مطالب
Soft Delete در Entity Framework 6
برای حذف نمودن یک رکورد از دیتابیس 2 راه وجود دارد : 1- حذف به صورت فیزیکی 2- حذف به صورت منطقی ( مورد بحث این مطلب )
در حذف رکورد به صورت منطقی، طراحان دیتابیس، فیلدی را با نام‌های متفاوتی همچون Flag , IsDeleted , IsActive , و غیره، در جداول ایجاد می‌نمایند. خوب، این روش مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مثلا شما در هر پرس و جویی که ایجاد می‌نمایید، بایستی این مورد را چک نموده و رکوردهایی را فراخوانی نمایید که فیلد IsDeleted آن برابر با false باشد. و همچنین در زمان حذف رکورد، برنامه نویس بایستی از متد Update به جای حذف فیزیکی استفاده نماید که تمام این موارد حاکی از مشکلات خاص این روش است. 
در این مقاله سعی داریم که مشکلات ذکر شده در بالا را با ایجاد SoftDelete در EF 6 برطرف نماییم .*یکی از پیش نیاز‌های این پست مطالعه ( سری آموزشی EF CodeFirst ) در سایت جاری می‌باشد.
برای شروع، ما نیاز به داشتن یک Attribute برای مشخص ساختن موجودیت هایی داریم که بایستی بر روی آنها SoftDelete فعال گردد. پس برای اینکار کلاسی را به شکل زیر طراحی مینماییم:
using System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm;
public class SoftDeleteAttribute : Attribute
    {
        public string ColumnName { get; set; }
        public SoftDeleteAttribute(string column)
        {
            ColumnName = column;
        }
        public static string GetSoftDeleteColumnName(EdmType type)
        {
            MetadataProperty column = type.MetadataProperties.Where(x => x.Name.EndsWith("customannotation:SoftDeleteColumnName")).SingleOrDefault();
            return column == null ? null : (string)column.Value;
        }
    }
توضیحات کد بالا: در متد سازنده، نام فیلدی را که قرار است بر روی آن SoftDelete به صورت اتوماتیک ایجاد شود، دریافت می‌نماییم و متد GetSoftDeleteColumnName در واقع با استفاده از متادیتاهایی که بر روی فیلد‌ها وجود دارد، فیلدی که انتهای نام آن متادیتای "customannotation:SoftDeleteColumnName" را دارد، انتخاب نموده و برگشت می‌دهد.
سؤال: متادیتای  "customannotation:SoftDeleteColumnName"  از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست ادامه‌ی مطلب را کامل مطالعه نمایید.
حال این Attribute برای استفاده در موجودیت‌های ما آمده است. برای استفاده کافیست به روش زیر عمل نمایید .
    [SoftDelete("IsDeleted")]
    public class TblUser 
    {        
        [Key]
        public int TblUserID { get; set; }

        [MaxLength(30)]
        public string Name { get; set; }

        public bool IsDeleted { get; set; }
    }
برای معرفی این قابلیت جدید به EF 6 کافیست در DbContext برنامه در متد OnModelCreating به نحو زیر عمل نماییم.
 protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            var Conv = new AttributeToTableAnnotationConvention<SoftDeleteAttribute, string>(
                "SoftDeleteColumnName",
                (type, attribute) => attribute.Single().ColumnName);
            modelBuilder.Conventions.Add(Conv);

        }
در واقع ما در اینجا به Ef می‌گوییم که یک Annotation جدید، با نام SoftDeleteColumnName به Entity که توسط این Attribute مزین شده است، اضافه نماید و همچنین مقدار این Annotation را نام فیلدی که در متد سازنده SoftDeleteAttribute معرفی گردیده است قرار دهد.
برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا Annotation جدید به مدل برنامه اضافه شده است یا نه کافیست بر روی فایل cs کانتکست DbContext، کلیک راست نموده و در منوی نمایش داده شده گزینه‌ی EntityFramework و سپس گزینه View Entity Data Model را انتخاب نمایید . مانند تصویر زیر:

در پنجره باز شده به قسمت سوم یعنی <StorageModels> مراجعه نمایید و بایستی گزینه زیر را مشاهده نمایید .

 <EntityType Name="TblUser" customannotation:SoftDeleteColumnName="IsDeleted">

تا اینجای کار ما توانستیم یک Annotation جدید را به Ef اضافه نماییم .

در مرحله بعد بایستی به Ef دستور دهیم که در تولید Query بر روی این Entity، این مورد را نیز لحاظ کند.

برای این کار کلاسی را ایجاد می‌نماییم که از اینترفیس IDbCommandTreeInterceptor ارث بری می‌نماید. مانند کد زیر :

public class SoftDeleteInterceptor : IDbCommandTreeInterceptor
    {
        public void TreeCreated(DbCommandTreeInterceptionContext interceptionContext)
        {
            if (interceptionContext.OriginalResult.DataSpace == System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm.DataSpace.SSpace)
            {
                var QueryCommand = interceptionContext.Result as DbQueryCommandTree;
                if (QueryCommand != null)
                {
                    var newQuery = QueryCommand.Query.Accept(new SoftDeleteQueryVisitor());
                    interceptionContext.Result = new DbQueryCommandTree(QueryCommand.MetadataWorkspace, QueryCommand.DataSpace, newQuery);
                }
            }
       }
}

در ابتدا تشخیص داده می‌شود که نوع خروجی Query آیا از نوع Storage Model است . ( برای توضیحات بیشتر ) سپس پرس و جوی تولید شده را با استفاده از الگوی visitor تغییر داده و Query جدید را تولید نموده و در انتها Query جدیدی را به جای Query قبلی جایگزین می‌نماییم.

در اینجا ما نیاز به داشتن کلاس  SoftDeleteQueryVisitor  برای تغییر دادن Query و اضافه نمودن IsDeleted <>1 به Query می‌باشیم.

یک کلاس دیگری با نام  SoftDeleteQueryVisitor  به شکل زیر  به برنامه اضافه می‌نماییم.

  public class SoftDeleteQueryVisitor : DefaultExpressionVisitor
    {
        public override DbExpression Visit(DbScanExpression expression)
        {
            var column = SoftDeleteAttribute.GetSoftDeleteColumnName(expression.Target.ElementType);
            if (column!=null)
            {
                var Binding = DbExpressionBuilder.Bind(expression);
                return DbExpressionBuilder.Filter(Binding, DbExpressionBuilder.NotEqual(DbExpressionBuilder.Property(DbExpressionBuilder.Variable(Binding.VariableType, Binding.VariableName), column), DbExpression.FromBoolean(true)));
            }
            else
            {
                return base.Visit(expression);
            }
        }
    }
در متد Visit تشخیص داده می‌شود که آیا Query ساخته شده دارای customannotation:SoftDeleteColumnName است؟ چنانچه این Annotation را دارا باشد، نام فیلدی را که بالای Entity ذکر شده است، بازگشت می‌دهد و در خط بعدی، نام این فیلد را با مقدار مخالف True به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در نهایت برای اینکه EF تشخیص دهد که یک‌چنین Interceptor ایی وجود دارد، بایستی در کلاس DbContextConfig، کلاس SoftDeleteInterceptor را اضافه نماییم؛ همانند کد زیر:

 public class DbContextConfig : DbConfiguration
    {
        public DbContextConfig()
        {
             AddInterceptor(new SoftDeleteInterceptor());
        }
    }

تا اینجا در تمام Query‌های تولید شده بر روی Entity که با خاصیت SoftDelete مزین شده است، مقدار IsDeleted <> 1 را به صورت اتوماتیک اعمال می‌نماید. حتی به صورت هوشمند چنانچه این موجودیت در یک Join استفاده شده باشد این شرط را قبل از Join به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در مقاله بعدی در مورد تغییر کد Remove به کد Update توضیح داده خواهد شد.


برای مطالعه بیشتر

Entity Framework: Building Applications with Entity Framework 6

مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #20
من یه viewmodel به صورت زیر درست کردم:
 public class viewmodel1
    {
        public model1 M1 { get; set; }
        public IEnumerable<model1> IEM1 { get; set; }
    }
این viewmodel رو تو view استفاده می‌کنم. از M1 برای گرفتن بازه گزارشگیری از کاربر و از IEM1 برای وب گرید، ولی به محض اجرای برنامه، اون قسمت که دارم وب گرید رو با IEM1،
 new میکنم خطای null میده.
مطالب
ASP.NET MVC #6

آشنایی با انواع ActionResult

در قسمت چهارم، اولین متد یا اکشنی که به صورت خودکار توسط VS.NET به برنامه اضافه شد، اینچنین بود:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

توضیحات تکمیلی مرتبط با خروجی از نوع ActionResult ایی را که مشاهده می‌کنید، در این قسمت ارائه خواهد شد.
رفتار یک کنترلر توسط متدهایی که در آن کلاس تعریف می‌شوند، مشخص می‌گردد. هر متد هم از طریق یک URL مجزا قابل دسترسی و فراخوانی خواهد بود. این متدها که به آن‌ها اکشن نیز گفته می‌شود باید عمومی بوده، استاتیک یا متد الحاقی (extension method) نباشند و همچنین دارای پارامترهایی از نوع ref و out نیز نباشند.
هر درخواست رسیده، به یک کنترلر و متدی عمومی در آن توسط سیستم مسیریابی، نگاشت خواهد شد. اگر علاقمند باشید که در یک کلاس کنترلر، متدی عمومی را از این سیستم خارج کنید، تنها کافی است آن‌را با ویژگی (attribute) به نام NonAction مزین کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[NonAction]
public string ShowData()
{
return "Text";
}

public ActionResult Index()
{
ViewBag.Message = string.Format("{0}/{1}/{2}",
RouteData.Values["controller"],
RouteData.Values["action"],
RouteData.Values["id"]);
return View();
}

public ActionResult Search(string data = "*")
{
// do something ...
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال قابل ذکر است:
الف) در اینجا اگر شخصی آدرس http://localhost/home/showdata را درخواست نماید، با توجه به استفاده از ویژگی NonAction، با پیغام یافت نشد یا 404 مواجه می‌گردد.
ب) صرفنظر از پارامترهای یک متد و ساختار کلاس جاری، اطلاعات مسیریابی از طریق شیء RouteData.Values نیز در دسترس هستند که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا بر اساس مقادیر پیش فرض تعاریف مسیریابی یک پروژه ASP.NET MVC ملاحظه می‌نمائید.
ج) در متد Search، از قابلیت امکان تعریف مقداری پیش فرض جهت آرگومان‌ها در سی شارپ 4 استفاده شده است. به این ترتیب اگر شخصی آدرس http://localhost/home/search را وارد کند، چون پارامتری را ذکر نکرده است، به صورت خودکار از مقدار پیش فرض آرگومان data استفاده می‌گردد.


انواع Action Results در ASP.NET MVC

در ASP.NET MVC بجای استفاده مستقیم از شیء Response، از شیء ActionResult جهت ارائه خروجی یک متد استفاده می‌شود و مهم‌ترین دلیل آن هم مشکل بودن نوشتن آزمون‌های واحد برای شیء Response است که وهله سازی آن مساوی است با به کار اندازی موتور ASP.NET و Http Runtime آن توسط یک وب سرور (بنابراین در ASP.NET MVC سعی کنید شیء Response را فراموش کنید).
سلسه مراتب ActionResult‌های قابل استفاده در ASP.NET در تصویر زیر مشخص شده‌اند:


و در مثال زیر تقریبا انواع و اقسام ActionResult‌های مهم و کاربردی ASP.NET MVC را می‌توانید مشاهده کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication2.Controllers
{
public class ActionResultsController : Controller
{
//http://localhost/actionresults/welcome
public string Welcome()
{
return "Hello, World";
}

//http://localhost/actionresults/index
public ActionResult Index() // or ContentResult
{
return Content("Hello, World");
}

//http://localhost/actionresults/SendMail
public void SendMail()
{
}

public ActionResult SendMailCompleted() // or EmptyResult
{
// do whatever
return new EmptyResult();
}

public ActionResult GetFile() // or FilePathResult
{
return File(Server.MapPath("~/content/site.css"), "text/css", "mySite.css");
}

public ActionResult UnauthorizedStatus() // or HttpStatusCodeResult/HttpUnauthorizedResult
{
return new HttpUnauthorizedResult("You need to login first.");
}

public ActionResult Status() // or HttpStatusCodeResult
{
return new HttpStatusCodeResult(501, "Server Error");
}

public ActionResult GetJavaScript() // or JavaScriptResult
{
return JavaScript("...JavaScript...");
}

public ActionResult GetJson() // or JsonResult
{
var obj = new { prop1 = 1, prop2 = "data" };
return Json(obj, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}

public ActionResult RedirectTo() // or RedirectResult
{
return RedirectPermanent("http://www.site.com");
//return RedirectToAction("Home", "Index");
}

public ActionResult ShowView() // or ViewResult
{
return View();
}
}
}

چند نکته در این مثال وجود دارد:
1) مثلا متد GetJavaScript را درنظر بگیرید. در این متد خاص، چه بنویسید public ActionResult GetJavaScript یا بنویسید public JavaScriptResult GetJavaScript تفاوتی نمی‌کند. در سایر موارد هم به همین ترتیب است. علت را در تصویر سلسله مراتبی ActionResult‌ها می‌توان جستجو کرد. تمام این کلاس‌ها نوعی ActionResult هستند و از یک کلاس پایه به ارث رسیده‌اند.
2) مثلا ContentResult شبیه به همان Response.Write سابق ASP.NET عمل می‌کند. علت وجودی آن هم عدم وابستگی مستقیم به شیء Response و ساده‌تر سازی نوشتن آزمون‌های واحد برای این نوع اکشن متدها است.
3) منهای متد آخری که نمایش داده شده (ShowView)، هیچکدام از متدهای دیگر نیازی به View متناظر ندارند. یعنی نیازی نیست تا روی متد کلیک راست کرده و Add view را انتخاب کنیم. چون در همین متد کنترلر، کار Response به پایان می‌رسد و مرحله بعدی ندارد. مثلا در حالت return File، یک فایل به درون مرورگر کاربر Flush خواهد شد و تمام.
4) متد Welcome و متد Index در اینجا به یک صورت تفسیر می‌شوند. به این معنا که اگر خروجی متد تعریف شده در یک کنترلر از نوع ActionResult نباشد، به صورت پیش فرض درون یک ContentResult محصور خواهد شد.
5) اگر خروجی متدی در اینجا از نوع void باشد، با ActionResult ایی به نام EmptyResult یکسان خواهد بود. بنابراین با متدهای SendMail و SendMailCompleted به یک نحو رفتار می‌گردد.
6) return Json یاد شده که خروجی‌اش از نوع JsonResultاست در پیاده سازی‌های Ajax ایی کاربرد دارد.
7) جهت بازگرداندن حالت وضعیت 403 یا غیرمجاز می‌توان از return new HttpUnauthorizedResult استفاده کرد.
8) یا جهت اعلام مشکلی در سمت سرور به کمک return new HttpStatusCodeResultکد ویژه‌ای را می‌توان به کاربر نمایش داد.
9) به کمک return RedirectToAction می‌توان به یک کنترلر و متدی خاص در آن، کاربر را هدایت کرد.

و خلاصه اینکه تمام کارهایی را که پیشتر در ASP.NET Web forms ، مستقیما به کمک شیء Response انجام می‌دادید (Response.Write، Response.End، Response.Redirect و غیره)، اینبار به کمک یکی از ActionResult‌های یاد شده انجام دهید تا بتوان بدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور، برای متدهای کنترلرها آزمون واحد نوشت. برای مثال:

[TestMethod]
public void TestMethod1()
{
    // Arrange
    var controller = new ActionResultsController();

    // Act
    var result = controller.Index() as ContentResult;

    // Assert
    Assert.NotNull(result);
    Assert.AreEqual( "Hello, World", result.Content);
}



مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول بررسی مجوزها و مفهوم Intent در اندروید) :: بخش هفتم
Intent چیست؟
معنای لغوی intent : هدف، قصد، نیت و امثالهم...
intent‌ها حامل انواع پیام‌هایی هستند که بواسطه آنها یک پیام خاص و یکتا، برای کنترل وظایف و یا انتقال داده‌ها یا درخواست جدیدی از سیستم به دیگری می‌فرستد و درخواست ما پذیرفته یا رد می‌شود.
intent‌ها به سه بخش مشخص شدۀ خاص تقسیم می‌شوند: فعالیت‌ها ( activity) ، خدمات یا سرویس‌ها (services) و broadcast receiver که به معنی اینست که اتفاقات را در سطح اندروید به صورت broadcast اعلام می‌کند و در سیستم پخش می‌شود؛ مانند زمانیکه سیستم عامل میخواهد بوت شود. در اینصورت این پیغام توسط یک مجوز خاص و با broadcast در سیستم عامل به کاربر اعلام می‌شود. broadcast receiver در اندروید و درون هسته گنجانده شده و فقط سیستم عامل قادر به اجرای آن است؛ تا در زمان یک اتفاق غیرمنتظره به برنامه یا کاربر اطلاع داده شود و تنها ما از طریق یک مجوز میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
اجازه دهید یک مثال ساده را انتخاب کنیم که در آن درخواست شما به مرورگر اندروید نیاز دارد تا بتواند محتویات یک URL را بارگیری و محتوایی را نمایش دهد. برخی از اجزای اصلی یک شئ شامل intent action و intent data خواهد بود. برای مثال ما می‌خواهیم که کاربر مرورگر خود را ببیند. به همین منظور ما از یک نوع intent استفاده می‌کنیم تا برای کار با برخی داده‌ها لازم باشد که از یک URL استفاده کند. به صورت زیر:
Intent.ACTION_VIEW
شئ intent به صورت زیر ساخته می‌شود:
Intent intent = new Intent(Intent.ACTION_VIEW, Uri.parse(https://github.com);

برای فراخوانی باید کد زیر در برنامه درج شود:
startActivity(intent);

نکته: برای کنترل اینکه کدام برنامه‌ها می‌توانند intent خاصی را دریافت کنند باید یک مجوز (permission) را قبل از فراخوانی به آن ارسال کنیم.

بررسی مجوزها
پلتفرم اندروید سیستم دسترسی به اشیاء intent‌ها را از طریق استفاده از مجوزها کنترل می‌کند که بعضا بسیاری از توسعه دهندگان این مورد را به اشتباه درک می‌کنند و زمان فراخوانی، توجهی به اینکه مجوزها کجا باید ارسال شوند نخواهند داشت.
نگاهی می‌اندازیم به اینکه چگونه یک برنامه می‌تواند کاربرنهایی را با یک مجوز خاص درخواست کند؟ به چه صورت و از کجا؟ به چه میزان این درخواست معتبر است؟
یک مکانیزم اعتبارسنجی کنترل مجوز را در سیستم‌عامل اندروید بررسی و اداره خواهد کرد. هنگامیکه برنامه شما یک API را فراخوانی می‌کند، مکانیم اعتبارسنجی به سرعت وارد کار شده و بررسی خواهد کرد که آیا مجوزهای این درخواست معتبر هستند و اگر معتبر هستند تمامی مجوزهای لازم را دارند یا خیر؟ پس از یک پیش پردازش در کسری از ثانیه اگر درخواست و مجوزها کامل نباشد یک "SecurityException" ارسال خواهد شد.
فراخوانی‌های API در سه مرحله جداگانه انجام می‌شوند. اول، کتابخانه API بکار گرفته می‌شود. دوم، کتابخانه به صورت خصوصی برای خود یک رابط پروکسی که بخشی از همان کتابخانه API می‌باشد را ایجاد می‌کند و در آخر این رابط پروکسی به صورت خصوصی ارتباط و پردازش‌های مورد نظر برای پرس و جو را زمانیکه سرویس در حال اجرا می‌باشد، عملیاتی می‌کند تا فرآیند فراخوانی تکمیل گردد.
این فرآیند در تصویر زیر نمایش داده شده است:


استفاده از Self-Defined Permissions 

اندروید به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا مجوزهای خود را ساخته و آنها را اجرا کنند. همانند مجوزهای سیستمی که پلتفرم آنها را بررسی می‌کند، شما باید خواص و برچسب‌های مورد نیاز را در فایل AndroidManifest.xml اعلام کنید. اگر برنامه‌ای می‌نویسید که یک نوعِ خاص از قابلیت دسترسی توسط توسعه دهندگان را فراهم می‌کند، شما می‌توانید برای حفاظت از توابع با مجوزهای سفارشی خود، مانع دسترسی‌های غیرمجاز شوید. به کدی که در فایل AndroidMainfest درج شده دقت نمایید:

<manifest xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
package="net.zenconsult.mobile.testapp" >
<permission android:name="net.zenconsult.mobile.testapp.permission.PURGE_DATABASE"
android:label="@string/label_purgeDatabase"
android:description="@string/description_purgeDatabase"
android:protectionLevel="dangerous" />
...
</manifest>
نام مجوز در کد فوق را باید در این قسمت تعیین کنید:
android:name <attribute>
خواص و ویژگی‌های مورد نیاز در این قسمت باید نوشته شوند (الزامیست)
android:label
android:description
تمامی موارد فوق به رشته‌هایی اشاره دارد که در فایل AndroidMainfest درج می‌شوند؛ لذا، ضرورت دارد تا دقت کافی به آنها داشته باشیم.
رشته‌هایی که در طی چند خط می‌نویسید وظیفه دارند تا مجوزهای لازم را شناسایی کرده و برای سیستم عامل توضیح دهند و اجازه می‌دهند تا فهرست مجوزها را بر روی دستگاه به کاربر نهایی نمایش دهد.
می خواهیم این رشته‌ها را به گونه‌ای دیگر تنظیم کنیم:
<string name=" label_purgeDatabase ">purge the application database </string>
<string name="permdesc_callPhone">Allows the application to purge the core database of
the information store. Malicious applications may be able to wipe your entire application
information store.</string>

مشخصه android:protectionLevel که در چند خط قبل در فایل تنظیمات درج شده است، مورد نیاز است و باید فراخوانده شود. همچنین می‌توانید یک مشخصه به نام android:permissionGroup را تعریف کنید تا خواص این مجوز را در برگیرد. اجازه بدهید تا مجوزهای سفارشی شما با مجوزهای سیستمی ارتباط برقرار کنند. لذا این ارتباط باعث بروز افزایش امنیت خواهد شد.
  برای مثال اضافه کردن مجوز purgeDatabase به صورت گروهی برای دسترسی به کارت sd صفاتی را به فایل AndroidMainfest تزریق می‌کند:
android:permissionGroup=" android.permission-group.STORAGE"
یکی از نکاتی که باید توجه داشته باشید این است که برنامه شما قبل از هر برنامه وابسته دیگری باید بر روی دستگاه نصب شود؛ چرا که اگر برنامه شما اول نصب نشود، به مشکل برخورد خواهید کرد و این مورد برای تمامی مجوزها صدق می‌کند.

نظرات مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت پنجم - اعتبارسنجی تنظیمات آغازین برنامه
در یک پروژه nullable ref types فعال است و در دیگری خیر:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
اگر می‌خواهید هر دو مثل هم عمل کنند، باید به اخطارهای کامپایلر دقت کنید و Name را nullable تعریف کنید:
public class Person
{
     public string? Name { get; set; }
     public string? Family { get; set; }
مطالب دوره‌ها
به روز رسانی غیرهمزمان قسمتی از صفحه به کمک jQuery در ASP.NET MVC
یک صفحه شلوغ و سنگین را در نظر بگیرید. برای مثال قرار است ابتدا مطلب خاصی در سایت نمایش یابد و سپس ادامه صفحه که شامل انبوهی از لیست نظرات مرتبط با آن مطلب است به صورت غیرهمزمان و Ajax ایی بدون توقف پردازش صفحه، در فرصتی مناسب از سرور دریافت و به صفحه اضافه گردد (به روز رسانی قسمتی از صفحه در فرصت مناسب). در این حالت چون نمایش اولیه صفحه سریع صورت می‌گیرد، کاربر نهایی آنچنان احساس کند بودن بازکردن صفحات سایت را نخواهد داشت. در ادامه نحوه پیاده سازی این روش را به کمک jQuery Ajax بررسی خواهیم کرد.

مدل و کنترلر برنامه

namespace jQueryMvcSample07.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample07.Models;
using jQueryMvcSample07.Security;

namespace jQueryMvcSample07.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش یک منوی ساده در ابتدای کار
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowSynchronous()
        {
            var model = getModel();
            return View(model); //نمایش همزمان
        }

        private static BlogPost getModel()
        {
            //شبیه سازی یک عملیات طولانی
            System.Threading.Thread.Sleep(3000);
            var model = new BlogPost
            {
                Title = "عنوان ... ",
                Body = "مطلب... "
            };
            return model;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowAsynchronous()
        {
            return View(); //نمایش ابتدایی صفحه
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult RenderAsynchronous()
        {
            //دریافت اطلاعات به صورت غیرهمزمان
            var model = getModel();
            return PartialView(viewName: "_Post", model: model);
        }
    }
}
مدل برنامه، بیانگر ساختار اطلاعات مطلبی است که قرار است نمایش یابد.
در کنترلر Home، ابتدا اکشن متد Index آن فراخوانی شده و در این حالت دو لینک زیر نمایش داده می‌شوند:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    نمایش اطلاعات به صورت همزمان و غیرهمزمان</h2>
<ul>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش همزمان", actionName: "ShowSynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش غیر همزمان", actionName: "ShowAsynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
</ul>
لینک اول، به اکشن متد ShowSynchronous اشاره می‌کند و لینک دوم به اکشن متد ShowAsynchronous.
در هر دو صفحه نهایتا از یک Partial View به نام _Post.cshtml برای نمایش اطلاعات استفاده خواهد شد:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
<fieldset>
    <legend>@Model.Title</legend>
    @Model.Body
</fieldset>
زمانیکه کاربر بر روی لینک نمایش همزمان کلیک می‌کند، به صفحه زیر هدایت می‌شود:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
@{
    ViewBag.Title = "ShowSynchronous";
}

<h2>نمایش همزمان</h2>
@{ Html.RenderPartial("_Post", Model); }
این صفحه، یک صفحه متداول است و اطلاعات آن دقیقا در زمان نمایش صفحه اخذ شده و چون در اینجا از یک Sleep عمدی برای تولید اطلاعات استفاده گردیده است، نمایش آن حداقل سه ثانیه طول خواهد کشید.
در حالتیکه کاربر بر روی لینک نمایش غیرهمزمان کلیک می‌کند، صفحه زیر را مشاهده خواهد کرد:
@{
    ViewBag.Title = "ShowAsynchronous";
    var loadInfoUrl = Url.Action(actionName: "RenderAsynchronous", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نمایش غیر همزمان</h2>
<div id="info" align="center">
</div>
<div id="progress" align="center" style="display: none">
    <br />
    <img src="@Url.Content("~/Content/images/loadingAnimation.gif")" alt="loading..."  />
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#progress").css("display", "block");
            $.ajax({
                type: "POST",
                url: '@loadInfoUrl',
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = "/login";
                    }
                    else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                    else {
                        $("#progress").css("display", "none");
                        $("#info").html(data);
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
نمایش ابتدایی این صفحه بسیار سریع است. در ابتدای کار progress bar ایی فعال شده و سپس از طریق jQuery Ajax درخواست دریافت اطلاعات رندر شده اکشن متدی به نام RenderAsynchronous به سرور ارسال می‌شود. چون عملیات Ajax غیرهمزمان است، کاربر نیازی نیست تا رندر شدن کامل صفحه ابتدا صبر کند و سپس کل صفحه به او نمایش داده شود. در اینجا ابتدا صفحه به صورت کامل نمایان شده و سپس درخواستی Ajax ایی به سرور ارسال می‌گردد. در پایان عملیات، Partial View یاد شده رندر گردیده و در div ایی با id مساوی info نمایش داده می‌شود.
به این ترتیب می‌توان حس سریع بودن سایت را زمانیکه قسمتی از صفحه نیاز به زمان بیشتری برای نمایش اطلاعات دارد، به کاربر منتقل کرد.

دریافت پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample07.zip 
نظرات مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer
بسیار ممنون از شما بابت این مقاله
چند پیشنهاد داشتم :
1 - در مورد  Railway-oriented Programming   مقاله جداگانه تهیه شود.
2- برای تکمیل این بخش مطلبی در مورد  Either   تهیه شود. برای اطلاع بیشتر
3- استفاده از لایه Service باعث نقض قانون  encapsulation شده و بهتر است در برنامه‌های بزرگ از آن به این طریق استفاده نشود زیرا باعث complex و discovery کد و درنهایت بروز خطا در برنامه خواهد شد. مانند:
namespace EF_Sample07.DomainClasses
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}
namespace EF_Sample07.ServiceLayer
{
    public interface IProductService
    {
        void AddNewProduct(Product product);
    }
}
برای حل این مشکل باید از immutable ، value object  و  Shadow Properties کمک  گرفت
namespace EF_Sample07.DomainClasses
{
    public class Product : Entity
    {
        public Product ( ProductName name, decimal price)
        {
              this.Name=name;
              this.Price = price;
         }  
        private string _name ;
        public ProductName Name { get=> (ProductName)_name;  set=> _ name = value } //value object with Shadow Properties  
        public decimal Price { get;}
        
    }
}

و شاید به دلیل یک سری از دلایل بخواهیم در مدل برنامه قانون encapsulation رو نقض کنیم که اگر با این سناریو مواجه شدیم میتوانیم از مهندس ساخت اشیا یعنی Builder استفاده ببریم.
4- بد نیست جامعه dotnettips این سری از مقاله ها رو به فارسی برگردونه.
 
مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
چندی قبل مطلبی را در مورد پیاده سازی سطح دوم کش در EF در این سایت مطالعه کردید. اساس آن مقاله‌ای بود که نحوه‌ی کش کردن اطلاعات حاصل از LINQ to Objects را بیان کرده بود (^). این مقاله پایه‌ی بسیاری از سیستم‌های کش مشابه نیز شده‌است (^ و ^ و ...).
مشکل مهم این روش عدم سازگاری کامل آن با EF است. برای مثال در آن تفاوتی بین (Include(x=>x.Tags و (Include(x=>x.Users وجود ندارد. به همین جهت در این نوع موارد، قادر به تولید کلید منحصربفردی جهت کش کردن اطلاعات یک کوئری مشخص نیست. در اینجا یک کوئری LINQ، به معادل رشته‌ای آن تبدیل می‌شود و سپس Hash آن محاسبه می‌گردد. این هش، کلید ذخیره سازی اطلاعات حاصل از کوئری، در سیستم کش خواهد بود. زمانیکه دو کوئری Include دار متفاوت EF، هش‌های یکسانی را تولید کنند، عملا این سیستم کش، کارآیی خودش را از دست می‌دهد. برای رفع این مشکل پروژه‌ی دیگری به نام EF cache ارائه شده‌است. این پروژه بسیار عالی طراحی شده و می‌تواند جهت ایده دادن به تیم EF نیز بکار رود. اما در آن فرض بر این است که شما می‌خواهید کل سیستم را در یک کش قرار دهید. وارد مکانیزم DBCommand و DataReader می‌شود و در آن‌جا کار کش کردن تمام کوئری‌ها را انجام می‌دهد؛ مگر آنکه به آن اعلام کنید از کوئری‌های خاصی صرفنظر کند.
با توجه به این مشکلات، روش بهتری برای تولید هش یک کوئری LINQ to Entities بر اساس کوئری واقعی SQL تولید شده توسط EF، پیش از ارسال آن به بانک اطلاعاتی به صورت زیر وجود دارد:
        private static ObjectQuery TryGetObjectQuery<T>(IQueryable<T> source)
        {
            var dbQuery = source as DbQuery<T>;

            if (dbQuery != null)
            {
                const BindingFlags privateFieldFlags = 
                    BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance | BindingFlags.Public;

                var internalQuery =
                    source.GetType().GetProperty("InternalQuery", privateFieldFlags)
                        .GetValue(source);

                return
                    (ObjectQuery)internalQuery.GetType().GetProperty("ObjectQuery", privateFieldFlags)
                        .GetValue(internalQuery);
            }

            return null;
        }
این متد یک کوئری LINQ مخصوص EF را دریافت می‌کند و با کمک Reflection، اطلاعات درونی آن که شامل ObjectQuery اصلی است را استخراج می‌کند. سپس فراخوانی متد objectQuery.ToTraceString بر روی حاصل آن، سبب تولید SQL معادل کوئری LINQ اصلی می‌گردد. همچنین objectQuery امکان دسترسی به پارامترهای تنظیم شده‌ی کوئری را نیز میسر می‌کند. به این ترتیب می‌توان به معادل رشته‌ای منطقی‌تری از یک کوئری LINQ رسید که قابلیت تشخیص JOINها و متد Include نیز به صورت خودکار در آن لحاظ شده‌است.

این اطلاعات، پایه‌ی تهیه‌ی کتابخانه‌ی جدیدی به نام EFSecondLevelCache گردید. برای نصب آن کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید:
 PM> Install-Package EFSecondLevelCache
سپس برای کش کردن کوئری معمولی مانند:
 var products = context.Products.Include(x => x.Tags).FirstOrDefault();
می‌توان از متد جدید Cacheable آن به نحو ذیل استفاده کرد (این روش بسیار تمیزتر است از روش مقاله‌ی قبلی و امکان استفاده‌ی از انواع و اقسام متدهای EF را به صورت متداولی میسر می‌کند):
 var products = context.Products.Include(x => x.Tags).Cacheable().FirstOrDefault(); // Async methods are supported too.

پس از آن نیاز است کدهای کلاس Context خود را نیز به نحو ذیل ویرایش کنید (به روز رسانی شده‌ی آن در اینجا):
namespace EFSecondLevelCache.TestDataLayer.DataLayer
{
    public class SampleContext : DbContext
    {
        // public DbSet<Product> Products { get; set; }
 
        public SampleContext()
            : base("connectionString1")
        {
        }
 
        public override int SaveChanges()
        {
            return SaveAllChanges(invalidateCacheDependencies: true);
        }
 
        public int SaveAllChanges(bool invalidateCacheDependencies = true)
        {
            var changedEntityNames = getChangedEntityNames();
            var result = base.SaveChanges();
            if (invalidateCacheDependencies)
            {
               new EFCacheServiceProvider().InvalidateCacheDependencies(changedEntityNames);
            }
            return result;
        }
 
        private string[] getChangedEntityNames()
        {
            return this.ChangeTracker.Entries()
                .Where(x => x.State == EntityState.Added ||
                            x.State == EntityState.Modified ||
                            x.State == EntityState.Deleted)
                .Select(x => ObjectContext.GetObjectType(x.Entity.GetType()).FullName)
                .Distinct()
                .ToArray();
        }
    }
}
متد InvalidateCacheDependencies سبب می‌شود تا اگر تغییری در بانک اطلاعاتی رخ‌داد، به صورت خودکار کش‌های کوئری‌های مرتبط غیر معتبر شوند و برنامه اطلاعات قدیمی را از کش نخواند.


کدهای کامل این پروژه را از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
EFSecondLevelCache



پ.ن.
این کتابخانه هم اکنون در سایت جاری در حال استفاده است.
مطالب
سازگارسازی کلاس‌های اعتبارسنجی Twitter Bootstrap 3 با فرم‌های ASP.NET MVC
چندی پیش در همین وب‌سایت مطلبی تحت عنوان «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» منتشر شد. این مقاله مرتبط با نسخه دوم فریم‌ورک محبوب Bootstrap بود. قصد داریم به بازنویسی کدهای مرتبط بپردازیم و کلاس‌های مرتبط با نسخه سوم این فریم‌ورک را هم با فرم‌های خودمان سازگار کنیم. مثل مقاله‌ی ذکر شده توضیحات را با یک مثال همراه می‌کنم.

مدل برنامه
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace FormValidationWithBootstrap.Models
{
    [Table("Product")]
    public class ProductModel
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        [Display(Name = "نام کالا")]
        public string Name { get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [Display(Name = "قیمت")]
        [DataType(DataType.Currency)]
        public double Price { get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [Display(Name = "موجودی")]
        public int Qty { get; set; }
    }
}
قرار هست که جدولی داشته باشیم با نام Product برای ثبت محصولات. مدل برنامه شامل خاصیت‌های مرتبط و همچنین اعتبارسنجی‌های مد نظر ما هست.

کنترلر برنامه
using System.Web.Mvc;
using FormValidationWithBootstrap.Models;

namespace FormValidationWithBootstrap.Controllers
{
    public class ProductController : Controller
    {
        // GET: Product
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult New()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult New(ProductModel product)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(product);

            if (product.Name != "پفک")
            {
                ModelState.AddModelError("", "لطفا مشکلات را برطرف کنید!");
                ModelState.AddModelError("Name", "فقط محصولی با نام پفک قابل ثبت است :)");
                return View(product);
            }
            // todo:save...
            return RedirectToAction("Index");
        }
    }
}
در قسمت کنترلر نیز اتفاق خاصی نیفتاده و کارهای پایه فقط انجام شده؛ ضمن اینکه آمدیم برای داشتن خطاهای سفارشی نام محصول را چک کردیم و گفتیم اگر نام محصول چیزی غیر از «پفک» بود، از سمت سرور خطایی را صادر کند و بگوید که فقط پفک قابل ثبت هست.

View برنامه
@model FormValidationWithBootstrap.Models.ProductModel
@{
    ViewBag.Title = "New";
}
<h2>کالای جدید</h2>
@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "alert alert-danger" })
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Name, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Name, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Price, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Price, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Price, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Qty, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Qty, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Qty, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ثبت" />
                <input type="reset" value="ریست" />
                @Html.ActionLink("بازگشت به لیست", "Index", "Product", null, new {@class="btn btn-default"})
            </div>
        </div>
    </div>
}
فایل View برنامه با Scafflod Templateها ساخته شده و چون از Visual Studio 2013 استفاده شده، به‌صورت پیش‌فرض با بوت‌استرپ سازگار هست. تغییری که ایجاد شده تعویض کلاس مربوط به ValidationSummary هست که به alert alert-danger تغییر پیدا کرده و همچین دو دکمه «ریست» و «بازگشت به لیست» هم به کنار دکمه «ثبت» اضافه شده.

در فرم بالا شاهد هستیم که با کلیک بر روی دکمه ثبت تنها خطاهای مرتبط با هر ردیف ظاهر شده‌اند و هیچ تغییر رنگی که حاصل از کلاس‌های مرتبط با Bootstrap باشند حاصل نشده. برای رفع این مشکل کافی‌‌است اسکریپت زیر، به انتهای فایل View برنامه اضافه شود تا پیش‌فرض‌های jQuery Validator را تغییر دهیم و آن‌ها را با بوت‌استرپ سازگار کنیم. همچنین در حالت ارسال فرم به سرور و Postback و نمایش خطاهای سفارشی، قسمت بررسی field-validation-error صورت می‌گیرد و در صورتیکه موردی را پیدا کند، به سطر مرتبط با آن کلاس has-error اضافه خواهد شد. 
@section Scripts {
    @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
    <script>
        // override jquery validate plugin defaults
        $.validator.setDefaults({
            highlight: function (element) {
                $(element).closest('.form-group').addClass('has-error');
            },
            unhighlight: function (element) {
                $(element).closest('.form-group').removeClass('has-error').addClass('has-success');
            },
            errorElement: 'span',
            errorClass: 'help-block',
            errorPlacement: function (error, element) {
                if (element.parent('.input-group').length) {
                    error.insertAfter(element.parent());
                } else {
                    error.insertAfter(element);
                }
            }
        });
        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.form-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('has-error');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}

با افزودن اسکریپت فوق، در حالت اعتبارسنجی فرم‌ها به شکل زیر می‌رسیم:

همچنین هنگامیکه کاربر فیلد را به درستی وارد کرد، رنگ فیلد و همچین آن ردیف به سبز تغییر خواهد کرد.

و همچنین در حالت رخ‌داد یک خطای سفارشی پس از postback از سمت سرور به حالت زیر خواهیم رسیذ.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید 

FormValidationWithBootstrap.rar