مطالب
C# 6 - Exception Filtering
سی‌شارپ نیز مانند بسیاری از زبان‌های شیءگرای دیگر، امکان فیلتر کردن استثناءها را بر اساس نوع آن‌ها، دارا است. برای مثال:
try
{
    // some code to check  ...
}
catch (InvalidOperationException ex)
{
    // do your handling for invalid operation ...
}
catch (IOException ex)
{
    // do your handling for IO error ...
}
در اینجا می‌توان بر اساس نوع استثنای مدنظر، چندین catch را نوشت و مدیریت کرد. اما گاهی از اوقات شاید بهتر باشد بجای مدیریت کلی یک نوع از استثناءها، فقط نوعی خاص را صرفا بر اساس شرایطی مشخص، مدیریت کرد. این قابلیت، تحت عنوان Exception Filtering به C# 6 اضافه شده‌است و شکل کلی آن به صورت ذیل است:
 catch (SomeException ex) when (someConditionIsMet)
{
    // Your handler logic
}
در این حالت ابتدا نوع استثناء بررسی می‌شود و سپس شرطی که در قسمت when ذکر شده‌است. اگر هر دو با هم برقرار بودند، آنگاه این استثنای خاص مدیریت خواهد شد؛ در غیر اینصورت، از مدیریت این نوع استثناء صرفنظر می‌گردد. این قابلیت، از ابتدای ارائه‌ی CLR وجود داشته‌است، اما C#6 تازه شروع به استفاده‌ی از آن کرده‌است (و VB.NET از چند نگارش قبل).

علاوه بر این در اینجا می‌توان چندین بدنه‌ی catch مجزا را به ازای یک نوع استثنای مشخص به همراه whenهای متفاوتی نیز تعریف کرد و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد. فقط در این حالت باید به تقدم و تاخرها دقت داشت. برای نمونه در مثال ذیل، ترکیب چندین شرط متفاوت را بر اساس یک نوع مشخص استثناء، مشاهده می‌کنید. در اینجا اگر برای نمونه شرط ذکر شده‌ی در قسمت when مربوط به catch اولی صادق باشد، همینجا کار خاتمه می‌یابد و سایر catchها بررسی نمی‌شوند:
 catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
مورد آخر، حالت catch all را دارد و در صورت شکست دو catch قبلی اجرا می‌شود. اما باید دقت داشت که اگر این catch all بدون شرط و بدون قسمت when را در ابتدا ذکر کنیم، دیگر کار به بررسی سایر catchهای این نوع استثنای خاص نخواهد رسید:
 catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
در مثال فوق هیچگاه دو catch تعریف شده‌ی پس از catch all اولی اجرا نمی‌شوند.


لاگ کردن استثناءها در C# 6 بدون مدیریت آن‌ها

به مثال ذیل دقت کنید:
 try
{
    DoSomethingThatMightFail(s);
}
catch (Exception ex) when (Log(ex, "An error occurred"))
{
    // this catch block will never be reached
}

...

static bool Log(Exception ex, string message, params object[] args)
{
   Debug.Print(message, args);
   return false;
}
در قسمت when می‌توان هر متدی که true یا false را برگرداند، فراخوانی کرد. در این مثال، متدی تعریف شده‌است که false بر می‌گرداند. یعنی این استثناء کلی از نوع Exception هرچند به ظاهر دارای قسمت when است و مدیریت شده‌است، اما چون خروجی متد Log قسمت when آن مساوی false است، مدیریت نخواهد شد. یعنی در اینجا می‌توان بدون مدیریت یک استثناء، اطلاعات کامل آن‌را لاگ کرد!


تفاوت C# 6 - Exception Filtering با if/else نوشتن در بدنه‌ی catch چیست؟

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که کدهای if/else دار داخل بدنه‌ی catch کدهای قدیمی را مانند کد ذیل:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we)
{
    if (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
    {
        //handle DNS error
        return;
    }
    if (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
    {
        //handle connection error
        return;
    }
 
    throw;
}
می‌توان به شکل جدید C# 6 به همراه when نوشت و تبدیل کرد:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
{
    //Handle NameResolutionFailure Separately
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
{
    //Handle ConnectFailure Separately
}
اما باید دقت داشت که تفاوت مهم قطعه کد دوم، در مباحث Stack unwinding است. در مثال اولی که if/else داخل بدنه‌ی catch نوشته شده‌است، اطلاعات local محل فراخوانی متدی را که سبب بروز استثناء شده‌است، از دست خواهیم داد؛ اما در مثال دوم خیر.
به این معنا که exception filters سبب Stack unwinding نمی‌شوند. با هربار ورود به بدنه‌ی catch، اصطلاحا عملیات Stack unwinding صورت می‌گیرد. یعنی اطلاعات stack مربوط به متدهای پیش از فراخوانی متدی که سبب بروز استثناء شده‌است، از بین می‌روند. به این ترتیب تشخیص مقادیر متغیرهایی که سبب بروز این استثناء شده‌اند نیز میسر نخواهد بود و دیگر نمی‌توان با قطعیت عنوان کرد که چه مقادیری و چه اطلاعاتی سبب بروز این مشکل شده‌اند. اما در حالت exception filters در قسمت when آن هنوز وارد بدنه‌ی catch نشده‌ایم. در اینجا دسترسی کاملی به اطلاعات stack جاری و مقادیر متغیرهای محلی که سبب بروز این استثناء شده‌اند وجود دارد.

تفاوت stack با stack trace چیست؟ stack قطعه‌ای از حافظه‌است که اطلاعاتی در مورد نحوه‌ی فراخوانی متدها، آدرس بازگشتی آن‌ها، آرگومان و همچنین متغیرهای محلی آن‌ها را دارا است. اما stack trace تنها یک رشته‌است و بیانگر نام متدهایی است که هم اکنون بر روی stack قرار دارند. احتمالا پیشتر خوانده بودید که فراخوانی throw داخل بدنه‌ی catch سبب حفظ stack trace می‌شود و اگر throw ex صورت گیرد، این اطلاعات از دست می‌روند و بازنویسی می‌شوند. اما در C# 6 امکان حفظ کل اطلاعات stack به همراه exception filtering میسر شده‌است.
نظرات مطالب
سفارشی سازی عناصر صفحات پویای افزودن و ویرایش رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
- از formatterها برای سفارشی سازی و تغییر اطلاعات نهایی نمایش داده شده در یک سلول استفاده کنید.
- از callback ایی به نام beforeShowForm برای اضافه کردن عناصر سفارشی به فرم‌های ویرایش و افزودن رکوردها می‌شود استفاده کرد:
$.extend($.jgrid.edit, {
    bSubmit: "Save and Close",
    bCancel: "Cancel",
    width: 370,
    recreateForm: true,
    beforeShowForm: function () {
        $('<a href="#">Save and New<span class="ui-icon ui-icon-disk"></span></a>')
            .click(function() {
                alert("click!");
            }).addClass("fm-button ui-state-default ui-corner-all fm-button-icon-left")
              .prependTo("#Act_Buttons>td.EditButton");
    }
});
نظرات مطالب
استفاده از افزونه Typeahead مجموعه Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
matcher یک callback جاوا اسکریپتی است. بنابراین در سمت کلاینت باید پیاده سازی شود (چیزی شبیه به مقدار دهی source پویای مثال آخر بحث).
$('.typeahead').typeahead({
    matcher: function(item) {
        // آیتم مقداری است که باید برای تطابق بررسی شود
        //  this.query کوئری جاری را بر می‌گرداند.
        return true // اگر آیتم تطابق داشته است
    }
})
مثلا:
matcher: function (item) {
    if (item.toLowerCase().indexOf(this.query.trim().toLowerCase()) != -1) {
        return true;
    }
}
از matcher برای سفارشی سازی و بررسی اینکه آیا عبارت تایپ شده توسط کاربر با list دریافتی تطابق دارد یا خیر، استفاده می‌شود. حالت پیش فرض، تطابق دقیق لیست دریافتی با متن ورودی کاربر است. با استفاده از matcher در سمت کلاینت می‌توانید نحوه نمایش لیست دریافتی از سرور را سفارشی سازی کنید.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت سوم
در قسمت اول به دلایل ایجاد Web API پرداخته شد و در قسمت دوم مثالی ساده از Web API را بررسی کردیم. در این قسمت، مثال قبل را تست کرده و نحوه‌ی تعامل jQuery با آن را بررسی می‌کنیم.

فراخوانی Web API از طریق مرورگر

با فشردن کلید F5، پروژه را اجرا کنید. شکل ذیل ظاهر می‌شود.


صفحه ای که ظاهر می‌شود، یک View است که توسط HomeController و متد Index آن برگشت داده شده است. برای فراخوانی متدهای موجود در کلاس Controller مثال قسمت قبل که مربوط به Web API است، باید به یکی از آدرس‌های اشاره شده در قسمت قبل برویم. به عنوان مثال، برای به دست آوردن لیست تمامی محصولات، به آدرس http://localhost:xxxx/api/products بروید. xxxx، شماره‌ی پورتی است که Web Server داخلی Visual Studio در هنگام اجرای پروژه به آن اختصاص می‌دهد. آن را نسبت به پروژه‌ی خود تغییر دهید.
نتیجه‌ی دریافتی بستگی به نوع مرورگری دارد که استفاده می‌کنید. Internet Explorer از شما در مورد باز کردن یا ذخیره‌ی فایلی با نام products پرسش می‌کند (شکل ذیل).


محتوای فایل، بدنه‌ی پاسخ دریافتی است. اگر این فایل را باز کنید، خواهید دید که که محتوای آن، لیستی از محصولات با فرمت JSON مانند ذیل است.

[{"Id":1,"Name":"Tomato soup","Category":"Groceries","Price":1.39},{"Id":2,"Name":
"Yo-yo","Category":"Toys","Price":3.75},{"Id":3,"Name":"Hammer","Category":
"Hardware","Price":16.99}]
اما مرورگر Firefox، محصولات را در قالب XML نشان می‌دهد (شکل ذیل).


دلیل تفاوت در نتیجه‌ی دریافتی این است که مرورگر Internet Explorer و Firefox، هر یک مقدار متفاوتی را در هدر Accept درخواست، ارسال می‌کنند. بنابراین، Web API نیز مقدار متفاوتی را در پاسخ برگشت می‌دهد.

حال به آدرس‌های ذیل بروید: 

http://localhost:xxxx/api/products/1
http://localhost:xxxx/api/products?category=hardware

اولین آدرس، باید محصولی با مشخصه‌ی 1 را برگشت دهد و دومین آدرس، لیستی از تمامی محصولاتی که در دسته‌ی hardware قرار دارند را برگشت می‌دهد (در مثال ما فقط یک آیتم این شرط را دارد).

نکته: در صورتی که در هنگام فراخوانی هر یک از متدهای Web API با خطای ذیل مواجه شدید، دستور [("AcceptVerbs("GET", "POST] را به ابتدای متدها اضافه کنید.

The requested resource does not support http method 'GET'
 

فراخوانی Web API با استفاده از کتابخانه‌ی jQuery

در قسمت قبل، متدهای Web API را مستقیماً از طریق وارد کردن آدرس آنها در نوار آدرس مرورگر فراخوانی کردیم. اما در اکثر اوقات، این متدها با روش‌های برنامه نویسی توسط یک Client فراخوانی می‌شوند. اجازه بدهید Clientیی ایجاد کنیم که با استفاده از jQuery، متدهای ما را فراخوانی می‌کند.
در Solution Explorer، از پوشه‌ی Views و سپس Home، فایل Index.cshtml را باز کنید.

تمامی محتویات این View را حذف و کدهای ذیل را در آن قرار دهید.  

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>ASP.NET Web API</title>
    <script src="../../Scripts/jquery-1.7.2.min.js" 
        type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <div>
        <h1>All Products</h1>
        <ul id='products' />
    </div>
    <div>
        <label for="prodId">ID:</label>
        <input type="text" id="prodId" size="5"/>
        <input type="button" value="Search" onclick="find();" />
        <p id="product" />
    </div>
</body>
</html>


بازیابی لیستی از محصولات

برای بازیابی لیستی از محصولات، فقط کافی است تا یک درخواست از نوع GET به آدرس "/api/products" بفرستید. این کار با jQuery به صورت ذیل انجام می‌شود. 

<script type="text/javascript">
    $(document).ready(function () {
        // Send an AJAX request
        $.getJSON("api/products/",
        function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, val) {

                // Format the text to display.
                var str = val.Name + ': $' + val.Price;

                // Add a list item for the product.
                $('<li/>', { html: str })    
                .appendTo($('#products'));   
            });
        });
    });
</script>

متد getJSON، یک درخواست AJAX از نوع GET را ارسال می‌کند و پاسخ دریافتی آن نیز با فرمت JSON خواهد بود. دومین پارامتر متد getJSON، یک callback است که پس از دریافت موفقیت آمیز پاسخ اجرا می‌شود.


بازیابی یک محصول با استفاده از مشخصه‌ی آن

برای بازیابی یک محصول با استفاده از مشخصه‌ی آن، یک درخواست از نوع GET به آدرس "api/products/id/" ارسال کنید. id، مشخصه‌ی محصول است. کد ذیل را در ادامه‌ی کد قبل و پیش از تگ <script/> قرار دهید.

function find() {
    var id = $('#prodId').val();
    $.getJSON("api/products/" + id,
        function (data) {
            var str = data.Name + ': $' + data.Price;
            $('#product').html(str);
        })
    .fail(
        function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').html('Error: ' + err); 
        });
}


باز هم از متد getJSON استفاده کردیم، اما این بار مقدار id برای آدرس از یک Text Box خوانده و آدرس ایجاد می‌شود. پاسخ دریافتی، یک محصول در قالب JSON است.


اجرای پروژه

پروژه را با فشردن کلید F5 اجرا کنید. پس از نمایش فرم، تمامی محصولات بر روی صفحه نمایش داده می‌شوند. عدد 1 را وارد و بر روی دکمه‌ی Search کلیک کنید، محصولی که مشخصه‌ی آن 1 است نمایش داده می‌شود (شکل ذیل).

اگر مشخصه ای را وارد کنید که وجود ندارد، خطای 404 با مضمون "Error: Not Found" بر روی صفحه نمایش داده می‌شود و در صورتی که به جای عدد، عبارتی غیر عددی وارد کنید، خطای 400 با مضمون: "Error: Bad Request" نمایش داده می‌شود. در Web API، تمامی پاسخ‌ها باید در قالب کدهای وضعیت HTTP باشند (شکل ذیل). این یکی از اصول اساسی کار با وب سرویس‌ها است. وفادار ماندن به مفاهیم پایه‌ی وب، دید بهتری در مورد اتفاقاتی که می‌افتد به شما می‌دهد. 

در قسمت بعد با مفهوم مسیریابی در ASP.NET Web API آشنا می‌شوید.

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت یازدهم- استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی
همیشه نمی‌توان کاربران را وادار به استفاده‌ی از صفحه‌ی لاگین برنامه‌ی IDP کرد. ممکن است کاربران بخواهند توسط سطوح دسترسی خود در یک شبکه‌ی ویندوزی به سیستم وارد شوند و یا از Social identity providers مانند تلگرام، گوگل، فیس‌بوک، توئیتر و امثال آن‌ها برای ورود به سیستم استفاده کنند. برای مثال شاید کاربری بخواهد توسط اکانت گوگل خود به سیستم وارد شود. همچنین مباحث two-factor authentication را نیز باید مدنظر داشت؛ برای مثال ارسال یک کد موقت از طریق ایمیل و یا SMS و ترکیب آن با روش فعلی ورود به سیستم جهت بالا بردن میزان امنیت برنامه.
در این مطلب نحوه‌ی یکپارچه سازی Windows Authentication دومین‌های ویندوزی را با IdentityServer بررسی می‌کنیم.


کار با تامین کننده‌های هویت خارجی

اغلب کاربران، دارای اکانت ثبت شده‌ای در جای دیگری نیز هستند و شاید آنچنان نسبت به ایجاد اکانت جدیدی در IDP ما رضایت نداشته باشند. برای چنین حالتی، امکان یکپارچه سازی IdentityServer با انواع و اقسام IDP‌های دیگر نیز پیش بینی شده‌است. در اینجا تمام این‌ها، روش‌های مختلفی برای ورود به سیستم، توسط یک کاربر هستند. کاربر ممکن است توسط اکانت خود در شبکه‌ی ویندوزی به سیستم وارد شود و یا توسط اکانت خود در گوگل، اما در نهایت از دیدگاه سیستم ما، یک کاربر مشخص بیشتر نیست.


نگاهی به شیوه‌ی پشتیبانی از تامین کننده‌های هویت خارجی توسط Quick Start UI

Quick Start UI ای را که در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer» به IDP اضافه کردیم، دارای کدهای کار با تامین کننده‌های هویت خارجی نیز می‌باشد. برای بررسی آن، کنترلر DNT.IDP\Controllers\Account\ExternalController.cs را باز کنید:
[HttpGet]
public async Task<IActionResult> Challenge(string provider, string returnUrl)

[HttpGet]
public async Task<IActionResult> Callback()
زمانیکه کاربر بر روی یکی از تامین کننده‌های لاگین خارجی در صفحه‌ی لاگین کلیک می‌کند، اکشن Challenge، نام provider مدنظر را دریافت کرده و پس از آن returnUrl را به اکشن متد Callback به صورت query string ارسال می‌کند. اینجا است که کاربر به تامین کننده‌ی هویت خارجی مانند گوگل منتقل می‌شود. البته مدیریت حالت Windows Authentication و استفاده از اکانت ویندوزی در اینجا متفاوت است؛ از این جهت که از returnUrl پشتیبانی نمی‌کند. در اینجا اطلاعات کاربر از اکانت ویندوزی او به صورت خودکار استخراج شده و به لیست Claims او اضافه می‌شود. سپس یک کوکی رمزنگاری شده از این اطلاعات تولید می‌شود تا در ادامه از محتویات آن استفاده شود.
در اکشن متد Callback، اطلاعات کاربر از کوکی رمزنگاری شده‌ی متد Challenge استخراج می‌شود و بر اساس آن هویت کاربر در سطح IDP شکل می‌گیرد.


فعالسازی Windows Authentication برای ورود به IDP

در ادامه می‌خواهیم برنامه را جهت استفاده‌ی از اکانت ویندوزی کاربران جهت ورود به IDP تنظیم کنیم. برای این منظور باید نکات مطلب «فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0» را پیشتر مطالعه کرده باشید.
پس از فعالسازی Windows Authentication در برنامه، اگر برنامه‌ی IDP را توسط IIS و یا IIS Express و یا HttpSys اجرا کنید، دکمه‌ی جدید Windows را در قسمت External Login مشاهده خواهید کرد:


یک نکته: برچسب این دکمه را در حالت استفاده‌ی از مشتقات IIS، به صورت زیر می‌توان تغییر داد:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<IISOptions>(iis =>
            {
                iis.AuthenticationDisplayName = "Windows Account";
                iis.AutomaticAuthentication = false;
            });

اتصال کاربر وارد شده‌ی از یک تامین کننده‌ی هویت خارجی به کاربران بانک اطلاعاتی برنامه

سازنده‌ی کنترلر DNT.IDP\Controllers\Account\ExternalController.cs نیز همانند کنترلر Account که آن‌را در قسمت قبل تغییر دادیم، از TestUserStore استفاده می‌کند:
        public ExternalController(
            IIdentityServerInteractionService interaction,
            IClientStore clientStore,
            IEventService events,
            TestUserStore users = null)
        {
            _users = users ?? new TestUserStore(TestUsers.Users);

            _interaction = interaction;
            _clientStore = clientStore;
            _events = events;
        }
بنابراین در ابتدا آن‌را با IUsersService تعویض خواهیم کرد:
        private readonly IUsersService _usersService;
        public ExternalController(
    // ...
            IUsersService usersService)
        {
    // ...
            _usersService = usersService;
        }
و سپس تمام ارجاعات قبلی به users_ را نیز توسط امکانات این سرویس اصلاح می‌کنیم:
الف) در متد FindUserFromExternalProvider
سطر قدیمی
 var user = _users.FindByExternalProvider(provider, providerUserId);
به این صورت تغییر می‌کند:
 var user = await _usersService.GetUserByProviderAsync(provider, providerUserId);
در این حالت امضای این متد نیز باید اصلاح شود تا async شده و همچنین User را بجای TestUser بازگشت دهد:
 private async Task<(User user, string provider, string providerUserId, IEnumerable<Claim> claims)> FindUserFromExternalProvider(AuthenticateResult result)
ب) متد AutoProvisionUser قبلی
private TestUser AutoProvisionUser(string provider, string providerUserId, IEnumerable<Claim> claims)
{
   var user = _users.AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims.ToList());
   return user;
}
نیز باید حذف شود؛ زیرا در ادامه آن‌را با صفحه‌ی ثبت نام کاربر، جایگزین می‌کنیم.
مفهوم «Provisioning a user» در اینجا به معنای درخواست از کاربر، جهت ورود اطلاعاتی مانند نام و نام خانوادگی او است که پیشتر صفحه‌ی ثبت کاربر جدید را برای این منظور در قسمت قبل ایجاد کرده‌ایم و از آن می‌شود در اینجا استفاده‌ی مجدد کرد. بنابراین در ادامه، گردش کاری ورود کاربر از طریق تامین کننده‌ی هویت خارجی را به نحوی اصلاح می‌کنیم که کاربر جدید، ابتدا به صفحه‌ی ثبت نام وارد شود و اطلاعات تکمیلی خود را وارد کند؛ سپس به صورت خودکار به متد Callback بازگشته و ادامه‌ی مراحل را طی نماید:
در اکشن متد نمایش صفحه‌ی ثبت نام کاربر جدید، متد RegisterUser تنها آدرس بازگشت به صفحه‌ی قبلی را دریافت می‌کند:
[HttpGet]
public IActionResult RegisterUser(string returnUrl)
اکنون نیاز است اطلاعات Provider و ProviderUserId را نیز در اینجا دریافت کرد. به همین جهت ViewModel زیر را به برنامه اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class RegistrationInputModel
    {
        public string ReturnUrl { get; set; }
        public string Provider { get; set; }
        public string ProviderUserId { get; set; }

        public bool IsProvisioningFromExternal => !string.IsNullOrWhiteSpace(Provider);
    }
}
سپس با داشتن اطلاعات FindUserFromExternalProvider که آن‌را در قسمت الف اصلاح کردیم، اگر خروجی آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم. همچنین پس از پایان کار ثبت نام نیاز است مجددا به همینجا، یعنی متد Callback که فراخوان FindUserFromExternalProvider است، بازگشت:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد.

در ادامه نیاز است امضای متد نمایش صفحه‌ی ثبت نام را نیز بر این اساس اصلاح کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class UserRegistrationController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult RegisterUser(RegistrationInputModel registrationInputModel)
        {
            var vm = new RegisterUserViewModel
            {
                ReturnUrl = registrationInputModel.ReturnUrl,
                Provider = registrationInputModel.Provider,
                ProviderUserId = registrationInputModel.ProviderUserId
            };

            return View(vm);
        }
به این ترتیب اطلاعات provider نیز علاوه بر ReturnUrl در اختیار View آن قرار خواهد گرفت. البته RegisterUserViewModel هنوز شامل این خواص اضافی نیست. به همین جهت با ارث بری از RegistrationInputModel، این خواص در اختیار RegisterUserViewModel نیز قرار می‌گیرند:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class RegisterUserViewModel : RegistrationInputModel
    {

اکنون نیاز است RegisterUser.cshtml را اصلاح کنیم:
- ابتدا دو فیلد مخفی دیگر Provider و ProviderUserId را نیز به این فرم اضافه می‌کنیم؛ از این جهت که در حین postback به سمت سرور به مقادیر آن‌ها نیاز داریم:
<inputtype="hidden"asp-for="ReturnUrl"/>
<inputtype="hidden"asp-for="Provider"/>
<inputtype="hidden"asp-for="ProviderUserId"/>
- با توجه به اینکه کاربر از طریق یک تامین کننده‌ی هویت خارجی وارد شده‌است، دیگر نیازی به ورود کلمه‌ی عبور ندارد. به همین جهت خاصیت آن‌را در ViewModel مربوطه به صورت Required تعریف نکرده‌ایم:
@if (!Model.IsProvisioningFromExternal)
{
    <div>
        <label asp-for="Password"></label>
        <input type="password" placeholder="Password"
               asp-for="Password" autocomplete="off">
    </div>
}
مابقی این فرم ثبت نام مانند قبل خواهد بود.

پس از آن نیاز است اطلاعات اکانت خارجی این کاربر را در حین postback و ارسال اطلاعات به اکشن متد RegisterUser، ثبت کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class UserRegistrationController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> RegisterUser(RegisterUserViewModel model)
        {
    // ...
            
            if (model.IsProvisioningFromExternal)
            {
                userToCreate.UserLogins.Add(new UserLogin
                {
                    LoginProvider = model.Provider,
                    ProviderKey = model.ProviderUserId
                });
            }

            // add it through the repository
            await _usersService.AddUserAsync(userToCreate);

// ...
        }
    }
که اینکار را با مقدار دهی UserLogins کاربر در حال ثبت، انجام داده‌ایم.
همچنین در ادامه‌ی این اکشن متد، کار لاگین خودکار کاربر نیز انجام می‌شود. با توجه به اینکه پس از ثبت اطلاعات کاربر نیاز است مجددا گردش کاری اکشن متد Callback طی شود، این لاگین خودکار را نیز برای حالت ورود از طریق تامین کننده‌ی خارجی، غیرفعال می‌کنیم:
if (!model.IsProvisioningFromExternal)
{
    // log the user in
    // issue authentication cookie with subject ID and username
    var props = new AuthenticationProperties
    {
        IsPersistent = false,
        ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(AccountOptions.RememberMeLoginDuration)
    };
    await HttpContext.SignInAsync(userToCreate.SubjectId, userToCreate.Username, props);
}

بررسی ورود به سیستم توسط دکمه‌ی External Login -> Windows

پس از این تغییرات، اکنون در حین ورود به سیستم (تصویر ابتدای بحث در قسمت فعالسازی اعتبارسنجی ویندوزی)، گزینه‌ی External Login -> Windows را انتخاب می‌کنیم. بلافاصله به صفحه‌ی ثبت‌نام کاربر هدایت خواهیم شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، IDP اکانت ویندوزی جاری را تشخیص داده و فعال کرده‌است. همچنین در اینجا خبری از ورود کلمه‌ی عبور هم نیست.
پس از تکمیل این فرم، بلافاصله کار ثبت اطلاعات کاربر و هدایت خودکار به برنامه‌ی MVC Client انجام می‌شود.
در ادامه از برنامه‌ی کلاینت logout کنید. اکنون در صفحه‌ی login مجددا بر روی دکمه‌ی Windows کلیک نمائید. اینبار بدون پرسیدن سؤالی، لاگین شده و وارد برنامه‌ی کلاینت خواهید شد؛ چون پیشتر کار اتصال اکانت ویندوزی به اکانتی در سمت IDP انجام شده‌است.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.

یک نکته: برای آزمایش برنامه جهت فعالسازی Windows Authentication بهتر است برنامه‌ی IDP را توسط IIS Express اجرا کنید و یا اگر از IIS Express استفاده نمی‌کنید، نیاز است UseHttpSys فایل program.cs را مطابق توضیحات «یک نکته‌ی تکمیلی: UseHttpSys و استفاده‌ی از HTTPS»  فعال کنید.
اشتراک‌ها
چگونه یک وبلاگ با Nest.js ،MongoDB و Vue.js بسازیم؟

In this tutorial, you'll build a Nest.js application to get yourself familiar with its building blocks as well as the fundamental principles of building modern web applications. You'll approach this project by separating the application into two different sections: the frontend and the backend. Firstly, you'll concentrate on the RESTful back-end API built with Nest.js. You'll then focus on the frontend, which you will build with Vue.js. Both applications will run on different ports and will function as separate domains.

چگونه یک وبلاگ با Nest.js ،MongoDB و Vue.js بسازیم؟
مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش بلادرنگ تعداد کاربران آنلاین توسط SignalR
راه حل‌های زیادی برای محاسبه و نمایش تعداد کاربران آنلاین یک برنامه وب وجود دارند و عموما مبتنی بر کار با متغیرهای سشن یا Application و امثال آن هستند. این روش‌ها عموما دقیق نبوده و خصوصا قسمت قطع اتصال کاربر را نمی‌توانند دقیقا تشخیص دهند. به همین جهت نیاز به یک تایمر دارند که مثلا اگر در 5 دقیقه قبل، کاربری درخواست مشاهده آدرسی را به سرور ارسال نکرده بود، از لیست کاربران آنلاین حذف شود.
در ادامه بجای این روش‌ها، از SignalR برای محاسبه تعداد کاربران آنلاین و همچنین به روز رسانی بلادرنگ این عدد در سمت کاربر، استفاده خواهیم کرد.

تشخیص اتصال و قطع اتصال کاربران در SignalR

زیر ساخت‌های کلاس Hub موجود در SignalR، دارای متدهای ردیابی اتصال (OnConnected)، قطع اتصال (OnDisconnected) و یا برقراری مجدد اتصال کاربران (OnReconnected) هستند. با بازنویسی این متدها می‌توان به تخمین بسیار دقیقی از تعداد کاربران آنلاین یک سایت رسید.


پیشنیازهای بحث
پیشنیازهای این بحث با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال نحوه دریافت وابستگی‌ها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپت‌ها، تفاوتی با مثال یاد شده ندارند.


تعریف هاب کاربران آنلاین برنامه

using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class OnlineUsersHub : Hub
    {
        public static readonly ConcurrentDictionary<string, string> OnlineUsers = new ConcurrentDictionary<string, string>();

        public void UpdateUsersOnlineCount()
        {
            // آی پی معرف یک کاربر است
            // اما کانکشن آی دی معرف یک برگه جدید در مرورگر او است
            // هر کاربر می‌تواند چندین برگه را به یک سایت گشوده یا ببندد
            var ipsCount = OnlineUsers.Select(x => x.Value).Distinct().Count();
            this.Clients.All.updateUsersOnlineCount(ipsCount);
        }

        /// <summary>
        /// اگر کاربران اعتبار سنجی شده‌اند بهتر است از
        /// this.Context.User.Identity.Name
        /// بجای آی پی استفاده شود
        /// </summary>        
        protected string GetUserIpAddress()
        {
            object environment;
            if (!Context.Request.Items.TryGetValue("owin.environment", out environment))
                return null;

            object serverRemoteIpAddress;
            if (!((IDictionary<string, object>)environment).TryGetValue("server.RemoteIpAddress", out serverRemoteIpAddress))
                return null;

            return serverRemoteIpAddress.ToString();
        }

        public override Task OnConnected()
        {
            var ip = GetUserIpAddress();
            OnlineUsers.TryAdd(this.Context.ConnectionId, ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnConnected();
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            var ip = GetUserIpAddress();
            OnlineUsers.TryAdd(this.Context.ConnectionId, ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            // در این حالت ممکن است مرورگر کاملا بسته شده باشد
            // یا حتی صرفا یک برگه مرورگر از چندین برگه متصل به سایت بسته شده باشند
            string ip;
            OnlineUsers.TryRemove(this.Context.ConnectionId, out ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
کدهای کامل هاب شمارش کاربران آنلاین را در اینجا ملاحظه می‌کنید؛ به همراه نکته‌ی نحوه‌ی دریافت IP کاربر متصل شده به سایت، در یک هاب. کار افزودن یا حذف این کاربران به ConcurrentDictionary تعریف شده، در روال‌های بازنویسی شده اتصال، قطع اتصال و اتصال مجدد یک کاربر، انجام شده است.
در اینجا، هم به IP کاربر و هم به ConnectionId او نیاز است. از این جهت که هر ConnectionId، معرف یک برگه جدید باز شده در مرورگر کاربر است. اگر صرفا IPها را پردازش کنیم، با بسته شدن یکی از چندین برگه مرورگر او که اکنون به سایت متصل هستند، آمار او را از دست خواهیم داد. این کاربر هنوز چندین برگه باز دیگر را دارد که با سایت در ارتباط هستند، اما چون IP او را از لیست حذف کرده‌ایم (در نتیجه بسته شدن یکی از برگه‌ها)، آمار کلی شخص را نیز از دست خواهیم داد. بنابراین هر دوی IP و ConnectionIdها باید پردازش شوند.
اگر برنامه شما دارای اعتبارسنجی است (یک صفحه لاگین دارد)، بهتر است بجای IP از this.Context.User.Identity.Name استفاده کنید.


کدهای سمت کلاینت نمایش آمار کاربران

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    online users count: <span id="usersCount"></span>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true;
            var onlineUsersHub = $.connection.onlineUsersHub;
            onlineUsersHub.client.updateUsersOnlineCount = function (count) {
                $('#usersCount').text(count);
            };
            $.connection.hub.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
با توجه به اینکه در هاب تعریف شده، متد پویای updateUsersOnlineCount، آمار تعداد کاربران متصل را (تعداد آی پی‌های منحصربفرد متصل را) به کلاینت‌ها ارسال می‌کند، بنابراین در سمت کلاینت نیز با تعریف callback ایی به همین نام، می‌توان این آمار دریافتی را به کاربران سایت نمایش داد. آماری که به صورت خودکار با کم و زیاد شدن کاربران به روز شده و نیازی نیست کاربر به صورت دستی، صفحه را به روز کند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
SignalR05.zip
 
مطالب
آشنایی با Defensive programming - قسمت دوم

در ادامه یک سری از خط مشی‌های متداول در defensive programming را با هم مرور خواهیم کرد:

1- بررسی نال بودن اشیاء
سعی در استفاده از اشیاء نال، به یک NullReferenceException منتهی خواهد شد. اگر به هر دلیلی امکان نال بودن یک شیء وجود داشت، پیش از استفاده از آن، حتما این وضعیت ‌را بررسی نمائید.
بهترین ابزاری هم که برای این منظور می‌توان استفاده کرد، نگارش جدید افزونه‌ی ReSharper است که زیر شیء‌ایی را که احتمال نال بودن آن می‌رود یک خط آبی رنگ می‌کشد.



2- بررسی آرگومان‌های دریافتی
برای نمونه اگر متد شما تاریخی را بر اساس DateTime دریافت می‌کند، حتما حدود آن‌را بررسی نمائید. برای مثال دریافت تاریخ 31 اسفند از کاربر، به یک ArgumentOutOfRangeException منتهی خواهد شد. بنابراین آرگومان‌های دریافت شده باید انتظارات مربوطه را برآورده کنند و پیش از استفاده حتما بررسی گردند تا بتوان مشکلات را به کاربر به صورت واضحی گوشزد کرد. (خطای ArgumentOutOfRangeException برای کاربر نهایی بی‌معنی است)

3- وضعیت اشیاء را بررسی کنید
برای مثال بستن یک کانکشن به دیتابیس در صورت بسته بودن آن،‌ به یک InvalidOperationException منتهی می‌شود. بنابراین بهتر است ابتدا وضعیت این شیء بررسی شده و سپس عملیات خاصی بر روی آن صورت گیرد.

4- هنگام کار با آرایه‌ها دقت کنید
اگر اندیس فراخوانی شده کمتر از صفر یا بیشتر از اندازه‌ی آرایه باشد به یک IndexOutOfRangeException بر خواهید خورد. بنابراین همواره بهتر است که این بررسی پیش از بروز واقعه انجام شود.

5- مراقب الگوریتم‌های بازگشتی باشید
هر چند متدهای بازگشتی در بعضی از موارد کار راه انداز هستند اما اگر بدون دقت از آن‌ها استفاده شود ممکن است سبب ایجاد یک حلقه‌ی بی نهایت شده و نهایتا برنامه با یک StackOverFlowException خاتمه می‌یابد (این مورد در دات نت فریم ورک تنها حالتی است که با try و catch قابل مهار نیست).

6- هنگام تبدیل اشیایی از نوع object‌ مراقب باشید
اگر قصد تبدیل یک شیء را به نوعی داشته باشید که با مقدار ذخیره شده در آن مطابقت ندارد، یک InvalidCastException حاصل خواهد شد. بنابراین در اینگونه موارد بهتر است از اپراتورهای as و یا is استفاده کنید. هنگام استفاده از as اگر عملیات تبدیل با موفقیت صورت نگیرد، حاصل عملیات تنها یک شیء نال خواهد بود و استثنایی رخ نخواهد داد.

7- بجای متد Parse از TryParse استفاده کنید
برای مثال در دات نت جهت تبدیل یک رشته به مقداری عددی می‌توان از int.Parse و یا int.TryParse استفاده کرد. در حالت اول اگر عملیات تبدیل میسر نباشد حتما یک FormatException رخ خواهد داد اما در حالت دوم در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تبدیل، خروجی true خواهد بود و حاصل اصلی را با یک پارامتر از نوع out در اختیار شما قرار می‌دهد.


و به صورت خلاصه
- ورودی‌های کاربر را محدود کرده (مثلا اگر قرار است عددی را وارد کند، از یک تکست باکس عددی (masked edit controls) استفاده کنید) و یا آن‌ها را دقیقا بررسی نمائید تا احتمال بروز خطاهای بعدی را کاهش دهید.
- زمانیکه می‌توان از بروز یک exception جلوگیری کرد، بهتر است مدیریت آن‌را به قسمت catch بلاک try/catch واگذار نکرد.
- و هنگامیکه با برنامه نویسی نمی‌توانید تمامی خطاهای ممکن را پیش بینی کرده و آن‌ها را مدیریت کنید، برای مدیریت استثناء‌ها برنامه داشته باشید.

مطالب
اصول پایگاه داده - تراکنش ها
در این مقاله آموزشی قصد داریم به یکی از مهمترین و اساسی‌ترین مفاهیم تعریف شده در پایگاه داده بنام تراکنش‌ها بپردازیم. بعنوان تعریف می‌توان اینگونه بیان نمود که تراکنش یک واحد کاری منطقی است که عملی را بر روی پایگاه داده انجام می‌دهد. عموما تراکنش‌ها دنباله ای از عملیات پایگاه داده هستند که رویه هم رفته انجام یک کار یا وظیفه را بر عهده دارند. نکته مهمی که در مورد تراکنش‌ها مطرح می‌شود اینست که آنها باید به گونه ای مدیریت شوند که پایگاه داده را از یک وضعیت سازگار و درست (consistent) به وضعیت سازگار دیگری ببرند. به بیان دیگر اگر تراکنش از چند عملیات تشکیل شده باشد، پس از پایان اجرای تمامی عملیات مربوط به تراکنش نباید در داده‌های پایگاه داده هیچ تناقضی با قوانین پایگاه داده (integrity rules) بوجود بیاید. مزیت استفاده از تراکنش نیز همین مسئله است که به توسعه دهنده نرم افزار این اطمینان را می‌دهد که صحت و درستی پایگاه داده در اثر اجرای دستورات او از بین نخواهد رفت. علاوه بر آن اگر در حین اجرای یکی از دستورات خللی ایجاد گردد، پایگاه داده دوباره به وضعیت سازگار قبلی خود باز گردانده خواهد شد. نسل‌های اولیه سیستم‌های مدیریت پایگاه داده فاقد پیاده سازی تراکنش بودند و بهمین دلیل توسعه دهندگان کار بسیار مشکلی در شبیه سازی این واحد‌های یکپارچه منطقی داشتند. خوشبختانه اکثر DBMS‌های امروزی این مفهوم مهم را پشتیبانی می‌کنند و نیازی به نگرانی در مورد پیاده سازی آن نیست. تنها کاری که لازم است انجام گیرد کسب مهارت در زمینه استفاده از آنهاست.
تعریف تراکنش‌ها و مشخص کردن عملیات موجود در آنها اغلب توسط خود توسعه دهنده برنامه صورت می‌گیرد. اوست که تعیین می‌کند تراکنشش باید چه عملیاتی را با چه ترتیبی انجام دهد. اما در کنار این قسم از تراکنش‌ها که توسط کاربران تعریف می‌شود، تراکنش‌های دیگری نیز وجود دارند که توسط خود سیستم مدیریت پایگاه داده تعریف می‌شوند. به این قبیل تراکنش‌ها که واحد‌های کاری بسیار کوچک و عموما تجزیه ناپذیری هستند تراکنش‌های خودکار یا auto transactions گفته می‌شود. بعنوان مثال اگر ما تراکنشی را تعریف کرده باشیم که شامل یک عمل خواندن و یک عمل درج باشد، در هنگام اجرا سیستم این تراکنش را به دو تراکنش کوچکتر می‌شکند که در یکی عمل خواندن و در دیگری عملی نوشتن و درج را انجام می‌دهد. البته توجه داشته باشید که اگر چه این دو عملیات جدا و مستقل از هم اجرا می‌شوند اما رابطه منطقی آنها با یکدیگر  حفظ می‌شود و در صورت خللی در یکی از آنها اثر دیگری نیز بازگردانده شده و پایگاه داده دوباره به حالت قبل از جرا برگردانده می‌شود. به این کار عمل undo شدن تراکنش گفته می‌شود. 
 
گفتیم که تعریف تراکنش توسط کاربر صورت می‌پذیرد و مدیریت آن بر عهده پایگاه داده قرار می‌گیرد. در این میان نکته حائز اهمیتی وجود دارد که در اینجا باید به آن اشاره شود. اندازه تراکنش نقشی بسیار موثر در کارایی پایگاه داده ایفا می‌کند. توجه داشته باشید که اندازه تراکنش‌ها نباید خیلی بزرگ باشد. چراکه منجر به بزرگ شدن بیرویه فایل مربوط به ثبت وقایع پایگاه داده (log file) می‌گردد. تمامی علیات تاثیر گذار بر روی پایگاه داده در این فایل ثبت می‌شوند تا در موقع لزوم بتوان با استفاده از عمل بازیابی و ترمیم پایگاه داده (recovery) را انجام داد. بزرگ بودن این فایل در هنگام ترمیم می‌تواند بر روی کارایی تاثیر گذار باشد. علاوه بر این موضوع اندازه تراکنش‌ها اثر سوء دیگری نیز می‌تواند در پی داشته باشد و آن محدود نمودن درجه همروندی است. یعنی اگر اندازه تراکنش بیش از حد معمول باشد ممکن است بر روی تعداد تراکنش هایی که می‌توانند بطور موازی و همزمان اجرا شوند تاثیر منفی بگذارد. چرا که معمولا در آغاز تراکنش بر روی منابعی که مورد استفاده تراکنش قرار می‌گیرد قفل گذاری می‌شود تا بگونه ای مسئله نواحی بحرانی حل شود. این قفل‌ها زمانی آزاد می‌شوند که تمامی عملیات داخل تراکنش بطور کامل اجرا شده باشند یا اینکه مشکلی در حین اجرا بوجود آید. در این صورت هرچه تراکنش بزرگ‌تر باشد اجرای آن بیشتر طول خواهد کشید و در نتیجه قفل‌های آن نیز دیر‌تر آزاد می‌شوند. بدین ترتیب سایر تراکنش هایی که می‌خواهند از منابع مشترک استفاده کنند باید تا پایان اجرای تراکنش بزرگ ما منتظر بمانند. این مسئله یعنی کاهش درجه اجرای موازی با همروندی که اگر در سیستم‌های بزرگ به آن دقت نشود به گلوگاهی تبدیل خواهد شد و کارایی را به نحو قابل توجهی کاهش می‌دهد.
 
 تعریف تراکنش‌ها :
بدنه اصلی هر تراکنش را چهار کلمه کلیدی تشکیل می‌دهند که البته ممکن است صریحا در تعریف توسط کاربر لحاظ نشوند اما این چهار کلمه کلیدی باید در تمامی تراکنش‌ها چه بصورت صریح و چه بصورت ضمنی آورده شوند. این کلمات عبارتند از BEGIN TRANSACTION، END TRANSACTION، ROLLBACK و COMMIT. کلمات کلیدی BEGIN TRANSACTION و END TRANSACTION  همانطور که از نامشان پیداست آغاز و پایان یک تراکنش را نشان می‌دهد. اینکه تراکنش از چه نقطه ای آغاز و در چه نقطه ای به پایان رسیده است برای مدیریت آن بسیار مهم و حیاتی است بخصوص در مواقعی که در حین انجام مشکلی پیش بیاید. از کلمه کلیدی ROLLBACK هنگامی استفاده می‌کنیم که بخواهیم تغییراتی که تا این لحظه بر روی پایگاه داده صورت گرفته است را مجددا بی اثر کنیم و پایگاه داده را به حالت پیش از شروع تراکنش بازگردانیم. توجه داشته باشید که در برخی از مواقع ممکن است این کلمه را خودمان در بدنه تراکنش مستقیما قرار دهیم. بعنوان مثال یک خطای منطقی را در بخشی از روال انجام تراکنش با یک عبارت شرطی تشخیص می‌دهیم و با استفاده از ROLLBACK به مدیریت پایگاه داده اعلام می‌کنیم که عملیات بازگردانی را انجام بده. گاهی ممکن است ما صریحا این کلمه را در تراکنش نیاورده باشیم اما درحین انجام تراکنش خطایی رخ دهد، در این صورت خود سیستم مدیریت پایگاه داده خطا را شناسایی کرده و عملیات مربوط به ROLLBACK را انجام می‌دهد تا صحت و سازگاری پایگاه داده حفظ گردد. کلمه کلیدی COMMIT نیز باید در انتهای تراکنش آورده شود تا به مدیریت پایگاه داده اعلام شود که عملیات کامل شده است و تغییرات باید در پایگاه داده بطور فیزیکی اعمال شوند. توجه داشته باشید که تا زمانی که مدیریت پایگاه داده به دستور COMMIT نرسیده باشد، تغییرات را جهت اعمال بر روی حافظه فیزیکی به واحد مدیریت حافظه نمی‌دهد و بنابراین این تغییرات تا پیش از COMMIT از چشم سایر کاربران مخفی خواهد ماند.
 
نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که فرمان COMMIT به معنی این نیست که بلافاصله تغییرات بر روی دیسک و حافظه جانبی نوشته می‌شود. بلکه به این معنی است که تمامی عملیات تراکنش با موفقیت انجام شده است و سیستم مدیریت پایگاه می‌تواند آنها را برای نوشته شدن در حافظه جانبی به واحد مدیریت حافظه تحویل دهد. در اینجاست که یکی دیگر از پیچیدگی‌های طراحی سیستم مدیریت پایگاه داده روشن می‌شود و آن اینست که این سیستم باید بنحوی این داده‌ها را در فاصله بین COMMIT و نوشته شدن در حافظه برای سایر کاربران قابل مشاهده نماید. 
 
در ادامه نمونه ای از یک تراکنش را مشاهده می‌کنید :
BEGIN TRANSACTION;
INSERT INTO SP RELATION {S#  S#(‘S5’), P#  P#(‘P1’), 
                    QTY  QTY(1000)}};
IF any error occurred THEN GOTO UNDO; END IF;
UPDATE P WHERE P# = P#(‘P1’)
    TOTAL:=TOTAL + QTY(1000);
IF any error occurred THEN GOTO UNDO; END IF;
COMMIT;
GOTO FINISH;
UNDO:  ROLLBACK;
FINISH: RETURN;
همانطور که مشاهده می‌کنید تراکنش بالا دارای تمامی بخش‌های اصلی تراکنش که ذکر شد می‌باشد. البته این امکان وجود دارد که صراحتا این کلمات را در تعریف بدنه تراکنش نیاوریم. بعنوان مثال می‌توان از آوردن COMMIT صرف نظر کرد. در این صورت خود سیستم مدیریت پایگاه داده پس از اجرای آخرین دستور تراکنش در صورتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد بطور خودکار عمل COMMIT را انجام می‌دهد. این امر در مورد ROLLBACK و END نیز صادق است. اما در مورد BEGIN TRANSACTION نکته ای وجود دارد و آن اینست که ما باید به پایگاه داده اعلام کنیم که بطور خودکار در پایان یک تراکنش برای شروع تراکنش بعدی BEGIN TRANSACTION را لحاظ کند. این کار را باید با دستور SET IMPLICIT TRANSACTION ON انجام دهیم.
گفتیم که وقوع خطا می‌تواند توسط برنامه نویس شناسایی شود و یا توسط سیستم. یک نمونه از تشخیص خطا توسط برنامه نویس را در مثال بالا مشاهده می‌کنید. عموما دراین قبیل خطا‌ها پس از انجام عمل ROLLBACK تراکنش UNDO شده و اجرای آن متوقف می‌شود که اصطلاحا می‌گوییم تراکنش ABORT می‌شود. اما در مورد خطاهایی که خود سیستم تشخیص می‌دهد وضع به این منوال نیست. در شرایط خطا، سیستم پس از UNDO کردن تراکنش عموما آن را ABORT نمی‌کند بلکه مجددا اجرا می‌کند که به این عمل REDO گفته می‌شود. در بخش‌های بعدی بطور کامل در مورد دو عمل REDO  و UNDO بحث خواهیم کرد.
 
ویژگی‌های تراکنش‌ها :
هر تراکنشی که در سیستم اجرا میشود باید دارای چهار ویژگی باشد. در حقیقت این ویژگی‌ها باید به نحوی تامین شوند تا مقصود و هدف کلی تراکنش‌ها که بردن پایگاه داده از یک وضعیت صحیح به وضعیت صحیح دیگری است برآورده شود. در ادامه هر کدام را یک به یک شرح می‌دهیم :
 
Atomicity:
اولین ویژگی ای که یک تراکنش باید داشته باشد اینست که اثری که بر روی پایگاه داده ما می‌گذارد اثری کامل و بدون نقص باشد. به این معنا که اگر قرار است مجموعه از عملیات تغییراتی را اعمال کنند باید تمامی آن تغییرات بر روی جداول اعمال شوند. در صورتی که حتی یکی از عملیات با مشکل مواجه شود باید تاثیرات عملیات قبلی بازگردانده شوند. به بیانی ساده‌تر در تراکنش یا تمامی عملیات باید بطور کامل انجام شوند و یا هیچ یک از آنها نباید اجرا شده و اثرگذار باشند. به این ویژگی Atomicity گفته می‌شود.
 
توجه داشته باشید که در حین اجرای یک تراکنش احتمالا پایگاه داده به وضعیت غیر سازگار و نادرست خواهد رفت. یکی از وظایف سیستم مدیریت پایگاه داده اینست که این وضعیت ناسازگار را از دید سایر تراکنش‌ها مخفی بسازد تا زمانی که تراکنش COMMIT شود.
 
در مورد Atomicity در برخی مقالات و مطالب آموزشی گفته می‌شود که این مفهوم یعنی تراکنش نباید قابل شکسته شدن باشد که این تعریف چندان صحیحی از Atomicity نمی‌باشد. چراکه یک تراکنش در حین اجرا ممکن است بار‌ها و بارها شکسته شود و یا از یک تراکنش بر روی تراکنش دیگری سوئیچ شود. بنابراین مراد از Atomicity همان واحد کاری کامل است نه واحد کاری غیر قابل شکسته شدن.
 
 
Consistency:
تراکنش باید تغییرات را به گونه ای اعمال کند که پایگاه داده را از وضعیت صحیح به وضعیت صحیح دیگری ببرد.از آنجا که صحت پایگاه داده را قوانین جامعیت پایگاه داده (integrity rules) تضمین می‌کنند بنابراین تراکنش باید تغییرات را بگونه ای اعمال کند که این قوانین نقض نشوند. به این خاصیت از تراکنش‌ها Consistency گفته می‌شود.
 
Isolation:
عموما برنامه‌های مبتنی بر پایگاه در دنیای واقعی برنامه هایی چند کاربره هستند که در برخی از آنها ممکن است میلیون‌ها تراکنش بطور همزمان با یکدیگر در حال اجرا باشند. در چنین حجم بالایی یکی از مسائلی که مطرح می‌شود اینست که تراکنش‌های موازی تاثیر سوئی بر روی یکدیگر نداشته باشند. بعنوان مثال یکی از مشکلاتی که در اجرای همروند و موازی تراکنش‌ها ممکن است رخ دهد مشکل lost update می‌باشد. بر همین اساس یکی دیگر از ویژگی هایی که یک تراکنش باید داشته باشد که اینست که اثر سوئی بر روی تراکنش‌های همروند دیگر نداشته باشد. به این ویژگی Isolation گفته می‌شود.
در مورد ایزولاسیون (isolation) تراکنش‌ها باید گفت که ایزولاسیون سطوح و درجه بندی هایی دارد که هر کدام از این سطوح مشخص می‌کنند که تراکنش‌ها تا چه حدی اجازه دارند بر روی هم تاثیر گذار باشند. در واقع این سطوح، میزان عایق بندی تراکنش‌ها را نسبت به یکدیگر مشخص می‌کنند. هرچه درجه ایزولاسیون بالاتر باشند به این معنی است که تراکنش‌ها تاثیر کمتری بر روی یکدیگر خواهند داشت. خوب در ظاهر ممکن است این قضیه بسیار خوب در نظر بیاید چرا که به ما اطمینان  می دهد که اثر ناخواسته ای بر روی یکدیگر نخواهند داشت. اما باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که هر چه درجه ایزولاسیون بالاتر باشد درجه همروندی (concurrency) پایین می‌آید و این به معنای کاهش امکان پردازش موازی تراکنش‌ها می‌باشد. این مسئله در مورد پایگاه‌های داده بسیار بزرگ که میلیون‌ها تراکنش همزمان در خواست اجرا داده می‌شوند به یک مسئله بحرانی و یک گلوگاه می‌تواند تبدیل شود. بنابراین تعیین درجه ایزولاسیون بسیار مهم است و باید با درنظر گرفته شرایط پروژه انجام گیرد. 
اینکه پایگاه داده ما در چه سطحی از ایزولاسیون باید عمل نماید توسط کاربر تعیین می‌شود. البته بحث در مورد ارجای موازی تراکنش‌ها و ایزولاسیون آنها بسیار مفصل است و انشاالله در مطلبی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
 
 
Durability:
تغییراتی که تراکنش‌ها بر روی پایگاه داده می‌گذارند باید بعد از COMMIT شدن آن پایدار و قابل مشاهده باشند. به این خاصیت durability گفته می‌شود.
 
وضعیت‌های یک تراکنش :
تراکنش‌ها در سیستم همانند یک موجودیت (entity) فعال است هستند. همانطور که می‌دانید ساده‌ترین موجودیت فعال در سیستم فرآیند‌ها (process) می‌باشند که cpu را بعنوان یک ابزار در اختیار گرفته و وظایفی را انجام می‌دهند. تراکنش نیز یک موجودیت فعال می‌باشد و همانند سایر موجودیت‌های فعال دارای وضعیت هایی (state) می‌باشند که در ادامه هریک شرح داده شده اند :
 
فعال (Active) : تراکنشی که در حالت اجرا است در وضعیت فعال می‌باشد.
کامیت جزئی (Partially Committed): پس از اجرای آخرین دستور تراکنش به وضعیت کامیت جزئی می‌رود.
شکست (Failed): در این وضعیت، در روند اجرا خطایی رخ داده و اجرای ادامه تراکنش امکان پذیر نمی‌باشد.
خاتمه (Aborted): پس از تشخیص خطا تراکنش می‌تواند به وضعیت Aborted که در انجا اجرا متوفق شده و تغییرات ROLLBACK می‌شوند.
Committed: در این وضعیت اجرای تراکنش با موفقیت انجام شده و تراکنش پایان می‌پذیرد.
 
در ادامه نمودار حالت تراکنش‌ها نشاد داده شده است :


نکته ای که در اینجا لازم به ذکر است اینست که در حالت پس از حالت شکست به دو شکل امکان ادامه کار وجود دارد. در صورتی که خطای منطقی در تراکنش دیده شود که عموما توسط کاربر تشخیص داده می‌شود تراکش پس از شکست به حالت خاتمه برده می‌شود و کار تمام است. اما در برخی از شرایط خطایی سیستم توسط خود سیستم رخ می‌دهد. که در چنین حالاتی پس از شکست تراکنش مجددا تراکنش ممکن است به حالت فعال برگردانده شود و اجرای ان دوباره از ابتدای تراکنش شروع شود. به این وضعیت اصطلاحا REDO شدن تراکنش گفته می‌شود که در بخش RECOVERY و ترمیم پایگاه داده باید به آن پرداخته شود.
 
اعمال زمان COMMIT:
در زمان COMMIT (بصورت صریح و یا ضمنی)  باید اعمالی انجام شود که در اینجا به آن می‌پردازیم. اولین کاری که صورت می‌گیرد اینست که سیگنالی به DBMS ارسال می‌شود مبنی بر اینکه تراکنش با موفقیت به پایان رسیده است. پس از اینکار سیستم مدیریت پایگاه داده شروع به آزاد کردن قفل هایی می‌کند که در طول اجرای تراکنش بر روی منابع مختلف پایگاه داده زده شده است تا از تاثیر سوء تراکنش‌ها بر روی یکدیگر جلوگیری به عمل آید. علاوه بر کار ذکر شده تغییراتی که توسط تراکنش داده شده است باید پایدار و قابل رویت توسط سایر تراکنش‌ها گردد.
همانطور که در بخش ابتدایی این مطلب آموزشی اشاره کردیم COMMIT به معنی نوشته شدن تغییرات بر روی دیسک سخت نیست. سیستم مدیریت پایگاه داده تنها درخواست نوشتن داده‌ها را به سیستم مدیریت حافظه می‌دهد و نوشتن ان بر عهده مدیریت حافظه می‌باشد. سیستم مدیریت پایگاه داده باید اطلاع داشته باشد که چه تغییراتی نوشته شده است و چه تغییراتی هنوز در حافظه نوشته نشده است. بنابراین یکی دیگر از پیچیدگی‌های طراحی سیستم‌های مدیریت پایگاه داده اینست که تغییراتی را برای سایرین قابل رویت کند که هنوز در حافظه سخت نوشته نشده است.
 
اعمال زمان ROLLBACK:
در زمان ROLLBACK ناموفق بودن تراکنش باید به DBMS اطلاع داده شود. پس از انکه سیستم مدیریت پایگاه داده مطلع شد تمامی تغییرات اعمال شده تا آن لحظه را UNDO می‌کند. البته توجه داشته باشید که در این زمان همانند زمان COMMIT قفل‌ها نیز آزاد می‌شوند تا سایر تراکنش‌ها بتوانند از منابع در اختیار این تراکنش استفاده کنند و درجه همروندی پایین نیاید.
 
پردازش پیام‌ها در زمان اجرای تراکنش‌ها :
به مثال زیر توجه کنید. 

 Read Sav_Amt
  Sav_Amt := Sav-Amt - 500
    if Sav-Amt <0 then do
       put (“insufficient fund”)
       rollback
       end
    else do
      Write Sav_Amt
      Read Chk_Amt
      Chk_Amt := Chk_Amt + 500
      Write Chk-Amt
      put (“transfer complete”)
End transaction
در تراکنش بالا مبلغ 500 دلار از حساب فردی برداشته شده و به حساب دیگر او منتقل می‌شود. همانطور که مشاهده می‌کنید در خلال اجرای یک تراکنش ممکن است پیام هایی را به کاربر نمایش دهیم. حال در نظر بگیرید که در حین اجرا ما پیامی را در خروجی نمایش می‌دهیم و پس از آن تراکنش با شکست مواجه شده و ROLLBACK می‌گردد. در این شرایط پیامی به کاربر مبنی بر انتقال موفق نمایش داده شده است در حالی که در عمل تراکنش با شکست رو به رو شده است. برای حل این مشکل در ضمن کار پیام‌های مختلفی که در خروجی باید نمایش داده شوند بافر می‌شوند تا پس از COMMIT یا ROLLBACK شدن به کاربر نمایش داده شوند. توجه داشته باشید که در زمان  بافر کردن پیام ها، انها در دو گره پیام‌های مربوط به COMMIT و پیام‌های زمان ROLLBACK تقسیم می‌شوند تا هرکدام در شرایط خود نمایش داد شوند. این عمل توسط زیر سیستمی از DBMS بنام سیستم مدیریت ارتباطات داده ای (Data Communication Manager) انجام می‌گیرد.
 
انواع تراکنش‌ها :
تراکنش‌ها انواع و اقسام مختلفی دارند که به سبب پیچیدگی بعضی از آنها به لحاظ پیاده سازی ممکن است آنها را در برخی از پایگاه داده‌ها نداشته باشیم.
 
Flat Transactions:
ساده‌ترین نوع تراکنش‌ها می‌باشند که در تمامی پایگاه‌های داده پشتیبانی می‌شوند و مثال هایی که تا کنون در این نقاله زده شد از این دست می‌باشند.
 
Distributed Transactions:
این قبیل تراکنش‌ها مربوط به پایگاه داده‌های توزیع شده می‌باشند که داده‌های آنها بر روی ماشین‌های مختلفی قرار دارند. بر روی هریک از این ماشین‌ها ممکن است DBMS‌های مختلفی نیز نصب شده باشد که هر یک سیستم مدیریتی مربطو به خود را دارند. از آنجایی که هر یک از این ماشین‌ها یک سیستم مدیریت پایگاه داده مستقل دارند بنابراین قوانین جامعیتی محلی ای را نیز باید لحاظ نمایند. البته باید توجه داشت که علاوع بر این قوانین محلی یک سری قوانین سراسری نیز وجود خواهد داشت که مربوط به کل پایگاه داده توزیع شده می‌باشد. بعنوان مثال سیستم در یکی سیستم دانشگاهی که در شهر‌های مختلفی توزیع شده است، ممکن است بخواهیم تعداد کل دانشجویان ثبت نام شده در سیستم از هزار نفر بیشتر نباشد. عموما درچنین سیستم هایی یک DBMS مدیریت کننده نیز وجود دارد که مسئول برقراری هماهنگی بین سایر DBMS‌ها و نیز اعمال اینگونه قوانین جامعیتی سراسری می‌باشد.  
تراکنش‌های توزیع شده یک یا چند تراکنش جزئی تشکیل شده اند که ممکن است هریک از آنها مربوط به یکی از DBMS‌های سیستم باشد. چنین تراکنش هایی معمولا ابتدا توسط سیستم مدیریتی مرکزی دریافت می‌شوند و سپس هرکدام از پرس و جو‌های داخلی آن به DBMS مربوطه ارسال می‌گردد. اجرای هرکدام از پرس و جو‌های جزئی (که خود می‌توانند تراکنشی مستقل نیر باشند) بطور مستقل و محلی بر روی ماشین مربوطه اجرا شده و در انتها نیز نتیجه اجرا به سیستم مدیریتی باز گردانده می‌شود. سیستم مدیریتی مرکزی منتظر می‌ماند که تمامی تراکنش‌ها اعلام COMMIT کنند تا از انجام موفقیت آمیز همه انها اطمینان حاصل نماید. پس از کسب اطمینان کل تراکنش توسط این سیستم مرکزی COMMIT شده و در نتیجه تغییرات بر روی پایگاه داده توزیه شده اعمال می‌شوند. به این سیاست COMMIT کردن، کامیت دو مرحله ای یا Two-phase Commit گفته می‌شود. توجه داشته باشید که در صورتی که هریک از DBMS‌ها اعلام شکست نمایند تمامی تراکنش توزیع شده ROLLBACK می‌گردد.  
tx_begin();
            execute T1  //at site D
            execute T2  //at site C
            Execute T3  //at site B
            …
tX_commit ();
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید تراکنش اصلی از سه تراکنش T1، T2 و T3 تشکیل شده که مر بوط به سه سایت متفاوت می‌باشند. در زمانی تراکنش اصلی COMMIT خواهد شد که هر سه سایت اعلام موفقیت کنند.
 
تراکنش‌های تو در تو (Nested Transaction):
این نوع از تراکنش نسبت به دو نوع تراکنش قبلی پیچیدگی بیشتری به لحاظ پیاده سازی و مدیریت دارند. این گونه تراکنش‌ها عموما واحد‌های کاری بزرگی هستند که در داخل آنها درختی از تراکنش‌های تو در تو را داریم که مجموعه تمامی انها در نهایت یک کار واحد بلحاظ منطقی را انجام می‌دهند. هر یک از تراکنش‌های داخلی بعنوان یک گره در این ساختار درختی قرار دارند که می‌توانند پدر و یا فرزندانی داشته باشند.
 
در تراکنش‌های تو در تو شرایطی حاکم است.
هر گره در ساختار درختی تراکنش تنها قادر به دیدن برادر‌های خود می‌باشد. به بیان دیگر فرزندان برادران خود را نمی‌بیند و نسبت به انها هیچ اطلاعی ندارد. 
در تراکنش‌های تو در تو امکان اجرای موازی فرزندان یک گره وجود دارد.
امکان اجرای موازی تراکنش‌ها منجر می‌شود به این که تراکنش‌های داخلی قادر به دیدن خروجی حاصل از اجرا همدیگر نباشند.
هر تراکنشی به طور مستقل ویژگی atomicity را دارد اما پایداری (durability) و کامیت شدن آنها وابسته به پدرانشان می‌باشد.
در صورتی که پدری تصمیم بگیرد می‌تواند تمامی زیر تراکنش هایش را خاتمه (abort) دهد.
در تراکنش‌های موازی COMMIT شدن یک گره پدر به دو صورت امکان پذیر است. 
 
حالت AND: در این حالت یک تراکنش در صورتی کامیت خواهد شده که تمامی فرزندان آن با موفقیت اجرا و COMMIT شده باشند.
حالت OR: در این حالت اگر حتی یکی از تراکنش‌های فرزند نیز موفق به COMMIT شده باشد تراکنش پدر نیز COMMIT خواهد شد.
 
تراکنش‌های چند سطحی (Multi-level Transactions) :
این نوع نیز همانند تراکنش‌های تو در تو پیچیده است. از نظر ساختاری تراکنش‌های چند سطحی مشابه تراکنش‌های تو در تو می‌باشند ولی به لحاظ مفهومی با یکدیگر متفاوت هستند. اولین تفاوت موجود بین این دو نوع اینست که هر زیر تراکنشی قادر است خروجی زیر تراکنش‌های دیگر را ببیند. این مسئله باعث می‌شود که تنوانیم زیر تراکنش‌ها را بصورت همروند و موازی اجرا کنیم که این دومین تفاوت مفهومی بین این دو می‌باشد. هنگامی که زیر تراکنش کامل شد (COMMIT) تمامی قفل‌های مربوط به خود را آزاد می‌کند که این مورد نیز در مورد تراکنش‌های تو در تو صادق نمی‌باشد. یکی از مهمترین تفاوت‌های دیگر بین این دو نوع در اینست که در تراکنش‌های چند سطحی تمامی برگ‌ها در یک سطح از درخت قرار دارند و تنها تراکنش‌های برگ هستند که مستقیما به پایگاه داده مراجعه می‌کنند. در مورد کایت شدن نیز شروط مربوط به تراکنش‌های تو در تو در اینجا وجود ندارند و زیر تراکنش‌ها می‌توانند بدون هیچ شرطی کامیت شوند.
 
تراکنش‌های زنجیره ای (Chained Transaction):
همانطور که از نام این نوع از تراکنش‌ها پیداست، این تراکنش‌ها از زنجیره ای از زیر تراکنش‌های پی در پی تشکیل شده اند. تا زمانی که تمامی حلقه‌های این زنجیر با موفقیت اجرا نشوند سیستم به حالت سازگاری نخواهد نرفت. دراین نوع از تراکنش‌های COMMIT هر حلقه باعث پایداری شدن (durable) داده‌های در پایگاه داده خواهد شد. این مسئله ممکن است پایگاه داده را به وضعیت ناسازگاری ببرد. در هنگام کامیت شدن هر حلقه قفل‌های مربوط به آن نیز آزاد می‌شود.
 
حلقه‌های مختلف زنجیره تراکنشی می‌توانند با یکدیگر تبادل اطلاعات کنند. البته توجه داشته باشید که منابعی که هر کدام از آنها بر روی آن کار می‌کنند با دیگری متفاوت می‌باشد. بعنوان نمونه تراکنشی را نظر بگیرد که قصد دارد متوسط مبلغ مکالمه تلفن همراه مشترکان یک مخابرات را محاسبه کند. بدلیل تعداد بالای مشترکان ممکن است این تراکنش را در قالب یک تراکنش زنجیره ای پیاده سازی کنیم که هر حلقه از آن مسئول محاسبه این مبلغ برای ده هزار نفر از کاربران باشد. توجه داشته باشید که برای بدست آوردن مقدار متوسط نیاز داریم که هر زیر تراکنش‌ها قادر به تبادل اطلاعات باشند. از طرفی منابع مورد استفاده آنها (رکورد ها) با یکدیگر متفاوت خواهد بود و نمی‌توانند تغییرات یکدیگر را ببینند. سوالی که مطرح می‌شود اینست که مبادله اطلاعات بین حلقه‌های تراکنش به چه صورت باید انجام شود؟ در جواب این سوال باید گفت که مبادله اطلاعات بین تراکنش‌ها از طریق متغیر‌های رابطه ای که هما متغیر‌های پایگاه داده هستند انجام می‌گیرد.
 
 
SavePoint:
در برخی شرایط ممکن است بخواهیم در هنگام ROLLBACK مجددا به ابتدای تراکنش باز نگردیم تا مجبور باشیم دوباره کار را از ابتدا از سر بگیریم. بعنوان مثال تا قسمتی از تراکنش پیش رفتیم، به خطایی بر خورد می‌کنیم و می‌خواهیم از نقطه ای خاص از تراکنش کا را از سر بگیریم. در چنین کاربرد هایی از ابزاری بنام SavePoint استفاده می‌کنم.
 
برای روشن‌تر شدن مفهوم SavePoint فرض کنید قصد داریم بلیطی از تهران به سیدنی رزرو کنیم. برای این منظور ابتدا عمل رزرواسیون را از تهران به دوبی انجام می‌دهیم و سپس از دوبی به سنگاپور و در نهایت از سنگاپور به سیدنی. حال در این بین می‌توانیم در نقطه تهران – دوبی SavePoint قرار دهیم تا در صورت بروز هرگونه خطا مجددا رزرواسیون را از ابتدا آغاز نکنیم. اگر در هنگام رزرو بلیط دوبی – سنگاپور خطایی بروز دهد می‌توانیم به نقطه تهران – دوبی ROLLBACK کنیم و از آنجا مسیر دیگری را انتخاب کنیم. توجه داشته باشید که ROLLBACK به SavePoint وضعیت پایگاه داده به همان نقطه بازگردانده می‌شود. 
begin transaction();
            s1;
            sp1:= create savepoint(0);
            s2;
            sp2:= create savepoint(0);
            if (condition)
            rollback (spi);
            …
            …
            commit
Auto Transaction:
این قبیل تراکنش‌ها تراکنش‌های کوچکی هستند  که توسط سیستم تعریف می‌شوند. بعنوان مثال سیستم برای انجام دستورات زیر تراکنش تعریف می‌کند :
Alter table, Create, delete, insert, open, drop, fetch, grant, revoke, select, truncate table, update
یکی از علت‌های این امر اینست که در صورت بروز خطا در حین این تراکنش‌های خود کار امکان اجرای مجدد هر کدام فراهم گردد.
 
شروع تراکنش‌ها :
همانطور که گفته شد برای شروع تراکنش‌ها می‌توانیم صراحتا از BEGIN TRANSACTION استفاده کنیم. البته راهکار دیگری نیز وجود دارد که در آن می‌توانیم به DBMS اعلام کنیم که با پایان یک تراکنش پیش از شروع تراکنش بعدی BEGIN TRANSACTION را قرار بده. برای این منظور از دستور زیر استفاده می‌کنیم :
Set implicit_transaction on
برخی از ویژگی‌های تراکنش‌ها را می‌توان تغییر داد. بعنوان مثال می‌توان گفت که تراکنش جاری تنها اجازه خواندن از پایگاه داده را دارد. در این حالت از دستور زیر می‌توان استفاده نمود : 
SET TRANSACTION READ ONLY
همچنین میتوان اجازه تغییر را  به آن داد :
SET TRANSACTION READ WRITE
علاوه بر موارد بالا می‌توان سطح ایزولاسیون تراکنش را با دستود SET تغییر داد. این سطوح در زیر آورده شده اند که بحث در مورد آنها را به مقاله دیگر در مقوله همروندی موکول می‌کنیم. 
READ UNCOMMITTED, READ COMMITTED, REPEATABLE READ, SERIALIZABLE
موفق و پیروز باشید
مطالب
مروری بر قابلیت‌های جدید ES10
از زمان ارائه‌ی نگارش 72 مرورگر chrome، قابلیت‌های استفاده از ES10، میسر شده‌است. برای اینکه از شماره نگارش مرورگر خود مطلع شوید، کافیست به منوی Help و سپس بر روی گزینه‌ی About Google Chrome کلیک کنید تا شماره‌ی نسخه‌ی نصبی بر روی سیستم شما مشخص شود:


تابع ()flat : امکان یکی شدن همه آرایه‌های زیرمجموعه (sub-array) مجموعه را در یک آرایه جدید فراهم میکند و با استفاده از depth، سطح ادغام آرایه را مشخص میکنیم (عملکرد این تابع بصورت بازگشتی میباشد) و سینتکس استفاده از این تابع بشکل زیر است:
var newArray=Array.flat([depth])
بطور مثال:
var arr1 = [1, 2, [3, 4]];
arr1.flat(); 
// [1, 2, 3, 4]

var arr2 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr2.flat();
// [1, 2, 3, 4, [5, 6]]

var arr3 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr3.flat(2);
// [1, 2, 3, 4, 5, 6]


Array.flatMap  : سبب نگاشت المنت‌ها با تابع تعریف شده‌ی برای این متد میشود. سپس نتیجه در آرایه‌ای جدید برگشت داده میشود. این تابع عملکردی شبیه به انجام تابع map و سپس اجرای تابع  ()flat با عمق 1 را دارد:
// Let's say we want to remove all the negative numbers and split the odd numbers into an even number and a 1
let a = [5, 4, -3, 20, 17, -33, -4, 18]
//       |\  \  x   |  | \   x   x   |
//      [4,1, 4,   20, 16, 1,       18]

a.flatMap( (n) =>
  (n < 0) ?      [] :
  (n % 2 == 0) ? [n] :
                 [n-1, 1]
)

// expected output: [4, 1, 4, 20, 16, 1, 18]

()Object.fromEntries : یک لیست را که بصورت  key-value تعریف شده باشد، به یک آبجکت تبدیل میکند. شیء دریافتی این تابع باید از نوع Array و یا map باشد:
const entries = new Map([
  ['foo', 'bar'],
  ['baz', 42]
]);

const obj = Object.fromEntries(entries);

console.log(obj);
// expected output: Object { foo: "bar", baz: 42 }

()String.trimStart : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت چپ یک رشته می‌باشد. نام مستعار دیگر این تابع () trimStart است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimStart());
// expected output: "Hello world!   ";

()String.trimEnd : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت راست یک رشته می‌باشد و نام مستعار دیگر این تابع () trimRight است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimEnd());
// expected output: "   Hello world!";

Optional Catch Binding : توسط آن توانایی تعریف بلاک try/catch را بدون نیاز به قرار دادن پارامتری برای catch داریم (گاهی نیاز به استفاده‌ی از متغیری که برای خطای رخ داده شده، ارائه می‌شود نیست؛ چرا باید آن را تعریف کنیم ؟!)
try {
  throw new Error('Error');
} catch (error) {
  // do stuff
}
تبدیل می‌شود به:
try {
    throw new Error('Error');
} catch { // removed parameter to catch block
    console.log('Got an error!');
}

Symbol.prototype.description: بوسیله ساختن یک متغیر از نوع  Symbol میتوانیم توضیحاتی را برای استفاده‌ی خطایابی آینده کد استفاده کنیم:
const symbol = Symbol('My Symbol!'); 

console.log(symbol.toString()); // Symbol(My Symbol!)
console.log(symbol.description); // My Symbol!

Function.prototype.toString() Revision : پیاده سازی جدیدی از تابع ()toString می‌باشد. در صورتیکه توسط یک تابع فراخوانی شود کد آن را برگشت میدهد:

// User-defined function object
// This prints "function () { console.log('My Function!'); }"
console.log(function () { console.log('My Function!'); }.toString());

// Build-in function object
// This prints "function parseInt() { [native code] }"
console.log(Number.parseInt.toString());

// Bound function object
// This prints "function () { [native code] }"
console.log(function () { }.bind(0).toString());

// Built-in callable function object
// This prints "function Symbol() { [native code] }"
console.log(Symbol.toString());

// Dynamically generated function object #1
// This prints "function anonymous() {}" (using V8 engine)
console.log(Function().toString());

// Dynamically generated function object #2
// This prints the followng (using V8 engine):
// function () { return __generator(this, function (_a) {
//     return [2 /*return*/];
// }); }
console.log(function* () { }.toString());

// This throws a TypeError: "Function.prototype.toString requires that 'this' be a Function"
Function.prototype.toString.call({});

()Array.sort : مرتب کردن عناصر یک آرایه را انجام میدهد. پیش‌تر برای مرتب سازی یک آرایه، کدی را مانند زیر داشتیم:
var numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort(function(a, b) {
  return a - b;
});
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]

 ES2015یا در

let numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort((a, b) => a - b);
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]
و اکنون میتوانیم با فراخوانی این تابع بدون نیاز به تابعی برای compare نمودن، مرتب سازی المنتها را انجام دهیم:
var months = ['March', 'Jan', 'Feb', 'Dec'];
months.sort();
console.log(months);
// expected output: Array ["Dec", "Feb", "Jan", "March"]

var array1 = [1, 30, 4, 21, 100000];
array1.sort();
console.log(array1);
// expected output: Array [1, 100000, 21, 30, 4]