مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت ششم - کار با تاریخ و زمان
در کوئری‌های قسمت‌های قبل نیز تعدادی از آن‌ها بر اساس فیلتر اطلاعات یک روز خاص، گروه بندی اطلاعات بر اساس ماه‌ها و یا گروه بندی اطلاعات بر اساس روزها، بدون درنظر گرفتن قسمت زمان تاریخ، تهیه شدند. در این قسمت مثال‌های دیگری را از این دست بررسی می‌کنیم.


مثال 1: تعداد روزهای هر ماه سال 2012 را محاسبه کنید.

ستون‌های این گزارش باید از سه مقدار عددی Year, Month, DaysInMonth تشکیل شوند.
var items = context.Bookings
                    .Where(booking => booking.StartTime.Year == 2012)
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .Distinct()
                    .OrderBy(r => r.Year)
                        .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در این گزارش تعداد ماه‌ها را به تعداد ماه‌های موجود در جدول Bookings محدود کرده‌ایم.
سپس این نکات در مورد کار با تاریخ و زمان در اینجا قابل مشاهده هستند:
1) خاصیت StartTime.Year به DATEPART(year, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
2) خاصیت StartTime.Month به DATEPART(month, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
3) برای یافتن عدد اختلاف تعداد روز بین دو تاریخ، می‌توان از تابع کمکی استاندارد EF.Functions.DateDiffDay استفاده کرد که در نهایت به DATEDIFF ترجمه خواهد شد.
4) اگر می‌خواهید از قسمت زمان یک تاریخ صرفنظر کنید، از خاصیت Date آن مانند StartTime.Date استفاده کنید که به CONVERT(date, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
5) امکان استفاده‌ی از متدهای استانداردی مانند AddDays و AddMonths در کوئر‌های LINQ to Entities وجود دارد که به تابع DATEADD ترجمه می‌شوند.



مثال 2: لیست زمان شروع و پایان آخرین 10 مورد از رزروها را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .Select(x => new { x.StartTime, EndTime = x.StartTime.AddMinutes(x.Slots * 30) })
                    .OrderByDescending(x => x.EndTime)
                        .ThenByDescending(x => x.StartTime)
                    .Take(10)
                    .ToList();
زمان پایان هر رزرو با فرمول start time + (30 minutes * slots) محاسبه می‌شود. به همین جهت StartTime.AddMinutes را در اینجا مشاهده می‌کنید و برای یافتن آخرین 10 مورد نیاز است اطلاعات را به صورت نزولی مرتب کرد و سپس از متد Take استفاده نمود.



مثال 3: لیست تعداد رزروهای هر ماه موجود را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .GroupBy(x => new { x.StartTime.Year, x.StartTime.Month })
                    .Select(x => new
                    {
                        x.Key.Year,
                        x.Key.Month,
                        Count = x.Count()
                    })
                    .OrderBy(x => x.Year)
                        .ThenBy(x => x.Month)
                    .ToList();
برای اینکار می‌توان اطلاعات Bookings را بر اساس سال و ماه، گروه بندی کرد و سپس تعداد ردیف‌های هر گروه را محاسبه نمود.



مثال 4: در هر ماه، چند درصد از امکانات موجود مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟

زمان شروع به کار، 8 صبح و زمان خاتمه‌ی کار 8:30 شب است. بنابراین یک روز کاری از 25 slot نیم ساعته تشکیل می‌شود. هر ماه را هم می‌توانید کامل درنظر بگیرید و مهم نیست که در این بین تعطیلی وجود دارد. بنابراین فرمول محاسبه‌ی درصد استفاده‌ی از امکانات موجود به صورت زیر است که نیاز است نتیجه‌ی حاصل نیز round شود:
Round(100 * Sum(Slots) / (decimal)(25 * DaysInMonth), 1)
بنابراین مشکل‌ترین قسمت این کوئری، محاسبه‌ی DaysInMonth است که در مثال 1 این قسمت آن‌را بررسی کردیم:
var items = context.Bookings
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.Facility.Name,
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        booking.Slots,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .GroupBy(b => new { b.Name, b.Year, b.Month, b.DaysInMonth })
                    .Select(g => new
                    {
                        g.Key.Name,
                        g.Key.Year,
                        g.Key.Month,
                        Utilization = SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound(
                                100 * g.Sum(b => b.Slots) / (decimal)(25 * g.Key.DaysInMonth),
                                1)
                    })
                    .OrderBy(r => r.Name)
                        .ThenBy(r => r.Year)
                            .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در اینجا در ابتدا با استفاده از روش مثال 1، مقدار DaysInMonthهای موجود محاسبه شده‌اند. سپس چون می‌خواهیم جمع Slots را محاسبه کنیم، نیاز است اطلاعات هر امکانی را در یک سال و ماه خاص، گروه بندی کرد.
در این کوئری، از متد SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound نیز استفاده شده‌است. روش تعریف این نوع متدها را در مطلب «امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core» پیشتر بررسی کرده‌ایم که برای مثال در اینجا چنین شکلی را پیدا می‌کند:
namespace EFCorePgExercises.Utils
{
    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static decimal SqlRound(decimal value, int precision)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlRound)} method cannot be called from the client side.");

        private static readonly MethodInfo _sqlRoundMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound),
                new[] { typeof(decimal), typeof(int) }
            );

        public static void AddCustomSqlFunctions(this ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDbFunction(_sqlRoundMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    return SqlFunctionExpression.Create("ROUND",
                        args,
                        _sqlRoundMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است متد AddCustomSqlFunctions را به Context برنامه معرفی کنیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
         // ...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
         // ...
            modelBuilder.AddCustomSqlFunctions();
         // ...
        }
    }
}



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
چه زمان‌هایی یک برنامه‌ی ASP.NET ری استارت می‌شود؟

برای ری استارت کردن یک برنامه‌ی ASP.NET حتما نیازی نیست تا IIS را متوقف و سپس راه اندازی کرد یا تنظیمات App pool برنامه را در IIS تغییر داد. روش‌های دیگری نیز وجود دارند که عدم آگاهی از آن‌ها می‌تواند سبب بروز مشکلات عدیده‌ای گردد و گاها خطایابی آن‌ها بسیار مشکل است؛ زیرا ری استارت شدن برنامه = از دست رفتن آنی تمام سشن‌های InProc تمام کاربران سایت؛ پاک شدن کش برنامه در IIS؛ از دست رفتن تمام متغیرهای استاتیک، Application State و مواردی از این دست:
  • - نوشتن در پوشه bin برنامه (ایجاد فایل یا ایجاد پوشه یا تغییر نام پوشه‌ها و مواردی از این دست). (بنابراین قرار دادن بانک اطلاعاتی برنامه در این پوشه، اشتباه بوده و به همین جهت پوشه‌ی استاندارد App_Data طراحی شده است)
  • - نوشتن در فایل web.config برنامه (به صورت دستی، حتی در حد اضافه کردن یک فاصله یا توسط خود برنامه و یا استفاده از متد File.SetLastWriteTime). در این حالت ASP.NET FileSystemWatcher بلافاصله وارد عمل شده و برنامه را ری استارت می‌کند. (هدف اصلی وجودی این فایل، برخورد فقط خواندنی با آن است نه ذخیره سازی تنظیمات پویای برنامه در آن. برای ذخیره سازی تنظیمات پویا، از بانک اطلاعاتی و یا یک فایل XML مجزای از وب کانفیگ استفاده کنید یا مواردی مشابه)
  • - هر گونه تغییری در فایل‌ها و یا پوشه‌های App_WebReferences ، App_Code ، Global.asax ، machine.config ، App_GlobalResources و App_LocalResources نیز سبب ری استارت برنامه خواهند شد.
  • - با ایجاد، حذف یا تغییر نام یکی از ساب دایرکتوری‌های واقع شده در ریشه برنامه. بنابراین اگر برنامه‌ی شما به صورت پویا پوشه‌هایی را ایجاد یا حذف می‌کند باید منتظر ری استارت‌های پی در پی باشید (البته این مورد با از کار انداختن FileChangesMonitor مربوط به HttpRuntime قابل حل می‌باشد (+)، ولی همانطور که عنوان شد به صورت پیش فرض همواره فعال است)
  • - فراخوانی متد System.Web.HttpRuntime.UnloadAppDomain شبیه به همان Application.Exit در برنامه‌های دسکتاپ است و بلافاصله سبب خاتمه‌ی برنامه می‌شود. قرار دادن فایل App_Offline.htm در پوشه اصلی برنامه نیز چنین رفتاری را سبب خواهد شد. علاوه بر آن تگ httpRuntime در وب کانفیگ نیز دارای گزینه‌ی enable است و تنظیم آن به false ، سبب خاتمه‌ی سرویس دهی برنامه خواهد شد.
  • - رسیدن به عدد numRecompilesBeforeAppRestart تعریف شده در فایل machine.config که عموما به عدد 15 تنظیم شده است. اگر تغییرات زیادی را در فایل‌های (مرتبط با ASP.NET مانند aspx ، asmx و غیره) برنامه داده باشید (بیشتر از 15 مورد) و نیازی به ری کامپایل اساسی وجود داشته باشد، ASP.NET FileSystemWatcher به صورت خودکار برنامه را ری استارت خواهد کرد.

مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت اول
یکی از دغدغه‌های جدی امروزه توسعه دهندگان نرم افزار در سمت Front end، توسعه برنامه‌های Cross Platform است. در این سری آموزشی به صورت قدم به قدم و پروژه محور می‌خواهیم برنامه‌ای را برای Android/iOS/Windows توسعه دهیم که روی کامپیوتر، تبلت و موبایل به خوبی کار کند.
انتخاب ابزار درست برای شروع به کار از اهمیت شایانی برخوردار است و بد نیست در ابتدا به بررسی دلایل انتخاب ابزارهایی بپردازیم که قرار است در این دوره از آنها استفاده شود.

۱- زبان برنامه نویسی: CSharp
CSharp با وجود امکاناتی مانند Generics‌، Lambda Expressions، Linq، Async و ... که تا حدودی در سایر زبان‌ها هم هستند، زبانی خوش ساختار و کاربردی است. همچنین اضافه شدن امکانات جدیدی مانند ref returns و ... نشان دهنده این است که این زبان رو به جلو در حرکت و در برخی موارد پیشرو است. اما در توسعه یک برنامه Cross Platform مواردی اهمیت پیدا می‌کنند که شاید توسعه دهنده نرم افزار مستقیما با آنها درگیر نشود، ولی از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد. در زبان CSharp مواردی مانند P/Invoke ،Pointers، Extern و ... جزء این دست از موارد هستند که کمک می‌کنند CSharp به یکی از لذت بخش‌ترین زبان هایی تبدیل شود که قابلیت فراخوانی 100% امکانات زبان‌های دیگر را بدون اما و اگرهای فراوان داشته باشد.
در سایر زبان‌های Cross Platform اگر کتابخانه‌های توسعه داده شده و ترکیب زبان‌های برنامه نویسی استفاده شده در آنها را بررسی کنید، می‌بینید که اگر قرار است کتابخانه مربوطه مثلا در JavaScript استفاده شود، توسعه دهنده کد، درصدی از کد را با Java، درصدی را با Swift و درصدی را با JavaScript توسعه داده است! اگر معادل همان کتابخانه را برای CSharp پیدا کنید، می‌بینید که تمامی قسمت‌های مربوط به اندروید، iOS و ویندوز به زبان CSharp است.
برای مثال در ادامه کدهای مربوط به پروژه‌ای را می‌بینید که هدف آن، ارائه متدهایی ساده برای کار با امکانات مختلف دستگاه، به صورت Cross Platform هست. مثلا برای بررسی وضعیت باطری بنویسید:
var state = Battery.State; //  Charging, Full, Discharging, ...
که تماما با CSharp توسعه داده شده است.
اما معادل چنین پروژه‌ای در هیچ زبان دیگری به صورت 100% با خود آن زبان توسعه داده نشده‌است و بیشتر مواقع با چنین چیزی مواجه می‌شوید:

این مسئله وقتی حائز اهمیت می‌شود که در پروژه‌تان به سمت کارهایی حرکت کنید که کمی خاص باشند و نتوانید کتابخانه‌ای را پیدا کنید که نیازهای شما را پوشش دهد و یا از کیفیت خوبی برخوردار نباشد و ... و خلاصه بخواهید کمی بیشتر دست به کد شوید. در چنین مواقعی شما عملا درگیر چندین زبان و محیط توسعه و سیستم عامل و Debugger و ... می‌شوید. به هر میزان که برنامه شما خاص باشد، این هزینه افزایش پیدا می‌کند تا جایی که ممکن است ادامه توسعه نرم افزار را غیر ممکن کند.
در CSharp شما به صد در صد امکانات سیستم عامل‌ها (Android/iOS/Windows/Linux/Mac/Tizen) دسترسی دارید.

۲- اجرا کننده برنامه: NET.
انتخاب NET. و کتابخانه‌های آن مانند Task Parallel Library - Entity Framework(Sqlite) - Noda - JSON.NET که در هر زمینه‌ای بالاترین کیفیت ممکن را به شما ارائه می‌کنند به خودی خود منطقی به نظر می‌رسد. اما تمامی این‌ها در کنار سرعت اجرای NET. به صورت Native و همچنین قابلیت اجرای NET. در تمامی سیستم عامل‌ها و همچنین امکان اجرای آن در مرورگر به کمک استاندارد Web Assembly آن را به انتخابی فوق العاده بدل می‌کند. سرعت گسترش محبوبیت و استفاده از NET. در دنیا نیز دلیل دیگری است برای اطمینان خاطر از انتخاب درست.

۳- Xamarin forms
Xamarin forms همه آن چیزهای پایه‌ای است که برای نوشتن یک برنامه لازم داریم. کنترل هایی مانند ListView، Button و ...به همراه Binding - Navigation و ...
در عمل می‌توانید آن را معادل Angular & Angular Material بدانید. وقتی شما فرمی را با Xamarin Forms توسعه می‌دهید و درون آن دکمه‌ای است که از فرم اول، شما را به فرم دوم می‌برد، می‌توانید آن را در هر جایی که Xamarin forms پشتیبانی می‌کند، استفاده کنید. پشتیبانی Xamarin forms برای Android/iOS/Windows خوب و برای Linux/Mac/Tizen و Web در مراحل اولیه است.
در Xamarin forms شما UI کاملا Native خواهید داشت.

۴- Prism Patterns & practices
Prism همه آن چیزی است که برای نوشتن یک برنامه با کیفیت، با قابلیت نگهداری بالا و تست پذیر احتیاج داریم.

با نقش Bit و کمک‌های آن در طول مسیر آموزش بیشتر آشنا خواهیم شد.

در قسمت‌های بعدی به آموزش نصب و نحوه دیباگ کردن کد و ارائه پابلیش در Android-iOS-Windows خواهیم پرداخت و سپس وارد کدنویسی شده و پروژه اولیه را خواهیم ساخت و در قسمت‌های بعد از آن هم کار با دیتابیس کلاینت ساید، ارتباط با سرور و ... را آموزش می‌بینیم.
اگر قبلا Xamarin Forms را تست کرده‌اید و به علت مسائلی مانند حجم بالای خروجی برنامه و یا کندی در توسعه برنامه یا اجرای آن در دستگاه مشتری آن را کنار گذاشته‌اید، توصیه می‌کنم بار دیگر آن را با ما تست کنید و با رعایت چند نکته ساده از نوشتن برنامه Cross Platform به بهترین شکل لذت ببرید و خروجی خوبی را در نهایت به مشتریان سیستم ارائه کنید.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
خیر. شیء this.User با اطلاعات جدول کاربران، تناظر یک به یک ندارد. از نگارش‌های پیشین ASP.NET ، هنوز هم اطلاعات شیء User مانند User.Identity.Name در ASP.NET Core نیز در دسترس هستند. به این ترتیب زمانیکه کاربری به سیستم وارد شد، دیگر نیازی نیست تا جهت یافتن Name او، از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت. خاصیت Name یاد شده به صورت خودکار از کوکی رمزنگاری شده‌ی و یا در اینجا از توکن او دریافت شده و در اختیار برنامه قرار می‌گیرد. این Name در ASP.NET Core Identity، اصطلاحا یک User Claim پیش‌فرض نام دارد و به صورت خودکار ایجاد و مقدار دهی می‌شود. روش مقدار دهی اولیه‌ی آن هم در متد createAccessTokenAsync مشخص است. هر زمانیکه این توکن به سمت سرور ارسال می‌شود، پس از اعتبارسنجی توکن و پذیرش آن، این Claims هم پردازش شده و جزئی از اطلاعات شیء this.User می‌شوند.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
در قسمت‌های Blazor Server مثال این سری، با روش کار با سرویس‌های سمت سرور برنامه، آشنا شدیم. در این نوع برنامه‌ها، فقط کافی است اصل سرویس مدنظر را مستقیما در کامپوننت‌های Razor تزریق کرد و سپس می‌توان به نحو متداولی با آن‌ها کار کرد؛ اما در برنامه‌های Blazor WASM خیر! به این نوع برنامه‌های سمت کلاینت باید همانند برنامه‌های React ، Angular ، Vue و یا حتی برنامه‌های مبتنی بر jQuery نگاه کرد. در تمام فناوری‌های سمت کلاینت، این درخواست‌های Ajax ای هستند که با سرویس‌های یک Web API سمت سرور، ارتباط برقرار کرده، اطلاعاتی را به آن‌ها ارسال و یا دریافت می‌کنند. در برنامه‌های Blazor WASM نیز باید به همین ترتیب عمل کرد و در اینجا HttpClient دات نت، جایگزین برای مثال jQuery Ajax ، Fetch API و یا XMLHttpRequest استاندارد می‌شود (البته jQuery Ajax در اصل یک محصور کننده‌ی استاندارد XMLHttpRequest است که برای اولین بار توسط مایکروسافت در برنامه‌ی Outlook web access معرفی شد).


ایجاد سرویس سمت کلاینت دریافت اطلاعات اتاق‌ها از Web API

در قسمت 24، HotelRoomController را تکمیل کردیم که کار آن، بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌ها و یا یک اتاق مشخص به کلاینت است. اکنون می‌خواهیم در ادامه‌ی قسمت قبل، اگر کاربری بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول رزرو اتاقی کلیک کرد، لیست تمام اتاق‌های تعریف شده را به او نمایش دهیم. به همین جهت نیاز به سرویس سمت کلاینتی داریم که بتواند با این Web API endpoint کار کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientHotelRoomService
    {
        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
    }
}
این سرویس را در پوشه‌ی Services پروژه‌ی BlazorWasm.Client ایجاد کرده‌ایم که HotelRoomDTO خود را از پروژه‌ی BlazorServer.Models دریافت می‌کند. به این ترتیب می‌توان مدلی را بین یک Web API سمت سرور و یک سرویس سمت کلاینت، به اشتراک گذاشت. بنابراین پروژه‌ی کلاینت، باید ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj نیز داشته باشد.

در ادامه اینترفیس فوق را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, "/api/hotelroom"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<IEnumerable<HotelRoomDTO>>(uri);
        }
    }
}
توضیحات:
- HttpClient یکی از سرویس‌های تنظیم شده‌ی در فایل Program.cs پروژه‌های سمت کلاینت است. بنابراین می‌توان آن‌را از طریق تزریق به سازنده‌ی این سرویس، به دست آورد.
- در اینجا برای دریافت اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور و سپس Deserialize خودکار آن به لیستی از DTO تعریف شده، از متد جدید GetFromJsonAsync استفاده شده‌است. این مورد جزو تازه‌های NET 5x. است.
- در اینجا استفاده از کلاس UriBuilderExt را نیز جهت تشکیل یک URL دارای کوئری استرینگ، مشاهده می‌کنید. هیچگاه نباید URL نهایی را از طریق جمع زدن اجزای آن به سمت سرور ارسال کرد؛ از این جهت که اجزای آن باید URL-encoded شوند؛ وگرنه در سمت سرور قابلیت پردازش نخواهند داشت. در ادامه تعریف کلاس جدید UriBuilderExt را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;
using BlazorWasm.Client.Utils;

using System;
using System.Collections.Specialized;
using System.Web;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class UriBuilderExt
    {
        private readonly NameValueCollection _collection;
        private readonly UriBuilder _builder;

        public UriBuilderExt(Uri uri)
        {
            _builder = new UriBuilder(uri);
            _collection = HttpUtility.ParseQueryString(string.Empty);
        }

        public UriBuilderExt AddParameter(string key, string value)
        {
            _collection.Add(key, value);
            return this;
        }

        public Uri Uri
        {
            get
            {
                _builder.Query = _collection.ToString();
                return _builder.Uri;
            }
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد AddParameter، کار افزودن کوئری استرینگ‌ها به یک Url از پیش مشخص، انجام می‌شود. کار encoding نهایی به صورت خودکار توسط HttpUtility استاندارد دات نت، انجام خواهد شد.
- تاریخ‌های ارسالی به سمت سرور را با فرمت yyyy'-'MM'-'dd تبدیل رشته کردیم. این قالب، یکی از قالب‌های پذیرفته شده‌است.
- جهت سهولت استفاده‌ی از سرویس فوق و همچنین مدل‌های برنامه، فضای نام آن‌ها را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه‌ی سمت کلاینت، قابل دسترسی شوند:
@using BlazorWasm.Client.Services
@using BlazorServer.Models
- در آخر این سرویس جدید را باید به لیست سرویس‌های برنامه معرفی کرد تا قابلیت تزریق در کامپوننت‌ها را پیدا کند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IClientHotelRoomService, ClientHotelRoomService>();

            // ...
        }
    }
}

چند اصلاح جزئی در کنترلرها و سرویس‌های سمت سرور

در Url نهایی فوق، دو پارامتر جدید checkInDate و checkOutDate هم وجود دارند. به همین جهت این دو را به اکشن متدهای کنترلر HotelRoom:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        // ...

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRooms(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
          // ...
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}
و همچنین سرویس سمت سرور IHotelRoomService نیز اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService : IDisposable
    {
        Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        // ...
    }
}
البته فعلا پیاده سازی خاصی ندارند و آن‌ها را در قسمت‌های بعد مورد استفاده قرار خواهیم داد.


تنظیمات ویژه‌ی HttpClient برنامه‌ی سمت کلاینت

سرویس ClientHotelRoomService فوق، از HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند که BaseAddress خود را مطابق تنظیمات ابتدایی برنامه، از HostEnvironment دریافت می‌کند. در اینجا علاقمندیم تا بجای این تنظیم پیش‌فرض، فایل جدید appsettings.json را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\appsettings.json کلاینت اضافه کرده (محل قرارگیری آن در برنامه‌های سمت کلاینت، داخل پوشه‌ی wwwroot است و نه در داخل پوشه‌ی ریشه‌ی اصلی پروژه):
{
    "BaseAPIUrl": "https://localhost:5001/"
}
و از این تنظیم جدید به عنوان BaseAddress برنامه‌ی Web API استفاده کنیم که روش آن‌را در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ... 

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });

            // ... 
        }
    }
}

تکمیل کامپوننت دریافت لیست تمام اتاق‌ها

در قسمت قبل، کامپوننت خالی HotelRooms.razor را تعریف کردیم. کاربران پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول، به این کامپوننت هدایت می‌شوند. اکنون می‌خواهیم، لیست تمام اتاق‌ها را در این کامپوننت، از Web API برنامه دریافت کنیم:
@page "/hotel/rooms"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

<h3>HotelRooms</h3>

@code {
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            var model = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            if (model is not null)
            {
                HomeModel = model;
            }
            else
            {
                HomeModel.NoOfNights = 1;
            }
            await LoadRooms();
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    private async Task LoadRooms()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
    }
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا HomeModel، از Local Storage که در قسمت قبل آن‌را تنظیم کردیم، خوانده شود. سپس با استفاده از متد GetHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌ها را از Web API دریافت می‌کنیم. تمام این عملیات آغازین نیز باید در روال رویدادگران OnInitializedAsync صورت گیرند.


روش اجرای پروژه‌های Blazor WASM

تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را توسط دستور dotnet watch run اجرا کنیم، هرچند صفحه‌ی خالی نمایش لیست اتاق‌ها ظاهر می‌شود، اما یک خطای fetch error را هم دریافت خواهیم کرد؛ چون نیاز است ابتدا پروژه‌ی Web API را اجرا کرد و سپس پروژه‌ی WASM را.
برای ساده سازی اجرای همزمان این دو پروژه، اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، بر روی نام Solution کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی «Set Startup projects» را انتخاب کنید. در صفحه دیالوگ ظاهر شده، گزینه‌ی «multiple startup projects» را انتخاب کرده و از لیست پروژه‌های موجود، دو پروژه‌ی Web API و WASM را انتخاب کنید و Action مقابل آن‌ها را به Start تنظیم کنید. در اینجا حتی می‌توان ترتیب اجرای این پروژه‌ها را هم تغییر داد. در این حالت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Run، در ویژوال استودیو کلیک می‌کنید، هر دو پروژه را با هم برای شما اجرا خواهد کرد.

نکته‌ی مهم! در این حالت هم برنامه‌ی کلاینت نمی‌تواند با برنامه‌ی Web API ارتباط برقرار کند! چون شماره پورت iisExpress درج شده‌ی در فایل appsettings.json آن، باید به شماره sslPort مندرج در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌ی Web API تغییر داده شود که برای نمونه در اینجا این عدد 44314 است:
{
  "iisSettings": {
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:62930",
      "sslPort": 44314
    }
  }
}
و یا اگر می‌خواهید پروژه را از طریق NET Core CLI. با اجرای دستور dotnet watch run اجرا کنید ... به صورت پیش‌فرض نمی‌شود! چون برای اینکار باید به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌های Web API و WASM وارد شد و دوبار دستور یاد شده را به صورت مجزا اجرا کرد. در این حالت، هر دو پروژه، بر روی پورت پیش‌فرض 5001 اجرا می‌شوند. روش تغییر این پورت، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json این پروژه‌ها است. برای مثال همان پورت پیش‌فرض 5001 را که در فایل appsettings.json انتخاب کردیم، ثابت نگه می‌داریم. یعنی فایل launchSettings.json پروژه‌ی Web API را ویرایش نمی‌کنیم. اما این پورت را در پروژه‌ی کلاینت برای مثال به عدد 5002 تغییر می‌دهیم تا برنامه‌ی کلاینت، بر روی پورت پیش‌فرض برنامه‌ی Web API اجرا نشود:
{
    "BlazorWasm.Client": {
      "applicationUrl": "https://localhost:5002;http://localhost:5003",
    }  
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-27.zip
نظرات مطالب
بارگذاری UserControl در WPF به کمک الگوی MVVM
علت خاصی داره که viewmodelهای دوم و اول رو به صورت static readonly تعریف کردید؟ اگر تعداد viewmodelها زیاد شد برنامه به مشکلات مصرف زیاد حافظه بر نمی‌خوره؟ شاید استفاده از خواص lazy در اینجا مناسب‌تر باشه. یا اینکه این وهله سازی فقط در زمان نیاز انجام بشه.
مطالب
اصول و قراردادهای نام‌گذاری در دات‌نت
نامگذاری (Naming) اشیا یک برنامه شاید در نگاه اول دارای اهمیت بالایی نباشه، اما تجربه نشون داده که در پروژه‌های بزرگ که با کمک چندین مجموعه به انجام میرسه نامگذاری صحیح و اصولی که از یکسری قواعد کلی و مناسب پیروی میکنه میتونه به پیشبرد اهداف و مدیریت راحتتر برنامه کمک بسیاری بکنه.
بیشتر موارد اشاره شده در این مطلب از کتاب جامع و مفید Framework Design Guidelines اقتباس شده که خوندن این کتاب مفید رو به خوانندگان توصیه میکنم.
برای کمک به نوشتن اصولی و راحتتر سورسهای برنامه‌ها در ویژوال استودیو نرم افزارهای متعددی وجود داره که با توجه به تجربه شخصی خودم نرم افزار Resharper  محصول شرکت Jetbrains یکی از بهترین هاست که در مورد خاص مورد بحث در این مطلب نیز بسیار خوب عمل میکنه.
برخی از موارد موجود در مطلب جاری نیز از قراردادهای پیشفرض موجود در نرم افزار Resharper نسخه 6.0 برگرفته شده است و قسمتی نیز از تجربه شخصی خودم و سایر دوستان و همکاران بوده است.
اصل این مطلب حدود یکسال پیش تهیه شده و اگر نقایصی وجود داره لطفا اشاره کنین.

اصول و قراردادهای نام‌گذاری در دات‌نت
انواع نام‌گذاری
نام‌گذاری اشیا در حالت کلی را می‌توان به سه روش زیر انجام داد:
1. Pascal Casing: در این روش حرف اول هر کلمه در نام شی به صورت بزرگ نوشته می‌شود.
FirstName
2. camel Casing: حرف اول در اولین کلمه نام هر شی به صورت کوچک و حرف اول بقیه کلمات به صورت بزرگ نوشته می‌شود.
firstName
3. Hungarian: در این روش برای هر نوع شی موجود یک پیشوند درنظر گرفته می‌شود تا از روی نام شی بتوان به نوع آن پی برد. در ادامه و پس از این پیشوندها سایر کلمات بر اساس روش Pascal Casing نوشته می‌شوند.
strFirstName
lblFirstName
نکته: استفاده از این روش به جز در نام‌گذاری کنترل‌های UI منسوخ شده است.

قراردادهای کلی
1. نباید نام اشیا تنها در بزرگ یا کوچک بودن حروف با هم فرق داشته باشند. به عنوان مثال نباید دو کلاس با نام‌های MyClass و myClass داشته باشیم. هرچند برخی از زبان‌ها case-sensitive هستند اما برخی دیگر نیز چنین قابلیتی ندارند (مثل VB.NET). بنابراین اگر بخواهیم کلاس‌های تولیدی ما در تمام محیط‌ها و زبان‌های برنامه نویسی قابل اجرا باشند باید از این قرارداد پیروی کنیم.
2. تا آنجا که امکان دارد باید از به‌کار بردن مخفف کلمات در نام‌گذاری اشیا دوری کنیم. مثلا به جای استفاده از GetChr باید از GetCharacter استفاده کرد.
البته در برخی موارد که مخفف واژه موردنظر کاربرد گسترده ای دارد می‌توان از عبارت مخفف نیز استفاده کرد. مثل UI به جای UserInterface و یا IO به جای InputOutput.
 
آ. اصول نام‌گذاری فضای نام (namespace)
1. اساس نام‌گذاری فضای نام باید از قاعده زیر پیروی کند:
<Company>.<Technology|Produt|Project>[.<Feature>][.<SubNamespace>]
( < > : اجباری        [ ] : اختیاری )
2. برای نام‌گذاری فضای نام باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. در هنگام تعریف فضاهای نام به وابستگی آنها توجه داشته باشید. به عنوان مثال اشیای درون یک فضای نام پدر نباید به اشیای درون فضای نام یکی از فرزندانش وابسته باشد. مثلا در فضای نام System نباید اشیایی وجود داشته باشند که به اشیای درون فضای نام System.UI وابسته باشند.
4. سعی کنید از نام‌ها به صورت جمع برای عناوین فضای نام استفاده کنید. مثلا به جای استفاده از Kara.CSS.HQ.Manager.Entity از Kara.CSS.HQ.Manager.Entities استفاده کنید. البته برای مورادی که از عناوین مخفف و یا برندهای خاص استفاده کرده‌اید از این قرارداد پیروی نکنید. مثلا نباید از عنوانی شبیه به Kara.CSS.Manager.IOs استفاده کنید.
5. از عنوانی پایدار و مستقل از نسخه محصول برای بخش دوم عنوان فضای نام استفاده کنید. بدین معنی که این عناوین با گذر زمان و تغییر و تحولات در محتوای محصول و یا تولیدکننده نباید تغییر کنند. مثال:
Microsoft.Reporting.WebForms
Kara.Support.Manager.Enums
Kara.CSS.HQ.WebUI.Configuration
6. از عناوین یکسان برای فضای نام و اشیای درون آن استفاده نکنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Manager در فضای نام Kara.CSS.Manager وجود داشته باشد.
7. از عناوین یکسان برای اشیای درون فضاهای نام یک برنامه استفاده نکنید. مثلا نباید دو کلاس با نام Package در فضاهای نام Kara.CSS.Manger و Kara.CSS.Manger.Entities داشته باشید.

ب. اصول نام‌گذاری کلاس‌ها و Structها
1. عنوان کلاس باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری کلاس‌ها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل C یا Cls نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف (و یا در برخی موارد خیلی خاص، شماره نسخه) در نام‌گذاری کلاس‌ها استفاده شود.
مثال:
درست:
PackageManager , PacakgeConfigGenerator
Circle , Utility , Package
نادرست:
CreateConfig , classdata
CManager , ClsPackage , Config_Creator , Config1389
6. در نام‌گذاری اشیای Generic از استفاده از عناوینی چون Element, Node, Log و یا Message پرهیز کنید. این کار موجب به‌وجودآمدن کانفلیکت در عناوین اشیا می‌شود. در این موارد بهتر است از عناوینی چون FormElement, XmlNode, EventLog و SoapMessage استفاده شود. درواقع بهتر است نام اشیای جنریک، برای موارد موردنیاز، کاملا اختصاصی و درعین حال مشخص‌کننده محتوا و کاربرد باشند.
7. از عناوینی مشابه عناوین کتابخانه‌های پایه دات‌نت برای اشیای خود استفاده نکنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Console, Parameter, Action و یا Data را توسعه دهید. هم‌چنین از کابرد عناوینی مشابه اشیای موجود در فضاهای نام غیرپایه دات‌نت و یا غیردات‌نتی اما مورداستفاده در پروژه خود که محتوا و کاربردی مختص همان فضای نام دارند پرهیز کنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Page در صورت استفاده از فضای نام System.Web.UI تولید کنید.
8. سعی کنید در مواردی که مناسب به‌نظر می‌رسد از عنوان کلاس پایه در انتهای نام کلاس‌های مشتق‌شده استفاده کنید. مثل FileStream که از کلاس Stream مشتق شده است. البته این قاعده در تمام موارد نتیجه مطلوب ندارد. مثلا کلاس Button که از کلاس Control مشتق شده است. بنابراین در به‌کاربردن این مورد بهتر است تمام جوانب و قواعد را درنظر بگیرید.

پ. اصول نام‌گذاری مجموعه‌ها (Collections)
یک مجموعه در واقع یک نوع کلاس خاص است که حاوی مجموعه‌ای از داده‌هاست و از همان قوانین کلاس‌ها برای نام‌گذاری آن‌ها استفاده می‌شود.
1. بهتر است در انتهای عنوان مجموعه از کلمه Collection استفاده شود. مثال:
CenterCollection , PackageCollection
2. البته درصورتی‌که کلاس مورد نظر ما رابط IDictionary را پیاده‌سازی کرده باشد بهتر است از پسوند Dictionary استفاده شود.

ت. اصول نام‌گذاری Delegateها
1. عنوان یک delegate باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری delegateها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل D یا del نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری delegateها استفاده شود.
6. نباید در انتهای نام یک delegate از عبارت Delegate استفاده شود.
7. بهتر است که درصورت امکان در انتهای نام یک delegate که برای Event Handler استفاده نمی‌شود از عبارت Callback استفاده شود. البته تنها درصورتی‌که معنی و مفهوم مناسب را داشته باشد.
مثال:
نحوه تعریف یک delegate
public delegate void Logger (string log);
public delegate void LoggingCallback (object sender, string reason);

ث. اصول نام‌گذاری رویدادها (Events)
1. عنوان یک رویداد باید فعل یا مصدر باشد.
2. در نام‌گذاری کلاس‌ها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری رویدادها استفاده شود.
6. بهتر است از پسوند EventHandler در عنوان هندلر رویداد استفاده شود.
7. از به کاربردن عباراتی چون AfterXXX و یا BeforeXXX برای نمایش رویدادهای قبل و یا بعد از رخداد خاصی خودداری شود. به جای آن باید از اسم مصدر (شکل ingدار فعل) برای نام‌گذاری رویداد قبل از رخداد و هم‌چنین شکل گذشته فعل برای نام‌گذاری رویداد بعد از رخداد خاص استفاده کرد.
مثلا اگر کلاسی دارای رویداد Open باشد باید از عنوان Openning برای رویداد قبل از Open و از عنوان Opened برای رویداد بعد از Open استفاده کرد.
8. نباید از پیشوند On برای نام‌گذاری رویداد استفاده شود.
9. همیشه پارامتر e و sender را برای آرگومانهای رویداد پیاده سازی کنید. sender که از نوع object است نمایش دهنده شیی است که رویداد مربوطه را به وجود آورده است و e درواقع آرگومانهای رویداد مربوطه است.
10. عنوان کلاس‌آرگومان‌های رویداد باید دارای پسوند EventArgs باشد.
مثال:
عنوان کلاس‌آرگومان:
AddEventArgs , EditEventArgs , DeleteEventArgs
عنوان رویداد:
Adding , Add , Added
تعریف یک EventHandler:
public delegate void <EventName>EventHandler  (object sender, <EventName>EventArgs e);
نکته: نیاز به تولید یک EventHandler مختص توسعه یک برنامه به‌ندرت ایجاد می‌شود. در اکثر موارد می‌توان با استفاده از کلاس جنریک <EventHandler<TEventArgs تمام احتیاجات خود را برطرف کرد.
تعریف یک رویداد:
public event EventHandler <AddEventArgs> Adding;

ج. اصول نام‌گذاری Attributeها
1. عنوان یک attribute باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری attributeها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل A یا atr نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری attributeها استفاده شود.
6. بهتر است در انتهای نام یک attribute از عبارت Attribute استفاده شود.
مثال:
DisplayNameAttribute , MessageTypeAttribute

چ. اصول نام‌گذاری Interfaceها
1. در ابتدای عنوان interface باید از حرف I استفاده شود.
2. نام باید اسم، موصوف یا صفتی باشد که interface را توصیف می‌کند.
به عنوان مثال:
IComponent  (اسم)
IConnectionProvider (موصوف)
ICloneable (صفت)
3. از روش Pascal Casing استفاده شود.
4. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج.
5. باید تنها از کاراکترهای حرفی در نام interface استفاده شود.
 
ح. اصول نام‌گذاری Enumerationها
1. استفاده از روش Pascal Casing
2. خودداری از کاربرد عبارات مخفف غیررایج
3. تنها از کاراکترهای حرفی در نام Enumretionها استفاده شود.
4. نباید از پسوند یا پیشوند Enum یا Flag استفاده شود.
5. اعضای یک Enum نیز باید با روش Pascal Casing نام‌گذاری شوند.
مثال:
public enum FileMode {
    Append,
    Read, …
}
6. درصورتی‌که enum موردنظر از نوع flag نیست باید عنوان آن مفرد باشد. 
7. درصورتی‌که enum موردنظر برای کاربرد flag طراحی شده باشد نام آن باید جمع باشد. مثال:
[Flag]
public enum KeyModifiers {
    Alt = 1, 
    Control = 2,
    Shift = 4
}
8. از به‌کاربردن پسوند و یا پیشوندهای اضافه در نام‌گذاری اعضای یک enum نیز پرهیز کنید. مثلا نام‌گذاری زیر نادرست است:
public enum OperationState {
    DoneState, 
    FaultState,
    RollbackState
}

خ. اصول نام‌گذاری متدها
1. نام متد باید فعل یا ترکیبی از فعل و اسم یا موصوف باشد.
2. باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج و یا استفاده زیاد از اختصار
4. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام متد استفاده شود.
مثال:
AddDays , Save , DeleteRow , BindData , Close , Open

د. اصول نام‌گذاری Propertyها
1. نام باید اسم، صفت یا موصوف باشد.
2. باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج.
4. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام‌گذاری پراپرتی استفاده شود.
مثال:
Radius , ReportType , DataSource , Mode , CurrentCenterId
5. از عبارت Get در ابتدای هیچ Propertyای استفاده نکنید.
6. نام خاصیت‌هایی که یک مجموعه برمی‌گرداند باید به صورت جمع باشد. عنوان این Propertyها نباید به‌صورت مفرد به همراه پسوند Collection یا List باشد. مثال:
public CenterCollection Centers { get; set; }
7. خواص Boolean را با عناوینی مثبت پیاده‌سازی کنید. مثلا به‌جای استفاده از CantRead از CanRead استفاده کنید. بهتر است این Propertyها پیشوندهایی چون Is, Can یا Has داشته باشند، البته تنها درصورتی‌که استفاده از چنین پیشوندهایی ارزش افزوده داشته و مفهوم آن را بهتر برساند. مثلا عنوان CanSeek مفهوم روشن‌تری نسبت به Seekable دارد. اما استفاده از Created خیلی بهتر از IsCreated است یا Enabled کاربرد به مراتب راحت‌تری از IsEnabled دارد.
برای تشخیص بهتر این موارد بهتر است از روش ifسنجی استفاده شود. به عنوان مثال
if (list.Contains(item))
if (regularExpression.Matches(text))
if (stream.CanSeek)
if (context.Created)
if (form.Enabled)
مفهوم درست‌تری نسبت به موارد زیر دارند:
if (list.IsContains(item))
if (regularExpression.Match(text))
if (stream.Seekable)
if (context.IsCreated)
if (form.IsEnabled)
8. بهتر است در موارد مناسب عنوان Property با نام نوعش برابر باشد. مثلا
public Color Color { get; set; }

ذ. اصول نام‌گذاری پارامترها
پارامتر درحالت کلی به آرگومان وروی تعریف شده برای یک متد گفته می‌شود.
1. حتما از یک نام توصیفی استفاده شود. از نام‌گذاری پارامترها براساس نوعشان به‌شدت پرهیز کنید.
2. از روش camel Casing استفاده شود.
3. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام‌گذاری پارامترها استفاده شود.
مثال:
firstName , e , id , packageId , centerName , name
4. نکاتی برای نام‌گذاری پارامترهای Operator Oveloading:
- برای operatorهای دو پارامتری (binary operators) از عناوین left و right برای پارامترهای آن استفاده کنید:
public static MyType operator +(MyType left, MyType right)
public static bool operator ==(MyType left, MyType right)
- برای operatorهای تک‌پارامتری (unary operators) اگر برای پارامتر مورد استفاده هیچ عنوان توصیفی مناسبی پیدا نکردید حتما از عبارت value استفاده کنید:
public static MyType operator ++(MyType value)
- درصورتی‌که استفاده از عناوین توصیفی دارای ارزش افزوده بوده و خوانایی کد را بهتر می‌کند حتما از این نوع عناوین استفاده کنید:
public static MyType operator /(MyType dividend, MyType divisor)
- نباید از عبارات مخفف یا عناوینی با اندیس‌های عددی استفاده کنید:
public static MyType operator -(MyType d1, MyType d2) // incorrect!

ر. اصول نام‌گذاری متغیر (Variable)ها
- نام متغیر باید اسم، صفت یا موصوف باشد.
نام‌گذاری متغیرها باید با توجه به نوع آن انجام شود.
1. متغیرهای عمومی (public) و protected و Constantها
- استفاده از روش Pascal Casing
- تنها از کاراکترهای حرفی برای نام متغیر عمومی استفاده شود.
مثال:
Area , DataBinder , PublicCacheName
2. متغیرهای private (در سطح کلاس یا همان field)
- نام این نوع متغیر باید با یک "_" شروع شود.
- از روش camel Casing استفاده شود.
مثال:
_centersList
_firstName
_currentCenter
3. متغیرهای محلی در سطح متد
- باید از روش camel Casing استفاده شود.
- تنها از کاراکترهای حرفی استفاده شود.
مثال:
parameterType , packageOperationTypeId

ز. اصول نام‌گذاری کنترل‌های UI
1. نام باید اسم یا موصوف باشد.
2. استفاده از روش Hungarian !
3. عبارت مخفف معرفی‌کننده کنترل، باید به اندازه کافی برای تشخیص نوع آن مناسب باشد.
مثال:
lblName (Label)
txtHeader (TextBox)
btnSave (Button)

ژ. اصول نام‌گذاری Exceptionها
تمام موارد مربوط به نام‌گذاری کلاس‌ها باید در این مورد رعایت شود. 
1. باید از پسوند Exception در انتهای عنوان استفاده شود.
مثال:
ArgumentNullException , InvalidOperaionException

س. نام‌گذاری اسمبلی‌ها و DLLها
1. عناوینی که برای نام‌گذاری اسمبلی‌ها استفاده می‌شوند، باید نمایش‌دهنده محتوای کلی آن باشند. مثل:
System.Data
2. از روش زیر برای نام‌گذاری اسمبلی‌ها استفاده شود:
<Company>.<Component>.dll
<Company>.<Project|Product|Technology>.<Component>.dll
مثل:
Microsoft.CSharp.dll , Kara.CSS.Manager.dll

ش. نام‌گذاری پارامترهای نوع (Generic (type parameter
1. از حرف T برای پارامترهای تک‌حرفی استفاده کنید. مثل:
public int IComparer<T> {…}
public delegate bool Predicate<T> (T item)
2. تمامی پارامترهای جنریک را با عناوینی توصیفی و مناسب که مفهوم و کاربرد آنرا برساند نام‌گذاری کنید، مگر آنکه یافتن چنین عباراتی ارزش افزوده‌ای در روشن‌تر کردن کد نداشته باشد. مثال:
public int ISessionChannel<TSession> {…}
public delegate TOutput Converter<TInput, TOutput> (TInput from)
public class Nullable<T> {…}
public class List<T> {…}
3. در ابتدای عناوین توصیفی حتما از حرف T استفاده کنید.
4. بهتر است تا به‌صورتی روشن نوع قید قرار داده شده بر روی پارامتری خاص را در نام آن پارامتر نمایش دهید. مثلا اگر قید ISession را برای پارامتری قرار دادید بهتر است نام آن پارامتر را TSession درنظر بگیرید.
 
ص. نام‌گذاری کلید Resourceها
به دلیل شباهت ساختاری که میان کلیدهای resource و propertyها وجود دارد قواعد نام‌گذاری propertyها در اینجا نیز معتبر هستند.
1. از روش نام‌گذاری Pascal Casing برای کلیدهای resource استفاده کنید.
2. از عناوین توصیفی برای این کلیدها استفاده کنید. سعی کنید تا حد امکان به هیچ وجه از عناوین کوتاه و یا مخففی که مفهوم را به‌صورت ناکامل می‌رساند استفاده نکنید. درواقع سعی کنید که خوانایی بیشتر کد را فدای فضای بیشتر نکنید.
3. از کلیدواژه‌های CLR و یا زبان مورداستفاده برای برنامه‌نویسی در نام‌گذاری این کلیدها استفاده نکنید.
4. تنها از حروف و اعداد و _ در نام‌گذاری این کلیدها استفاده کنید.
5. سعی کنید از عناوین توصیفی همانند زیر برای پیام‌های مناسب خطاها جهت نمایش به کاربر برای کلیدهای مربوطه استفاده کنید. درواقع نام کلید باید ترکیبی از نام نوع خطا و یک آی‌دی مشخص‌کننده پیغام مربوطه باشد:
ArgumentExceptionIllegalCharacters
ArgumentExceptionInvalidName
ArgumentExceptionFileNotFound
 
نکاتی درمورد کلمات مرکب
کلمات مرکب به کلماتی گفته می‌شود که در آن از بیش از یک کلمه با مفهوم مستقل استفاده شده باشد. مثل Callback یا FileName. 
باید توجه داشت که با تمام کلمات موجود در یک کلمه مرکب نباید همانند یک کلمه مستقل رفتار کرد و حرف اول آن را در روش‌های نام‌گذاری موجود به‌صورت بزرگ نوشت. کلمات مرکبی وجود دارند که به آن‌ها closed-form گفته می‌شود. این کلمات مرکب با اینکه از 2 یا چند کلمه دارای مفهوم مستقل تشکیل شده‌اند اما به‌خودی‌خود دارای مفهوم جداگانه و مستقلی هستند. برای تشخیص این کلمات می‌توان به فرهنگ لغت مراجعه کرد (و یا به‌سادگی از نرم‌افزار Microsoft Word استفاده کرد) و دریافت که آیا کلمه مرکب موردنظر آیا مفهوم مستقلی برای خود دارد، یعنی درواقع آیا عبارتی closed-form است. با کلمات مرکب از نوع closed-form همانند یک کلمه ساده برخورد می‌شود! 
در جدول زیر مثال‌هایی از عبارات رایج و نحوه درست و نادرست استفاده از هریک نشان داده شده است.

Pascal Casing

camel Casing

Wrong

Callback

callback

CallBack

BitFlag

bitFlag

Bitflag / bitflag

Canceled

canceled

Cancelled

DoNot

doNot

Donot / Don’t

Email

email

EMail

Endpoint

endpoint

EndPoint / endPoint

FileName

fileName

Filename / filename

Gridline

gridline

GridLine / gridLine

Hashtable

hashtable

HashTable / hashTable

Id

id

ID

Indexes

indexes

Indices

LogOff

logOff

Logoff / LogOut !

LogOn

logOn

Logon / LogIn !

SignOut

signOut

Signout / SignOff

SignIn

signIn

Signin / SignOn

Metadata

metadata

MetaData / metaData

Multipanel

multipanel

MultiPanel / multiPanel

Multiview

multiview

MultiView / multiView

Namespace

namespace

NameSpace / nameSpace

Ok

ok

OK

Pi

pi

PI

Placeholder

placeholder

PlaceHolder / placeHolder

UserName

username

Username / username

WhiteSpace

whiteSpace

Whitespace / whitespace

Writable

writable

Writeable / writeable

همان‌طور که در جدول بالا مشاهد می‌شود در استفاده از قوانین عبارات مخفف دو مورد استثنا وجود دارد که عبارتند از Id و Ok. این کلمات باید همان‌طور که در اینجا نشان داده شده‌اند استفاده شوند.
 
نکاتی درباره عبارات مخفف
1. عبارات مخفف (Acronym) با خلاصه‌سازی کلمات (Abbreviation) فرق دارند. یک عبارت مخفف شامل حروف اول یک عبارت طولانی یا معروف است، درصورتی‌که خلاصه‌سازی یک عبارت یا کلمه از حذف بخشی از آن به‌دست می‌آید. تا آنجاکه امکان دارد از خلاصه‌سازی عبارات نباید استفاده شود. هم‌چنین استفاده از عبارات مخفف غیررایج توصیه نمی‌شود.
مثال: IO و UI
2. براساس تعریف، یک مخفف حداقل باید 2 حرف داشته باشد. نحوه برخورد با مخفف‌های دارای بیشتر از 2 حرف با مخفف‌های دارای 2 حرف باهم متفاوت است. با مخفف‌های دارای 2 حرف همانند کلمه‌ای یک حرفی! برخورد می‌شود، درصورتی‌که با سایر مخفف‌ها همانند یک کلمه کامل چندحرفی برخورد می‌شود. به‌عنوان مثال IOStream برای روش PascalCasing و ioStream برای روش camelCasing استفاده می‌شود. هم‌چنین از HtmlBody و htmlBody به‌ترتیب برای روش‌های Pascal و camel استفاده می‌شود.
3. هیچ‌کدام از حروف یک عبارت مخفف در ابتدای یک واژه نام‌گذاری‌شده به روش camelCasing به‌صورت بزرگ نوشته نمی‌شود!
نکته: موارد زیادی را می‌توان یافت که در ابتدا به‌نظر می‌رسد برای پیاده‌سازی آنها باید قوانین فوق را نقض کرد. این موارد شامل استفاده از کتابخانه‌های سایر پلتفرم‌ها (مثل MFC, HTML و غیره)، جلوگیری از مشکلات جغرافیایی! (مثلا در مورد نام کشورها یا سایر موقعیت‌های جغرافیایی)، احترام به نام افراد درگذشته، و مواردی از این دست می‌شود. اما در بیشتر قریب به اتفاق این موارد هم می‌توان بدون تقض قوانین فوق اقدام به نام‌گذاری اشیا کرد، بدون اینکه با تغییر عبارت اصلی (که موجب تطابق با این قوانین می‌شود) لطمه‌ای به مفهوم آن بزند. البته تنها موردی که به‌نظر می‌رسد می‌تواند قوانین فوق را نقض کند نام‌های تجاری هستند. البته استفاده از نام‌های تجاری توصیه نمی‌شود، چون این نام‌ها سریع‌تر از محتوای کتابخانه‌های برنامه‌نویسان تغییر می‌کنند!
نکته: برای درک بهتر قانون "عدم استفاده از عبارات مخففی که رایج نیستند" مثالی از زبان توسعه دهندگان دات‌نت‌فریمورک ذکر می‌شود. در کلاس Color متد زیر با Overloadهای مختلف در دسترس است:
public class Color {
    …
    public static Color FromArgb(…)
    { … }
}
همان‌طور که مشاهده می‌شود برای رعایت قوانین فوق به‌جای استفاده از ARGB از عبارت Argb استفاده شده است. اما این نحوه استفاده موجب شده تا این سوال به‌ظاهر خنده‌دار اما درست پیش‌آید:
"چطور می‌شود در این کلاس رنگی را از ARGB تبدل کرد؟ هرچه که من میبینم فقط تبدیل از طریق (Argb) آرگومان b است!"
حال در این نقطه به‌نظر می‌رسد که در اینجا باید قوانین فوق را نقض کرد و از عنوان FromARGB که مفهوم درست را می‌رساند استفاده کرد. اما با کمی دقت متوجه می‌شویم که این قوانین در ابتدا نیز با پیاده‌سازی نشان داده شده در قطعه کد بالا نقض شده‌اند! همه می‌دانیم که عبارت RGB مخفف معروفی برای عبارت Red Green Blue است. اما استفاده از ARGB برای افزودن کلمه Alpha به ابتدای عبارت مذکور چندان رایج نیست. پس استفاده از مخفف Argb از همان ابتدا اشتباه به‌نظر می‌رسد. بنابراین راه‌حل بهتر می‌تواند استفاده از عنوان FromAlphaRgb باشد که هم قوانین فوق را نقض نکرده و هم مفهوم را بهتر می‌رساند.
 
دیگر نکات
1. قراردادهای اشاره شده در این سند حاصل کار شبانه روزی تعداد بسیاری از برنامه نویسان در سرتاسر جهان در پروژه‌های بزرگ بوده است. این اصول کلی تنها برای توسعه آسان‌تر و سریع‌تر پروژه‌های بزرگ تعیین شده‌اند و همان‌طور که روشن است تنها ازطریق تجربه دست‌یافتنی هستند. بنابراین چه بهتر است که در این راه از تجارب بزرگان این عرصه بیشترین بهره برده شود.
2. هم‌چنین توجه داشته باشید که بیشتر قراردادهای اشاره شده در این سند از راهنمای نام‌گذاری تیم توسعه BCL دات‌نت‌فریمورک گرفته شده است. این تیم طبق اعتراف خودشان زمان بسیار زیادی را برای نام‌گذاری اشیا صرف کرده‌اند و توصیه کرده‌اند که دیگران نیز برای نام‌گذاری، زمان مناسب و کافی را در توسعه پروژه‌ها درنظر بگیرند.
 
نظرات اشتراک‌ها
دوراهی انتخاب NHibernate و Entityframework
مشکل عمومی در بین برنامه نویس‌ها وجود دارد و آن هم این است که فکر می‌کنند آنی که سریع‌تر است بهتر است. خیر! در ADO.NET خام تمام مسایلی که توضیح دادم مانند کش، ترجمه کوئری، نگاشت‌ها و رعایت بسیاری از best practices که در EF لحاظ شده، وجود ندارند. 50 قسمتی مطلب در موردش در سایت هست. در طول زمان همین کلاس‌های sql helper برای لحاظ این الگوها باید تغییر کنند و اینجا است که دست آخر به این نتیجه خواهید رسید، EF از تمام کارهای دست ساز بسیاری از برنامه نویس‌ها، سریعتر و بهینه‌تر است.
کار اصولی با بانک اطلاعاتی صرفا یک select ساده نیست که بر اساس آن کارآیی و یا بهتر بودن روشی را مشخص کنید. 
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
تکمیل JavaScript Isolation در Blazor 6x

همانطور که کمی بالاتر نیز عنوان شد، CSS Isolation جزئی از تازه‌های Blazor 5x بود؛ اکنون مشابه این قابلیت جهت فایل‌های js. به Blazor 6x هم اضافه شده‌است و روش کار با آن نیز همانند CSS Isolation است (البته این قابلیت از نگارش 5 هم وجود داشت؛ اما اینبار دیگر نیازی به تعریف فایل ماژول آن در wwwroot نیست). یعنی اگر کامپوننت ما در مسیر Pages/Panel.razor قرار داشته باشد، می‌توان برای این تک فایل، فایل js. متناظری را به نام Pages/Panel.razor.js تعریف کرد؛ با الگوی Component>.razor.js>. سپس اگر محتوی این فایل js. به صورت زیر باشد:
export function error(){
    alert('oops, an error');
}
روش فراخوانی آن در همان کامپوننت به صورت زیر خواهد بود (یعنی در اصل دیگر مهم نیست که این فایل js. کجا قرار می‌گیرد، هنگام publish به خروجی کپی خواهد شد):
var module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./Panel.razor.js");
await module.InvokeVoidAsync("error");
مزیت اینکار، نزدیک نگه داشتن static assets یک کامپوننت، در کنار آن است و به این ترتیب قابل درک‌تر کردن برنامه:
Pages/Panel.razor
Pages/Panel.razor.js
Pages/Panel.razor.css
به علاوه JS Isolation دو مزیت دیگر را هم به همراه دارد:
- دیگر نیازی به تعریف توابع و متدهای جاوا اسکریپتی در global namespace نیست (این متدها و اشیاء، به شیء سراسری window اضافه نمی‌شوند). Isolation در اینجا در اصل به معنای امکان استفاده‌ی از JavaScript modules است.
- استفاده کنندگان از پروژه‌های کتابخانه‌ای دیگر نیازی به الحاق دستی این فایل‌ها ندارند. منظور از الحاق دستی یا ذکر src تگ script اضافه شده به index.html، در مطلب تولید کتابخانه‌های Razor توضیح داده شده‌است و از الگوی content/{PACKAGE ID}/{SCRIPT PATH AND FILENAME (.js)}_/. جهت مشخص سازی نام نهایی فایل js. به همراه کتابخانه، پیروی می‌کند. البته اگر نیاز است این نوع فایل‌ها در کتابخانه‌ها مستقیما استفاده شوند، باید مسیر فوق در کدها حتما ذکر شود:
_module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./_content/RazorClassLibrary/componentName.razor.js");

یک نکته: روش صحیح کار با ماژول‌ها همانطور که در نکات فوق نیز بررسی شد، به صورت زیر است و باید در OnAfterRenderAsync شروع شده و سپس در آخر کار Dispose شوند:
export function showPrompt(message) {
  return prompt(message, 'Type anything here');
}

@page "/call-js-example-6"
@implements IAsyncDisposable
@inject IJSRuntime JS

<h1>Call JS Example 6</h1>

<p>
    <button @onclick="TriggerPrompt">Trigger browser window prompt</button>
</p>

<p>
    @result
</p>

@code {
    private IJSObjectReference? module;
    private string? result;

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", 
                "./scripts.js");
        }
    }

    private async Task TriggerPrompt()
    {
        result = await Prompt("Provide some text");
    }

    public async ValueTask<string?> Prompt(string message) =>
        module is not null ? 
            await module.InvokeAsync<string>("showPrompt", message) : null;

    async ValueTask IAsyncDisposable.DisposeAsync()
    {
        if (module is not null)
        {
            await module.DisposeAsync();
        }
    }
}