نظرات مطالب
ASP.NET MVC #4
با سلام و خسته نباشید و تشکر بابت مقاله مفیدتون ، بنده سوالاتی داشتم 
1 - چطور میتونم در برنامم بعد از کامپایل(در زمان اجرا) روت جدید تعریف کنم ، یا به عبارتی چطور میشود مسیری را بصورت داینامیک  تعریف کرد؟
2 - فرض کنید یک پلتفرم(نمیدونم اسمشو چی بزارم) داریم + چندین ماژول ، ماژول‌ها application هایی مجزا باشند که بصورت جدا گانه ساخته شده اند و بعد برای پلتفرم اصلی نصب شده اند. پلتفرم اولیه چطور باید درخواست هایی را مدیریت کند که برای ماژول هایی که بعدا طراحی میشوند هستند؟
مدت هاست این سوال ذهن منو درگیر خودش کرده
نظرات اشتراک‌ها
آیا یک توسعه دهنده‌ی وب می‌تواند یک طراح وب هم باشد؟
به نظر تعبیر عبارت "طراح وب"  طی سال‌های اخیر دست خوش تغییراتی شده است و امروزه برای بسیاری از ما بخوبی روشن و واضح نیست.
من معتقدم برداشت شما از عبارت طراح وب در مطلب فوق، باید به دو شکل مجزا و متمایز تعریف شود. اول طراح گرافیک و دوم طراحی رابط کاربری. در طراحی گرافیک هنر و شناخت مخاطب در خلق یک اثر هنری حرف اول و آخر را می‌زند. لطفاً توجه داشته باشید که عبارت شناخت به مسائل مختلفی اشاره دارد. دوم، طراح رابط کاربری. طراحی رابط کاربری موضوع بسیار حساسی است. در یک طراحی رابط کاربری کمتر صحبت از خلق یک اثر هنری است. من معتقدم آن دوران که از وب سایت به عنوان ارائه و تبلیغات استفاده می‌شد رو به پایان است. در واقع این نوع نگرش به وب سایت موجب استفاده حداقلی از ظرفیت آن است.
لذا امروزه شاهد این داستان هستیم که ضمن خلاقیت، بیشتر تمرکز طراحان وب (برنامه‌های کاربردی وب و وب سایت ها) بروی کاربرد پذیری و رقم زدن تجربه مناسبی برای کاربر از کار کردن با برنامه است. در این راستا رابط گرافیکی کاربر تنها بخش کوچکی از فاکتورهایی است که تجارب کاربری را شکل می‌دهد.
من منکر بحث خلاقیت و هنر نیستم اما باید پذیرفت که ما تابع قدرت‌های برتر اینترنت هستیم. برای مثال اگر کاربری بطور روزانه ساعت‌های زیادی را در سرویس‌های متعدد سایت گوگل می‌گذراند و یا بخشی از زندگی اجتماعی خود را در توییتر و فیس بوک سپری می‌کند، چیزی را تجربه می‌کند که ما باید تابع آن باشیم. 
زمانی که شما برنامه ای را برای مشتری آماده می‌کنید درخواست‌های حداقلی او مربوط به همین تجارب روزانه اش است.  نقش Framework هایی مانند Bootstrap در اینجا نمایان می‌شود. در حقیقت Framework ی با عنوان Bootstrap سعی دارد تا تجارب کاربری افراد را تکرار کند و بهبود بخشد.
بنابراین اینگونه نتیجه می‌گیریم که یک توسعه دهنده برنامه‌های تحت وب بهتر است تا توانمندی‌های خود را در خلق یک تجربه کاربری مناسب بهبود بخشد. در این راستا Framework هایی مانند Bootstrap کمک می‌کند تا ضمن حفظ استانداردها به یک طراحی منعطف رسید که امکانات حداقلی سایت‌ها و سرویس دهنده‌های مطرح اینترنت را فراهم می‌کند.
حال اگر بحث طراحی یک وب سایت شکیل و سرشار از خلاقیت است باید از یک طراح گرافیست کمک گرفت که در حوزه وب و نرم افزار فعال باشد. برای مثال اگر حمل بر تبلیغ نشود آقای مصطفی مقدم + یکی از طراحان گرافیکی است که ضمن اشراف کامل به خلق یک اثر هنری و تأثیرگذار، به ASP.NET هم اشراف دارند. وجود چنین فردی در تیم توسعه نرم افزار و استفاده هم زمان از Framework Bootstrap به ایجاد یک ادبیات مشترک بین برنامه نویس و طراح منجر خواهد شد که در نهایت برنامه ای منعطف و مطابق با استاندارد‌های جهانی وب را منتج خواهد شد.
خوب است در تمام علوم مطالعه داشته باشیم اما در علومی باید تخصص کسب کرد. مطالعه و تقویت یک توانمندی خوب است اما معنای تخصص را نمی‌دهد. اخیراً شاهد این امر هستیم که دوستانی بدون حتی یک پروژه عملی قابل قبول در جایگاهی قرار دارند که همایش‌های معتبر جهانی را  در این حوزه در ایران برگزار می‌کنند. من مخالف این همایش‌ها نیستم اما بهتر است به تخصص‌ها احترام بگزاریم و صرفاً بدلیل مطالعه 2 کتاب و چند مقاله ادعای تخصص در علومی نکنیم، آن هم تا جایی که ...
امیدوارم مفید واقع شود.

مطالب
مروری بر Blazor (قسمت اول)

Blazer یک فریمورک جدید تحت وب هست که این امکان را به برنامه نویسان دات نت میدهد تا از طریق Open Web Standards بتوانند کدهای خود را در مرورگر اجرا و تجربه جدیدی از ساخت برنامه‌های تک صفحه‌ای را داشته باشند. در این نوشتار قصد داریم ساختار و نحوه کارکرد این فناوری را بررسی نماییم. قبل از هر چیزی به دوران قبل از ایجاد Web Assembly برمی‌گردیم :

همانطور که در شکل زیر می‌بینید، زمانی تنها جاوااسکریپت فرمانروای یک مرورگر محسوب می‌شد. در این حالت کدهای جاوااسکریپت به هر شکلی که نوشته شده باشند در اختیار parser قرار میگیرند  و یک درخت از کدهای نوشته شده ایجاد شده و از طریق یک کامپایلر، کد‌ها به سطح پایین‌تری مشابه بایت کدها تبدیل می‌گردند و سپس از طریق یک مفسر دسترسی به بخش‌های مختلف api یک مرورگر در اختیار این کدها قرار میگیرند تا کار مورد نظر انجام شود.

 

در تصویر بعدی Web Assembly به بخش مفسر تزریق میشود و از طریق آن زبان‌های مختلف باید بر اساس Web Standard، به کدهای سطح‌های پایین‌تری کامپایل شوند. در اینجا این نکته مدنظر باشد که کدهایی که به سطح پایین‌تری کامپایل میشوند، تنها در داخل مرورگر شناخته شده میباشند و در خارج از دنیای وب قابل استفاده نیستند و نمیتوانند در سطح سیستم عامل قابل اجرا باشند. به همین جهت به شکل یک sandbox مورد استفاده قرار میگیرند و از این لحاظ، مشکلات امنیتی را در خارج از مرورگر ایجاد نمی‌کنند.

 

در شکل سوم Blazor که ترکیبی از نام Browser + Razor میباشد اضافه میشود. Blazor در اینجا وظیفه دارد محتوای فایل دریافتی را که شامل کدهای  HTML و  CSS و جاوااسکریپت است، به کدهای قابل فهمی برای مرورگر تبدیل کند. سپس mono وارد کار میشود. همانطور که می‌دانید mono جهت پشتیبانی از اجرای چندسکویی پروژه‌های دات نت اضافه شده که در اینجا هم همان وظیفه را منتها برای مرورگرهای مختلف، دارد. بدین جهت مونوی کامپایل شده بر روی Web Assembly قرار میگیرد تا کدهای دریافتی را تفسیر نماید. Blazor در اینجا dll‌های لازم را در mono بارگذاری میکند و سپس mono کدها را برای Web Assembly تفسیر میکند.

 

  اگر در تصویر بالا درقت کنید دو فایل Blazor.js و mono.js نیز وجود دارند که یک ارتباط به صورت Introp layer با Web Assembly برقرار کرده‌اند. البته در حال حاضر این ارتباط توسط Web Assembly پشتیبانی نمی‌شود. در صورت پیاده سازی و پشتیبانی Web Assembly از این بخش، میتوان با جاوااسکریپت هم با آن ارتباط برقرار کرد و یک ارتباط دو طرفه‌ای بین کدهای js و دات نت برقرار نمود؛ بدین صورت میتوان در دات نت توابع js را صدا زد و در js توابع دات نت صدا زده شوند.

همچنین مایکروسافت تنها به استفاده از Web Assembly اکتفا نکرده و از طریق SignalR نیز این  بستر را فراهم کرده است. با ایجاد یک سوکت به سمت سرور، تغییرات صفحه در سمت سرور، محاسبه و سپس بازگشت داده می‌شوند. در این حالت نیازی به ارسال فایل‌های dll نسبت به روش قبل نمی‌باشد. برای استفاده از این حالت میتوانید از بین گزینه‌های موجود در ایجاد پروژه، Blazor Server-side را مورد استفاده قرار دهید. البته این روش هم مزایا و معایب خودش را دارد.

جهت مقایسه این دو بخش به بررسی نکات مثبت و منفی میپردازیم:
1- در حالت استفاده از Web Assembly، حجمی حدود نزدیک به دو مگابایت بایدجابجا شود؛ ولی در حال سمت سرور، حجم صفحه حدود 100 کیلوبایت خواهد شد.
2- در حالت سمت سرور، تغییرات به دلیل رفت و برگشت به سرور با کمی تاخیر روبرو میشوند.
3- در حالت سمت سرور کارکرد آفلاین از دست میرود.
4- در حالت سرور، به دلیل اینکه همه کارها سمت سرور انجام میشود، ترافیک سرور را بالاتر میبرند.
5- استفاده از حالت سرور، معماری ساده‌تر و پیچیدگی‌های کمتری در سمت کلاینت دارد.
مطالب
آشنایی با الگوی IOC یا Inversion of Control (واگذاری مسئولیت)

کلاس Kid را با تعریف زیر در نظر بگیرید. هدف از آن نگهداری اطلاعات فرزندان یک شخص خاص می‌باشد:

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

اکنون کلاس والد را با توجه به اینکه در حین ایجاد این شیء، فرزندان او نیز باید ایجاد شوند؛ در نظر بگیرید:
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private Kid _obj;

public Parent(int personAge, string personName, int kidsAge, string kidsName)
{
_obj = new Kid(kidsAge, kidsName);
_age = personAge;
_name = personName;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_obj);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

و نهایتا مثالی از استفاده از آن توسط یک کلاینت:

using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Parent p = new Parent(35, "Dev", 6, "Len");
Console.WriteLine(p);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

که خروجی برنامه در این حالت مساوی سطرهای زیر می‌باشد:

KID's Age: 6, Kid's Name: Len
ParentAge: 35, ParentName: Dev

مثال فوق نمونه‌ای از الگوی طراحی ترکیب یا composition می‌باشد که به آن Object Dependency یا Object Coupling نیز گفته می‌شود. در این حالت ایجاد شیء والد وابسته است به ایجاد شیء فرزند.

مشکلات این روش:
1- با توجه به وابستگی شدید والد به فرزند، اگر نمونه سازی از شیء فرزند در سازنده‌ی کلاس والد با موفقیت روبرو نشود، ایجاد نمونه‌ی والد با شکست مواجه خواهد شد.
2- با از بین رفتن شیء والد، فرزندان او نیز از بین خواهند رفت.
3- هر تغییری در کلاس فرزند، نیاز به تغییر در کلاس والد نیز دارد (اصطلاحا به آن Dangling Reference هم گفته می‌شود. این کلاس آویزان آن کلاس است!).

چگونه این مشکلات را برطرف کنیم؟
بهتر است کار وهله سازی از کلاس Kid به یک شیء، متد یا حتی فریم ورک دیگری واگذار شود. به این واگذاری مسئولیت، delegation و یا inversion of control - IOC نیز گفته می‌شود.

بنابراین IOC می‌گوید که:
1- کلاس اصلی (یا همان Parent) نباید به صورت مستقیم وابسته به کلاس‌های دیگر باشد.
2- رابطه‌ی بین کلاس‌ها باید بر مبنای تعریف کلاس‌های abstract باشد (و یا استفاده از interface ها).

تزریق وابستگی یا Dependency injection
برای پیاده سازی IOC از روش تزریق وابستگی یا dependency injection استفاده می‌شود که می‌تواند بر اساس constructor injection ، setter injection و یا interface-based injection باشد و به صورت خلاصه پیاده سازی یک شیء را از مرحله‌ی ساخت وهله‌ای از آن مجزا و ایزوله می‌سازد.

مزایای تزریق وابستگی‌ها:
1- گره خوردگی اشیاء را حذف می‌کند.
2- اشیاء و برنامه را انعطاف پذیرتر کرده و اعمال تغییرات به آن‌ها ساده‌تر می‌شود.

روش‌های متفاوت تزریق وابستگی به شرح زیر هستند:

تزریق سازنده یا constructor injection :
در این روش ارجاعی از شیء مورد استفاده، توسط سازنده‌ی کلاس استفاده کننده از آن دریافت می‌شود. برای نمونه در مثال فوق از آنجائیکه کلاس والد به کلاس فرزندان وابسته است، یک ارجاع از شیء Kid به سازنده‌ی کلاس Parent باید ارسال شود.
اکنون بر این اساس تعاریف، کلاس‌های ما به شکل زیر تغییر خواهند کرد:

//IBuisnessLogic.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
public interface IBuisnessLogic
{
}
}

//Kid.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid : IBuisnessLogic
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private IBuisnessLogic _refKids;

public Parent(int personAge, string personName, IBuisnessLogic obj)
{
_age = personAge;
_name = personName;
_refKids = obj;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_refKids);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David", objKid);
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Constructor Injection";
}
}
}

//Program.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CIOC obj = new CIOC();
obj.FactoryMethod();
Console.WriteLine(obj);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

توضیحات:
ابتدا اینترفیس IBuisnessLogic ایجاد خواهد شد. تنها متدهای این اینترفیس در اختیار کلاس Parent قرار خواهند گرفت.
از آنجائیکه کلاس Kid توسط کلاس Parent استفاده خواهد شد، نیاز است تا این کلاس نیز اینترفیس IBuisnessLogic را پیاده سازی کند.
اکنون سازنده‌ی کلاس Parent بجای ارجاع مستقیم به شیء Kid ، از طریق اینترفیس IBuisnessLogic با آن ارتباط برقرار خواهد کرد.
در کلاس CIOC کار پیاده سازی واگذاری مسئولیت وهله سازی از اشیاء مورد نظر صورت گرفته است. این وهله سازی در متدی به نام Factory انجام خواهد شد.
و در نهایت کلاینت ما تنها با کلاس IOC سرکار دارد.

معایب این روش:
- در این حالت کلاس business logic، نمی‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض باشد.
- هنگامیکه وهله‌ای از کلاس ایجاد شد دیگر نمی‌توان وابستگی‌ها را تغییر داد (چون از سازنده‌ی کلاس جهت ارسال مقادیر مورد نظر استفاده شده است).

تزریق تنظیم کننده یا Setter injection
این روش از خاصیت‌ها جهت تزریق وابستگی‌ها بجای تزریق آن‌ها به سازنده‌ی کلاس استفاده می‌کند. در این حالت کلاس Parent می‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض نیز باشد.

مزایای این روش:
- از روش تزریق سازنده بسیار انعطاف پذیرتر است.
- در این حالت بدون ایجاد وهله‌ای می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد (چون سر و کار آن با سازنده‌ی کلاس نیست).
- بدون نیاز به تغییری در سازنده‌ی یک کلاس می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد.
- تنظیم کننده‌ها دارای نامی با معناتر و با مفهوم‌تر از سازنده‌ی یک کلاس می‌باشند.

نحوه‌ی پیاده سازی آن:
در اینجا مراحل ساخت Interface و همچنین کلاس Kid با روش قبل تفاوتی ندارند. همچنین کلاینت نهایی استفاده کننده از IOC نیز مانند روش قبل است. تنها کلاس‌های IOC و Parent باید اندکی تغییر کنند:

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;

public Parent(int personAge, string personName)
{
_age = personAge;
_name = personName;
}

public IBuisnessLogic RefKID {set; get;}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(RefKID);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David");
_p.RefKID = objKid;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Setter Injection";
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این روش یک خاصیت جدید به نام RefKID به کلاس Parent اضافه شده است که از هر لحاظ نسبت به روش تزریق سازنده با مفهوم‌تر و خود توضیح دهنده‌تر است. سپس کلاس IOC جهت استفاده از این خاصیت اندکی تغییر کرده است.

ماخذ

بازخوردهای دوره
حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن توسط jQuery در ASP.NET MVC
بله درست کار کرد
من این خط را حذف نکرده بودم
contentType: "application/json; charset=utf-8",
این خط را کامنت کردم درست شد. از صبر و شکیبایی شما متشکرم

نظرات اشتراک‌ها
باگ IE 10 برای کار با jQuery Ajax
فکر نکنم من با Windows 8 و IE10 و jquery 1.8.3 تست کردن و بخوبی کار می‌کنه. ممکنه مشکل از جای دیگه باشه البته این باگ با jquery 1.8.2 دیده شده
اشتراک‌ها
گزارش ها حاکی‌ست مایکروسافت باید نام مترو را تغییر دهد!
مترو استایل نامی‌ست که مایکروسافت تاکنون برای واسط کاربری جدید خود در ویندوز 8 به کار برده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که بنا به دلایل حقوقی مایکروسافت ممکن است این نام را تغییر دهد.
گزارش ها حاکی‌ست مایکروسافت باید نام مترو را تغییر دهد!
نظرات مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز سه شنبه 17 آبان 1390
"تو یک برنامه نویسی، پس چرا برای شخص دیگری کار می‌کنی؟! | www.intermittentintelligence.com
"
بسیار جالب بود. (اگر خاطر داشته باشید این لینک را 7 8 ماه پیش در نظرات وبلاگ آقای محبی معرفی کرده بودید !)
--
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
من روی سورس پروژه DNTIdentity  کار می‌کنم، برای فایل‌های منابع از پروژه Class Library مجزا و روش پوشه بندی استفاده می‌کنم به صورت زیر:

و طبق کامنت‌های فوق، داخل Contractor رو هم اینطور تعریف می‌کنم:

            _stringLocalizer = stringLocalizerFactory.Create(
                 baseName: "Controllers.LoginController",
                 location: "Zagros.Resources");
            _htmlLocalizer = htmlLocalizerFactory.Create(
                baseName: "Controllers.LoginController",
                location: "Zagros.Resources");


 ولی خب مقدار مورد نظر داخل فایل منبع برگردانده نمی‌شود؟ 

نظرات مطالب
تنظیم رشته اتصالی Entity Framework به بانک اطلاعاتی به وسیله کد

«به چه صورت جایگزین کنم»

مثل مثال بالا که از فایل کانفیگ گذاشته شد، قسمت provider connection string رو پیدا کن و جایگزینش کن با رشته اتصالی که به شما دادند.

«ازین روشی که گفتین اگه بخوام استفاده کنم»

این روش کاری به سناریوی شما نداره. برای جایی هست که برنامه قراره مثلا برای هر سال به یک دیتابیس مجزا وصل بشه. اول کار، کاربر باید انتخاب کنه که مثلا به دیتابیس سال 89 وصل بشه یا دیتابیس سال 92.