نظرات مطالب
ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5
با تشکر از پست خوبتون
فقط مساله ای که برای من اتفاق افتاد این بود که زمانی که دکمه مربوط به بازسازی کپچا رو می‌زدم تصویر از کش خونده می‌شد و تصویر جدید نمایش داده نمی‌شد که برای حل این موضوع کافیست کد ایجکس برای آپدیت کپچا توسط دکمه refresh را به صورت زیر بنویسید:
jQuery('#refresh').on({
                'click': function () {
                    var random = new Date();
                    jQuery.ajax({
                        url: '@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")',
                        type: "GET",
                        data: null,
                        success: function (result) {
                            jQuery("#imgcpatcha").attr("src", "/Captcha/CaptchaImage?" + random + result);
                        }
                    });
                }
                });
اشتراک‌ها
بررسی روش ساخت برنامه‌های چندمستاجری در ASP.NET Core

Jon P. Smith, author of Entity Framework Core in Action, explains what a multi-tenant app is and then digs into the things you need to do to make a multi-tenant app using ASP.NET Core with EF Core.

00:00 Countdown
02:19 Introduction and Community Links
18:25 What are multi-tenant web applications?
21:14 Single level multi-tenant demo
29:00 Partitioning tenants with EF Core QueryFilter
38:00 Admin features: creating users and tenants
43:00 Q&A
43:00 Hierarchical multi-tenant
59:00 How to get started
1:06:30 Database sharding and connection string management
1:16:30 Scaling with Azure SQL Elastic Pools
1:19:00 Conclusion
 

بررسی روش ساخت برنامه‌های چندمستاجری در ASP.NET Core
اشتراک‌ها
سفر به Angular بخش اول

In the eighteen years that I’ve been doing Web development, a lot has changed. We started out creating HTML pages to present static information to our users. We then used classic ASP to get database data and incorporate that into our pages. To use both of these technologies, we had to know a lot about HTML, CSS, and JavaScript. Along came .NET and we started rendering everything on the server-side. We forgot a lot about HTML, CSS, and JavaScript as Web Forms wrapped up a lot of that for us. Web Forms’ architecture closely mimicked the way developers created desktop applications. This was great for helping developers move to the Web, but unfortunately hid a lot of the power of the Web, and also tended to be a little slow. 

سفر به Angular بخش اول
مطالب
React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook
در سری بررسی اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران در React، برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props، از بالاترین کامپوننت موجود در component tree، به پایین‌ترین کامپوننت آن، به این نحو فرضی استفاده کردیم:
ابتدا شیء user، در بالاترین سطح، دریافت شده و به صفحه‌ای خاص از طریق ویژگی‌های props ارسال می‌شود:
<Page user={user}  />
سپس این کامپوننت Page، کامپوننت PageLayout را رندر می‌کند که آن نیز باید به اطلاعات کاربر دسترسی داشته باشد. بنابراین شیء user را مجددا به این کامپوننت از طریق props ارسال می‌کنیم:
<PageLayout user={user} />
بعد همین کامپوننت PageLayout، کامپوننت NavBar را رندر می‌کند که آن نیز باید بداند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست؟ به همین جهت یکبار دیگر از طریق props، اطلاعات کاربر را به کامپوننت بعدی موجود در درخت کامپوننت‌ها انتقال می‌دهیم:
<NavigationBar user={user}  />
و همینطور الی آخر. به این روش props drilling گفته می‌شود و ... الگوی مذمومی است. در دنیای واقعی، اطلاعات کاربر و یا خصوصا تنظیمات برنامه مانند آدرس REST API endpoints استفاده شده‌ی در آن، باید بین بسیاری از کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشته شود و عموما سطوح به اشتراک گذاری آن، بسیار عمیق‌تر است از سطوحی که در این مثال ساده عنوان شدند. از زمان ارائه‌ی React 16.3.0، راه حل بهتری برای مدیریت اینگونه مسایل با ارائه‌ی React Context ارائه شده‌است که آن‌را در ادامه در دو حالت کامپوننت‌های کلاسی و همچنین تابعی، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد شیء Context در برنامه‌های React

React Context، راه حلی است جهت به اشتراک گذاری داده‌ها، در بین انواع و اقسام کامپوننت‌های یک برنامه، بدون اینکه نیازی باشد این اطلاعات را توسط props، از یک سطح، به سطحی دیگر، به صورت دستی انتقال داد. برای ایجاد یک نمونه‌ی از آن، ابتدا پوشه‌ی جدید src\contexts را افزوده و سپس فایل src\contexts\userContext.js را درون آن، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export const UserContext = React.createContext({ user: {} });

export const UserProvider = UserContext.Provider;
export const UserConsumer = UserContext.Consumer;
متد React.createContext، یک شیء Context را بازگشت می‌دهد. این شیء، دو کامپوننت مهم Provider و Consumer را به همراه دارد که امکان اشتراک به داده‌های مرتبط با آن‌را میسر می‌کنند. زمانیکه React کامپوننتی را رندر می‌کند که مشترک یک شیء Context است، این کامپوننت، امکان خواندن اطلاعات شیء Context را از نزدیک‌ترین کامپوننتی در درخت کامپوننت‌ها که یک Provider را برای آن ارائه داده‌است، خواهد داشت.


تامین یک شیء Context در برنامه، در یک کامپوننت کلاسی و یا تابعی

تا اینجا یک شیء Context را به همراه اجزای export شده‌ی Provider و Consumer آن ایجاد کردیم. اکنون نوبت به پیاده سازی قسمت Provider آن است:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={this.state.user}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در این کامپوننت کلاسی (و یا تابعی، نحوه‌ی تعریف UserProvider در هر دو یکی است)، خاصیت user، به state کامپوننت اضافه شده‌است. سپس برای مثال می‌توان این خاصیت را در رویداد componentDidMount از سرور و یا محل ذخیره سازی دیگری دریافت و آنگاه state را بر این اساس به روز رسانی کرد.
در ادامه قصد داریم اطلاعات این شیء user موجود در state را با تمام کامپوننت‌هایی که در درخت رندر کامپوننت جاری قرار می‌گیرند و با کامپوننت Main شروع می‌شوند، به اشتراک بگذاریم. این به اشتراک گذاری با import شیء UserProvider از ماژول contexts/userContext به نحوی که مشاهده می‌کنید، انجام می‌شود. شیء UserProvider، کار محصور سازی کامپوننت Main را انجام می‌دهد. سپس این Provider می‌تواند مقداری را توسط ویژگی value خود دریافت کند که برای مثال در اینجا شیء user است. اکنون این value تا n سطح بعدی که از کامپوننت Main مشتق می‌شوند نیز در دسترس خواهد بود.

یک نکته: متد React.createContext به همراه یک آرگومان defaultValue اختیاری است که در اختیار Consumerهای آن قرار داده می‌شود؛ اگر Provider متناظر با آن‌، در درخت کامپوننت‌های برنامه، یافت نشود. یعنی تعریف Provider الزامی نیست. اگر نیاز است مقدار ثابتی را بین چندین کامپوننت به اشتراک بگذارید، فقط کافی است آن‌ها را توسط React.createContext مقدار دهی اولیه کرده و ... استفاده کنید:
export const DefaultRouteContext = React.createContext({ path: '/welcome' });


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

اکنون که یک تامین کننده‌ی Context را ایجاد کردیم، برای خواندن اطلاعات آن در درخت کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط UserProvider، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {value => <div>User name: {value.name}.</div>}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}
ابتدا UserConsumer را از ماژول contexts/userContext دریافت می‌کنیم. سپس برای دسترسی به خاصیت name شیء ارائه شده‌ی توسط UserProvider، باید قسمتی از متد رندر کامپوننت را توسط شیء UserConsumer، محصور کرد و سپس value آن‌را به نحوی که مشاهده می‌کنید، خواند. Consumer، یک تابع را به عنوان فرزند دریافت می‌کند. این تابع مقدار شیء تامین شده‌ی توسط Context را دریافت کرده (همان value={this.state.user} نزدیک‌ترین کامپوننتی که به همراه یک Provider است) و سپس یک المان React را بازگشت می‌دهد که در این محل رندر خواهد شد.

خروجی برنامه پس از این تغییرات به صورت زیر است:



ساده سازی دسترسی به UserConsumer توسط useContext Hook

نحوه‌ی تعریف یک Provider و محصور سازی فرزندانی که باید از آن ارث‌بری کنند، در بین کامپوننت‌های کلاسی و تابعی، یکی است. اما در کامپوننت‌های تابعی حداقل می‌توان نحوه‌ی دسترسی به UserConsumer را به نحو زیر توسط useContext Hook ساده کرد:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const value = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {value.name}.</div>
    </>
  );
}
متد useContext ابتدا شیء UserContext مهیا شده‌ی توسط ماژول contexts/userContext را دریافت می‌کند. سپس خروجی آن، همان value تنظیم شده‌ی توسط نزدیک‌ترین Provider آن در component tree است. این روش، بار ذهنی کمتری را نسبت به حالت قبلی استفاده‌ی از UserConsumer و کار با یک تابع درون آن‌را به همراه دارد؛ ساده‌تر خوانده می‌شود، ساده‌تر استفاده می‌شود. فقط باید دقت داشت که این متد، کل شیء Context را دریافت می‌کند و نه فقط شیء UserConsumer آن‌را.

مزیت دیگر این روش، ساده سازی کار با چندین شیء Context است. برای مثال اگر دو شیء Context را تعریف کرده باشید، خواندن دو مقدار از آن‌ها، پیشتر چنین شکل تو در تویی را توسط دو Consumer پیدا می‌کرد:
function HeaderBar() {
  return (
    <CurrentUser.Consumer>
      {user =>
        <Notifications.Consumer>
          {notifications =>
            <header>
              Welcome back, {user.name}!
              You have {notifications.length} notifications.
            </header>
          }
      }
    </CurrentUser.Consumer>
  );
}
اما اکنون با استفاده از useContext، نوشتن و خواندن آن به سادگی چند سطر زیر است که بسیار منطقی‌تر و عادی‌تر به نظر می‌رسد:
function HeaderBar() {
  const user = useContext(CurrentUser);
  const notifications = useContext(Notifications);
return (
    <header>
      Welcome back, {user.name}!
      You have {notifications.length} notifications.
    </header>
  );
}


ارسال اطلاعات به کامپوننت Context Provider، از طریق کامپوننت‌های فرزند

تا اینجا با استفاده از React Context، اطلاعات یک Provider را با فرزندان آن به اشتراک گذاشتیم؛ عکس این عمل نیز میسر است. برای اینکار، همانند تمام کامپوننت‌های دیگری که برای ارسال اطلاعات به فراخوان خود از طریق رخ‌دادها عمل می‌کنند، می‌توان یک متد رویدادگردان را در کامپوننت والد، به استفاده کنند‌ه‌ی از Context ارسال کرد:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main2";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  logout = () => {
    console.log("logout");
    this.setState({ user: {} });
  };

  render() {
    const contextValue = {
      user: this.state.user,
      logoutUser: this.logout
    };
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={contextValue}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا ابتدا به خاصیت logout، متدی را نسبت داده‌ایم که با فراخوانی آن، اطلاعات شیء user موجود در state کامپوننت جاری را پاک می‌کند. سپس این خاصیت را به صورت یک خاصیت جدید، به شیءای که به ویژگی value شیء UserProvider انتساب داده شده، اضافه می‌کنیم.
اکنون تمام استفاده کننده‌های از این UserProvider می‌توانند با فراخوانی متد منتسب به logout، سبب پاک شدن اطلاعات کاربر موجود در state کامپوننت App، به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، رندر مجدد کامپوننت و ارائه‌ی یک UserProvider جدید، با اطلاعاتی جدید به فرزندان آن شوند:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const { user, logoutUser } = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {user.name}.</div>
      <button type="button" className="btn btn-primary" onClick={logoutUser}>
        Logout user
      </button>
    </>
  );
}
در این کامپوننت مصرف کننده‌ی Context، اینبار، مقدار دریافتی، یک شیء با چندین خاصیت است. بنابراین می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خواص آن‌را استخراج و استفاده کرد. برای مثال با انتساب onClick={logoutUser} به دکمه‌ی خروج، این کامپوننت می‌تواند اطلاعات state و سپس Context ارائه شده‌ی در کامپوننت App را تغییر دهد.

روش انجام اینکار بدون استفاده از useContext را نیز در ادامه مشاهده می‌کنید که در ابتدا نیاز به تعریف تابعی را دارد که همان خواص استخراجی را دریافت می‌کند. سپس باید بر اساس آن‌ها، المان‌های مدنظر نمایش نام کاربر و دکمه‌ی خروج او را بازگشت داد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {({ user, logoutUser }) => (
          <>
            <div>User name: {user.name}.</div>
            <button
              type="button"
              className="btn btn-primary"
              onClick={logoutUser}
            >
              Logout user
            </button>
          </>
        )}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-04.zip
اشتراک‌ها
انتشار پیش از موعد NET Core 2.1.

.NET Core 2.1.0 (along with ASP.NET Core and Entity Framework Core) will be released around May 30th, but for folks who can't wait until then and would like to get their hands on the bits a little early, read on! 

انتشار پیش از موعد NET Core 2.1.
مطالب
Gulp #3
در قسمت اول گالپ را معرفی کردیم و در مقاله قبلی به نوشتن اولین تسک با گالپ پرداختیم. در این قسمت می‌خواهیم با نصب bower، پروژه‌ی workflow بوت استرپ راستچین شده را انجام دهیم.

نصب bower



bower یک مدیریت پکیج سمت Front end است و از مزیای استفاده از آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
  • ساده کردن تعریف وابستگی‌های منابع پروژه با تعریف یک فایل bower.json
  • نیازی به commit کردن واستگی‌های پروژه نیست.
  • با ذکر ورژن مربوط به وابستگی یا محدوده‌ی قابل قبول برای آن، به روز رسانی منابع به سادگی با یک دستور انجام می‌شود.
  • وابستگی های وابسته به یک منبع  را نیز نصب می‌کند. برای مثال زمانیکه بوت استرپ را به عنوان وابستگی پروژه تعریف می‌کنیم، وابستگی آن یعنی jquery را چون در فایل bower.json بوت استرپ تعریف شده‌است، به صورت خودکار دانلود می‌کند.
  • در نهایت افراد هم تیمی یا توسعه دهندگان دیگر به راحتی با زدن دستور bower install تمام وابستگی‌های پروژه را می‌توانند نصب کنند.
برای نصب آن کافی است دستور زیر را بزنید و بعد از نصب نیز دستور خط دوم را در مسیر پروژه وارد کنید تا یک فایل bower.json را برایمان بسازد. برای اینکار به سوال‌هایی که می‌پرسد باید جواب دهیم. تنها نکته‌ای که قابل ذکر است، پاسخ به سوال ? what types of modules does this package expose است که باید گزینه‌ی Node را انتخاب کنید. 
sudo npm install -g bower
bower init
حال می‌خواهیم وابستگی‌های پروژه را نصب کنیم که عبارتند از bootstrap-sass,fontawesome,bootstrap-rtl :
bower install bootstrap-sass-official --save  
bower install fontawesome --save
bower install bootstrap-rtl --save
نکته : عبارت save-- وابستگی مربوطه را به bower.json اضافه می‌کند. اگر نصب با موفقیت صورت گرفته باشد، پکیج‌های مربوطه را می‌توانید در فولدر bower_components در root پروژه مشاهده کنید.

نصب پلاگین‌های مورد نیاز gulp

ما می‌خواهیم که بوت استرپ و نگارش sass آن‌را کامپایل کنیم و همچنین وابستگی‌های bower پروژه را از طریق گالپ نصب کنیم تا نیازی به زدن bower install نباشد و توسعه دهنده‌ی پروژه فقط با زدن npm install، تمام وابستگی‌های پروژه‌ی ما را نصب کند. می‌توان تمام پلاگین‌ها را پشت سر هم با یک دستور نصب کرد و یا به صورت جداگانه این کار را انجام داد.
sudo npm install gulp gulp-ruby-sass gulp-notify gulp-bower --save-dev
نکته۱:پلاگین gulp-notify به منظور نشان دادن خطاها در ترمینال است؛ تا در صورت وجود اشتباه در کامپایل فایل‌های Sass، کل روند گالپ متوقف نشود.
نکته ۲ : برای اینکه کامپایل sass انجام شود نیاز به Ruby دارید. برای ویندوز می‌توانید از روبی اینستالر استفاده کنید.

نوشتن تسک‌ها برای گالپ

به قسمت مهم و هیجان انگیز کار رسیدیم! همان طور در مقاله قبلی گفتیم، ابتدا باید ماژول‌هایی را که نصب کردیم، include کنیم به این صورت:
var gulp = require('gulp'),
    sass = require('gulp-ruby-sass'),
    notify = require('gulp-notify'),
    bower = require('gulp-bower');
برای اینکه دسترسی به مسیر‌های مهم پروژه آسان‌تر شود، آن‌ها را درون یک شیء نگه داری می‌کنیم.
var config = {
    sassPath = './resources/sass',
    bowerDir = './bower_components'
}
تسک باور را اضافه می‌کنیم تا کار bower install را خودکار کنیم. مزیت این کار این است اگر یک هم تیمی، پکیج جدیدی را در حین توسعه‌ی پروژه نصب کرد، بدون اینکه لازم باشد تا در جایی از پروژه، بقیه را از آن مطلع کنید، فقط با زدن gulp خیالتان راحت شود که تمام کارهایی که باید انجام دهید، گالپ برایتان انجام می‌دهد.
// create a task to do bower install
gulp.task('bower', function() {
    return bower()
      .pipe(gulp.dest(config.bowerDir))
});
در گام بعدی، تسک جاوا اسکریپت را اضافه می‌کنیم. یعنی جی کوری و فایل bootstrap.js را به مسیر public/js می‌آوریم. فولدر public برای جدا سازی فایل‌های نهایی از فایل‌های توسعه است و به همین صورت برای فونت آیکن‌های fontawesome.

// Copy js files to public folder
gulp.task('js', function() {
    return gulp.src([config.bowerDir + '/bootstrap-sass-official/assets/javascripts/bootstrap.min.js',
                    config.bowerDir + '/jquery/dist/jquery.min.js'
            ])
        .pipe(gulp.dest('./public/js'));

});

// Copy fontawesome icons to public/fonts folder
gulp.task('icons', function() {
    return gulp.src(config.bowerDir + '/fontawesome/fonts/**.*')
        .pipe(gulp.dest('./public/fonts'));
});

:برای سی اس اس هم تسک مربوطه‌اش را به صورت زیر می‌نویسیم

gulp.task('css', function() {
    return sass(config.sassPath + '/style.scss', { // Our coustom sass
      style: 'compressed',  // minify css
      loadPath: [ // load paths to easy use import in resources/sass
        './resources/sass',
        config.bowerDir + '/bootstrap-sass-official/assets/stylesheets', // bootstrap sass files
        config.bowerDir + '/fontawesome/scss' // awesome icons sass files
      ]
    })
});
 حال تعریف می‌کنیم که اگر خطایی در حین کامپایل رخ داد، آن را به ما نشان دهد و در نهایت فایل کامپایل و فشرده شده را در مسیر خروجی قرار می‌دهیم. کد‌ها را به صورت زیر به روز می‌کنیم
gulp.task('css', function() {
    return sass(config.sassPath + '/style.scss', { // Our coustom sass
      style: 'compressed',  // minify css
      loadPath: [ // load paths to easy use import in resources/sass
        './resources/sass',
        config.bowerDir + '/bootstrap-sass-official/assets/stylesheets', // bootstrap sass files
        config.bowerDir + '/fontawesome/scss' // awesome icons sass files
      ]
    })
        .on('error', notify.onError(function(error) {
            return 'Error: ' + error.message;
        }))
      .pipe(gulp.dest('./public/css'));
});
اینجا ما می‌خواهیم که کار‌ها را خودکار سازی کنیم تا با تغییر و ذخیره‌ی مجدد فایل‌های سس، تسک سی اس اس را انجام دهد. برای این کار کد‌های زیر را اضافه می‌کنیم
// Rerun the task when a file changes
gulp.task('watch', function() {

    gulp.watch(config.sassPath + '/**/*.scss', ['css']); 

});
در نهایت برای سادگی می‌توانیم مجموعه‌ای از وظایف را در یک تسک تعریف کنیم تا به راحتی و با زدن تنها یک دستور در ترمینال، کار‌ها خودکار سازی شوند
// Run this task with :  gulp
// OR gulp default
gulp.task('default', ['bower', 'icons', 'css','js']);

بسیار خوب؛ ما توانستیم پایه‌ی ورک فلو یمان را بسازیم. در مقاله‌ی بعدی از پلاگین‌های دیگری برای بهینه سازی کارهایمان کمک خواهیم گرفت

مخزن گیت هاب 
مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - استفاده از مدل Entity Attribute Value - بخش اول
یکی از چالش‌های دیتابیس‌های رابطه‌ایی، ذخیره‌سازی داده‌هایی با ساختار داینامیک است. در حالت عادی، یک جدول مجموعه‌ایی از موجودیت‌ها است. هر موجودیت نیز شامل یکسری ویژگی‌های (Attributes) مشخص می‌باشد. اما شرایطی را در نظر بگیرید که تعداد این ویژگی‌ها به صورت مشخص و ثابتی نباشد؛ یعنی برای هر موجودیت، ویژگی‌های متفاوتی داشته باشیم. یک روش پیاده‌سازی اینچنین سناریوهایی، استفاده از مدلی با نام Entity Attribute Value است. در این روش ستون‌های داینامیک را درون یک جدول جنریک تعریف خواهیم کرد. به عنوان مثال برای ذخیره‌سازی اطلاعات اشخاص، در حالت نرمال، یک جدول با ساختار مشخصی خواهیم داشت: 
create table Employees
(
   Id int auto_increment
   primary key,
   FirstName text null,
   LastName text null,
   DateOfBirth timestamp not null
);
تعریف جدول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهد بود:
public class Employee
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTimeOffset DateOfBirth { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Employee> Employees { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}


اما در مدل EAV، خواص داینامیک را به درون جدول دومی منتقل خواهیم کرد:

create table EmployeeEav
(
   Id int auto_increment
   primary key
);

create table EmployeeAttributes
(
  Id int auto_increment
  primary key,
  EmployeeId int not null,
  AttributeName text null,
  AttributeValue text null,
  constraint FK_EmployeeAttributes_EmployeeEav_EmployeeId
  foreign key (EmployeeId) references EmployeeEav (Id)
  on delete cascade
);

create index IX_EmployeeAttributes_EmployeeId
on EmployeeAttributes (EmployeeId);

تعریف جداول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهند بود:

public class EmployeeEav
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual ICollection<EmployeeAttribute> Attributes { get; set; }
}

public class EmployeeAttribute
{
    public int Id { get; set; }
    public virtual EmployeeEav Employee { get; set; }
    public int EmployeeId { get; set; }
    public string AttributeName { get; set; }
    public string AttributeValue { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{

    public DbSet<EmployeeEav> EmployeeEav { get; set; }
    public DbSet<EmployeeAttribute> EmployeeAttributes { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
    {
        options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection"));
    }
}



درون این جدول دوم، سه فیلد اصلی داریم: یکی به عنوان Entity که در اینجا یک ارجاع را به جدول EmployeeEav دارد. یک فیلد به عنوان Attribute که برای تعیین نام ویژگی داینامیک استفاده می‌شود و در نهایت یک Value که برای ذخیره‌سازی مقدار ویژگی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین به این نوع طراحی، Entity Attribute Value گفته می‌شود. مزیت اصلی این روش، انعطاف زیاد آن است در واقع می‌توانیم N تعداد ویژگی را برای Entity موردنظرمان داشته باشیم. اما این روش یک SQL Smell است و اشکالات زیادی را به همراه دارد:

  • کوئری گرفتن در این روش سخت است
یکی از مشکلات اصلی این روش این است امکان کوئری گرفتن از جدول ویژگی‌ها را سخت میکند. در واقع این روش به store everything, query nothing معروف است. مثلاً فرض کنید می‌خواهیم لیست کارمندانی را که تاریخ تولدشان ۲۵ سال پیش است، واکشی کنیم. در حالت عادی با تعداد ستون ثابت می‌توانیم به راحتی اینکار را انجام دهیم:
SELECT `e`.`Id`, `e`.`DateOfBirth`, `e`.`FirstName`, `e`.`LastName`
FROM `Employees` AS `e`
WHERE `e`.`DateOfBirth` > @__endDate_0
کوئری LINQ کد فوق اینچنین شکلی خواهد داشت:
var endDate = DateTimeOffset.Now.AddYears(Convert.ToInt32(-25));
var normalTypes = dbContext.Employees.Where(x => x.DateOfBirth > endDate).ToList();
اما در مدل EAV نوشتن کوئری فوق خیلی سخت‌تر خواهد بود: 
SELECT MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'FirstName'
                   THEN AttributeValue
    END)        AS FirstName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'LastName'
                   THEN AttributeValue
           END) AS LastName,
       MAX(CASE AttributeName
               WHEN 'DateOfBirth'
                   THEN AttributeValue
           END) AS DateOfBirth
FROM efcoresample.EmployeeAttributes
WHERE EmployeeId IN (SELECT EmployeeId
                     FROM efcoresample.EmployeeAttributes
                     WHERE AttributeName = 'DateOfBirth'
                       AND AttributeValue > DATE_SUB(CURRENT_DATE(), INTERVAL 25 YEAR))
  AND AttributeName IN ('FirstName', 'LastName', 'DateOfBirth')
GROUP BY EmployeeId;
همچنین کوئری LINQ آن نیز به همان اندازه سخت میباشد: 
string[] columnNames = {"FirstName", "LastName", "DateOfBirth"};
var employees = dbContext.EmployeeAttributes
    .Where(x => 
                dbContext.EmployeeAttributes
                    .Where(i => i.AttributeName == "DateOfBirth")
                    .Select(eId => eId.EmployeeId).Contains(x.EmployeeId) &&
                columnNames.Contains(x.AttributeName))
    .GroupBy(x => x.EmployeeId)
    .Select(g => new
    {
        FirstName = g.Max(f => f.AttributeName == "FirstName" ? f.AttributeValue : ""),
        LastName = g.Max(f => f.AttributeName == "LastName"? f.AttributeValue : ""),
        DateOfBirth = g.Max(f => f.AttributeName == "DateOfBirth"? f.AttributeValue : ""),
        Id = g.Key
    })
    .ToList()
    .Where(x => DateTime.ParseExact(x.DateOfBirth, "yyyy-MM-dd", CultureInfo.InvariantCulture) > DateTime.Now.AddYears(-25));

  • امکان تعریف فیلدهای اجباری را نخواهیم داشت
در حالت نرمال و ساختاریافته، برای هرکدام از فیلدها می‌توانیم الزامی و یا اختیاری بودن آنها را به راحتی با NOT NULL تعیین کنیم. اما در مدل EAV این امکان را نخواهیم داشت. 

  • امکان تعیین نوع ستون‌ها را نخواهیم داشت
در حالت نرمال به راحتی می‌توانیم نوع فیلد موردنظر را تعیین کنیم. اما در مدل EAV به دلیل ماهیت داینامیک ستون‌ها، این امکان را نداریم. ستون AttributeValue همزمان ممکن است تاریخ، عددی، اعشاری و… باشد در نتیجه چون از ورودی مطمئن نیستیم، مجبوریم تایپ آن را به رشته تنظیم کنیم. 

  • امکان تعریف کلیدهای خارجی را نخواهیم داشت
در مدل EAV نمی‌توانیم صحت دیتا را تضمین کنیم؛ زیرا امکان تعریف کلید خارجی را نخواهیم داشت.

بنابراین بهتر است تا حد امکان از مدل EAV استفاده نشود؛ مگر اینکه در شرایطی خاص، مجبور به استفاده‌ی از آن باشید. به عنوان مثال برنامه‌ی شما قرار است قابلیت ایمپورت هر نوع فایل CSV را داشته باشد. هر فایل هم ممکن است به تعداد نامشخصی، یکسری ستون را داشته باشد. در این شرایط می‌توانید با در نظر گرفتن موارد فوق، از مدل مطرح شده استفاده کنید.
مطالب
وب‌پارت اسلاید متحرک در شیرپوینت 2010
در خلال تعدادی از پروژه‌هایی که در زمینه توسعه شیرپوینت 2010 درگیر بودم، یکی از وب‌پارت‌هایی که اکثر مشتریان درخواست می‌کردند وب پارت اسلاید متحرک بود. به نظر من داشتن این وب‌پارت ظاهرا خیلی برای مشتریان مهم بنظر می‌رسید، بهمین سبب در زیر به پیاده‌سازی آن اشاره می‌کنم.

ساخت لیست سفارشی

ابتدا یک لیست سفارشی بنام ContentSlides ایجاد می‌کنیم و  ستونی از نوع Rich HTML به آن اضافه می‌کنیم.

ایجاد یک پروژه شیرپوینتی از نوع Visual Web Part

سپس یک پروژه شیرپوینت از نوع Visual Web Part در سایتی که لیست فوق در آن قرار دارد می‌سازیم.





در این مرحله نامگذاری‌های پیش‌فرض ویژوال استودیو که برای ویژوال وب‌پارت در نظر گرفته را به نام مناسب تغییر می‌دهیم.



افزودن پلاگین AnythingSlider

ابتدا پلاگین AnythingSlider را از این آدرس دریافت نمایید. سپس فایلهای anythingslider.css, anythingslider-ie.css, jquery.min.js, jquery.anythingslider.js  و "default.png " را به ویژوال وب‌پارت اضافه می‌کنیم. برای اضافه کردن فایلهای این پلاگین، ابتدا فولدر "Layouts" به پروژه اضافه می‌نماییم و سپس فایلهای این پلاگین در این فولدر قرار می‌دهیم.

سپس در خط 129 و 155 و 181 فایل anythingslider.css

background: url("../images/default.png") no-repeat; 
را به
background: url(“default.png") no-repeat;
تغییر دهید و شکل پروژه به صورت زیر خواهد شد.

در ادامه، بر روی "ContentSliderVisualWebPartUserControl.ascx" دابل کلیک کنید و کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم.

<SharePoint:CssRegistration ID="AnythingSliderCssRegistration" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/anythingslider.css"></SharePoint:CssRegistration>
<SharePoint:CssRegistration ID="AnythingSliderCssRegistrationIE7" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/anythingslider.css" ConditionalExpression="lte IE 7"></SharePoint:CssRegistration>

<SharePoint:ScriptLink ID="JqueryScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.min.js"></SharePoint:ScriptLink>
<SharePoint:ScriptLink ID="AnythingSliderScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.anythingslider.js"></SharePoint:ScriptLink>

توجه کنید در کد بالا ما از کنترل‌های "SharePointCssRegistration" و "SharePointScriptLink" برای اضافه نمودن فایلهای Css و JavaScript مورد نیاز و هم چنین از خصیصه "ConditionalExpression" برای اضافه کردن فایل "anythingslider-ie.css" برای مرورگر اینترنت اکسپلورر 7 به بالا استفاده کردیم.

ایجاد کوئری برای لیست سفارشی

برای ایجاد کوئری از کتابخانه jQuery بنام SPService که از این آدرس قابل دریافت است، استفاده می‌کنیم. فایل "jquery.SPServices.min.js" موجود در این کتابخانه را همانند سایر فایل‌های اضافه شده در قسمت قبل را به پروژه اضافه می‌کنیم.

برای استفاده از کتابخانه، کد زیر را در user control قسمت فبلی و در ادامه کدهای قبلی وارد می‌کنیم.

<SharePoint:ScriptLink ID="SPServicesScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.SPServices.min.js"></SharePoint:ScriptLink>

و برای ایجاد کوئری کد زیر در user control وارد می‌کنیم.

<script language="javascript" type="text/javascript">

$(document).ready(function () {
$().SPServices({
operation: "GetListItems",
async: false,
listName: "ContentSlides",
CAMLViewFields: "<ViewFields<FieldRef Name='SlidesContent' /></ViewFields>",
completefunc: function (xData, Status) {
$(xData.responseXML).SPFilterNode("z:row").each(function () {
var liHtml = "<li>" + $(this).attr("ows_SlidesContent") + "</li>";
$("#slider").append(liHtml);
});
}
});

/*-- Initialize AnythingSlider plugin --*/
    $('#slider').anythingSlider();

});
</script>

<ul id="slider" />

وظیفه این کد انجام کوئری بر روی لیست "ContentSlides" و ایجاد ساختار یک لیست جهت نمایش اسلایدها می‌باشد که آیتم‌های این لیست مقادیر ستون
"Slides Content" می‌باشد، شناسه این لیست "Slider" است.

توجه کنید: ما می‌توانیم CAML Queryهای پیشرفته‌ای برای اعمال فیلتر مناسب و چیدمان اسلایدها استفاده کنیم.

در ادامه، برای مقدار دهی اولیه به پلاگین بوسیله فراخوانی تابع

 $('#slider').anythingSlider();

انجام می‌شود.

در پایان براحتی با Deploy نمودن Solution، امکان استفاده از وب پارت مهیاست.

برای دریافت کد این پروژه از این آدرس استفاده کنید.

مطالب دوره‌ها
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
زمانیکه صحبت از برنامه‌های بلادرنگ می‌شود با کاربرانی سر و کار داریم که نیاز دارند تا اطلاعات مورد نیاز خود را همواره و بلافاصله در آخرین وضعیت به روز آن مشاهده کنند. در این بین، کلاینت می‌خواهد یک برنامه وب باشد یا سیلورلایت و یا یک برنامه نوشته شده با WPF. حتی برنامه‌های موبایل را نیز باید به این لیست اضافه کرد.
در اینجا کلمه بلادرنگ به معنای ارسال اطلاعات از طرف سرور به کلاینت‌ها با فاصله زمانی بسیار کوتاهی از به روز رسانی اطلاعات صورت گرفته در سمت سرور است.
نمونه‌ای از این برنامه‌ها شامل موارد ذیل هستند:
- اطلاع رسانی همزمان به گروهی از کاربران
- جستجوهای زنده و به روز رسانی‌هایی از این دست
- نمایش بلادرنگ قیمت‌ها و وضعیت تجاری محصولات و سهام‌ها
- بازی‌های تعاملی
- برنامه‌های گروهی و تعاملی (مانند برنامه‌های Chat)
- برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی (برای مثال پیام جدیدی دارید؛ شخص خاصی آنلاین یا آفلاین شد و امثال آن)

بنابراین به صورت خلاصه قصد داریم به ارائه بازخوردها و اطلاع رسانی‌های بلادرنگ یا نسبتا سریع و به روز از سمت سرور به کلاینت‌ها برسیم.
برای مثال یک دیتاگرید را درنظر بگیرید. دو کاربر در شبکه صفحه یکسانی را گشوده‌اند و یکی از آن‌ها مشغول به ویرایش و یا حذف اطلاعات است. در ارتباطات بلادرنگ کاربر یا کاربران دیگر نیز باید (یا بهتر است) در زمانیکه گرید یکسانی را گشوده‌اند، بلافاصله آخرین تغییرات را ملاحظه کنند. یا حتی حالتی را درنظر بگیرید که شخصی SQL Server management studio را گشوده و در آنجا مشغول به تغییر اطلاعات گردیده است. در این حالت نیز بهتر است آخرین تغییرات بلافاصله به اطلاع کاربران رسانده شوند.

معرفی الگوی Push service

البته باید دقت داشت که الگوی push service یک الگوی رسمی ذکر شده در گروه‌های مرسوم الگوهای طراحی نیست، اما مفهوم آن سرویسی است که چندین کار ذیل را انجام می‌دهد:
الف) پذیرش اتصالات از چندین مصرف کننده. مصرف کننده‌ها در اینجا الزاما محدود به کلاینت‌های وب یا دسکتاپ نیستند؛ می‌توانند حتی یک سرور یا سرویس دیگر نیز باشند.
ب) قادر است اطلاعات را به مصرف کننده‌های خود ارسال کند. این سرویس می‌تواند یک برنامه ASP.NET باشد یا حتی یک سرویس متداول ویندوز.
ج) در اینجا چندین منبع خارجی مانند یک بانک اطلاعاتی یا تغییرات رخ داده توسط یک سخت افزار که می‌توانند سبب بروز رخدادهایی در push service گردند نیز می‌تواند وجود داشته باشند. هر زمان که تغییری در این منابع خارجی رخ دهد، مایل هستیم تا مصرف کننده‌ها را مطلع سازیم.


پروتکل HTTP و ارتباطات بلادرنگ

پروتکلی که در ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر SignalR مورد استفاده قرار می‌گیرد، HTTP است و از قابلیت‌های Request و Response آن در اینجا بیشترین بهره برده می‌شود. پیاده سازی Push عموما بر مبنای یکی از روش‌های متداول زیر است:
1) Periodic polling
به این معنا که مثلا هر 10 ثانیه یکبار، کاری را انجام بده؛ مانند ارسال متناوب: آیا تغییری رخ داده؟ آیا تغییری رخ داده؟ و .... به همین ترتیب. این روش اصلا بهینه نبوده و منابع زیادی را خصوصا در سمت سرور مصرف خواهد کرد. برای مثال:
function getInfo() {
         $.ajax("url", function ( newInfo){
                  if ( newInfo != null) {
                      // do something with the data
                  }
         });
    // poll again after 20 seconds
    setTimeout(getInfo,20000);
}
// start the polling loop
getInfo();

2) Long polling
به آن HTTP Streaming یا Comet هم گفته می‌شود. این روش نسبتا هوشمند بوده و کلاینت اتصالی را به سرور برقرار خواهد کرد. سرور در این حالت تا زمانیکه اطلاعاتی را در دسترس نداشته باشد، پاسخی نخواهد داد. برای نمونه:
function getNewInfo(){
  $.ajax("url", function (newinfo) {
      // do something with the data
  // start the new request
      getNewINfo();
  });
}
// start the polling loop
getNewInfo();

این روش نسبت به حالت Periodic polling بهینه‌تر است اما نیاز به اتصالات زیادی داشته و همچنین تردهای بسیاری را در سمت سرور به خود مشغول خواهد کرد.

3) Forever frame
فقط در IE پشتیبانی می‌شود. در این روش یک Iframe مخفی توسط مرورگر تشکیل شده و از طریق آن درخواستی به سرور ارسال می‌شود. سپس سرور متناوبا با تزریق اسکریپت‌هایی به این Iframe سبب فراخوانی مجدد وضعیت خود می‌گردد. در این روش نیز به ازای هر درخواست و پاسخ، ارتباطات گشوده و بسته خواهند شد.

4) Server Sent Events یا SSE
این مورد جزو استاندارد HTML5 است. در اینجا اتصالی برقرار شده و داده‌ها از طریق اتصالات HTTP منتقل می‌شوند.
var eventSrc = new EventSource("url");
    // register event handler for the message
    eventSrc.addEventListener( "message",function (evt) {
    //process the data
});
این روش نیز بسیار شبیه به حالت long polling است. سرور تا زمانیکه اطلاعاتی را برای پاسخ دهی فراهم نداشته باشد، اتصال را باز نگه می‌دارد. به این ترتیب از لحاظ مقیاس پذیری گزینه بهتری است (نسبت به حالتیکه مدام اتصال برقرار و قطع می‌شود). اکثر مرورگرها منهای نگارش‌های قدیمی IE از این روش پشتیبانی می‌کنند.
تنها تفاوت آن با حالت long polling در این است که پس از ارائه پاسخ به کلاینت، اتصال را قطع نمی‌کند. Long polling نیز اتصال را باز نگه می‌دارد، اما این اتصال را بلافاصله پس از ارائه پاسخ، می‌بندد.

5) Web sockets
Web sockets در سکوی کاری ویندوز، تنها در ویندوز‌های 8، ویندوز سرور 2012 و دات نت 4 و نیم پشتیبانی می‌شود. هرچند این روش در حال حاضر به عنوان بهترین روش Push مطرح است اما به دلیل محدودیتی که یاد شد، مدتی طول خواهد کشید تا استفاده گسترده‌ای پیدا کند.
var socket = new WebSocket("url");
socket.onmessage = function (msg) {
var newInfo = msg.data;
// do something with the data
}
// client can also send request to server
socket.send(.... )
با این اوصاف آیا راه حل بهتر و میانه‌تری وجود دارد؟
بلی. اگر به وضعیت فعلی سکوی کاری ASP.NET نگاه کنیم:

SignalR را می‌توان مشاهده کرد که در گروه ساخت سرویس‌های آن قرار گرفته است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این سرویس جدید آنچنان وابستگی به سایر اجزای آن نداشته و می‌تواند خارج از ASP.NET نیز مورد استفاده قرار گیرد.

SignalR چیست؟

SignalR راه حلی است سمت سرور برای نوشتن push services. همچنین به همراه کتابخانه‌های سمت کاربری است که ارتباطات push services را در انواع و اقسام سکوهای کاری میسر می‌سازد. SignalR سورس باز بوده و برای اعمال غیرهمزمان (asynchronous) بهینه سازی شده است.
SignalR بر اساس مدل ذهنی اتصالات ماندگار (persistent connections) طراحی شده است. اتصالات ماندگار را باید به عنوان اتصالاتی سریع و غیرطولانی درنظر گرفت. در اینجا Signal یک اتصال است که اطلاعاتی به آن ارسال می‌گردد و هدف، انتقال قطعات کوچکی از اطلاعات است و هدف، ارسال حجم عظیمی از اطلاعات نیست. برای مثال اطلاع رسانی سریعی صورت گیرد که تغییراتی رخ داده است و سپس ادامه کار و دریافت اطلاعات واقعی توسط فرآیندهای متداول مثلا HTTP GET انجام شود. البته باید دقت داشت SignalR نیز نهایتا از یکی از 5 روش push بررسی شده در این قسمت استفاده می‌کند. اما بر اساس توانایی‌های کلاینت و سرور، به صورت هوشمند بهترین و بهینه‌ترین انتخاب را به کاربر ارائه می‌دهد.
اتصالات ماندگار قسمت سطح پایین SignalR را تشکیل می‌دهند. سطح بالاتر آن که این مفاهیم را به شکلی کپسوله شده ارائه می‌دهد، Hubs نام دارد که پایه اصلی دوره جاری را تشکیل خواهد داد.



همانطور که عنوان شد، SignalR سورس باز بوده و دارای مخزن کدی عمومی در GitHub است. همچنین بسته‌های تشکیل دهنده‌ی آن از طریق NuGet نیز قابل دریافت هستند. این بسته‌ها شامل هسته SignalR و کلاینت‌های آن مانند کلاینت‌های WinRT، سیلورلایت، jQuery، ویندوز فون8 و امثال آن هستند.

شروع کار با SignalR

تیم SignalR مثالی مقدماتی از نحوه کار با SignalR را به صورت یک بسته NuGet ارائه داده‌اند که از طریق آدرس و فرمان ذیل قابل دریافت است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Sample
قبل از اینکه این مثال را دریافت کنید نیاز است ابتدا یک برنامه ASP.NET جدید را آغاز نمائید (تفاوتی نمی‌کند که MVC باشد یا Web forms). سپس دستور فوق را فراخوانی کنید.

پس از دریافت مثال، یکبار پروژه را کامپایل کرده و سپس بر روی فایل StockTicker.html آن کلیک راست نموده و گزینه مشاهده در مرورگر را انتخاب کنید. همچنین برای اینکه این مثال را بهتر مشاهده کنید، بهتر است دو وهله از مرورگر را باز کرده و آدرس باز شده را در آن بررسی کنید تا اعمال تغییرات همزمان به کلاینت‌های متفاوت را بهتر بتوان بررسی و مشاهده کرد.