetching (واکشی در صورت نیاز، با تاخیر، تنبل) جزو نکات کلیدی کار با ORM های پیشرفته بوده و در صورت عدم اطلاع از آن‌ها و یا استفاده‌ی ناصحیح از هر کدام، باید منتظر از کار افتادن زود هنگام سیستم در زیر بار چند کاربر همزمان بود. به همین جهت تصور اینکه "با استفاده از ORMs دیگر از فراگیری SQL راحت شدیم!" یا اینکه "به من چه که پشت صحنه چه اتفاقی می‌افته!" بسی مهلک و نادرست است!
در ادامه به تفصیل به این موضوع پرداخته خواهد شد.

ابزار مورد نیاز

در این مطلب از برنامه‌ی NHProf استفاده خواهد شد.
اگر مطالب NHibernate این سایت را دنبال کرده باشید، در مورد لاگ کردن SQL تولیدی به اندازه‌ی کافی توضیح داده شده یا حتی یک ماژول جمع و جور هم برای مصارف دم دستی نوشته شده است. این موارد شاید این ایده را به همراه داشته باشند که چقدر خوب می‌شد یک برنامه‌ی جامع‌تر برای این نوع بررسی‌ها تهیه می‌شد. حداقل SQL نهایی فرمت می‌شد (یعنی برنامه باید مجهز به یک SQL Parser تمام عیار باشد که کار چند ماهی هست ...؛ با توجه به اینکه مثلا NHibernate از افزونه‌های SQL ویژه بانک‌های اطلاعاتی مختلف هم پشتیبانی می‌کند، مثلا T-SQL مایکروسافت با یک سری ریزه کاری‌های منحصر به MySQL متفاوت است)، یا پس از فرمت شدن، syntax highlighting به آن اضافه می‌شد، در ادامه مشخص می‌کرد کدام کوئری‌ها سنگین‌تر هستند، کدامیک نشانه‌ی عدم استفاده‌ی صحیح از ORM مورد استفاده است، چه مشکلی دارد و از این موارد.
خوشبختانه این ایده‌ها یا آرزوها با برنامه‌ی NHProf محقق شده است. این برنامه برای استفاده‌ی یک ماه اول آن رایگان است (آدرس ایمیل خود را وارد کنید تا یک فایل مجوز رایگان یک ماهه برای شما ارسال گردد) و پس از یک ماه، باید حداقل 300 دلار هزینه کنید.


واکشی حریصانه و غیرحریصانه چیست؟

رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).


چگونه واکشی حریصانه و غیرحریصانه را در NHibernate 3.0 تنظیم کنیم؟

در NHibernate اگر تنظیم خاصی را تدارک ندیده و خواص جداول خود را به صورت virtual معرفی کرده باشید، تنظیم پیش فرض دریافت اطلاعات همان lazy loading است. به مثالی در این زمینه توجه بفرمائید:

مدل برنامه:
مدل برنامه همان مثال کلاسیک مشتری و سفارشات او می‌باشد. هر مشتری چندین سفارش می‌تواند داشته باشد. هر سفارش به یک مشتری وابسته است. هر سفارش نیز از چندین قلم جنس تشکیل شده است. در این خرید، هر جنس نیز به یک سفارش وابسته است.


using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Customer
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Order> Orders { get; set; }
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Order
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual DateTime OrderDate { set; get; }
public virtual Customer Customer { get; set; }
public virtual IList<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class OrderItem
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual Product Product { get; set; }
public virtual int Quntity { get; set; }
public virtual Order Order { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Product
{
public virtual int Id { set; get; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual decimal UnitPrice { get; set; }
}
}

که جداول متناظر با آن به صورت زیر خواهند بود:
    create table Customers (
CustomerId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (CustomerId)
)

create table Orders (
OrderId INT IDENTITY NOT NULL,
OrderDate DATETIME null,
CustomerId INT null,
primary key (OrderId)
)

create table OrderItems (
OrderItemId INT IDENTITY NOT NULL,
Quntity INT null,
ProductId INT null,
OrderId INT null,
primary key (OrderItemId)
)

create table Products (
ProductId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
UnitPrice NUMERIC(19,5) null,
primary key (ProductId)
)

alter table Orders
add constraint fk_Customer_Order
foreign key (CustomerId)
references Customers

alter table OrderItems
add constraint fk_Product_OrderItem
foreign key (ProductId)
references Products

alter table OrderItems
add constraint fk_Order_OrderItem
foreign key (OrderId)
references Orders

همچنین یک سری اطلاعات آزمایشی زیر را هم در نظر بگیرید: (بانک اطلاعاتی انتخاب شده SQL CE است)

SET IDENTITY_INSERT [Customers] ON;
GO
INSERT INTO [Customers] ([CustomerId],[Name]) VALUES (1,N'Customer1');
GO
SET IDENTITY_INSERT [Customers] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] ON;
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (1,N'Product1',1000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (2,N'Product2',2000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (3,N'Product3',3000.00000);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] ON;
GO
INSERT INTO [Orders] ([OrderId],[OrderDate],[CustomerId]) VALUES (1,{ts '2011-01-07 11:25:20.000'},1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] ON;
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (1,10,1,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (2,5,2,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (3,20,3,1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] OFF;
GO

دریافت اطلاعات :
می‌خواهیم نام کلیه محصولات خریداری شده توسط مشتری‌ها را به همراه نام مشتری و زمان خرید مربوطه، نمایش دهیم (دریافت اطلاعات از 4 جدول بدون join نویسی):

var list = session.QueryOver<Customer>().List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

خروجی به صورت زیر خواهد بود:
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product1
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product2
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product3
اما بهتر است نگاهی هم به پشت صحنه عملیات داشته باشیم:



همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا اطلاعات از 4 جدول مختلف دریافت می‌شوند اما ما Join ایی را ننوشته‌ایم. ORM هرجایی که به اطلاعات فیلدهای جداول دیگر نیاز داشته، به صورت مستقیم به آن جدول مراجعه کرده و یک کوئری، حاصل این عملیات خواهد بود (مطابق تصویر جمعا 6 کوئری در پشت صحنه برای نمایش سه سطر خروجی فوق اجرا شده است).
این حالت فقط و فقط با تعداد رکورد کم بهینه است (و به همین دلیل هم تدارک دیده شده است). بنابراین اگر برای مثال قصد نمایش اطلاعات حاصل از 4 جدول فوق را در یک گرید داشته باشیم، بسته به تعداد رکوردها و تعداد کاربران همزمان برنامه (خصوصا در برنامه‌های تحت وب)، بانک اطلاعاتی باید بتواند هزاران هزار کوئری رسیده حاصل از lazy loading را پردازش کند و این یعنی مصرف بیش از حد منابع (IO بالا، مصرف حافظه بالا) به همراه بالا رفتن CPU usage و از کار افتادن زود هنگام سیستم.
کسانی که پیش از این با SQL نویسی خو گرفته‌اند احتمالا الان منابع موجود را در مورد نحوه‌ی نوشتن Join در NHibernate زیر و رو خواهند کرد؛ زیرا پیش از این آموخته‌اند که برای دریافت اطلاعات از دو یا چند جدول مرتبط باید Join نوشت. اما همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر با جزئیات کار با NHibernate آشنا شویم، نیازی به Join نویسی نخواهیم داشت. اینکار را خود ORM در پشت صحنه باید و می‌تواند مدیریت کند. اما چگونه؟
در NHibernate 3.0 با معرفی QueryOver که جایگزینی از نوع strongly typed همان ICriteria API قدیمی است، یا با معرفی Query که همان LINQ to NHibernate می‌باشد، متدی به نام Fetch نیز تدارک دیده شده است که استراتژی‌های lazy loading و eager loading را به سادگی توسط آن می‌توان مشخص نمود.

مثال: دریافت اطلاعات با استفاده از QueryOver

var list = session
.QueryOver<Customer>()
.Fetch(c => c.Orders).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems.First().Product).Eager
.List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

پشت صحنه:



اینبار فقط یک کوئری حاصل عملیات بوده و join ها به صورت خودکار با توجه به متدهای Fetch ذکر شده که حالت eager loading آن‌ها صریحا مشخص شده است، تشکیل شده‌اند (6 بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی به یکبار تقلیل یافت).

نکته 1: نتایج تکراری
اگر حاصل join آخر را نمایش دهیم، نتایجی تکراری خواهیم داشت که مربوط است به مقدار دهی customer با سه وهله از شیء مربوطه تا بتواند واکشی حریصانه‌ی مجموعه اشیاء فرزند آن‌را نیز پوشش دهد. برای رفع این مشکل یک سطر TransformUsing باید اضافه شود:
...
.TransformUsing(NHibernate.Transform.Transformers.DistinctRootEntity)
.List();


دریافت اطلاعات با استفاده از LINQ to NHibernate3.0
برای اینکه بتوان متدهای Fetch ذکر شده را به LINQ to NHibernate 3.0 اعمال نمود، ذکر فضای نام NHibernate.Linq ضروری است. پس از آن خواهیم داشت:
var list = session
.Query()
.FetchMany(c => c.Orders)
.ThenFetchMany(o => o.OrderItems)
.ThenFetch(p => p.Product)
.ToList();

اینبار از FetchMany، سپس ThenFetchMany (برای واکشی حریصانه مجموعه‌های فرزند) و در آخر از ThenFetch استفاده خواهد شد.

همانطور که ملاحظه می‌کنید حاصل این کوئری، با کوئری قبلی ذکر شده یکسان است. هر دو، اطلاعات مورد نیاز از دو جدول مختلف را نمایش می‌دهند. اما یکی در پشت صحنه شامل چندین و چند کوئری برای دریافت اطلاعات است، اما دیگری تنها از یک کوئری Join دار تشکیل شده است.


نکته 2: خطاهای ممکن
ممکن است حین تعریف متدهای Fetch در زمان اجرا به خطاهای Antlr.Runtime.MismatchedTreeNodeException و یا Specified method is not supported و یا موارد مشابهی برخورد نمائید. تنها کاری که باید انجام داد جابجا کردن مکان بکارگیری extension methods است. برای مثال متد Fetch باید پس از Where در حالت استفاده از LINQ ذکر شود و نه قبل از آن.

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهارم - معرفی فرم‌های جدید تعاملی
در قسمت قبل مشاهده کردیم که چگونه می‌توان کل برنامه را به صورت سراسری، تعاملی کرد تا بتوان توسط آن، Blazor Server سنتی را شبیه سازی نمود؛ اما ... آیا واقعا نیاز است چنین کاری را انجام دهیم؟! چون در این صورت از قابلیت‌‌های جدید SSR به همراه Blazor 8x محروم می‌شویم. اگر کل قابلیت‌های تعاملی مورد نیاز ما در حد یک فرم و ارسال اطلاعات آن به سمت سرور است، می‌توان در Blazor 8x هنوز هم در همان حالت SSR قرار گرفت و از فرم‌های جدید تعاملی آن استفاده کرد تا برای پردازش چنین مواردی، نیازی به برقراری اتصال دائم SignalR نباشد. جزئیات نحوه‌ی کار با اینگونه فرم‌ها را در ادامه بررسی می‌کنیم.


امکان تعریف HTML Forms استاندارد در Blazor 8x

فرم‌های استاندارد HTML، پیش از ظهور جاوااسکریپت و SPAها وجود داشتند (دقیقا همان زمانیکه که فقط مفهوم SSR وجود خارجی داشت) و هنوز هم جزء مهمی از اغلب برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهند. با ارائه‌ی دات نت 8 و قابلیت server side rendering آن، کامپوننت‌های برنامه، فقط یکبار در سمت سرور رندر شده و HTML ساده‌ی آن‌ها به سمت مرورگر کاربر بازگشت داده می‌شود. در این حالت، فرم‌های استاندارد HTML، امکان دریافت ورودی‌های کاربر و ارسال داده‌های آن‌ها را به سمت سرور میسر می‌کنند (چون دیگر خبری از اتصال دائم SignalR نیست و باید اطلاعات را به همان نحو استاندارد پروتکل HTTP، به سمت سرور Post کرد). در دات نت 8، دو راه‌حل برای کار با فرم‌ها در برنامه‌های Blazor وجود دارد: استفاده از EditForm خود Blazor و یا استفاده از HTML forms استاندارد و ساده، به همان نحوی که بوده و هست.


روش کار با EditForm در برنامه‌های Blazor SSR

البته ما قصد استفاده از فرم‌های ساده‌ی HTML را در اینجا نداریم و ترجیح می‌دهیم که از همان EditForm استفاده کنیم. EditForms در Blazor بسیار مفید بوده و امکان بایند خواص یک مدل را به اجزای مختلف ورودی‌های تعریف شده‌ی در آن میسر می‌کند و همچنین قابلیت‌هایی مانند اعتبارسنجی و امثال آن‌را نیز به همراه دارد (اطلاعات بیشتر). اما چگونه می‌توان از این امکان در برنا‌مه‌های Blazor SSR نیز استفاده کرد؟
برای این منظور، ابتدا مثالی را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم (که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه شده) و سپس توضیحات آن ارائه خواهد شد:

الف) تهیه یک مدل برای تعریف محل‌های مرتبط با یک سفارش در فایل Models/OrderPlace.cs

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Models;

public record OrderPlace
{
    public Address BillingAddress { get; set; } = new();
    public Address ShippingAddress { get; set; } = new();
}

public class Address
{
    [Required] public string Name { get; set; } = default!;
    public string? AddressLine1 { get; set; }
    public string? AddressLine2 { get; set; }
    public string? City { get; set; }
    [Required] public string PostCode { get; set; } = default!;
}

ب) تهیه‌ی یک کامپوننت Editor برای دریافت اطلاعات آدرس فوق در فایل Components\Pages\Chekout\AddressEntry.razor

@inherits Editor<Models.Address>

<div>
    <label>Name</label>
    <InputText @bind-Value="Value.Name"/>
</div>
<div>
    <label>Address 1</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine1"/>
</div>
<div>
    <label>Address 2</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine2"/>
</div>
<div>
    <label>City</label>
    <InputText @bind-Value="Value.City"/>
</div>
<div>
    <label>Post Code</label>
    <InputText @bind-Value="Value.PostCode"/>
</div>

ج) استفاده از مدل و ادیتور فوق در یک EditForm تغییر یافته برای کار با برنامه‌های Blazor SSR در فایل Components\Pages\Chekout\Checkout.razor

@page "/checkout"

@using Models
@if (!_submitted && PlaceModel != null)
{
    <EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
        <DataAnnotationsValidator/>

        <h4>Bill To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.BillingAddress"/>

        <h4>Ship To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.ShippingAddress"/>

        <button type="submit">Submit</button>
        <ValidationSummary/>
    </EditForm>
}

@if (_submitted && PlaceModel != null)
{
    <div>
        <h2>Order Summary</h2>

        <h3>Shipping To:</h3>
        <dl>
            <dt>Name</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.Name</dd>
            <dt>Address 1</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine1</dd>
            <dt>Address 2</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine2</dd>
            <dt>City</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.City</dd>
            <dt>Post Code</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.PostCode</dd>
        </dl>
    </div>
}

@code {
    bool _submitted;

    [SupplyParameterFromForm]
    public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        PlaceModel ??= GetOrderPlace();
    }

    private void SubmitOrder()
    {
        _submitted = true;
    }

    private static OrderPlace GetOrderPlace() =>
        new()
        {
            BillingAddress = new Address
                             {
                                 PostCode = "12345",
                                 Name = "Test 1",
                             },
            ShippingAddress = new Address
                              {
                                  PostCode = "67890",
                                  Name = "Test 2",
                              },
        };

}
توضیحات:
باید بخاطر داشت که این فرم بر اساس حالت Server Side Rendering در اختیار مرورگر کاربر قرار می‌گیرد. یعنی برای بار اول، یک HTML خالص، در سمت سرور بر اساس اطلاعات آن تهیه شده و بازگشت داده می‌شود و زمانیکه به کاربر نمایش داده شد، دیگر برخلاف Blazor Server پیشین، اتصال SignalR ای وجود ندارد تا قابلیت‌های تعاملی آن‌را مدیریت کند. در این حالت اگر به view source صفحه‌ی جاری رجوع کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
یعنی زمانیکه این فرم به سمت سرور ارسال می‌شود، همان HTTP POST استاندارد رخ می‌دهد و برای اینکار، نیازی به اتصال وب‌سوکت SignalR ندارد.
این EditForm تعریف شده، دو قسمت اضافه‌تر را نسبت به EditFormهای نگارش‌های قبلی Blazor دارد:
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
در اینجا نوع HTTP Method ارسال فرم، مشخص شده و همچنین یک FormName نیز تعریف شده‌است. علت اینجا است که Blazor باید بتواند اطلاعات POST شده و دریافتی در سمت سرور را به کامپوننت متناظری نگاشت کند؛ به همین جهت این نامگذاری، ضروری است.
همانطور که در نحوه‌ی تعریف فرم HTML ای فوق مشخص است، فیلد مخفی handler_، کار متمایز ساختن این فرم را به عهده داشته و از مقدار آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظر، استفاده خواهد شد.

همچنین برای دریافت و پردازش این اطلاعات در سمت سرور، تنها کافی است خاصیت مرتبط با آن‌را با ویژگی SupplyParameterFromForm مزین کنیم:
[SupplyParameterFromForm]
public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

جریان کاری این فرم به صورت خلاصه به نحو زیر است (که در آن متد OnInitialized دوبار فراخوانی می‌شود و باید به آن دقت داشت):
- در بار اول نمایش این صفحه (با فراخوانی مسیر /checkout در مرورگر)، متد OnInitialized فراخوانی شده و در آن، مقدار شیء PlaceModel نال است.
- بنابراین به متد GetOrderPlace مراجعه کرده و اطلاعاتی را دریافت می‌کند؛ برای مثال، این اطلاعات را از سرویسی می‌خواند.
- پس از پایان هر روال رخدادگردانی در Blazor، در پشت صحنه به صورت خودکار، متد تغییر حالت جاری کامپوننت (متد StateHasChanged) هم فراخوانی می‌شود. این فراخوانی خودکار، باعث رندر مجدد UI آن بر اساس اطلاعات جدید خواهد شد. یعنی قسمت‌های نمایش فرم و نمایش اطلاعات ارسالی، یکبار ارزیابی شده و در صورت برقراری شرط‌ها، نمایش داده می‌شوند.
- در ادامه، کاربر فرم را پر کرده و به سمت سرور POST می‌کند.
- پیش از هر رخ‌دادی، خواص شیء PlaceModel به علت مزین بودن به ویژگی SupplyParameterFromForm، بر اساس اطلاعات ارسالی به سرور، مقدار دهی می‌شوند.
- سپس متد OnInitialized فراخوانی شده و چون اینبار مقدار PlaceModel نال نیست، به متد GetOrderPlace جهت دریافت مقادیر ابتدایی خود مراجعه نمی‌کند. سطر تعریف شده‌ی در متد OnInitialized فقط زمانی سبب مقدار دهی شیء PlaceModel می‌شود که مقدار این شیء، نال باشد (یعنی فقط در اولین بار نمایش صفحه)؛ اما اگر این مقدار توسط پارامتر مزین شده‌ی به SupplyParameterFromForm به علت ارسال داده‌های فرم به سرور، مقدار دهی شده باشد، دیگر به منبع داده‌ی ابتدایی رجوع نمی‌کند.
- چون متد رخ‌دادگردان OnInitialized فراخوانی شده، پس از پایان آن (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید، انجام خواهد شد.
- اکنون است که پس از طی این رخ‌دادها، متد رویدادگردان SubmitOrder فراخوانی می‌شود. یعنی زمانیکه این متد فراخوانی می‌شود، شیء PlaceModel بر اساس اطلاعات رسیده‌ی از طرف کاربر، مقدار دهی شده و آماده‌ی استفاده است (برای مثال آماده‌ی ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی؛ با فراخوانی سرویسی در اینجا).
- پس از پایان فراخوانی متد رویدادگردان SubmitOrder، به علت تغییر حالت کامپوننت (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر نیز کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید انجام خواهد شد. یعنی اینبار قسمت Order Summary نمایش داده می‌شود.


مدیریت تداخل نام‌های HTML Forms در Blazor 8x SSR

تمام فرم‌هایی که به این صورت در برنامه‌های Blazor SSR مدیریت می‌شوند، باید دارای نام منحصربفردی که توسط خاصیت FormName مشخص می‌شود، باشند. برای جلوگیری از این تداخل نام‌ها، کامپوننت جدیدی به نام FormMappingScope معرفی شده‌است که نمونه‌ای از آن‌را در فایل فرضی Components\Pages\Chekout\CheckoutForm.razor تعریف شده‌ی به صورت زیر مشاهده می‌کنید:

@page "/checkout"

<FormMappingScope Name="store-checkout">
    <CheckoutForm />
</FormMappingScope>
در اینجا ابتدا ویژگی page@ کامپوننت CheckoutForm را حذف کرده و آن‌را تبدیل به یک کامپوننت معمولی بدون قابلیت مسیریابی کرده‌ایم. سپس آن‌را توسط کامپوننت FormMappingScope در صفحه‌ای دیگر معرفی و محصور می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و خروجی HTML آن‌را بررسی کنیم، به فرم زیر خواهیم رسید:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="[store-checkout]checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار مقدار فیلد مخفی handler_ که کار متمایز ساختن این فرم را به عهده دارد و از آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظری استفاده می‌شود، با حالتی‌که از کامپوننت FormMappingScope استفاده نشده بود، متفاوت است و نام FormMappingScope را در ابتدای خود به همراه دارد تا به این نحو، از تداخل احتمالی نام‌های فرم‌ها جلوگیری شود.

یک نکته: اگر به تگ‌های فرم HTML ای فوق دقت کنید، به همراه یک anti-forgery token نیز هست که کار تولید و مدیریت آن، به صورت خودکار صورت می‌گیرد و میان‌افزاری نیز برای آن طراحی شده که در فایل Program.cs برنامه، به صورت app.UseAntiforgery بکارگرفته شده‌است.


یک نکته: در Blazor 8x SSR می‌توان بجای EditForm، از همان HTML form متداول هم استفاده کرد

اگر بخواهیم بجای استفاده از EditForm، از فرم‌های استاندارد HTML هم در حالت SSR استفاده کنیم، این کار میسر بوده و روش کار به صورت زیر است:
<form method="post" @onsubmit="SaveData" @formname="MyFormName">
    <AntiforgeryToken />

    <InputText @bind-Value="Name" />

    <button>Submit</button>
</form>
در اینجا ذکر دایرکتیوهای onsubmit@ و formname@ را (شبیه به خواص و رویدادگردان‌های مشابهی در EditForm) به همراه ذکر صریح کامپوننت AntiforgeryToken، مشاهده می‌کنید. در حین استفاده از EditForm، نیازی به درج این کامپوننت نیست و به صورت خودکار اضافه می‌شود.


پردازش فرم‌های GET در Blazor 8x

در حالتی‌که از فرم‌های استاندارد HTML ای استفاده می‌شود، ممکن است method فرم، بجای post، حالت get باشد که نتایج آن به صورت کوئری استرینگ در نوار آدرس مرورگر ظاهر می‌شوند؛ مانند جستجوی گوگل که اشخاص می‌توانند کوئری استرینگ و لینک نهایی را به اشتراک بگذارند. روش پردازش یک چنین فرم‌هایی به صورت زیر است:
@page "/"

<form method="GET">
    <input type="text" name="q"/>
    <button type="submit">Search</button>
</form>


@code {
    [SupplyParameterFromQuery(Name="q")]
    public string SearchTerm { get; set; }
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
       // do something with the search term
    }
}
در اینجا از ویژگی SupplyParameterFromQuery برای دریافت کوئری استرینگ استفاده شده و چون نام پارامتر تعریف شده با نام input فرم یکی نیست، این نام به صورت صریحی توسط خاصیت Name آن مشخص شده‌است.


یک ابتکار! تعاملی کردن قسمتی از صفحه بدون فعالسازی کامل Blazor Server و یا Blazor WASM کامل

این دکمه‌ی قرار گرفته‌ی در یک صفحه‌ی SSR را ملاحظه کنید:
<button class="nav-link border-0" @onclick="BeginSignOut">Log out</button>
در اینجا می‌خواهیم، اگر کاربری بر روی آن کلیک کرد، روال رویدادگردان منتسب به onclick اجرا شود. اما ... اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی Log out کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران BeginSignOut اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند. برای رفع این مشکل یا می‌توان این قسمت از صفحه را کاملا تعاملی کرد که روش انجام آن‌را در قسمت‌های بعدی با جزئیات کاملی بررسی می‌کنیم و یا ... می‌توان این دکمه را داخل یک فرم جدید تعاملی به صورت زیر محصور کرد:
<EditForm Context="ctx" FormName="LogoutForm" method="post" Model="@Foo" OnValidSubmit="BeginSignOut">
     <button type="submit" class="nav-link border-0">Log out</button>
</EditForm>

@code{
    [SupplyParameterFromForm(Name = "LogoutForm")]
    public string? Foo {  get; set; }

    protected override void OnInitialized() => Foo = "";

    async Task BeginSignOut()
    {
        // TODO: SignOutAsync();
        // TODO: NavigateTo("/authentication/logout");
    }
}
در این حالت چون این فرم، از نوع فرم‌های جدید تعاملی است، برای پردازش آن نیازی به اتصال دائم SignalR و یا فعالسازی یک وب‌اسمبلی نیست. پردازش آن بر اساس استاندارد HTTP Post و فرم‌های آن، صورت گرفته و به این ترتیب می‌توان عملکرد onclick@ کاملا تعاملی را با یک فرم تعاملی جدید، شبیه سازی کرد.


یک نکته: می‌توان حالت post-back مانند فرم‌های تعاملی Blazor 8x را تغییر داد.

به همراه ویژگی‌های جدید مرتبط با صفحات SSR، ویژگی هدایت بهبودیافته هم وجود دارد که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی این سری بررسی می‌کنیم. برای نمونه اگر مثال این قسمت را اجرا کنید، فرم آن به همراه یک post-back مانند به سمت سرور است که کاملا قابل احساس است؛ این رفتار هرچند استاندارد است، اما بی‌شباهت به برنامه‌های MVC ، Razor pages و یا وب‌فرم‌ها نیست و با فرم‌های بی‌صدا و سریع نگارش‌های قبلی Blazor متفاوت است. در Blazor8x می‌توان این نوع ارسال اطلاعات را Ajax ای هم کرد که به آن enhanced navigation می‌گویند. برای اینکار فقط کافی است ویژگی Enhance را به تگ EditForm اضافه کرد و یا ویژگی جدید data-enhance را به تگ‌های فرم‌های استاندارد HTML ای افزود. پس از آن اگر برنامه را اجرا کنیم، دیگر یک post-back استاندارد وب‌فرم‌ها مشاهده نمی‌شود و رفتار این صفحه بسیار سریع، نرم و روان خواهد بود.
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout" Enhance>
در اینجا تنها تغییری که حاصل شده، اضافه شدن ویژگی Enhance به المان EditForm است. این ویژگی به صورت پیش‌فرض غیرفعال است که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip
مطالب دوره‌ها
خطا ها و مدیریت خطا (Exception Handling)
مدیریت خطا در #F شبیه به الگوی try catch finally در #C است. برای تعریف خطا از کلمه کلیدی exception استفاده می‌کنیم و یک نام رو به اون اختصاص می‌دهیم و می‌تونیم به صورت اختیاری یک نوع داده رو هم برای این خطا با استفاده از کلمه کلیدی of تعیین کنیم.
exception myError of int
با استفاده از دستور raise می‌تونیم یک exception رو پرتاب کنیم.(به دلیل اینکه در دات نت از دستور throw به معنی پرتاب کردن استفاده می‌کنیم این جا نیز از همین لغت استفاده کردم کما اینکه در #F دستور raise جایگزین throw شده است). البته در جاهایی که قصد ما از پرتاب exception فقط متوقف کردن عملیات و نمایش یک خطا است می‌تونیم از دستور failwith به همراه یک پیغام نیز استفاده کنیم.(یک نمونه از آن را در فصل‌های قبلی مشاهده کردید)
ساختار کلی  try catch finally در #F به صورت زیر است.(تنها تفاوت در کلمه with به جای catch است)
try
// try code here
with
//catch statement here
یا به صورت
try
// try code here
finally
//finally statement here
*نکته مهم: در #F شما اجازه استفاده از finally رو به همراه with ندارید.به همین دلیل من این ساختارو به دو صورت بالا نوشتم.

یک مثال از try with:
exception WrongSecond of int//یک exception تعریف می‌کنیم

let primes =
[ 2; 3; 5; 7; 11; 13; 17; 19; 23; 29; 31; 37; 41; 43; 47; 53; 59 ]

// یک تابع برای تست اینکه آیا ثانیه الان در لیست prime وجود دارد یا نه
let testSecond() =
try
let currentSecond = System.DateTime.Now.Second in

// شرط برای اینکه مشخص شود که ثانیه در لیست است یا خیر
if List.exists (fun x -> x = currentSecond) primes then

// اگر بود یک خطا تولید می‌شود
failwith "A prime second"

else

// اگر نیود یک استثنا از نوع wrongSecond پرتاب میشود
raise (WrongSecond currentSecond)

with
// catch کردن استثناها

WrongSecond x ->
printf "The current was %i, which is not prime" x

در کد با در هر خط توضیحات لازم داده شده است. نکته قابل ذکر این است که در #C زمانی که قصد داشته باشیم یک استثنا جدید ایجاد کنیم باید کلاسی جدیدی که از کلاس System.Exception ارث برده باشد(یا هر کلاس دیگری که خود از این System.Exception ارث برده است) ایجاد کنیم و کد‌های مورد نظر رو در اون قرار بدیم. ولی در اینجا (در قسمتی که رنگ آن متفاوت است) به راحتی توانستیم یک استثنا جدید بر اساس نیاز بسازیم.

یک مثال از try finally :
// تابعی برای نوشتن فایل
let writeToFile() =
//ابتدا فایل به صورت متنی ساخته می‌شود
let file = System.IO.File.CreateText("test.txt")
try
// متن مورد نظر در فایل نوشته می‌شود
file.WriteLine("Hello F# users")
finally
//فایل مورد نظر بسته می‌شود.این دستور حتی اگر در هنگام نوشتن فایل استثنا هم رخ بدهد اجرا خواهد شد
file.Dispose()
عملکرد finally در #F دقیقا مشابه با عملکرد finally در #C است. یعنی دستورات بلوک finally همواره (چه استثنا رخ بدهد و چه رخ ندهد) اجرا خواهد شد.

*توجه :
برنامه نویسانی که قبلا با OCaml کدنویسی کرده اند هنگام برنامه نویسی #F از raise کردن‌های زیاد و بی مورد استثناها خودداری کنند. به دلیل نوع معماری CLR پرتاب کردن استثنا و مدیریت آن کمی هزینه بر است (بیشتر از زبان Ocaml). البته این مسئله در زبان‌های تحت دات نت نیز مطرح است کما اینکه در #C نیز مدیریت استثناها رو در بالاترین لایه انجام می‌دهیم و از catch کردن بی مورد استثنائات در لایه‌های زیرین خودداری می‌کنیم.

یک مثال از الگوی Matching در try with

let getNumber msg =
    printf msg;
    try
        int32(System.Console.ReadLine())
    with
        | :? System.FormatException -> -1
        | :? System.OverflowException -> System.Int32.MinValue
        | :? System.ArgumentNullException -> 0

مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت دوم معماری امنیتی اندروید) :: بخش چهارم
ایمن کردن برنامه تولید شده در برابر حملات:

هنگام دریافت اطلاعات از کاربر، باید داده‌ها در جایی ذخیره شوند. اینکه داده‌ها در کجا ذخیره و نگه داری شوند و از نفوذ به آنها جلوگیری شود، نهایت امن بودن برنامه شما را نشان میدهد. باید فرض کنید که برنامه شما به طور مستقیم یا غیرمستقیم در برخی موارد مورد حمله قرار میگیرد و تنها چیزی که بین حفاظت از اطلاعات کاربر نهایی، شما و حفاظت از داده‌ها مطرح می‌شود برعهده شما خواهد بود. چند نمونه از حملات را توضیح خواهم داد:
حملات غیر مستقیم (Indirect Attacks)
قبل از اینکه این بحث را باز کنم اجازه دهید ببینیم ترس از یک حمله تا چه حد استرس بوجود می‌آورد؟ در نیمه دوم 2010 و اوایل 2011 ، دو آسیب‌پذیری خطرناک در نسخه‌های Android به ترتیب 2.2 و 2.3 کشف شدند. آسیب‌پذیری در اصل همان خطری است که در آن یک مهاجم می‌تواند هر پرونده‌ای را که بر روی SD دستگاه ذخیره شده‌است کپی کند و به سرقت ببرد! حمله بدون اجازه از حافظه اتفاق افتاده است و آسیب پذیری، این راه را برای آن فراهم کرده است. به تصویر دقت کنید! ( این آسیب پذیری مربوط به سرقت اطلاعات است)

نکات زیر، جالب‌ترین نکات در خصوص شیوه حمله بوده که قابل توجه است:

  1. یک کاربر از یک وب سایت حاوی کدهای مخرب و آلوده که یک فایل را میزبانی می‌کند، مانند evil.html بازدید می‌کند.
  2. با توجه به یک بخش از آسیب پذیری، فایل evil.html دانلود می‌شود و کارت SD آن را بدون هشدار به کاربر، ذخیره می‌کند!
  3. با توجه به بخش دیگری از آسیب پذیری، به محض اینکه فایل ذخیره شد، می‌توان کدهای جاوا اسکریپت مخرب را روی آن اجرا کرد!
  4. بدلیل بخش پایانی حمله روی این آسیب پذیری، کدهای جاوااسکریپت تحت شرایطی خاص روی سیستم محلی (local) اجرا می‌شوند! ابزار آلوده و برنامه نویسی شده، براحتی روی کارت SD ذخیره و مستقر شده و به وب سایت مهاجم برای ارسال اطلاعات قربانی دسترسی کامل دارد.
فرض کنید که برنامه شما تمام اطلاعات ذخیره‌شده در کارت SD را برای ذخیره‌سازی، زیر نظر دسترسی‌های خودش ذخیره کرده است و مطابق با الگوی دایرکتوری‌ها جلو می‌رود. با اینحال داده‌های شما در معرض خطر سرقت قرار گرفته‌اند! این مثالی از حمله غیرمستقیم به برنامه شما است. اینکه اپلیکیشن شما تا چه میزان در برابر حملات غیرمستقیم مقاوم خواهد بود، بستگی به تلاش شما در برنامه نویسی و تحلیل موارد امنیتی دارد و لازمه آن این است که قبل از تولید نرم افزار حتما تحلیل امنیتی بعمل آید و اپلیکیشن را از آنها منع کنید.
ممکن است بپرسید، "من فقط یک توسعه دهنده اندرویدی کوچکی هستم که قصد دارم برنامه خودم را در یک مارکت اندرویدی بفروشم و قیمت این برنامه خیلی پایین است. بنابراین آیا واقعا باید زمانی را برای انجام این کار امنیتی از قبل هدر دهم؟

و من با صدای رسا جواب می‌دهم : "بله! باید این کار را انجام دهید." این کار باعث می‌شود تا در حین گسترش اپلیکیشن کوچک خود، دیگر نگران مشکلات حملات مستقیم یا غیرمستقیم نباشید.

حملات مستقیم (Direct Attacks) 

حملات مستقیم به طور قابل‌توجهی متفاوت هستند و می‌توانند شکل‌های گوناگونی برای حمله داشته باشند. یک حمله مستقیم می‌تواند به عنوان فردی که مستقیما در برنامه شما هدف قرار داده می‌شود، طبقه‌بندی شود. بنابراین، مهاجم به دنبال آسیب پذیری برای نفوذ در طراحی برنامه شما برای جمع‌آوری اطلاعات حساس در مورد شما و کاربران‌تان است. استفاده از کاربران برنامه و یا حمله به کارگزار، از مواردی است که یک مهاجم در اولویت کار خود قرار می‌دهد! یک مهاجم ممکن است به دنبال برنامه‌های کاربردی تلفن همراه باشد که متعلق به یک نهاد دولتی است مثل، یک بانک خاص که شما اپلیکیشن آنرا روی تلفن خود نصب کرده‌اید و آپدیت‌های امنیتی راهم انجام نداده‌اید! اگر طرح امنیتی روی برنامه ضعیف باشد و داده‌های حساس و حیاتی کاربران در محلی امن نگه داری نشود یا حتی ارتباط بین برنامه و ssl و سرور بدرستی برقرار نباشد، مهاجم میتواند حملات خاصی را روی ssl انجام دهد و نقاط ضعف را شناسایی کرده و در کسری از زمان به سرور متصل شود! این حمله یک حمله مستقیم و بدون دخالت فایل یا ابزار خاصی است. این یک حمله مستقیم به یک برنامه خاص است.

Proxim و ذخیره داده 

بیایید با یک مثال ساده با نام Proxim شروع کنیم: برای نوشتن یک برنامه که می‌تواند یک SMS را به افراد خاص و معین ارسال کند، قرار دادی بسته‌ایم؛ با توجه به نزدیکی به مجموعه‌ای از مختصات مکانی آنها روی GPS. برای مثال: کاربر در این برنامه می‌تواند شماره تماس همسر خود را ذخیره کرده و هر زمان که به فاصله 3 مایلی به خانه یا محل کار برسد، با او تماس میگیرد. بدین صورت همسر فرد مطلع می‌شود که او نزدیک به محل کار یا خانه است و با یک تماس تلفنی او را آگاه می‌سازد.

کدهای زیر بخشی از فایل (Save Routine, SaveController. java) هستند:

package net.zenconsult.android.controller;

import java.io.File;
import java.io.FileNotFoundException;
import java.io.FileOutputStream;
import java.io.IOException;
import net.zenconsult.android.model.Contact;
import net.zenconsult.android.model.Location;
import android.content.Context;
import android.os.Environment;
import android.util.Log;
public class SaveController {
 private static final String TAG = "SaveController";
 public static void saveContact(Context context, Contact contact) {
  if (isReadWrite()) {
   try {
    File outputFile = new File(context.getExternalFilesDir(null), contact.getFirstName());
    FileOutputStream outputStream = new FileOutputStream(outputFile);
    outputStream.write(contact.getBytes());
    outputStream.close();
   } catch (FileNotFoundException e) {
    Log.e(TAG, "File not found");
   } catch (IOException e) {
    Log.e(TAG, "IO Exception");
   }
  } else {
   Log.e(TAG, "Error opening media card in read/write mode!");
  }
 }
 public static void saveLocation(Context context, Location location) {
  if (isReadWrite()) {
   try {
    File outputFile = new File(context.getExternalFilesDir(null), location.getIdentifier());
    FileOutputStream outputStream = new FileOutputStream(outputFile);
    outputStream.write(location.getBytes());
    outputStream.close();
   } catch (FileNotFoundException e) {
    Log.e(TAG, "File not found");
   } catch (IOException e) {
    Log.e(TAG, "IO Exception");
   }
  } else {
   Log.e(TAG, "Error opening media card in read/write mode!");
  }
 }
 private static boolean isReadOnly() {
  Log.e(TAG, Environment
   .getExternalStorageState());
  return Environment.MEDIA_MOUNTED_READ_ONLY.equals(Environment
   .getExternalStorageState());
 }
 private static boolean isReadWrite() {
  Log.e(TAG, Environment
   .getExternalStorageState());
  return Environment.MEDIA_MOUNTED.equals(Environment
   .getExternalStorageState());
 }
}
هر بار که کاربر دکمه ذخیره مکان یا دکمه ذخیره تماس را انتخاب می‌کند، عملیات صورت میگیرد. حال بیایید به کدهای مکان و تماس نگاهی بیندازیم:

  کدهای فایل ( Location .java)

package net.zenconsult.android.model;
publicclass Location {
 private String identifier;
 privatedouble latitude;
 privatedouble longitude;
 public Location() {}
 publicdouble getLatitude() {
  return latitude;
 }
 publicvoid setLatitude(double latitude) {
  this.latitude = latitude;
 }
 publicdouble getLongitude() {
  return longitude;
 }
 publicvoid setLongitude(double longitude) {
  this.longitude = longitude;
 }
 publicvoid setIdentifier(String identifier) {
  this.identifier = identifier;
 }
 public String getIdentifier() {
  return identifier;
 }
 public String toString() {
  StringBuilder ret = new StringBuilder();
  ret.append(getIdentifier());
  ret.append(String.valueOf(getLatitude()));
  ret.append(String.valueOf(getLongitude()));
  return ret.toString();
 }
 publicbyte[] getBytes() {
  return toString().getBytes();
 }
}

کدهای فایل (Contact.java)

package net.zenconsult.android.model;
publicclass Contact {
 private String firstName;
 private String lastName;
 private String address1;
 private String address2;
 private String email;
 private String phone;
 public Contact() {}
 public String getFirstName() {
  return firstName;
 }
 publicvoid setFirstName(String firstName) {
  this.firstName = firstName;
 }
 public String getLastName() {
  return lastName;
 }
 publicvoid setLastName(String lastName) {
  this.lastName = lastName;
 }
 public String getAddress1() {
  return address1;
 }
 publicvoid setAddress1(String address1) {
  this.address1 = address1;
 }
 public String getAddress2() {
  return address2;
 }
 publicvoid setAddress2(String address2) {
  this.address2 = address2;
 }
 public String getEmail() {
  return email;
 }
 publicvoid setEmail(String email) {
  this.email = email;
 }
 public String getPhone() {
  return phone;
 }
 publicvoid setPhone(String phone) {
  this.phone = phone;
 }
 public String toString() {
  StringBuilder ret = new StringBuilder();
  ret.append(getFirstName() + "|");
  ret.append(getLastName() + "|");
  ret.append(getAddress1() + "|");
  ret.append(getAddress2() + "|");
  ret.append(getEmail() + "|");
  ret.append(getPhone() + "|");
  return ret.toString();
 }
 publicbyte[] getBytes() {
  return toString().getBytes();
 }
}
کلاس‌های مکان و تماس با استاندارد یکسانی طراحی شده‌اند و داده‌ها در محلی امن، نگه‌داری می‌شوند. هر کدام از آنها شامل ()toString و ()getBytes است که کل محتوای کلاس را به عنوان یک رشته یا مجموعه‌ای از بایت‌ها برمیگرداند.
اگر بنا بود تا به صورت دستی یک شئ تماس را اضافه کنیم، احتمالا باید به صورت زیر عمل میکردیم:
final Contact contact = new Contact();
contact.setFirstName("User 1");
contact.setLastName("L1");
contact.setAddress1("");
contact.setAddress2("");
contact.setEmail("name@site.net");
contact.setPhone("12120031337");