مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #3
در قسمت قبل توانستیم ابزارهای لازم را برای Apache Cordova، نصب کنیم. در این قسمت یک پروژه‌ی ساده را ایجاد کرده و در مورد ساختار آن توضیح خواهم داد. در ادامه‌ی مقالات از  AngularJS ، Bootstrap ,Typescript و jQuery Mobile  هم در پروژه‌ها استفاده خوهیم کرد.
برای شروع، از قسمت JavaScript یا Typescript، یک پروژه‌ی از نوع Blank App ایجاد کنید. به شکل زیر:


ترجیحا نوع Typescript را انتخاب کردم. البته در داخل فایل ts. امکان نوشتن جاوا اسکریپت هم هست. بعد از ایجاد پروژه اگر با تصویری شبیه به تصویر زیر روبرو شدید، در نتیجه تنظیمات نصب و راه اندازی به درستی صورت گرفته است.



اگر به قسمت solution explorer دقت کنید، فایلی به نام config.xml را مشاهده خواهید کرد. با کلیک بر روی این فایل، یک صفحه‌ی گرافیکی باز خواهد شد که این امکان را به شما می‌دهد که پلاگین‌های مورد نیاز خود، تنظیمات مربوط به نرم افزار تولیدی (مانند تنظیم ورژن ویندوزی که می‌خواهید app شما بر روی آن اجرا شود) و تنظیمات مربوط به هر یک از پلتفرم‌ها را به صورت مجزا در اختیار داشته باشید.



یک فایل index.html هم در قالب پیش‌فرض قرار داده شده که بعدا می‌توانید آن را تغییر دهید و یا صفحات دیگری را اضافه کنید. همان طور که در قسمت‌های قبل گفته شد، قرار است ما یک وب اپلیکیشن طراحی کنیم و آن را درون Container بومی Cordova بسته بندی کنیم. لذا محدودیتی برای استفاده‌ی از کتابخانه‌های مرتبط با CSS ، HTML و JavaScript  نداریم و در ادامه‌ی مقالات با مثال‌های متعددی از آن‌ها استفاده خواهیم کرد.

در فولدر scripts-->typeings-->cordova-->plugins  اینترفیس‌هایی که برای دسترسی به امکانات بومی دستگاه تلفن فعلا در Cordova پشتیبانی می‌شوند، قرار گرفته است.

برای استفاده از تکنولوژی‌های وب در محیط بومی دستگاه، در طی فرآیند کامپایل، Cordova یک اپلیکیشن را به وسیله دو چیز مهم که در زیر اشاره شده است، خواهد ساخت.


  • یک اپلیکیشن با یک کامپوننت  WebView که با مرورگر یکپارچه شده است.
  • یه سری از منابعی که در داخل فایل‌های اپلیکیشن وب ما قرار دارند.


برای یکپارچه شدن API‌های Cordova با وب پیج موجود، اندکی کد نیاز داریم که برای انکار لینکی شبیه لینک زیر را در فایل html خود استفاده می‌کنیم که فقط بعد از کامپایل وجود خارجی دارد؛ به صورت زیر:

<script src="cordova.js"></script>

در پایان هم برای فهمیدن اینکه API‌های Cordova در دسترس هستند، می‌توانیم رخداد مربوط به devicerady را مدیریت کنیم؛ به صورت زیر:

document.addEventListener("deviceready", onDeviceReady, false);
function onDeviceReady() { /* INIT */ }

برای مدیریت رخدادهای مربوط به pause و resume هم که نشان دهنده‌ی ادامه برنامه (خارج شدن از حالت pause) و حالت تعلیق هستند، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

 function onDeviceReady() {
            // Handle the Cordova pause and resume events
            document.addEventListener('pause', onPause, false);
            document.addEventListener('resume', onResume, false);

            // TODO: Cordova has been loaded. Perform any initialization that requires Cordova here.
        }

        function onPause() {
            // TODO: This application has been suspended. Save application state here.
        }

        function onResume() {
            // TODO: This application has been reactivated. Restore application state here.
        } 

حال قصد داریم پروژه‌ی خود را که قرار است یک متن ساده را نشان دهد، با استفاده از شبیه ساز اجر ا کنیم. برای این منظور از قسمت toolbar ویژوال استودیو ، Solution Platform خود را انتخاب کنید و سپس می‌توانید شبیه ساز مورد نظر خود را انتخاب کرده و برنامه را اجرا کنید. در اینجا محیط مورد نظر من اندروید است  و برای این منظور هم میتوانم از شبیه ساز Android Emulator یا Ripple استفاده کنم.  به دلیل سرعت کم شبیه ساز اندروید، می‌توانید شبیه ساز  YouWave را دانلود و اجرا کرده و در قسمتی که شبیه ساز را از toolbar ویژوال انتخاب می‌کردید، این بار گزینه‌ی Device را انتخاب کنید. بعد از کامپایل برنامه‌ی شما، فایل apk تولید شده بر روی شبیه ساز نصب خواهد شد و شما قادر خواهید بود آنرا اجرا کنید.

نتیجه‌ی نهایی 

 با شبیه ساز Ripple 


مطالعه بیشتر

https://msdn.microsoft.com/en-us/library/dn879821(v=vs.140).aspx 

http://blog.falafel.com/getting-started-with-cordova-and-multi-device-hybrid-app-in-visual-studio/ 

http://www.codeproject.com/Articles/860150/Visual-Studio-and-Apache-Cordova 


نکته : وقتی پروژه را برای اولین بار اجرا می‌کنید شاید کمی طول بکشد تا نتیجه‌ی نهایی را ببنید و آن هم به دلیل این است که ویژوال استودیو  باید مجموعه‌ای از package  های مورد نیاز Cordova را دانلود کند.

در مقاله بعد با jQuery Mobile آشنا خواهیم شد و یک مثال برای کار کردن با آن در نظر خواهم گرفت.


ادامه دارد ...

مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
خلاصه نکاتی که من در تهیه یک برنامه ASP.NET MVC رعایت می‌کنم:

- استفاده از T4MVC اجباری است. به هیچ عنوان نباید از رشته‌ها برای مشخص سازی نام کنترلرها یا اکشن متدها در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده شود.
- تا حد امکان از ViewBag ، ViewData و امثال آن استفاده نشده و به ازای هر View یک مدل متناظر (ViewModel) ایجاد شود.
- فایل پروژه برنامه توسط یک ادیتور متنی ویرایش شده و MvcBuildViews آن به True تنظیم شود.
- مدل‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی نباید مستقیما در Viewهای برنامه استفاده شوند.
- پوشه Models، از پروژه اصلی حذف شود. یک پروژه class library جدید به نام MyProjectName.Models برای نگهداری ViewModels ایجاد گردد.
- یک پروژه Class library دیگر به نام MyProjectName.DomainClasses برای نگهداری کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی ایجاد شود.
- از سیستم minification و bundling، برای یکی سازی اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه استفاده شود.
- قسمت custom errors فایل web.config برنامه به نحو صحیحی مقدار دهی شود.
- تمام فرم‌های عمومی برنامه باید دارای AntiForgeryToken باشند.
- تمام فرم‌های عمومی برنامه باید captcha داشته باشند.
- پوشه‌های Content و Scripts از سیستم مسیریابی تعریف شده در Global.asax خارج شوند.
- MvcHandler.DisableMvcResponseHeader = true به Application_Start اضافه شود.
- اگر فقط از Razor به عنوان ViewEngine استفاده می‌شود، در Application_Start، باید سایر ViewEngineهای مورد استفاده، حذف شوند.
- فیلتر پیش فرض مدیریت خطاها حذف و بجای آن از ELMAH استفاده شود.
- در web.config، مقادیر executionTimeout و maxRequestLength مرتبط با httpRuntime تنظیم شوند. همچنین enableVersionHeader آن نیز خاموش گردد.
- استفاده از سشن‌ها کلا باید حذف شود. ماژول توکار آن از قسمت httpModules حذف گردد تا پردازش موازی صفحات فعال گردد. (سشن مربوط است به دوران ASP کلاسیک دهه نود و هیچ نیازی به استفاده از آن در MVC نیست)
- در هیچ کنترلری نباید جزئیات پیاده سازی متدی مشاهده شود. تمام پیاده سازی‌ها باید به لایه سرویس‌های مختلف برنامه منتقل و از طریق تزریق وابستگی‌ها در دسترس باشند.
- اگر نیاز به مشخص سازی آدرسی در سایت است (خصوصا در اسکریپت‌ها) باید از Url.Action استفاده شود و نه رشته‌ها.
- بهتر است بومی سازی برنامه از روز اول آن درنظر گرفته شده و تمام عبارات مورد استفاده در فایل‌های Resource درج شوند.
- برای مدیریت ساده‌تر بسته‌های مورد استفاده (وابستگی‌های برنامه) بهتر است از NuGet استفاده شود.
- از یک ماژول HTTP compression مستقل و با کیفیت استفاده شود (برای سازگاری بهتر با نگارش‌های مختلف IIS).
- برای معرفی HTTP modules و سادگی تعریف و فعال سازی آن‌ها در انواع و اقسام IISها بهتر است از کتابخانه WebActivator استفاده شود.
- امکان دوبار کلیک کردن بر روی تمام دکمه‌ها نباید وجود داشته باشد.
- از هش‌های ترکیبی استفاده شود. مستقیما از MD5 یا SHA1 استفاده نشود.
- با اسکریپت‌های anti IE6,7، این مرورگرها به رحمت ایزدی واصل شوند.
- اگر کاربری JavaScript را در مرورگر خود غیرفعال کرد، نباید بتواند از سایت استفاده کند.
- کلیه تغییرات تنظیمات و محتوای مهم سایت باید برای مدیر سایت بلافاصله ایمیل شوند.
- یک سری کارهای متداول مانند تهیه فایل‌های favicon.ico، apple-touch-icon-XxY.png، crossdomain.xml، robots.txt و sitemap.xml (ترجیحا پویا) فراموش نشود.
- در web.config و در زمان ارائه، compilation debug=false تنظیم شود.
- در تمام قسمت‌هایی که AlllowHtml فعال شده باید از پاکسازی Html دریافتی جهت مقابله با XSS مطمئن شد.
- جهت سهولت طراحی table less از یک فریم ورک CSS ایی استفاده شود.
- در تمام قسمت‌هایی که فایلی آپلود می‌شود باید بررسی شود فایل‌های نا امن (فایل‌های اجرایی ASP.NET) قابل آپلود نباشند.
- حین کار با بانک‌های اطلاعاتی یا از ORM استفاده شود و یا از کوئری‌های پارامتری.
- هر برنامه ASP.NET باید داری یک Application pool مجزا به همراه تنظیمات حافظه مشخصی باشد.
- تمام صفحات باید عنوان داشته باشند. به همین منظور مقدار دهی پیش فرض آن در فایل ViewStart صورت گیرد.
- در صفحه لاگین سایت، autocomplete خاموش شود.
- تمام deleteهای برنامه باید به HttpPost محدود شوند. تمام گزارشات و نمایش اطلاعات غیرعمومی برنامه به HttpGet محدود شوند.
- تعداد رفت و برگشت‌های به بانک اطلاعاتی در یک صفحه توسط پروفایلرها بررسی شده و اطلاعات عمومی پرمصرف کش شوند.
- در هیچکدام از کلاس‌های ASP.NET MVC نباید از HttpContext مستقیما استفاده شود. کلاس پایه جدید آن باید مورد استفاده قرار گیرد یا از Action Result صحیحی استفاده گردد.
- کش کردن فایل‌های استاتیک درنظر گرفته شود.
- تمام درخواست‌های jQuery Ajax باید بررسی شوند. آیا واقعا مرتبط هستند به سایت جاری و آیا واقعا Ajax ایی هستند.


یک نکته:
امکان تهیه قالب‌های سفارشی VS.NET و لحاظ موارد فوق در آن جهت استفاده‌های بعدی نیز وجود دارد:
Create Reusable Project And Item Templates For Your Development Team 
Write Templates for Visual Studio 2010 
Building a Custom Project Wizard in Visual Studio .NET 

نظرات مطالب
Repository ها روی UnitOfWork ایده خوبی نیستند
به طور کلی هدف اصلی از الگوی واحد کار یا UnitOfWork به اشتراگ گذاشتن یک Context بین همه نمونه‌های ساخته شده از Repository یا سرویس‌های برنامه است. فرض کنید در یک کنترلر شما از دو یا سه نمونه از سرویس‌ها یا Repository‌ها وهله سازی کرده اید. اگر قرار باشد برای اعمال تغییرات، مجبور به فراخوانی متد Save هر Repository باشیم چرا اصلا الگوی واحد کار را به کار بردیم؟ فراخوانی SaveChanges الگوی واحد کار معادل است با فراخوانی متد‌های Save تمام Repository‌های وهله سازی شده در طی یک درخواست. 
نظرات مطالب
EF Code First #14
هدف الگوی واحد کار این است که یک سری اعمال مرتبط با موجودیت‌های مختلف در یک تراکنش انجام شوند. در اینجا هم این مورد (مثلا یکی کردن ی و ک) در طی تراکنش جاری انجام خواهد شد. ضمن اینکه زمانیکه با IUnitOfWork کار می‌کنید هیچ وقت به صورت مستقیم با کلاس‌های مشتق شده از DbContext کار نخواهید کرد. وهله سازی و dispose این‌ها کار مثلا StructureMap و امثال آن خواهد بود.  
MyDbContextBase فقط برای مدیریت کدهای تکراری بین برنامه‌های مختلف ایجاد شده است. اصلا می‌تواند وجود خارجی هم نداشته باشد. اگر کل سیستم شما یک پروژه است و از این کدها نمی‌خواهید در پروژه دیگری استفاده کنید، یک کلاس مشتق شده از DbContext کفایت می‌کند. بنابراین اگر قصد استفاده مجدد از کدهای زیرساخت پروژه جاری خودتون رو در پروژه‌های دیگر دارید، می‌تونید به غنی سازی MyDbContextBase بیشتر بپردازید.

مطالب
پیاده سازی ماژولار Autofac
یکی از مشکلاتی که در برخی از طراحی‌هایی که تا کنون دیده‌ام وجود دارد، عدم استفاده از قابلیت ماژولار نویسی تنظیمات Autofac  و عدم استفاده از Interfaceها برای ارتباط بین قسمت‌های مختلف سیستم است. به این صورت که تمام تنظیمات مربوط به Autofac را در بالاترین لایه سمت سرور خود یعنی Service یا Web انجام می‌دهند که باعث می‌شود این لایه به تمامی لایه‌های پایین خود از جمله DataAccess دسترسی مستقیم داشته باشد. در یک سیستم بزرگ به دلایل بسیار از جمله حساسیت داده‌ها، مدیریت درست بر روی قسمت‌های مختلف و یکبار نویسی هر قسمت، بهتر است تمام تغییرات از فیلتر Business و بصورت مدیریت شده بر روی داده‌های ما صورت بپذیرد. در این نوع سیستم ما نمی‌توانیم دسترسی مستقیمی را به لایه DataAccess به تمام توسعه دهندگان بدهیم و امیدوار باشیم که کسی از آن استفاده نکند. برای رفع این مشکل می‌توانیم تنظیمات قسمت Autofac را در هر لایه بصورت جداگانه انجام دهیم. به اینصورت که لایه‌های پایین‌تر اطلاعات خود را تنها در اختیار لایه‌هایی که باید به آنها دسترسی داشته باشند، قرار می‌دهند و در نهایت با تجمیع این اطلاعات در بالاترین لایه می‌توانیم بصورت کنترل شدهی از آنها استفاده کنیم. دسترسی هر قسمت نیز تنها می‌تواند از طریق Interface هایی که در اختیار سایر قسمت‌ها گذاشته می‌شود صورت بپذیرد. به این صورت می‌توان از طریق Interfaceها دسترسی‌های کنترل شده‌ای را در اختیار سایر قسمتهایی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به لایه مربوطه دسترسی دارند، قرار دهیم. در اینجا نکته دیگری را که باید در نظر بگیرید این است که هدف اصلی DI، حذف وابستگی‌های کامل و تبدیل آنها به وابستگی‌های محدود است و این عمل از طریق Interface‌ها صورت می‌پذیرد. پس قاعدتا نباید بی دلیل بصورت مستقیم از کلاسها استفاده شود، یا آنها را در اختیار سایر لایه‌ها قرار بدهیم. تمام ارتباطات می‌توانند از طریق Interface‌ها بصورت کاملا کنترل شده انجام بپذیرند.



طراحی لایه DataAccess

در این نوع طراحی، هر لایه تنها از طریق Interfaceها به لایه بالاتر از خودش سرویس می‌دهد و در مواردی که ما در نظر بگیریم، می‌توانیم به لایه‌های دیگر نیز دسترسی‌های غیر مستقیم و کنترل شده‌ای را بدهیم. بطور مثال هر کلاس Repository می‌تواند به‌صورت Internal تعریف شود؛ پس تنها در لایه DataAccess در دسترس است. برای دسترسی سایر لایه‌ها به Repository‌ها، هر Repository می‌تواند از یک IRepository (این Interface دسترسی خواندنی نوشتنی به کلاس Repository دارد) که در لایه DataAccess بصورت public تعریف شده و تنها در لایه Business قابل دسترس است و یک IRepositoryReadOnly (این Interface دسترسی فقط خواندنی به کلاس Repository دارد) که در قسمت Common تعریف شده، ارث ببرد. به این صورت همان طور که در شکل بالا نیز می‌بینید، دسترسی‌هایی که از بیرون به لایه DataAccess صورت می‌گیرد، به دو قسمت تقسیم می‌شوند: اول دسترسی کامل به IRepository که تنها از طریق Business صورت می‌پذیرد و دوم دسترسی از طریق IRepositoryReadOnly که می‌تواند از هر جایی در سیستم که به قسمت Common دسترسی دارد صورت بپذیرد (البته استفاده از IRepositoryReadOnly به سیاست‌هایی که شما در نظر می‌گیرید بستگی دارد). با این کار مطمئن می‌شوید که تغییرات تنها می‌توانند از طریق Business صورت بپذیرند. همچنین حتی در صورتیکه نیاز بدانید، یک دسترسی فقط خواندنی را نیز به توسعه دهندگان سایر قسمت‌ها داده‌اید.

حال با توجه به توضیحات فوق، تنظیمات مربوط به Autofac را در لایه DataAccess انجام می‌دهیم.


طراحی تنظیمات Autofac در لایه DataAccess

public class DataAccessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterType<EFContext>().As<IDbContext>();
            builder.RegisterType<UnitOfWork>().As<IUnitOfWork>();
            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
             .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Repositories"))
             .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
همانطور که می‌بینید در این قسمت تنها تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess در ماژول DataAccessSetupDependency انجام شده‌است.


طراحی لایه Business

در لایه Business نیز دسترسی‌های خود را تنها از طریق Interface هایی که کلاسهای Business از آنها ارث برده‌اند و آنها را پیاده سازی کرده‌اند، به قسمت Web می‌دهید.

طراحی تنظیمات Autofac در لایه Business

public class BusinessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);

            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(SqlServerDataAccess.SetupDependencies.DataAccessSetupDependency).Assembly);

            //builder.RegisterAssemblyModules(typeof(CassandraDataAccess.SetupDependecies.SetupDependency).Assembly);

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
           .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Core"))
           .AsImplementedInterfaces();

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
            .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Businesses"))
            .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
 همانطور که می‌بینید در ماژول BusinessSetupDependency ابتدا تنظیمات وابستگی‌های موجود در لایه DataAccess بدست آمده و در ادامه سایر تنظیمات موجود در لایه Business انجام شده‌اند.


طراحی لایه Web

جمع بندی تمام تنظیمات Autofac در لایه Web

public class WebSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(Business.SetupDependencies.BusinessSetupDependency).Assembly);
            builder.RegisterControllers(Assembly.GetExecutingAssembly());
            //سایر تنظیمات
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));

        }
    }
 public class AutofacConfig
    {
        public static void SetupContainer()
        {
             var builder = new ContainerBuilder();
            builder.RegisterAssemblyModules(Assembly.GetExecutingAssembly());
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));
        }
    }
ماژول WebSetupDependency در واقع جمع بندی از تمام وابستگی‌های لایه‌های موجود در سیستم است. بصورتیکه ابتدا تنظیمات وابستگی‌های لایه Business که خود شامل تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess نیز هست، بدست می‌آیند و سپس لایه Web تنظیمات مرتبط با خودش را بر روی آنها اعمال می‌کند.

همچنین کلاس AutofacConfig مسئول جمع بندی تمام ماژول‌ها و ایجاد Container آنهاست و سپس این Container را در DependencyResolver  ثبت می‌کند. نکته‌ای را که باید در اینجا در نظر بگیرید، CommonDependencyResolver است که مسئول ثبت Container در قسمت Common است. به این صورت دیگر تنها لایه‌ای که به Container دسترسی دارد، لایه Web نیست. در واقع با ثبت Container در قسمت Common شما دسترسی کنترل شده‌ای را از Container به سایر لایه‌های سیستم  داده‌اید و در این حالت در صورتیکه لایه‌های دیگر مانند DataAccess یا Business به Container نیاز پیدا کنند، می‌توانند از طریق CommonDependencyResolver این دسترسی را داشته باشند.


جمع بندی

با طراحی ماژولار تنظیمات Autofac و استفاده از Interface‌ها برای ارتباط با دیگر قسمتها، دیگر نیازی نیست دسترسی‌های بی‌موردی از یک لایه را  به سایر قسمت‌ها داد و دیگر نیازی نیست شما نگران این باشید که ممکن است یکی  از توسعه دهندگان به‌دلایلی مانند کم تجربگی، کاری را خارج از زیرساختی که شما یا گروه پیاده سازی زیرساخت، پیاده سازی کرده‌اید انجام دهد. همه چیز آنطور که شما می‌خواهید و برنامه ریزی کرده‌اید، انجام می‌شود.
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 1 - معرفی و شروع به کار
یک نکته‌ی تکمیلی
ممکن است در صورت استفاده از برخی پکیج‌ها مثل @hapi/joi  با پیغام Error Text Encoding در مرورگر Edge  و یا Ie مواجه بشین. دلیلش هم این هست که Object.assing توسط Ie پشتیبانی نمی‌شه و در مرورگر edge نیاز به بسته اختصاصی داره که می‌تونید بسته npm es6-object-assign رو نصب کنید. یک رویکرد ساده اینکه اسکریپت زیر رو به فایل index.html اضافه کنید.
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/es6-object-assign@1.1.0/dist/object-assign-auto.min.js"></script>
TextEncoder  و  TextDecoder  -  Browser Support از سال 2018  توسط هیچکدام از مرورگرهای Microsoft پشتیبانی نمی‌شوند. برای حل این مشکل یک رویکرد سادش هم اینکه اسکریپت زیر رو هم به فایل index.html اضافه کنید.
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/text-encoding@0.6.4/lib/encoding.min.js"></script>
مطالب
چگونه نرم افزارهای تحت وب سریعتری داشته باشیم؟ قسمت سوم
قسمت دوم 

8.ORM Lazy Load
در هنگام استفاده از ORM‌ها دقت کنید کجا از Lazy Load استفاده می‌کنید. Lazy Load باعث می‌شود وقتی شما اطلاعات مرتبط را از بانک اطلاعات واکشی می‌کنید، این واکشی اطلاعات در چند query از بانک انجام شود. درعوض عدم استفاده از Lazy Load باعث می‌شود تمامی اطلاعات مورد نیاز شما در یک query از بانک اطلاعاتی دریافت شود. این موضوع یعنی سربار کمتر در شبکه، در بانک اطلاعاتی، در منابع حافظه و منابع پر ازرش cpu در سرورها. البته استفاده از include در حالت فعال بودن یا نبودن lazy هم داستان مجزایی دارد که اگر عمری باقی باشد راجع به آن مقاله ای خواهم نوشت.
 به این نمونه دقت کنید:
List<Customer> customers = context.Customers.ToList();
foreach (Customer cust in context.Customers){
   Console.WriteLine("Customer {0}, Account {1}", cust.Person.LastName.Trim() + ", " + cust.Person.FirstName, cust.AccountNumber); 
}
همچین کدی (در صورت فعال بودن Lazy Load در ORM) در صورتی که جدول Customers دارای 1000 رکورد باشد، باعث می‌شود برنامه 1001 دستور sql تولید و در بانک اجرا گردد.
برای اطلاع بیشتر می‌توانید به این مقاله مراجعه نمایید.

9.استفاده از MiniProfiler
سعی کنید از MiniProfiler در تمامی پروژه‌ها استفاده کنید. البته وقتی نرم افزار را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهید، آن را غیر فعال کنید. می‌توانید از متغیرهای compiler برای مجزا کردن build‌های متفاوت در برنامه خود استفاده کنید:
#if DEBUG then
// فعال سازی MiniProfiler
#endif
ایده دیگری هم وجود دارد. شما می‌توانید MiniProfiler را برای کاربر Admin یا کاربر Debugger فعال و برای بقیه غیر فعال کنید. در باب MiniProfiler مسائل زیادی وجود دارد که چند نمونه از آن در همین سایت در این مقاله و این مقاله در دسترس است. البته می‌توانید از ابزارهای دیگری مانند Glimpse که در این زمینه وجود دارد نیز استفاده کنید. لب کلام این نکته استفاده از profiler برای نرم افزار خود می‌باشد.

10. Data Paging در بانک اطلاعاتی
هنگامیکه از کامپوننت‌های شرکت‌های دیگر (Third party) استفاده می‌کنید، اطمینان حاصل کنید که صفحه بندی اطلاعات در بانک اطلاعاتی انجام می‌شود. برای نمونه کاپوننت گرید شرکت Telerik چند نوع صفحه بندی را پشتیبانی می‌کند. صفحه بندی سمت کاربر (توسط JavaScript)، صفحه بندی سمت سرور توسط کامپوننت و صفحه بندی مجازی. صفحه بندی سمت کاربر یعنی تمامی اطلاعات از سرور به کاربر فرستاده شده و در سمت کاربر عمل صفحه بندی انجام می‌شود. این یعنی واکشی تمامی اطلاعات از بانک و در مورد نرم افزارهای پرکاربر با حجم اطلاعات زیاد یعنی فاجعه. صفحه بندی سمت سرور ASP.NET هم یعنی واکشی اطلاعات از سرور بانک به سرور برنامه و سپس صفحه بندی توسط برنامه. این موضوع هم ممکن است مشکلات زیادی را ایجاد نماید چون باید حداقل تمامی رکوردها از اولین رکورد تا آخرین رکورد صفحه جاری از بانک واکشی شود که این عمل علاوه بر ایجاد سربار شبکه، سربار IO در بانک اطلاعاتی و سربار cpu در سرور ASP.NET ایجاد می‌کند. استفاده از صفحه بندی مجازی، شما را قادر می‌کند بتوانیم اطلاعات را در بانک صفحه بندی کرده و فقط صفحه مورد نظر خود را از بانک واکشی کنیم.
این حالت مجازی در اکثر component‌ها که توسط شرکت‌های مختلف ایجاد شده وجود دارد ولی ممکن است نام‌های متفاوتی داشته باشد. برای این موضوع باید به راهنمای component خریداری شده مراجعه کنید و یا به فروم‌ها و... مراجعه نمایید.

11. بررسی تعداد کوئری‌های صادر شده در یک صفحه و تعداد رکوردهای بازگشت داده شده توسط آن‌ها
این به این معنا نیست که برای هر query یک context مجزا ایجاد کنید، منظور این است که به بهانه اینکه اطلاعات مختلفی از جداول مختلف مورد نیاز است، query خود را آن قدر پیچیده یا گسترده ننویسیم که یا process آن در بانک زمان و سربار زیادی ایجاد کند و یا حجم اطلاعات بلا استفاده ای را از بانک به سرور برنامه لود نماید. به جای این موضوع می‌توانید در یک یا چند context دستورات مجزای واکشی اطلاعات صادر کنید تا تنها اطلاعات مورد نیاز خود را واکشی نمایید. البته این موضوع باعث نشود که تعداد query‌ها مثلا به 1000 عدد برسد! یعنی باید فیمابین query‌های پیچیده و query‌های ساده ولی با تعداد یکی را که مناسبتر با پروژه است انتخاب کنید که این موضوع با تجربه و تست حاصل می‌شود.
مطالب
ایجاد چارت سازمانی تحت وب #1
برای ایجاد چارت سازمانی همواره از راههای دیگر استفاده میکردیم مثلا از تصویر و فایل PDF ، فلش و یا ...
این مورد همیشه باعث اذیت طراحان وب و برنامه نویسان تحت وب بود. با ظهور برخی امکانات در HTML5 که میتوانید توضیحات آن را در مطلب Canvas Reference - قسمت اول سایت جاری مطالعه نمائید ، هم اکنون با استفاده از این امکانات و کتابخانه مربوط به ساخت نمودار سازمانی میتوانید مانند شکل ذیل نمودار در وب ایجاد نمائید.

نمودار سازمانی

برای اینکار ابتدا یک صفحه index.html ایجاد نموده و در قسمت body آن یک المنت از نوع canvas ایجاد نمائید:

<canvas id="canvas1" width="800" height="800" ></canvas>
سپس فایلهای مورد نیاز را در قسمت head آن ارجاع نمائید:
<link rel="shortcut icon" href="/favicon.ico" type="image/x-icon" >
<!--[if ie]><script type="text/javascript" src="excanvas.js"></script><![endif]-->
<script type="text/javascript" src="orgchart.js"></script>
حال در انتهای متن فایل html این کد را قرار دهید :
var o = new orgChart();

o.addNode(1, '', '', 'Root node');
o.addNode(2, 1, 'u', 'u-node 1');
o.addNode(3, 1, 'u', 'u-node 2');
o.addNode(4, 1, 'u', 'u-node 3');
o.addNode(5, 1, 'l', 'l-node 1');
o.addNode(6, 1, 'l', 'l-node 2');
o.addNode(7, 1, 'r', 'r-node 1');
o.addNode(8, 1, 'r', 'r-node 2');
o.addNode(9, 1, 'r', 'r-node 3');

o.addNode('', '', '', 'Root 2');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'using');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'text as\nid');

o.drawChart('canvas1');
انواع نود در نمودار :
u -> نودهایی که در یک سطح افقی (کنار هم ) و در سطح زیرین یک پدر قرار میگیرند.
l -> نودهایی که در یک سطح عمودی ( زیر هم ) و در سمت چپ نود پدر قرار میگیرند.
r -> نوهایی که در یک سطح عمودی ( زیر هم ) و در سمت راست نود پدر قرار میگیرند.

پارامترهای نودها :
  1. شناسه نود است و میتواند عدد یا رشته باشد . در صورتی که خالی بماند متن نود بعنوان شناسه استفاده میشود.
  2. شناسه نود پدر است و در صورتی که خالی ( یا ناشناس ) باشد بعنوان نود اصلی ( پدر ) نمایش داده میشود.
  3. نوع اتصال نودهای r , l , u . برای نود پدر نادیده گرفته میشود.
  4. متن نود . استفاده از "n\"  جلمه را شکسته و به خط جدید منتقل میکند.
  5. نود با نشانه مشخص ( اگر 1 باشد ، حاشیه با ضخامت کشیده میشود. ( اختیاری )
  6. آدرس یک نود - اختصاص آدرس url  جهت اضافه کردن آن به یک نود ( اختیاری )
  7. رنگ خط حاشیه ( اختیاری )
  8. رنگ پس زمینه ( اختیاری )
  9. رنگ متن و فونت ( اختیاری )

پارامترهای تابع ()drowChart :

  1. شناسه المنت canvas
  2. تراز کردن نمودار با استفاده از حرف 'c' یا کلمه 'center' . در صورت حذف ، نمودار در سمت چپ صفحه نمایش داده خواهد شد. تراز چپ ( اختیاری )
  3. تناسب اندازه canvas .  اگر true باشد canvas به اندازه نمودار چارت ، تغییر اندازه میدهد . (اختیاری)
مطمئن باشید که فایل index.html , excanvas.js  ,orgchart.js  در یک فولدر قرار گرفته باشند .
در مطلب بعدی نمایش با رنگهای مختلف ارائه خواهد شد.

مورد نیازهای مطلب جاری :
  1. excanvas.js
  2. orgchart.js
  3. index.html
نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت ششم - کار با User Claims
من قصد نگه داری و به روز رسانی این سری را ندارم؛ چون نیاز به بازنویسی کلی را بر اساس آخرین تغییرات آن دارد. مخزن کد آن هم در حالت آرشیو قرار گرفته تا کاملا مشخص باشد. هدف اگر آشنایی و معرفی راه بوده، انجام شده؛ هدف دیگری نیست.
مطالب
محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - بررسی مفاهیم
به ASP.NET Core 7، یک میان‌افزار جدید به نام Rate limiter اضافه شده‌است که امکان محدود سازی دسترسی به منابع برنامه‌ی ما را میسر می‌کند. این میان‌افزار، طراحی جامع و مفصلی را دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدا با مفاهیم مرتبط با آن آشنا شد و سپس به سراغ پیاده سازی و استفاده‌ی از آن رفت.


چرا باید میزان دسترسی به منابع یک برنامه‌ی وب را محدود کرد؟

فرض کنید در حال ساخت یک web API هستید که کارش ذخیره سازی لیست وظایف اشخاص است و برای مثال از یک GET /api/todos برای دریافت لیست ظایف، یک POST /api/todos برای ثبت و یک PUT /api/todos/{id} برای تغییر موارد ثبت شده، تشکیل می‌شود.
سؤال: چه مشکلی ممکن است به همراه این سه endpoint بروز کند؟
پاسخ: به حداقل چهار مورد زیر می‌توان اشاره کرد:
- یک مهاجم سعی می‌کند با برنامه‌ای که تدارک دیده، هزاران وظیفه‌ی جدید را در چند ثانیه به سمت برنامه ارسال کند تا سبب خاتمه‌ی سرویس آن شود.
- برنامه‌ی ما در حین سرویس دهی، به یک سرویس ثالث نیز وابسته‌است و آن سرویس ثالث، اجازه‌ی استفاده‌ی بیش از اندازه‌ی از منابع خود را نمی‌دهد. با رسیدن تعداد زیادی درخواست به برنامه‌ی ما تنها از طرف یک کاربر، به سقف مجاز استفاده‌ی از آن سرویس ثالث رسیده‌ایم و اکنون برنامه، برای تمام کاربران آن قابل استفاده نیست.
- شخصی در حال دریافت اطلاعات تک تک کاربران است. از شماره یک شروع کرده و به همین نحو جلو می‌رود. برای دریافت اطلاعات کاربران، نیاز است شخص به سیستم وارد شده و اعتبارسنجی شود؛ یعنی به ازای هر درخواست، یک کوئری نیز به سمت بانک اطلاعاتی جهت بررسی وضعیت فعلی و آنی کاربر ارسال می‌شود. به همین جهت عدم کنترل میزان دسترسی به لیست اطلاعات کاربران، بار سنگینی را به بانک اطلاعاتی و CPU سیستم وارد می‌کند.
- هم اکنون چندین موتور جستجو و بات‌هایی نظر آن‌ها در حال پیمایش سایت و برنامه‌ی شما هستند که هر کدام از آن‌ها می‌توانند در حد یک مهاجم رفتار کنند.

به صورت خلاصه، همیشه استفاده‌ی از برنامه، به آن نحوی که ما پیش‌بینی کرده‌ایم، به پیش نمی‌رود و در آن لحظه، برنامه، در حال استفاده از CPU، حافظه و بانک اطلاعاتی به اشتراک گذاشته شده‌ی با تمام کاربران برنامه‌است. در این حالت فقط یک کاربر مهاجم می‌تواند سبب از کار افتادن و یا به شدت کند شدن این برنامه شود و دسترسی سایر کاربران همزمان را مختل کند.


محدود کردن نرخ دسترسی به برنامه چیست؟

Rate limiting و یا نام دیگر آن request throttling، روشی است که توسط آن بتوان از الگوهای پیش بینی نشده‌ی استفاده‌ی از برنامه جلوگیری کرد. عموما برنامه‌های وب، محدود کردن نرخ دسترسی را بر اساس تعداد بار درخواست انجام شده‌ی در یک بازه‌ی زمانی مشخص، انجام می‌دهند و یا اگر کار برنامه‌ی شما ارائه‌ی فیلم‌های ویدیویی است، شاید بخواهید میزان حجم استفاده شده‌ی توسط یک کاربر را کنترل کنید. در کل هدف نهایی از آن، کاهش و به حداقل رساندن روش‌های آسیب زننده‌ی به برنامه و سیستم است؛ صرفنظر از اینکه این نحوه‌ی استفاده‌ی خاص، سهوی و یا عمدی باشد.


محدود کردن نرخ دسترسی را باید به چه منابعی اعمال کرد؟

پاسخ دقیق به این سؤال: «همه چیز» است! بله! همه چیز را کنترل کنید! در اینجا منظور از همه چیز، همان endpointهایی هستند که استفاده‌ی نابجای از آن‌ها می‌توانند سبب کند شدن برنامه یا از دسترس خارج شدن آن شوند. برای مثال هر endpoint‌ای که از CPU، حافظه، دسترسی به دیسک سخت، بانک اطلاعاتی، APIهای ثالث و خارجی و امثال آن استفاده می‌کند، باید کنترل و محدود شود تا استفاده‌ی ناصحیح یک کاربر از آن‌ها، استفاده‌ی از برنامه را برای سایر کاربران غیرممکن نکند. البته باید دقت داشت که هدف از اینکار، عصبی کردن کاربران عادی و معمولی برنامه نیست. هدف اصلی در اینجا، تشویق به استفاده‌ی منصفانه از منابع سیستم است.


الگوریتم‌های محدود کردن نرخ دسترسی

پیاده سازی ابتدایی محدود کردن نرخ دسترسی به منابع یک برنامه کار مشکلی است و در صورت استفاده از الگوریتم‌های متداولی مانند تعریف یک جدول که شامل user-id، action-id و timestamp، به همراه یکبار ثبت اطلاعات به ازای هر درخواست و همچنین خواندن اطلاعات موجود است که جدول آن نیز به سرعت افزایش حجم می‌دهد. به همین جهت تعدادی الگوریتم بهینه برای اینکار طراحی شده‌اند:

الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص

در این روش، یک شمارشگر در یک بازه‌ی زمانی مشخص فعال می‌شود و بر این مبنا است که محدودیت‌ها اعمال خواهند شد. یک مثال آن، مجاز دانستن فقط «100 درخواست در یک دقیقه» است که نام دیگر آن «Quantized buckets / Fixed window limit» نیز هست.
برای مثال «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی»، یک کلید دیکشنری نگهدارنده‌ی اطلاعات محدود کردن نرخ دسترسی خواهد بود که به آن کلید، «bucket name» هم می‌گویند؛ مانند مقدار someaction_106062120. سپس به ازای هر درخواست رسیده، شمارشگر مرتبط با این کلید، یک واحد افزایش پیدا می‌کند و محدود کردن دسترسی‌ها بر اساس مقدار این کلید صورت می‌گیرد. در ادامه با شروع هر بازه‌ی زمانی جدید که در اینجا window نام دارد، یک کلید یا همان «bucket name» جدید تولید شده و مقدار متناظر با این کلید، به صفر تنظیم می‌شود.
اگر بجای دیکشنری‌های #C از بانک اطلاعاتی Redis برای نگهداری این key/valueها استفاده شود، می‌توان برای هر کدام از مقادیر آن، طول عمری را نیز مشخص کرد تا خود Redis، کار حذف خودکار اطلاعات غیرضروری را انجام دهد.

یک مشکل الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص، غیر دقیق بودن آن‌ها است. برای مثال فرض کنید که به ازای هر 10 ثانیه می‌خواهید تنها اجازه‌ی پردازش 4 درخواست رسیده را بدهید. مشکل اینجا است که در این حالت یک کاربر می‌تواند 5 درخواست متوالی را بدون مشکل ارسال کند؛ 3 درخواست را در انتهای بازه‌ی اول و دو درخواست را در ابتدای بازه‌ی دوم:


به یک بازه‌ی زمانی مشخص، fixed window و به انتها و ابتدای دو بازه‌ی زمانی مشخص متوالی، sliding window می‌گویند. همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده می‌کنید، در این اگوریتم، امکان محدود سازی دقیقی تنها در یک fixed window میسر است و نه در یک sliding window.

سؤال: آیا این مساله عدم دقت الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص مهم است؟
پاسخ: بستگی دارد! اگر هدف شما، جلوگیری از استفاده‌ی سهوی یا عمدی بیش از حد از منابع سیستم است، این مساله مشکل مهمی را ایجاد نمی‌کند. اما اگر دقت بالایی را انتظار دارید، بله، مهم است! در این حالت از الگوریتم‌های «sliding window limit » بیشتر استفاده می‌شود که در پشت صحنه از همان روش استفاده‌ی از چندین fixed window کوچک، کمک می‌گیرند.


الگوریتم‌های سطل توکن‌ها (Token buckets)

در دنیای مخابرات، از الگوریتم‌های token buckets جهت کنترل میزان مصرف پهنای باند، زیاد استفاده می‌شود. از واژه‌ی سطل در اینجا استفاده شده، چون عموما به همراه آب بکارگرفته می‌شود:
فرض کنید سطل آبی را دارید که در کف آن نشتی دارد. اگر نرخ پر کردن این سطل، با آب، از نرخ نشتی کف آن بیشتر باشد، آب از سطل، سرریز خواهد شد. به این معنا که با سرریز توکن‌ها یا آب در این مثال، هیچ درخواست جدید دیگری پردازش نمی‌شود؛ تا زمانیکه مجددا سطل، به اندازه‌ای خالی شود که بتواند توکن یا آب بیشتری را بپذیرد.

یکی از مزیت‌های این روش، نداشتن مشکل عدم دقت به همراه بازه‌های زمانی مشخص است. در اینجا اگر تعداد درخواست زیادی به یکباره به سمت برنامه ارسال شوند، سطل پردازشی آن‌ها سرریز شده و دیگر پردازش نمی‌شوند.
مزیت دیگر آن‌ها، امکان بروز انفجاری یک ترافیک (bursts in traffic) نیز هست. برای مثال اگر قرار است سطلی با 60 توکن در دقیقه پر شود و این سطل نیز هر ثانیه یکبار تخلیه می‌شود، کلاینت‌ها هنوز می‌توانند 60 درخواست را در طی یک ثانیه ارسال کنند (ترافیک انفجاری) و پس از آن نرخ پردازشی، یک درخواست به ازای هر ثانیه خواهد شد.


آیا باید امکان بروز انفجار در ترافیک را داد؟

عموما در اکثر برنامه‌ها وجود یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی کافی است. برای مثال یک محدود کننده‌ی نرخ دسترسی سراسری 600 درخواست در هر دقیقه، برای هر endpoint ای شاید مناسب باشد. اما گاهی از اوقات نیاز است تا امکان بروز انفجار در ترافیک (bursts) را نیز درنظر گرفت. برای مثال زمانیکه یک برنامه‌ی موبایل شروع به کار می‌کند، در ابتدای راه اندازی آن تعداد زیادی درخواست، به سمت سرور ارسال می‌شوند و پس از آن، این سرعت کاهش پیدا می‌کند. در این حالت بهتر است چندین محدودیت را تعریف کرد: برای مثال امکان ارسال 10 درخواست در هر ثانیه و حداکثر 3600 درخواست در هر ساعت.


روش تشخیص کلاینت‌ها چگونه باشد؟

تا اینجا در مورد bucket name یا کلید دیکشنری اطلاعات محدود کردن دسترسی به منابع، از روش «نام هر اکشن + یک بازه‌ی زمانی» استفاده کردیم. به این کار «پارتیشن بندی درخواست‌ها» هم گفته می‌شود. روش‌های دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارند:
پارتیشن بندی به ازای هر
- endpoint
- آدرس IP. البته باید دقت داشت که کاربرانی که در پشت یک پروکسی قرار دارند، از یک IP آدرس اشتراکی استفاده می‌کنند.
- شماره کاربری. البته باید در اینجا بحث کاربران اعتبارسنجی نشده و anonymous را نیز مدنظر قرار داد.
- شمار سشن کاربر. در این حالت باید بحث ایجاد سشن‌های جدید به ازای دستگاه‌های مختلف مورد استفاده‌ی توسط کاربر را هم مدنظر قرار داد.
- نوع مروگر.
- هدر ویژه رسیده مانند X-Api-Token

بسته به نوع برنامه عموما از ترکیبی از موارد فوق برای پارتیشن بندی درخواست‌های رسیده استفاده می‌شود.


درنظر گرفتن حالت‌های استثنائی

هرچند همانطور که عنوان شد تمام قسمت‌های برنامه باید از لحاظ میزان دسترسی محدود شوند، اما استثناءهای زیر را نیز باید درنظر گرفت:
- عموما تیم مدیریتی یا فروش برنامه، بیش از سایر کاربران، با برنامه کار می‌کنند.
- بیش از اندازه محدود کردن Web crawlers می‌تواند سبب کاهش امتیاز SEO سایت شما شود.
- گروه‌های خاصی از کاربران برنامه نیز می‌توانند دسترسی‌های بیشتری را خریداری کنند.


نحوه‌ی خاتمه‌ی اتصال و درخواست

اگر کاربری به حد نهایی استفاده‌ی از منابع خود رسید، چه باید کرد؟ آیا باید صرفا درخواست او را برگشت زد یا اطلاعات بهتری را به او نمایش داد؟
برای مثال GitHub یک چنین خروجی را به همراه هدرهای ویژه‌ای جهت مشخص سازی وضعیت محدود سازی دسترسی به منابع و علت آن‌، ارائه می‌دهد:
> HTTP/2 403
> Date: Tue, 20 Aug 2013 14:50:41 GMT
> x-ratelimit-limit: 60
> x-ratelimit-remaining: 0
> x-ratelimit-used: 60
> x-ratelimit-reset: 1377013266
> {
> "message": "API rate limit exceeded for xxx.xxx.xxx.xxx. (But here's the good news: Authenticated requests get a higher rate limit. Check out the documentation for more details.)",
> "documentation_url": "https://docs.github.com/rest/overview/resources-in-the-rest-api#rate-limiting"
> }
بنابراین بسته به نوع خروجی برنامه که اگر خروجی آن یک API از نوع JSON است و یا یک صفحه‌ی HTML، می‌توان از ترکیبی از هدرها و اطلاعات متنی و HTML استفاده کرد.
حتی یکسری از APIها از status codeهای ویژه‌ای مانند 403 (دسترسی ممنوع)، 503 (سرویس در دسترس نیست) و یا 429 (تعداد درخواست‌های زیاد) برای پاسخ دهی استفاده می‌کنند.



محل ذخیره سازی اطلاعات محدود سازی دسترسی به منابع کجا باشد؟

اگر محدودسازی دسترسی به منابع، جزئی از مدل تجاری برنامه‌ی شما است، نیاز است حتما از یک بانک اطلاعاتی توزیع شده مانند Redis استفاده کرد تا بتواند اطلاعات تمام نمونه‌های در حال اجرای برنامه را پوشش دهد. اما اگر هدف از این محدود سازی تنها میسر ساختن دسترسی منصفانه‌ی به منابع آن است، ذخیره سازی آن‌ها در حافظه‌ی همان نمونه‌ی در حال اجرای برنامه هم کافی است.