مطالب
پیاده‌سازی میکروسرویس‌ها توسط Seneca
همانطور که در مطلب آشنایی با معماری Microservices گفته شد، Seneca یک فریم‌ورک مبتنی بر Node.js برای ساخت برنامه‌های سمت سرور بر مبنای معماری Microservices با هسته Monolithic است. در این مطلب قصد ارائه یک مثال عملی را بر اساس این فریم‌ورک ندارم. هدف، آشنایی با اجزای اصلی Seneca و چهارچوب کاری آن است.


فواید استفاده از فریم‌ورک Seneca  

  • فریم‌ورک Seneca کدنویسی برای ایجاد درخواست‌ها، ارسال پاسخ به درخواست‌های رسیده و تبدیل داده‌ها را که از روتین‌های هر سرویسی میتوانند باشند، ساده‌تر میکند.
  • فریم‌ورک Seneca با معرفی ایده Actionها و Pluginها که جلوتر توضیح داده خواهند شد، روند تبدیل کامپوننت‌های یک برنامه Monolithic را به نوع سرویسی، تسهیل میکند. روندی که به صورت عادی میتواند کاری طاقت فرسا باشد و نیاز به Refactoring زیادی دارد. 
  • سرویس‌های نوشته شده با زبانهای برنامه‌نویسی مختلف یا فریم‌ورک‌های متفاوت میتوانند با سرویس‌های نوشته شده توسط فریم‌ورک Seneca در ارتباط و تبادل باشند.


نصب فریم‌ورک Seneca

نصب Seneca تفاوتی با نصب سایر فریم‌ورک‌ها توسط npm ندارد. مثلا میشود فایلی با نام package.json را با تنظیماتی که در پی خواهد آمد داشت و با اجرای دستور npm install در خط فرمان، Seneca را نصب کرد. البته دستور نصب را باید در پوشه‌ای که فایل package.json در آن  ایجاد شده‌است، اجرا کرد.
{
    "name": "seneca-example",
    "dependencies": {
        "seneca": "0.6.5",
        "express": "latest"
    }
}
بعد برای استفاده از فریم‌ورک نصب شده باید نمونه‌ای از آن را ایجاد کنیم. 
var seneca = require("seneca")();

 Actionها

‌Actionها عملکرد بخصوصی را ارائه می‌دهند که باید به نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca که ایجاد کرده‌ایم، اضافه شوند. اینکه یک Action چه عملکرد بخصوصی را ارائه می‌هد، در زمان اضافه کردن آن به نمونه‌ای ایجاد شده، مشخص می‌شود. در مطلب گذشته گفته شد که برای تغییر یک برنامه Monolithic به نوع سرویسی، می‌شود فقط کامپوننت‌های دردسر ساز را تغییر داد. Actionها عملکردهای آن کامپوننت‌های مشکل ساز را به عهده خواهند گرفت. زمان اضافه کردن یک Action به نمونه‌ای از Seneca، از متد add استفاده میکنیم که دو آرگومان را دریافت میکند. اولین آرگومان، یک رشته JSON یا یک object است که هویت عملکرد Action را نشان می‌دهد و دومی در واقع یک متد Callback است و زمانیکه Action فراخوانی میشود، اجرا خواهد شد.  
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
});
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
});
در مثال بالا دو Action را به نمونه‌ای از Seneca اضافه کرده‌ایم. خواص role و cmd موارد بخصوصی نیستند. می‌شود آن‌ها را با  موارد دلخواه، بسته به عملکردی که از Action انتظار داریم، جایگزین کنیم. برای فراخوانی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، باید از متد act استفاده کنیم. البته متد act میتواند Actionهایی را که در سایر سرویس‌ها قرار دارند هم فراخوانی کند. اولین آرگومان act، برای تطبیق با الگوهایی که در زمان اضافه کردن Actionها به نمونه تنظیم شده‌اند، استفاده می‌شود. دومین آرگومان آن هم باز یک Callback است و در زمانیکه Action فراخوانی شده‌است اجرا میشود. 
seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "register", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});

seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "login", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});
در مثال بالا و در پارامتر اول، مشخصه‌های بیشتری نسبت به الگوی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، دیده می‌شود. این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند و به هر حال Seneca تمامی الگوهای مشابه را شناسایی میکند و آن موردی که بیشترین تطبیق را دارد، فرا میخواند. 


Pluginها

  Pluginها در Seneca در واقع بسته بندیهایی از Actionهایی هستند که کاربرد مشابهی دارند. در مثال بالا دو Action داشتیم که یکی عملکرد ورود را برعهده دارد و دیگری ثبت‌نام. از آنجایی که هر دو برای بخش مدیریت کاربران تشابهاتی دارند، می‌شود آنها را در یک Plugin بسته بندی کرد. ارزش Pluginها زمانی است که می‌خواهیم آنها را توزیع کنیم. با توزیع Plugin، تمام Actionهای زیرمجموعه آن همزمان توزیع می‌شوند. Pluginها را میشود در قالب توابع یا ماژول‌ها ایجاد کرد.
function account(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })  

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
     }); 

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
    });
}

seneca.use(account, {message: "Plugin Added"});
در مثال بالا از روش تابع برای ایجاد Plugin استفاده شده‌است. Plugin را ایجاد می‌کنیم و Actionهایی را که میخواهیم به Plugin اضافه شوند، توسط this اضافه می‌کنیم و در نهایت با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده، استفاده کند. کلمه کلیدی This درون Plugin به نمونه‌ای از Seneca که ایجاد کرده‌ایم، ارجاع دارد. یعنی هر this.add برابر با seneca.add می‌باشد. نکته باقی مانده، Action اضافه‌ای است با مشخصه {init: "account"} که چه نقشی دارد. این Action نقش یک سازنده را برای مقداردهی اولیه، دارد. برای نمونه میشود از آن برای ارتباط با پایگاه داده، پیش از اجرا شدن سایر Actionها که نیاز به آن ارتباط دارند، استفاده کرد. مثال بالا را می‌شود با یک ماژول هم پیاده‌سازی کرد.
module.exports = function(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
    });

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"},function(args, respond){
    });

    return "account";
}  

seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
 ماژول، نام Plugin را برگشت میدهد که با فرض بر اینکه ماژول در فایل account.js قرار دارد، با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده استفاده کند.


Serviceها  

یک سرویس، یک نمونه از فریم‌ورک Seneca است که Actionهایی را برای استفاده بیرونی، در معرض شبکه قرار می‌دهد. 
var seneca = require("seneca")();
seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
seneca.listen({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});
در مثال بالا، نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca ایجاد شده، مجموعه‌ای از Actionها تحت یک Plugin به آن اضافه شده و در نهایت Actionهایی که در زمان ساخت و اضافه کردن آنها نقش accountManagement گرفته‌اند، برای استفاده در معرض شبکه و در بستر HTTP قرار می‌گیرند. هر دو بخش port و pin، اختیاری هستند و با صرفنظر از این دو بخش، اولا نمونه‌ی Seneca برای دریافت درخواست‌های ورودی، به درگاه پیش فرض 10101 گوش می‌دهد و ثانیا تمامی Actionهایی را که به نمونه اضافه کرده‌ایم، در معرض شبکه قرار میگیرند.
در سمت دیگر، برای اینکه سایر سرویس‌ها و برنامه‌های Monolithic قادر باشند Actionهای در معرض شکبه قرار داده شده را فراخوانی کنند، باید آنچه را که در معرض قرار داده شده، در خود ثبت کنند. برای مثال سرویس دیگری از Seneca می‌تواند از قطعه کد زیر استفاده کند.
seneca.client({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});

در اینجا هم موارد port و pin اختیاری هستند. اگر سرویسی که میخواهیم ثبت کنیم در سرور دیگری باشد، بایستی خاصیت host و با مقدار آدرس IP سرور مورد نظر در زمان ثبت، اعمال شود. سوالی که باقی می‌ماند این است که یک سرویس چطور Actionی از یک سرویس دیگر را فراخوانی می‌کند؟

در بخش Actionها آمد که برای فراخوانی یک Action از متد act،  از نمونه‌ی Seneca استفاده میکنیم. رفتار Seneca به این صورت است که ابتدا بر اساس امضای Action درخواست شده، Actionهای محلی را که به سرویس جاری اضافه شده‌اند، جستجو میکند. اگر تطبیقی نیافت به سراغ Actionهای ثبت شده خارجی که دارای خاصیت pin هستند، خواهد رفت و در نهایت اگر آنجا هم موردی نیافت، برای تک تک سرویس‌هایی که آنها را ثبت کرده، اما خاصیت pin را ندارند، درخواستی را ارسال میکند.


برای اطلاعات بیشتر به بخش مستندات  فریم‌ورک Seneca رجوع کنید.

مطالب
آشنایی با WPF قسمت اول : ساختار سلسله مراتبی


عناصر رابط کاربری WPF با یکدیگر یک رابطه‌ی سلسله مراتبی دارند. به این رابطه، درخت منطقی یا Logical Tree می‌گویند که به توصیف ارتباط اجزای رابط کاربری می‌پردازد. نوع دیگری از درخت نیز وجود دارد که به آن درخت بصری یا Visual Tree می‌گویند. این درخت شامل عناصری است که باعث نمایش کنترل پدر می‌شوند و کنترل پدر بدون آن‌ها هیچ ظاهر نمایشی ندارد. به عنوان مثال شما یک دکمه را در نظر بگیرید. این دکمه شامل عناصری چون Border,Block Text,Content Presenter می‌شود تا بتواند به عنوان یک دکمه نمایش یابد و بدون وجود این عناصر، کنترل دکمه هیچ ظاهری ندارد و در واقع با رندر شدن کنترل‌های فرزندان، دکمه معنا پیدا می‌کند. به تصویر بالا دقت کنید که به خوبی مرز بین درخت منطقی و درخت بصری را نمایش می‌دهد. شکل سلسله مراتبی بالا از طریق کد زیر به دست آمده است:
 
<Window>
    <Grid>
        <Label Content="Label" />
        <Button Content="Button" />
    </Grid>
</Window>
درخت بصری می‌تواند به ما کمک کند تا بتوانیم بر روی عناصر تشکیل دهنده، یک کنترل قدرت عمل داشته باشیم و آن‌ها را مورد تغییر قرار دهیم.


Dependency Properties

خاصیت‌های وابستگی همان خاصیت‌ها یا property هایی هستند در ویندوزفرم با آن‌ها سر و کله می‌زدید ولی در اینجا تفاوت‌هایی با پراپرتی‌های قبلی وجود دارد که باعث ایجاد مزایای زیادی شده است.

اول اینکه
بر خلاف پراپرتی‌های ویندوز فرم که در خود فیلدهای تعیین شده همان کنترل ذخیره می‌شدند، در این روش کلید (نام پراپرتی) و مقدار آن داخل یک شیء دیکشنری قرار می‌گیرند که از شیء DependencyObject ارث بری شده است و این شیء والد یک متد با نام GetValue برای دریافت مقادیر دارد. مزیت این روش این است که بیخود و بی‌جهت مانند روش قبلی، ما فیلدهایی را تعریف نمی‌کنیم که شاید به نصف بیشتر آن‌ها، حتی نیازی نداریم. در این حالت تنها فیلدهایی از حافظه را دریافت و ذخیره می‌کنیم که واقعا به آن‌ها نیاز داریم. فیلدها یا مقادیر پیش فرض موقع ایجاد شیء در آن ذخیره می‌شوند.

دومین مزیت این روش خاصیت ارث بری مقادیر از عناصر بالاتر درخت منطقی است. موقعی که از طرف شما برای فرزندان این عنصر مقداری تعیین نشده باشد، سیستم به  سمت گره‌ها یا عناصر بالا یا والد حرکت می‌کند و اولین عنصری را که مقدارش تنظیم شده باشد، برای فرزندان در نظر می‌گیرد. به این استراتژی یافتن یک مقدار، استراتژی Resolution می‌گویند.

سومین مزیت آن وجود یک سیستم اعلان یا گزارش آنی است. در صورتی که شما یک تابع callback را برای یک پراپرتی ست نمایید، با تغییر این پراپرتی تابع معرفی شده صدا زده خواهد شد.

Value Resolution Strategy
همانطور که در بالا اشاره کردیم دریافت مقادیر یک کنترل از طریق یک استراتژی به اسم Resolution انجام می‌شود که طبق تصویر زیر از بالا به پایین بررسی می‌شود. در هر کدام از مراحل زیر اگر مقداری یافت شد، همان مقدار را انتخاب می‌کند. از متد SetValue هم برای درج مقدار استفاده می‌شود. برای مثال در مرحله‌ی سوم بررسی می‌شود که آیا کاربر برای کنترل مورد نظر مقداری را تنظیم کرده است یا خیر؛ اگر آری، پس از آن استفاده می‌کند و اگر پاسخ خیر بود، بررسی می‌کند آیا style برای آن موجود است که مقداری برایش تنظیم شده باشد یا خیر و الی آخر...

جادوی پشت صحنه

مقادیر پراپرتی‌ها در کلاسی استاتیک به اسم Dependency Property ذخیره می‌شوند که این ذخیره در حالت نام و مقدار است و مقدار آن شامل callback و مقدار پیش فرض است. شکل زیر نتیجه‌ی شکل دقیق‌تری را نسبت به قبلی در هنگام پیمایش درخت منطقی به سمت بالا، نشان می‌دهد.

نحوه‌ی تعریف یک خاصیت وابسته که باید به صورت ایستا تعریف شود به صورت زیر است و برای دریافت و درج مقدار جدید از یک پراپرتی معمولی کمک می‌گیریم:

// Dependency Property
public static readonly DependencyProperty CurrentTimeProperty = 
     DependencyProperty.Register( "CurrentTime", typeof(DateTime),
     typeof(MyClockControl), new FrameworkPropertyMetadata(DateTime.Now));
 
// .NET Property wrapper
public DateTime CurrentTime
{
    get { return (DateTime)GetValue(CurrentTimeProperty); }
    set { SetValue(CurrentTimeProperty, value); }
}
یک قانون در WPF وجود دارد و آن اینست که نام خاصیت‌های وابسته را با کلمه Property به پایان ببرید مثل CurrentTimeProperty.
در مورد خاصیت‌های وابسته و کدنویسی آن ها در مطالب آینده بیشتر بحث خواهیم کرد.

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
امکان تبدیل رخدادهای توکار مرورگرها به دایرکتیوهای Blazor در Blazor6x

یکسری دایرکتیو مانند onclick@ و امثال آن، از پیش در Blazor تعریف شده‌اند که امکان مدیریت رویدادهای جاوااسکریپتی را در کدهای سی‌شارپ میسر می‌کنند. اما تعداد این‌ها زیاد نیست. برای مثال تعداد رویدادهای قابل تعریف و پشتیبانی شده‌ی توسط مرورگرها قابل ملاحظه‌است. در Blazor 6x روشی جهت دسترسی ساده‌تر به این رویدادها ارائه شده‌است که شامل این مراحل است. برای نمونه فرض کنید می‌خواهیم به رویداد paste مرورگر دسترسی پیدا کنیم و یک دایرکتیو سفارشی oncustompaste@ را برای آن تهیه کنیم:
<input @oncustompaste="HandleCustomPaste" />
برای اینکار در ابتدا قطعه کد زیر را پس از blazor.webassembly.js در فایل index.html ثبت می‌کنیم (یا می‌توان از روش export function afterStarted که در بالا عنوان شد هم استفاده کرد):
<script> 
    Blazor.registerCustomEventType('custompaste', { 
        browserEventName: 'paste', 
        createEventArgs: event => { 
            // This example only deals with pasting text, but you could use arbitrary JavaScript APIs 
            // to deal with users pasting other types of data, such as images 
            return { 
                eventTimestamp: new Date(), 
                pastedData: event.clipboardData.getData('text') 
            }; 
        } 
    }); 
</script>
در اینجا برای رویداد paste مرورگر، تعدادی آرگومان تهیه شده و بازگشت داده می‌شود. آرگومان اول در اینجا یک مقدار اختیاری و نمایشی‌است و آرگومان دوم به شیء رویداد paste، دسترسی یافته و متن آن‌را بازگشت می‌دهد.
پس از اینکار، معادل دو پارامتر بازگشت داده شده را به صورت زیر در کدهای سی‌شارپ تهیه می‌کنیم:
namespace BlazorCustomEventArgs.CustomEvents 
{ 
    [EventHandler("oncustompaste", typeof(CustomPasteEventArgs), enableStopPropagation: true, enablePreventDefault: true)] 
    public static class EventHandlers 
    { 
        // This static class doesn't need to contain any members. It's just a place where we can put 
        // [EventHandler] attributes to configure event types on the Razor compiler. This affects the 
        // compiler output as well as code completions in the editor. 
    } 
 
    public class CustomPasteEventArgs : EventArgs 
    { 
        // Data for these properties will be supplied by custom JavaScript logic 
        public DateTime EventTimestamp { get; set; } 
        public string PastedData { get; set; } 
    } 
}
ابتدا از EventArgs ارث‌بری شده و معادل تاریخ و متن بازگشت داده شده، تبدیل به یک EventArgs سفارشی می‌شود. سپس نوع آن، به ویژگی EventHandler ای که بالای یک کلاس استاتیک خالی قرار گرفته شده، ارسال می‌شود. اینکار صرفا جهت اطلاع کامپایلر صورت می‌گیرد.
یک نکته: در اینجا نام oncustompaste به همان نام custompaste کدهای جاوااسکریپتی اشاره می‌کند. نام تعریف شده‌ی در قسمت سی‌شارپ، یک on در ابتدا اضافه‌تر دارد. اینکار سبب می‌شود که اکنون بتوان یک رویدادگردان oncustompaste@ سفارشی را که قابل مدیریت در کدهای سی‌شارپ است، داشت:
@page "/"

<p>Try pasting into the following text box:</p>
<input @oncustompaste="HandleCustomPaste" />
<p>@message</p>

@code {
    string message;
    void HandleCustomPaste(CustomPasteEventArgs eventArgs)
    {
        message = $"At {eventArgs.EventTimestamp.ToShortTimeString()}, you pasted: {eventArgs.PastedData}";
    }
}
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 1 - توابع

در این مجموعه مقالات، به بررسی و آموزش برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت می‌پردازیم. در طول آموزش، فرض را بر این قرار دادیم که شما به عنوان خواننده‌ی این مقاله، با مبانی جاوا اسکریپت آشنا می‌باشید و حداقل چند قطعه کد مفید را با جاوا اسکریپت نوشته‌اید. همچنین کمی هم با مباحث شیء گرایی آشنا می‌باشید.

روال آموزش در این مجموعه به گونه است که در ابتدا به معرفی مباحث پیش نیاز جهت ورود به دنیای شیء گرایی در جاوا اسکریپت، پرداخته خواهد شد. سپس مباحث شیء گرایی را آغاز خواهیم نمود و تمامی نکات ریز و درشت آن را بررسی خواهیم کرد. پس از پایان این مقالات قادر خواهید بود تا تمامی کتابخانه‌ها و Framework‌های جاوا اسکریپتی را مطالعه نموده و به راحتی تکنیک‌های کد نویسی آن را درک کنید. همچنین خود شما نیز برای نوشتن یک کتابخانه یا Framework جاوا اسکریپتی استاندارد و حرفه‌ای، دست به کار شوید و یک کتابخانه سودمند را ارائه نمایید.

با چند مثال ساده و بصورت تقریبا مبتدی مسائل پایه را تشریح نموده و آرام آرام مباحث حرفه ای را آغاز خواهیم کرد. قرار است در پایان این آموزش‌ها به بررسی الگوهای موجود در جاوا اسکریپت نیز بپردازم که مجموعه مقالات مربوط به الگوها را در قالب مجموعه مقالاتی مجزا ارائه می‌نمایم.

در تهیه‌ی این مجموعه مقالات از منابع زیر استفاده شده است:

1.  Pro JavaScript Techniques  (John Resig ، خالق JQuery  – فصول 2 و 3)

2.  Professional JavaScript for Web Developers (Third Edition)  (Nicholas C. Zakas  – فصول 3، 4، 5، 6 و 7)

3.  Object-Oriented JavaScript  (Stoyan Stefanov  – فصول 3، 4، 5، 6 و 8)

4.  و تجربه‌ی ناچیز اینجانب


توابع  (Functions)

همیشه در برنامه، مجموعه دستوراتی وجود دارند که عمل خاصی را انجام می‌دهند و به دفعات نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. جهت جلوگیری از تکرار این دستورات، افزایش خوانایی و کاهش پیچیدگی برنامه، این دستورات را در بسته‌ای به نام تابع قرار می‌دهیم تا در زمان نیاز، آن را فراخوانی یا اجرا نماییم. جهت تعریف تابع در جاوا اسکریپت به صورت زیر عمل می‌نماییم:

function <functionName> ([arg0, arg1, …, argN]) {
<statements>
}

به عنوان مثال:

function sayHello(name, message) {
   alert("Hello " + name + ", " + message);
}

این تابع شامل دو آرگومان ورودی است که می‌تواند به صورت زیر فراخوانی شود:

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی این تابع  “Hello Meysam, welcome to site”  می باشد که به صورت یک پنجره‌ی پیغام، نمایش می‌یابد. تابع فوق هیچ مقداری را به عنوان خروجی به برنامه‌ی اصلی یا محل فراخوانی خود بر نمی‌گرداند. اگر بخواهیم توسط تابع مقداری را برگردانیم می‌توانیم از دستور return  برای این منظور استفاده نماییم. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
}

تابع  sum  دو عدد را به عنوان آرگومان ورودی دریافت نموده و حاصل جمع آن‌ها را توسط دستور  return  به عنوان خروجی بر می‌گرداند. تابع فوق را می‌توان به صورت زیر فراخوانی نمود:

alert(sum(10, 20));

خروجی :

30

اینک به بررسی چند نکته در مورد دستور return می‌پردازیم. دستور return  فقط می‌تواند یک مقدار را برگرداند و نمی‌توان، چند مقدار را مقابل این دستور نوشت. همچنین روال اجرای تابع با رسیدن به دستور return  خاتمه می‌یابد و دستورات بعد از آن اجرا نخواهند شد. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
   alert("Hello");
}

در مثال فوق دستور  alert به هیچ عنوان اجرا نخواهد شد؛ زیرا تابع با رسیدن به دستور return خاتمه می‌یابد. یک تابع می‌تواند شامل بیش از یک دستور return باشد.

function diff(num1,num2) {
   if (num1 > num2)
     return num1 - num2;
   else
     return num2 - num1;
}

تابع فوق اختلاف دو عدد را بدست می‌آورد و اگر عدد اول بزرگتر باشد، عدد دوم را از عدد اول تفریق می‌کند؛ در غیر اینصورت عدد اول را از عدد دوم تفریق می‌کند و به عنوان خروجی بر می‌گرداند.  نکته‌ی دیگری که لازم است بدانید این است که دستور  return  می تواند هیچ مقداری را بر نگرداند و به تنهایی بکار گرفته شود. در این صورت دقیقا بعد از دستور  return  سمی کالن  (;)  قرار می‌دهیم.

function checkNumber(num) {
   if (isNaN(num)) {
     alert("Not a number");
     return;
   }
   alert(num+" is a number");
}

تابع فوق یک ورودی را دریافت می‌نماید و در صورتی که آرگومان ورودی عدد نباشد پیغام  “Not a number”  را نمایش می‌دهد و از تابع خارج می‌شود. در صورتی که آرگومان ورودی یک عدد باشد، پیغام دوم را نمایش می‌دهد.

توجه:

یک تابع بهتر است همیشه یک مقداری را به عنوان خروجی برگرداند و یا کلا هیچ مقداری را بر نگرداند. نوشتن توابعی که در برخی شرایط مقداری را به عنوان خروجی بر میگردانند و در برخی شرایط مقداری را برنمی گردانند موجب ایجاد پیچیدگی در اشکال زدایی می‌گردند. نوشتن تابعی به صورت زیر کمی گیج کننده و نامتعارف می‌باشد:

function sum(num1, num2) {
   if (isNaN(num1) || isNaN(num2))
     return; // بهتر است حداقل مقدار 0 برگردانده شود
   return num1 + num2;
}


کار با آرگومان ها

رفتار آرگومان‌ها در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی کاملا متفاوت می‌باشد. در جاوا اسکریپت تعداد و نوع آرگومانهای ارسالی بررسی نمی‌شوند و خطایی هم رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر تابعی با 3 آرگومان ورودی دارید، می‌توانید با 0 تا 3 آرگومان ورودی، آن تابع را فراخوانی نمایید. زیرا آرگومان‌ها در سیستم داخلی جاوا اسکریپت به صورت یک آرایه ارسال می‌گردند و تابع توجه نمی‌کند که کدام آرگومانها به این آرایه ارسال شده‌اند.

با توجه به قابلیتی که در مورد آرگومانها ذکر شد و به دلیل عدم مدیریت نوع و تعداد آرگومان‌های ارسالی، مطمئنا جهت جلوگیری از بروز خطا در توابع، باید تعداد و نوع آرگومان‌های ارسالی بررسی و مدیریت شوند. همچنین در هر تابع، آرایه‌ای به نام arguments  به صورت توکار تعبیه شده است که مدیریت آرگومان‌ها را تسهیل می‌بخشد. به مثال زیر توجه کنید:

function sayHello() {
   alert("Hello " + arguments[0] + ", " + arguments[1]);
}

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی :

"Hello Meysam, welcome to site"

تابع فوق هیچ آرگومان ورودی ندارد ولی با دو آرگومان ورودی فراخوانی شده است. در داخل تابع توسط آرایه arguments  به آرگومانهای ارسالی دسترسی پیدا کردیم. حال به مثال زیر توجه کنید:

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i = 0; i < arguments.length; i++)
     s += arguments[i];
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, 30, 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

150

10

در تابع فوق هیچ آرگومان ورودی وجود ندارد ولی این تابع را با 0، 5 و 1 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم. این تابع مجموع چند عدد را محاسبه و بر می‌گرداند و می‌تواند به تعداد نامحدودی عدد دریافت نماید. البته بهتر است نوع آرگومانهای ارسالی نیز بررسی شوند تا خطایی در محاسبات رخ ندهد. همچنین بجای حلقه for  از حلقه for…in  استفاده خواهم کرد.

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i in arguments) {
     if (isNaN(arguments[i]))
       continue;
    s += arguments[i];
   }
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, "a", 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

120

10

اگر دقت کرده باشید در فراخوانی دوم، رشته  “a”  به تابع ارسال شده است و چون آرگومانهای نامعتبر را مدیریت نموده‌ایم، خطایی در خروجی رخ نمی‌دهد. به مثال زیر نیز توجه نمایید:

function sum(a,b,c) {
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

NaN

NaN

تابع فوق دارای 3 آرگومان ورودی می‌باشد؛ ولی ما این تابع را با 2 و 0 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم که خروجی نامناسبی را تولید نموده است. برای رفع این مشکل و معتبر سازی آرگومان‌های ارسالی می‌توانیم به صورت زیر عمل نماییم:

function sum(a, b, c) {
   if (isNaN(a)) a = 0;
   if (isNaN(b)) b = 0;
   if (isNaN(c)) c = 0;
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

30

0

در تابع، قبل از انجام عمل محاسبه، بررسی کردیم که آرگومانهای ارسالی مقدار دهی شده باشند. در صورت عدم مقداردهی و یا مقداردهی نامناسب، آرگومان ارسالی را با صفر مقداردهی می‌نماید. اگر آرگومان مورد نظر به تابع ارسال نشود، مقدار پیش فرض آن undefined می‌باشد.

با توجه به مسائل مطرح شده در مورد توابع، این روش استفاده و کاربرد توابع، جزء معایب توابع در جاوا اسکریپت محسوب نمی‌شود. این تکنیک استفاده از توابع، موجب افزایش انعطاف پذیری توابع و آزادی عمل برنامه نویس می‌گردد که لذت بیشتری را به برنامه نویسی می‌دهد.

توجه:

به آرگومانهایی که در تابع دارای نام می‌باشند و یا به عبارتی، آرگومانهایی که نام آنها در تابع ذکر می‌شود، Named Arguments  یا آرگومانهای نامی (اسمی و یا نامدار) می‌گویند. مثل آرگومان های a ، b  وc  در تابع sum


عدم پشتیبانی از سربارگذاری یا  Overloading

در زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا، امکان تعریف توابع هم نام وجود دارد؛ به شرطی که امضای این توابع با هم متفاوت باشند. منظور از امضاء، تعداد و نوع آرگومان‌های ورودی می‌باشد. از آنجاییکه در سیستم داخلی جاوا اسکریپت، آرگومانها بصورت یک آرایه ارسال می‌شوند، بنابراین امضاء برای توابع مفهومی ندارد؛ پس نمی‌توانیم توابع هم نام یا overloading داشته باشیم.

اگر دو تابع هم نام داشته باشیم، تابعی که دیرتر تعریف می‌شود، جایگزین تابع قبلی می‌گردد. به مثال زیر توجه کنید:

function calc(num1,num2) {
   return num1 + num2;
}

function calc(num1,num2) {
   return num1 - num2;
}

alert(calc(200,100));

خروجی :

100

همانطور که در مثال فوق مشاهده می‌نمایید، تابع دوم فراخوانی شده‌است و حاصل تفریق به عنوان خروجی نمایش یافته است. 

نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
برای این حالات آیا میشه فانکشن‌های kendo رو override کرد یا مثلا بهشون اضافه کرد function سفارشی :
$("#report-grid").data("kendoGrid").options.editable.mode = "popup";
$("#report-grid").data("kendoGrid").options.editable.mode = "inline";
$("#report-grid").data("kendoGrid").options.editable.mode = "incell";
در نظر بگیرید که ما در پروژه(دات نت کور) مثلا به جای اینکه حالت ویرایش یا حذف و اضافه کردن(عملیات CRUD بدون خواندن) داخل خود کندو انجام بشه، بره در یک صفحه جدید یا بهتر بگم view متناظر با خود اون عملیات (Update - Delete - Create)؟ یا باید این رو با خود دات نت مدیریتش کرد؟ بخاطر اینکه تعداد پراپرتی‌های Model ما زیاد هستش و بصورت inline یا حتی popup فرم بهم ریخته میشه.
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت دوم - تنظیم مقادیر بازگشتی متدها
در قسمت قبل با مفاهیمی مانند fakes ،stubs ،dummies و mocks آشنا شدیم و در اولین آزمایشی که نوشتیم، کار تدارک dummies را به عنوان پارامترهای سازنده‌ی سرویس مورد بررسی، توسط کتابخانه‌ی Moq و اشیاء <Mock<T آن انجام دادیم؛ پارامترهایی که ذکر آن‌ها ضروری بودند، اما در آزمایش ما مورد استفاده قرار نمی‌گرفتند. در این قسمت می‌خواهیم کار تدارک stubs را توسط کتابخانه‌ی Moq انجام دهیم؛ به عبارتی می‌خواهیم مقادیر بازگشتی از متدهای اشیاء Mock شده را تنظیم و کنترل کنیم.


تنظیم خروجی متدهای اشیاء Mock شده

در انتهای قسمت قبل، آزمون واحد متد Accept، با شکست مواجه شد؛ چون متد Validate استفاده شده، همواره مقدار false را بر می‌گرداند:
_identityVerifier.Initialize();
var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
     application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);

در ادامه شیء Mock از نوع IIdentityVerifier را طوری تنظیم خواهیم کرد که بر اساس یک applicant مشخص، خروجی true را بازگشت دهد:
namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void Accept()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(applicant.Name, applicant.Age, applicant.Address))
                .Returns(true);

            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsTrue(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کار با شیء Mock شده آغاز می‌شود. سپس باز ذکر متد Setup، می‌توان به صورت strongly typed به تمام متدهای اینترفیس IIdentityVerifier دسترسی یافت و آن‌ها را تنظیم کرد. تا اینجا متد مدنظر را از اینترفیس IIdentityVerifier انتخاب کردیم. سپس توسط متد Returns، خروجی دقیقی را برای آن مشخص می‌کنیم.
به این ترتیب زمانیکه در متد Process کلاس LoanApplicationProcessor کار به بررسی هویت کاربر می‌رسد، اگر متد Validate آن با اطلاعات applicant مشخصی که تنظیم کردیم، یکی بود، متغیر isValidIdentity که حاصل بررسی identityVerifier.Validate_ است، به true مقدار دهی خواهد شد. برای بررسی آن یک break-point را در این نقطه قرار داده و آزمون واحد را در حالت دیباگ اجرا کنید.
البته هرچند اگر اکنون نیز این آزمایش واحد را مجددا بررسی کنیم، باز هم با شکست مواجه خواهد شد؛ چون مرحله‌ی بعدی بررسی، کار با سرویس ICreditScorer است که هنوز تنظیم نشده‌است:
_creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
{
    return application.IsAccepted;
}
فعلا این قسمت از code را comment می‌کنیم تا آزمایش واحد ما با موفقیت به پایان برسد. در قسمت بعدی کار تنظیم مقادیر خواص را انجام داده و این قسمت از code را نیز پوشش خواهیم داد.


تطابق با آرگومان‌های متدها در متدهای Mock شده

با تنظیمی که انجام دادیم، اگر متد Validate به مشخصات شیء applicant مشخص ما برسد، خروجی true را بازگشت می‌دهد. برای مثال اگر در این بین تنها نام شخص تغییر کند، خروجی بازگشت داده شده همان false خواهد بود. اما اگر این نام برای ما اهمیتی نداشت و قصد داشتیم با تمام نام‌های متفاوتی که دریافت می‌کند، بازهم خروجی true را بازگشت دهد، می‌توان از قابلیت argument matching کتابخانه‌ی Moq و کلاس It آن استفاده کرد:
var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(
        //applicant.Name,
        It.IsAny<string>(),
        applicant.Age, 
        applicant.Address))
    .Returns(true);
()<It.IsAny<string در اینجا به این معنا است که هر نوع ورودی رشته‌ای، قابل قبول بوده و دیگر متد Validate بر اساس یک نام مشخص، مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. IsAny یک متد جنریک است و بر اساس نوع آرگومان مدنظر که برای مثال در اینجا رشته‌ای است، نوع جنریک آن مشخص می‌شود.
بدیهی است در این حالت باید سایر پارامترها دقیقا با مقادیر مشخص شده تطابق داشته باشند و اگر این موارد نیز اهمیتی نداشتند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(
        //applicant.Name,
        It.IsAny<string>(),
        //applicant.Age,
        It.IsAny<int>(),
        //applicant.Address
        It.IsAny<string>()
        ))
    .Returns(true);
در این حالت متد Validate، صرفنظر از ورودهای آن، همواره مقدار true را باز می‌گرداند.
البته این نوع تنظیمات بیشتر برای حالات غیرمشخص مانند استفادهاز Guidها به عنوان پارامترها و مقادیر، می‌تواند مفید باشد.


تقلید متدهایی که پارامترهایی از نوع out دارند

اگر به اینترفیس IIdentityVerifier که در قسمت قبل معرفی شد دقت کنیم، یکی از متدهای آن دارای خروجی از نوع out است:
using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface IIdentityVerifier
    {
        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid);
// ...
    }
}
این متد خروجی ندارد، اما خروجی اصلی آن از طریق پارامتر isValid، دریافت می‌شود. برای استفاده‌ی از آن، متد Process کلاس LoanApplicationProcessor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
//var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
//    application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);
_identityVerifier.Validate(
    application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address,
    out var isValidIdentity);
در این حالت اگر آزمون واحد متد Accept را بررسی کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. به همین جهت تنظیمات Mocking این متد را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
var isValidOutValue = true;
mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Validate(applicant.Name,
    applicant.Age,
    applicant.Address,
    out isValidOutValue));
برای تنظیم متدهایی که پارامترهایی از نوع out دارند، باید ابتدا مقدار مورد انتظار را مشخص کرد. بنابراین مقدار آن‌را به true در اینجا تنظیم کرده‌ایم. سپس در متد Setup، متدی تنظیم شده‌است که پارامتری از نوع out دارد. در آخر نیازی به ذکر متد Returns نیست؛ چون خروجی متد از نوع void است.
اکنون اگر مجددا آزمون واحد متد Accept را اجرا کنیم، با موفقیت به پایان می‌رسد.


تقلید متدهایی که پارامترهایی از نوع ref دارند

اگر به اینترفیس IIdentityVerifier که در قسمت قبل معرفی شد دقت کنیم، یکی از متدهای آن دارای خروجی از نوع ref است:
using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface IIdentityVerifier
    {        
          void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
                             ref IdentityVerificationStatus status);
// ...
    }
}
این متد خروجی ندارد، اما خروجی اصلی آن از طریق پارامتر status، دریافت می‌شود و نوع آن به صورت زیر تعریف شده‌است تا وضعیت تعیین هویت شخص را مشخص کند:
namespace Loans.Models
{
    public class IdentityVerificationStatus
    {
        public bool Passed { get; set; }
    }
}
 برای استفاده‌ی از آن، متد Process کلاس LoanApplicationProcessor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا بتوان به نمونه‌ی وهله سازی شده‌ی status دسترسی یافت:
IdentityVerificationStatus status = null;
  _identityVerifier.Validate(
      application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address,
      ref status);

if (!status.Passed)
{
    return application.IsAccepted;
}
در این حالت اگر آزمون واحد متد Accept را بررسی کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. به همین جهت تنظیمات Mocking این متد را به صورت زیر تعریف می‌کنیم که با متدهای out دار مقداری متفاوت است:
ابتدا در سطح کلاس آزمایش واحد یک delegate را تعریف می‌کنیم:
delegate void ValidateCallback(string applicantName,
    int applicantAge,
    string applicantAddress,
    ref IdentityVerificationStatus status);
این delegate دقیقا دارای همان پارامترهای متد Validate در حال بررسی است.
اکنون روش استفاده‌ی از آن برای برپایی تنظیمات mocking متد Validate از نوع ref دار به صورت زیر است:
mockIdentityVerifier
    .Setup(x => x.Validate(applicant.Name,
        applicant.Age,
        applicant.Address,
        ref It.Ref<IdentityVerificationStatus>.IsAny))
    .Callback(new ValidateCallback(
        (string applicantName,
         int applicantAge,
         string applicantAddress,
         ref IdentityVerificationStatus status) =>
            status = new IdentityVerificationStatus {Passed = true}));
تنظیمات قسمت Setup آن آشنا است؛ بجز قسمت ref آن که از It.Ref<IdentityVerificationStatus>.IsAny استفاده کرده‌است. چون نوع پارامتر، ref است، باید از It.Ref استفاده کرد که به نوع بازگشت داده شده‌ی IdentityVerificationStatus اشاره می‌کند. IsAny آن هم هر نوع ورودی از این دست را می‌پذیرد.
سپس متد جدید Callback را مشاهده می‌کنید. توسط آن می‌توان یک قطعه کد سفارشی را زمانیکه متد Mock شده‌ی Validate ما اجرا می‌شود، اجرا کرد. در اینجا delegate سفارشی ما اجرا شده و مقدار status را بر می‌گرداند؛ اما در ادامه این مقدار را به یک new IdentityVerificationStatus سفارشی تنظیم می‌کنیم که در آن مقدار خاصیت Passed، مساوی true است.
اکنون اگر مجددا آزمون واحد متد Accept را اجرا کنیم، با موفقیت به پایان می‌رسد.


تنظیم متدهای Mock شده جهت بازگشت null

فرض کنید اینترفیسی به صورت زیر تعریف شده‌است:
namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface INullExample
    {
        string SomeMethod();
    }
}
و اگر بخواهیم برای آن آزمون واحدی را بنویسیم که خروجی این متد به صورت مشخصی نال باشد، می‌توان تنظیمات Moq آن‌را به صورت زیر انجام داد:
namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {        
        [TestMethod]
        public void NullReturnExample()
        {
            var mock = new Mock<INullExample>();

            mock.Setup(x => x.SomeMethod());
            //.Returns<string>(null);

            string mockReturnValue = mock.Object.SomeMethod();

            Assert.IsNull(mockReturnValue);
        }
    }
}
در اینجا دو روش را برای بازگشت نال ملاحظه می‌کنید:
الف) می‌توان همانند سابق متد Returns را ذکر کرد که نال بر می‌گرداند؛ اما با این تفاوت که حتما باید نوع آرگومان جنریک آن‌را نیز بر اساس خروجی متد، مشخص کرد.
ب) کتابخانه‌ی Moq، مقدار خروجی پیش‌فرض تمام متدهایی را که یک نوع ارجاعی را باز می‌گردانند، نال درنظر می‌گیرد و عملا نیازی به ذکر متد Returns در اینجا نیست.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-02.zip