نظرات مطالب
NiftyDotNet!
سلام
در مثال شماره 3 آن از تصویر هم استفاده کرده با یک نکته که خاصیت InnerTransparent آن‌را به true‌ تنظیم کرده. با IE هم تست کردم مشکلی نبود.
نظرات مطالب
اعمال متداول با select (یا همان DropDownList / ComboBox) توسط jQuery
سلام

جالب بود.
آیا افزونه مناسب تری به جای SyntaxHighlighter سراغ ندارید. هم زمان بارگذاری را خیلی افزایش می‌دهد و هم اینکه در صورت لود ناقص صفحه، باعث بروز StackOverflow در IE میشود.(بارها پیش آمد)
مطالب
ExtJs! رویا یا کابوس؟
چندی پیش یکی از دوستان درباره فریم ورک ExtJs سوالاتی را پرسیده بود که تصمیم گرفتم جواب‌های مورد نظر را به صورت عمومی در قالب یک پست منتشر کنم.
  •  ExtJs چیست؟
  •  چه زمانی کاربرد دارد؟
  •  تفاوت آن با سایر فریم ورک‌های جاوااسکریپ در چیست؟
شاید خیلی از شما با MODX آشنایی داشته باشید یا حتی با این CMS کار کرده باشید. اگر این طور است پس حتما با پنجره‌های زیبا و کامپوننت‌های قوی و اعتبارسنجی‌های سفارشی و تعاملاتی Ajax ای آن آشنایی دارید و شاید این سوال به ذهنتان خطور کرده باشد که در طراحی این CMS که بر پایه زبان PHP است دقیقا از چه چیز استفاده شده است؟
پاسخ یک کلمه است: ExtJs. بله درست است در طراحی این CMS تنها از یک فریم ورک جاوااسکریپتی به نام ExtJs استفاده شده است. فریم ورکی که به عقیده بعضی‌ها یک رویا برای توسعه دهندگان وب است و به عقیده سایرین شاید یک کابوس. در این پست قصد دارم به عنوان کسی که با این فریم ورک آشنایی دارم این موضوع را بررسی و مزایا و معایب این فریم ورک را عنوان کنم.
ExtJs یک فریم ورک جاوااسکریپ است بر مبنای Sencha و طراحی شده برای توسعه پروژه‌های وب در مقیاس بزرگ و به صورت cross-platform . مجوز استفاده از این فریم ورک به صورت GPLv3 است.(یعنی مجاز به استفاده رایگان از فایل‌های این فریم ورک هستید به شرطی که قصد استفاده تجاری از پروژه تهیه شده را نداشته باشید! در غیر این صورت باید زحمت خرید نسخه تجاری این فریم ورک را متحمل شوید).
نسخه ای که درباره آن بحث می‌کنیم نسخه چهار این فریم ورک (ExtJs 4) که بر مبنای ExtJs 3 تولید شده است. تفاوت عمده آن با نسخه قبلی در تکمیل ابزار و کامپوننت هاست و از طرفی نسخه چهار این فریم ورک بر مبنای مدل MVC توسعه داده شده است. یعنی همانند Angular و BackBoneJs می‌توانید مفاهیم کنترلر و مدل را به راحتی پیاده سازی کنید.

رویایی به نام ExtJs

اگر بخواهیم این فریم ورک را یک رویا برای توسعه دهندگان وب بنامیم می‌توان عناوین زیر را به عنوان مزایا برشمرد:
  • در درجه اول قابلیتی که این فریم ورک را متفاوت از سایر فریم ورک‌های جاوااسکریپتی می‌کند این است که این فریم ورک انبوهی از کامپوننت‌ها و ویجیت‌های آماده را به همراه خود دارد (با کارایی و انعطاف پذیری قابل قبول) و به نوعی شما را بی نیاز از هرگونه مجموعه کامپوننت‌های دیگر خواهد کرد. 
  • این فریم ورک به خوبی از مباحت OOP پشتیبانی می‌کند و به این صورت است که یک سری مفاهیم و مدل‌های پایه در این فریم ورک تعبیه شده و به راحتی شما می‌توانید مدل‌های مورد نظر خود را بر اساس این مفاهیم و مدل‌های پایه توسعه دهید.
  • تمام مفاهیم و ابزار لازم جهت درخواست‌های Ajax ای و اعتبار سنجی سفارشی و دستکاری عناصر DOM و... به خوبی در این فریم ورک وجود دارد.
  • به دلیل وجود کامپوننت‌های یک دست و آماده به راحتی می‌توانید امکان تغییر theme را در پروزه‌های خود بدون کوچکترین زحمت قرار دهید. 
  • کنترل GridPanel،TreeView ، کنترل‌های ورود اطلاعات، کنترل Tab با قابلیت درخواست‌های لود صفحات به صورت Ajax و Async با کمترین زحمت در کد نویسی و هم چنین چارت‌های بسیار گسترده و متنوع از دیگر مزایای این فریم ورک می‌تواند باشد.
  • ارائه مکانیزمی مناسب برای کار با عملیات داده ای Json. به عنوان نمونه:
Ext.data.JsonP.request({
  url: '@url',
  params: {
  apiKey: '1234'
  },
  callbackKey: 'myCallbackFn',
  success: function(){
 },
  failure: function(){
},
scope: this
});
  • این فریم ورک ابزارهای جالب و کارآمدی برای توسعه به صورت SPA را داراست.
  • کنترل‌های داده ای این فریم ورک در هنگام کار با حجم داده بسیار زیاد، فراتر از انتظار عمل می‌کنند(برای مثال کنترل GridPanel و DataView)
  • اگر قصد تولید و توسعه بک پروژه بزرگ درون سازمانی را دارید و سرعت تولید نیز برای شما مهم است ExtJs در این زمینه کمک شایانی به شما خواهد کرد.
  • و...

حال با همه این تفاسیر آیا این فریم ورک یک رویا برای هر توسعه دهنده وب خواهد بود؟ 

به طور قطع نه. با توجه به اصل واقع بینی! همواره به خاطر داشته باشید که اگر این فریم ورک یک ابزار بی نقص و همه منظوره بود الآن مطمئنا صدها کتاب و مستندات درباره آن نوشته شده بود و شاید شهرتی بس فراتر از این داشت. 

کابوسی به نام ExtJs

  • اگر قصد ایجاد یک وب سایت کوچک و جمع و جور را دارید به طوری که مباحث مربوط به SEO نیز برای شما اهمیت دارد تجربه نشان داده است که انتخاب ExtJs می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات در طول عمر کاری شما شود.
  • ExtJs هیچ گونه کمکی برای تولید و توسعه اپلیکیشن‌های موبایل یا پروژه‌های وب گرافیکی نمی‌تواند به شما کند.
  • اگر سرعت یکی از فاکتور خیلی مهم برای شماست بهتر است به این فریم ورک علاقه نشان ندهید.(کتابخانه آن چیزی در حدود 500KB است! البته با فشرده سازی به 150KB خواهد رسید که باز هم قابل قبول نیست)
  • مجوز استفاده برای پروژه‌های تجاری به صورت رایگان نیست.(^)
  • به دلیل وجود ابزار‌های متنوع و زیاد؛ زمان یادگیری برای آشنایی و کار کردن با ابزارها، نسبتا طولانی خواهد شد.
  • کد نویسی برای استفاده از ابزار‌های آن در مقایسه با Jquery و Angular بیشتر خواهد بود(البته این به نوعی مزیت هم است، به دلیل اینکه خوانایی کد‌ها بسیار بالا می‌رود)
  • در طراحی کامپوننت‌ها آن از تگ div در حد غیر قابل قبول استفاده شده است به طوری که Debug صفحات حتی با Firebug هم در بعضی مواقع سخت می‌شود.
  • و...

Ext.Net چیست؟

Ext.Net یک پیاده سازی خاص از فریم ورک ExtJs است که برای توسعه پروژه‌های Asp.Net Web Forms و Asp.Net MVC طراحی شده است. تفاوت اصلی بین این دو محصول در نوع کدنویسی برای استفاده در پروژه‌های Asp.Net است. برای مثال در هنگام کار با Ext.Net و پروژه‌های MVC از آنجا که این محصول سازگاری کامل با موتور Razor دارد به راحتی می‌توانید به صورت سینتکس Razor صفحات خود را طراحی کنید. 

مثال:

ExtJs

Ext.create('Ext.panel.Panel', {
title: 'Fit Layout',
width: 500,
height: 200,
items: {
title: 'Inner Panel',
html: 'Panel content',
bodyPadding: 10,
border: true
},
renderTo: Ext.getBody()
});
اجرای کد بالا با استفاده از ExtJs به صورت زیر خواهد بود:

Ext.Net
@(X.Panel()
        .ID("ExpandablePanel")
        .Title("Panel")
        .Width(500)
        .Height(300)
        .Collapsible(true)
        .Loader(X.ComponentLoader()
            .Url(Url.Action("RenderChild"))
            .Mode(LoadMode.Frame)
            .DisableCaching(true)
            .Params(new { containerId = "ExpandablePanel" })
            .LoadMask(lm => lm.ShowMask = true)
        )
        .Listeners(l => {
            l.Expand.Handler = "this.reload();";
            l.Collapse.Handler = "this.clearContent();";
        })
    )  
خروجی مورد نظر برای Ext.Net:

جمع بندی:
با توجه مواردی که ذکر شد می‌توان به یک نکته مهم رسید و آن هم این است که هنگام انتخاب ExtJs یا Ext.Net (البته این شامل اکثر ابزارهای توسعه دیگر نیز خواهد شد) حتما شرایط موجود و حاکم برای توسعه محصول را مد نظر داشته باشید که این شرایط شامل محیط اجرای محصول، مدت زمان لازم برای توسعه، سطح دانش نیروی‌های توسعه دهنده و ... نیز می‌باشد.
نظرات مطالب
روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت
مشکلی ندارد. همان تنظیم اولیه‌ی تزریق وابستگی‌های آن، برای تمام لایه‌های برنامه‌ی وب کفایت می‌کند. همچنین این کتابخانه با حداقل net standard 1.6 و 2.0 سازگار است. این لایه‌هایی که تعریف می‌شوند مستقل از کل برنامه نیستند و در نهایت در پروسه‌ی برنامه‌ی اصلی بارگذاری و اجرا می‌شوند و جزئی از آن هستند. دقیقا مانند اینکه فضای نام جدیدی را به پروژه‌ی وب خود اضافه کرده باشید.
نظرات مطالب
نحوه نمایش منوهای Visual studio 2012 با حروف کوچک
با تشکر از شما دوستان عزیز - مفید بود.
تنها مزیت کار فوق این است که نیازی به دانلود و یا نصب برنامه و یا پلاگین ندارد . البته هدف انجام این کار بود . از شما عزیزان هم تشکر و قدردانی میکنم .
اشتراک‌ها
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader
گوگل کروم افزونه بسیار خوبی برای طرفداران dark-mode دارد که میتوانید با استفاده از آن حدودا بدون مشکل در ۹۵ درصد از وبسایت هایی که این حالت را پشتیبانی نمیکنند استفاده نمایید. با کمی بررسی نحوه کار آن متوجه شدم که اسکریپتی توسط تیم توسعه دهنده آن تولید شده برای افزودن این  قابلیت به وبسایت خودتان,  پس از تست و اضافه کردن آن به چند  وبسایت مختلف که درحال توسعه آن بودیم نتیجه بسیار خوبی داشت. این شد گفتم این مطلب را با دوستان به اشتراک بگذارم شاید به سایت .NetTips  هم اضافه بشه که نیازی به داشتن افزونه کروم در این سایت هم نداشته باشیم. برای نصب این پکیج میتوانید از npm  استفاده نمایید‌:
npm install darkreader
پس از دریافت این پکیج و افزودن آن به صفحه html خودتان میتوانید به این صورت از آن استفاده نمایید‌:
// فعال کردن
DarkReader.enable({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10
});
// غیر فعال کردن 
DarkReader.disable();
و یا اگر از فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی استفاده میکنید به این روش ابتدا دو متد فعال و غیر فعال کردن آن را import کرده و از آن استفاده نمایید. 
import {
    enable as enableDarkMode,
    disable as disableDarkMode,
} from 'darkreader';
// فعال کردن
enableDarkMode({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10,
});
// غیر فعال کردن
disableDarkMode();
متد enable در این پکیج تنظیمات زیر را دریافت میکند‌:
var defaultTheme = {
        mode: 1,  // (0 1) for enabling or disabling dark mode
        brightness: 100,
        contrast: 100,
        grayscale: 0,
        sepia: 0,
        useFont: false,
        fontFamily: '', // add custom font
        textStroke: 0,
        engine: ThemeEngines.dynamicTheme,
        stylesheet: '',  // add custom css styles
    };
اگر افزونه کروم را نصب کرده باشید این تنظیمات برای شما مفهوم‌تر خواهد بود که دقیقا هر کدام برای چه کاری هستند چرا که در این افزونه این موارد قابل تنظیم است. در آخر تنها کاری که باید انجام دهید اضافه کردن یک button به صفحه خود برای فعال و غیر فعال کردن darkmode و ذخیره حالت مورد نظر کاربر در یک کوکی یا local-Storage مرورگر میباشد تا در مراجعه بعدی بتوانید حالت مورد نظر را برای کاربر فعال کنید. چندین اسکریپت و پکیج مشابه هم وجود دارد مانند darkmodejs که با آنها نسبت به darkreader به مراتب به مشکلات زیادی در css‌های خود مواجه خواهید شد. و نیاز دارند که  حدودا ۵۰ درصد از css‌های خود را برای داشتن darkmode بازنویسی نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد darkreader میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader
مطالب
ساده سازی تعریف فضاهای نام در C# 10.0
در ادامه‌ی طراحی مبتنی بر مینی‌مالیسم C# 10.0، پس از پیش‌فرض شدن «top level programs» و همچنین «کاهش تعداد بار تعاریف usingها»، تغییر سوم صورت گرفته‌ی در قالب‌های پروژه‌های مبتنی بر دات نت 6، ساده سازی تعاریف فضاهای نام است. برای مثال یک کنترلر، به این صورت تعریف شده‌است:
namespace mvc.Controllers;

public class HomeController : Controller
{
}
که به آن «File-Scoped Namespaces» هم گفته می‌شود.


بررسی مفهوم «File-Scoped Namespaces»

یکی از اهداف مهم C# 10.0، کاهش نویز موجود در فایل‌های cs. است. اگر قرار است صدها بار در فایل‌های مختلف برنامه، using System نوشته شود، چرا یکبار آن‌را به صورت عمومی تعریف نکنیم و یا اگر در 99 درصد موارد، توسعه دهنده‌ها به ازای یک فایل، تنها یک فضای نام را تعریف می‌کنند، چرا باید یک فضای اضافی خالی، برای تعریف آن اختصاص داده شود و تمام فایل‌ها به همراه یک «tab فاصله‌ی» اضافی مختص به این فضای نام باشند؟
تعریف فعلی فضاهای نام در #C به صورت زیر است:
namespace MyNamespace
{
    public class MyClass
    {
        public void MyMethod()
        {
            //...Method implementation
        }
    }
}
در این حالت هر شیءای که داخل {} این فضای نام قرار گیرد، متعلق به آن است.
در C# 10.0، می‌توان این تعریف را ساده کرد؛ از آنجائیکه به ندرت چند فضای نام در یک تک فایل تعریف می‌شوند، می‌توان تعریف فضای نام را در یک سطر، در ابتدای فایل ذکر کرد، تا به صورت خودکار به کل فایل و اشیاء موجود در آن اعمال شود:
namespace MyNamespace;
public class MyClass
{
    public void MyMethod()
    {
        //...Method implementation
    }
}
در این حالت، روش استفاده‌ی از یک چنین اشیایی هیچ تغییری نخواهد کرد؛ فقط یک tab space و فاصله از کنار صفحه، صرفه‌جویی می‌شود!


محدویت‌های «File-Scoped Namespaces»

- بدیهی است در این حالت دیگر نمی‌توان چندین فضای نام را همانند قبل در یک فایل cs. تعریف کرد:
namespace Name1
{
    public class Class1
    {
    }
}

namespace Name1.Name2
{
  public class Class2
  {
  }
}
 و البته این موردی است که جزو best practices توسعه‌ی برنامه‌های #C به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.
- همچنین امکان ترکیب روش قبلی تعریف فضاهای نام، با روش جدید، در یک فایل وجود ندارد.
- به علاوه امکان تعریف فضاهای نام تو در تو که با روش قدیمی وجود دارد:
namespace Name1
{
    public class Class1
    {
    }

    namespace Name1.Name2
    {
        public class Class2
        {
        }
    }
}
در این حالت جدید پشتیبانی نمی‌شود.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
راه‌کاری وجود ندارد؛ از این جهت که پوشه‌ی توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core به همراه تمام فایل‌های لازم برای ارائه‌ی توسط IIS نیست. به همین جهت publish آن ضروری است. ضمن اینکه همانطور که در متن توضیح داده شد، برنامه‌های ASP.NET Core اصلا وابستگی به IIS ندارند و در پروسه‌ی IIS اجرا نمی‌شوند. این برنامه‌ها در پروسه‌ی کنسول مجزایی که توسط Kestrel web server ارائه می‌شود، توسط IIS در معرض دید عموم قرار می‌گیرند. بنابراین اگر قصد توزیع محلی آن‌را دارید، فرمان dotnet run را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنید تا برنامه بر روی پورت 5000 در اختیار عموم قرار گیرد. یا dotnet watch run را اجرا کنید تا اگر در همان لحظه تغییری را اعمال کردید، به صورت خودکار برنامه مجددا کامپایل و ارائه شود. البته این مورد نیاز به تنظیمات Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را در فایل csproj برنامه دارد. این روش (استفاده از NET Core CLI.) برای آزمایش این نوع برنامه‌ها، روش پیش‌فرض هست.
مطالب
MVC vs 3-Tier Pattern

من تا به حال برنامه نویس‌های زیادی را دیده‌ام که می‌پرسند «چه تفاوتی بین الگوهای معماری MVC و Three-Tier وجود دارد؟» قصد من روشن کردن این سردرگمی، بوسیله مقایسه هردو، با کنار هم قرار دادن آنها می‌باشد. حداقل در این بخش، من اعتقاد دارم، منبع بیشتر این سردرگمی‌ها در این است که هر دو‌ی آنها، دارای سه لایه متمایز و گره، در دیاگرام مربوطه‌اشان هستند.

اگر شما به دقت به دیاگرام آنها نگاه کنید، پیوستگی را خواهید دید. بین گره‌ها و راه اندازی آنها، کمی تفاوت است.


معماری سه لایه

سیستم‌های سه لایه، واقعاً لایه‌ها را می‌سازند: لایه UI به لایه Business logic دسترسی دارد و لایه Business logic به لایه Data دسترسی دارد. اما لایه UI دسترسی مستقیمی به لایه Data ندارد و باید از طریق لایه Business logic و روابط آنها عمل کند. بنابراین می‌توانید فکر کنید که هر لایه، بعنوان یک جزء، آزاد است؛ همراه با قوانین محکم طراحی دسترسی بین لایه ها.

MVC

در مقابل، اینPattern ، لایه‌های سیستم را نگهداری نمی‌کند. کنترلر به مدل و View (برای انتخاب یا ارسال مقادیر) دسترسی دارد. View نیز دسترسی دارد به مدل . دقیقاً چطور کار می‌کند؟ کنترلر در نهایت نقطه تصمیم گیری منطقی است. چه نوع منطقی؟ نوعاً، کنترلر، ساخت و تغییر مدل را در اکشن‌های مربوطه، کنترل خواهد کرد. کنترلر سپس تصمیم گیری می‌کند که برای منطق داخلیش، کدام View مناسب است. در آن نقطه، کنترلر مدل را به View   ارسال می‌کند. من در اینجا چون هدف بحث مورد دیگه‌ای می‌باشد، مختصر توضیح دادم.

چه موقع و چه طراحی را انتخاب کنم؟

اول از همه، هر دو طراحی قطعاً و متقابلاً منحصر بفرد نیستند. در واقع طبق تجربه‌ی من، هر دو آنها کاملاً هماهنگ هستند. اغلب ما از معماری چند لایه استفاده می‌کنیم مانند معماری سه لایه، برای یک ساختار معماری کلی. سپس من در داخل لایه UI، از MVC   استفاده می‌کنم، که در زیر دیاگرام آن را آورده ام.

مطالب
بازسازی کد: استخراج کلاس (Extract class)
زمانیکه کلاسی، دو یا چند کار را انجام می‌دهد، بهتر است این امور در کلاس‌های مجزایی انجام شوند. راه اصلی این کار، بازسازی کد استخراج کلاس است. ایده اصلی این بازسازی کد با ساختن کلاسی جدید و انتقال خصوصیت‌ها، فیلدها و متدهای مورد نظر به آن انجام می‌شود.
کلاس‌ها معمولا از ابتدا به صورت چند وظیفه‌ای و پیچیده طراحی و پیاده سازی نمی‌شوند. اما با گذشت زمان معمولا کلاس‌ها پیچیده‌تر می‌شوند. این پیچیدگی تاثیر مستقیمی را بر روی قابلیت نگهداری نرم افزار خواهد داشت. 
تشخیص کلاسی که نیاز به جداسازی دارد امر مهمی است. روش‌های مختلفی نیز برای این کار وجود دارد که در زیر اشاره شده‌است. با دیدن نشانه‌هایی مانند نشانه‌های زیر می‌توانید اطمینان داشته باشید که کلاس مورد نظر شما نیاز به جداسازی دارد.
  • تعدادی خصوصیت و فیلد و متد در کلاس وجود دارند که به نظر می‌رسد فقط باهم کار می‌کنند.
  • زیر مجموعه‌ای از داده‌های کلاس، معمولا همراه هم تغییر می‌کنند یا به یکدیگر وابسته هستند.
  • با تغییر بدنه متدی، نیاز شود متدهای دیگری در همان راستا تغییر کنند.
  • ارث بری‌ها تنها به صورت دسته‌ای بر اعضای کلاس اثر می‌گذارند.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. تصمیم بگیرید که به چه صورت کلاسی را تقسیم خواهید کرد.
  2. کلاس جدیدی بسازید که نشان دهنده مسئولیت‌های جدید تقسیم شده باشد. اگر نام کلاس قدیمی با مسئولیت‌های باقی مانده برای آن همخوانی نداشت، نام آن را تغییر دهید 
  3. فیلدها و خصوصیات کلاس قدیمی را با استفاده از بازسازی Move field به کلاس جدید منتقل نمایید.
  4. کد را برای هر انتقال کامپایل و تست نمایید.
  5. متدهای کلاس قدیمی را با استفاده از بازسازی جابجایی متد به کلاس جدید منتقل نمایید.
  6. کد را برای هر انتقال، کامپایل و تست نمایید.
مثال   (برای سادگی توضیح، موضوع مثال‌ها بسیار ساده در نظر گرفته شده‌اند)
فرض کنید بخشی از نرم افزار تولید شده، مسئولیت مدیریت صورت حساب‌ها و پرداخت‌ها را بر عهده دارد. در این زیر سیستم کلاس مدیریت کننده صورت حساب‌ها و پرداخت‌ها به اسم InvoiceService ساخته شده‌است. بدنه این کلاس به صورت زیر است:  
public class InvoiceService 
{ 
    public void AddInvoice() 
    { 
    } 
    public void DeleteInvoice() 
    { 
    } 
    public void AddOfflinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
    public void AddOnlinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
}
متدهای AddOfflinePayment و AddOnlinePayment مسئولیت ذخیره یک پرداخت را برای صورت حساب مشخص شده، دارند. 
متدهای دیگری نیز برای ذخیره و حذف صورت حساب‌ها در این کلاس مشاهده می‌شود. 
اگر کلاس InvoiceService با این تعداد عضو باقی بماند احتمالا مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. مشکل زمانی بوجود می‌آید که تعداد اعضای بیشتری برای مدیریت پرداخت‌ها و صورت حساب‌ها نیاز باشد. طراحی فعلی این کلاس موارد مربوط به پرداخت و صورت حساب را تلفیق کرده‌است. طراحی بهتر این کلاس، بازسازی استخراج کلاس است. به این صورت که کلاسی مجزا برای مدیریت امور پرداخت ایجاد شود. به این ترتیب کلاس‌هایی با مسئولیت‌های مشخص خواهیم داشت. تکه کد زیر تغییرات کلاس InvoiceService را نشان می‌دهد:  
public class InvoiceService 
{ 
    public void AddInvoice() 
    { 
    } 
    public void DeleteInvoice() 
    { 
    } 
} 
public class PaymentService 
{ 
    public void AddOfflinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
    public void AddOnlinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
}
تغییرات اعمال شده ساده هستند، اما با در نظر گرفتن تاثیر مثبت فراوان کلاسهای تک وظیفه‌ای، این تغییر می‌تواند اثر بسیار خوبی بر روی قابلیت نگهداری نرم افزار نیز داشته باشد. 
نمونه‌های دیگری از بازسازی کد استخراج متد که بیشتر مشاهده کرده‌ام، به صورت زیر هستند:  
  • تقسیم کلاس‌های controller بر اساس قوانین طراحی REST 
  • تقسیم کلاس‌های داده (data model) بر اساس قوانین شیءگرایی و تک وظیفگی  
نظر شما چیست؟ بیشترین موارد نیاز به استخراج کلاس را در چه بخش‌هایی از کد مشاهده کرده‌اید؟