مطالب
پیاده سازی کتابخانه PagedList.MVC برای صفحه بندی اطلاعات در ASP.NET MVC
یکی از مواردی که در هر پروژه‌ای به چشم می‌خورد و وجود دارد، نمایش داده‌های ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی، به کاربر می‌باشد. احتمالا وب سایت‌هایی را دیده‌اید که تمامی اطلاعات را در یک صفحه بدون هیچ صفحه بندی به کاربر نشان میدهند که حس خوبی را به کاربر استفاده کننده منتقل نمیکند و نتیجه منفی هم بر روی  سئو خواهد گذاشت ( عدم داشتن Url‌های منحصر بفرد به ازای هر صفحه).
بعضا دیده می‌شود که برنامه نویس یک Paging را به صورت Ajax ی پیاده سازی میکند که با تغییر صفحه‌ها، اطلاعات را خوانده و به کاربر نمایش میدهد و هیچ اتفاقی در آدرس بار صفحه نمی‌افتد  و خیلی خرسند است از کاری که انجام داده‌است. در چنین مواردی اگر کاربر استفاده کننده از برنامه بخواهد لینک صفحه دهم گرید و یا لیست اطلاعات را برای کسی بفرستد، باید چکار کند؟
توضیح بالا صرفا به این دلیل بیان شد تا به ضرورت داشتن Url‌های منحصر بفرد برای هر Page برسیم؛ هر چند بحث جاری درباره سئو نیست. ولی ترجیح دادم در کنار  موضوع مقاله، توجهی هم داشته باشیم به این موضوع که رعایت آن حس بهتری را به کاربران برنامه می‌دهد.
کتابخانه‌های زیادی برای صفحه بندی اطلاعات وجود دارند و یا اینکه بعضی از برنامه نویسان و یا شرکت‌ها ترجیح می‌دهند خود چرخ را  مطابق میل خود از نو طراحی کنند. در ادامه قصد داریم به پیاده سازی کتابخانه PagedList که خیلی محبوب و پر طرفدار می‌باشد در ASP.NET MVC بپردازیم.

1- ابتدا قبل از هر کاری، با استفاده از دستور زیر اقدام به نصب کتابخانه آن می‌نماییم:
Install-Package PagedList.Mvc
2- بعد از نصب این کتابخانه، متد الحاقی ToPagedList در اختیار ما قرار داده می‌شود که بر روی IQueryable , IEnumerable در دسترس می‌باشد. 
3- در کنترلر فقط کافیست متد ToPagedList را فراخوانی کرده و مقدار بازگشتی را به View ارسال نمود.
4 - و در نهایت در داخل View (ها) فقط کافیست برای نمایش صفحه بندی، دستور Html.PagedListPager را فراخوانی کنیم.

چهار مورد فوق تقریبا تمام کارهایی است که باید انجام شوند تا قادر باشیم از این کتابخانه برای صفحه بندی اطلاعات استفاده کنیم. در ادامه نحوه پیاده سازی آن را به همراه چند مثال بیان می‌کنیم.

ابتدا یک مدل فرضی را همانند زیر تهیه می‌کنیم:
 public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

    }
و کلاسی را همانند زیر برای دریافت یک لیست از پست‌ها می‌نویسیم:
public static class PostService
    {
        public static IEnumerable<Post> posts = new List<Post>() {
            new Post{Id=1,Title="Title 1",Body="Body 1"},
            new Post{Id=2,Title="Title 2",Body="Body 2"},
            new Post{Id=3,Title="Title 3",Body="Body 3"},
            new Post{Id=4,Title="Title 4",Body="Body 4"},
            new Post{Id=5,Title="Title 5",Body="Body 5"},
            new Post{Id=6,Title="Title 6",Body="Body 6"},
            new Post{Id=7,Title="Title 7",Body="Body 7"},
            new Post{Id=8,Title="Title 8",Body="Body 8"},
            new Post{Id=9,Title="Title 9",Body="Body 9"},
            new Post{Id=10,Title="Title 10",Body="Body 10"},
            new Post{Id=11,Title="Title 11",Body="Body 11"},
            new Post{Id=12,Title="Title 12",Body="Body 12"},
            };
    
        public static IEnumerable<Post> GetAll()
        {
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id);
        }
    }  
ابتدا یک کنترلر را ایجاد نمایید. در اکشن متدی که قصد داریم لیستی از اطلاعات را به کاربر نمایش دهیم، باید یک متغییر از نوع int برای شماره صفحه در نظر گرفته شود:
    public ActionResult Index(int? page)
        {
           var pageNumber = page ?? 1; 
            var posts = PostService.GetAll(); 
            var result = posts.ToPagedList(pageNumber, 10); 
            ViewBag.posts = result;
            return View();        
        }
و در view مربوطه داریم:
@using PagedList.Mvc; 
@using PagedList; 
<link href="/Content/PagedList.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
<h2>List of posts</h2>
<ul>
    @foreach (var post in ViewBag.posts)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }
</ul>
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page }))
توسط متد postService.Getall، تمامی پست‌ها از دیتابیس خوانده شده که جمعا 12 رکورد می‌باشند. فراخوانی ToPagedList به تعداد پارامتر دوم  رکوردها را بر میگرداند و در متغییر result قرار می‌دهد و در پایان برای نمایش صفحه بندی، اقدام به فراخوانی متد الحاقی PagedListPager نموده‌ایم.
بله، درست حدس زده‌اید! این روش دارای یک عیب می‌باشد و آن این است که ابتدا ما تمامی رکورد‌ها را از دیتابیس فراخونی کرده و بعد از آن به تعداد 10 رکورد را از آن انتخاب نموده‌ایم. هر چند در مثال جاری تعداد رکورد‌ها زیاد نمی‌باشد، ولی با مرور زمان و حجیم شدن دیتابیس، کوئری فوق امکان دارد به کندی اجرا شود. به همین دلیل نیاز به متدی داریم که با توجه به صفحه جاری، تعداد n رکورد را از دیتابیس خوانده و نمایش دهد. برای این منظور متدی همانند زیر را به کلاس postService اضافه می‌نماییم:
       public static IEnumerable<Post> GetAll(int page, int recordsPerPage,out int totalCount)
        {
            totalCount = posts.Count();
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id).Skip(page * recordsPerPage).Take(recordsPerPage); // in real projects change like this .skip(()=>resultforSkip).Take(()=>recordsPerPage )
        }
از totalCount برای نگه داری جمع کل رکورد‌ها استفاده میکنیم و قصد نداریم تمامی اطلاعات را از دیتابیس واکشی نماییم.

در صفحه بندی به صورت دستی، تا حدودی اکشن Index تغییر خواهد کرد. در این روش داریم:
public ActionResult Index(int? page)
        {
              var pageIndex = (page ?? 1) - 1; 
            var pageSize = 10;
            int totalPostCount; 
            var posts = PostService.GetAll(pageIndex, pageSize, out totalPostCount);
            var result = new StaticPagedList<Post>(posts, pageIndex + 1, pageSize, totalPostCount);
            ViewBag.posts = result;
            return View();    
        }
نکته: مقدار PagedIndex نمی‌تواند صفر باشد؛ چون شروع اعداد صفحه بندی  از یک هست. به این خاطر، PageIndex با یک واحد، جمع شده است. در روش قبلی مقدار پیش فرض  آن را 1 قرار دادیم. ولی در این روش ابتدا یک واحد از آن کم میکنیم؛ به این خاطر که در متد Skip شاهد اطلاعات دقیقی باشیم. محتوای view به همان روش قبلی می‌باشد و نیازی به تغییر آن نیست.

مقدار page به صورت کوئری استرینگ به انتهای url اضافه خواهد شد. جهت نظم بخشیدن به آن می‌بایست اقدام به افزودن route سفارشی نمایید که در حالت پیش فرض به صورت زیر می‌باشد:
http://localhost:53192/?page=2

   routes.MapRoute(
               name: "paging",
               url: "{controller}/{action}/{page}",
               defaults: new { controller = "Home", action = "Index", page = UrlParameter.Optional }
           );

در روش‌هایی که شرح آنها گذشت، از viewbag برای انتقال داده‌ها استفاده کردیم. می‌توان view مورد نظر را strongly-typed معرفی نمود و داده‌ها را از طریق return view به سمت view بفرستید. در این حالت در view مربوطه داریم :
@model PagedList.IPagedList <pagedListmvc.Models.Post>
و تغییر حلقه for به صورت زیر :
  @foreach (var post in Model)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }

سفارشی کردن Url: فرض کنید همراه با کلیک بر روی شماره‌ی صفحات، بخواهیم یک سری دیتای دیگر را هم به اکشن پاس دهیم؛ برای مثال tag=mvc. برای این منظور داریم:
@Html.PagedListPager( myList, page => Url.Action("Index", new { page = page, tag= "mvc" }) )

استایل خروجی html حاصل از Html.PagedListPager بر اساس کتابخانه Bootstrap می‌باشد. در صورتیکه در پروژه خود از این کتابخانه استفاده نمی‌کنید، می‌توانید فقط فایل PagedList.css را از Nuget دریافت نموده و به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
یکی از overload‌های Html.PagedListPager پارامتری را تحت عنوان PagedListRenderOptions دارد که از آن می‌توانید برای پیکربندی صفحه بندی استفاده نمایید. برای نمونه نمایش فقط 5 صفحه:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), PagedListRenderOptions.OnlyShowFivePagesAtATime)
همچنین قادر خواهید بود یکسری تنظیمات دستی را بر روی شماره صفحات تولید شده انجام دهید؛ برای نمونه تغییر عناوین Next , Prev با عناوین فارسی:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), new PagedListRenderOptions { LinkToFirstPageFormat = "<< ابتدا", LinkToPreviousPageFormat = "< قبلی", LinkToNextPageFormat = "بعدی>", LinkToLastPageFormat = "آخرین >>" })
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

مطالب
React 16x - قسمت 11 - طراحی یک گرید - بخش 1 - کامپوننت صفحه بندی
در طی چند قسمت قصد داریم مثال قسمت قبل را که کار نمایش لیستی از فیلم‌ها را انجام می‌دهد، تبدیل به یک کامپوننت گرید کنیم که دارای امکانات صفحه بندی، فیلتر کردن و مرتب سازی اطلاعات است.


بررسی ساختار کامپوننت Pagination

شبیه به کامپوننت Like که در قسمت قبل ایجاد کردیم، می‌خواهیم کامپوننت جدید Pagination نیز به طور کامل از اشیاء movie مستقل باشد؛ تا در آینده بتوان از آن در جاهای دیگری نیز استفاده کرد. به همین جهت فایل جدید src\components\common\pagination.jsx را ایجاد کرده و سپس با استفاده از میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی این کامپوننت را ایجاد می‌کنیم. هرچند می‌توان این کامپوننت را به صورت «Stateless Functional Component» نیز طراحی کرد؛ چون state و متد دیگری بجز render نخواهد داشت و تمام اطلاعات خودش را از والد خود دریافت می‌کند.
سپس به کامپوننت movies مراجعه کرده و این کامپوننت خالی را import می‌کنیم:
import Pagination from "./common/pagination";
پس از آن به متد رندر کامپوننت movies مراجعه کرده و پس از بسته شدن tag المان جدول، قصد داریم این کامپوننت صفحه بندی را نمایش دهیم. به همین جهت المان آن‌را در این محل قرار می‌دهیم تا بتوانیم اینترفیس ابتدایی آن‌را پیش از پیاده سازی آن، طراحی کنیم:
<Pagination
  itemsCount={this.state.movies.length}
  pageSize={this.state.pageSize}
  onPageChange={this.handlePageChange}
/>
این کامپوننت نیاز به تعداد کل آیتم‌های فیلم‌ها را دارد؛ به علاوه‌ی اندازه‌ی صفحه، یا همان تعداد ردیفی که قرار است در هر صفحه نمایش داده شود. به این ترتیب کامپوننت صفحه بندی می‌تواند تعداد صفحات مورد نیاز را محاسبه کرده و سپس آن‌ها را رندر کند.
  state = {
    movies: getMovies(),
    pageSize: 4
  };

به همین جهت دو ویژگی itemsCount و pageSize را پیش از هرکاری به تعریف المان صفحه بندی اضافه کرده‌ایم تا داده‌های ورودی آن مشخص شوند. ویژگی itemsCount از تعداد اعضای آرایه‌ی movies حاصل می‌شود و pageSize را به عنوان یک خاصیت جدید شیء منتسب به state تعریف و با عدد 4 مقدار دهی کرده‌ایم.
همچنین در لیست صفحاتی که توسط این کامپوننت رندر می‌شود، باید با کلیک بر روی هر کدام، اطلاعات آن صفحه رندر شود. به همین جهت در اینجا ویژگی onPageChange تعریف شده و به متد جدید handlePageChange در کامپوننت movies، متصل گردیده تا عدد page را دریافت کرده و به آن واکنش نشان دهد:
  handlePageChange = page => {
    console.log("handlePageChange", page);
  };
تا اینجا اینترفیس کامپوننت صفحه بندی را پیش از پیاده سازی آن تعریف کردیم (تعیین ورودی‌ها و خروجی آن). در مرحله‌ی بعد، این کامپوننت را تکمیل می‌کنیم.


نمایش شماره صفحات گرید، در کامپوننت صفحه بندی

برای رندر کامپوننت صفحه بندی، از کلاس‌های مخصوص اینکار که در بوت استرپ تعریف شده‌اند، استفاده می‌کنیم که ساختار کلی آن به صورت زیر است و از یک المان nav که داخل آن ul ای با کلاس pagination و liهایی با کلاس page-item هستند، تشکیل می‌شود. هر li، به همراه یک anchor است؛ با کلاس page-link تا لینک به صفحه‌ای خاص را ارائه دهد که در اینجا بجای لینک، از کلیک بر روی آن‌ها استفاده خواهیم کرد:
import React, { Component } from "react";

class Pagination extends Component {
  render() {
    return (
      <nav>
        <ul className="pagination">
          <li className="page-item">
            <a className="page-link">1</a>
          </li>
        </ul>
      </nav>
    );
  }
}

export default Pagination;

تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید، عدد 1 را در پایین جدول فیلم‌ها مشاهده خواهید کرد:


اکنون باید رندر این liها را بر اساس ورودی‌های این کامپوننت که پیشتر معرفی کردیم، یعنی pageSize و itemsCount، پویا کنیم. به همین جهت نیاز به آرایه‌ای داریم که بر اساس این ورودی‌ها، شماره‌ی صفحات مانند [1,2,3] را ارائه دهد تا بر روی آن متد Array.map را فراخوانی کرده و liهای مورد نیاز را به صورت پویا رندر کنیم:
class Pagination extends Component {
  // ...
  getPageNumbersArray() {
    const { itemsCount, pageSize } = this.props;
    const pagesCount = Math.ceil(itemsCount / pageSize);
    if (pagesCount === 1) {
      return null;
    }

    const pages = new Array();
    for (let i = 1; i <= pagesCount; i++) {
      pages.push(i);
    }
    return pages;
  }
}
در اینجا بر اساس ورودی‌ها، تعداد صفحات محاسبه شده و سپس بر اساس آن‌ها آرایه‌ای از این شماره صفحه‌ها تشکیل و بازگشت داده می‌شود. همچنین اگر تعداد صفحات 1 بود، می‌خواهیم این کامپوننت چیزی را رندر نکند. به همین جهت در اینجا null بازگشت داده شده‌است. دلیل استفاده‌ی از Math.ceil که کوچکترین عدد صحیح بزرگتر یا مساوی خروجی را بازگشت می‌دهد، نیز همین مورد است. توسط این متد، خروجی float دریافتی به integer تبدیل شده و سپس قابلیت مقایسه‌ی با 1 را پیدا می‌کند. برای مثال اگر تعداد ردیف‌های صفحه را به 10 تنظیم کنیم، خروجی این تقسیم در این مثال، 0.9 خواهد بود که شرط بررسی pagesCount === 1 را برآورده نمی‌کند. به همین جهت توسط متد Math.ceil، این خروجی به عدد 1 تقریب زده شده و سبب بازگشت نال از این متد خواهد شد.
سپس به کمک متد map، اعضای این آرایه را تبدیل به لیست liهای نمایش شماره صفحات می‌کنیم. در اینجا key هر li را نیز به شماره صفحه که منحصربفرد است، تنظیم کرده‌ایم:
class Pagination extends Component {
  render() {
    const pages = this.getPageNumbersArray();
    if (!pages) {
      return null;
    }

    return (
      <nav>
        <ul className="pagination">
          {pages.map(page => (
            <li key={page} className="page-item">
              <a className="page-link">{page}</a>
            </li>
          ))}
        </ul>
      </nav>
    );
  }

پس از ذخیره‌ی این کامپوننت و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، شماره‌ی صفحات رندر شده، در پایین جدول مشخص هستند:


با داشتن 9 فیلم در آرایه‌ی movies و نمایش 4 فیلم به ازای هر صفحه، به 3 صفحه خواهیم رسید که به درستی در اینجا رندر شده‌است. یکبار هم برای آزمایش بیشتر، مقدار pageSize را در کامپوننت movies به 10 تنظیم کنید. در این حالت کامپوننت صفحه بندی نباید رندر شود.


مدیریت انتخاب شماره‌های صفحات

در این قسمت می‌خواهیم مدیریت onPageChange={this.handlePageChange} را که به تعریف المان صفحه بندی در کامپوننت movies اضافه کردیم، تکمیل کنیم. برای این منظور در کامپوننت صفحه بندی، قسمت anchor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا با کلیک بر روی آن، رخداد onPageChange صادر شود:
<a
   onClick={() => this.props.onPageChange(page)}
   className="page-link"
   style={{ cursor: "pointer" }}
>
   {page}
</a>

تا اینجا اگر برنامه را آزمایش کنیم، با کلیک بر روی لینک‌های شماره صفحات، شماره صفحه‌ی انتخابی، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر لاگ می‌شود.

اکنون می‌خواهیم اگر صفحه‌ای انتخاب شد، شماره‌ی آن صفحه با رنگی دیگر نمایش داده شود. در بوت استرپ برای اینکار تنها کافی است کلاس active را به className هر li اضافه کنیم و برعکس. یعنی اگر page ای مساوی صفحه‌ی جاری انتخاب شده بود (currentPage در اینجا)، آنگاه کلاس page-item active، به المان li اضافه شود. بنابراین در این کامپوننت نیاز است عدد currentPage را نیز دریافت کنیم. به همین جهت ویژگی currentPage را به تعریف المان Pagination در کامپوننت movies اضافه می‌کنیم:
<Pagination
  itemsCount={this.state.movies.length}
  pageSize={this.state.pageSize}
  onPageChange={this.handlePageChange}
  currentPage={this.state.currentPage}
/>
این ویژگی نیز مقدار خودش را از state به روز شده دریافت می‌کند:
class Movies extends Component {
  state = {
    movies: getMovies(),
    pageSize: 4,
    currentPage: 1
  };
به روز رسانی state نیز در متد handlePageChange که به ویژگی onPageChange متصل است، بر اساس page دریافتی از کامپوننت صفحه بندی، رخ می‌دهد:
  handlePageChange = page => {
    console.log("handlePageChange", page);
    this.setState({currentPage: page});
  };
بنابراین هرگاه که بر روی یک شماره صفحه در کامپوننت صفحه بندی کلیک می‌شود، رخ‌داد onPageChange متصل به تعریف المان Pagination درج شده‌ی در کامپوننت movies، روی داده و به همراه آن شماره صفحه‌ای، به متد رخ‌دادگران متصل به آن در کامپوننت movies که در اینجا handlePageChange نام دارد، ارسال می‌شود. در این متد state کامپوننت به روز شده و این امر سبب فراخوانی مجدد متد رندر می‌شود که در انتهای آن کامپوننت Pagination درج شده‌است. بنابراین به روز رسانی state، سبب رندر مجدد کامپوننت صفحه بندی با currentPage جدیدی که به آن رسیده‌است، خواهد شد.

پس از این تغییرات، به کامپوننت صفحه بندی مراجعه کرده و بر اساس currentPage دریافتی، کلاس active را به المان li اعمال می‌کنیم:
<li
  key={page}
  className={
    page === this.props.currentPage
    ? "page-item active"
    : "page-item"
  }
>
پس از اعمال این تغییرات، اکنون برنامه در مرورگر به صورت زیر به نظر می‌رسد:


در اولین بار نمایش برنامه، عدد 1 در حالت انتخاب شده قرار دارد؛ چون مقدار currentPage موجود در state، همان عدد 1 است. پس از آن با کلیک بر روی اعداد دیگر، با به روز رسانی state، مقدار currentPage تغییر کرده و کامپوننت صفحه بندی نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد.


نمایش صفحه بندی شده‌ی اطلاعات

تا اینجا لیستی که نمایش داده می‌شود، حاوی تمام اطلاعات آرایه‌ی this.state.movies است و بر اساس شماره‌ی صفحه‌ی انتخابی، تغییر نمی‌کند. به همین جهت با استفاده از متد slice، تکه‌ای از آرایه‌ی movies را که بر اساس شماره صفحه‌ی انتخابی و تعداد ردیف‌ها در هر صفحه نیاز است نمایش داده شود، انتخاب کرده و بازگشت می‌دهیم:
  paginate() {
    const first = (this.state.currentPage - 1) * this.state.pageSize;
    const last = first + this.state.pageSize;
    return this.state.movies.slice(first, last);
  }
اکنون در متد رندر کامپوننت movies، بجای کار با کل آرایه‌ی this.state.movies، آرایه‌ی جدید slice شده را توسط متد paginate دریافت کرده:
  render() {
    const { length: count } = this.state.movies;

    if (count === 0) return <p>There are no movies in the database.</p>;

    const movies = this.paginate();
و سپس در همین متد رندر، فراخوانی this.state.movies.map را به movies.map تغییر می‌دهیم، تا تنها لیست مرتبط با هر صفحه‌ی انتخابی نمایش داده شود.

پس از ذخیره‌ی تغییرات و بارگذاری مجدد برنامه، اکنون می‌توان نمایش صفحه بندی شده‌ی اطلاعات را شاهد بود:



بررسی صحت نوع پارامترهای ارسالی به کامپوننت‌ها

تا اینجا فرض بر این است که مصرف کننده‌ی کامپوننت صفحه بندی، دقیقا همان ویژگی‌هایی را که ما طراحی کرده‌ایم، با همان نام‌ها و همان نوع‌ها را حتما به آن ارسال می‌کند. همچنین اگر افزونه‌ی eslint را هم در VSCode نصب کرده باشید، به همراه نصب وابستگی‌های زیر در خط فرمان:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks jshint babel-eslint eslint-plugin-react eslint-plugin-mocha

 به ازای هر خاصیت props استفاده شده‌ی در کامپوننت صفحه بندی، اخطاری را مانند «'currentPage' is missing in props validation eslint(react/prop-types)» مشاهده خواهید کرد:



که عنوان می‌کند props validation این خاصیت استفاده شده، فراموش شده‌است.
در نگارش‌های قبلی React، امکانات بررسی نوع‌های ارسالی به کامپوننت‌ها، جزئی از بسته‌ی اصلی آن بود؛ اما از نگارش 15 به بعد، به بسته‌ی مستقلی منتقل شده‌است که باید به صورت جداگانه‌ای در ریشه‌ی پروژه نصب شود:
> npm i prop-types --save

البته اگر TypeScript را بر روی سیستم خود نصب کرده باشید، دیگر نیازی به نصب بسته‌ی npm فوق را ندارید و prop-types، جزئی از آن است که عموما در یک چنین مسیری قرار دارد و برای کار کردن با آن، تنها ذکر import مرتبط با PropType در ماژول‌های برنامه کافی بوده و برنامه در این حالت بدون مشکل کامپایل می‌شود:
 C:/Users/{username}/AppData/Local/Microsoft/TypeScript/3.6/node_modules/@types/prop-types/index

اکنون در ابتدای فایل کامپوننت صفحه بندی، تعریف زیر را اضافه می‌کنیم:
 import PropTypes from "prop-types";
سپس در انتهای این فایل، اعتبارسنجی props آن‌را تعریف خواهیم کرد:
Pagination.propTypes = {
  itemsCount: PropTypes.number.isRequired,
  pageSize: PropTypes.number.isRequired,
  currentPage: PropTypes.number.isRequired,
  onPageChange: PropTypes.func.isRequired
};

export default Pagination;
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا خاصیت جدید propTypes (دقیقا با همین نگارش؛ در غیراینصورت بررسی نوع‌ها کار نخواهد کرد)، به تعریف کلاس Pagination اضافه شده‌است (پس از تعریف کلاس کامپوننت به صورت مستقل اضافه می‌شود).
سپس مقدار این خاصیت جدید را به شیءای تنظیم می‌کنیم که نام خواص آن، دقیقا همان نام خواص و رویدادهای props استفاده شده‌ی در این کامپوننت است. در ادامه توسط PropTypes ای که در ابتدای ماژول import می‌شود، کار تعریف نوع این خواص و اجباری بودن آن‌ها را می‌توان مشخص کرد که برای مثال در اینجا سه خاصیت تعریف شده از نوع عددی و اجباری بوده و onPageChange، از نوع func است.
پس از اضافه کردن Pagination.propTypes و مقدار دهی آن، خطاهای eslint ای که در تصویر فوق مشاهده کردید، برطرف می‌شوند. همچنین اگر فراخوان کامپوننت Pagination مثلا بجای itemsCount یک رشته‌ی فرضی را وارد کند (برای آزمایش آن در کامپوننت movies، در تعریف المان Pagination، مقدار itemsCount را یک رشته وارد کنید)، چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند itemsCount یک عدد را می‌پذیرد و نوع ورودی آن اشتباه است:

البته این خطا فقط در حالت development مشاهده می‌شود و در حالت توزیع برنامه، خیر.

بنابراین تعریف propTypes یک best practice ایجاد کامپوننت‌های React است که نه فقط بررسی نوع‌ها را فعال می‌کند، بلکه می‌تواند به عنوان مستندات آن نیز در جهت تعیین props مورد نیاز، همچنین نوع و اجباری بودن آن‌ها، اطلاعات کاملی را ارائه کند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-11.zip
مطالب
Build Events
در ویژوال استودیو یک ویژگی جالب با عنوان Pre/Post-Build Event وجود دارد. این ویژگی به رویدادهای «قبل از بیلد» و «بعد از بیلد» اشاره دارد. از این ویژگی برای اجرای یکسری دستورات، قبل (Pre-build) یا بعد (Post-build) از عملیات بیلد استفاده میشود. دستوراتی که در این قسمت قابل اجرا هستند دقیقا همانند دستورات موجود در یک batch فایل میباشند. حتی میتوان یک فایل bat. را در این قسمت فراخوانی کرد. بطور خلاصه هرگونه دستوری که درون Command Prompt ویندوز یا در یک bat. فایل قابل اجرا باشد در این قسمت نیز قابل استفاده است. درنهایت تمام این دستورات توسط برنامه Cmd.exe اجرا میشوند.
نکته: قبل از ادامه بهتر است به این نکته اشاره کنم که مجموعه این دستورات چیزی فراتر از فراخوانی ساده یکسری فایل exe. هستند. درواقع کدی که در این قسمت به آن اشاره میشود، دارای ساختاری به صورت یک زبان برنامه نویسی ساده است. یعنی متن نهایی‌ای که برای اجرا به cmd.exe ارسال میشود میتواند شامل دستورات ساده و اولیه برنامه نویسی چون if .. then .. else و حلقه for و از این قبیل نیز باشد. برای آشنایی بیشتر با زبان این نوع دستورات به منابع زیر مراجعه کنید:

تنظیم رویدادهای بیلد (Build Events)
برای تنظیم این رویدادها باید به تب Build Events در صفحه پراپرتی‌های پروژه موردنظر مراجعه کنید. همانند تصویر زیر در یک پروژه کنسول #C:

البته در پروژه‌های VB.NET مسیر منتهی به این قسمت کمی فرق میکند که در تصویر زیر نشان داده شده است:

در پروژه‌های مربوط به زبانهای دیگر هم مسیر رسیدن به این رویدادها کمی متفاوت است. برای کسب اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید.
در این قسمت میتوان همانند یک فایل batch دستورات موردنظر را در خطوط مجزا برای اجرا اضافه کرد. از این دستورات معمولا برای مدیریت عملیات بیلد، کپی فایلهای موردنیاز قبل یا بعد از بیلد، پاک کردن فولدرها، تغییر برخی تنظیمات با توجه به نوع کانفیگ بیلد (Debug یا Release)، ثبت یک اسمبلی در GAC و یا حتی اجرای برخی آزمونهای واحد و ... استفاده میشود.

نکته: درصورتیکه پروژه به روز باشد (یعنی ویژوال استودیو نیازی به تولید فایل اسمبلی نهایی پروژه به دلیل عدم وجود تغییری در کد برنامه نبیند) بدلیل عدم اجرای عملیات بید، دستورات قسمت Pre-build اجرا نمیشوند. اجرای دستورات قسمت Post-build نیز بستگی به تنظیمات قسمت :Run the post-build events همانند تصویر زیر دارد:

برای استفاده راحتتر از این ویژگی فرمی مخصوص وارد کردن این دستورات در ویژوال استودیو وجود دارد. برای دیدن این فرم بر روی دکمه ...Edit Pre-build یا ...Edit Post-build کلیک کنید. پنجره زیر نمایش داده میشود:

در این پنجره میتوان دستورات مورد نظر را وارد کرد. با اینکه هیچ امکان خاصی برای کمک به اضافه و ویرایش دستورات در این پنجره وجود ندارد! اما تنها ویژگی موجود در این فرم کمک بسیاری برای تکمیل دستورات موردنظر میکند. قبل از توضیح این ویژگی بهتر است با مفهوم Macro در این قسمت آشنا شویم.
 
Macro
در Build Events ویژوال استودیو یکسری متغیرهای ازقبل تعریف شده وجود دارد که به آنها Macro گفته میشود. برای مشاهده لیست این ماکروها روی دکمه << Macro کلیک کنید. پنجره مربوطه به صورت زیر گسترش می‌یابد تا جدولی به نام Macro Table را نمایش دهد:

همانطور که مشاهده میکنید تعداد 19 ماکرو به همراه مقادیرشان در این قسمت به نمایش گذاشته شده است. برای استفاده از این ماکروها کافی است تا روی یکی از آنها دابل کلیک کنید یا پس از انتخاب ماکروی موردنظر روی دکمه Insert کلیک کنید. دقت کنید که نحوه نمایش این ماکروها در متن دستورات به صورت زیر است:
$(<Macro_Name>)
که به جای عبارت <Macro_Name> عنوان ماکرو قرار میگیرد. مثلا:
$(OutDir)   یا   $(ProjectName)
نکته: نام این ماکروها case-sensitive نیست.

نحوه اجرای دستورات توسط ویژوال استودیو
ویژوال استودیو برای اجرای دستورات کار خاصی به صورت مستقیم انجام نمیدهد! وظیفه اصلی برعهده MSBuild (^) است. این ابزار پس از جایگزین کردن مقادیر ماکروها، محتوای کل دستورات موجود در هر یک از رویدادها را در یک فایل batch ذخیره میکند و فایل مربوط به هر رویداد را در زمان خودش به اجرا میگذارد. مثلا دستور زیر را درنظر بگیرید:
Copy $(OutDir)*.* %WinDir%
پس از ذخیره در فایل batch نهایی به صورت زیر در خواهد آمد:
Copy bin\Debug\*.* %WinDir%
نکته: در این زبان برنامه نویسی، عبارتی چون %WinDir% معرف یک متغیر است. در این مورد خاص این عبارت یک متغیر محیطی (Environment Variable) است. اطلاعات بیشتر در اینجا.

MSBuild عملیات اجرای این batch فایلهای تولیدی را زیر نظر دارد و هرگونه خطای موجود در این دستورات را به عنوان خطای زمان بیلد گزارش میدهد. اما از آنجاکه کل دستورات مربوط به هر رویداد درون یک فایل batch اجرا میشود، امکان گزارش محل دقیق خطای رخداده وجود ندارد. یعنی درصورتیکه مثلا تنها یکی از صدها خط دستور نوشته شده در این قسمت خطا بدهد تنها یک خطا و برای تمام دستورات نمایش داده میشود. البته همانطور که حدس میتوان حدس زد اجرای این دستورات ترنزکشنال نیست و اجرای تمامی دستورات تا قبل از وقوع خطا برگشت ناپذیر خواهند بود. برای نمونه به تصویر زیر و خطای نمایش داده شده دقت کنید:

نمونه اصلاح شده دستور فوق به صورت زیر است:
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
نکته: به دلیل استفاده از کاراکتر فاصله به عنوان جداکننده آرگومانها در دستورات DOS، وجود فاصله در مسیرهای مورد استفاده در این دستورات عملیات را دچار خطا خواهد کرد. راه‌حل استفاده از کاراکتر " در ابتدا و انتهای رشته‌های مربوط به مسیرها همانند دستور بالاست.
نکته: درصورت استفاده از یک فایل bat. برای ذخیره دستورات، امکان استفاده مستقیم از ماکروهای ویژوال استودیو درون آن وجود نخواهد داشت! یکی از راه‌حلها پاس کردن این متغیرها به صورت پارامتر در زمان فراخوانی فایل bat. است. مثلا:
"$(ProjectDir)postBuild.bat"   "$(SolutionPath)"
برای دریافت این پارامترهای پاس شده درون batch فایل باید از عبارات 1% برای پارامتر اول و 2% برای پارامتر دوم و ... تا 9% برای پارامتر نهم است. برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع معرفی شده در ابتدای مطلب مخصوصا قسمت Using batch parameters مراجعه کنید.
 
حال مجموعه دستورات زیر و خطای رخ داده را درنظر بگیرید:

با بررسی مطلب متوجه میشویم با اینکه خط اول مجموعه دستورات فوق درست بوده و کاملا صحیح اجرا میشود اما خطای رخ داده به کل دستورات اشاره دارد و مشخص نشده است که کدام دستور مشکل دارد. دقت کنید که دستور اول کاملا اجرا میشود!
راه حل ساده ای در اینجا برای حل این مشکل ارائه شده است. در این راه حل با استفاده از قابلیتهای این زبان، کل عملیات و مخصوصا خطاهای رخ داده در این مجموعه دستورات هندل میشود تا کنترل بهتری در این مورد بر روی فرایند وجود داشته باشد. نمونه این راه حل به صورت زیر است:
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
Copy $(OutDir)*.* c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
goto ok
:error
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
notepad.exe
exit 1
:ok
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK
با استفاده از مجموعه دستوراتی شبیه دستورات بالا میتوان لحظه به لحظه اجرای عملیات را بررسی کرد.
نکته: خروجی تمام این دستورات و نیز خروجی دستورات echo در پنجره Output ویژوال استودیو به همراه سایر پیغامهای بیلد نمایش داده میشود.
نکته: در اسکرپیت فوق برای درک بیشتر مسئله با استفاده از دستور notepad.exe در قسمت error: از وقوع خطا اطمینان حاصل میشود. دقت کنید تا زمانیکه برنامه اجرا شده Notepad بسته نشود فوکس به ویژوال استودیو برنمیگردد و عملیات بیلد تمام نمیشود.
نکته: درصورت استفاده از دستور exit 0 در انتهای قسمت error: (به جای دستور exit 1 موجود) به دلیل اعلام خروج موفق از عملیات، ویژوال استودیو خطایی نمایش نخواهد داد و عملیات بیلد بدون نمایش خطا و با موفقیت به پایان خواهد رسید. درواقع استفاده از هر عددی غیر از صفر به معنی خروج با خطا است که این عدد غیرصفر کد خطا یا error level را مشخص میکند (^ و ^).

یکی از دستورات جالبی که میتوان در این رویدادها از آن استفاده کرد، دستور نصب نسخه ریلیز برنامه در GAC است. نحوه استفاده از آن میتواند به صورت زیر باشد:
if $(ConfigurationName) == Release (
gacutil.exe /i "$(SolutionDir)$(OutDir)$(TargetFileName)"
)

نکته: درصورتیکه در دستورات مربوط به رویداد قبل از بیلد یعنی Pre-build خطایی رخ بدهد عملیات بیلد متوقف خواهد شد و برای پروژه فایلی تولید نمیشود. اما اگر این خطا در رویداد بعد از بیلد یعنی Post-build رخ دهد با اینکه ویژوال استودیو وقوع یک خطا را گزارش میدهد اما فایلهای خروجی پروژه حاصله از عملیات بیلد تولید خواهند شد.
نکته: توجه داشته باشید که در استفاه از این ویژگی زیاده‌روی نباید کرد. استفاده زیاد و بیش از حد (و با تعداد زیاد دستورات) از این رویدادها ممکن است عملیات بیلد را دچار مشکلاتی پیچیده کند. دیباگ این رویدادها و دستورات موجود در آنها بسیار مشکل خواهد بود. اگر تعداد خطوط دستورات موردنظر زیاد باشد بهتر است کل دستورات را درون یک فایل bat. ذخیره کنید و این فایل را بطور جداگانه مدیریت کنید که کار راحتتری است.
نکته: بهتر است قبل از وارد کردن دستورات درون این رویدادها، ابتدا تمام دستورات را در یک پنجره cmd آزمایش کنید تا از درستی ساختار و نتیجه آن‌ها مطمئن شوید.

رویدادهای بیلد و MSBuild
همانطور که در اینجا توضیح داده شده است، ویژوال استودیو از ابزار MSBuild برای تولید اپلیکیشنها استفاده میکند. عملیات مدیریت رویدادهای بیلد نیز توسط این ابزار انجام میشود. اگر به فایل پروژه مربوط به مثال قبل مراجعه کنید به محتوایی شبیه خطوط زیر میرسید:
...
<PropertyGroup>
<PostBuildEvent>echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo ---------------------------------------------------------------------------
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
Copy $(OutDir)*.* c:\test
if errorlevel 1 goto error
echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
echo ---------------------------------------------------------------------------
goto ok
:error
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
notepad.exe
exit 1
:ok
echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK</PostBuildEvent>
</PropertyGroup>
...
همانطور که میبینید در ویژوال استودیو تنها ذخیره این تنظیمات در فایل پروژه انجام میشود و کلیه عملیات توسط ابزار MSBuild مدیریت میگردد. امکان بهر برداری از این رویدادها با استفاده مستقیم از ابزار MSBuild نیز وجود دارد اما به دلیل مفصل بودن بحث، جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشود.
منابع برای مطالعه بیشتر:
مطالب
Microsoft Test Manager - قسمت دوم

تا اینجا متوجه شدیم که test plan چیست و چگونه ساخته می‌شود و برای نوشتن تست‌ها چه مراحلی را باید طی کنیم. در این مطلب قصد بر این است که آموزش نوشتن تست‌ها با استفاده از MTM را آموزش دهیم. در این آموزش فرض بر این است که شما آشنایی کمی با محیط این ابزار، نیازمندی‌ها و Story ها، اشکالات یا Bug‌ها و Task‌ها دارید.

در MTM سه لایه وجود دارد:

1- Test Plan:  شما در آغاز کار با MTM ابتدا باید Test Plan خود را ایجاد کنید.

2- Test Suite: در هر Test Plan شما می‌توانید چندین Test Suite ایجاد کنید.

3-  Test Case: هر Test Suite از چندین Test Case ترکیب شده است.

برای اولین بار که شما MTM را اجرا می‌کنید باید team project ی را که قرار است برای آن تست بنویسید را انتخاب کنید. می‌توانید در زیر نمایی از MTM و اتصال به team project را مشاهده کنید:

بعد از اینکه پروژه خود را انتخاب کردید، می‌توانید لیستی از طرح‌های تست تان که برای این پروژه ایجاد کرده اید را مشاهده کنید که می‌توانید از این لیست یک طرحی را انتخاب نمایید و یا یک طرح جدید را ایجاد کنید همانطور که در شکل زیر مشاهده می‌کنید. 

وقتی plan یا طرحی را انتخاب می‌کنید به صفحه testing center وارد می‌شوید که به صورت پیش فرض در کاربرگ plan و بخش contents قرار دارید.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید و در سمت چپ پنجره، plan شما در ریشه قرار دارد و test suite هایی را که ایجاد می‌کنید به عنوان فرزندان plan تان قرار می‌گیرند. در سمت راست test case‌های شما قرار می‌گیرند که با توجه به test suite ی که شما در سمت چپ انتخاب کرده اید test case‌های مربوط به آن در سمت راست قابل مشاهده است. برای ایجاد test suite به plan تان، باید روی plan راست کلیک کرده و گزینه new suite را انتخاب کنید و برای آن عنوانی را وارد می‌کنید. وقتی روی plan راست کلیک می‌کنید پند گزینه وجود دارد که می‌توانید با توجه به کارتان این گزینه‌ها را انتخاب کنید:

1- وقتی new suite را انتخاب می‌کنید یک suite خالی برای شما ایجاد می‌کند.

2- وقتی گزینه new query-based suite را انتخاب می‌کنید این اجازه را به شما می‌دهد که از test case‌های موجود در پروژه خود یک یا چندین مورد تست را انتخاب نمایید که پنجره ای مانند زیر باز می‌شود که می‌توانید با اعمال فیلتر، test case‌های موجود در پروژه را پیدا و یک یا چندین مورد را به suite خود اضافه نمایید.

3- گزینه add requirement to plan این اجازه را به شما می‌دهد تا بتوانید از plan‌های موجود در TFS تان استفاده نمایید. بعد از انتخاب این گزینه پنجره ای مشابه تصویر بالا باز می‌شود که می‌توانید با اعمال فیلتر مورد‌های تست را پیدا کرده و به آن بیافزاید.

4- با انتخاب گزینه copy suite from another plan همانطور که از اسمش پیداست می‌توانید از suite‌های مربوط به plan‌های دیگر کپی برداری کنید.

مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

مطالب
نمایش یک پیغام به کاربر در ASP.Net

عموما در برنامه‌های وب مرسوم است که پیغام به کاربر را در همان لابلای html صفحه نمایش می‌دهند. مثلا یک برچسب و سپس تنظیم متن آن در کد برنامه به صورت پویا.
با استفاده از پلاگین‌های jQuery این‌کار را به صورت شکیل‌تری می‌توان انجام داد. برای مثال:


پلاگین کم حجمی برای این منظور موجود است به نام jQuery Notice (یکی از چند ده نمونه موجود)
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
jQuery.noticeAdd({
text: 'پیغامی به کاربر',
stay: false
});
});
</script>
کمی این پلاگین را اصلاح کردم تا مشکل عدم نمایش آن هنگام اسکرول طولانی صفحه در IE حل شود (به صورت پیش فرض با فایرفاکس مشکلی ندارد). برای مثال این div را در نظر بگیرید:
<div id="myElement" style="position: absolute">This stays at the top</div>
قصد داریم مکان آن‌را در بالای صفحه ثابت کنیم (حتی با یک اسکرول طولانی مانند تصویر فوق، باز هم همان بالا باقی بماند و قابل مشاهده باشد).
با استفاده از jQuery این‌کار به صورت زیر قابل انجام است:
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
$(window).scroll(function() {
$('#myElement').css('top', $(this).scrollTop() + "px");
});
});
</script>
زمانیکه scroll ایی در window جاری صورت ‌گیرد، div ایی با id مساوی myElement یافت شده و سپس مقدار top آن تنظیم شده و در بالای صفحه نمایش داده می‌شود.

ولی این روش جهت نمایش پیغامی پویا به کاربر مشکل دارد.
نیاز است به ازای هر پیغام پویا یکبار به نحوی این اسکریپت به صفحه تزریق شود که روش انجام کار در ASP.Net به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Web.UI;
using System.Web;

public class CAddJqueryNotice
{
/// <summary>
/// نمایش یک پیغام بر اساس پلاگین نوتیس
/// </summary>
/// <param name="title">عنوان</param>
/// <param name="msg">پیغام</param>
/// <param name="rtl">راست به چپ؟</param>
/// <param name="duration">مدت زمان نمایش</param>
/// <param name="autoHide">به صورت خودکار بسته شود؟</param>
public static void Show(string title, string msg, bool rtl, int duration, bool autoHide)
{
string scriptBlock
= string.Format(@"<script type=""text/javascript"">
$(document).ready(function() {{
jQuery.noticeAdd({{
text: '<b>{0}</b><br/><div align=left dir={1}>{2}</div>',
stay: {3},
stayTime: {4}
}});
}});
</script>",
title,
(rtl ? "rtl" : "ltr"),
msg,
(autoHide ? "false" : "true"),
duration);

if (HttpContext.Current == null || HttpContext.Current.Handler == null) return;
Page page = HttpContext.Current.Handler as Page;
if (page != null)
page.ClientScript.RegisterStartupScript(
page.GetType(),
"script" + new Guid().ToString("N"),
scriptBlock,
false);
}

}
از آنجائیکه در یک کلاس دیگر خارج از صفحه اصلی مشغول به کار هستیم، دسترسی مستقیم به شیء Page و سپس متد ClientScript.RegisterStartupScript آن جهت تزریق اسکریپت خود به صفحه نداریم. اما با استفاده از HttpContext.Current.Handler می‌توان به این مقصود رسید و مشکل حل می‌شود.

برای آزمایش آن یک دکمه را در صفحه قرار داده و در روال رخ‌داد گردان کلیک آن کد زیر را اضافه کنید:
CAddJqueryNotice.Show( "لطفا دوباره سعی کنید", "مشکلی رخ داده است", true, 2000, true);

بدیهی است قبل از استفاده از کد فوق، باید چند سطر زیر را به هدر master page سایت خود اضافه کنید:
<script src="jquery-1.3.2.js" type="text/javascript"></script>
<link href="jquery.notice.css" type="text/css" media="screen" rel="stylesheet" />
<script src="jquery.notice.js" type="text/javascript"></script>

مطالب
نمایش رکوردها به ترتیب اولویت به کمک jQuery UI sortable در ASP.NET MVC

همان طور که می‌دانید کاربرد پذیری در خیلی از پروژه‌ها حرف اول رو می‌زند و کاربر دوست دارد کارهایی که انجام می‌دهد خیلی راحت و با استفاده از موس باشد.یکی از کار هایی که در اکثر پروژه‌ها نیاز است ، چیدمان ترتیب رکورد‌ها است. ما می‌خواهیم در این پست ترتیبی اتخاذ کنیم که کاربر بتواند رکورد‌ها را به هر ترتیبی که دوست دارد نمایش دهد.

از توضیحاتی که قبلا  دادم مشخص است که این کار احتمالا در ASP.NET WebForm  کار سختی نیست ولی این کار باید در MVC  از ابتدا طراحی شود.

طرح سوال : یک سری رکورد از یک Table داریم که می‌خواهیم به ترتیب وارد شدن رکورد‌ها نباشد و  ترتیبی که ما می‌خواهیم نمایش داده شود.

پاسخ کوتاه : خب باید ابتدا یک فیلد (برای اولویت بندی)  به Table  اضافه کنیم  بعد اون فیلد رو بنا به ترتیبی که دوست داریم رکورد‌ها نمایش داده شود پر کنیم (Sort  می کنیم ) و در آخر هم هنگام نمایش در View رکورد‌ها را بر اساس این فیلد نمایش می‌دهیم.

(این پست هم در ادامه پست قبلی در همان پروژه است و از همان Table  ها استفاده شده است)

اضافه کردن فیلد :

ابتدا یک فیلد به Table  مورد نظر اضافه می‌کنیم. من اسم این فیلد رو Priority گذاشتم. Table  من چنین وضعیتی دارد.

افزودن فایل‌های jQuery UI :

در این مرحله شما نیاز دارید فایل‌های مورد نیاز برای Sort  کردن رکورد‌ها را اضافه کنید. شما می‌توانید فقط فایل‌های مربوط به Sortable  را به صفحه خودتان اضافه کنید و یا مثل من فایل هایی که حاوی تمام قسمت‌های jQuery UI  هست را اضافه کنید.

من برای این کار از Section  استفاده کردم ، ابتدا در Head  فایل Layout  دو Section  تعریف کردم برای CSS  و JavaScript . و فایل‌های مربوط به Sort کردن را در صفحه ای که باید عمل Sort انجام بشود در  این Section ها قرار دادم.

فایل Layout

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    @RenderSection("meta", false)
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="@Url.Content("~/Content/~Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/Content/redactor/css/redactor.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/Content/css/bootstrap-rtl.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    @RenderSection("css", false)
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/modernizr-1.7.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/js/bootstrap-rtl.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/redactor/redactor.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("js", false)

</head>

فایل Index.chtml  در پوشه کنترلر Type


@model IEnumerable<KhazarCo.Models.Type>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Areas/Administrator/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
@section css
{<link href="@Url.Content("~/Content/themes/base/jquery-ui.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
}
@section js
{
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-ui-1.9.0.min.js")" type="text/javascript"></script>
}


در آخر فایل Index.chtml  به اینصورت شده است:

<h2>
    نوع ها</h2>
<p>
    @Html.ActionLink("ایجاد یک مورد جدید", "Create", null, new { @class = "btn btn-info" })
</p>
<table>
    <thead>
        <tr>
            <th>
                عنوان
            </th>
            <th>
                توضیحات
            </th>
            <th>
                فعال
            </th>
            <th>
            </th>
        </tr>
    </thead>
    <tbody>
        @foreach (var item in Model.OrderBy(m => m.Priority))
        {
            <tr id="@item.Id">
                <td>
                    @Html.DisplayFor(modelItem => item.Title)
                </td>
                <td>
                    @(new HtmlString(item.Description))
                </td>
                <td>
                    @Html.DisplayFor(modelItem => item.IsActive)
                </td>
                <td>
                    @Html.ActionLink("ویرایش", "Edit", new { id = item.Id }, new { @class = "btnEdit label label-warning" })
                    |
                    @Html.ActionLink("مشاهده", "Details", new { id = item.Id }, new { @class = "btnDetails label label-info" })
                    |
                    @Html.ActionLink("حذف", "Delete", new { id = item.Id }, new { @class = "btnDelete label label-important" })
                </td>
            </tr>
        }
    </tbody>
</table>

** توجه داشته باشید که من به هر tr  یک id  اختصاص داده ام که این مقدار id  همان مقدار فیلد Id  همان رکورد هست ، ما برای مرتب کردن به این Id  نیاز داریم (خط 25).

افزودن کد‌های کلاینت:

حالا باید کدی بنویسم که دو کار را برای ما انجام دهد : اول حالت Sort  پذیری را به سطر‌های Table  بدهد و دوم اینکه هنگامی که ترتیب سطر‌های تغییر کرد ما را با خبر کند:


<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $("table tbody").sortable({
            helper: fixHelper,
            update: function (event, ui) {
                jQuery.ajax('@Url.Action("Sort", "Type", new { area = "Administrator" })', {
                    data: { s: $(this).sortable('toArray').toString() }
                });
            }
        }).disableSelection();
    });
    var fixHelper = function (e, ui) {
        ui.children().each(function () {
            $(this).width($(this).width());
        });
        return ui;
    };
</script>


توضیح کد :

در این کد ما حالت ترتیب پذیری را به Table  می دهیم و هنگامی که عمل Update  در Table  انجام شد تابع مربوطه اجرا می‌شود. ما در این تایع، ترتیب جدید سطر‌ها را می‌گیریم ( ** به کمک مقدار Id  که به هر سطر دادیم ، این مقدار Id  برابر بود با Id خود رکورد در Database )  و به کمکjQuery.ajax  به تابع Sort  از کنترلر Type  در منطقه (area ) Administrator  ارسال می‌کنیم و در آنجا ادامه کار را انجام میدهیم.

تابع fixHelper  هم به ما کمک می‌کند که هنگامی که سطر‌ها از جای خود جدا می‌شوند ، دارای عرض یکسانی باشند و عرض آن‌ها تغییری نکند.


افزودن کد Server:

حالا باید تابع Sort  که مقادیر را به آن ارسال کردیم بنویسم. من این تابع را بر اساس مقداری که از کلاینت ارسال می‌شود اینگونه طراحی کردم.


        public EmptyResult Sort(string s)
        {
            if (s != null)
            {
                var ids = new List<int>();
                foreach (var item in s.Split(','))
                {
                    ids.Add(int.Parse(item));
                }
                int intpriority = 0;

                foreach (var item in ids)
                {
                    intpriority++;
                    db.Types.Single(m => m.Id == item).Priority = intpriority;
                }
                db.SaveChanges();
            }
            return new EmptyResult();
        }

در ایتدا مقادیر Id  که از کلاینت  به صورت String  ارسال شده است را می‌گیریم و بعد به همان ترتیب ارسال در لیستی از int قرار می‌دهیم ids.

سپس به اضای هر رکورد Type  مقدار اولویت را به فیلدی که برای همین مورد اضافه کردیم Priority اختصاص می‌دهیم. و در آخر هم تغییرات را ذخیره می‌کنیم. (خود کد کاملا واضح است و نیاری به توضیح بیشتر نیست )

حالا باید هنگامی که لیست Type  ها نمایش داده می‌شود به ترتیب (OrderBy) فیلد Priority    نمایش داده شود پس تابع Index را اینطور تغییر می‌دهیم.

        public ViewResult Index()
        {
            return View(db.Types.Where(m => m.IsDeleted == false).OrderBy(m => m.Priority));
        }

این هم خروجی کار من:

این عکس مربوط به است به قسمت مدیریت پروژه شیرآلات مرجان خزر


مطالب
تغییرات اعمال شده در C++11 قسمت اول (enum)
نوع شمارشی enum
نوع شمارشی، یک نوع صحیح است و شامل لیستی از ثوابت می‌باشد که توسط برنامه نویس مشخص می‌گردد . انواع شمارشی برای تولید کد  خودمستند  به کار می‌روند یعنی کدی که به راحتی قابل درک باشد و نیاز به توضیحات اضافه نداشته باشد. زیرا به راحتی توسط نام ، نوع کاربرد و محدوده مقادیرشان قابل درک می‌باشند . مقادیر نوع شمارشی منحصربه فرد می‌باشند (unique) و شامل مقادیر تکراری نمی‌باشند در غیر این صورت  کامپایلر خطای مربوطه را هشدار میدهد . نحوه تعریف نوع شمارشی :
enum typename{enumerator-list}
enum کلمه کلیدی ست ، typename  نام نوع جدید است که برنامه نویس مشخص میکند و enumerator-list مجموعه مقادیری ست که این نوع جدید می‌تواند داشته باشد بعنوان مثال :
enum Day{SAT,SUN,MON,TUE,WED,THU,FRI}
اکنون Day  یک نوع جدید است و متغیرهایی که از این نوع تعریف می‌شوند میتوانند یکی از مقادیر مجموعه فوق را دارا باشند .
Day  day1,day2; 
day1 = SAT; 
day2 = SUN;
مقادیرSAT و SUN و MON  هر چند که به همین شکل بکار میروند ولی در رایانه به شکل اعداد صحیح  0 , 1 , 2 , ... ذخیره می‌شوند . به همین دلیل است که به هر یک از مقادیر SAT و SUN و ...  یک شـمارشـگر می‌گویند . وقتی فهرست شمارشگرهای یک نوع تعریف شد به طور خودکار مقادیر 0 و 1 و ... به ترتیب به آنها اختصاص داده میشود . می‌توان مقادیر صحیح دلخواهی به شمارشگرها نسبت داد به طور مثال :
enum Day{SAT=1,SUN=2,MON=4,TUE=8,WED=16,THU=32,FRI=64}
اگر چند شمارشگر مقدار دهی شده باشند آنگاه شمارشگرهایی که مقدار دهی نشده اند ، مقادیر متوالی بعدی را خواهند گرفت .
enum Day{SAT=1,SUN,MON,TUE,WED,THU,FRI}
دستور بالا مقادیر 1 تا 7 را بترتیب به شمارشگرها اختصاص میدهد .
میتوان به شمارشگرها مقادیر یکسانی نسبت داد
enum Answer{NO=0,FALSE=0,YES=1,TRUE=1,OK=1}
ولی نمی‌توان نامهای یکسانی را در نظر گرفت  ! تعریف زیر بدلیل استفاده مجدد از شمارشگر YES با خطای کامپایلر مواجه می‌شویم .
enum Answer{NO=0,FALSE=0,YES=1,YES=2,OK=1}
چند دلیل استفاده از نوع شمارشی عبارت است از :
1- enum سبب میشود که شما مقادیر مجاز و قابل انتظار را به متغیرهایتان نسبت دهید .
2- enum  اجازه میدهد با استفاده از نام به مقدار دستیابی پیدا کنید پس کدهایتان خواناتر میشود .
3- با استفاده از enum  تایپ کدهایتان سریع میشود زیرا IntelliSense در مورد انتخاب گزینه مناسب شما را یاری میدهد .

چند تعریف از enum :
enum Color{RED,GREEN,BLUE,BLACK,ORANGE} 
enum Time{SECOND,MINUTE,HOUR} 
enum Date{DAY,MONTH,YEAR} 
enum Language{C,DELPHI,JAVA,PERL} 
enum Gender{MALE,FEMALE}
تا اینجا خلاصه ای از enum و مفهوم آن داشتیم

اما تغییراتی که در  c++11 اعمال شده : Type-Safe Enumerations 

فرض کنید دو enum  تعریف کرده اید و به شکل زیر می‌باشد
enum Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
enum Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
اگر این دستورات را کامپایل کنید با خطا مواجه می‌شوید چون در هر دو enum  شمارشگر Diamonds تعریف شده است . کامپایلر اجازه تعریف جدیدی از یک شمارشگر در enum  دیگری نمیدهد هر چند برخی اوقات مانند مثال بالا نیازمند تعریف یک شمارشگر در چند enum  بر حسب نیاز میباشیم .
برای تعریف جدیدی که در  c++11 داده شده کلمه کلیدی  class  بعد از کلمه enum  مورد استفاده قرار میگیرد . به طور مثال تعریف دو enum  پیشین که با خطا مواجه میشد بصورت زیر تعریف میشود و از کامپایلر خطایی دریافت نمیکنیم .
enum class Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
enum class Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
همچنین استفاده از enum در گذشته و تبدیل آن به شکل زیر بود :
enum Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
Suit var1 = Clubs;
int var2= Clubs;
یک متغیر از نوع Suit بنام var1  تعریف میکنیم و شمارشگر Clubs را به آن نسبت میدهیم ، خط بعد متغیری از نوع int تعریف نمودیم و مقدار شمارشگر Clubs که 0 می‌باشد را به آن نسبت دادیم . اما اگر تعریف enum  را با قوائد C++11  در نظر بگیریم این نسبت دادنها باعث خطای کامپایلر میشود و برای نسبت دادن صحیح باید به شکل زیر عمل نمود .
enum class Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
Jewels typeJewel = Jewels::Emeralds;
int suitValue = static_cast<int>(typeJewel);
همانطور که مشاهده میکنید ، Type-Safe یودن enum  را نسبت به تعریف گذشته آن مشخص می‌باشد .
یک مثال کلی و جامع‌تر :
// Demonstrating type-safe and non-type-safe enumerations
#include <iostream>
using std::cout;
using std::endl;
// You can define enumerations at global scope
//enum Jewels {Diamonds, Emeralds, Rubies}; // Uncomment this for an error
enum Suit : long {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
int main()
{
// Using the old enumeration type...
Suit suit = Clubs; // You can use enumerator names directly
Suit another = Suit::Diamonds; // or you can qualify them
// Automatic conversion from enumeration type to integer
cout << "suit value: " << suit << endl;
cout << "Add 10 to another: " << another + 10 << endl;
// Using type-safe enumerations...
enum class Color : char {Red, Orange, Yellow, Green, Blue, Indigo, Violet};
Color skyColor(Color::Blue); // You must qualify enumerator names
// Color grassColor(Green); // Uncomment for an error
// No auto conversion to numeric type
cout << endl
<< "Sky color value: "<< static_cast<long>(skyColor) << endl;
//cout << skyColor + 10L << endl; // Uncomment for an error
cout << "Incremented sky color: "
<< static_cast<long>(skyColor) + 10L // OK with explicit cast
<< endl;
return 0;
}
مطالب
استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET
چندی قبل، معرفی ادیتور سبک وزن و مناسبی را تحت عنوان RedActor، در این سایت ملاحظه کردید. زمانیکه این‌کار انجام شد، این ادیتور هم رایگان بود و هم سورس آخرین نگارش آن به سادگی در دسترس. بعد از مدتی، هر دو ویژگی یاد شده‌ی RedActor حذف شدند. پس از آن ادیتور مدرن و بسیار مناسب دیگری به نام Froala منتشر شد که هرچند نگارش‌های تجاری هم دارد، اما سورس آخرین نگارش آن برای عموم قابل دریافت است. در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه‌ی یکپارچه سازی آن با ASP.NET MVC و همچنین ASP.NET Web forms.


دریافت آخرین نگارش Froala WYSIWYG Editor
برای دریافت فایل‌های آخرین نگارش این ادیتور وب می‌توانید به سایت آن، قسمت دریافت فایل‌ها مراجعه نمائید.
http://editor.froala.com/download
و یا به این آدرس مراجعه کنید:
https://github.com/froala/wysiwyg-editor/releases 


ساختار پروژه و نحوه‌ی کپی فایل‌های آن
در هر دو مثالی که فایل‌های آن‌را از انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید، این ساختار رعایت شده است:


فایل‌های CSS و فونت‌های آن، در پوشه‌ی Content قرار گرفته‌اند.
فایل‌های اسکریپت و زبان آن (که دارای زبان فارسی هم هست) در پوشه‌ی Scripts کپی شده‌اند.

یک نکته
فایل font-awesome.css را نیاز است کمی اصلاح کنید. مسیر پوشه‌ی فونت‌های آن اکنون با fonts شروع می‌شود.


تنظیمات اولیه

تفاوتی نمی‌کند که از وب فرم‌ها استفاده می‌کنید یا MVC، نحوه‌ی تعریف و افزودن پیش نیازهای این ادیتور به نحو ذیل است:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>

    <link href="Content/font-awesome.css" rel="stylesheet" />
    <link href="Content/froala_editor.css" rel="stylesheet" />

    <script src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
    <script src="Scripts/froala_editor.min.js"></script>
    <script src="Scripts/langs/fa.js"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    </form>
</body>
</html>
دو فایل CSS دارد (آیکن‌های آن و همچنین شیوه نامه‌ی اصلی ادیتور) به همراه سه فایل JS (جی‌کوئری، ادیتور و فایل زبان فارسی آن) که باید در فایل master یا layout سایت اضافه شوند.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET MVC

در ادامه نحوه‌ی فعال سازی ادیتور وب Froala را در یک View برنامه‌های ASP.NET MVC ملاحظه می‌کنید:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<style type="text/css">
    /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
    .froala-element {
    }
</style>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home"))
{
    @Html.TextArea(name: "Editor1")
    <input type="submit" value="ارسال" />
}

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#Editor1').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: '@Url.Content("~/Content/img/preloader.gif")',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: '@Url.Action("FroalaAutoSave", "Home")',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: '@Url.Action("FroalaUploadImage", "Home")',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
}
اگر می‌خواهید فونت پیش فرض آن را تنظیم کنید، باید مطابق کدهای ابتدای فایل، ویژگی‌های froala-element را تغییر دهید.
سپس این ادیتور را بر روی المان TextArea قرار گرفته در صفحه، فعال می‌کنیم.
در قسمت مقادیر buttons، تمام حالات ممکن پیش بینی شده‌اند. هر کدام را که نیاز ندارید، حذف کنید.
نحوه‌ی تعریف زبان و راست به چپ بودن این ادیتور را با مقدار دهی پارامترهای language و direction ملاحظه می‌کنید.

پارامترهای autosave، saveURL و saveParams کار تنظیم ارسال خودکار محتوای ادیتور را جهت ذخیره‌ی آن در سرور به عهده دارند. بر اساس مقدار autosaveInterval می‌توان مشخص کرد که هر چند میلی ثانیه یکبار این‌کار باید انجام شود.
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی خودکار
        /// </summary>
        [HttpPost]
        [ValidateInput(false)]
        public ActionResult FroalaAutoSave(string body, int? postId) // نام پارامتر بادی را تغییر ندهید
        {
            //todo: save body ...
            return new EmptyResult();
        }
در قسمت سمت سرور هم می‌توان این مقادیر ارسالی را در اکشن متدی که ملاحظه می‌کنید، دریافت کرد.
چون قرار است تگ‌های HTML به سرور ارسال شوند، ویژگی ValidateInput به false تنظیم شده‌است.
saveParams آن، برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.
در اینجا نام پارامتری که ارسال می‌گردد، دقیقا مساوی body است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.

پارامترهای imageUploadURL و imageParams برای فعال سازی ذخیره تصاویر آن در سرور کاربرد دارند.
اکشن متد مدیریت کننده‌ی آن به نحو ذیل می‌تواند تعریف شود:
        // todo: مسایل امنیتی آپلود را فراموش نکنید
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی تصاویر ارسالی
        /// </summary>
        [HttpPost]
        public ActionResult FroalaUploadImage(HttpPostedFileBase file, int? postId) // نام پارامتر فایل را تغییر ندهید
        {
            var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
            var rootPath = Server.MapPath("~/images/");
            file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));
            return Json(new { link = "images/" + fileName }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در اینجا نام پارامتری که به سرور ارسال می‌گردد، دقیقا معادل file است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.
خروجی آن برای مشخص سازی محل ذخیره سازی تصویر در سرور باید یک خروجی JSON دارای خاصیت و پارامتر link به نحو فوق باشد (این مسیر، یک مسیر نسبی است؛ نسبت به ریشه سایت).
imageParams آن برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET Web forms
تمام نکاتی که در قسمت تنظیمات ASP.NET MVC در مورد ویژگی‌های سمت کلاینت این ادیتور ذکر شد، در مورد وب فرم‌ها نیز صادق است. فقط قسمت مدیریت سمت سرور آن اندکی تفاوت دارد.
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master"
    ValidateRequest="false"
    EnableEventValidation="false"
    AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="FroalaWebFormsTest.Default" %>

<%--اعتبارسنجی ورودی غیرفعال شده چون باید تگ ارسال شود--%>
<%--همچنین در وب کانفیگ هم تنظیم دیگری نیاز دارد--%>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
    <%--حالت کلاینت آی دی بهتر است تنظیم شود در اینجا--%>
    <asp:TextBox ID="txtEditor" ClientIDMode="Static"
        runat="server" Height="199px" TextMode="MultiLine" Width="447px"></asp:TextBox>
    <br />
    <asp:Button ID="btnSave" runat="server" OnClick="btnSave_Click" Text="ارسال" />

    <style type="text/css">
        /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
        .froala-element {
        }
    </style>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#txtEditor').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: 'Content/img/preloader.gif',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: 'FroalaHandler.ashx',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: 'FroalaHandler.ashx',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
</asp:Content>
همانطور که ملاحظه می‌کنید،  ValidateRequest صفحه به false تنظیم شده و همچنین در وب کانفیگ httpRuntime requestValidationMode به نگارش 2 تنظیم گردیده‌است تا بتوان توسط این ادیتور تگ‌های ارسالی را به سرور ارسال کرد.
به علاوه ClientIDMode=Static نیز تنظیم شده‌است، تا بتوان از ID تکست باکس قرار گرفته در صفحه، به سادگی در کدهای سمت کاربر جی‌کوئری استفاده کرد.
اگر دقت کرده باشید، save urlها اینبار به فایل FroalaHandler.ashx اشاره می‌کنند. محتوای این Genric handler را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace FroalaWebFormsTest
{
    public class FroalaHandler : IHttpHandler
    {
        //todo: برای اینکارها بهتر است از وب ای پی آی استفاده شود
        //todo: یا دو هندلر مجزا یکی برای تصاویر و دیگری برای ذخیره سازی متن

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var body = context.Request.Form["body"];
            var postId = context.Request.Form["postId"];
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(body) && !string.IsNullOrWhiteSpace(postId))
            {
                //todo: save changes

                context.Response.ContentType = "text/plain";
                context.Response.Write("");
                context.Response.End();
            }

            var files = context.Request.Files;
            if (files.Keys.Count > 0)
            {
                foreach (string fileKey in files)
                {
                    var file = context.Request.Files[fileKey];
                    if (file == null || file.ContentLength == 0)
                        continue;

                    //todo: در اینجا مسایل امنیتی آپلود فراموش نشود
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var rootPath = context.Server.MapPath("~/images/");
                    file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));


                    var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(new { link = "images/" + fileName });
                    // البته اینجا یک فایل بیشتر ارسال نمی‌شود
                    context.Response.ContentType = "text/plain";
                    context.Response.Write(json);
                    context.Response.End();
                }
            }

            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write("");
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        {
            get { return false; }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی مدیریت سمت سرور auto save و همچنین ارسال تصاویر ادیتور Froala ، ذکر شده‌اند. با استفاده از context.Request.Form می‌توان به عناصر ارسالی به سرور دسترسی پیدا کرد. همچنین توسط context.Request.Files، اگر فایلی ارسال شده بود، ذخیره شده و نهایتا خروجی JSON مدنظر بازگشت داده می‌شود.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
<location path="upload">
  <system.webServer>
    <handlers accessPolicy="Read" />
  </system.webServer>
</location>
تنظیم فوق را در web.config سایت، جهت Read only کردن پوشه‌ی ارسال تصاویر، حتما مدنظر داشته باشید. در اینجا فرض شده‌است که پوشه‌ی uploads قرار است قابلیت اجرای فایل‌های پویا را نداشته باشد.


کدهای کامل این مطلب را در ادامه می‌توانید دریافت کنید
Froala-Sample