مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت نهم - مبانی Blazor - بخش 6 - ساده سازی تعاریف ویژگی‌های المان‌ها و انتقال پارامترها به چندین زیر سطح
بررسی ویژگی Attribute Splatting

برای تعریف المان‌های فرم‌ها نیاز است ویژگی‌های قابل توجهی را مانند placeholder ،required ،maxlength و غیره، تعریف کرد که در صورت زیاد بودن تعداد المان‌های یک فرم، مدیریت تعریف این ویژگی‌ها مشکل می‌شود. به همین جهت قابلیت ویژه‌ای مخصوص اینکار به نام Attribute Splatting در Blazor درنظر گرفته شده‌است. برای توضیح آن، ابتدا کامپوننت والد Pages\LearnBlazor\AttributeSplatting.razor و کامپوننت فرزند Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\AttributeSplattingChild.razor را ایجاد می‌کنیم.
در کامپوننت فرزند یا همان AttributeSplattingChild، یک المان را به همراه تعدادی ویژگی تعریف شده مشاهده می‌کنید:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName"
        placeholder="@Placeholder"
        required="@Required"
        maxlength="@MaxLength"
        class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter]
    public string Placeholder { get; set; } = "Initial Text";

    [Parameter]
    public string Required { get; set; } = "required";

    [Parameter]
    public string MaxLength { get; set; } = "10";
}
و کامپوننت والد و یا همان AttributeSplatting.razor، از آن به صورت زیر استفاده می‌کند:
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild
    Placeholder="Enter the Room Name From Parent"
    MaxLength="5">
</AttributeSplattingChild>
روش ارسال پارامترها را به کامپوننت‌های فرزند، در قسمت پنجم این سری بررسی کردیم. تنها نکته‌ی جدید آن، تعریف مقادیر پیش‌فرض پارامترها در کامپوننت فرزند است. برای مثال در حین تعریف المان AttributeSplattingChild در کامپوننت والد، پارامتر Required مقدار دهی نشده‌است. در این حالت، مقدار پیش‌فرض درج شده‌ی در کامپوننت فرزند، مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ وگرنه مقادیر تنظیم شده‌ی توسط کامپوننت والد، حق تقدم بالاتری نسبت به مقادیر پیش‌فرض خواهند داشت.

مشکل! کامپوننت AttributeSplattingChild که فقط به همراه یک المان است، تا این لحظه نیاز به تعریف سه پارامتر جدید را جهت تامین ویژگی‌های آن المان داشته‌است. اگر تعداد این المان‌ها افزایش پیدا کرد، آیا راه بهتری برای مدیریت تعداد بالای ویژگی‌های مورد نیاز وجود دارد؟
پاسخ: در یک چنین حالتی می‌توان ویژگی‌های هر المان را توسط پارامتری از نوع Dictionary مدیریت کرد؛ بجای تعریف تک تک آن‌ها به صورت خواصی مجزا. به این قابلیت، Attribute Splatting می‌گویند.
در این حالت تمام کدهای AttributeSplattingChild.razor به صورت زیر خلاصه می‌شوند:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName" @attributes="InputAttributes" class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter]
    public Dictionary<string, object> InputAttributes { get; set; } = new Dictionary<string, object>
    {
        { "required" , "required"},
        { "placeholder", "Initial Text"},
        { "maxlength", 10}
    };
}
در اینجا با استفاده از دایرکتیو جدید attributes@ می‌توان لیستی از key/value‌های ویژگی‌های یک المان را به صورت یک دیکشنری دریافت کرد و دیگر نیازی نیست تا تک تک آن‌ها را تبدیل به یک پارامتر و خاصیت عمومی مجزا کرد. در این حالت مقادیری که در سمت کامپوننت فرزند تعریف می‌شوند، به عنوان مقادیر اولیه‌ی قابل بازنویسی توسط کامپوننت والد، درنظر گرفته خواهند شد (مانند مثال پارامتر Required که عنوان شد).
و همچنین در ادامه کامپوننت والد یا AttributeSplatting.razor نیز به صورت زیر تغییر می‌کند:
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild InputAttributes="InputAttributesFromParent"></AttributeSplattingChild>

@code{
    Dictionary<string, object> InputAttributesFromParent = new Dictionary<string, object>
    {
        { "required" , "required"},
        { "placeholder", "Enter the Room Name From Parent"},
        { "maxlength", 5}
    };
}
با توجه به اینکه پارامتر InputAttributes، یک شیء دیکشنری را دریافت می‌کند، فیلد آن‌را در قسمت کدهای کامپوننت جاری تعریف کرده و مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت هر مقداری که در سمت والد تنظیم شود، حق تقدم بیشتری نسبت به مقدار پیش‌فرض ویژگی‌های تنظیم شده‌ی در کامپوننت فرزند خواهد داشت.



ساده سازی روش تعریف key/value‌های شیء دیکشنری Attribute Splatting

تا اینجا موفق شدیم تعداد قابل ملاحظه‌ای از پارامترهای عمومی یک کامپوننت را تنها توسط یک شیء Dictionary مدیریت کنیم. همچنین همانطور که ملاحظه می‌کنید، هم Dictionary سمت کامپوننت فرزند و هم سمت کامپوننت والد، نیاز به مقدار دهی اولیه‌ای را دارند. این مقدار دهی اولیه را می‌توان به نحو دیگری نیز در حین استفاده‌ی از قابلیت Attribute Splatting، انجام داد:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName" @attributes="InputAttributes" placeholder="Initial Text" class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter(CaptureUnmatchedValues = true)]
    public Dictionary<string, object> InputAttributes { get; set; } = new Dictionary<string, object>();
}
در اینجا مقادیر اولیه‌ی دیکشنری تعریف شده را حذف کرده‌ایم و بجای آن‌ها، این مقادیر اولیه را به صورت ویژگی‌های متداول یک المان HTML ای تعریف کرده‌ایم؛ مانند placeholder تعریف شده. برای اینکه یک چنین ویژگی‌هایی به عنوان key/valueهای دیکشنری تعریف شده قابل استفاده باشند، تنها کافی است خاصیت CaptureUnmatchedValues ویژگی پارامتر را به true تنظیم کرد. در اینجا Unmatched Values، همان ویژگی‌هایی هستند که در حین تعریف یک المان اضافه شده‌اند (مانند placeholder در مثال فوق) اما در حین مقدار دهی اولیه‌ی دیکشنری، تعریف نشده‌اند و یا تمام پارامترهای عمومی دیگری که در اینجا ذکر و تعریف نشده‌اند. بنابراین تنها یک CaptureUnmatchedValues = true را در سطح یک کامپوننت می‌توان تعریف کرد.

پس از این تغییر، کامپوننت والد هم به صورت زیر خلاصه می‌شود و دیگر نیازی به تعریف و مقدار دهی InputAttributes و یا تعریف مجزای یک دیکشنری را ندارد. در اینجا هر ویژگی که به المان نسبت داده شود، به عنوان Unmatched Values تفسیر شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild placeholder="Placeholder default"></AttributeSplattingChild>


اگر به تصویر فوق دقت کنید، هرچند در کامپوننت والد مقدار placeholder، به متن دیگری تنظیم شده، اما متن تنظیم شده‌ی در کامپوننت فرزند، تقدم بیشتری پیدا کرده و نمایش داده شده‌است. علت اینجا است که محل قرارگیری آن در مثال فوق، در سمت راست دایرکتیو attributes@ است. اگر آن‌را در سمت چپ attributes@ قرار دهیم، حق تقدم attributes@ بیشتر شده و مقدار تنظیم شده‌ی در سمت کامپوننت والد، بجای placeholder اولیه‌ی تعریف شده‌ی در اینجا مورد استفاده قرار می‌گیرد:
<input id="roomName" placeholder="Initial Text" @attributes="InputAttributes" class="form-control" />


روش انتقال پارامترها به چندین زیر سطح

در قسمت قبل، ParentComponent.razor و ChildComponent.razor را تعریف و تکمیل کردیم. هدف از آ‌ن‌ها، بررسی ویژگی Render Fragment‌ها بود. در ادامه‌ی آن، یک زیر کامپوننت دیگر را نیز به نام Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\GrandChildComponent.razor اضافه می‌کنیم. هدف این است که کامپوننت Parent، کامپوننت Child را فراخوانی کند و کامپوننت Child، کامپوننت GrandChild را تا یک سلسله مراتب از کامپوننت‌ها را تشکیل دهیم.
محتوای GrandChildComponent را هم بسیار ساده نگه می‌داریم، تا پارامتری رشته‌ای را دریافت کرده و نمایش دهد:
<div class="row">
    <h4 class="text-primary pl-4 pt-2 col-12">Grand Child Component</h4>
    <br />
    <p> There is a message - @MessageForGrandChild </p>
</div>

@code {
    [Parameter]
    public string MessageForGrandChild { get; set; }
}
در ChildComponent، کامپوننت GrandChild را به نحو زیر فراخوانی کرده و پارامتری را به آن ارسال می‌کنیم:
<div class="mt-2">
    <GrandChildComponent MessageForGrandChild="@MessageForGrandChild"></GrandChildComponent>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string MessageForGrandChild { get; set; }

   // ...
}
و اکنون در بالاترین سطح این سلسه مراتبی که مشاهده می‌کنید یعنی کامپوننت Parent، این پیام MessageForGrandChild را مقدار دهی خواهیم کرد تا توسط GrandChildComponent نمایش داده شود:
<ChildComponent
    MessageForGrandChild="This is a message from Grand Parent"
    Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>
همانطور که مشاهده می‌کنید، انتقال متداول یک پارامتر، از بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننت‌ها به پایین‌ترین سطح موجود، نیاز به مقدار قابل ملاحظه‌ای کد تکراری را دارد. همچنین برای نمونه پارامتر انتقالی تعریف شده‌ی در کامپوننت Child، اصلا در آن کامپوننت استفاده نمی‌شود و هدف از آن، متصل کردن یک سطح بالاتر، به یک سطح پایین‌تر است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان پارامتری را در همان کامپوننت Parent تعریف کرد که توسط کامپوننت GrandChild قابل شناسایی و استفاده باشد، بدون اینکه کامپوننت Child را در این بین تغییر دهیم؟
پاسخ: بله. برای اینکار ویژگی‌های CascadingValue و CascadingParameter در Blazor پیش بینی شده‌اند.
در ابتدا، پارامتر MessageForGrandChild کامپوننت Child حذف کرده و سپس آن‌را توسط کامپوننت توکار CascadingValue محصور می‌کنیم. در اینجا نیاز است مقدار انتقالی را نیز مشخص کنیم:
<CascadingValue Value="@MessageForGrandChild">
    <ChildComponent        
        Title="This is the second child component">
        <p><b>@MessageText</b></p>
    </ChildComponent>
</CascadingValue>

@code {
    string MessageForGrandChild = "This is a message from Grand Parent";
پس از این تعریف، به کامپوننت Child مراجعه کرده و پارامتر MessageForGrandChild آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. همچنین در این کامپوننت، فراخوانی GrandChildComponent نیز به صورت زیر خلاصه شده و دیگر نیازی به ذکر پارامتر انتقالی MessageForGrandChild حذف شده را ندارد:
<GrandChildComponent></GrandChildComponent>
در آخر به کامپوننت GrandChild مراجعه کرده و اینبار پارامتر مورد استفاده‌ی در آن‌را با ویژگی جدید CascadingParameter مزین می‌کنیم:
[CascadingParameter]
public string MessageForGrandChild { get; set; }


چند نکته:
- در اینجا نوع CascadingParameter تعریف شده، باید با نوع Value کامپوننت CascadingValue، در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌ها، یکی باشد.
- نام CascadingParameter تعریف شده مهم نیست. فقط نوع آن مهم است.
- تمام کامپوننت‌های موجود و پوشش داده شده‌ی در سلسله مراتب جاری، قابلیت تعریف CascadingParameter ای مانند مثال فوق را دارند و این تعریف، محدود به پایین‌ترین سطح موجود نیست. برای مثال در اینجا در کامپوننت Child هم در صورت نیاز می‌توان همین CascadingParameter را تعریف و استفاده کرد.


روش تعریف پارامترهای آبشاری نام‌دار

تا اینجا روش انتقال یک پارامتر را از بالاترین سطح، به پایین‌ترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده، بررسی کردیم. اکنون شاید این سؤال مطرح شود که اگر خواستیم بیش از یک پارامتر را بین اجزای این سلسله، به اشتراک بگذاریم چه باید کرد؟
در این حالت می‌توان پارامتر جدید را توسط یک کامپوننت CascadingValue تو در تو، به صورت زیر معرفی کرد؛ که اینبار نامدار نیز هست:
<CascadingValue Value="@MessageForGrandChild" Name="MessageFromGrandParent">
    <CascadingValue Value="@Number" Name="GrandParentsNumber">
        <ChildComponent
            Title="This is the second child component">
            <p><b>@MessageText</b></p>
        </ChildComponent>
    </CascadingValue>
</CascadingValue>

@code {
    string MessageForGrandChild = "This is a message from Grand Parent";
    int Number = 7;
برای نمونه در این مثال، عدد 7 نیز قرار است در اختیار سلسله مراتب شروع شده‌ی از کامپوننت جاری، قرار گیرد. به همین جهت یک CascadingValue تو در توی مختص آن نیز تعریف شده‌است که اینبار نامش GrandParentsNumber است.

پس از این تغییر، GrandChildComponent، این پارامترهای نامدار را از طریق ذکر صریح خاصیت Name ویژگی CascadingParameter، دریافت می‌کند:
<div class="row">
    <h4 class="text-primary pl-4 pt-2 col-12">Grand Child Component</h4>
    <br />
    There is a message: @Message
    <br />
    GrandParentsNumber: @Number
</div>

@code {
    [CascadingParameter(Name = "MessageFromGrandParent")]
    public string Message { get; set; }

    [CascadingParameter(Name = "GrandParentsNumber")]
    public int Number { get; set; }
}


یک نکته: چون نوع پارامترهای ارسالی یکی نیست، الزامی به ذکر نام آن‌ها نبود. در این حالت بر اساس نوع پارامترهای آبشاری، عملیات اتصال مقادیر صورت می‌گیرد. اما اگر نوع هر دو را برای مثال رشته‌ای تعریف می‌کردیم، مقدار Number، بر روی مقدار MessageForGrandChild بازنویسی می‌شد. یعنی در UI، هر دو پارامتر هم نوع، یک مقدار را نمایش می‌دادند که در حقیقت مقدار پایین‌ترین CascadingValue تعریف شده‌است. بنابراین ذکر نام پارامترهای آبشاری، روشی‌است جهت تمایز قائل شدن بین پارامترهای هم نوع.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-09.zip
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش اول

ObsoleteAttribute

ObsoleteAttribute بر روی تمامی عناصر یک برنامه بجز assemblies, modules، پارامترها و مقادیر بازگشتی قابل استفاده است. علامتگذاری یک عنصر به عنوان منسوخ شده، به کاربر استفاده کننده اطلاع می‌دهد که این عنصر در نسخه‌های آینده حذف خواهد شد.

با استفاده از پروپرتی Message آن پیامی را به کاربر استفاده کننده نشان خواهد داد و توصیه می‌شود در این پیام یک راه حل نیز ارائه شود.

پروپرتی IsError در صورتی که مقدار آن به true تعیین شده باشد و کامپایلر در صورتی که عنصری که این خصوصیت بر روی آن تعریف شده است، استفاده شده باشد، در پنجره Error List، پیام مربوط به Obsolete را نشان می‌دهد. برای مثال پس از استفاده از کلاس زیر، OrderDetailTotal به صورت warning و CalculateOrderDetailTotal به صورت Error در پنجره Error List نشان داده می‌شود.

public static class ObsoleteExample
{
    // Mark OrderDetailTotal As Obsolete.
    [ObsoleteAttribute("This property (OrderDetailTotal) is obsolete. Use InvoiceTotal instead.", false)]
    public static decimal OrderDetailTotal
    {
        get  {  return 12m; }
    }

    public static decimal InvoiceTotal
    {
        get  {  return 25m;  }
    }

    // Mark CalculateOrderDetailTotal As Obsolete.
    [ObsoleteAttribute("This method is obsolete. Call CalculateInvoiceTotal instead.", true)]
    public static decimal CalculateOrderDetailTotal()
    {
        return 0m;
    }

    public static decimal CalculateInvoiceTotal()
    {
        return 1m;
    }
}

DefaultValueAttribute

DefaultValueAttribute جهت تعیین مقدار پیش فرض یک پروپرتی استفاده می‌شود. شما می‌توانید یک DefaultValueAttribute را با هر مقداری ایجاد کنید. ایجاد مقدار پیش فرض برای یک پروپرتی باعث نمی‌شود که مقداردهی اولیه‌ای به آن انجام گیرد؛ برای این کار نیاز به کدنویسی می‌باشد.
مثال زیر نحوه استفاده و مقداردهی اولیه پروپرتی‌ها را نشان می‌دهد.
public class DefaultValueAttributeTest
{
    public DefaultValueAttributeTest()
    {
        // Use the DefaultValue propety of each property to actually set it, via reflection.
        foreach (PropertyDescriptor prop in TypeDescriptor.GetProperties(this))
        {
            var attr = prop.Attributes[typeof(DefaultValueAttribute)] as DefaultValueAttribute;
            if (attr != null)
                prop.SetValue(this, attr.Value);
        }
    }

    [DefaultValue(28)]
    public int Age { get; set; }

    [DefaultValue("Vahid")]
    public string FirstName { get; set; }

    [DefaultValue("Mohammad Taheri")]
    public string LastName { get; set; }

    public override string ToString()
    {
        return $"{this.FirstName} {this.LastName} is {this.Age}.";
    }
}

DebuggerBrowsableAttribute 

در صورت استفاده از DebuggerBrowsableAttribute ، شما می‌توانید نحوه نمایش یک عضو را در پنجره متغیرها، در زمان دیباگ، تعیین کنید.
public class DebuggerBrowsableTest
{
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)] // عدم نمایش در زمان دیباگ در پنجره متغیرها
    public string FirstName { get; set; }

    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Collapsed)] // مقدار پیش فرض
    public string LastName { get; set; }

    [DebuggerBrowsable( DebuggerBrowsableState.RootHidden )] // عدم نمایش در زمان دیباگ در پنجره متغیرها
    public string FullName => FirstName + " " + LastName;

    [DebuggerBrowsable( DebuggerBrowsableState.RootHidden )] // تنها در زمانی که یک آرایه یا لیست باشد نمایش داده می‌شود
    public string[] FullNameArray => new string[] { FirstName + " " + LastName };
}

 اگر از کد مثال بالا استفاده کنید و با استفاده از کلید F11 به صورت خط به خط دستورات را اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد متغیر FirstName و FullName در پنجره Autos نشان داده نخواهد شد.

 

Operator ??

عملگر ??  در صورتی که عملوند سمت چپ آن تهی (null) نباشد، مقدار آن را باز می‌گرداند و در غیر اینصورت مقدار عملوند سمت راست خود را باز می‌گرداند. نوع‌های تهی پذیر (nullable) می‌توانند دارای مقدار و یا به صورت تعریف نشده باشند. عملگر ?? وقتی که یک نوع تهی پذیر به یک نوع غیرتهی پذیر انتساب داده می‌شود، مقدار پیش فرض آن را باز می‌گرداند.

int? x = null;
int y = x ?? -1;
Console.WriteLine("y now equals -1 because x was null => {0}", y);
int i = DefaultValueOperatorTest.GetNullableInt() ?? default(int);
Console.WriteLine("i equals now 0 because GetNullableInt() returned null => {0}", i);
string s = DefaultValueOperatorTest.GetStringValue();
Console.WriteLine("Returns 'Unspecified' because s is null => {0}", s ?? "Unspecified");
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت دوم

به‌روزرسانی فایلهای Resource در زمان اجرا

یکی از ویژگیهای مهمی که در پیاده سازی محصول با استفاده از فایلهای Resource باید به آن توجه داشت، امکان بروز رسانی محتوای این فایلها در زمان اجراست. از آنجاکه احتمال اینکه کاربران سیستم خواهان تغییر این مقادیر باشند بسیار زیاد است، بنابراین درنظر گرفتن چنین ویژگی‌ای برای محصول نهایی میتواند بسیار تعیین کننده باشد. متاسفانه پیاده سازی چنین امکانی درباره فایلهای Resource چندان آسان نیست. زیرا این فایلها همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد پس از کامپایل به صورت اسمبلی‌های ستلایت (Satellite Assembly) درآمده و دیگر امکان تغییر محتوای آنها بصورت مستقیم و به آسانی وجود ندارد.

نکته: البته نحوه پیاده سازی این فایلها در اسمبلی نهایی (و در حالت کلی نحوه استفاده از هر فایلی در اسمبلی نهایی) در ویژوال استودیو توسط خاصیت Build Action تعیین میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به این خاصیت به اینجا رجوع کنید.

یکی از روشهای نسبتا من‌درآوردی که برای ویرایش و به روزرسانی کلیدهای Resource وجود دارد بدین صورت است:
- ابتدا باید اصل فایلهای Resource به همراه پروژه پابلیش شود. بهترین مکان برای نگهداری این فایلها فولدر App_Data است. زیرا محتویات این فولدر توسط سیستم FCN (همان File Change Notification) در ASP.NET رصد نمیشود.
نکته: علت این حساسیت این است که FCN در ASP.NET تقریبا تمام محتویات فولدر سایت در سرور (فولدر App_Data یکی از معدود استثناهاست) را تحت نظر دارد و رفتار پیشفرض این است که با هر تغییری در این محتویات، AppDomain سایت Unload میشود که پس از اولین درخواست دوباره Load میشود. این اتفاق موجب از دست دادن تمام سشن‌ها و محتوای کش‌ها و ... میشود (اطلاعات بیشتر و کاملتر درباره نحوه رفتار FCN در اینجا).
- سپس با استفاده یک مقدار کدنویسی امکاناتی برای ویرایش محتوای این فایلها فراهم شود. ازآنجا که محتوای این فایلها به صورت XML ذخیره میشود بنابراین براحتی میتوان با امکانات موجود این ویژگی را پیاده سازی کرد. اما در فضای نام System.Windows.Forms کلاسهایی وجود دارد که مخصوص کار با این فایلها طراحی شده اند که کار نمایش و ویرایش محتوای فایلهای Resource را ساده‌تر میکند. به این کلاسها در قسمت قبلی اشاره کوتاهی شده بود.
- پس از ویرایش و به روزرسانی محتوای این فایلها باید کاری کنیم تا برنامه از این محتوای تغییر یافته به عنوان منبع جدید بهره بگیرد. اگر از این فایلهای Rsource به صورت embed استفاده شده باشد در هنگام build پروژه محتوای این فایلها به صورت Satellite Assembly در کنار کتابخانه‌های دیگر تولید میشود. اسمبلی مربوط به هر زبان هم در فولدری با عنوان زبان مربوطه ذخیره میشود. مسیر و نام فایل این اسمبلی‌ها مثلا به صورت زیر است:
bin\fa\Resources.resources.dll
بنابراین در این روش برای استفاده از محتوای به روز رسانی شده باید عملیات Build این کتابخانه دوباره انجام شود و کتابخانه‌های جدیدی تولید شود. راه حل اولی که به ذهن میرسد این است که از ابزارهای پایه و اصلی برای تولید این کتابخانه‌ها استفاده شود. این ابزارها (همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شد) عبارتند از Resource Generator و Assembly Linker. اما استفاده از این ابزارها و پیاده سازی روش مربوطه سختتر از آن است که به نظر می‌آید. خوشبختانه درون مجموعه عظیم دات نت ابزار مناسبتری برای این کار نیز وجود دارد که کار تولید کتابخانه‌های موردنظر را به سادگی انجام میدهد. این ابزار با عنوان Microsoft Build شناخته میشود که در اینجا توضیح داده شده است. 

خواندن محتویات یک فایل resx.
همانطور که در بالا توضیح داده شد برای راحتی کار میتوان از کلاس زیر که در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد استفاده کرد:
System.Resources.ResXResourceReader
این کلاس چندین کانستراکتور دارد که مسیر فایل resx. یا استریم مربوطه به همراه چند گزینه دیگر را به عنوان ورودی میگیرد. این کلاس یک Enumator دارد که یک شی از نوع IDictionaryEnumerator برمیگرداند. هر عضو این enumerator از نوع object است. برای استفاده از این اعضا ابتدا باید آنرا به نوع DictionaryEntry تبدیل کرد. مثلا بصورت زیر:
private void TestResXResourceReader()
{
  using (var reader = new ResXResourceReader("Resource1.fa.resx"))
  {
    foreach (var item in reader)
    {
      var resource = (DictionaryEntry)item;
      Console.WriteLine("{0}: {1}", resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
همانطور که ملاحظه میکنید استفاده از این کلاس بسیار ساده است. ازآنجاکه DictionaryEntry یک struct است، به عنوان یک راه حل مناسبتر بهتر است ابتدا کلاسی به صورت زیر تعریف شود:
public class ResXResourceEntry
{
  public string Key { get; set; }
  public string Value { get; set; }
  public ResXResourceEntry() { }
  public ResXResourceEntry(object key, object value)
  {
    Key = key.ToString();
    Value = value.ToString();
  }
  public ResXResourceEntry(DictionaryEntry dictionaryEntry)
  {
    Key = dictionaryEntry.Key.ToString();
    Value = dictionaryEntry.Value != null ? dictionaryEntry.Value.ToString() : string.Empty;
  }
  public DictionaryEntry ToDictionaryEntry()
  {
    return new DictionaryEntry(Key, Value);
  }
}
سپس با استفاده از این کلاس خواهیم داشت:
private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
{
  using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
  {
    return reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().Select(de => new ResXResourceEntry(de)).ToList();
  }
}
حال این متد برای استفاده‌های آتی آماده است.

نوشتن در فایل resx.
برای نوشتن در یک فایل resx. میتوان از کلاس ResXResourceWriter استفاده کرد. این کلاس نیز در کتابخانه System.Windows.Forms در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد:
System.Resources.ResXResourceWriter
متاسفانه در این کلاس امکان افزودن یا ویرایش یک کلید به تنهایی وجود ندارد. بنابراین برای ویرایش یا اضافه کردن حتی یک کلید کل فایل باید دوباره تولید شود. برای استفاده از این کلاس نیز میتوان به شکل زیر عمل کرد:
private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
{
  using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
  {
    foreach (var resource in resources)
    {
      writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
در متد فوق از همان کلاس ResXResourceEntry که در قسمت قبل معرفی شد، استفاده شده است. از متد زیر نیز میتوان برای حالت کلی حذف یا ویرایش استفاده کرد:
private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
  if (entry == null)
  {
    list.Add(resource);
  }
  else
  {
    entry.Value = resource.Value;
  }
  Write(list, filePath);
}
در این متد از متدهای Read و Write که در بالا نشان داده شده‌اند استفاده شده است.

حذف یک کلید در فایل resx.
برای اینکار میتوان از متد زیر استفاده کرد:
private static void Remove(string key, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
  Write(list, filePath);
}
در این متد، از متد Write که در قسمت معرفی شد، استفاده شده است.

راه حل نهایی
قبل از بکارگیری روشهای معرفی شده در این مطلب بهتر است ابتدا یکسری قرارداد بصورت زیر تعریف شوند:
- طبق راهنماییهای موجود در قسمت قبل یک پروژه جداگانه با عنوان Resources برای نگهداری فایلهای resx. ایجاد شود.
- همواره آخرین نسخه از محتویات موردنیاز از پروژه Resources باید درون فولدری با عنوان Resources در پوشه App_Data قرار داشته باشد.
- آخرین نسخه تولیدی از محتویات موردنیاز پروژه Resource در فولدری با عنوان Defaults در مسیر App_Data\Resources برای فراهم کردن امکان "بازگرداندن به تنظیمات اولیه" وجود داشته باشد.
برای فراهم کردن این موارد بهترین راه حل استفاده از تنظیمات Post-build event command line است. اطلاعات بیشتر درباره Build Eventها در اینجا.

برای اینکار من از دستور xcopy استفاده کردم که نسخه توسعه یافته دستور copy است. دستورات استفاده شده در این قسمت عبارتند از:
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)$(OutDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults\bin /e /y /i 
در دستورات فوق آرگومان e/ برای کپی تمام فولدرها و زیرفولدرها، y/ برای تایید تمام کانفیرم ها، و i/ برای ایجاد خودکار فولدرهای موردنیاز استفاده میشود. آرگومان exclude/ نیز همانطور که از نامش پیداست برای خارج کردن فایلها و فولدرهای موردنظر از لیست کپی استفاده میشود. این آرگومان مسیر یک فایل متنی حاوی لیست این فایلها را دریافت میکند. در تصویر زیر یک نمونه از این فایل و مسیر و محتوای مناسب آن را مشاهده میکنید:

با استفاده از این فایل excludes.txt فولدرهای bin و obj و نیز فایلهای با پسوند user. و vspscc. (مربوط به TFS) و نیز خود فایل excludes.txt از لیست کپی دستور xcopy حذف میشوند و بنابراین کپی نمیشوند. درصورت نیاز میتوانید گزینه‌های دیگری نیز به این فایل اضافه کنید.
همانطور که در اینجا اشاره شده است، در تنظیمات Post-build event command line یکسری متغیرهای ازپیش تعریف شده (Macro) وجود دارند که از برخی از آنها در دستوارت فوق استفاده شده است:
(ProjectDir)$ : مسیر کامل و مطلق پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(SolutionDir)$ : مسیر کامل و مطلق سولوشن به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(OutDir)$ : مسیر نسبی فولدر Output پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها

نکته: این دستورات باید در Post-Build Event پروژه Resources افزوده شوند.

با استفاده از این تنظیمات مطمئن میشویم که پس از هر Build آخرین نسخه از فایلهای موردنیاز در مسیرهای تعیین شده کپی میشوند. درنهایت با استفاده از کلاس ResXResourceManager که در زیر آورده شده است، کل عملیات را ساماندهی میکنیم:
public class ResXResourceManager
{
  private static readonly object Lock = new object();
  public string ResourcesPath { get; private set; }
  public ResXResourceManager(string resourcesPath)
  {
    ResourcesPath = resourcesPath;
  }
  public IEnumerable<ResXResourceEntry> GetAllResources(string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    return Read(resourceFilePath);
  }
  public void AddOrUpdateResource(ResXResourceEntry resource, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    AddOrUpdate(resource, resourceFilePath);
  }
  public void DeleteResource(string key, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    Remove(key, resourceFilePath);
  }
  private string GetResourceFilePath(string resourceCategory)
  {
    var extension = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.TwoLetterISOLanguageName == "en" ? ".resx" : ".fa.resx";
    var resourceFilePath = Path.Combine(ResourcesPath, resourceCategory.Replace(".", "\\") + extension);
    return resourceFilePath;
  }
  private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
    if (entry == null)
    {
      list.Add(resource);
    }
    else
    {
      entry.Value = resource.Value;
    }
    Write(list, filePath);
  }
  private static void Remove(string key, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
    Write(list, filePath);
  }
  private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
      {
        var list = reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().ToList();
        return list.Select(l => new ResXResourceEntry(l)).ToList();
      }
    }
  }
  private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
      {
        foreach (var resource in resources)
        {
          writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
        }
      }
    }
  }
}
در این کلاس تغییراتی در متدهای معرفی شده در قسمتهای بالا برای مدیریت دسترسی همزمان با استفاده از بلاک lock ایجاد شده است.
با استفاده از کلاس BuildManager عملیات تولید کتابخانه‌ها مدیریت میشود. (در مورد نحوه استفاده از MSBuild در اینجا توضیحات کافی آورده شده است):
public class BuildManager
{
  public string ProjectPath { get; private set; }
  public BuildManager(string projectPath)
  {
    ProjectPath = projectPath;
  }
  public void Build()
  {
    var regKey = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\MSBuild\ToolsVersions\4.0");
    if (regKey == null) return;
    var msBuildExeFilePath = Path.Combine(regKey.GetValue("MSBuildToolsPath").ToString(), "MSBuild.exe");
    var startInfo = new ProcessStartInfo
    {
      FileName = msBuildExeFilePath,
      Arguments = ProjectPath,
      WindowStyle = ProcessWindowStyle.Hidden
    };
    var process = Process.Start(startInfo);
    process.WaitForExit();
  }
}
درنهایت مثلا با استفاده از کلاس ResXResourceFileManager مدیریت فایلهای این کتابخانه‌ها صورت میپذیرد:
public class ResXResourceFileManager
{
  public static readonly string BinPath = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().CodeBase.Replace("file:///", ""));
  public static readonly string ResourcesPath = Path.Combine(BinPath, @"..\App_Data\Resources");
  public static readonly string ResourceProjectPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Resources.csproj");
  public static readonly string DefaultsPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Defaults");
  public static void CopyDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "bin"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "obj"), true);
  }
  public static void RestoreAll()
  {
    RestoreDlls();
    RestoreResourceFiles();
  }
  public static void RestoreDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
  }
  public static void RestoreResourceFiles(string resourceCategory)
  {
    RestoreFile(resourceCategory.Replace(".", "\\"));
  }
  public static void RestoreResourceFiles()
  {
    RestoreFile(@"Global\Configs");
    RestoreFile(@"Global\Exceptions");
    RestoreFile(@"Global\Paths");
    RestoreFile(@"Global\Texts");

    RestoreFile(@"ViewModels\Employees");
    RestoreFile(@"ViewModels\LogOn");
    RestoreFile(@"ViewModels\Settings");

    RestoreFile(@"Views\Employees");
    RestoreFile(@"Views\LogOn");
    RestoreFile(@"Views\Settings");
  }

  private static void RestoreFile(string subPath)
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".resx"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".fa.resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".fa.resx"), true);
  }
}
در این کلاس از مفهومی با عنوان resourceCategory برای استفاده راحتتر در ویوها استفاده شده است که بیانگر فضای نام نسبی فایلهای Resource و کلاسهای متناظر با آنهاست که براساس استانداردها باید برطبق مسیر فیزیکی آنها در پروژه باشد مثل Global.Texts یا Views.LogOn. همچنین در متد RestoreResourceFiles نمونه هایی از مسیرهای این فایلها آورده شده است.
پس از اجرای متد Build از کلاس BuildManager، یعنی پس از build پروژه Resource در زمان اجرا، باید ابتدا فایلهای تولیدی به مسیرهای مربوطه در فولدر bin برنامه کپی شده سپس فولدرهای تولیدشده توسط msbuild، حذف شوند. این کار در متد CopyDlls از کلاسResXResourceFileManager انجام میشود. هرچند در این قسمت فرض شده است که فایل csprj. موجود برای حالت debug تنظیم شده است.
نکته: دقت کنید که در این قسمت بلافاصله پس از کپی فایلها در مقصد با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب سایت Restart خواهد شد که یکی از ضعفهای عمده این روش به شمار میرود.
سایر متدهای موجود نیز برای برگرداندن تنظیمات اولیه بکار میروند. در این متدها از محتویات فولدر Defaults استفاده میشود.
نکته: درصورت ساخت دوباره اسمبلی و یا بازگرداندن اسمبلی‌های اولیه، از آنجاکه وب‌سایت Restart خواهد شد، بنابراین بهتر است تا صفحه جاری بلافاصله پس از اتمام عملیات،دوباره بارگذاری شود. مثلا اگر از ajax برای اعمال این دستورات استفاده شده باشد میتوان با استفاده از کدی مشابه زیر در پایان فرایند صفحه را دوباره بارگذاری کرد:
window.location.reload();

در قسمت بعدی راه حل بهتری با استفاده از فراهم کردن پرووایدر سفارشی برای مدیریت فایلهای Resource ارائه میشود.
بازخوردهای دوره
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
با سلام.
آیا بهتر نیست در پروژه DataLayer به جای استفاده مستقیم از کد زیر ،خطاها را درون کلاسی کپسوله کرده و بازگشت دهیم تا خود لایه UI در مورد نحوه نمایش خطا تصمیم بگیرد؟
new SendMsg().ShowMsg(
                    new AlertConfirmBoxModel
                    {
                        ErrorTitle = "خطای اعتبار سنجی",
                        Errors = errors,
                    }, validationException);
به جای آن :
public class DomainResult
    {
        public bool Succeed { get; set; }
        public IEnumerable<Exception> Errors { get; set; }
        public DomainErrorType ErrorType { get; set; }
    }
    public enum DomainErrorType
    {
        Validation, Concurrency, Update
    }
public DomainResult ApplyAllChanges(string userName, bool updateAuditFields = true) ...
با تشکر.
نظرات مطالب
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
سلام
من یه مشکلی دارم توی این قسمت.
توی پروژه از خودکار سازی نگاشت‌ها و همین بخش استفاده کردم که در نهایت پیعام خطای زیر رو میده:
The entity type User is not part of the model for the current context.
قسمت نگاشت‌ها همانند همین که تو سایت گفتین استفاده کردم. پروژه شامل سه بخش Domain و Model  و Console هست برای تست این دو بخش. 
قسمت خودکار سازی نگاشت‌ها بدون خود کارسازی تعاریف DbSet‌ها به درستی کار میکنه، وقتی این بخش رو پیاده میکنم پیغام خطای بالا رو میده تو متد Seed واسه دیتاهای پیش فرض User.
namespace Test.Domain
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { set; get; }
    }
}

namespace Test.Domain.Entities
{
    public class User : BaseEntity
    {
        public int UserNumber { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

namespace Test.Domain.Mappings
{
    public class UserMap : EntityTypeConfiguration<User>
    {
        public UserMap()
        {
            this.HasKey(x => x.UserNumber);
            this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
        }
    }
} 

   loadEntities(asm, modelBuilder, "Test.Domain");

نظرات مطالب
EF Code First #3
سلام.
من طبق برنامه  و حرف شما در اینجا کد  رو به صورت زیر نوشتم :
public class Post : BaseEntity
    {
        public new int Id { get; set; }
        public virtual ICollection<Comment.Comment> Comments { get; set; }

        [NotMapped]
        public int CommentsCount
        {
            get
            {
                if (Comments == null || !Comments.Any())
                    return 0;
                return Comments.Count;
            }
        }

        public Post()
        {
            Comments = new List<Comment.Comment>();
        }
    }
و زمان استفاده از آن :
var post = _tEntities.Include(p => p.User).Include(p => p.Comments)
                .Select(p => new PostListViewModels
            {
                Id = p.Id,
                Username = p.Username,
                CommentCount = p.CommentsCount
            });
خطای زیر صادر میشود :
The specified type member 'CommentsCount' is not supported in LINQ to Entities. Only initializers, entity members, and entity navigation properties are supported
مطالب
فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت ASP.NET Core
در قسمت قبل، ایجاد کردن Mutation‌ها را در GraphQL تمام کردیم. در این قسمت تصمیم بر این است که از GraphQL API در یک برنامه ASP.NET Core استفاده کنیم. برای فراخوانی GraphQL API در یک برنامه ASP.NET Core، از یک کتابخانه ثالث که به ما در این فرآیند کمک می‌کند استفاده خواهیم کرد.

Preparing the ASP.NET Core Client Project 

کار را با ایجاد کردن یک پروژه ASP.NET Core Web API شروع می‌کنیم :
dotnet new api -n DotNetGraphQLClient
 
به محض اینکه پروژه را ایجاد کردیم فایل launchsettings.json را باز می‌کنیم و مقدار خصوصیت launchBrowser را به false  و خصوصیت applicationUrl  را به
https://localhost:5003;http://localhost:5004
تغییر می‌دهیم. در ادامه فایل appsettings.json را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم (اضافه کردن کلید GraphQLURI ):
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Warning"
    }
  },
  "GraphQLURI": "https://localhost:5001/graphql",
  "AllowedHosts": "*"
}

اکنون می‌توانیم کتابخانه مورد نیاز را نصب کنیم. در ترمینال مربوط به VS Code دستور زیر را وارد کنید:
dotnet add package GraphQL.Client
بعد از نصب، برای ثبت آن، کلاس Startup را مطابق زیر ویرایش کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped(x => new GraphQL.Client.GraphQLClient(Configuration["GraphQLURI"]));
   ...
}

در سازنده کلاس GraphQLClient، آدرس endpoint را معرفی می‌کنیم (که در فایل appsettings.json می باشد) .
قدم بعد، ایجاد کردن یک کلاس به نام OwnerConsumer است که عملیات مربوط به فراخوانی API، در این کلاس می‌باشد. 
public class OwnerConsumer
{
    private readonly GraphQL.Client.GraphQLClient _client;
 
    public OwnerConsumer(GraphQL.Client.GraphQLClient client)
    {
        _client = client;
    }
}
سپس کلاس ایجاد شده را در متد ConfigureServices از کلاس Startup  ثبت می‌کنیم: 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped(x => new GraphQL.Client.GraphQLClient(Configuration["GraphQLURI"]));
    services.AddScoped<OwnerConsumer>();
    ...
}


Creating Model Classes 
 
در قسمت اول تعدادی کلاس را در پوشه Models  ایجاد کردیم. همه آن کلاس‌ها را برای این client application نیاز داریم؛ پس آن‌ها را ایجاد می‌کنیم: 
public enum TypeOfAccount
{
    Cash,
    Savings,
    Expense,
    Income
}
public class Account
{
    public Guid Id { get; set; }
    public TypeOfAccount Type { get; set; }
    public string Description { get; set; }
}
public class Owner
{
    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
 
    public ICollection<Account> Accounts { get; set; }
}

در قسمت سوم ( GraphQL Mutation ) یک کلاس Input type را برای اکشن‌های Mutation ایجاد کردیم. این کلاس هم مورد نیاز می‌باشد. پس آن را ایجاد می‌کنیم:
public class OwnerInput
{
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
}
اکنون همه چیز آماده است تا Query و Mutation ‌ها را ایجاد کنیم. 

Creating Queries and Mutations to Consume GraphQL API 

کلاس OwnerConsumer را باز می‌کنیم و متد GetAllOwners  را به آن اضافه می‌کنیم:
public async Task<List<Owner>> GetAllOwners()
{
    var query = new GraphQLRequest
    {
        Query = @"
                query ownersQuery{
                  owners {
                    id
                    name
                    address
                    accounts {
                      id
                      type
                      description
                    }
                  }
                }"
    };
 
    var response = await _client.PostAsync(query);
    return response.GetDataFieldAs<List<Owner>>("owners");
}

در ابتدا یک شیء جدید از نوع GraphQLRequest را ایجاد می‌کنیم که شامل خصوصیت Query که برای ارسال queryی که می‌خواهیم به GraphQL API ارسال کنیم، می‌باشد. این query مثل همانی که در ابزار UI.Playground اجرا کردیم، می‌باشد. جهت اجرای این query، متد PostAsync را فراخوانی می‌کنیم که یک پاسخ را برگشت می‌دهد. در نهایت می‌توان نتیجه را تبدیل به نوع مورد نیاز، با استفاده از متد GetDataFieldsAs کرد. 
توجه کنید که آرگومان متد GetDataFieldAs باید با نام query مطابقت داشته باشد .


Implementing a Controller 
یک کنترلر جدید را به نام OwnerController ایجاد می‌کنیم و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
[Route("api/owners")]
public class OwnerController: Controller
{
    private readonly OwnerConsumer _consumer;
 
    public OwnerController(OwnerConsumer consumer)
    {
        _consumer = consumer;
    }
 
    [HttpGet]
    public async Task<IActionResult> Get()
    {
        var owners = await _consumer.GetAllOwners();
        return Ok(owners);
    }
}

مثال ضمیمه شده در پایان قسمت قبل را اجرا کنید که بر روی پورت 5001 می‌باشد و سپس پروژه را اجرا کنید ( بر روی پورت 5003 است ).
اکنون می‌توانیم آن را در Postman تست کنیم.
جهت بازیابی تمامی owner ‌ها، در خواست زیر را در Postman صادر کنید:


جهت ایجاد یک owner جدید، کلاس OwnerConsumer را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم ( اضافه کردن متد  CreateOwner ) :
 public async Task<Owner> CreateOwner(OwnerInput ownerToCreate)
 {
     var query = new GraphQLRequest
     {
         Query = @"
         mutation($owner: ownerInput!){
           createOwner(owner: $owner){
             id,
             name,
             address
           }
         }",
         Variables = new { owner = ownerToCreate }
     };

     var response = await _client.PostAsync(query);
     return response.GetDataFieldAs<Owner>("createOwner");
 }
و سپس ، کلاس OwnerController را باز می‌کنیم و متد PostItem را به آن اضافه می‌کنیم :
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> PostItem([FromBody]OwnerInput model)
{
    var result = await _consumer.CreateOwner(model);
    return Json(result);
}

 اکنون، در خواست ایجاد یک owner جدید را در Postman به صورت زیر صادر می‌کنیم: 


همانطور که مشخص است، همه چیز به درستی کار می‌کند. شما می‌توانید مابقی Query و Mutation ‌ها را با استفاده از Postman تست کنید.

نتیجه گیری 
در این قسمت یادگرفتیم که چگونه :
  1. یک کلاینت ASP.NET Core را برای فراخوانی GraphQL API  آماده سازی کنیم. 
  2. چه کتابخانه‌هایی مورد نیاز است که می‌توانند به ما در انجام فرآیند فراخوانی GraphQL API کمک کنند.
  3. ایجاد کردن query‌ها و mutation‌ها در یک کلاینت ASP.NET Core. 

کد‌های کامل این قسمت را از اینجا دریافت کنید: DotNetGraphQLClient_4.zip 
کد‌های کامل قسمت قبل را می‌توانید از اینجا دریافت کنید:  ASPCoreGraphQL_3.rar

بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
آیا می‌شود سرویسی را به ویو تزریق کرد؟ به طور مثال درون یک ویو به سرویس SecurityService دسترسی داشته باشیم:
@if (!SecurityService.IsAuthenticated)
{
                            <li>@Html.ActionLink("ورود", "Login", "Main")</li>
}
برای اینکار یک ViewPage سفارشی ایجاد کردم ولی برای تزریق وابستگی‌ها چیز خاصی به ذهنم نمی‌رسه.
public abstract class CustomViewPage : ViewPage
    {
        public CustomViewPage(IUserService userService, ISecurityService securityService, IUnitOfWork uow)
        {
            Uow = uow;
            SecurityService = securityService;
            UserService = userService;
        }

        public IUserService UserService { get; private set; }
        public ISecurityService SecurityService { get; private set; }
        public IUnitOfWork Uow { get; private set; }
        
    }
    public abstract class CustomViewPage<TModel> : ViewPage<TModel>
    {
        public CustomViewPage(IUserService userService, ISecurityService securityService, IUnitOfWork uow)
        {
            Uow = uow;
            SecurityService = securityService;
            UserService = userService;
        }

        public IUserService UserService { get; private set; }
        public ISecurityService SecurityService { get; private set; }
        public IUnitOfWork Uow { get; private set; }

        
    }
آیا در زمان Initialize کردن وابستگی‌ها باید تنظیم خاصی صورت گیرد؟
مطالب
Includeهای صرفنظر شده در EF Core
یکی از روش‌های Join نوشتن درEF ، استفاده از Includeها است. اما ... آیا تمام Includeهایی که تعریف شده‌اند ضروری بوده‌اند؟ آیا تمام Joinهای حاصل از Include‌های تعریف شده مورد استفاده قرار گرفته‌اند و بی‌جهت کارآیی برنامه را پایین نیاورده‌اند؟ EF Core برای مقابله با یک چنین مواردی که بسیار هم متداول هستند، پس از بررسی کوئری، سعی می‌کند Includeهای اضافی و بی‌مصرف را حذف کرده و سبب تولید Joinهای اضافی نشود.


یک مثال: بررسی تنظیمات نمایش خطاهای Includeهای صرفنظر شده

موجودیت‌های Blog و Postهای آن‌را درنظر بگیرید:
public class Blog
{
  public int BlogId { get; set; }
  public string Url { get; set; }

  public List<Post> Posts { get; set; }
}

public class Post
{
  public int PostId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public string Content { get; set; }

  public int BlogId { get; set; }
  public Blog Blog { get; set; }
}

به همراه Context آن که به صورت ذیل تعریف شده‌است:
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Includes;Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Log(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
                optionsBuilder.UseLoggerFactory(new LoggerFactory().AddConsole((message, logLevel) =>
                {
                    return true;
                    /*return logLevel == LogLevel.Debug &&
                           message.StartsWith("Microsoft.EntityFrameworkCore.Database.Command");*/
                }));
            }
        }
    }
در اینجا در تنظیمات ConfigureWarnings، نمایش IncludeIgnoredWarning نیز لحاظ شده‌است. به این ترتیب می‌توان از وقوع Includeهای صرفنظر شده مطلع شد.
همچنین ذکر UseLoggerFactory، به نحوی که مشاهده می‌کنید، یکی دیگر از روش‌های لاگ کردن خروجی‌های EF است. در اینجا اگر true تنظیم شود، تمام اتفاقات مرتبط با EF Core لاگ می‌شوند. اگر می‌خواهید تنها کوئری‌های SQL آن‌را مشاهده کنید، روش فیلتر کردن آن‌ها در سطر بعدی نمایش داده شده‌است.

در این حالت اگر کوئری ذیل را اجرا کنیم:
var blogs = context.Blogs
    .Include(blog => blog.Posts)
    .Select(blog => new
    {
       Id = blog.BlogId,
       Url = blog.Url
    })
    .ToList();
ابتدا خطای ذیل نمایش داده می‌شود:
 warn: Microsoft.EntityFrameworkCore.Query[100106]
The Include operation for navigation '[blog].Posts' is unnecessary and was ignored because the navigation is not reachable in the final query results. See https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=850303 for more information.
سپس کوئری نهایی تشکیل شده نیز به صورت ذیل است:
SELECT [blog].[BlogId] AS [Id], [blog].[Url]
FROM [Blogs] AS [blog]
همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا خبری از join به جدول posts نیست و یک کوئری ساده را تشکیل داده‌است. چون خروجی نهایی که در Select قید شده‌است، ارتباطی به جدول posts ندارد. به همین جهت، تشکیل join بر روی آن غیرضروری است و با این خطای ذکر شده می‌توان دریافت که بهتر است Include ذکر شده را از کوئری حذف کرد.


یک نکته: اگر تنظیم نمایش IncludeIgnoredWarning را به نحو ذیل به Throw تنظیم کنیم:
 optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Throw(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
اینبار برنامه با رسیدن به یک چنین کوئری‌هایی، متن اخطار ذکر شده را به صورت یک استثناء صادر خواهد کرد. این حالت در زمان توسعه‌ی برنامه می‌تواند مفید باشد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: IgnoredIncludes.zip