مطالب
Blazor 5x - قسمت 13 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - کار با EF Core در برنامه‌های Blazor Server
در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی مدیریت هتل را پیاده سازی کنیم. این پروژه، دو قسمتی است. قسمت اول آن یک پروژه‌ی Blazor Server، برای مدیریت هتل مانند تعاریف اتاق‌ها است و پروژه‌ی دوم آن از نوع Blazor WASM، برای مراجعه‌ی کاربران عمومی و رزرو اتاق‌ها است. هدف، بررسی نحوه‌ی کار با هر دو نوع فناوری است. وگرنه می‌توان کل پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Blazor WASM هم پیاده سازی کرد. در مورد نحوه‌ی انتخاب و مزایا و معایب هرکدام از این فناوری‌ها، در قسمت‌های اول و دوم این سری بیشتر بحث شده‌است.


ساختار پوشه‌ها و پروژه‌های قسمت Blazor Server


قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
- BlazorServer.App: پروژه‌ی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشه‌ی خالی آن آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Common: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژه‌ها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Entities: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف کلاس‌های data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف نگاشت‌های بین DTO's و مجودیت‌های برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Services: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر می‌کند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.


اصلاح پروژه‌ی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan

قالب پیش‌فرض BlazorServer.App، به همراه پوشه‌ی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بسته‌های سمت کلاینت خود نیست، دو پوشه‌ی بوت استرپ و open-iconic آن‌را حذف کرده و از روش مطرح شده‌ی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
در پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌ی BlazorServer.App، دستورات فوق را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های bootstrap و open-iconic را در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب کند و همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید کند.

بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیش‌فرض wwwroot\css\site.css حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
سپس فایل Pages\_Host.cshtml را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS، اشاره کند:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

برای bundling & minification این فایل‌ها می‌توان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.


پروژه‌ی موجودیت‌های مدیریت هتل

فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در این پروژه، کلاس جدید HotelRoom را که بیانگر ساختار جدول متناظری در بانک اطلاعاتی است، به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class HotelRoom
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public int Occupancy { get; set; }

        [Required]
        public decimal RegularRate { get; set; }

        public string Details { get; set; }

        public string SqFt { get; set; }

        public string CreatedBy { get; set; }

        public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public string UpdatedBy { get; set; }

        public DateTime UpdatedDate { get; set; }
    }
}
که شامل فیلدهایی مانند نام، ظرفیت، مساحت و ... یک اتاق هتل است.


پروژه‌ی تعریف DbContext برنامه‌ی مدیریت هتل

فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- در اینجا چون نیاز است موجودیت HotelRoom را به صورت یک DbSet معرفی کنیم، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Entities.csproj تعریف کرده‌ایم.
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرت‌ها را نیز به آن افزوده‌ایم.

پس از تامین این وابستگی‌ها، اکنون می‌توان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; }

        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        { }
    }
}
پس از این مرحله، نیاز است این DbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی اصلی معرفی کرد. بنابراین فایل BlazorServer.App.csproj پروژه‌ی اصلی Blazor Server را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- چون می‌خواهیم ApplicationDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم، بنابراین باید بتوان به کلاس آن نیز دسترسی داشت که اینکار، با تعریف ارجاعی به BlazorServer.DataAccess.csproj میسر شده‌است.
- سپس چون می‌خواهیم از تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگی‌های آن‌را نیز افزوده‌ایم.

با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام می‌دهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها قابل دسترسی شود و همچنین رشته‌ی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کننده‌ی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            // ...
این رشته‌ی اتصالی را به صورت زیر در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\appsettings.json تعریف کرده‌ایم:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}
که در حقیقت یک رشته‌ی اتصالی جهت کار با LocalDB است.


اجرای مهاجرت‌ها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

پس از این تنظیمات، اکنون می‌توانیم به پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- در ابتدا نیاز است ابزارهای مهاجرت EF-Core را نصب کنیم که سطر اول، اینکار را انجام می‌دهد.
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آن‌را مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمی‌شوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام می‌دهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید می‌کند.
در این دستورات ذکر پروژه‌ی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگی‌های پروژه ضروری است.



تکمیل پروژه‌ی DTO‌های برنامه

همواره توصیه شده‌است که موجودیت‌های برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمه‌ی عبور جدید آن‌را دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شود، کاربر می‌تواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل می‌کند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمه‌ی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی می‌کند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آن‌ها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویس‌ها را توسط DTO‌ها که یک سری کلاس ساده‌ی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام می‌دهیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public record HotelRoomDTO
    {
        public int Id { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")]
        public string Name { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")]
        public int Occupancy { get; init; }

        [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")]
        public decimal RegularRate { get; init; }

        public string Details { get; init; }

        public string SqFt { get; init; }
    }
}
Record‌های C# 9.0، انتخاب بسیار مناسبی برای تعریف DTO‌ها هستند. از این لحاظ که قرار نیست اطلاعات دریافتی از کاربر، در این بین و پس از مقدار دهی اولیه، تغییر کنند.
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده می‌کنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازه‌ی مورد قبول، به همراه پیام‌های خطای مرتبط.


نگاشت DTO‌های برنامه به موجودیت‌ها و بر عکس

یا می‌توان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا می‌توان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- پروژه‌ای که کار تعریف نگاشت‌ها را انجام می‌دهد، نیاز به اطلاعات موجودیت‌ها و مدل‌ها (DTO ها)ی متناظر را دارد. به همین جهت ارجاعاتی را به این دو پروژه، تعریف کرده‌ایم.
- همچنین بسته‌ی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگی‌های آن نیز هست، در اینجا افزوده‌ایم.

پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفه‌ی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using AutoMapper;
using BlazorServer.Entities;

namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}
اکنون برای شناسایی پروفایل فوق و معرفی آن به AutoMapper، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و تزریق وابستگی و ردیابی خودکار آن‌را اضافه می‌کنیم که شامل اسکن تمام اسمبلی‌های موجود، جهت یافتن Profile‌های AutoMapper است:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies());

            // ...


تعریف سرویس مدیریت اتاق‌های هتل

پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیت‌ها، DbContext و غیره، اکنون می‌توانیم از آن‌ها جهت ارائه‌ی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}

که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
            hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now;
            hotelRoom.CreatedBy = "";
            var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity);
        }

        public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            if (roomDetails == null)
            {
                return 0;
            }

            _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails);
            return await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }

        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }

        public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name);
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            if (roomId != hotelRoomDTO.Id)
            {
                return null;
            }

            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails);
            room.UpdatedBy = "";
            room.UpdatedDate = DateTime.Now;
            var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا DbContext برنامه و همچنین نگاشت‌گر AutoMapper، به سازنده‌ی سرویس، تزریق شده و توسط آن‌ها، ابتدا اطلاعات DTOها به موجودیت‌ها تبدیل شده‌اند (و یا برعکس) و سپس با استفاده از dbContext برنامه، کوئری‌هایی را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرده‌ایم.
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده می‌کنید. استفاده از این متد، بسیار بهینه‌تر از کار با متد Map درون حافظه‌ای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش می‌دهد. درغیراینصورت باید تمام ستون‌های جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظه‌‌ای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.

در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();

         // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip
مطالب
مروری کوتاه بر کارکرد Ocelot

با پیشرفت بیشتر تکنولوژی وب در سال‌های اخیر و رشد کاربران فضای اینترنتی، خدمات و پیچیدگی‌های بیشتری به نرم افزارها اضافه شده و به همین دلیل استفاده از میکروسرویس‌ها بجای حالت قدیمی مونولوتیک (یک برنامه همه کاره) طرفداران بیشتری پیدا کرد‌ه‌است. در این حالت برنامه به قسمت‌های خرد و مجزایی تبدیل شده و هر پروژه ساختار و تکنولوژی مخصوص به خود را مدیریت میکند و در این بین با استفاده روش‌های متفاوتی به ایجاد ارتباط با یکدیگر میپردازند .  

مشکلی که در این حالت میتواند رخ دهد، زیاد شدن مسیرهای متفاوت برای اتصال به هر یک از سرویس‌ها و سخت‌تر شدن به روزرسانی این مسیرها می‌باشد. به همین دلیل در این بخش، نیاز به ابزاری میباشد تا بتوان از طریق آن، مسیردهی ساده‌ای را ایجاد کرد و در پشت صحنه  مسیردهی‌های متفاوتی را کنترل نمود. با ایجاد چنین ابزاری در واقع شما   API Gateway ایجاد نموده‌اید. یکی از معروفترین کتابخانه‌های این حوزه، Ocelot میباشد. کار با این ابزار بسیار ساده بوده و امکانات بسیار زیاد و قدرتمندی را فراهم مینماید.

برای اینکار ابتدا سه پروژه را می‌سازیم که موارد زیر را شامل می‌گردد:

پروژه اول نوع Api : با دریافت Id در اکشن‌متد مورد نظر، شیء user بازگردانده میشود:

public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string UserName { get; set; }


    public static List<User> GetUsers()
    {
        return new List<User>()
        {
            new()
            {
                Id = 1,
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                UserName = "yeganehaym"
            },
            new ()
            {
                Id = 2,
                FirstName = "وحید",
                LastName = "نصیری",
                UserName = "VahidN"
            },
        };
    }
}
[ApiController]
[Route("/api/[controller]/{id?}")]
public class UserController : ControllerBase
{

    [HttpGet]
    public User GetUser(int id)
    {
        var users = Users.User.GetUsers();
        var user = users.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
        return user;
    }
}

 

پروژه دوم نوع Api : دریافت لیستی از محصولات:

public class Product
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Price { get; set; }
    public  int Quantity { get; set; }


    public static List<Product> GetProducts()
    {
        return new List<Product>()
        {
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "LCD",
                Price = 20000,
                Quantity = 10
            },
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "Mouse",
                Price = 320000,
                Quantity = 15
            },
            new()
            {
                Id = 1,
                Name = "Keyboard",
                Price = 50000,
                Quantity = 25
            },
        };
    }
}
[ApiController]
[Route("api/[controller]")]
public class ProductController : ControllerBase
{

    [HttpGet]
    public List<Product> GetProducts()
    {
        return Product.GetProducts();
    }

}


پروژه سوم همان ApiGateway هست و همین‌که یک پروژه‌ی وب خالی باشد، کفایت میکند. در این پروژه   Ocelot  را نصب نموده  و سپس فایلی با نام  ocelot.json را با محتوای زیر به ریشه‌ی پروژه همانند فایل‌های appsettings.json اضافه میکنیم:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]},
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]
        }
    ]
    
   
}

این فایل‌ها شامل دو قسمتUpStream و DownStream میشوند. آپ‌استریم‌ها در واقع آدرسی است که شما قصد اتصال به آن‌را دارید و قسمت داون‌استریم، سرویس مقصدی است که ocelot باید درخواست شما را به سمت آن ارسال نماید. به‌عنوان مثل شما با ارسال درخواستی به آدرس Products ، در پشت صحنه به آدرس localhost:7261/api/product ارسال میگردد. بدین صورت سیستم نهایی تنها به یک دامنه و آدرس منسجم ارسال شده، ولی در پشت صحنه این آدرس‌ها ممکن است به تعداد زیادی سرویس در آدرس‌های متفاوتی ارسال گردند.

جهت راه اندازی نهایی، کد زیر را به فایل Program.cs اضافه میکنیم:

builder.Services.AddOcelot();
app.UseOcelot();


پس از اضافه کردن پیکربندی و middleware آن، کد زیر را نیز جهت شناسایی فایل ocelot به فایل Program.cs نیز اضافه مینماییم:

builder.Configuration.SetBasePath(builder.Environment.ContentRootPath)    
    .AddJsonFile("ocelot.json", optional: false, reloadOnChange: true);

همچنین در صورت تمایل میتوانید کد را به شکل زیر هم نوشته تا بتوانید تنظیمات متفاوتی را برای محیط اجرایی متفاوتی ایجاد نمایید:

builder.Configuration.SetBasePath(builder.Environment.ContentRootPath)    
    .AddJsonFile("ocelot.json", optional: false, reloadOnChange: true)
    .AddJsonFile($"ocelot.{builder.Environment.EnvironmentName}.json", optional: false, reloadOnChange: true);

هر سه برنامه را با هم اجرا نمایید و با استفاده از برنامه‌ی PostMan درخواستی را برای هر یک از موارد مورد نظر /Products و /GetUser/{1,2} به سمت پروژه ApiGateway ارسال نمایید.

Ocelot موارد دیگری از قبیل تنظیم Load Balancer بین سرویس ها، اتصال به سرویس‌های Service Discoveryچون Consul   یا  یوریکا  و کش کردن و ... را نیز فراهم می‌نماید.


عملیات کشینگ

جهت بحث کشینگ، ابتدا بسته زیر را اضافه نمایید:

Install-Package Ocelot.Cache.CacheManager

سپس پیکربندی ابتدایی را به شکل زیر تغییر دهید:

builder.Services.AddOcelot()
    .AddCacheManager(x => x.WithDictionaryHandle());

در ادامه در فایل Ocelot جیسون، برای هر بخشی که مدنظر شماست تا کشی را انجام دهد، کد زیر اضافه نمایید:

"FileCacheOptions":{
      "TtlSeconds":30,
       "Region":"custom"
}

TtlSeconds : مدت زمان کش به ثانیه

Region : یک عبارت رشته‌ای همانند یک عنوان یا نام که بعدا میتوانید از طریق api ‌ها به آن متصل شوید و عملیاتی چون خالی کردن کش را صادر نمایید.

حال برای بخش محصولات این تنظیمات ذکر میگردد:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ]
        },
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
            "FileCacheOptions":{
                "TtlSeconds":30,
                "Region":"custom"
            }
        }
    ]
    
   
}

 برای اینکه متوجه عملکرد آن شوید یک نقطه توقف را در اکشن دریافت محصول قرار دهید و سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمایید. در مرتبه اول باید نقطه توقف بتواند اجرای کد را به شما نمایش دهد ولی تا 30 ثانیه آینده هر چقدر از طریق Postman درخواستی را ارسال نمایید نقطه توقف اجرا نخواهد گردید، ولی نتیجه‌ی قبل برای شما ارسال خواهد شد.

این مورد را برای بخش کاربران هم انجام دهید و می‌بینید که برای هر userId و هر شکل  Url، یک پاسخ منحصر به فرد، دریافت و کش خواهد شد.


جلوگیری از درخواست‌های بیش از حد

یکی دیگر از ویژگی‌های Ocelot، جلوگیری از درخواست بیش از حد میباشد. به همین علت ابتدا کد زیر را به هر درخواستی که مدنظر شماست اضافه نمایید:

       "RateLimitOptions":{
                "ClientWhitelist":[
                ],
                "EnableRateLimiting":true,
                "Period":"5s",
                "PeriodTimespan":1,
                "Limit":1,
                "HttpStatusCode":429
            }


WhiteClients : برای مشخص کردن کلاینت‌هایی که نباید اعمال محدودیت روی آن‌ها صورت بگیرد.

EnableRateLimiting   : این مورد باعث فعالسازی آن میگردد.

Period: مدت زمانیکه حداکثر تعداد درخواست باید در آن بازه صورت بگیرد. به ترتیب برای ثانیه، دقیقه، ساعت و روز حروف s - m - h و d استفاده میگردد.

PeriodTimespan: بعد از محدود شدن، بعد از چه مدتی دوباره بتواند درخواستی را ارسال نماید. در اینجا بعد از محدودیت ارسال درخواست، بعد از یک ثانیه مجدد اجازه ارسال درخواست باز میگردد.

Limit: در بازه زمانی مشخص شده چند درخواست مورد قبول واقع میشود و بعد از آن دیگر اجازه ارسال درخواست را نخواهد داشت.

HttpStatusCode: در صورت فیلتر شدن درخواست‌های رسیده، چه کد وضعیتی باید برگردانده شود که عدد 429 به معنای Too Many Request میباشد.

با تنظیمات بالا هر کلاینت میتواند در 5 ثانیه، نهایتا یک درخواست را ارسال نماید و با ارسال بقیه درخواست‌ها، Ocelot بجای هدایت درخواست به سرویس مربوطه، کد وضعیت 429 را باز میگرداند و یک ثانیه بعد از گذشت 5 ثانیه میتواند مجددا درخواست خود را ارسال نماید.

در نهایت به یک فایل مشابه زیر می‌رسیم:

{
    "Routes":[
        
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/User/{id}",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7279"
            }
        ],
        "UpstreamPathTemplate":"/GetUser/{id}",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
        "FileCacheOptions":{
            "TtlSeconds":30,
            "Region":"custom"
        }
        },
        {
        "DownstreamPathTemplate":"/api/Product",
        "DownstreamScheme":"https",
        "DownstreamHostAndPorts":[
            {
                "Host":"localhost",
                "Port":"7261"
            }
        ],
     
        "UpstreamPathTemplate":"/Products",
        "UpstreamHttpMethod":[
            "GET"
        ],
            "RateLimitOptions":{
                "ClientWhitelist":[
                ],
                "EnableRateLimiting":true,
                "Period":"5s",
                "PeriodTimespan":1,
                "Limit":1,
                "HttpStatusCode":429
            }
        }
    ],
    "DangerousAcceptAnyServerCertificateValidator": true
    
   
}

برای تست آن با استفاد از PostMan مرتبا به آدرس Products/ درخواست ارسال نمایید. 

فایل پروژه : Ocelot.zip

مطالب
React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1
برای کار با React، نیاز است با ES6 آشنایی داشته باشید که در این سایت، یک سری کامل بررسی مقدمات آن‌را پیشتر مرور کرده‌ایم. علاوه بر توصیه‌ی مطالعه‌ی این سری (اینکار الزامی است)، در این قسمت خلاصه‌ی بسیار سریع و کاربردی آن‌را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، با هم مرور خواهیم کرد. در قسمت‌های بعدی، اهمیت ذکر این خلاصه بیشتر مشخص می‌شود.

برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-02
> cd sample-02
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
به علاوه چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


var، let و const

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرها در محدوده‌ی دید قطعه کدی که تعریف شده‌اند (scope)، قابل دسترسی هستند. برای نمونه محتوای فایل index.js پروژه را به صورت زیر تغییر داده و با فرض اجرای دستور npm start، خروجی آن‌را می‌توان در کنسول مرورگر مشاهده کرد.
function sayHello() {
  for (var i = 0; i < 5; i++) {
    console.log(i);
  }
  console.log(i);
}

sayHello();
در این مثال متغیر i، مخصوص قطعه کد حلقه، تعریف شده‌است. بنابراین به ظاهر نباید خارج از این حلقه نیز قابل دسترسی باشد. اما خروجی آن به صورت زیر است:


در آخرین پیمایش حلقه، i مساوی 5 شده و از حلقه خارج می‌شود. اما چون در اینجا برای تعریف متغیر از واژه‌ی کلیدی var استفاده شده‌است، محدوده‌ی دید آن به کل تابعی که در آن تعریف شده‌است، بسط پیدا می‌کند. به همین جهت در این خروجی، عدد 5 را نیز مشاهده می‌کند که حاصل دسترسی به i، خارج از حلقه‌است.
برای یک دست سازی این رفتار با سایر زبان‌های برنامه نویسی، در ES6، واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام let تعریف شده‌است که میدان دید متغیر را به قطعه کدی که در آن تعریف شده‌است، محدود می‌کند. اکنون اگر در حلقه‌ی فوق بجای var از let استفاده شود، یک چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند، i استفاده شده‌ی در خارج از حلقه، تعریف نشده‌است.
./src/index.js
  Line 14:15:  'i' is not defined  no-undef

Search for the keywords to learn more about each error.

علاوه بر let، واژه‌ی کلیدی جدید const نیز به ES6 اضافه شده‌است که از آن برای تعریف ثوابت استفاده می‌شود. constها نیز همانند let، میدان دید محدود شده‌ای به قطعه کد تعریف شده‌ی در آن دارند؛ اما قابلیت انتساب مجدد را ندارند:
 const x = 1;
x = 2; // Attempting to override 'x' which is a constant.
اگر یک چنین قطعه کدی را اجرا کنیم، خطای x is const را در مرورگر می‌توان مشاهده کرد.

به صورت خلاصه از این پس واژه‌ی کلیدی var را فراموش کنید. همیشه با const جهت تعریف متغیرها شروع کنید. اگر به خطا برخوردید و نیاز به انتساب مجدد وجود داشت، آن‌را به let تغییر دهید. بنابراین استفاده از const همیشه نسبت به let ارجحیت دارد.


اشیاء در جاوا اسکریپت

اشیاء در جاوا اسکریپت به صورت مجموعه‌ای از key/value‌ها تعریف می‌شوند:
const person = {
  name: "User 1",
  walk: function() {}, // method
  talk() {} // concise method
};
در اینجا امکان تعریف یک تابع نیز وجود دارد که چون درون یک شیء قرار می‌گیرد، اینبار «متد» نامیده می‌شود. همچنین در ES6 می‌توان این متدها را به صورت معمولی، مانند متد talk نیز تعریف کرد که به آن‌ها concise method می‌گویند. بنابراین نحوه‌ی تعریف فوق را به نحو زیر نیز می‌توان خلاصه کرد:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {},
  talk() {}
};
پس از تعریف این شیء، روش دسترسی به اجزای آن به صورت زیر است:
person.talk();
person.name = "User 3";
person["name"] = "User 2";
به دو مورد اول، روش dot notation می‌گویند که از همان ابتدا دقیقا مشخص است کدامیک از خواص و متدهای شیء تعریف شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مورد آخر همان روش استفاده از key/valueها است که اساس اشیاء جاوا اسکریپتی را تشکیل می‌دهد. البته از این روش فقط زمانی استفاده کنید که قرار است یکسری کار پویا صورت گیرند (مقدار key به صورت متغیر دریافت شود) و از ابتدا مشخص نیست که کدام خاصیت یا متد قرار است تعریف و استفاده شود:
const targetMember = "name";
person[targetMember] = "User 2";


واژه‌ی کلیدی this در جاوا اسکریپت

از واژه‌ی کلیدی this، در قسمت‌های بعدی زیاد استفاده خواهیم کرد. به همین جهت نیاز است تفاوت‌های اساسی آن‌را با سایر زبان‌های برنامه نویسی بررسی کنیم.
همان شیء person را که پیشتر تعریف کردیم درنظر بگیرید. در متد walk آن، مقدار this را لاگ می‌کنیم:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log(this);
  },
  talk() {}
};

person.walk();
خروجی این قطعه، به صورت زیر است:


شیء this در جاوا اسکریپت، همانند سایر زبان‌های برنامه نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا رفتار نمی‌کند. در سایر زبان‌های نامبرده شده، this همواره ارجاعی را به وهله‌ای از شیء جاری، باز می‌گرداند؛ دقیقا همانند تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز this جاوا اسکریپتی لاگ شده، ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء person، بازگشت داده‌است. اما مشکل اینجا است که this در جاوا اسکریپت، همیشه به این صورت رفتار نمی‌کند!
برای نمونه در ادامه یک ثابت را به نام walk تعریف کرده و آن‌را به person.walk مقدار دهی می‌کنیم:
const walk = person.walk;
console.log(walk);
دقت داشته باشید که در اینجا از () استفاده نشده‌است (متد walk اجرا نشده‌است). یعنی صرفا «ارجاعی» از متد walk شیء person را به ثابت walk نسبت داده‌ایم. بنابراین اکنون ثابت walk نیز یک function است که حاصل console.log آن به صورت زیر است:


سؤال: اکنون اگر این function را با فراخوانی ()walk اجرا کنیم، چه خروجی را می‌توان مشاهده کرد؟


اینبار this لاگ شده، به شیء person اشاره نمی‌کند و شیء استاندارد window مرورگر را بازگشت داده‌است!
اگر یک function به صورت متدی از یک شیء فراخوانی شود، مقدار this همواره اشاره‌گری به وهله‌ای از آن شیء خواهد بود. اما اگر این تابع به صورت متکی به خود و به صورت یک function و نه متد یک شیء، فراخوانی شود، اینبار this، شیء سراسری جاوا اسکریپت یا همان شیء window را بازگشت می‌دهد.

یک نکته: اگر strict mode جاوا اسکریپت را در پروژه‌ی جاری فعال کنیم، بجای شیء window، مقدار undefined را در خروجی فوق شاهد خواهیم بود.


اتصال مجدد this به شیء اصلی در جاوا اسکریپت

تا اینجا دریافتیم که اگر یک function را به صورت متکی به خود و نه جزئی از یک شیء فراخوانی کنیم، شیء this در این حالت به شیء window سراسری مرورگر اشاره می‌کند و اگر strict mode فعال باشد، فقط undefined را بازگشت می‌هد. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؛ یعنی صرف‌نظر از نحوه‌ی فراخوانی متدها یا تابع‌ها، this همواره ارجاعی را به شیء person بازگشت دهد.
در جاوا اسکریپت، تابع‌ها نیز شیء هستند. برای مثال person.walk نوشته شده نیز یک شیء است. برای اثبات ساده‌ی آن فقط یک دات را پس از person.walk قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، شیء person.walk مانند تمام اشیاء دیگر جاوا اسکریپت، به همراه متد bind نیز هست. کار آن، انقیاد یک تابع، به یک شیء است. یعنی هرچیزی را که به عنوان آرگومان آن، به آن ارسال کنیم، به عنوان مقدار شیء this درنظر می‌گیرد:
const walk2 = person.walk.bind(person);
console.log(walk2);
walk2();
در اینجا متد bind، یک وهله‌ی جدید از person.walk را بازگشت می‌دهد که در آن شیء person را به عنوان شیء this، تنظیم کرده‌است. به همین جهت اینبار فراخوانی walk2 که به شیء person متصل شده‌است، به this صحیحی بجای window سراسری اشاره می‌کند. از این روش در برنامه‌های مبتنی بر React زیاد استفاده می‌شود.


Arrow functions

تابع زیر را درنظر بگیرید که به یک ثابت انتساب داده شده‌است:
const square = function(number) {
  return number * number;
};
در ES6، روش ساده‌تر و تمیزتری برای این نوع تعاریف، ذیل ویژگی جدید Arrow functions اضافه شده‌است. برای تبدیل قطعه کد فوق به یک arrow function، ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس بین پارامتر تابع و {}، یک علامت <= (که به آن fat arrow هم می‌گویند!) قرار می‌دهیم:
const square2 = (number) => {
  return number * number;
};
اگر مانند اینجا تنها یک تک پارامتر وجود داشته باشد، می‌توان پرانتزهای ذکر شده را نیز حذف کرد:
const square2 = number => {
  return number * number;
};
و اگر این متد پارامتری نداشت، از () استفاده می‌شود.
در ادامه اگر بدنه‌ی این تابع، فقط حاوی یک return بود، می‌توان آن‌را به صورت زیر نیز خلاصه کرد (در اینجا {} به همراه واژه‌ی کلیدی return حذف می‌شوند):
const square3 = number => number * number;
console.log(square3(5));
این یک سطر ساده شده، دقیقا معادل اولین const square ای است که نوشتیم. نحوه‌ی فراخوانی آن نیز مانند قبل است.

اکنون مثال مفید دیگری را در مورد Arrow functions بررسی می‌کنیم که بیشتر شبیه به عبارات LINQ در #C است:
const jobs = [
  { id: 1, isActive: true },
  { id: 2, isActive: true },
  { id: 3, isActive: true },
  { id: 4, isActive: true },
  { id: 5, isActive: false }
];
در اینجا آرایه‌ای از اشیاء job را مشاهده می‌کنید که مورد آخر آن، فعال نیست. اکنون می‌خواهیم لیست کارهای فعال را گزارشگیری کنیم:
var activeJobs = jobs.filter(function(job) {
  return job.isActive;
});
متد filter در جاوا اسکریپت، بر روی تک تک عناصر آرایه‌ی jobs حرکت می‌کند. سپس هر job را به پارامتر متد ارسالی آن که predicate نام دارد، جهت دریافت یک خروجی true و یا false، ارائه می‌دهد. اگر خروجی این متد true باشد، آن job انتخاب خواهد شد و در لیست نهایی گزارش، ظاهر می‌شود.
در ادامه می‌توان این تابع را توسط arrow functions به صورت ساده‌تر زیر نیز نوشت:
var activeJobs2 = jobs.filter(job => job.isActive);
ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس چون یک تک پارامتر را دریافت می‌کند، نیازی به ذکر پرانتزهای آن نیز نیست. در ادامه چون یک تک return را داریم، { return }  را با یک <= جایگزین خواهیم کرد. در اینجا نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست. نوشتن یک چنین کدی تمیزتر و خواندن آن، ساده‌تر است.


ارتباط بین arrow functions و شیء this

نکته‌ی مهمی را که باید در مورد arrow functions دانست این است که شیء this را rebind نمی‌کنند (rebind: مقدار دهی مجدد؛ ریست کردن).
در مثال زیر، ابتدا شیء user با متد talk که در آن شیء this، لاگ شده، ایجاد شده و سپس این متد فراخوانی گردیده‌است:
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    console.log(this);
  }
};
user.talk();
همانطور که انتظار می‌رود، this ای که در اینجا لاگ می‌شود، دقیقا ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء user دارد.
اکنون اگر متد لاگ کردن را داخل یک تایمر قرار دهیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    setTimeout(function() {
      console.log(this);
    }, 1000);
  }
};
user.talk();
متد setTimeout، متدی را که به عنوان آرگومان اول آن دریافت کرده، پس از 1 ثانیه اجرا می‌کند.
در این حالت خروجی console.log، مجددا همان شیء سراسری window مرورگر است و دیگر به وهله‌ی جاری شیء user اشاره نمی‌کند. علت اینجا است که پارامتر اول متد setTimeout که یک callback function نام دارد، جزئی از هیچ شیءای نیست. بنابراین دیگر مانند فراخوانی متد ()user.talk در مثال قبلی کار نمی‌کند؛ چون متکی به خود است. هر زمان که یک متد متکی به خود غیر وابسته‌ی به یک شیء را اجرا کنیم، به صورت پیش‌فرض this آن، به شیء window مرورگر اشاره می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان درون یک callback function متکی به خود، به this همان شیء user جاری دسترسی یافت؟
یک روش حل این مساله، ذخیره this شیء user در یک متغیر و سپس ارسال آن به متد متکی به خود setTimeout است:
const user2 = {
  name: "User 2",
  talk() {
    var self = this;
    setTimeout(function() {
      console.log(self);
    }, 1000);
  }
};
user2.talk();
این روشی است که سال‌ها است وجود دارد؛ با ارائه‌ی arrow functions، دیگر نیازی به اینکار نیست و می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
const user3 = {
  name: "User 3",
  talk() {
    setTimeout(() => console.log(this), 1000);
  }
};
user3.talk();
در اینجا callback function را تبدیل به یک arrow function کرده‌ایم و چون arrow functions شیء this را rebind نمی‌کنند، یعنی شیء this را به ارث می‌برند. بنابراین console.log مثال فوق، دقیقا به this شیء user اشاره می‌کند و دوباره آن‌را مقدار دهی مجدد نمی‌کند و از همان نمونه‌ی موجود قطعه کد تعریف شده، استفاده خواهد کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-02.zip

در قسمت بعد نیز بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را ادامه خواهیم داد.
مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت اول - Container چیست؟
نصب بسیاری از نرم افزارها، کاری مشکل است

فرض کنید می‌خواهید یک فایل ویدیویی با قالب m4v را بر روی تلویزیون خود نمایش دهید؛ اما تلویزیون شما تنها از فایل‌های mp4، پشتیبانی می‌کند. برای رفع این مشکل نیاز به یک نرم افزار تبدیل کننده‌ی فرمت‌های ویدیویی را داریم و یکی از قوی‌ترین‌های آن‌ها، FFmpeg است. اگر به سایت آن مراجعه کنید، لینک دانلود آن به یک فایل tar.bz2 ختم می‌شود که حاوی سورس آن است! هرچند در قسمتی از آن، فایل‌های نهایی کامپایل شده‌ی مخصوص سیستم عامل‌های مختلف را نیز می‌توانید پیدا کنید، اما باز هم با انبوهی از لینک‌ها مواجه خواهید شد که دقیقا مشخص نیست کدام را باید دریافت کرد و آیا نگارش دریافت شده، با سیستم عامل فعلی سازگار است یا خیر.
همانطور که مشاهده می‌کنید، هنوز هم شروع به کار با نرم افزارهای مختلف برای بسیاری از کاربران، کاری مشکل و طاقت‌فرسا است. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که این موضوع چه ربطی به Docker (Docker) و کانتینرها (Containers) دارد؟ تمام هیاهویی که پیرامون Docker ایجاد شده‌است، در اصل جهت ساده سازی نصب، راه اندازی و تعامل با نرم افزارهای مختلف است.


چالش‌های پیش روی یافتن نرم افزارهای مناسب


این روزها بیشتر نرم افزارهای مورد نیاز خود را از اینترنت تهیه می‌کنیم. اولین مرحله‌ی آن و اولین چالشی که در اینجا وجود دارد، یافتن نرم افزاری با مشخصات مدنظر است. برای نمونه حتی اگر با FFmpeg آشنا نیز باشید، به سادگی مشخص نیست که برای سیستم عامل و معماری خاص پردازنده‌ی آن، دقیقا کدام نگارش آن‌را از چه آدرسی می‌توان دریافت کرد. پس از یافتن نرم افزار و نگارش مدنظر، مرحله‌ی بعد، استخراج محتویات آن از یک فایل zip و یا اجرای برنامه‌ی نصاب آن است و مرحله‌ی آخر، اجرای این برنامه می‌باشد.
بنابراین اولین چالش، یافتن محلی برای دریافت نرم افزار است:
-  این روزها برای بعضی از سکوهای کاری، App Storeهایی وجود دارند که می‌توان از آنجا شروع کرد؛ اما چنین قابلیتی برای تمام سکوهای کاری پیش بینی نشده‌است.
- در لینوکس قابلیت دیگری به نام Package manager وجود دارد که کار یافتن و نصب نرم افزارها را ساده می‌کند؛ اما گاهی از اوقات اطلاعات آن، آنچنان به روز نیست. همچنین اگر بسته‌ای برای توزیع خاصی از لینوکس وجود داشته باشد، الزاما به این معنا نیست که این بسته، قابلیت استفاده‌ی در سایر توزیع‌های لینوکس را نیز به همراه دارد. در ویندوز نیز وضعیت مشخص است! فاقد یک Package manager توکار و استاندارد است. هرچند یک App Store برای آن از طرف مایکروسافت ارائه شده‌است، اما آنچنان محبوبیتی پیدا نکرده‌است.
- و روش متداول دیگری که وجود دارد، مراجعه‌ی مستقیم به سایت اصلی سازنده‌ی نرم افزار است.

- علاوه بر این‌ها داشتن یک سری متادیتا و آمار نیز در مورد نرم افزارها بسیار مفید هستند تا بتوانند در مورد تصمیم به استفاده‌، یا عدم استفاده‌ی از نرم افزار، راهنمای کاربران باشند؛ مانند میزان محبوبیت، تعداد بار دریافت، تعداد مشکلاتی که کاربران با آن داشته‌اند و آخرین باری که نرم افزار به روز شده‌است. اما با توجه به پراکندگی روش‌های دریافت نرم افزار که ذکر شدند، عموما یک چنین آمارهایی را مشاهده نمی‌کنیم.
- چالش دیگر، مشکل سخت اطمینان کردن به روش‌های مختلف توزیع نرم افزارها است. آیا سایتی که این نرم افزار را ارائه می‌دهد، واقعا مرتبط با نویسنده‌ی اصلی آن است؟ همچنین آیا خود نرم افزار مشکلات امنیتی را به همراه ندارد؟ چه کاری را انجام می‌دهد؟
- مشکل بعدی، در دسترس بودن سایت توزیع کننده‌ی نرم افزار است. آیا زمانیکه به برنامه‌ای نیاز داریم، پهنای باند سایت توزیع کننده‌ی آن تمام نشده‌است و می‌توان به آن دسترسی داشت؟
- چالش دیگر، چگونگی پرداخت مبلغی برای دسترسی به نرم افزار است. به نظر تا به اینجا تنها App Storeها موفق شده‌اند روشی یک دست را برای خرید برنامه‌ها و همچنین ارائه‌ی مجوزی برای استفاده‌ی از آن‌ها، ارائه دهند.


چالش‌های پیش روی نصب نرم افزارها

زمانیکه به مرحله‌ی نصب نرم افزار می‌رسیم، هر نرم افزار، روش نصب و تنظیمات آغازین خاص خودش را دارد.
- اولین چالش پس از دریافت نرم افزار، بررسی سازگاری آن با سیستم عامل و پردازنده‌ی فعلی است. شاید این مسایل برای توسعه دهندگان نرم افزارها پیش‌پا افتاده به نظر برسند، اما برای عموم کاربران، چالشی جدی به شما می‌روند.
- پس از مشخص شدن سازگاری یک نرم افزار با سیستم فعلی، قالب ارائه‌ی آن نرم افزار نیز می‌توان مشکل‌زا باشد. بعضی از برنامه‌ها صرفا از طریق سورس کد منتشر می‌شوند. بعضی از آن‌ها توسط یک فایل exe متکی به خود ارائه می‌شوند و بعضی دیگر به همراه یک فایل exe و تعدادی dll به همراه آن‌ها. گاهی از اوقات این برنامه‌ها نیاز به نصب جداگانه‌ی NET Runtime. و یا Java Runtime را برای اجرا دارند و یا وابستگی آن‌ها صرفا به نگارش خاصی از این کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های ثالث است. هرچند اگر برنامه‌ای به همراه بسته‌ی نصاب آن باشد، به احتمال زیاد این وابستگی‌ها را نیز نصب می‌کند؛ اما تمام برنامه‌ها اینگونه ارائه نمی‌شوند. به علاوه خیلی‌ها علاقه‌ای به کار با برنامه‌های نصاب ندارند و از ایجاد تغییرات بسیاری که آن‌ها در سیستم ایجاد می‌کنند، خشنود نیستند.
- پس از نصب نرم افزار، مشکل بعدی، نحوه‌ی به روز رسانی آن‌ها است. چگونه باید اینکار انجام شود؟ (تمام مراحل و چالش‌هایی را که تاکنون بررسی کردیم، یکبار دیگر از ابتدا مرور کنید!)

بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، نصب، راه اندازی و به روز رسانی نرم افزارها این روزها بسیار پیچیده شده‌اند و بسیاری از کاربران به سادگی از عهده‌ی آن‌ها بر نمی‌آیند.


چالش‌های پیش روی کار با نرم افزارها

مرحله‌ی بعد، نیاز به مستندات کافی برای کار با برنامه است. این مستندات را از کجا می‌توان تهیه کرد؟ آخرین باری که به روز شده، چه زمانی بوده‌است؟ بسیاری از اوقات بین مستندات تهیه شده و آخرین نگارش نرم افزار، ناسازگاری وجود دارد و به سختی قابل استفاده‌است. آیا نیاز است برنامه را به PATH اضافه کرد؟ آیا نیاز است به صورت سرویس نصب شود؟ اگر بله، چگونه باید این مراحل را انجام داد؟ مجوز کار کردن با آن‌ها چگونه است؟
مشکل مهم دیگری که حین کار با نرم افزارها، در حالت متداول آن‌ها وجود دارد، دسترسی کامل آن‌ها به تمام اجزای سیستم و شبکه است و درون یک sandbox (قرنطینه) امنیتی اجرا نمی‌شوند.
مشکل بعدی، به روز رسانی اجزای ثالث سیستم و یا حتی خود سیستم عامل، مانند به روز رسانی OpenSSL نصب شده و پس از آن، از کار افتادن برنامه‌ای خاص است که وابستگی به نگارشی خاص از این کتابخانه را دارد.


کانتینرها در مورد برنامه‌ها هستند و نه مجازی سازی

خوب، تا اینجا دریافتیم که مدیریت توزیع، نصب و استفاده‌ی از برنامه‌ها، کار ساده‌ای نیست. اما این‌ها چه ارتباطی با Docker دارند؟ در بسیاری از اوقات، زمانیکه صحبت از Docker می‌شود، تصور بسیاری از آن، ارائه‌ی جایگزینی برای ماشین‌های مجازی است. اما ... اینگونه نیست. کانتینرها در مورد نرم افزارها هستند. برای مثال در آینده در مورد ایمیج‌های (Images) کانتینرها بیشتر بحث خواهیم کرد. این ایمیج‌ها در اصل یک بسته‌ی حاوی برنامه‌ها هستند. بنابراین بیشتر شبیه به فایل zip ای است که از یک وب سایت دریافت می‌کنیم (در قسمت یافتن نرم افزار).


یک کانتینر (Container) چیست؟

برای درک بهتر مواردی که تاکنون بحث شدند و همچنین بررسی مفهوم Containers، ابتدا MonogoDB را به صورت معمول نصب می‌کنیم. سپس نحوه‌ی نصب آن‌را درون یک Container بررسی خواهیم کرد. البته هدف اصلی در اینجا، بررسی مفهومی این مراحل و مقایسه‌ی آن‌ها با هم هستند و در قسمت‌های بعدی کار نصب و استفاده‌ی از Docker را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.
 
مراحل نصب محلی MongoDB به صورت متداول:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و mongodb را جستجو می‌کنیم تا بتوانیم به سایت اصلی و محل دریافت بسته‌ی آن، هدایت شویم.
- پس از ورود به سایت mongodb، در بالای صفحه اصلی آن، لینک به صفحه‌ی دریافت بسته‌ی mongodb را می‌توان مشاهده کرد.
- با انتخاب آن، به صفحه‌ی دریافت بسته‌ی mongodb بر اساس سیستم عامل‌های مختلفی هدایت می‌شویم. برای مثال در ویندوز، بسته‌ی msi آن‌را دریافت می‌کنیم.
- به نظر می‌رسد که بسته‌ی نصاب msi آن تمام کارهای لازم برای راه اندازی اولیه‌ی mongodb را انجام می‌دهد. به همین جهت آن‌را اجرا کرده و پس از چندبار انتخاب گزینه‌ی next، نصب آن به پایان می‌رسد.
- پس از پایان نصب، ابتدا به کنسول service.msc ویندوز مراجعه می‌کنیم تا مطمئن شویم که سرویس آن، توسط نصاب msi نصب شده‌است یا خیر؟ و ... خیر! این نصاب، سرویس آن‌را نصب نکرده‌است.
- به همین جهت به مستندات نصب آن در سایت mongodb مراجعه می‌کنیم (لینک Installation instructions در همان صفحه‌ی دریافت بسته‌ی msi وجود دارد). پس از پایان مراحل نصب، عنوان کرده‌است که باید دستور md \data\db را اجرا کنید تا مسیر پیش فرض اطلاعات آن به صورت دستی ایجاد شود. اما ... این مسیر دقیقا به کجا اشاره می‌کند؟ چون شبیه به مسیرهای ویندوزی نیست.
- در ادامه برای آزمایش، به پوشه‌ی program files ویندوز رفته، monogodb نصب شده را یافته و سپس فایل mongod.exe را از طریق خط فرمان اجرا می‌کنیم (برنامه‌ی سرور). اگر این کار را انجام دهیم، این پروسه با نمایش خطای یافت نشدن مسیر c:\data\db، بلافاصله خاتمه پیدا می‌کند. به همین جهت در همین مسیری که در خط فرمان قرار داریم (جائیکه فایل mongod.exe قرار دارد)، دستور md \data\db را اجرا می‌کنیم. اجرای این دستور در این حالت، همان پوشه‌ی c:\data\db را ایجاد می‌کند. نکته‌ای که شاید خیلی‌ها با آن آشنایی نداشته باشند.
- اکنون اگر مجددا فایل mongod.exe را اجرا کنیم، اجرای آن موفقیت آمیز خواهد بود و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را نمایش می‌دهد.
- مرحله‌ی بعد، اجرای فایل mongo.exe است تا به این دیتابیس سرور در حال اجرا متصل شویم (برنامه‌ی کلاینت). در اینجا برای مثال می‌توان دستور show dbs را اجرا کرد تا لیست بانک‌های اطلاعاتی آن‌را نمایش دهد.
 

مراحل نصب MongoDB به صورت Container توسط Docker:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و اینبار mongodb docker را جستجو می‌کنیم تا بتوانیم به محل دریافت image آن هدایت شویم. با ورود به آن، در بالای صفحه عنوان شده‌است که official repository است که سبب اطمینان از بسته‌ی ارائه شده‌ی توسط آن می‌شود. بنابراین در اینجا بجای مراجعه به سایت متکی به خود mongodb، به docker hub برای دریافت آن مراجعه کرده‌ایم. در اینجا با جستجوی یک برنامه، متادیتا و اطلاعات آماری بسیاری را نیز می‌توان در مورد برنامه‌های مختلف، مشاهده کرد که در سایت متکی به خود نرم افزارهای مختلف، در دسترس نیستند. همچنین در اینجا اگر بر روی برگه‌ی Tags یک مخزن کلیک کنید، مشاهده می‌کنید که تمام فایل‌های موجود در آن توسط docker hub از لحاظ مشکلات امنیتی پیشتر اسکن شده‌اند و گزارش آن‌ها قابل مشاهده‌است. علاوه بر این‌ها docker hub به همراه یک docker store برای برنامه‌های غیر رایگان نیز هست و این مورد فرآیند کار با نرم افزارهای تجاری را یک دست می‌کند.
- مرحله‌ی بعد، دریافت یک کپی از mongodb از docker hub است. اینبار بجای دریافت مستقیم یک فایل zip یا msi، از دستور docker pull mongo استفاده می‌شود که یک image را در نهایت دریافت می‌کند. این image، حاوی برنامه‌ی مدنظر و تمام وابستگی‌های آن است.
- پس از دریافت image، مرحله‌ی بعد، اجرای mongodb به همراه آن است. در حالت متداول، ابتدا نرم افزار داخل فایل zip یا msi استخراج شده و سپس بر روی سیستم اجرا می‌شوند، اما در اینجا مفهوم معادل نصب نرم افزار دریافت شده‌ی از بسته‌ی zip همراه آن، یک container است. یک container دقیقا مانند یک نرم افزار از پیش نصب شده، عمل می‌کند و معادل اجرای فایل exe مانگو دی بی در اینجا، اجرای container آن است. بنابراین docker، از image دریافت شده، یک container را ایجاد می‌کند که دقیقا معادل یک نرم افزار از پیش نصب شده، رفتار خواهد کرد.
- پس از دریافت image، جهت اجرای آن به عنوان یک container، برای استفاده از نرم افزاری که دریافت کرده‌ایم، تنها یک دستور است که باید با آن آشنا باشیم: docker run mongo. این دستور را در همان صفحه‌ی docker hub مربوطه نیز می‌توانید مشاهده کنید. پس از اجرای این دستور، دقیقا همان خروجی و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را مشاهده خواهیم کرد. برای اجرای کلاینت آن نیز دستور docker exec -it 27 mongo را می‌توان اجرا کرد. docker exec کار اجرای چندباره‌ی یک نرم افزار نصب شده را انجام می‌دهد.
این فرآیند در مورد تمام containerها یکی است و به این ترتیب به ازای هر نرم افزار مختلف، شاهد روش نصب متفاوتی نخواهیم بود.
- اجرای دستور docker stop نیز سبب خاتمه‌ی تمام این‌ها می‌شود.


در این تصویر مقایسه‌ای را بین مراحل متداول یافتن، دریافت، نصب و اجرای برنامه‌ها را در دو حالت متداول و همچنین استفاده‌ی از docker، مشاهده می‌کنید.

همچنین نکته‌ی جالبی که در مورد docker وجود دارد این است که اگر به task manager ویندوز مراجعه کنیم:


تمام پروسه‌هایی که با job id مساوی 172 در اینجا اجرا شده‌اند، متعلق به docker بوده و آن‌ها دقیقا مانند یک پروسه‌ی معمولی سیستم عامل جاری، در کنار سایر پروسه‌های موجود، اجرا می‌شوند. بنابراین برنامه‌ای که از طریق docker اجرا می‌شود، هیچ تفاوتی با اجرای متداول آن بر روی سیستم عامل، از طریق روش مراجعه‌ی مستقیم به فایل exe مرتبط و اجرای مستقیم آن ندارد. همانطور که پیش‌تر نیز عنوان شد، containerها در مورد نرم افزارها هستند و نه مجازی سازی و یک container در حال اجرا، حاوی تعدادی برنامه‌ی در حال اجرای بر روی سیستم عامل جاری، در کنار سایر برنامه‌های آن می‌باشد.
البته containers به همراه ایزوله سازی‌های بسیاری اجرا می‌شوند. برای مثال به روز رسانی یک کتابخانه‌ی ثالث بر روی سیستم عامل، سبب از کار افتادن برنامه‌ی اجرای شده‌ی توسط یک container نمی‌شود.


در قسمت بعد، نحوه‌ی نصب Docker را بر روی ویندوز، بررسی می‌کنیم.
مطالب
ارتقاء به Angular 6: بررسی تغییرات Angular CLI
اولین مرحله‌ی ارتقاء به Angular 6، به روز رسانی Angular CLI 1.x به نگارش 6 آن است. این شماره نگارش نیز با شماره نگارش Angular یکی شده‌است و دیگر 1x نیست. CLI 6.0 فقط پروژه‌های Angular 5.x و 6x را پشتیبانی می‌کند و برای نصب آن نیاز به حداقل NodeJS 8.9 و NPM 5.5 را خواهید داشت. بنابراین ابتدا دستورات زیر را صادر کرده و اگر هنوز از نگارش‌های قدیمی این ابزارها استفاده می‌کنید، قبل از هر کاری باید آن‌ها را به روز رسانی کنید:
node -v
npm -v
این نگارش از CLI در پشت صحنه از Webpack 4 استفاده می‌کند که نسبت به نگارش‌های پیشین آن بسیار سریعتر است، tree-shaking بهتری را انجام می‌دهد و در نهایت سبب تولید برنامه‌هایی با حجم کمتر و با سرعت build بیشتری خواهد شد.


فایل پیشین angular-cli.json حذف و فایل جدید angular.json بجای آن معرفی شده‌است

یکی از مهم‌ترین تغییرات CLI 6.0 نسبت به نگارش‌های قبلی آن، پشتیبانی از چندین پروژه است و به همین منظور ساختار فایل تنظیمات آن‌را به طور کامل تغییر داده‌اند و اگر دستور ng new project1 را صادر کنید، دیگر از فایل پیشین angular-cli.json خبری نبوده و بجای آن فایل جدید angular.json قابل مشاهده‌است:
{
  "$schema": "./node_modules/@angular/cli/lib/config/schema.json",
  "version": 1,
  "newProjectRoot": "projects",
  "projects": {
    "project1": {
در اینجا ساختار ابتدای فایل angular.json را مشاهده می‌کنید که در آن مفهوم projects (و یا workspace در اینجا) به همراه project1 جدیدی که ایجاد کردیم، به عنوان زیر مجموعه‌ی آن قابل مشاهده‌است.
مزیت مهم این قابلیت، امکان ایجاد libraries است که به صورت توکار از این نگارش پشتیبانی می‌شود و می‌توان اجزایی مانند components ،directives ،pipes و services اشتراکی را در یک یا چندین کتابخانه قرار داد و سپس از آن‌ها در پروژه‌ی اصلی و یا چندین پروژه‌ی متصل استفاده کرد.
نگارش 6 در پشت صحنه، پروژه‌ی موفق ng-packagr را به مجموعه‌ی CLI اضافه کرده‌است و از این پس توسط خود CLI می‌توان کتابخانه‌های استاندارد Angular را تولید کرد. این مورد، مزیت استاندارد سازی کتابخانه‌های npm حاصل را نیز به همراه دارد؛ مشکلی که گاهی از اوقات به علت عدم رعایت این ساختار، با بسته‌های فعلی npm مخصوص Angular وجود دارند. برای مثال بدون استفاده‌ی از این ابزار، نیاز است مستندات 13 صفحه‌ای ساخت کتابخانه‌های Angular را سطر به سطر پیاده سازی کنید که توسط CLI 6.0، به صورت خودکار ایجاد و مدیریت می‌شود.

بنابراین اکنون سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است: آیا باید فایل angular-cli.json پیشین را به صورت دستی به این فایل جدید به روز رسانی کرد و چگونه؟


به روز رسانی تمام بسته‌های سراسری سیستم

در ادامه پیش از هر کاری نیاز است تمام بسته‌های سراسری npm ایی را که هر از چندگاهی به سیستم خود اضافه کرده‌اید، به روز رسانی کنید. برای مشاهده‌ی لیست موارد تاریخ مصرف گذشته‌ی آن‌ها، دستور زیر را صادر کنید:
 npm outdated -g --depth=0
و برای به روز رسانی یکجای آن‌ها نیاز است دستور زیر اجرا شود:
 npm update -g


به روز رسانی خودکار ساختار فایل angular-cli.json

این به روز رسانی توسط CLI 6.0 به صورت خودکار پشتیبانی می‌شود و شامل این مراحل است:
ابتدا نیاز است بسته‌ی سراسری آن‌را به روز رسانی کرد:
 npm i -g @angular/cli
سپس وارد پوشه‌ی اصلی پروژه‌ی خود شده و این دستور را به صورت محلی نیز وارد کنید:
 npm install --save-dev @angular/cli@latest
با اینکار بسته‌ی CLI محلی پروژه به روز شده و اکنون می‌توانیم از قابلیت جدید آن که ng update نام دارد، استفاده کنیم. برای این منظور دستورات ذیل را به ترتیب اجرا کنید:
ng update @angular/cli
ng update @angular/core
ng update rxjs
دستور اول کار تبدیل خودکار فایل angular-cli.json قدیمی را به ساختار جدید آن انجام میدهد؛ با این لاگ:
DELETE .angular-cli.json
CREATE angular.json (4273 bytes)
UPDATE karma.conf.js (1008 bytes)
UPDATE src/tsconfig.spec.json (322 bytes)
UPDATE package.json (2076 bytes)
UPDATE tslint.json (3217 bytes)
دستور دوم بسته‌های هسته‌ی angular را به روز رسانی می‌کند و دستور سوم کار به روز رسانی کتابخانه‌ی rxjs را انجام می‌دهد.
لیست سایر بسته‌هایی را که می‌توان توسط این دستور به روز رسانی کرد، با اجرا دستور ng update می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال اگر از Angular Material نیز استفاده می‌کنید، دستور به روز رسانی آن به صورت زیر است:
 ng update @angular/material


مشکل! دستور ng update کار نمی‌کند!

اگر پروژه‌ی شما صرفا مبتنی بر بسته‌های اصلی Angular باشد، مراحل یاد شده‌ی فوق را با موفقیت به پایان خواهید رساند. اما اگر از کتابخانه‌های ثالثی استفاده کرده باشید، منهای دستور «ng update @angular/cli» که کار تولید فایل جدید angular.json را انجام می‌دهد، مابقی با خطاهایی مانند «incompatible peer dependency» و یا «Invalid range:>=2.3.1 <3.0.0||>=4.0.0» متوقف می‌شوند.
در یک چنین حالتی نیاز است ابتدا وابستگی‌های محلی پروژه را به روز کرد و سپس دستورات ng update را تکرار نمود. برای این منظور ابتدا بسته‌ی npm-check-updates را نصب کنید:
 npm install npm-check-updates -g
کار آن به روز رسانی خودکار بسته‌های npm یک پروژه است. پس از آن دستورات زیر را صادر نمائید:
ncu -u
npm install
دستور اول تمام شماره نگارش‌های بسته‌های موجود در فایل package.json را به صورت خودکار به آخرین نگارش آن‌ها روز رسانی می‌کند و دستور دوم این بسته‌های جدید را دریافت و نصب خواهد کرد.
اکنون تمام وابستگی‌های محلی پروژه‌ی شما به صورت خودکار به آخرین نگارش آن‌ها به روز رسانی شده‌اند و اینبار اگر دستورات ذیل را اجرا کنید، با خطاهای یاد شده مواجه نخواهید شد:
ng update @angular/core
ng update rxjs

البته اگر در این حالت برنامه را کامپایل کنید، کار نخواهد کرد. علت اصلی آن به به‌روز رسانی rxjs به نگارش 6 آن مرتبط می‌شود که در مطلب بعدی پیگیری خواهد شد و این نگارش شامل حذفیات بسیاری است در جهت کاهش حجم آن، یکپارچکی و یک دست شدن syntax آن و همچنین بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی آن. البته پیشنیاز الزامی آن آشنایی با pipe-able operators است. علت دیگر کامپایل نشدن برنامه هم می‌تواند عدم استفاده از HttpClient نگارش 4.3 به بعد باشد.


خاموش کردن اخطار «TypeScript version mismatch»

اگر نگارش TypeScript نصب شده‌ی در سیستم به صورت سراسری، با نگارش محلی پروژه‌ی شما یکی نباشد، اخطار «TypeScript version mismatch» را دریافت می‌کنید. روش خاموش کردن آن در CLI جدید با اجرای دستور زیر است:
 ng config cli.warnings.typescriptMismatch false
البته نگارش 6 نیاز به TypeScript 2.7.2 ذکر شده‌ی در package.json پروژه‌ی محلی را دارد؛ وگرنه اصلا شروع به کامپایل برنامه نمی‌کند:
{
  "devDependencies": {
    "typescript": "~2.7.2"
  }
}
بهترین راه برای یافتن این شماره، اجرای دستور ng new projet1 در یک پوشه‌ی خالی است و سپس مقایسه‌ی محتوای فایل package.json آن با فایل پروژه‌ی موجود.


 تغییرات ng build در نگارش 6

در نگارش 6، مفهوم پیشین environments به configurations تغییر یافته‌است و اینبار در فایل جدید angular.json تنظیم می‌شوند:
{
  "$schema": "./node_modules/@angular/cli/lib/config/schema.json",
  "version": 1,
  "newProjectRoot": "projects",
  "projects": {
    "angular-template-driven-forms-lab": {
          "configurations": {
            "production": {
              "optimization": true,
              "outputHashing": "all",
              "sourceMap": false,
              "extractCss": true,
              "namedChunks": false,
              "aot": true,
              "extractLicenses": true,
              "vendorChunk": false,
              "buildOptimizer": true,
              "fileReplacements": [
                {
                  "replace": "src/environments/environment.ts",
                  "with": "src/environments/environment.prod.ts"
                }
              ]
            }
          }
        },
و پیشتر اگر برای تنظیم محیط build از سوئیچ env استفاده می‌شد:
 ng build --env staging
اکنون این سوئیچ به configuration تغییر یافته‌است و نام آن از مداخل configurations فایل angular.json، مانند مثال فوق که «production» نام دارد، باید دریافت و تنظیم شود:
 ng build --configuration staging
و یا برای مثال دستور «ng build --env=prod» دیگر اجرا نمی‌شود و env=prod حذف شده‌است و اکنون اجرای  ng build --prod مانند اجرای دستور ng build --configuration=prod است.


تغییرات نام‌های نهایی تولیدی

در CLI 6.0، نام‌های نهایی تولیدی دیگر به همراه bundle  و یا chunk نیستند. برای مثال دستور ng build یک چنین خروجی را تولید می‌کند:
 >ng build --watch

Date: 2018-05-05T09:10:50.158Z
Hash: a43eab94ff01539b8592
Time: 31733ms
chunk {main} main.js, main.js.map (main) 9.38 kB [initial] [rendered]
chunk {polyfills} polyfills.js, polyfills.js.map (polyfills) 226 kB [initial] [rendered]
chunk {runtime} runtime.js, runtime.js.map (runtime) 5.4 kB [entry] [rendered]
chunk {styles} styles.js, styles.js.map (styles) 15.6 kB [initial] [rendered]
chunk {vendor} vendor.js, vendor.js.map (vendor) 3.05 MB [initial] [rendered]

و هش‌های حالت prod به صورت زیر تولید و به نام فایل اضافه می‌شوند:
>ng build --prod --watch

Date: 2018-05-05T09:17:01.803Z
Hash: f25fd6788a4969c52b70
Time: 73279ms
chunk {0} runtime.6afe30102d8fe7337431.js (runtime) 1.05 kB [entry] [rendered]
chunk {1} styles.34c57ab7888ec1573f9c.css (styles) 0 bytes [initial] [rendered]
chunk {2} polyfills.6c08419970f9e4781b69.js (polyfills) 59.4 kB [initial] [rendered]


ساده شدن افزودن وابستگی‌های ثالث به پروژه‌های CLI

برای نصب یک کتابخانه‌ی ثالث، پیشتر می‌بایستی ابتدا بسته‌ی npm آن جداگانه نصب و سپس فایل config برنامه، جهت معرفی مداخل آن، ویرایش می‌شد. اکنون دستور جدید ng add تمام این مراحل را به صورت خودکار انجام می‌دهد:
 ng add @angular/material
برای نمونه دستور فوق نه تنها فایل‌های Angular Material را دریافت می‌کند، بلکه فایل‌های CSS و ماژول‌های مرتبط با آن‌را نیز import خواهد کرد. البته این مورد از کلید ng-add فایل package.json بسته‌ی در حال نصب دریافت و تنظیم می‌شود و کتابخانه‌های جدید باید خود را بر این اساس وفق دهند.
مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت جاوا اسکریپتی
کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core، بازنویسی کامل شده‌است و دیگر وابستگی به jQuery ندارد. این کلاینت از طریق npm توزیع می‌شود:
 npm install @aspnet/signalr-client --save
فایل‌های آن نیز شامل فایل‌های جاوا اسکریپتی مرتبط و همچنین Typings مورد استفاده‌ی در TypeScript است که نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از این Typings را در مطلب «کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» مطالعه کردید.


بررسی محتوای پوشه‌ی node_modules\@aspnet\signalr-client

پس از نصب بسته‌ی «aspnet/signalr-client@»، در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist دو پوشه‌ی src و browser را خواهید یافت. پوشه‌ی src حاوی منبع کامل این کلاینت و همچنین فایل‌های Typings مخصوص تایپ‌اسکریپت است.


و پوشه‌ی browser آن شامل دو گروه فایل است:


- در اینجا گروهی از فایل‌ها، حاوی عبارت ES5 هستند و تعدادی خیر. SignalR JavaScript بر اساس ES 6 یا EcmaScript 2015 تهیه شده‌است و از مفاهیمی مانند Promises  و  arrow functions استفاده می‌کند. باید دقت داشت که تعدادی از مرورگرها مانند IE از این قابلیت‌ها پیشتیبانی نمی‌کنند. در بین این فایل‌ها، آن‌هایی که حاوی عبارت ES5 نیستند، یعنی بر اساس ES 6 تهیه شده‌اند. سایر فایل‌ها توسط قابلیت Transpile مربوط به TypeScript به ES5 ترجمه شده‌اند. به علاوه حجم این فایل‌ها نیز بیشتر می‌باشد؛ چون حاوی تعاریف وابستگی‌هایی هستند که در ES 5 وجود خارجی ندارند. بنابراین بسته به نوع مرورگر مدنظر، یکی از این دو گروه را باید انتخاب کرد؛ ES 6 برای مرورگرهای جدید و ES 5 برای مرورگرهای قدیمی.
- به علاوه در اینجا تعدادی از فایل‌ها حاوی عبارت msgpackprotocol هستند. نگارش جدید SignalR از پروتکل‌های هاب سفارشی مانند پروتکل‌های باینری نیز پشتیبانی می‌کند. همچنین حاوی یک پیاده سازی توکار از پروتکل‌های باینری بر اساس MessagePack نیز هست. چون حجم کدهای پشتیبانی کننده‌ی از این پروتکل ویژه بالا است، آن‌را به یک فایل مجزا انتقال داده‌اند تا در صورت نیاز مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین اگر از این پروتکل استفاده نمی‌کنید، نیازی هم به الحاق آن در صفحات خود نخواهید داشت. فایل third-party-notices.txt نیز مربوط است به یادآوری مجوز استفاده‌ی از MessagePack که MIT می‌باشد.
- در هر گروه نیز، دو فایل min و معمولی قابل مشاهده‌است. فایل‌های min برای توزیع نهایی مناسب هستند و فایل‌های غیرفشرده شده برای حالت دیباگ.


استفاده از کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core

برای کار با کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core از همان فایل‌های موجود در پوشه‌ی node_modules/@aspnet/signalr-client/dist/browser استفاده می‌کنیم. تفاوت این کلاینت با نگارش قبلی SignalR به صورت یک ذیل است:
1) ارجاع به فایل قدیمی signalR-2.2.1.min.js با فایل جدید signalR-client-1.0.0-alpha1.js جایگزین می‌شود. اگر می‌خواهید مرورگرهای قدیمی را پشتیبانی کنید، نگارش ES5 آن‌را لحاظ کنید.
2) پروکسی‌ها با new HubConnection جایگزین شده‌اند.
3) برای ثبت callbackهای سمت کلاینت، از متد جدید on استفاده می‌شود.
4) بجای متد done مربوط به jQuery، در اینجا از متد then مربوط به ES6 کمک گرفته شده‌است.
5) کار فراخوانی متدهای هاب توسط متد invoke انجام می‌شود.


یک مثال: بازنویسی قسمت سمت کلاینت مثال «کار با  SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» با jQuery

هرچند کلاینت جدید SignalR Core وابستگی به jQuery ندارد، اما جهت سهولت کار با DOM، کدهای سمت کلاینت مثال قبلی را با jQuery بازنویسی می‌کنیم. تمام کدهای سمت سرور این مثال با مطلب «کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» یکی است؛ مانند ایجاد هاب، فعالسازی SiganlR در فایل آغازین برنامه و ثبت مسیرهاب. بنابراین در اینجا، این قسمت از کدهای سمت سرور را مجددا تکرار نمی‌کنیم و تمام نکات آن یکی هستند.

برای کار با کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core، اینبار دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه‌ی وب اجرا می‌کنیم (یا هر پروژه‌ای که قرار است مدیریت فایل‌های سمت کلاینت و Viewهای برنامه را انجام دهد):
npm init
npm install @aspnet/signalr-client --save
bower install
دستور اول یک فایل package.json خالی را ایجاد می‌کند و دستور دوم بسته‌ی جاوا اسکریپتی SiganlR Core را نصب خواهد کرد. به علاوه این وابستگی را در فایل package.json نیز ثبت می‌کند. دستور سوم نیز وابستگی‌های قید شده‌ی در فایل bower.json را نصب می‌کند.

مرحله‌ی بعدی کار، تنظیمات فایل bundleconfig.json است؛ تا تمام اسکریپت‌های مورد نیاز جمع‌آوری و یکی شوند:
[
  {
    "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
    "inputFiles": [
      "wwwroot/lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
      "wwwroot/css/site.css"
    ]
  },
  {
    "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
    "inputFiles": [
      "wwwroot/lib/jquery/dist/jquery.min.js",
      "wwwroot/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js",
      "node_modules/@aspnet/signalr-client/dist/browser/signalr-client-1.0.0-alpha1-final.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
      "wwwroot/js/site.js"
    ],
    "minify": {
      "enabled": false,
      "renameLocals": false
    },
    "sourceMap": false
  }
]
در اینجا نحوه‌ی ثبت فایل signalr-client-1.0.0-alpha1-final.min.js مبتنی بر ES 6 را مشاهده می‌کنید. اگر می‌خواهید نگارش ES 5 آن‌را ذکر کنید، از فایل signalr-clientES5-1.0.0-alpha1-final.min.js استفاده نمائید.
با توجه به خروجی‌های نهایی فایل bundleconfig.json، تنها نیاز است مداخل ذیل را به فایل layout برنامه اضافه کرد:
<link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" asp-append-version="true" />
<script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>

مرحله‌ی بعد، تغییر نام متد send قسمت قبل به broadcastMessage است:
public class MessageHub : Hub
{
   public Task Send(string message)
   {
     return Clients.All.InvokeAsync("broadcastMessage", message);
   }
}
به این ترتیب می‌توان به تمایز بهتری بین نام callback سمت کلاینت و متد Send سمت سرور رسید. بهتر است این‌دو هم‌نام نباشند.
در ادامه یک کنترلر ساده را به نام JsClientController با View ذیل ایجاد می‌کنیم:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="Home"
      data-ajax="true"
      role="form">
  <div class="form-group">
     <label label-for="message">Message: </label>
     <input id="message" name="message" class="form-control"/>
  </div>
  <button class="btn btn-primary" type="submit">Send To Home/Index</button>
  <button class="btn btn-success" id="sendmessageDirect" type="button">Send To /message hub directly</button>
</form>

<div id="discussion">
</div>
کار آن نمایش فرم ذیل است:


از اولین دکمه برای ارسال یک پیام به کنترلر Home که در آن توسط <IHubContext<MessageHub پیامی به تمام کلاینت‌ها ارسال می‌شود، استفاده شده‌است. دومین دکمه متد Send هاب را مستقیما فراخوانی می‌کند؛ با این کدهای سمت کلاینت:
@section Scripts
{
   <script type="text/javascript" asp-append-version="true">
   $(function() {
      var connection = new signalR.HubConnection('/message');
      connection.on('broadcastMessage', function (message) {
          // Add the message to the page.
          var encodedMsg = $('<div />').text(message).html();
          $('#discussion').append('<li>' + encodedMsg + '</li>');
      });

      connection.start().then(function () {
          console.log('connected.');
          $('#sendmessageDirect').click(function () {
              // Call the Send method on the hub.
              connection.invoke('send', $('#message').val());
          });
      });
   });
   </script>
}
- ابتدا یک شیء جدید signalR.HubConnection ایجاد می‌شود. این شیء به آدرس Hub تعریف شده‌ی در فایل آغازین برنامه اشاره می‌کند.
- سپس در متد on هست که مشخص می‌کنیم متد سمت کلاینتی که قرار است از سمت سرور فراخوانی شود، چه نامی دارد. نام آن‌را در این مثال broadcastMessage درنظر گرفته‌ایم. در اینجا پارامتر message از سمت سرور دریافت شده و سپس در صفحه‌ی جاری نمایش داده می‌شود.
بدیهی است متد Send می‌تواند تعداد پارامترهای بیشتری را بپذیرد و همچنین متد broadcastMessage نیز محدودیتی از لحاظ تعداد پارامتر ندارد. اگر پارامترهای بیشتری را تعریف کردید، در همینجا باید قید شوند.
- در ادامه کار شروع این اتصال آغاز می‌شود. در متد then هست که باید کار اتصال دکمه‌ی sendmessageDirect صورت گیرد. چون عملیات اتصال ممکن است زمانبر باشد و connection ارسالی هنوز آغاز نشده باشد. در اینجا نحوه‌ی فراخوانی مستقیم متد Send سمت سرور را با یک پارامتر ملاحظه می‌کنید. این متد نیز می‌تواند بر اساس امضای متد Send سمت سرور، تعداد پارامترهای بیشتری را قبول کند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SignalRCore2WebApp02.zip
برای اجرا آن باید این دستورات را به ترتیب وارد کنید:
dotnet restore
npm install
npm install -g bower
bower install
dotnet watch run
مطالب
معرفی کتابخانه PdfReport
مدتی هست که در حال تهیه کتابخانه‌ی گزارش سازی مبتنی بر iTextSharp هستم و عمده‌ی استفاده از آن برای من تاکنون، تهیه گزارشات باکیفیت PDF فارسی تحت وب بوده؛ هر چند این کتابخانه وابستگی خاصی به فناوری مورد استفاده ندارد و با WinForms، WPF، مشتقات ASP.NET ، سرویس‌های WCF و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک کامل در دسترس باشد، قابل استفاده است. همچنین به منبع داده خاصی گره نخورده است و حتی می‌توانید از یک anonymously typed list عدم متصل به بانک اطلاعاتی خاصی نیز به عنوان منبع داده آن استفاده کنید.
کتابخانه PdfReport به عمد جهت دات نت 3.5 تهیه شده است تا بازه وسیعی از سیستم عامل‌ها را پوشش دهد.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
بدیهی است اینبار با کتابخانه گزارش سازی روبرو هستید که با راست به چپ مشکلی ندارد!
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.
برای تهیه آن، مشکلات متداولی که کاربران مدام در انجمن‌های برنامه نویسی مطرح می‌کنند و ابزارهای موجود عاجز از ارائه راه حلی ساده برای حل آن‌ها هستند، مد نظر بوده و امید است نگارش یک این کتابخانه بتواند بسیاری از این دردها را کاهش دهد.
کار با این کتابخانه صرفا با کدنویسی میسر است (code first) و همین مساله انعطاف پذیری قابل توجهی را ایجاد کرده که در طی روزهای آینده با جزئیات بیشتر آن آشنا خواهید شد.


اما چرا PDF؟

استفاده از قالب PDF برای تهیه گزارشات، این مزایا را به همراه دارد:
- دقیقا همان چیزی که مشاهده می‌شود، در هر مکانی قابل چاپ است. با همان کیفیت، همان اندازه صفحه، همان فونت و غیره. به این ترتیب به صفحه بندی بسیار مناسب و بهینه‌ای می‌توان رسید و مشکلات گزارشات HTML ایی وب را ندارد.
- امکان استفاد از فونت‌های شکیل‌تر در آن بدون مشکل و بدون نیاز به نصب بر روی کامپیوتری میسر است؛ چون فونت را می‌توان در فایل PDF نیز قرار داد.
- این فایل در تمام سیستم عامل‌ها پشتیبانی می‌شود. خصوصا اینکه فایل نهایی در تمام کامپیوترها و در انواع و اقسام سیستم عامل‌ها به یک شکل و اندازه نمایش داده خواهد شد. برای مثال اینطور نیست که در ویندوز XP ،‌اعداد آن فارسی نمایش داده شوند و در ویندوز 7 با تنظیمات محلی خاصی، دیگر اینطور نباشد. حتی تحت لینوکس هم اعداد آن فارسی نمایش داده خواهد شد چون فونت مخصوص بکار رفته، در خود فایل PDF قابل قرار دادن است.
- برنامه معروف و رایگان Adobe reader برای خواندن و مشاهده آن کفایت می‌کند و البته کلاینت یکبار باید این برنامه را نصب کند. همچنین از این نوع برنامه‌های رایگان برای مشاهده فایل‌های PDF زیاد است.
- تمام صفحات گزارش را در یک فایل می‌توان داشت و به یکباره تمام آن نیز به سادگی قابل چاپ است. این مشکلی است که با گزارشات تحت وب وجود دارد که نمی‌شود مثلا یک گزارش 100 صفحه‌ای را به یکباره به چاپگر ارسال کرد. به همین جهت عموما کاربران درخواست می‌دهند تا کل گزارش را در یک صفحه HTML نمایش دهید تا ما راحت آن‌را چاپ کنیم یا راحت از آن خروجی بگیریم. اما زمانیکه فایل PDF تهیه می‌شود این مشکلات وجود نخواهد داشت و جهت Print بسیار بهینه سازی شده است. تا حدی که الان فرمت برگزیده تهیه کتاب‌های الکترونیکی نیز PDF است. مثلا سایت معروف آمازون امکان فروش نسخه PDF کتاب‌ها را هم پیش بینی کرده است.
-امکان صفحه بندی دقیق به همراه مشخص سازی landscape یا portrait بودن صفحه نهایی میسر است. چیزی که در گزارشات صفحات وب آنچنان معنایی ندارد.
- امکان رمزنگاری اطلاعات در آن پیش بینی شده است. همچنین می‌توان به فایل‌های PDF امضای دیجیتال نیز اضافه کرد. به این ترتیب هرگونه تغییری در محتوای فایل توسط برنامه‌های PDF خوان معتبر گزارش داده شده و می‌توان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن اطمینان حاصل کرد.
- از فشرده سازی مطالب، فایل‌ها و تصاویر قرار داده شده در آن پشتیبانی می‌کند.
- از گرافیک برداری پشتیبانی می‌کند.


مجوز استفاده از این کتابخانه:
کار من مبتنی بر LGPL است. به این معنا که به صورت باینری (فایل dll) در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است.
اما ... PdfReport از دو کتابخانه دیگر نیز استفاده می‌کند:
- کتابخانه iTextSharp که دارای مجوز AGPL است. این مجوز رایگان نیست.
- کتابخانه EPPlus برای تولید فایل‌های اکسل با کیفیت. مجوز استفاده از این کتابخانه LGPL است و تا زمانیکه به صورت باینری از آن استفاده می‌کنید، محدودیتی را برای شما ایجاد نخواهد کرد.


کتابخانه PdfReport به صورت سورس باز در CodePlex قرار گرفته ؛ اما جهت پرسیدن سؤالات، پیشنهادات، ارائه بهبود و غیره می‌توانید (و بهتر است) از قسمت مدیریت پروژه مرتبط در سایت جاری نیز استفاده کنید.


نحوه تهیه اولین گزارش، با کتابخانه PdfReport

الف) یک پروژه Class library جدید را شروع کنید. از این جهت که گزارشات PdfReport در انواع و اقسام پروژه‌های VS.NET قابل استفاده است، می‌توان از این پروژه Class library به عنوان کلاس‌های پایه قابل استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های مختلف، بدون نیاز به تغییری در کدهای آن استفاده کرد.

ب) آخرین نگارش فایل‌های مرتبط با PdfReport را از اینجا دریافت کنید و سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجود در بسته آن به پروژه خود اضافه نمائید (ارجاعاتی به PdfReport، iTextSharp و EPPlus). فایل XML راهنمای کتابخانه نیز به همراه بسته آن می‌باشد که در حین استفاده از متدها و خواص PdfReport کمک بزرگی خواهد بود.

ج) کلاس‌های زیر را به آن اضافه کنید:
using System.Web;
using System.Windows.Forms;

namespace PdfReportSamples
{
    public static class AppPath
    {
        public static string ApplicationPath
        {
            get
            {
                if (isInWeb)
                    return HttpRuntime.AppDomainAppPath;

                return Application.StartupPath;
            }
        }

        private static bool isInWeb
        {
            get
            {
                return HttpContext.Current != null;
            }
        }
    }
}
از این کلاس برای مشخص سازی محل ذخیره سازی فایل‌های نهایی PDF تولیدی استفاده خواهیم کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید ارجاعاتی را به System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll نیاز دارد.

در ادامه کلاس User را جهت ساخت یک منبع داده درون حافظه‌ای تعریف خواهیم کرد:
using System;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
اکنون کلاس اصلی گزارش ما به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class IListPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(5);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 200; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PerviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
                export.ToCsv();
                export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptIListSample.pdf"));
        }
    }
}
و برای استفاده از آن:
var rpt = new IListPdfReport().CreatePdfReport();
// rpt.FileName


برای نمونه، جهت مشاهده نمایش این خروجی در یک برنامه ویندوزی، به مثال‌های همراه سورس پروژه در مخزن کد آن مراجعه نمائید.

توضیحات بیشتر:

- در قسمت  DocumentPreferences، جهت راست به چپ (PdfRunDirection)، اندازه صفحه (PdfPageSize)، جهت صفحه (PageOrientation) و امثال آن تنظیم می‌شوند.
- سپس نیاز است قلم‌های مورد استفاده در گزارش مشخص شوند. در متد DefaultFonts باید دو  قلم را معرفی کنید. قلم اول، قلم پیش فرض خواهد بود و قلم دوم برای رفع نواقص قلم اول مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال اگر قلم اول فاقد حروف انگلیسی است، به صورت خودکار به قلم دوم رجوع خواهد شد.
- در ادامه در متد PagesFooter، تاریخ درج شده در پایین تمام صفحات مشخص می‌شود. در مورد ساخت Footer سفارشی در قسمت‌های بعدی بحث خواهد شد.
- در متد PagesHeader، متن و تصویر قرار گرفته در Header تمام صفحات گزارش قابل تنظیم است. این مورد نیز قابل سفارشی سازی است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- توسط MainTableTemplate، قالب ظاهری ردیف‌های گزارش مشخص می‌شود. یک سری قالب پیش فرض در کتابخانه PdfReport موجود است که توسط متد BasicTemplate آن قابل دسترسی است. در مورد نحوه تعریف قالب‌‌های سفارشی به مرور در قسمت‌های بعد، بحث خواهد شد.
- در قسمت MainTablePreferences تنظیمات جدول اصلی گزارش تعیین می‌شود. برای مثال چه تعداد ردیف در صفحه نمایش داده شود. اگر این مورد را تنظیم نکنید، به صورت خودکار محاسبه خواهد شد. نحوه تعیین عرض ستون‌های گزارش به کمک متد ColumnsWidthsType مشخص می‌شود که در اینجا حالت نسبی درنظر گرفته شده است.
- منبع داده مورد استفاده توسط متد MainTableDataSource مشخص می‌شود که در اینجا یک لیست جنریک تعیین شده و سپس توسط متد StronglyTypedList در اختیار گزارش ساز جاری قرار می‌گیرد. تعدادی منبع داده پیش فرض در PdfReport وجود دارند که هر کدام را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد. همچنین امکان تعریف منابع داده سفارشی نیز وجود دارد.
- با کمک متد MainTableSummarySettings، برچسب‌های جمع‌های پایین صفحات مشخص می‌شود.
- در قسمت MainTableColumns، ستون‌هایی را که علاقمندیم در گزارش ظاهر شوند، قید می‌کنیم. هر ستون باید با یک فیلد یا خاصیت منبع داده متناظر باشد. همچنین همانطور که مشاهده می‌کنید امکان تعیین Visibility، عرض و غیره آن نیز مهیا است (قابلیت ساخت گزارشاتی که به انتخاب کاربر، ستون‌های آن ظاهر یا مخفی شوند). در اینجا توسط callbackهایی که در متد ColumnItemsTemplate قابل دسترسی هستند، می‌توان اطلاعات را پیش از نمایش فرمت کرد. برای مثال سه رقم جدا کننده به اعداد اضافه کرد (برای نمونه در خاصیت موجودی فوق) و یا توسط متد AggregateFunction، می‌توان متد تجمعی مناسبی را جهت ستون جاری مشخص کرد.
- توسط متد MainTableEvents به بسیاری از رخدادهای داخلی PdfReport دسترسی خواهیم یافت. برای مثال اگر در اینجا رکوردی موجود نباشد، رخداد DataSourceIsEmpty صادر خواهد شد.
- به کمک متد Export، خروجی‌های دلخواه مورد نظر را می‌توان مشخص کرد. تعدادی خروجی، مانند اکسل، XML و CSV در این کتابخانه موجود است. امکان سفارشی سازی آن‌ها نیز پیش بینی شده است.
- و نهایتا توسط متد Generate مشخص خواهیم کرد که فایل گزارش کجا ذخیره شود.

 لطفا برای طرح مشکلات و سؤالات خود در رابطه با کتابخانه PdfReport از این قسمت سایت استفاده کنید.
مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
در ادامه، مراحل ارتقاء پروژه‌های قدیمی MVC3 را به ساختار جدید پروژه‌های MVC4 مرور خواهیم کرد.

1) نصب پیشنیاز
الف) نصب VS 2012
و یا
ب) نصب بسته MVC4 مخصوص VS 2010 (این مورد جهت سرورهای وب نیز توصیه می‌شود)

پس از نصب باید به این نکته دقت داشت که پوشه‌های زیر حاوی اسمبلی‌های جدید MVC4 هستند و نیازی نیست الزاما این موارد را از NuGet دریافت و نصب کرد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies
پس از نصب پیشنیازها
2) نیاز است نوع پروژه ارتقاء یابد
به پوشه پروژه MVC3 خود مراجعه کرده و تمام فایل‌های csproj و web.config موجود را با یک ادیتور متنی باز کنید (از خود ویژوال استودیو استفاده نکنید، زیرا نیاز است محتوای فایل‌های پروژه نیز دستی ویرایش شوند).
در فایل‌های csproj (یا همان فایل پروژه؛ که vbproj هم می‌تواند باشد) عبارت
{E53F8FEA-EAE0-44A6-8774-FFD645390401}
را جستجو کرده و با
{E3E379DF-F4C6-4180-9B81-6769533ABE47}
جایگزین کنید. به این ترتیب نوع پروژه به MVC4 تبدیل می‌شود.

3) به روز رسانی شماره نگارش‌های قدیمی
سپس تعاریف اسمبلی‌های قدیمی نگارش سه MVC و نگارش یک Razor را یافته (در تمام فایل‌ها، چه فایل‌های پروژه و چه تنظیمات):
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=1.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=1.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=1.0.0.0
و این‌ها را با نگارش چهار MVC و نگارش دو Razor جایگزین کنید:
System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=2.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=2.0.0.0
این کارها را با replace in all open documents توسط notepad plus-plus به سادگی می‌توان انجام داد.

4) به روز رسانی مسیرهای قدیمی
به علاوه اگر در پروژه‌های خود از اسمبلی‌های قدیمی به صورت مستقیم استفاده شده:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 3\Assemblies
این‌ها را یافته و به نگارش MVC4 و Razor2 تغییر دهید:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies

5) به روز رسانی قسمت appSettings فایل‌های کانفیگ
در کلیه فایل‌های web.config برنامه، webpages:Version را یافته و شماره نگارش آن‌را از یک به دو تغییر دهید:
<appSettings>
  <add key="webpages:Version" value="2.0.0.0" />
  <add key="PreserveLoginUrl" value="true" />
</appSettings>
همچنین یک سطر جدید PreserveLoginUrl را نیز مطابق تنظیم فوق اضافه نمائید.

6) رسیدگی به وضعیت اسمبلی‌های شرکت‌های ثالث
ممکن است در این زمان از تعدادی کامپوننت و اسمبلی MVC3 تهیه شده توسط شرکت‌های ثالث نیز استفاده نمائید. برای اینکه این اسمبلی‌ها را وادار نمائید تا از نگارش‌های MVC4 و Razor2 استفاده کنند، نیاز است bindingRedirect‌های زیر را به فایل‌های web.config برنامه اضافه کنید (در فایل کانفیگ ریشه پروژه):
<configuration>
  <!--... elements deleted for clarity ...-->
 
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
</configuration>
اکنون فایل solution را در VS.NET گشوده و یکبار گزینه rebuild را انتخاب کنید تا پروژه مجددا بر اساس اسمبلی‌های جدید معرفی شده ساخته شود.

7) استفاده از NuGet برای به روز رسانی بسته‌های نصب شده
یک سری از بسته‌های تشکیل دهنده MVC3 مانند موارد ذیل نیز به روز شده‌اند که لازم است از طریق NuGet دریافت و جایگزین شوند:
Unobtrusive.Ajax.2
Unobtrusive.Validation.2
Web.Optimization.1.0.0
و ....

برای اینکار در solution explorer روی references کلیک راست کرده و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در صفحه باز شده گزینه updates/all را انتخاب کرده و مواردی را که لیست می‌کند به روز نمائید (شامل جی کوئری، EF، structureMap و غیره خواهد بود).


8) اضافه کردن یک فضای نام جدید
بسته Web Optimization را از طریق NuGet دریافت کنید (برای یافتن آن bundling را جستجو کنید؛ نام کامل آن Microsoft ASP.NET Web Optimization Framework 1.0.0 است). این مورد به همراه پوشه MVC4 نیست و باید از طریق NuGet دریافت و نصب شود. (البته پروژه‌های جدید MVC4 شامل این مورد هستند)
در فایل وب کانفیگ، فضای نام System.Web.Optimization را نیز اضافه نمائید:
    <pages>
      <namespaces>
        <add namespace="System.Web.Optimization" />
      </namespaces>
    </pages>

پس از ارتقاء
اولین مشکلی که مشاهده شد:
بعد از rebuild به مقدار پارامتر salt که به نحو زیر در MVC3 تعریف شده بود، ایراد خواهد گرفت:
[ValidateAntiForgeryToken(Salt = "data123")]
Salt را در MVC4 منسوخ شده معرفی کرده‌اند: (^)
علت هم این است که salt را اینبار به نحو صحیحی خودشان در پشت صحنه تولید و اعمال می‌کنند. بنابراین این یک مورد را کلا از کدهای خود حذف کنید که نیازی نیست.


مشکل بعدی:
در EF 5 جای یک سری از کلاس‌ها تغییر کرده. مثلا ویژگی‌های ForeignKey، ComplexType و ... به فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema منتقل شده‌اند. در همین حد تغییر جهت کامپایل مجدد کدها کفایت می‌کند.
همچنین فایل‌های پروژه موجود را باز کرده و EntityFramework, Version=4.1.0.0 را جستجو کنید. نگارش جدید 4.4.0.0 است که باید اصلاح شود (این موارد را بهتر است توسط یک ادیتور معمولی خارج از VS.NET ویرایش کنید).
در زمان نگارش این مطلب EF Mini Profiler با EF 5 سازگار نیست. بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید نیاز است غیرفعالش کنید.


اولین استفاده از امکانات جدید MVC4:
استفاده از امکانات System.Web.Optimization که ذکر گردید، می‌تواند اولین تغییر مفید محسوب شود.
برای اینکه با نحوه کار آن بهتر آشنا شوید، یک پروژه جدید MVC4 را در VS.NET (از نوع basic) آغاز کنید. به صورت خودکار یک پوشه جدید را به نام App_Start به ریشه پروژه اضافه می‌کند. داخل آن فایل مثال BundleConfig قرار دارد. این کلاس در فایل global.asax برنامه نیز ثبت شده‌است. باید دقت داشت در حالت دیباگ (compilation debug=true در وب کانفیگ) تغییر خاصی را ملاحظه نخواهید کرد.
تمام این‌ها خوب؛ اما من به نحو زیر از این امکان جدید استفاده می‌کنم:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Common.WebToolkit
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            var newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
کلاس BundleConfig فوق را به مجموعه کلاس‌های کمکی خود اضافه کنید.
چند نکته مهم در این کلاس وجود دارد:
الف) توسط AsIsBundleOrderer فایل‌ها به همان ترتیبی که به سیستم اضافه می‌شوند، در حاصل نهایی ظاهر خواهند شد. حالت پیش فرض مرتب سازی، بر اساس حروف الفباء است و ... خصوصا برای اسکریپت‌هایی که ترتیب معرفی آن‌ها مهم است، مساله ساز خواهد بود.
ب)BundleTable.EnableOptimizations سبب می‌شود تا حتی در حالت debug نیز فشرده سازی را مشاهده کنید.
ج) متدهای کمکی تعریف شده این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه، به سادگی در کدهای Razor بتوانید اسکریپت‌ها را اضافه کنید.

 سپس نحوه جایگزینی تعاریف قبلی موجود در فایل‌های Razor با سیستم جدید، به نحو زیر است:
@using Common.WebToolkit

<link href="@BundleConfig.AddStyleUrl("~/Content/blueprint/print", "~/Content/blueprint/print.css")" rel="stylesheet" type="text/css" media="print"/>

@BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.8.0.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js")

@BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/Site.css",
                            "~/Content/buttons.css")
پارامتر اول این متدها، سبب تعریف خودکار routing می‌شود. برای مثال اولین تعریف، آدرس خودکار زیر را تولید می‌کند:
http://site/Content/blueprint/print?v=hash
بنابراین تعریف دقیق آن مهم است. خصوصا اگر فایل‌های شما در پوشه‌ها و زیرپوشه‌های متعددی قرار گرفته نمی‌توان تمام آن‌ها را در طی یک مرحله معرفی نمود. هر سطح را باید از طریق یک بار معرفی به سیستم اضافه کرد. مثلا اگر یک زیر پوشه به نام noty دارید (Content/noty)، چون در یک سطح و زیرپوشه مجزا قرار دارد، باید نحوه تعریف آن به صورت زیر باشد:
@BundleConfig.AddStyles("~/Content/noty/css",
                                "~/Content/noty/jquery.noty.css",
                                "~/Content/noty/noty_theme_default.css")
این مورد خصوصا در مسیریابی تصاویر مرتبط با اسکریپت‌ها و شیوه نامه‌ها مؤثر است؛ وگرنه این تصاویر تعریف شده در فایل‌های CSS یافت نخواهند شد (تمام مثال‌های موجود در وب با این مساله مشکل دارند و فرض آن‌ها بر این است که کلیه فایل‌های خود را در یک پوشه، بدون هیچگونه زیرپوشه‌ای تعریف کرده‌اید).
پارامترهای بعدی، محل قرارگیری اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه هستند و همانطور که عنوان شد اینبار با خیال راحت می‌توانید ترتیب معرفی خاصی را مدنظر داشته باشید؛ زیرا توسط AsIsBundleOrderer به صورت پیش فرض لحاظ خواهد شد.

 
مطالب
ASP.NET MVC #1

چرا ASP.NET MVC ؟

با وجود فریم ورک پخته‌ای به نام ASP.NET web forms، اولین سؤالی که حین سوئیچ به ASP.NET MVC مطرح می‌شود این است: «برای چی؟». بنابراین تا به این سؤال پاسخ داده نشود، هر نوع بحث فنی در این مورد بی فایده است.

مزایای ASP.NET MVC نسبت به ASP.NET web forms

1) سادگی نوشتن آزمون‌های واحد
مهم‌ترین دلیل استفاده از ASP.NET MVC صرفنظر از تمام دلایل دیگر، بحث طراحی ویژه آن جهت ساده سازی تهیه آزمون‌های واحد است. مشکل اصلی نوشتن آزمون‌های واحد برای برنامه‌های ASP.NET web forms، درگیر شدن مستقیم با تمام جزئیات طول عمر یک صفحه است. به علاوه فایل‌های code behind هر چند به ظاهر کدهای منطق یک صفحه را از کدهای HTML مانند آن جدا می‌کنند اما در عمل حاوی ارجاعات مستقیمی به تک تک عناصر بصری موجود در صفحه هستند (حس غلط جدا سازی کدها از اجزای یک فرم). اگر قرار باشد برای این وب فرم‌ها و صفحات، آزمون واحد بنویسیم باید علاوه بر شبیه سازی چرخه طول عمر صفحه و همچنین رخدادهای رسیده، کار وهله سازی تک تک عناصر بصری را نیز عهده دار شویم. اینجا است که ASP.NET web forms گزینه‌ی مطلوبی برای این منظور نخواهد بود و اگر نوشتن آزمون واحد برای آن غیرممکن نباشد، به همین دلایل آنچنان مرسوم هم نیست.
البته شاید بپرسید که این مساله چه اهمیتی دارد؟ امکان نوشتن ساده‌تر آزمون‌های واحد مساوی است با امکان ساده‌تر اعمال تغییرات به یک پروژه بزرگ. تغییرات در پروژه‌های بزرگی که آزمون واحد ندارند واقعا مشکل است. یک قسمت را تغییر می‌دهید، 10 قسمت دیگر به هم می‌ریزند. اینجا است که مدام باید به کارفرما گفت: «نه!»، «نمیشه!» یا به عبارتی «نمی‌تونم پروژه رو جمع کنم!» چون نمی‌تونم سریع برآورد کنم که این تغییرات کدام قسمت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند، کجا به هم ریخت. من باید خودم سریع بتونم مشخص کنم با این تغییر جدید چه قسمت‌هایی به هم ریخته تا اینکه دو روز بعد زنگ بزنند: «باز جایی رو تغییر دادی، یکجای دیگر کار نمی‌کنه!»

2) دستیابی به کنترل بیشتر بر روی اجزای فریم ورک
در طراحی ASP.NET MVC همه‌جا interface ها قابل مشاهد هستند. همین مساله به معنای افزونه پذیری اکثر قطعات تشکیل دهنده ASP.NET MVC است؛ برخلاف ASP.NET web forms. برای مثال تابحال چندین view engine، routing engine و غیره توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET MVC طراحی شده‌اند که هیچکدام با ASP.NET web forms میسر نیست. برای مثال از view engine پیش فرض آن خوشتان نمی‌آید؟ عوضش کنید! سیستم اعتبار سنجی توکار آن‌را دوست ندارید؟ آن‌را با یک نمونه بهتر تعویض کنید و الی آخر ...
به علاوه طراحی بر اساس interface ها یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد و آن هم ساده سازی mocking (تقلید) آن‌ها است جهت ساده سازی نوشتن آزمون‌های واحد.

3) سرعت بیشتر اجرا
ASP.NET MVC یک سری از قابلیت‌های ذاتی ASP.NET web forms را مانند ViewState حذف کرده است. اگر وب را جستجو کنید، برنامه نویس‌های ASP.NET web forms مدام از این مساله شکایت دارند و راه‌ حل‌های مختلفی را جهت حذف یا فشرده سازی آن ارائه می‌دهند. ViewState در ابتدای امر جهت شبیه سازی محیط دسکتاپ در وب درنظر گرفته شده بود و مهاجرت ساده‌تر برنامه نویس‌های VB6 به وب، اما واقعیت این است که اگر یک برنامه نویس ASP.NET web forms به اندازه آن توجهی نداشته باشد، ممکن است حجم آن در یک صفحه پیچیده تا 500 کیلوبایت یا بیشتر هم برسد. همین مساله بر روی سرعت دریافت و اجرا تاثیر گذار خواهد بود.

4) کنترل‌های ASP.NET web forms آنچنان آش دهن‌سوزی هم نیستند!
خوب، ViewState حذف شده، بنابراین اکثر کنترل‌های ASP.NET web forms هم کاربرد آنچنانی در ASP.NET MVC نخواهند داشت؛ اما واقعیت این است که اکثر اوقات اگر شروع به سفارشی سازی یک کنترل توکار ASP.NET web forms کنید تا مطابق نیازهای کاری شما رفتار کند، پس از مدتی به یک کنترل کاملا از نو بازنویسی شده خواهید رسید! بنابراین در ابتدای امر تا 80 درصد کار اینطور به نظر می‌رسد که به عجب سرعت بالایی در توسعه دست یافته‌ایم، اما هنگامیکه قرار است این 20 درصد پایانی را پر کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که این کنترل‌ها با این وضع ابتدایی که دارند قابل استفاده نیستند و نیاز به دستکاری قابل ملاحظه‌ای دارند تا نیازهای واقعی کاری را برآورده کنند.

5) کنترل کامل بر روی HTML نهایی تولیدی
اگر علاقمند به کار با jQuery باشید، مدام نیاز خواهید تا با ID کنترل‌ها و عناصر صفحه کار کنید. پیشتر ASP.NET web forms این ID را یک طرفه و به صورت مقدار منحصربفردی تولید می‌کرد که جهت کار با فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی عموما مشکل ساز بود. البته ASP.NET web forms در نگارش‌های جدید خود مشکل عدم امکان مقدار دهی ClientId سفارشی را برای کنترل‌های وب خود برطرف کرده است و این مورد را می‌توان دستی هم تنظیم کرد ولی در کل باز هم آنچنان کنترلی رو خروجی HTML نهایی کنترل‌های تولیدی نیست مگر اینکه مانند مورد چهارم یاد شده یک کنترل را از صفر بازنویسی کنید!
همچنین اگر باز هم بیشتر با jQuery و ASP.NET web forms کار کرده باشید می‌دانید که jQuery آنچنان سنخیتی با ViewState و Postback وب فرم‌ها ندارد و همین مساله عموما مشکل‌زا است. علاوه بر آن اخیرا مایکروسافت توسعه ASP.NET Ajax خود را تقریبا در حالت تعلیق و واگذار شده به شرکت‌های ثالث درآورده است و توصیه آن‌ها استفاده از jQuery Ajax است. اینجا است که مدل ASP.NET MVC سازگاری کاملی را با jQuery Ajax دارد هم از لحاظ نبود ViewState و هم از جنبه‌ی کنترل کامل بر روی markup نهایی تولیدی.
یا برای مثال خروجی پیش فرض یک GridView، جدول HTML ایی است که این روزها همه‌جا علیه آن صحبت می‌شود. البته یک سری آداپتور CSS friendly برای اکثر این کنترل‌ها موجود است و ... باز هم دستکاری بیش از حد کنترل‌های پیش فرض جهت رسیدن به خروجی دلخواه. تمام این‌ها را در ASP.NET MVC می‌شود با معادل‌های بسیار باکیفیت افزونه‌های jQuery جایگزین کرد و از همه مهم‌تر چون ViewState و مفاهیمی مانند PostBack حذف شده، استفاده از این افزونه‌ها مشکل ساز نخواهد بود.

6) استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی
طراحی اصلی ASP.NET web forms مربوط است به دوران دات نت یک؛ زمانیکه نه Generics وجود داشت، نه LINQ و نه آنچنان مباحث TDD یا استفاده از ORMs متداول بود. برای مثال شاید ایجاد یک strongly typed web form الان کمی دور از ذهن به نظر برسد، زمانیکه اصل آن بر مبنای بکارگیری گسترده datatable و dataset بوده است (با توجه به امکانات زبان‌های دات نتی در آن دوران). بنابراین اگر علاقمند هستید که این امکانات جدید را بکاربگیرید، ASP.NET MVC برای استفاده از آن‌ها طراحی شده است!

7) از ASP.NET web forms ساده‌تر است
طراحی ASP.NET MVC بر اساس ایده Convention over configuration است. به این معنا که اجزای آن بر اساس یک سری قرار داد در کنار هم مشغول به کار هستند. مشخص است View باید کجا باشد، نام کنترلرها چگونه باید تعیین شوند و قرار داد مرتبط به آن چیست، مدل باید کجا قرار گیرد، قرار داد پردازش آدرس‌های صفحات سایت به چه نحوی است و الی آخر. خلاصه در بدو امر با یک فریم ورک حساب شده که شما را در مورد نحوه استفاده صحیح از آن راهنمایی می‌کند، مواجه هستید.
به همین ترتیب هر پروژه MVC دیگری را هم که مشاهده کنید، سریع می‌توانید تشخیص دهد قراردادهای بکارگرفته شده در آن چیست. بنابراین اگر قرار است ASP.NET را امروز شروع کنید و هیچ سابقه‌ای هم از وب فرم‌ها ندارید، یک راست با ASP.NET MVC شروع کنید.

8) محدود به پیاده سازی مایکروسافت نیست
پیاده سازی‌های مستقلی هم از ASP.NET MVC توسط اشخاص و گروه‌های خارج از مایکروسافت وجود دارد: ^، ^، ^، ^ و ...


و در پایان یکی دیگر از دلایل سوئیچ به ASP.NET MVC ، «یاد گرفتن یک چیز جدید است» یا به عبارتی فرا گرفتن یک روش دیگر برای حل مسایل، هیچگاه ضرری را به همراه نخواهد داشت که هیچ، بلکه باعث بازتر شدن میدان دید نیز خواهد گردید.


یک دیدگاه دیگر
ASP.NET MVC برای شما مناسب نخواهد بود اگر ...
1) با پلی‌مرفیزم مشکل دارید.
ASP.NET MVC پر است از interfaces، abstract classes، virtual methods و امثال آن. بنابراین اگر تازه کار هستید، ابتدا باید مفاهیم شیءگرایی را تکمیل کنید.

2) اگر نمی‌توانید فریم ورک خودتون رو بر پایه ASP.NET MVC بنا کنید!
ASP.NET MVC برخلاف وب فرم‌ها به همراه آنچنان تعداد بالایی کنترل و افزونه از پیش مهیا شده نیست. در بدو امر شما فقط یک سری url helper، html helper و ajax helper ساده را خواهید دید؛ این نقطه ضعف ASP.NET MVC نیست. عمدا به این نحو طراحی شده است. همانطور که عنوان شد اکثر اجزای این فریم ورک قابل تعویض است. بنابراین دست شما را باز گذاشته است تا با پیاده سازی این اینترفیس‌ها، امکانات جدیدی را خلق کنید. البته پس از این چندین و چند سال که از ارائه آن می‌گذرد، به اندازه کافی افزونه برای ASP.NET MVC طراحی شده است که به هیچ عنوان احساس کمبود نکنید یا اینکه نیازی هم نداشته باشید تا آنچنان فریم ورک خاصی را بر پایه ASP.NET MVC تهیه کنید. برای مثال پروژه MvcContrib موجود است یا شرکت telerik یک مجموعه سورس باز کامل مخصوص ASP.NET MVC را ارائه داده است و الی آخر.

3) اگر نمی‌توانید از کتابخانه‌های سورس باز استفاده کنید.
همانطور که عنوان شد ASP.NET MVC به همراه کوهی از کنترل‌ها ارائه نشده است. اکثر افزونه‌های آن سورس باز هستند و کار با آن‌ها هم دنیای خاص خودش را دارد. چگونه باید کتابخانه‌های مناسب را پیدا کرد، کجا سؤال پرسید، کجا باگ گزارش داد، چگونه مشارکت کرد و غیره. خلاصه منتظر یک بسته شکیل حاضر و آماده نباید بود. خود ASP.NET MVC هم تحت مجوز MSPL به صورت سورس باز در دسترس است.


و یک نکته تکمیلی
مایکروسافت مدتی است شروع کرده به پرورش و زمزمه ایده «یک ASP.NET واحد». به عبارتی قصد دارند در یکی دو نگارش بعد، این دو (وب فرم و MVC) را یکی کنند. هم اکنون اگر مطالب وبلاگ‌ها را مطالعه کنید زیرساخت آن به نام ASP.NET Web API آماده شده است و در مرحله بتا است. نکته جالب اینجا است که این Web API امکان تعریف یکپارچه و مستقیم کنترلر‌های MVC را در وب فرم‌ها میسر می‌کند. ولی باز هم نام آن Controller است یعنی جزئی از ASP.NET MVC و کسی می‌تواند از آن استفاده کند که با MVC‌ مشکلی نداشته باشد. بنابراین یادگیری MVC هیچ ضرری نخواهد داشت و جای دوری نخواهد رفت!



مطالب
جزئیات برنامه نویسی افزونه فارسی به پارسی

این افزونه با استفاده از ابزار Visual Studio Tools for Office که به VSTO مشهور شده است، تهیه شد. در بسته به روز رسانی سیستم که در ذیل (معرفی افزونه) نیز معرفی شد نگارش sp1 vsto3.0 آن به صورت خودکار نصب خواهد شد.
برای ایجاد این پروژه در VS.Net 2008 ، تنها کافی است یک پروژه جدید Word add-in را آغاز نمائیم. (شکل زیر)





قبل از ادامه بحث، بهتر است در مورد بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیز توضیح داده شود. در اینجا از SQLite استفاده شد. (بسیار سبک، کم حجم و سریع است و اساسا یک کاربر نهایی برای تنظیمات آن نیازی نیست اطلاعاتی داشته باشد). بسته به روز رسانی سیستم (در مطلب قبلی)، این مورد را نیز به صورت خودکار نصب خواهد کرد (در GAC باید نصب شود وگرنه افزونه قادر به یافتن آن نخواهد شد).
برای ایجاد این بانک اطلاعاتی، از افزونه SQLite manager برای فایرفاکس استفاده شد. (این افزونه رایگان شما را از هر ابزار جانبی برای مدیریت یک بانک اطلاعاتی SQLite بی‌نیاز می‌کند)
برای مثال فایل ErrorsBank.sqlite برنامه افزونه فارسی به پارسی را توسط افزونه SQLite manager فایرفاکس باز کنید (این فایل را در محل نصب افزونه می‌توانید پیدا کنید). در اینجا می‌توان جداول جدید را ایجاد کرد، کوئری‌های دلخواه را اجرا نمود و یا اطلاعات را مرور کرده، حذف یا ویرایش کرد (شکل زیر).




و خوشبختانه این بانک اطلاعاتی و محصور کننده‌های آن با اطلاعات یونیکد فارسی هیچ مشکلی ندارند و برای کارهایی با وسعت کم و تعداد رکورد پائین یکی از بهترین انتخاب‌ها به‌شمار می‌روند.
نحوه استفاده از SQLite نیز در دات نت بسیار ساده است. اگر با ADO.Net کار کرده باشید، پس از افزودن ارجاعی از اسمبلی System.Data.SQLite.DLL به پروژه و معرفی فضای نام آن به پروژه، تنها کافی است در کدهای قبلی خود برای مثال SqlConnection را به SQLiteConnectionتغییر دهید و امثال آن. یعنی دانش ADO.Net شما در اینجا نیز کاملا قابل استفاده خواهد بود و نیازی نیست مدتی را صرف آشنا شدن با کلاس‌ها و مفاهیم جدید نمائید (البته این تنها زمانی معنا خواهد داشت که به ویزاردها عادت نکرده باشید و کارهای خود را با کد نویسی انجام داده باشید).
تنها یک نکته را باید به‌خاطر داشت و آن هم مربوط است به ساز و کار درونی SQLite . هنگام انجام عملیات update یا insert حتما از transaction استفاده کنید تا سرعت کوئری‌های شما در SQLite به نحو شگفت انگیزی افزایش یابد. مثالی در این مورد را در فایل chm راهنمای SQLite.NET می‌توانید پیدا کنید.

مطلب دیگری که پیش از پرداختن به کد نویسی افزونه باید با آن آشنا شویم، مفهوم smart tags در مجموعه آفیس است که در این پروژه از آن استفاده گردید.
smart tags در مجموعه آفیس برچسب‌هایی هستند که به صورت خودکار توسط یکی از محصولات آفیس مثلا ورد یا اکسل و امثال آن، پس از تشخیص یک کلمه خاص ایجاد می‌شوند و می‌توان اعمالی را به این برچسب ایجاد شده انتساب داد. برای مثال در اینجا امکان جایگزین کردن کلمه فارسی با معادل پارسی در نظر گرفته شد.
ویدیویی در مورد نحوه ایجاد اسمارت تگ‌ها در VS.Net و یا مثالی پیشرفته‌تر در مورد تشخیص دمای فارنهایت در یک متن و ایجاد smart tag مخصوص به آن برای تبدیل به سلسیوس. (از regular expressions جهت یافتن یک الگو در متن استفاده شده است)

در این پروژه، حدود 3800 واژه فارسی به‌ یک smart tag انتساب داده می‌شود (در روال استاندارد ThisAddIn_Startup). سپس در هنگام نمایش آن، معادل پارسی کلمه نیز به منوی باز شده افزوده گشته و در روال رخداد کلیک آن، تعویض کلمه تشخیص داده شده با واژه پیدا شده صورت خواهد گرفت.

در ادامه فرض بر این است که یک پروژه جدید word add-in را در VS.Net ایجاد کرده‌اید و همچنین ارجاعی را به فایل System.Data.SQLite.DLL افزوده‌اید.

using System;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Office.Tools.Word;
using Action = Microsoft.Office.Tools.Word.Action;

private SmartTag _st;
private void init()
{
try
{
//Enable Smart Tags in Word
if (!Application.Options.LabelSmartTags)
{
//ممکن است اسمارت تگ‌ها در ورد غیرفعال باشند. به این صورت می‌شود آنها را فعال کرد
Application.Options.LabelSmartTags = true;
}

_st = new SmartTag(@"www.microsoft.com/Demo#FarsiSmartTag", @"فارسی به پارسی");

//دریافت واژه‌های فارسی از دیتابیس و افزودن خودکار آنها به اسمارت تگ‌ها
if (!DBhelper.AddSmartTagItems(_st, "select distinct farsi from tblFarsiToParsi")) return;

Action stActions = new Action("تبدیل");//تعریف یک اکشن جدید
stActions.Click += stActions_Click;//انتساب روال‌های رخداد گردان
stActions.BeforeCaptionShow += stActions_BeforeCaptionShow;
_st.Actions = new[] { stActions };
VstoSmartTags.Add(_st);//افزودن اسمارت تگ به مجموعه
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

private void ThisAddIn_Startup(object sender, EventArgs e)
{
init();
}

دو روال رخداد گردان زیر نیز جهت تغییر عنوان پیش فرض به واژه یافته شده در لحظه نمایش منو و روال کلیک نیز ایجاد خواهد شد:

static void stActions_BeforeCaptionShow(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
string parsi = DBhelper.FindParsi(e.Text);//معادل پارسی از دیتابیس دریافت می‌شود
clickedAction.Caption = (parsi == string.Empty ? e.Text : parsi);
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

static void stActions_Click(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
e.Range.Text = clickedAction.Caption;//جایگزینی متن موجود با عنوانی که پیشتر پارسی شده است
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

نکته‌ای را که در اینجا باید حتما رعایت کرد بحث exception handling‌ است. خصوصا در روال استاندارد ThisAddIn_Startup . اگر در این روال خطایی مدیریت نشده رخ دهد، word افزودنی شما را به صورت غیرفعال به مجموعه اضافه خواهد کرد و فعال سازی بعدی آن پس از اصلاح کد واقعا مشکل خواهد بود. همانطور که ملاحظه می‌کنید تمامی خطاها در event log‌ ویندوز نوشته می‌شوند.
همچنین باید دقت داشت که اگر متغیری در سطح کلاس تعریف نشود به احتمال زیاد تا دقایقی بعد توسط garbage collector به دیار باقی خواهد شتافت (تعریف st_ در اینجا). اینجاست که شاید ساعت‌ها وقت صرف کنید که چرا روال‌های رخ‌داد گردان دیگر اجرا نمی‌شوند. چرا افزونه دیگر کار نمی‌کند.

همین! کل سورس این add-in منهای بحث دریافت اطلاعات از دیتابیس همین بود! وظیفه‌ی تشخیص کلمات معرفی شده به ms-word به‌عهده‌ی خود آن است و این‌کار را نیز به‌خوبی انجام می‌دهد. در گذشته‌های نچندان دور ایجاد یک افزونه برای word واقعا مشکل بود که با این روش بسیاری از موانع برطرف شده است.

کلاس DBHelper که کار دریافت اطلاعات واژه‌ها را از دیتابیس SQLite انجام می‌دهد به شرح زیر است:

using System;
using System.Data.SQLite;
using System.Diagnostics;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Tools.Word;

namespace Farsi2Parsi
{
class DBhelper
{
#region Methods (2)

// Public Methods (2)

public static bool AddSmartTagItems(SmartTag st, string strSQL)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
bool ret = false;
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
while (myReader.Read())
{
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
st.Terms.Add(myReader.GetValue(0).ToString());
}

ret = true;
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 7);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}

public static string FindParsi(string farsi)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
string ret = string.Empty;
string strSQL = "select parsi from tblFarsiToParsi where farsi='" + farsi.Replace("'", "''") + "'";
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
{
myReader.Read(); //اولین مورد کافی است
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
ret = myReader.GetValue(0).ToString();
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 8);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}
#endregion Methods
}
}

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد اگر با ADO.net آشنایی داشته باشید، هیچ نکته‌ی خاص جدیدی را در اینجا مشاهده نخواهید کرد و تنها یک سری امور روزمره کاری با ADO.net مطرح شده است، باز کردن کانکشن، اجرای کوئری، دریافت اطلاعات و پاکسازی نهایی. (قسمت finally را با استفاده از عبارت using می‌شود حذف کرد)

هنگام نصب برنامه، مسیر پوشه نصب در رجیستری ویندوز توسط نصاب نوشته خواهد شد. از همین مورد برای ایجاد رشته اتصالی به دیتابیس استفاده گردید.

class ConStr
{
public static string ConnectionString
{
get
{
return Microsoft.Win32.Registry.LocalMachine.OpenSubKey("SOFTWARE\\FarsiToParsi").GetValue("folder") + "\\ErrorsBank.sqlite";
}
}
}

سورس کامل این افزونه را به صورت یک پروژه VS.Net 2008 SP1 از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نصاب برنامه با استفاده از NSIS ایجاد شده که در روزی دیگر درباره‌ی آن توضیح خواهم داد.
اگر قصد داشته باشید از روش‌های متداول استفاده کنید، مشاهده ویدیوی زیر توصیه می‌شود:
http://msdn.microsoft.com/en-us/office/bb851702.aspx

برای توزیع این نوع افزونه‌ها علاوه بر دات نت فریم ورک، به چهار به روز رسانی دیگر نیز نیاز خواهد بود:
به روز رسانی نصاب ویندوز (که احتمالا نصب هست)
WindowsInstaller-KB893803-v2-x86.exe
Microsoft Office System Update: Redistributable Primary Interop Assemblies :
o2007pia.msi
نصب vsto و همچنین sp1 آن
vstor30.exe
vstor30sp1-KB949258-x86.exe

این موارد را من در بسته به روز رسانی سیستم قرار داده‌ام که به صورت خودکار و یکی پس از دیگری اجرا و نصب خواهند شد.
پس از آن با کلیک بر روی فایلی با پسوند vsto که در پوشه build برنامه موجود است، می‌توان افزونه را نصب کرد (click once installation).




سایر اطلاعات در مورد پروژه‌های VSTO را می‌توان از طریق وبلاگ رسمی آنها دنبال کرد:
http://blogs.msdn.com/vsto/

ایده‌های دیگری را هم در همین رابطه می‌توان پیاده سازی کرد. برای مثال درست کردن یک افزونه برای بررسی آئین نگارش فارسی در متون word. دقیقا با همین روش قابل پیاده سازی است و یا ایجاد غلط یاب بهتری نسبت به آن‌چه که هم اکنون برای آفیس 2003 توسط مایکروسافت ارائه شده است (این غلط یاب با صفحه کلید استاندارد تایپ ایران همخوانی ندارد، به همین جهت با استقبال نیز مواجه نشد).