مطالب
فایرفاکس 4 و غیرفعال کردن قابلیت تنظیم دستی اندازه جعبه‌های متنی آن

احتمالا فایرفاکس 4 رو تازه نصب کردید:


یکی از موارد جالب توجه آن منهای مورد فوق، امکان تغییر سایز TextArea در آن به صورت "سر خود" می‌باشد (همانند مرورگر کروم) :


برای غیرفعال کردن این قابلیت باید css سایت یا عنصر مورد نظر را به صورت ذیل تغییر داد:
<style type="text/css">
textarea {
resize:none;
}
</style>

مطالب
بخش دوم - بررسی ساختار فایل ها و Syntax برنامه های Svelte
در بخش اول به معرفی SvelteJs پرداختیم و اولین پروژه‌ی خود را ایجاد کردیم. در ادامه به بررسی جزئیات فایل‌های تشکیل شده می‌پردازیم. قبل از هرچیز پیشنهاد میکنم اگر از vs-code استفاده میکنید Extension Svelte را دانلود و نصب نمایید.
پس از ایجاد پروژه، تعدادی فایل توسط Svelte ایجاد می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


rollup.config.js : 
به طور پیش فرض Svelte از rollup برای ساخت برنامه استفاده میکند که جایگزینی برای webpack است. فعلا نیازی به تغییر و دانستن جزئیاتی در مورد این فایل نداریم؛ چراکه به صورت پیش فرض توسط قالب دریافت شده، تمامی کانفیگ‌های مورد نظر ما برای توسعه و ساخت نهایی باندل برنامه انجام شده‌است. فقط به چند نکته‌ی مهم در این فایل اشاره خواهم کرد.
import svelte from 'rollup-plugin-svelte';
import resolve from 'rollup-plugin-node-resolve';
import commonjs from 'rollup-plugin-commonjs';
import livereload from 'rollup-plugin-livereload';
import { terser } from 'rollup-plugin-terser';

const production = !process.env.ROLLUP_WATCH;

export default {
input: 'src/main.js',
output: {
sourcemap: true,
format: 'iife',
name: 'app',
file: 'public/bundle.js'
},
plugins: [
svelte({
// enable run-time checks when not in production
dev: !production,
// we'll extract any component CSS out into
// a separate file — better for performance
css: css => {
css.write('public/bundle.css');
}
}),

// If you have external dependencies installed from
// npm, you'll most likely need these plugins. In
// some cases you'll need additional configuration —
// consult the documentation for details:
// https://github.com/rollup/rollup-plugin-commonjs
resolve(),
commonjs(),

// Watch the `public` directory and refresh the
// browser on changes when not in production
!production && livereload('public'),

// If we're building for production (npm run build
// instead of npm run dev), minify
production && terser()
],
watch: {
clearScreen: false
}
};
در خط 12 این فایل، مقدار input برابر با src/main.js است که به rollup، نقطه شروع برنامه را نشان میدهد و مانند سایر فریم ورک‌ها، اسکریپت آغاز کننده برنامه ما میباشد. همینطور در خطوط 15 و 24، فایل‌های bundle خروجی برنامه که به صورت پیش فرض در فولدر public قرار میگیرند، مسیرشان مشخص شده است.


package.json : 
احتمالا اگر از هر کدام از فریم ورک‌های معروفی مثل vue - react - angualr استفاده کرده باشید میدانید این فایل چیست؛ ولی بد نیست توضیح مختصری بدهم و تفاوت مهم package‌ها در svelte را با سایر فریم ورک‌ها، بیان کنم. این فایل تمام وابستگی‌های پروژه و اسکریپت‌های مورد نیاز برای ساخت و اجرای برنامه را در خود نگه میدارد.
{
  "name": "svelte-app",
  "version": "1.0.0",
  "devDependencies": {
    "npm-run-all": "^4.1.5",
    "rollup": "^1.10.1",
    "rollup-plugin-commonjs": "^9.3.4",
    "rollup-plugin-livereload": "^1.0.0",
    "rollup-plugin-node-resolve": "^4.2.3",
    "rollup-plugin-svelte": "^5.0.3",
    "rollup-plugin-terser": "^4.0.4",
    "sirv-cli": "^0.4.0",
    "svelte": "^3.0.0"
  },
  "scripts": {
    "build": "rollup -c",
    "autobuild": "rollup -c -w",
    "dev": "run-p start:dev autobuild",
    "start": "sirv public",
    "start:dev": "sirv public --dev"
  }
}
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد وجود نداشتن بخش dependencies در این فایل است. در بخش dependencies عموما وابستگی‌های پروژه در زمان اجرای برنامه قرار میگیرد. همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، Svelte یک کامپایلر است. به همین جهت در زمان اجرا، نیاز به هیچ وابستگی اضافه‌تری ندارد؛ برخلاف سایر فریم ورک‌ها که حداقل نیاز دارند خود اسکریپت فریم ورک، زمان اجرا لود شده و توسط کاربر دانلود شود. بجای آن همانطور که مشاهده میکنید در خط 4, devDependecies وجود دارد که تمام وابستگی‌های svelte را دربر میگیرد که فقط قبل از build شدن برنامه مورد نیاز هستند. در خط 15، تگ اسکریپ قرار دارد که برای راحتی ساخت و اجرای برنامه همانطور که در بخش قبل دیدیم میتوانیم از آنها استفاده کنیم (npm run dev ---- npm run build ---- etc)

 build  برای ساخت و ایجاد خروجی‌های برنامه توسط rollup مورد قرار استفاده میگیرد. 
 autobuild  مانند build برای ساخت خروجی‌های نهایی برنامه استفاده میشود. ولی تفاوتی که دارد پس از هر تغییر در سورس کد برنامه به صورت خودکار build جدیدی پس از اجرای آن گرفته میشود. 
 dev   برنامه را درحالت Developer Mode اجرا میکند که برای مشاهده تغییرات به صورت خودکار در browser، بدون نیاز به رفرش صفحه و همینطور عیب یابی  برنامه مناسب است. 
 start  از طریق sirv  که یک وب سرور سبک برای هاست کردن سایت‌های استاتیک است، برنامه را هاست میکند.
 start:dev   مانند start است با این تفاوت که برنامه را در حالت Developer Mode هاست میکند که میتواند برای عیب یابی برنامه از آن استفاده کرد؛ چرا که سورس برنامه از طریق source Map قابل دسترس خواهد بود.

دو پوشه src و public هم برای ما به صورت پیش فرض ایجاد شده‌اند که فولدر public فایل‌های نهایی تولید شده برنامه ما را شامل میشود و src، دربرگیرنده تمام سورس کدهای برنامه ما میباشد.
src/App.svelte :
همه بخش‌های برنامه در Svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشوند و این فایل کامپوننت اصلی برنامه در Svelte است. همانطور که نام این فایل پیداست پسوند تمام کامپوننت‌های Svelte نام این کامپایلر است svelte. 
<script>
export let name;
</script>

<style>
h1 {
color: purple;
}
</style>

<h1>Hello {name}!</h1>

اگر قبلا با vuejs کار کرده باشید، این syntax برای شما آشنا خواهد بود؛ هرچند بسیار شبیه کدنویسی در صفحه html است. در کامپوننت‌های svelte شما دو تگ Script و Style دارید و خارج از این دو تگ میتوانید html خود را قرار دهید؛ مانند مثال بالا. در تگ اسکریپت، کدهای جاوا اسکریپتی مرتبط با کامپوننت قرار میگیرد و در تگ Style هم Css‌های مرتبط با کامپوننت. در مثال بالا، در خط 11 ما یک تگ h1 داریم که مقدار hello و یک {name} را نمایش خواهد داد. با استفاده از علامت {} میتوانید کدهای جاوااسکریپتی خود رابه html جاری اضافه کنید که در مثال بالا متغیر name در خط 2 تعریف شده است. در تگ اسکریپت شما امکان ساخت هرگونه متغیر و فانکشنی را که در جاوا اسکریپت معتبر است، خواهید داشت که همینطور میتوان از آنها در صفحه html استفاده کرد. ولی svelte با استفاده از کلمات کلیدی جاوا اسکریپت، چند امکان به این بخش اضافه کرده است. اگر به خط 2 مجددا دقت کنیم، شاید برای شما سؤال ایجاد شود که کلمه World از کجا می‌آید و چطور به متغیر name نسبت داده شده‌است. نکته‌ای که در کد بالا وجود دارد، کلمه export قبل از متغیر است. به این معنا که استفاده کننده از این کامپوننت میتواند name را مقدار دهی کند. در svelte به این نوع متغیر‌ها props گفته میشود. در این مثال name توسط اسکریپت آغاز کننده برنامه با به اصطلاح entry point برنامه ما مقدار دهی خواهد شد که در ادامه این فایل را بررسی میکنیم.

src/main.js : 
import App from './App.svelte';

const app = new App({
target: document.body,
props: {
name: 'world'
}
});

export default app;
فایل main.js فایل آغاز کننده برنامه و entry-point ما است. در خط اول، کامپوننت اصلی برنامه را که قبلا بررسی کردیم، به این فایل import میکنیم. در خط سوم یک object از این کامپوننت گرفته و آن را مقداردهی خواهیم کرد. در خط 4 مقدار target را برابر با محتوای صفحه html نهایی برنامه قرار میدهیم که در مسیر public/index.html تولید خواهد شد و در نهایت خصیصه‌های کامپوننت خود (props) را که قبلا تعریف کردیم، مقدار دهی میکنیم؛ خطوط 5-7 .
اگر به خاطر داشته باشید، ما در کامپوننت App.svelte یک متغیر به نام name را به عنوان یک props (خصیصه) export کرده بودیم و در اینجا مقدار این متغیر را برابر با world قرار دادیم. 
در خط آخر  (10) هم مانند تمام فایل‌ها و ماژول‌های جاوا اسکریپت، این object را برای استفاده export میکنیم.


نکته: پیش نیاز استفاده از svelte، درک نسبی روی مباحث مرتبط با JavaScript و Html و Css است. لذا در این آموزش من به جزئیات مرتبط با این سه مورد وارد نمیشوم و سعی میکنم تمرکز بیشتر بر روی مباحث مرتبط با خود svelte باشد. 
در بخش بعدی با ایجاد یک پروژه جدید، با سایر امکانات svelte و همینطور syntax آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
حل مشکل عدم شناسایی منابع خارجی Intellisense در Xaml
همانطور که اطلاع دارید که طراح xaml و Intellisense در Visual Studio، توانایی شناسایی Resources هایی را که از Library‌های خارجی می‌آیند، ندارد. یعنی اگر شما بخواهید از StaticResource‌ها یا DynamicResource‌ها استفاده کنید، با یک لیست خالی در Intellisense مواجه خواهید شد و مجبور هستید تا نام Resource را خودتان بطور کامل تایپ کنید. این مشکل بیشتر بخاطر ساختار MergedDictionary‌ها و تعداد بالای فایل‌های Resource پیش می‌آید. برای حل این مشکل چندین راه کار وجود دارد:
  1. این مشکل توسط اینجانب به تیم توسعه گزارش شد و در نسخه 16.4 پیش نمایش 3 ویژوال استودیو مرتفع گردیده‌است. اما همچنان مشکل کوچکی دارد که گزارش شده و در حال بررسی می‌باشد.
  2. تمامی استایل‌ها و منابع خود را در یک فایل xaml قرار دهید و از ایجاد چندین فایل جدا، خودداری کنید. جهت جلوگیری از به‌هم ریختگی و سردرگمی، میتوانید از Region بندی کدها استفاده کنید.
  3. با استفاده از این روش میتوانید منابع را در حالت طراحی، شناسایی کنید. اما روش پایدار و قابل اطمینانی نیست.
- ابتدا در پروژه خود یک ResourceDictionary را ایجاد کنید و نام آن را DesignTimeResources.xaml قرار دهید.
- این فایل را به پوشه Properties پروژه منتقل کنید.
- پروژه را Unload کنید و سپس راست کلیک کرده و گزینه Edit CsProj را بزنید و کدهای زیر را جایگزین کدهای DesignTimeResources قبلی کنید.
<ItemGroup>
  <Page Include="Properties\DesignTimeResources.xaml">
    <SubType>Designer</SubType>
    <Generator>MSBuild:Compile</Generator>
    <ContainsDesignTimeResources>true</ContainsDesignTimeResources>
  </Page>
</ItemGroup>
- پروژه را ذخیره کنید و دوباره Reload کنید.
- فایل دیکشنری  DesignTimeResources .xaml را باز کنید و محتوای آن را به این صورت تغییر دهید.
<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
  xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" >  
   <ResourceDictionary.MergedDictionaries> 
     <ResourceDictionary Source="/MyAssembly;component/Presentation/Common/Resources/Main.xaml"/> 
    </ResourceDictionary.MergedDictionaries> 
</ResourceDictionary>
دقت کنید که به جای خط زیر
<ResourceDictionary Source="/MyAssembly;component/Presentation/Common/Resources/Main.xaml"/>
باید آدرس منابع خود را وارد کنید.
حالا به‌راحتی میتوانید منابع را در کل پروژه شناسایی کنید.  
مطالب
معرفی افزونه CAT.NET

اخیرا مایکروسافت افزونه‌ رایگانی را برای آنالیز امنیتی کدهای برنامه‌های نوشته شده با VS.Net ارائه داده است به نام CAT.Net.
دریافت افزونه 32 بیتی، 64 بیتی

این افزونه قابلیت بررسی کدهای شما را جهت یافتن خطرات جدی SQL Injection ، XSS و XPath Injection دارد.
نحوه استفاده:
VS.Net خود را ببندید. در ادامه، پس از نصب، به منوی Tools و گزینه‌ی جدید CAT.NET Code Analysis مراجعه نمائید.
صفحه‌ای ظاهر خواهد شد که پس از کلیک بر روی دکمه آغاز آنالیز آن، کار بررسی امنیتی پروژه را آغاز می‌کند (شکل زیر)




این افزونه همانند FxCop ، اسمبلی برنامه را آنالیز می‌کند. پس از پایان آنالیز،‌ با کلیک بر روی هر سطری که گزارش داده، آن سطر را می‌توان در پروژه یافت و تغییرات لازم را اعمال نمود.



همچنین پس از پایان کار بررسی، یک فایل xml هم در مسیر فایل‌های پروژه ایجاد می‌کند که در آینده در صورت نیاز، توسط همین افزونه قابل گشودن است.

بعلاوه پس از نصب، یک فایل chm هم در دایرکتوری آن جهت آشنایی بیشتر با اجزای مختلف این افزونه قرار خواهد گرفت.

البته، برنامه هنوز در مراحل آزمایشی به سر می‌برد. برای مثال پس از نصب در مسیر دیگری غیر از مسیر پیش فرض نصب، پیغام می‌داد که فایل‌ها را نمی‌تواند پیدا کند. اگر این مورد برای شما هم رخ داد، مسیری را که گزارش می‌دهد به صورت دستی درست کنید و فایل‌های کانفیگ آن‌را از جایی که نصب کرده‌اید به آنجایی که برنامه به شما گزارش می‌دهد کپی کنید تا کار کند!

یا می‌توان این افزونه را از طریق خط فرمان هم اجرا کرد (مسیر پروژه، اسمبلی آن و مسیر نصب cat.net‌ را لازم دارد). به صورت زیر:

CATNETCmd /file:"I:\prog\bin\prog.dll" /search:"I:\prog" /report:"I:\prog\report.xsl" /rule:"J:\microsoft\cat.net\Rules"

که نتیجه حاصل را در فایل xsl نهایی ثبت خواهد نمود.

اگر علاقمند به مطالعه تاریخچه‌ی این برنامه هستید به وبلاگ زیر مراجعه نمائید:
مشاهده وبلاگ

مطالب
ایجاد Self-Signed Certificate در IIS Express
در حال نوشتن یک برنامه‌ی ویندوزی بودم که نیاز به یک وب سرویس داشت و اتصال باید از طریق HTTPS انجام می‌گرفت. پروژه‌ی وب سرویس را تنظیم کردم تا SSL را هم پشتیبانی کند (تنظیمات انجام شد). وقتی می‌خواستم روی یک سیستم دیگر، پروژه را در ویژوال استودیو باز و اجرا کنم، با پیام خطای «عدم وجود ارتباط امن» در هنگام برقراری ارتباط با وب سرویس مواجه شدم.
که بعد از بررسی به راه حل‌های زیر رسیدم:

راه حل اول

بعد از اجرای وب سرویس و باز کردن آدرس آن به صورت HTTPS در مرورگر، پیام مبنی بر عدم اعتبار گواهی HTTPS را در آدرس وارد شده، مشاهده می‌کنیم. (Untrusted certificate) (که نسبت به مرورگر استفاده شده، این پیام متفاوت است و من در اینجا از مرورگر IE استفاده می‌کنم)

  1. بر روی Certificate error در نوار آدرس، کلیک کرده و View certificates را انتخاب می‌کنیم.
  2. وقتی پنجره Certificate باز شد بر روی دکمه Install Certificate کلیک کرده و پنجره Certificate Import Wizard باز شده و Next را می‌زنیم و Place all certificates in the following store را انتخاب می‌کنیم و بر روی دکمه Browse کلیک می‌کنیم.
  3. از پنجره باز شده Trusted Root Certification Authorities را انتخاب می‌کنیم و بر روی دکمه OK، کلیک می‌کنیم.
  4. سپس Next را می‌زنیم و در پایان بر روی دکمه Finish کلیک می‌کنیم.
  5. پس از اتمام Wizard، پنجره Security Warning به شما نمایش داده می‌شود که باید بر روی Yes آن کلیک کنید، بعد از تایید، پیام .The import was successful به شما نمایش داده می‌شود.


راه حل دوم

ممکن است کامپیوتر شما با توسعه دهندگان دیگر که با حساب کاربری خود وارد می‌شوند، مشترک باشد و بخواهید اطلاعات مربوط به گواهی اعتبار، به صورت مشترک استفاده شود. جزئیات در این روش بیشتر از روش قبل است.

  1. بازکردن پنجره Run و وارد کردن دستور mmc و زدن دکمه OK.
  2. اضافه کردن Snap-in
    • انتخاب Add/Remove Snap-in  از منوی File
    • انتخاب Certificates  از لیست سمت چپ و انتخاب دکمه Add
    • در پنجره Certificates Snap-ins انتخاب گزینه Computer account و انتخاب دکمه Next
    • انتخاب Local computer  و کلیک بر روی دکمه Finish
    • انتخاب دکمه OK
  3. استخراج IIS Express certificate از computer’s personal store
    • در قسمت Console Root ، بخش Certificates (Local Computer)، سپس قسمت Personal و انتخاب Certificates.
    • انتخاب گواهی با مشخصات زیر:
      • "Issued to = "localhost
      • "Issued by = "localhost
      • "Friendly Name = "IIS Express Development Certificate
    • انتخاب گزینه Export از زیرمنوی All Tasks در منوی Action
    • پنجره Certificate Export Wizard باز شده و انتخاب دکمه Next
    • انتخاب No, do not export the private key و انتخاب دکمه Next
    • انتخاب DER encoded binary X.509 (.CER) و انتخاب دکمه Next
    • انتخاب مسیر ذخیره فایل گواهی تصدیق مجوز و انتخاب دکمه Next
    • انتخاب دکمه Finish برای انجام عملیات Export و مشاهده پیام موفقیت
  4. وارد کردن IIS Express certificate به computer’s Trusted Root Certification Authorities store
    1. در قسمت Console Root ، بخش Certificates (Local Computer)، سپس قسمت Trusted Root Certification Authorities و انتخاب Certificates.
    2. انتخاب گزینه Import از زیرمنوی All Tasks در منوی Action
    3. پنجره Certificate Export Wizard باز شده و انتخاب دکمه Next
    4. انتخاب مسیر فایل ذخیره شده در مرحله قبل و انتخاب دکمه Next
    5. انتخاب Place all certificates in the following store و در قسمت Certificate store ، انتخاب بخش Trusted Root Certification Authorities و انتخاب دکمه Next
    6. انتخاب دکمه Finish برای انجام عملیات Import و مشاهده پیام موفقیت و مشاهده گواهی تصدیق مجوز با نام localhost در لیست Trusted Root Certification Authorities


راه حل سوم

با استفاده از Developer Command Prompt نیز می‌توان این کار را انجام داد.

  1. با اجرای دستور زیر و دریافت فایل خروجی
    makecert -r -n "CN=localhost" -b 01/01/2000 -e 01/01/2099 -eku 1.3.6.1.5.5.7.3.1 -sv localhost.pvk localhost.cer
    
    cert2spc localhost.cer localhost.spc
    
    pvk2pfx -pvk localhost.pvk -spc localhost.spc -pfx localhost.pfx
  2. اجرای فایل localhost.pfx و وقتی پنجره Certificate Import Wizard باز شد، Next را می‌زنیم.
  3. نام فایل انتخاب شده را در این قسمت مشاهده می‌کنیم و Next را می‌زنیم.
  4. در صورت داشتن کلمه عبور، آن را وارد کرده (که در اینجا کلمه عبوری را تعریف نکرده‌ایم) و Next را می‌زنیم.
  5. صفحه Place all certificates in the following store را انتخاب می‌کنیم و بر روی دکمه Browse کلیک می‌کنیم.
  6. از پنجره باز شده، Trusted Root Certification Authorities را انتخاب می‌کنیم و بر روی دکمه OK، کلیک می‌کنیم.
  7. سپس Next را می‌زنیم و در پایان بر روی دکمه Finish کلیک می‌کنیم.
  8. پس از اتمام Wizard، پنجره Security Warning به شما نمایش داده می‌شود که باید بر روی Yes کلیک کنید. بعد از تایید، پیام .The import was successful به شما نمایش داده می‌شود.

نکته: در صورتی که بخواهید برنامه شما (windows form) بتواند به سرور از طریق HTTPS اتصال پیدا کند، باید این فایل pfx بر روی هر کلاینت نصب شده باشد. شما می‌توانید با اجرای دستور زیر در ابتدای فایل program.cs این کار را انجام دهید.

var cert = new X509Certificate2( Properties.Resources.localhost );

var store = new X509Store( StoreName.AuthRoot, StoreLocation.LocalMachine );
store.Open(OpenFlags.ReadWrite);
store.Add(cert);
store.Close();
در اینجا من فایل localhost را به Resource برنامه اضافه کردم.
مطالب
بررسی ابزار SQL Server Profiler

مقدمه

Profiler یک ابزار گرافیکی برای ردیابی و نظارت بر کارآئی SQL Server است. امکان ردیابی اطلاعاتی در خصوص رویدادهای مختلف و ثبت این داده‌ها در یک فایل (با پسوند trc) یا جدول برای تحلیل‌های آتی نیز وجود دارد. برای اجرای این ابزار مراحل زیر را انجام دهید:

Start > Programs> Microsoft SQL Server > Performance Tools> SQL Server Profiler
و یا در محیط  Management Studio از منوی Tools گزینه SQL Server Profiler را انتخاب نمائید.


1- اصطلاحات

1-1- رویداد (Event):

یک رویداد، کاری است که توسط موتور بانک اطلاعاتی (Database Engine) انجام می‌شود. برای مثال هر یک از موارد زیر یک رویداد هستند.
-  متصل شدن کاربران (login connections) قطع شدن ارتباط یک login
-  اجرای دستورات T-SQL، شروع و پایان اجرای یک رویه، شروع و پایان یک دستور در طول اجرای یک رویه، اجرای رویه‌های دور Remote Procedure Call
-  باز شدن یک Cursor
-  بررسی و کنترل مجوزهای امنیتی

1-2- کلاس رویداد (Event Class):

برای بکارگیری رویدادها در Profiler، از یک Event Class استفاده می‌کنیم. یک Event Class رویدادی است که قابلیت ردیابی دارد. برای مثال بررسی ورود و اتصال کاربران با استفاده از کلاس Audit Login قابل پیاده سازی است. هر یک از موارد زیر یک Event Class هستند.
-  SQL:BatchCompleted
-  Audit Login
-  Audit Logout
-  Lock: Acquired
-  Lock: Released

1-3- گروه رویداد (Event Category):

یک گروه رویداد شامل رویدادهایی است که به صورت مفهومی دسته بندی شده اند. برای مثال، کلیه رویدادهای مربوط به قفل‌ها از جمله Lock: Acquired (بدست آوردن قفل) و Lock: Released (رها کردن قفل) در گروه رویداد Locks قرار  دارند.

1-4- ستون داده ای (Data Column):

یک ستون داده ای، خصوصیت و جزئیات یک رویداد را شامل می‌شود. برای مثال در یک Trace که رویدادهای Lock: Acquired را نظارت می‌کند، ستون Binary Data شامل شناسه (ID) یک صفحه و یا یک سطر قفل شده است و یا اینکه ستون Duration مدت زمان اجرای یک رویه را نمایش می‌دهد.

1-5- الگو (Template):

یک الگو، مشخص کننده تنظیمات پیش گزیده برای یک Trace است، این تنظیمات شامل رویدادهایی است که نیاز دارید بر آنها نظارت داشته باشید. هنگامیکه یک Trace براساس یک الگو اجرا شود، رویدادهای مشخص شده، نظارت می‌شوند و نتیجه به صورت یک فایل یا جدول قابل مشاهده خواهد بود.

1-6- ردیاب (Trace):

یک Trace داده‌ها را براساس رویدادهای انتخاب شده، جمع آوری می‌کند. امکان اجرای بلافاصله یک Trace برای جمع آوری اطلاعات با توجه به رویدادهای انتخاب شده و ذخیره کردن آن برای اجرای آتی وجود دارد.

1-7- فیلتر (Filter):

هنگامی که یک Trace یا الگو ایجاد می‌شود، امکان تعریف شرایطی برای فیلتر کردن داده‌های جمع آوری شده نیز وجود دارد. این کار باعث کاهش حجم داده‌های گزارش شده می‌شود. برای مثال اطلاعات مربوط به یک کاربر خاص جمع آوری می‌شود و یا اینکه رشد یک بانک اطلاعاتی مشخص بررسی می‌شود.


2- انتخاب الگو (Profiler Trace Templates)

از آنجائیکه اصولاً انتخاب Eventهای مناسب، کار سخت و تخصصی می‌باشد برای راحتی کار تعدادی Template‌های آماده وجود دارد، برای مثال TSQL_Duration تاکیدش روی مدت انجام کار است و یا SP_Counts در مواردی که بخواهیم رویه‌های ذخیره شده را بهینه کنیم استفاده می‌شود در جدول زیر به شرح هر یک پرداخته شده است:
 الگو  هدف 
 Blank   ایجاد یک Trace کلی 
 SP_Counts   ثبت اجرای هر رویه ذخیره شده برای تشخیص اینکه هر رویه چند بار اجرا شده است 
 Standard   ثبت آمارهای کارائی برای هر رویه ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند و عملیات ورود و خروج هر Login (پیش فرض) 
 TSQL   ثبت یک لیست از همه رویه‌های ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند ولی آمارهای کارائی را شامل نمی‌شود 
 TSQL_Duration   ثبت مدت زمان اجرای هر رویه ذخیره شده و هر Query عادی SQL 
 TSQL_Grouped   ثبت تمام  login‌ها و logout‌ها در طول اجرای رویه‌های ذخیره شده و هر Query عادی SQL، شامل اطلاعاتی برای شناسائی برنامه و کاربری که درخواست را اجرا می‌کند 
 TSQL_Locks   ثبت اطلاعات انسداد (blocking) و بن بست (deadlock) از قبیل blocked processes، deadlock chains، deadlock graphs,... . این الگو همچنین درخواست‌های تمام رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات هر رویه و  هر Query عادی SQL را دریافت می‌کند 
 TSQL_Replay   ثبت اجرای رویه‌های ذخیره شده و Query‌های SQL در یک SQL Instance و  مهیا کردن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر 
 TSQL_SPs   ثبت کارائی برای Query‌های SQL، رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده و نیز عملیات ورود و خروج هر Login 
 Tuning   ثبت اطلاعات کارائی برای Query‌های عادی SQL و رویه‌های ذخیره شده و یا تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده 

3- انتخاب رویداد (SQL Trace Event Groups)

رویداد‌ها در 21 گروه رویداد دسته بندی می‌شوند که در جدول زیر لیست شده اند:
 گروه رویداد  هدف 
 Broker  13 رویداد برای واسطه سرویس (Service Broker) 
 CLR   1 رویداد برای بارگذاری اسمبلی‌های CLR (Common Language Runtime) 
 Cursors   7 رویداد برای ایجاد، دستیابی و در اختیار گرفتن Cursor 
 Database   6 رویداد برای رشد/کاهش  (grow/shrink) فایل های  Data/Log همچنین تغییرات حالت انعکاس (Mirroring) 
 Deprecation   2 رویداد برای آگاه کردن وضعیت نابسامان درون یک SQL Instance 
 Errors and
Warnings 
 16 رویداد برای خطاها، هشدارها و پیغام‌های اطلاعاتی که ثبت شده است 
 Full Text   3  رویداد برای پیگیری یک شاخص متنی کامل 
 Locks   9 رویداد برای بدست آوردن، رها کردن قفل و بن بست (Deadlock) 
 OLEDB   5 رویداد برای درخواست‌های توزیع شده و RPC (اجرای رویه‌های دور) 
 Objects   3 رویداد برای وقتی که یک شی ایجاد، تغییر یا حذف می‌شود 
 Performance   14 رویداد برای ثبت نقشه درخواست‌ها (Query Plan) برای استفاده نقشه راهنما (Plan Guide) به منظور بهینه سازی کارائی درخواست ها،  همچنین این گروه رویداد در خواست‌های متنی کامل (full text) را ثبت می‌کند 
 Progress Report   10 رویداد برای ایجاد Online Index 
 Query
Notifications 
 4 رویداد برای سرویس اطلاع رسان (Notification Service) 
 Scans   2 رویداد برای وقتی که یک جدول یا شاخص، پویش می‌شود 
 Security Audit   44 رویداد برای وقتی که مجوزی استفاده شود، جابجائی هویتی رخ دهد، تنظیمات امنیتی اشیائی تغییر کند،یک  SQL Instance  شروع و متوقف شود و یک  Database جایگزین شود یا از آن پشتیبان گرفته شود 
 Server  3 رویداد برای Mount Tape، تغییر کردن حافظه سرور و بستن یک فایل Trace 
 Sessions   3 رویداد برای وقتی که Connection‌ها موجود هستند و یک Trace فعال می‌شود، همچنین یک Trigger  و یک تابع دسته بندی(classification functions) مربوط به مدیریت منابع(resource governor) رخ دهد 
 Stored Procedures   12 رویداد برای اجرای یک رویه ذخیره شده و دستورات درون آن ، کامپایل مجدد و استفاده از حافظه نهانی (Cache) 
 Transactions   13 رویداد برای شروع، ذخیره ، تائید و لغو یک تراکنش 
 TSQL   9  رویداد برای اجرای Query‌های SQL و جستجوهای XQUERY (در داده‌های XML)  
 User Configurable   10 رویداد که شما می‌توانید پیکربندی کنید 
به طور معمول بیشتر از گروه رویدادهای Locks، Performance، Security Audit، Stored Procedures و TSQL استفاده می‌شود.


4- انتخاب ستون‌های داده ای ( Data Columns)

اگرچه می‌توان همه‌ی 64 ستون داده ای ممکن را برای ردیابی انتخاب کرد ولیکن داده‌های Trace شما زمانی مفید خواهند بود که اطلاعات ضروری را ثبت کرده باشید. برای مثال شماره ترتیب تراکنش‌ها را،  برای یک رویداد RPC:Completed می‌توانید برگردانید، اما همه رویه‌های ذخیره شده مقادیر را تغییر نمی‌دهند بنابراین شماره ترتیب تراکنش‌ها فضای بیهوده ای را مصرف می‌کند. بعلاوه همه ستون‌های داده ای برای تمامی رویداد‌های Trace معتبر نیستند. برای مثال Read ، Write ،CPU و Duration برای رویداد‌های RPC:Starting و SQL:BatchStarting معتبر نیستند.
ApplicationName، NTUserName، LoginName، ClientProcessID، SPID، HostName، LoginSID، NTDomainName و SessionLoginName ، مشخص می‌کنند چه کسی و از چه منشاء دستور را اجرا کرده است.
ستون SessionLoginName معمولاً نام Login ای که از آن برای متصل شدن به SQL Instance استفاده شده است را نشان می‌دهد. در حالیکه ستون LoginName نام کاربری را که دستور را اجرا می‌کند نشان می‌دهد (EXECUTE AS). ستون ApplicationName خالی است مگر اینکه در ConnectionString برنامه کاربردیمان این خصوصیت (Property) مقداردهی شده باشد. ستون StartTime و EndTime زمان سرحدی برای هر رویداد را ثبت می‌کند این ستون‌ها بویژه در هنگامی که به عملیات Correlate  نیاز دارید مفید هستند.


5- بررسی چند سناریو نمونه

•  یافتن درخواست هائی (Queries) که بدترین کارایی را دارا هستند.

برای ردیابی درخواست‌های ناکارا، از رویداد RPC:Completed از دسته Stored Procedure و رویداد SQL:BatchCompleted از دسته TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر کارایی رویه ها

برای ردیابی کارائی رویه ها، از رویدادهای SP:Starting، SP:Completed، SP:StmtCompleted و SP:StmtStaring از کلاس Stored Procedure و رویدادهای SQL:BatchStarting ، SQL:BatchCompleted از کلاس TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر اجرای دستورات T-SQL توسط هر کاربر

برای ردیابی دستوراتی که توسط یک کاربر خاص اجرا می‌شود، نیاز به ایجاد یک Trace برای نظارت بر رویدادهای کلاس‌های Sessions، ExistingConnection و TSQL داریم همچنین لازم است نام کاربر در قسمت فیلتر  و با استفاده از DBUserName مشخص شود.

•  اجرا دوباره ردیاب (Trace Replay)

این الگو  معمولاً برای debugging استفاده می‌شود برای این منظور  از الگوی Replay استفاده می‌شود. در ضمن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر با استفاده از این الگو مهیا می‌شود.

•  ابزار Tuning Advisor (راهنمای تنظیم کارائی)

این ابزاری برای تحلیل کارائی یک یا چند بانک اطلاعاتی و تاثیر عملکرد آنها بر بار کاری (Workload) سرویس دهنده است. یک بار کاری مجموعه ای از دستورات T-SQL است که روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود. بعد از تحلیل تاثیر بارکاری بر بانک اطلاعاتی، Tuning Advisor توصیه هائی برای اضافه کردن، حذف و یا تغییر طراحی فیزیکی ساختار بانک اطلاعاتی ارائه می‌دهد این تغییرات ساختاری شامل پیشنهاد برای تغییر ساختاری موارد Clustered Indexes، Nonclustered Indexes، Indexed View و Partitioning است.
برای ایجاد بارکاری می‌توان از یک ردیاب تهیه شده در SQL Profiler استفاده کرد برای این منظور از الگوی Tuning استفاده می‌شود و یا رویدادهای RPC:Completed، SQL:BatchCompleted و SP:StmtCompleted را ردیابی نمائید.

•  ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating Performance and Monitoring Data)

یک Trace برای ثبت اطلاعاتی که در یک SQL Instance رخ می‌دهد، استفاده می‌شود. System Monitor  برای ثبت شمارنده‌های کارائی(performance counters) استفاده می‌شود و همچنین از منابع سخت افزاری و اجزای دیگر که روی سرور اجرا می‌شوند، تصاویری فراهم می‌کند. توجه شود که در مورد  Correlating یک فایل ردیاب (trace file) و یک Counter Log (ابزار Performance )، ستون داده ای StartTime و EndTime باید انتخاب شود، برای این کار از منوی File گزینه Import Performance Data انتخاب می‌شود.

•  جستجوی علت رخ دادن یک بن بست

برای ردیابی علت رخ دادن یک بن بست، از رویدادهای RPC:Starting، SQLBatchStarting از دسته Stored Procedure و رویدادهای Deadlock graph، Lock:Deadlock و Lock:Deadlock Chain از دسته Locks استفاده می‌شود. ( در صورتی که نیاز به یک ارائه گرافیکی دارید از  Deadlock graph استفاده نمائید، خروجی مطابق تصویر زیر می‌شود).


5-1- ایجاد یک Trace

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه New Trace را انتخاب کنید و به SQL Instance مورد نظرتان متصل شوید.
2-  مطابق تصویر زیر برای Trace یک نام و الگو و تنظیمات ذخیره سازی فایل را مشخص کنید.


3-  بر روی قسمت Events Selection کلیک نمائید.
4-  مطابق تصویر زیر رویداد‌ها و کلاس رویداد‌ها را انتخاب کنید، ستون‌های TextData، NTUserName، LoginName، CPU،Reads،Writes، Duration، SPID، StartTime، EndTime، BinaryData، DataBaseName، ServerName و ObjectName را انتخاب کنید.

5-  روی Column Filters کلیک کنید و مطابق تصویر زیر برای DatabaseName فیلتری تنظیم کنید.


6-  روی Run کلیک کنید. تعدادی Query و رویه ذخیره شده مرتبط با پایگاه داده AdventureWorks اجرا کنید .


5-2- ایجاد یک Counter Log

برای ایجاد یک Counter Log  مراحل زیر  را انجام دهید:
1-  ابزار Performance را اجرا کنید (برای این کار عبارتPerfMon را در قسمت Run بنویسید).
2-  در قسمت Counter Logs یک log ایجاد کنید.
3-  روی Add Counters کلیک کرده و مطابق تصویر موارد زیر را انتخاب کنید.
Select counters from list 
Performance Object 
 Output Queue Length  Network Interface 
 % Processor Time  Processor 
 Processor Queue Length  System 
 Buffer Manager:Page life expectancy  SQLServer 
 
4-  روی Ok کلیک کنید تا Counter Log ذخیره شود سپس روی آن راست کلیک کرده و آنرا Start کنید.


5-3- ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating SQL Trace and System Monitor Data)

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه Open و سپس Trace File را انتخاب کنید فایل trc را که در گام اول ایجاد کردید، باز نمائید.
2-  از منوی File گزینه Import Performance Data را انتخاب کنید و فایل counter log  را که در مرحله قبل ایجاد کردید  انتخاب کنید.



نکته: اطلاعات فایل trc را می‌توان درون یک جدول وارد کرد، بدین ترتیب می‌توان آنالیز بیشتری داشت به عنوان مثال دستورات زیر این عمل را انجام می‌دهند.


 SELECT * INTO dbo.BaselineTrace
FROM fn_trace_gettable(' c:\performance baseline.trc ', default);
با اجرای دستور زیر جدولی با نام  BaselineTrace ایجاد و محتویات Trace مان (performance baseline.trc) در آن درج می‌گردد.
 
مطالب
بهبود کارآیی نمایش لیست‌ها در Blazor با استفاده از دایرکتیو key@
اگر پیشتر با React کار کرده باشید، احتمالا چنین پیام خطایی را دریافت کرده‌اید:


در اینجا React عنوان می‌کند که هر عنصر از لیستی را که در حال نمایش آن هستید، باید به همراه یک key، ارائه دهید. اما ... این key چیست؟
زمانیکه حالت کامپوننتی تغییر می‌کند (شیء یا اشیایی که به عناصر UI متصل هستند، تغییر می‌کنند)، React، درخت جدیدی از اشیایی را که باید رندر شوند، تولید می‌کند. اکنون React باید محاسبه کند که چه عناصری نسبت به درخت فعلی که در حال نمایش است، تغییر کرده‌اند تا فقط آن‌ها را به DOM اصلی اعمال کند؛ تا این تغییرات به کاربر نمایش داده شوند و ... این کار را هم به خوبی انجام می‌دهد. پس مشکل با لیست‌ها چیست که نیاز به key دارند؟
فرض کنید رندر لیستی، خروجی زیر را تولید می‌کند:
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
اکنون یک المان را به انتهای این لیست اضافه می‌کنیم:
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
<li>Item 3</li>
در این حالت React به خوبی تشخیص می‌دهد که المان سومی به لیست اضافه شده‌است و فقط آن‌را رندر می‌کند؛ بجای اینکه کل لیست را مجددا رندر کند. اما اگر نحوه‌ی اضافه شدن المان چهارمی به لیست جدید، به صورت زیر باشد:
<li>Item 0</li> // <= New item
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
<li>Item 3</li>
یعنی این المان در ابتدای لیست، اضافه شده باشد، اینبار المان اول لیست سه‌تایی قبلی را با المان اول لیست چهارتایی جدید مقایسه می‌کند (مقایسه‌ی بر اساس ایندکس). چون این دو یکی نیستند، کل لیست جدید را مجددا رندر خواهد کرد؛ و در این حالت دیگر نمی‌تواند تشخیص دهد که المان‌هایی در این لیست هستند که با قبل تفاوتی ندارند.
راه‌حل React برای تشخیص منحصربفرد بودن المان‌های یک لیست و یا آرایه، استفاده از خاصیت key است:
<li key={0}>Item 0</li> // <= New item
<li key={1}>Item 1</li>
<li key={2}>Item 2</li>
<li key={3}>Item 3</li>
در اینجا هر آیتم لیست را با یک key منحصربفرد مشخص می‌کنیم. در این حالت React دقیقا می‌تواند محاسبه کند، عنصری که در آرایه‌ی در حال رندر تغییر کرده‌است، کدام است و فقط آن‌را در DOM نهایی به روز رسانی می‌کند؛ و نه اینکه کل لیست را مجددا رندر کند.

این نکات چه ربطی به Blazor دارند؟!
واقعیت این است که Blazor، همان نسخه‌ی مایکروسافتی React است (!) و این خاصیت key، در Blazor نیز تحت عنوان key directive@ وجود دارد و دقیقا مفهوم آن نیز با توضیحاتی که در مورد React داده شد، یکی است.
زمانیکه Blazor صفحه‌ای را رندر می‌کند، ابتدا یک DOM مشخصی را تولید خواهد کد. سپس با تغییر State یک کامپوننت، DOM جدیدی را محاسبه کرده و آن‌را با DOM فعلی مقایسه می‌کند و در نهایت diff تولیدی را به DOM موجود، در جهت نمایش تغییرات، اعمال خواهد کرد.
بنابراین الگوریتم diff باید اضافات، به روز رسانی‌ها و حذف‌های صورت گرفته‌ی در UI را تشخیص داده و فقط قسمت‌های تغییر یافته را جهت به روز رسانی بهینه‌ی UI، به آن اعمال کند. این الگوریتم diff به صورت پیش‌فرض از ایندکس المان‌ها برای مقایسه‌ی آن‌ها استفاده می‌کند. هرچند این روش در بسیاری از حالات، بهینه‌ترین روش است، اما در مورد لیست‌ها خیر؛ که توضیحات آن‌را با مثالی در مورد React، در ابتدای بحث بررسی کردیم. برای مثال اگر شیءای به انتهای لیست اضافه شود، هر المانی را که پس از این ایندکس قرار گرفته باشد، تغییر یافته درنظر گرفته و آن‌را مجددا رندر می‌کند. به همین جهت است که اگر المانی به ابتدای یک لیست اضافه شود، اینبار کل لیست را مجددا رندر می‌کند (چون تمام ایندکس‌های اشیاء موجود در لیست، تغییر کرده‌اند)؛ صرفنظر از اینکه عناصری از این لیست، پیشتر در UI رندر شده‌اند و نیازی به رندر مجدد، ندارند.


یک مثال: بررسی نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در Blazor

در اینجا کدهای کامل کامپوننتی را مشاهده می‌کنید که یک لیست ساده را در ابتدا رندر کرده و هر بار که بر روی دکمه‌ی افزودن یک شخص کلیک می‌شود، شخص جدیدی را به ابتدای لیست اضافه می‌کند:
@page "/"

<button class="btn btn-primary" @onclick="addPerson">Add Person</button>

<ul class="mt-5">
    @foreach (var person in People)
    {
        <li>@person.Id, @person.Name</li>
    }
</ul>

@code{

    List<Person> People = new()
    {
        new() { Id = 1, Name = "User 1" },
        new() { Id = 2, Name = "User 2" },
    };
    int LastId = 2;

    void addPerson()
    {
        People.Insert(0, new() { Id = ++LastId, Name = $"User {LastId}" });
    }

    class Person
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }
}
در این حالت اگر به لیست المان‌های نمایش داده شده‌ی در ابزار‌های توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کنیم، با هر بار کلیک بر روی دکمه افزودن یک شخص جدید، محتوای li‌های نمایش داده شده، ابتدا به رنگ صورتی در آمده و سپس عادی می‌شوند. این تغییر رنگ، به معنای عناصری هستند که هم اکنون مجددا رندر شده‌اند و در UI نهایی تغییر کرده‌اند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در مثال فوق هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزودن یک شخص جدید، به همراه رندر تمام المان‌های لیست است (محتوای تمام li‌ها یکبار صورتی شده و بعد به حالت عادی در می‌آیند).


تغییر الگوریتم diff محاسبه‌ی تغییرات UI

الگوریتم پیش‌فرض diff، از ایندکس‌های عناصر برای یافتن تغییرات، استفاده می‌کند. با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ی key@ می‌توان ایندکس‌های پیش‌فرض را با مقادیری منحصربفرد، بازنویسی کرد، تا اینبار Blazor دقیقا بداند که کدام آیتم، جدید است و کدام‌ها نیازی به رندر مجدد ندارند:
<ul class="mt-5">
    @foreach (var person in People)
    {
        <li @key="person.Id">@person.Id, @person.Name</li>
    }
</ul>
در اینجا تنها تغییر صورت گرفته، اضافه کردن دایرکتیو key@ به هر li در حال رندر است که اینبار مقدار آن، دیگر ایندکس پیش‌فرض عناصر نبوده، بلکه کلید منحصربفرد آن‌ها است.


اگر به تصویر فوق دقت کنید، اینبار فقط li جدیدی که اضافه شده‌است، ابتدا با رنگ صورتی نمایش داده می‌شود و محتوای داخل سایر li ها، دست نخورده باقی مانده‌است؛ یعنی مجددا رندر نشده‌اند.
نظرات اشتراک‌ها
دایرکتوری فونت‌های فارسی
دوستان عزیز اگر در سایت آوب فونت ، فونت مورد نظر خود را انتخاب نمودید در قسمت نسخه تحت وب وارد شوید برای مثال فونت یکان
http://awebfont.ir/fonts?cat_id=1&fonts_id=1116#font-face
برای استفاده از این فونت در وب سایت شما 2 متد مختلف وجود دارد
  1. دریافت کد استایل خودکار
  2. در این متد وب سایت آوب فونت با توجه به مرورگر بیننده صفحه مناسب‌ترین و کم حجمترین فرمت را انتخاب می‌کنید
  3. کد استایل به صورت دستی
  4. در این روش شما خود براساس نیازخود فرمت‌های فونت نظر خود را انتخاب می‌کنید 

    لطفا چک فرمائید


مطالب
سفارشی کردن صفحه بندی WebGrid در ASP.NET MVC
بعد از استفاده از گرید‌های Grid.mvc , JQGrid, Kendo و مشکلاتی که با هر کدام از آنها داشتم، در نهایت به WebGrid که به صورت توکار وجود دارد، برای استفاده جهت نمایش اطلاعات رسیدم؛ از این جهت که به کتابخانه‌ی جانبی نیازی ندارد و از نظر سرعت و لود شدن بهینه می‌باشد، البته با اضافه کردن یکسری کدهای css.
برای آشنایی بیشتر با این helper توصیه میکنم ابتدا این مقاله را مطالعه نمایید.
به صورت پیش فرش WbebGrid صفحه بندی را به صورت خیلی ساده فقط با نمایش اعداد و جهت نماهای جلو و عقب، نشان می‌دهد که برای پروژه‌های رسمی تا حدودی جالب نیست.

در این مطلب قصد داریم از کتابخانه‌ی bootstrap جهت صفحه بندی استفاده کنیم و در نهایت به صفحه بندی زیر برسیم:


برای اینکار، ابتدا قبل از هر چیزی به یک متد الحاقی برای انجام صفحه بندی سفارشی سازی شده، نیاز داریم که کدهای این متد به صورت زیر خواهد بود:

public static class WebGridExtensions
{
    public static HelperResult PagerList(
        this WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode = WebGridPagerModes.NextPrevious | WebGridPagerModes.Numeric,
        string firstText = null,
        string previousText = null,
        string nextText = null,
        string lastText = null,
        int numericLinksCount = 5)
    {
        return PagerList(webGrid, mode, firstText, previousText, nextText, lastText, numericLinksCount, explicitlyCalled: true);
    }

    private static HelperResult PagerList(
        WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode,
        string firstText,
        string previousText,
        string nextText,
        string lastText,
        int numericLinksCount,
        bool explicitlyCalled)
    {
        
        int currentPage = webGrid.PageIndex;
        int totalPages = webGrid.PageCount;
        int lastPage = totalPages - 1;

        var ul = new TagBuilder("ul");
        var li = new List<TagBuilder>();

        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(firstText)) {
                firstText = "اولین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(0), firstText)
            };

            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(previousText)) {
                previousText = "قبلی";
            }

            int page = currentPage == 0 ? 0: currentPage - 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), previousText)
            };
            
            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }


       if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.Numeric) && (totalPages > 1)) {
            int last = currentPage + (numericLinksCount / 2);
            int first = last - numericLinksCount + 1;
            if (last > lastPage) {
                first -= last - lastPage;
                last = lastPage;
            }
            if (first < 0) {
                last = Math.Min(last + (0 - first), lastPage);
                first = 0;
            }
            for (int i = first; i <= last; i++) {

                var pageText = (i + 1).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
                var part = new TagBuilder("li") {
                    InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(i), pageText)
                };

                if (i == currentPage) {
                    part.MergeAttribute("class", "active");
                }
                
                li.Add(part);

            }
        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(nextText)) {
                nextText = "بعدی";
            }
            
            int page = currentPage == lastPage ? lastPage: currentPage + 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), nextText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(lastText)) {
                lastText = "آخرین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(lastPage), lastText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }

        ul.InnerHtml = string.Join("", li);

        var html = "";
        if (explicitlyCalled && webGrid.IsAjaxEnabled) {
            var span = new TagBuilder("span");
            span.MergeAttribute("data-swhgajax", "true");
            span.MergeAttribute("data-swhgcontainer", webGrid.AjaxUpdateContainerId);
            span.MergeAttribute("data-swhgcallback", webGrid.AjaxUpdateCallback);

            span.InnerHtml = ul.ToString();
            html = span.ToString();

        } else {
            html = ul.ToString();
        }

        return new HelperResult(writer => {
            writer.Write(html);         
        });
    }

    private static String GridLink(WebGrid webGrid, string url, string text) 
    {
        TagBuilder builder = new TagBuilder("a");
        builder.SetInnerText(text);
        builder.MergeAttribute("href", url);
        if (webGrid.IsAjaxEnabled) {
            builder.MergeAttribute("data-swhglnk", "true");
        }
        return builder.ToString(TagRenderMode.Normal);
    }


    private static bool ModeEnabled(WebGridPagerModes mode, WebGridPagerModes modeCheck)
    {
        return (mode & modeCheck) == modeCheck;
    }

}
کلاس فوق باید در پوشه‌ی App_Code قرار گیرد.
پس از آن در View یی که اطلاعات را نمایش می‌دهید، فقط لازم است کد زیر را اضافه نمایید:
<div>
@grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>
تا اینجا متد مورد نظر برای انجام صفحه بندی گرید پیاده سازی شد. ادامه‌ی کار هم مشخص است؛ داشتن یک PartialView جهت نمایش لیست اطلاعات، پاس دادن دیتا به Partial و تمام.

در ادامه برای تکمیل بحث مثالی را از نحوه‌ی نمایش اطلاعات و صفحه بندی سفارشی نشان خواهیم داد:

PartialView لازم برای نمایش اطلاعات
تنظیمات لازم گرید :
@{  
    WebGrid grid = new WebGrid(Model,
                               rowsPerPage: 10,
                               ajaxUpdateContainerId: "grid");
    
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}
تعیین فیلد‌های گرید :
    @grid.Table(
                            tableStyle: "table table-striped table-hover",
                    headerStyle: "webgrid-header",
          
            alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
            selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
            rowStyle: "webgrid-row-style",
            columns: grid.Columns(
                
                  grid.Column(columnName: "Name", header: "نام استان", style: "myfont"),
                  grid.Column(columnName: "NameEn", header: "نام استان ( انگلیسی )", style: "myfont"),
                  grid.Column(header: "", format: item => @Html.ActionLink("مدیریت شهرها", actionName: MVC.Admin.City.ActionNames.Index, controllerName: MVC.Admin.City.Name, routeValues: new {Code=item.Code },htmlAttributes:null)),
                 grid.Column(header: "",
                 style: "text-align-center-col smallcell",
                             format: item => @Html.ActionLink(linkText: "ویرایش", actionName: "Edit",
                             controllerName: "Province", routeValues: new { area = "Admin", code = item.Code },
                             htmlAttributes: new { @class = "btn-sm btn-info vertical-center" }))
                 ) )

<div>
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

خروجی حاصل به صورت زیر خواهد بود :


اگر طبق توضیحات بالا عمل کرده باشید، در نهایت صفحه بندی شما به صورت عمودی نمایش داده می‌شود؛ یعنی هر کدام از شماره صفحات در یک سطر. دلیل آن هم این است که تگ ul، کلاس .pagination  را ندارد. در کدهای بوت استراپ تعریف شده است که تمام li هایی که به صورت مستقیم داخل کلاس .pagination هستند خصوصیات مورد نظر را بگیرند.

برای این کار دو راه حل وجود دارد :

راه حل اول: تغییر کدهای css

کدهای  نوشته شده برای صفحه بندی در بوت استراپ را از حالت زیر:

.pagination > li
به حالت زیر تغییر دهید:
.pagination li

یادآوری : علامت < در CSS یعنی به صورت مستقیم و در شاخه‌ی اول.

راه حل دوم - افزودن کلاس .pagination  به تگ ul:
ابتدا کلاس .pagination  را از تگ div حذف نمایید:
<div >
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

و در کدهایی کلاس WebGridExtensions،  در قسمتی که تگ ul اصافه می‌شود، کلاس مورد نظر را به آن اضافه می‌کنیم:
  var ul = new TagBuilder("ul");
        ul.AddCssClass("pagination");


دانلود کدهای این مثال


نکته‌ای در مورد Webgrid
اگر نیاز داشتید به یکباره تمام اطلاعات را در گرید لود نکنید و به صورت n تاn تا رکورد‌ها را نمایش دهید، در این حالت پس از پاس دادن لیستی از اطلاعات به View مورد نظر لازم است تعداد کل رکورد‌ها را در یک متغییر به سمت View بفرستید. این کار به این دلیل می‌باشد که بتوان صفحه بندی را تولید کرد. برای این کار در بخش تنظیمات Webgrid مقدار source را برابر null قرار دهید و از قطعه کد زیر جهت بایند کردن گرید، بعد از کدهای تنظیمات WebGrid استفاده نمایید:
grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount);
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.