پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
نمایش گزارش در پنجره جدید
برای نمایش گزارش تولید شده؛ به روش FlushType.Inline، در تب یا پنجره جدید هنگام کلیک بر روی Button، می‌بایست تکه کد زیر را به رخداد OnClientClick افزود:
<asp:Button ID="btnGenerateReport" runat="server"
                Text="Generate Report"
                CssClass="btn btn-success btn-generate"
                resourcekey="GenerateReportButton"
                OnClientClick="return openNewWindow();"
                OnClick="btnGenerateReport_Click" />

<script type="text/javascript">
    function openNewWindow () {
        document.forms[0].target = '_blank';
        setTimeout(function () { window.document.forms[0].target = ''; }, 0);
    }
</script>

مطالب
مدیریت کلیدهای کیبرد در جاوا اسکریپت
با پیشرفت بسترهای موجود در زمینه شبکه و اینترنت، گرایش به استفاده از اپلیکیشنهای تحت وب روز به روز بیشتر میشود. با گسترش این برنامه‌ها نیازها و درنتیجه ابزارهای موجود توسعه پیدا می‌کنند. درحال حاضر ابزارها و نیز محیطهای توسعه مختلفی برای تولید این اپلیکیشنها وجود دارد. به دلیل نوع رابط کاربری موجود در این برنامه‌ها (اکثراً مرورگرهای وب مثل اینترنت اکسپلورر، گوگل کروم، فایرفاکس و ...) استفاده از زبانهای سمت کلاینت (مثل جاوا اسکریپت که در تمامی مرورگرهای مدرن پشتیبانی کاملی از آن میشود) جایگاه ویژه ای در این نوع برنامه‌ها دارد. درضمن وقتی صحبت از اپلیکیشن به میان می‌آید استفاده از کلیدهای میانبر کیبرد برای راحتی کار کاربران کاربرد ویژه ای دارد. اما متاسفانه زبان جاوا اسکریپت به دلیل محدودیتهایی منطقی موجود، پشتیبانی مناسبی از رویدادهای کیبرد ندارد و مشکل تفاوتها و تناقضات میان سخت افزارها، سیستم عامل‌ها و مرورگرها هم به این مسئله بیشتر دامن میزند. در مطلب جاری هدف این است تا آشنایی مقدماتی با این مبحث فراهم شود.
رویدادهای کیبرد
در جاوا اسکریپت سه رویداد زیر برای کلیدهای کیبرد وجود دارد (به ترتیب زمان رخ دادن):
keydown: زمانی که یک کلید فشرده می‌شود.
keypress: زمانی که یک کلید کاراکتری فشرده می‌شود.
keyup: زمانی که یک کلیدِ فشرده شده، رها می‌شود.
یک تفاوت اساسی میان رویدادهای keydown و keypress در جاوا اسکریپت وجود دارد: رویداد keydown پس از فشردن هر کلیدی روی کیبرد رخ میدهد و یک کد مخصوص آن کلید (scan code ^) را ارائه میدهد. اما رویداد keypress که بعد از keydown رخ میدهد کد کاراکتر آن کلید (char code) را ارائه میدهد، بنابراین تنها برای کلیدهای کاراکتری بدرستی کار میکند. برای درک بهتر کد زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<body>
  <div>
    Prevent default:
    <input type="checkbox" id="keydownStop" value="1" />
    keydown&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keypressStop" value="1" />
    keypress&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keyupStop" value="1" />
    keyup
  </div>
  Ignore:
  <input type="checkbox" id="keydownIgnore" value="1" />
  keydown &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keypressIgnore" value="1" />
  keypress &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keyupIgnore" value="1" />
  keyup
  <div>
    Focus on the input below and press any key.
  </div>
  <div>
    <input type="text" style=" width: 600px" id="keyInput" />
  </div>
  Log:
  <div>
    <textarea id="keyLogger" rows="18" onfocus="this.blur()" style="width: 600px; border: 1px solid black"></textarea>
  </div>
  <input type="button" value="Clear" onclick="clearLog()" />
  <script type="text/javascript">
    document.getElementById('keyInput').onkeydown = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeyup = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeypress = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').focus();
    function keyHandler(e) {
      e = e || window.event;
      if (document.getElementById(e.type + 'Ignore').checked) return;
      var evt = e.type;
      while (evt.length < 10) evt += ' ' +
        log(evt +
          ' keyCode=' + e.keyCode +
          ' which=' + e.which +
          ' charCode=' + e.charCode +
          ' char=' + String.fromCharCode(e.keyCode || e.charCode) +
          (e.shiftKey ? ' +shift' : '') +
          (e.ctrlKey ? ' +ctrl' : '') +
          (e.altKey ? ' +alt' : '') +
          (e.metaKey ? ' +meta' : ''));
      if (document.getElementById(e.type + 'Stop').checked) {
        e.preventDefault ? e.preventDefault() : (e.returnValue = false);
      }
    }
    function clearLog() {
      document.getElementById('keyLogger').value = '';
      document.getElementById('keyInput').focus();
    }
    function log(text) {
      var area = document.getElementById('keyLogger');
      area.value += text + '\n';
      area.scrollTop = area.scrollHeight;
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: برای جلوگیری از اجرای مرورگرها در حالت Quirks حتما از تگ doctype در ابتدای فایلهای html خود استفاده کنید. درغیراینصورت رفتارهای غیرمنتظره ای (مخصوصا در IE) مشاهده خواهید کرد. برای اجرای مرورگرها در حالت استاندارد html5 (بهترین حالت در حال حاضر) میتوانید از تگ زیر استفاده کنید:
<!doctype html>
دقت کنید که قبل از این خط هیچ چیز دیگری نوشته نشود وگرنه در IE از آن صرفنظر میشود!
یا اینکه در IE با استفاده از developer tools (دکمه F12) برای Document Mode گزینه ای غیر از Quirks mode (بهتر است از حالت IE9 یا بالاتر استفاده کنید) را انتخاب کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به doctypeهای مختلف و نیز حالت quirks میتوانید به ^ و ^ و ^ و ^ رجوع کنید. پیشنهاد میکنم که این منابع را حتما مطالعه کنید.
نکته: در کد بالا متد preventDefault در  -8 IE تعریف نشده است (درواقع در IE تنها در نسخه 9 تعریف شده است). همچنین استفاده از پراپرتی returnValue در فایرفاکس و IE9 کار نمیکند! از این خط کد برای جلوگیری از رفتار پیشفرض رویداد استفاده شده است. همانطور که در ادامه میخوانید راه حل ساده‌تری نیز برای اینکار وجود دارد.
متد String.fromCharCode برای نمایش کاراکتر کلید فشرده شده استفاده شده است. البته اگر کلید غیرکاراکتری فشرده شود ممکن است با نتایج غیرمنتظره ای روبرو شوید.
با استفاده از html تولیدی در مرورگرهای مختلف سعی کنید موارد زیر را آزمایش کنید:
کلیدهای کاراکتری چون a / | { 6 را  بفشارید. در این حالت رویدادهای keydown و سپس keypress رخ خواهند داد. پس از رها کردن کلیدها نیز رویداد keyup رخ میدهد.
یکی از کلیدهای غیرکاراکتری مثل ctrl یا alt را بفشارید. در این حالت تنها رویدادهای keydown و keyup رخ خواهند داد و خبری از رویداد keypress نیست.
نکته: مرورگرهای FireFox و Opera در مورد بیشتر کلیدهای غیرکاراکتری نیز رویداد keypress را صدا خواهند زد! مرورگر IE این رفتار را تنها در مورد کلید Esc نشان میدهد. همچنین در IE و Opera کلید PrtScr هیچ رویدادی را فرا نمیخواند. ظاهرا تنها مرورگر Chrome بدرستی عمل میکند. 
درحالت کلی فشردن کلیدهای غیرکاراکتری نباید رویداد keypress را فراخوانی کند.
بنابراین:
keydown و keyup برای همه کلیدها
keypress برای کلیدهای کاراکتری

پراپرتی‌های رویدادهای کیبرد
برخلاف نسخه‌های قدیمی مرورگرها که هرکدام راه و روش خودشان را برای تعامل با این رویدادها برگزیده بودند، امروزه تمامی مرورگرها تقریبا از یک روش استاندارد و مشترک برای اینکار استفاده میکنند. در تصاویر زیر تمام اجزای آبجکت KeyboardEvent با استفاده از کد زیر در مرورگرهای اپرا و کروم نشان داده شده است. استفاده از کد زیر در مرورگرهای فایرفاکس و IE نتایج جالبی مانند تصاویر زیر فراهم نمیکند!
    document.onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      console.log(e);
    }

همانطور که مشاهده میکنید تفاوتهایی بین مرورگرها در این آبجکت به چشم میخورد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این آبجکت و اجزای استاندارد آن در DOM Level 3 به اینجا مراجعه کنید. در ادامه به بررسی پراپرتی‌های مهم آرگومان این رویدادها (همان KeyboardEvent) میپردازیم.
keyCode
همان scan code کلید فشرده شده است. برای مثال اگر کلید a فشرده شود کاراکتر تولیدی ممکن است a یا A یا 'ش' (یا کاراکتری دیگر در زبانهای مختلف) باشد اما در تمامی حالات scan code مربوطه یا همان keyCode همیشه یکسان (65 برای کلید a) خواهد بود. این کد تنها به کلید فشرده شده بستگی دارد و نه به کاراکتر حاصله! البته در IE به هنگام رخ دادن رویداد keypress کد کاراکتر (همان char code) کلید فشرده شده در این پراپرتی قرار میگیرد!
در این بین میان مرورگرهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد که با یک جستجو در اینترنت میتوان به تمامی این کدها دسترسی پیدا کرد. خواندن مقاله کامل JavaScript Madness: Keyboard Events نیز خالی از لطف نیست.
charCode
همان کد ASCII (یا کد UTF-16 برای کاراکترهای یونیکد. اطلاعات بیشتر ^ و ^) کاراکتر کلید فشرده شده است. ممکن است با keyCode برابر باشد. این پراپرتی در IE و Opera تعریف نشده است.
در عمل ممکن است keyCode و charCode در پلتفرمهای مختلف و حتی بین سیستم عامل‌های مختلف در یک سخت افزار نتایج متفاوتی ارائه دهند. بنابراین آزمودن هر مورد مشکوک قبل از ریلیز نهایی محصول میتواند مفید باشد.
which
یک پراپرتی نسبتا غیراستاندارد! است که ترکیبی از keyCode و charCode را برمیگرداند (اطلاعات بیشتر در ^ و ^). این پراپرتی در IE تعریف نشده است.
shiftKey, ctrlKey, altKey, metaKey 
پراپرتی هایی از نوع بولین که وضعیت کلیدهای Shift, Ctrl, Alt و Command (تنها در مک) را نشان میدهند. 
نکته: بدستن آوردن کد درست کاراکتر فشرده شده با توجه به وضعیت کلیدها و زبان انتخابی تنها با استفاده از رویداد keypress امکان پذیر است. با توجه به تفاوتهایی که بین مرورگرهای مختلف وجود دارد برای یافتن کاراکتر فشرده شده در رویداد keypress استفاده از متد زیر توصیه میشود:
function getCharacter(event) {
  if (event.which == null)
     return String.fromCharCode(event.keyCode);    // IE
  else if (event.which != 0 && event.charCode != 0)
     return String.fromCharCode(event.which);  // All others
  return null; // special key
}
توضیحات بیشتر و کاملتر این مبحث را میتوانید از Document Object Model (DOM) Level 3 Events Specification که آخرین نسخه آن در زمان تهیه این مطلب در تاریخ 14 June 2012 انتشار یافته تهیه کنید. بطور ویژه برای مبحث رویدادهای کیبرد (^) اطلاعات بسیار بیشتری در دسترس است.
نکته: با توجه به اطلاعاتی که در سند فوق وجود دارد، به دلیل ماهیت همزمانی (Sync) رویدادهای کیبرد تا زمانی که تمام عملیات موجود در متد تعیین شده برای این رویدادها انجام نشود، رویداد بعدی (با توجه به ترتیبی که در ابتدای این مطلب آورده شده است) رخ نخواهد داد. برای تست این موضوع قطعه کد زیر را آماده کردم:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text"  />
  <script>
    document.onkeydown = keyDown;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeyup = keyUp;
    function keyDown(e) {
      var input = document.getElementById('inputText');
      input.value = 'keyDown started ...';
      input.disabled = true;
      var j = 0;
      for (var i = 0; i < 999999999; i++) {
        j = i - j;
      }
      console.log(j);
      //alert('keyDown');
      input.value = 'keyDown finished.';
      input.disabled = false;
    }
    function keyPress(e) {
      alert('keyPress');
      //console.log('keyPress');
    } function keyUp(e) {
      alert('keyUp');
      //console.log('keyUp');
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر کد بالا در مرورگرهای مختلف امتحان کنید مشاهده میکنید که انجام عملیات سنگین در رویدادهای کیبرد موجب ایجاد وقفه در فراخوانی سایر رویدادها میشود.
با اجرای کد فوق در مرورگرهای مختلف نکات جالب زیر بدست آمد:
- در IE و کروم نمایش یک alert موجب از دست دادن فوکس document شده و بنابراین رویدادهای کیبرد بعد از نمایش alert کار نخواهند کرد! مثلا اگر در keydown یک alert نمایش داده شود چون رویداد keyup بر روی پنجره alert رخ میدهد بنابراین keyup فراخوانی نمیشود ولی چون رویداد keypress با keydown همزمان است این اتفاق برای keypress نمی‌افتد. این مشکل در فایرفاکس پیش نمی‌آید. در اپرا در این حالت رویداد keypress هم رخ نمیدهد! البته رفتار IE در اجرای کد فوق کمی غیرمنتظره‌تر است و ظاهرا رویداد keypress هم رخ نمیدهد.
- در اجرای کد فوق در FireFox ظاهرا alert مربوط به keyup قبل از keypress نمایش داده میشود. البته اگر به جای alert از console.log (البته نیاز به نصب Firebug است) استفاده شود این به هم خوردگی ترتیب رویدادها وجود ندارد.
- در مرورگر Opera پس از فشردن کلید enter در نوار آدرس و پس از بارگذاری صفحه، فوکس بلافاصله به عنصر document سپرده میشود طوریکه که رویداد keyup کلید enter در document بارگذاری شده فراخوانی میشود و درصورت سرعت بالای بارگذاری صفحه، کدهای مروبوط به این رویداد اجرا میشوند. در سایر مرورگرها این مورد مشاهده نشد. 
- ظاهرا در تمام مرورگرها به غیر Opera کدهای جاوا اسکریپ در ثرد UI اجرا شده و موجب قفل شدن document میشود. بنابراین وسط اجرای کدهای سنگین نمیتوان مثلا خواص عناصر UI را تغییر داد. درواقع مرورگر اپرا برخلاف سایر مرورگرها، رفتار ویژه ای در برخورد با جاوا اسکریپت و رویدادها و تغییرات عناصر DOM دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به اینجا مراجعه کنید. درضمن این مبحث کمی پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌آید(^). برای بررسی بیشتر میتوانید کد زیر را در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<head>
  <script type="text/javascript">
    function process() {
      var above = 0, below = 0;
      for (var i = 0; i < 200000; i++) {
        if (Math.random() * 2 > 1) {
          above++;
        }
        else {
          below++;
        }
      }
    }
    function test() {
      var result1 = document.getElementById('log');
      var start = new Date().getTime();
      console.log('start');
      for (var i = 0; i < 200; i++) {
        result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [i=' + i + ']';
        process();
      }
      result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [done]';
      console.log('end');
    }
    window.onload = test;
  </script>
</head>
<body>
  <input id='log' />
</body>
</html>
اگر کد فوق را در مرورگرهایی غیر از اپرا اجرا کنید میبینید که تنها نتیجه نهایی نمایش داده میشود و فرایندهای میانی درون حلقه نمیتوانند تغییری در محتوای UI ایجاد کنند. طبق انتظار کروم از بقیه بسیار سریعتر بوده و سپس IE و پس از آن فایرفاکس قرار دارد. اما در مورد Opera وضع کاملا فرق میکند و به دلیل به روز رسانی همزمان UI عملیات بسیار بسیار کندتر از بقیه مرورگرها به اتمام میرسد.
نکته: حالات استثنایی دیگری هم در اجرای کدهای مشابه در مرورگرهای مختلف پیش می‌آید که به دلیل پیچیده کردن بیش از حد بحث آورده نشده اند. فقط ذکر این نکته الزامی است که درحال حاضر میزان تفاوت رفتار مرورگرهای مختلف دربرخورد با کدهای یکسان قابل ملاحظه است. بنابراین در هنگام توسعه سعی کنید حداقل در این چهار مرورگر معروف آزمایشات خود را به سرانجام برسانید.
و در ادامه چند مثال ...

غیرفعال کردن ورودی کاربر
برای اینکار فقط کافی است در رویدادهای keydown یا keypress مقدار false برگشت داده شود. البته در مروگر Opera برخی از کلیدها از این رفتار پیروی نمیکنند. مثل کاراکترهای '`' و '+' و '=' که درصورت برگشت false در رویداد keydown باز هم رفتار پیش فرض را از خود نشان میدهد. اما برگرداندن مقدار false در رویداد keypress این مشکل را حل میکند(این موارد در نسخه 11.51 تست شدند). میتوانید با استفاده از کد زیر در تمام مرورگرها این موارد را آزمایش کنید:
<input onkeydown="return false" />
<input onkeypress="return false" /> 

تبدیل به حروف بزرگ
document.getElementById('myInputText').onkeypress = function (e) {
  var char = getCharacter(e || window.event);
  if (!char) return; // special key
  this.value += char.toUpperCase();
  return false; // برای اینکه کاراکتر اضافی نمایش داده نشود
}
در کد فوق متد getCharacter در بالا در قسمت پراپرتی‌های آرگومان رویداد نشان داده شده است. کد فوق چندان کامل نیست و همیشه کاراکتر فشرده شده را بدون توجه به موقعیت کرسر کیبرد در انتهای متن قرار میدهد.
نکته: استفاده از عبارتی چون e || window.event به این دلیل است که در مرورگر IE آرگومان رویداد (همان e که به آن implicit event object نیز میگویند) به متد مربوطه ارسال نمیشود (تا نسخه 9 که تست کردم مسئله به همین صورت است) در عوض پراپرتی‌های این آرگومان از طریق window.event (یا همان event که به آن explicit event object نیز میگویند) در دسترس هستند. این فیلد در واقع آرگومان آخرین رویداد رخ داده در پنجره جاری را در خود ذخیره میکند. اما در سایر مرورگرها به صورت استاندارد مقدار این آرگومان به عنوان پارامتر رویداد به متد مربوطه ارسال میشود. جالب است که بدانید مرورگرهای Opera و Chrome از هر دو روش پشتیبانی میکنند. مرورگر فایرفاکس تنها از ارسال آرگومان رویداد به متد مربوطه پشتیبانی میکند.
عبارت e ||window.event درواقع شکل دیگر عبارت زیر است:
e ? e : window.event;
در جاوا اسکریپت اگر عملگر مقایسه ای در عبارت مقایسه آورده نشود مقدار عبارت با false مقایسه میشود. این مقایسه از نوع abstract است (در ادامه این مطلب توضیح داده شده است). در جاوا اسکریپت 0 و رشته خالی و null و undefined و امثال اینها در مقایسه abstract برابر false درنظر گرفته میشوند. بنابراین در عبارت مقایسه بالا اگر مقدار e مثلا undefined (در IE) باشد مقدار window.event بازگشت داده میشود و درغیراینصورت خود e برگشت داده میشود.

تنها عدد
document.getElementById('numberInputText').onkeypress = function (e) {
  e = e || window.event;
  var chr = getCharacter(e);
  if (!isNumeric(chr) && chr !== null) return false;
}
function isNumeric(n) {
  return !isNaN(parseFloat(n)) && isFinite(n);
}
function isNumber(val) {
  return val !== "NaN" && (+val) + '' === val + ''
}
در کد بالا متد isNumeric از اینجا گرفته شده است. متد isNumeric جی کوئری (که از نسخه 1.7 اضافه شده است) هم دقیقا از این روش استفاده میکند.
متد دوم یعنی  isNumber (که در کد فوق از آن استفاده نشده است) روش دیگری را برای اطمینان از مقدار عددی بودن استفاده میکند. در این روش درصورتیکه val یک مقدار عددی نباشد val+ برابر NaN میشود که در نهایت عبارت مقایسه ای مقدار false را برمیگرداند. البته به غیر از خود مقدار NaN که در شرط اول مورد بررسی قرار گرفته است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رفتار نسبتا عجیب جاوا اسکریپت با NaN و متد isNaN به اینجا سر بزنید.
نکته: تفاوت == با === (یا =! و ==!) - در جاوا اسکریپت دو روش برای مقایسه مقادیر متغیرها وجود دارد. اولی (== یا =!) مقایسه را با تبدل نوع داده‌ها انجام میدهد (که اصطلاحا به آن type-converting equality comparison یا abstract comparison میگویند) و دومی (=== یا ==!) مقایسه را با مقادیر واقعی و بدون تبدیل نوع داده انجام میدهد (که به آن equality without type coercion یا strict equality comparison گفته میشود). در واقع در مقایسه strict تنها وقتی که دو متغیر از یک نوع باشند ممکن است مقدار true برگشت داده شود. برای روشنتر شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید (^):
0==false   // true
0===false  // false, because they are of a different type
1=="1"     // true, auto type coercion
1==="1"    // false, because they are of a different type 
توضیحات بهتری در اینجا آورده شده است.
برای کسب اطلاعات کاملتر میتوانید به ECMAScript Language Specification و قسمت مقایسه strict و abstract مراجعه کنید. (رابطه‌ها و تفاوت‌های میان ECMAScript و JavaScript و JScript و ActionScript در اینجا آورده شده است.)

کار با Scan Code و Char Code
همانطور که قبلا هم اشاره شد میان کد کاراکتر و کلید فشرده شده بر روی کیبرد تفاوت وجود دارد. برای بهره برداری از کلیدهای میانبر در صفحات وب به کد کلید فشرده شده (همان scan code) نیاز است و نه به کد کاراکتر آن. همچنین کلیدهای ویژه و غیرکاراکتری دارای کد کاراکتر نیستند. بیشتر مرورگرها رویداد Keypress را برای کلیدهای غیرکاراکتری فرا نمیخوانند. بنابراین برای این موارد رویدادهای keydown و keyup مفید هستند. امروز تمام مرورگرها از جدول کدهای یکسانی برای scan codeها استفاده میکنند که نمونه‌های آن را میتوانید در ^ و ^ و ^ مشاهده کنید. نکته ای که باید درباره پراپرتی keyCode یادآوری شود این است که جدای از وضعیت کیبرد (مثل زبان یا موقعیت کلید capsLock) در تمام حالات در ازای فشردن شده یک کلید خاص (یا ترکیبی از کلیدهای کنترلی با سایر کلیدها) همواره باید یک کد یکسان برگشت داده شود.
پس یک charCode کد یونیکد کاراکتر کلید فشرده شده است که تنها در رویداد keypress در دسترس است. یک keyCode کد خود کلید فشرده شده یا همان scan code است که در رویدادهای keydown و keyup در دسترس است.
نکته: برای تمام کلیدهای الفبایی-عددی scan code با char code یکی است. مثلا برای حروف الفبایی scan code یک کلید با کد ASCII حرف انگلیسی بزرگ آن کلید برابر است.
بنابراین برای بررسی کلید ترکیبی ctrl + a میتوان از کد زیر در رویداد keydown استفاده کرد:
e.ctrlKey && e.keyCode == 'A'.charCodeAt(0)
و فرقی نمیکند که کاراکتر حاصله 'a' یا 'A' یا 'ش' باشد. 
نکته: برای تمام کلیدهای کیبرد به غیر از ';' و '=' و '-' تمام مرورگرها از کدهای یکسانی استفاده میکنند. میتوانید این کلیدها را با استفاده از قطعه کد اول این مطلب در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید.
نکته: با برگشت مقدار false در رویداد keydown یا keypress رفتار پیشفرض کلید یا ترکیب کلیدهای مربوطه غیرفعال میشود. البته به غیر از عملیاتهای سطح سیستم عامل (مثل alt+F4).
چند مثال دیگر در ادامه ...

جابجایی تصویر
کدهای زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و توسط یک مرورگر فایل حاصله را باز کنید.
<html>
<body>
  <div id="dotnettips" style="width: 35px; height: 35px; background-image: url(https://www.dntips.ir/favicon.ico);
    position: absolute; left: 10px; top: 10px;" tabindex="0">
  </div>
  <script>
    document.getElementById('dotnettips').onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      switch (e.keyCode) {
        case 37: // left
          this.style.left = parseInt(this.style.left) - this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 38: // up
          this.style.top = parseInt(this.style.top) - this.offsetHeight + 'px';
          return false;
        case 39: // right
          this.style.left = parseInt(this.style.left) + this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 40: // down
          this.style.top = parseInt(this.style.top) + this.offsetHeight + 'px';
          return false;
      }
    }
  </script>
</body>
</html>
بر روی تصویر کلید کرده (یا با استفاده از Tab فوکس را روی تصویر قرار دهید) و با استفاده از کلیدهای مکان نما (Arrow keys) سعی کنید تصویر را در صفحه جابجا کنید.
در کد فوق برای جلوگیری از رفتار پیش فرض کلیدهای مکان نما (جابجایی محتوای صفحه در صورت وجود اسکرول) مقدار false برگشت داده شده است.
نکته: استفاده از خاصیت tabindex برای امکان فوکس بر روی div اجباری است.
نکته: استفاده از event به جای window.event تا زمانی که یک متغیر در اسکوپ جاری با نام event وجود نداشته باشد مشکلی ایجاد نمیکند.

Caps Lock
متاسفانه راه مستقیمی برای دریافت وضعیت کلید caps lock در جاوا اسکریپت وجود ندارد. ظاهرا تنها راه حل موجود برای این مسئله بررسی کد کاراکتر کلید فشرده شده در رویداد keypress و بررسی آن با توجه به وضعیت پراپرتی shift این رویداد است. بدین ترتیب که اگر کد کاراکتر مربوط به حروف بزرگ بوده درحالیکه کلید شیفت نگه داشته نشده است بنابراین کلید Caps Lock روشن است و بالعکس. البته با ترکیب این روش و نیز رصد scan code کلید Caps Lock (کد آن برابر 20 است) در رویداد keydown میتوان وضعیت بهتری پدید آورد. قطعه کد زیر برای اینکار است. در این کد از یک متغیر گلوبال برای نگهداری وضعیت دکمه caps lock استفاده میشود.
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeydown = keyDown;
    function keyDown(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
  </script>
</body>
</html>
در متد رویداد kepress تکست باکس ابتدا بررسی میشود که آیا قبلا متغیر گلوبال capsLock مقداری غیرنال دارد. اگر مقدار غیرنال داشته باشد دیگر نیازی نیست تا کد کاراکتر کلید بررسی شود زیرا وضعیت جاری کلید معلوم است. بنابراین در ادامه کار صرفه جویی میشود. دلیل استفاده از رویدادهای سطح docment به جای خود تکست باکس این است تا از کوچکترین فرصتها! برای تعیین وضعیت جاری کلید caps lock استفاده شود. یعنی بتوان پس از فشرده شدن اولین کلید کاراکتری بدون توجه به موقعیت فوکس در صفحه، این وضعیت را از حالت نامشخص خارج کرد.
نکته: در سلسله مراتب رویدادهای اجزای یک document همیشه ابتدا رویدادهای مربوط به عناصر فرزند فراخوانده میشود و رویدادهای مربوط به عناصر document و window در پایان صدا زده میشوند. برای آزمودن این مورد قطعه کد زیر را در مرورگرهای مختلف امتحان کنید:
<html>
<body>
  <div id='divInput'>
    <input id="inputText" type="text" />
  </div>
  <script>
    document.getElementById('inputText').onkeydown = inputKeyDown;
    document.getElementById('divInput').onkeydown = divKeyDown;
    document.onkeydown = documentKeyDown;
    window.onkeydown = windowKeyDown;
    function divKeyDown(e) {
      console.log('divKeyDown');
    }
    function inputKeyDown(e) {
      console.log('inputKeyDown');
    }
    function documentKeyDown(e) {
      console.log('documentKeyDown');
    }
    function windowKeyDown(e) {
      console.log('windowKeyDown');
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: اگر از تگ doctype استفاده نشود (همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد)، در IE رویدادهای عنصر window فراخوانی نمیشوند.
درهرصورت برای مشخص کردن وضعیت کلید caps lock نیاز است تا کاربر ابتدا کلیدی را بفشارد و در حال حاضر روش و راه حل دیگری وجود ندارد! درضمن اگر صفحه کلیدی غیر از انگلیسی استفاده شود روش فوق جواب نخواهد داد و باید بررسی‌های بیشتری انجام شود. البته در مورد زیانهایی چون فارسی که روشن یا خاموش بودن caps lock تاثیری در کاراکتر حاصله ندارد کاری نمیتوان کرد و نمیتوان از وضعیت caps lock باخبر شد! هرچند در این موارد معمولا وضعیت این دکمه مهم نیست زیرا بیشترین کاربرد این گونه هشدارها در ورودی‌های رمز عبور است در صورتیکه زبان صفحه کلید انگلیسی (یا مشابه آن) باشد. برای اینکار کد زیر به عنوان راه حل بهتر پیشنهاد میشود:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    var hasFocus = false;
    document.onkeyup = keyUp;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.getElementById('inputText').onfocus = focus;
    document.getElementById('inputText').onblur = focus;
    function warnCapsLock() {
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = (capsLock != null && capsLock && hasFocus) ? 'block' : 'none';
    }
    function focus() {
      hasFocus = !hasFocus;
      warnCapsLock();
    }
    function keyUp(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      warnCapsLock();
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      warnCapsLock();
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر دقت کنین میبیند که رویداد keydown در این کد نهایی با keyup جایگزین شده است. درصورت استفاده از رویداد keypress یک مشکل کوچک بوجود می‌آید و آن این است که اگر کاربر کلید caps lock را فشرده و سپس آن را در حالت فشرده نگه دارد اتفاق بدی خواهد افتاد! در این حال چون رویداد keydown مرتبا فراخوانده میشود وضعیت متغیر capsLock در این کد کاملا نامعتبر خواهد بود. بنابراین بهتر است تا از رویداد keyup که تنها یکبار فراخوانده میشود استفاده شود.
نکته: اگر کاربر پس از مشخص شدن وضعیت کلید Capa Lock در این کد، فوکس را به پنجره دیگری تغییر داده و سپس وضعیت این دکمه در آنجا تغییر دهد این کد دیگر درست کار نخواهد کرد. برای حل این مشکل هم راه حل زیر وجود دارد:
window.onblur = function () { capsLock = null; }
با این کار وضعیت متغیر capsLock ریست میشود.
نکته: در آزمایش این کد دقت کنید که زبان کیبرد حتما انگلیسی باشد.

مدیریت کلیدها
برای مدیریت کلیدهای کیبرد راههای متنوعی وجود دارد. مثلا میتوان از قطعه کد زیر استفاده کرد:
var Client = {};
Client.Keyboard = {};
Client.Keyboard.EnableKeyDown = true;
Client.Keyboard.EnableKeyUp = false;
Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = null;

window.onkeydown = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyDown) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

window.onkeyup = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyUp) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

function Rise(event) {
  var e = Client.Keyboard.CurrentKeyEvent;
  if (event) {
    var data = { shift: e.shiftKey, ctrl: e.ctrlKey, alt: e.altKey };
    if (!event(data)) return false;
    return event(data);
  }
  return true;
}

function KeyboardEvents(e) {
  e = e || window.event;
  Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = e;
  switch (e.keyCode) {
    case 8:
      return Rise(Client.Keyboard.Backspace);
    case 9:
      return Rise(Client.Keyboard.Tab);
    case 13:
      return Rise(Client.Keyboard.Enter);
    case 16:
      return Rise(Client.Keyboard.Shift);
    case 17:
      return Rise(Client.Keyboard.Ctrl);
    case 18:
      return Rise(Client.Keyboard.Alt);
    case 19:
      return Rise(Client.Keyboard.Pause);
    case 20:
      return Rise(Client.Keyboard.CapsLock);
    case 27:
      return Rise(Client.Keyboard.Esc);
    case 33:
      return Rise(Client.Keyboard.PageUp);
    case 34:
      return Rise(Client.Keyboard.PageDown);
    case 35:
      return Rise(Client.Keyboard.End);
    case 36:
      return Rise(Client.Keyboard.Home);
    case 37:
      return Rise(Client.Keyboard.Left);
    case 38:
      return Rise(Client.Keyboard.Up);
    case 39:
      return Rise(Client.Keyboard.Right);
    case 40:
      return Rise(Client.Keyboard.Down);
    case 44:
      return Rise(Client.Keyboard.PrtScr);
    case 45:
      return Rise(Client.Keyboard.Insert);
    case 46:
      return Rise(Client.Keyboard.Delete);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 48:
      return Rise(Client.Keyboard.Num0);
    case 49:
      return Rise(Client.Keyboard.Num1);
    case 50:
      return Rise(Client.Keyboard.Num2);
    case 51:
      return Rise(Client.Keyboard.Num3);
    case 52:
      return Rise(Client.Keyboard.Num4);
    case 53:
      return Rise(Client.Keyboard.Num5);
    case 54:
      return Rise(Client.Keyboard.Num6);
    case 55:
      return Rise(Client.Keyboard.Num7);
    case 56:
      return Rise(Client.Keyboard.Num8);
    case 57:
      return Rise(Client.Keyboard.Num9);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 65:
      return Rise(Client.Keyboard.A);
    case 66:
      return Rise(Client.Keyboard.B);
    case 67:
      return Rise(Client.Keyboard.C);
    case 68:
      return Rise(Client.Keyboard.D);
    case 69:
      return Rise(Client.Keyboard.E);
    case 70:
      return Rise(Client.Keyboard.F);
    case 71:
      return Rise(Client.Keyboard.G);
    case 72:
      return Rise(Client.Keyboard.H);
    case 73:
      return Rise(Client.Keyboard.I);
    case 74:
      return Rise(Client.Keyboard.J);
    case 75:
      return Rise(Client.Keyboard.K);
    case 76:
      return Rise(Client.Keyboard.L);
    case 77:
      return Rise(Client.Keyboard.M);
    case 78:
      return Rise(Client.Keyboard.N);
    case 79:
      return Rise(Client.Keyboard.O);
    case 80:
      return Rise(Client.Keyboard.P);
    case 81:
      return Rise(Client.Keyboard.Q);
    case 82:
      return Rise(Client.Keyboard.R);
    case 83:
      return Rise(Client.Keyboard.S);
    case 84:
      return Rise(Client.Keyboard.T);
    case 85:
      return Rise(Client.Keyboard.U);
    case 86:
      return Rise(Client.Keyboard.V);
    case 87:
      return Rise(Client.Keyboard.W);
    case 88:
      return Rise(Client.Keyboard.X);
    case 89:
      return Rise(Client.Keyboard.Y);
    case 90:
      return Rise(Client.Keyboard.Z);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 91:
      //case 219: // opera
      return Rise(Client.Keyboard.LeftWindow);
    case 92:
      return Rise(Client.Keyboard.RightWindow);
    case 93:
      return Rise(Client.Keyboard.ContextMenu);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 96:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad0);
    case 97:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad1);
    case 98:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad2);
    case 99:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad3);
    case 100:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad4);
    case 101:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad5);
    case 102:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad6);
    case 103:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad7);
    case 104:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad8);
    case 105:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad9);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 106:
      return Rise(Client.Keyboard.Multiply);
    case 107:
      return Rise(Client.Keyboard.Add);
    case 109:
      return Rise(Client.Keyboard.Subtract);
    case 110:
      return Rise(Client.Keyboard.DecimalPoint);
    case 111:
      return Rise(Client.Keyboard.Divide);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 112:
      return Rise(Client.Keyboard.F1);
    case 113:
      return Rise(Client.Keyboard.F2);
    case 114:
      return Rise(Client.Keyboard.F3);
    case 115:
      return Rise(Client.Keyboard.F4);
    case 116:
      return Rise(Client.Keyboard.F5);
    case 117:
      return Rise(Client.Keyboard.F6);
    case 118:
      return Rise(Client.Keyboard.F7);
    case 119:
      return Rise(Client.Keyboard.F8);
    case 120:
      return Rise(Client.Keyboard.F9);
    case 121:
      return Rise(Client.Keyboard.F10);
    case 122:
      return Rise(Client.Keyboard.F11);
    case 123:
      return Rise(Client.Keyboard.F12);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 144:
      return Rise(Client.Keyboard.NumLock);
    case 145:
      return Rise(Client.Keyboard.ScrollLock);
    case 186:
    case 59: // opera & firefox
      return Rise(Client.Keyboard.SemiColon);
    case 187:
    case 61: // opera
      //case 107: //firefox
      return Rise(Client.Keyboard.Equal);
    case 188:
      return Rise(Client.Keyboard.Camma);
    case 189:
      return Rise(Client.Keyboard.Dash);
    case 190:
      return Rise(Client.Keyboard.Period);
    case 191:
      return Rise(Client.Keyboard.Slash);
    case 192:
      return Rise(Client.Keyboard.GraveAccent);
    case 219:
      return Rise(Client.Keyboard.OpenBracket);
    case 220:
      return Rise(Client.Keyboard.BackSlash);
    case 221:
      return Rise(Client.Keyboard.CloseBracket);
    case 222:
      return Rise(Client.Keyboard.SingleQuote);
  }
};
نحوه استفاده از این کد به صورت زیر است:
  // ctrl + s
  Client.Keyboard.S = function (e) {
    if (e.ctrl) {
      // انجام عملیات موردنظر
    }
    return true;
  }
اگر در متد الصاق شده به پراپرتیهای Client.Keyboard هیچ مقداری برگشت داده نشود، باتوجه به کد موجود در متد Rise، عملیات پیشفرض کلید مربوطه در پنجره مرورگر غیرفعال خواهد شد. بنابراین در کد بالا بعد از شرط، مقدار true برگشت داده شده است.
هرچند سعی کردم که تفاوت میان مرورگرهای مختلف را درنظر بگیرم ولی احتمال اینکه برخی از کدها به دلیل تفاوت میان مرورگرهای مختلف در کد بالا آورده نشده باشد وجود دارد!
نکته: کد فوق بیشتر برای روشن‌تر شدن موضوع ارائه شده است چون راه حل‌های بهتری هم برای مدیریت کلیدهای کیبرد وجود دارد. مثل استفاده از کتابخانه های Mousetrap یا HotKey یا jQuery Hotkeys یا KeyboardJS. البته در این میان بهترین کتابخانه موجود به نظر من همان Mousetrap است که تنها کتابخانه موجود است که علاوه بر پشتیبانی از ترکیب کلیدها با کلیدهای کنترلی، از توالی کلیدها (keys sequence) نیز پشتیبانی میکند که کار جالبی است.
در پایان این نکته را یادآور میشوم که امروزه توسعه اپلیکیشنهای تحت وب بدون استفاده مناسب از امکانات سمت کلاینت طرفداری ندارد. پس بهتر است هرچه بیشتر در مورد این زبان مرموز و پر از رمز و راز (JavaScript) بدانیم.
مطالب
تغییر ابعاد یک TextArea با استفاده از jQuery

اگر به سایت stackoverflow دقت کنید، اندازه textarea ایی که کاربران امکان ارسال مطلب دارند، قابل تغییر است:



شاید برای شما جالب باشد که بدانید به چه صورتی اینکار را انجام داده‌اند. اینکار با استفاده از افزونه TextArea Resizer صورت گرفته است. (دریافت کتابخانه به همراه مثال)

البته حالت عمومی‌تری نیز توسط jQuery-UI استاندارد پشتیبانی می‌شود (امکان تغییر اندازه یک المان با قابلیت تغییر اندازه در حالت کلی). برای مثال به صفحه‌ی ساده‌ی ASP.Net زیر دقت بفرمائید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="WebForm5.aspx.cs" Inherits="testWebForms87.WebForm5" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.2.6/jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jqueryui/1.5.3/jquery-ui.min.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
$(function() {
$("#resizableArea").resizable({
handles: "s"
})
.find("textarea").height("100%").width("100%");
});
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="resizableArea" style="width:300px; height:200px" >
<asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server" TextMode="MultiLine" ></asp:TextBox>
</div>
</form>
</body>
</html>

در اینجا با استفاده از jQuery-UI ابتدا div ایی با id مساوی resizableArea پیدا می‌شود و تابع resizable به آن اعمال می‌گردد. سپس در این div ، تمامی عناصر textarea موجود یافت شده و طول و عرض آن‌ها به اندازه‌ی جدید تغییر یافته div تنظیم خواهد شد. در مورد تنظیم‌های دیگری مانند نمایش ناحیه تغییر یافته به صورت animation می‌توان به راهنمای آن مراجعه نمود.
برای مثال با استفاده از این روش می‌توان یک GridView با قابلیت تغییر اندازه ایجاد کرد و امثال آن. یا برای نمونه شاید با مثال‌هایی که به گرید نمایش داده شده اسکرول بار اضافه می‌کنند برخورده باشید:

<div id="resizableArea" style="overflow:auto;height:200px;">
My Grid view ...
</div>

و یا استفاده از یک پنل:

<asp:Panel ID="pnlScroll" runat="server" Width="391px" Height="282px" ScrollBars="Vertical">
My Grid view ...
</asp:Panel>

با استفاده از روش عمومی فوق، می‌توان به این div امکان تغییر اندازه را نیز اضافه کرد و آن‌را از حالت غیرقابل تغییر بودن خارج نمود.

مطالب
استفاده از #F در پروژه های MVC4
در این پست با روش پیاده سازی پروژه‌های WPF با استفاده از #F آشنا شدید. قصد دارم در طی چند پست روش پیاده سازی پروژه‌های Asp.Net MVC 4  با استفاده از #F را شرح دهم.
»اگر با #F آشنایی ندارید می‌توانید از اینجا شروع کنید.
به صورت کلی برای استفاده گسترده از #F در پروژه‌های وب نیاز به یک سری template‌های آماده داریم در غیر این صورت کار کمی سخت خواهد شد. به تصویر زیر دقت نمایید:

واضح است که با توجه به تصویر بالا کنترلر‌ها و البته مدل‌های app  و هر آنچه که سمت سرور به آن نیاز است باید با استفاده از #F پیاده سازی شوند. اما هنگامی که کنترلر‌ها با استفاده از #F نوشته شوند سیستم مسیر یابی نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. علاوه بر آن باید فکری برای بخش Bundling و همچنین فیلتر‌هاو... نمود. در نتیجه با توجه به template پروژه مورد نظر بر خلاف حالت پیش فرض #C آن که در قالب یک پروژه ارائه می‌شود در این جا حداقل به دو پروژه نیاز داریم. خوشبختانه همانند پروژه FSharpX که برای WPF مناسب است برای MVC نیز template آماده موجود است که در ادامه با آن آشنا خواهیم شد.

شروع به کار

ابتدا در VS.Net یک پروژه جدید ایجاد نمایید. از بخش Online Template گزینه FSharp MVC 4 را جستجو کنید. 

بعد از انتخاب نام پروژه و  کلیک بر روی Ok ( و البته دانلود حدود ده MB اطلاعات) صفحه زیر نمایان می‌شود. در این قسمت تنظیمات مربوط به انتخاب View Engine و نوع قالب پروژه را وجود دارد. در صورتی که قصد استفاده از Web Api را دارید گزینه  Web Api Project را انتخاب کنید در غیر این صورت گزینه Empty Project.

البته از Visual Studio 2012 به بعد این بخش به صورت زیر خواهد بود که قسمت Single Page App به آن اضافه شده است:

بعد از کلیک بر روی Ok یک پروژه بر اساس Template مورد نظر ساخته می‌شود. همانند تصویر زیر:

بررسی تغییرات

در یک نگاه به راحتی می‌توان تغییرات زیر را در پروژه Web تشخیص داد:

»پوشه Controller وجود ندارد؛

»پوشه مدل وجود ندارد؛

»فایل Global.asax دیگر فایلی به نام Global.asax.cs را همراه با خود ندارد.

دلیل اصلی عدم وجود موارد بالا این است که تمام این موارد باید به صورت #F پیاده سازی شوند در نتیجه به پروژه #F ساخته شده منتقل شده اند. فایل Global.asax را باز نمایید. سورس زیر قابل مشاهده است:

<%@ Application Inherits="FsWeb.Global" Language="C#" %> <script Language="C#" RunAt="server">
 // Defines the Application_Start method and calls Start in // System.Web.HttpApplication from which Global inherits. protected void Application_Start(Object sender, EventArgs e) { base.Start(); } </script>
تمامی کاری که تکه کد بالا انجام می‌دهد فراخواهی متد Start در فایل Global متناظر در پروژه #F است. اگر به قسمت reference‌های پروژه Web دقت کنید خواهید که به پروژه #F متناظر رفرنس دارد.
حال به بررسی پروژه #F  ساخته شده خواهیم پرداخت. در این پروژه یک فایل  Global.fs وجود دارد که سورس آن به صورت زیر است:

namespace FsWeb

open System
open System.Web
open System.Web.Mvc
open System.Web.Routing

type Route = { controller : string
               action : string
               id : UrlParameter }

type Global() =
    inherit System.Web.HttpApplication() 

    static member RegisterRoutes(routes:RouteCollection) =
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}")
        routes.MapRoute("Default", 
                        "{controller}/{action}/{id}", 
                        { controller = "Home"; action = "Index"
                          id = UrlParameter.Optional } )

    member this.Start() =
        AreaRegistration.RegisterAllAreas()
        Global.RegisterRoutes(RouteTable.Routes)
  در پروژه‌های MVC بر اساس زبان #C،  کلاسی به نام RouteConfig وجود دارد که در فایل Global.asax.cs فراخوانی می‌شود:
RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
و کد‌های مورد نظر جهت تعیین الگوی مسیر یابی کنترلر‌ها و درخواست‌ها در کلاس RouteConfig نیز به صورت زیر می‌باشد:
public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
اما در اینجا بر خلاف #C، تعریف و اجرای سیستم مسیر یابی در یک فایل انجام می‌شود. در بخش اول ابتدا یک type تعریف می‌شود که معادل با تعیین Routing در زبان #C است. علاوه بر آن متد RegisterRoutes جهت تعیین و انتساب Route Type تعریف شده به Route Collection مورد نظر نیز در این فایل می‌باشد. 

//تعریف الکوی مسیر یابی
type Route = { controller : string
               action : string
               id : UrlParameter }

type Global() =
    inherit System.Web.HttpApplication() 

    static member RegisterRoutes(routes:RouteCollection) =
       //فراخوانی  و انتساب الگوی مسیر یابی به  مسیر‌های تعریف شده
       routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}")
        routes.MapRoute("Default", 
                        "{controller}/{action}/{id}", 
                        { controller = "Home"; action = "Index"
                          id = UrlParameter.Optional } )
در نهایت نیز تابع RegisterRoute در تابع Start فراخوانی خواهد شد.
Global.RegisterRoutes(RouteTable.Routes)
نتیجه کلی تا اینجا:
در این پست با Template پروژه‌های F# MVC 4 اشنا شدیم و از طرفی مشخص شد که برای پیاده سازی این گونه پروژه‌ها حداقل نیاز به دو پروژه داریم. یک پروژه که از نوع #C است ولی در آن فقط View ‌ها و فایل جاوااسکریپتی و البته Css وجود دارد. از طرف دیگر کنترلر‌ها و مدل‌ها و هر چیز دیگر که مربوط به سمت سرور است در قالب یک پروژه #F پیاده سازی می‌شود.
در پست بعدی با روش تعریف و توسعه کنترلر‌ها و مدل‌ها آشنا خواهیم شد.
مطالب
Vue Lifecycle hooks
هر وهله از Vue از یک‌سری مراحل یا (initialization steps) عبور خواهد کرد به عنوان مثال مراحلی از قبیل کامپایل شدن تمپلیت، mount شدن وهله به DOM و یا بروزرسانی DOM زمانیکه داده‌ها تغییر پیدا می‌کنند و ... در حین طی کردن این مسیر یکسری توابع ویژه با نام lifecycle hooks فراخوانی خواهند شد. بنابراین درون این توابع می‌توانیم در هر مرحله کدهای موردنیازمان را قرار دهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید این چرخه حیات با وهله‌سازی شیء Vue شروع می‌شود. در این مرحله اولین تابع یعنی beforeCreate فراخوانی می‌شود. در این مرحله کار مقداردهی اولیه (initialization) ایونت‌های پاس داده شده به Vue instance انجام خواهد گرفت. در مرحله بعد تابع created فراخوانی و در ادامه تمپلیت (اگر تعیین شده باشد) کامپایل و بعد از آن تابع beforeMount فراخوانی خواهد شد. این تابع دقیقاً قبل از اینکه تمپلیت به DOM اضافه شود فراخوانی می‌شود. در این‌حالت المنت تعیین شده در قسمت el با محتوای تمپلیت مقداردهی می‌شود. البته تا اینجا هنوز خروجی به DOM اضافه نشده است؛ تنها اعمال بایندینگ، string interpolation بر روی تمپلیت صورت خواهند گرفت تا خروجی به صورت یک HTML آماده تحویل به مرحله بعد گردد. در ادامه خروجی تهیه شده به DOM اضافه (mount) خواهد شد. در این مرحله اگر دیتایی تغییر کند، تابع beforeUpdate فراخوانی خواهد شد. بعد از اینکه تغییری توسط Vue مشاهده شد، تابع updated فراخوانی خواهد شد. در نهایت توابع beforeDestroyed و destroyed را داریم. درون این توابع فرصت آزادسازی منابع استفاده شده را خواهیم داشت. 
به عنوان مثال بعد از اینکه یک وهله از Vue ایجاد شد، تابعی با نام created فراخوانی خواهد شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            a: 1
        };
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('a is: ' + this.a)
    }
});

در حالت کلی می‌توانیم hookها را به چهار دسته‌بندی زیر تقسیم کنیم:
(Creation (Initialization
این نوع hook در واقع اولین توابعی هستند که درون یک کامپوننت فراخوانی خواهند شد. در اینجا می‌توانیم قبل از اینکه کامپوننت به DOM اضافه شود، اکشن مورد نیازمان را قرار دهیم. باید دقت داشته باشید که درون این توابع، به target element (همان المنت‌ی که وهله‌ی Vue به آن متصل خواهد شد) و همچنین DOM دسترسی ندارید و مقادیر آن‌ها در این فاز، undefined خواهند بود: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan'
        };
    },
    beforeCreate: function () {
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    }
});

(Mounting (DOM Insertion
در این مرحله می‌توانیم بلافاصله قبل و بعد از اولین رندر، به کامپوننت دسترسی داشته باشیم. می‌توانیم از این hookها برای تغییر کامپوننت، به محض رندر شدن استفاده کنیم. بنابراین در این فاز به target element نیز دسترسی خواهیم داشت: 
beforeMount: function () {
    console.log(`this.$el doesn't exist yet, but it will soon!`);
},
mounted: function () {
    console.log(this.$el);
}

(Updating (Diff & Re-render
این توابع هنگامیکه داده‌های تعریف شده در قسمت data تغییر پیدا کنند، فراخوانی خواهند شد. یعنی دقیقاً قبل از اینکه DOM به‌روزرسانی شود، فراخوانی خواهند شد. در مثال زیر به محض ایجاد شدن وهله‌ی Vue، یک تایمر ایجاد شده است. این تایمر هر ثانیه یکبار مقدار دیتای counter را یک واحد افزایش خواهد داد. در حالت عادی اگر دیتایی درون DOM استفاده نشده باشد، درون کنسول خروجی را دریافت نخواهید کرد. در نتیجه این توابع تنها در صورتیکه از دیتا درون DOM استفاده شده باشد، فراخوانی خواهند شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    created: function () {
        setInterval(() => {
            this.counter++
        }, 1000)
    },
    beforeUpdate: function () {
        console.log(this.counter); // Logs the counter value every second, before the DOM updates.
    },
    updated: function () {
        console.log(`new value: ${this.counter}`);
    }
});

(Destruction (Teardown
این توابع، قبل و بعد از تخریب شدن (حذف شدن از DOM) کامپوننت فراخوانی خواهند شد:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    beforeDestroy: function () {
        
    },
    destroyed() {
        console.log(this) // There's practically nothing here!
    }
});
 
 
Vue.js چگونه تغییرات داده‌ها را متوجه خواهد شد؟
شاید تصور کنید که Vue.js به صورت مداوم تغییرات را مشاهده کرده و در صورت وجود تغییری بر روی دیتا، این تغییرات را مستقیماً به DOM اعمال خواهد کرد. هر پراپرتی دارای یک watcher است؛ یعنی وقتی یک شیء را به سازنده Vue ارسال می‌کنیم، یک watcher برای تمامی پراپرتی‌های تعریف شده، درون پراپرتی data ایجاد خواهد کرد. این watcher در واقع مسئول کنترل تغییرات پراپرتی‌ها می‌باشد و اگر تغییری صورت بگیرد، آن را به DOM اعمال خواهد کرد. اما نکته اینجاست که این تغییرات بلافاصه بر روی DOM اعمال نخواهند شد؛ زیرا از لحاظ کارآیی، اینکار بهینه نیست. فرض کنید یک پراپرتی با نام message درون قسمت data داریم که مقدار آن Hello است. اکنون همین مقدار توسط UI مجدداً به Hello ست خواهد شد. در این‌حالت اعمال تغییرات نباید به DOM منعکس شود، زیرا مقدار message به همان مقدار قبلی تنظیم شده است. در عوض Vue.js از مفهومی با نام Virtual DOM استفاده می‌کند که در واقع یک کپی از DOM اصلی است؛ با این تفاوت که دسترسی به آن خیلی سریعتر از DOM اصلی می‌باشد. بنابراین Vue.js تغییرات صورت گرفته را مستقیماً به Virtual DOM اعمال می‌کند. در نهایت آن را با DOM اصلی مقایسه خواهد کرد و در صورت وجود تغییر، آن را با DOM اصلی ادغام خواهد کرد. 
مطالب دوره‌ها
بررسی سیستم جدید گرید بوت استرپ 3
بوت استرپ با یک سیستم گرید 12 ستونی همراه است و بوت استرپ 3 یک mobile-first grid را بجای دو سیستم طرحبندی پیشین خود در بوت استرپ 2 ارائه می‌دهد. این گرید جدید، بجای دو سیستم متفاوت نگارش 2، اینبار در چهار اندازه مختلف ارائه می‌شود.


چهار اندازه متفاوت سیستم گرید بوت استرپ 3

الف) صفحات نمایش بسیار کوچک یا xs، مانند موبایل‌ها (کمتر از 768 پیکسل)
ب) صفحات نمایش کوچک یا sm مانند تبلت‌ها (بیشتر از 768 پیکسل و کمتر از 992 پیکسل)
ج) صفحات نمایش با اندازه متوسط یا md مانند سیستم‌های دسکتاپ (بیشتر از 992 پیکسل و کمتر از 1200 پیکسل)
د) صفحات نمایش با اندازه بزرگ یا lg مانند سیستم‌های خاص دسکتاپ (بیشتر از 1200 پیکسل)

نحوه تنظیم این چهار اندازه را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:

با کدهای کامل زیر:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>

    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">       

<style>
body {
padding: 0 16px;
}
.container {
  padding: 0 1em;
}

h4 {
  margin-top: 1.5em;
}

.row {
  margin-bottom: 1.5em;
}

.row .row {
  margin-top: 0.8em;
  margin-bottom: 0;
}

[class*="col-"] {
  padding: 1em 0;
  background-color: rgba(255,195,13,.3);
  border: 1px solid rgba(255,195,13,.4);
}
</style>

 <!--[if lt IE 9]>
   <script src="Scripts/respond.min.js"></script>
 <![endif]-->
</head>
<body>


  <div class="container">
    <h1>master example grid</h1>
      <div class="row">
        <div class="col-lg-4 col-md-1 col-sm-5 col-xs-5">
        <span class="visible-lg">.col-lg-4</span>
            <span class="visible-md">.col-md-1</span>
            <span class="visible-sm">.col-sm-5</span>
            <span class="visible-xs">.col-xs-5</span>
        </div>
        <div class="col-lg-4 col-md-5 col-sm-1 col-xs-6">
        <span class="visible-lg">.col-lg-4</span>
            <span class="visible-md">.col-md-5</span>
            <span class="visible-sm">.col-sm-1</span>
            <span class="visible-xs">.col-xs-6</span>
        </div>
        <div class="col-lg-4 col-md-6 col-sm-6 col-xs-1">
        <span class="visible-lg">.col-lg-4</span>
            <span class="visible-md">.col-md-6</span>
            <span class="visible-sm">.col-sm-6</span>
            <span class="visible-xs">.col-xs-1</span>
       </div>
      </div> <!-- end row -->
      
      <h2>xs Grid</h2>
        <div class="row">
            <div class="col-xs-5">
                <p>.col-xs-5</p>
            </div>
            <div class="col-xs-6">
            <p>.col-xs-6</p>
            </div>
            <div class="col-xs-1">
                <p>.col-xs-1</p>
           </div>
      </div> <!-- end row -->
      
        <h2>sm Grid</h2>
        <div class="row">
            <div class="col-sm-5">
                <p>.col-sm-5</p>
            </div>
            <div class="col-sm-1">
            <p>.col-sm-1</p>
            </div>
            <div class="col-sm-6">
                <p>.col-sm-6</p>
           </div>
      </div> <!-- end row -->
        
        <h2>md Grid</h2>
        <div class="row">
            <div class="col-md-1">
                <p>.col-md-1</p>
            </div>
            <div class="col-md-5">
            <p>.col-md-5</p>
            </div>
            <div class="col-md-6">
                <p>.col-md-6</p>
           </div>
      </div> <!-- end row -->
        
        <h2>lg Grid</h2>
        <div class="row">
            <div class="col-lg-4">
                <p>.col-lg-4</p>
            </div>
            <div class="col-lg-4">
            <p>.col-lg-4</p>
            </div>
            <div class="col-lg-4">
                <p>.col-lg-4</p>
           </div>
      </div> <!-- end row -->    
</div> <!-- /container -->


<script src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>
</html>
تصویری را که ملاحظه می‌کنید، در اندازه‌ی مرورگر بالای 1200 پیکسل تهیه شده است. در این حالت، تمام گریدهای تعریف شده به صورت افقی، در عرض صفحه نمایش داده می‌شوند. برای اینکه واکنشگرا بودن این سیستم طرحبندی را مشاهده کنید، عرض نمایشی مرورگر خود را کاهش دهید.
در این حین که عرض مرورگر را تغییر می‌دهید، به سطر اول، بیش از بقیه توجه کنید. این سطر طوری طراحی شده است که در اندازه‌های مختلف صفحه، اطلاعات متفاوتی را نمایش می‌دهد. همچنین سلول‌های گریدهای پایین صفحه به صورت عمودی بر روی هم قرار خواهند گرفت.

- در این مثال هر ردیف 12 ستونی، با یک div دارای کلاس row شروع می‌شود.
- اکنون بر اساس اندازه دستگاهی که قرار است سیستم را مطابق آن طراحی یا بهینه سازی کنیم، می‌توان از چهار اندازه یاد شده استفاده کرد. ستون‌های col-xs به معنای extra small یا بسیار کوچک هستند. ستون‌های دارای کلاس col-sm دارای اندازه کوچک یا small می‌باشند. ستون‌های col-md برای حالت medium devices طراحی شده‌اند و col-lg برای حالت large devices و صفحات عریض کاربرد دارند.
بنابراین در بوت استرپ 3 بر اساس اندازه غالب صفحه مرورگر کاربران برنامه می‌توان سیستم گرید را بهینه سازی کرد.
- اعدادی که پس از نام‌های یاد شده می‌آیند، جمعشان باید 12 بشود. برای مثال در سطر آخر، سه col-lg-4 داریم و در سطرهای دیگر نیز به همین ترتیب، جمع اعداد ستون‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهند.
- اگر نیاز است اطلاعاتی جهت اندازه خاصی نمایش داده شود، مانند سطر اول، از کلاس‌هایی مانند visible-lg می‌توان استفاده کرد.
- style ابتدای مثال نیز صرفا برای رنگی نمایش دادن این سیستم گرید و ارائه توضیحات واضح‌تری در مورد آن تعریف شده‌اند.


نکات تکمیلی سیستم گریدهای بوت استرپ 3

1) ترکیب اندازه‌های مختلف گرید‌ها با هم
فرض کنید یک ردیف را با چهار ستون col-md-3 طراحی کرده‌اید. اندازه‌ی صفحه که اندکی کوچکتر شود، تمام این ستون‌ها تبدیل به 4 ردیف خواهند شد و شاید در این حالت بجای داشتن یک سیستم تک ستونی چهار ردیفه، سیستمی 2 ردیفه با 2 ستون، مطلوب کار ما باشد و به این ترتیب قسمت عمده‌ای از صفحه خالی باقی نماند.
<div class="row">
<div class="col-md-3 col-xs-6">
</div>
<div class="col-md-3 col-xs-6">
</div>
<div class="col-md-3 col-xs-6">
</div>
<div class="col-md-3 col-xs-6">
</div>
</div>
برای رسیدن به یک چنین طراحی خاصی، تنها کافی است در هر ستون، دو نوع اندازه را در کلاس‌های مرتبط قید کنیم. در این حالت از اندازه‌های md و xs استفاده شده است. برای حالت xs نیازی نیست تا جمع اندازه ستون‌ها حتما 12 باشد. این مورد به کرات در مستندات بوت استرپ 3 بکار گرفته شده است.
در مثال فوق، اگر اندازه صفحه برای حالت md مناسب باشد، 4 ستونه نمایش داده می‌شود. اگر اندازه اندکی کوچکتر گردد، 2 ستونه می‌شود؛ بجای تک ستونه صرف حالت col-md.



2) استفاده از div محصور کننده container
<div class="container">

</div>
اگر کلیه سطرهای طرحبندی جاری را در یک div با class مساوی container محصور کنیم، به این ترتیب محتوای صفحه به میانه آن منتقل شده و حالت شکیل‌تری را پیدا می‌کند و نیازی به تنظیمات بیشتری از این لحاظ نخواهد داشت. هرچند استفاده از آن اختیاری است.

3) ایجاد فاصله بین ستون‌ها
اگر علاقمند باشید تا بین ستون‌های یک گرید فاصله ایجاد کنید، باید از offset استفاده کرد. یک مثال:
  <div class="container">
<h4 class="alert alert-info">ایجاد فاصله بین ستون‌ها</h4>  
<div class="row">
<div class="col-lg-3 col-sm-4">
col-lg-3 col-sm-4
</div>
<div class="col-lg-8 col-lg-offset-1 col-sm-7 col-sm-offset-1">
col-lg-8 col-lg-offset-1 col-sm-7 col-sm-offset-1
</div>
</div>   <!-- end row -->      
  </div> <!-- /container -->


اگر در حالت معمولی، دو ستون با تعاریف col-lg-3 و col-lg-9 تعریف شده‌اند، می‌توان از ستون دوم یک واحد کم کرد و یک واحد به آفست آن افزود تا از ستون کناری فاصله بگیرد. آفست از سمت چپ ستون عمل می‌کند و اگر از نسخه RTL استفاده می‌کنید، از سمت راست.
علت اینکه در اینجا هم از col-lg استفاده شده و هم از col-sm، در قسمت 1 توضیح داده شد. می‌خواهیم این ردیف حتی در بازه sm نیز دو ستونی نمایش داده شود.

4) تعیین ترتیب ستون‌ها
تعیین ترتیب ستون‌ها نیز یکی دیگر از قابلیت‌های جدید گرید بوت استرپ 3 است. مثلا در مثال 3 فوق، با کاهش عرض مرورگر، بالاخره زمانی فرا می‌رسد که تمام ستون‌ها در قالب یک ردیف نمایش داده خواهند شد. در این حالت اگر ستون سمت راست را منو و ستون سمت چپ را محتوای صفحه فرض کنیم، شاید علاقمند باشیم که بجای اینکه ابتدا منو نمایش داده شود و سپس در ردیف زیرین، محتوای صفحه، این ترتیب معکوس گردد. برای این منظور می‌توان از push و pull استفاده کرد:
  <div class="container">
<h4 class="alert alert-info">تغییر ترتیب ستون‌ها در اندازه‌های مختلف صفحه</h4>  
<div class="row">
<div class="col-lg-offset-1 col-sm-offset-1 col-lg-8 col-sm-7 col-lg-push-3 col-sm-push-4">
col-lg-offset-1 col-sm-offset-1 col-lg-8 col-sm-7 col-lg-push-3 col-sm-push-4
</div>
<div class="col-lg-3 col-sm-4 col-lg-pull-9 col-sm-pull-8">
col-lg-3 col-sm-4 col-lg-pull-9 col-sm-pull-8
</div>
</div>   <!-- end row -->      
  </div> <!-- /container -->


در اینجا در div اول به ازای هر کدام از حالت‌های sm و lg مدنظر، یک push اضافه شده است و در div دوم یک pull.
push سبب می‌شود تا div اول به سمت راست صفحه هدایت گردد و pull باعث خواهد شد تا div دوم به سمت چپ رانده شود (برای آزمایش این مساله یکبار push مربوط به div اول را حذف کنید و نتیجه را در مروگر بررسی کنید و سپس یکبار pull اضافه شده به div دوم را به صورت موقت حذف نمائید).

5) ایجاد ردیف‌های تو در تو
یکی از امکانات پیش فرض گریدهای بوت استرپ، امکان قرار دادن کل محتوای یک ردیف داخل ردیف یا ستونی دیگر است. برای مثال محتوایی در ستون دوم نمایش داده می‌شود و قصد داریم دقیقا در ذیل آن یک ردیف 4 ستونه داشته باشیم. در این حالت تنها کافی است این ردیف را داخل ستون دوم ایجاد کنیم.

6) قابلیتی به نام جامبوترون!
حتما بسیاری از سایت‌ها را دیده‌اید که در ابتدای صفحه اول خود، قسمت عمده‌ای را در بالای صفحه به نمایش یک عکس بزرگ با چند سطر متن داخل آن اختصاص داده‌اند. به این کار در بوت استرپ، جامبوترون می‌گویند. برای تدارک آن نیز باید از یک ردیف 12 ستونی کامل بدون ستون استفاده کرد. یعنی فقط یک row باید ذکر شود. اما بجای row می‌توان از کلاس مخصوص دیگری استفاده کرد:
  <div class="container">
<h4 class="alert alert-info">جامبوترون!</h4>  
<div class="jumbotron">
    jumbotron <br>
jumbotron <br>
jumbotron <br>
</div>   <!-- end row -->      
  </div> <!-- /container -->


در اینجا اگر تصویری را نیز قرار دادید، با استفاده از کلاس‌های pull-left یا pull-right می‌توان موقعیت تصویر را نیز تغییر داد.


فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample02.zip
مطالب
jQuery Tips #1
چگونگی تغییر سایز فونت  صفحه با استفاده از jQuery

کد زیر را در نظر بگیرید
 $(function () {
            // اندازه واقعی فونت
            var originalFontSize = $('#test').css('font-size');
            $(".resetFont").click(function () {
                $('#test').css('font-size', originalFontSize);
            });
            // افزایش اندازه فونت
            $(".increaseFont").click(function () {
                var currentFontSize = $('#test').css('font-size');
                var currentFontSizeNum = parseFloat(currentFontSize);
                var newFontSize = currentFontSizeNum + 5;
                $('#test').css('font-size', newFontSize);
                return false;
            });
            // کاهش اندازه فونت
            $(".decreaseFont").click(function () {
                var currentFontSize = $('#test').css('font-size');
                var currentFontSizeNum = parseFloat(currentFontSize);
                var newFontSize = currentFontSizeNum - 5;
                $('#test').css('font-size', newFontSize);
                return false;
            });
        });
       

  و کد HTML زیر را
 <div id="test">
        jQuery Tips By Mohsen Bahrzadeh
    </div>
    <a href="#">decreaseFont</a>
    <a href="#">Increase</a>
    <a href="#">resetFont</a>
 در این کد ابتدا اندازه فونت را درون متغیر originalFontSize ذخیره و سپس 3 متد تعریف کرده‌ایم، که اولین متد اندازه فونت را به اندازه فونت اولیه بر می‌گرداند و در متد دوم می‌خواهیم اندازه فونت تگی با ID=test را افزایش دهیم.
برای این کار ابتدا اندازه جاری تگ را گرفته و درون متغیر currentFontSize قرار داده سپس مقدار متغیر currentFontSize را به Float تبدیل کرده و 5 واحد به آن اضافه  کرده ایم و سپس عدد بدست آمده را به عنوان اندازه فونت جدید در نظر گرفته ایم. برای متد سوم دقیقاً همین اتفاق می‌افتد فقط به جای + از - استفاده شده است

مطالب
نحوه ایجاد یک اسلایدشو به صورت داینامیک

در این آموزش قصد دارم نحوه ایجاد یک Slideshow به صورت داینامیک را با ASP.NET طراحی کنم(منظور از ایجاد Slideshow به صورت داینامیک این است که عکس‌ها را به صورت داینامیک از DB بخواند).

اولین گام این است که Plugin مورد نظر را دریافت کنید که من از پلاگین Orbit استفاده کرده ام

ابتدا یک DataBase با نام DynamicSlideShow ایجاد و یک جدول با ساختار زیر با نام Picturesدرون آن ایجاد می‌کنیم

گام بعدی ایجاد یک پروژه Asp.Net با زبان C# و اضافه کردن فایلهای پلاگین به پروژه و ایجاد یک Handler برای بازیابی داده‌ها از DB است. ساختار   Solutionما باید به صورت زیر باشد

برای اینکه بتوانیم با DB ارتباط برقرار کنیم از EF استفاده می‌کنیم به همین منظور ابتدا یک Model  به نام DynamicSlideShowModel ایجاد می‌کنیم

در گام بعد بر روی GenerateFromDatabase  انتخاب کرده و بر روی دکمه Next کلیک می‌کنیم و در مراحل بعد ابتدا DB مربوط به مثال (DynamicSlideShow) و جدول آن را انتخاب می‌کنیم . حال یک Model به درون پوشه App_Code  اضافه شده است  

در ادامه برای واکشی رکوردهای موجود در جدول  Pictures  کدهای زیر را درون Handler می‌نویسیم

  var ctx = new DynamicSlideShowEntities();
  var list = ctx.Pictures.ToList();
  string str = JsonConvert.SerializeObject(list);
  context.Response.Write(str);

  

در این کدها تنها نکته‌ای که احتیاج به توضیح دارد این است که ابتدا یک لیست از رکوردها را از جدول Pictures واکشی می‌کنیم و برای پاس دادن به کلاینت ما آن‌ها را به فرمت Json تبدیل کرده ایم که برای تبدبل از کنابخانه آماده Newtonsoft.Json.dll استفاده کرده ایم 

حال باید با استفاده از jQuery کدهای درون Handler را اجرا کنیم؛ برای همین منظور یک صفحه با نام default.aspx ایجاد کرده و کدهای زیر را درون آن می‌نویسیم

<head runat="server">
    <title>Dynamic SlideShow</title>
    <link href="CSS/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.7.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Script/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.PicturePath + '" alt="' + b.PictureText + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"

            });
            });
    </script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
</body>

در اینجا ابتدا با استفاده از متد ajax کتابخانه jQuery کدهای درون Handler را اجرا کرده و به ازای هر المان موجود در جدول یک تگ img به صفحه اضافه می‌کنیم.

مطالب
اتصال و کار با SQL Server توسط VSCode
نگارش‌های بعدی SQL Server چندسکویی بوده و هم اکنون نگارش‌های آزمایشی آن برای لینوکس در دسترس هستند. به همین جهت مایکروسافت افزونه‌ی چندسکویی را برای VSCode به منظور اتصال و کار با SQL Server تدارک دیده‌است که آن‌را می‌توان یک نمونه‌ی سبک وزن Management Studio آن دانست.




دریافت و نصب افزونه‌ی SQL Server مخصوص VSCode

برای افزودن این افزونه، ابتدا در برگه‌ی Extensions، عبارت mssql را جستجو کرده و سپس آن‌را نصب کنید:


پس از نصب آن، مرحله‌ی بعد، ایجاد یک فایل خالی با پسوند sql است.


انجام اینکار ضروری است و شبیه به حالت نصب افزونه‌ی #C می‌باشد. به این ترتیب وابستگی‌های اصلی آن دریافت، نصب و فعال خواهند شد. این ابزارها نیز سورس باز بوده و موتور SQL Formatter، اجرای SQL و Intellisense آن‌را فراهم می‌کند و چون مبتنی بر NET Core. تهیه شده‌است، چندسکویی است.

تا اینجا مزیتی را که به دست خواهیم آورد Syntax highlighting و Intellisense جهت درج واژه‌های کلیدی عبارات SQL است:

و یا اگر بر روی فایل sql جاری کلیک راست کنیم، گزینه‌ی Format Document آن سبب می‌شود تا کدهای SQL نوشته شده، با فرمتی استاندارد، مرتب و یک‌دست شوند:


بنابراین اگر علاقمندید تا فایل‌ها و عبارات SQL خود را فرمت کنید، این افزونه‌ی سبک وزن چندسکویی، یک چنین قابلیت توکاری را به همراه دارد.
همچنین اگر علاقمندید به یک کتابخانه‌ی سورس باز چندسکویی SQL Formatter و SQL Parser دات نتی دسترسی داشته باشید، کدهای Microsoft/sqltoolsservice در دسترس هستند.


اتصال به SQL Server و کار با آن

پس از نصب مقدماتی افزونه‌ی mssql، دکمه‌های ctrl+shift+p (و یا F1) را فشرده و عبارت sql را جستجو کنید:


در اینجا سایر قابلیت‌های این افزونه‌ی نصب شده را می‌توان مشاهده کرد. در لیست ظاهر شده، گزینه‌ی Connect را انتخاب کنید. بلافاصله گزینه‌ی انتخاب پروفایل ظاهر می‌شود. چون هنوز پروفایلی را تعریف نکرده‌ایم، گزینه‌ی Create connection profile را انتخاب خواهیم کرد:


در ادامه باید نام سرور را وارد کرد. یا می‌توانید نام سرور کامل SQL خود را وارد کنید و یا اگر با LocalDB کار می‌کنید نیز امکان اتصال به آن با تایپlocaldb\MSSQLLocalDB  وجود دارد:


سپس نام بانک اطلاعاتی را که می‌خواهیم به آن متصل شویم ذکر می‌کنیم:


در مرحله‌ی بعد، باید نوع اعتبارسنجی اتصال مشخص شود:


چون در ویندوز هستیم، می‌توان گزینه‌ی Integrated را نیز انتخاب کرد (یا همان Windows Authentication).

در آخر، جهت تکمیل کار و دخیره‌ی این اطلاعات وارد شده، می‌توان نام پروفایل دلخواهی را وارد کرد:


اکنون کار اتصال به این بانک اطلاعاتی انجام شده و اگر به status bar دقت کنید، نمایش می‌دهد که در حال به روز رسانی اطلاعات intellisense است.


برای نمونه اینبار دیگر intellisense ظاهر شده منحصر به درج واژه‌های کلیدی SQL نیست. بلکه شامل تمام اشیاء بانک اطلاعاتی که به آن متصل شده‌ایم نیز می‌باشد:


در ادامه برای اجرا این کوئری می‌توان دکمه‌های Ctrl+Shift+E را فشرد و یا ctrl+shift+p (و یا F1) را فشرده و در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی execute query را انتخاب کنید (این گزینه بر روی منوی کلیک راست ظاهر شده‌ی بر روی فایل sql جاری نیز قرار دارد):





نگاهی به محل ذخیره سازی اطلاعات اتصال به بانک اطلاعاتی

پروفایلی را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، در منوی File->Preferences->Settings قابل مشاهده است:
// Place your settings in this file to overwrite the default settings
{
    "workbench.colorTheme": "Default Light+",
    "files.autoSave": "afterDelay",
    "typescript.check.tscVersion": false,
    "terminal.integrated.shell.windows": "cmd.exe",
    "workbench.iconTheme": "material-icon-theme",
    "vsicons.dontShowNewVersionMessage": true,
    "mssql.connections": [
        {
            "server": "(localdb)\\MSSQLLocalDB",
            "database": "TestASPNETCoreIdentityDb",
            "authenticationType": "Integrated",
            "profileName": "testLocalDB",
            "password": ""
        }
    ]
}
همانطور که مشخص است، کلید mssql.connections یک آرایه است و در اینجا می‌توان چندین پروفایل مختلف را تعریف و استفاده کرد.
برای مثال پروفایلی را که تعریف کردیم، در دفعات بعدی انتخاب گزینه‌ی Connect، به صورت ذیل ظاهر می‌شود:



تهیه‌ی خروجی از کوئری اجرا شده

اگر به نوار ابزار سمت راست نتیجه‌ی کوئری اجرا شده دقت کنید، سه دکمه‌ی تهیه‌ی خروجی با فرمت‌های csv، json و اکسل نیز در اینجا قرار داده شده‌است:


برای مثال اگر گزینه‌ی json آن‌را انتخاب کنید، بلافاصله نام فایلی را پرسیده و سپس این نتیجه را با فرمت JSON نمایش می‌دهد:


ضمن اینکه حتی می‌توان سطرها و سلول‌های خاصی را نیز از این خروجی انتخاب کرد و سپس با کلیک بر روی آن‌ها، تنها از این انتخاب، یک خروجی ویژه را تهیه نمود:



مشاهده‌ی ساختار اشیاء

اگر بر روی هر کدام از اجزای یک کوئری SQL متصل به بانک اطلاعاتی، کلیک راست کنیم، گزینه‌ی Go to definition نیز ظاهر می‌شود:


با انتخاب آن، بلافاصله عبارت کامل CREATE TABLE [dbo].[AppRoles] ظاهر می‌شود که در اینجا می‌توان ساختار این جدول را به صورت یک عبارت SQL مشاهده کرد.



تغییر تنظیمات افزونه‌ی MSSql

در منوی File->Preferences->Settings با جستجوی mssql می‌توان تنظیمات پیش فرض این افزونه را یافت. برای مثال اگر می‌خواهید تا SQL Formatter آن به صورت خودکار تمام واژه‌های کلیدی را با حروف بزرگ نمایش دهد، گزینه‌ی mssql.format.keywordCasing را انتخاب کنید. در کنار آن آیکن قلم ویرایش ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، منوی انتخاب uppercase را خواهیم داشت:


پس از این تغییر، اکنون بر روی صفحه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Format Document را انتخاب کنید. در این حالت علاوه بر تغییر فرمت سند SQL جاری، تمام واژه‌های کلیدی آن نیز uppercase خواهند شد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت دوازدهم - مبانی Blazor - بخش 9 - یک تمرین
تا اینجا با مبانی Blazor آشنا شدیم. در این قسمت می‌خواهیم مثالی را بررسی کنیم که بسیاری از این مفاهیم ابتدایی را پوشش می‌دهد. برای نمونه می‌خواهیم یک کامپوننت modal بوت استرپی را جهت دریافت تائیدیه‌ی حذف اتاق‌های تعریف شده‌ی در مثال این سری نمایش دهیم که به همراه مفاهیمی است مانند فرگمنت‌ها جهت تعیین محتوای نمایشی مودال به صورت پویا، ارسال نتیجه‌ی انتخاب بله یا خیر از کامپوننت دریافت تائید، به کامپوننت والد، ارسال پارامترها به کامپوننت فرزند جهت نمایش عنوان و فراخوانی متدهای نمایش و مخفی کردن وهله‌ای از کامپوننت مودال، در کامپوننت والد؛ بدون یک سطر کدنویسی جاوا اسکریپتی!


مرور مثال این قسمت

تا اینجا در مثالی که بررسی کردیم، لیست اتاق‌ها توسط کامپوننت IndividualRoom.razor و لیست خدمات رفاهی یک هتل توسط کامپوننت IndividualAmenity.razor در کامپوننت والد DemoHotel.razor، نمایش داده شده‌اند:


دکمه‌های حذف و ویرایش هر اتاق نیز در کامپوننت EditDeleteButton.razor قرار دارند که توسط کامپوننت IndividualRoom.razor مورد استفاده قرار می‌گیرند.
اکنون می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف کامپوننت EditDeleteButton، یک modal بوت استرپی جهت دریافت تائیدیه‌ی عملیات، نمایش داده شود و در صورت تائید آن، اتاق انتخابی از لیست اتاق‌های کامپوننت DemoHotel حذف گردد.


بنابراین در ابتدا کامپوننت EditDeleteButton، به کامپوننت IndividualRoom خبر درخواست حذف یک اتاق را می‌دهد. سپس کامپوننت IndividualRoom، یک مودال دریافت تائیدیه‌ی حذف را نمایش می‌دهد. پس از تائید حذف توسط کاربر، این رویداد به کامپوننت DemoHotel، جهت حذف اتاق انتخابی از لیست اتاق‌ها، اطلاع رسانی خواهد شد.


ایجاد کامپوننت مودال دریافت تائید

در ابتدا، فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\Confirmation.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@if (ShowModal)
{
    <div class="modal-backdrop show"></div>

    <div class="modal fade show" id="exampleModal" tabindex="-1"
        role="dialog" aria-labelledby="exampleModalLabel"
        aria-hidden="true" style="display: block;">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title">
                        @Title
                    </h5>
                    <button @onclick="OnCancelClicked" type="button" class="close">
                        <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    @ChildContent
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <button @onclick="OnCancelClicked" type="button" class="btn btn-secondary">@CancelButtonLabel</button>
                    <button @onclick="OnConfirmClicked" type="button" class="btn btn-primary">@OkButtonLabel</button>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
}

@code {
    private bool ShowModal;

    [Parameter] public string Title { get; set; } = "Confirm";

    [Parameter] public string CancelButtonLabel { get; set; } = "Cancel";

    [Parameter] public string OkButtonLabel { get; set; } = "Ok";

    [Parameter] public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter] public EventCallback OnConfirm { get; set; }

    [Parameter] public EventCallback OnCancel { get; set; }

    public void Show() => ShowModal = true;

    public void Hide() => ShowModal = false;

    private async Task OnConfirmClicked()
    {
        ShowModal = false;
        await OnConfirm.InvokeAsync();
    }

    private async Task OnCancelClicked()
    {
        ShowModal = false;
        await OnCancel.InvokeAsync();
    }
}
توضیحات:
- در اینجا در ابتدا تگ‌ها و کلاس‌های مرتبط با نمایش یک modal استاندارد بوت استرپی را مشاهده می‌کنید.
- اگر فیلد خصوصی ShowModal به false تنظیم شود، چون کل محتوای این کامپوننت از DOM حذف خواهد شد (اثر if@ تعریف شده)، سبب مخفی شدن و عدم نمایش آن می‌گردد.
- این کامپوننت عنوان و برچسب‌های دکمه‌های خودش را به صورت پارامتر دریافت می‌کند.
- برای اینکه بتوان محتوای نمایشی این کامپوننت را پویا کرد، از یک RenderFragment استفاده کرده‌ایم:
[Parameter] public RenderFragment ChildContent { get; set; }
- خروجی این کامپوننت به والد یا فراخوان آن، دو رویداد OnConfirm و OnCancel هستند. همچنین چون نمی‌خواهیم کدهای مخفی کردن modal را به ازای هربار کلیک بر روی این دکمه‌ها فراخوانی کنیم، این رویدادها، ابتدا به دو متد خصوصی OnConfirmClicked و OnCancelClicked متصل شده‌اند، تا کار مخفی سازی و سپس هدایت این رویدادها را به کامپوننت والد انجام دهند.
- همچنین می‌خواهیم به کامپوننت فراخوان این امکان را بدهیم تا بتواند به صورت مستقل، سبب نمایش یا مخفی شدن وهله‌ای از این کامپوننت شود. به همین جهت دو متد عمومی Show و Hide نیز تعریف شده‌اند.


هدایت درخواست Delete به کامپوننت نمایش مشخصات اتاق

با توجه به اینکه دکمه‌های حذف و ویرایش هر اتاق، در کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\EditDeleteButton.razor قرار دارند، به آن مراجعه کرده و امکان انتشار این رخ‌داد را به فراخوان آن، با تعریف رویداد OnDelete می‌دهیم:
@if (IsAdmin)
{
    <input type="button" class="btn btn-danger" value="Delete" @onclick="OnDelete" />
    <input type="button" class="btn btn-success" value="Edit" />
}

@code
{
    [Parameter]  public bool IsAdmin { get; set; }

    [Parameter] public EventCallback OnDelete { get; set; }
}


واکنش نشان دادن کامپوننت IndividualRoom.razor به درخواست حذف آن اتاق

کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\IndividualRoom.razor که نمایش دهنده‌ی جزئیات هر اتاق است، با مدیریت رویداد OnDelete کامپوننت EditDeleteButton، از درخواست حذف اتاق جاری مطلع می‌شود:
<EditDeleteButton IsAdmin="true" OnDelete="OnDeleteClicked"></EditDeleteButton>

<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelClicked"
    OnConfirm="@(() => OnDeleteSelectedRoom.InvokeAsync(Room))">
    <div>
        Do you want to delete `@Room.Name`?
    </div>
</Confirmation>
- در اینجا در ابتدا کامپوننت جدید Confirmation را مورد استفاده قرار داده و برای مثال محتوای «آیا می‌خواهید این اتاق را حذف کنید؟»، به صورت پویا به آن ارسال می‌کنیم که در این کامپوننت، توسط فرگمنت مرتبطی نمایش داده می‌شود.
- سپس نیاز است زمانیکه OnDelete کامپوننت EditDeleteButton رخ‌داد، این modal دریافت تائید را نمایش دهیم. به همین جهت باید بتوانیم متد عمومی Show آن‌را فراخوانی کنیم. بنابراین از ref@ برای دسترسی به وهله‌ای از این کامپوننت تعریف شده استفاده کرده‌ایم تا توسط شیء Confirmation1، بتوانیم متد عمومی Show را در رویدادگردان منتسب به OnDelete فراخوانی کنیم.
- همچنین دو رویداد OnCancel و OnConfirm کامپوننت دریافت تائید را به متد خصوصی OnCancelClicked و رویداد جدید OnDeleteSelectedRoom متصل کرده‌ایم. یعنی زمانیکه کاربر بر روی دکمه‌ی OK مودال ظاهر شده کلیک می‌کند، Room جاری، از طریق رویداد OnDeleteSelectedRoom به فراخوان کامپوننت IndividualRoom ارسال می‌شود تا دقیقا بداند که چه اتاقی را بایدحذف کند:
@code
{
    Confirmation Confirmation1;

    [Parameter]
    public BlazorRoom Room { get; set; }

    [Parameter]
    public EventCallback<BlazorRoom> OnDeleteSelectedRoom { get; set; }

    void OnDeleteClicked()
    {
        Confirmation1.Show();
    }

    void OnCancelClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

   // ...
}
بنابراین کامپوننت IndividualRoom، یک شیء Room را از والد خود دریافت کرده و مشخصات آن‌را نمایش می‌دهد. همچنین پس از تائید حذف این اتاق، آن‌را از طریق رویداد جدید OnDeleteSelectedRoom به والد خود اطلاع رسانی می‌کند.


حذف اتاق انتخابی در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها

مرحله‌ی آخر این مثال، بسیار ساده‌است. در حلقه‌ای که هر اتاق را توسط کامپوننت IndividualRoom نمایش می‌دهد، به رویداد OnDeleteSelectedRoom گوش فرا داده و selectedRoom یا همان BlazorRoom ارسالی را، دریافت و از لیست Rooms کامپوننت جاری حذف می‌کنیم. این حذف شدن، بلافاصله سبب رندر مجدد UI و حذف آن از رابط کاربری نیز خواهد شد:
@foreach (var room in Rooms)
        {
            <IndividualRoom
                OnRoomCheckBoxSelection="RoomSelectionCounterChanged"
                Room="room"
                OnDeleteSelectedRoom="@(selectedRoom => Rooms.Remove(selectedRoom))">
            </IndividualRoom>
        }


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-12.zip