مطالب دوره‌ها
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
اگر مطالب سایت جاری را مطالعه و دنبال کرده باشید، تاکنون به صورت پراکنده نکات زیادی را در مورد استفاده از jQuery Ajax تهیه و ارائه کرده‌ایم. در این مطلب قصد داریم تا این نکات را نظم بخشیده و جهت استفاده مجدد، به صورت یک افزونه کپسوله سازی کنیم.

در کدها و افزونه‌ای که در ادامه ارائه خواهند شد، این مسایل درنظر گرفته شده است:

- چگونه اعتبار سنجی سمت کاربر را در حین استفاده از Ajax فعال کنیم.
- چگونه از چندبار کلیک کاربر در حین ارسال فرم به سرور جلوگیری نمائیم.
- چگونه Complex Types قابل تعریف در EF Code first را نیز در اینجا مدیریت کنیم.
- نحوه تعریف صحیح آدرس‌های کنترلرها چگونه باید باشد.
- نحوه اعلام وضعیت لاگین شخص به او، در صورت بروز مشکل.
- ارسال صحیح anti forgery token در حین اعمال Ajax ایی.
- بررسی Ajax بودن درخواست رسیده و تهیه یک فیلتر سفارشی مخصوص آن.
- از کش شدن اطلاعات Ajax ایی جلوگیری شود.


ابتدا معرفی مدل برنامه
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace jQueryMvcSample01.Models
{
    public class User
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("نام")]
        public string Name { set; get; }

        public PhoneInfo PhoneInfo { set; get; }
    }

    public class PhoneInfo
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("تلفن")]
        public string Phone { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("پیش شماره")]
        public string Ext { get; set; }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، خاصیت PhoneInfo، تو در تو یا به نوعی Complex است. اگر از ابزارهای Scafolding توکار VS.NET برای تولید View متناظر استفاده کنیم، فیلد تو در توی PhoneInfo را لحاظ نخواهد کرد، اما ... مهم نیست. تعریف دستی آن هم کار می‌کند.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using jQueryMvcSample01.Models;
using jQueryMvcSample01.Security;

namespace jQueryMvcSample01.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش فرم
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly] //فقط در حالت ای‌جکس قابل دسترسی باشد
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                // ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی ...
                System.Threading.Thread.Sleep(3000);

                return Content("ok");//اعلام موفقیت آمیز بودن کار
            }

            return Content(null);//ارسال خطا
        }
    }
}
در اینجا در متد Index، اطلاعات شیء User به صورت Ajaxایی دریافت شده و پس از آن برای مثال قابلیت ذخیره سازی را خواهد داشت.
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) استفاده از ویژگی AjaxOnly (که کدهای آن‌را در پروژه پیوست می‌توانید مشاهده نمائید)، جهت صرفا پردازش درخواست‌های Ajaxایی.
ب) استفاده از ویژگی ValidateAntiForgeryToken در حین اعمال اجکسی. اگر سایت‌های مختلف را در اینباره جستجو کنید، عموما برای پردازش آن در حین استفاده از jQuery Ajax بسیار مشکل دارند.
ج) استفاده از return Content برای اعلام نتیجه کار. اگر اطلاعات ثبت شد، یک ok یا هر عبارت دیگری که علاقمند بودید ارسال گردیده و در غیراینصورت null بازگشت داده می‌شود.


کدهای افزونه PostMvcFormAjax

// <![CDATA[
(function ($) {
    $.fn.PostMvcFormAjax = function (options) {
        var defaults = {
            postUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            beforePostHandler: null,
            completeHandler: null,
            errorHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        var validateForm = function (form) {
            //فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری
            var val = form.validate();
            val.form();
            return val.valid();
        };

        return this.each(function () {
            var form = $(this);
            //اگر فرم اعتبار سنجی نشده، اطلاعات آن ارسال نشود
            if (!validateForm(form)) return;

            //در اینجا می‌توان مثلا دکمه‌ای را غیرفعال کرد
            if (options.beforePostHandler)
                options.beforePostHandler(this);

            //اطلاعات نباید کش شوند
            $.ajaxSetup({ cache: false });

            $.ajax({
                type: "POST",
                url: options.postUrl,
                data: form.serialize(), //تمام فیلدهای فرم منجمله آنتی فرجری توکن آن‌را ارسال می‌کند
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = options.loginUrl; //در حالت لاگین نبودن شخص اجرا می‌شود
                    }
                    else if (status === 'error' || !data) {
                        if (options.errorHandler)
                            options.errorHandler(this);
                    }
                    else {
                        if (options.completeHandler)
                            options.completeHandler(this);
                    }
                }

            });
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
چند نکته مهم در تهیه این افزونه رعایت شده:
الف) فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری، از این جهت که این نوع اعتبار سنجی به صورت پیش فرض تنها در حالت postback و ارسال کامل صفحه به سرور فعال می‌شود.
ب) استفاده از متد serialize جهت پردازش یکباره کل اطلاعات و فیلدهای یک فرم.
نکته مهم این متد ارسال فیلد مخفی anti forgery token نیز می‌باشد. فقط باید دقت داشت که این فیلد در حالتی که dataType به json تنظیم شود و همچنین از متد serialize استفاده گردد، در ASP.NET MVC پردازش نمی‌گردد (خیلی مهم!). به همین جهت در اینجا dataType تنظیمات jQuery Ajax حذف شده است.
ج) تنظیم cache به false در تنظیمات ابتدایی jQuery Ajax تا اطلاعات ارسالی و دریافتی کش نشوند و مشکل ساز نگردند.
د) بررسی xhr.status == 403 که توسط SiteAuthorizeAttribute (جایگزین بهتر فیلتر Authorize توکار ASP.NET MVC که کدهای آن در پروژه پیوست قابل دریافت است) و هدایت کاربر به صفحه لاگین


تعریف View ایی که از اشیاء تو در تو استفاده می‌کند و همچنین از افزونه فوق برای ارسال اطلاعات بهره خواهد برد:

@model jQueryMvcSample01.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر";
    var postUrl = Url.Action(actionName: "Index", controllerName: "Home");
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home",
                       method: FormMethod.Post,
                       htmlAttributes: new { id = "UserForm" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true)
    @Html.AntiForgeryToken()

    <fieldset>
        <legend>تعریف کاربر</legend>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Name)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <p>
            <input type="submit" id="btnSave" value="ارسال" />
        </p>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#btnSave").click(function (event) {
                //جلوگیری از پست بک به سرور
                event.preventDefault();

                var button = $(this);

                $("#UserForm").PostMvcFormAjax({
                    postUrl: '@postUrl',
                    loginUrl: '/login',
                    beforePostHandler: function () {
                        //غیرفعال سازی دکمه ارسال
                        button.attr('disabled', 'disabled');
                        button.val("...");
                    },
                    completeHandler: function () {
                        //فعال سازی مجدد دکمه ارسال
                        alert('انجام شد');
                        button.removeAttr('disabled');
                        button.val("ارسال");
                    },
                    errorHandler: function () {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
همانطور که عنوان شد، مهم نیست که اشیاء تو در تو توسط ابزار Scafolding پشتیبانی نمی‌شود. این نوع خواص را به همان نحو متداول ذکر زنجیره وار خواص می‌توان معرفی و استفاده کرد:
 @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
هم اعتبار سنجی سمت کلاینت آن کار می‌کند و هم اطلاعات آن به اشیاء و خواص متناظر به خوبی نگاشت خواهد شد:


در ادامه نحوه استفاده از افزونه PostMvcFormAjax را مشاهده می‌کنید. چند نکته نیز در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) توسط htmlAttributes یک id برای فرم تعریف کرده‌ایم تا در افزونه PostMvcFormAjax مورد استفاده قرار گیرد.
ب) postUrl و loginUrl را همانند متغیر تعریف شده در ابتدای View توسط Url.Action باید تعریف کرد تا در صورتیکه سایت ما در ریشه اصلی قرار نداشت، باز هم به صورت خودکار مسیر صحیحی محاسبه و ارائه گردد.
ج) نحوه غیرفعال سازی و فعال سازی دکمه submit را در روال‌های beforePostHandler و completeHandler ملاحظه می‌کنید. این مساله برای جلوگیری از کلیک‌های مجدد یک کاربر ناشکیبا و جلوگیری از ثبت اطلاعات تکراری بسیار مهم است.
د) کل این اطلاعات، در یک section به نام JavaScript ثبت شده است. این section در فایل layout برنامه به صورت زیر مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به این ترتیب مقدار دهی خواهد شد:
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>    
    <link href="@Url.Content("Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.PostMvcFormAjax.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>

دریافت کدهای کامل این قسمت
jQueryMvcSample01.zip

 
مطالب
ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها
اگر بخواهیم یک Attribute سفارشی را برای اعتبارسنجی ایجاد کنیم، معمولا یک کلاس را ایجاد کرده و از ValidationAttribute ارث بری می‌کنیم و سپس متد IsValid آن‌را override میکنیم؛ با توجه به نیازی که به آن Attribute داریم. به عنوان مثال در ادامه یک Attribute را ایجاد کرده‌ایم که عمل مقایسه‌ی دو خاصیت را انجام میدهد و اگر مقدار خاصیتی که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت دیگری که باید با آن مقایسه شود، کمتر نباشد، یک خطا را به ModelState اضافه میکنیم:
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute
{
    public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName)
    {
        DependentPropertyName = dependentPropertyName;
    }

    public string DependentPropertyName { get; set; }
    protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
    {
        int? currentPropertyValue = value as int?;
        currentPropertyValue ??= 0;
        var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType();
        var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null));

        var displayDependentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                        .Cast<DisplayAttribute>()
                                        .FirstOrDefault()?.Name;

        if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue))
        {
            return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayDependentProperyName);
        }
        return ValidationResult.Success;
    }
}
ابتدا مقدار خاصیت مورد نظر را که میخواهیم با آن مقایسه شود، با استفاده از رفلکشن گرفته‌ایم و آن را در متغییر dependentPropertyValue ذخیره میکنیم. در ادامه مقدار Name را با استفاده از رفلکشن از DisplayAttribute میخوانیم و سپس عمل مقایسه را انجام میدهیم که اگر مقدار خاصیتی که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت مورد نظر که مقدار آن را با استفاده از رفلکشن خوانده‌ایم، کمتر نباشد، یک خطا را به ModelState اضافه میکنیم.

اما یک مشکل! این عمل فقط در سمت سرور بررسی میشود و هنگامیکه ModelState.IsValid را در اکشن متد فراخوانی میکنیم، عمل اعتبارسنجی انجام میشود. یعنی همه‌ی داده‌ها به سمت سرور ارسال میشوند و اگر خطایی در ModelState وجود داشته باشد، کاربر مجددا باید داده‌ها را ارسال کند.

اما میتوان با استفاده از اینترفیس IClientModelValidator، عمل اعتبارسنجی را برای این ویژگی در سمت کلاینت انجام داد. برای انجام این کار ابتدا باید از اینترفیس IClientModelValidator ارث بری کنیم و متد AddValidation آن را پیاده سازی کنیم.
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute, IClientModelValidator
{
    public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName)
    {
        DependentPropertyName = dependentPropertyName;
    }

    public string DependentPropertyName { get; set; }

    public void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
    {
        var displayCurrentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata
                                            .ModelType.GetProperty(context.ModelMetadata.PropertyName)
                                            .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                            .Cast<DisplayAttribute>()
                                            .FirstOrDefault()?.Name;

        var displayDependentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata
                                            .ModelType.GetProperty(DependentPropertyName)
                                            .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                            .Cast<DisplayAttribute>()
                                            .FirstOrDefault()?.Name;


        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-lowerthan", $"{displayCurrentProperyName} باید کمتر باشد از {displayDependentProperyName}");
        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-dependentpropertyname", "#" + DependentPropertyName);
    }
    private  bool MergeAttribute(IDictionary<string, string> attributes, string key, string value)
    {
        if (attributes.ContainsKey(key))
        {
            return false;
        }
        attributes.Add(key, value);
        return true;
    }

    protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
    {
        int? currentPropertyValue = value as int?;
        currentPropertyValue ??= 0;
        var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType();
        var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null));

        var displayCurrentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                        .Cast<DisplayAttribute>()
                                        .FirstOrDefault()?.Name;

        if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue))
        {
            return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayCurrentProperyName);
        }
        return ValidationResult.Success;
    }
}
اینترفیس IClientModelValidator، یک متد به نام AddValidation دارد که این امکان را فراهم میکند تا بتوانیم اعتبارسنجی را در سمت کلاینت انجام دهیم. در ادامه باید با استفاده از JQuery اعتبارسنجی مخصوص این ویژگی را در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم. در متد AddValidation فقط اسم تابع و پارامتر‌های مورد نیاز در سمت کلاینت را مشخص میکنیم. به عنوان مثال در مثال بالا یک تابع را معرفی کرده‌ایم به نام lowerthan که بعدا باید آنرا در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم و نام خاصیتی را که باید با آن مقایسه شود، با نام data-val-dependentpropertyname معرفی کرده‌ایم. در کد زیر، این اعتبار سنجی سمت کلاینت را پیاده سازی کرده ایم. lowerthan نام متدی است که آنرا در متد AddValidation اضافه کردیم. مقدار value همان مقدار خاصیتی است که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد و otherPropId نام خاصیتی است که باید با آن مقایسه شود که آنرا از element خوانده‌ایم:
jQuery.validator.addMethod("lowerthan", function (value, element, param) {
    var otherPropId = $(element).data('val-dependentpropertyname');
    if (otherPropId) {
        var otherProp = $(otherPropId);
        if (otherProp) {
            var otherVal = otherProp.val();
            if (parseInt(otherVal) > parseInt(value)) {
                return true;
            }
            return false;
        }
    }
    return true;
});
jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("lowerthan");
کدهای جاواسکریپتی بالا را در یک فایل جدید به نام LowerThan.js ذخیره کرده‌ایم که باید آن را به صفحه خود اضافه کنیم:
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
<script src="~/js/LowerThan.js"></script>
سپس برای استفاده، باید ویژگی LowerThan را بر روی خاصیت مورد نظر قرار دهیم؛ مانند زیر:
public class User
{
    [Required]
    [Display(Name ="نام کاربری")]
    public string Username { get; set; }
    [Required]
    [Display(Name = "سن")]
    public int Age { get; set; }
    [LowerThan(nameof(Age))]
    [Required]
    [Display(Name = "سابقه کار")]
    public int Experience { get; set; }
}
و در نهایت اگر مقدار خاصیت Experience که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت Age که باید با آن مقایسه شود، کمتر باشد، true برگردانده میشود؛ اما اگر بزرگتر یا مساوی باشد، متن خطایی را که در متد AddValidation اضافه کردیم، نشان داده خواهد شد.
 

مطالب
Blazor 5x - قسمت 26 - برنامه‌ی Blazor WASM - ایجاد و تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، پایه‌ی Web API و سرویس‌های سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM این سری را آماده کردیم. این برنامه‌ی سمت کلاینت، قرار است توسط عموم کاربران آن جهت رزرو کردن اتاق‌های هتل فرضی مثال این سری، مورد استفاده قرار گیرد. پیش از این نیز یک برنامه‌ی Blazor Server را تهیه کردیم که کار آن صرفا محدود است به مسائل مدیریتی هتل؛ مانند تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی آن.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای تکمیل پیاده سازی قسمت سمت کلاینت پروژه‌ی این سری، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm  در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد. کدهای این پروژه را می‌توانید در پوشه‌ی HotelManagement\BlazorWasm\BlazorWasm.Client فایل پیوستی انتهای بحث مشاهده کنید.


افزودن فایل‌های جاوااسکریپتی مورد نیاز

شبیه به کاری که در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» انجام دادیم، در اینجا هم قصد افزودن یکسری کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی و CSS ای را داریم که توسط LibMan آن‌ها را مدیریت خواهیم کرد.
- بنابراین در ابتدا به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\css وارد شده و پوشه‌های پیش‌فرض bootstrap و open-iconic آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون تحت مدیریت هیچ package manager ای نیستند و در این حالت، مدیریت به روز رسانی و یا بازیابی آن‌ها به صورت خودکار میسر نیست.
- سپس فایل wwwroot\css\app.css را هم ویرایش کرده و سطر زیر را از ابتدای آن حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
- اکنون دستورات زیر را در ریشه‌ی پروژه‌ی WASM، اجرا می‌کنیم تا کتابخانه‌های مدنظر ما، تحت مدیریت libman، در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب شوند:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
این دستورات همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید می‌کند.

- بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، فایل wwwroot\index.html را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS و JS نصب شده، اشاره کند:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta
      name="viewport"
      content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no"
    />
    <title>BlazorWasm.Client</title>
    <base href="/" />

    <link href="lib/toastr/build/toastr.min.css" rel="stylesheet" />
    <link
      href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css"
      rel="stylesheet"
    />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorWasm.Client.styles.css" rel="stylesheet" />
  </head>

  <body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
      An unhandled error has occurred.
      <a href="" class="reload">Reload</a>
      <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
  </body>
</html>
مداخل فایل‌های css را در قسمت head و فایل‌های js را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

- محتویات فایل wwwroot\css\app.css را هم به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا یک spinner و شیوه نامه‌های نمایش تصاویر، به آن اضافه شوند:
.valid.modified:not([type="checkbox"]) {
  outline: 1px solid #26b050;
}

.invalid {
  outline: 1px solid red;
}

.validation-message {
  color: red;
}

#blazor-error-ui {
  background: lightyellow;
  bottom: 0;
  box-shadow: 0 -1px 2px rgba(0, 0, 0, 0.2);
  display: none;
  left: 0;
  padding: 0.6rem 1.25rem 0.7rem 1.25rem;
  position: fixed;
  width: 100%;
  z-index: 1000;
}

#blazor-error-ui .dismiss {
  cursor: pointer;
  position: absolute;
  right: 0.75rem;
  top: 0.5rem;
}

.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}

.room-image {
  display: block;
  width: 100%;
  height: 150px;
  background-size: cover !important;
  border: 3px solid green;
  position: relative;
}

.room-image-title {
  position: absolute;
  top: 0;
  right: 0;
  background-color: green;
  color: white;
  padding: 0px 6px;
  display: inline-block;
}
- همچنین فایل جدید wwwroot\js\common.js را که در قسمت 11 این سری ایجاد کردیم، به پروژه‌ی جاری نیز با محتوای زیر اضافه می‌کنیم تا سبب سهولت دسترسی به toastr شود:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 10000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 10000 });
  }
};

- در قسمت 11، در بخش «کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی» آن، کلاس JSRuntimeExtensions را تعریف کردیم که سبب کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr می‌شود. این فایل‌را در پروژه‌ی BlazorServer.App\Utils\JSRuntimeExtensions.cs این سری نیز استفاده کردیم. یا می‌توان مجددا آن‌را به پروژه‌ی جاری کپی کرد؛ یا آن‌را در یک پروژه‌ی اشتراکی قرار داد. برای مثال اگر آن‌را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\Utils کپی کردیم، نیاز است فضای نام آن‌را اصلاح کرده و سپس آن‌را به انتهای فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor نیز اضافه کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorWasm.Client.Utils


تغییر و ساده سازی منوی برنامه‌ی کلاینت

در برنامه‌ی کلاینت جاری دیگر نمی‌خواهیم منوی پیش‌فرض سمت چپ صفحه را شاهد باشیم. به همین جهت ابتدا فایل Shared\MainLayout.razor را به صورت زیر ساده می‌کنیم:
@inherits LayoutComponentBase

<NavMenu />
<div>
  @Body
</div>
سپس محتوای فایل Shared\NavMenu.razor را نیز حذف کرده و با تعاریف زیر جایگزین می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-expand-sm navbar-dark bg-dark p-0">
    <a class="navbar-brand mx-4" href="#">Navbar</a>
    <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse"
            data-target="#navbarSupportedContent"
            aria-controls="navbarSupportedContent"
            aria-expanded="false"
            aria-label="Toggle navigation">
        <span class="navbar-toggler-icon"></span>
    </button>
    <div class="collapse navbar-collapse pr-2" id="navbarSupportedContent">
        <ul class="navbar-nav mr-auto"></ul>
        <ul class="my-0 navbar-nav">
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="registration">
                    <span class="p-2">
                        Register
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
            <li class="nav-item p-0">
                <NavLink class="nav-link" href="login">
                    <span class="p-2">
                        Login
                    </span>
                </NavLink>
            </li>
        </ul>
    </div>
</nav>
تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را اجرا کنیم، شکل زیر را پیدا کرده که به همراه یک navbar افقی قرار گرفته‌ی در بالای صفحه است؛ به همراه دو لینک به قسمت‌های ثبت‌نام و لاگین:



تغییر محتوای صفحه‌ی آغازین برنامه


صفحه‌ی ابتدایی برنامه، یعنی کامپوننت Pages\Index.razor را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/"

<form>
    <div class="row p-0 mx-0 mt-4">
        <div class="col-12 col-md-5  offset-md-1 pl-2  pr-2 pr-md-0">
            <div class="form-group">
                <label>Check In Date</label>
                <input type="text" class="form-control" />
            </div>
        </div>
        <div class="col-8 col-md-3 pl-2 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>No. of nights</label>
                <select class="form-control">
                    @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                    {
                        <option value="@i">@i</option>
                    }
                </select>
            </div>
        </div>
        <div class="col-4 col-md-2 p-0 pr-2">
            <div class="form-group">
                <label>&nbsp;</label>
                <input type="submit" value="Go" class="btn btn-success btn-block" />
            </div>
        </div>
    </div>
</form>
در اینجا فرمی تعریف شده که تاریخ ورود و رزرو اتاقی را مشخص می‌کند؛ به همراه دراپ‌داونی برای انتخاب تعداد شب‌های اقامت مدنظر.


تعریف View Model رابط کاربری Pages\Index.razor

پس از تعریف محتوای ثابت برنامه، اکنون نوبت به پویا سازی آن است. به همین جهت نیاز است مدلی را برای صفحه‌ی آغازین برنامه تعریف کرد تا بتوان فرم آن‌را به این مدل متصل کرد. این مدل چون مختص به برنامه‌ی کلاینت است، آن‌را در پوشه‌ی جدید Models\ViewModels ایجاد می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HomeVM
    {
        public DateTime StartDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public DateTime EndDate { get; set; }

        public int NoOfNights { get; set; } = 1;
    }
}
در اینجا EndDate، یک خاصیت محاسباتی است که بر اساس تاریخ شروع و تعداد شب‌های انتخابی، قابل محاسبه‌است.
پس از این تعریف، بهتر است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود، تا کار با آن در کامپوننت‌های برنامه، ساده‌تر شود:
using BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
اکنون می‌توان فرم Pages\Index.razor را به مدل فوق متصل کرد که شامل این تغییرات است:
- ابتدا فیلدی که ارائه کننده‌ی شیء ViewModel فرم است را تعریف می‌کنیم:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
}
- سپس بجای یک form ساده، از EditForm اشاره کننده‌ی به این فیلد، استفاده خواهیم کرد:
<EditForm Model="HomeModel">
 // ...
</EditForm>
- در آخر بجای input معمولی، از کامپوننت InputDate متصل به HomeModel.StartDate :
<InputDate min="@DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd")"
           @bind-Value="HomeModel.StartDate"
           type="text"
           class="form-control" />
و بجای select معمولی، از نمونه‌ی متصل شده‌ی به HomeModel.NoOfNights استفاده می‌کنیم:
<select @bind="HomeModel.NoOfNights">


تعریف Local Storage سمت کلاینت

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری زمان شروع رزرو اتاقی را به همراه تعداد شب مدنظر، انتخاب کرد، با کلیک بر روی دکمه‌ی Go، به یک صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات منتقل شود. بنابراین نیاز داریم تا اطلاعات انتخابی کاربر را به نحوی ذخیره سازی کنیم. برای یک چنین سناریوی سمت کلاینتی، می‌توان از local storage استاندارد مرورگرها استفاده کرد که امکان کار آفلاین با برنامه را نیز فراهم می‌کند.
برای این منظور کتابخانه‌ای به نام Blazored.LocalStorage طراحی شده‌است که پس از نصب آن توسط دستور زیر:
dotnet add package Blazored.LocalStorage
نیاز است سرویس‌های آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد. در برنامه‌های Blazor Server، اینکار را در فایل Startup برنامه انجام می‌دادیم؛ اما در اینجا، سرویس‌ها در فایل Program.cs تعریف می‌شوند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddBlazoredLocalStorage();
            // ...
        }
    }
}
پس از این تعاریف می‌توان از سرویس ILocalStorageService آن در کامپوننت‌های برنامه استفاده کرد. البته جهت سهولت استفاده‌ی از این سرویس بهتر است فضای نام آن‌را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor افزود:
@using Blazored.LocalStorage
اکنون برای استفاده از آن به کامپوننت Pages\Index.razor مراجعه کرده و سرویس‌های ILocalStorageService و IJSRuntime را به کامپوننت تزریق می‌کنیم:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime

<EditForm Model="HomeModel" OnValidSubmit="SaveInitialData">
همچنین متدی را هم برای مدیریت رویداد OnValidSubmit تعریف خواهیم کرد:
@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync("InitialRoomBookingInfo", HomeModel);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از متد SetItemAsync و ذکر یک کلید دلخواه، اطلاعات مدل فرم را در local storage مرورگر ذخیره کرده‌ایم. همچنین اگر خطایی هم رخ دهد توسط ToastrError نمایش داده خواهد شد.
برای مثال اگر تاریخ و عددی را انتخاب کنیم، نتیجه‌ی حاصل از کلیک بر روی دکمه‌ی Go را می‌توان در قسمت Local storage مرورگر جاری مشاهده کرد:


البته با توجه به اینکه می‌خواهیم از کلید InitialRoomBookingInfo در سایر کامپوننت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، بهتر است آن‌را به یک پروژه‌ی مشترک مانند BlazorServer.Common که پیشتر نام نقش‌هایی مانند Admin را در آن تعریف کردیم، منتقل کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        public const string LocalInitialBooking = "InitialRoomBookingInfo";
    }
}
سپس باید ارجاعی به آن پروژه را افزوده:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Common\BlazorServer.Common.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Common
اکنون می‌توان از کلید ثابت تعریف شده‌ی مشترک، استفاده کرد:
await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);

در آخر قصد داریم با کلیک بر روی Go، به یک صفحه‌ی جدید مانند نمایش لیست اتاق‌ها هدایت شویم. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\HotelRooms.razor را ایجاد می‌کنیم:
@page "/hotel/rooms"

<h3>HotelRooms</h3>

@code {

}
سپس در کامپوننت Pages\Index.razor با استفاده از سرویس NavigationManager، کار هدایت خودکار کاربر را به این کامپوننت جدید انجام خواهیم داد:
@page "/"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager


@code{
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();

    private async Task SaveInitialData()
    {
        try
        {
            HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);
            NavigationManager.NavigateTo("hotel/rooms");
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-26.zip
مطالب
پیاده سازی پروژه‌ای مبتنی بر CQRS و ES
در قسمت قبلی با معماری CQRS و Event Sourcing بصورت مختصر آشنا شدیم. برای درک بیشتر مطلب پیشین، احتیاج به پیاده سازی آن به صورت عملیاتی و نه فقط تئوری محض میباشد و در این مرحله قصد پیاده سازی این مدل را به ساده‌ترین صورت ممکن داریم.
برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مقاله، نیاز به آشنایی با مباحث مطرح شده در قسمت قبل وجود دارد. پس از توضیحات اضافه بر روی قسمت‌های زیر گذشته و فرض بر آن است که آشنایی با این قسمت‌ها وجود دارد.
از این مدل میتوان در زبان‌های مختلف برنامه نویسی و همچنین سیستم‌های مختلف اعم از وب اپلیکیشن و ... استفاده نمود. همچنین برای استفاده از این مدل نیاز قطعی به استفاده از فریم ورک خاصی نیست. در صورت نیاز میتوانید پیاده سازی سفارشی خاص خود را داشته باشید. اما برای ساده‌تر شدن و هرچه سریعتر شدن مراحل از فریمورک SimpleCqrs استفاده میکنیم. هر چند بر خلاف نامش امکانات فراوانی را در اختیار برنامه نویسان قرار میدهد و حتی در پروژه‌های واقعی نیز میتوان از آن استفاده نمود.
برای سریعتر شدن کار میخواهیم پیاده سازی این مدل را در یک پروژه‌ی Console انجام دهیم و همچنین پس از ایجاد، پکیج‌های زیر را نصب مینماییم:
Unity, SimpleCqrs, SimpleCqrs.Unity
میخواهیم طبق مراحل گفته شده‌ی در قسمت قبل، به پیاده سازی این مدل بپردازیم و هدف، اضافه کردن یک Account به سیستم خواهد بود.
ابتدا باید DomainObject مورد نظر نوشته شود:
using System;
using SimpleCqrs.Domain;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class Account : AggregateRoot
    {
        public Account(Guid id)
        {
            Apply(new AccountCreatedEvent { AggregateRootId = id });
        }

        public void SetName(string firstName, string lastName)
        {
            Apply(new AccountNameSetEvent { FirstName = firstName, LastName = lastName });
        }

        public void OnAccountCreated(AccountCreatedEvent evt)
        {
            Id = evt.AggregateRootId;
        }
    }
}
نکته: میخواهیم عملیات اضافه کردن یک Account، با استفاده از دو event مربوطه به نام AccountCreatedEvent و مقدار دهی آن با استفاده از AccountNameSetEvent انجام شود.
eventهای فوق را در ادامه اضافه خواهیم داد (از توضیحات بیشتر صرفنظر شده و به مقاله‌ی قسمت قبل رجوع شود).
حال احتیاج به پیاده سازی Command مربوطه برای انجام وظیفه‌ی خود داریم که هدف آن، اضافه کردن یک Account  به سیستم مورد نظر میباشد.
فرض کنید برای اضافه شدن Account، پراپرتی‌های FirstName و LastName باید مقدار دهی شوند:
using SimpleCqrs.Commanding;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class CreateAccountCommand : ICommand
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}

حال CommandHandler که وظیفه‌ی تفسیر کردن Command مربوطه را به عهده دارد، پیاده سازی خواهد شد:
using System;
using SimpleCqrs.Commanding;
using SimpleCqrs.Domain;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class CreateAccountCommandHandler : CommandHandler<CreateAccountCommand>
    {
        private readonly IDomainRepository repository;

        public CreateAccountCommandHandler(IDomainRepository repository)
        {
            this.repository = repository;
        }

        public override void Handle(CreateAccountCommand command)
        {
            var account = new Account(Guid.NewGuid());
            account.SetName(command.FirstName, command.LastName);

            repository.Save(account);
        }
    }
}
نکته: از طریق account.SetName فراخوانی Event مربوطه انجام شده‌است و همچنین repository.Save به raise کردن EventHandler میپردازد.
event مربوط به اضافه شدن Account را به صورت زیر پیاده سازی مینماییم:
using SimpleCqrs.Eventing;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountCreatedEvent : DomainEvent { }
}
و همچنین event مربوط به مقدار دهی پراپرتی‌ها نیز به صورت زیر خواهد بود:
using SimpleCqrs.Eventing;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountNameSetEvent : DomainEvent
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
در این بخش، پیاده سازی EventHandler را خواهیم داشت. طبق مطلب پیشین هر Domain باید EventHnadler ی داشته باشد که از Event هایش ارث بری کرده و هر کدام از Event‌ها عملا در قسمت Handle مربوط به خودش پردازش خواهد شد.
using System.Linq;
using SimpleCqrs.Eventing;
using CqrsPattern.Cqrs.Db;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Command
{
    public class AccountEventHandler : IHandleDomainEvents<AccountCreatedEvent>,
                                             IHandleDomainEvents<AccountNameSetEvent>
    {
        private readonly FakeAccountTable accountTable;

        public AccountEventHandler(FakeAccountTable accountTable)
        {
            this.accountTable = accountTable;
        }

        public void Handle(AccountCreatedEvent domainEvent)
        {
            accountTable.Add(new FakeAccountTableRow { Id = domainEvent.AggregateRootId });
        }

        public void Handle(AccountNameSetEvent domainEvent)
        {
            var account = accountTable.Single(x => x.Id == domainEvent.AggregateRootId);
            account.Name = domainEvent.FirstName + " " + domainEvent.LastName;
        }
    }
}
نکته: از آنجاییکه پیاده سازی ذخیره کردن Account با استفاده از دو event فوق انجام شده، بعد از Raise شدن EventHandler هر دو متد Handle، وظیفه‌ی Command مربوطه را به عهده دارند (بنابراین وظیفه‌ی هر Command میتواند با استفاده از event‌های مختلفی انجام شود).
برای اینکه نخواهیم وارد فاز‌های مربوط به دیتابیس شویم، موقتا یک db به صورت fake شده را پیاده سازی مینماییم؛ به صورت زیر:
using System.Collections.Generic;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Db
{
    public class FakeAccountTable : List<FakeAccountTableRow>
    { }
}
using System;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Db
{
    public class FakeAccountTableRow
    {
        public Guid Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

و همچنین نیاز به ServiceLocator برای نمونه گرفتن از RunTime ی که از آن ارث بری کرده است داریم (برای سادگی کار از الگوی ServiceLocator استفاده میکنیم، ServiceLocator جز Anti-Pattern  ها محسوب میشود و معمولا در پروژه‌های واقعی از آن استفاده نمیشود)
using SimpleCqrs;
using SimpleCqrs.Unity;

namespace CqrsPattern
{
    public class SampleRunTime : SimpleCqrsRuntime<UnityServiceLocator> { }
}
حال احتیاج به پیاده سازی قسمت Queryداریم به همراه ReadModel و سرویسی برای فراخوانی آن
using System;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Query
{
    public class AccountReadModel
    {
        public string Name { get; set; }
        public Guid Id { get; set; }
    }
}
using CqrsPattern.Cqrs.Db;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace CqrsPattern.Cqrs.Query
{
    public class AccountReportReadService
    {
        private FakeAccountTable fakeAccountDb;

        public AccountReportReadService(FakeAccountTable fakeAccountDb)
        {
            this.fakeAccountDb = fakeAccountDb;
        }

        public IEnumerable<AccountReadModel> GetAccounts()
        {
            return from a in fakeAccountDb
                   select new AccountReadModel { Id = a.Id, Name = a.Name };
        }
    }
}

در قسمت Main نرم افزار نیاز به register کردن FakeTable خود داریم و همانطور که ملاحظه میکنید Command مورد نظر را نمونه سازی کرده و آن را روی CommandBus قرار میدهیم تا مراحل پیاده سازی شده در قسمت‌های فوق انجام شود و همچنین بعد از اتمام command ارسال شده از طریق Service مورد نظر اطلاعات ذخیره شده بازگردانی میشود
using System;
using SimpleCqrs.Commanding;
using CqrsPattern.Cqrs.Query;
using CqrsPattern.Cqrs.Command;

namespace CqrsPattern
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var runtime = new SampleRunTime();

            runtime.Start();

            var fakeAccountTable = new FakeAccountTable();
            runtime.ServiceLocator.Register(fakeAccountTable);
            runtime.ServiceLocator.Register(new AccountReportReadService(fakeAccountTable));
            var commandBus = runtime.ServiceLocator.Resolve<ICommandBus>();

            var cmd = new CreateAccountCommand { FirstName = "Ali", LastName = "Kh" };

            commandBus.Send(cmd);

            var accountReportReadModel = runtime.ServiceLocator.Resolve<AccountReportReadService>();

            Console.WriteLine("Accounts in database");
            Console.WriteLine("####################");
            foreach (var account in accountReportReadModel.GetAccounts())
            {
                Console.WriteLine(" Id: {0} Name: {1}", account.Id, account.Name);
            }

            runtime.Shutdown();

            Console.ReadLine();
        }
    }
}
اینگونه کل عملیات‌های لازم انجام خواهد شد.

خلاصه:
1) Command مربوطه را نمونه سازی کرده و روی CommandBus قرار میدهیم.
2) CommandHandler فراخوانی شده و فانکشن Handle آن باعث نمونه سازی از AggregateRoot میشود.
public override void Handle(CreateAccountCommand command)
        {
            var account = new Account(Guid.NewGuid()); //line 1
            account.SetName(command.FirstName, command.LastName); //line 2
            repository.Save(account); //line 3
        }
در خط نخست Constructor کلاس Account باعث Apply شدن event مربوطه میشود.
public Account(Guid id)
        {
            Apply(new AccountCreatedEvent { AggregateRootId = id });
        }
و در خط دوم account.SetName  برای Apply شدن event مربوط به مقدار دهی property‌ها میباشد.
public void SetName(string firstName, string lastName)
        {
            Apply(new AccountNameSetEvent { FirstName = firstName, LastName = lastName });
        }
و همچنین در خط  سوم و پس از repository.Save باعث میشود event‌های pending شده Raise شده و توسط متد Handle مربوط به EventHandler پردازش شده و عملیات‌های زیر انجام شوند:
public void Handle(AccountCreatedEvent domainEvent)
        {
            accountTable.Add(new FakeAccountTableRow { Id = domainEvent.AggregateRootId });
        }

        public void Handle(AccountNameSetEvent domainEvent)
        {
            var account = accountTable.Single(x => x.Id == domainEvent.AggregateRootId);
            account.Name = domainEvent.FirstName + " " + domainEvent.LastName;
        }
رکورد مورد نظر ثبت شده و event بعدی، پراپرتی‌هایش را مقدار دهی مینماید  و بصورت InMemory درون FakeAccountTable ذخیره میشود (پر واضح است که در یک پروژه‌ی واقعی به جای ذخیره شدن در یک Collection باید درون دیتایس واقعی ذخیره سازی شود).
و پس از اتمام عملیات انجام شده، بصورت زیر در Main برنامه اطلاعات ذخیره شده بازگردانده خواهد شد:
var accountReportReadModel = runtime.ServiceLocator.Resolve<AccountReportReadService>();
var accounts = accountReportReadModel.GetAccounts();

در ادامه برای مطالعه بیشتر میتوان به Scale out کردن این سیستم و استفاده از فریمورک‌های  messaging چون Redis یا Kafka پرداخت و همچنین اعمال Load Balancing را در اینگونه سیستم‌ها انجام داد.
نکته: Cqrs-Pattern را میتوانید از اینجا clone نمایید
مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
عنوان می‌شود که HTML over Web socket آینده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های وب است و این آینده هم اکنون توسط Blazor Server در دسترس است. در این مدل توسعه، ابتدا یک اتصال SignalR برقرار شده و سپس تمام تعاملات بین سرور و کلاینت، از طریق همین اتصال که عموما web socket است، مدیریت می‌شود. به همین جهت در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی Blazor Server را تکمیل کنیم. پس از آن یک پروژه‌ی Blazor WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. بنابراین هر دو مدل توسعه‌ی برنامه‌های Blazor را پوشش خواهیم داد. برای این منظور در ابتدا مبانی Blazor را بررسی می‌کنیم که در هر دو مدل یکی است.


تعریف مدل برنامه

در همان پروژه‌ی خالی Blazor Server که در قسمت دوم با دستور dotnet new blazorserver ایجاد کردیم، پوشه‌ی Models را افزوده و کلاس BlazorRoom را در آن تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal Price { set; get; }

        public bool IsActive { set; get; }
    }
}
سپس برای اینکه مدام نیاز به تعریف فضای نام آن در فایل‌های مختلف razor. برنامه نباشد، به فایل Imports.razor_ مراجعه کرده و سطر زیر را به انتهای آن اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServerSample.Models
برنامه را نیز توسط دستور dotnet watch run اجرا می‌کنیم.


Data binding یک طرفه

در ادامه به فایل Pages\Index.razor مراجعه کرده و منهای سطر اول مسیریابی آن، مابقی محتوای آن‌را حذف می‌کنیم. در اینجا می‌خواهیم مقادیر نمونه‌ای از شیء BlazorRoom را نمایش دهیم. به همین جهت این شیء را در قسمت code@ فایل razor جاری (همانند نکات قسمت قبل)، ایجاد می‌کنیم:
@page "/"

<h2 class="bg-light border p-2">
    First Room
</h2>
Room: @Room.Name
<br/>
Price: @Room.Price

@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499
    };
}
در اینجا در ابتدا شیء Room را در قسمت قطعه کد فایل razor جاری ایجاد کرده و سپس اطلاعات آن‌را با استفاده از زبان Razor نمایش داده‌ایم.


 به این روش نمایش اطلاعات، one-way data-binding نیز گفته می‌شود. اما چطور می‌توان یک طرفه بودن آن‌را متوجه شد؟ برای این منظور یک text-box را نیز در ذیل تعاریف فوق، به صورت زیر اضافه می‌کنیم که مقدارش را از Room.Price دریافت می‌کند:
<input type="number" value="@Room.Price" />
اکنون اگر این مقدار را تغییر دهیم، عدد جدید قیمت اتاق، به خاصیت Room.Price منعکس نمی‌شود و تغییری نمی‌کند:



Data binding دو طرفه

اکنون می‌خواهیم اگر مقدار ورودی Room.Price توسط text-box فوق تغییر کرد، نتیجه‌ی نهایی، به خاصیت متناظر با آن نیز اعمال شود و تغییر کند. برای این منظور فقط کافی است ویژگی value را به bind-value@ تغییر دهیم:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" />
ویژگی bind-value@ سبب برقراری data-binding دو طرفه می‌شود. یعنی در ابتدا مقدار اولیه‌ی خاصیت Room.Price را نمایش می‌دهد. در ادامه‌ی اگر کاربر، مقدار این text-box را تغییر داد، نتیجه‌ی نهایی را به خاصیت Room.Price نیز اعمال می‌کند و همچنین این تغییر، سبب به روز رسانی UI نیز می‌شود؛ یعنی در جائیکه پیشتر مقدار اولیه‌ی Room.Price را نمایش داده بودیم، اکنون مقدار جدید آن نمایش داده خواهد شد:


البته اگر برنامه را اجرا کنیم، با تغییر مقدار text-box، بلافاصله تغییری را مشاهده نخواهیم کرد. برای اعمال تغییرات نیاز خواهد بود تا در جائی خارج از text-box کلیک و focus را به المانی دیگر منتقل کنیم. اگر می‌خواهیم همراه با تایپ اطلاعات درون text-box، رابط کاربری نیز به روز شود، می‌توان bind-value را به یک رخداد خاص، مانند oninput متصل کرد. حالت پیش‌فرض آن onchange است:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" @bind-value:event="oninput" />
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و درون text-box اطلاعاتی را وارد کنیم، بلافاصله UI نیز به روز رسانی خواهد شد.
لیست کامل رخ‌دادها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال برای یک المان input، دو رخداد onchange و oninput قابل تعریف هستند.

یک نکته: در حین کار با bind-value@، نیازی نیست مقدار آن با @ شروع شود. یعنی ذکر "bind-value="Room.Price@ نیز کافی است.


تمرین 1 - خاصیت IsActive یک اتاق را به یک checkbox متصل کرده و همچنین وضعیت جاری آن‌را نیز در یک برچسب نمایش دهید.

در اینجا می‌خواهیم مقدار خاصیت Room.IsActive را توسط یک اتصال دو طرفه، به یک checkbox متصل کنیم:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"  />
<br/>
This room is @(Room.IsActive? "Active" : "Inactive").
با استفاده از bind-value@، وضعیت جاری خاصیت Room.IsActive را به یک checkbox متصل کرده‌ایم. همچنین در ادامه توسط یک عبارت شرطی، این وضعیت را نمایش داده‌ایم.


بار اولی که برنامه نمایش داده می‌شود، هر چند مقدار IsActive بر اساس مقدار دهی آن در شیء Room، مساوی true است، اما chekbox، علامت نخورده باقی می‌ماند. برای رفع این مشکل نیاز است ویژگی checked این المان را نیز به صورت زیر مقدار دهی کرد:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"
   checked="@(Room.IsActive? "cheked" : null)" />
در این حالت اگر اتاقی فعال باشد، مقدار ویژگی checked، به checked و در غیراینصورت به null تنظیم می‌شود. به این ترتیب مشکل عدم نمایش checkbox انتخاب شده در بار اول نمایش کامپوننت جاری، برطرف می‌شود.


اتصال خواص مدل‌ها به dropdown‌ها

اکنون می‌خواهیم مدل این مثال را کمی توسعه داده و خواص تو در تویی را به آن اضافه کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        // ...

        public List<BlazorRoomProp> RoomProps { set; get; }
    }

    public class BlazorRoomProp
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Value { set; get; }
    }
}
برای مثال یک اتاق می‌تواند ویژگی‌هایی مانند مساحت، تعداد نفرات مجاز و غیره را داشته باشد. هدف از ویژگی جدید RoomProps، تعیین لیست این نوع موارد است.
پس از این تعاریف، فیلد Room را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا تعدادی از خواص اتاق را به همراه داشته باشد:
@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499,
        RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
        {
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
            },
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
            }
        }
    };
}
در ادامه می‌خواهیم این خواص را در یک dropdown نمایش دهیم. همچنین با انتخاب یک خاصیت از دراپ‌داون، مقدار خاصیت انتخابی را در یک برچسب نیز به صورت پویا نمایش خواهیم داد:
<select @bind="SelectedRoomPropValue">
    @foreach (var prop in Room.RoomProps)
    {
        <option value="@prop.Value">@prop.Name</option>
    }
</select>
<span>The value of the selected room prop is: @SelectedRoomPropValue</span>

@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";
    // ...
همانطور که مشاهده می‌کنید، انجام یک چنین کاری با Blazor بسیار ساده‌است و نیازی به استفاده از جاوا اسکریپت و یا جی‌کوئری ندارد.
در اینجا یک فیلد را در قطعه کد برنامه تعریف کرده و به المان select متصل کرده‌ایم. هرگاه آیتمی در این دراپ داون انتخاب شود، این فیلد، مقدار آن آیتم انتخابی را خواهد داشت. در ادامه توسط یک حلقه‌ی foreach، تمام خواص یک اتاق را دریافت کرده و به صورت options‌های یک select استاندارد، نمایش می‌دهیم. در آخر نیز مقدار SelectedRoomPropValue را نمایش داده‌ایم که این مقدار به صورت پویا تغییر می‌کند:



تعریف لیستی از اتاق‌ها

عموما در یک برنامه‌ی واقعی، با یک تک اتاق کار نمی‌کنیم. به همین جهت در ادامه لیستی از اتاق‌ها را تعریف و مقدار دهی اولیه خواهیم کرد:
@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";

    List<BlazorRoom> Rooms = new List<BlazorRoom>();

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 1,
            Name = "Room 1",
            IsActive = true,
            Price = 499,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
                }
            }
        });

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 2,
            Name = "Room 2",
            IsActive = true,
            Price = 399,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "250"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "4"
                }
            }
        });
    }
}
در ابتدا فیلد Rooms تعریف شده که لیستی از BlazorRoomها است. در ادامه بجای مقدار دهی مستقیم آن در همان سطح قطعه کد، آن‌را در یک متد life-cycle کامپوننت جاری به نام OnInitialized که مخصوص این نوع مقدار دهی‌های اولیه است، مقدار دهی کرده‌ایم.


نمایش لیست قابل ویرایش اتاق‌ها

اکنون می‌خواهیم به عنوان تمرین 2، لیست جزئیات اتاق‌های تعریف شده را نمایش دهیم؛ با این شرط که نام و قیمت هر اتاق، قابل ویرایش باشد. همچنین خواص تعریف شده نیز به صورت ستون‌هایی مجزا، نمایش داده شوند. برای مثال اگر دو خاصیت در اینجا تعریف شده، 2 ستون اضافه‌تر نیز برای نمایش آن‌ها وجود داشته باشد. به علاوه از آنجائیکه می‌خواهیم اتصال دوطرفه را نیز آزمایش کنیم، نام و قیمت هر اتاق را نیز در پایین جدول، مجددا به صورت برچسب‌هایی نمایش خواهیم داد.


برای رسیدن به تصویر فوق می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="border p-2 mt-3">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <table class="table table-dark">
        @foreach(var room in Rooms)
        {
            <tr>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Name" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Price" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                {
                    <td>
                        @roomProp.Name, @roomProp.Value
                    </td>
                }
            </tr>
        }
    </table>

    @foreach(var room in Rooms)
    {
        <p>@room.Name's price is @room.Price.</p>
    }
</div>
در اینجا یک حلقه‌ی تو در تو را مشاهده می‌کنید. حلقه‌ی بیرونی، ردیف‌های جدول را که شامل نام و قیمت هر اتاق است، به صورت input-boxهای متصل به خواص متناظر با آن‌ها نمایش می‌دهد. سپس برای اینکه بتوانیم خواص هر ردیف را نیز نمایش دهیم، حلقه‌ی دومی را بر روی room.RoomProps تشکیل داده‌ایم.
هدف از foreach پس از جدول، نمایش تغییرات انجام شده‌ی در input-boxها است. برای مثال اگر نام یک ردیف را تغییر دادیم، چون یک اتصال دو طرفه برقرار است، خاصیت متناظر با آن به روز رسانی شده و بلافاصله در برچسب‌های ذیل جدول، منعکس می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-04.zip
مطالب
ASP.NET MVC #15

فیلترها در ASP.NET MVC

پایه قسمت‌های بعدی مانند مباحث امنیت، اعتبار سنجی کاربران، caching و غیره، مبحثی است به نام فیلترها در ASP.NET MVC. تابحال با سه فیلتر به نام‌های ActionName، NonAction و AcceptVerbs آشنا شده‌ایم. به این‌ها Action selector filters هم گفته می‌شود. زمانیکه قرار است یک درخواست رسیده به متدی در یک کنترلر خاص نگاشت شود،‌ فریم ورک ابتدا به متادیتای اعمالی به متدها توجه کرده و بر این اساس درخواست را به متدی صحیح هدایت خواهد کرد. ActionName، نام پیش فرض یک متد را بازنویسی می‌کند و توسط AcceptVerbs اجرای یک متد، به افعالی مانند POST، GET، DELETE و امثال آن محدود می‌شود که در قسمت‌های قبل در مورد آن‌ها بحث شد.
علاوه بر این‌ها یک سری فیلتر دیگر نیز در ASP.NET MVC وجود دارند که آن‌ها نیز به شکل متادیتا به متدهای کنترلرها اعمال شده و کار نهایی‌اشان تزریق کدهایی است که باید پیش و پس از اجرای یک اکشن متد،‌ اجرا شوند. 4 نوع فیلتر در ASP.NET MVC وجود دارند:
الف) IAuthorizationFilter
این نوع فیلترها پیش از اجرای هر متد یا فیلتر دیگری در کنترلر جاری اجرا شده و امکان لغو اجرای آن‌را فراهم می‌کنند. پیاده سازی پیش‌فرض آن توسط کلاس AuthorizeAttribute در فریم ورک وجود دارد.
بدیهی است این نوع اعمال را مستقیما داخل متدهای کنترلرها نیز می‌توان انجام داد (بدون نیاز به هیچگونه فیلتری). اما به این ترتیب حجم کدهای تکراری در سراسر برنامه به شدت افزایش می‌یابد و نگهداری آن‌را در طول زمان مشکل خواهد ساخت.

ب) IActionFilter
ActionFilterها پیش (OnActionExecuting) و پس از (OnActionExecuted) اجرای متدهای کنترلر جاری اجرا می‌شوند و همچنین پیش از ارائه خروجی نهایی متدها. به این ترتیب برای مثال می‌توان نحوه رندر یک View را تحت کنترل گرفت. این اینترفیس توسط کلاس ActionFilterAttribute در فریم ورک پیاده سازی شده است.

ج) IResultFilter
ResultFilter بسیار شبیه به ActionFilter است با این تفاوت که تنها پیش از (OnResultExecuting) بازگرداندن نتیجه متد و همچنین پس از (OnResultExecuted) اجرای متد، فراخوانی می‌گردد. کلاس ActionFilterAttribute موجود در فریم ورک، پیاده سازی پیش فرضی از آن‌‌را ارائه می‌دهد.

د) IExceptionFilter
ExceptionFilterها پس از اجرای تمامی فیلترهای دیگر، همواره اجرا خواهند شد؛ صرفنظر از اینکه آیا در این بین استثنایی رخ داده است یا خیر. بنابراین یکی از کاربردهای آن‌ها می‌تواند ثبت وقایع مرتبط با استثناهای رخ‌داده باشد. پیاده سازی پیش فرض آن توسط کلاس HandleErrorAttribute در فریم ورک موجود است.

علت معرفی 4 نوع فیلتر متفاوت هم به مسایل امنیتی بر می‌گردد. می‌شد تنها موارد ب و ج معرفی شوند اما از آنجائیکه نیاز است مورد الف همواره پیش از اجرای متدی و همچنین تمامی فیلترهای دیگر فراخوانی شود، احتمال بروز اشتباه در نحوه و ترتیب معرفی این فیلترها وجود داشت. به همین دلیل روش معرفی صریح مورد الف در پیش گرفته شد. برای مثال فرض کنید که اگر از روی اشتباه فیلتر کش شدن اطلاعات پیش از فیلتر اعتبار سنجی کاربر جاری اجرا می‌شد چه مشکلات امنیتی ممکن بود بروز کند.

مثالی جهت درک بهتر ترتیب و نحوه اجرای فیلترها:

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس فیلتر سفارشی زیر را به برنامه اضافه نمائید:

using System.Diagnostics;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication12.CustomFilters
{
public class LogAttribute : ActionFilterAttribute
{
public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
{
Log("OnActionExecuting", filterContext);
}

public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
{
Log("OnActionExecuted", filterContext);
}

public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext filterContext)
{
Log("OnResultExecuting", filterContext);
}

public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
{
Log("OnResultExecuted", filterContext);
}

private void Log(string stage, ControllerContext ctx)
{
ctx.HttpContext.Response.Write(
string.Format("{0}:{1} - {2} < br/> ",
ctx.RouteData.Values["controller"], ctx.RouteData.Values["action"], stage));
}
}
}

مرسوم است برای ایجاد فیلترهای سفارشی، همانند مثال فوق با ارث بری از پیاده سازی‌های توکار اینترفیس‌های چهارگانه یاد شده، کار شروع شود.
سپس یک کنترلر جدید را به همراه دو متد، به برنامه اضافه نمائید. برای هر کدام از متدها هم یک View خالی را ایجاد کنید. اکنون این ویژگی جدید را به هر کدام از این متدها اعمال نموده و برنامه را اجرا کنید.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication12.CustomFilters;

namespace MvcApplication12.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Log]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[Log]
public ActionResult Test()
{
return View();
}
}
}

سپس ویژگی Log را از متدها حذف کرده و به خود کنترلر اعمال کنید:
[Log]
public class HomeController : Controller

در این حالت ویژگی اعمالی، پیش از اجرای متد درخواستی جاری اجرا خواهد شد یا به عبارتی به تمام متدهای قابل دسترسی کنترلر اعمال می‌گردد.


تقدم و تاخر اجرای فیلترهای هم‌خانواده

همانطور که عنوان شد، همیشه ابتدا AuthorizationFilter اجرا می‌شود و در آخر ExceptionFilter. سؤال: اگر در این بین مثلا دو نوع ActionFilter متفاوت به یک متد اعمال شدند، کدامیک ابتدا اجرا می‌شود؟
تمام فیلترها از کلاسی به نام FilterAttribute مشتق می‌شوند که دارای خاصیتی است به نام Order. بنابراین جهت مشخص سازی ترتیب اجرای فیلترها تنها کافی است این خاصیت مقدار دهی شود. برای مثال جهت اعمال دو فیلتر سفارشی زیر:

using System.Diagnostics;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication12.CustomFilters
{
public class AuthorizationFilterA : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
Debug.WriteLine("OnAuthorization : AuthorizationFilterA");
}
}
}

using System.Diagnostics;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication12.CustomFilters
{
public class AuthorizationFilterB : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
Debug.WriteLine("OnAuthorization : AuthorizationFilterB");
}
}
}

خواهیم داشت:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication12.CustomFilters;

namespace MvcApplication12.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[AuthorizationFilterA(Order = 2)]
[AuthorizationFilterB(Order = 1)]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

در اینجا با توجه به مقادیر order، ابتدا AuthorizationFilterB اجرا می‌گردد و سپس AuthorizationFilterA.
علاوه بر این‌ها محدوده اجرای فیلترها نیز بر بر این حق تقدم اجرایی تاثیر گذار هستند. برای مثال در پشت صحنه زمانیکه قرار است یک فیلتر جدید اجرا شود، وهله سازی آن به نحوه زیر است که بر اساس مقادیر order و FilterScope صورت می‌گیرد:
var filter = new Filter(actionFilter, FilterScope, order);

مقادیر FilterScope را در ادامه ملاحظه می‌نمائید:
namespace System.Web.Mvc { 
public enum FilterScope {
First = 0,
Global = 10,
Controller = 20,
Action = 30,
Last = 100,
}
}

به صورت پیش فرض، ابتدا فیلتری با محدوده اجرای کمتر، اجرا خواهد شد. در اینجا Global به معنای اجرای شدن در تمام کنترلرها است.


تعریف فیلترهای سراسری

برای اینکه فیلتری را عمومی و سراسری تعریف کنیم، تنها کافی است آن‌را در متد Application_Start فایل Global.asax.cs به نحو زیر معرفی نمائیم:

GobalFilters.Filters.Add(new AuthorizationFilterA() { Order = 2});

به این ترتیب AuthorizationFilterA، به تمام کنترلرها و متدهای قابل دسترسی آن‌ها در برنامه به صورت خودکار اعمال خواهد شد.
یکی از کاربردهای فیلترهای سراسری، نوشتن برنامه‌های پروفایلر است. برنامه‌هایی که برای مثال مدت زمان اجرای متدها را ثبت کرده و بر این اساس بهتر می‌توان کارآیی قسمت‌های مختلف برنامه را دقیقا زیرنظر قرار داد.


یک نکته
کلاس کنترلر در ASP.NET MVC نیز یک فیلتر است:
public abstract class Controller : ControllerBase, IActionFilter, IAuthorizationFilter, IDisposable, IExceptionFilter, IResultFilter

به همین دلیل، امکان تحریف متدهای OnActionExecuting، OnActionExecuted و امثال آن که پیشتر ذکر شد، در یک کنترلر نیز وجود دارد.
کلاس کنترلر دارای محدوده اجرایی First و Order ایی مساوی Int32.MinValue است. به این ترتیب کنترلرها پیش از اجرای هر فیلتر دیگری اجرا خواهند شد.


ASP.NET MVC دارای یک سری فیلتر و متادیتای توکار مانند OutputCache، HandleError، RequireHttps، ValidateInpute و غیره است که توضیحات بیشتر آن‌ها به قسمت‌های بعد موکول می‌گردد.

مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت سوم - اعتبارسنجی سمت کلاینت
FluentValidation یک کتابخانه‌ی اعتبارسنجی اطلاعات سمت سرور است و راهکاری را برای اعتبارسنجی‌های سمت کلاینت ارائه نمی‌دهد؛ اما می‌تواند متادیتای مورد نیاز unobtrusive java script validation را تولید کند و به این ترتیب بسیاری از قواعد آن دقیقا همانند روش‌های توکار اعتبارسنجی ASP.NET Core در سمت کلاینت نیز کار می‌کنند؛ مانند:
• NotNull/NotEmpty
• Matches (regex)
• InclusiveBetween (range)
• CreditCard
• Email
• EqualTo (cross-property equality comparison)
• MaxLength
• MinLength
• Length

اما باید دقت داشت که سایر قابلیت‌های این کتابخانه، قابلیت ترجمه‌ی به قواعد unobtrusive java script validation ندارند؛ مانند:
- استفاده‌ی از شرط‌ها توسط متدهای When و یا Unless (برای مثال اگر خاصیت A دارای مقدار 5 بود، آنگاه ورود اطلاعات خاصیت B باید اجباری شود)
- تعریف قواعد اعتبارسنجی سفارشی، برای مثال توسط متد Must
- تعریف RuleSetها (برای مثال تعیین کنید که از یک مدل، فقط تعدادی از خواص آن اعتبارسنجی شوند و نه تمام آن‌ها)

در یک چنین حالت‌هایی باید کاربر اطلاعات کامل فرم را به سمت سرور ارسال کند و در post-back صورت گرفته، نتایج اعتبارسنجی را دریافت کند.


روش توسعه‌ی اعتبارسنجی سمت کلاینت کتابخانه‌ی FluentValidation جهت سازگاری آن با  unobtrusive java script validation

باتوجه به اینکه قواعد سفارشی کتابخانه‌ی FluentValidation، معادل unobtrusive java script validation ای ندارند، در ادامه مثالی را جهت تدارک آن‌ها بررسی می‌کنیم. برای این منظور، معادل مطلب «ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها» را بر اساس ویژگی‌های کتابخانه‌ی FluentValidation پیاده سازی می‌کنیم.

1) ایجاد اعتبارسنج سمت سرور

می‌خواهیم اگر مقدار عددی خاصیتی بیشتر از مقدار عددی خاصیت دیگری بود، اعتبارسنجی آن با شکست مواجه شود. به همین منظور با پیاده سازی یک PropertyValidator سفارشی، LowerThanValidator را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using FluentValidation;
using FluentValidation.Validators;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanValidator : PropertyValidator
    {
        public string DependentProperty { get; set; }

        public LowerThanValidator(string dependentProperty) : base($"باید کمتر از {dependentProperty} باشد")
        {
            DependentProperty = dependentProperty;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            if (context.PropertyValue == null)
            {
                return false;
            }

            var typeInfo = context.Instance.GetType();
            var dependentPropertyValue =
                Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentProperty).GetValue(context.Instance, null));

            return int.Parse(context.PropertyValue.ToString()) < dependentPropertyValue;
        }
    }

    public static class CustomFluentValidationExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, int> LowerThan<T>(
            this IRuleBuilder<T, int> ruleBuilder, string dependentProperty)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new LowerThanValidator(dependentProperty));
        }
    }
}
- در اینجا dependentProperty همان خاصیت دیگری است که باید مقایسه با آن صورت گیرد. در متد بازنویسی شده‌ی IsValid، می‌توان مقدار آن‌را از context.Instance استخراج کرده و سپس با مقدار جاری context.PropertyValue مقایسه کرد.
- همچنین جهت سهولت کار فراخوانی آن، یک متد الحاقی جدید به نام LowerThan نیز در اینجا تعریف شده‌است.
- البته اگر قصد اعتبارسنجی سمت سرور را ندارید، می‌توان در متد IsValid، مقدار true را بازگشت داد.


2) ایجاد متادیتای مورد نیاز جهت unobtrusive java script validation در سمت سرور

در ادامه نیاز است ویژگی‌های data-val خاص unobtrusive java script validation را توسط FluentValidation ایجاد کنیم:
using FluentValidation;
using FluentValidation.AspNetCore;
using FluentValidation.Internal;
using FluentValidation.Resources;
using FluentValidation.Validators;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding.Validation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanClientValidator : ClientValidatorBase
    {
        private LowerThanValidator LowerThanValidator
        {
            get { return (LowerThanValidator)Validator; }
        }

        public LowerThanClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) :
            base(rule, validator)
        {
        }

        public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
        {
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan", GetErrorMessage(context));
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan-dependentproperty", LowerThanValidator.DependentProperty);
        }

        private string GetErrorMessage(ClientModelValidationContext context)
        {
            var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName());
            string messageTemplate;
            try
            {
                messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null);
            }
            catch (FluentValidationMessageFormatException)
            {
                messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>();
            }
            return formatter.BuildMessage(messageTemplate);
        }
    }
}
در این کدها، تنها قسمت مهم آن، متد AddValidation است که کار تعریف و افزودن متادیتاهای unobtrusive java script validation را انجام می‌دهد و برای مثال سبب رندر یک چنین تگ HTML ای می‌شود که در آن پیام اعتبارسنجی و خاصیت دیگر مدنظر ذکر شده‌اند:
<input dir="rtl" type="number"
 data-val="true"
 data-val-lowerthan="باید کمتر از Age باشد"
 data-val-lowerthan-dependentproperty="Age"
 data-val-required="'سابقه کار' must not be empty."
 id="Experience"
 name="Experience"
 value="">


3) تعریف مدل کاربران و اعتبارسنجی آن

مدلی که در این مثال از آن استفاده شده، یک چنین تعریفی را دارد و در قسمت اعتبارسنجی خاصیت Experience آن، از متد الحاقی جدید LowerThan استفاده شده‌است:
    public class UserModel
    {
        [Display(Name = "نام کاربری")]
        public string Username { get; set; }

        [Display(Name = "سن")]
        public int Age { get; set; }

        [Display(Name = "سابقه کار")]
        public int Experience { get; set; }
    }

    public class UserValidator : AbstractValidator<UserModel>
    {
        public UserValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Username).NotNull();
            RuleFor(x => x.Age).NotNull();
            RuleFor(x => x.Experience).LowerThan(nameof(UserModel.Age)).NotNull();
        }
    }


4) افزودن اعتبارسنج‌های تعریف شده به تنظیمات برنامه

پس از تعریف LowerThanValidator و LowerThanClientValidator، روش افزودن آن‌ها به تنظیمات FluentValidation به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews().AddFluentValidation(
                fv =>
                {
                    fv.RegisterValidatorsFromAssembly(Assembly.GetExecutingAssembly());
                    fv.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<RegisterModelValidator>();
                    fv.RunDefaultMvcValidationAfterFluentValidationExecutes = false;

                    fv.ConfigureClientsideValidation(clientSideValidation =>
                    {
                        clientSideValidation.Add(
                            validatorType: typeof(LowerThanValidator),
                            factory: (context, rule, validator) => new LowerThanClientValidator(rule, validator));
                    });
                }
            );
        }


5) تعریف کدهای جاوا اسکریپتی مورد نیاز

پیش از هرکاری، اسکریپت‌های فایل layout برنامه باید چنین تعریفی را داشته باشند:
<script src="~/lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
<script src="~/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.bundle.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.js"></script>
<script src="~/js/site.js" asp-append-version="true"></script>
در اینجا مداخل jquery، سپس jquery.validate و بعد از آن jquery.validate.unobtrusive را مشاهده می‌کنید. در ادامه فایل js/site.js را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
$.validator.unobtrusive.adapters.add('LowerThan', ['dependentproperty'], function (options) {
    options.rules['LowerThan'] = {
        dependentproperty: options.params['dependentproperty']
    };
    options.messages['LowerThan'] = options.message;
});

$.validator.addMethod('LowerThan', function (value, element, parameters) {      
    var dependentProperty = '#' + parameters['dependentproperty'];
    var dependentControl = $(dependentProperty);
    if (dependentControl) {
        var targetvalue = dependentControl.val();
        if (parseInt(targetvalue) > parseInt(value)) {
            return true;
        }
        return false;
    }
    return true;
});
در اینجا یکبار اعتبارسنج LowerThan را به validator.unobtrusive معرفی می‌کنیم. سپس منطق پیاده سازی آن‌را که بر اساس یافتن مقدار خاصیت دیگر و مقایسه‌ی آن با مقدار خاصیت جاری است، به اعتبارسنج‌های jQuery Validator اضافه خواهیم کرد.


6) آزمایش برنامه

پس از این تنظیمات، اگر Viewما چنین تعریفی را داشته باشد:
@using FluentValidationSample.Models
@model UserModel
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}
<div dir="rtl">
    <form asp-controller="Home"
          asp-action="RegisterUser"
          method="post">
        <fieldset class="form-group">
        <legend>ثبت نام</legend>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Username" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Username" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Username" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Age" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Age" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Age" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Experience" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Experience" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Experience" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>

            <div class="form-group row">
                <label class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10 text-md-right">
                    <button type="submit" class="btn btn-info col-md-2">ارسال</button>
                </div>
            </div>
        </fieldset>
    </form>
</div>
در صورتیکه سابقه‌ی کار را بیشتر از سن وارد کنیم، به یک چنین خروجی سمت کلاینتی (بدون نیاز به post-back کامل به سمت سرور) خواهیم رسید:

اشتراک‌ها
دریافت آرگومان‌های خط فرمان با Command Line Parser Library
class Options {
  [Option('r', "read", Required = true,
    HelpText = "Input files to be processed.")]
  public IEnumerable<string> InputFiles { get; set; }

  // Omitting long name, default --verbose
  [Option(
    HelpText = "Prints all messages to standard output.")]
  public bool Verbose { get; set; }

  [Option(Default = "中文",
    HelpText = "Content language.")]
  public string Language { get; set; }

  [Value(0, MetaName = "offset",
    HelpText = "File offset.")]
  public long? Offset { get; set;}  
}
دریافت آرگومان‌های خط فرمان با Command Line Parser Library
مطالب
اصل Command Query separation

در ادامه مطلب قبلی، یکی از مشکلاتی که طراحی Builder از آن رنج می‌برد، نقض کردن قانون command query separation است که در ادامه درباره‌ی این اصل بیشتر بحث خواهیم کرد.

اصل Command query separation یا به اختصار CQS، در کتاب Object-Oriented Software Construction توسط Bertrand Meyer معرفی شد‌ه‌است. بر اساس آن، عملیات‌های سیستم باید یا Command باشند و یا Query و نه هر دوی آن‌ها. وقتی یک کلاینت به امضای یک متد توجه می‌کند، اینکه این متد چه کاری را انجام میدهد Commands نام داشته و به شیء فرمان می‌دهد تا کاری را انجام بدهد. این عملیات وضعیت خود شیء و یا اشیاء دیگر را تغییر می‌دهد. در اینجا Queries به شیء فرمان می‌دهند تا نتیجه‌ی سؤال ( ویا درخواست) را برگرداند.

در آن سوی دیگر، متدهایی را که وضعیت شیء را تغییر می‌‌دهند، به عنوان Command در نظر میگیریم (بدون آنکه مقداری را برگردانند). اگر این نوع متدها، مقداری را برگردانند، باعث سردرگمی کلاینت می‌شوند؛ زیرا کلاینت نمی‌داند این متد باعث تغییر شیء شده‌است و یا Query؟

 همانطور که میدانیم، متد‌ها می‌توانند هر دو کار را با هم انجام دهند؛ یعنی مقداری را برگردانند و همچنین وضعیت شیء را تغییر دهند و همین مورد باعث سردرگمی و نقض می‌شود. وقتی متد‌های Command را از Query جدا میکنیم، ما را به سمت یک طراحی قابل فهم هدایت می‌کند. متدهایی که مقدار  void برمی گردانند، Command و سایر آنهایی که نوعی (type ) را برمی‌گردانند، Query هستند.
به کد زیر توجه فرمایید:
public class FileStore
    {
        public string WorkingDirectory { get; set; }

        public string Save(int id, string message)
        {
            var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
            File.WriteAllText(path, message);
            return path;
        }

        public event EventHandler<MessageEventArgs> MessageRead;

        public void Read(int id)
        {
            var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
            var msg = File.ReadAllText(path);
            this.MessageRead(this, new MessageEventArgs { Message = msg });    
        }
    }
اولین مشکلی که در طراحی این کلاس وجود مربوط به متد Read است؛ زیرا این متد void برمی‌گرداند. پس درنتیجه از نوع Command است. ولی اگر بیشتر به این متد توجه فرمایید احساس خواهید کرد که متد Read باید به صورت Query باشد. زیرا این متد قرار بوده مقداری را برگرداند؛ ولی اینجا به صورت void پیاده سازی شده‌است. در عوض  متد Save به صورت Query پیاده سازی شده است.
برای حل این مشکل کافی است تا امضای متد Read را به این صورت تغییر دهیم:
 public string Read(int id)
 {
     var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
     var msg = File.ReadAllText(path);
     this.MessageRead(this, new MessageEventArgs { Message = msg });
     return msg;
  }
خوب؛ اولین سوالی که پیش می‌آید این است که آیا این Query چیزی را تغییر می‌دهد؟ (تغییر شیء یا اشیایی دیگر) 
در ادامه متوجه خواهید شد این کد باعث فراخواندن یک event می‌شود. حالا آیا این event از نوع Command است یا Query؟ از نوع Command است؛ چون EventHandler  مانند متد‌هایی هستند که مقدار void را بر می‌گردانند و همانطور که میدانید، متدهایی که مقدار void را بر می‌گردانند، از نوع Command میباشند که وضعیت شیء را تغییر می‌دهند و برای اینکه از اصل CQS پیروی کنیم، باید این event را حذف کنیم تا متد Read از نوع Query باشد.
اگر به امضای متد Save  دقت کنید، به صورت یک Query است. ولی اگر به پیاده سازی آن دقت کنید، بیشتر شبیه به یک Command است تا یک Query و مهمترین ویژگی یک Command این است که مقدار void را بر می‌گرداند و برای حل این مشکل، متد Save را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
public void Save(int id, string message)
{
    var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
    File.WriteAllText(path, message);
}
همانطور که متوجه شدید، با این تغییر دیگر ما دسترسی به  مقدار path نخواهیم داشت و شاید مقدار path برای کلاینت مهم باشد. برای حل این مشکل متد جدیدی را به نام GetFileName به کلاس اضافه می‌کنیم؛ تا کلاینت به مقدار Path دسترسی داشته باشد. توجه داشته باشید که امضای متد GetFileName به صورت query پیاده سازی شده‌است.
public class FileStore
    {
        public string WorkingDirectory { get; set; }

        public void Save(int id, string message)
        {
            var path = GetFileName(id);  //ok to query from Command
            File.WriteAllText(path, message);            
        }

        public string Read(int id)
        {
            var path = GetFileName(id);
            var msg = File.ReadAllText(path);
            return msg;
        }
     
        public string GetFileName(int id)
        {
            return Path.Combine(this.WorkingDirectory , id + ".txt");     
        }
    }
تنها نکته‌ای که در اینجا بد نیست به آن اشاره کنیم این است که متدهایی که از نوع command هستند، می‌توانند بدون هیچگونه مشکلی متد‌های query را فراخوانی کنند. زیرا مهمترین ویژگی query‌ها این هستند که وضعیت شیء را تغییر نمی‌دهند و در نتیجه در هر بار فراخوانی، همان نتیجه را بازگشت می‌دهند.

چکیده:

هدف اصلی از طراحی نرم افزار، غالب شدن بر پیچیدگی‌ها می‌باشد. اصل CQS متد‌ها را به دو دسته‌ی Command و Query تقسیم می‌کند که Query ، اطلاعاتی را از وضعیت سیستم بر می‌گرداند، ولی command  وضعیت سیستم را تغییر می‌دهد و مهمترین دستاورد CQS ما را به سمت کدی تمیز‌تر و با قابلیت درک بهتر می‌رساند.

مطالب
کنترل نوع‌های داده با استفاده از EF در SQL Server
ورود سیستم‌های ORM مانند EF تحولی عظیم در در مباحث کار و تغییرات بر روی داده‌ها یا Data Manipulation بود. به طور خلاصه اصلی‌ترین هدف یک ORM، ایجاد فرامین شیء گرا به جای فرامین رابطه‌ای است؛ ولی در این بین نکات دیگری هم مد نظر گرفته شده‌است که یکی از آن‌ها پشتیبانی از چندین دیتابیس هست تا توسعه گران از یک سیستم واحد جهت اتصال به همه‌ی دیتابیس‌ها استفاده کنند و نیازی به دانش اضافه و سیستم جداگانه‌ای برای هر دیتابیس نباشد؛ مانند ADO که در دات نت به چندین دسته نقسیم شده بود و هم اینکه در صورتی که تمایلی به تغییر دیتابیس در آینده داشتید، کدها برای توسعه باز باشند و نیازی به تغییر سیستم نباشد.
ولی اگر کمی بیشتر به دنیای واقعی وارد شویم گاهی اوقات نیاز است که تنها بر روی یک دیتابیس فعالیت کنیم و یک دیتابیس نیاز است تا حد ممکن بهینه طراحی شود تا کارآیی بانک در حال حاضر و به خصوص در آینده تا حدی تضمین شود.
من همیشه در مورد EF یک نظری داشتم و آن اینست که با اینکه یک ORM، یک هدف مهم را در نظر دارد و آن اینست که تا حد ممکن استانداردهایی را که بین تمامی دیتابیس‌ها مشترک است، رعایت کند، ولی باز قابل قبول است اگر بگوییم که کاربران EF انتظار داشته باشند تا اطلاعات بیشتری در مورد sql server در آن نهفته باشد. از یک سو هر دو محصول مایکروسافت هستند و از سوی دیگر مطمئنا توسعه گران محصولات دات نت بیش از هر چیزی به sql server نگاه ویژه‌تری دارند. پس مایکروسافت در کنار حفظ آن ویژگی‌های مشترک، باید به حفظ استانداردهای جدایی برای sql server هم باشد.

تعدادی از برنامه نویسان در هنگام ایجاد Domain Model کم لطفی‌های زیادی را می‌کنند که یکی از آن‌ها عدم کنترل نوع داده‌های خود است. مثلا برای رشته‌ها هیچ محدودیتی را در نظر نمی‌گیرند. شاید در سمت کلاینت اینکار را انجام می‌دهند؛ ولی نکته‌ی مهم در طرف دیتابیس است که چگونه تعریف می‌شود. در این حالت (nvarchar(MAX در نظر گرفته میشود که به معنی اشاره به منطقه دوگیگابایتی از اطلاعات است. در نکات بعدی، قصد داریم این مرحله را یک گام به جلوتر پیش ببریم و آن هم ایجاد نوع داده‌های بهینه‌تر در Sql Server است.

نکته مهم: بدیهی است که تغییرات زیر، ORM شما را تنها به sql server مقید می‌کند که بعدها در صورت تغییر دیتابیس نیاز به حذف موارد زیر را خواهید داشت؛ در غیر اینصورت به مشکل عدم ایجاد دیتابیس برخواهید خورد.

اولین مورد مهم بحث تاریخ و زمان است؛ وقتی ما یک نوع داده را تنها DateTime در نظر بگیریم، در Sql Server هم همین نوع داده وجود دارد و انتخاب میشود. ولی اگر شما واقعا نیازی به این نوع داده نداشته باشید چطور؟ در حال حاضر من بر روی یک برنامه‌ی کارخانه کار میکنم که بخش کارمندان و گارگران آن سه داده زمانی زیر را شامل می‌شود:
        public DateTime BirthDate { get; set; }
        public DateTime HireDate { get; set; }
        public DateTime? LeaveDate { get; set; }

حال به جدول زیر نگاه کنید که هر نوع داده چه مقدار فضا را به خود اختصاص می‌دهد:
  SmallDateTime   4 بایت
  DateTime  8 بایت
  DateTime2  6 تا 8 بایت
  DateTimeOffset   8 تا 10 بایت
  Date  3 بایت
  Time  3 تا 5 بایت

از این جدول چه می‌فهمید؟ با یک نگاه می‌توان فهمید که ساختار بالای من باید 24 بایت گرفته باشد؛ برای ساختاری که هم تاریخ و هم زمان (ساعت) را پشتیبانی می‌کند. ولی با نگاه دقیق‌تر به نام پراپرتی‌ها این نکته روشن می‌شود که ما یک گپ Gap (فضای بیهوده) داریم چون زمان تولد، استخدام و ترک سازمان اصلا نیازی به ساعت ندارند و همان تاریخ کافی است. یعنی نوع Date با حجم کلی 9 بایت؛ که در نتیجه 15 بایت صرفه جویی در یک رکورد صورت خواهد گرفت.

پس کد بالا را به شکل زیر تغییر می‌دهم:

          [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime BirthDate { get; set; }

        [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime HireDate { get; set; }

        [Column(TypeName = "date")]
        public DateTime? LeaveDate { get; set; }
خصوصیت Column از نسخه 4.5دات نت فریم ورک اضافه شده و در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema قرار گرفته است.
نوع‌هایی که در بالا با سایز متغیر هستند، به نسبت دقتی که برای آن تعیین می‌کنید، سایز می‌گیرند. مثل (time(0 که 3 بایت از حافظه را می‌گیرد. در صورتی که time معرفی کنید، به جای اینکه از شیء DateTime استفاده کنید، از شی Timespan استفاده کنید، تا در پشت صحنه از نوع داده time استفاده کند. در این حالت حداکثر حافظه یعنی 5 بایت را برخواهد داشت و بهترین حالت ممکن این هست که نیاز خود را بسنجید و خودتان دقت آن را مشخص کنید. دو شکل زیر نحوه‌ی تعریف نوع زمان را مشخص می‌کنند. یکی حالت پیش فرض و دیگری انتخاب دقت:
     public class Testtypes
    {
           public TimeSpan CloseTime { get; set; }
            public TimeSpan CloseTime2 { get; set; }
    }
   public class TestConfig : EntityTypeConfiguration<Testtypes>
    {
        public TestConfig()
        {
            this.Property(x => x.CloseTime2).HasPrecision(3);
        }
    }
در تکه کد بالا همه از نوع time تعریف می‌شوند ولی در خصوصیت شماره یک نهایت استفاده از نوع تایم یعنی (time(7 مشخص می‌شود. ولی در خصوصیت بعدی چون در کانفیگ دقت آن را مشخص کرده‌ایم از نوع (time(3 تعریف می‌شود.

مورد دوم در مورد داده‌های اعشاری است:
بسیاری از برنامه نویسان تا آنجا که دیده‌ام از نوع float و single و double برای اعداد اعشاری استفاده می‌کنند ولی باید دید که در آن سمت دیتابیس، برای این نوع داده‌ها چه اتفاقی می‌افتد. نوع float در دات نت، با نوع single برابری میکند؛ هر دو یک نام جدا دارند، ولی در واقع یکی هستند. عموما برنامه نویسان به طور کلی بیشتر از همان single استفاده می‌کنند و برای انتساب برای این دو نوع هم حتما باید حرف f را بعد از عدد نوشت:
float flExample=23.2f;
باید توجه کنید که اگر مثلا float انتخاب کردید، تصور نکنید که همان float در دیتابیس خواهد بود. این دو متفاوت هستند تبدیلات به شکل زیر رخ می‌دهد:
//real
public float FloatData { get; set; }
//real
public Single SingleData { get; set; }
//float
public double DoubleData { get; set; }
  همه نوع‌های بالا اعداد اعشاری هستند که به صورت تقریبی و به صورت نماد اعشاری ذخیره می‌گردند و برای به دست آوردن مقدار ذخیره شده، هیچ تضمینی نیست همان عددی که وارد شده است بازگردانده شود. اگر تا به حال در برنامه هایتان به چنین مشکلی برنخوردید دلیلش اعداد اعشاری کوچک بوده است. ولی با بزرگتر شدن عدد، این تفاوت به خوبی دیده می‌شود. 
حالا اگر بخواهیم اعداد اعشاری را به طور دقیق ذخیره کنیم، مجبور به استفاده از نوع decimal هستیم. در دات نت آنچنان محدودیتی بر سر استفاده‌ی از آن نداریم. ولی در سمت سرور داده‌ها بهتر هست برای آن تدابیری اندیشیده شود. هر عدد دسیمال از دقت و مقیاس تشکیل می‌شود. دقت آن تعداد ارقامی است که در عدد وجود دارد و مقیاس آن تعداد ارقام اعشاری است. به عنوان مثال عدد زیر دقتش 7 و مقیاسش 3 است:
4235.254
در صورتی که عدد اعشاری را به دسیمال نسبت دهیم باید حرف m را بعد از عدد وارد کنیم:
decimal d1=4545.112m;
برای اعداد صحیح نیازی نیست.
برای تعیین نوع دسیمال از  fluent api استفاده می‌کنیم:
modelBuilder.Entity<Class>().Property(object => object.property).HasPrecision(7, 3);
کد زیر برای خصوصیت شماره یک، دقت 18 و مقیاس 2 را در نظر می‌گیرد و دومین خصوصیت طبق آنچه که برایش تعریف کرده ایم دقت 7 و مقیاس 3 است:
     public class Testtypes
    {
        public Decimal Decimal1 { get; set; }
        public Decimal Decimal2 { get; set; }

     }

 public class TestConfig : EntityTypeConfiguration<Testtypes>
    {
        public TestConfig()
        {
            this.Property(x => x.Decimal2).HasPrecision(7, 3);
        }
    }

مورد سوم مبحث رشته هاست
:
کدهای زیر را مطالعه فرمایید:
[StringLength(25)]
public string FirstName { get; set; }

[StringLength(30)]
[Column(TypeName = "varchar")]
public string EnProductTitle { get; set; }


public string ArticleContent { get; set; }
[Column(TypeName = "varchar(max)")]
public string ArticleContentEn { get; set; }
اولین رشته بالا (نام) را به محدوده‌ای از کاراکترها محدود کرده‌ایم. به طور پیش فرض تمامی رشته‌ها به صورت nvarchar در نظر گرفته می‌شوند. بدین ترتیب در رشته نام کوچک (nvarchar(25 در نظر گرفته خواهد شد. حال اگر بخواهیم فقط حروف انگلیسی پشتیبانی شوند، مثلا نام فنی کالا را بخواهید وارد کنید، بهتر هست که نوع آن به طرز صحیحی تعریف شود که در کد بالا با استفاده از خصوصیت Column نوع varchar را معرفی می‌کنم. بدین ترتیب تعریف نهایی نوع به شکل (varchar(30 خواهد بود. استفاده از fluentApi‌ها هم در این رابطه به شکل زیر است:
this.Property(e => e.EnProductTitle).HasColumnType("VARCHAR").HasMaxLength(30);
برای مواردی که محدوده‌ای تعریف نشود (nvarchar(MAX در نظر گرفته میشود مانند پراپرتی ArticleContent بالا. ولی اگر قصد دارید فقط حروف اسکی پشتیبانی گردند، مثلا متن انگلیسی مقاله را نیز نگه می‌دارید بهتر هست که نوع آن بهیته‌ترین حالت در نظر گرفته شود که برای پراپرتی ArticleContentEn نوع (varchar(MAX تعریف کرده‌ایم. 
همانطور که گفتیم پیش فرض رشته‌ها nvarchar است، در صورتی که دوست دارید این پیش فرض را تغییر دهید روش زیر را دنبال کنید:
modelBuilder.Properties<string>().Configure(c => c.HasColumnType("varchar"));


//=========== یا

modelBuilder.Properties<string>().Configure(c => c.IsUnicode(false));


جهت تکمیل بحث نیز هر کدام از متغیرهای عددی در سی شارپ معادل نوع‌های زیر در Sql Server هستند:
//tinyInt
public byte Age { get; set; }

//smallInt
public Int16 OldInt { get; set; }

//int
public int Int32 { get; set; }

//Bigint
public Int64 HighNumbers { get; set; }